برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on چهارشنبه, 2 مهر 1404 در پست ها
-
2 پسندیده شدهقاتلان ماهواره (قسمت اول) مقدمه بعد جنگ12روزه رژیم صهیونیستی علیه ایران و اشراف اطلاعاتی که ماهواره های دشمن در جهت شناسایی اهداف و اماکن حساس.... و پیشبرد عملیات علیه ایران داشتند از نظر اینجانب سلاح ضد ماهواره می تواند یک سلاح تعیین کننده استراتژیک وضروری برای ایران تلقی شود.در ترجمه متن زیر سعی شده تا چالشها و پیش نیازهای تولید و به کارگیری سلاح ضد ماهواره بررسی و به کار گیری آن توسط ایران امکان سنجی شود. در این مقاله، پایه و اساس ابزارها و روشهای از بین بردن ماهوارهها را معرفی خواهد کرد. برخی از روشها از تسلیحات موجود بهرهبرداری میکنند و برخی دیگر اختصاصا برای این منظور ابداع شدهاند.در این مقاله ملاحظات فیزیکی پیرامون استقرار سلاحهای ضد ماهواره (AWS) بررسی می شود. به عنوان مثال، لایههای جو که مهم هستند زیرا چگالی هوا منجر به کشش اصطکاکی میشود و بر سلاحهای انرژی مستقیم (DEW) تأثیر میگذارد چگالی جوی و یونیزاسیون باید بخشی از محاسبات باشند.مدارها و ارتفاعات مختلف ماهواره ها نیز بر انتخاب سیستم حامل بر اساس فاصله هدف و سرعت مداری تاثیر دارند. یک نکته حیاتی زباله های فضایی اند زیرا میلیونها قطعه زباله فضایی با سرعت هزاران مایل در ساعت در حال حرکت هستند و هرگونه برخورد، عمدی یا غیرعمدی، میتواند یک دارایی چند میلیون دلاری را از بین ببرد. در این مقاله روشهای تهدید ماهواره با کلاهکهای مافوق صوت و چگونگی استفاده از یک سکوی مداری به عنوان نقطه پرتاب برای سلاحهای مافوق صوت (HGV) بحث خواهد شد.در مقدمه این مقاله سعی شده تا یک توضیح کلی از طرز کار ماهواره ها مدارها و سایر چالش ها و محاسباتی که پیش نیاز تولید و به کار گیری یک سلاح ضد ماهواره است ارائه شود. مروری بر فناوری ماهواره ماهوارهها به دلیل موقعیتشان، به طور منحصر به فردی در موقعیت مکانی قرار دارند تا یک پلتفرم ارتباطی فراتر از افق و یک دید از بالا از سطح وسیعی از زمین را فراهم کنند. این قابلیتها برای هر کسی که به چنین فناوری دسترسی دارد، یک مزیت تاکتیکی ارائه میدهد. از سال 1957 که اولین ماهواره توسط شوروی در مدار قرار گرفت تعداد ماهوارهها تقریباً به عدد4852 در سال 2021رسیده است. لایههای جوی لایههای جوی بر حملات و پدافندهای ماهوارهای تاثیرات عملی زیادی دارند. هر لایه ویژگیهای خود را دارد. تروپوسفر و استراتوسفر چگالتر از سطوح بالاتر جو هستند. آنها نیروی پسا و اصطحکاک بیشتری تولید میکنند و باعث گرمایش سطحی میشوند. یک موشک معمولی که در رهگیری موشکهای بالستیک قارهپیما استفاده میشود، تقریباً با سرعت 3 کیلومتر در ثانیه یا حدود 6700 مایل در ساعت حرکت میکند.با دمای گرمایش آیرودینامیکی 1200 درجه فارنهایت مواجه می شود . چنین دماهایی آلومینیوم، منیزیم، روی و سرب را ذوب میکند. در لایههای بالاتر، کاهش فشار اتمسفر، سیستم پیشران و افزایش تداخل رادیویی خورشیدی و کیهانی باید در محاسبات لحاظ شود. افزایش فاصله مدارهای مختلف، زمان پرواز پرتابه پیچیدگیهای هدفگیری را افزایش میدهد.بسیاری از ماهوارهها بین ۱۰۰ تا ۲۲۰۰۰ مایل از سطح زمین فاصله دارند. لایههای مشترک جو زمین.... فعالیتهای نسبی که در لایههای مختلف جوی رخ میدهند انواع و شکلهای مدارها نوع مداری که ماهواره در آن قرار دارد، به طور قابل توجهی در اقدامات متقابل نقش خواهد داشت. درک این نکته ضروری است که هر مدار میتواند شکل و فاصله خاصی داشته باشد. مدار انتخاب شده بر اساس عملیات/ماموریت مورد نظر مزایا و خطرات متفاوتی خواهد داشت. شیب به شیب مداری میزان زاویه یا کجی نیز می گویند. در مورد ماهوارهای که به دور زمین میچرخد، زاویه بین مدار ماهواره و خط استوای سیاره در نظر گرفته میشود. به طور کلی، چنین مدارهایی به عنوان مدارهای نزدیک به استوایی، قطبی یا مایل در نظر گرفته میشوند. شیب مداری: همین مفهوم در مورد چرخش معکوس نیز صدق میکند، که به چرخش ماهواره در جهت معکوس سیاره گفته میشود. دو شکل مداری کلی وجود دارد، دایرهای و بیضوی. مدارهای دایرهای در فاصله ثابتی از زمین قرار دارند و به عنوان LEO، MEO و HEO مشخص میشوند. شکل مداری دیگر بیضوی است و با دو نقطه مختلف نسبت به سیارهای که در مدار آن قرار دارد تعریف میشود. نزدیکترین نقطه، حضیض و دورترین نقطه، اوج است که در هرگونه حمله یا حفاظت از ماهواره ها نقش خواهد داشت. شکل مداری :مدارها بر اساس نگرش ماهوارههای مدار پایین زمین (LEO) یا LEO میتوانند از شکل مداری بیضوی یا دایرهای استفاده کنند، همانطور که در شکل نشان داده شده است. مدارهای LEO عمدتاً در محدوده ارتفاعی 155 تا 1243 مایل (250 تا 2000 کیلومتر) قرار دارند. ماهوارههای این کلاس مداری، بسته به ارتفاع، تقریباً در هر 84 تا 127 دقیقه یک مدار زمین را کامل میکنند. این ارتفاع پایین برای حفظ تعادل بین نیروی گریز از مرکز و گرانش، که تقریباً 17500 مایل در ساعت یا 7.8 کیلومتر بر ثانیه است، به سرعت مداری سریعتری نیاز دارد. با این سرعت، ایستگاه فضایی بینالمللی (ISS) روزانه 16 بار با فواصل 90 دقیقه به دور زمین میچرخد .نمونههایی از ماهوارهها در این مدار عبارتند از ماهوارههای سنجش از دور مانند ماهوارههای هواشناسی، نقشهبرداری از سطح زمین، تغییرات آب و هوایی، مشاهده/نظارت اقیانوسشناسی، جاسوسی/نظارت، و هابل و ایستگاه فضایی بینالمللی. مدار مولنیا مدار مولنیا روشی ترجیحی برای رصد مناطقی با عرض جغرافیایی بالا است و تقریباً دو سوم مدار خود را بر فراز یک نیمکره سپری میکند. همچنین یک مدار توندرا وجود دارد که برای ماهوارههای ارتباطی بسیار مناسب است. مدار زمین ثابت یا ژئوسینکرون/ژئوسنچری(GEO)عموماً در محدودهای بین ۲۲۲۳۶ تا ۲۶۱۹۹ مایل (۲۲۲۳۶ تا ۴۲۱۶۴ کیلومتر) قرار دارد. ویژگی اصلی آنها توانایی آنها در ماندن در یک منطقه جغرافیایی به دلیل چرخش مداری ۲۴ ساعتهشان است که ۲۳ ساعت و ۵۶ دقیقه و ۴.۱ ثانیه با چرخش زمین مطابقت دارد. حفظ سرعت و فاصله مداری نیاز به نگهداری در ایستگاه دارد و پس از بازنشستگی، در مدار بالاتری قرار میگیرند. ماهوارههایی که عموماً در این مدار یافت میشوند، مخابراتی، هواشناسی و ناوبری هستند. به دلیل فاصله بسیار زیاد آنها، میتوان پوشش جهانی را با حداقل سه ماهواره فراهم کرد این یک ملک بینالمللی مهم است زیرا به دلیل فاصله و الزامات تداخل RF، تنها تعداد محدودی ماهواره میتوانند در اینجا وجود داشته باشند. ارتفاع مداری مدار بالای زمین (HEO) یا مدار بالای زمین و مدار بیضوی بالا اساساً به هر مداری گفته میشود که بالاتر از ۲۲۲۳۵ مایل (۳۵۷۶۸ کیلومتر) باشد. ماهوارههای موجود در این منطقه، دوره مداری بیش از ۲۴ ساعت خواهند داشت و به نظر میرسد که به عقب یا قهقرایی حرکت میکنند، اگرچه در حال حرکت رو به جلو هستند. ماهوارههای موجود در این مدار به تقویتکنندههای بزرگی نیاز دارند و معمولاً برای رسیدن به چنین ارتفاعاتی به یک مدار انتقالی نیاز دارند. این دستگاهها معمولاً بزرگ هستند و برای انتقال سیگنال به توان قابل توجهی نیاز دارند. ماهوارههای موجود در این مدار به ارتش، نجوم اعماق فضا، نظارت/انطباق هستهای و تحقیقات اعماق فضا مربوط میشوند. مدار ارتفاع بالا تراکم مداری قبل از بحث در مورد سلاحهای ضد ماهواره (AWS) واقعی و سیستمهای آنها، موضوع نهایی و حیاتی، تعداد زیاد اشیاء احاطه کننده زمین و مالک آنهاست.مکان، شناسایی/مالک و ردیابی ماهوارهها و زبالههای فضایی برای اطمینان از قرارگیری یا جابجایی ایمن ماهوارههای جدید یا موجود و محافظت از داراییهای فضایی متحدان ضروری است. جدول توزیع ماهواره ها و مالکیت و تعداد آنها ماهواره بر اساس کشور با هدف و مدار:که فقط شامل ماهوارههای فعال شناخته شده است و ماهوارههای از رده خارج شده یا زبالههای فضایی را در بر نمیگیرد. هنگام بحث در مورد سیستمهای سلاحهای ضد ماهواره (AWS)، ضروری است که مشخص شود چه کسی و چه اشیاء در حال گردش به دور زمین هستند و درک کنیم که زبالههای فضایی طی شش دهه از ماهوارههای از رده خارج شده، آزمایشها و اجزای وسایل پرتاب انباشته شدهاند. این موضوع چنان نگرانکننده است که وزارت دفاع آمریکا و ناسا به طور مشترک با استفاده از شبکه نظارت فضایی (SSN)، تلسکوپهای نوری، DebriSat، رادار باند X Haystack و مرکز نوردهی طولانی مدت (LDEF) برای ردیابی زبالهها در صفحات مداری شناخته شده همکاری میکنند (دفتر برنامه زبالههای مداری ناسا، و غیره). به طور مشابه، آژانس فضایی اروپا، که دفتر زبالههای فضایی آن در مرکز عملیات فضایی اروپا (ESOC) در دارمشتات آلمان واقع شده است، یک تیم ارزیابی خطر برخورد مداری را نیز ردیابی میکند.توجه به این نکته مهم است که برخلاف تصور رایج، همه زبالههای فضایی فهرستبندی و ردیابی نمیشوند. تحلیل و مدلسازی آماری برای اجسامی کوچکتر از 10 سانتیمتر یا 4 اینچ استفاده میشود . در مدار پایین زمین (LEO) سرعت مداری بسیار زیاد است و به عنوان مثال، یک گلوله 5.56 میلیمتری ناتو تقریباً با سرعت یک کیلومتر بر ثانیه حرکت میکند. بقایای یک ماهواره،حتی تراشههای رنگ، میتوانند بین 4 تا 8 کیلومتر بر ثانیه حرکت کنند. این سرعتها به اشیاء کوچکی مقادیر زیادی انرژی جنبشی می دهند که برای از بین بردن یک ماهواره در حال کار در اثر برخورد کافی است. نمای جزئی از ماهوارهها و زبالههای فضایی در مدار از منظر جهانی و قارهای تسلیحاتی کردن فضا و روشهای هدف قرار دادن ماهواره روشهای متعدد برای نابودی یک ماهواره:ضربه مستقیم یا اصابت برای نابودی (DA-ASAT) هممداری (Co-ASAT) و سلاحهای انرژی مستقیم زمینی (DEW) . این اصول امکان بهکارگیری روشهایی مانند سلاحهای انرژی مستقیم، موشکهای ضد ماهواره، ماهوارههای قاتل و استفاده از زبالههای طبیعی و مصنوعی را فراهم میکنند. در ادامه نمونههایی از حملات مستقیم و غیرمستقیم که میتوانند برای نابودی یک ماهواره یا مجموعهای از ماهوارهها به کار گرفته شوند، ارائه خواهد شد. همچنین درک وجود زبالههای فضایی ناشی از آزمایشهای متعدد ASAT که از دهه 1960 انجام شده است و نقشی که میتواند در تخریب عمدی داراییهای ماهوارهای ایفا کند، بسیار مهم است. در ابتدا، آزمایش سلاحها در فضا توسط ایالات متحده و روسیه انجام میشد. از آن زمان، این امر گسترش یافته و چین و هند را نیز شامل شده است. زبالههای فضایی ناشی از آزمایشهای ASAT اختلال در میدان زباله: هر سطح مداری حاوی مقادیر مختلفی از زباله است. مدار لئو نه تنها بسیار اشباع شده است، بلکه سریعترین اجرام در حال حرکت را نیز در خود جای داده است. برخورد از هر نوع باعث ایجاد آبشاری از برخوردها میشود که به عنوان سندرم کسلر نیز شناخته میشود. به طور خلاصه، این مفهوم مبتنی بر برخورد دو یا چند جسم است. درک این نکته ضروری است که اجسامی که با چنین سرعتهای بالایی حرکت میکنند، حتی اجسامی با جرم ناچیز، برخوردهای پرانرژی خواهند داشت که منجر به تولید اجسام کوچکتری میشود که در جهت مخالف اما با نیروی برابر حرکت میکنند. این اجسام کوچکتر با سایر زبالهها برخورد میکنند و این برخوردها ادامه مییابد و منجر به طوفان زباله میشود.در مدار لئو که دارای موجودیتهای متعددی از جمله ماهوارههای کاربردی و ISS (ایستگاه فضایی بینالمللی) است. برخورد ماهوارهها گزارش شده است، که اولین برخورد شناخته شده در سال ۱۹۹۱ رخ داد، زمانی که ماهواره کاسموس ۱۹۳۴ روسیه با قطعهای از کاسموس ۹۲۶ برخورد کرد. سپس، در سال ۱۹۹۶، ماهواره سریس فرانسه توسط یک قطعه موشک آریان ۴ مورد اصابت قرار گرفت. در سال ۲۰۰۵، یک مرحله بالایی موشک آمریکایی توسط قطعهای از مرحله سوم یک موشک چینی مورد اصابت قرار گرفت. در سال ۲۰۰۹، یک ماهواره ایریدیوم با کاسموس-۲۲۵۱ روسیه برخورد کرد که نتایج فاجعهباری به همراه داشت برخورد زباله فضایی به ماهواره اهمیت ماهوارهها و توانایی آنها در ارائه اطلاعات بلادرنگ به نیروهای نظامی کاملاً شناخته شده است. برخی از کشورها ممکن است تواناییهای فنی دشمنان خود را نداشته باشند، اما مایل به مختل کردن توانایی جمعآوری اطلاعات ماهوارهای یا مختل کردن قابلیتهای ارتباطی، فرماندهی و کنترل آنها برای نیروهای زمینی، دریایی و هوایی باشند تا بتوانند شرایط را برابر کنند. چنین کشوری ممکن است منابع کافی برای انجام مدیریت ماهواره یا حتی فناوری ردیابی و هدف قرار دادن یک شیء در مدار را نداشته باشد. با این حال، آنها ممکن است بتوانند از میدان زبالههای فضایی برای از بین بردن داراییهای فضایی حریف خود استفاده کنند و اختلال مورد نظر را ایجاد کنند. به عنوان مثال، کره شمالی موشک بالستیک هواسونگ-۱۲ را توسعه داده و آزمایش کرده است. گزارش شده است که این موشک به ارتفاع ۲۱۱۱ کیلومتر یا ۱۳۱۱ مایل رسیده است. همانطور که قبلاً مطالعه شده است، مدار LEO عموماً زیر ۲۰۰۰ کیلومتر است، ردیابی و حمله به یک شیء سریعالسیر عملیاتی پیچیده است. با این حال، انجام یک انفجار با قدرت انفجار بالا آنقدر پیچیده نیست، اما نتایج مشابهی را به همراه خواهد داشت. چنین سناریویی زنجیرهای از واکنشها را آغاز میکند که در آن زبالههای فضایی به ابری فزاینده از ترکش تبدیل میشوند که با تخریب سایر اشیاء در برخوردهای مداوم، افزایش مییابد. این امر میتواند ماهوارههای رصد، نظارت و ارتباطات را تقریباً برای هر کشوری از بین ببرد. آزمایشهای مختلف ASAT و ایجاد آوارهای فضایی ادامه دارد...
-
1 پسندیده شدهبخش شانزدهم و آخر برنامه ریزی و کسب آمادگی برای طراحی و اجرای عملیات های متوالی همانطور که درسطور پیشین شرح آن رفت ، اجرای تک گسترده نفوذی و پیشروی هرگز باعث پیروزی در یک جنگ نخواهد شد چرا که صحنه نبرد بسیار بزرگ بوده و هردوطرف نیروی قابل توجهی را برای دفع توان رزم یکدیگر وارد عمل می کنند . بنابراین می توان اینگونه تحلیل نمود که هر طراحی برای تک تهاجمی در وسعت و عمق محدود خواهد بود و این مساله از زمانی که حمله غافلگیرانه مسکو در فوریه 2022 شکست خورد عینیت پیدا نمود ،اما برای ارتش اوکراین ، محدود کردن دامنه عمل و اجرای عملیات های متوالی نه تنها می تواند دستیابی به اهداف بلکه مطلوبیت هرکدام ازاقدام های صورت گرفته را به نفع مهاجم تغییر دهد . بعنوان مثال ، برای بازپسگیری ملیتوپل ، برنامه ریزی برای اجرای چند عملیات متوالی که هرکدام یک هدف محدودتر را شامل می شود می تواند افق نویدبخش تری را برای کیف بوجود آورد . حملات مهمات پرسه زن روسی در محور پوکروفسک به واحدهای اوکراینی https://www.aparat.com/v/bfibisd در این زمینه ، ساختار نظری هنر عملیاتی ارتش شوروی اصول ارزشمندی را برای طراحی مجموعه ای از عملیات های متوالی بدست می دهد . روسها به درستی معتقدند که تک های نفوذی پرهزینه ترین و خطرناکترین بخش در طراحی عملیات رزمی است چرا که نیروی مدافع همواره برای دفع چنین حمله ای آماده خواهدبود. نظریه پردازان ارتش شوروی به این مساله اعتقاد داشتند که نقطه اوج یک عملیات آفندی همواره با فرورفتن به لاک دفاعی و پدید آمدن یک مکث عملیاتی همراه خواهد بود . این مکث عملیاتی دو فرصت حیاتی را در اختیار نیروی مدافع قرار می دهد که درآن ، نخست ارتش مدافع می تواند سازمان رزم آسیب دیده خود را بسرعت بازسازی کرده ، نیروهای ذخیره خود را متمرکز نماید و یک خط دفاعی جدید بوجود آورد تا دشمن را وارد یک نبرد پرهزینه و با خطرپذیری بالا نماید و دوم اینکه مدافعان اجازه پیدا می کنند با اجرای یک ضدحمله در محوری که به دورن آن نفوذ صورت گرفته یا دست زدن به یک عملیات تهاجمی در بخش دیگری از جبهه ، ابتکار عمل رزمی را مجدداً بدست آورد. درواقع ، روسها به درستی نتیجه گرفته بودند که مهاجم برای افزایش ضریب موفقیت تک نفوذ خود باید مدت زمان مکث عملیاتی خود را به حداقل ممکن رسانده و به منظور برهم زدن توانایی نیروی مدافع در جای دیگری از خطوط تماس دست به حمله مجدد بزند. این ایده در جنگ دوم جهانی درعمل بکار گرفته شد و بخصوص با شروع عملیات باگراتیون به سال 1944 که درآن یک سلسله حملات متوالی برای عقب زدن ورماخت صورت گرفته و نقطه اوج آن ، سقوط برلین بود کاربرد پیدا نمود. اگرچه با قابلیت اطمینان بسیار بالایی می توان ادعا نمود که طرفین درگیر در اوکراین ، امکان دست زدن به تک نفوذی نظیر آنچه که توسط ارتش سرخ اجرا گردید را ندارند به همین دلیل ارتش کیف چاره ای ندارد جز اینکه دست به حمله بزرگی زده و اجازه دهد تا عملیات به نقطه اوج خود رسیده و سپس برای عملیات بعدی وارد مرحله کسب آمادگی شوند. اما چنین رویکردی با منابع محدود اوکراین همخوانی چندانی ندارد ، بنابراین فرماندهان اوکراینی باید روند طراحی و اجرای تک های نفوذی با اهداف محدود خود را سریع تر کرده و پس از اتمام هرکدام آنها بلافاصله برای حمله بعدی آماده شوند در حالی که بطور همزمان باید از توان آتش دوربرد خود به منظور حفظ دورتک و ابتکار عمل بهره ببرد. ادغام حملات دوربرد و اجرای مانور در صحنه رزم یکی از مهمترین مباحثی که در میان کارشناسان نظامی غربی درخصوص شیوه کاربرد سامانه های رزمی دوربرد ارتش اوکراین علیه اهداف ارتش روسیه مطرح می شود ، اثرگذاری آنها بر روی روند جنگ است که درپاسخ به این مشکل می توان از آن برای بازگرداندن مانور به صحنه نبرد استفاده نمود.سامانه های تهاجمی دوربرد فعلی ارتش اوکراین در حال حاضر برای نیل به سه هدف اصلی ( دو هدف راهبردی و یک هدف عملیاتی ) مورد استفاده قرار می گیرد . طراحی مجدد حملات دوربرد برای پشتیبانی از مانورنیروی زمینی ارتش اوکراین در این دوره زمانی ( دسامبر2024/ ژانویه 2025) چاره ای جز اتکاء بر اجرای حملات دوربرد به منظور جبران خلاء ناشی از فقدان نیروی هوایی و بازگرداندن مانور به صحنه رزم ندارد .( راهبرد فعلی در حمله به مراکز انرژی روسیه در عمق خاک این کشور/ سپتامبر 2025 .م ) این حملات باید با هدف برهم زدن تمرکز روسها و هماهنگ با اجرای عملیات زمینی صورت گیرد تا فرایند نفوذ به درون خطوط دفاعی ارتش روسیه فراهم گردد. درواقع ، چنین حملاتی باید برای کاهش توان روسها در انتقال ذخایر خود به خطوط مقدم نبرد طراحی شود و زمان بندی آن به گونه ای صورت گیرد که ارتش روسیه نتواند یگانهای مستقر در پیشانی جنگی خود را بطور کامل برای سرعت دادن به روند پیشروی درون خاک اوکراین ، تقویت نماید. تغییر در شیوه طراحی و اجرای حملات دوربرد به شکل خودکار ، الزامات مربوط به فرآیند آتشباری تاکتیکی را نیز تغییر می دهد که درآن ، نخست آتشباری تاکتیکی به گونه ای درطرح آتش جدید ادغام می شود تا هر گونه تاثیر وارد شده به عقبه دشمن ، مستقیماً به خطوط مقدم نبرد منتقل و ادامه یابد. دوم اینکه ، آتشباری تاکتیکی صرفاً برای حل چالش ها در سطح تاکتیکی باید مورد استفاده قرار گرفته و برای آن کافی باشد تا تمامی قابلیتهای ایجاد شده در حوزه حملات دوربرد صرفاً در همان حوزه مورد استفاده قرار گیرد تا منحصراً اهداف در سطح عملیاتی را برآورده کنند.درواقع امر ، اوکراین اکنون باید از قابلیتهای پهپادی و موشکی خود نظیر آنچه که ناتوازنیروی هوایی به منظور اجرای بازدارندگی میدان نبرد ( BAI) و پشتیبانی نزدیک هوایی ( CAS) استفاده می کند ، بهره ببرد. بدین معنی که ناتو در حال حاضر از نیروی هوایی بال ثابت خود ، ماموریتهایی نظیر سرکوب پدافند هوایی دشمن با مهمات هدایت دقیق و حملات هوایی با مهمات جی- دَم یا سامانه های مشابه درعمق دفاع دشمن را صورت می دهد تا نخست نیروی هوایی ارتش روسیه را از کارانداخته و امکان واکنش را ازآن بگیرد استفاده می کند که این نیز خود به معنای کاهش عملیات توپخانه نیروی زمینه روسیه و کاهش قابلیتهای دفاعی نیروی زمینی این کشور می شود تا توانمندی روسها در انتقال ذخایر خود به صحنه را با چالش مواجه نماید. با این وصف ، ارتش اوکراین در حال حاضر به میزان کافی هواگردهای رزمی بال ثابت در اختیار ندارد تا به مانند آموزه ناتو عمل کند ، هر چند تعداد محدودی جت رزمی اف-16 عملیاتی شده تا هر بیشتر جنگنده های روسی را از خطوط مقدم خود دور نگه دارند که این مساله به شکل خاص پس از نبرد آودیوکا که درآن نیروی هوایی روسیه موفق شد تا بصورت موقت برتری هوایی کاملی بر فراز صحنه نبرد ایجاد کند ، برای کیف الزام آورتر گردید. مضاف براین ، نیروی هوایی اوکراین پس از بازیابی خود ، باید از هواگردهای بال ثابت خود بعنوان سکویی برای حمل و شلیک موشک های دوربرد استفاده کند تا ضمن افزایش میزان خسارت ارتش روسیه در خطوط مقدم ، پایگاه های هوایی ، انبارهای اصلی تجهیزاتی ، تعمیراتی و مراکز تجمع نیرو آن را زیر ضربه ببرند تا نخستین مرحله شکست ارتش روسیه ، که همانا کاهش قابلیت مسکو در استفاده از سامانه های هواپایه و زمین پایه خود است ، محقق گردد. پی نوشت : 1- این متن که در شانزده قسمت و دریک بازه شش ماهه ( فروردین الی شهریور 1404 ) در انجمن میلیتاری ارسال شده ، برگردان کامل مقاله Ukraine and the Problem of Restoring Maneuver in Contemporary War از انتشارات موسسه مطالعات جنگ ایالات متحده است . علاوه براین ، بخش هایی از تجارب ثبت شده در تاپیک تحولات اوکراین ( فوریه 2022 الی سپتامبر 2025 ) نیز بدان افزوده شد و تا اینجا ، به استثنای تاپیک تحولات که بیشتر ماهیت خبری داشته ، طولانی ترین متن تحلیلی صحنه نبرد اوکراین بشمار می رود .باشد که نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران ( ستاد کل نیروهای مسلح ، ارتش ،سپاه و فراجا ) با استفاده از این مطالب و بررسی های آینده ، برای تحولات آینده آماده شوند ... انشا ... 2- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند.