جستجو در انجمن

مشاهده نتایج برای برچسب های 'تاپیک جامع سرلشکر خلبان گرهارد باکهورن'.



تنظیمات بیشتر جستجو

  • جستجو بوسیله برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


انجمن ها

  • بخش داخلی
    • اخبار و قوانین
    • ماهنامه میلیتاری
    • گالري عكس و فيلم
    • کتابخانه میلیتاری
    • مقالات برتر
  • War and History - بخش جنگ و تاریخ
    • مباحث جامع نظامی
    • پیمان ها - قراردادها و معاملات تسلیحاتی
    • دکترین و استراتژی
    • عملیات های نظامی
    • جنگ تحمیلی
    • تحولات روز امنیتی نظامی بین الملل
    • General Military Discussions
  • Air force Forum - بخش نیروی هوایی
    • هواپیماهای نظامی
    • بالگردهای نظامی
    • تسلیحات هوایی
    • متفرقه در مورد نیروی هوایی
    • سایر بخشهای نیروی هوایی
    • Airforce - English
  • Army Forum - بخش نیروی زمینی
    • ادوات و تسلیحات زمینی
    • خودروهای نظامی و زره پوش ها
    • مباحث جامع زرهی
    • توپخانه زمینی
    • موشک های زمین پایه
    • الکترونیک زمینی
    • تجهیزات و تسلیحات انفرادی
    • متفرقه نیروی زمینی
    • سایر بخشهای زمینی
    • Ground forces - English
  • Navy Forum - بخش نیروی دریایی
    • شناورهای سطحی
    • شناور های زیرسطحی
    • هوا دریا
    • تسلیحات دریایی
    • سایر بخش های نیروی دریایی
    • علوم و فنون دریایی
    • راهبردها و راهکنش های دریایی
    • تاریخ نیروی دریایی
    • اخبار نیروی دریایی
    • Navy - English
  • News Section - بخش خبر
    • اخبار روز ایران و جهان
    • اخبار صفحه اول
    • رایانه و شبکه
    • English News
  • Non-Military Forums - سایر بخشها
    • دیگر موضوعات و مطالب

پیدا کردن نتایج در ...

یافتن نتایج که ...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین بروز رسانی

  • شروع

    پایان


Filter by number of...

تاریخ عضویت

  • شروع

    پایان


گروه


Website URL


Yahoo


Skype


Location


Interests

پیدا کردن 1 result

  1. این یک بیوگرافی از شخصی است که تو این مدت اویتور بنده بوده و هست... گرهارد باکهورن: او در 19 مارس 1919 در کونیسبرگ به دنیا آمد. علاوه بر اینکه به دو زبان تسلط داشت بسیار سخت کوش هم بود و همین باعث موفقیتش در دوره های آموزشی رزم هوایی شد. یک سال پیش از شروع جنگ دوم به لوفت وافه (نیروی هوایی آلمان نازی) پیوست. در ابتدای جنگ به واحد شکاری منتقل شد. و تا پایان جنگ به رکورد اعجاب انگیز 301 پیروزی در رزم های هوایی دست یافت. شروع او بسیار نا امید کننده بود. او جنگنده های مسراشمیت 109 را برای پرواز ترجیح می داد و به گفته خودش با این جنگنده هرکاری می توانست بکند. اولین نبردهای او در جبهه غرب و مقابل هواپیماهای انگلیسی بود. اما موفقیت چندانی کسب نکرد. اولین پیروزی او در 120 مین ماموریت او بود. در سال 1940 به هنگ 52 در جبهه شرق منتقل شد و تا پایان جنگ در آن هنگ بود. دراین واحد یک خلبان فوق العاده دیگر نیز بود: هانس یواخیم مارسیل. سرانجام اولین پیروزی او در سال 1941 به دست آمد و توانست یک جنگنده روسی را در جبهه شرق منهدم کند. و این مقدمه ای بود برای فتوحات دیگر. در سال 1942 موفق به دریافت مدال صلیب شوالیه شد. که این امر به دلیل کسب 59 پیروزی در درگیری های هوایی بود. در سال 1943 این رقم به 120 پیروزی رسید و در سال 1944 هم به 250 پیروزی افزایش پیدا کرد. او در یک روز رویایی موفق شد به تنهایی 7 فروند جنگنده شوروی را در آسمان منهدم کند. در طی انجام ماموریت هایش 9 بار هدف قرار گرفت و دو بار هم زخمی شد. در ماه می 1944 در پی مراجعت به پایگاه یک شکاری روس قرار گرفت و مجبور به ترک هواپیمایش شد. خودش در این باره می گوید: قبلا در مورد وجود شکاری های شوروی به ما اخطار داده شد اما من در آن روز بسیار خسته بودم و پشت سرم را ندیدم. و این باعث شد که برای جنگنده روس یک پیروزی شدم. بهای این اشتباه هم 4 ماه اقامت در بیمارستان بود. او در لوفت وافه بسیار محبوب و مورد احترام بود. و فرماندهانش او را بهترین یا یکی از بهترین های آلمان می دانستند. اریخ هارتمان یکی دیگر از اعجوبه های آلمان در مورد او می گوید: گرهارد واقعا از موفقیت دیگران لذت می برد که این خاصیت را مردان کمی دارند. وقتی از لحاظ تعداد پیروزی بر او پیشی گرفتم با تمام عشقش به من تبریک گفت. او یک مرد بود و فرماندهی که می توانست همه مردانش را با خود به جهنم ببرد. افتخار هرکسی بود که برای چنین فرماندهی خود را به کشتن بدهد. دانشتن این گونه فرماندهان آرزوی هر خلبانیست. او یک دوست یک رفیق و یک پدر مهربان بود و بهترین کسی که ملاقات کردم. او از آن دسته کسانیست که زیر دستانش پس از گذشت 30 یا 40 سال از او به نیکی یاد می کنند. به راستی که یک مرد فراموش نشدنی بود. پس از بهبود از آسیب دیدگی در سال 1944 او دوباره به عنوان فرمانده به جبهه غرب منتقل شد. سرانجام او وارد اسکادران 44 شد که مجموعه ای از نخبگان آلمانی را در خود جا داده بود. در دومین ماموریتش در این اسکادران، پس از یک درگیری مرگبار و نابرابر با یک فروند موستانگ آمریکایی مورد اصابت قرار گرفت ولی مهارت بالای او باعث شد از مرگ حتمی نجات پیدا کند. در لحظه فرود به شدت با زمین برخورد کرد و ضربه سختی به گردنش وارد شد. این مسئله باعث شد او تا پایان جنگ در بیمارستان بستری شود. پس از جنگ او از معدود خلبانان جبهه شرق بود که به اسارت روس ها در نیامد. این امر به دلیل دستیابی آمریکایی ها به او بود. چندین ماه در اسارت نیروهای انگلیسی و امریکایی بود و سرانجام هم آزاد شد. در سال 1956 هم به نیروی هوایی جدید آلمان پیوست و در سال 1976 هم بازنشسته شد. در سال 1983 هم این خلبان شجاع و با اخلاق آلمانی به دلیل یک تصادف در اتوبان کلن به شدت مصدوم و سپس جان سپرد. خاطره ای از یک نبرد: امروز 5 اکتبر 1943 بود و روزی خسته کننده، صبح امروز ماموریت خود را برای اسکورت چند هواپیما آغاز کردم. در حین پرواز حدس زدم که امروز روز آرامی خواهد بود. اما پس از نیم ساعت فهمیدم اشتباه کرده ام. صدای مسلسل یکی از جنگنده های خودی مرا متوجه حمله روس ها کرد. یکی از هواپیماهای دشمن را دیدم و به سمتش حمله کردم. در لحظه ای که قصد شلیک داشتم یکی از هواپیماهای خودی از مقابلم رد شد... لعنتی ... شانس آورد. اما من شانس نیاوردم رگبار سنگین شکاری روس قسمت بالای کابین مرا در هم شکست. بلافاصله با تمام قدرت هواپیما را به پهلوی راست انداخته و حلقه ای افقی ایجاد کردم. خلبان روس دیر فهمید که در تیررس من قرار گرفته است. پس از پایان شلیک مسلسل هایم، جنگنده روسی در آسمان منفجر شده بود... در نهایت او 301 هواپیمای دشمن را در آسمان منهدم کرد و از لحاظ تعداد پیروزی دومین خلبان جهان است ( پس از اریخ هارتمان با 352 پیروزی). اما چیزی که او را به راستی از سایرین متمایز می کرد اخلاق انسانی او بود... http://www.acesofww2.com/germany/aces/Hartmann/Barkhorn_hartmanns_wedding.jpg