SHAHRZAD

اصول و مباني پدافند غيرعامل

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

[b][align=center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/90%7E1.jpg[/img][/align]


در يك تقسيم‌بندي كلي تهديدات به دو دسته 1) طبيعي 2) غيرطبيعي تقسيم مي‌شود.
تهديدات طبيعي شامل سيل، زلزله، آتشفشان، رانش زمين، طوفان‌هاي سهمگين و امثالهم است و تهديدات غيرطبيعي عمدتا منشأ انساني دارند.
تهديدات غيرطبيعي را نيز به دو دسته تقسيم مي‌كنند: تهديدات عمدي و تهديدات غيرعمدي.
ممكن است در كارخانه‌اي انفجاري به صورت حادثه اتفاق بيافتد كه منشأ انساني دارد، يا خطا و اشكالي در فرايند و طراحي پيش آمده يا اشكال در بهره‌برداري روي داده كه تعمدي در پيش نبوده است. اگرچه خسارتي وارد مي‌شود اما كسي كه اين خسارت را موجب شده دشمن نيست و قصد دشمني نداشته است.
ولي مبناي تهديدات غيرطبيعي عمدي بر دشمني است. شايد بتوان جنگ را مصداق اين موضوع مطرح كرد. به هر حال عامل بقا در جوامع بشري، دفاع در مقابل مجموع تهديدات و مخاطرات است.
انسان براي اينكه به حيات خود ادامه دهد و در اين حيات آرامش و اطمينان داشته باشد بايد بتواند خود را در مقابل مجموعه تهديدات حفظ كند.
بشر امروزه در مقابل تهديداتي مثل سيل و زلزله به دست‌آوردهاي بسيار چشمگيري دست يافته است و توانسته تا حد زيادي آرامش و اطمينان را در مقابل اين حوادث به ارمغان بياورد.
بقا در مقابل تهديد به عنوان يك بينش مطرح است و سابقه ديرينه و تاريخي دارد. با نگاهي گذرا به تاريخ مي‌بينيم كشورها يا حكومت‌ها و جوامعي بوده‌اند كه در مقاطعي از زمان از بين رفته، نابود شده و يا تغيير شكل پيدا كردند. امروز اثري از روم باستان در جهان وجود ندارد در حاليكه يكي از بزرگترين تمدن‌هاي زمان خود بوده است.
اما كشور عزيز ما با يك سابقه ديرينه در رويارويي انواع تهديدات توانسته به حيات خود ادامه دهد و انشاءالله دوام و بقا هم خواهد داشت.
موضوع جنگ، موضوعي است كه انسان‌ها از آن نفرت دارند. جنگ پديده‌اي با خشونت، كشتار و خرابي است و با پيامدهاي طولاني مدت، جوامع بشري را مورد آسيب قرار داده است. ولي پديده‌اي اجتناب‌ناپذير است. به هر حال كساني كه افزون‌طلب هستند براي رسيدن به مطامع خود از هيچ كاري رويگردان نيستند و جنگ را بر جوامع صلح‌جو تحميل مي‌كنند.
نگاهي بر تاريخ دنيا نشان مي‌دهد كه به هر حال اين پديده خانمان سوز با تاريخ شكل‌گيري تمدن بشر همراه بوده است و دو واقعه بزرگ به نام جنگ جهاني اول و دوم كشتار بسيار وسيعي در دنيا ايجاد كرده است.
در صد سال گذشته هم شاهديم كه تغييراتي در فن‌آوري و استراتژي كشورهاي بزرگ اتفاق افتاده كه منجر به وقوع جنگ‌هاي متعددي در دنيا شده و آثار نگران‌كننده‌اي بر جوامع بشري تحميل كرده است.
در كنار اين واقعيت تاريخي واقعيت‌هاي ديگري نيز وجود دارد. ما به هر حال وارث يك تمدن چند هزار ساله هستيم. كشوري تاريخي به نام ايران اسلامي. كشور ما از نظر ژئوپولتيك و حساسيت‌هاي تاريخي ـ جغرافيايي كشوري متفاوت با اكثر كشورهاي دنياست. يك منطقه بسيار حساس در سطح جهاني. در كنار اين موقعيت ژئوپولتيك، كشور ما، كشوري بسيار ثروتمند است. ثروت‌هاي طبيعي ايران به خصوص منابع سوخت‌هاي هيدروكربونيك و منابع انرژي باعث شده كشورهاي بزرگ دائما با طمع‌ورزي به ايران نگاه كنند و هيچگاه پنهان نمي‌كنند كه همواره تمايل داشتند ايران را جزء كشورهاي تحت سلطه و سيطره خود قرار دهند.
در نظام نو استعماري صورت‌هاي جديدي را شاهد هستيم. اگرچه شيوه‌هاي استعماري را كشورهايي مثل پرتغال و انگليس در دنيا ايجاد مي‌كردند اما مستعمره‌هاي رسمي دانسته منسوخ شده است وليكن مستعمره‌ها به نحو ديگري وجود دارند. اردوگاهي كه به عنوان اردوگاه شرق و غرب وجود داشت و بعد از فروپاشي شوروي به عنوان اردوگاه تك قطبي مطرح شد دنيا را تقسيم مي‌كنند به كشورهايي كه حاكم‌اند و كشورهايي كه محكومند.
تفاوت سوم كشور ما در اينجا ظاهر مي‌شود. ما كشوري هستيم كه حاضر نيست استيلا و برتري كشور ديگري را بر خود بپذيريم. نه مي‌خواهيم كسي مستعمره ما باشد و نه حاضريم مستعمره كسي باشيم. نه حاضريم كسي را به زور تحت كنترل خودمان بگيريم و نه حاضريم تحت كنترل كشوري باشيم.
خصيصه بسيار متفاوتي در كشور ما وجود دارد و آن، خصيصه استكبار ستيزي است، اگر ما اين سه ويژگي منحصر به فرد يعني موقعيت ژئوپولتيك، ثروت طبيعي، استكبار ستيزي را در كنار هم قرار دهيم جمهوري اسلامي، مصداق اين سه خصلت است؛ مي‌بينيم ما با تهديدي بسيار جدي در جهان امروز مواجه هستيم.
تهديدي كه پس از پيروزي و استقرار جمهوري اسلامي به صورت‌هاي مختلف خودنمايي كرده است، از جمله تحريك كشورهاي استعماري و استكباري اقدامات خرابكارانه و تروريستي عليه ايران و تحريك همسايگان براي تجاوز كه يكي از ثمرات شوم آن هشت سال جنگ تحميلي بود، محدوديت‌ها و محروميت‌هايي كه جامعه استكباري براي ما در نظر گرفت، بوكه كردن دارايي‌ها، بحث ممنوعيت‌ها و محدوديت‌هاي اقتصادي، محدوديت‌هاي فن‌آوري و به عبارتي يك محاصره تمام عيار كه محدوديت‌ها و محروميت‌هاي متعددي به كشور ما تحميل كرد.
اگرچه كشور ما تاكنون مقاوم در مقابل همه اين تهديدها ايستاد و ما شاهديم امروز جمهوري اسلامي ايران بعد از سه دهه استقرار با اقتدار در عرصه جهان مطرح است.
استكبار به علت كم اثر بودن اقدامات خود بعد از حادثه 11 سپتامبر با ترفندهاي در منطقه حضوري تمام عيار دارد. كشورهاي افغانستان و عراق تحت اشغال آمريكايي‌ها هستند. در كشورهاي تازه استقلال يافته شمال ايران اثر حضور استكبار به خصوص امريكا به صورت انقلابات محلي و انقلابات نارنجي ديده مي‌شود. در كشورهاي جنوبي حاشيه خليج‌فارس پايگاه‌هاي نظامي امريكا وجود دارد بزرگترين پايگاه نظامي و هوايي امريكا در قطر واقع است. در امارات، كويت، عربستان، پاكستان و تركيه حضور نظامي امريكايي مشاهده مي‌شود و كاملا مشخص است كه ما براي استكبار جهاني يك نظام متفاوت تلقي مي‌شويم.
اين واقعيت است كه ما با استراتژي امريكا كه سيادت جهاني و تبديل كردن جهان به يك واحد تحت كنترل و تحت سرپرستي امريكا است مخالفيم. بنابراين تهديدات نظامي دشمن در يك فاصله جغرافيايي، نزديك كشور واقع است و مي‌طلبد كه ما با هوشياري و تدبير در مقابل اين تهديدات و مخاطرات ناشي از آن توان خودمان را براي دفاع افزايش دهيم.
دفاع در مقابل تهاجمات دشمن دو شيوه مرسوم و معمول را در دنيا مورد توجه قرار مي‌دهد. اول دفاع مسلحانه: مأموريتي كه در كشوري بر ارتش‌ها يا به نيروهاي مسلح داده مي‌شود كه براي تقويت توان نيروهاي مسلح در مقطعي از سازمان‌هاي مجازي يا سازمان‌هاي كمكي كه در كشور ما بسيج بهترين نشانه است، استفاده مي‌شود و در كشورهاي ديگر سازمان‌هايي هستند كه شبه نظامي‌ها را در زمان اضطرار و جنگ سازماندهي مي‌كنند. اين مجموعه نيروهاي مسلح هستند كه مسئوليت دفاع مسلحانه يا پدافند عامل را به عهده دارند.
پدافند عامل با محدوديت‌هاي متعددي مواجه است. با توجه با اينكه مي‌خواهيم در مقابل استكبار جهاني از خودمان دفاع كنيم، قدرت نظامي‌مان تفاوت داريم، در فناوري تفاوت داريم، از نيات دشمن بي‌خبريم، بعنوان مدافع همواره با خطر غافلگيي روبرو هستيم و محدوديت ديگر اين است كه در دفاع عامل يا دفاع مسلح امكان استفاده از تمام ظرفيت‌هاي كشور وجود ندارد.
يعني نمي‌توان تمام وزارتخانه‌ها و دستگاه‌هاي اجرايي و مردم را در دفاع سهيم كرد. در دنيا استراتژي پدافند غيرعامل به عنوان مجموعه‌اي از تدابير، سياست‌ها، برنامه‌ريزي‌ها و اقدامات غيرمسلحانه با استفاده از تمام ظرفيت‌هاي ملي و بسيج تمام امكانات است و برنامه‌ريزي براي استفاده از آن به عنوان يك اصل متضاد در دفاع كشور مطرح است.
مي‌بينيم حتي در جهان دوقطبي سابق دو ابرقدرت وقت يعني امريكا و شوروي در كنار گسترش به ضرادخانه‌هاي خودشان و توسعه امكان تهاجم مسلحانه، بر دفاع غيرمسلحانه يا پدافند غيرعامل هم به شدت توجه كردند و توانستند توان دفاعي خودشان را از اين طريق به صورت بسيار شگرفي بالا ببرند.
پدافند غيرعامل در كشور ما مورد توجه زيادي قرار گرفته است چيزي كه متأسفانه قبلا يك غفلت تاريخي از آن داشتيم.
زيرساخت‌هاي دفاع غيرعامل در كشور ما قبل از انقلاب شكل نگرفت. بعد از انقلاب زماني كه كشور براي برنامه‌ريزي‌هاي عميق آماده مي‌شد درگيري‌هاي متعددي ناشي از فعاليت‌هاي گروه‌هاي مخالف و موافق و بعد جنگ تحميلي باعث شد اين موضوع به تأخير بيافتد ولي با تدابير و هدايت‌هاي حكيمانه مقام رهبري چندين سال است كه در كشور اين موضوع مورد توجه قرار گرفته است و دولت و مجلس محترم براي عمق بخشيدن به اين تدابير اقدامات بسيار مثبت و مؤثري انجام داده‌اند و نياز به زمان بيشتري دارد تا تأثير خود را در كشور داشته باشد.
همانطور كه اشاره شد پدافند غيرعامل را مي‌توان به عنوان مجموعه‌اي از تدابير، سياست‌ها، برنامه‌ريزي‌ها، و طراحي‌ها و مجموعه اقدامات مسلحانه قلمداد كرد. اين چارچوب نشان مي‌دهد امكن بسيج و استفاده از تمام ظرفيت‌هاي ملي براي تحقق اين امر وجود دارد. در پدافند غيرعامل با توجه به گستردگي كشورمان مي‌توانيم عرصه‌هايي كه داراي امنيت بيشتري هست را براي توسعه و سرمايه‌گذاري انتخاب كنيم.
طرح‌ها و فرايندهايمان را به طوري تدوين كنيم كه با حداقل آسيب‌پذيري مواجه باشيم.
وقتي طرح‌هاي توسعه كشور به اين صورت دفاع را در ذات خود جاي دهند و كاهش آسيب‌پذيري را در درون خود داشته باشند؛ بحثي به نام غافلگيري از بين خواهد رفت يعني ما هميشه كشوري آماده هستيم تا در مقابل مخاطرات آسيب چنداني نبينيم.
اگر ما بخواهيم به اصول كلي پدافند غيرعامل اشاره كنيم. شايد جدي‌ترين و مهمترين اصل در پدافند غيرعامل ديناميك و پويا بودن پدافند غيرعامل است.
شكل تهاجم دائما در حال تغيير است مثلا در جنگ جهاني اول ميزان تلفات غيرنظاميان به شدت پايين بود. چون جنگ عمدتا در مرزها و خطوط تخاصم در جريان بود. كساني كه در شهرها و دور از مرزهاي نبرد بودند آسيب كمتري ديدند. ولي در جنگ جهاني دوم كه هواپيما و موشك وارد كارزار شد و غيرنظاميان جزو بيشترين تلفات بودند و شهرهايي كه مردم در آنها ساكن بودند آماج حملات موشكي قرار گرفتند. امروز هم تغييرات فناوري، تغييرات مداومي را بر عرصه‌هاي نبرد تحميل مي‌كنند. اگر جنگ‌هايي را كه در صد سال اخير صورت گرفته از اين نظر مورد بررسي قرار دهيم مي‌بينيم جنگ‌ها از ساختار سنتي خود به شدت در حال تحول‌اند و ديگر از جنگ‌هاي طولاني مدت و فرسايشي خبري نيست. جنگ‌ها، برق‌آسا مؤثر و با حمله به نقاط هدف، نتيجه خود را به سرعت بدست مي‌آورند.
فناوري يك موضوع بسيار مهم در تعيين نتيجه جنگ است. اطلاعات درست، تجزيه و تحليل اطلاعات و به كار گرفتن تصميمات ناشي از اطلاعات يك موضوع، در تعيين برد در جنگ‌ها بسيار مؤثر است.
جنگ‌ها دائما در حال تغيير محتوا هستند بنابراين دفاع هم بايد دائما در حال تغيير باشد پس يكي از اصل‌هاي مهم و اساسي در پدافند غيرعامل اصل پويايي است.
بحث دوم ابتكارات است. پدافند غيرعامل مبتني بر ابتكارات است.
شايد گمان رود كه پدافند غيرعامل در چارچوب اصولي سخت؛ حبس شده است. اما رها بودن از تحجر و داشتن ابتكار از مهمترين ويژگي پدافند غيرعامل است. از سوي ديگر بايد از كسب اطلاعات توسط دشمن ممانعت كنيم.
دشمن اول چيزي كه مي‌بيند ارزش اطلاعات است. واژه‌هايي مثل استتار، اختفاء، فريب. مصاديق اين معنا هستند كه دشمن از آن چيزي كه مي‌بيند اطلاعات درستي بدست نياورد. حتي اگر اطلاعاتي بدست آورد، هدف برايش هدف آساني نباشد و هزينه‌اي كه بايد بابت اين كار بپردازد هزينه سنگيني باشد. البته هزينه مفهومش صرفا اعتبارات مالي نيست. دشمني كه بخواهد به هدف حمله كند بايد در تمام حوزه‌ها هزينه‌هاي سنگيني بپردازد. بايد دنيا را متقاعد كند اين حمله به نفع جامعه جهاني است. بايد دنيا را متقاعد كند كه اين حمله مؤثر است و آثارش در حمله يك آثار مثبت است. پدافند غيرعامل مي‌تواند تمام اين موضوعات را بر دشمن سخت كند. مخاطرات را افزايش دهد و هزينه‌هايي را كه دشمن بابت اين تهاجم بايد بپردازد افزايش دهد.
بحث بعدي كم اثر كردن آثار تخريبي و تهاجم دشمن است. اگر دشمن احساس كرد كه با يك تخريب با يك حمله كم هزينه، تخريب بسيار وسيعي بدست مي‌آورد قطعا در تصميمش تأثير خواهد گذاشت و به حمله دست مي‌زند. در حاليكه اگر به دشمن نشان داده شد كه تهاجمي با هزينه بسيار زياد؛ كم اثر است ترديد مي‌كند. يكي از ويژگي‌هاي پدافند غيرعامل ايجاد ترديد در رسيدن به اهداف مورد طراحي دشمن است.
ما اعتقاد داريم كه بستر مطمئن براي پايداري از طريق در نظر گرفتن معيارها، و اصول پدافند غيرعامل در طرح توسعه امكان‌پذير است و اعتقاد داريم قدرت دفاعي و توان ملي و اقتدار ملي ما از طريق بكارگيري پدافند غيرعامل به شدت افزايش پيدا مي‌كند.
اعتقاد داريم پدافند غيرعامل با كم اثر كردن مخاطرات و خسارات ناشي از احتمالات تهاجم دشمن آستانه پايداري و مقاومت ملي را ارتقاء مي‌بخشد و پدافند غيرعامل در تشنج‌زدايي و توسعه صلح‌طلبي بسيار مؤثر است. كشورهايي كه توان دفاعي خود را از طريق توسعه توان نظامي دنبال مي‌كنند. همواره در معرض اين اتهام هستند كه اگر در اراده آنها تغييري ايجاد شود از ابزارهاي دفاعي براي تهاجم مي‌توانند استفاده كنند. ولي پدافند غيرعامل اين ويژگي را دارد كه ابزارهايش صرفا دفاعيست.
ما اگر پناهگاهي براي مردم مي‌سازيم هيچگاه نمي‌توان از پناهگاه به عنوان تهاجم استفاده كرد. پناهگاه صرفا يك توان دفاعيست. بنابراين كشورهايي كه توسعه پدافند غيرعامل را در دستور كار خود قرار مي‌دهند از اتهام اقدام برعليه صلح جهاني هميشه مبرا هستند. شاهد هستيم در امريكا جمهوري‌خواهان در 8 سال حكومت بر اردوگاه استكبار جنگ‌هاي متعددي در جهان به راه انداختند. تجاوزهاي آشكار و پنهاني در جوامع بشري رقم زدند. در همسايگي ما، دو جنگ بزرگ اتفاق افتاد.
اين ساده لوحي است كه ما فكر كنيم سياست‌هاي كلي و استراتژي‌هاي اصلي آمريكا با دست به دست شدن دولت بين جمهوري‌خواهان و دموكرات‌ها دچار تغييرات بنيادين خواهد شد. حتي رئيس جمهور تازه امريكا هم در اظهارات ابتدايي خود گفت "ما در سياست‌هاي قطعي و استراتژي‌ها تغييرات اساسي نخواهيم داد" و بلافاصله درباره حضور امريكا در عراق و افغانستان گفته شد كه در زمان كوتاه تغيير اساسي اتفاق نخواهد افتاد.
نگاهي به تاريخچه دموكرات‌ها در امريكا نشان مي‌دهد كه امريكائي‌ها در زمان تسلط دموكرات‌ها عمدتا به سراغ انقلابات مخملي و كودتاها رفتند. يعني دنبال متلاشي شدن كشورهاي هدف از درون بودند. ما اميدواريم كه با توجه به هوشياري كه در مسئولين و مردم ما هست به اين نكته كماكان توجه شود كه با روي كار آمدن دموكرات‌ها در امريكا خطر از ميان نخواهد رفت و تنها صورت آن عوض خواهد شد.
تدابير پدافند غيرعامل دنبال يك راهكار اساسي مقابله با اين تهديدات است و بايد با همين شدت در كشور ما ادامه پيدا كند. به عنوان مثال اگر كشوري مثل سوئيس را در نظر بگيريم كه در دو جنگ جهاني بي‌طرف بود و در هيچ مناقشه‌اي شركت نداشته؛ شاهديم كه پدافند غيرعامل در اين كشور با هزينه‌هاي بسيار زياد در حال انجام است.
يعني سوئيس فرض كرده با استفاده از پدافند غيرعامل ايمني براي پايداري ايجاد كند و شايد به همين خطر سوئيس به عنوان يك نقطه آرامش اقتصادي در دنيا مطرح است.
به هر حال تهديدات دائمي است تا زماني كه حق و باطل در دنيا وجود دارد جنگ بين حق و استكبار و باطل ادامه خواهد يافت ما اميدواريم كشورمان همواره به حيات برتر خود ادامه دهد.

مهندس مجيد اشتري‌فر

برگرفته از كتاب ديدگاه‌هاي نظري پدافند غيرعامل [/b]
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
یاد کتاب امادگی دفاعی افتادم یادمه به معلم می گفتم استتار یعنی همرنگ شدن با محیط اطراف ولی قبول نداشت icon_rolleyes میگفت این میشه پنهان شدن :x معلم امادگی دفاعی هم بود
خواهر شهرزاد این روز ها کم پیدا شدی

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.