alala

Editorial Board
  • تعداد محتوا

    5,269
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    144

تمامی ارسال های alala

  1. در رابطه با  موشکی باز هم مطلب خیلی مستقیم و صریحی ندیدم در متن. در بخش مربوط به انفجارها! اشاره شده به پیوست 1 که شامل این موارد میشه : محدودیت در   multi-point explosive detonation system ها computer models to simulate nuclear explosive devices ها explosive diagnostic systems ها شامل streak cameras, framing cameras and flash x ray camera و plosively driven neutron sources or specialized materials for explosively driven neutron sources   حالا اگر موردی هست که برنامه موشکی را مستقیم تهدید میکنه بین این موارد و مثلا چاشنی ها که ذکر شدند اینجا تا چه حد محدود کنندند. یعنی یک کلاه نظامی در نبود متخصصی نظامی سرمون رفته با عبارات گنگ؟ هر چند در متن برخی از این ها مثلا مورد دوم و سوم به اون مرجع مشترک میتونند ارجاع بشند.
  2.   نه! ولی خود کری حتی امروز هم اذعان کرد ادامه تحریم ها در صورت شکست توافق لااقل به شکل سابق میسر نبود. نه مطلق ولی یک طورهایی توافق برای غرب هم خوب بود.
  3.   حالا این تاپیک را که به انحراف کشیدیم و از دوستان مدیر اگر امکانش هست به همون تاپیک هسته ای منتقل کنند این چند پست را. / ولی این بحث موشکی اگر چیزی که فکرش را میکنیم باشه که خب به تنهایی خودش یک معضل بزرگ هست و بنابراین فکر نکنم اینطور باشه. اگر در متن توافق چیزی پیدا بشه شاید بهتر بشه روش بحث کرد.
  4. در متن توافق 159 صفحه ای منظورم هست. این فکت شیت ایرانی اینجاش یک سکته بزرگ داره. در متن ما به ازایی براش من پیدا نکردم.
  5. کدوم قسمت از موشک ها اسم برده؟ من فکر می کردم چیزی در این مورد گفته نشده یا شاید ترجمه درستی نداشتم. میشه دقیقتر نقلش کنید؟
  6. مشخصا منظور رهبری از همه تحریم ها تحریم های مربوط به هسته ای بوده. ولی مشخصا عدم ربط دادنشون به انتظار تایید آژانس هم یکی از خطوط قرمز بود. به هر حال حالا قطعا رهبری هم به نظرم این جا به جایی خطوط قرمز را به عاملی برای آتو دادن به دست دشمن با رد این توافق تبدیل نخواهند کرد. باید منتظر حسن نیت! آژانس بمونیم.     این قسمت فکت شیت ایرانی خیلی نگران کرد همه را ولی از اونجا که ما به ازایی درون متن تا بدین لحظه! براش یافت نشده میشه اینطور تعبیرش کرد. نه اونطور که در نگاه اول به ذهن متبادر می کرد. ( ولی باز هم عبارت موشک های طراحی شده برای کلاهک هسته ای تفسیر پذیر هست و محل تردید، یعنی شاید لااقل تا دوره ای ما تست موشک جدید در یک توافق نانوشته نداشته باشیم مثلا؟!)
  7.   این هم با خطوط قرمز اعلامی هم خوانی نداره. باید پیوست 2 را هم با دقت مطالعه کرد.
  8.   البته غنی سازی حقی است که از ایران دریغ شد شاید بشه گفت به بهانه هایی. شاید برای مثال ترکیه برای برخورداری از این حق مشکلی نداشته باشه ولی اعراب قطعا به خاطر عدم اعتماد غرب دیگه به راحتی نمیتونند با استناد به این توافقنامه چیزی طلب کنند. هر چند واقعا محدودیت هایی که به گستره عمر یک نسل شاید پذیرفتیم کم نیست در این زمینه و واقعا انصاف نیست ترکیه بیاد و از روز اول غنی سازی صنعتی راه بندازه. بعید هم میدونم معنی این پاراگراف منحصر کردن ایران و اجازه به سایر کشورها باشه برای داشتن برنامه عادی غنی سازی!   //////   در مورد تحقیق و توسعه حق با juicer هست. به نظر حتی با برخی جا به جایی ها در خطوط قرمز شرایط سخت تری تحمیل شده. محدود کردن تحقیقات غنی سازی تنها در قالب سانتریفیوژها اون هم نه به صورت یک آبشار کامل. / عدم تحقیق و توسعه در فردو که قبلا بهش اشاره شده بود و برچیدن زیر ساخت های اصلی حتی کابل ها و لوله ها و پمپ ها.
  9. فارس داره ترجمه فارسی را به مرور قرار میده. بهتره قدم به قدم از ابتدا تحلیل بشه. یک مورد که من نگرانش بودم میخوام نظر دوستان را هم بدونم :     این یعنی کشورهایی چون عربستان و اعراب و مثلا حالا شاید بر فرض ترکیه دیگه نمیتونند به بهانه برنامه ایران درخواست غنی سازی کنند اون هم بدون تحمل هیچ فشار و مقاومتی؟  آیا این برداشت درست هست؟
  10. از ذیل تحریم های مربوط به هسته ای شاید ولی در برخی موارد طبق تحریم های حمایت از تروریسم و حقوق بشری خیر.     این مربوط به ویزا و دارایی ها میشه که مشخصا موارد مربوط به موشک های بالستیک را درش استثنا کردند. یعنی همچنان موشک های بالستیک ما جزئی از خطوط قرمزشون هست.
  11.     این مربوط به قطعنامه 1929 هست. بحث محدودیت موشک ها و تحریم های 5 و 8 ساله تسلیحات را باید با این سنجید اگر بر این مبنا عمل شده باشه.
  12. خنده های ظریف یکی از نقاط مثبتش هست. لااقل در دیپلماسی عمومی! و رسانه ای مخاطبان عام جهانی هم احساس برد-برد برای ایران را هم خواهند داشت فارغ از جزئیات. این برای اون قسمتی که برای ایران مهمه مبنی بر اینکه " تسلیم " یا " وادادگی " نداشته خیلی اهمیت داره.
  13. خب این " نشه باهاش کلاهک هسته ای حمل کرد " را ایران به چه صورتی میتونه به غرب تضمین بده؟ اصولا وقتی با پذیرفتن تمام بازرسی ها و محدودیت ها قرار نیست اورانیومی برای ساخت کلاهک هسته ای داشته باشیم دیگه محدودیت در بحث موشکی و کلاهکش چه توجیهی میتونه داشته باشه؟
  14. خب این نگرانی امیدوارم اونجا واقعا جایی براش نزاشته باشند. ما حداقل باید بازدارندگیمون را در برابر اسرائیل در بحث موشکی حفظ کنیم. هم در برد و هم در سر جنگی و هم تحقیقات و توسعه در رابطه با موشک هایی با این کیفیت. اصولا این خط قرمز حیاتی و تاکیدی و ضروری  ( و شوک آور به خاطر حضورش در توافقنامه، برای ما و حتی دولتی که بارها عنوان کرد بحث موشک ها و توان دفاعی ما جزء مذاکرات نیست ) تنها در صورتی میتونه رفع بشه که اشاره به تحقیق در مورد فیوزها و کلاهک های هسته ای باشه والا هر چیز بیشتری یعنی قبول محدودیت در بحث موشکی. ابهام یعنی به ضرر ما چون قبلا هم عنوان شده بود هر چیزی که تفسیر پذیر باقی بمونه طرف مقابل تفسیر و عمل خواهدش کرد. جزئیات در بحث محدودیت در برد و سر جنگی هم به هر حال محدودیت در موردی است که حتی غیر از رهبری خود تیم ایرانی هم بارها عنوان می داشت که هیچ بحثی روش نخواهد کرد و تاسف بار خواهد بود که طرف مقابل حتی این را هم تحمیل کرده. حالا باید تا جزئیات منتظر بود.
  15.   خیلی نکنه مهمی هست. این اواخر در سوریه و عراق هر دو جبهه شاهد این شبه ترورهای هدفمند هستیم. هدف گرفتن فرماندهان. خائن و نفوذی هم که کم نیست. یا باید نحوه دسترسی ها و جا به جایی ها را تغییر بدند یا خودروها را که البته خودش چون این خودروها کم تعداد و منحصر به فرد خواهند بود خودش یک عامل لو دهنده هستند.
  16.   این بند یعنی چی؟ یعنی همون کار بر روی موشک های تجاری در بردهای بالا و عدم توسعه موشک های نظامی و قبول محدودیت در برنامه موشک های بالستیک؟
  17. شد آنچه شد! به صفت تاریخی ایرانیان در مذاکرات بین المللی در جهان معاصر فاقد استعداد و تبحر اند. از کارنامه غیر قابل دفاع میرزا ابولحسن خان ایلچی در مذاکرات منجر به عهدنامه گلستان تا بی کفایتی آصف الدوله در عقد قرارداد ننگین ترکمانچای تا ناموفقی علی اکبر داور در ماجرای قرارداد دارسی و تجدید ننگ آور آن قرارداد بعد از تهور نمائی تصنعی و نمایشی و ابلهانه رضاخان در آتش زدن قرارداد اولیه دارسی تا عهدنامه 1981 الجزایر جهت بستن پرونده اشغال سفارت آمریکا تا مذاکرات بی فروغ تیم مذاکره کننده ایران در قطعنامه 598 شورای امنیت ، جملگی این موارد دال بر حضور اصم و گنگ طرف ایرانی و موید آن است که شاخص و یگانه هنر ایرانیان در مذاکراتی از این دست برخورد پکیجی با مسئله است و از آنکه بتوانند مذاکرات را بر مبنای «بده ـ بستان» و در بستر استراتژی «گام به گام» مدیریت کنند؛ عاجزند. قطعاً امیرکبیر در این میان یک استثناء بود که در مذاکرات منجر به عهدنامه «ارز روم» به قوت درخشید و کارنامه ای قابل دفاع از خود در حافظه ملی ایرانیان بجا گذاشت. هر چند سعید جلیلی نیز در دوره خود متوسل به سیاست گام به گام شد که طبعاً با بیرون راندن وی از مذاکرات این پروژه نیز در میانه راه ناتمام ماند! علی ایحال در مذاکرات هسته ای در حال انجام نیز «بیرون از جو زدگی عوام» همین بی تدبیری و فقد تبحر در اردوی تیم مذاکره کننده ایران قابل رویت است و بیم آن می رود تا در صورت بی مبالاتی طرف ایرانی تجربه تلخ «دارسی» بار دیگر تکرار شود. (پیش تر در «تلواسه ظریف» با ذکر این ظرائف توصیه کردم که ظریف را باید از مذاکرات بیرون کشید. ظریف با حسن نیت کامل همه زحمتش را کشید اما واقعیت آن است که این همه بضاعت ظریف بود و سقف پرواز ظریف در لوزان به پایان رسید) برخلاف ایران تیم مذاکره کننده آمریکا تاکنون نشان داده بسیار حاذقانه مذاکرات را هم در سطح تیم ظریف و هم در سطح افکار عمومی ایران مدیریت عاطفی و مدبرانه کرده اند. حذقی که نشان از آن دارد تیم ایرانی در اسارت تور آمریکائی و در زمین تمهید شده آمریکائی بصورت ناخواسته و غیر محسوس در حال ایفای مسئولیت اند. این حذق مدیون حضور با تبحر و با برنامه طرف آمریکائی است! شواهد موید آنست که تیم آمریکائی  کاملاً منسجم عمل می کنند و مشخصاً از ابتدا با برنامه ای محاسبه شده و تفکیک مسئولیت شده به مذاکرات ورود پیدا کرده اند. از نقش و حضور فعال «آلن ایر» در عرصه دیپلماسی عمومی جهت تاثیر گذاری بر افکار عمومی ایرانیان فعال در فضای سایبری با توسل به القای دختر خالگی ـ پسر خالگی بین آمریکائیان و ایرانیان و القای وجد اجتماعی نزد آن جو زدگان تا سیسمونی پارتی وزیر انرژی آمریکا در ژنو بمناسبت صاحب نوه شدن دکتر صالحی و ایضاً استمالت «کری» از حسین فریدون در خلال حضورش در جلسه ختم مادر رئیس جمهور ایران و متعاقباً پیاده روی نامتعارفش با ظریف جملگی نشان دهنده نشستن ایشان بر رگ خواب «عاطفی مسلکی» ایرانیان است. رویکردی که از آن طریق به ایشان این امکان را می دهد و داده تا از آن طریق مذاکرات اتمی و مذاکره کنندگان اتمی و ایضاً عوام و افکار عمومی عوام در ایران را «چه مذاکرات به انجام برسد یا شکست بخورد» بصوت نامحسوس مدیریت کنند! آمریکا از این طریق توانسته با القای خوشبینی به افکار عمومی ایرانیان یک شوق ملی و خوشبینی مفرط و غیر واقعی را در ایران دامن بزند. شوقی که حتی تا آن درجه تب ملی را در ایران بالا آورده که هاشمی رفسنجانی را نیز تا آن جا به وجد آورد که نوید گشایش سفارت واشنگتن در تهران را نیز به گاردین بدهد! شوقی که در فردای «توافق نامحتمل» در مذاکرات می تواند از طریق افزایش توقعات فزاینده و توهم «حالا دیگه زندگی شیرین می شود» دولت حسن روحانی را در تنگنای بی عملی زمینگیر کرده و عملا موجبات شکستن کمر دولت از طریق ناتوانی در محقق کردن توقعات فزاینده و دامن زده شده مردم را در ایران فراهم آورد. (بگذریم که روحانی نیز با گره زدن همه مصائب کشور به مذاکرات به کفایت و به سهم بالای خود بر این شعله نفت افشانی کرده) هم چنان که در فردای «شکست محتمل» مذاکرات نیز باز این آمریکا خواهد بود که زیرکانه می تواند با صیادی از تبدیل این «شـُوق ملی» دامن زده شده به «بُغضی ملی» ماهی مراد خود را از این دامچاله صید کرده و بستر سیاسی ـ اجتماعی در ایران را بصورت طبیعی به سمت سرخوردگی و دلزدگی و یاس ملی هدایت و از آن طریق در بزنگاه لازم این بغض ملی را مانند ماجرای 88 بنفع خود نقد کند! امید به آنکه در فرصت باقی مانده زعامی قوم تدبیری بیاندیشند تا در آینده مانند «تقی زاده» در فردای تجدید قرارداد ننگین دارسی نامسئولانه نفرمایند: شد آنچه شد!   داریوش سجادی   * دوستان مدیر اگر چنین تحلیل هایی که متعلق به یک فرد هست و نه یک سایت خبری خلاف قوانین هست لطفا پاکش کنند. داریوش سجادی نه به قول کیهان ضد انقلاب هست و نه یک خودی به تعبیر برخی مصادره کنندگان قدرت! سایت های داخلی هر دو جناح هم به فراخور منافعشون هر از گاهی برخی مقالاتش را کار می کنند.
  18.   اگر این گروه ها هر کدام صاحبانی! نداشتند می شد امیدوار به ادامه نزاع بود. ولی از اونجا که هر کدوم اربابی دارند که ادامه ی حیاتشون به پول ها و حمایت های اون بستگی داره پس خواست و فشار اربابانشون مبنی بر ترک منازعه را حتی با بی رغبتی تمام خواهند پذیرفت مثل قبل و بر علیه دشمن مشترک متحد میشن. جنگ اصلی این ها زمانی است که دشمن مشترک را شکست بدند و اونوقت چون جنگ اربابانشون بر سر تقسیم زمین و شهر و غنائم و قدرت شروع میشه این ها هم نقش خودشون را ایفا خواهند کرد.
  19.  امیدواری همه ی ما هم همینه. اینکه علاوه بر تمام تلاش، تمام حواسشون هم باشه که فریب خوردن خدای نکرده در این مقطع زیانی است به گستره ی یک ملت. والا برداشته شدن تحریم های ظالمانه و فساد انگیز و زیانبار و کند کننده پیشرفت کشور آرزوی همه ی ماست. همونطور که حفظ استقلال و عزت ( کلماتی تهی از معنا به نظر از فرط تکرار ولی واقعی ) این سرزمین و مردمانش. آرزوهامون یکی است. کمی بدبینی ها و خوش بینی هامون متفاوته که انشاء الله بعد از توافقی خوب این تفاوت هم از میان برداشته میشه! :)
  20. تو فیلم بین ستاره ای بخشی هست در رابطه با بحث تفکر عموم مردم و تصور صلاحشون و تفکر حاکمان و تدبیر! صلاحشون. یک اشاره کنایه ای ظریف! به کاربرد چیزهایی که به نظر هزینه بر هستند و به دردنخور ولی در نهایت در خدمت همون تفکر هزینه-فایده عموم مردم هستند.   قطعا انرژی هسته ای فقط " انرژی هسته ای " نیست!! اصولا تحقیقاتی که در ساخت پایه ای ترین مباحث این بخش از تکنولوژی-صنعت عظیم تا کلان ترین بخش هاش صورت میگیره ممکنه در جاهایی کاربرد داشته باشه که هیچ ربطی هم به انرژی هسته ای نداره. از آلیازهای مورد نیاز سانتریفیوژها تا تکنیک های مهندسی و ابزار دقیق و نرم افزارهای مورد نیاز و ده ها و صد ها مورد دیگه. پیشرفت های علمی قطعا منفک از یکدیگر نیستند و اتفاقا طوری در هم تنیدند که لنگی و گنگی و نقصان در یکی از بخش ها شاید در بخش های دیگه با هزینه بیشتر و مسیر سخت تر هم قابل جبران نباشه چون مسیری مورد نیاز هست که درش کشف ها و آزمون و خطاهایی رخ بده تا به هدف برسه. مثلش مثلا سانتریفیوژهایی هست که چندی پیش سازمان انرژی اتمی در اختیار یکی از مراکز ساخت واکسن گذاشت تا با نمونه های بسیار قدیمی تر و بعضا ناکارا برای تولید واکسن های خاص جایگزین بشه. این حالا نمونه عینی ترش هست ولی در موارد خرد یقینا پیشرفت در " علم " هسته ای و نه صرفا " انرژی " هسته ای مسیر پیشرفت در دیگر بخش ها را هم هموار خواهد کرد.   فرض برخی منتقدین این تاپیک هم بر این اصل استوار هست که فشار غرب برای عدم پیشرفت ایران در یکی از بخش های علمی مهم و انحصاری در جهان هست نه برای بهانه ی " عوام فریب " بمب! که اگر این هم جزئی از اهداف باشه قطعا یکی از ده ها مورد هست تنها. به این هدف خودش هم نخواهد رسید و توافق نخواهد کرد مگر با بستن مسیر پیشرفت با بهانه های نقد و نسیه! توافق های نقد و نسیه. قول ها و تعهدات نقد و نسیه.
  21.   مهم اینه که مثل ادامه داشتن غنی سازی (اصلا نه  در حد مینیاتوری ) / برداشته شدن تحریم ها (اصلا نه  در حد تعلیق و بخشی و قسمتی و با تایید آژانس ) / باز ماندن فردو (اصلا نه در حد موزه اشیاء باستانی ) / کار کردن اراک (اصلا نه در حد راکتور فقط موتور روشن! ) / تحقیقو توسعه هم یک اسمی در توافقنامه ازش بیاد. حالا با چه کیفیتی و یک ماشین و دو ماشین مهم نیست. همین که اسمش بیاد یعنی حقمون! را پذیرفتند و ما پیروزیم!! و به قول رئیس جمهور در دیدار با هنرمندان در شب پیش تنها و تنها با زبان گفتگو و منطق و نه البته خدای نکرده تعطیلی بخش اعظم صنعت هسته ای و نابود سازی ذاخیر و فروش مواد و تخریب قلب راکتور و پذیرفتن بازرسی ها و پروتکل الحاقی دولت به این موفقیت دست پیدا کرده و این خودش یک دستاورد بزرگه!
  22. پس مسئله انتقال مواد غنی شده به خارج از کشور هم درست بوده. البته تیم ایرانی میتونه زین پس همکاری تنگاتنگی با فرهنگستان زبان داشته باشه چون کلی معادل معنایی و متضادمحتوایی! ایجاد کرد در این مدت:   خارج سازی مواد غنی شده = فروش مواد غنی شده. لغو تحریم = تعلیق تحریم. عدم بازرسی از مراکز نظامی = بازدید از مراکز نظامی. لغو همه تحریم ها در روز امضا = تعلیق برخی تحریم ها در روز اجرا. همزمانی لغو تحریم ها = لغو تحریم ها پس از تایید آژانس.   حالا این وسط فروش آب سنگین چیه یا اینکه اصولا در برابر بار زدن صنعت هسته ای و انتقالش به خارج از کشور جلوی هر قستش یک فروش بزرایم آیا زیباتر خواهد شد و دلنشینتر و قاعدتا! منطقی تر بحث دیگری است.     البته همه چیز یک طرف و برگزاری جشن کاملا خودجوش! بعد از این توافقنامه هم یک طرف.
  23.   مضاف بر اینکه مثل بیشتر داشته های دو طرف و مذاکرات بر سر اون بر فرض قبول پیشنهاد، باز طرفی که به طور روشن توافقاتی خواهد داشت ایران خواهد بود که ضمن دسترسی کامل باید تمام موشک های برد مثلا بالاتر از ایکسش را نابود کنه و ضمن پذیرفتن ساز و کاری محدودیت برد ایکس را در ساخته های بعدی رعایت کنه. در مقابل طرف پیش رو رفع تحریم تسلیحاتی را اعلام کنه!! در حالیکه مثلا بسیاری از کشورها به بهانه های مختلف اعم از سود ده نبودن، خوششون نیومدن، آماده نبودن و امنیتی بودن و چه و چه از عقد قرارداد سر باز خواهند زد. یعنی در حقیقت تا وقتیکه مثل داده ها و ستانده های مذاکرات هسته ای طرف مقابل نیتش بر مبنای تضعیف و تسلیم شما باشه هر چه داد و ستد کمتر باشه ضررش هم کمتره.   یا میشه اینطور تعریف کرد فرض محال. کاهش برد موشک ها در برابر قرار دادهای مشخص الزام آور معین مثلا : 200 فروند اف-16 / 500 عراده آبرامز / 10 فروند زیردریایی فلان / 5 فروند ناوچه بهمان !! در اونصورت میشه گفت توافقی متوازن تقریبا که باز هم مثلا در اون باید قدرت بازدارندگی و محدودیت در برابر گزینه دشمن اتمی اصلی یعنی اسرائیل حفظ بشه و سر بالاتر از 2000 کیلومتر بحث بشه!
  24.   اون سه شهید اخیر هم که در تهران تشییع شدند گویا خودروشان با تله انفجاری یا مین برخورد کرده بود. به نظر میرسه کمین های هماهنگ! برای مستشاران ایرانی راه پرکاربرد فعلی تروریستهاست. شاید نفوذی ها و خائنین هم نقش داشته باشند درش.
  25.   اینکه در مذاکرات چه چیزهایی به دست آوردند که چنین طمعی هم کردند را خدا میدونه. قطعا ما عقب نشینی های بسیاری کردیم ولی امیدوارم لااقل اون بخش های مربوط به تحریم لااقل تا حدود زیادی حل شده باشه در عوض تا به قول جناب رئیس جمهور ( تنها ) خواست مردم!! برآورده شده باشه. یکی از نقاط تاریک این توافق به هر حال این خواهد بود که طرف غربی به فایده ی اهرم فشار بیش از پیش وقوف یافت و قطعا در آینده هم از اون بهره خواهد گرفت در موضوعات مختلف با شدت متفاوت. ( سلاحی که یک بار تست بشه و جواب بده دلیل نداره دوباره و در تیراژ! بالاتر مورد استفاده قرار نگیره! اگر تلفات بیشتری هم گرفته باشه که خب مورد اطمینان تر )