patriot1979

VIP
  • تعداد محتوا

    1,120
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    1

تمامی ارسال های patriot1979

  1. کسی منکر فضای تک صدایی نیست؛ حتی میشد حدس زد که سوریه واکنش تندی در قبال اعتراضات داخلی نشون میده؛ ایران هم به گمان من در راستای منافع درازمدت خودش در منطقه و جهان کار صحیحی داره انجام میده؛ خاطرتون هست و همچنان دارید می بینید که در بحرین آدمکشی میشه؛ آدم ربایی میشه و ... هیچ صدایی هم از رسانه های اصلی یانکی ها درنمیاد ...
  2. [quote][quote]خوب خوب خوب صاعقه خوبه ولی یه جنگنده بومی نیست ما هنوز با ساخت جنگنده بومی فاصله زیادی داریم نمیدونم دوستان خودشون رو می خوان گول بزنن یا ترجیح می دن اطلاعات رو واسه خودشون نگه دارن این هواپیما بومی نیست چون دارای موتوری روسی هست که تو سال 89 هم قرار داد خرید 30 - 40 تا موتور برای ساخت بیشتر بسته شده با روسیه فعلا ما دانش ساخت تجهیزات داخلی رو به صورت امروزی داریم راستی بومی به چیزی می کن که همش ساخته خودمون باشه مثل ناو جماران که به گفته خود ارتش و سپاه کاملا بومی هست حتی موتور و........ که البته جای تحقیق هم داره اینا رادار ها رو چطوری ساختن رادارهایی که به مراتب هم طراحیش هم ساختش از موتور سختر و سنگینتر هستش البته بیشتر هواپیما منظورمه[/quote] ببین برادر عزیزم.مفهوم بومی یعنی این که شما علم ساخت یک شی رو داشته باشی و بتوانی با تجهیزات و موادی که در اختیار داری اون شی رو تولید کنی.حالا اون شی ممکنه کپی باشه اما وقتی که به علم ساخت اون پی ببری و بتوانی در اون تغیرات ایجاد کنی یعنی که دست به بومی سازی زدی(پروژه ی صاعقه).مثلآ امریکا و شوروی که از اول توپول ام و اف 22 نمیساختن.اون ها هم اولش از طرح های نازی ها کپی برداری کردند و به علم ساخت تجهیزات نظامی پیشرفته مانند موشک بالستیک و رادار پی بردند. البته میدونم منظور شما از طرح بومی یعنی یک طراحی جدید که مشابهه خارجی نداشته باشه که ان شاالله در اینده طرح های نو و بدیعی خواهیم دید.راستی به نظرت میشه از موتور های جت روسی (به اون بزرگی) برای تولید صاعقه که پایه ی تکنولوژی غربی داره (و کوچولو موچولوئه)استفاده کرد؟؟ البته اینو بگم متاسفانه از وقتی مدودوف اومده روی کار رابطه ی نظامی ما با روسیه بشدت خدشه دار شده. [/quote] بنده هم با سورنای عزیز کاملا موافق ام؛ وقتی که تونسته باشیم علوم پایه و دانش بنیادی رو بدست بیاریم: بطور قطع خواهیم تونست جنبه های فنی و مهندسی و پراتیک اونها رو هم محاسبه و پیاده سازی کنیم. این داستان هم دقیقا مثل چرخه سوخت هسته ای و فناوری بمباران نوترونی می مونه: اون کشوری که تونسته باشه فرآیند چرخه سوخت و اصول بنیادین بمباران نوترونی رو بطور کامل راهبری و به نتیجه برسونه بطور قطع در آینده میان مدت دانش فنی و مهندسی پیچیده پیاده سازی پروژه های هسته ای بزرگ مقیاس مثل احداث نیروگاه ها رو هم بدست خواهد آورد. دوستان لطفا واقع بین و در عین حال امیدوار باشید
  3. خودشون گند میزنن! خودشونم تو گندزدنشون می مونن! ای خدا! این دنیای ما شده صحنه بازی یه سری کوتوله سیاسی یه سری عقب افتاده ذهنی که دو دسته هستن: 1) اونایی که همچنان دارن در عص جنگ های صلیبی سیر می کنن و 2) اونایی که فکر می کنن الان 1964 و همه دنیا هم کنگوئه و باید همونجور رفتار کنن و کاکاسیاه ها!!!! رو بگیرن و لینچ کنن!!! ما چی کار کنیم از دست به اصطلاح انسان های روان پریش دچار ناهنجاری شناختی .... قذافی اول میشه دشمن دوباره میشه متحد بعد یه مدت کوتاهی دشمن بازی می کنن با هم بعد دوباره میشه دوست عزیز حالا میشه کنسرو فاسد شده مردم بیچاره این وسط داغون میشن از هر جهت متضرر میشن نفت و ثروتشون به باد میره ... چرا مردم خاورمیانه از گذشته درس نمی گیرن چرا مدام تاریخ رو تکرار میکنن ... نا امیدکننده است واقعا
  4. جنگ جهانی و خطرناک عجب! این صهیونیست های ... خودشونو چی حساب کردن؟ ظاهرا دل خوش کردن به آهن قراضه ها و اسباب بازیاشون ... این ... هر زمان تونستن خسارات هنگفتی رو که در نبرد با حزب الله متحمل شدن اون هم با اونقدر خفت و خواری هضم کنن بیان و از این ابراز وجودها بکنن! سوریه الان درگیر یه جور پروژه خاص و مشکوکه و به گمان بنده ایران تا جایی که میسر و بصلاح می تونه باشه باید به این کشور کمک کنه تا توازن داخلی رو برقرار کنه
  5. آقایان! اول: مساله واگذاری فرماندهی عملیات لیبی از سوی یانکی ها به ناتو داره خیلی بحث برانگیز و مساله ساز میشه ظاهرا این موضوع رو بنحوی رو در رویی ناتو و اعراب تعبیر میکنن ... دوم: سوریه رو دریابید یه جور پروژه هم داره اونجا کلید می خوره ...
  6. قطع روابط دیپلماتیک متناسبه؟ اخراج دیپلمات ها؟ قطع روابط اقتصادی؟
  7. من پیشتر با آقا مصطفی صحبت می کردم درباره بحرین؛ ولی فکر می کنم بهتره چند کلمه کاملا خودمونی صحبت کنیم (من انتظار دارم از دوستان که فارغ از غرض و حب و بغض با بنده همراهی کنن و بنده حقیر هم پذیرای همه انتقادات و ایراداتی خواهم بود که دوستان و سروران به من تذکر میدن) نکته ای رو فرمودن آقا مصطفی (در حقیقت تذکر دادن) که ما ایرانیان باید برای اولین بار در تاریخ خودمون صرفنظر از احساسات پاک مذهبی و دغدغه های دیندارانه و سنتی که داریم به طراحی یک دکترین اساسی و یک اسلوب جامع در برابر بازی سیاسی حکام غربی اقدام کنیم من هم بنوبه خودم با چنین رویکردی کاملا موافقت دارم چون اینجا قراره ما برای نسل های آتی خودمون تصمیم گیری کنیم ما نیاز به یک منش و سیاق آینده نگر و مبنایی داریم و ... از همه مهم تر: من از دوستان استدعا می کنم که مطالب مطروحه رو در تضاد با اصول قانون اساسی نبینن در ابتدا باید برادرانه عرض کنم که پایه های مردمی و پایگاه اجتماعی نظام قدرتمند و قابل توجه و به این ترتیب نیاز به نگرانی و کلنجار ذهنی شدیدی درباره چنین سوژه ای نداریم؛ این تبلیغات طرف مقابل طی سه دهه بوده که جمهوری اسلامی ایران فاقد پایگاه اجتماعی و مردمیه ... و باید همینجا تذکر بدم که انتظار معقول و منطقی از کشوری که سه دهه است زیر فشارهای شدید سیاسی و نظامی و اقتصادی قرار داره (حتی به لحاظ قواعد بازی سیاسی) نمی تونه این باشه که فضای اجتماعی و سیاسی باز و آرامی داشته باشه؛ بیاد بیاریم که تنها دو سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی بود که تهاجم نظامی سنگین عراق به ایران آغاز شد با این وجود، و با رسیدن به دوران تثبیت و تحکیم و گسترش نظام بنظر میرسه که میشه رویه های منطقی تری رو در برخورد با مسائل داخلی در پیش گرفت؛ در کمال تأسف عده ای در درون خود نظام از دوره ریاست جمهوری خاتمی داعیه تغییر و براندازی نظام رو داشتن و روی این سخن با اونها نیست؛ بنده اعتقاد دارم که مجموعه نظام اونقدر قوام یافته و کارآمد و باتجربه هست که بتونه به آسانی و با مدیریت هوشمندانه اقدام به تلطیف و باز کردن فضای سیاسی داخلی بکنه؛ من فکر می کنم این ساده اندیشی نیست که ما بپذیریم که می تونیم با مدیریت موثر فضای داخلی نقش جدی تر، قدرت بیشتر و جایگاه مهم تری رو در منطقه و جهان بدست بیاریم (بازدارندگی سیاسی و دیپلماتیک و صدای بلندتر و از طرفی [این نکته اهمیت حیاتی داره] خفه شدن سمپاشی های سیاسی علیه ایران و بسته شدن دست یانکی ها و اذنابشون در مانورهای سیاسی منطقه ای و جهانی علیه منافع مهم ما)؛ برخی دوستان البته پیشتر تذکر داده بودن که غربی ها دارن با تمام توان مدل ترکیه رو مطرح می کنن و بهش شاخ و برگ میدن بلکه بتونن افکار عمومی خاورمیانه و بویژه ایران رو جلب کنن. اینجا یک وب سایت نظامیه و همه دوستان قطعا از نقش بازدارندگی نظامی آگاهی کافی دارن اما نکته ای که نباید مغفول بمونه اینه که نظام ما خوبه "همونطور که به توسعه نظامی و توان بازدارندگی ایران اهمیت ویژه ای میده همونطور که به عمران زیربنایی و نوسازی مبانی اقتصادی مملکت اهمیت میده همونطور که موضوع امنیت اخلاقی و اجتماعی رو در صدر قرار میده" همونطور هم به موضوع آزادی های سیاسی و اجتماعی اهمیت بده (تشکیل احزاب، تحمل دو حزب "اقلیتی" هم که مخالف خوانی هم میکنن، ایراد هم میگیرن)، من بعنوان یه جوان ایرانی که کشورشو دوست داره ایمان دارم که ساختار نظام اونقدر دارای سعه صدر و توانمندی سیاسی و امنیتی هست که نظام از این بابت ضربه ای رو متحمل نمیشه ... حالا من چرا این موضوع رو بیان کردم دلیل: کشورهای این منطقه جز ایران تحت الحمایه یانکی ها و دوستانشون هستن (اونچه که همین کشورها از اون به "داشتن روابط با دنیای آزاد و کشورهای قدرتمند یاد می کنن") ما در این ناحیه از جهان یک استثنا و مورد ویژه هستیم؛ ما با این ترتیب می تونیم دکترین داخلی خودمون رو بی آنکه نیازی به وام گرفتن از تز اونور آبی ها باشه، می تونیم با اتخاذ چنین رویکردی دست بازتری و آسوده تری در سیلی زدن به گوش این حکام وابسته داشته باشیم و منافع راهبردی و درازمدت خودمون رو در منطقه و جهان با هزینه های حداقلی پیگیری کنیم با فروتنی در انتظار نظرات و انتقادات و حتی شماتت دوستان هستم با تشکر
  8. دوست عزیزم افغانستان پیشرفت اقتصادی داشته اخوی جان، لطفا یه سری به منابعی به مجله آنلاین اکونومیست یا وب سایت رسمی سازمان توسعه ملل متحد بزنید تا ببینید افغانستان پیشرفت اقتصادی داشته یا خیر ... قربون شما برادر عزیزم برم، افغان ها هنوز در الفبای زندگی روزمره خودشون در نیمی از افغانستان دچار مشکل و گرفتاری جدی هستن؛ افغانستان که تنها کابل و هرات و مزار شریف نیست که ...
  9. آنتی وار عزیزم از دیدن پاسخ شما خوشحال شدم بخشی از نوشتجات حقیر اشاره به همین مطلب داشت که شما فرمودید: در خاورمیانه تاریخ طولانی از سایه خداوند دانستن حکام مستبد و ظالم ثبت و مستند شده است؛ بیاد بیاوریم که تا عصر پلهوی در کمال تأسف برخی از روحانیون حتی تراز اول ایرادی جدی در "ظل الله" دانستن شاه (ملعون) مملکت نمی دیدند. بخشی از نوشتجات این حقیر نیز، صرفنظر از ریشه ها و گرایشات انسان محور که ممکن است سبب سوءتفاهم در تفسیر موضوع شود، مسائل داخلی و روز مبتلا به جامعه ایرانی است، بحث اینجاست که بهتر از محیطی باز و روشنگر داشته باشیم و حاشیه هایی هر چند ناخوشایند را با مدارا تحمل کنیم (هر چند که در هر صورت و حالت بسبب طبع انسانی چنین حشو و زوائدی در کل جوامع بشری بکرات و بطور مشخصی نمایان می شود) و یا آنکه انسان های متشکله جامعه با اعمال آمرانه و برهنه قدرت سیاسی و امنیتی وادار کنیم که از مسیری ویژه و از پیش تعریف شده تمکین کنند. فی نفسه، تمکین به قانون و برخی عرف های غالب اجتماعی نادرست و غیر عقلایی نیست اما آنچه محل خطر است فرو خورده شدن و فرو بسته شدن خلاقیت های فکری و دقیقا مساله تفکر در امور اجتماعی و سیاسی است: این خطر و ریسک بشدت بوجود می آید که فلان اندیشه یا حتی بهمان اندیشه تاریک به زیر پوست جامعه فرو رود. همیشه هر حکومتی و دقیقا هر حکومتی براحتی می تواند عرصه ای را تنگ کند یا اقدامات گسترده امنیتی و بازدارنده و قهرآمیز را صورت دهد ... اما مساله اساسی این نیست که ما چیزی را آشکارا در سطح جامعه انسانی نشنویم و نبینیم مسأله و دغدغه اینجاست که ما می توانیم با مدیریت صحیح و قاعده مند صدای متنوع یک جامعه را در سطح آن جامعه بیان کنیم بی آنکه نیازی به ریسک های نگران کننده اجتماعی و امنیتی باشد. اصولا بقا و دوام و همینطور قوام یک ساختار قدرت به ارتباط نزدیک تر و گسترده تر با مردم آن جامعه است حتی مردمی که با اخم و ترشرویی به هرم قدرت می نگرند حتی نسل های جوانی که بی آنکه نیت شومی در سر داشته باشند بدلایل متعدد همچون فقدان بینش و در اختیار نداشتن منابع صحیح آگاهی و یا امتناع از آنالیز و نقد هیجانات جوانی شان رو بروز می دهند حتی کسانی که مدعی اند که حرفی برای گفتن دارند ... و الی آخر. در هر حال، اینکه جامعه پذیرای افکار متنوع باشد و اینکه بدور از زور و مرافعه و پرخاش بتوان به گفتگو پرداخت و اینکه حکومت با زیرکی و در نقش یک مدیر مدبر و دانا بتواند کلیه گرایش ها و حرف های مشهود و نامشهود با برخوردی پدرانه و بزرگوارانه پاسخ دهد حائز اهمیت راهبردی است چرا که در این شرایط: افراد بداندیش و بدسگالی که سنگ بدست به خیابان نمی آیند ... های و هویی ندارند ... چندان بچشم نمی خورند ... فرصتی برای مسموم کردن اذهان سپید و پاک نسل های جوان نخواهند یافت و قادر نخواهند بود که بداندیشی های خویش رو مبدل به جریاناتی زیر زمینی و خطرناک کنند هر چند که این تنها یکی از ریسک های بسته بودن و بسته ماندن یک فضای اجتماعی است بنده حقیر با فروتنی در انتظار نقد و ایرادات از سوی دوستان و سروران هستم با تشکر
  10. من با دوستمون سورنا موافق ام: آیا هندوستان از بدو استقلال جنگنده بومی داشت؟ چین از 1960 تا 2000 جنگید و سختی کشید تا بالاخره صاحب جنگنده بومی شد ... چرا ما ایرانی جماعت نمی تونیم این دو ویژگی اساسی رو که هر ملتی باید داشته باشن با هم جمع کنیم: 1- خودباوری و احترام و ایمان به کاری که می کنیم 2- درک واقعیت ها (واقع بین بودن) و استقبال نقادانه از حرف های نو
  11. آنتی وار عزیزم مدل اسپانیارد-اینکا مدلی تحلیلی برای تمامی جوامعی است که سنت بر تفکر نو مقدم است؛ جوامعی که به پاسخ های از پیش آماده و قالب ریزی شده و آزموده شده خود در تواریخ میانه وکهن بیش از پرسشگری و طرح های نو اعتماد دارد؛ مساله اساسی این گونه جوامع روبرو شدن با فرآیندی است که موسوم است به: تجدد همان چیزی که فرنگی اش میشود "مدرنیته" ... این همان زخمی است که ما و اعراب و اتراک حدود 100 سال است با آن روبرو و درگیر هستیم: برخی راه تسلیم بی چون و چرا را در پیش گرفتند، برخی هم سر ستیز و جدال برداشتند؛ اما برای آنکه امانت در بیان اندیشه حفظ شود این حقیر می باید خدمت شما، استاد عزیزم، عرض کنم که: مساله و دغدغه سنت- تجدد از نو شده در بنیان های اندیشه و تعاریف هویتی آغاز می شود (برخی هم بر همگرا بودن با تحولات علمی و صنعتی تاکید فراوان دارند همان داستان ابزار تولید و از این قبیل نظام سازی های فلسفی که خود بهتر می دانید) در این میان: پاسخ های پیشین گاه و بیگاه و در برخی شرایط نیز بناگزیر بشکلی جدی با چالش های امروزین توان رویارویی و پاسخگویی متناسب و در خور توجه ندارند اشاره اینجانب به موضوع "فردیت" و "روح هویت جمعی" بود که "هویت های جمعی" و "بت قرار دادن هویت های جمعی (اعم از قومی و قبیله ای و فرقه ای و دینی)" می تواند سبب "زوال فردانیت" انسان و در نتیجه زوال تدریجی "مشارکت فعالانه آحاد انسانی یک جامعه زنده و پویا در فرآیندهای اجتماعی شود" از آنجا که سابقه بسیار سیاهی از استبداد و استبدادزدگی تحت هر نام و عنوان در خاورمیانه وجود دارد که عوارض و پیامدهای تاریخی آن همچنان گریبانگیر جامعه ایرانی است ... این حقیر از سر خیرخواهی به این گوشه از واقعیت تاریخی نیز اشاره کردم. با کمال فروتنی در انتظار انتقادات و ایرادات دوستان و سروران هستم با تشکر
  12. آنتی وار عزیز باز هم: سال نو مبارک و با آرزوی سالی سرشار از خیر و برکت الهی برای شما درباره داستان نابودی اینکاها به این نکته اشاره می کنم که فرهنگی که هویت های فردی را (فردانیت) انسان را از او سلب کند و او را سرسپرده بت قدرت کند (سلسله مراتبی که از طریق مجاری عرفی و تاریخی در تار و پود و بطن و سیرت تاریخی یک جامعه انسانی پیاده سازی می شود) انسان های متشکله آن جامعه را از هر نوع تصمیم گیری آزادانه و آگاهانه و توأم با مسئولیت پذیری بازمی دارد و از همین روست که اسپانیاردهای سودجو با دستگیری و اعدام امپراتور-خدای آن جامعه با شگفتی درمی یابند که آن اینکاهای نگونبخت حال که پروردگار زمینی خویش را درمانده و بی سر و دست می بینند قادر به "اتخاذ تصمیم و در حقیقت انتخاب فعال نیستند" و در نتیجه ... الی آخر ماجرا. آنتی وار عزیزم داستان مورد نظر بنده این بود و هست و شما می تونید با نگاه اجمالی به تاریخ دوره های میانه و معاصر خانواده خاورمیانه ای به بخش هایی از این واقعیت یا نشانه هایی از این واقعیت دست پیدا کنید. بنده آماده پذیرش انتقادات و ایرادات دوستان و سروران هستم با تشکر
  13. البته نگرانی مصطفی عزیز هم خیلی بی مورد نیست اما ... بعید بنظر میرسه که در حال حاضر در این شرایط که کشور در حال توسعه سریع توانمندی های نظامی و مدیریت کردن چالش های مرتبط با اجنبی ها در خاورمیانه است حتی تندروترین افراد هم دست به چنین اقداماتی بزنن؛ البته افکار رادیکالیزه و یک سو نگر (در مقابل: کل نگر) همیشه وجود داشتند و دارند اما اینکه بتونن مدیریت و سر رشته رو بدست بگیرن ... خیر! من محتمل نمی بینم. با این وجود، بد نیست نیروهایی مثل بسیج که با عموم مردم سر و کار دارن در آموزش های عقیدتی- سیاسی خودشون چنین مسائلی رو هم پوشش بدن تا این قبیل افکار تبدیل به تهدید و ضربه از خودی در شرایط نامساعد منطقه ای نشوند. می دونی مصطفی جان، این موضوع بیشتر به آموزش و تقویت بنیه آگاهی مردم بخصوص جوان ترها برمیگرده هر چه بیشتر و عمیق تر با اونها درباره پیچیدگی های موجود در روابط متقابل کشورها و قدرت های جهانی در خاورمیانه گفتگو بشه و واقعیت ها، خطرات، دام ها و ... به اونها نشون داده بشه. یک مورد دیگه رو باید اینجا متذکر بشم: ببینید از روزی که سفیدپوست های بریتون و اروپایی با اهداف استعماری و استحماری وارد سرزمین هایی مثل ایران شدن بخودی خود جبهه و مرز تعامل و تقابل فرهنگی هم میان ایرانیان و فرنگی ها باز شد (شما می تونید اینو حتی در نوشتجات و روزنگارهای دانشجویان دوره اول رشته حقوق در سوربن پاریس که در زمان صدارت امیرکبیر به فرانسه اعزام شده بودن ببینید ... ) هر چند که دوره های متعدد و متفاوتی در برداشت و تفسیرهای ما از غرب فرهنگی رخ داد اما در یک نگاه کلی میشه درک کرد که مجموعه واکنش های منورالفکرهای وطنی که درد و دغدغه حقیقی ایران و ایرانی رو داشتن نوعی واکنش شبیه به بغض فروخورده نسبت به باخت ما ایرانی ها (مثل باختی که برخی ملل دیگه هم در برابر استعمار کلاسیک قرون 19 و 20 دادن) در برابر حضور فاتحان فرنگی (که بنا به دلایل متعدد در امورات کشورداری و صنعت با فاصله زیادی از ما پیش افتاده بودند) دیده میشه که انشاءالله در فرصت مناسب و مقتضی دربارش حتما صحبت و گفتگو می کنیم.
  14. مصطفی عزیز اول سال نو شما مبارک و سال فراموش نشدنی داشته باشی دوم: موضع گیری هایی شبیه به این تازگی نداره؛ من بیاد میارم مواردی از این قبیل رو در تمام این 32 سال شاهد بودیم اینطور نیست؟ چرا تا این حد نگرانت می کنه؟
  15. البته می بخشید اینو می گم اما ظاهرا فقط به بعضی ها! در میلیتاری تذکر ادب و نزاکت میدن! بنده هم داشتم درباره آل سعود وهابی حرف میزدم که ... خوب این منصفانه نیست ...
  16. سلام! اول: کی فرمایش کرده که انقلاب های مخملی کپی برداری اقتباس یا الهام از انقلاب اسلامی 57 ایرانه!؟ برادر عزیزی که چنین نظری دارید ... به این هم فکر کردید که کاریزما و مصدر الهام و انسجام دهنده مذهبی انقلاب اسلامی کجا!؟ و تئوری های تمرین شده و تصحیح شده غرب در تخریب موریانه ای بلوک شرق (آلمان شرقی، رومانی، چکسلواکی سابق، مجارستان) که بعدا بشکل بروز شده در گرجستان و اوکراین آزموده شدن کجا!؟ دوم: می بخشید اینو می گم اما سربازان اسپانیایی چندان هم به ایفای نقش خدایان نیازی نداشتن هر چند که در برخورد با اون مردم و بمجرد اطلاع یافتن از اصل داستان چنین رفتار کردن ... اما باید نکته تلخی رو اینجا تحویل گرفت: مردمانی که تصور می کردن حاکمانشون نقش پروردگار اونها رو دارن در جامعه ای که فکر و زبان و مشارکت و ارتباطی وجود نداشت در جامعه کاملا هرمی و سلسله مراتبی و سنتی سرخپوستی اینکایی وقتی که امپراتورشونو ازشون گرفتن اون زمان بود که اون مردم به استعداد 200000 نفر خود دم تیغ سلاخی 400 اسپانیارد دادن ... به این هم فکر کنید دوست عزیز و نگاهی هم به خاورمیانه و حتی خودمون بندازیم اینو با کمال خلوص نیت و بی هیچ حب و بغضی مطرح کردم عزیزان می خوان پند بگیرن خواه ملال! اینم دوباره گذاشتم!
  17. عزیزان! بابا نیروهای مسلح ما دوستانی مث برخی از سرورانی که پست گذاشتن داشته باشه دیگه نیازی به دشمن نداره!؟!؟!؟! حالا یه اشتباه تایپی یا هر چی چقدر اهمیت داره مگه؟!؟! من که متعجبم واقعا! راست گفتن یکی از دوستان که این واکنش ها بیشتر در گروه سنی 16 تا 20 سال دیده میشه ... شما اصل و شالوده موضوع رو ببینید
  18. والا منم دارم همینو میگم!!! ببخشید اگر کسی مدیر وب سایت یا مدیر انجمن باشه باید هر کاری دلش خواست انجام بده؟!؟!؟!؟ پس قوانین وب سایت فقط برای ماهاست! عجب! [color=blue]خواهشا شلوغش نکنید اگر بنا بر گفتن دیگاه هست چه فرقی میکنه ! این انتقال خلاف قوانین سایت نیست جهت نظم بخشی به تاپیک هاست فکر نمیکنم از این که تاپیک جداگانه در خصوص تحولات اخیر و تاثیرش بر کشور عزیزمان ایجاد شده جایی گله و شکایتی باشه . 00Amin [/color]
  19. ایران بطور قطع هم تحولات منطقه رو رصد می کنه و هم تا اونجایی که بتونه تاثیرات متناسب با منافع منطقه ای و درازمدت خودش رو بر این تحولات بر جای خواهد گذاشت؛ شخصا بعید می دونم که بحرین با وضعیتی که داره پیدا می کنه و برغم خشونت وصف ناشدنی که آل خلیفه بخرج دادن پایدار و با ثبات باقی بمونه؛ درباره عربستان: من نمی دونم چرا باید فکر کنیم که ایران مایل به بقای آل سعود در رأس کاره در شبه جزیره عربستان و اصولا چه ترسی باید بابت جایگزین های احتمالی داشته باشه چرا که در عربستان و حتی خارج از مرزهای اون هم گروه های اپوزیسیون متعددی برای هر نوع وضعیت ناپایدار آماده هستن و از اون شرایط استقبال خواهند کرد؛ بخش زیادی از این گروه ها شامل سیاستمداران جوانی هستن که از شرایط امروز عربستان به تنگ اومدن (وضعیت عربستان و پاکستان قابل مقایسه نیست). همچنین، آمریکا هرگز از رشد افراطی گری در این منطقه واهمه ای نداشته و نداره و این بازی شنیع و بسیار مزورانه رو از اوایل دهه هشتاد از افغانستان آغاز کرد و این پروژه رو تا اوایل دهه 2010 بخوبی توسعه داد و غنی کرد. به گمان بنده (به گمان بسیاری از صاحبنظران) القاعده همون بازوی خائن یانکی ها و دوستانشون در دنیای اعراب و افغان ها و پشتون ها و بطور کلی خاورمیانه ای هاست که داره مواجب و مزدشو از یانکی ها دریافت می کنه و پیگیر اهداف راهبردی اونها در منطقه است.
  20. با سلام به دوستان عزیز جنگی در کار نیست یک دعوای مسخره و بی پایه و اساس زرگری است؛ از این دست عروسک خیمه شب بازی ها در این منطقه زیاد داشتیم ... قذافی نوعی زباله تاریخ مصرف گذشته است که حالا هم قراره با متدولوژی عراق و صدام کنار گذاشته بشه: طبق معمول غرب مدافع حقوق بشر وارد صحنه دفاع از کرامت و حرمت انسان ها میشه!؟!؟؟ و مردم بی پناه و بی دفاعی رو از دست قاتل خطرناکی (داداش اسبق، دوست اسبق، هم پیمان اسبق و ...) نجات میده ... یه جور پروژه درازمدت برای نهادینه کردن مساله پذیرش نقش پیشرو غربی ها در حل مسائل جهانی و حق دخالت اونها، در واقع استدلال غربی ها اینه که اگر بتونن اذهان جوان خاورمیانه رو با این قبیل مهملات شستشو بدن روزی که قرار باشه اون چنگال های طمعکارشونو در تن هر کشوری که خواستن فرو کنن اصولا دیگه مدافع و سربازی باقی نمونده باشه
  21. سلام! اول: کی فرمایش کرده که انقلاب های مخملی کپی برداری اقتباس یا الهام از انقلاب اسلامی 57 ایرانه!؟ برادر عزیزی که چنین نظری دارید ... به این هم فکر کردید که کاریزما و مصدر الهام و انسجام دهنده مذهبی انقلاب اسلامی کجا!؟ و تئوری های تمرین شده و تصحیح شده غرب در تخریب موریانه ای بلوک شرق (آلمان شرقی، رومانی، چکسلواکی سابق، مجارستان) که بعدا بشکل بروز شده در گرجستان و اوکراین آزموده شدن کجا!؟ دوم: می بخشید اینو می گم اما سربازان اسپانیایی چندان هم به ایفای نقش خدایان نیازی نداشتن هر چند که در برخورد با اون مردم و بمجرد اطلاع یافتن از اصل داستان چنین رفتار کردن ... اما باید نکته تلخی رو اینجا تحویل گرفت: مردمانی که تصور می کردن حاکمانشون نقش پروردگار اونها رو دارن در جامعه ای که فکر و زبان و مشارکت و ارتباطی وجود نداشت در جامعه کاملا هرمی و سلسله مراتبی و سنتی سرخپوستی اینکایی وقتی که امپراتورشونو ازشون گرفتن اون زمان بود که اون مردم به استعداد 200000 نفر خود دم تیغ سلاخی 400 اسپانیارد دادن ... به این هم فکر کنید دوست عزیز و نگاهی هم به خاورمیانه و حتی خودمون بندازیم اینو با کمال خلوص نیت و بی هیچ حب و بغضی مطرح کردم عزیزان می خوان پند بگیرن خواه ملال!
  22. مصطفی عزیز یانکی ها و اذنابشون الان حدود 30 ساله که ایران و ایرانی رو در این فُرم و ماهیت به رسمیت نمیشناسن ... اینو که انصاف میدید به انحاء مختلف این روی سگی رو به ما نشون میدن به هر بهانه ای به هر مناسبتی این موضع رو به ما یادآوری می کنن ما رو تا جایی که می تونن ایگنور می کنن دقیقا از 32 سال پیش شروع شد ... گروهک ها، جنگ، تحریم طولانی مدت و عجیب و غریب ... ما مورد حمله قرار بگیریم و ما هم تحریم تسلیحاتی بشیم و ... هژمونی پشت هژمونی و رذالت پشت رذالت ... و جنایت ... (از بحث عواقب و پیامدهای مستقیم و غیرمستقیم این الگوی رفتار سیاسی و اقتصادی و نظامی بگذریم) حالا چرا ما باید اینها رو با این سابقه درخشانشون در چارت رسانه ایمون به رسمیت بشناسیم و بنحوی چهره اونا رو ترسیم کنیم ... دوست عزیز، این جهان آکنده از کانکشن های پیچیده و تعاملی سیاسی و اقتصادی و امنیتیه پس خیالت راحت باشه این الگوی رفتاری ما هم به جایی از این جهان هم بزرگ و هم کوچک برنمی خوره
  23. دوستان ما اینجا جمع شدیم چون به کشورمون علاقه و باور داریم به توانایی های خودمون به هوشی که داریم به ثروت ملی که داریم به مسیر سختی که اومدیم و می خوایم ادامش بدیم؛ دوستان من هزینه هنگفتی باید داد برای اینکه یک ملت یک کشور محکم و مقاوم روی پای خودش وایسه و از کسی دستور و فرموده نگیره ... بله این هزینه جدی و گرونه اما معنیش اینه که ما بیایم به تلاش و ساخته های خودمون بخندیم؟!؟!!؟ کسی اینجا هیچ آدم عاقلی اینجا اومده ادعا کنه که ما نیروی هوایی ... و ... رو توی جیبمون میذاریم؟!؟!!؟ این رفتار پسندیده و عقلانی نیست!!!! جای تأمل داره ... لطفا بزرگ تر ها بیان و قدری صحبت کنن
  24. بله تمام حکومت های منطقه پتانسیل اینو که وارد چنین گودی بشن رو دارن حتی کشور خودمون ایران؛ هیچ عقل سلیمی این مساله رو حتی در حد یک سایه با ریشه تاریخی منتفی نمی بینه؛ با این حساب، برای ارائه آنتی تز در هم ریختگی و پلشتی اجتماعی و آشوبی که هم می تونه بسترهای بومی داشته باشه و هم می تونه مرداب جذابی باشه برای ارگانیسم های فرصت طلب (!)؛ میشه در وهله نخست فکری بحال نظام مند کردن و شفاف تر کردن مقوله رابطه مردم و حکومت کرد: میشه از جایی شروع کرد که در اغلب مدل های زنده خاورمیانه ای خاستگاه فروپاشی و ویرانی بوده: در این مسیر بنظر بنده ما این توانمندی تاریخی رو داریم که با تعمیق و نهادینه سازی رفتار صحیح متقابل دولت- شهروند حتی در حدود حداقلی در قالب حقوق میدانی و خصوصی در بیان قانونمند نظرات و عمل سیاسی بتدریج و در پروسه ای به نسبت طولانی مدت مانع از شکل گیری جریانات زیرزمینی انحرافی، جریانات زیرزمینی خشونت طلب و بداخلاق سیاسی، گروه های سودجویی (و مواجب بگیری) که از شکاف های هویتی و نسلی و طبقاتی برای دستیابی به منافع سیاسی و نوعی هژمونی موضعی استفاده می کنن؛ و ... قس علیهذا پیشگیری کرد. همینطور میشه اپوزیسیون داخلی رو بنحوی مدیریت کرد که جایی برای سوءاستفاده های خنده دار و آزاردهنده باقی نمونه. بنده اعتقاد دارم مجموعه شرایط اجتماعی بنحوی سازمان یابی پیدا کرده که این اجازه رو میده که بشه صداهای مختلفی رو تحمل کنیم. من فکر می کنم شاید بشه در این مسیر خیلی از انرژی های منفی و سمپاشی های سیاسی داخلی و خارجی رو مهار و مدیریت کنیم.