amiramar

ابتکارات جنگ : زور خانه جنگی

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

بچه های واحد دیده بانی هر روز صبح بعد از نماز صبح ورزش همگانی به گود زور خانه ای که ساخته بودند و اطرافش با گونی محصور شده بود می رفتند و با پخش صدای عباس شیر خدا به ورزش می پرداختند .آنها با گلوله های توپ 106 میل زور خانه ساخته بودند .توضیح اینکه در داخل پوکه خالی توپ 106 ، میله ای قرار می دادند و اطراف آن را گچ و خاک می ریختند که بعد از خشک شدن بتوان از آن بهره برداری کرد .تخته شنایشان از جنس چوب جعبه های مهمات بود . کباده را از پلیت آهنی می ساختند .قوطی های کمپوت پر از گچ و خاک را با طناب یا زنجیر به هم می بستند و دو سر زنجیر به چوب دستی متصل می شد .باز وسط زنجیر یا طناب فاصله ای قرار می دادند که دست پهلوان به وسط زنجیر بند می شد و دست دیگر وسط چوب دستی را می گرفت .ضرب این زور خانه پوست گوسفندی بود که برای قربانی به منطقه هدیه شده بود که بعد از دباغی آن را روی بشکه ای کشیده بودند و به این ترتیب ، همه ابزار ها یک زور خانه حقیقی آماده شد . منبع:"فرهنگ جبهه،خلاقیتها"نوشته ی سید مهدی فهیمی ومحسن مهر آبادی،نشر فرهنگ گستروسروش،تهران-1382 :lol:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
تله کردن اجسام و اشیاو وسایل دیگر عموما کار نیروهای تخریب بود .تله کردن مین به پدال گاز یا کلاج و ترمز جزو ابتکارات اوایل جنگ بود . بعد از مدتی دشمن خبره شده و به همین دلیل ،فریب دادنش کمی دشوار و پیچیده تر به نظر می رسید .بنابر این ، وقت عقب نشینی یا در گل ماندن ماشین های خراب و از کار افتاده ، بچه ها باد یک یا دو لاستیک را خالی می کردند و به این معنی که مثلا بر اثر اصابت ترکش پنجر شده است . ابزار تعویض لاستیک پشت صندلی راننده قرار داشت .صندلی های تویو تا لندکروز با کشیدن یک دسته که در کنار هر دو صندلی است به سرعت به جلو پرتاب می شدند .عراقی ها خوشحال از عقب نشینی رزمندگان وقتی به این ماشین ها می رسیدند به زیر شاسی و لاستیک ها یا پدال های گاز و ترمز و کلاج را بررسی می کردند که تله ای در کار نباشد .وقتی شکشان بر طرف می شد و باور می کردند که ماشین واقعا پنچر شده ، اقدام به تعویض لاستیک می کردند و به محض اینکه اهرم صندلی را می کشیدند ، تله انفجاری مهیب ماشین و نیروهای اطرافش را به هوا می فرستاد . منبع:"فرهنگ جبهه،خلاقیتها"نوشته ی سید مهدی فهیمی ومحسن مهر آبادی،نشر فرهنگ گستروسروش،تهران-1382 :lol:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
قرار بود برای عملیات طریق القدس خاکریزی به طول 18 کیلو متر احداث شود .دو شب مانده به عملیات ، فقط یک کیلو متر خاکریز طی یک شب ساخته شد و تا شروع عملیات فقط یک شب مانده بود و این فرصت کم باعث شده بود که مسئولین قرار گاه در توانایی جهاد فارس برای احداث این خاکریز دچار شک و تردید شوند و این امر با توجه به سابقه خوب جهاد فارس برای آنان غیر قابل باور بود و نگرانی هایی را موجب شده بود . این خاکریز بدین دلیل ایجاد می شد که در این محور فاصله بین خاکریز ایران با خاکریز عراق بیش از سه کیلو متر بود و عبور از این فاصله در شب عملیات برای خط شکنان خسته کننده بود .لذا بر اساس تصمیم قرار گا ه به مهندسی رزمی جهاد دستور داده شده بود که در حدود یک کیلو متری عراقی ها ، خاکریز جدیدی به موازات خاکریز قدیمی بر پا شود تا فاصله ای بین دو نیرو در شب عملیات کمتر شود . این کار در فاصله ای بدین نزدیکی بسیار خطر ناک بود . شهید ناجیان که از طرف مهندسی قرار گاه برای بررسی پیشرفت کار به منطقه عملیاتی آمده بود ؛ در ابتدای ورود به منطقه احداث خاکریز جدید نکته ای توجه اش را جلب کرد . او دید که در یک نقطه از منطقه مزبور حجم آتش بسیار متمرکز و پر حجم است ، بلافاصله احساس کرد که عراقی ها محل ایجاد خاکریز را هدف قرار داده اند و بسیار نگران شد و به آن سمت حرکت نمود .او دید که آتش متمرکز دشمن بر روی خاکریز عمودی که شب قبل ایجاد شده بود ، نه بلدوزری فعال بود و نه کسی مشاهده می شد .این امر باعث تعجب بیشتر او شد . وقتی کمی جلو تر رفت ، صدای بلدوزر ها را شنید ، معلوم شد که آن طرف خبری است ، سراغ مسئول جهاد فارس را از یکی از رزمندگان گرفت و با او به آن سو روان شد .حدود دو کیلو متر بعد از خاکریز عمودی ، بلدوزر ها که با فاصله معینی از هم کار می کردند ، نمایان شدند در آن تاریکی ، شبح خاکریزی طولانی که از روستای "دغاغله" تا "دهلاویه" را به هم مرتبط می ساخت پیدار گشت و این همان چیزی بود که قرار بود انجام گیرد . خوشحال گشت ، اما هنوز آن خاکریز عمودی یک کیلو متری و جهنمی که از گلو له باران عراقی ها در آن منطقه ایجاد شده بود ، ذهنش را مشغول می ساخت .اینکه چرا شب قبل فقط یک کیلو متر خاکریز آن هم به صورت عمودی می زدند و امشب با دو کیلو متر از آن ، خاکریز اصلی را فقط طی یک شب با دو کیلو متر از آن ، خاکریز اصلی را فقط طی یک شب به طول 18 کیلو متر بر پا کردند ؟!در همین فکر بود که جزایری ، معمای خاکریز عمودی یک کیلو متری و آتش حجم توپ خانه دشمن بر روی آن را چنین شرح داد :ما امشب به دشمن تک مهندسی زدیم .ما او را فریب دادیم .اگر ما از دیشب احداث خاکریز اصلی را شروع می کردیم ، امروز صبح عراقی ها گرای خاکریز مزبور را ثبت می نمودند و امشب در هنگامه آغاز حمله خاکریز و رزمندگان مستقر در آن را به شدت زیر آتش قرار می دادند و عملیات را دچار مشکل می کردند .اما اکنون این بلا دارد سر همان خاکریز عمودی یک کیلو متری می آید که ما شب گذشته آن را برای فریب دشمن علم کردیم ؛ جایی که نه بلدوزری در آن قرار دارد و نه رزمنده ای پشت آن موضع گرفته است .عراقی ها صدای بولدوزر را می شنوند ، اما به خیالشان بلدوزر ها در همان خاکریز عمودی کار می کنند و از ابتدای شب تا حال هزاران گلوله توپ و خمپاره نثار آن خاکریز بینوا کردند و ما هم بدون یک شهید و حتی بدون انهدام یک دستگاه بلدورز و لودر کارمان را انجام دادیم . منبع:"فرهنگ جبهه،خلاقیتها"نوشته ی سید مهدی فهیمی ومحسن مهر آبادی،نشر فرهنگ گستروسروش،تهران-1382 :lol:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
خوب داداش براي چي همه اش رو تو يه تاپيك نذاشتي؟من كه خيلي خوشم اومد برم بقيه اش رو بخونم! :lol:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ايول از اين خاطرات رزمنده ها تا ميتوني تو تايپيك بنويس ...كلي حال كردم ...اون عزيزان واقعا تو اون برهيه ي زماني چه كار ها كه نكردن

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.