تمامی ارسال های rezatizi
-
تحولات سوریه (1) تحلیل و پیگیری تحولات سوریه (1)
rezatizi پاسخ داد به death-white تاپیک در اخبار تحلیلی
تسلط ارتش سوریه بر تپه و شهرک «الصوان»/ارتش در حوالی شهر «دوما» پس از تسلط ارتش سوریه بر دو شهرک «عدرا العمالیه» و «عدرا البلد»، یگانهای ارتش این کشور عملیات گستردهای را در مزارع «تل کردی» به سمت مناطق الریحان و حوش نصری آغاز کرده و موفق شدند، پیشروی چشمگیری را در این مناطق محقق کنند. این عملیات راس ساعت 5 بامداد دوشنبه به صورت غافلگیر کننده از محور مزرعه القطری آغاز شد و گزارش شده تاکنون پیشروی ارتش سوریه در این منطقه همچنان ادامه دارد. همچنین یگانهای ارتش سوریه منطقه «المعامل» را به طور کامل پاکسازی کرده و مینها و بمبهای کار گذاشته شده توسط گروههای مسلح در کارخانه مواد غذایی تل کردی را به طور کامل پاکسازی کردند. این درحالی است که دیگر یگانهای ارتش سوریه موفق شدند، به طور کامل بر تپه و شهرک «الصوان» در نزدیکی شهر «دوما» از توابع ریف دمشق تسلط یافته و این دو منطقه را آزاد کنند. این درحالی است که نیروهای ارتش سوریه تونل جدیدی را در این منطقه کشف کردند که از غرب کارخانه سرامیک سازی آغاز شده و به بزرگراه بین المللی دوما در ریف دمشق پایان مییابد. آزادسازی تپه الصوان و کردی به مثابه اعلام زود هنگام عملیات پاکسازی و آزادسازی شهر دوما است که مهمترین پایگاه تمرکز و فعالیت گروههای مسلح تروریستی در غوطه شرقی دمشق است. -
آغاز رزمایش آمریکا و فیلیپین در آبهای مورد مناقشه با چین هزاران تن از سربازان فیلیپینی و آمریکایی امروز (دوشنبه) رزمایش سالانه خود را در نزدیکی آبهای مورد مناقشه در دریای چین جنوبی و با هدف آزمودن آمادگیهایشان در واکنش به هرگونه رخداد فوری و اضطراری آغاز کردهاند. به گزارش خبرگزااری دانشجویان ایران (ایسنا)، به نقل از خبرگزاری رویترز، فیلیپین با چین بر سر دریای چین جنوبی مناقشه دارد، این آبها دارای منابع عظیم انرژی هستند و هر ساله از طریق عبور و مرور کشتیهای تجاری و انجام امور بازرگانی مبلغ 5 میلیارد دلار عایدات نصیب هر دو کشور میشود. کشورهای برونئی، مالزی، تایوان و ویتنام نیز مدعی مالکیت جزایر اسپراتلیس در این آبهای مورد مناقشه هستند. در جریان رزمایش امروز قریب به 5000 تن از سربازان فیلیپینی و آمریکایی شرکت دارند و این رزمایش در جزیره پالاوان واقع در غرب فیلیپین برگزار میشود که نزدیک جزایر اسپراتلیس است. این رزمایش مختلط هوایی – دریایی با نام "رزمایش دوجانبه فیلیپین" (Phiblex) بر عملیات دفاع منطقهای و امنیت دریای همزمان با افزایش تحرکات نظامی و ارتش چین در منطقه تمرکز دارد. یکی از مقامهای ارشد در این رزمایش گفت: ما امیدواریم که تکنیکهای جدیدی را از نیروهای دریایی آمریکا بیاموزیم. اگر آنها خطمشی جدیدی داشته باشند ما آن را میآموزیم. سفارت آمریکا در بیانیهای اعلام کرد: این رزمایش به واحدهای نظامی در دو کشور کمک میکند تا همکاری خوبی با هم داشته باشند و از این فرصت برای تداوم بالا بردن مهارتهایشان و به اشتراک گذاشتن آموختههایشان استفاده کنند. این رزمایش سالانه تحت معاهده دفاع مشترک مصوب 1951 میان دو کشور صورت میگیرد و بخشی از شبکه ائتلاف امنیتی آمریکاست که در جریان جنگ سرد توسط واشنگتن در منطقه آسیا – اقیانوسیه ایجاد شد.
-
تحولات سوریه (1) تحلیل و پیگیری تحولات سوریه (1)
rezatizi پاسخ داد به death-white تاپیک در اخبار تحلیلی
اخه تو رو چه به اینا -
تاپیک جامع بررسی ارتش پاکستان تاپیک جامع بررسی ارتش پاکستان ( خبر، تحلیل ، گزارش )
rezatizi پاسخ داد به FLANKER تاپیک در توان نظامی کشورها
نیروی دریایی پاکستان دو موشک جدید را با موفقیت آزمایش کرد به گزارش رسانه های پاکستان، نیروی دریایی پاکستان روز یکشنبه اعلام کرد که پرتاب آزمایشی اژدر و موشک ضدناو جدید کاملا موفقیت آمیز بود و هر دو به اهداف مورد نظر اصابت کردند. پیش از شلیک این اژدر و موشک ضدناو، به تمام کشتی های تجاری عبوری از منطقه آزمایش موشکی خواسته شد تا حین پرتاب موشک ها، وارد محدوده نشوند و همچنین برای احتیاط، به هواپیماهای عبوری از آسمان منطقه عملیات نیز هشدار های لازم داده شد. نیروی دریایی ارتش پاکستان اعلام کرد: اژدر جدید از زیردریایی کلاس «آگوستا 90-B» و موشک ضد ناو هم از عرشه یک ناو تندرو شلیک شد. این نمایش قدرت نیروی دریایی ارتش پاکستان حدود دو هفته بعد از آن صورت گرفت که تعدادی از تروریست ها با همدستی چند عامل نفوذی در نیروی دریایی ارتش پاکستان در جریان یک حمله تروریستی در بندر کراچی ، قصد ربودن یکی از ناو های جنگی ارتش پاکستان را داشتند. -
فروش یک ماهواره و 40 جنگنده به کره جنوبی
-
اخبار مرتبط با کشورهای حوزه خلیج فارس اخبار مرتبط با کشورهای حوزه خلیج فارس
rezatizi پاسخ داد به Parviz تاپیک در اخبار عمومی
آمریکا آماده اختصاص 5 / 2 میلیارد دلار برای ارتقای خودروهای نظامی کار کرده خود به امارات دولت آمریکا اختصاص مبلغ 5 / 2 میلیارد دلار برای تعمیر و ارتقای خودروهای نظامی کار کرده این کشور و فروش آنها به صورت جداگانه به امارات را به عنوان تجهیزات مازاد تصویب کرد. در صورتی که این طرح نهایی شود، ارتقا و تعمیر این خودروها توسط شرکت ناویستار اینترنشنال، گروه شرکتهای انگلیسی سیستمهای BAE و Oshkosh صورت میگیرد. آژانس همکاری امنیت دفاع پنتاگون که به فروش تسلیحات به خارج از کشور نظارت دارد، به پنتاگون گفت: این قرارداد به امارات متحده عربی کمک میکند تا از سربازان خود حمایت کرده و به تامین بهتر کمکهای بشردوستانه و حفاظت از مسیرهای حساس تجاری و بازرگانی بپردازد. امارات درخواست تعمیر و ارتقای 4569 خودروی زرهی را که به صورت جداگانه به این کشور و به عنوان تجهیزات نظامی مازاد آمریکا فروخته شده بود، به ایالات متحده داده بود. این آژانس ادامه داد، این توافق بالقوه شامل کیتهایی برای ارتقای خودروهای زرهی، قطعات یدکی تجهیزات پشتیبانی و نیروها و تجهیزات آموزشی است. در صورتی که این قرارداد تصویب شود، باید مفاد آن میان دو دولت به بحث گذاشته شود.- 1,237 پاسخ ها
-
- 1
-
-
- جمهوری اسلامی ایران
- اعراب خلیج فارس
-
(و 3 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
تغییر دهندگان بازی - پنج نبرد محوری دریایی در قرن بیستم
rezatizi پاسخ داد به Che تاپیک در تاریخ دریایی جهان
جالبه همون روز عملیات ناو های هواپیمابر پایگاه رو ترک میکنن و بعد از تموم شدن نبرد برمیگردن در مورد نبرد خلیج لیت ژاپنیها به فکر به تله انداختن بخشی از ناوگان امریکایی ها بودن که موفق نشدن و در همون نبرد موساشی رو از دست دادن -
تحولات سوریه (1) تحلیل و پیگیری تحولات سوریه (1)
rezatizi پاسخ داد به death-white تاپیک در اخبار تحلیلی
ارتش سوریه پس از کنترل کامل بر «عدرا» پاکسازی آن را آغاز کرد http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13930703000644 -
روسیه به دنبال افزایش صادرات سلاح به آفریقا نمایشگاه تسلیحاتی که تحت عنوان هوافضا و دفاع آفریقا 2014 در پرتوریا پایتخت آفریقای جنوبی برگزار شده بود روز دوشنبه به کار خود پایان داد. هفته گذشته هیئت روسیه که در این نمایشگاه تسلیحاتی شرکت کرده بود، در حضور ولادیمیر کوجین نماینده ولادیمیر پوتین در امور نظامی و فنی با نمایندگان برخی کشورها و شرکت ها بیش از هفتاد دیدار کرد. به نوشته روزنامه کمرسانت روسیه، آژانس فدرال صادرات تسلیحات روسیه موسوم به وسوبورونکسپورت قصد دارد در سالهای آینده صادرات محصولات خود را به کشورهای آفریقایی به طور قابل ملاحظه ای افزایش دهد. در حال حاضر قاره آفریقا تنها دو درصد از کل صادرات تسلیحات روسیه به جهان را تشکیل می دهد. بیشتر ملاقات ها و مذاکراتی که هیئت روسیه در نمایشگاه تسلیحاتی پرتوریا انجام داد، در روزهای اولیه برگزاری این نمایشگاه صورت گرفت. در این نشست ها و دیدارها هیچ توافق نامه ای میان طرفین امضا نشد اما همان گونه که یوری دمچنکو از مسئولان آژانس فدرال صادرات تسلیحات روسیه اعلام کرد، برگزاری این نمایشگاه فرصت مناسبی بود تا روسیه صادرات تسلیحات خود را به کشورهای آفریقایی افزایش دهد. این مقام روس افزود نوزیویو ماپیسا انکاکولا، وزیر دفاع آفریقای جنوبی در نظر دارد خود شخصا بر فعالیت کمیسیون بین دولتی همکاری های نظامی و فنی را که نشست بعدی اش دسامبر برگزار خواهد شد، نظارت کند. مسئولان صنایع دفاعی و نظامی روسیه به روزنامه کمرسانت اعلام کردند در سال های آینده حضور تسلیحات نظامی روسیه از جمله بالگردهای جنگی پیشرفته روسیه در آفریقا افزایش خواهد یافت. روسیه در نمایشگاه بین المللی تسلیحاتی که در آفریقای جنوبی برپا شد، یک سامانه امنیتی پیشرفته که در آن از سلاح ها و تجهیزات ارتباطی مختلفی استفاده می شود، ارائه کرد و برخی کشورها نیز تمایل خود را برای استفاده از این سامانه اعلام کردند. نمایشگاه بین المللی دفاع و هوافضای آفریقا 2014 از هفدهم تا بیست و یکم سپتامبر در پرتوریای آفریقای جنوبی برگزار شد. منبع
-
ارزوم مونده یه بار درست بزارن اسم تجهیزات رو بخونم هر بار که میخوام بخونم سریع میری روی بعدی اما چقدر قدر اورده بودن
-
آمریکا 10 فروند آپاچی به مصر می فروشد آمریکا آوریل سال جاری میلادی اعلام کرده بود که تصمیم گرفته ممنوعیت ارسال هلی کوپترهای جنگی آپاچی به مصر را لغو کند. این ممنوعیت سال گذشته میلادی پس از سرنگونی محمد مرسی، رئیس جمهوری پیشین مصر و متعاقبا سرکوب معترضان اعمال شده بود. آدمیرال جان کربی، سخنگوی پنتاگون گفت: این هلی کوپترها از عملیاتهای مقابله با تروریسم مصر در شبه جزیره سیناء حمایت میکنند. وی افزود، چاک هاگل، وزیر دفاع آمریکا به ژنرال صدقی صبحی، همتای مصری خود اطمینان داد که واشنگتن قصد دارد تا این هلیکوپترهای ساخت کمپانی بوئینگ را به قاهره ارسال کند. کربی ادامه داد، هاگل همچنین از مصر به خاطر نقشش در میانجیگری برای تحقق آتش بس غزه میان حماس و اسرائیل تشکر و قدردانی کرد. منبع
-
رهگیری جنگنده های روسی نزدیک آلاسکا افسران ارتش امریکا جمعه با اعلام این خبر گفتند این تجاوز روز چهارشنبه صورت گرفت و متعاقب آن دومین حادثه نیز روز پنجشنبه روی داد که طی آن دو فروند بمب افکن دور پرواز روسی به منطقه شناسایی و تشخیص هویت پدافند هوایی کانادا وارد شدند. یک سخنگوی فرماندهی پدافند حریم هوایی امریکای شمالی اعلام کرد دو فروند جنگنده اف - 18 کانادا این بمب افکن ها را رهگیری کردند و این دو بمب افکن بدون آن که اتفاقی روی دهد از حریم هوایی یاد شده خارج شدند. این سخنگو افزود هواپیماهای روسی روز چهارشنبه در هیچ نقطه ای وارد حریم هوایی حاکمیتی امریکا یا حریم هوایی کانادا نشدند. وی گفت در تجاوز روز چهارشنبه ، جنگنده های روسی توسط دو فروند هواپیمای ویژه سوختگیری و دو فروند بمب افکن دور برد این کشور همراهی می شدند. به گزارش خبرگزاری فرانسه از واشنگتن، یک مقام دفاعی امریکا که خواست هویتش محفوظ بماند گفت هرچند هواپیماهای روسی قبلا نیز وارد حریم هوایی امریکا شده اند ، اما این نخستین بار طی مدتی طولانی است که جت های جنگنده روسی از این منطقه هوایی عبور می کنند. مناطق شناسایی و تشخیص هویت پدافند هوایی ، به منظور حفاظت از حریم هوایی یک کشور ، فراتر از حریم هوایی منطقه ای گسترش می یابد و به عنوان منطقه ای حفاظتی قلمداد می شود تا دولت آن کشور زمان بیشتری برای واکنش به هرگونه هواپیمای متخاصم بالقوه داشته باشد. اما این سرزمین ها تحت نظارت پیمان های بین المللی و همچنین حقوق بین الملل قرار نمی گیرند. پرواز این هواپیماهای نظامی روسیه با دیدار «پترو پوروشنکو » رئیس جمهور اوکراین از واشنگتن مصادف شد. اما دریادار «جان کربی» سخنگوی وزارت دفاع امریکا گفت هیچ نشانه ای از ارتباط بین دیدار پوروشنکو از واشنگتن و این نوع حوادث هوایی وجود ندارد. وی گفت :«ما قبلا نیز با این نوع حوادث مواجه شده ایم . ما این نوع حوادث را بسیار جدی تلقی کرده و معمولا آنها را رهگیری می کنیم.» هنوز مشخص نیست آیا هواپیماهای روسی به علت رزمایش هایی که از سوی مسکو در مناطق شرق دور از جمله آموزش دریایی دور از ساحل در منطقه «کامچاتکا » اعلام شد در این محدوده وارد شدند یا خیر. طبق اعلام وزارت دفاع روسیه ، رزمایش «وستک - 2014 » جمعه آغاز شد و قرار است تا 25 سپتامبر ادامه یابد و 100 هزار نظامی روسی و 120 فروند هواپیمای جنگی در آن شرکت دارند. منبع
-
شهر زیرزمینی موسکو شهر زیر زمینی مسکو - شهری عجیب و باور نکردنی
rezatizi افزود یک موضوع در جنگهای جهانی
در کنار رودخانه مسکو مردان نقاب زده تا دندان مسلحی که آماده رزم میباشند از یک ایستگاه متروک مترو مراقبت می کنند.در این محل هیچ علامتی بر روی دیوارها دیده نمی شود و خبری هم از رفت و آمد مسافران نیست.از این ایستگاه مترو حتی اثری بر روی نقشه های شهری هم دیده نمی شود.این ایستگاه مدخل ورودی به یکی از محرمانه ترین پناهگاه های روسیه است.زمانی که قطاری به ایستگاه می رسد مانند فیلم های جیمزباندی دیوارها جابجا می شوند.درب آهنی بزرگی که در انتهای تونل قرار دارد باز شده و قطار اجازه می یابد داخل شود. در عمق 70 متری زمین یک شهر زیرزمینی به مساحت 500 هکتار با خیابان ها آماده تردد اتومیبل قرار دارد.این شهر که در چندین طبقه بنا شده و 50 متر ارتفاع دارد شبیه شهرهای داستان های تخیلی است.اما این شهر واقعیت داشته و هدف از تأسیس آن حفظ سران روسیه از اثرات یک حمله اتمی و فضایی احتمالی است. شهر مخفی در 6 مایلی جنوب غربی کرملین در زیر شهرک حاشیه ای «رامنسکی» قرار دارد و تا چندی پیش افراد اندکی از آن اطلاع داشتند.امکاناتی که در این شهر فراهم شده برای خاتواده سران و نخبگان حزبی(حدود30 هزار نفر) کافی بود.آنها می توانند برای مدت 30 سال در این شهر بدون دغدغه خاطر زندگی کنند.این پناهگاه بسیار مجهزتر و عظیم تر از پناهگاه زیرزمینی است که اوایل سال 1992 توسط آمریکایی ها در ویرجینیای غربی برای نمایندگاه کنگره این کشور احداث شد.شهر زیرزمینی مسکو همچنین از پناهگاه ریس جمهور آمریکا که در کوههای «ویرجینیا» برای ایمن نگه داشتن وی از حملات هسته ای احداث شده، مجهزتر می باشد. طراحان روسی احداث این شهر را در دهه 1960 آغاز کردند و در اواسط دهه 1970 به پایان رساندند.در ان زمان هنگامی که «لئونیدبرژنف» رهبر پیشین روسیه از این مجتمع بازدید کرد ضمن قدردانی از دست اندارکاران احداث آن ضرورت آمادگی برای مقابله با یک جنگ اتمی را مورد تأکید قرار داد. این شهر یکی از پناهگاهای امن در مسکو می باشد که دارای ورودهایی از ساختمان های دولتی است.کنترل این پناهگاه ها در دست «مدیریت-15» بود.این مدیریت از مهم ترین و محرمانه ترین بخش های «ک.گ.ب» و FSB الآن به شمار می رود. یکی از مقامات امنیتی روسیه در این رابطه می گوید این شهر مانند یک قالب پنیر متخلخل می باشد.تونل های مخفی و آسانسورها وظیفه برقراری ارتباط ها را در این مخفیگاه بر عهده دارند. به گفته این مقام امنیتی ارتفاع برخی از ساختمان های زیرزمینی به سقف این شهر که 50 متر ارتفاع دارد می رسد. برخی از تونل ها یادآور دوران «ایوان مخوف» تزار پیشین روسیه می باشد که نیروهای مخفی از طریق آن ها به قصر وی رفت و آمد می کردند. کشیش هایی که در قرن 15 اطراف مسکو در صومعه ها زندگی می کردند نیز برای فرار از دست اشغالگران تونل های مخفی احداث کرده بودند.اما مهندسین روسی برخلاف گذشته در احداث این شهر تمامی هنر و توانایی خود را بکار گرفتند. آنها به جای حفر تونل، شهری را بنا نهادند که می توان به مدت چندین دهه پناهگاه امنی برای ساکنین آن باشد. یک خط آهن مخفی که «مترو-2» نامیده می شود رابطه اصلی ساختمان های دولتی با این شهر در «رامنسکی» است.این خط آهن تا فرودگاه «ونوکور» در 17 مایلی جنوب غربی مسکو امتداد دارد. البته در حال حاضر برخی از شبکه های مخفی مترو در مسکو فعال است و از آنها جهت جابجایی تسلیحات استفاده می شود.«ولادیمیر گونیک» یکی از اعضای وزارت دفاع سابق روسیه می گوید «زمانی که شما دارای چنین شبکه پیچیده ای هستید باید آن را از دیدعمومی دور نگهدارید». «گونیک» 53 ساله در حالی که مشعلی در دست داشت از تونل عبور می کرد تا راه را به ما نشان دهد. او می گوید شما در هیچ شهری از جهان چنین مخفی گاه عظیمی را مشاهده نخواهید کرد.«گونیک» در جریان بازدید ما درصدد یافتن ورودی زیرزمین غبارمانندی بود که در دهه 1930 به عنوان زندان مورد استفاده قرار گرفته و به مرکز «ک.گ.ب» در میدان «لوبیانکای» مسکو ارتباط داشت. او می گوید «در مسکو شما می توانید از طریق زیرزمین با ساختمان های بسیاری ارتباط پیدا کنید». پل های متروک مورد استفاده افراد بی خانمان و دزدان قرار می گرفت تا اموال دزیده شده را در آنها مخفی کنند. او می گوید ممکن است یک سگ ولگرد و یا حتی کبوتر را در این تونل ببینید.البته من نمی دانم آن ها چگونه به این محل راه یافته اند ولی خروج آن ها غیرممکن است. وضعیت تونل ها به گونه ای است که گاهی اوقات خروج برای افراد نیز مشکل می شود. «گونیک» می گوید من گاهی با علائمی که در تونل می گذاشتم راه خود را به بیرون پیدا می کردم؛ حتی یک بار در روز روشن از تونلی که به پشت مجسمه «کارل مارکس» در مقابل تئاتر «بلشوی» مسکو قرار داشت خارج شدم که باعث تعجب مردم گردید. او که راهنمای ما در یافتن تونل ها و راه های ورود و خروج بود به خاطر می آورد که در دهه 1960 یکبار خدمه یک زیردریایی مجبور شدند برای مدتی در یکی از پناهگاه ها بسر ببرند. به گفته گونیک این افراد پس از مدتی به بیماری های عصبی و ناراحتی های پوستی دچار شدند. ساکنین مسکو که آوازه این شهر مخفی را شنیده اند فقط می توانند حدس بزنند که چه مجتمعی در زیر پای آن ها قرار دارد. دودکش های بزرگ که در کنار زمین بازی کودکان دیده می شد و آنها را به شک می انداخت. در محوطه وزارت راه آهن در مسکو یک دودکش عظیم با معماری زمان استالین قرار دارد که با شهر مخفی مرتبط است. پناهگاهی که در زیر ساختمان وزارت دفاع قرار دارد توسط دودکش سیمانی که در اطراف آن نصب شده مشخص است.ارتفاع این دودکش به 7 متر می رسد.در کوچه «لوژنیکوف» که در نزدیکی مرکز پیشین «ک.گ.ب» قرار دارد دودکش عظیمی دیده می شود که توسط یک شبکه تلوزیونی مداربسته مراقبت می گردد.همچنین ورودی مخفی ک.گ.ب صدها متر دورتر از مرکز شهر قرار داشت. منبع ----------------------------------------------- تاپیک ها ادغام شدند. لینک منبع به علت ناامن بودن(MaleWare) برداشته شد. PersianKing- 35 پاسخ ها
-
- 22
-
-
-
- موسکو
- شهر زیرزمینی
-
(و 4 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
تلاش 3 کشور برای فروش زیردریایی به استرالیا نیروی دریایی استرالیا به شدت به دنبال یافتن جایگزینی برای زیردریایی های کلاس Collins است که تقریبا در حال نزدیک شدن به پایان عمر عملیاتی خود هستند. در این میان 3 کشور سوئد ، آلمان و ژاپن در تلاش هستند تا زیردریایی های ساخت خود را به استرالیا بفروشند. دولت استرالیا در ابتدا به دنبال خرید 10 فروند زیردریایی کلاس Soryus از ژاپن بود و منابع خبری از احتمال بالای امضاء قراردادی به ارزش 20 میلیارد دلار برای خرید این تعداد زیردریایی خبر می دهند. اما بر اساس جدیدترین اخبار سوئد و آلمان نیز پیشنهاداتی برای برنامه زیردریایی استرالیا داشته اند که می توان به بحث طرح زیر سطحی A 26 ساخت سوئد اشاره کرد که طرح زیردریایی آینده نیروی دریایی سوئد می باشد. آلمانی ها نیز طرحی را برای تولید مشترک زیردریایی با یک شرکت استرالیایی ارائه داده اند که البته هنوز اخبار بیشتری در مورد آن منتشر نشده است. یکی از نکات حساس در مورد این قرار محل تولید این زیردریایی ها می باشد. برخی از کارشناسان معتقد هستند که ساخت این شناورها در بیرون از استرالیا می تواند به از بین رفتن تعداد زیادی از شغل ها در بخش صنایع دریایی منجر بشود. منبع
-
شهر زیرزمینی موسکو شهر زیر زمینی مسکو - شهری عجیب و باور نکردنی
rezatizi پاسخ داد به rezatizi تاپیک در جنگهای جهانی
این بحث رو تموم کنید اگر مطلبی میذارید در رابطه با موضوع اصلی بذارید- 35 پاسخ ها
-
- 1
-
-
- موسکو
- شهر زیرزمینی
-
(و 4 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
اخبار مرتبط با کشورهای حوزه خلیج فارس اخبار مرتبط با کشورهای حوزه خلیج فارس
rezatizi پاسخ داد به Parviz تاپیک در اخبار عمومی
عربستان ۵۰ فروند هواپیمای بدون سرنشین از آلمان خریداری میکند به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم به نقل از پایگاه خبری پانوراما الشرق الاوسط، روزنامه دیراشپیگل آلمان نوشت: عربستان قراداد خرید 50 فروند هواپیمای بدون سرنشین را با یک شرکت آلمانی (Rheinmetall) امضا کرد. به نوشته این روزنامه، عربستان که از حامیان داعش به شمار می آید، اخیرا از آن احساس خطر می کند، از همین رو به منظور نظارت و کنترل مرزهای خود به خرید این نوع هواپیماها متوسل شده است. این روزنامه آلمانی با انتشار گزارشی در این باره نوشت: عربستان در سال 2009 در قرارداد معروف به MIKSA از این شرکت خواست که این نوع هواپیماها را در اختیار آن قرار دهد، اما اختلاف بر سر مسائل مالی مانع از اجرای این قرارداد شد. به نظر می رسد که اکنون احساس خطر عربستان از داعش شدیدتر شده است تا جایی که به امضای این قرارداد با شرکت مزبور رو آورده است. منبع- 1,237 پاسخ ها
-
- 1
-
-
- جمهوری اسلامی ایران
- اعراب خلیج فارس
-
(و 3 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
تحولات سوریه (1) تحلیل و پیگیری تحولات سوریه (1)
rezatizi پاسخ داد به death-white تاپیک در اخبار تحلیلی
درگیریها داره وارد فاز جدیدی میشه -
باز تو خوبه ستوانی ما که همون کاربریم
-
اخبار مرتبط با کشورهای حوزه خلیج فارس اخبار مرتبط با کشورهای حوزه خلیج فارس
rezatizi پاسخ داد به Parviz تاپیک در اخبار عمومی
جنگ بیرون از خانه متحد عربستان با قطر روزنامه «نیویورک تایمز» آمریکا درباره شدت گرفتن اختلافات کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس بخصوص عربستان و امارات با قطر نوشت: امارات عربی متحده با یک شرکت مشاورهای آمریکایی به نام «CAMSTOLL GROUP» قرارداد بسته است تا به نیابت از این کشور برخی خبرنگاران خاص حمایت مالی کند. به گزارش این روزنامه، هدف امارات این است که این خبرنگاران در روزنامههای بینالمللی به حکومت قطر حمله و این کشور را به حمایت از تروریسم و تأمین مالی تروریستها متهم کنند. نیویورک تایمز با این ادعا که قطر با تروریسم هیچ ارتباطی ندارد، نوشت: عربستان، امارات، مصر و رژیم صهیونیستی، قطر را «پدر معنوی تروریست های جهان» میدانند. نیویورک تایمز افزود: عربستان و امارات به خاطر حمایت قطر از گروه اخوان المسلمین با این کشور دچار تنش شدهاند و از این روی سرنگونی «محمد مرسی» رئیس جمهور سابق مصر را یک «کودتای نظامی» میدانند. این روزنامه با این ادعا که قطر تا کنون مستقیما تأمین مالی و تجهیز تسلیحاتی گروههای وابسته به القاعده در سوریه را بر عهده نداشته است، بازگشایی دفتر طالبان در دوحه را بخشی از معاملاتی دانست که واشنگتن با آن موافقت کرده بود. قطر از آغاز بحران سوریه و عراق حمایت مالی و تجهیز تسلیحاتی گروههای تروریستی را بر عهده داشته و دارد و برای سرپوش نهادن به جنایات خود به مراکز تحقیقاتی آمریکا مبالغی پول داده است تا درباره این مسائل مطلبی ننویسند. روز دوشنبه (دیروز) روزنامه آمریکایی نیویورکتایمز در گزارشی تأکید کرد که قطر یکی از حامیان گروههای تروریستی و افراطی وابسته به القاعده از طریق به وجود آوردن پناهگاه امن، میانجیگری دیپلماتیک، کمک مالی و در مواردی کمک تسلیحاتی برای آنهاست. نیویورکتایمز نوشت که شیخ «حجاج العجمی» یکی از حامیان مالی گروههای وابسته به القاعده در سوریه است که اخیراً در کنفرانسی در «دوحه» قطر به ثروتمندان قطری گفت: پول خود را به افرادی دهید که آن را صرف جهاد کنند و نه کمک. منبع- 1,237 پاسخ ها
-
- جمهوری اسلامی ایران
- اعراب خلیج فارس
-
(و 3 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
ترکیه بدنبال موشکهای فرانسوی رجب طیب اردوغان، رئیس جمهوری ترکیه پس از بازگشت از نشست ناتو در ولز، انگلیس گفت، با چین در برخی موارد برای خرید این سیستم دفاع موشکی جدید دچار اختلاف شدهایم که این اختلاف در زمینه تبادل تکنولوژی و تولید است. با این حال، مذاکرات با پکن هنوز ادامه دارد اما ما با فرانسه نیز به مذاکره مجدد میپردازیم چرا که پاریس یک پیشنهاد جدید به آنکارا داده است. تولید مشترک این سیستم دفاع موشکی از اهمیت برای ما برخوردار است. سپتامبر 2013 ترکیه با چین درباره اولین سیستم ضد موشکی دوبرد معامله کرد اما این قرار داد به خاطر اینکه کمپانی چینی در فهرست سیاه آمریکا قرار دارد مورد خشم و نگرانی واشنگتن شد. از آن زمان تاکنون ترکیه هنوز این قرارداد را نهایی نکرده و پیشنهاد سایرین را نیز دریافت میکند. منبع
-
آزمایش 3 موشک توسط کره شمالی رئیس ستاد ارتش کره جنوبی اعلام کرد: این موشکها اوایل روز شنبه از نقطه ای در نزدیکی بندر وونسان در جنوب شرقی کره شمالی شلیک شدند و پس از طی 210 کیلومتر در دریای ژاپن(دریای شرقی) فرود آمدند. گمان میرود این موشکها از نوع تاکتیکی جدیدی باشند که کره شمالی در هفته های اخیر آزمایش کرده است. خبرگزاری یونهاپ کره جنوبی به نقل از یک مقام ارتش این کشور گزارش داد: این موشکها با توجه به میزان برد و مسیر پرتاب از همان نوع موشکهای شلیک شده در 14 اوت و اول سپتامبر هستند. وی افزود: این پرتابها ظاهرا با هدف ساخت موشکهای با برد بیشتر نسبت به موشکهای موجود KN-02 که 170 کیلومتر برد دارند، است. ارتش کره جنوبی نظارت دقیق روی کره شمالی دارد. یونهاپ گزارش داد: کره شمالی تاکنون 111 موشک شلیک کرده که همگی کوتاه یا میان برد بوده اند. این کشور فقط در سال جاری 19 موشک شلیک کرده است. این کشور کمونیستی هر از گاهی موشکها و راکتها را برای نشان دادن قدرت یا ابراز خشم از اقدامات تحریک آمیز نظیر رزمایش مشترک آمریکا و کره جنوبی انجام میدهد اما تکرار شلیکهای اخیر غیرمعمول بوده است. قطعنامه های سازمان ملل کره شمالی را از شلیک موشکهای دارای فن آوری بالستیک منع کرده اند. اما این کشور این شلیکها را یک اقدام مشروع برای دفاع از خود و پاسخی به رزمایشهای آمریکا میداند. مبع
-
سقوط یک جنگنده در شرق لیبی خبرگزاری «آناتولی» ترکیه گزارش داد که یک جنگنده نظامی در شهر «طبرق» در شرق لیبی سقوط کرده که بر اساس آمار اولیه 5 نفر کشته و 10 تن دیگر زخمی شدهاند. یک منبع پزشکی که خواست نامش فاش نشود اعلام کرد که تعدادی از قربانیان این حادثه را اعضای وابسته به ژنرال خلیفه الحفتر تشکیل میدهند و با توجه به سقوط این هواپیما در نزدیکی منطقه مسکونی، تعدادی از غیر نظامیان نیزدر بیمارستان به سر میبرند که شرایط آنها مطلوب نیست. مسئول دفتر رسانهای پایگاه نظامی «جمال عبدالناصر» اعلام کرد که این جنگنده وابسته به این پایگاه تحت فرمان حفتر بوده که بعد از مشارکت در مراسم خاکسپاری یکی از فرماندهان نظامی پایگاه جمال عبدالناصر سقوط کرده است. بر اساس این گزارش این سومین جنگنده وابسته به نیروهای ژنرال حفتر است که از ماه می گذشته (اردیبهشت-خرداد) تا کنون سقوط کرده است. نیروهای وابسته به ژنرال بازنشسته ارتش لیبی از 16 می گذشته تا کنون عملیاتی نظامی تحت عنوان عملیات «کرامت» را در کشور آغاز کردهاند. منبع
-
اخبار مرتبط با کشورهای حوزه خلیج فارس اخبار مرتبط با کشورهای حوزه خلیج فارس
rezatizi پاسخ داد به Parviz تاپیک در اخبار عمومی
اعدام مرد ایرانی در عربستان وزارت کشور عربستان سعودی اعلام کرد سهشهروند سوری و یکایرانی که بهدلیل قاچاق موادمخدر محکوم شده بودند، روز سهشنبه اعدام شدند. این ایرانی بهدلیل انتقال ماده مخدر حشیش به اعدام محکوم شده بود. حکم اعدام وی در یکی از زندانهای منطقه الشرقیه عربستان سعودی اجرا شد؛ منطقه الشرقیه در ساحل جنوبی خلیجفارس قرار دارد. وزارت خارجه ایران هنوز درباره اجرای این حکم واکنشی نشان نداده است. نام این شهروند ایرانی «رضا عباس فاضلدریساوی» و جرم وی قاچاق حجم زیادی از ماده مخدر حشیش از طریق دریا به خاک عربستان سعودی اعلام شده است. با این چهار اعدام، آمار اعدامیهای عربستان سعودی از ابتدای سالجاری میلادی تاکنون به 45نفر افزایش یافت. اوایل سال1390 هم هشتایرانی زندانی بهاتهام قاچاق موادمخدر در عربستان سعودی اعدام شدند. در مهرماه 1392 نیز دو زن ایرانی بهاتهام قاچاق موادمخدر در مالزی اعدام شدند. درحالحاضر شماری از ایرانیان بهاتهام قاچاق موادمخدر در کشورهای مختلف زندانی و محکوم به اعدام هستند که از جمله میتوان به 86زن و مرد ایرانی محکوم به اعدام در مالزی اشاره کرد. در همین حال دیروز ایرنا خبر داد دوجوان ایرانی متهم به حمل بیش از 40کیلوگرم موادمخدر در اندونزی در معرض خطر صدور حکم اعدام قرار دارند. دادستان سوکابومی در استان جاوای غربی در تلاش برای صدور حکم اعدام برای این دو جوانند که متهم به قاچاق 40کیلووصدگرم مواد روانگردان شیشه در بهمن سال گذشته به اندونزی هستند. روزنامه جاکارتا پست بهنقل از یوریس راواندو رییس بخش جرایم عمومی دفتر دادستانی سیباداک اندونزی اعلام کرد: «م.م 32ساله و هاشم 36ساله در خطر مواجهشدن با حکم اعدام قرار دارند.» یوریس راواندو پس از نخستین جلسه محاکمه هاشم که در دادگاه منطقهای «سیباداک» برگزار شد، از احتمال اعدام این دوفرد خبر داد. این دوایرانی که اتهام مطرحشده علیه خود را انکار کردهاند 26 فوریه سال گذشته میلادی توسط سازمان ملی مبارزه با موادمخدر اندونزی دستگیر شدند. هاشم گفته بود به دعوت ایرانی دیگر از تهران عازم جاکارتا شد و سپس در منطقهای به نام لابوهان راتو با وی دیدار کرد. این جوان 36ساله گفت ابتدا انتظار داشت دوستش زمینه اعزام وی به استرالیا را از طریق قایق بهصورت قاچاق فراهم کند. م.م 32ساله نیز در جلسه دادگاه از وجود هر نوع موادمخدر اظهار بیاطلاعی کرد و گفت فرد دیگری قصد داشته نقشه یک گنج را برای آنها ترسیم کند . گفته میشود هماکنون حدود صدایرانی در اندونزی به اتهام قاچاق موادمخدر و اقامت غیرمجاز در زندان بهسر میبرند و سهزن اندونزیایی نیز در زندانهای ایران بهدلیل قاچاق موادمخدر بهسر میبرند که حکم اعدام دارند. منبع- 1,237 پاسخ ها
-
- جمهوری اسلامی ایران
- اعراب خلیج فارس
-
(و 3 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
به نام خدا بین سال های ۱۷۵۰ تا ۱۹۱۴ زمانی که رزم ناوها،ناو شکن ها،زیر دریایی ها و ناوچه های موشک انداز در کنار ناوهای هواپیما بر وجود خارجی نداشتند ، تنها وسیله نبرد یک کشتی جنگی ، توپ های ان بود در دریا تنها و تنها یک نوع جنگ افزار بر دریاها سلطنت می کرد.این جنگ افزارها چیزی جوز نبرد ناوها (BAATLE SHIP)نبودند.از نظر نظامی نبرد ناوها کشتی های زره پوش شده بودند که قدرت اتش انها را توپ های انها با کالیبرهای مختلف تشکیل می داد .تاریخچه تکمیل نبرد ناوها به زمان اختراع سلاح گرم و از جمله توپ های سر پور باروتی بر می گردد.نبرد ناوها در طول زمان همواره به پیشرفت تکنولژیک تغییرات بسیاری کردند و نبرد ناوهای با بادبان های بلند ،توپهای سر پر و بدنه چوبی در سالهای ۱۸۰۰ طی ۱۵۰ سال تکامل تبدیل به نبرد ناوهای با توپ های بزرک ته پر با کالیبرهای بیش از ۳۵۰ میلیمتر ،موتورهای بخار قدرتمند و بدنه زره پوش شده فولادی شدند. کلبه Battleship در واقع کوتاه شده کلمه line-of-battle ship در سالهای ۱۷۹۰ می باشد.این کشتی ها برای در حدود ۲۰۰ سال نماد قدرت دریایی کشورهای چون امریکا،انگلستان و ژاپن بودند و حفظ کشورهای جزیره شکلی چون انگلستان همواره مبتنی بر کارایی و توانایی این نبرد ناو بود.تا قبل از ساخت شده موشک های قاره پیمای اتمی و کلاهک های اتمی ، مسابقه تسلیحاتی در سالهای ۱۸۰۰تا ۱۹۴۰ را همواره نبرد ناوها تشکیل می دادند و بیشترین بودجه ارتش ها در زمینه به خدمت گرفتن سلاح صرف این کشتی های بزرگ می شد که حتی همکنون نیز تنها ناوهای هواپیما بر به بزرگی ، وزن و ظرفیت نبرد ناو هستند .مسابقات تسلیحاتی که در اواخر قرن ۱۹ و اوائل قرن ۲۰ بین کشورهای چون المان و از طرفی دیگر انگلستان و فرانسه بود باعث به خدمت گرفتن صدها نبرد ناو غول پیکر شد که در نهایت خود یکی از عوامل مهم شرکت کنند در جنگ اول جهانی بودند.در طی دهه های ۱۹۲۰ تا ۱۹۳۰ پیمان های بین کشورهای مختلف برای کاهش تعداد نبرد ناو بسته شد ولی این پیمان ها هرگز به صورت کامل اجرا نشدند.این غول ها ارتش ها را معمولا در یک مسابقه تسلیحاتی بسیار پر خرج درگیر می کردند و حتی در طی جنگ جهانی دوم باز هم هر دو طرف میدان با تمام قوا تعداد زیادی نبرد ناو ساختند بلکه حتی تعدادی از نبرد ناوهای باقی مانده از جنگ اول را نیز به خدمت گرفتند.با وجود این با تکمیل اژدرها که خود باعث به وجود امدن زیردریایی ها و بعد ناو شکن ها شد،دوم ساخت هواپِیما و بعد ناوهای هواپیما برد و سرانجام موشک های و رزم ناوها باعث این شد که ارزش عملیاتی این کشتی ها که تنها متکی به توپ هایشان بودند به شدت کم شد .این تنزل ارزش تا به انجا پیش رفت که امروزه حتی یک نبرد ناو نیز در جهان به صورت عملیاتی خدمت نمی کند. تاریخچه کشتی های جنگی بزرگ را باید پدر نبرد ناوها دانست .این کشتی ها در واقع بسیار شبیه کشتی ها ماهیگیری بودند با این تفاوت که دارای بادبان های بزرگ و افراشته برای افزایش سرعت و از طرفی تعداد زیادی توپ های سر پر باروتی در دو طرف بودند. با تکمیل شدن این کشتی ها و از جمله استفاده از چوب درخت گردو و نصب صفحات فلزی به عنوان زره در سال های ۱۷۹۰ باعث به وجود امدن واژه جدید به نام نبرد ناوها شد.شکل رزم در این نبرد ناو به این شکل بود که کشتی ها از کنار هم رد می شدند و با توپ های سر پر خود از طرفین خود هم دیگر را مورد هدف قرار می دادند . اصلیترین هدف نبرد ناو دشمن برای انهدام ، بادبان های نبرد ناوطرف مقابل بود زیرا نبرد ناوها بدون بادبان دیگر توان تحرک نداشته و تبدیل به یک هدف سهل الوصول می شدند .همچنین در این نبرد تن به تن تلاش می شد که با توپ بدنه کشتی دشمن را متلاش و خدمه توپ خانه را کشته تا توان اتش را از نبرد ناو دشمن بگیرند .با وجود این کارایی موثر گلوله های گردی که توپ های سر پر شلیک می کردند در حدود ۲۰۰ یا ۳۰۰ متر بود سرعت عمل در این نبرد بیشتر به بادبان و سرعت باد بستگی داشت .اولین تکنولوژی که این کشتی ها را تحت تاثیر قرار داد نیروی بخار(بخار اب) بود.بزرگترین مشکل نبرد ناوهای بادبانی این بود که اگر بادی در کار نبود نبردی نیز در کار نبود .در نیمه اول قرن ۱۹ میلادی به تدریج نیروی بخار اول برای قایق های مسافربری و بعد رزم ناو مورد استفاده قرار گرفت.تا اینکه سرانجام در سال ۱۸۵۰ فرانسویان اولین نبرد ناو ۹۰ توپه را با نیروی بخار به خدمت گرفتند.این نبرد ناو لی ناپلئون ناو داشت.این کشتی برای حرکت دارای یک اسیاب بزرک(که اب را به عقب حل می داد)در سمت راست خود مجهز بود.این اسیاب بزرگ به کمک نیروی بخار به حرکت در می امد .این کشتی می توانست با سرعت ۲۲ کیلومتر در ساعت حرکت کند که یک امتیاز بزرگ در نبرد بود.در ان زمان سریعترین کشتی های بادبانی با سرعت ۱۸ تا ۲۰ کیلومتر در ساعت حرکت می کردند.با به کار گرفتن بخار اب در نبرد ناوها اندازه این کشتی ها نیز بزرگتر شد.در ان زمان دو دشمن خونین هم دیگر یعنی فرانسه و انگلستان تنها دو کشور بودند که به تعداد زیادی نبرد ناو چوبی با موتور بخار تولید و به خدمت گرفتند .البته در ان زمان ترکیه،روسیه،دانمارک و استرالیا نیز توانسته بودند رزم ناوهای با بخار اب ساخته و به خدمت بگیرند. لی ناپلون اولین نبرد ناو مجهز شده به پیشرانه بخار اب در جهان در سال ۱۸۵۰ نیروی بخار تنها پیشرفتی نبود که رزم ناوها در طی قرن ۱۹ پذیرفتند .با اختراع ماده منفجره گلوله های که تا به حال تنها خورد می کردند حالا منفجر می شدند و از این رو کشتی ها زره پوش (اهن پوش)شده با فلز ساخته شدند.کشتی های چوبی همان طور که در نبرد لیسا در سال ۱۸۶۶ بین نبرد ناو اتریشی کایزیر(که بخاری و چوبی بود) با نبرد ناو ایتالیای که بخاری ولی از اهن بود نشان داد که حتی شلیک یک گلوله توپ از فاصله ۶۰۰ متری حاوی مواد منفجره به راحتی می توان محکم ترین چوبها را در هم خورد کند.از طرفی سلاح های جدید با انفجار گلوله خود قابلیت ایجاد اتش را داشتند که این مسئله برای کشتی ها چوبی بسیار خطر ناک بود.از سال های ۱۸۴۰ سلاح های انفجاری رایج شدند .همچنین در جنگ کریمه درسال ۱۸۵۳ یک ناوگان کامل امپراتوری عثمانی با کشتی های بخاری چوبی توسط ناوگان نبرد ناوهای ناوگان دریایی سیاه روسیه غرق شدند.اولین نبرد ثبت شده بین نبرد ناوهای زره پوش شده فلزی در نبرد کنبورن بین انگلستان و فرانسه در سال ۱۸۵۳ ثبت شده است.با گسترش سلاحهای انفجاری استفاده از کشتی های اهن پوش نیز گسترش پیدا کرد و اولین نبرد ناو اقیانوس پیمای اهن پوش در سال ۱۸۵۹ در فرانسه با نام La Gloireبه اب انداخته شد . اگرچه این کشتی از چوب ساخته شده بود ولی یک لایه کامل اهن این کشتی را در بر میگرفت. دلیل ساخت این کشتی از چوب مشکلات وزنی بود.این کشتی در ان زمان نگرانی ها زیادی را برای نیروی دریایی سلطنتی بریتانیا ایجاد کرده بود.ولی این برتری تنها ۱۴ ماه طول کشید زیرا به زودی انگلیسی ها نیز کشتی ها اهن پوش خود را به اب انداختند.به سرعت اتریش ،المان،روسیه ایتالیا و اسپانیا نیز به سراغ ساخت نبرد ناوهای اهن پوش رفتند و به زودی نبرد ناوهای مشهوری چون مانیدر و ویرجینیا به اب انداخته شدند.مانیدر اولین نبرد ناوی بود که دارای توپ های نصب شده در برجکی بر روی عرشه بود(تا قبل ان توپ ها در طرفین وصل می شدند).این یک امتیاز بود زیرا در کشتی های قدیم توپ ها یا فقط می توانستند به طرف راست شلیک کنند و یا چپ ولی همکنون این برجک های متحرک می تواستند نتها جلو و عقب کشتی(البته بستگی داشت که این برجک ها در عقب کشتی وصل شوند و یا جلو)بلکه چپ راست نیز را مورد هدف قرار دهند.در سالهای ۱۸۷۰ دیگر با توسعه موتورهای بخاری بادبان ها برداشته شدند.تا ان زمان بسیاری از کشتی های بخار همچنان برای مواقع اضطراری دکل و بادبان حمل می کردند.همچنین در این سالها به غیر از چوب و اهن ،فولاد نیز جایگاه خود را در نبرد ناو ها باز کرد.در سال ۱۸۷۶ فرانسه اولین نبرد ناوی که در ان از فولاد نیز استفاده شده بود به اب انداختند. در سال های ۱۸۹۰ دیگر نبرد ناوها هیچ شباهتی با نبرد ناوهای سالهای ۱۸۰۰ نداشتند.در این سال ها نبرد ناوها به شدت زره پوش شده بودند و برجک توپ های انها که حاوی دو تا سه توپ در هر برجک بود به روی عرشه امده بود.در ان زمان یک نبرد ناو کارامد دارای وزن ۱۵۰۰۰ تا ۱۷۰۰۰تن بود و می توانست با سرعت ۳۰ کیلومتر در ساعت حرکت کند و دارای حداقل ۳۰ تا ۴۰ توپ با کالیبرهای زیر ۲۵۰ میلیمتر بودند.اگرچه در ان زمان تمامی نبرد ناو از فولاد ساخته می شدند ولی برجک توپ ها را با فولاد زره پوش می کردند .با اغاز قرن ۲۰ تنش زیادی بین المان و انگلستان در گرفت.بر طبق بودجه سال ۱۸۹۰ تا ۱۹۸۹ نیروی دریایی المان ۳۸ نبرد ناو به خدمت گرفت که یک تهدید اشکار برای نیروی دریایی انگلستان بود .با وجود تلاش انگلستان برای جبران این مشکل ولی با اغاز قرن جدید انگلستان همچنان در دریا دچار نابسامانی بود .در ان زمان انگلستان و فرانسه به طور مشترک دارای ۳۸ نبرد ناو بودند و کشور های دیگر چون روسیه،امریکا،ژاپن،اسپانیا،اتریش،عثمانی،برزیل هر کدام در حال به خدمت گرفتن نبرد ناو بودند.در اوائل قرن۲۰ نبرد ناوها باز هم تکمیل شدند.موتورهای بخار قدرتمند تر که حدود دو دهه بود که دیگر بجای اسیاب از دو یا سه عدد پروانه در انتهای کشتی برای حرکت استفاده می کردند(ماننده کشتی های امروزه)،برجک های گردتر و از طرفی اژدر نیز جای خود را در نبرد ناوها پیدا کرد و نبرد ناوها که از سال های ۱۹۰۵ به بعد ساخته شدند مجهز به لوله های پرتاب اژدر شدند.در سالهای ۱۹۰۰ تعداد کمی از نبرد ناوها ماننده نبرد ناوهای امریکایی Kearsargeو ویرجینیا از توپهای ۲۰۳ میلیمتری به عنوان توپ های متوسط و ۳۰۴ میلیمتری به عنوان توپهای سنگین بهره بردند .نتایج بسیار ضعیف بود. مسئله این بود که توپ های ۲۰۳ میلیمتری برای برضد اهداف بزرگ و دور بسیار ضعیف بود و این در حالی بود که برای اهداف سبک در فاصل نزدیک این توپ بسیار قدرتمند بود. پس باید توپ های ۳۰۴ را برای مقابله با نبرد ناوهای دیگر و یا اهداف سنگین دیگر حفظ کرده و توپ ۲۰۳ میلیمتری را کوچک تر می کردند .در سال ۱۹۰۴ با ورود نبرد ناو دردنات با ۱۰ توپ ۳۰۵ میلیمتری که توسط ادمیرال جان فیشر طراحی شده بود انقلاب در صنایع نبرد ناو سازی شکل گرفت. ۱۰ توپ ۳۰۵ میلیمتری می توانستند یک اتش ویرانگر را به طرف هر هدفی در دریا اتش کنند.در همان زمان فرمانده نیروی دریایی ایتالیا ویتوریا کناورتی ,معتقد بود که یک نبرد ناو کارامد در اینده باید دارای وزن ۱۷۰۰۰تن ،حداکثر ۱۲ توپ۳۰۵ میلیمتری و سرعت۴۴ کیلومتر در ساعت باشد.در ان سال ها مسابقه تسلیحاتی بزرگی بین انگلستان و المان در گرفته بود که نبرد ناوها در انها عنصر مهمی تلقی می شدند. در سال۱۹۰۵ نبرد دریایی بین نبرد ناوهای ژاپنی و روسیه (نبرد توشیما)به نظریه کالیبر بزرگ مفهوم جدیدی بخشید.در این درگیری که در فواصل ۱۱ تا ۷ کیلومتری بین ناوگان دو طرف اتش سنگینی رد بدل شد کشتی های ژاپنی چون دارای کالیبر بزرگتر بودند توانستند در فاصله بیشتری نسبت به همتایان روسی خود دست به اتش بزنند و خسارت بیشتری را نیز وارد کنند. پیروزی نبرد ناوهای ژاپنی ساسوما در این نبرد به خاطر دارا بودن توپ های کالیبر ۳۰۵ میلیمتری بود. نبرد ناو انقلابی دردنات که بعد از این تمامی نبرد ناوها بر اساس شکل و طرح ان ساخته شدند. در سال ۱۹۰۴ ادمیرال فیشر دست به کار طراحی یک نبرد ناو سنیگن با توپ های بزرگ زد.این نبرد ناو که قرار بود در سال ۱۹۰۶ وارد خدمت شود باید سنگین اسلحه و با سرعت بالاتر از نبرد ناوهای ان زمان می بود.این نبرد ناو که دردنات نام داشت باید از پس دو سلاح جدید در دریاهای یعنی ناوشکن ها و زیر دریایی های که به سلاح جدید اژدر مجهزبودند بر می امد.این طرح که در واقع ان را باید پدر تمام نبرد ناوهای بعد از خود دانست که در یک کلاس جدید بود در طرح اولیه اش ، نبرد ناو باید دارای هشت توپ ۳۰۵ میلیمتری و سرعتی برابر با ۴۶ کیلومتر در ساعت می بود .این نبرد ناو اولین قرار شد با استفاده از موتور توربینی اولین نبرد ناو توربینی در جان باشد .ولی بعد از اغاز کار نبرد ناو به جای ۸توپ به ۱۰ توپ مجهز شد.نبرد ناو در اطراف بدنه خود به ۲۸۰ میلیمتر زره مجهز بود . ده توپ بزرگ ان در پنج برجک بر روی کشتی مستقر بود(پنج برجک دو توپ).سه برجک بر روی خط مرکزی کشتی شامل یکی جلو و دو تا در عقب و یکی در طرف راست و چپ بود. هر برجک مجهز به دو توپ بود و ۱۲ توپ۷۶ میلیمتری نیز در کنار ۱۰ توپ بزرگ نصب شده بود.۱۲ توپ۷۶ میلیمتری از سرعت اتش بیشتری نسبت به توپهای کالیبر ۳۰۵ میلیمتری برخوردار بودند. زره در منطقه اب خور کشتی کلفتتر از جلو و عقب کشتی بود.در مجموع حدود شش کشتی مشابه دردنات در دو کلاس Bellerophon و استی و نسیل تحویل نیروی دریایی انگلستان شد.از ان زمان باقی نبرد ناوها عملا شبیه دردنات بود.با ورود این کلاس نبردناو مسابقه تسلیحاتی جدید بین فرانسه،انگلستان و از سوی دیگر المان شکل گرفت.این مسابقه تسلیحاتی که به زودی ژاپن،امریکا،اتریش،ایتالیا را نیز در گیر خود کرد دست کمی از مسابقات اتمی امروزه نداشت ،زیرا نبرد ناوها گران ترین سلاح دوران بودند. جنگ جهانی اول همان طور که در نبرد توشیما نشان داده شده بود نبرد ناوها کالیبر بزرگ یک برگ برنده بزرگ در جنگ هستند و جنگ اول جهانی اولین میدان نبرد این سلاح به صورت تمام عیار بود .به خواطر موقعیت جغرافیایی انگلستان انها به خوبی می توانستند مواظب حرکت نیروی دریایی المان در منطقه دریایی شمال باشند .در ان زمان المان خود خوب می دانست که انگلستان با دارا بودن ۶۲ نبرد ناو در سال ۱۹۱۴ دارای تعداد بیشتری نبرد ناو نسبت به المان است.البته المان بیشتر بر روی زیر دریایی های خود حساب می کرد.در ان زمان راهکار المانی ها برای به دام انداختن نبرد ناوهای انگلیسی کشاندن انها به نبرد در نزدیک ساحل و گیر انداختن انها در یک تله با مین های دریایی و زیر دریای های بود. تا سال ۱۹۱۶ درگیری بزرگی بین نبرد ناوهای المانی و انگلیسی در نگرفت و بیشتر درگیرهای در دریایی شمال مربوط به درگیر ناوشکن ها بود و بیشتر مواقع نبرد ناوها برای گلوله باران اهداف ساحلی استفاده می شدند .البته در چند نبرد همچون نبردهای داگر بنکو نبرد جت لند نبرد ناوهای انگلیسی سواحل المان را گلوله باران کردند.نبرد ناوها ثابت کردند با توپ های ۳۰۵ میلیمتری خود که دارای برد ۳۸ تا۵۰ کیلومتر بود می توانند به عنوان یک توپ خانه متحرک با توان اتش بالا در محدوده ساحل عمل کنند.در دریایی سیاه نیز تنها چند درگیر کوچک بین نبرد ناوهای روسی و ترک در گرفت و بیشتر حملات نبرد ناوها به کشتی های تجاری بود.تنها نبرد معنی دار دو سال اول جنگ نبرد دریایی با نام صدای ماه بود که یک نبرد ناو سنگین کالیبر بزرگ روسی توسط نبرد ناو ترک غرق شد.با وجود این جنگ اول جهانی اسیب پذیر بودن نبرد ناوهای گران قیمت را به وسیله سلاح های ارزان تر به نمایش گذاشت.یکی از این سلاح های ارزان تر که انگلیسی ها در مورد کارایی ان شک داشتند زیردریایی بود .تنها در سپتامبر ۱۹۱۴ زیر دریای های یوبیت المانی توانستند سه رزم ناو انگلیسی را در یک ساعت غرق کنند.همچنین مین های دریایی نیز نشان دادند می توانند اسیب زیادی حتی به نبرد ناوهای سنگین انگلیسی وارد کنند.از جمله اینکه این نبرد ناوها معمولا بی پروا به ساحل نزدیک شده و با توپ خانه خود اهداف ساحلی و بندرگاه ها را مورد هدف قرار می دادند.از این رو انگلستان برای کاهش احتمال برخورد نیروی دریایی خود با زیر دریایی های المانی نبرد دریایی را به منطقه بازتر دانمارک کشیدند .این تاکتیک که باعث دوری جستن نیروی دریایی انگلستان از ساحل شد به خاطر قدرت اتش بیشتر انها نسبت به المانها تلفات انها را به شدت کاهش داد.همچنین انگلیسی ها برای در امان بودن نبرد ناوهای خود از اژدر خوردن توسط زیر دریایی ها تلاش کردند که برای اسکورت ناوگان های تجاری خود در مقابل زیر دریایی ها از ناوشکن ها و یا رزم ناوها استفاده کنند.نبرد ناوها نشان دادند بسیار بزرگ هستند و هدف گیری انها بسیار راحت از این رو انها در این جنگ نتوانستند نقش واقعی خود را در مقابل این رقیب ارزان قیمت و کوچکتر بازی کنند. اژدر ها نشان دادند که در برخی از موارد از توپ های بزرگ نیز کارامد ترند .برای نمونه در سال ۱۹۱۸ دو نبرد ناو بزرگ اتریشی توسط اژدرهای شلیک شده از دو ناوچه اژدر افکن غرق شدند. بعد از جنگ محدودیت های زیادی بر نبرد ناوها وضع شد.این محدودیت ها برای المان بیشتر بود چون بر اساس پیمان ورسای المان از داشتن نبرد ناو محروم ماندند .البته المان حق ساخت زیر دریایی را نیز از دست داد و بر اساس این پیمان دریایی شمال یک دریایی غیر نظامی شناخته شد و تحت سرپرستی نیروی دریایی انگلستان قرار گرفت.همچنین بعد از جنگ تعدادی پیمان محدود کنند بین امریکا و ژاپن ، انگلستان و ژاپن برای نمونه پیمان ۱۹۲۲ واشنگتن،۱۹۳۰ لندن بسته شده که کشورهای سازنده نبرد ناو را در سایز و وزن نبرد ناو محدود می کرد .انگلستان نیز با از بین رفتن خطر المان تنها مشکلی که داشت تحدید ژاپن برای فیلیپین و استرالیا مستعمرات این کشور در شرق اسیا بود.این محدودیت ها واقعا تا سال ۱۹۳۹ جدی گرفته شد و مسابقه تسلیحاتی جدید را برای کشورهای بزرگ به همراه نداشت. این پیمانها باعث شد که بین سالهای ۱۹۱۹ تا ۱۹۳۹ تعداد کمتری نبرد ناو نسبت به سالهای ۱۹۰۵ تا ۱۹۱۴ ساخته شود.البته دلیلی این تعداد کمتر شاید ورود ناوهای هواپیما بر و تهدید جدید با نام هواپیما نیز بود. در سال ۱۹۱۴ ادمیرال Percy Scott معتقد بود که نبرد ناوها باید به سرعت خود را برای مقابله با هواپیمای ها اصلاح کنند.جنگ اول جهانی نشان داد که هواپیماهای مجهز به اژدر که در اواخر جنگ وارد میدان شدند می توانند به راحتی به کشتی ها نظامی در بندرگاه ها و یا سطح دریا حمله کنند.در سال ۱۹۲۰ژنرال بیلی میچل در کنگره امریکا گفت “می توان با قیمت یک نبرد ناو ، ۱۰۰۰ هواپیمای بمب افکن ساخت و می توان تنها با یک اسکادران از انها یک نبرد ناو را غرق کرد”. فرمانده هان نیروی دریایی در ان زمان با نظر میچل مشکل داشتند زیرا وی با این نظر خود نقش نبرد ناوهای نیروی دریایی را زیر سئوال برد. وی ترتیب ازمایشی را به استفاده از بمب افکن ها و نبرد ناوهای به غنیمت گرفته شده المانی و یا از رده خارج شده انجام داد .این ازمایشات که سال ۱۹۲۱ انجام شد نشان داد که تنها ۱۰ فروند هواپیما مجهز به اژدر و بمب می تواند یک نبرد ناو سنگین مجهز به توپ های بزرگ را به سرعت برابر با ۳ برابر یک نبرد ناو دیگر غرق کنند .این در حالی بود که این ده بمب افن تنها ۵%از قیمت یک نبرد ناو را داشتند. شرط این مانور مدت زمان و سرعت عملیات بود.به هرحال هواپیماها از نبرد ناوها سریعتر بودند.البته میچل در نهایت نتوانست فرمانده هان نیروی دریایی امریکا را قانع کند و انها وی را متهم به استفاده از بمب های با قدرت انفجار بیشتر و تقلب در این ازمایش متهم کردند و حتی وی را تهدید به زندان نیز کردند. ولی واقعیت که میچل نشان داد این بود که هواپیماها با سرعت بیشتری می توانستند از روی باند خود را بکنند و به نبرد ناوهای دشمن رسانده و انها را مورد هدف قرار دهند.در ان زمان سرعت یک نبرد ناو بزرگ بیشتر از ۵۰ کیلومتر در ساعت نبود ولی هواپیما بین ۱۷۰ تا ۲۰۰ کیلومتر در ساعت پرواز می کردند .بسیاری در ان زمان این مسئله را طرح کردند که به هرحال هواپیماهای وابسته به یک فرودگاه زمینی هستند پس انها در ان زمان انقدر برد نداشت که مثلا به یک هدف در عمق اقیانوس حمله کنند.ولی این مسئله نیز زمانی که ناوهای هواپیمابر وارد عرصه شدند تغییر کرد.میچل قبل از اینکه از نیروی دریایی امریکا اخراج شود در دادگاه در سال ۱۹۲۳ گفت “من ان روزی را می بینم که هواپیماهای ژاپنی برخواسته از هواپیما برها ، نبرد ناوهای ما را در اقیانوس ارام غرق میکنند”وی خود ان قدر زنده نماند که ببیند ۲۰ سال بعد در پل هاربر هواپیماهای ژاپنی دو نبرد ناو امریکایی را غرق کردند. صف ارایی نبرد ناوهای انگلیسی در اغاز جنگ جهانی اول در سال ۱۹۱۴ بین دو جنگ جهانی نبرد ناوهای امریکایی ،انگلیسی و ژاپنی از نظر کیفی ارتقاع قابل ملاحظه ای پیدا کردند.ارایش توپ ها،نوع و شکل دماغه برای کاهش بیشتر استحکاک با اب و افزایش سرعت،مسافت یاب های نوری برای هدایت توپ خانه از جمله تجهیزات نصب شده بر روی نبرد ناوها بود.نبرد ناوها در شکل دماغه با دراز شدند دماغه و تغییر شکل ساختمان فرمانده ای که در نبرد ناوهای بین دو جنگ کم عرض تر شده بود از جمله تغییرات نبرد ناوهای ژاپنی و انگلیسی بود.همچنین در این دوران دکل مراقبت در نبرد ناوهای جدید امریکایی مانند نبرد ناو ویرجینیا و کالیفرنیا برداشته شد و فناوری جدید رادار بر روی این نبرد ناوها نصب شد.رادار باعث می شد که خدمه در شب و روز و اب هوای بد دید کافی را داشته باشند. در اواخر دهه ۱۹۳۰با وجود اینکه خطر یک جنگ دیگر می رفت ولی سطح ساخت و به خدمت گرفتن نبرد ناوها به سطح قبل از جنگ اول بر نگشت . محدود کردن توان نبرد ناوها باعث تعطیلی بسیاری از کارخانه های سازنده ای این کشتی ها شده بود و یا اینکه انها ترجیح می دادند نبرد ناوهای موجود را تعمیر کنند تا نبرد ناو جدید بسازند .هواپیماهای پیشرفت کرده بودند و ارتش ها ترجیح می دادند که پول خود را صرف خرید بمب افکن ها دور پرواز تر بکنند.از طرفی پدیده جدید به ناو ناوهواپیمابر کم کم قابلیت خود را به خاطر افزایش کارایی هواپیماهای روی انها نشان می دادند و بسیاری از کشورها ترجیح می دادند که بر روی هواپیما برها سرمایه گزاری کنند.در سالهای ۱۹۴۰ هواپیماهای ناو نشین می توانستند با سرعت ۵۰۰ تا ۶۰۰ کیلومتر در ساعت حداقل ۵۰۰ کیلو بمب را تا فاصله ۵۰۰ کیلومتری با خود حمل کنند. در همان زمان در المان طرح z توسط ادولف هیتلر در المان برای تجدید تسلیحاتی نیروی دریایی المان بنیان گذاشته شده بود.این طرح بلند پروازانه شامل استفاده از زیر دریایی ها در نبردهای دریایی در کنار ناوشکن ها و نبرد ناوهای کلاس بیسمارک بود.از سال ۱۹۳۵ به بعد با در نظر گرفتن طرح Z المانی ها در انگلستان بسیاری برای ساخت نبرد ناوهای بزرگ و زره پوش شده به دولت فشار وارد می کردند.این فشارها در نهایت منجر به ساخت پنج نبرد ناو کلاس شاه جرج شد.فرانسه نیز برای مقابله با المان تصمیم گرفت شش نبرد ناو کلاس DunkerqueوRichelieuو ایتالیای موسولونی نیز که خود را در جبهه هیتلر می دید تصمیم به ساخت دو نبرد ناو کلاس لیتوریو گرفتند .برای هیچ یک از این چهار کشور هنوز درک درستی از ناو هواپیما بر ایجاد نشده بود انها ازجمله المان و ایتالیا هیچ برنامه ای برای ساخت ناو هواپیما بر نداشتند.ولی ژاپن و ایالات متحده با وجود محدودیت های ان زمان تلاش به ساخت ناوهای هواپیمابر کردند. امریکا دست به کار ساخت ناوهای هواپیمابر کلاس داکوتای شمالی شد و ژاپن نیز کار بر روی سه ناوهواپیمابر را بر اساس بدنه نبرد ناو یاماتا اجرا کرد که تنها یکی از انها به خدمت گرفته شد.هنگامی که جنگ داخلی اسپانیا شروع شد اسپانیا تنها دو نبرد ناو داشت.این نبرد ناوها کمتر با واحدهای سطحی درگیر می شدند و نقش بزرگ انها گلوله باران اهداف ساحلی بود. یکی از دو نبرد ناوها با خیانت افسران و ملوانان ان ، و کشتن فرمانده ای نبرد ناو خود را در اختیار جمهوری خواهان اسپانیا قرار دادند،از این رو هر دو طرف درگیر جنگ داخلی اسپانیا دارای یک نبرد ناو شدند.نبرد ناو جمهوری خواهان در حادثه بر اثر حملات هوایی صدمه دید و ان نبرد ناو را به بندرگاه ای در شمال اسپانیا بردند تا تعمیر شود ولی در بند گاه نیز مورد حمله هوایی قرار گرفت.برای همین تصمیم گرفته شد که کشتی به بندر امن تری برده شود ولی در هنگام انتقال بر اثر یک انفجار داخلی ۳۰۰ نفر خدمه ان کشته و به طور کامل تخریب شد. جنگ جهانی دوم اولین گلوله جنگ جهانی دوم توسط یک نبرد ناو قدیمی المانی شلیک شد که با گلوله ای خود یک پاسگاه ساحلی لهستان را مورد هدف قرار داد و اخرین روز جنگ جهانی نیز زمان سپری شد که تسلیم نامه ای امپراتور ژاپن با امریکای ها در سال ۱۹۴۵ در داخل نبرد ناو میسوری امضا شد.ولی بین این دو حادثه که شاید شما را گول بزند که بر خلاف جنگ اول در جنگ دوم نبرد ناوها همه کاره بودند در واقع هواپیماها و ناوهای هواپیما بر نشان دادند که عصر نبرد ناوها به پایان رسیده. البته در شروع جنگ جهانی نبرد ناوها در اقیانوس ارام، دریای مدیترانه و اتلانتیک نقش مهمی را بازی می کردند .المانی ها تلاش کردند در اقیانوس اطلس به کشتی های تجاری که از امریکای شمالی برای انگلستان و فرانسه تدارکات می اوردند به وسیله نبرد ناوها حمله کنند.روزهای اول پیروزی های به دست امد و با مداخله نیروی هوایی انگلستان وضعیت ان چنان که دریادار رایدل فرمانده نیروی دریایی المان می خواست پیش نرفت و وی از زیر دریای های کمک گرفت. بعدها زیر دریایی ها نشان دادند که در محاصره انگلستان و غرق کشتی ها تجاری که تجهیزات مورد نیاز انگلستان را از امریکای شمالی می اورد بسیار موثر هستند. تا انجایی که در مدتی کوتاهی تقریبا انگلستان در محاصره کامل زیر دریایی های المانی در امد.در سال های اول جنگ اینگونه پیش بینی می شد که نبرد ناوها و ناوشکن ها بتوانند با غلبه بر هواپیماهای مسلح به بمب و اژدر بر دریا مسلط شوند .البته این پیش بین چندان نیز در اول جنگ به بیراه نرفت و زمانی که ناو هواپیما بر انگلیسی گلاریس در سال ۱۹۴۰ در غرب نروژ توسط اژدر ناوشکن ها المانی غرق شد تعجب همگان را برانگیخت. در ان زمان این ناو کاملا تک و تنها بود و این مسئله را برای فرمانده هان نظامی جا انداخت که باید ناوهواپیما بر دارای اسکورت سطحی باشد زیرا این ناو بیشتر حکم یک توپخانه دوربرد را با هواپیماهای خود بازی می کند و یک حمله غافل گیر کنند به ان می تواند ان را غرق کند.برای بسیاری اختصاص چند ناوشکن و یا نبرد ناو به یک ناو هواپیمابر در حالی که این نبرد ناوها و ناوشکن ها در جای دیگری به کار می امدند گران می امد .این مسئله موجب شد که فرانسه برای مدتی ناوهای هواپیمابر خود را به الجزیره منتقل کند تا از حملات احتمالی در امان باشد و البته بعد از اشغال فرانسه توسط المان برای اینکه این ناوها به دست المانها نیافتند به همراه چند نبرد ناو توسط خود فرانسوی ها غرق شدند.ولی به سرعت ناوهای هواپیمابر و هواپیماهای انها نشان دادند که جدی ترین تهدید برای نبرد ناوها هستند.(مشخصات برخی از مشهورترین نبرد ناوها جهان را در اخر مقاله خواهیم اورد) عملیات ترونتو در این عملیات تعدادی هواپیما دو باله انگلیسی با اژدر به بندر ترونتو در ایتالیا (با نام شهری در کانادا اشتباه گرفته نشود) ۱۱ و ۱۲ نوامبر ۱۹۴۱ حمله کرده و حداقل یک نبرد ناو را غرق و به دو نبرد ناو دیگر خسارات زیادی وارد کردند.. نبرد ناو کلاس بیسمارک در سال ۱۹۴۱ المانهای با فرستادن دو نبرد ناو بیسمارک و تریپیتز به همراه دو رزم ناو به اقیانوس اطلس تلاش کردند کشتی ها تجاری انگلیسی که از امریکا می امدند را غرق کند.این کشتی ها تجاری معمولا توسط نیروی دریایی انگلستان اسکورت می شدند.در ان زمان نیروی دریایی انگلستان تلاش کرد طی حملات هوایی و اتش دریایی جلوی این حملات را بگیر .در ۲۴ می۱۹۴۱ نبرد ناو بیسمارک که افتخار نیروی دریایی المان نازی بود به کشتی ها تجاری یورش برد که نبرد ناو انگلسیس پرنس ولز اسکورت انها بود.اول بیسمارک به طرح پرنس ولز اتش کرد ولی با سه بار گلوله باران توسط ولز ،بیسمارک صدمه زیادی دید و به طرف بند گاه خود عقب نشینی کرد ولی سرانجام هواپیماهای دو باله سورد فیش انگلیسی با اژدر به بیسمارک صدمه دیده حمله و ان را غرق کردند.هواپیماهای اژدر افکن از ناو هواپیمابر اریک رویال انگلستان برخاسته بودند. بیسمارک نبرد ناو افسانه ای المانها نبرد اقیانوس ارام در بسیاری از نبرد های اقیانوس ارام و یا دریای ژاپن نبرد ناوها شکار هواپیماها شدند.بعضی از انها زمانی مورد هدف قرار گرفتند که هواپیماهای هواپیما برها برای انهدام انها صدها کیلومتر را طی کرده بودند که این به این معناست که نبرد ناو با توپ های خود نمی توانستند در چنین مسافتی هواپیمابر دشمن را هدف قرار دهد(اصلا از وجود ان خبر نداشت).نقش اساسی نبرد ناوها در جنوب شرق اسیا بیشتر حمله و گلوله باران اهداف ساحلی بود.بزگترین نبرد ناو ژاپنی یعنی یاماتا مجهز به نه توپ۴۰۶ میلیمتری بود که یک حجم اتش چشمگیر را بر ضد اهداف ساحلی ایجاد می کرد. پل هاربر شاید یک از بزرگترین وقایع جنگ جهانی دوم که منجر به اغاز جنگ میان امریکا و ژاپن شد ، حمله ۱۳۲ هواپیمای ژاپنی به بندر پل هاربر و ناوهای جنگی امریکا بود.در ان زمان نیروی دریایی انگلستان پنجه در پنجه نیروی دریایی ژاپن در جنوب شرقی اسیا انداخته بود که در حال گرفتن تمامی مستعمرات انگلستان در شرق بود.ولی نیروی دریایی سلطنتی نمی توانست هم در غرب و هم در شرق بجنگد .در ان زمان تنها دو نبرد ناو انگلیسی به تشخیص چرچیل نخست وزیر وقت از سنگاپور دفاع می کردند .ایالات متحده نیز اعلام کرده بود که هشت نبرد ناو خود را به سنگاپور برای کمک به انگلستان خواهد فرستاد.در ۷ دسامبر ۱۹۴۱ ژاپنی ها یک حمله غافل گیر کننده به پل هابر در اقیانوس ارام انجام دادند.هواپیماها از چهار هواپیما بر ژاپنی به هوا برخاسته بودند که در نتیجه دو نبرد ناو امریکایی در بندر گاه به سرعت غرق شدند و به شش عدد صدمه جدی وارد شد و به صورت موقت زمین گیر شدند.این حمله نشان داد که میچل که در ان زمان فوت کرده بود چقدر اینده نگر بود که ۱۷ سال پیش چنین روزی را پیش بینی می کرد.از ان به بعد نبرد ناوها هرگز بدون پشتیبانی ناوهای هواپیمابر وارد میدان نبرد نشدند. نبرد ناو پرنس ولز همان نبرد ناوی که به بیسمارک المانی صدمات زیادی وارد کرد خود در جنوب شرق اسیا در ۱۰ دسامبر ۱۹۴۱ توسط هواپیماهای ژاپنی برخواسته از هواپیمابرها غرق و به همراه اسکورت رزم ناوش ریپاس غرق شدند.این دو حادثه اسیب پذیری نبرد ناوها را در مقابل حملات هوایی نشان داد. میدوی نبرد میدوی نشان داد که ژاپنیها قرار نیست همواره پیروز باشند اگرچه این نبرد برنامه ریزی غلط ژاپنی ها را نیز نشان داد.نبرد ناو یاماتا همراه یک وزنه سنگین در نیروی دریایی ژاپن بود که به دلیلی مصلحت فرمانده هان این نیرو در عقب جبه نگه داشته می شد.در شب ۷ و ۶ ژوئن سال ۱۹۴۱ یاماتا در ناگوما توسط هواپیما برها امریکا کشف و بمب باران شد البته یاماتا به شدت اسیب دید ولی غرق نشد زیرا قرار بود در جای دیگر توسط هواپیماهای دیگر غرق شود. هنگامی که در سال ۱۹۴۱ جنگ برای امریکا در اقیانوس ارام شروع شد نیروی دریایی امریکا نبرد ناو موثری در اقیانوس ارام نداشت.هشت عدد از نبرد ناوهایش بر اثر حمله به پل هاربر یا غرق شده بودند و یا نیاز به تعمیر اساسی داشتند.نبرد ناوهای سریع و کارامد کارولینای شمالی و داکوتای جنوبی نیز در حال ازمایشات قبل از خدمت بودند. کارولینای شمالی اولین نبرد ناو امریکایی بود که به طور موثر دارای توپ های ضد هوایی برای مقابله با حملات هوایی بود و از تابستان ۱۹۴۲ به طرف جنوب شرق اسیا اعضام شد.ولی در عوض نیروی دریایی ژاپن یک دو جین نبرد ناو اماده و حاضر داشت که هنوز مصیبت های هوایی که بر سر نبرد ناوهای امریکایی و انگلیسی فرود امده بود بر سر انها را نیامده بود.با وجود این ژاپن با احتیاط بیشتری از نبرد ناوهای خود بهره می برد و دو نبرد ناو FusōsوIses به عنوان نبرد ناوهای اموزشی و نبرد ناوهای دیگری را چون ناگاتوس و یاماتوس را برای مواقع ضروری نگه داشته بود. ما باقی نبرد ناوها از جمله نبرد ناو مشهور یاماتا بیشتر در نقش کشتی نیروبر مورد استفاده قرار می گرفت.در طی نبرد گوادالوپ در ۱۵ نوامبر ۱۹۴۲ هر دو طرف مجبور به استفاده از نبرد ناوهای خود در مقابله واحدهای سطحی طرف مقابل شدند.در اولین نبرد گوادالوپ دو نبرد ناو ژاپنی هییی و کوریشیما با هجوم انبوهی از رزم ناوها و ناوشکن های امریکا با برداشتن صدماتی مجبور به عقب نشینی شدند.این اولین بار بود که نبرد ناوهای ژاپنی با واحدهای سطح امریکا وارد جنگ شدند که البته موفق نیز نبودند.در شب همان روز نیز در دومین نبرد کوریشیما صدمه دیده دوباره وارد معرکه شد که این بار با اتش دو نبرد ناو امریکایی داکوتای جنوبی و واشنگتون غرق شد.از این رو کوریشیما اولین نبرد ناوی بود که در رزم نبرد ناوها در اقیانوس ارام غرق شد. خلیج لیت در نبرد در دریایی فیلیپین نیروی دریایی ژاپن امید زیادی به نبرد ناوهای خود برای پشتیبانی اتش از نیروهای خود به وسیله نبرد ناوهایش داشت ولی هواپیماهای مسلح به بمب برخاسته از هواپیما برها کار را بر ژاپنی ها تمام کردند.هدف ژاپن از این نبرد اشغال فیلیپین و محروم کردن متفقین از نفت و ذخایر نفتی در فیلیپین بود.نبرد ناو سامارا ژاپنی در این جنگ ثابت کرد که نبرد ناوها هنوز نیز موثر هستند .نبرد در جزیره لیت در ۲۵ اکتبر ۱۹۴۴ اغاز شد.نیروهای امریکایی موجود در جزیره از صبح این روز زیر اتش شدید نبرد ناوهای ژاپنی یاماتو،کونوگو،هارونا و ناگاتو در کنار رزم ناوهای قرار گرفتند.ناوشکنهای امریکایی در کنار هواپیماهای تلاش کردن که اتش نبرد ناوها را منحرف کنند.با وجود این اتش نبرد ناو بیش از حد قدرتمند بود و چند ناوشکن امریکای به شدت صدمه دیدند.ولی به طور غیر قابل منتظره و عجیب اتش نیروهای ژاپنی کم شد که همین کم شدند اتش توپ های نبرد ناوهای ژاپنی باعث شد که هواپیماهای دوزیست امریکا در نزدیکی جزیره لیت فرود امدند و نیروهای امریکا و انگلیسی مستقر در جزیره را کمک کردند.در همان روز شش نبرد ناو امریکایی در خلیج لیت که بسیاری از انها از نبرد ناوهای تعمیر شده حمله به پل هاربر بودند به فرمانده ای ادمیرال جیسون اولیندروف در این نبرد توسط نبرد ناوهای ژاپنی غرق شدند.این اتفاق تا ان زمان بزرگترین نبرد بین نبرد ناوهای دو طرف بود(البته برخی از منابع ۳نبرد ناو را ذکر کرده اند).از ژاپن نیز ادرمیرال ناشیمورا فرمانده نبرد ناو یاموشیرا نیز کشته و نبرد ناوش غرق شد. نبرد ناو کلاس پنسیلوانیا یکی از نبرد ناوهای مدرن امریکایی شرکت کننده در جنگ دوم جهانی بررسی تجهیزات پدافند هوایی حمله به شاهزاده ولز و غرق ان در سال ۱۹۴۱ نشان داد که حتی مجهز ترین نبرد ناوها نیز نمی توانند بدون پوشش هوایی وارد عرصه جنگ شوند و از طرفی انها حتما برای دفاع از خود در مقابل حملات هوایی نیاز به رزم ناوهای پشتیبان و یا هواپیماهای شکاری دارند.در حمله به ولز این مسئله نمایان بود که توپ های ضد هوایی می توانند با ایجاد دیوار اتش جلوی هواپیماها را در ارتفاع کم بگیرند ولی هواپیماهای که در ارتفاع بالا اقدام به پرتاب بمب می کنند در مقابل این اتش ها صدمه پذیری کمتری دارند اگرچه بمب باران در ارتفاع بالا نیز چندان موثر نبود.با وجود این این نبرد ناو نشان دادند می توانند به عنوان یک سکوی اتش پدافند نقطه ای برای هواپیماهای که در ارتفاع پایین پرواز می کردند خطر ناک باشند برای نمونه دو نبرد ناو مشهور امریکایی یعنی کارولینای شمالی و داکوتای جنوبی طی دو نبرد مختلف توانستند به ترتیب ۱۴ و ۳۲ هواپیما جنگی دشمن را سرنگون کنند.اگر بیسمارک و یا ولز بر اثر نبودن پوشش هوایی در دریا غرق شدند ولی حداقل امریکای ها بعد از حادثه پل هاربر بر اثر اتش هوایی هیچ نبرد ناوی را از دست ندادند که دلیل ان پوشش هوایی مناسب نیروی دریایی امریکا بر روی نبرد ناوهایش بود ولی به هر حال بودند نبرد ناوهای که بر اثر اتش نبرد ناوهای دیگر و یا ناوشکن ها یا زیر دریایی ها غرق شدند.سلاح اصلی ضد هوایی در نبرد ناوهای متفقین به طور معمول توپ های ۴۰ میلیمتری بوفور و ۲۰ میلیمتر اورلینک بود.بعدها این توپها مجهز به فیوز مجاورتی و سیستمهای هدایت رادار شدند.امریکا و انگلستان به طور معمول این توپها را به تعداد زیاد بر روی برجک های توپهای کالبیر بزرگ نبرد ناوها نصب می کردند .به مرور زمان رزم ناوها با مجهز شدن به این توپ های ضد هوایی وظیفه مراقبت از نبرد ناوها را بر عهده گرفتند.رزم ناوها کوچکتر و سریعتر بودند و حمله به انها از طریق هوا بسیار سخت.معمولا انها با کمی فاصله از جناحین نبرد ناو حرکت می کردند تا در صورت حملات هوایی دشمن با ایجاد دیوار اتش مانع نزدیک شدند انها به نبرد ناو شوند.با وجود این بسیاری از نبرد ناو بین دو جنگ ساخته شدند که تلاش شد با ایجاد بدنه باریک تر انها و نصب تعداد بیشتری توپ ضد هوایی اتش پدافندی انها را موثرتر و صدمه پذیری انها در اتش هوایی را کم کنند.یکی از نخستین این نبرد ناوها نبرد ناو کلاس نلسون بود.در این نوع نبرد ناوها تلاش شد با کاهش سرعت اتش توپ های ضد هوایی برد انها را بیشتر و قدرت تخریب گلوله ها را بیشتر کنند تا با از دست رفتن کمتر گلوله بتوان زمان بیشتری اتش کرد و صدمه بیشتری زد.این یک روش مناسب برای دفع حملات انتحاری خلبان ژاپنی در اواخر جنگ در اقیانوس ارام بود. همچنین نلسون نسبت به دیگر نبرد ناوها باریکتر بود و هدفگیر ان از بالا در بمب بارانهای هوایی سخت تر.نبرد ناو با وجود بزرگتر بودند شان معمولا به مراتب بهتر از رزم ناو در مقابل اتش هوایی مقاومت می کردند که دلیل عمده ان این بود که انها فضا بیشتر برای حمل سلاح های ضد هوا داشتند و در کنار ان چند برابر زره بیشتری را حمل می کردند. المانی ها توپهای بزرگ ۱۰۵ میلیمتری به میزان ۱۶ عدد را در بیسمارک مستقر کرده بودند که حمل این مقدار توپ ۱۰۵ میلیمتری برای یک رزم ناو ممکن نبود.اگرچه این توپها برای مقابله با اهداف سطحی طراحی شده بودند ولی با تجهیز انها به گلوله های انفجار مجاورتی در نقش ضد هوایی نیز از انها استفاده می شد. زره نبرد ناو مانند تانکها بودند ،انها که توپ های قویتر و زره قدرتمند تر داشتند در نبرد پیروز بودند.بعد از جنگ جهانی اول با ورود اژدرها به عرصه جنگ کار طراحی نسل جدید از زره ها برای مقابله با اژدر ها اغاز شد.در امریکا پنج نبرد ناو که در کلاس تنسی و لارادو ساخته شده بودند دارای زره های در بخش اب خور کشتی برای مقابله با اژدرها بودند.به طور معمول بین دو جنگ نبرد ناو به یک نوار فولادی دور کشتی برای مقابله با اژدرها مجهز شدند که البته نشان داد چندان نیز موثر نیست.در حمله به نبرد ناو یاماتا تعدادی از هواپیماهای امریکایی اول با حمله به عرشه کشتی توپ های ضد هوایی را از کار انداختند و بعد هواپیماهای اژدرافکن اقدام به پرتاب اژدر کردند(البته این کار برای امریکایی های بی تلفات نبود).معمولا تاکتیک این بود که چند اژدر به یک طرف نبرد ناو بزنند تا نوار فلزی در ان طرف صدمه ببیند و نتواند در مقابل اژدر ها مقاومت کنند.همچنین ثابت شد علارقم اینکه پروانه ها را از فلزهای بسیار مقام می ساختند ولی معمولا در حملات سنگین بسیار صدمه پذیر بودند .ولی در عوض زره بالای کشتی (بالاتر از اب خود)نشان داد در مقابل حملات توپها و راکت های هواپیماها مقاومت خوبی دارد. به ندرت نبرد ناو با صدمه دیدن قسمت عرشه و یا زرها بالای اب خور کشتی غرق می شدند.از طرفی تا اندازه ای هم انگلیسی ها و هم امریکای ها در مورد کارایی اژدرهای ژاپنی دچار اشتباه بودند.انها زره های را برای مقابله با اژدرهای با توان حمل ۳۱۷ کیلوگرم مواد منفجره ساخته بودند که این مقدار مربوط به اوائل دهه ۱۹۳۰ در ژاپن بود ولی در جنگ ژاپنی ها از اژدرهای با ۴۰۵ کیلوگرم مواد منفجره استفاده می کردند .این گونه زرهای در نبرد ناوهای چون داکوتای شمالی استفاده می شد و نشان داد در مقابل اژدرهای کالیبر ۶۰۰ میلیمتری ژاپنیها کارایی ندارد. بمب باران های هوایی نشان داد که توان چندانی در صدمه زدن به نبرد ناوها ندارد.اولا که برای پرتاب یک بمب با دقت متوسط به طرف نبرد ناو باید به انها تا فاصله ۳۵۰ متری نزدیک می شد که در این فاصله حملات به یک نبرد ناو که دست کم ۴۰ توپ ضد هوایی حمل می کند خود کشی بود.پرتاب بمب در ارتفاع بالا به وسیله بمب باران فرشی نیز ، گه گاه جواب می داد ولی نسبی بود.انگلیسی ها در جریان جنگ دوم بمب بزرگ ۵۵۰۰ کیلوگرمی را از بمب افکن لنکاستر در ارتفاع بالا رها می کردند .اگرچه بارها این بمب ها به خطا می رفت ولی اگر به هدف می خورد سطح عرشه نبرد ناو را به کلی خورد می گرد .معمولا جنگنده بمب افکن ها تلاش می کردند با شیرجه ۶۰ و یا ۹۰ درجه بمبهای خود را به طرف عرشه پرتاب کنند و یا به صورت متداول تلاش می شد با استفاده از مسلسل و توپ و از سالهای ۱۹۴۲ به بعد راکت انداز بتوان اتش پدافند که از عرشه اتش می شد را خفه کنند تا هواپیماهای اژدر افکن بتوانند اژدرهای خود را پرتاب کنند.پرتاب بمب به طورت قوسی به طرف بخش اب خور و یا بالاتر ان نیز یکی دیگر از روش های بود که از سال ۱۹۴۳ به صورت چشم گیری محبوبیت پیدا کرد.تجربه نشان داد که یک موج سنگین حمله با ترکیبی از بمب افکن های اژدر افکن و جنگنده بمب افکن ها می توانند که نبرد ناو را غرق کند ولی حملات کوچک و پراکنده اکثرا موفقیت امیز نبودند. اتش همزمان ۹ توپ کالیبر ۴۰۶ میلیمتری نبرد ناو کلاس ایو وا روش های دیگر برای غرق کردن تنها روش غرق کردن نبرد ناوها حملات هوایی نبود.ایتالیای ها با استفاده از غواسان و اژدرهای سرنشین دار پر از مواد منفجره روش جالب خود را داشتند .انها این اژدرها را به نبرد ناوها وصل می کردند (و یا به ان می کوبیدند) و با این روش توانستند از سال ۱۹۴۲ به بعد حداقل دو نبرد ناو سنگین انگلیسی ملکه الیزابت و والینت را در بندر اسکندری غرق کنند.المانی ها از بمب های هدایت رادیویی مانند Fritz X از سال ۱۹۴۳ به بعد استفاده می کردند.برای نمونه ۹ سپتامبر ۱۹۴۳ نبرد ناو ایتالیای روم توسط یکی از این بمب های هدایت رادیویی به شدت صدمه دید.این بمبها به وسیله امواج رادیویی در خط دید مستقیم کاربر هدایت می شد.در این حمله یکی از بمب ها به میانه بدنه کشتی خورد که باعث ایجاد یک سوراخ ۹۰ میلیمتری در بدنه شد.دومی نیز به عرشه و یکی از برجک های توپ خورد که در کنار نابودی کامل توپ ، دیگ بخار را نیز منفجر کرد. از ۱۳۵۳ نفر خدمه نبرد ناو روم تنها ۵۹۶ نفر از انها زنده مانند.در بین کشته شدگان فرمانده نبرد ناو دریاسالار کارول برگامینی نیز دیده می شد.هفته بعد المانها دوباره با همین بمب به نبرد ناو وار اسپید حمله کردند.بر اثر برخورد بمب به عرشه دیگ بخار ان صدمه دید و باعث شود که کشتی تا بندر گاه یدک کشیده شود و حداقل ۱۲ ماه تعمیراتش طول کشید.ولی انگلیسی ها از تاکتیک حمله به نبرد ناوها در درون بندرگاه با اتش هوایی استفاده می کردند که بسیار موثر بود زیر معمولا در ان زمان دفاع هوایی نبرد ناو در وضعیت کاملا اماده نبود.این جنین عملیاتی را در عملیات مشهور ترونتو می توان دید که در بالا به ان اشاره شد. جنگ سرد جنگ دوم جهانی ثابت کرد که هزینه ساخت نبرد ناوها به مراتب بیشتر از کارایی انها است.نبرد سنگین بین نبرد ناوها در این جنگ تنها در نبرد خلیج لیت اتفاق افتاد.از طرفی اکثر رزمناو های ارتش شوروی در اواخر دهه ۱۹۵۰ مانند ناو شکن های کلاس کیلدین و ویسکی مجهز به موشک های کوچک اتمی بودند که دارای برد ۱۰۰ کیلومتر بود و می توانست به راحتی با یک انفجار اتمی ۵ کیلو تونی(این کلاهک ان قدر کوچک است که امروزه دیگر تولید نمی شود) می تواند یک نبرد را در عرض کسری از ثانیه تبدیل به بخار اب کند. از این رو اکثر نبرد ناوهای امریکایی بعد از جنگ از خدمت خارج شدند.نبرد ناوها الکانزاس و ناگاتا در طی ازمایشات اتمی سال ۱۹۴۶ در اقیانوس ارام از بین رفتند.المان نیز بعد از اشغالش تا ۱۰ سال حق داشتن ارتش نداشت وبعد از ان نیز نبرد ناوی به خدمت نگرفت.فرانسه نیز نبرد ناوهای خود را تا سال ۱۹۷۰ از خدمت خارج کرد و انگلستان و شوروی تا پایان دهه ۱۹۶۰ َنبرد ناوهای خود را از خدمت خارج کردند.تا پایان دهه ۱۹۷۰ در هیچ نبرد ناوی در خدمت باقی نماند. ارتش امریکا در سالهای ۱۹۴۰ پنج نبرد ناو کلاس ایو وا را به اب انداخت که تا دهه ۱۹۸۰ همچنان در خدمت بودند.دو نبرد ناو میسوری و ویسکانسی تنها دو نبرد ناوی بودند که در جنگ خلیج فارس ۱ در سال ۱۹۹۱ شرکت داشتند.نبرد ناوهای کلاس ایو وا که میسوری ، ویسکانسی نیز جزء انها بودند در دهه ۱۹۸۰ با برداشتن تعداد از توپ های ۴۰ میلیمتری ضد هوایی انها بر روی انها سیلوی پرتاب موشک کروز تاماهاوک و موشک های پدافند هوایی سی اسپارو نصب کردند.این دو نبرد ناو در جریان جنگ خلیج فارس ۱ به عنوان سکوی پرتاب موشک های کروز انجام وظیفه کردند و نبرد ناو میسوری در طی جنگ ، بندر بصره را به توپ بست .در جریان جنگ کره و ویتنام نیز این نبرد ناوها دست به گلوله باران ساحل می زدند.نبرد ناوهای کلاس ایو وا در سال ۱۹۹۲ از خدمت خارج شدند و به صورت کشتی رزرو به خدمت گرفته شدند ولی در سال ۲۰۰۶ میلادی به طور کامل از خدمت کنار گیری کردند. رقیبان کوچک ولی قدرتمند. هواپیماها بزرگترین رقیب نبرد ناوها بودند.انها بسیار کوچک ولی موثر بودند.انها می توانستند در برد بسیار بیشتری نسبت به توپ های یک نبرد ناو با اهداف سطحی درگیر شوند و یا در برد بیشتری دست به پشتیبانی از نیروی زمینی در حال پیش روی بزنند .برد توپ های بزرگ نبرد ناوها هرگز به ۵۰ کیلومتر نمی رسید.در جریان نبرد نورماندی زمانی که نیروهای متفقین در نورماندی پیاده شدند نبرد ناوها دست به پشتیبانی توپ خانه ای از انها زدند ولی با پیش روی انها در ساحل انها از برد توپ های انها خارج شدند ولی هواپیماهای نیروی هوایی که از انگلستان و یا ایتالیا بر می خواستند انها را پشتیبانی می کردند.ولی موشک ها نیز خود تیری بر پیکر نبرد ناو بودند.با ورود موشک های ضد کشتی به خدمت در دهه ۱۹۵۰ کشتی کوچکی چون رزم ناوها و ناوشکن ها و در نهایت ناوچه های موشک انداز که تا ان زمان ماموریت دفاع از نبرد ناوها را برعهده داشتند توانستند با شلیک موشک های ضد کشتی از فاصله بسیار دورتر از برد توپ های بزرگ نبرد ناوها به انها حمله کنند از این رو با ورود این فکر که نبرد ناوها را باید مجهز به موشک های ضد کشتی کرد توپ های انها عملا تبدیل به وسایل بزرگ و غیر کارامد شد.هواپیماهای برخاسته از ناوهای هواپیما بر(و یا پایگاه های ساحلی) نتها از پس هر تهدیدی از جمله نبرد ناوها بر می امدند بلکه وظایف انها را همچون ،حمله به اهداف سطحی ،گلوله بران اهداف ساحلی،پشتیبانی هوایی … را به مراتب بهتر از نبرد ناوها انجام می دادند.از طرفی موشک های ضد کشتی به کشتی های کوچک تر این فرصت را دارد که با انها به نبرد ناوهای دشمن بروند که این نیز خود به نوبه خود یکی از دلایل خروج از خدمت این هیولاهای بزرگ دریا ها بودند که زمانی بر دریا حکومت می کردند. خط تولید تی۳۴-۷۶ در گورکی.هر خط تولید تی۳۴ در حداقل نیم ساعتی یک تانک تولید میکرد .تی۳۴ پیروز واقعی جنگ به دلیل تولید در مقیاس بسیار وسیع بود. تصویر یک نبرد ناو هدف که طی ازمایشات دریادار میچل برای اثبات کارایی بالاتر هواپیماها بر نبرد ناوها مورد هدف حملات هوایی قرار گرفته است. مشخصات یکی از نبرد ناوها نبرد ناوکلاس نلسون کشور سازنده= انگلستان سال ورود به خدمت=۱۹۲۷ وزن = ۳۳۹۵۰ تن استاندارد ، ۳۸۰۰۰ تن کامل بار گیری شد طول= ۲۰۱ متر پهنا = ۳۲ متر اب خور= متر ۲۸٫۵ استاندارد ، ۳۱٫۵ متر فول بارگیری شد موتور =۸ دیگ بخار اب با ۴۵۰۰۰ اسب بخار و دو پروانه اصلی سرعت = ۴۳ کیلومتر در ساعت برد = ۳۰۵۶۰ کیلومتر زره = ۳۵۵ میلیمتر نوار فولادی به دور بدنه و قسمت اب خور زره در قسمت پل میانی = ۱۵۸ میلیمتر د قسمت انبار مهمات ، ۷۶ میلیمتر در قسمت فضای موتور خانه زره دیواره = ۳۸ میلیمتر در طول بدنه زره در برجک= توجهای بزرگ روی عرشه = ۴۰۶ میلیمتر بر روی برجک جلو ، ۳۰۴ میلیمتر بر روی توپهای کناری ،۲۲۸ میلیمتر بروی برچک توپ عقبی ،۱۷۷ میلیمتر بر روی سقف برجکها زره پل فرماندهی = ۳۴۲ میلیمتر دور ساختمان،۱۹۰ میلیمتر بر روی سقف تعداد خدمه = ۱۳۶۱ نفر سلاح = ۹ توپ ۴۰۶ میلیمتری شامل سه قبضه در هر برجک که شامل هر سه قبضه در جلوی پل فرماندهی ۱۲ توپ ۱۵۲ میلیمتری در شش برجک دو تایی در قسمت عقب ۶ توپ ۱۱۹ میلیمتری ۲۴ توپ ضد هوایی ۴۰ میلیمتری ۱۶ مسلسل ۱۲٫۷ میلیمتری ۲ لوله اژدر افکن ۶۲۲ میلیمتری نبرد ناو بیسمارک کشور سازنده = المان سال ورود به خدمت=۱۹۴۰ وزن = ۴۱۷۰۰ تن استاندارد ، ۵۰۹۰۰ تن بارگیری شد. طول = ۲۵۱ متر عرض = ۳۶ متر اب خور = ۹٫۳ متر استاندارد ،۱۰٫۲ بارگیری شد پیشرانه = ۱۲ دیگ بخار با سه پروانه با توان ۱۵۰ هزار اسب بخار سرعت = ۵۶ کیلومتر در ساعت تعداد خدمه = ۲۲۰۰ نفر تسلیحات = ۸ توپ ۳۸۱ میلیمتری در چهار برجک دو تایی ۱۲ توپ ۱۵۰ میلیمتری در شش برجک توتایی ۱۶ توپ ۱۰۴ میلیمتری در چهار برجک دو تایی ۱۶ توپ ۳۶ میلیمتری در هشت برجک دو تایی ۲۰ توپ ۲۰ میلیمتری و دو لوله پرتاب اژدر ۶۰۰ میلیمتری نبرد ناو کلاس ایو وا کشور سازنده = امریکا سال ورود به خدمت=۱۹۴۳ وزن=۴۵۰۰۰ تن طول=۲۷۰ متر سرعت=۶۱ کیلومتر در ساعت خدمه = ۲۶۳۷ نفر تسلیحات در سال ۱۹۴۳ ۹ توپ ۴۰۶ میلیمتری در سه برجک سه تایی ، ۲۰ توپ ۱۲۷ میلیمتری،۸۰ توپ ۴۰ میلیمتری ضد هوایی،۴۹ توپ ۲۰ میلیمتری ضد هوایی، تسلیحات در سال ۱۹۸۲ ۹ توپ ۴۰۶ میلیمتری در سه برجک سه تایی ، ۲۰ توپ ۱۲۷ میلیمتری،۳۲ موشک کروز BGM-109 تاماهاوک ،۱۶ موشک ضد کشتی هارپوم،۴ توپ پدافند هوایی شش لول فلانکس ۲ میلیمتری زره= ۳۰۷ میلیمتری نوار دور بدنه در قسمت اب خور،۲۸۷ میلیمتر در دیواره بدنه،۲۹۵ تا ۴۳۹ میلیمتر زره برجک ها،۱۹۰ میلیمتر عرشه کشتی نبرد ناو نلسون منبع
- 6 پاسخ ها
-
- 36
-
-
سادس المانها دیر یه این تکنولوژی دست یافتن وقتی دست یافتن که صنایع المان به شدت بمباران میشد و کمبود مواد اولیه باعث میشد تعداد کمی تولید بشه