super_comando

Members
  • تعداد محتوا

    502
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    1

پست ها ارسال شده توسط super_comando


  1. ايرانين يو كي:چندين دهه است كه دانش آموزان سراسر جهان مي آموزند تمدن انساني بالغ بر 5 هزار سال پيش در كنار رودخانه هاي فرات در بين النهرين، نيل بزرگ و ايندوس هند ظهور يافت اما اكنون دانش باستان شناسي اين احتمال را مطرح كرده است كه پيدايش تمدن بشري را بايد در ايران جستجو كرد.Go to fullsize image به گزارش خبرگزاري مهر، باستان شناساني كه بر روي منطقه منحني شكل وسيعي ميان روسيه تا ايران و شبه جزيره عربستان كار مي كنند مدارك و شواهد جديدي از شبكه پيچيده شهري در منطقه ايران پيدا كرده اند كه ممكن است روزگاري از رونق بالايي در اين منظقه از جهان و همزمان در 5 هزار سال پيش برخوردار بوده كه بدين ترتيب بايد نگرش جديد و متحول شده اي به ظهور تمدن بشري داشت. آندرو لاولر مقاله نويس مجله معتبر علمي «ساينس» در شماره اخير اين نشريه به تشريح جزئيات اين كشف تاريخي پرداخته كه از سوي تيمي از محققان و باستان شناسان از جمله يوسف مجيدزاده باستان شناس ايراني صورت گرفته است تا در نهايت قطعات پازل معماگونه شكل گيري تمدن بشري شكل واقعي و نهايي خود را پيدا كند. ساينس در اين مقاله آورده است : اگرچه تلاش هاي جهاني در مراحل ابتدايي هستند اما بسياري از باستان شناسان مي گويند اين يافته هاي جديد درك تاريخي از تمدن بشري را به واسطه ارايه تصوير پيچيده تر در شمار قابل توجهي از مراكز شهري رونق يافته ميان بين النهرين و رود ايندوس، تجارت كالاها، درنظرگرفتن فناوري هاي خاص براي هر منطقه، معماري ها و نظرات ديگر، دوباره نويسي مي كند. مقاله نويس ساينس مي افزايد: درحالي كه بين النهرين هنوز هم به واسطه آغاز تحول شهرنشيني گهواره تمدن بشري محسوب مي شود، اما ما مي دانيم كه مبدا زماني و تاريخي ميان بين النهرين و هند پذيراي شهرها و فرهنگ هايي در بين 3هزار تا 2 هزار سال پيش از ميلاد مسيح بوده است. به نوشته ساينس، مدارك و شواهد براي دفاع از اين نظريه جديد ماه گذشته و از سوي دانشمنداني از كشورهاي مختلف جهان از جمله ايران، روسيه، ايتاليا، فرانسه و آمريكا در نشست انجمن بين المللي مطالعات تمدن اوليه در فضاي بين فرهنگي آسياي ميانه در راون ايتاليا ارايه شد. به گزارش مهر، باستان شناسان يافته هاي جديد خود از چندين مركز شهري با قدمتي مشابه با آنهايي كه بين بين النهرين و رودخانه ايندوس در پاكستان و هند مدرن وجود دارند را با يكديگر بررسي كردند. حيرت آورترين مدارك به دست آمده متعلق به منطقه اي در جنوب ايران در اطراف رودخانه هليل رود و جنوب شهر مدرن جيروفت به سرپرستي يوسف مجيدزاده بوده است كه بقاياي شهري بزرگ و مرفه در گذشته را كشف كرده است. اين مقاله مي افزايد: اين شهر باستاني دو كيلومتر مربعي به دوره اي بالغ بر اواسط تا پايان هزاره سوم پيش از ميلاد مسيح باز مي گردد كه به وسيله دژ مستحكم چسبيده به آن حفاظت مي شده است. به گفته مجيدزاده، كاوش هاي صورت گرفته در يكي از اتاق ها در اين دژ منجر به كشف حيرت آور پيكره آجري از يك انسان و نقاشي هاي رسي آويخته به سطح شد كه به عقيده مجيدزاده بزرگترين مورد در نوع خود در آن دوره زماني و تاريخي بوده است. در اين منطقه تاريخي گورستان هاي غارت شده اي كشف شده اند كه نشان از ثروت و رفاه در آن دوران دارند. مجيدزاده موفق شد گور بزرگي را در منطقه اي آهكي كشف كند كه به نظر مي رسد از زمان غارت شدن در آن دوران دست نخورده باقي مانده باشد. پلكاني كه به حجره اي شامل 8 منطقه دفني بوده و چندين تخت خواب و ساير دست سازهاي گرانبها نيز از جمله موارد اين كشف تاريخي است كه بي ترديد انقلابي در نظريه پردازي هاي شكل گيري و پيدايش تمدن يشري ايجاد خواهد كرد.

  2. مبارزين:تام تان كرِدو (Tom_Tancredo)، سايت خبري ايران: كانديداي انتخابات رياست جمهوري سال 2008 ايالات متحده ، در اظهارات عجيب گفته است كه به نظر من در صورت مورد حمله قرار گرفتن آمريكا، شهر هاي مقدس مكه و مدينه بايد هدف حمله آمريكا قرار گيرند. به گزارش سرويس بين الملل سايت خبري ايران به نقل از روزنامه جنگ چاپ پاكستان، اين كانديداي حزب جمهوري خواه كه به كانديداي ضد مهاجرت شهرت دارد و در يك رستوران در پايتخت آمريكا سخن مي گفت اظهار داشت: آمريكا بايد براي جلوگيري از حملات هسته اي، گزينه حمله به شهرهاي مقدس مسلمانان يعني مكه و مدينه را در دستور كار خود قرار دهد". وي افزود: در صورتي كه آمريكا مورد حمله قرارگيرد او خودش تصميم خواهد گرفت كه چگونه بايد به مكه و مدينه حمله شود. اين تنها راهي است كه آمريكا را از حملات حفظ مي كند. قابل ذكر است كه اين اولين بار نيست كه "تان كرِدو" از حمله به شهرهاي مقدس مسلمانان سخن بر زبان مي آورد بلكه وي قبل از اين هم در سال 2005 در يك برنامه راديويي موضوع حمله به مكه و مدينه را پيش كشيده بود.

  3. موعود:ربات‌ها از اندك زماني پس از آغاز جنگ عراق پرسه زدن در خيابان‌هاي عراق را آغاز كردند. اكنون، براي اولين بار ــ اولين بار در تمام مناطق جنگي ــ ماشين‌ها صلاح حمل مي‌كنند.
    اين ربات‌ها كه به مسلسل‌هاي M249 مجهزند به عراق اعزام شدند. به گزارش موعود به نقل از Danger Room، بنا به گفته‌ي مايكل زكا، مدير پروژه‌ي SWORDS، "آنها تا كنون شليكي نكرده‌اند اما بزودي اين عمل اتفاق خواهد افتاد".
    سووردها كه نسخه‌ي اصلاح شده‌ي ربات‌هاي بمب‌ياب هستند اولين بار در سال 2004 آمادگي خود را براي انجام وظيفه اعلام كردند. اما موارد امنيتي، ارسال آنها براي فعاليت در ميدان جنگ را به تعويق انداخت. "آنها گاهي از كنترل خارج مي‌شدند و در اين‌صورت كسي نمي‌توانست عواقب آنها را پيش‌بيني كند."
    بنابراين ربات‌هايي كه با امواج راديويي كنترل مي‌شوند براي امنيت بيشتر مجهز شدند. مهمتر آنكه اكنون ربات‌ها "دكمه‌ي مرگ" دارند تا به گفته‌ي زكا درصورتيكه رفتار غيرمعمول نشان دهند بتوانيم با دكمه‌اي جلويشان را بگيريم.
    چنانچه پيشتر در مجله‌ي نشنال ديفنس آمد، فعلا سه نمونه از اين ربات‌ها در عراق موجودند. زكا مي‌گويد آماده ارسال ربات‌هاي بيشتري است، "اما هزينه آن را نداريم".

    تصویر

  4. رجانيوز:ك خاخام صهيونيست، مدعي وجود نوارهاي ضبط شده اي از مكالمات 2 نفر از ژنرال هاي ارتش هيتلر در حين اسارت در زندانهاي انگليس شد كه يكي از اين افسران توضيحاتي درباره كشتارهاي لتوني و آشويتس ارائه مي دهد. وي از دولت انگليس خواست اين اسناد را توسط فرستاده اي در اختيار احمدي نژاد رئيس جمهور ايران و خالد مشعل رئيس دفتر سياسي حماس، قرار دهد. به گزارش رجانيوز، ماروين هاير، در نوشته اي كه در روزنامه صهيونيستي جروزالم پست منتشر شد، 62 سال پس از پايان جنگ جهاني دوم، از كشف اسناد جديدي خبر داد كه وقوع هولوكاست را اثبات مي كند. وي همچنين از انگليس به خاطر عدم افشاي اين اسناد، انتقاد كرد. ادعاي اين خاخام صهيونيست در حالي مطرح مي شود كه هولوكاست منطقه ممنوعه تحققات غرب بوده و پژوهشگران از تحقيق و پرسشگري در اين حوزه منع شده اند. همچنين محققيني كه به هر نحوي وقوع هولوكاست را زير سؤال مي برند، با مجازات هاي شديد زندان مواجه مي شوند. با اين حال، پس از تشكيك رئيس جمهوري اسلامي ايران درخصوص هولوكاست و برگزاري همايشي از سوي وزارت امورخارجه در ايران كه با حضور برخي خاخام هاي يهودي ضدصهيونيست نيز همراه بود، رژيم صهيونيستي دست به سندسازي در اين زمينه زده است. ماروين هاير در بخشي از نوشته خود در جروزالم پست با هولناك توصيف كردن مكالمه 60 سال پيش ژنرال هنريش كيتل نوشت: اين افسر ارشد نازي ها در مكالماتش به اعدام وسيع مردان، زنان وكودكان يهودي در لتوني، توسط افراد اس اس و دهها نفر از لتوني ها و دفن دسته جمعي آنها اعتراف كرده است. اين خاخام صهيونيست همچنين به ادامه اعترافات ژنرال كيتل اشاره مي كند كه افرادش كودك 3 ساله يهودي را از موها بلند كرده وسپس وي را به ضرب گلوله كشته و داخل گودال انداختند. نازي ها يهوديان را افت شرق ميدانستند. ژنرال كيتل به ژنرال شافر درباره اردوگاه آشويتس و كشتار وسيع و برنامه ريزي شده زندانيان بوسيله گاز توضيح داده و مي گويد من اين اسرار را هرگز برملا نخواهم كرد. وي ابراز اميدواري كرد دولت انگليس اسناد اخير را بوسيله فرستاده ويژه اي براي احمدي نژاد رئيس جمهور ايران و خالد مشعل رئيس دفتر سياسي حماس، به عنوان معروف ترين منكران حال حاضر هولوكاست ارسال كند.

  5. رجانيوز:یک نشریه اینترنتی در امریکا فاش کرد عربستان‌ سعودی‌ از سال‌ هزار و نهصد و هفتاد و پنج‌ در پی‌ ساخت‌ سلاح‌ هسته‌ ای‌ است‌ و برای‌ این‌ کار از دانشمندان‌ هسته‌ ای‌ پاکستانی‌ استفاده‌ می کند. به گزارش واحد مرکزی خبر نشریه‌ اینترنتی‌ "کونیونیا هاوس‌ ان‌ لاین"‌ در سرمقاله‌ پنجشنبه خود در تحلیلی‌ با عنوان‌ ‌(سعودی‌ ها سلاح‌ هسته‌ ای‌ می سازند)‌‌‌‌‌‌‌‌‌ نوشت‌‌ همزمان‌ با تمامی‌ سر و صداها و دشمنی‌ هایی‌ که‌ در پی‌ برنامه‌ هسته‌ ای‌ ایران‌ ایجاد شده، اطلاعاتی‌ منتشر شده‌ است که‌ نشان‌ می دهد عربستان‌ سعودی سرگرم‌ ساخت‌ سلاح‌ هسته‌ ای‌ است. به نوشته این نشریه اینترنتی ؛ ‌گفته‌ می شود عربستان‌ سعودی‌ سلاح‌ هسته‌ ای‌ محرمانه‌ خود را با کمک‌ دانشمندان‌ پاکستانی‌ می سازد و این در حالی است که یک‌ سایت‌ خبری‌ عربی‌ فاش‌ کرد‌ عربستان‌ سعودی لابراتوارها و تاسیسات‌ مخفی‌ هسته‌ ای‌ عظیم‌ خود را در زیر زندان ها و بازداشتگاه‌ های‌ تازه‌ تاسیس‌ خود ایجاد کرده‌ است‌‌. بر اساس‌ مقاله‌ مجله‌ (اسرائیل‌ امروز) و بر اساس‌ اطلاعات‌ وب‌ سایت‌ مزبورعلاوه‌ بر این‌ مورد، سعودی‌ ها مراکز زیرزمینی‌ هسته‌ ای‌ و پایگاه‌ موشکی‌ وسیعی‌ در اطراف‌ جده‌ یکی از شهرهای مهم عربستان سعودی‌ ایجاد کرده‌ اند.‌ "کونیونیا هاوس‌ ان‌ لاین"‌ نوشت دیربازی‌ است‌ که‌ عربستان‌ سعودی‌ مشکوک‌ به‌ اجرای‌ برنامه‌ توسعه‌ هسته‌ ای‌ است‌ ، حتی‌ شواهدی‌ وجود دارد که‌ نشان‌ می دهد مقامات‌ عربستان‌ سعودی‌ از سال‌ هزار و نهصد و هفتاد و پنج‌ در پی ساخت‌ بمب‌ هستند و گفته‌ می شود اگر تاکنون‌ در این‌ باره بحثی‌ نشده‌ است‌ نخست‌ به علت‌ کمبود شواهد و در مرحله‌ بعد به علت چشم‌ پوشی‌ های‌ امریکا بوده‌ است‌ زیرا عربستان‌ سعودی‌ ازمهم ترین‌ متحدان‌ راهبردی‌ امریکاست‌ و این کشور نمی‌ تواند خطرات‌ از دست‌ دادن‌ ان‌ را تحمل‌ کند. به نوشته این نشریه ؛ شاید مهم ترین‌ شواهد دال‌ بر فعالیت‌ های‌ هسته‌ ای‌ عربستان‌ سعودی،‌ بیش‌ از ده‌ هزار مدرکی‌ است‌ که‌ از یکی از سفارتخانه های‌ عربستان‌ سعودی‌ ربوده‌ شده‌ و در اختیار اژانس‌ بین‌ المللی‌ انرژی‌ اتمی‌ قرار داده‌ شده‌ است‌ که در ان‌ عربستان‌ سعودی‌ درسال های‌ هزار و نهصد و هشتاد و پنج‌ تا هزار نهصد و نود، پنج‌ میلیارد دلار به‌ صدام‌ داده‌ است‌ تا سلاح‌ هسته‌ ای‌ بسازد‌ که این‌ مدارک‌ در سال‌ هزار و نهصد و نود و چهار به دست یک‌ عنصر فراری‌ و تبعیدی‌ عربستان‌ سعودی‌ به نام‌ محمد خیلوی‌ تهیه‌ شده‌ است‌‌. همچنین در اواخر دهه‌ هزار و نهصد و هشتاد عربستان‌ سعودی موشک های‌ دوربردی‌ با برد سه‌ هزار و پانصد کیلومتر خریداری‌ کرد که‌ قادر به‌ حمل‌ کلاهک‌ های‌ هسته‌ ای‌ ‌، شیمیایی‌ و بیولوژیک‌ بودند‌ و این‌ موشک های‌ چینی‌ در پایگاه های‌ نظامی‌ السووالییل‌ و الجوفار مستقر شدند‌. موسسه‌ مطالعات‌ راهبردی‌ لندن‌ معتقد است‌ خرید چنین‌ موشک‌ هایی‌ توجیه‌ پذیر نیست‌ مگر این که‌ بخواهیم‌ برای‌ حمل‌ کلاهک‌ هسته‌ ای‌ از ان ها استفاده‌ کنیم‌‌. بنا بر اعلام این موسسه ؛ این‌ موشک ها به قدری‌ گران‌ بودند که‌ تنها در این‌ مورد خرید ان ها توجیه‌ پذیر است‌‌ هر چند این‌ موشک ها اکنون‌ از رده‌ خارج‌ شده‌ اند‌ با این‌ حال‌ باید از ان ها به‌ عنوان‌ شاهدی‌ بر جاه‌ طلبی‌ های‌ هسته‌ ای‌ عربستان‌ سعودی‌ یاد کرد‌. کارشناسان‌ همچنین‌ معتقدند عربستان‌ سعودی‌ به‌ تولید بمب‌ هسته‌ ای‌ پاکستان‌ هم کمک‌ کرده‌ است و‌‌ در حقیقت‌ این کشور در‌ ده‌ سال‌ گذشته‌ سالانه‌ یک‌ میلیارد و دویست‌ میلیون‌ دلار کمک‌ مالی‌ و نفت‌ مجانی‌ به‌ پاکستان‌ تحویل‌ داده‌ است‌ که‌ برای‌ کمک‌ به‌ توسعه‌ فناوری‌ هسته‌ ای‌ در پاکستان‌ بوده‌ است. وزیر دفاع‌ عربستان‌ سعودی‌ در سال‌ هزار و نهصد و نود و نه از تاسیسات‌ محرمانه‌ و ممنوع‌ غنی‌ سازی‌ اورانیوم‌ و همچنین‌ تولید موشک‌ پاکستان‌ دیدار کرد که‌ به شدت‌ از ان ها حفاظت‌ می شود‌. در این‌ سفر وی‌ با عبدالقدیرخان‌ پدر بمب‌ اتمی‌ پاکستان‌ دیدار کرد و در جریان‌ فعالیت‌ های‌ هسته‌ ای‌ پاکستان‌ قرار گرفت‌ ، به‌ علاوه‌ مقامات‌ بلندپایه‌ نظامی‌ دو کشور در سال های‌ اخیر مرتبا" با یکدیگر دیدار می کنند‌ بنابراین این‌ اقدامات‌ نشانه‌ ای از فعالیت های‌ مشکوک‌ عربستان‌ سعودی‌ برای‌ تولید سلاح‌ هسته‌ ای‌ است‌ و نگرانی های‌ ناشی‌ از ان‌ را افزایش‌ می دهد‌. بر اساس این گزارش ؛‌‌ مقامات‌ اطلاعاتی‌ اسرائیل‌ در اکتبر سال‌ دوهزار و سه اعلام‌ کردند مقامات‌ عربستان‌ سعودی‌ برای‌ خرید کلاهک‌ های‌ هسته‌ ای‌ پاکستانی‌ به‌ اسلام‌ اباد رفته‌ اند‌ تا ان ها را در پایگاه های‌ موشکی‌ در خاک‌ عربستان‌ سعودی‌ مستقر کنند‌. به‌ علاوه‌ گفته‌ می شود در بین‌ سال های‌ دوهزار و چهار و دو هزار و پنج‌ شماری از دانشمندان‌ هسته‌ ای‌ پاکستانی‌ در پوشش‌ انجام‌ مراسم‌ حج‌ به‌ عربستان‌ سعودی‌ رفته‌ اند تا با دانشمندان‌ و مقامات‌ دفاعی‌ عربستان‌ سعودی‌ دیدار‌ کنند. عربستان‌ سعودی‌ در سال‌ دوهزار و پنج موافقتنامه‌ مقادیر کوچک‌ اژانس‌ بین‌ المللی‌ انرژی‌ اتمی‌ را امضا کرد که‌ امضای‌ این‌ قرارداد بازرسان‌ اژانس‌ را از کنترل‌ برنامه‌ هسته‌ ای‌ عربستان‌ سعودی‌ باز می داشت‌‌. امضای این‌ قرارداد توسط کشورهایی‌ که‌ مقادیر اندکی‌ اورانیوم‌ دارند، کشورهای‌ امضا کننده‌ را از بازرسی‌ معاف‌ می کند. این‌ کشورها همچنین‌ از گزارش‌ دادن‌ تولید تا ده‌ تن‌ اورانیوم‌ طبیعی‌ یا بیست‌ تن‌ اورانیوم‌ ضعیف‌ شده‌ و دو و دو دهم‌ پوند پلوتونیم‌ معاف‌ هستند‌ و این‌ در حالی است که این مقدار برای‌ تولید دو کلاهک‌ هسته‌ ای‌ کافی‌ است‌. این‌ قرارداد همچنین‌ به‌ ان ها اجازه‌ می دهد درباره فعالیت‌ های‌ تاسسیسات‌ هسته‌ ای‌ خود سکوت‌ کنند‌ و در این‌ باره خاموش‌ باشند. به نوشته این نشریه امریکایی ؛‌ روابط عربستان‌ سعودی‌ و امریکا از زمان‌ جنگ‌ هزار نهصد و نود و یک‌ خلیج‌ فارس‌ زیر تنش‌ دائمی‌ بوده‌ است‌‌ بسیاری‌ از شهروندان‌ عربستان‌ سعودی‌ مایلند کشورشان‌ به‌ همکاری‌ با امریکا پایان‌ دهد‌. بر اساس بررسی‌ که‌ بعد از حملات‌ یازده‌ سپتامبر انجام‌ شده‌ است‌ نشان‌ می دهد نود و پنج‌ درصد مردان‌ تحصیلکرده‌ عربستان‌ سعودی‌ که‌ بین‌ سنین‌ بیست‌ و پنج‌ تا چهل‌ و یک‌ سال‌ قرار دارند از بن‌ لادن‌ حمایت‌ می کنند‌، به‌ علاوه‌ از نوزده‌ هواپیماربای‌ واقعه‌ یازده‌ سپتامبر‌ پانزده‌ نفرشان‌ تبعه‌ عربستان‌ سعودی‌ بودند‌ و بسیاری‌ از رزمندگان‌ القاعده‌ از جمله‌ خود بن‌ لادن‌ نیز از اتباع‌ سعودی‌ هستند.

  6. بازتاب: در حالي که چندي پيش گزارش‌هايي از مقررات سفت و سخت و حتي متلاشي کردن قطعات F14 توسط وزارت دفاع آمريکا منتشر شد، اطلاعات تازه حاکي از آن است که آمريكا به آساني از دلارهاي نفتي ايران چشم‌پوشي نکرده و صدها قطعه اين هواپيماهاي جنگنده را به ايران فروخته است. به گزارش سرويس بين‌الملل «بازتاب»، در گزارش ديروز اداره حسابرسي دولتي آمريكا (متعلق به كنگره اين كشور) آمده است: پنتاگون 1400 قطعه از هواپيماهاي «F14» را كه در فوريه سال 2007 به حراج گذاشته بود، به وسيله دلالان به ايران فروخته است. اين در حالي است كه تنها ايران از اين نوع هواپيماهاي جنگي در اختيار دارد. بنا بر گزارش آسوشيتدپرس، با وجود آن‌كه پنتاگون پيش از اين اعلام نموده بود مقررات سختي براي جلوگيري از فروش اين قطعات به ايران تدوين كرده و مدعي بود همه راه‌هاي نفوذ ايران را بسته است، در گزارش اداره حسابررسي كنگره مشخص شده كه آنها به اشتباه! نتوانستند ليست فروش قطعات خود را بروز كرده و ليست كنترلي قطعات را پيش از بازرسي دقيق در اينترنت قرار دهند. «كرك كوتس»، بازرس مي‌گويد: به دليل اين‌كه اين قطعات در حراج عمومي به مزايده گذاشته شده است، نمي‌توان راه فرستادن اين قطعات را به ايران بست. او همچنين مي‌گويد كه نمي‌داند آيا اين قطعات تاكنون به ايران رسيده است يا خير! «رون ويدن»، سناتور ايالت «اورگان» آمريكا نيز در اين باره مي‌گويد: سيستم پنتاگون، هنوز راه‌هاي بسياري دارد و قطعات زيادي هستند كه بايد از فروش آنها جلوگيري كرد. اين در حالي است كه پنتاگون در ماه ژانويه؛ يعني يك ماه پيش از مزايده خود اعلام نموده بود، قطعاتي از هواپيماي «F14» را كه منحصر به فرد بوده و داراي استفاده دوگانه است، از ليست قطعات فروشي خود بيرون خواهد كرد. همچنين در اين گزارش اعلام شده است: 295 قطعه كه پيشتر پنتاگون اعلام نموده بود مي‌خواهد آنها را نابود كند، در وب سايت قطعات فروشي قرار داشته‌اند. در همين حال، لايحه ممنوعيت فروش قطعات حساس نظامي براي هواپيماهاي «F14» و بالگردهاي «شنوك» و همچنين تجهيزات راداري و موشكي، هم‌اكنون در كنگره تصويب شده و سناتور «وايدن» كه از طراحان آن است، نيز مي‌گويد كه اميدوار است مجلس سناي آمريكا، تا يك ماه ديگر اين لايحه را به تصويب برساند تا بتوانند قانوني با اين موضوع برخورد كنند. در حالي که رقم کل مزايده ماه فوريه پنتاگون ۴۰۰ ميليون دلار بوده، در ادامه گزارش اداره حسابرسي دولتي آمريکا (ارگاني شبيه ديوان محاسبات در ايران) آمده است: تنها مبلغ 2.4 ميليون دلار از قطعات حساس از ليست فروش پنتاگون در ماه فوريه كنار گذاشته شده است؛ اين قطعات حساس از ليست قطعات مزايده، بيشتر به قطعات موشكي ارتباط داشته‌اند.

  7. بازتاب: فروش سلاح 63 ميليارد دلاري اخير آمريكا با اعراب و اسرائيل كه به بهانه خطر ايران با آنها بسته مي‌شود، علاوه بر نمايندگان كنگره و بخشي از پنتاگون،‌ با اعتراض شديد محافل مطبوعاتي آمريكا روبه‌رو شده است. كاندوليزا رايس،‌ وزير امور خارجه آمريكا اعلام كرد: كمك 63 ميلياد دلاري تسليحاتي براي تقويت اعراب ميانه‌رو در خاورميانه و اعمال يك استراتژي گسترده‌تر براي مقابله با تأثيرات منفي «القاعده»، ‌حزب‌الله، ‌سوريه و ايران است. اما به گزارش سرويس بين‌الملل «بازتاب» سايت «مركوري نيوز» نوشت: نابود كردن عراق براي نجات ما از ترسي انجام شد كه وجود خارجي نداشت و هم‌‌اكنون نيز رايس مي‌خواهد ما را با فروش سلاح‌هاي آمريكايي كشتار جمعي از سلاح‌هاي اتمي آينده ايران نجات دهد. بنا بر اين گزارش، دولت بوش مي‌خواهد تا سي ميليون دلار كمك نظامي را به اسرائيل بدهد كه به نوشته «نيويورك‌تايمز»، ‌نسبت به مجموع كمك‌هايي كه اسرائيل در يك دهه گذشته دريافت كرد، 43 درصد افزايش يافته است. همچنين بيست ميليون دلار به عربستان، ‌بحرين، كويت، عمان، ‌قطر و امارات و كمكي سيزده ميليار دلاري به مصر داده خواهد شد. «فريدا بريگان»، از مقامات ارشد پروژه‌هاي تسليحاتي و امنيتي بنياد «آمريكاي» جديد مي‌گويد: اين معامله تنها يك جبران مافات از اعراب به خاطر كاري است كه در عراق كرديم. عدم توقف غني‌سازي در ايران توجيه اين معامله با كشورهايي است كه احساس تهديد از سوي ايران مي‌كنند. ايران دست‌كم پنج تا ده سال با سلاح اتمي فاصله دارد و اين فرصت كافي را به آمريكا و متحدانش مي‌دهد تا مشكل را از راه‌هاي ديپلماتيك حل كنند و اين كار تنها عزم ايران در دستيابي به سلاح اتمي را محكمتر خواهد كرد. آمريكا هم‌اكنون هم ركورددار فروش تسليحات در جهان است، به گونه‌اي كه دولت بوش و پيمانكاران تسليحاتي آمريكا در سپتامبر 2005 تا سپتامبر 2006، فروش تسليحات خود را از 6/10 ميليارد دلار به 21 ميليارد دلار رساند‌ه‌اند و بريگان پيش‌بيني مي‌كند كه پيشنهاد جديد اين ميزان را تا 25 درصد ديگر افزايش دهد. اين يك ديوانگي تسلسل‌‌وار است كه پس از پايان جنگ سرد هيچ‌گاه پايان نيافت و تحت تبليغاتي با نام امنيت ملي و حفظ اشتغال آمريكايي‌ها، بوش پدر و كلينتون هم فروش تسليحات آمريكا را نسبت به سال‌‌هاي پاياني جنگ سرد دو برابر كردند. در سال 1996 «لاورنس كورب»، معاون وزير دفاع رونالد ريگان به GLOBE گفت: ترمز ما از اين سيستم برداشته شده... هيچ سياست يكپارچه‌اي براي نقل و انتقال سلاح وجود ندارد. بازي تبديل به بازي پول‌‌ها شده است. ما تنها براي مقابله با سلاح‌هايي كه در جهان گسترش يافته، سلاح‌هاي پيشرفته‌تري را صادر مي‌كنيم و اين سياستي ترسناك است كه مسئوليت اخلاقي ما را زير سؤال مي‌برد، اما تأثيري در ايجاد ثبات يا دمكراسي منطقه‌اي يا توقف تروريسم و سرايت آن به آمريكا نداشت. عربستان در زمان دولت کلينتون، خريدار تسليحات بود، اما در يازده سپتامبر، متحد مشکل‌ساز ما شد. در زمان حکومت رئيس‌جمهور کنوني هم ۸۰ درصد کشورهايي که تسليحات آمريکا را دريافت کرده‌اند، در سال ۲۰۰۳ توسط وزارت خارجه آمريکا به عنوان کشورهاي غير دمکراتيک و يا داراي مشکلات فراوان نقض حقوق بشر معرفي شده‌اند که آن ليست، همه کشورهاي عرب مشمول معامله جديد را نيز در بر مي‌گرفت. البته اسرائيل داراي دمکراسي است، اما در پرونده سال ۲۰۰۶ اين کشور، وزارت خارجه آمريكا اعلام کرده که ۳۲۲ نفر از ۶۶۰ فلسطيني کشته شده به دست اسرائيل، نقشي در ابراز دشمني نداشته و کشته شده‌اند که ۱۴۱ نفر آنان نيز کودک بوده‌اند. اسرائيل در معامله جديد هم از آن رو مخالفت نمي‌کند که در ازاي کمک ۳۳ ميليارد دلاري به اعراب، ۳۰ ميليارد دلار هم به خودشان کمک مي‌شود. «پل سالم»، مدير مرکز خاورميانه مؤسسه صلح بين‌المللي «کارنج اندو منت» هفته گذشته گفت: اين معامله تسليحاتي به معناي مرگ تلاش‌هاي دولت براي گسترش دمکراسي در منطقه است.

  8. روزآنلاين:گوردون براون نخست وزير تازه انگليس، که در نخستين روزهاي صدارتش حمله نظامي به ايران را رد کرده بود، روز گذشته به کارگيري "گزينه نظامي"عليه جمهوري اسلامي را مردود ندانست و گفت:" اگر قرار است کسي جلو بيايد و هرگونه برخوردي [در مورد ايران] را رد کند، آن شخص من نيستم." نخست وزير انگلستان که در ديدار با خبرنگاران از تشديد تحريم ها عليه ايران خبر مي داد، همچنين افزود: "به طور قطع اعتقاد دارم سياست تحريم که ما عليه ايران در پيش گرفته ايم عمل مي کند اما يقينا نخواهم گفت که «گزينه به خصوصي» از دستور کار خارج شده است." نخست وزير انگلستان در شرايطي از روي ميز بودن گزينه هاي "ديگر" سخن گفت که توني بلر، نخست وزير سابق بريتانيا، که کناره گيري وي موجب مسرت برخي ها در تهران شد، به عنوان نماينده ويژه گروه چهارجانبه براي صلح خاورميانه در اولين ديدارش از منطقه در سمت جديد خود، وارد اردن شده است. آقاي بلر که نماينده گروه چهار جانبه براي صلح خاور ميانه، يعني اتحاديه اروپا، سازمان ملل متحد، آمريکا و روسيه است با اشاره به اينکه "اميدوار است فرايند صلح مسکوت مانده اسرائيل و فلسطين جان تازه اي بگيرد" سخن دو پهلويي نيز گفت: "اگر بتوانيم دوباره قوه تحرک را به فرآيند صلح بازگردانيم، خيلي چيزها ممکن مي شود، که حداقل آنها اين است که کساني که اهل صلح هستند احساس خواهند کرد که اين نيرو با آنهاست، و نه با کساني که خواهان مناقشه هستند." تحرکات غرب در جهت برقراري صلح ميان فلسطين و اسراييل در شرايطي شدت گرفته که آمريکا مجددا ايران را به همکاري با نيروهاي شبه نظامي در عراق متهم کرده و مقامات اين کشور گفته اند در مذاکرات عراق، درباره اين برخوردها به دولت ايران هشدار خواهند داد. اين بحث ها همچنين در شرايطي مطرح شده که روزنامه هاي غربي از قول منابع ايراني خبر داده اند "ايران يک ميليارد دلار سلاح روسيه و کره شمالي را از طريق سوريه خريداري کرده است." روزنامه ايل جورناله هم نوشته احمدي نژاد متعهد شده به سوريه کمک کند تا سلاح اتمي و شيميايي بدست بياورد. به نوشته اين روزنامه و به نقل از منابع خبري غربي "سه رهبر مهم القاعده که سعد، پسر بن لادن، هم در ميان آنهاست، در ايران مستقر هستند و عمليات تروريستي در عراق را از آنجا هدايت مي کنند". به اين ترتيب در حاليکه از يک سو بازار اتهام زني گرم است و از سوي ديگر سخن از "گزينه نظامي" مي رود، ظاهرا آنچه بيش از همه به واقعيت نزديک است صدور قطعنامه سوم شوراي امنيت است که اگر چه زمان آن به تعويق افتاده، اما در صورت عدم همکاري جمهوري اسلامي با آژانس بين المللي انرژي اتمي و تعليق غني سازي، در راهست و به گفته آقاي براون "شديد تر از قبل".

  9. بازتاب: در ادامه اهانت‌ها و توهين‌هاي بي پايه كشورهاي عربي و تشديد مطالب مطبوعاتي و اظهارات مقامات اين كشورها عليه تماميت ارضي ايران و حاكميت كشورمان بر جزاير سه گانه، مطبوعات كويت در مقالاتي هماهنگ به صورت مستقيم و غيرمستقيم، ايران را «دشمن خدا و اسلام» و «بدتر از كفار غربي» و «دشمن اعراب» توصيف كردند. به گزارش خبرنگار «بازتاب» از كويت، روزنامه‌هاي «الوطن»، «القبس» و «السياسه» كويت، كه همه روزه ميزبان يادداشت‌ها، مقالات و تحليل‌هاي ضدايراني است، با دستاويز قرار دادن مقاله «كيهان»، به انتشار مقالات گوناگوني پرداختند، كه حجم آن طي هفته گذشته به بيش از سي مقاله و گزارش مي‌رسد. در اين مطالب، ضمن تخريب و توهين به مقدسات نظام اسلامي و توهين به اسلامي بودن نظام ايران و زير سؤال‌ بردن حاكميت ارضي و منافع ملي كشورمان، اقدام «كيهان» را نشان‌دهنده سعي ايران براي سيطره بر منطقه دانستند و آشكارا ايران را به ايجاد فتنه در منطقه، عراق، يمن، لبنان، فلسطين، سوريه، مغرب و مصر متهم كردند. «احمد جارالله»، سردبير «السياسه» كه مورد حمايت شفاف مقامات عاليرتبه كشور كويت و برخي كشورهاي حاشيه خليج فارس است، در سرمقاله‌اي با گستاخي، رهبر انقلاب اسلامي را ديكتاتور معصوم ناميد. در همين حال، «عبدالعزيز العتيبي»، از علماي كويتي و دارنده دكتراي شريعت اسلامي، در مقاله‌اي در روزنامه «الوطن» ـ چاپ كويت ـ با ذكر اين مطلب كه فارس‌ها (ايراني‌ها) دشمنان اسلام و مسلمين بوده و بدتر از كفار غرب هستند، نوشته است: «يهود و نصاراي كشورهاي غربي از نزديكان به دين اسلام هستند و فارس‌ها و مجوسي‌ها به دور از دين اسلام هستند زيرا آنها اهل كتاب بوده‌اند كه اين امر نشان مي‌دهد فارس‌ها و مجوسي‌ها به دين اسلام هيچ نزديكي ندارند». اصطلاح مجوسي‌ها كه صدام حسين آن را عليه ايران در جنگ تحميلي استفاده كرد، مورد استقبال مقاله‌نويسان مطبوعات كويتي از جمله روزنامه‌هاي «الوطن» و «السياسه» است داراي بالاترين حمايت مقامات دولتي كويت هستند. العتيبي در ادامه مقاله خود كه در روزنامه متعلق به يكي از شخصيت‌هاي خاندان حكومتي كويت است، مي‌نويسد: «فارس‌ها قصد دارند امپراطوري از دست رفته كسري را كه بر نيمي از جهان سيطره پيدا كرده بود، زنده كنند كه اين باعث نگراني و گسترش فتنه و ناامني است اما كسري هلاك شده است و گنج‌هاي آنها در راه خدا تقسيم شده است». اين مفتي كويتي، اقدامات ايران را با هدف بازگشت به دوران پادشاهي كسري قلمداد كرده است و مي‌افزايد: «فارس‌ها قومي هستند كه هميشه در طمع‌هاي سياسي و طايفي بوده‌اند و كساني كه مايلند با آنها روابط برقرار كنند، بايد بدانند فارس‌ها دشمن خدا و پيامبر اسلام هستند و من نسبت به پيروان كسري و ارتباط با آنها هشدار مي‌دهم و اميدوارم دشمنان خود را بشناسيد تا خداوند پيروزي و سلامت را براي شما بيافريند». اين شخصيت سلفي ـ وهابي فراموش كرده است كه ايرانيان تنها قومي بوده‌اند كه از ديرباز به خداوند اعتقاد داشته‌اند و اعراب در عصر جاهليت بوده‌اند كه خداوند پيامبران مختلفي را براي هدايت آنها فرستاده است و كشور ايران برخلاف ديگر كشورهاي عربي و منطقه، با نظر مردم و زير نظر قوانين اسلامي و به صورت مستقل بدون دخالت بيگانگان اداره مي‌شود. در همين روز، «ابواياد الاحوازي» يك عضو دفتر سياسي حزب آزاديبخش عربي براي آزادي الاحواز! (استان خوزستان) نيز در مقاله‌اي در روزنامه «السياسه» كويت (كه آشكارا خود را پايگاه عرب‌هاي جدايي طلب خوزستان دانسته است)، خوزستان را «سرزميني اشغال‌شده توسط ايران» دانسته و نقش ايران را در تحولات اعراب تخريبي و توسعه‌طلبانه ذكر كرده و بدون در نظر گرفتن حمله اعراب توسط عراق به سركردگي آمريكا عليه ايران نوشته است: «فارس‌ها در تعامل با اعراب وحشي و هميشه مانع اصلي پيشرفت اعراب در طول تاريخ بوده‌اند». در ادامه نيز، «طلال عبدالكريم» در روزنامه «القبس» كه سرمايه‌گذار و صاحب‌امتياز آن، رئيس كميسيون سياست خارجي مجلس اين كشور است، در يادداشتي از اعراب خواسته است در مقابل ادعاي ايران خواستار سرزمين‌هاي تاريخي خود!! از جمله الاحواز (خوزستان) و المحمره (خرمشهر) شوند. روزنامه «القبس» كه به تازگي به جرگه مطبوعات ضدايراني در كويت پيوسته است، همچنين در مقاله‌اي ديگر، با نام بردن از سواحل جنوبي ايران به سواحل اعراب، سابقه استقلال بحرين را قرن‌ها پيش دانسته است! و ضمن متهم كردن ايران به دخالت در امور كشورهاي شوراي همكاري خليج فارس، نوشت: «امروز ايران تلاش مي‌كند ناآرامي‌هايي كه در گذشته در كشورهاي خليج [فارس] و ايام حج و مسئله برائت از امپرياليسم و شيطان بزرگ كه همان آمريكاست را مجددا تكرار نمايد». استفاده از اصطلاح «خوزستان، سرزميني اشغال شده توسط ايران» در مطبوعات كويت به ويژه «الوطن»، «القبس» و «السياسه» تازگي نداشته و روزنامه «السياسه» بارها ضمن انتشار مقاله، با اعضاي حزب آزاديبخش عربي براي آزادي الاحواز (استان خوزستان) به مصاحبه مي‌پردازد و مواضع آنها را در قالب بيانيه منتشر مي‌كند. اين مطالب، تنها گوشه‌اي از مقالات اين مطبوعات در يك روز است. اين در حالي است كه روزنامه «الوطن» به سرپرستي «شيخ علي خليفه الصباح» عضو خاندان حكومتي، روزنامه «القبس» به سرمايه‌داري و صاحب‌امتيازي «محمد الصقر»، رئيس كميسيون سياست خارجي مجلس كويت و روزنامه «السياسه» نيز به سردبيري «احمد جارالله» اداره مي‌شود كه وليعهد، نخست‌وزير و شماري از مقامات عالي‌رتبه كويت چندي پيش اين روزنامه را تريبون بيان مطالب صادقانه و آزاد قلمداد كرده بودند. «شيخ فهد الاحمد الصباح»لازم به ذكر است، انديشه «حاكميت عراق بر كويت» به لحاظ تاريخي در بين برخي از مردم عراق رواج داشته و حمله صدام به كويت نيز در سال 1990 ميلادي بنا بر همين انديشه صورت گرفت. حكام اين كشور ضعيف جهت تامين امنيت حاكميت خود هميشه در محاسباتشان اشتباه كرده‌اند و به عنوان نمونه، زماني عليه ايران با عراق متحد شدند و بيش از 30 ميليارد دلار در جنگ تحميلي به عراق كمك كردند و حتي مقامات و شخصيت‌هاي آنها از جمله «شيخ فهد الاحمد الصباح»، برادر امير كنوني كويت، به همراه صدام و ملك حسين اردني، اولين شليك‌‌كننده تير به سوي ايران در سال 59 بودند و شماري از مسئولان و روزنامه‌نگاران آنها بر روي پيكر پاك شهداي ايران به نشانه پيروزي عكس گرفتند اما امام خميني، به آنان هشدار دادند كه روزي صدا به شما برخواهد گشت و اشتباه آنان با حمله صدام به كويت داده شد و اتفاقا «شيخ فهد الاحمد» از اولين كساني بود كه به دست ارتش بعثي صدام كشته شد. اين در حالي است كه ايران در هنگام حمله عراق به كويت، تمام آن خيانت‌ها را كنار گذارد و با بزرگواري و متانت تمام، حمله عراق به اين كشور را محكوم كرد و وزير خارجه ايران به عنوان نخستين مسئول يك كشور خارجي در تماسي با وزير خارجه وقت كويت، اعلام كرد كه ايران جهت هرگونه كمك به كويت امادگي دارد. ظاهرا بار ديگر حكام كويت در محاسبات خود اشتباه كرده‌اند و از گذشته و تاريخ، درس نگرفته‌اند و جهت امنيت خود به دامن آمريكا پناه برده و دقيقا در هماهنگي با سياست‌هاي امريكا به جنگ رواني عليه ايران بيش از هر كشور ديگري پرداخته‌اند. هم‌اكنون اين كشور، از مشكلات عديده‌اي در درون حاكميت كويت رنج مي‌برد به گونه‌اي كه در پارلمان اين كشور، نمايندگان مجلس الامه، رسما به آبا و اجداد يكديگر ناسزا مي‌گويند.

  10. روزآنلاين:تاثير گفته ها چنان زياد بود که يکي از وزراي کابينه پيشنهاد داد تا دولت ملي و يکپارچه اي تشکيل شود. رئيس جمهور ايران، محمود احمدي نژاد، هم روز پنجشنبه در ملاقات با همتاي سوري اش، بشار اسد، به ياد حسن نصرالله و خالد مشعل و گروه هاي تروريستي بزرگ و کوچک، افتاده بود و گفت: "اميدواريم که هواي گرم تابستان با پيروزي مردم منطقه مصادف شود و دشمنان منطقه شکست بخورند". به همبن منظور بشارت داد که جنگ تازه اي با اسرائيل آغاز خواهد شد. اين تهديدي بود که ما رابه ياد تهديدات آغاز جنگ شش روزه از سوي مصر و سوريه مي اندازد. اگر يک غربي گمان کند که اين بيشتر به يک شوخي شبيه است، بهتر است عقيده اش را عوض کند، اين ها اطلاعات امروزي است: روزنامه لبناني الشرق الاوسط که به زبان عربي در لندن منتشر مي شود، از سوي يک منبع خبري ايراني گزارش داد که ايران يک ميليارد دلار سلاح روسيه و کره شمالي را از طريق سوريه خريداري کرده است که 400 تانک پيشرفته تي 72، هجده ميگ جنگي روسيه و هشت هليکوپتر ام 8 علاوه بر ابزار جنگي متفاوت، خريداري کرده است. همچنين ايران به سوريه کمک خواهد کرد تا کارخانه ساخت موشک ميان برد بسازد و تانک هاي ساخت ايران در اختيار آنها قرار خواهد داد. همچنين احمدي نژاد متعهد شده است که به سوريه کمک کند تا سلاح اتمي و شيميايي بدست بياورند. ايران به بشار اسد قول داده است که براي سرنگوني فواد سينيوره، نخست وزير لبنان، به آنها کمک کند تا سوريه بتواند نفوذ خود را در لبنان دوباره بدست آورد. اسد هم به نوبه خود قول داد، بعد از اينکه از سنگيني توجه هاي بين المللي که بعد از حمايت از صلح در اسرائيل به او مي شود فارغ شد، در هيچ نشستي با اسرائيل حضور پيدا نکند. اين يک وعده استراتژيک براي احمدي نژاد است که براي ساختن ساختن يک نيروي بزرگ هژمونيک که ابعاد آن روز به روز بزرگ تر مي شود، احتياج دارد. ايران به سرعت دارد برنامه هايش را در سطح وسيع تکميل مي کند: روزهاي اخير هم بحث بازپس گيري يکي از جزاير خليج فارس، بحرين، مطرح شد. در همين حال در اين روزها پيش نويس طرحي در نشريه داخلي بنگاه اطلاعاتي آمريکا با عنوان "تهديد هاي تروريستي عليه آمريکا" عنوان کرده است که شاخه اي از رهبري القاعده، با وجود سني بودن آنها، در ايران فعاليت مي کنند. سه رهبر مهم القاعده که سعد، پسر بن لادن، هم در ميان آنهاست، در ايران مستقر هستند و عمليات تروريستي در عراق را از آنجا هدايت مي کنند. اين اطلاعات و اطلاعات فراوان ديگري که بدست آمده در روزنامه آمريکايي نيويورک سان به چاپ رسيده است، اما ايران که مصمم است هر روز به موج تنش دامن بزند و کار را براي کساني که در پي ايجاد صلح در خاورميانه هستند، مشکل مي کند و هر روز حلقه هژموني ايران در خاورميانه، سنگين تر مي شود. اسرائيل که مدت هاست که در هراس جنگ داخلي است، روز گذشته با حرارت واکنش نشان داد. آويگور ليبرمن، وزير امور استراتژيک اسرائيل روز گذشته اعلام کرد: "از آنجايي که تهديد ايران بالاتر از بحث هاي سياسي قرار دارد، از دولت و رئيس اپوزيسيون، ناتنياهو، مي خواهم که به امکان تشکيل يک دولت متحد ملي، فکر کنند". از زمان جنگ هم اين زنگ خطر سياسي از سوي رئيس کمسيون امنيت و امورخارجه کنست، به صدا درآمده بود: "ايران يک خطر بزرگ و نه فقط براي اسرائيل، بلکه براي توازن منطقه، محسوب مي شود". و همچنين دفتر نخست وزير هم که اعلام کرده است "چهره اش را رو به صلح گرفته است"، چنين به نظرکه از نهاد نامطمئن و راديکال اسد، نا اميد شده است. در يک کلام؛ در حالي که اسرائيلي ها و دنياي متمدن به دنبال صلح هستند و مشغول آزادسازي زندانيان اند و اميدشان را به اجلاس پاييز بسته اند، بعضي از ديوانه ها در گرماي تابستاني با آتشي بزرگ بازي مي کنند. بايد ديد توني بلر با ورودش به صحنه حاور ميانه چه خواهد کرد.

  11. بازتاب: در حالي كه به تازگي چند جاسوس ارتش لهستان در بلاروس دستگير شده‌اند، برخي منابع از احتمال ارتباط اين عمليات‌هاي جاسوسي با مبادلات نظامي ايران و روسيه خبر مي‌دهند. به گزارش خبرنگار «بازتاب»، «ايتارتاس» روز چهارشنبه گذشته از دستگيري گروهي از جاسوسان سرويس‌هاي اطلاعاتي ارتش لهستان در بلاروس خبر داد. «ويكتور وگرا»، رئيس كميته امنيتي كشور بلاروس گفت: «اين شبكه جاسوسي متشكل از چهار تبعه بلاروس و يك تبعه روسيه بود و فعاليت‌هاي جاسوسي آنان كاملا ثابت شده است». اين افراد اطلاعات استراتژيكي را در مورد سيستم دفاع موشكي مشترك بلاروس ـ روسيه جمع‌آوري كرده بودند و به ويژه علاقمند به سيستم‌ موشك‌هاي ضدهوايي S-300 بوده‌اند. به گفته وي، اعترافات افسر روس عضو «KGB» كه بازداشت شده است، منجر به دستگيري سايرين شد. سيستم مورد علاقه لهستان، سيستم موشكي پدافند هوايي S-300 است كه در سال‌هاي اخير، ايران آن را از روسيه با همكاري بلاروس خريداري كرده است. آمريكا شديدا به فروش اين سيستم پدافندي بسيار دوربرد اعتراض كرده و سعي بر جلوگيري از آن را داشت، ليكن موفق نشد و اين سيستم هم‌اكنون در ايران نصب شده است. واضح است كه هر اسراري كه از اين سيستم به دست لهستان بيفتد، سريعا به آمريكا عرضه خواهد شد و احتمالا سازمان جاسوسي لهستان به دستور آمريكا اقدام به تهيه اين اطلاعات به خصوص كرده است. تحليلگران مي‌پرسند، چرا عوامل لهستان از تمام سيستم‌هاي تهاجمي روسيه، تنها به يك سيستم دفاعي علاقه نشان داده‌اند؟ آيا لهستان برنامه حمله هوايي به بلاروس يا روسيه دارد؟ آنچه مسلم است، اين‌كه آمريكا از وجود S-300 در ايران نگران است و در ضمن، قطعا برنامه‌هايي براي حمله هوايي به ايران ريخته است، هرچند شايد اين برنامه‌ها اجرا نشود. جالب است كه خيانت‌هاي لهستان در گذشته نيز باعث فاش شدن اسرار سلاح‌هاي روسيه شده است. براي مثال در اسفند 1331، مارس 1953 يك خلبان لهستاني، هواپيماي جنگنده ميگ 15 را از لهستان به دانمارك برد. آمريكايي‌ها پس از آشنايي با اسرار اين جت كه در زماني، پيشرفته‌ترين جنگنده روسيه بوده، آن را به لهستان برگرداندند، البته بدون خلبان. اين آشنايي كمك بسياري به آمريكايي‌ها در جنگ كره كرد. تا آن زمان ميگ 15 مشكل بزرگي براي نيروي هوايي آمريكا در كره بود. اين سابقه و خوي خوش‌خدمتي لهستاني‌ها به آمريكا اين سؤال را پيش مي‌آورد كه چه كسي بر كارشناسان لهستاني كه تعدادي از آنان در زمينه هواپيمايي ايران مشغول به كارند، نظارت مي‌كند؟ در حالي كه شهروندان آمريكايي در ايران مشغول به كار نيستند، اين احتمال كاملا منطقي است كه لهستاني‌ها از طرف ديگران به جمع‌آوري اطلاعات حساس، مشغول باشند. همان‌گونه كه در عراق اين كار را كردند و پس از حمله به عراق، آمريكا رسما از لهستان براي اطلاعاتش در مورد عراق در زمينه هدفيابي در عراق براي حملات هوايي آمريكا تشكر كرد.

  12. موعود:اگر صهيونيسم را منشا فكري و سياسي تاثير گذار در معادلات بين المللي به عنوان "راس يك مثلث" فرض كنيم، و ازطرفي امريكا و سرسپردگي نئومحافظه كارانش به منافع و سياستهاي صهيونيزم را دركنار تعلقات خاص سران كشورهاي غربي به اسرائيل ظلع ديگر آن درنظر بگيريم، آنچه باعث تكميل "ضلع سوم" اين مثلث شده است، نقش وعمل سران و حاكمان وهابي برخي كشورهاي عربي، بويژه عربستان سعودي از سياستهاي آنها براي تحقق اهداف شان است.
    فاش شدن نقش راهبردي امريكا دراستفاده از افكارافراطي وهابيون براي ايجاد گروه تروريستي القاعده در سال 1988 ، نشان داد كه پايه هاي اعتقادي تندروهاي به ظاهر اسلامي كه منشا سياسي- فكري شان در چارچوب حكومت هاي عربي چون عربستان تعريف ميشود، در مبارزه با ظلم وكفر، تا چه اندازه غيرواقع و بي ارزش است. اگرچه حملات تروريستي 11 سپتامبرظاهرا عليه امريكا رخ داد، ولي درعمل درراستاي منافع آنها، مثل زمينه سازي لشگركشي آن كشوربه خاورميانه و اشغال دو كشور افغانستان وعراق بود، كه اگر اينها را دركنار ارتباط تنگاتنگ سران وهابي حكومت سعودي و برخي ديگر كشورهاي عربي با سردمداران كاخ سفيد قرار دهيم، با يك پيوند عميق فكري- سياسي بين "وهابيون" و "نومحافظه كاران" امريكائي مواجه مي شويم.

    تصویر

    * "نومحافظه كاران" موتور محركه جنگ

    سالهاست كنترل دولت جمهوري خواه بوش تحت سيطره افكارمسيحيان راست گرائيست كه با ديكته كردن نظرات شان به اين دولت،سعي درتحقق اهداف ايدئولوژيك خود دارند.آنها بر اين باورند كه اسرائيل همان سرزمين موعودي است كه خداوند آنرا در سرزمين فلسطين به يهوديان وعده داد و لذا معتقدند مسيح(ع) فقط در صورتي ظهورخواهد كرد كه تمامي يهوديان در فلسطين گردهم آيند و نبرد«آرماگدون» اتفاق بيافتد كه طي آن تمامي نيروهاي شرارت را ازميان خواهد رفت و جالب اينجاست كه آنها مسلمانان را همان نيروهاي شرارت مي خوانند و مسائلي را كه امروز در فلسطين اشغالي،افغانستان،عراق،لبنان وخاورميانه درحال وقوع است را مقدمه اي براي وقوع موعود خود مي پندارند.به همين خاطر"نئومحافظه كاران"يا همان مسيحيان صهيونيست، دو دوره انتخابات رياست جمهوري اخيرشان كه طي آن بوش به قدرت رسيد را گامي به سوي بازگشت به خدا بيان مي دارند!

    * صهيونيسم، راس مثلث

    امروز صهيونيسم بر سه پايه : "ثروت"،"مذهب"و"قدرت" قراردارد وبا اين ابزارها سعي درپيشبرد اهداف كلان خود در جهان دارد.دارابودن كارتلهاي بزرگ نفتي و اقتصادي،در اختيار داشتن نبض فكري و سياسي رسانه هاي بزرگي چون سي ان ان، فاكس نيوز،بي بي سي و...،اداره بنيادهاي علمي و فرهنگي در كشورهاي مختلف جهان،و بسياري از موارد ديگر،همه نشان از"امپراتوري پنهان صهيونيزم" در جهان دارد.آنها با در اختيارداشتن ثروت، قادر به نفوذ هرحاكميت غيرمردمي درجهان(مثل حكومت وهابيون) و رسيدن به قدرت پنهان و آشكار مورد نظر خود در بين آنها دارند.
    ازطرفي صهيونيست ها قدرتي بلامنازع در هيات حاكمه ابرقدرتي چون امريكا دارند و بطورمثال مي توان به 12 نفر مشاوران ارشد يهودي بوش اشاره كرد كه زماني روزنامه كريستين ساينس مانيتوربطور اتفاقي پرده از آن برداشت و اين 12 نفر را "معماران امپراتوري" نام نهاد كه شكل دهنده و تصميم ساز پشت پرده سياستهاي دولت امريكا هستند و هركدام داراي جايگاه استراتژيك خاص درحكومت ايالات متحده هستند.

    ازسوي ديگر صهيونيزم با استفاده ازنفوذ امريكا درغرب و يا پشتوانه مالي خود درحمايت از حركتهاي سياسي سران كشورهاي غربي، به نوعي هدايت سياستهاي كشورهاي قدرتمند غربي رانيزبه سود خود در اختيار دارد و لذا شاهديم كه هيچ كدام از سران غربي كه داعيه دموكراسي دارند،كوچكترين مخالفتي را با سياستهاي صهيونيسم برنمي تابند و بطور نمونه مي توان به عدم اجازه تحقيق در مورد هولوكاست درغرب بويژه كشوري چون فرانسه اشاره كرد كه همه اينها بيانگرهمراستائي آنها با صهيونيسم دارد.

    * "وهابيت" ضلع سوم مثلث شوم

    اما آنچه در اين بحث حائز اهميت است ارتباطات پيدا وپنهاني است كه بين منابع ثروت و قدرت غربي يعني امريكا وكشورهاي غربي وصهيونيسم، با شيوخ وهابي وجود دارد.اگرهمانطور كه اشاره شد، صهيونيسم را منشا فكري و سياسي تاثير گذار در معادلات بين المللي به عنوان "راس يك مثلث" فرض كنيم، و ازطرفي امريكا و سرسپردگي نئومحافظه كارانش به منافع و سياستهاي صهيونيزم را دركنار تعلقات خاص سران كشورهاي غربي به اسرائيل ظلع ديگر آن درنظر بگيريم، آنچه باعث تكميل "ضلع سوم" اين مثلث شده است، نقش وعمل سران و حاكمان وهابي برخي كشورهاي عربي، بويژه عربستان سعودي از سياستهاي آنها براي تحقق اهداف شان است.
    "وهابيت" به خصوص طيف سلفي و تكفيري آنها، با عملكردهاي جاهلانه وظالمانه خود باعث تحقق دو هدف عمده سران استكبار شده ونقش تكميل كننده اضلاع مثلث را ايفا مي كنند:

    يكم: آنها با برداشت هاي غلط و افراطي ازاحكام و دستورالعمل هاي اسلام، مثل دادن حكم تكفيرو اعدام غيرمسلمان، كه به خصوص بعد از سقوط صدام درعراق با دستگيري يك عده انسان عادي غربي به جرم كافر همراه بود، وسر بريدن و گردن زدن آنها در مقابل دوربين و نشان دادن آن به جهان در حالي كه نواي قرآن در حال پخش آيات جهاد است وساير اقدامات تروريستي ،مردم جهان را نسبت به اسلام بدبين كرده وعلاوه بر بازكردن باب توهين و افترا به اسلام نظير آنچه كه "پاپ" درخشونت گرا بودن اسلام و قرآن خواند، مسير تحقق اهداف ضداسلامي دشمنان اسلام وبويژه صهيونيسم را نيز هموارترمي نمايند.

    دوم: وهابيت به جهت اينكه نطفه تشكيلش،همچون القاعده، كشورهاي استعماري چون انگليس بوده و از پايه هاي اعتقادي منحرف و متزلزل وجدا از ولايت ائمه اطهار(ع) كه منشا تفسيروتبيين آيات الهي اند، برخوردار است، لذا هميشه جاهلانه "شيعه" را دشمن شماره يك خود خوانده و همواره سعي در ضربه زدن به شيعيان دارد، و در اين بين امريكا و صهيونيسم بين الملل هستند كه بيشترين نفع را براي دشمني با كل اسلام مي برند. آنها با اطلاع از فرهنگ شيعه كه در سه عنصر "انتظار" و "شهادت" و" ولايت پذيري" خلاصه مي شود،به اهميت قدرت شيعيان پي برده و لذا همواره با حمايت وتحريك پنهان "وهابيت"، سعي درمهاراين قدرتي دارند كه انقلاب اسلامي ايران نماد مسلم آن است.

    امريكا و صهيونيسم مي دانند كه اين سه عنصردر فرهنگ شيعه بود كه توانست "انقلاب اسلامي" رارقم زده وايران را 8سال در مقابل صدام كه از همه حمايتهاي مادي و معنوي آنها برخوردار بود، سرپا نگه دارد و جبهه متحد آنها را وادار به عقب نشيني كند. آنها شاهد بودند در حالي كه ازبزرگترين قدرت مادي ونظامي وتسليحاتي برخوردارهستند، چطور يك گروه كوچك شيعه در قالب حزب الله جنوب لبنان، قادراست كه 33 روز باعث زبوني وشكست مفتضحانه شان شود.
    اما از طرفي ديگرسران حكومت وهابيون در زمان جنگ ايران و عراق امكانات مادي خود نظير پايگاه هاي هوائي را دراختيار آنها قراردادند ودر جنگ 33 روزه حزب الله لبنان با اسرائيل مفتي هايشان حتي دعا كردن براي پيروزي شيعيان را نيزحرام دانستند، امروزهم بنابه گفته وزارت اطلاعات عراق،حداقل 50 درصد تروريستهاي داخل آن كشور كه باعث كشتارهاي فجيع روزانه درعراق هستند،تبعه عربستان سعودي و از وهابيون هستند؛ و اين نيست مگر سرسپردگي بلامنازع "وهابيت" به اسرائيل، صهيونيسم وامريكا براي پيشبرد اهداف ضد اسلامي آنها درخاورميانه وجهان.

    بنابراين در يك جمع بندي مي توان گفت كه هم امريكا و صهيونيسم و غرب وهم سران وهابي كشورهاي عربي آگاهند كه تنها خطري كه "ثروت و قدرت" نامشروع و اهداف استعماري و ظالمانه شان را در مقابل مستضعفين جهان تهديد مي كند، موج اسلام خواهي مردم جهان است كه الگوي فكري و سياسي خود را ازعقايد و تجارب منطبق برظلم ستيزي وعدالت طلبي يگانه مذهب رهائي بخش اسلام يعني "شيعه" كسب مي كند.

    لذا آنها با تشكيل يك مثلث شوم كه داراي ابزار مشترك "قدرت،مذهب و ثروت" هستند، در صدد هستند تا با مقابله با اصل اين آرمانخواهي شيعه كه ريشه در"مهدويت" و"اعتقاد به ظهور منجي عالم، مهدي موعود-عج" دارد،و با شناخت از علائمي كه براي اين روز موعود در روايات شيعه بيان شده است، از گسترش اين فرهنگ در افكارعمومي ساير مردم جهان كه باعث اضمحلال قدرت و هيمنه آنها خواهد شد،جلوگيري كنند؛ و در اين بين نقش "وهابيت" كه داراي انگيزه هاي مذهبي و مادي است، قابل تامل و توجه به نظر مي رسد.

    با اين حال همه آنهاغافلند از آيات خداوند كه فرموده: " ونريد ان نمن علي الذين الستضعفوا في الارض و نجعلهم الائمه و نجعلهم الوارثون" و"فان حزب الله هم الغالبون" و "ان وعدالله حقٌ" و... "ولايخلف الميعاد"

  13. موعود:صدور فتاوايي از سوي جمعي از مفتي‌هاي وهابي عربستان‌سعودي و كويت مبني بر وجوب انهدام حرم امام حسين(ع)، حضرت عباس(ع) و حضرت زينب(ع)، خشم مسلمانان جهان را برانگيخته است. به گزارش فارس به نقل از پايگاه خبري "نهرين‌نت"، "عبدالرحمن البراك" مفتي اعظم عربستان سعودي، شيخ "ممدوح الحربي"، شيخ "ناصر العمر"، "عبدالله بن جبرين"، "سفر الحوالي" و حامد العلي" كه مهم‌ترين مفتيان وهابي به شمار مي‌روند با صدور فتاوايي خواستار انهدام مراقد مطهره امامان شيعه(ع) شدند. اين فتاوا كه در پي استفتاي جمعي از دانشجويان دانشگاه وهابي "محمد بن سعود" صادر شده است از مدتي پيش و پس از آغاز تعطيلات تابستاني حوزه‌هاي وهابيت و دومين حمله به بارگاه عسكريين(ع) در سامرا، در سطح گسترده‌اي توزيع و در آن از هر اقدامي براي محو آنچه آثار شرك بويژه در كشور عراق و شهر كربلا خوانده شده، استقبال شده است. در بخشي از اين فتاوا كه از حرم امامان شيعه(ع) به عنوان بت‌هايي ياد كرده كه بايد با خاك يكسان شود، آمده است: حسين از شرك شيعيان به دور است اما حرم او بايد به عنوان اصلي‌ترين نماد شرك در عراق ويران شود. كارمندان دانشگاه "محمد بن سعود" اعلام كردند: ده‌ها تن از دانشجويان بويژه دانشجويان سال‌هاي بالا در دانشكده شريعت، بطور داوطلبانه در حركتي با عنوان "فرهنگ توحيد ناب در ميان امت و بويژه عراق براي خلاص‌شدن از مراقد و قبور و پاكسازي كشورهاي اسلامي از آنها"، اقدام به توزيع اين فتاوا كرده‌اند. بر اساس اين گزارش، اين دانشجويان با تشكيل كميته‌هاي داوطلبانه در حال راه‌اندازي پايگاه‌هاي اينترنتي، دوره‌هاي تابستانه و جذب نيرو از كشورهاي حاشيه خليج فارس و ديگر كشورهاي عربي هستند تا بدين‌وسيله حرم امام حسين(ع) و حرم حضرت ابوالفضل العباس(ع) را مانند حرم عسكريين(ع) به‌عنوان اهداف آينده "موحدان مجاهد" ويران كنند. علاوه بر اين، "سفر الحوالي" مفتي مشهور وهابي در پاسخ به استفتائي در اين باره گفت: «علاوه بر كربلا، واجب است كه حرم زينب در دمشق و حرم "سيد احمد البدوي" از نوادگان امام هادي[ع] در مصر نيز به عنوان بت‌هايي كه به جاي خداي تبارك و تعالي مورد پرستش قرار مي‌گيرند با خاك يكسان شوند.» دفتر "وعظ و ارشاد" دانشگاه وهابي "الامام بن سعود" كه از مهم‌ترين منابع تأمين تروريست در عراق و گروه تروريستي "فتح الاسلام" در اردوگاه "نهر البارد" لبنان به شمار مي‌رود نيز طي روزهاي اخير اقدام به توزيع فتاواي "بن جبرين"، "الحوالي"، "البراك"، "الحربي" و ديگر مفتي‌هاي وهابي كرده است كه در آنها از عمليات‌هاي انجام‌شده عليه مراقد ائمه(ع)، امامزادگان و اوليا در عراق تمجيد شده است. پايگاه اطلاع‌رساني رسمي رياست كل بررسي‌هاي علمي كه زيرمجموعه اداره صدور فتواي عربستان‌سعودي به شمار مي‌رود نيز فتوايي از "بن‌باز" مفتي برجسته حكومت سعودي منتشر كرده كه مسلمانان را به انهدام ضريح امامان شيعه به عنوان بت‌ها و نمادهاي شرك فرامي‌خواند. اين گزارش حاكي است نهادهاي امنيتي دولت عراق طي چهار ماه اخير اطلاعاتي با طبقه‌بندي "مورد اطمينان و با درجه تأييد بالا" دريافت كرده‌اند كه بيانگر عزم گروه‌هاي تكفيري براي اقدام تروريستي عليه حرم امام حسين(ع) در كربلاست. نيروهاي امنيتي عراق دو هفته پيش دو موشك از نوع "گراد" را كه آماده شليك به مركز شهر كربلا بود در منطقه "الوند" در 25 كيلومتري اين شهر كشف كردند كه اين كشف به علاوه ديگر اطلاعات دريافتي حاكي از طرح‌هاي قطعي براي حمله به حرم امام حسين(ع) و حضرت عباس(ع) دارد. در پي صدور اين فتاوا، انجمن علماي ديني انگليس با صدور بيانيه‌اي شديداللحن، صدور فتاواي تكفيري از اين دست را بشدت محكوم كرد. نويسندگان اين بيانيه تأكيد كرده‌اند: تشويق مفتي‌هاي سعودي به انهدام حرم امام حسين(ع)، نه‌تنها اعلام جنگ آشكار عليه شيعيان بلكه جنگي عليه همه مسلمانان است. اين انجمن از حكومت عربستان سعودي خواسته است تا در اقدامي سريع و فوري، ضمن اتخاذ موضعي روشن در قبال اين فتاوا، آنها را بطور رسمي محكوم كرده و كساني را كه در صدور،‌ تكثير و تشكيل كميته‌هاي داوطلبانه در دانشگاه‌ها براي عملي‌كردن اين فتواها فعاليت دارند به محاكمه بكشد. انجمن علماي ديني در ادامه افزوده است: دانشكده‌هاي شريعت در عربستان سعودي بويژه دانشگاه "محمد بن سعود" كه دانشجويان و استادان آن همه اهل قبله به جز مؤمنان به مذهب تكفيري‌ها را كافر مي‌پندارند مراكز خطري هستند كه در خون‌ريزي كشتار بي‌گناهان در عراق و پاكستان نيز دست دارند. اين بيانيه با هشدار نسبت به پيامدهاي خطرناك اين اقدام وخامت‌بار عليه شيعيان اهل بيت(ع) و مراقد مورد احترام مسلمانان، مسؤوليت نتايج شوم صدور اين قبيل فتاواي گمراه‌كننده را بطور كامل بر عهده حكومت عربستان سعودي ذكر كرده است. اين انجمن خاطرنشان كرده است: ما از فشاري كه اين گروه‌هاي تندرو بر حكومت سعودي مي‌آورند اطلاع داشتيم اما نمي‌دانستيم كه اين گروه‌ها تا اين حد هولناك مي‌توانند با سياست‌هاي رياض بازي كنند. انجمن علماي ديني ضمن هشدار به حكام رياض براي پرهيز از بازي با آتش، تأكيد كرده است كه اگر مراجع عظام تقليد تاكنون در برابر صدور چنين فتاواي خطرناكي سكوت كرده‌اند به اين دليل بوده كه منتشر واكنش و اقدام حكومت سعودي بوده‌اند اما اين سكوت به جاي اينكه باعث اقدام رياض شود به تشديد موضع و بسيج صدها جوان ساده‌دل انجاميده كه حاضرند اين فتاوا را به مرحله اجرا درآورند اما حكومت عربستان بايد بداند كه در صورت اجراي اين فتاوا، جلوگيري از واكنش ميليون‌ها تن از پيروان اهل بيت(ع) در سراسر جهان عليه حكومت سعودي غير ممكن خواهد بود. در تحولي ديگر، صدها تن از شيعيان عراقي مقيم لندن، ديروز در تجمعي در برابر سفارت عربستان سعودي در لندن، با سر دادن شعارهاي "لا اله الا الله، وهابي عدوالله"، بن لادن و بن جبرين، قاتل با پوشش دين" و "اسلام از شما علماي كفيري و لشگريان شيطان رجيم بيزار است" خشم خود را از صدور فتاواي مفتي‌هاي وهابي عليه مراقد ائمه اطهار(ع) اعلام كردند. تجمع‌كنندگان كه در بين آنها ده‌ها زن و كودك نيز ديده مي‌شد پس از پايان اين تجمع دو ساعته كه در زير باران شديد برگزار شد نامه اعتراض‌آميزي را تسليم سفارت عربستان‌سعودي در لندن كردند اما "محمد بن نواف بن عبدالعزيز" سفير سعودي از پذيرش اين نامه خودداري كرد. يكي از برگزاركنندگان اين تجمع در گفت‌وگو با "نهرين‌نت" تأكيد كرد: اين تجمع آغاز يك تحرك گسترده رسانه‌اي،‌ ديپلماتيك، اجتماعي و فرهنگي عليه علماي تكفيري سعودي است كه با فتاواي خود،‌ زمينه كشتار صدها هزار عراقي بي‌گناه و نيز انهدام مراقد مقدسه از جمله حرم عسكريين(ع) را فراهم كردند. اين افراد تأكيد كردند" شنبه هفته آينده، با حضور هزاران تن از مسلمانان، تظاهراتي عظيم‌تر و گسترده‌تر در مقابل سفارت عربستان سعودي در لندن، واشنگتن، اسلو، آمستردام و ديگر پايتخت‌هاي جهان برگزار خواهد شد تا بدين‌وسيله ضمن محكوميت صدور چنين فتاوايي، از حكومت عربستان و شخص "ملك عبدالله بن عبدالعزيز" خواسته شود تا مخالفت آشكار خود را با اين فتاوا اعلام كرده و صادركنندگان آن را به بازپس‌گيري فتاواي خود و بازگرداندن مقلدان تروريست خود از عراق مجبور كند.

  14. ايرانين يو كي:خبرنگار خبرگزاري «انتخاب» از نيويورك گزارش داد: بوكانن (Patrick Buchanan) مفسر سرشناس آمريكائي طي مقاله اي كه روز ١٨ جولاي در سايت اينترنتي كوآد سيتي تايمز (Quad-City Times) منتشر گرديد مي نويسد با توجه به يك سلسله اتفاقات كه از روز اول جولاي امسال (٢٠ روز پيش) با مصاحبه ژنرال كوين برگنر در بغداد آغاز شد مي توان انتظار داشت كه در دوران تعطيلات تابستاني كنگره در ماه آگوست آمريكا دست به حمله نظامي عليه ايران بزند. بنابراين گزارش، برگنر در مصاحبه اول جولاي خود اظهار كرد كه در ماه ژانويه يك گروه كه لباس كماندوهاي آمريكائي را به تن داشتند (براي فريب سربازان آمريكائي) به نيروهاي آمريكائي حمله كرده و ۵ تن از آنان را به هلاكت رساندند. بوكانن سپس به مقاله نيويورك تايمز در اين زمينه اشاره كرده و مي گويد كه اين نخستين باري است كه با ذكر جزئيات و نام افراد، آمريكا مقامات ايراني را متهم به دست داشتن در عملياتي مي كند كه به كشته شدن سربازان آمريكائي انجاميده است. طبق گفته برگنر آمريكا با دستگيري يكي از عوامل حزب الله دريافته است كه نيروهاي قدس سپاه پاسداران ايران رهبري اين عمليات و آموزش اين افراد را بر عهده داشته اند. بوكانن با اشاره به اينكه دولت ايران اتهامات مزبور را مضحك و بي معنا ناميده است با اظهار شگفتي مي گويد كه ظاهرا سنا داستان برگنر را پذيرفته و از همين رو لايحه شديدي را عليه ايران با ٩٧ راي موافق و صفر راي مخالف به تصويب رساند. به گزارش خبرنگار خبرگزاري «انتخاب»، بوكانن با اشاره به لايحه اي كه در بهار امسال به تصويب رسيد و در آن شرط اخذ مجوز از كنگره (توسط رئيس جمهور) براي حمله نظامي به ايران حذف گرديد، مي گويد در واقع با اين عمل كنگره به بوش اعلام كرد "شما چراغ سبز براي زدن ايران را از سوي ما دريافت كرده ايد. نيازي به مشورت با ما نيست." بوكانن سپس به داستان خليج تانكن در زمان رياست جمهوري ليندون جانسون اشاره مي كند و مي گويد با جعل خبر حمله نيروهاي ويتنام شمالي به كشتي هاي جنگي آمريكا كنگره مجوز حمله به ويتنام را صادر كرد. او وضعيت اخير (داستان برگنر) را پروژه خليج تانكن ٢ ناميده و با توجه با ورود سومين گروه رزمناو آمريكائي به منطقه (يو اس اس اينترپرايز) و ايجاد بزرگترين آرايش جنگي در نزديكي مرزهاي ايران و حركت اخير سنا سئوال مي كند: آيا ممكن است در طول تعطيلات تابستاني كنگره در ماه آگوست آمريكا به ايران حمله نمايد؟

  15. انتخاب: مصاحبه دنيس روس با "دی ولت" آلمان روزنامه « دی ولت» چاپ آلمان، که از جمله نشريات وابسته به بالاترين محافل اقتصادی- سياسی اين کشور می باشد، مصاحبه ای با "دنيس روس" متخصص امريکائی امور خاورميانه کرده است. اين مصاحبه بر محور رابطه استراتژی اسرائيل و تحرک ناچيز در مذاکرات جمهوری اسلامی با اتحاديه اروپا انجام شده است. نقطه نظراتی دراين مصاحبه مطرح شده که به آسانی نبايد از کنار آن گذشت و به همين دليل تقريبا تمامی اين مصاحبه را ترجمه کرده ايم که می خوانيد: س:«بنيامين نتانياهو» رئيس«حزب لهود» اسرائيل اعلام خطر کرده است که عقب نشينی اسرائيل از جنوب لبنان می تواند برای حماس و حزب الله لبنان اين امکان را فراهم آورد تا از اين منطقه جهت حمله به اسرائيل استفاده کنند. نظر خواهی ها در اسرائيل نشان می دهد که اعلام اين نظريه ازطرف «نتانياهو» باعث بالا رفتن ميزان طرفداری ازاو بين اسرائيلی ها شده است. اکنون اين سوال پيش می آيد: امکان به قدرت رسيدن مجدد «نتان ياهو» دراسرائيل چقدر است؟ و آياممکن است دولت او جمهوری اسلامی و مراکز اتمی آن را مورد حمله قرار دهد؟ ج: اگر امروز در اسرائيل انتخابات برگزار شود، «نتانياهو»انتخاب خواهد شد. در عين حال نتايج انتخابات فرضی نشان می دهد که« اهود المرت» و «حزب کار» از نظر افکارعمومی اسرائيل موقعيت ضعيفی دارد. پيروزی «نتانياهو» در عين حال منوط به اين است که«ايهود باراک» بعنوان وزير دفاع فعلی و نخست وزير و قهرمان جنگ آن دوره به دولت او رای اعتماد داده و رهبری او را تائيد کند. حدود 50 % نمايندگان کنست ـ پارلمان اسرائيل ـ صندلی های خود را ممکن است در انتخابات آينده از دست بدهند. بديهی است که«نتان ياهو» در مقايسه با ديگران به موضوع ايران توجه بيشتری نشان خواهد داد. من براين عقيده هستم که مراکز امنيتی اسرائيل معتقدند با حضور«نتانياهو» و يا بدون حضور او، اگر جمهوری اسلامی به بمب اتم دسترسی داشته باشد، موجوديت اسرائيل مورد تهديد کامل قرار خواهد گرفت. س: اما خط قرمز اين موضوع کجاست؟ ج: تهديدات «محمود احمدی نژاد» در اسرائيل کاملا جدی تلقی می شود. بويژه که او اخيرا گفت:«شمارش معکوس جهت نابودی رژيم صهيونيستی آغاز شده است» حتی"علی اکبر رفسنجانی" که بعنوان يک پراگماتيست شناخته می شود، يک سال قبل گفت که برای نابودی اسرائيل يک بمب اتم کافی است. اکثرجريانات سياسی اسرائيل معتقدند که سياستمداران دنيا بايد چه از طريق ديپلماتيک و چه از طريق نظامی بحران آفرينی های جمهوری اسلامی را متوقف کنند. اگرموضوع با مسالمت حل نشود ضرورت اعمال زور در دستور کار قرار خواهد گرفت. برای اسرائيل خط قرمزعدم دسترسی جمهوری اسلامی به موادی است که امکان ساخت سلاح اتمی را فراهم می آورد. جمهوری اسلامی تا 18 ماه ديگر سيستم موشکی خود را توسط روس ها تکميل و مدرن خواهد کرد، آنوقت ديگر حمله هوائی جهت از بين بردن تاسيسات اتمی ايران سخت تر خواهد شد. هر قدر که ما به پايان تکميل سازی و مدرن کردن سيستم موشکی جمهوری اسلامی نزديک تر می شويم، در شرايط حساس تری واقع می شويم، بدون آنکه اقدامی بر عليه آن انجام داده باشيم. عينيت خطر اين اجبار را برای اسرائيل فراهم می کند که خود راسا برای حل مشکل اقدام کرده و به موقع ضربه لازم را فرود آورد. در حال حاضرما مرتبا از خودمان سوال می کنيم، حمله هوائی، آری يا نه؟ مسئله اين است که زمان رسيدن به نتايج مثبت از طرق ديپلماتيک اصلا مشخص نيست. س: بنا براين تا 18 ماه آينده چه اقداماتی بايد انجام شود، تا از آغازاين جنگ جلوگيری به عمل آيد؟ ج: ضروری است در جبهه ديپلماتيک 3 موضوع اعمال شود تا سياست های اروپا جهت محاصره اقتصادی به تحرک بيفتد. اروپائی ها بويژه آلمان و ايتاليا با سياست گارانتی جهت وام اقتصادی عملا راه نجات حمهوری اسلامی را پيش گرفته اند. عربستان سعودی بايد اروپا را تحت فشار قرار دهد و اعلام کند که جمهوری اسلامی دارای سلاح اتمی خطری است بالقوه عليه اعراب. آنها بايد اعلام کنند که جمهوری اسلامی با تکيه بر سلاح اتمی می تواند تمام خاورميانه را مورد تهديد و تجاوز قرار دهد. سعودی ها می توانند در اين رابطه امکانات اقتصادی بی نظير خود را به کار اندازند. دوم اسرائيلی ها در تماس با اروپائی ها بايد رسما به آن ها گوشزد کنند: «اگر شما تصور می کنيد که می توانيد با اين روش ها جلوی يک جنگ را بگيريد، در اشتباه هستيد، ما اسرائيلی ها غير ممکن است با جمهوری اسلامی دارای بمب اتمی در آرامش زندگی کنيم.» سوم آمريکا بايد توسط اروپائی ها زمينه مذاکره با ايران را فراهم آورد. اغلب کشور های اروپائی مايلند تا جهت آغازمذاکره مطابق خواسته آمريکا، جمهوری اسلامی غنی سازی اورانيوم را متوقف کند. من با اين پيش شرط موافق نيستم. اگر اروپائی ها خدمات اقتصادی به جمهوری اسلامی را در عمل متوقف کنند، ديگر احتياج به شرط توقف غنی سازی ضروری نيست و جمهوری اسلامی ناچار اين عمل را انجام خواهد داد. خيلی از اروپائی ها نگران اين هستند که در صورت اعمال فشار های اقتصادی بيشتر اروپا بر جمهوری اسلامی امکان مذاکره جمهوری اسلامی و آمريکا فراهم شود و در عين حال آمريکا فرصتی برای حضور هيئت های اروپائی در جلسات فراهم نکند. آمريکا در اين رابطه بايد اعتماد اروپائی ها راجلب کند. س: بوش و پوتين اعلام کردند که در رابطه با مسئله ايران می خواهند همکاری مشترک داشته باشند. ج: اين موضوع البته می تواند مثبت باشد. جمهوری اسلامی روی مهره روسيه به عنوان يک امکان، جهت خنثی کردن محاصره اقتصادی حساب می کند. هر قدر روس ها به هيئت های اروپائی و آمريکائی در اين ارتباط نزديکتر باشند به همان اندازه محاصره اقتصادی سازمان ملل می تواند موثرترباشد. س: فکر می کنيد که محاصره اقتصادی شديد جمهوری اسلامی را از ادامه اقدامات اتمی خود باز می دارد؟ ج: جناح حاکم در ايران بر اين باور است که بدون ترديد می تواند بر انزوا و محاصر اقتصادی غلبه کند. می دانيد که آن ها با دستگير و آزاد کردن ملوانان انگليسی در چند ماه گذشته احساس قهرمانی می کنند. بايد توجه داشت که بروز يک جنگ می تواند به بحران اقتصادی و نا آرامی های اجتماعی منتهی شود. توجه کنيد که فقط سهميه بندی بنزين در ماه گذشته چه نا آرامی مهمی را در ايران بوجود آورد. ما در مسيری قرار داريم که ظاهرا به راه های خشونت آميز منتهی می شود. البته ما مايل نيستم که چنين اتفاقی بيفتد.

  16. روزآنلاين: سرلشکر پاسدار رحیم صفوی فرمانده كل سپاه پاسداران به کرمان سفر کرده و در آنجا طی سخنانی برای بسیجی ها گفت: 2500 گردان عاشورا و الزهرا(س) در سراسر كشور سازماندهي شده‌اند كه از اين تعداد 90 گردان مربوط به استان كرمان است. 600 هزار نفر از جمعيت دو ميليون و ششصد هزار نفري استان كرمان عضو بسيج هستند. یعنی از هر خانواده 5 نفري يك نفر عضو بسيج است. دفاع مسطح و موزاييكي بعنوان دكترين دفاع همه جانبه بسيج طراحي شده، يعني دفاع و امنيت هر نطقه از كشور به وسيله‌ بسيجيان همان منطقه. امروز يكي از نگراني‌هاي آمريكايي‌ها براي مقابله با حمله به ایران است،خيل عظيم بسيجيان در جاي جاي ايران است. آمادگي سپاه و بسيج بالاترين قدرت بازدارندگي را ايجاد مي‌كند و الحاق گردان‌هاي عاشورا به تيپ‌هاي نيروي زميني در شرايط بحراني، توان دفاعي سپاه پاسداران را تضمين مي‌كند. درعین حال نيروهاي پنج گانه سپاه پاسداران تمام تحركات دشمنان فرا منطقه‌ ای را زير نظر دارند و با اشراف اطلاعاتي و آمادگي عملياتي خود مهيای دفاع همه جانبه از امنيت و منافع ملي و انقلاب اسلامي هستند.

  17. روزآنلاين: احمدي نژاد پنج شنبه برای سفری یک روزه وارد دمشق پایتخت سوریه شد و نیمساعت با بشار اسد رئیس جمهور این کشور دیدار و گفتگو کرد که از جزئیات آن گزارشی منتشر نشده است. این احتمال که سفر کوتاه و دیدار نیمساعته و خصوصی احمدی نژاد با بشار اسد در ارتباط با زمزمه ها و پیام و پاسخ های مقامات اسرائیل با دولت سوریه جهت مذاکرات مستقیم و همچنین تماس های جدید بوش با برخی رهبران عرب منطقه و زمزمه عقب نشینی اسرائیل به مرزهای قبل از جنگ 1967 بوده باشد بسیار است. بیانیه ای بعنوان نتایج این سفر در تهران و از سوی خبرگزاری های داخلی انتشار یافته که حاوی هیچ نکته خبری نیست؛ مگر این جمله «جمهوري اسلامي ايران حق ملت سوريه در باز پس گيري سرزمين‌هاي خود در جولان اشغالي تا خط ژوئن 1967 ميلادي را مورد تاييد قرار داد. » که خود تائید کننده همان برداشتی از این سفر شتابزده است که در بالا اشاره شد. احمدی نژاد در این سفر با "رمضان عبدالله" دبير کل جنبش جهاد اسلامي فلسطين – از جمله سازمان های نوظهور فلسطینی که جمهوری اسلامی در دوران اخیر در شکل بخشی به آن نقش اول را داشته و گفته می شود قرار است کنگره آن بزودی در دمشق برپا شود- دیدار کرد. در این دیدار احمدی نژاد حمایت از مقاومت مردم فلسطين(بخوانید گروه های اسلامی مورد نظر و حمایت) را وظيفه جمهوري اسلامي دانست و بر وحدت گروه هاي فلسطيني(قطعا منظور همان گروه هائی که در بالا به آن اشاره شد، که حداقل در حاضر حاضر جنبش فتح از طرف جمهوری اسلامی طرد شده است) و صبر و تحمل در مقابل فشارها براي دستيابي به پيروزي تاکيد کرد. احمدي نژاد در همین دیدار گفت: شرايط کنوني فلسطين بسيار حساس است و وقت آن رسيده که با توکل به خداوند و هوشمندانه از کيان اسلام و دين محمدي محافظت شود . رژيم غاصب صهيونيستي، هيبت و فلسفه وجودي خود را از دست داده و به همين دليل تلاش مي کند هيبت از دست رفته خود را بازيابد و شکست هاي خود را جبران کند . صهيونيست ها براي رسيدن به اهداف خود زمان زيادي ندارند و با عجله مي خواهند مسئله فلسطين را از نظر خودشان حل و فصل کنند و آنگاه با فراغ بال به سراغ ديگر توطئه ها در منطقه بروند . (اشاره احمدی نژاد به زمزمه های تشکیل دولت مستقل فلسطین و عقب نشینی اسرائیل به مرزهای 1967 است و احتمال متمرکز شدن اسرائیل و امریکا روی ایران) احمدی نژاد در همین سفر کوتاه با خالد مشعل رئيس دفتر سياسي جنبش مقاومت اسلامي فلسطين "حماس" نیز دیدار کرد و در این دیدار نیز گفت: مديريت شرايط امروز، نيازمند هوشياري بالاي گروه‌هاي مقاومت است. نياز كنوني فلسطين، وحدت( درچارچوب ذکر شده در بالا) و مقاومت است. رهبران گروه هاي فلسطيني از جمله احمد جبرئيل دبير كل جبهه‌ خلق براي آزادي فلسطين - فرماندهي كل- و نايف حواتمه دبيركل جبهه‌ دمكراتيك براي آزادي فلسطين نيز در ديدار احمدی نژاد با سران و رهبران گروه های فلسطینی حضور داشتند که هر دو، برخلاف تاکید احمدی نژاد روی وحدت اسلامی روی تشكيل جبهه‌ اي وسیع و متحد براي مقاومت در برابر اسرائیل تاكيد كردند.

  18. بازتاب: "ویلیام پری" متخصص و تحلیلگر ارشد دفاعی آمریکا و وزیر دفاع سابق این کشور نسبت به بروز یک جنگ هسته ای بین واشنگتن و مسکو هشدار داد. به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از رسانه های آمریکا، این مقام دفاعی سابق آمریکا گفت : شرایط موجود حاکی از آن است که جهان در معرض یک برخورد هسته ای بین روسیه و آمریکا قرار دارد. پری که به عنوان کارشناس مؤسسه هوور کار می کند و یکی از مدیران پروژه دفاع پیشگیرانه در دانشگاه استنفورد به شمار می رود در یک جلسه توضیحی کنگره آمریکا گفت : "احتمال یک برخورد هسته ای تصادفی وجود دارد". وزیر سابق دفاع آمریکا طی سال های 1994 تا 1997 تاکید کرد: هم موشک های آمریکا و هم موشکی های روسیه در وضعیت هشدار قرار دارند و با توجه به این حقیقت که سیستم هشدار روسیه از زمان جنگ سرد تا کنون بدتر شده لذا خطر اصلی در این وضعیت بیشتر شده است. وی ضمن انتقاد از سیاست دولت جرج بوش برای ساخت سامانه دفاع ضد موشکی در اروپا دولت وی را متهم کرد که تروریسم هسته ای را نادیده گرفته است. پری تصریح کرد : استراتژی اصلی دولت برای مقابله با حمله هسته ای، سیستم دفاع موشکی ملی است که هم اکنون در آلاسکا مستقر است، اما امروز بزرگترین خطر یک گروه تروریستی است که یک بمب اتمی را در یکی از شهرهای ما منفجر کند.

  19. كيهان به نقل از سرباز اسرائيلي: آقايي كه خودش دو دست نداشته، با اسب سفيد آمد و دست هايم را با شمشير قطع كرد! گزارش سفر گروهي ازاعضاي انجمن قلم ايران به لبنان زهره يزدان پناه قره تپه بعد به يك چارچوب آهني اشاره مي كند كه روي تلي از خاك استوار است. مي گويد: «آنجا خانه سيدحسن نصرالله بوده و كوچه اي بوده شبيه به مسيري كه به بيت رهبري و يا جماران منتهي مي شود. اينجا هم همانطور بوده. كنارش هم خانه علامه محمد حسين فضل الله بوده. اينجا را، مربع امني حزب الله مي گفتند. يعني يك مكان مربع شكل، كه دفتر شوراي حزب الله، منزل سيدحسن، منزل علامه فضل الله، دفاتر اداري حزب الله، همه در اينجا بوده كه صددرصد تخريب شده اند. اما جالب اين است كه به رغم اين همه تخريب، اينجا يك شهيد هم نداده است. از بيست و هشت ماه مي هم، بازسازي رسمي اينجا را، آغاز مي كنند.» در خيابان سيدهادي نصرالله هستيم.عكاس ها، مي خواهند عكس بگيرند كه سرو كله يك موتورسوار با لباس سر تا پا مشكي پيدا مي شود. مانع عكس برداري و فيلم برداري مي شود. كارت شناسايي مي خواهد. زينت و احمد با او صحبت مي كنند و كارت شناسايي نشان مي دهند. بهشتي مي گويد: «از نيروهاي انضباط حزب الله است، شما در ضاحيه، نه ارتش لبنان را مي بينيد، نه پليس ملي لبنان را. انضباطش بر عهده نيروهاي انضباط حزب الله است كه لباس شان مشكي است. سعي كنيد از آنها عكس نگيريد. اينجا روي عكس گرفتن از چهره ها، حساس هستند.» موتورسوار حزب اللهي، هنوز مشغول صحبت با احمد است. چشمم به دنبال نيروهاي نامحسوس حزب الله مي گردد كه، سرمدي گفته بود تحت پوشش نامحسوس آنها هستيم. دلم مي خواهد، يكي شان محسوس شوند، بيايند با اين نيروي شان صحبت كنند و قال قضيه را تمام كنند. اما انگار حزب الله، با كسي تعارف ندارد. موتورسوار حزب الله چند مكان را نشان مي دهد و مي گويد كه از آنجاها، عكس و فيلم گرفته نشود. بعد كارت ها را پس مي دهد و با احمد دست مي دهد. خداحافظي مي كند و مي رود. ياد رزمنده هاي خودمان مي افتم. با همين شكل و شمايل و معصوميت، و با همين اقتدار و صلابت. زينب مي گويد: «شبكه المنار در همين منطقه بود. چند بار زدند. اما براي يك لحظه هم، برنامه تلويزيون متوقف نشد.» در خيابان شهيد شيخ راغب، درست روبروي خانه قبلي سيدحسن نصرالله قرار مي گيريم. ميله هاي آهني سياه انتهاي كوچه اي كه اكنون با خاك يكسان شده است را كه مي بينم، ياد حرف بهشتي مي افتم و كوچه اي كه در تهران به بيت رهبري منتهي مي شود، و آن كوچه بلندي كه به حسينيه جماران و بيت امام(ره) مي رسيد. زينب، ساختمان ويرانه اي را نشان مي دهد و مي گويد: «اينجا نه تا ساختمان بود كه همه اش از بين رفت. خانه خاله ام و دو پسرش در اينجا بود. بمباران شد و از بين رفت. خانه خاله ام در جنوب هم بمباران شد. الآن خانه اي در خيابان سيدهادي نصرالله گرفته اند.» بعد مي گويد: «اينجا قبلاً خيلي آباد بوده. خيلي.» بهشتي مي گويد: «حزب الله به كساني كه خانه شان ويران شده بود، كمك كرد تا براي خود، خانه و اسباب و اثاثيه تهيه كنند.» بهشتي، نمونه اي از امدادهاي غيبي را تعريف مي كند. او مي گويد: «يكي از شبكه هاي تلويزيوني اسرائيل كه گمان مي كنم شبكه ده يا يازده بود، اواخر جنگ برنامه اي مي سازد و مي پردازد به سربازهاي مجروح اسرائيلي كه از جنگ لبنان بازگشته و بنا به اظهار آنها، مشكل رواني پيدا كرده بودند. خبرنگارها به تيمارستان و يا درمانگاه رواني اسرائيلي ها مي روند و از دكترها در اين مورد، سؤال مي كنند. دكترها مي گويند: بله، يكي از سربازهاي مجروح اسرائيلي كه دستش هم از مچ قطع شده است، از زماني كه از جنگ لبنان برگشته، مشكل رواني پيدا كرده است. ادعا مي كند كه يك آقايي كه خودش دو دست نداشته، با يك اسب سفيد آمده و دست هاي او را با شمشير قطع كرده است. تلويزيون سرباز مجروح و دست هاي قطع شده او را نشان مي دهد. خبرنگارها سراغ همين سرباز مي روند و از او ماجرا را مي پرسند. او هم، همين مطلب را مي گويد. درحالي كه وقتي محل قطع دست او توسط پزشكان بررسي مي شود، مشخص مي شود كه محل قطع دست آن سرباز اسرائيلي، جاي تير و تركش نبوده، بلكه دقيقاً جاي بريدگي با يك شيء تيز بوده است. اين تصاوير را تلويزيون لبنان، از تلويزيون اسرائيل گرفت و پخش كرد.» از بهشتي مي پرسم: «درباره مقاومت سي وسه روزه لبنان، كتاب هايي هم در بيروت چاپ شده است؟» مي گويد: «بله، حتي فكر مي كنم زينك بندي اش را هم انجام داده بودند. چون واقعاً چند روز نگذشت كه كتاب هايي در اين مورد چاپ شد. امروز عصر، بخشي از كتاب هايي كه درباره لبنان چاپ شده است را در يك كتابفروشي بين المللي خواهيد ديد. عكس، مستند و سياسي و درباره سيدحسن نصرالله بيشتر از موضوع جنگ، كتاب چاپ شده است. حتي مسيحي ها هم، بعد از جنگ سي وسه روزه، نظرشان درباره سيدحسن نصرالله عوض شده است.» گوديني درباره معناي رنگ ها در لبنان از بهشتي سؤال مي كند. بهشتي مي گويد: «همانطور كه قبلاً گفتم رنگ ها در اينجا معني دارد. مثلاً رنگ زرد متعلق به حزب الله و نماد پرچم حزب الله است، آبي آسماني براي جريان المستقبل كه آرم تلويزيون شان هم، همين رنگ است. سبز براي حركت امل و قرمز براي كمونيست هاست. البته نيروهاي انضباط حزب الله، لباس فرم شان مشكي است. كتائبي ها هم، كه رهبرش امين جميل بوده، خيلي پرچم سفيد بالا مي برند، اما چندان الزامي ندارند. رنگ نارنجي هم، متعلق به ميشل عون و حزب طيارالوطن الحر است. ميشل عون بعد از بازگشت از تبعيد به فرانسه، در لبنان اين حزب را تأسيس كرد كه بيشتر مسيحي ها طرفدار اويند.» آرمين، از ميزان نفوذ كمونيست ها در لبنان مي پرسد. بهشتي مي گويد: «كمونيست ها، نفوذ خيلي كمي اينجا دارند.» بهشتي مي گويد: «اين قدر بحث رنگ ها، وارد بحث هاي سياسي شده است، كه شعار معارضين لبنان اينست: ما حكومت رنگها را مي خواهيم. يعني همه رنگ ها باشند.» عبدالرحيمي، هم از آثار جنگ، عكس و فيلم مي گيرد و هم، چپ و راست، از محمد صدرا. احمد، كساني كه براي عكاسي پراكنده شده اند را، صدا مي كند. همه، كم كم سوار ماشين مي شويم. وقتي ماشين حركت مي كند، بهشتي، ساختمان قبلي شبكه المنار را نشان مي دهد كه ويران شده است. زينب مي گويد: «اسرائيل، اين خياباني كه شبكه المنار در آن قرار داشت، حدود هزار بار زد. اما برنامه المنار، لحظه اي قطع نشد.» يكي از خانم ها از زينب مي پرسد: «موقع جنگ سي وسه روزه شما كجا بودي؟» مي گويد: «خانواده من كه در جنوب بودند، من، همراه يكي از فاميل هايمان به كوه لبنان رفتيم و اتاق اجاره كرديم. بعضي از افراد مثل دروزي ها هم، از اين وضعيت سوءاستفاده كرده بودند و قيمت اجاره اتاق ها و حتي بعضي مواد غذايي را گران كرده بودند. مثلاً اجاره اتاق، شبي صددلار و ليمو چهار برابر قيمت.» بهشتي مي گويد: «حزب الله، خيلي به داد مردمي كه در جنگ خسارت ديده بودند، رسيد. بعضي از دولت ها هم كمك مي كردند. مثل قطر و ايران كه در بازسازي كمك مي كنند.» و ما پلاكاردهايي را در خيابان ها مي بينيم كه از ايران و بعضي پلاكاردها هم از قطر تشكر كرده اند. به نقل از سايت مقاومت اسلامي

  20. همشهري:يوري باليفسكي، رئيس ستاد ارتش روسيه در واكنش به نتيجه ديدار اخير رؤساي جمهور لهستان و آمريكا در واشنگتن كه طي آن مكان دقيق استقرار سيستم دفاع موشكي آمريكا در لهستان هم مشخص شد، به ورشو درباره عواقب اين كار هشدار داد. باليفسكي بلند‌پايه‌ترين ژنرال ارتش روسيه در گفتگو با خبرنگاران در مسكو در پاسخ به خبرنگار لهستاني كه گفت، شايد لهستاني ‌ها بايد در انتظار واكنش روسيه لباس‌هاي گرم خود را براي رفتن به اردوگاه كار اجباري در سيبري آماده كنند، گفت: نه لهستاني‌ها به تجهيزات حفاظتي بيشتري مانند ماسك ضد گاز نياز دارند. اين ژنرال روسي گفت: تصميم به استقرار سيستم دفاع موشكي در خاك لهستان را دولت لهستان گرفته‌است و حتما كاملا مي‌داند چه عواقبي در پس اين تصميم وجود دارد. او در سخناني كه نوعي هشدار و تهديد جدي براي لهستان تلقي مي‌شود گفت: لهستاني ها بايد از زماني نگران باشند كه اين سيستم كار خود را شروع كند. آن وقت موشك‌هاي سرگردان رهگيري‌ شده در سراسر كشور پخش مي‌شود و آن وقت است كه لهستاني‌ها نه فقط بايد نگران لباس گرم باشند كه بايد به دنبال تجهيزات و ماسك ضد گاز هم بگردند. باليفسكي در ادامه اين مصاحبه گفت، حتي طراحان سپر دفاع موشكي ارزيابي گذشته خود را مبني بر اينكه كره شمالي تهديد موشكي براي آمريكا و اروپا به شمار مي‌آيد، رد مي‌كنند و ادعاي تهديد موشكي از سوي ايران هم به زودي تكذيب مي‌شود. در دكترين آمريكا اين سپر موشكي بخشي از استراتژي گسترده‌تري است كه سلاح‌هاي تهاجمي هم بخش ديگر آن است. اين ژنرال بلندپايه روسي در انتهاي سخنانش با تشريح نقشه سيستم دفاع موشكي و طراحي و ساختار آن گفت، تك تك بخش‌ها و اجزاي اين سيستم براي مقابله با روسيه طراحي شده و كشور روسيه را هدف گرفته‌است. وي گفت، مسكو مي‌داند كه در آينده نزديك ديگر توانايي‌هاي نظامي ضد روسي آمريكا و اروپا نيز تقويت خواهد شد. رئيس جمهور لهستان دوشنبه شب بعد از ديدار و گفتگو با جورج بوش در كاخ سفيد به خبرگزاري رويتر گفت، در اين ديدار مكان دقيق استقرار سيستم دفاع موشكي هم مشخص شده‌ و به زودي اين مكان اعلام خواهد شد. آمريكا قصد دارد تا سال 2013 بيش از 10 فروند موشك رهگير در لهستان مستقر كند. اولين مجموعه از اين موشك‌ها اوائل سال 2011 آماده شليك مي‌شوند. اگر چه لهستان به وجود آمدن توافق رسمي براي ميزباني بخشي از سپر دفاع موشكي آمريكا را به تاخير انداخته و خواستار توافق‌ در موضوعاتي از جمله قراردادهاي نظامي شده است، لخ كاچينسكي رئيس جمهور لهستان نسبت به استقرار اين سپر در لهستان ابراز اطمينان كرد. كاچينسكي در يك كنفرانس خبري به دنبال نشست خود با جورج بوش تصريح كرد: موضوع سپر دفاع موشكي واشنگتن يك نتيجه‌ از پيش تعيين شده است. وي افزود: اين سپر در لهستان استقرار خواهد يافت، چون به نفع ورشو است.

  21. شيعه نيوز:«در گیری مارون الراس» در بین درگیری های جنگ 33 روزه؛ به سنگینی «درگیری وادی الحجیر» نبود؛ نه از حیث مدت یا وسعت جغرافیایی درگیری، نه از نظر خسارتهای انسانی كه مقاومت به اسرائیلی ها وارد كرد و نه خصوصاً، به لحاظ تعداد تانكهایی كه منهدم شدند. شكست در درگیری مارون الراس – كه اولین رویارویی زمینی در داخل اراضی لبنان و به فاصله چند متر از مركز فرماندهی اسرائیل در داخل سرزمینهای اشغالی فلسطین محسوب می شد – مانند صاعقه ای بر روحیه سربازان اسرائیلی فرود آمد و حالتی از بهت و ناباوری را در فرماندهان آنان ایجاد كرد و ارتش اسرائیل، با بخشی از آتشی كه نیروهای مقاومت برای آنان آماده كرده بودند آشنا شدند. شرایط جنگ، این توهم را برای اسرائیلی ها ایجاد كرده بود كه حزب اللهی ها در اعماق جبهه مستقر هستند در حالی كه مقاومین تنها چند متر با مرز فاصله داشتند. نیروهای ارتش اسرائیل توقع نداشتند كه دشمن در زمینهایی كه آنان اشغال كرده بودند حتی در آن تمركز یافته و پایگاه نظامی خود حتي «مركز فرماندهی شمال» را در آن بنا كرده بودند انتظار آنان را بكشد؛ بلكه تصور می كردند بمجرد حركت تانكهای آنها به سمت شمال (جنوب لبنان) این منطقه خالی از هر عنصر انساني غير اسرائيلي شود. مارون – با ارتفاع 917 متر از سطح دریا – موقعیت استراتژیك بسیار مهمی دارد. در یك سوی آن «جلیل» و روستاهای آن در فلسطین قرار دارد و در دیگر سو «بنت جبیل»، «عتيرون»، «یارون» و دیگر نقاط جنوب لبنان گسترده شده است. این موقعیت به هر كس كه بر آن تسلط داشته باشد سیطره كامل به این مناطق مسكونی را می بخشد ضمن آنكه اگر اسرائیل بر آن دست می یافت می توانست مانع از دسترسی مستقیم نیروهای مقاومت به شهركهای صهیونیستی شود كه بر دامنه آن قرار دارند. اضافه بر تمام اینها، مارون اهمیت دیگری هم دارد: خط مقدم لبنان با فلسطین اشغالی است. در هشتمین روز تجاوز اسرائیل به جنوب لبنان – در تابستان 2006 – هنگامی كه نیروهای اسرائیلی از شهرك صهیونیست نشین «افیفیم» واقع در جلیل، برای انجام مأموریتی كه آنرا «ساده» می پنداشتند خارج شدند، پایان دادن به موشك باران این شهرك و نیز شهرك های زنجیره ای اطراف آن را هدف گرفته بودند. آنان به سوی «جل الدیر» در مارون الراس حركت كردند؛ منطقه ای كه فاصله بسیار كمی با پایگاه نظامی اسرائیل و مركز فرماندهی شمال فلسطین اشغالی دارد و به دلیل شرایط طبیعت آن، معبری صعب العبور و نوعی پناهگاه طبیعی محسوب می شود. «ابو حیدر» یكی از مردان مقاومت، داستان اولین رویارویی زمینی با اسرائیل را كه به فاجعه ای برای آنان و عزل تعداد زیادی از افسران ارتش اسرائیل انجامید را اینچنین تعریف می كند: صهیونیست ها این بار هم شگرد همیشگی خود را به كار بستند و قبل از گسیل نیروها، زمینه را با بارش آتشی سنگین آماده كردند؛ «جبل الباط»، «جل الدیر» و «جنگل مارون» را بمباران كردند و به خیال خود مسیر عبورشان كه حدود یك كیلومتر می شد را پاكسازی كردند … در حالی كه نیروهای مقاومت در پناهگاههای خود ورود آنان را انتظار می كشیدند... پس از حمله هوایی، نیروی زمینی حركت خود را شروع كرد... تا اینكه به كمین نیروهای مقاومت نزدیك شد … در اين هنگام از مقر فرماندهي حزب الله دستور رسید كه: «فقط یكی از این نیروها وارد عمل شود» … و وی جنگ را آغاز كرد در حالیكه اسرائیلی ها را در فاصله دو تا پنج متری خود به دام انداخته بود. وی از این فاصله نزدیك اولین سرباز اسرائیلی را با اسلحه اش – مسلسل كلاشینكف – هدف قرار داد وبه خاك انداخت... اسرائیلی ها كه بشدت غافلگیر شده بودند بدون اینكه بدانند از كجا مورد هجوم قرار گرفته اند شروع به شلیك به اطراف خود كردند... چند دقیقه ای گذشت تا دوباره به رزمنده مقاومت دستور رسید كه از اوضاع اسرائیلی ها كسب اطلاع كند. پس وی به جایی برگشت كه سرباز بخت برگشته اسرائیلی را هدف قرار داده بود و مشاهده كرد كه سه نفر از همقطاران او در حال كشیدن وی به سمت عقب هستند؛ رزمنده بهترين كار ممكن، كه آسان ترين كار هم بود را انتخاب كرد: هر سه نفر را درو كرد و به پناهگاه خود برگشت... اسرائیلی ها انواع و اقسام سلاح هایشان را بی هدف به كار انداختند اما پس از اینكه پی به بی فایده بودن این كار بردند، سكوت بر منطقه حاكم شد. تا این لحظه گروه مقاومت مستقر در جل الدیر وارد معركه نشده بود و همان یك رزمنده بود كه بتنهایی جبهه شمالی را كن فیكون نموده و چهار اسرائیلی را درو كرده بود و بسلامت به مكان خود بازگشته بود. نتیجه اینكه: تمامی واحد مسلح اسرائیلی كه با دبدبه و كبكبه قصد تصرف بی دغدغه مارون الراس را داشت عقب نشسته بود و رزمنده ای كه باعث این عقب نشینی مفتضحانه بود در بازگشت دوباره اش به مكان درگیری با پنج كوله پشتی جنگی مواجه شد و مطابق دستور، آنها را به غنیمت برداشت و به كمینگاه خود بازگشت. كسانی كه چندي بعد در روزنامه های صهیونیستی خواندند كه چگونه سربازان اسرائیلی، از ناراحتی این شكست خود را پشت لانه مرغ و خروس ها در شهرك افیفیم پنهان كردند و بر سرنوشت دوستانشان كه تنها چند متر پس از گذر از مرز لبنان به خاك و خون كشیده شده بودند می گریستند، به مخیله شان خطور نمی كرد كه یك «رزمندهء تنها» تمام آن كارها را كرده باشد؛ اما فقط چند ساعت وقت لازم بود تا «شبكه المنار» غنایمی را كه این رزمنده از سربازان تار و مار شده اسرائیلی به چنگ آورده و – علیرغم آتش سنگین دشمن – آنها را به پشت جبهه رسانده بود را بر صحفه تلویزیون به جهانیان نشان دهد. * * * اگر چه چند روز بعد و با ايراد تلفات سنگين به ارتش اسرائيل، بالاخره مارون سقوط كرد ؛ اما اینگونه بود كه یك حزب اللهی تنها، با قدرت ایمان و ذكاوت مجاهدانهء خويش، توانست اشك یك لشگر تا بن دندان مسلح را درآورد و باعث عزل افسران متعدد اسرائیلی گردد. ترجمه از روزنامه «السفير»