super_comando

جنگ جهاني سوم

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

سلام دوستان.من اگر افتخار بدهيد عضو جديد هستم.من شخصا به پيگيري مطالب سياسي و نظامي خيلي علاقه دارم بنابراين با توجه به مطالب خوب و جالب اين سايت در آن عضويت يافتم تا به سوالتم برسم .بنابراين من سوالي دارم. ميخواهم بدانم كه اگر آمريكا و اسرائيل و متحدانشان زماني بخواهند جنگ جهاني سوم را راه بيندازند آيا قادر خواهند بود كه مانند آلمان نازي عمل كنند و چند كشور را با هم اشغال كنند و در صورت بروز اين جنگ بزرگ ايران قادر خواهد بود از فرصت استفاده كرده و اقدام به تصرف سرزمينهاي خود كند و نقش سلاح اتمي وشيميايي و بيولوژيك در پيروزي كشورهاي وارد شده به جنگ چگونه خواهد بود؟ وآيا بحرانهاي كنوني در جهان ميتوانند آبستن شروع يك جنگ جهاني جديد با ابعداد بسيار وسيع در چند سال آينده باشند يا نه؟با تشكر[align=justify]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
توجه کن که هیچ وقت آینده قابل پیش‌بینی نیست در جنگ جهانی دوم هیکس فکر نمیکرد بتونن هیتلر شکست بدن ولی با چند تصمیم اشتباه هیتلر شکست خورد

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بله بدون شك شما درست ميفرماييد.ولي خوب اسراييل حمله ايران را تحمل نخواهد كرد و با توجه به حمايت اكثريت كشورهاي اروپايي و آمريكا و حتي روسيه آنها براي رويارويي آماده خواهند شد و مذاكرات در آن زمان ديگر بي معني بوده بنابراين حمله گسترده به ايران آغاز خواهد شد و ايران هم متحديني براي خود دست و پا خواهد كرد و اين به جنگ همه جانبه ختم خواهد شد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

سلام دوستان.من اگر افتخار بدهيد عضو جديد هستم.من شخصا به پيگيري مطالب سياسي و نظامي خيلي علاقه
دارم بنابراين با توجه به مطالب خوب و جالب اين سايت در آن عضويت يافتم تا به سوالتم برسم .بنابراين من سوالي دارم.
ميخواهم بدانم كه اگر آمريكا و اسرائيل و متحدانشان زماني بخواهند جنگ جهاني سوم را راه بيندازند آيا قادر خواهند بود كه مانند
آلمان نازي عمل كنند و چند كشور را با هم اشغال كنند و در صورت بروز اين جنگ بزرگ ايران قادر خواهد بود از فرصت استفاده
كرده و اقدام به تصرف سرزمينهاي خود كند و نقش سلاح اتمي وشيميايي و بيولوژيك در پيروزي كشورهاي وارد شده به جنگ چگونه خواهد بود؟
وآيا بحرانهاي كنوني در جهان ميتوانند آبستن شروع يك جنگ جهاني جديد با ابعداد بسيار وسيع در چند سال آينده باشند يا نه؟با تشكر[align=justify]

سلام دوست عزيز ورود شما رو خوش امد ميگم.در مورد سوال اول كشورهاي ضعيف رو ميتونن راحت بگيرند اما كشورهايي مثل ايران؛كره ي شمالي و...رو حتي تا چند سال هم نميتونند.درموردسوال دوم اگر جنگ با خود ايران باشه نه اما اگر با يه كشور ديگه مثل چين.چرا كه نه
در مورد سوال سوم اين سلاح ها احتمالا خيلي كم استفاده بشه
سوال اخرم فعلا نه

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

سلام دوستان.من اگر افتخار بدهيد عضو جديد هستم.من شخصا به پيگيري مطالب سياسي و نظامي خيلي علاقه
دارم بنابراين با توجه به مطالب خوب و جالب اين سايت در آن عضويت يافتم تا به سوالتم برسم .بنابراين من سوالي دارم.
ميخواهم بدانم كه اگر آمريكا و اسرائيل و متحدانشان زماني بخواهند جنگ جهاني سوم را راه بيندازند آيا قادر خواهند بود كه مانند
آلمان نازي عمل كنند و چند كشور را با هم اشغال كنند و در صورت بروز اين جنگ بزرگ ايران قادر خواهد بود از فرصت استفاده
كرده و اقدام به تصرف سرزمينهاي خود كند و نقش سلاح اتمي وشيميايي و بيولوژيك در پيروزي كشورهاي وارد شده به جنگ چگونه خواهد بود؟
وآيا بحرانهاي كنوني در جهان ميتوانند آبستن شروع يك جنگ جهاني جديد با ابعداد بسيار وسيع در چند سال آينده باشند يا نه؟با تشكر[align=justify]

سلام دوست عزيز ورود شما رو خوش امد ميگم.در مورد سوال اول كشورهاي ضعيف رو ميتونن راحت بگيرند اما كشورهايي مثل ايران؛كره ي شمالي و...رو حتي تا چند سال هم نميتونند.درموردسوال دوم اگر جنگ با خود ايران باشه نه اما اگر با يه كشور ديگه مثل چين.چرا كه نه
در مورد سوال سوم اين سلاح ها احتمالا خيلي كم استفاده بشه
سوال اخرم فعلا نه


درود

دوست عزیز
دیگر جنگی که به صورت عملیات برق آسای آلمان نازی باشد نخواهد بود آلمان نازی یکبار بود که قدر ندانستند و رفت دوم اینکه هیچ وقت امریکا و انگلیس رو مقایسه با آلمان نازی نکنید چرا که آلمان نازی تنها مرد جنگ بود و اینها سه چهار نفرن
ولی اگر حمله نظامی به ایران شود خسارتهای زیادی به کشور های متجاوز وارد خواهد شد جوانان ایرانی رو بی بخار نگاه نکنید آنها وجود ناسیونالیستی در ذاتشان هست اونم جمعیت 70 میلیونی پس متجاوزین باید بی عقل باشند و حمله کنند و البته امکان استفاده از سلاح های غیر متعارف هم وجود دارد ولی در کل درصد کمتری به پیروزی متجاوزین میدهم که پیروز شوند

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
يكي از نزديكان دولت طبق تاپيكي كه در انجمن اخبار گذاشته ام اظهار فرموده كه ايران حالا قدرت نظامي برتر منطقه است و بايد براي بازپسگيري قفقاز و كل درياي مازندران اقدام كند.دبيركل فداييان اسلام گفته قرارداد تركمنچاي مدتش 99 سال بوده و حالا به پايان رسيده و حالا بايد براي الصاق سرزمينهاي جداشده از ايران اقدام كرد. به نظر من اين اظهارات در مقطع كنوني و در آستانه تصويب قعطنامه سوم بر ضد ايران و احتمال درگيري نظامي با امريكا و متحدين آن كشور خطرناك است و موجب سوء ظن بيشتري به ايران از طرف جامعه بين الملل خواهد شد. و خود اين اظهارات ميتواند بهانه جديدي به دشمنان بدهد و باعث ايجاد يك جنگ بزرگ شود. جان مك كين نامزد احتمالي حزب جمهوريخواه آمريكا كه طرفدار حمله نظامي به ايران است گفته كه اطمينان دارد كه حمله نظامي به تاسيسات اتمي ايران موجب ايجاد جنگ آرماگدون كه مسيحيان صهيونيست به آن اعتقاد دارند يا همان جنگ آخرالزمان كه ما شيعيان معتقد به آن هستيم خواهد شد.من كاملا معتقدم احمدي نژاد و همفكران او به صلح با بيگانگان اعتقادي ندارند و قطعا به دنبال رويارويي با غرب و ايجاد جنگ آخرالزمان و انفجارات اتمي و تحقق علامتهاي آخرالزماني در آينده نزديك هستند كه به جنگ جهاني سوم منجر خواهد شد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
جنگ آرماگدون قطعا به وقوع خواهد پیوست و این جنگ جنبه بین المللی و یا جهانی دارد که در آخرالزمان اتفاق می افتد و در حال حاضر نشانه های آخرالزمان به وضوح قابل رویت است اندکی صبر سحر نزدیک است.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
دوستاني كه به مبحث اخر الزمان وجنگ جهاني سوم علاقه مند هستند به رباعيات notredame michel de رجوع كنند . مطمءن باشند كه نتيجه خواهند گرفت icon_biggrin

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
تهيه كننده معروف استراليايى (Paul Turner)در طى برنامه‏اى ماهواره‏اى تحت عنوان: نوستر آداموس: مردى كه فردا را پيش‏بينى مى‏كند. خطر روزافزون ايران وانقلاب اسلامى ايران براى غرب و تمدن غربى مطرح كرد و در طى اين برنامه تمام آنچه را كه نوسترآداموس در بيش از 390 سال پيش از آن تاريخ «آگوست 1989م» پيشگوئى كرده بود منتسب به ايران كرد؛ هيچ سياستمدارى حرف وى را چندان جدى نگرفت؛ چرا كه موقعيت ايران در سال 1989، نه تنها به هيچ وجه مناسب نبود؛ بلكه به واسطه جنگ تحميلى و عواقب ناشى از آن و تحريمهاى شديد اقتصادى بسيار شكننده و حساس بود. ليكن پس از به واقعيت پيوستن واقعه يازدهم سپتامبر در آمريكا كه اتفاقاً در فيلم به صراحت به آن اشاره مى‏شود (وقوع دو انفجار مهيب و عظيم در New City) همگان شگفت‏زده و نگران شدند؛ به نحوى كه رئيس‏جمهور نه چندان باهوش آمريكا، پس از وقوع اين حادثه به تبعيت از نوسترآداموس، ايران را هم يكى از «محورهاى شرارت» در جهان معرفى كرد و از اين طريق بر وحشت و ترس عميق هيأت حاكمه آمريكا از ايران (پرشيا) صحّه گذاشت.
در اين مقاله سعى نگارنده بر آن نيست كه بر پيشگوئيهاى نوسترآداموس صحّه بگذارد يا از آن دفاع كند و يا به هر طريق ممكن آن را خزعبلاتى هذيان‏گونه جلوه دهد؛ بلكه حداكثر كوشش نگارنده بر آن است كه ديدگاه غرب و تمدن غربى نسبت به پيشگوئيهاى شگفت‏آور نوسترآداموس را مورد بررسى و مداقه قرار داده و اين پيشگوئيها را كه اغلب درباره ايران يا كشورهاى اسلامى بوده؛ مورد بررسى قرار دهد. البته بايستى در نظر گرفت كه بدون شناخت اين پيشگوى كبير نمى‏توان حساسيتهاى انسان غربى نسبت به انسان شرقى را شناخت؛ چرا كه اغلب سياستمداران و متفكران غربى عميقاً به ستاره‏شناسى، طالع‏بينى و آينده‏نگرى همراه با ادبيات رمزى (Occult) معتقدند و حتى نظريه‏پرداز معروف هاروارد؛ يعنى ساموئل هانتينگتون نيز تئورى برخورد تمدنها (The clash of civilizations) را از نوسترآداموس به عاريت گرفته است. پيشگويى نوسترآداموس درباره واقعه يازدهم سپتامبر و تأثير شگرفى كه بر نگرش و فرهنگ آمريكايى گذاشت مى‏تواند منجر به تحولى اساسى نسبت به ديدگاه غرب درباره انقلاب اسلامى ايران شود، همانكه نبايد به سادگى از كنار آن گذشت.
... آسمان، در چهل و پنج درجه (مختصات جغرافيايى نيويورك؟!) خواهد سوخت، آتش به شهر جديد (New City)، نزديك مى‏شود.1
جالب‏ترين نكته در مورد پيشگوئيهاى نوسترآداموس آن است كه وى به ندرت نام كشورى را به صراحت و آشكارا ذكر مى‏كند، حال آنكه در مورد ايران (Parsia) به صراحت عنوان مى‏كند كه ايران، جهان را تسخير خواهد كرد. ايران از طريق آناتولى، فرانسه و ايتاليا را فتح خواهد كرد و بالاخره ايران باعث وقوع جنگ جهانى سوم خواهد شد.2 بنابراين، در گام نخست بايستى نوسترآداموس را بيشتر و بهتر بشناسيم و راز و رمز تأثيرگذارى وى بر تمدن غربى را از اين طريق دريابيم.
ميشل دونوسترادام (Michel De Nostradame) كه بيشتر با نام لاتين خود؛ يعنى نوسترآداموس (Nostr Adamus) شناخته شده است؛ در روز چهاردهم دسامبر سال 1503 م. در ناحيه سن رمى فرانسه متولد شد.
خانواده وى از شجره پزشكى يهودى و ايتاليايى الاصل بود. پدر بزرگ وى در شكل‏گيرى و تربيت نوسترآداموس نقش اساسى داشته و آموزه‏هاى اشراقى مكتب كاباليست‏ها را مستقيماً به وى تعليم داده است. نوسترآداموس در سن 22 سالگى از دانشگاه بسيار معتبر آن روزگار فرانسه؛ يعنى مون‏پليه در رشته پزشكى فارغ‏التحصيل شد و براى نجات بيماران از بيمارى مرگ سياه يا طاعون، بلافاصله مشغول به كار شد. شاوينى، پيرو و مفسر معروف نوسترآداموس مى‏نويسد كه وى سه سال تمام بر روى نخستين اشعار وحى‏آميز خود كه از آينده و رويدادهاى آن خبر مى‏آورد كاركرد و در سال 1555م. دفترى را - كه در بر گيرنده بيش از سيصد پيشگويى شعرگونه بود - به پسرش سزار هديه كرد. سپس در سالهاى بعد مجموعه كاملى از شعرواره‏هاى نوسترآداموس در 1000 قطعه؛ يعنى 10 سانتورى كه هر سانتورى مشتمل بر 100 قطعه بود، را منتشر شد. نوسترآداموس بر خلاف شايعات واهى و عبثى كه پيرامون شيطان‏پرستى و خداستيزى به وى نسبت داده‏اند، فردى عميقاً مؤمن و پاى‏بند به مذهب كاتوليك به بود و در نامه‏اى به پسرش صريحاً متذكر مى‏شود كه:
... و از زمانى كه اراده ذات خداوند متعال بر اين قرار گرفته كه تو فقط در نور طبيعى و در اين نقطه زمين به دنيا بيايى... از آنجايى كه برايم ممكن نيست نوشته‏اى را به صورت رسمى و كامل برايت به ارث بگذارم؛ چون بر اثر بى‏عدالتى و گذشت زمان نابود خواهد شد...؛ چون كه همه چيز تحت اختيار و سلطه قادر متعال و خداوند يكتا قرار دارد.
در واقع او با اين عبارات، صريحاً اشاره به عدم اصالت ادبيات رمزى علم اخترشناسى و طالع‏بينى نموده است و همه اراده‏ها را موكول به خواست و اراده خداوند متعال مى‏نمايد.

بررسى پيشگوئيهاى نوسترآداموس درباره جهانى شدن انقلاب اسلامى ايران
شاهزاده عرب، مريخ، خورشيد، ناهيد، شير، حكومت كليسا را از طريق دريا از پاى در خواهد آورد، از جانب ايران (پرشيا) بيش از يك ميليون پرهيزگار به بيزانس و مصر، به سوى شمال هجوم خواهند آورد.3
از كشور عربى خوشبخت (در منطقه غنى و ثروتمند اعراب) شخصى قدرتمند و مسلط بر شريعت [حضرت] محمد(ص) زاده خواهد شد، اسپانيا را به دردسر انداخته و بر گرانادا (غرناطه) مستولى مى‏شود. از طريق دريا بر مردم نيكوزيا ظفر خواهد يافت.4
مرد مشرقى از محل استقرار خويش خارج خواهد شد، براى ديدار فرانسه از كوه آپونين خواهد گذشت، از فراز آسمان، از برف‏ها، درياها و كوهها گذر خواهد كرد و همگان را با عصايش مضروب خواهد كرد...5
ادبيات رمزآلود، واژه‏اى است كه به بهترين نحو مى‏تواند عمق معانى شعرواره‏هاى نوسترآداموس را بيان كند؛ چرا كه طبق نظر اغلب مفسران معروف نوسترآداموس؛ يعنى اريكاچيتهام، گى بوحك و ژان شارل دو فن برون، حداقل وقايع ذيل را مى‏توان بدون هيچ شك و ترديدى از ميان شعرواره‏هاى رمز آلود نوسترآداموس بر شمرد:
آتش‏سوزى بزرگ لندن در سال 1666م. اعدام چارلز اول، روى كارآمدن حكومت مذهبى كرامول در انگلستان، وقوع انقلاب فرانسه، انقلاب روسيه، رويارويى استالين و تروتسكى پس از مرگ لنين، اضمحلال رژيم شوروى، اعدام لويى شانزدهم و مارى آنتوانت، به قدرت رسيدن ناپلئون و انتخاب لقب امپراتور توسط وى، به قدرت رسيدن هيتلر و رژيم نازى، به قدرت رسيدن موسولينى در ايتاليا و ژنرال فرانكو در اسپانيا، ترور كندى، سقوط شاه ايران و وقوع انقلاب اسلامى در ايران، رهبرى امام خمينى(ره) از فرانسه - او دقيقاً عنوان مى‏كند كه رهبر ايران از فرانسه باعث سقوط شاه ايران مى‏شود - ، وقوع حادثه يازدهم سپتامبر و آتشى كه در برجهاى دوقلوى شهر جديد (نيويورك) ايجاد مى‏شود و بسيارى از حوادث تاريخى ديگر از سالهاى 1555 ميلادى به بعد كه حدوداً 450 سال را دربر مى‏گيرد.

منبع:www.mouood.org



از پيشگويي هاي نوسترآداموس ميتوان نتيجه گرفت با توجه به اينكه پيشگويي هاي گذشته او درست ازآب درآمده پس پيشگويي او در مورد پيرشيا كه ايران ما باشد و مرد شرقي كه به احتمال قوي امام زمان عج هستند ما به زودي شاهد يك نبرد جهاني ديگر با ابعاد وسيع كه ما شيعيان آن را وافعه قرقيسيا ميدانيم و مسيحيان و يهوديان آن را آرماگدون مينامند به طور حتم باشيم.در اين جنگ به طور حتم از تسليحات كشتار جمعي به طور گسترده استفاده خواهد شد و چند ميليارد نفر نابود خواهند شد كه البته بايد بلاياي طبيعي و بيماريهاي آخرالزمان را هم در نظر بگيريم و يك سوم جمعيت فعلي باقي خواهند ماند كه زير سايه حكومت عدل و برابري صالحان زمين به رهبري حضرت مهدي عج تا روز قيامت زندگي خواهند كرد.من احتمال ميدهم كه به زودي چين و روسيه با جناح غرب دچار اختلافات شديد شده و احتمالا يك بلوك جديد مقابل غرب ايجاد خواهند كرد و ايران هم يك از بلوكهاي قدرتمند جناح شرق خواهد بود و نظام دو قطبي مقابل هم صف آرايي خواهند كرد كه اين ميتواند سرآغاز آرماگدون و جنگ جهاني سوم باشد كه ايران در آن نبرد نقش حياتي و مهمي خواهد داشت كه نوسترآداموس هم روي آن تاكيد كرده است و با توجه به همين پيشگويي ها جورج بوش هم ايران را جزو مثلث شرارت بعد از وقايع يازده سپتامبر كه آن هم توسط نوسترآداموس پيش بيني شده قرار داده است.احتمالا رقابتهاي تسليحاتي بعد از دشمني روسيه و چين به طور علني با آمريكا به حد وحشتناك خواهد رسيد و پيمان ان پي تي و پيمانهاي منع ساخت تسليحات كشتارجمعي غير اتمي و حقوق بشر هم از بين خواهد رفت و سرانجام با چند جرقه كوچك انبار باروت جنگ جهاني منفجر خواهد شد و من اختلاف روسيه با آمريكا در مورد استقرار سپر موشكي در مرزهاي روسيه را مقدمه تيره شدن روابط روسيه و آمريكا و آغاز رقابت تسليحاتي ميدانم.مقامات آمركايي در مورد توان نظامي چين ابراز نگراني كرده اند و احتمالا با حمله چين به تايوان و دخالت نظامي آمريكا چين هم با غرب شديدا دشمن خواهد شد و اين ميتواند سرآغاز تشكيل نظام قطبي شرق و آغاز جنگ سرد تسليحاتي بشود.احتمالا جنگ جهاني آرماگدون بعد از يك جنگ بزرگ در كل خاورميانه و تغييرات گسترده سياسي در كشورها كه جرقه هاي آن را مشاهده ميكنيم طبق پيشگويي ها و خبرهاي اهل بيت ما شروع خواهد شد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

احتمالا جنگ جهاني آرماگدون بعد از يك جنگ بزرگ در كل خاورميانه و تغييرات گسترده سياسي در كشورها كه جرقه هاي آن را مشاهده ميكنيم طبق پيشگويي ها و خبرهاي اهل بيت ما شروع خواهد شد.

دوستانی که مایلند روایتها و احادیث اهل بیت را در مورد آخرالزمان مطالعه کنند میتوانند به کتاب عصرالظهور نوشته علی کورانی مراجعه کنند.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بنده حقير معتقدم كه اسراييل و آمريكا و انگليس مثلث شيطاني با نام دجال هستند كه در روايات بر آن تاكيد شده است.در روايات از شخصي به نام سفياني نام برده شده كه اهل سوريه است.بعضي ها گفته اند كه علامه بهلول ره شخص سفياني را در سوريه ديده است.او يكي از افسران مياني ارتش بشار اسد است و درست به مانند همان مشخصاتي است كه در روايات آمده است.احتمالا او بزودي در وراي بحرانهاي منطقه اي و جهاني در سوريه كودتا كرده و قدرت به عنوان يك چكمه پوش خون ريز بدست خواهد گرفت و با صهيونيست ها صلح خواهد كرد و در راستاي منافع آنها جنگهايي را در منطقه به راه خواهد انداخت و چند كشور اشغال خواهذ كرد و زمين را با سرها و پيكرهاي انسانها فرش خواهد كرد و همان موقع حضرت مهدي ظهور خواهند كرد تا فساد او و مثلث دجال را از زمين پاك كنند.اما در حال حاضر هم مثلث دجال به فكر ايجاد جنگ جهاني هستند.روسها هم به فكر بازيابي قدرت شوروي سابق و برپايي امپراطوري سابق هستند.در كشور خودمان هم شخصي به نام احمدي نژاد كه فقط قدرت اجرايي دارد ميخواهد اداي آدولف هيتلر را با سخنراني هاي آتشين خود خطاب به مستكبران درآورد.دشمنان هم او را هيتلر زمانه حاضر ميدانند بخصوص بعد از تهديد به محو اسراييل و انكار كردن كشتار يهوديها به دست آلمان نازي در جنگ جهاني دوم.البته من هم هلوكاست را با آن آب و تابي كه صهيونيستها و حاميانشان بيان ميكنند قبول ندارم و معتقدم كه هلوكاست اگر هم واقعي باشد نقشه آژانس صهيونستها بوده تا مقدمات و بهانه لازم براي تشكيل دولت اسراييل در سرزمين فلسطين را فراهم كنند.حالا به نظر بنده حقير اگر احمدي نژاد قدرت مطلقه را در كشور داشت بي درنگ در حمله به نيروهاي مستكبر دجال درنگ نميكرد و زودتر جنگ بزرگ را راه مي انداخت.ولي حالا هم او نظرات ملاهاي پشت پرده نشسته را بيان ميكند و آنها در صورتي كه در مورد پرونده اتمي به تفاهم با غرب نرسند بدون شك جنگي بزرگ منطقه را تهديد ميكند.منابع خبري هم از فراهم شدن مقدمات حمله آمريكا و اسراييل به لبنان خبر ميدهند.صهيونيستها ديگر تحمل حزب الله طرفدار ايران را كه دم گوششان نشسته ندارند بخصوص بعد از شكست سال قبل از حزب الله مجبورند دوباره جنگ را آغاز كنند.حمله به غزه و كشتار فلسطينيان و به وجود آمدن يك گروه ناشناس وابسته به القاعده در لبنان و ايجاد درگيري داخلي هم نشان از برنامه حمله به لبنان دارد.انها بايد بازوي ايران در لبنان را قعط كنند تا در صورت حمله به ايران آن كشور قادر به تلافي از طريق حرب الله نباشد.من فكر ميكنم در صورت صدور يك قعطنامه شديد الحن در روزهاي آتي در شوراي امنيت حكومت به غني سازي سرعت بيشتري خواهد بخسيد تا هر چه زودتر به بمب اتم دست يابد با اينكه بعضي ها ميگويند هم اكنون هم حكومت داراي بمب اتمي است اما قضيه فعلا سري است.اين طور قضايا پيش ميرود ما هروز يك قدم به حادثه آرماگدون يا جنگ سوم جهاني نزديك ميشويم.من نظرم اينست كه در صورت حمله استكبار جهاني به ميهنمان ايران جهان به اعتراف جان مك كين وارد عصر آرماگدون خواهد شد. نظر شما دوستان چيست؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
والا شما هم دست کمی از احمدی‌نژاد و هیتلر نداری :!: وقتی نوشته‌هات رو میخونم فکر میکنم که همین الان که یکی به یکی دیگه حمله کنه :| همونطور که گفتی حداقل تا وقتی حماس و حزب الله هستن هیچ وقت دست به حمله نمیزنن و همینطور تا وقتی که آمریکا با کره شمالی صلح نکرده icon_biggrin اون سایت موعود هم که کار نمیکنه , اینو ذخیره داشتی یا حفظ بودی

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

نزديك شدن جهان به نبرد آرماگدون

در این مورد که هیچ شکی نیست

بنده حقير معتقدم كه اسراييل و آمريكا و انگليس مثلث شيطاني با نام دجال هستند كه در روايات بر آن تاكيد شده است

در روایات به شخصی به نام دجال اشاره شده که بعد از ظهور امام زمان (عج) بر علیه ایشان قیام میکند پس نمیتواند کشورهای غربی باشد زیرا که کشورهای غربی در روایتهای اسلامی معمولا با نام روم اشاره میشوند

وراي بحرانهاي منطقه اي و جهاني در سوريه كودتا كرده و قدرت به عنوان يك چكمه پوش خون ريز بدست خواهد گرفت و با صهيونيست ها صلح خواهد كرد و در راستاي منافع آنها جنگهايي را در منطقه به راه خواهد انداخت و چند كشور اشغال خواهذ كرد و زمين را با سرها و پيكرهاي انسانها فرش خواهد كرد و همان موقع حضرت مهدي ظهور خواهند كرد

این مورد هم محتمل است و در روایات اسلامی به آن اشاره شده و حتی در احادیث از آخرین پادشاه حجاز با نام عبدالله اسم آورده شده که این موضوع را بیشتر حساس میکند

در كشور خودمان هم شخصي به نام احمدي نژاد كه فقط قدرت اجرايي دارد ميخواهد اداي آدولف هيتلر را با سخنراني هاي آتشين خود خطاب به مستكبران درآورد.

این دیگه اوج بی انصافی است
وقتی به روایات اسلامی مراجعه میکنیم به موضوع به وضوح میرسیم که بیشترین یاران ولی عصر(عج) از ایران هستند پس مقایسه مسئولین کشور با هیتلر معنا ندارد

در صورت حمله استكبار جهاني به ميهنمان ايران جهان به اعتراف جان مك كين وارد عصر آرماگدون خواهد شد.

در این مورد هم با شما موافقم فقط باید منتظر ماند و دید که اولین قدم را چه کسی بر میدارد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
دوستان گرامي من با اين سخنان احمدي نژاد كه استكبار جهاني را به سخره ميگرد و به قدرت آنها توجه ندارد را تحسين ميكنم. گروه او كه رهبرشان مصباح يزدي است اگر قدرتمند شوند و سلاح اتمي را هم در اختيار داشته باشند در ايجاد سريع جنگ آخرالزمان درنگي به خود راه نخواهند داد وسخنان او هم ناشي از اعتقاداتش است و او مرتب وعده نابودي امريكا و اسراپيل و متحدانشان را ميدهد و آرزوي تحقق وقايع اصلي آخرالزمان و ظهور حضرت مهدي عج را دارد كه ما هم آرزو داريم بنابراين او به صلح با دشمنان اعتقادي ندارد.من هيتلر را هم فقط به خاطر قدرت و نظم ارتشش و اختراعات دانشمندان نازي تحسين ميكنم و به خاطر جناياتش متاسفم اما كاش هيتلر به جاي اشغال لهستان و فرانسه و اتريش و نروژ غيره موفق ميشد كه انگليس و امريكا را نابود كند.ولي ملتها بايد خدا را شكر كنند كه نازي ها نتوانستند به موقع سلاح اتمي خود را آماده كنند چون در غير اين صورت در اين زمان فقط نژاد يكدست آريايي در كشور زمين در حال زندگي بودند.من شخصا حوادث كنوني را در صورت تصويب قعطنامه شديدتر بر ضد ايران و حمله اسراييل و آمريكا به حزب الله لبنان و بمباران ايران آبستن ورود به نبرد آرماگدون يا جنگ بين الملل سوم و به تحقق پيوستن پيشگويي نوسترآداموس و ورود به حوادث بزرگ آخرالزماني ميدانم.

قضيه دجال


فتنه «دجال» در روايات ما به عنوان يكي از فتنه‌هاي قبل از ظهور حضرت امام مهدي(ع) شمرده شده است. هرچند در پي پرسش‌هاي گوناگوني كه دربارة مشخصات امامان معصوم(ع) پرسيده شده، ايشان به بيان ويژگي‌هايي از دجال پرداخته‌اند. اما اين موضوع هم چنان در دوران ما، در هاله‌اي از ابهام قرار دارد.
گروهي دجال را با وجود ويژگي‌هاي عجيب و غريبي كه در روايات براي آن برشمرده شده است، موجودي واقعي مي‌دانند كه در آخرالزمان ظاهر شده و به فريبكاري مي‌پردازد و گروهي به دليل همين ويژگي‌ها دجال را موجودي نمادين دانسته و معتقدند روايات در مورد او بيشتر به زبان استعاره سخن گفته‌اند.
بي‌آن‌كه بخواهيم در اين مجال اندك به قضاوت در مورد ديدگاه ياد شده بپردازيم در اين جا به نمونه‌اي از ديدگاه دوم اشاره مي‌كنيم. إن شاءالله در آينده در اين زمينه بيشتر سخن خواهيم گفت.

در روايات اهل بيت(ع) آمده است كه در آخر زمان انساني مي‌آيد با مشخصات زير:
1. يك چشم دارد.
2. يك چشم او در وسط پيشاني اوست.
3. يك چشم او كه در وسط پيشاني اوست مثل ستاره مي‌درخشد.
4. اين انسان به نام «دجال» مشخص شده است. اين انسان سوار بر خري است كه چنين توصيف شده است:
بين دو گوش او يك ميل راه است.
داخل درياها مي‌شود.
زمين زير پاي او در هم نورديده مي‌شود.
جلوي او دود و آتش است.
پشت سرش چيزي است كه مردم آن را نان مي‌بينند.
از سر هر موي او سازي بلند است.
خرما دفع مي‌كند.
اغلب طرفدارانش از يهوديان و زنازادگان هستند.
مردم در زمان او به دو دسته تقسيم مي‌شوند: عده‌اي براي دين خود عزادارند و عده‌اي براي دنياي خود.
نظريه
به عنوان يك نظريه كه احتمال صحت و يا رد آن وجود دارد، مي‌توانيم حدس بزنيم كه شايد معصومين(ع) خواسته‌اند با زبان اشاره از فاصله‌اي كه حدود هزار و چهارصد سال حقايقي را با ما در ميان بگذارند و توجه ما را به عمق واقعياتي كه در زمان ما رخ داده است جلب كنند. بر اساس اين احتمال مي‌توان تعابير زير را در نظر داشت:

1. انسان يك چشم
انسان در تاريخ هميشه دو چشم داشته است: چشم طبيعت‌بين و چشم حقيقت‌بين؛ يك چشمي كه با آن دنيا را مي‌ديده و ديگري چشمي كه با آن خدا را مي‌ديده است. تعبير «انسان يك چشم» اشاره به پيدايش انسان مادي و ماترياليست است كه تنها يك چشم دارد: چشم طبيعت‌بين او تصور مي‌كند كه جز طبيعت هيچ چيز حقيقت و واقعيت ندارد.

2. يك چشم در وسط پيشاني اوست
صورت انسان متقارن خلق شده است و انسان، عيب و نقص صورت خود را از لحاظ قانون تقارن ارزيابي مي‌كند: يك دهان روي خط تقارن ولي دو گوش در دو سوي خط تقارن با فاصلة مساوي. مي‌فرمايند اين چشم انسان يك‌چشمي و يك بعدي در وسط پيشاني اوست. يعني روي خط تقارن صورت اوست و تقارن صورت او با يك چشم به هم نخورده است. در نتيجه، احساس نياز به چشم دوم نمي‌كند. و اين واقعيتي است كه با آن روبه‌رو بوده‌ايم. ماترياليست‌ها و مخصوصاً كمونيست‌ها فلسفة خود را فلسفة علمي مي‌ناميدند و آن را علم محض مي‌دانستند و كساني كه به ماوراءالطبيعه معتقد بودند را عقب مانده و مرتجع و واپسگرا مي‌نامند و هيچ‌گونه احساس نقص در سيماي شخصيت خود نمي‌كردند.

3. يك چشم او مثل ستاره مي‌درخشد
از زمان بطلميوس تا زمان انتشار كتاب مرايا توسط ابن هيثم، تصور عمومي بر اين بود كه نور از چشم انسان بر اشيا مي‌تابد و در پرتو نور چشم، اشيا ديده مي‌شوند. ابن هيثم براي اولين بار طرز كار چشم را كشف كرد و قوانين تابش و بازتاب نور را مطرح نمود و اتاق تاريك و عدسي را اختراع كرد. ولي از همان زمان اصطلاح «نور چشم» در ادبيات باقي ماند و اصطلاحاً به چشم قوي، «چشم پرنور» گفته شد و اين اصطلاح هنوز هم وجود دارد و كسي كه چشم او ضعيف شده اصطلاحاً مي‌گويند نور چشم او كم شده است. تعبير درخشش چشم انسان يك چشمي مثل ستاره اشاره به قوت چشم طبيعت‌بين اين انسان است و ما امروز شاهد آن نيز هستيم. چشم طبيعت‌بين انسان ماترياليست تا اندازه‌اي قوي شده كه مي‌تواند از اتم تا سوپر كهكشان‌ها را ببيند و توصيف كند.

4. سوار بر خري است كه...
خر، مركب و مركب وسيلة رسيدن از مبدأ به مقصد است. از بين همة مركب‌هاي جاندار آن‌كه به «ماشين» شبيه‌تر است خر است، زيرا خر از برقرار كردن يك رابطة عاطفي با راكب خود عاجز است و ماشين نيز دقيقاً همين‌طور است.

5. بين دو گوش خر او يك ميل راه است
گوش، مركز شنوايي است و يك ميل در اين جا يك عدد كامل است و اشاره به فاصلة زياد دارد. امروز ماشين امكان ايجاد شنوايي با فواصل طولاني را فراهم آورده است.

6،7. داخل درياها مي‌شود و زمين زير پاي او درهم نورديده مي‌شود
اين امر، اشاره به امكاناتي است كه ماشين امروز براي بشر فراهم آورده است.

8. جلوي او دود و آتش است
انسان ماترياليست سوار بر خر تكنولوژي با اسلحة آتشين وارد جهان اسلام و ساير نقاط جهان شد و بدين وسيله سلطة خود را گسترش داد. به همين دليل مي‌فرمايند در پيش روي او دود و آتش است.

9. پشت سرش چيزي است كه مردم آن را نان مي‌بينند
نفرموده‌اند پشت سرش نان است بلكه فرموده‌اند پشت سرش چيزي است كه مردم آن را نان مي‌بينند. اشاره به مدرنيزاسيون، وعدة زندگي بهتر و رفاه بيشتر است كه در همة كشورهاي استعمارزده داده شد، ولي هيچ كس از ميان استعمارزده‌ها به زندگي بهتر و رفاه بيشتر به طور واقعي نرسيد.

10. از سر هر موي او سازي بلند است
بهترين تعبير براي تشريح ارتباطات بين‌المللي در جهان امروز همين تعبير است. هر موي يك جانور، يك سيستم مستقل است. مي‌توان يك موي را كند در حالي كه بقية آن‌ها بر سر جاي خود باقي بمانند ولي همة «مو»ها از يك خون تغذيه و از آن طريق رشد و نمو پيدا مي‌كنند.
هر يك از وسايل ارتباطي در جهان امروز از نظر حقوقي يك سيستم مستقل هستند؛ نظير روزنامة جنگ پاكستان و يا خبرگزاري سودان و... ولي همة آن‌ها از يك خون كه همان جريان انحصاري خبررساني بين‌المللي است تغذيه مي‌شوند و اين جريان به وسيله چهار خبرگزاري سه كشور غربي از جناح پروتستان ـ يهودي ـ انگلوساكسون دنياي مسيحيت كه فاتح جنگ جهاني دومند اداره مي‌شود. اين چهار خبرگزاري روزانه چهل ميليون كلمه خبر به سراسر چهان مخابره مي‌كنند.

11. خرما دفع مي‌كند
دفع خرما اشاره به توليدات ماشيني است. از ميان همه ميوه‌ها خرما شبيه‌تر به كالاي بسته‌بندي شده است يك زرورق بر رو و در داخل آن مواد غذايي و همه تقريباً اندازة هم.

12. اغلب طرفدارانش يهوديان و زنازادگانند
ظاهراً روشن است و اشاره به مسئله صهيونيسم و فروپاشي خانواده در غرب و افزايش زنازادگاني دارد كه عملاً گردانندگان چرخ‌هاي تكنوكراسي جهاني‌اند.
شگفت‌انگيز است در صدر اسلام نيز زنازادگان در پيشبرد اهداف ارتجاع عرب نقش مهمي داشته‌اند، نظير عمروعاص و زياد ابن ابيه...

13. مردم در زمان او به دو دسته تقسيم مي‌شوند عده‌اي براي دين و عده‌اي براي دنياي خود عزا دارند
اين امر، اشاره به نهضت‌هاي ضداستعماري است كه با شعارهاي ديني و يا بعضاً شعارهاي مادي (نظير نان، مسكن و...) به وجود آمدند.
14. دجال در لغت به معني بسيار فريبنده است.

پي‌نوشت‌:
* برگرفته از كتاب: آيين برنامه‌سازي راديويي،انتشارات سروش
منبع:www.mouood.org

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
با سلام

دوستان من به شخصه خودم به روایت آخر زمان بسیار علاقه دارم و آنها پیگیری می کنم معلم دینی ما می گفت جنگ جهانی سوم اتفاق می افتد و دو سوم زمین به وسیله بمب های اتمی از بین می رود و می گفت ایران قسمتی از زمین است که در آن بمب اتمی نخواهد افتاد!

در مورد احمدی نژاد به نظر من ایشان مقتدرانه و شجاعانه در مقابل غرب ایستاده برای روشن شدن بحث مطلب زیر را بخوانید!

تفاوت‌های سیاست خارجی احمدی‌نژاد با خاتمی و‌ هاشمی

اکنون کمتر از 2 سال از دولت نهم می‌گذرد، آنچه که آشکار است محقق نشدن پیش‌بینی‌هایی بود که از زمان انتخابات ریاست جمهوری به این سو دربارة سیاست خارجی این دولت تبلیغ می‌شد، در انتخابات ریاست جمهوری سال 84، آنهایی که می‌خواستند رقیب احمدی‌نژاد در انتخابات را بر کرسی ریاست جمهوری ایران بنشانند تحلیل می‌کردند که اکنون ایران در موفقیت حساسی به لحاظ بین‌المللی قرار دارد، «کشور در آستانه یک تهدید جدی است»، «خط حمله نظامی و امنیتی هر لحظه ما را تهدید می‌کند»، «بایستی با تدبیر این مراحل را بگذرانیم و لازمه گذر از این شرایط سخت،سپردن مدیریت کشور به آقای‌ها‌شمی است» در کشور اینگونه وانمود شده بود که عبور از این شرایط سخت بین‌المللی بدون‌ها‌شمی و تیم دیپلماسی هسته‌ای با مدیریت حسن روحانی امکان‌پذیر نیست!!

وقتی احمدی‌نژاد به دور دوم انتخابات ریاست جمهور رسید این موضوع با شدت بیشتری و بازتاب رسانه‌ای شدیدی تبلیغ می‌شد،

اما اکنون....

اکنون احمدی‌نژاد تفاوت‌های آشکاری را از یک دیپلماسی مقتدرانه وعزتمندانه با نتیجه‌گیری منطبق بر منافع ملی با یک دیپلماسی مرعوبانه و بدون توسل به پتانسیلهای ملی وانقلابی به منصه ظهور رساند.

احمدی‌نژاد دستور داد سانتریفیوژهای غنی‌سازی اورانیوم از سکون و بی‌مصرفی به تحرک و کارایی تغییر یابند، نطنز فعال شد، اراک دوباره تحقیق و آزمایش را شروع کرد و...

شخصیتی باهوش و انقلابی چون علی لاریجانی بر مسند دبیر شورای عالی امنیت ملی نشست و روند مذاکرات عوض شد، اینبار این ایران بود که حرف می‌زد و از حقوق مسلم خود در فن‌آوری صلح‌آمیز هسته‌ای پای میز مذاکره می‌گفت، درگذشته ابراز حق هسته‌ای فقط در تریبونها بود و بر میز مذاکره صحبت از این بود که ما می‌توانیم این فن‌آوری را نادیده بگیریم اما شما در عوض به ما حمله نظامی نکنید و یا اینکه آمریکا مجوز دهد ما عضو سازمان تجارت جهانی شویم...

احمدی‌نژاد با الهام از مفاهیم دینی و وعده‌های قرآنی، باایمان به عقیده درست و حق‌طلبی، مقاومت را راه حل آرمانهای انقلاب اسلامی شناخت.

باهمین اوصاف آنگاه که احمدی‌نژاد مواضعی شجاعانه در قبال غربیها گرفت در داخل کشور عده‌ای گذشته از ارتباط خارجی و هماهنگی‌هایی که با آن طرف آب داشتند، وی را متهم کردند که کشور را به ورطه جنگ انداخته است و به زودی آمریکا به ما حمله‌ور خواهد شد. ترس از جنگ تمام وجود این عناصر حقیر داخلی را فراگرفته بود، اما این ترس هم نه به دلیل سختی و ویرانی بود که ممکن است برای کشور و ملت به وجود می‌آورد، بلکه این خانه‌ها‌ و برج‌ها و کارخانه‌های این افراد بود که در معرض خطر قرار می‌گرفت.

احمدی‌نژاد در دیپلماسی، سیاست واهمه و انفعال را کنار گذاشت و استراتژی بی‌باکی فعالانه را جایگزین نمود، سیاست خارجی دولت نهم، درکنار حق هسته‌ای مسائل دیگری را هم با دنیا دربارة تقابلات و تنازعات بین‌المللی در میان گذاشت، احمدی‌نژاد در راستای تاکتیک‌های رسانه و پیام برای بوش نامه نوشت و بجای بحث‌های تکراری در بارة منطقه و فلسطین صحنه تعاملات با غربیها را به پرسشهایی دربارة هولوکاست کشانید، در داخل کشور دیپلمات‌های پیشین این مقاومت احمدی‌نژاد را به منزله حمله حتمی آمریکا به ایران قلمداد نمودند.

اما ما غنی‌سازی کردیم وآن را به مقیاس صنعتی رساندیم، خبری از حمله نظامی نشد، زیر بار فشارهای آمریکا در عراق نرفتیم باز حمله‌ای به ما نشد، پرونده هسته‌ای به شورای امنیت رفت، بلافاصله در داخل گفتند کار تمام است و اعلان «وضعیت فوق‌العاده» نمودند، رهبر انقلاب پاسخ دادند، کشور در شرایط بسیار مطلوبی است.هر کاری که می‏توانستند برای شکست دولت نهم و برای عملی شدن جنگ روانی دشمن، انجام دادند.

غربیها فشار دیپلماتیک خود را از هرجهت بیشتر کردند وپایگاههای ژورنالیستی و پیاده نظام جنگ روانی آنها در داخل کشور مدام تبلیغ شرایط جنگ نمودند، اما هیچ اتفاقی رخ نداد. درنهایت امروز آمریکا رسماً با عدول از سیاستی که در دورة آقای خاتمی ایران را بعنوان «محور شرارت» نامید، درخواست رسمی مذاکره می‌دهد و موسویان دیپلمات ارشد 16 سال دولت‌ها‌شمی و خاتمی با اسناد معتبر به همراه چند نفر دیگر به جرم جاسوسی برای بیگانگان بازداشت و بازجویی می‌شوند.

تفاوتهای این دیپلماسی مقتدرانه با آن رعب و دلهرة گذشته آنقدر زیاد و پیچیده است که در یک تحلیل کوتاه نمی‌گنجد، آقایان پاسخ دهند، چرا دستگاه دیپلماسی آنها جاسوس پرور بود؟ چرا دستاورد هسته‌ای را به واسط ترس بی‌مورد چند سال به حالت تعلیق درآمد؟ چرا به خاطر ترس از حمله نظامی، از برخوردهای عزتمندانه و شجاعانه در عرصه دیپلماسی دوری می‌کردند؟ چرا؟؟

http://www.sepehrnews.ir/?p,3704

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.