marshal1987

عملیات قورچی باشی در منطقه قلخانی

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

[color=violet]برگرفته از کتاب شمشیر پیروزی[/color]


[b]موقعیت جغرافیایی و وضعیت اجتماعی مردم قلخانی[/b]


درشمال شهر كرند منطقه ای به نام «قلخانی» با مركزیت «گهواره» واقع شده است كه از جنوب به جاده اسلام آباد- سرپل ذهاب، از شرق به منطقه گوران، از شمال به منطقه ثلاث باباجانی و از غرب به رشته ارتفاعات بلند و نوار مرزی ایران و عراق محدود می شود. منطقه قلخانی دارای رشته كوههای بلند و نواحی جنگلی فراوان می باشد. مردم این منطقه به سبك و روش سنتی زندگی نموده و بیشتر به امور كشاورزی، دامداری و باغبانی اشتغال دارند.
قلخانی ها مردمی شجاع، سلحشور و دلاورند كه از دیرباز به علت عدم توجه و رسیدگی مسؤولان به وضعیت آنان، همواره با فقر فرهنگی و ضعف شدید اقتصادی دست به گریبان بوده اند.
مردان قلخانی به علت برخورداری از روحیه جنگجویی و همچنین به سبب ضعف بنیه ی مالی و اقتصادی، قبل از پیروزی انقلاب اسلامی تحت عنوان «چریك»، «دلاور» یا «جوانمرد» به استخدام موقت ژاندارمری درآمده و درپاسگاههای مرزی انجام وظیفه می كردند. این افراد در هنگام بحرانی شدن اوضاع میان ایران و عراق و شروع اغتشاشات و درگیریهای مرزی، شجاعانه با عراقی ها می جنگیدند و به علت ورزیدگی و مهارت در رزم چریكی، باعث بروز رعب و وحشت فراوان در بین نیروهای مرزی عراق می شدند. نقش این جوانمردان در نگهداری مرزها چنان مؤثر بود كه ژاندارمری بعضی از پاسگاههای مرزی را (مانند پاسگاه های مرزی امینه و فرجه در منطقه خان لیلی) به نام تعدادی ازاین دلاوران نامگذاری كرده بود.

[b]اوضاع منطقه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی[/b]


پس از پیروزی انقلاب اسلامی تعداد كمی از مردم این منطقه در اثر ضعف شدید اقتصادی و فرهنگی (قبلاً نیز بدان اشاره شد) تحت تأثیر تبلیغات عوام فریبانه گروههای مخالف انقلاب قرار گرفته و به نام ناامن كردن منطقه و قطع راههای ارتباطی مبادرت نمودند. این اقدامات باعث بروز ناامنی شدید در جاده اصلی اسلام آباد- سرپل ذهاب گردید و در نتیجه، درگیریهایی مداوم و شدید بین اشرار با نیروهای انتظامی و عناصر سپاه پاسداران به وقوع پیوست، بنابراین یگانهای تابعه تیپ 1 لشگر 81 زرهی به منظور ایجاد آرامش و خاتمه بخشیدن به وضعیت موجود، وارد منطقه قلخانی شدند.

[b]هماهنگی با سپاه پاسداران جهت شناسایی منطقه[/b]


به منظور پایان بخشیدن به ناامنی های موجود در منطقه، براساس هماهنگی مورّخ 1359/4/9 بین فرمانده وقت تیپ 1 لشگر 81 زرهی «سرهنگ 2 پیاده اسماعیل سهرابی» و فرمانده وقت سپاه پاسداران شهرستان اسلام آباد غرب «شهید بیات»، مقرر شد كه فرمانده تیپ 1 زرهی پس از آماده نمودن یك نیروی تأمینی از یگانهای تابعه تیپ، در معیّت فرمانده سپاه پاسداران اسلام آباد غرب به منطقه بیونیج عزیمت نمایند و ضمن شناسایی كامل منطقه، از پادگان متروكه موجود در منطقه مذكور كه متعلق به نیروی هوایی ارتش است بازدید به عمل آورند. فرمانده تیپ قصد داشت با استقرار یك نیروی مناسب از یگانهای تیپ 1 زرهی در پادگان نیروی هوایی، هرگونه تحرك اشرار را با واكنش مناسب و عكس العمل به موقع پاسخ دهد.
گرچه هماهنگی های لازم و تصمیمات مقتضی در این خصوص، بین دو فرمانده انجام گرفته بود، امّا در ساعت 2300 همان روز(9- تیرماه- 1359) فرمانده سپاه پاسداران، شهید بیات طی یك مكالمه تلفنی به فرمانده تیپ خبر داد كه چون دربامداد روز بعد عازم مأموریتی در منطقه سرپل ذهاب می باشد از همراهی ایشان جهت انجام شناسایی منطقه بیونیج معذوراست.
فرمانده تیپ پس از گفتگو و انجام توصیه های لازم، به ایشان متذكر می شود كه بهتر است نیروهای سپاه نسبت به هم كد كردن بی سیمهای خود با بی سیمهای تیپ 1 زرهی و همچنین معرفی یك نفر رابط و راهنمای سپاهی آشنا با منطقه به تیپ اقدام نمایند، تا در صورت درگیری نیروهای سپاه با اشرار و شورشیان، عناصر درگیر بتوانند با ارسال پیام بی سیمی و كمك رابط تعیین شده سپاهی، از پشتیبانی و حمایت به موقع ارتش بهره مند گردند.
مع الوصف، علی رغم تذكرات فرمانده تیپ به فرمانده سپاه پاسداران اسلام آباد غرب، ایشان با نادیده گرفتن هماهنگی های به عمل آمده قبلی و كتمان محل مأموریت خود، ترجیح دادند بی سیم و بی سیم چی را از گروهان ژاندارمری اسلام آباد غرب به همراه برده و از تعیین و معرف راهنما به تیپ نیزخودداری نمایند. " 1 ".


عزیمت عناصر تأمینی تپ 1 لشگر 81 زرهی به منطقه بیوینج


در ساعت 1300 مورخه 1359/4/10 فرمانده تیپ 1 زرهی با همراهی (فرمانده گردان 123 مكانیزه، معاون گردان 195 مكانیزه، رئیس ركن چهارم تیپ و یك نفر بی سیم چی و همچنین یك گروه تأمینی به سرپرستی یك استوارآشنا به منطقه) با یك دستگاه خودرو جیپ فرماندهی و یك دستگاه نفربر چرخدار روسی مجهز به تیربار14/5 میلیمتری، عازم منطقه شدند و حدود ساعت 1400 همان روز به پایگاه نیم ساخته و متروكه نیروی هوایی در منطقه بیونیج رسیدند. در حین بازدید از ساختمانها و اماكن پایگاه مذكوركه قرار بود جهت برقراری امنیت در منطقه، به عنوان محل استقرار نیروهای تیپ 1 زرهی مورد استفاده قرار گیرد، ناگهان صدای شلیك خمپاره اندازها به گوش رسید.
علت تیراندازی از سرپرست نگهبانان پایگاه سؤال شد، ایشان كه فردی بومی بود، اظهار داشت كه این تیراندازی ها از اوایل صبح شروع شده و احتمالاً ناشی از بروز درگیری بین نیروهای سپاه پاسداران و ژاندارمری با اهالی روستای قورچی باشی است.
وی در ادامه سخنانش گفت: از صبح زود كه حدود 30 تا 40 دستگاه خودرو حامل نیروهای سپاه پاسداران و ژاندارمری اسلام آباد غرب و كرند به منظور تعقیب اشرار به سوی روستای مذكور رفته اند، تیراندازی و درگیری همچنان ادامه دارد.
این درگیری كه دراثرعدم توجه به هماهنگی های به عمل آمده با تیپ 1 زرهی رخ داد منجر به شهید و مجروح گردیدن جمعی از نیروهای سپاه پاسداران (از جمله برادر بیات) شد. [size=18][/size]


[b]محاصره فرمانده تیپ و همراهان توسط اشرار منطقه قلخانی[/b]
پس ازانجام تحقیقات و كسب اطلاعات مورد نظر از وضعیت مسیر و راهها فرمانده تیپ و همراهان جهت اخذ تماس با نیروهای درگیر خودی و در صورت لزوم مبادرت به پشتیبانی از آنان و احضار و وارد عمل نمودن یگان نظامی آماده ای كه در پادگان اسلام آباد غرب به عنوان نیروی كمكی " 1 ". تعیین و در حالت آماده باش به سر می برد، عازم منطقه درگیری شوند. این گروه فرماندهی (یك جیپ و یك دستگاه نفربر چرخدار) از مسیر صعب العبور و منحصر به فرد منطقه گذر كرده و در روستاهای «ده كهنه و تنوره» را پشت سرگذاشتند، امّا با رسیدن به یك جوی آب كه جاده را قطع كرده و از سمت راست به سمت چپ آن تغییر مسیر می داد، متوقف گردیدند. آنان در حین توقف متوجه حالت فرار سه نفر زن شدند كه سعی داشتند خود را در میان درختان انبوه جنگلی مخفی نمایند. در همین لحظه اشرار از چهار طرف مبادرت به تیراندازی به سوی خودرو جیپ بی سیم كه فرمانده تیپ و رئیس ركن 4 تیپ و بی سیم چی سرنشینان آن بودند، كردند. اولین گلوله شلیك شده توسط اشرار به زیر همان صندلی كه فرمانده تیپ روی آن نشسته بود و باك سوخت خودرو نیز در پایین آن قرار داشت، اصابت نمود و موجب سوراخ شدن باك خودرو گردید. در اثر تیراندازی اشرار، سرنشینان جیپ (سرهنگ 2 اسماعیل سهرابی، سروان یوسف اسماعیلی كه رانندگی خودرو را به عهده داشت و همچنین استوار غلامی بی سیم چی) سریعاً از خودرور پیاده شدند و در كنار جاده و گودالهای موجود در منطقه موضع گرفته و با سلاح های انفرادی همراه به دفاع از خود پرداختند. با آتش سلاح های ضد تانك اشرار، نفربر چرخدار روسی كه در فاصله حدود 300 متری، به دنبال خودرو جیپ فرماندهی در حال حركت بود، متوقف گردید و با تیربار(14/5 میلیمتری) خود به آتش آنان پاسخ داد. سرنشینان جیپ فرماندهی سرانجام پس از سه ساعت محاصره و تیراندازی كه منجر به زخمی شدن رئیس ركن چهارم تیپ (سروان یوسف اسماعیلی) از ناحیه سر شد، توانستند با جنگ و گریز و پناه گرفتن در شیارها و مزارع گندم موجود در منطقه، موفق به رهایی از حلقه محاصره شوند. نكته قابل ذكر در این قسمت، پیشروی نفربر چرخدار روسی است كه پس از حدود سه ساعت درگیری فرمانده تیپ و همراهان با اشرار، به سمت جلو انجام گرفت. نفربر مذكوربا استفاده از تیربار خود و اجرای آتش بر روی شورشیان موفق به سوار كردن سروان یوسف اسماعیلی گردید. فرمانده تیپ نیز پس از مشاهده حركت نفربر به سمت جلو با اخذ تصمیم به موقع و به كارگیری ترفندهای جنگ چریكی در زیر آتش انبوه اشرار، خود را به نفربر رسانید و بدین ترتیب از حلقه محاصره نجات یافت.
نكته حائز اهمیت اینكه، علی رغم گرفتاری فرمانده تیپ و همراهانش در حلقه محاصره اشرار و سوراخ شدن باك جیپ فرماندهی، آنان توانستند خودرو مذكور را در پناه حركت نفربر چرخدار روسی از منطقه بیرون برده تا مبادا این خودرو به غنیمت اشرار درآید و باعث به راه افتادن جنگ روانی و تبلیغات منفی علیه نیروهای ارتش گردد.
به هرحال پس از رهایی فرمانده تیپ و همراهان ازحلقه محاصره اشرار و علی رغم خستگی مفرط جسمی ناشی از جنگ و گریزهای چند ساعته احساس دین و ظیفه وجدانی باعث گردید بدون آنكه دستوری از رده بالاتر صادر شود، سرهنگ 2 اسماعیل سهرابی سریعاً به پادگان اسلام آباد مراجعه نموده " 1 ". و یگان آماده را جهت كمك به نیروهای سپاهی و ژاندارم كه در محاصره شورشیان افتاده بودند، تحت فرماندهی مستقیم خود به سوی منطقه درگیری حركت دهد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[b]حركت یكان آماده تیپ 1 لشگر 81 زرهی به منطقه درگیری و نجات محاصره شدگان[/b]


فرمانده تیپ به محض ورود به شهراسلام آباد غرب و رساندن سروان یوسف اسماعیلی به بهداری آن شهر، " 1 ". وارد پادگان شده و با وجود نزدیك شدن به زمان تاریكی هوا، یگان آماده داخل پادگان را جهت كمك به محاصره شدگان تحت فرماندهی مستقیم خود به سوی روستای قورچی باشی منطقه قلخانی حركت می دهد.
با ورود یگان آماده تیپ 1 زرهی به داخل منطقه، اشرار مسلح با هراس و وحشت و با استفاده از تاریكی هوا متواری می شوند. نیروهای تیپ 1 زرهی ضمن جمع آوری نیروهای سپاه و ژاندارمری متفرق در سطح منطقه و تخلیه و جمع آوری شهدا و مجروحین به تعقیب اشرار پرداخته و ضمن وارد آوردن تلفات به آنان تعدادی را نیز در روزهای بعد دستگیر می نمایند.
پس از این درگیری و استقرار یك واحد از گردان123 مكانیزه تیپ 1 زرهی در «پادگان نیروی هوایی بیونیج» و گشتهای پی در پی و مستمر این یگان نظامی آرامش و امنیت در منطقه قلخانی حكمفرما گردید. " 2 ". فرمانده تیپ 1 زرهی كه
مدت یك هفته در منطقه مذكور حضور مستمر داشت و با هدایت و رهبری تیم رزمی در اجرای مأموریت های محوله، نقش به سزایی را در بازگشت آرامش به منطقه قلخانی ایفا نمود. این واحد نظامی كه تا اواخر مهرماه 1359 در منطقه قلخانی مستقر بود پس از شروع جنگ تحمیلی ازآن منطقه رها و به یگان اصلی عملیاتی به دفاع از میهن اسلامی پرداخت. (به بخش ضمایم صفحه 25 نقشه شماره 7 مراجعه شود)
لازم به ذكراست كه چند روز پس از انجام این عملیات یك هیأت به سرپرستی آقای مصطفی میرسلیم جهت بررسی وضعیت، وارد شهر اسلام آباد غرب شد. نماینده هیأت مذكور پس از استماع توضیحات فرمانده تیپ در خصوص چگونگی رویدادها، به منطقه قورچی باشی عزیمت و از نزدیك محل درگیری را مشاهده و بررسی نمود. پس از تكمیل شدن اطلاعات، هیأت بازرسی با مورد رضایت قرار دادن تلاشهای دلسوزانه نیروهای تیپ 1 لشگر 81 زرهی، جهت ارایه گزارش وضعیت از حادثه مذكور به تهران مراجعت نمود. " 1 ".

[b]نتیجه گیری[/b]


نكات زیر دراین عملیات قابل بررسی و تجزیه و تحلیل می باشد:
1- نادیده گرفتن اصل تأمین توسط نیروهای سپاه پاسداران و ژاندارمری و عدم اعزام عناصر تأمینی جهت حفاظت از عمده قوا، گرفتارشدن این نیروها در حلقه محاصره اشرار گردید.

2-عدم توجه فرمانده وقت سپاه پاسداران (شهید بیات) شهراسلام آباد غرب، به هماهنگی های مورد توافق ارتش و سپاه باعث بروز این درگیری و به شهادت رسیدن جمعی از نیروهای خودی (از جمله خود ایشان) گردید.
3- اقدام به موقع، سرعت عمل و روحیه خستگی ناپذیر فرمانده و پرسنل تیپ 1 لشگر 81 زرهی كرمانشاه عامل بسیار مؤثری در نجات یافتن محاصره شدگان و بازگردانیدن امنیت به منطقه قلخانی بود.
4- استقرار یك یگان رزمی از گردان 123 پیاده مكانیزه تیپ 1 لشگر 81 زرهی در پادگان بیونیج و گشت زنی مستمر و مداوم این واحد نظامی درساعات شبانه روز، سبب سلب ابتكار عمل از اشرار گردید و امنیت را در منطقه قلخانی حكم فرما نمود.
5- اعمال مدیریت صحیح نظامی، روانی و فرهنگی دراین منطقه، وضعیت را آنچنان متحول نمود كه مردم قلخانی خود به عاملان برقراری امنیت مبدل شده و ضمن شركت مداوم در جنگ علیه متجاوزان عراقی، به عنوان مرزبانانی امین به حفظ حدود و سرحدات كشور در طول سالیان دفاع مقدس پرداختند.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.