Davood

بزرگترین عملیات هجومی تاریخ 1939

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

[align=center]تصویر[/align]

نبرد:79 نبرد هوایی انگلیس آلمان

امروزه نیز هواپیماها نقش فرعی را در جنگهای بازی می کنند اما در 1939 حتی کسی نقش فرعی برای آنها قایل نبود.استراتژی آلمان مبنی بر جنگ برق آسا این نظر را تغییر داد.هواپیماهای اشتوکاوهاینل آلمان که دارای قدرت بمباران بسیار سریع و قوی بودند در نابود کردن قدرت دفاعی فرانسه و لهستان نقش مهمی بازی کردند.اما این بار نقش بزرگتری توسط هیتلر برای انها در نظر گرفته شده بود.در ژولای 1940 پس از شکست فرانسه هیتلر دیگر برنامه خاصی برای نبرد نداشت.بنابراین به دنبال صلح با انگلیس شکست خورده رفت اما چرچیل سرسختانه این پیشنهاد را رد کرد.
برای هیتلر با 200 لشکر دارای روحیه عالی تنها یک راه باقی ماند عبور از دو کاله و دریای مانش و ورود به انگلیس.
انگلیس در این زمان در خاک اصلی خود از هر گونه نیروی دفاعی بی بهره بود.
300 هزار سرباز بی ساز و برگ که از عملیات تخلیه دونکرک جان سالم به در برده بودند حتی از سازمان درست نظامی نداشته و بجز آنها نیز نیروها اکثرا محلی انتظامی فاقد تجربه بودند.(انگلیس اصلا گمان نمی کرد که به این سرعت فرانسه از پا در آید.
اما ژنرالهای آلمانی که اکنون از سواحل فرانسه چراغهای سواحل شرقی انگلیس را می دیدند به هیتلر تاکید می کردند با توجه به قدرت عظیم دریایی انگلیس این فاصله 90 کیلومتری(خاک اروپا تا انگلیس)غیر قابل عبور است.مگر انکه تمام نیروی هوایی انگلیس از بین برود و به جای آلمان با قدرت هوایی کشتیهای جنگی انگلیس را از کانال مانش دور کند و آنگاه درپناه آتش توپخانه و هوایی حداقل 50 لشکر آلمانی در جنوب انگلیس پیاده شوند.این نقشه متهورانه از نظر هیتلر اجرایی نیود اما به هر حال تحت فشار ستاد ارتش آلمان و گورینگ دستور نابودی نیروی هوایی انگلیس داده شد.
این نبرد در 2 مقطع شدت گرفت 10 ژولای تا 18 اوت و 24 تا 27 سپتامبر.

حمله با 4670 هواپیما

در اوایل ژولای آلمان 4669 هواپیما مرکب از 1390 بمب افکن 346 شکاری بمب افکن عمود پرواز و 933 شکاری را در فرودگاههای فرانسه بلژیک و هلند مستقر کرد.
این هواپیماها انگلیس را به شدت تحت ضربات خود قرار دادند.از جمله اینکه در 15 اوت دست به حمله ای متمرکز و مرگبار علیه بنادر و سواحل انگلیس زدند.در این روز 900 هواپیمای آلمانی با همین تعداد هواپیمای انگلیسی در گیر شدند که نتیجه آن سقوط 76 هواپیمای آلمانی و 36 هواپیمای انگلیسی بود.در همین زمان حملات به لندن هم شدت گرفت که طی ان هزاران انگلیسی جان خود را زا دست دادند.موج بعدی حملات در 24 اوت آغاز شد و تا 6 سپتامبر ادامه داشت.در حالی که آلمانها تلفات سنگینی را متقبل می شدند.انگلیسی ها نیز در این مدت بشدت فرسوده شدند.(یک گزارش نظامی نشان می دهد که در این زمان انگلیس بشدت با کمبود خلبان رو به رو شده بود تا آنجا که خلبانان بسیار تازه کار پشت هواپیماها می نشستند.)
در طول ماه اوت به گفته آلمان ها 1115 هواپیمای انگلیسی از بین رفت.حال آنکه به گفته انگلیس این رقم حدود 500 دستگاه یوده است.نبردهای ماه اوت تا 6 سپتامبر عمدتا بر دوش هواپیماهای مستراشمیت 109 و 110 المان آشتوکاوهانیکل بود و انگلیس نیز تنها متکی بر اسپیت فایر و هاریکن بود

حمله 15 سپتامبر

در 15 سپتامبر آلمان آخرین حمله بسیار سنگین خود را به انگلیس انجام داد.در این حمله 3 هزار هواپیما تمام بنادر فرودگاهها و هواپیماهای انگلیسی را مورد حمله قرار دادند.جنگ هوایی مذکور که یک روز تمام طول کشید منجر به سقوط 56 هواپیمای آلمانی و انهدام دهها هواپیما انگلیسی بر روی زمین و 30 هواپیما بر روی هوا شد.اما نتیجه دلخواه آلمان بدست نیامد چرا که انگلیس برای آنکه قدرت ضد حمله خود را ثابت کند شب 15 سپتامبر با دهها بمب افکن بنادر غرب فرانسه را با کشتی های آلمانی لنگر انداخته مورد حمله قرار دادند.حملات هوایی آلمان به انگلیس تا اواخر سپتامبر ادامه یافت و حتی در اکتبر 1940 دوباره تکرار شد اما انچه انتظار می رفت هرگز رخ نداد

نتیجه نبرد

آمار تلفات هوایی دو کشور در این نبرد 80 روزه بسیار سنگین گزارش شد(اگر چه هیچگاه دقیق اعلام نشد.)گمان می رود 1000 خلبان کشته و 2 هزار هواپیما در این نبرد ساقط شده باشند.
در 17 سپتامبر 1940 هیتلر طرح حمله به انگلیس را تا اکتبر و سپس تا ژولای 1941 عقب انداخت و با وقوع حمله عظیم به روسیه درژوئن 1941 این طرح برای همیشه به بایگانی رفت.چرچیل دوباره از جان گذشتگی چند هزار خلبان انگلیسی در این نبرد می گوید:هرگز در تاریخ جنگها دهها میلیون نفر این چنین مدیون چند صد نفر نبودند.واقعیت این بود که مقاومت چند هزار خلبان انگلیسی به همراه حدود 4 هزار هواپیمایشان سرنوشت جنگ(و تاریخ)را تغییر داد.چرا که اگر حمله به انگلیس صورت می گرفت لازم نبود هیتلر برای رهایی از بن بست 5 میلیون سر باز آلمانی در استپهای پهناور روسیه به کشتن دهد.

نبرد:80 بارباروسا

مادر تاریخ جنگهای بسیاری را به خود دیده است.از هجوم های سیل آسای نیم میلیون سرباز مغول به آسیای غربی تا حمله ارتش ها 300 هزار نفر عثمانی به جنوب اروپا از حمله گراند آرمه 700 هزارنفره ناپلئون به روسیه در 1812 تا نبردهای انفصال آمریکا که منجر به مرگ 600 هزار نفر شد.اما نبرد بارباروسا نه مشابهی تا آن تاریخ داشت و نه آنکه بعدها تکرار شد.این نبرد از چنان وسعت و حجمی برخوردار بود که سایر نبردهای جنگ دوم جهانی با تمام عظمتشان در برابر آن مشتی عملیات فرعی محسوب می شدند.

زمینه بروز نبرد

قبل از شروع جنگ جهانی دوم هیتلر در موافقتنامه محرمانه بین مولوتوف وریبن تروپ(وزرای خارجه آلمان و شوروی)توافق کرد تا دست روسها را در شرق اروپا باز بگذارد و در مقابل به آنچه که می خواهد در غرب دست بزند.اما اشتهای خرس سرخ در بلعیدن شرق لهستان در سپتامبر 949 حمله به فنلاند تصرف شرق رومانی و تصرف 3 کشور لیتوانی لاتویا و استوانی در 1940 به هیتلر فهماند که استالین به هیچ وجه عنوان شریکی قابل اعتماد نیست.
در واقع در سراسر بهار تابستان 1940 که آلمان در حال منهدم کردن لشگرهای دولتهای غریبی بود شوروی نیز بیکار ننشسته بود و در حال نزدیک شدن به مرزهای شرقی آلمان بود.اگر چه در 1941 دنیا از حمله آلمان بهد شوروی متعجب شد ولی امروز برای بسیاری واضح است که تصادم بین این دو قدرت مهاجم دیر یا زود رخ داد حال در ژوئن 1941 نه اما در سال 1943 یا 1944 این مساله گریز ناپذیر بود.هیتلر از طریق جاسوس های خود با خبر شده بود که انگلیس حداقل دو سال طول می کشد تا بتواند حتی یک میلیون سرباز مجهز را به جبهه اروپا بفرستد و از آن طرف روس ها مرتب در حال توسعه سازمان ارتش خود بودند و اگر چه در سال 1941 سازمان ارتش آنها با آلمان یکی بود اما مسلم بود اگر این ارتش در زمان صلح بربار با ارتش آلمان است در زمان جنگ چه ترکیب جهنمی خواهد داشت؟کما اینکه بعدها مشخص شد روسها در 1944 سطح ارتش سرخ را به 15 میلیون نفر در قالب 1000 لشگر!افزایش دادند.فرصت در حال از دست رفتن بود بنابراین هیتلر باید دست به بزرگترین قمار زندگی خود می زد.حمله به شوروی و تصرف مسکو قبل از زمستان سرد روسیه.قماری که به قیمت حیات سیاسی و نظامی او آلمان و تغییر نقشه سیاسی جهان به مدت نیم قرن تمام بود.

22 ژوئن 1941

درست یک سال پس از شکست فرانسه در ژوئن 1941(و درست 129 سال پس از حمله ناپلوئن به روسیه در 24 ژوئن 1821)5/3 میلیون سرباز آلمانی و یک میلیون سرباز رومانیایی فنلاندی و ایتالیایی با استفاده از 18 هزار تانک و پشتیبانی 10 هزار هواپیما حمله بع شوروی را آغاز کردند.ارتش شوروی نیز در این زمان از نیروی قدرتمندی برخوردار بود.4 میلیون سرباز 10 هزار تانک و حدود همین تعداد هواپیما.اما در این زمان همه می دانستند که قدرت رزمی لشکرهای آلمانی چندین برابر مشابه روسی آنها است.ارتش 5/4 میلیون نفری رایش در این زمان زیر نظر 2 فرمانده بسیار بزرگ آلمانی یعنی فون روندشتت(فرمانده سپاه مرکزی)قرار داشت.این دو سر فرمانده آلمانی مجددا از روش حمله برق آسا استفاده کرده و به سرعت نیروهای رزمی و موتوریزه خود را در خاک اروپایی شوروی به پیش راندند.همزمان با حمله این واحدهای عظیم هواپیماهای آلمانی تمام خطوط مخابراتی و مواصلاتی روسها را بمباران کرده و مانع به هم پیوستن لشگرها روس به یکدیگر شدند.سرعت عمل آلمانها سبب شد تا بسیار سریعتر از انچه همه گمان می بردند خطوط دفاعی روس ها از هم بپاشد و نیمی از ارتش سرخ بدون ارتباط با نیمه فعال خود بجای مقاومت برنامه ریزی شده به دفاع منفعلانه دست بزند.در جنوب لشکرهای آلمانی با چرخش ناگهانی روس ها را به سمت دریای سیاه و اکراین عقب راندند و فون روندشتت خیلی سریع اعلام کرد که در جنوب و اکراین با مقاومتهای جدی ای روبه رو نیستند و به دنبال فتح اوکراین وارد عمل می شود.در جبهه مرکزی فون بوک پس از در هم کوبیدن واحدهای خط مقدم روسیه در 6 ژولای در مینسک در 300 کیلومتیر غرب ارشت شوروی را با ضربه ای خورد کننده به عقب راند.در نبرد مینسک صدها هزار سرباز سرخ کشته و 324 هزار نفر اسیر شدند.این نبرد تعیین کنده که منجر به تسخیر منابع نظامی روسها به میزان 1800 توپ و 3330 تانک به دست آلمان ها شد تقریبا مسکو را بلادفاع در برابر آلمان قرار داد.استالین در پی شکست مینسک بلافاصله ژنرال تیموچکنو را به فرماندهی قوای ارتش منصوب کرد و به دنبال فراخوان 100 لشکر روسی از مرزهای شرقی آسیایی(و سیبری)رفت.در 28 ژولای سپاه هفتم آلمان که ورزیده ترین واحدهای زرهی آلمان را در خود جای داده بود به فرماندهی ژنرال گودریان(مدرس اصلی تز استفاده از زره پوشهای انبوه)با تصرف اسمولنسک در ماه اوت به 150 کیلومتری غرب مسکو رسید.

اشتباه مرگبار هیتلر

در چنین زمان حیاتی که ارتش استالین پاره پاره شده بود نظر استاد ارتش آلمان و شخص هالدر رییس ستاد حرکت بدون فوت وقت به سمت مسکو(قبل از سرد شدن هوا)بود.اما هیتلر که خود نیز از چنین پیشرفتی به وحشت افتاده بود و ترسید که حمله به عمق خاک روسیه سبب شود تا واحدهای پراکنده روس نیروهای او را دور بزنند.حال آنکه ژنرالهای کهنه کار آلمانی به خوبی می دانستند که غافلگیری ارتش سرخ آنها را در نوعی بهت و وحشت فرو برده است و اکنون زدن ضربه به سر مار یعنی مسکو ضروری است.به هر تقدیر بنا به دستور شخص هیتلر ارتشهای مرکزی موقتا مسکو را رها کرده و به سمت لنینگراد(سن پیترزبورگ)در شمال روسیه حمله کردند و ارتشهای جنوبی نیز اهداف کم اهمیت تصرف کیف خارکف بنادر اودسا و سواستوپول پرداختند.در اوایل سپتامبر لنینگراد محاصره شد و در 19 سپتامبر کیف سقوط کرد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
دستت درد نكند. اشتباهات زيادي باعث شكست آلمان شدند كه از جمله عدم اتمام كار انگليس بود. حتي اگر آلمان به شوروي حمله ميكرد و روال كار بدان صورتي كه پيش رفت دنبال ميشد ولي انگليس در دست آلمان بود متفقين ديگر روزي به نام D-DAY نداشتند و آلمان ميتوانست حداقل به يك صلح و آتش بس محترمانه دست يابد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
کارشناسان بر این عقیده هستند که اگر عملیات شیر دریایی متوقف نشده بود شکست انگلیس حتمی بود و سر نوشت جنگ(وشاید سرنوشت ایران هم) عوض میشد ظاهرا هیتلر از اول هم به دنبال شکست کامل انگلیس نبود و فقط میخواست آن را وادار به تسلیم کند

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
حمله به انگليس كار بسيار ساده تري از جنگ خرد كننده با شوروي بود. انگليس به دليل اينكه در آن زمان دو پنجم جهان مستعمراتش بود و به خاك اصليش هم حمله اي نشده بود از نيروي كافي برخوردار نبود و نزديكترين واحدهاي ارتش انگليس واقع در مستعمرات حداقل سه ماه با كشور فاصله داشتند. در اين شرايط نيروي هوايي انگليس در اوايل جنگ فقط 600 جنگنده عملياتي داشت! نيروي دريايي انگليس بله خيلي قدرتمند بود اما اين نيرو در تمام جهان پخش شده بود و تقريبا چيزي بجز چند تا نبردناو و رزمناو و ... براي دفاع از خاك اصلي وجود نداشت. كار انگليس با 10 لشكر تمام بود فرماندهان آلمان اشتباه كردند گفتند 50 لشكر چون خواندن خاطرات چرچيل عكس آنرا ثابت ميكند. زماني كه انگليس 300 هزار نيروي در محاصره در دونكرك داشت و در داخل كشور هم با احتساب نيروي پليس و داوطلب مردمي حداكثر 250 هزار نفر! icon_biggrin

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
نمی دونم چرا بعضی ها فکر میکنند که آلمان نمی توانست شوروی را نابود کند. اما در مورد اینکه اگر به شوروی حمله نمی شد عملیات d-day انجام نمیگرفت باید به همین اطلاعاتی که در زیر قرار می دهم بسنده کنم: در 1944 آمریکا 130 هزار تانک آماده به نبرد و اگر اشتباه نکنم 140 یا 170 هزار هواپیمای آماده نبرد داشت!!!!!!!!!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اون تجهیزات آمریکا اکثرا نیرو نداشتن و حمله 6 ژوئن تنها با 14500 هواپیما شروع شد و مابقی بعد از جنگ با قیمت مفت به حراج گذاشته شدند! افرادی بودند که با پول یه دوچرخه بمب افکن خریدند!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.