nepton

Members
  • تعداد محتوا

    755
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    3

پست ها ارسال شده توسط nepton


  1. مگه اونجا چه فرقی با ایران داره ؟ اتفاقا همه این کشورهایی که بنده مثال زدم هم حکومت ایدئولوژیک داشتند ، اقتصاد و صنعت وابستگی چندانی به پایه فرهنگی و سیاسی نداره این مسائلی هم که میفرمایید در همان کشورها بوده اما عزم ملی و انسجام در اون کشورها خصوصا بعد از جنگ های جهانی به نحو احسن به بخش اقتصاد و صنعت منتقل شد اما در ایران و دوران سازندگی نه تنها از این نیروی محرکه عظیم استفاده نشد بلکه با فرهنگ سازی های غلط جامعه رو بردن به سمت تن پروری و تجمل گرایی ، کار رو عار کردند و دلال بازی رو افتخار !

     

    ببین من هم میدونم این مشکلات وجود داره ، دزدی هست پارتی بازی هست فساد هست ... اما این رو به شما میگم که اگر الان و تحت فشار و موقعی که نیازه نتونیم از این مشکلات رو حل کنیم مطمئن باشید بعد از توافق هم نمیتونیم چون دوباره مسکن دلارهای نفتی میاد کشور رو میبره تو خلسه و دیگه نیازی به مبارزه با فساد و اینها وجود نداره.

    این دو مورد اساساً درست و کامل هست و جای بحثی ندارد. البت بماند که عزم ملی رابط قوی با فرهنگ و سیاست دارد و ازهم جدا نیستند. دولت سازندگی کند، مردم فداکاری میکنند. سازندگی به معنای ساخت و ساز صنعتی نیست به معنای مدیریت درست ارکان و نقاط قوت و ضعف یک جامعه هم هست. باید طلا رو به لایق داد و مدال تلاش بیشتر رو به نالایق! این وظیفه مدیریت دولت در قبال جامعه خود است. بگذریم!

     

    آقا ختم کلام رو میخواید، بنده بدون ریا و صادقانه میگم که مشکل اساسی این مملکت از اقتصاد و پارتی بازی و... از کجا نشئت میگیره:

     

    1-مشکل در گزینش سازمانها و ادارات دولتی(شایسته سالاری یه بخشیش هست)

    2-مشکل در آموزش و پرورش

    3-عدم داشتن برنامه ریزی برای کشور

     

     

    این سه تا درست بشه ایران میشه گلستان! خیلی واضح هست. از اقتصاد و سیاست و دولت و مردم و جامعه بگیری تا انتها مشکل ما از این سه تا گزینه آب میخوره.

     

    در مورد اول گزینش ما برای پستهای دولتی و سیاسی، کلاً آدمهایی بالا میان که بر اساس ملاکهای مذهبی و دینی(نه به طور کلی ولی بخش اعظمش رو این ملاک هست) انتخاب میشن؛ یعنی چی؟! مشخص هست کسی که بشه رئیس فلان سازمان صنعتی(اسم نمیارم) و حتی فرق بین پیچ و پیچ گشتی رو ندونه و بر اساس آموزه های دینی و شناخت رفتاری مذهبی نمادی انتخاب شده باشه وضعیت مشخص هست!!! یک نمونش رو عرض میکنم(خدایی به امید تو که این صداقت سرم رو به باد نده) رئیس جمهور قبلی و بسیاری از وزراش! همه فکر میکردیم پیغمبر، ولی یکدفعه شد اونی که نباید میشد! چرا؟! به این آدم بر اساس ملاکهای مذهبی و دینیش بیشتر پرداخت شده بود تا ملاکهای تخصصیش! نتیجه هم عقب افتادن چند ده ساله کشور. به خاطر یک گزینش اشتباه! یعنی فکر کنیم که کسی انسان مذهبی باشد مشخصاً به درد هر کاری میخورد؛ یعنی مهم نیست چون یک فرد اخلاق مدار و مذهبی هست، مشکلی برای ریاست مثلاً هوا فضا ندارد(منظورم کسی خاصی نیست). دقیقاً شایسته سالاری وجود نداره.

     

    یک نمونه شایسته سالاری در این چند سال داشتیم که عرض میکنم: جناب سیاری فرمانده نیروی دریایی ارتش؛ فقط ببینید در عرض این چند سال چه تحولات اساسی برای نیروی دریایی رقم زد. یعنی فقط یک مدیر درست به جایی که باید میرسید رسید و نتیجه همین یک انتصاب درست، نتیجش تحولات اساسی در نیروی دریایی شد.

     

    در مورد دوم اصولاً ما نیروی انسانی تربیت نمیکنیم بلکه نیروی نابودگر داخلی تربیت میکنم. جدی میگم که این بخشیش نشئت میگیره از عدم پرداخت اساسی به معلمان کشور. شما فکر کنید در هر مدرسه ما از 100 چند نفر نیروی بدردبخور برای پیشرفت کشور بیرون میاد؟ اصولاً شاید اگر بر اساس آمار درست هدف گیری کنید 5 نفر و از همون 5 تا 3 تاش به فکر مهاجرت و اون 2 تا باقی مونده هم بعد از مدتی میشن جزو الافان خیابانی! این جزو واقعیات جامعه ای که در اون داریم زندگی میکنیم هست متاسفانه.

     

    برای نمونه مردم ما مصرف گرا بار اومدن و الان در جامعه همه بدنبال یک لقمه نان راحت هستند: معنی این جمله این است که کسی بدنبال بلند پروازی صنعتی و اقتصادی پویا نیست؛ بلکه بدنبال راحت طلبی هستند یا ایجاد شبکه مافیایی برای چاپیدن پول ملت و اساس همه میگن ملت و خد ملت دارن همدیگر رو میچاپن و باز از خودشون خرده میگیرن! کل اینها مشکل از آموزش هست که افراد رو متخصص و خود کار آفرین و وطن دوست بار نیاورده است. در واقع کسی حاضر نیست زندگیش رو در راستای صنعت فدای زندگی دیگران کند؛ منظور اینه کسی ریسک صنعتی برای پیشرفت عمومی نمیکند و اگر چنین ریسکی هم کند صرفاً شخصیست؛ در حالی که کشورهای صنعتی از چنین چیزی فارغ هستند نمونش آلمان و ژاپن بعد جنگ دوم.

     

    حتی در قضیه فداکاری وطنی بعضاً در روح و روان ما رسیدن به درجات شخصی معنوی عامل اصلی فداکاری هست!

     

     

    در قضیه سوم که خیلی مهم هست عدم داشتن برنامه ریزی هست. برای مثال چشم اندازه 1404 در کمال بی برنامگی پیش رفت و امروز نه تنها بهش نزدیک نشدیم بلکه باید عقب بندازیم این چشم انداز رو. اصولاً هدفی نداریم:

    هدف ما چیه؟

     

    اقتصاد پویا؟

    اقتصاد وابسته به داخل؟

    پیشرفتهای نظامی؟

    صادرات کالای غیر نظامی؟

    صادرات کالای نظامی؟

    صادرات نفت؟

     

    یه زمانی در یک دهه هدف آمریکاییها رفتن به ماه بود، یه زمانی در یک دهه(2000 به بعد) هدف توسعه ارتباطات بود. به عنوان مثال در یک زمان خاص چندین برنامه رو مورد هدف قرار ندادن چون امکانش نیست.

     

    وقتی اولین ماهوار ایران به فضا پرتاب شد دستکم جرقه ایجاد شغل چندین هزار نفر زده شد؛ ولی متاسفانه عدم پرداخت به این موضوع چنین فرصتی رو از دستور کار خارج کرد، این نه ربطی به تحریم داشت و نه ربطی به اقتصاد قوی. در واقع خودش میتونست یکی از محرکهای اقتصاد کشور باشه ولی الان کجاست؟!

     

    هر زمانی یک هدف باید داشته باشیم تا به توسعه کامل دست پیدا کنیم. اصولاً چون چندین سال از دیگر کشور ها عقب افتاده ایم میبایست در هر دوره در یک زمینه سرمایه گزاری کنیم؛ سرمایه گزاری موازی فقط پولها را هدر و سرمایه گزافی را میطلبد که ما نه توانش رو داریم و نه افرادش رو در حال حاضر!

     

    وقتی شما در یک زمینه به پیشرفتی دست یافتید مرحله بعد انتخاب سازمان مدیریتی درست برای مدیریت مجموعه بدست آمده خواهد بود و دیگر نیازی به هزینه کردن زیاد نیستید.

     

    تمامی این چیزها فعلاً در کشور رخ نداده است. و فعلاً امیدی نیست. به شخصه اگر قرار باشه تحریم بره کنار و فروش نفت همانا و ریخت و پاش همانا؛ بهتر است که تحریمها در جای خود بمانند و این مردم با سختی مدارا کنن تا شاید به خود بیایند.

     

    در مورد خروج نخبگان از کشور باید عرض شود یه زمانی بنیاد ملی نخبگان در کشور تاسیس شد که هدفش رسیدگی به نخبگان بود الان برید ببینید کارش چیه!!! تنها کاری که نمیکنن تامین مالی و معیشتی نخبگان هست. برای مثال کسی که به عنوان یک نخبه تلقی میشود باید فقط فکر کند و کار پژوهشی انجام بدهد و از نظر مالی تامین شود کاری که در کشورهای غربی این رو انجام میدن ولی اینجا!!!!!!!!!!!!!!

     

    به طور کلی نظام باید اصلاحاتی بنیادی انجام بدهد و کم و بیش بنده پیش بینی این رو دارم که روزی رهبری همین اصل رو مورد نظر قرار بدن.

    • Upvote 5
    • Downvote 1

  2. آقایونی که میگن نقش اصلی در شکست آلمان بر عهده ی ایالات متحده است سخت در اشتباهند! اونهایی که میگن عملیات نرماندی پیشروی شوروی رو ممکن ساخت باید بدونند که اوضاع برعکس بود. وقتی آمریکاییها و انگلیسیها توی نرماندی به دلیل اشتباهات اساسی در تهاجم و بمباران غیردقیق به شدت تحت فشار بودند و تلفات بالاتر از انتظار میدادند (که در برابر تلفات شوروی ناچیز بود) چرچیل بود که از استالین خواست پیشروی در اروپای شرقی و بعد از آن لهستان سریعتر پیش بره که آلمانیها مجبور شدند 75 تا 80 درصد نیروهای خود را در جبهه شرق متمرکز کنند و این وضعیت تا فتح برلین ادامه داشت. هیتلر گفته بود که روسها در عرض چند هفته تسلیم میشند و حالا اگر آلمان تسلیم شوروی میشد، ننگ بزرگی به شمار میرفت. به همین دلیل هیتلر اعتقاد داشت که گزینه بهتر تسلیم شدن به غربیها بود و علت تمرکز بهترین قوا در شرق همین بود که جلوی پیشروی شوروی تا حد ممکن گرفته بشه. بسیاری از مورخان اعتقاد دارند که حمله به نرماندی به این علت بود که جلوی پیشروی تمام عیار روسها گرفته بشه، نه برای کمک به شوروی. اساسا پیشروی در فرانسه زمانی شروع شد که غربیها فهمیدند که شوروی برای شکست دادن نازیها به هیچ کمکی نیاز ندارد و چرچیل و روزولت میخواستند جلوی پررو شدن روسها رو بگیرند. استالین ماه ها قبل از D-Day درخواست حمله از غرب اروپا کرده بود، در روزهای سخت نبرد مسکو، نبرد استالینگراد و محاصره کامل لنینگراد (که صدها هزار نفر در اثر سرما و گرسنگی در آن جان سپردند) ولی این درخواستها بیجواب ماند تا زمانی که روسها زمینهای خود را کاملا آزاد کرده و آماده ورود به لهستان بودند.
    در رابطه با ژاپن هم باید بگیم که بمب اتمی جنگ رو به اتمام نرسوند، منجوریه و جزایر کوریل تحت اشغال ارتش یک میلیون نفری کوانتون بود و آمریکاییها میدونستند که شکست دادن آنها از نبرد فیلیپین و پلیلو سخت تره. دولت ژاپن در روز 14 اوت 1945 تسلیم شد در حالی که ارتش کوانتون شورش کرده و تصمیم به مقاومت گرفتند. ولی تنها دو هفته طول کشید که ارتش سرخ منجوریه و جزایر کوریل رو آزاد کرد. جنگ جهانی دوم در 2 سپتامبر 1945 رسما تموم شد.

     

    والا در رابطه با ژاپن اگر بمب اتمی جنگ رو تموم نکرد پس چی تموم کرد؟ این دیگه از اون حرفا بود. اگر بمب اتمی نبود محال بود ژاپن تسلیم بشه چون تمام قد مبارزه میکرد و این در ذات فرهنگ ساموراییشون بود.

     

    در رابطه با شوروی اگر آمریکا و متحدان غربی میخواستن جلوی پیشروی شوروی در برابر آلمان رو بگیرن کافی بود که دیگه کمک تسلیحاتی به شوروی رو قطع کنن همین. شوروی در آستانه شکست بود برادر من(نه اقتصادش رو داشت نه توان نظامی)! تاریخ رو تکه تکه نخونید. همون 5000 بمب افکن و جنگنده هوایی به جا مانده از متفقین در شوروی گویای خیلی از مسائل هست.

     

    درست وقتی که شوروی در حال شکست بزرگ بود کمک بزرگ تسلیحاتی تمام قد بهش داده میشه این تسلیم رسمی و..... فقط به درد رسانه ها میخورد و بس وگرنه دولتی که فروپاشی شده بود و عملاً رسمیتی در پایان جنگ نداشت نمیتونه رسمیت تسلیم شدن به یک جبهه خاص رو بده.

     

    امسال هم این رژه از سوی کشورهای غربی تحریم شده بود و فکر کنم حالا حالا تا منسوخ شدن این رژه و بی رنگ شدنش این تحریم میماند(بر روی اعتبار رسمیت ای جشن تاثیر زیادی رو داره که داد پوتین هم در اومد).

     

    در رابطه با آلمان اگر شوروی کل آلمان رو میگرفت تسلیم آلمان به شوروی اونوقت معنا پیدا میکرد و ارتش تسلیم شد نه رایش سوم و هیتلر! هیچ کس به طور رسمی پیروز تکی در اون جنگ نیست.

    • Upvote 8
    • Downvote 2

  3. میگم چرا غربی ها و به طور مشخص امریکایی ها همچین مراسمی ندارن ؟ منظورم برگزاری جشن پیروزی در جنگ نیست کلا رژه نظامی منظورم هست حالا به هر مناسبتی که میخواد باشه .

    رژه نظامی دلایل مختلفی داره مثل:

     

    -نمایش تسلیحات و توان نظامی

     

    -نمایش توان بازدارندگی

     

    -برآورد از توان نظامی

     

    -نوستراتژی برای ارتشهای کلاسیک

     

    جدا از مسائیل بالا وقتی شما به هیچکدوم از اینها نیازی نداشته باشید رژه دلیلی نداره: البته نا گفته نماند کشوری مثل آمریکا به جای یه رژه، یه مانور نظامی یا همون رزمایش نظامی رو اجرا میکنه و در راس قدرت نظامی جهان قرار داره رژه دلیل نداره و باز باید گفت رژه امروزه برای خیلی از ارتشهای کلاسیک (به مسائلی از جمله جشن پیروزی کاری ندارم) وجود داره و ارتشهای مدرن با کیفیت بالا رژه کلاسیک رو منسوخ و به جاش رژه مدرن(رزمایش واقعی) رو جایگزین کردن که در اون نه نظم بلکه هوشمندی و دقت ابزار های جنگی در راس قرار داره.

    • Upvote 3
    • Downvote 1

  4. از لحاظ قانونی و رسمی آلمان به شوروی تسلیم شد ، در ساعات اولیه 9 مه و پس از تصرف برلین ، پایتخت آلمان نازی توسط ارتش سرخ ، ژنرال کیتل به نمایندگی از سرفرماندهی ارتش آلمان نامه تسلیم به شوروی رو به ژنرال ژوکوف از ارتش سرخ تسلیم کرد 

     

    بهمین دلیل هست که کشورهای غربی مثل آمریکا اساسا این روز رو جشن نمیگیرند بلکه روز 2 سپتامبر (روز تسلیم شدن ژاپن) رو به عنوان روز پایان جنگ جشن میگیرند

     

    البته لازم به گفتن نیست که در جنگ جهانی دوم و جبهه اروپایی ، از هر نظر و معیار شوروی بیشترین آمار رو در نبردها با آلمان نازی داشته و بیشترین مشارکت در پیروزی علیه آلمان نازی هم به تبع آن برای همین کشور هست

     

    برلین یکطرفه فتح نشد و از چند جهت فرو ریخت! آلمان غربی و شرقی از همین اساس شکل گرفت.

     

    پمپاژ تسلیحات و آذوقه به جبهه شوروی از طرف غربی ها عملاً جلوی سقوط مسکو رو گرفت! این رو تاریخ میگه نه من.

     

    فشار کلی رو جبهه آلمان وقتی شکل گرفت که بمب افکنهای آمریکا و انگلیس المان رو شخم زدن و نبرد نرماندی، که ورق رو برگردوند و از کانادا-آمریکا مثل موریانه نیرو میریختن تو غرب اروپا. اگر ورود آمریکا به نبرد نبود آیا شوروی به تنهایی قادر بود آلمان رو شکست بده؟ اگر جواب شما بله هست که دیگر جای بحثی نیست!(فقط شما رو به ورود تانکهای افسانه ای تایگر(پدر بزرگ لئوپارد) در زمان حساس جنگ و عدم ورود آمریکا به این جنگ سوق میدم که وضعیت دستتون بیاد)

     

    آلمان از 4 طرف تحت فشار بود و عملاً از متحدان پفک نمکیش هم داشت دفاعی میکرد. به همین خاطر کسی نمیگه پیروزی شوروی و هر کشوری که در جریان اشغال آلمانها به فلاکت رسید حق داشتن این پیروزی رو داره. و سهم سهم هم نیست. در کل اونجا شوروی بود نه روسیه آمروزی!

     

     

    • Upvote 9

  5. رهبری گفتن که اگر آمریکایی ها در این مذاکرات به درستی رفتار کنند(حسن نیت نشان بدهند) شاید در بعضی مسائل دیگر هم بتوان با آنها مذاکره کرد.

     

    وزیر امرو خارجه یعنی سیاستمدار مستقل در زمینه مسائل خارجی، و برای عمل(تاکید دارم عمل نه رایزنی!) در راستای سیاست خود از مقامات بلند پایه دستور میگیرد. این جریان رو حاشیه سازی و منفعت طلبی نکنید که جناب ظریف بزرگوارتر از این حرفها هستند.

    اگر فکر میکنید جناب ظریف و اطرافیانشون بدرد این کشور نمیخورن میتونید در راستای ریاست جمهوری بعدی تلاش کنید که مقامات بیکار فعلیتون بیان بالا تا وزیر امور خارجه دلچسبتون رو انتخاب کنن(اصلاً بزنه تو گوش وزیر امور خارجه آمریکا)!!! لطفاً حواشی سازی نکنید جنابان مدیران تایپک!

    • Upvote 21
    • Downvote 7

  6. سلام
    خیر ما عامل نابودی سوریه نشدیم و نبودیم کشور ما کلی توریست سمت سوریه میفرستاد قبل این بحران
    کلی سرمایه گزاری از طرف اقتصاد ایران تو این کشور شد و کارخانه های زیادی ساخته شدند
    (تجهیزات کارخانه ای رو تروریستها قاچاق میکردند و میفروختند ترکیه )
    جنگ باعث نابودی سوریه شد جنگی که اتشش رو ترکیه و عربستان و قطر فراهم کردند
    بحث حزب الله به تنهایی نیست حزب الله رو نباید دست کم گرفت حزب الله مهم ترین و وفادارترین متحد ماست
    و 4 سال جنگ اموزش زیر نظر افسرای ترک و قطر و امریکایی و تغذیه اطلاعاتیه فرانسه از یه تعداد زیادی دمپایی پوش جنگ طلبای ماهر زیادی میسازه

    اخوی پست بنده رو بخون بعد اگر منظور بنده خلافش بود، اینطور جواب بده. بنده عرض کردم که اینکه ما بخشی از نابودی یک کشور باشیم رو نادرست میدونم.(توصیه میکنم به درستی هر پستی رو قبل از ارسال جواب بخونید).

     

     در هر صورت با توجه به اینهمه سرمایه گزاری و ...... بهتر بود از راه سیاسی و کمی کنترل روی اسد ، مانع از این مشکلات میشدیم. برخی از صحبتهای جناب لاریجانی و محسن رضایی درباره وقایع سوریه منظور بنده رو به سادگی میرسونه که تا اومدیم روی اسد کنترل ایجاد کنیم دیر شده بود! و اتفاقی که نباید می افتاد، افتاد و الان رسیده به اینجا که هر روز شکستهای متوالی میخوردن. شکستهایی بر پیکره پیروزی 2 ساله و میلیاردها دلار خرج و سرمایه گزاری ما روی این پیروزیها! در عرض چند هفته عملیات طرف مقابل!(بماند که اونها هم خرج کردن ولی خرج درست! فقط تاوها یک نمونش هست که چطور زرهی سوریه رو به فنا داده).

     

    در هر صورت دیگه کار از کار گذشته باید فعلاً قمار کرد با مقدار زیادتر! و اگر ببازیم همش رو باختیم. خوب یا بد این یه واقعیته. به قول خیلی از دوستان باید به گزینه های با ریسک کمتر و پیش رو نگاه کرد و روی آنها کارشناسی کرد.

    • Upvote 4
    • Downvote 2

  7. مشکل چیزه دیگه ای برادر اصولا وقتی تو یه جامعه نارضایتی عمومی پیش بیاد حالا به حق یا ناحق دیگه دست شما نیست که بتونی جلوی توده مردم رو بگیری سوریه اکثریت سنی داره که علوی ها برشون حکومت میکردند وقتی بشار سر کار بود کل نزدیکان و تیر و طایفه خودش پست های خیلی مهمی رو در اختیار داشتن
    وقتی شما میگی اسد رو باید میزاشتیم کنار یعنی کل این دم و دستگاه دولت و سران ارتش و دستگاه امنیتیشون پر
    وقتی که سنی ها حکومت رو در دست میگرفتن مطمعنا با یه اشاره عربستان نمیزاشتن ما یه گلوله برسونیم دست حزب الله از راه دریا هم که خود اسراییل محموله های تسلیحاتی ارسالی به حزب الله رو توقیف میکنه از راه هوایی هم خیلی گرون در میاد و راحت قابل ردگیری توسط سرویس های جاسوسی اسراییل !!!
    هدف از درگیری های سوریه تضعیف حزب الله بوده و بس
    وگرنه سوریه برای ما در بهترین حالت یه تیر هم شلیک نمیکنه سمت اسراییل

    با احترام.

    پس بنا به حرف شما ما حرکت درستی رو در سوریه انجام دادیم یعنی حفظ بشار اسد درسته؟ یعنی به خاطر اهدافمون، بخشی از عاملان نابودی یک کشور شدیم؟! این حرف درست نیست و اشتباه هست لااقل از نظر بنده، که میتونم نظرم رو داشته باشم. اگر فقط بحث حزب الله هست راه های دیگه ای میشد پیدا کرد! یعنی کل مشکلات درست شد و ما گیر نحوه رسوندن تسلیحات به حزب الله هستیم!

     

    وقتی میگیم سیاست، اینجا نمود پیدا میکنه که ما این قدرت سیاسی رو یا نداشتیم یا اگر داشتیم محاسبات اشتباه رو انجام دادیم. در هر صورت امکان ایجاد یک حکومت ائتلافی در سوریه وجود داشت ولی دیگه این امکان هم از بین رفته. نیروهای مسلحی که بنده دیدم خیلی کارآزموده تر و حرفه ای تر عمل میکنند نسبت به سالهای 2011-2012.

     

     

    در هر صورت اگر به سوریه کمک مالی(حداقل 10 میلیارد دلار!) نرسد فاتحه! چه خوشمون بیاد و چه خوشمون نیاد. دقیقاً الان کشوری که به دوران پاره سنگی برگشته تو جهان همین سوریه هست اول بعد یمن!

    • Upvote 3
    • Downvote 5

  8. هدف مخالفین فتح کل سوریه هست و تشکیل یک حکومت نامشخص(به عبارتی ائتلافی!!) در هر صورت یک هدف انگیزه دار برای به کشتن دادن خودشون به هر روشی و تلاش بی حد و حساب هست.

     

    هدف ارتش سوریه حفظ بشار اسد!

     

    مسلماً انگیزه و هدف طرفها،  جنگاوری و روحیه بالا و پایین را نشان میدهد. بنده پارسال بود که در پستی سقوط بشار اسد رو در اواخر 2015 پیش بینی کردم. معلوم نیست، ولی اگر از طرف ما کمکی بهش نشه تا اوایل 2016 سقط خواهد شد بی تردید. روحیه ارتشش هم بسیار پایین و در عین حال شکننده هست و در طرف مقابل تکبیر و زمزمه "الله و اکبر"(از روی نادرستی یا درستی کاری ندارم) نشان از روحیه خستگی ناپذیر دارد!

    روسها هم به وضع حال حاضر سوریه چندان خوش بین نیستند و توانایی کمک مالی(داشتند هم نمیدادند و از جیب ما مایه میگذاشتند) رو ندارند(کمک زرهی و تسلیحاتی خودش نیازمند مایه هست).

     

    فقط یک نکته:

    کلی تلفات از نیروهای حزب الله-کلی سرمایه ملی ما شد فدای بشار اسد(پیش بینی مسئولین ما اشتباه درآمد)؛ عده ای میگن ما برای علوی ها و مقاومت این کار رو کردیم، فقط یه جواب: نمیشد از طریق سیاسی همین کار رو کرد مثل جریان عراق! کاری که میشد با تغییر سیاست و جایگزینی بشار اسد و انتخابات بدون اسد برگزار میشد با بی سیاستی ریشه کل سوریه زده شد. که یک دلیلش شاید پافشاری روسها به ماندن اسد و از دست نرفتن پایگاه نظامیشون بود!!

     

    پارسال بود که جناب زیورانی(کارشناس صدا و سیما اگر اسمش رو اشتباه نگم!) میگفت: در دیدار آقای اسد و وزیر خارجه سوریه ؛ جناب اسد گفتن که تا آخر امسال(میشد اوایل 2015) کار کلیه گروه های مسلح رو تمام میکنیم!!! و جناب زیورانی چنان کارشناسی میکرد که انگار از صد سال آینده برگشته و آینده رو میدونه! فقط باید یه تجدید نظری در کارشناسان امور سیاسی و منطقه ای کرد که بدونن چیکار کنن.

    • Upvote 7
    • Downvote 5

  9. اونایی که خودمون لغو کردیم رو نمیگم ، سهام های ایران در شرکت های بین المللی غربی که به ناحق مصادره کردند، نقض قرارداد آلمانی ها در تحویل نیروگاه بوشهر و .... آمریکا هست که با ما رابطه نداره آلمان و فرانسه و غیره که دارند !

     

    شکایت کردیم؟

     

    دلیل نقض چی بود؟ دلیل منافع کشور مقابل بود یا بهانه تراشی بین المللی؟
     


  10. با سلام 

     

    مثالی که ذکر کردید ، از این جهت مبهم هست که  صرفا"  و بطور مستقیم ، فقط یک بخش ، آن هم از نیروی زمینی را در بر می گیرد و سایر بخش های نیروی زمینی نظیر توپخانه ، پیاده نظام ، سیستم های کنترل و فرماندهی ، مخابرات ، بهداری ، اطلاعات ، آماد و پشتیبانی  و.... را مورد توجه قرار نمی دهد . 

     

    حالا فرض بگیریم ، منظور شما ، صرفا" مثال باشد ، دکترین های رسمی دفاعی را چه کار می کنید ؟؟؟ آیا صرفا" با تزریق بودجه ،  بدون تغییر جدی در دکترین و استراتژی و تاکتیک ، وضعیت تغییر می کند ؟؟ جواب مسلما" منفی است . روسها در بازه زمانی جنگ سرد ، میلیاردها دلار ، خرج کردند تا بزرگترین سازمان مسلح دنیا را ایجاد کنند ولی آیا دکترین رزمی این کشور سازمان مسلح در افغانستان یا چچن مفید به فایده بود ؟؟ یا آمریکایی ها که سالها تلاش کردند تا در مقابل اتحاد شوروی یک نیروی بازدارنده را ایجاد کنند ، آیا در ویتنام ، موفق شدند ؟؟ 

     

    بنابراین ، دیدگاه شما تقریبا" مربوط به دوران جنگ سرد هست و در دنیای امروز تقریبا" کارایی خودش را از دست داده . سازمان های مسلح ، قبل از داشتن سخت افزار و هزینه برای گسترش کمّی ، باید کیفیت  خودشان را افزایش دهند و این به شکل قطع ، در سطوح دکترینال قابل بررسی است و نه سطح فناوری و سخت افزار .  ارتش ایالات متحده ، بلافاصله بعد از ویتنام ، این مساله را متوجه شد و تغییر رویه داد . روسها هم چند سالی هست متوجه شدند که در پیش گرفتن راهبرد کمّیت ، دیگر حلاّل مشکلات نخواهد بود و این در آخرین نسخه دکترین دفاعی این کشور به شکل واضح تببین شده . 

     

    علاوه برآن ، در صورت امکان بفرمایید که این رقم 60 میلیارد  دلار ( حتی در بازه زمانی 10 ساله  و حتی اگر فرض کنیم  روابط ما با کشورهای صادر کننده فناوری نظامی آنقدر خوب شود که آنها مایل باشند  لبه فناوری خودشون را به مانند سالهای دهه هفتاد میلادی به ما بفروشند )  را براساس چه پارامترهایی محاسبه کردید ، چون  با توجه به شرایط اقتصادی کشور و سرانه بودجه دفاعی ، تولید ناخالص و چند صد عامل دیگر ، چنین رقمی غیر قابل تهیه خواهد بود . به این دلیل که در حوزه بررسی های استراتژیک حتی " فرضیات" هم باید براساس واقعیات تدوین شود و نه آرزوها . 

    اجازه بدید به همین مثال اولیه بپردازیم:

     

    ما فرض کنیم اس 300 رو تحویل میگیریم و در کنارش چیزی به اسم باور داریم و بنا به ادعای مسئولین، که چه بسا در موارد زیادی درست در اومده در خصوص موشکی و پدافندی؛ این سیستم عقب تر از اس 300 نباشد بعضاً یکسان هست. خوب ما چقدر بودجه صرف ساخت این سیستم پدافندی کرده ایم؟ بنده فرض میکنیم دخل و خرج زیر ساخت و خرید تکنولوژی از بازار سیاه و..... 3 میلیارد دلار! در کناری قراره، اس 300 بخریم با اطلاعات نامشخص(فعلاً)  و ایضاً قیمت جدید! که ممکن است تا سقف بالای 1 میلیارد آب بخورد برای ما.

     

    تا اینجا رو داشته باشید.

    حالا فرض کنید اگر باور آنچیزی که هست باشد، عمیقاً دست غرب در نداشتن اطلاعات کامل از چنین سیستم پدافندی، بسته میماند تا اینکه ما یک سیستم اس 300 داشته باشیم در واقع با کل فرضیات بالا که منطق زیادی رو در خودش داره ما با 3 میلیارد دلار عملاً بازدارندگی پدافندی بیشتری رو نسبت به اس 300 داریم. بنده کل اینها رو با توجه به ادعای مسئولین و اعتماد واقعی به زیرساختها و دانش فنی در زمینه موشکی گفتم. ممکن است که چنین نباشد.

     

     

    حالا کل منظور از این داستان بالا:

    شما با 3 میلیارد دلار دانش فنی-زیرساخت-فناوریهای اتفاقی(فناوری که ممکن است در نتیجه خطا و آزمایش بدست آید)-و سیستم منحصر به خود را دارید.

     

    4 میلیارد دلار:

    امروزه در زمینه بازدارندگی زمینی چیزی که ما رو عقب نگه داشته نداشتن اراده کافی به تولید زیر ساختها و ساخت تانک(ذوالفقار رو مثال نزنید که از میزان جلورفتن پروژش از نظر بودجه مشخصه که داره به بن بست میخوره) هست:

     

    شما امروز تانکی میخرید که عملاً برای سازنده ممکن است یک سوم یا 2 سوم قیمت واقعی آب خورده باشد ولی اگر آنرا تولید کنید(شرکت دولتی) زیر ساخت و بازدارندگی مبهمی در زمینه زمینی ایجاد کرده اید. بنده کاری به توپخانه و.... ندارم، امروز مشکل ما در واکنش سریع هست(از محصولات جدید ارتش هر چند بی کیفیت قضیه نمود پیدا میکند، کمبود بودجه ارتش از محصولات جدیدش کاملاً مشخص بود). اگر صرفاً دفاعی باشد یکروزی این دیواره دفاعی خواهد ریخت. در همین زمینه به نوسازی و تجهیز نیروی دریایی روسها توجه کنید که دارند از سمت بازدارندگی هسته ای و دفاعی به حالت هجومی روی می آرن(البته به بیلاخ خوردن فعلاً).

     

    بنده با این حرف که زرهی بدون نیروی هوایی موثر نیست موافقم منتهی ما کلاً در هر زمینه الان به جز در بحث پدافند-و موشکهای نمیه استراتژیک دستمون تو گله! نیروی هوایی فرسوده در کنار نیروی رزم رزهی وابسته به t-72. در بحث دفاعی با یک نیروی هوایی منسجم و بعضاً فرسوده میتوان این دیوار دفاعی رو نگه داشت. همین یکی از عوامل تردید غربی ها از توهم حمله هوایی بزن در رو به ایران هست.

     

    در زمینه دکترین دفاعی:

    دکترین دفاعی و هجومی و بازدارنده به نوع زمان قابل تغییر هست و امروز این مسئله خود به خود  تغییر را نشان میدهد. شاید این خنده دار باشد ولی محصولی مانند اقارب برای حنگهای نیابتی ساخته شده! یه زمانی ما موشک را برای جنگهای نیابتی ارسال میکردیم؛ کلاً شرح کاملی از دکترین رسمی ما وجود نداره این رو جنابعالی بهتر بهش واقفید.(صرفاً دکترین ما شده بود زدن اسرائیل و دفاعی در برابر حملات آمریکا که به دنبالش ما دنبال بازدارندگی از وقوع چنین حمله ای بودیم).

     

    روسها تا پارسال دکترین دفاعیشون و تهدید خارجیشون رو تروریست تعریف کرده بودن ولی امسال شد ناتو! کل این جریانات در فاصله یکساله داره اتفاق می افته!

     

    در بحث جنگ افغانستان مسائل اقتصادی و..... دخالت بدید تا کلاً مشخص بشه که چنین نیست(دکترین آمریکاییها الانم که الان اونجا جواب نمیده؛ پس نمیتونید این رو یک مثال واقعی در نظر بگیرید). در قضه چچن هم همینطور هم هست شما در بهبوهه تغییرات سیاسی در روسیه چه انتظاری از ارتش این کشور داشتید. نه اون موقع و نه حتی الان دکترین رزمی روسها در بازخورد جنگ چچن بهتر از اون موقع عمل نخواهد کرد.

     

    در زمینه بحث کیفیت و کمیت بنده اشاره ای به این موضوع نکردم. قضیه اینجاست اگر بحث کیفیت نبود امروز در این کشور شاهد انبوهی از ذوالفقار 3 بودیم!! چنین نیست. بنده در باب همون مثال عرض میکنم شما به هر رویه ای بودجه لازم و مدیریت کارامد رو تزریق کنید نتیجه فوق العاده خواهد بود. در این زمینه روسها با مشکلات فساد اقتصادی و راندخواریهای بالایی برخوردار بودن و یه مورد کلی: امروز ما به بزرگ نمایی نشان دادن هم نیازمندیم؛ همین الان عرض میکنم اگر رویه ما به حالت تولید داخلی محصولات تغییر پیدا نکنه ما از بین خواهیم رفت! اگر امروز ارتش ما گرفتار محصولات بی کیفیت هست مشکل در بودجه هست.

     

     

    رقم 60 میلیارد دلار صرفاً یک مثال بود بر اساس توجیه زیر ساخت و شروع به کار در این زمینه که در این دوره زمانی غیر ممکن است. کل بحث تا به الان سر قضیه ارزش واقعی 4 میلیارد دلار و اینکه با این مبلغ چکار میتوان کرد، بود. شما بحث رو بردی کجا!!! بگذریم:

     

    برادر من مشکل ما در زمینه فناوری علاوه بر اقتصادی، وابستگی به خارج هست: اگر توجه کنید 12 سال پیش شرکتی در شهر بوستون توسط چند تن دانشجو فارغ التحصیل دایر شد. همون شرکت، رباتهایی نظیر LS3,BigDoG رو معرفی کرد که در صنعت روباتیک انقلابی به حساب میومد و یک ارتباط بین اینها و ارتش آمریکا به واسطه دارپا ایجاد شد تا چنین محصولاتی رو روانه ارتش کنند، کل محصولات نظامی از لاکهید و .... صرف قضیه ارتباط دانشگاهیان به عنوان مولد فناوری و راه حل و به کارگیرندگان بوده. الان بحث سر اینه ما زمینه موازی کاری و ارتباط دامنه دار بین دانشگاه و صنایع نظامی نداریم و باید چنین مبلغی رو نه صرفاً  صرف خرید فناوری بلکه صرف پژوهش در این زمینه کرد. البته چنین کاری از عهده اقتصادی ما خارج هست و باز میگم این یک مثال هست و هر مثالی صرفاً در هر دوره از زمان، فارغ از فرضیات و واقعیات ممکن است باشد. یک زمانی باید این کار رو میکردن که نکردن.

     

    اگر امروز سپاه رو میبینید که محصولات با کیفیت قابل قبول رونمایی میکند صرفاً فقط استفاده کلی از دانشگاهیان نخبه هست. یک زمانی کلاً وابستگی بود به شرق!

     

     

    • Upvote 4

  11. اگر بحث صرفا غرامت گرفتن هست ، فکر میکنم نقض قراردادهایی که طرف های غربی (نه فقط آمریکا) در زمینه تسلیحات و بلوکه کردن اموال و سهام های ایران در شرکت های مختلف بعد از انقلاب انجام دادند هم از نظر ارزش بسیار بالاتر هست و هم از نظر اولویت !

     

    خوبه شما که علاقه خاصی به شعار دادن دارید به اون موارد هم توجه داشته باشید 

    ضمن رفع ابهام:

    (واقعی، نه شعار)

     

    یک ویلگول کل معنی را تغییر میدهد!

    در ضمن فقط یک مثال بود تا ما بدونیم اگر شکایت پس گرفته بشه قبل از تحویل، چه کلاه گشادی سرمون میره! چه بسا امکانش هست فقط یه اشتباه و یا ندانم کاری مسئولین نیاز هست. این قضیه احساسی نیست فقط بحث زرنگی در سیاست برد و همیشه برد برای اونهاست.

     

    طرف غربی با ما رابطه رسمی ندارد و دشمن ما(آمریکا-انگلیس) محسوب میشود و چه بسا در دوران اوایل انقلاب یک نادانی به نام بختیار کلیه قراردادها را فسخ و عملاً دست ما را خالی گذاشت.

     

     صرفاً طرف از هر جهنمی که باشد برای بنده فرقی نمیکند چون زرنگ بازی سیاسی در سطح بین المللی آبروی طرف باخته را سر گردنه به حراج میگذارد.

     

    یک زمانی بنده همینجا پست کردم که اوباما به روسها گفت شما بر پدافندی رو که میخواید به ایرانیها بدید میتونید بدید ولی شما برگشتی از قابلیتهای اس 300 و اینکه امریکا جلوی این رو گرفته! مشخص شد که چنین بحثی هیچ ربطی به تحریم تسلیحاتی و ممانعت آمریکاییها نداشت و صرفاً هدف روسها در امتیاز گیری از ما بود.

    • Upvote 1

  12. با سلام 

     

    ضمن احترام به نظر جنابعالی ، این یک مساله کاملا" حقوقی است بین دو کشور ، علاوه برآن هر وقت شکایت پس گرفته شد ، آن وقت باید ناراحت بود و نه در حال حاضر . در مورد 4 میلیارد و 1000 دستگاه تانک ، هم باید گفت ، بر فرض که تانکها هم ساخته شد ، نیروی هوایی را چه کار می کنید ، واحدهای پیاده نظام را چه کار می کنید ، سطح دانش پرسنل نیروهای مسلح را چگونه افزایش می دهید ، این تانکها مورد نظر شما نیاز به خدمه آموزش دیده ندارند؟؟ ، نباید بطور هماهنگ با پیاده نظام و نیروی هوایی عمل کنند ؟؟ 

    تحلیل ، زمانی درست است که مبتنی بر واقعیات باشد و نه احساسات . 4 میلیارد که چیزی نیست ، 40 میلیارد دلار هم برای نیروی مسلح هزینه شود ، تا زمانی که موازی کاری ، رقابتهای بدون دلیل ، تنگ نظری و سایر مسایل وجود دارد ، 5000 دستگاه تانک هم چاره کار نیست . 

    مثال بارز هم ، ارتش بعث عراق . ( مطمئنا" نیاز به تشریح ندارد که قدرت زرهی ارتش عراق در جنگ با ایران و قبل از شروع عملیات طوفان صحرا چقدر بود )  :winking: 

    با احترام

     

    4 میلیارد و 1000 دستگاه تانک فقط یک مثال عامیانه بود برای درک این بودجه و تاثیر روی اثر گذاری بر نیروهای مسلح. با احتساب بودجه داخلی سر قضیه دانش پرسنلی و....  این مسئله چندان درو از واقعیت نیست. و هر زمانی که ما به درک این حرف و معنی این حرف که چنین ارقامی رو صرف ساختار نیروهای پیاده و نیروهای زمینی بکنیم آنوقت بقیه مشکلات حل خواهند شد. در زمینه نیروی هوایی که بنده خدا، اصلاً خرجی براش نمیکنن و 4 میلیارد دلار بهتره صرف زمینی بشه تا صرف هوایی و پودر بشه همون 4 میلیارد دلار هم. از بنده بشنوی نیروی هوایی نیازمند 60 میلیارد و بازه زمانی 10 ساله هست تا به جایی برسند و همین صاعقه(معکوس سازی یا خلاقیت در معکوس سازی) رو انبوه سازی کنند و سطح آموزش پرسنلی !!!

     

    در مورد 40 میلیارد دلار به شخصه اگر طی یکسال صرف نیروهای مسلح شود هیچ جای لنگی کار باقی نمیماند! این رو از بنده بشنوید و مطمئن باشید.(40 میلیارد دلار خیلی ها رو سر عقل میارد، بماند که این رقم هم یک مثال هست)

     

    بماند که ارتش بعث عراق جدای از زرهی فوق العاده کاملاً یک نیروی وابسته به خارج بود! عملاً وقتی نیرویی به خارج  این رو در نظر بگیرید بعد این مثال رو میتونید به طور کامل در نظر بگیرید. امروز نیروهای ما وابستگی خیلی کمی به خارج دارن و روز به روز داره کمتر هم میشه.

     

     

     

    • Upvote 4

  13. شبيه جك هاي فالس نيوزي هست بيشتر تا يه خبر واقعي !

    و مظلوم نمایی و درحال نابودی به سبک اسرائیل! و ایران هراسی از مد افتاده.

    • Upvote 10

  14. البته تولید بحثش با سفارش یک کشور خاص متفاوته ، بحث ما ورود T-50 به میدان در مقابل F-22 هست چه در حال خدمت در نیروی هوایی روسیه و چه خدمت در بقیه کشورها 

     

    اما این رو باید در نظر گرفت که F-22 هم یک شبه به این تعداد (هرچند کم نرسید) و F-22 های کنونی که تعداد اندکی هم هستند طی 15 سال تولید محدود به اینجا رسیدن 

    منبع؟


  15. برادر من همه چیز را همگان دانند، بهتره کمی هم درباب موضوعات گفته شده فکر کنید بنده هم به موضوعات گفته شما فکر میکنم. این بهترین راه حل اختلاف نظر در سطح مجازی هست.

     

    قبلاً گفت بودی که از زرهی خسته شدی:

    در سطح فنی مکانیک، مسائل رو پیگیری کنید.

     

    پایان این بحث. :rose: :rose: :rose:

    • Upvote 1

  16. بنده به ساده ترین شکل ممکنش مثال زدم که مشخص شد باید از آن هم ساده تر میگفتم

     

    اینکه گفته میشه نصف یک اتاق کنایه است از ابعاد نامناسب وگرنه که موتور یک تانک چنین ابعادی نمیتواند داشته باشد و این مسئله بدیهی است.

     

    وقتی این مسئله به این وضوح و سادگی رو شما متوجه نمیشید چطوری میشه با شما در موارد دیگه صحبت کرد؟

     

    صرف نظر از مقایسه هایی که از قافیه اش خنده آید خلق را :

    پس مشخصاً کنایه شما یک کنایه بدون دلیل و دانستن دانش فنی ساخت یک موتور هست! در واقع از کنا یه ای استفاده میکنی که از اساس گفتنش اشتباه هست وقتی بنده میگم که دانش فنی ساخت هست شما اصرار بر این دارید که بنده قبول کنیم یا به قول شما متوجه بشم! کدوم موارد میخوای بحث کنی؟ از نظر فنی در خدمتت هستم ولی از نظر تحلیل ظاهری و مشخصات یه محصول و.... خیر؛ بنده علاقه ای به دونستن مشخصات و تحلیل محصولات و دخالت دادن اونها نیستم. بنده ادعایی ندارم ولی این مثل این میمونه شما یه راننده حرفه ای که بله رانندگی کنه و بنده سازنده موتورش که فقط در بحث فنیش میدونم و تا حالا دستم به فرمان ماشین هم نخورده.

     

    باز هم که در بحث مهندسی معکوس دانش لازم رو ندارید. بنده بدون کنایه و خیلی رک حرف میزنم که خیلی از دوستان شاید ناراحت بشن ولی بی منظور و مستقیم هست. و البته انتظار منفی رو هم دارم که برام زیاد مهم نیست.

     

    هر کسی که در بحث مهندسی فعالیت کنه میتونه این رو درک کنه مهندسی معکوس فقط به ساخت ختم نمیشه بلکه شما زیر ساختهای مورد نظر رو هم باید در نظر بگیرید. برای مثال:

     

    ساخت یک بلبرینگ با ساچمه های خیلی کوچک بسیار پیچیده تر و نیازمنده دقت بالاتر نسبت به ابعاد بزرگتر هست. به جرات میگم که دوچره های که وزنش 2 کیلو گرم هست مهندسی معکوس خیلی پیچیده تری تا ساخت یک تانک از صفر مثل ذولفقار داره!!! اگر سر رشته ای در مکانیک داشتید منظورم رو درست تر متوجه میشدید. میتوان قطعات بسیاری از تانک را به صورت دست ساز(به قول سردار گرامی بدون زیر ساخت) ولی بدنه یک دوچرخه 2 کیلویی رو با هر دستگاهی نمیشه ساخت و به مراتب دانش فنی بالاتری رو داره!

     

    برای ذکر این نکته لازمه بدونی که همین الان که تمامی مراکز صنعتی در کشور به حالت تعطیل و نیمه تعطیل در اومدن؛ مراکزی هستن که هنوز فعالیت دارن و فقط هم صادر میکنن. برای نمونه محصولات موتوژن؛ بهترین الکترو موتور در سطح بین المللی! که در داخل خیلی گیر نمیاد.

     

    اگر متوجه نیستید مشکل من نیست. اگر به جای خوندن چند مقاله و تفسیر و دونستن اینکه یه تانک چقدر سرعت میره، نرخ آتش یه تانک، زره یه تانک؛ ذره ای در مسائل فنی هم دخیل میکردید میتونستید جایگاهی رو در کارشناسان دارای فن داشته باشید و به جای نقد و بررسی، خود در مسائل فنی حتی سطحی نظر میدادید آنوقت میدید که حق با بنده هست یا نه.

     

    اینکه خلق و شما به اون جمله میخندید از سر تامل نکردن هست نه از سر خودآگاهی! بهتره کمی تحقیق کنید آنوقت پی میبرید که بنده چی گفتم.

     

    امروز ما به ساخت تانک از صفر نیازمندیم چرا که روزی اگر ما درگیر یه جنگ تمام عیار بشیم مجمور خواهیم بود برای پیشرانه دست گدایی جلو ببریم چرا که از قبل هزینه ای در این کار نکرده بودیم.

     

    در کل دیگه علاقه ای به ادامه بحث ندارم چون سه بار در استاتوس نظر دادم و هر سه بار هم پاکش کردی که کلاً نظرم راجع به جنابعالی از داشتن بحث منطقی و دوستانه عوض شد. مثل یه بچه لج باز در استاتوست رفتار کردی و بنده برات متاسفم.

    • Upvote 2

  17. این نظر کاملا بچه گانه و پوچه که کسی ادعا کنه تو یه کشوری کارشناسان و متخصصینی با توان بالا وجود داره ولی دارای مدیران نالایق و بی تجربه است و یا برعکس!  تو هیج جایی شما نمی تونی این حالت رو داشته باشی مگه اینکه بخوای دنبال بهانه بگردی!

    کلا تو سیستمی که مدیریت قوی داشته باشه شما میتونی  توش کارشناسان قوی پرورش بدی و از یه سیستمی که کارشناسان قوی داشته باشه مدیر بالیاقت میاد بیرون. کاملا واضح و ساده است.

    حرف شما درست هست ولی کلاً سیستم ما یه 180 درجه با کل جاهای دنیا متفاوته و خلاف حرف شما رو اینجا حتی کافیه به اطرافت نگاه کنی؛ میتونی ببینی.

     

    ما لایق ترینها رو زیر دست ناکارآمدترینها رو داریم!

     

    یه نکته ای که هست اینه که ما زیاد اهل صبر و کار کردن دراز مدت برای حصول نتیجه نیستیم. البته وقتی تحت فشار باشیم قضیه فرق میکنه؛ مثل موشکهای زمین به زمین که از آخر کار رسیدیم به موشکهایی مثل فاتح 110 و سجیل 2.

     

    سجیل 2 جزو بهترینهای جهان هست که هیچ کسی انتظار ساختش رو از ما نداشت ولی ساخته شد با همین زیر ساخت فعلی. موتور تانک بماند.

     

    یه نکته ای هم که هست اینه که بعضی از دوستان متاسفانه دانش فنی و تخصصی در زمینه های مکانیک و هیدرولیک رو محدود به خوندن چندتا مقاله و ترجمه و مقایسه اونها کردن. برادرای عزیز دانش فنی یه چیزه، دانش تحلیل و کارشناسی یه چیزه دیگه.

     

    هر کسی که کوچکترین اطلاعی از موتور و فرایند ساخت موتور رو در ساده ترین حالت داشته باشه قطعاً نمیگه که اندازه نصف یه اتاق برای موتور یه تانک!!!

     

    • Upvote 1

  18. شما هر جور که میخواید فکر کنید

     

    یک مثال میزنم و ختم کلام : ما میتوانیم پیشرانه دیزلی بسازیم مثلا با توان 1500 اسب بخار ولی به اندازه نصف یک اتاق! اون چیزی که ما مثلا برای تانک لازم داریم این نیست باید 1500 اسب رو در پیشرانه تخت ارائه بدیم که نمیتوانیم

     

    تقریبا تمامی محصولات دفاعی ما پیشرانه غیر بومی دارند و با وجود اینکه ما برای تهیه این پیشرانه ها هم به مشکلاتی برمیخوریم همچنان میرن دنبال این گزینه که دلیلش مشخصه

     

    برادر من فکر در اینباره که دلبخواهی نیست!

     

    دانش فنی ساخت پیشرانه در کشور وجود داره نه به اندازه حتی نصف یک اتاق!!

     

    یه کلیت برات میگم و تمام امیدورام بگیری که منظورم چیه.

     

    ما همین الان اگر موتور ساخت داخلی هم داشتیم، همین الان میگم! از نمونه خارجی اون استفاده میکردیم. و یه نکته دیگه: مهندسی معکوس یه موتور تانک؛ مشابه مهندسی معکوس یه دوچرخست. حالا شما اینارو کنار هم بذار تا بدونی مشکل کار کجاست! دیگه حرفی ندارم!

     

    اصولاً باند بازیهای بزرگ و باجهای بزرگ و قالب کردن های بزرگ مانع از توسعه و پژوهش داخل شده. امیدورام متوجه منظورم شده باشی چون بیشتر از این نمیخوام ادامه بدم.

    • Upvote 1

  19. این موردی که شما گفتی به جنبه مدیریتی یک پروژه بر میگرده که یک مدیر به چه صورت از عوامل خودش کار بکشه...مشکل همینجاست که مدیران کشور بی لیاقت هستند...این بی لیاقتی در همه زمینه ها به وضوح دیده میشه...منظور بنده از بکار گرفتن افراد کاردان بیشتر رو مدیریت هست

    اتفاقاً مدیر خدش جزئئ از پروژه هست و حرفه شما درست هست منتهی اینجا مدیران بیشتر دولتی تشریف دارند و مدیران خصوصی هم عمدتاً از مردان دولتی در خارج از کار هستند، که باز افراد کاردانی هستند ولی کاردانی در سود بیشتر و محصولی دهن پر کن رو بیشتر ترجیح میدن! بنده چند وقت پیش رفتم سازمان پژوهشهای صنعتی ایران که در بخش مکانیک(الان باید این بخش در اونجا مغز پژوهشی مکانیکی باشه) که متاسفانه باید گفت که یک نفر هم اونجا ندیدم که مشغول کاری باشه، اصلاً کسی نبود! سوت و کور. مطمئناً باید اونجا محلی باشه برای مشاوره در طرح های پژوهشی ولی............


    حاج آقا عرض کردم :

     

     

    عملا خیر

     

    و بعدش :

     

     

    توان فنی اش هم باشه باید در مسیر درستش به کار گرفته بشه ، کانالیزه باشه تا نتیجه بده

     

    در تولید محصول دفاعی یکی از ابعاد توان و دانش فنی است

     

    صرف نظر از اینکه ما در مواردی ضعف فنی هم داریم مثلا در بخش سیستم تولید و انتقال قدرت

     

    ---------

     

    ما روی کاغذ توان خیلی کارها رو داریم ولی باید در عمل سنجیده بشه نه روی کاغذ و حرف

     

    برادر متوجهم چی میگی منتهی توان فنی رو فک نکنم درست بگید!

    برای مثال سیستم تولید و انتقال قدرت اصلاً چیزی حساب نمیشه که درش ضعف فنی داشته باشیم!!!

     

    توان فنی و زیر ساخت داخلی هست و روش تاکید دارم و چیزی میدونم که تاکید میکنم.

     

    یه کلام میگم اگر مهندسی فنی تو این مملکت درکی از ساخت یه پلترفرم نداشته باشه باید در اون دانگاه رو گل گرفت که البته خیلی هستن که باید گل گرفت؛ ولی هنوز افرادی کارامد وجود دارند.
     


  20. تا امروز که عملا خیر!

     

    ما در طراحی پلتفرم به شدت مشکل داریم از بخش نظامی تا غیر نظامی اش ، صرف طراحی پلتفرم هم مهم نیست ، بلکه مهم این است که پلتفرمی که طراحی میکنید به روز باشد و پاسخگوی نیاز ها و الزامات در پیش رو

     

    اکثریت پلتفرم هایی که در محصولات به اصطلاح ساخت خودمان مورد استفاده بوده در حقیقت توسعه پلتفرم های قدیمی در دسترس هست تا ساخت یک پلتفرم جدید از پایه

     

    مثل خودروی ذوالجناح و ظفر که توسعه پلتفرم ماز 537 هستند یا نفربر چرخ‌دار طلائیه که در حقیقت توسعه نمونه 4×4 نفربر BTR است

     

    در موارد دیگر هم محصولات ما از اجزای دیگر پلتفرم ها استفاده کردن مثل جیپ های سفیر (این کار مزیت هایی دارد ولی معایبش هم کم نیست)

     

    اینجا فاصله میان بلقوه تا بلفعل است

     

    از بعد فنی فکر نکنم این حرف درست باشه!

     

    از نظر طراحی و توان ساخت اجرا، میتونیم ولی عملاً هزینه و پشتکاری برای اون به خرج نمیدیم. حالا چطور محصولی مثل اقارب با پلتفرم BTR ساخته میشه و توان این رو دارن اون کلاهک و بشکه رو بهش الحاق کنن ولی توان باز طراحی یه نمونه دیگه رو ندارن؟!!! این منطقی نیست! عملاً لازمه که تشریح کنم طراحی و ساخت یه نفربر برای مصرف داخلی نه تنها خیلی سخت نیست بلکه به صرفه هم هست نسبت به خرید نمونه خارجی.

     

    مسئله اینجا مشکل ما در فنی نیست! کهدر بحث نظامی و غیر نظامیش مشکل داشته باشیم. یه کلام میگم که اصولاً هزینه ساخت رو با چیزی مثل اقارب توجیه میکنن.

     

    دقیقا نمیخوام خیلی مستقیم اشاره کنم ولی ساخت محصولات در وزارت دفاع خودمون شبیه ساخت محصولات ایران خودرو و کپی کردن هست در پلتفرمهای خارجی. همه هم میدونن زیر ساخت ساخت و توسعه یه پلترفرم با فرم کاملاً داخلی وجود داره ولی چرا انجامش نمیدن؟! مشخصاً وقتی خریدار هست و میخره چه نیازی به نمونه جدید هست! وقتی وزارت دفاع این محصولات رو از شرکتها یا نهادهای دولتی(مثل اقارب) میخره تولید کننده یا تغییر دهنده گرامی چرا باید پلتفرم دیگه ای توسعه بده!

     

    در حالیکه هزینه توسعه یه پلتفرم داخلی تا مدتها نیازهای ما رو جواب میده. پلتفرم BTR و امثالهم هر جور که ما میبینیم یه شکل هستن و معلوم نیست که این نیازهای ما چی هست!!!

     


    برادر من انتظاری داریا !

     

    خودتون مستحضرید که ایده ای که بخواد از خودتون باشه مدت های نیازمند مطالعات هست و تا یه نمونه اولیه ساخته بشه حداقل 2-3 سال زمان نیازه در صورتی که تو کشور ما همه عشق محصول نهایی هستند ! فقط زود یه چیز بیاد بیرون ....

     

    ما ایرانی ها هم تنبل شدیم !

     

    تا این تنبلی رو هم به جز اون موارد نزاریم کنار وضع همینه....

     

    کشف معادلات یه نمونه پروازی جدید ! چقدر سخت خواهد بود !.... و پشتکار ما چقدره ....

    هر ایده ای همین روال رو داره در هر کجای جهان باشید و اینکه ما همیشه انتظار محصول نهایی رو داریم؛ بله متاسفانه این کاملاً درست هست و تنبل هم هستیم که بنده در پست قبلی بهش اشاره کردم.

    کشف معادلات پروازی برای یه دانشجوی مقطع ارشد یا دکتری اگر غیر قابل کشف باشد و نتونه یه نمونه عملی جدید بسازه، باید بره پیاز بفروشه که زمانش رو تو دانشگاه هدر داده.

    البت هستند کسانی که پشتکار دارند و بعد از یه مدت که میبینن دیگران براشون پشتکار ایشون مهم نیست کوچ میکنن! که باز این هم جای تاسف دارد.

     

    • Upvote 1

  21. مشکل ایران در همه زمینه ها بخاطر بی اعتنایی به دانش و افراد تحصیلکرده و کاردان هست..در همین ارتش هم افراد با سواد  وجود داره ولی متاسفانه همیشه زیر دست افراد بی سواد و نالایق خدمت میکنن...بنده این مورد رو بشخصه در دوران خدمتم در ارتش دیدم...

     

    متاسفانه به جد دارم میگم که مشکل ما افراد کاردان نیستند بلکه اینه که همین افراد کاردان که میتونن امثال اقارب رو با اون وضعیت بسازن همون دانش رو برای ساخت یه نمونه با وضعیت ظاهری حتی فنی بهتر رو دارن ولی؛ از کار میدزدن به روشهای قانونی و توجیهی!!! که بسی جای تاسف دارد. وگرنه ما نمیتونیم یه نفربر رو از صفر با ساخت شاسی و .... بسازیم؟ آیا زیر ساختش رو نداریم یا کمبود نیروی انسانی داریم؟ آیا سطح علمی ما پایین هست؟ جواب خیر.

     

    مشکل در اینه که ما افرادی نیستیم که دلسوزانه و برای کشور کار کنیم! این رو میگیم "ما هدفمون خدمت به کشور هست"؛ وقتی زیر بار کار هستیم بعد  از یه مدت ژنتیک وقت دزدی و کار ناقص انجام دادن و بی کیفیت، در ما گل میکنه! و مشکل کلی هم در آموزش سیستم هست.

     

    همین مولتی کوپتر یا 4 کوپتر؛ کسی نیست ازش نساخته باشه!!!! چرا که معمای تعادل و پرواز اون کشف شده! و اکثر دانشجویان محترم ما به دنبال طرح های معادله حل شده و مثل این هستند که بزنند کپی کنند. 3 سال پیش بود که واسه یه طرح رفتیم امیر کبیر که در همون دوران مسابقات روباتیک بود! متاسفانه چیزی که وجود نداشت طرح های جدید بود؛ متاسفانه هر گروه یه مولتی کوپتر رو ساخته بودن، خوب مسلماً اینا دانشجویان امیر کبیر بودن وای به حال بقیه!

     

    وقتی دانشجویی طرحی از خودش نداشته باشه میاد بیرون میره وزارت دفاع یا یه شرکت کذایی پایه ریزی میکنه با محصول نهایی اقارب! فقط و فقط هم هدف ساخت یه وسیله و توجیه برای گرفتن بودجه هست و بعد از گرفتن بودجه یا علی و خداحافظ!

     

    بماند که فلاق رو بنده طرحی کاربردی میدونم که باز اون هم کپی طرح هست و باز هم نذیر نیز همینطور.

     

    مشکل از سطح سواد یا زیر ساخت ما نیست مشکل از سطح دیدگاه ما نسبت به وفاداری به صنعت این کشور و آبروی این کشور و میزان وطن پرستی(وطن پرستی به حرف نیست و فدا کردن خود در یک جنگ نیست بلکه هر که به نوبه خود باید به آن عمل و ایمان داشته باشد حتی یک دکتر یا یک مهندس) ماست. به زبان و جو گیری همه وطن پرست هستیم ولی در عمل جز مشتی آدم رجز خوان و شعارگرا چیزی بیشتر نیستیم. وقتی حتی دلسوزانه حاضر نیستیم یه نمونه طرح خوب برای آبرو داری این مملکت بسازیم آیا چیزی جز خائن به این مملکت که دندان تیز کردن برای بودجه هنگفت، نیستیم!

     

    در زمینه همین مولتی کوپتر زمانی میشه گفت یه شاهکار یا یه طرح جدید ساختن که همین رو در ابعاد 10 برابر فعلی بسازن. در همین زمینه و همین راه آنوقت ما شاهد ساخت یه نمونه موتور واقعی از نوع بی سرنشین خواهیم بود که در آینده هم میتوان در انواع بالگردهای بدون سرنشین از اون استفاده کرد. این یعنی پیشرفت. کار برای یه طرح و در اون راه رسیدن به دستاوردهای بسیار دیگه.
     

    • Upvote 7

  22. صدای روسیه یه برنامه گزاشته که به کاربران اجازه میده از سرگی لاورف سوال بپرسیم بریم بپرسیم تا کی میخوان به خلف وعده و زیر پا گزاشتن تعهدات خودشون میخوان به منافع ملیشون برسن و از ایران به عنوان یه کارت تو سیاست خارجیشون استفاده کنن

    http://ir.sputniknews.com/russia/20150420/155251.html

    تا اون موقع که ما خودمون بخوایم بازی داده بشیم! جواب خیلی سادست روسها دارن مسیر درست رو میرن ما خودمون رو به اونها چسبوندیم و میخوایم دوست اونها باشیم.

    • Upvote 2

  23.  
     
     
    454371_532.jpg
    این صحبت ها کاملا نشان می دهد علی رغم ادعای پوتین مبنی بر اینکه این تصمیم پاداش ایران به دلیل نرمش در مذاکرات هسته ای است، اما روسیه در پشت پرده این تصمیم اهداف اقتصادی نیز داشته است.

    عصرایران ؛ جلیل بیات* - در زبان فارسی ضرب المثلی داریم بدین عنوان که: «هیچ گربه ای برای رضای خدا موش نمی گیرد.» مهم ترین مصداق این ضرب المثل را در عرصه سیاست خارجی می توان رفتار و سیاست های روسیه در قبال ایران دانست. کشوری که اگرچه به ظاهر عنوان می کند با سیاست های ایران نزدیکی دارد، اما در واقع صرفا به دنبال منافع خود می باشد

     

    .  

     
    جدیدترین اقدام روسیه در این باره موضوع تحویل سامانه موشکی اس 300 به ایران است که واکنش های مختلفی را به دنبال داشته است. به طور خلاصه باید گفت قرارداد فروش این سامانه در سال 2007 و به ارزش 800 میلیون دلار میان ایران و روسیه منعقد شده بود؛ اما روسیه علی رغم دریافت پیش پرداخت، در سال 2010 به بهانه اجرای قطعنامه 1929 شورای امنیت از ارسال آن به ایران خودداری کرد. با شکایت ایران به دیوان بین المللی داوری، روسیه در این موضوع محکوم به پرداخت 4 میلیارد دلار جریمه به ایران شد. اما در نهایت با تحولات صورت گرفته در سال های اخیر ولادمیر پوتین هفته پیش دستور لغو ممنوعیت فروش سامانه اس 300 به ایران را صادر کرد.  
     
    درباره این تصمیم تحلیل های مختلفی ارائه شده است؛ از تاثیرگذاری بر موضوع هسته ای تا مقابله جویی روسیه با آمریکا و ... . اما به نظر می رسد موضوعی که کمتر بدان توجه شد و اتفاقا از سوی کاخ سفید هم ابراز شده بود، اهداف اقتصادی روسیه از این اقدام است. موضوعی که شاید در نظر اول خیلی به چشم نیاید اما با کمی دقت و کنار هم قرار دادن صحبت برخی مقامات روسیه می توان بدان رسید. 

    ولادمیر پوتین در گفتگوی تلفنی سالانه با مردم روسیه گفته بود: روسیه به دلیل تعلیق قرارداد فروش اس 300 به ایران با ضرر مالی روبه رو می شد. احتمالا منظور وی جریمه 4 میلیارد دلاری است که روسیه محکوم به پرداخت آن به ایران شده است.  
     
    سفیر روسیه در انگلیس هم در نوشتاری تاکید کرده: واضح است که نمی‌توان جنبه مالی این مساله را نادیده گرفت. در شرایط سیاسی و اقتصادی کنونی به ویژه به دلیل تحریم‌های اقتصادی که از سوی برخی کشورها علیه روسیه اعمال شده نمی‌توانیم به خودمان اجازه دهیم که از منافع کاملا قانونی این قرارداد با ایران چشم پوشی کنیم یا مسئول خساراتی باشیم که به دلیل همکاری نکردن با ایران در قرار داد اصلی به وجود آمده است. این یک کار ساده، خالصانه و روشن‌بینانه است که به نفع‌مان خواهد بود.  
     
    این صحبت ها کاملا نشان می دهد علی رغم ادعای پوتین مبنی بر اینکه این تصمیم پاداش ایران به دلیل نرمش در مذاکرات هسته ای است، اما روسیه در پشت پرده این تصمیم اهداف اقتصادی نیز داشته است.  
     
    اما پیرامون این تصمیم در صحبت مقامات روسیه نکته مهمی وجود دارد که به نظر می رسد بدان توجه نشده است. سخنگوی وزارت امور خارجه روسیه گفته که با توجه به برداشته شدن منع فروش اس-300 به ایران، این کشور باید "قرارداد جدیدی" برای تحویل این سامانه با مسکو امضاء کند. اینکه منظور روسیه از "قرارداد جدید" چیست و چه شرایطی دارد خیلی مشخص نیست؛ اما می توان حدس زد که آنها خواهان افزایش قیمت محصول خود نسبت به سال 2007 هستند.  
     
    لذا به نظر می رسد اگر روسیه در گذشته از لغو فروش سامانه اس 300 منافع خود را حاصل کرده، اکنون با لغو ممنوعیت فروش آن به دنبال منافع خود است. البته قابل ذکر است سردار دهقان وزیر دفاع ایران قبل از عزیمت به مسکو گفته بود: سیاست نظام در اختیار گرفتن این سامانه بر اساس قرارداد منعقده و با همان شرایط ]گذشته[ است.  
     
    اینکه ایران حاضر می شود با عقد قرارداد جدید (و احتمالا با قیمت افزون تر) اس 300 کذایی را تحویل بگیرد یا خیر، تنها گذشت زمان مشخص خواهد کرد، اما اینکه روس ها ممکن است دوباره به بهانه ای دیگر زیر قرارداد بزنند احتمالش وجود دارد
     
    منبع عصر ایران.

  24. اگه اشتباه نکنم قبلا مطلبی خونده بودم مبنی بر اینکه F23 از نظر پنهانکاری هم برتر از F22 بوده ! همچین چیزی صحت داره ؟ از نظر سرعت هم فکر کنم خونده بودم سریعتر از f22 بوده ...

    برعکس گفتی شما!22 سطح پنهانکاریش از 23 بیشتر بوده وگرنه قدرت مانور و سرعت و فکر کنم شعاع عملیاتی 23 بیشتر از 22 هست. مشخصاً این نشون میده آمریکایی ها برتری هوایی رو در آینده و سالهای پیش رو در سطح پنهانکاری میدونن.

     

    • Upvote 4