alala

Editorial Board
  • تعداد محتوا

    5,030
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    133

تمامی ارسال های alala

  1.   بله واقعا ترکیه امروز خطرناکتر از هر زمان دیگه ای هست. نباید فریب کودتای اخیر را چه در منشا و چه در تبعات بعدش خورد. اصولا مردم ترکیه که به نظر اکثریت هر چند نسبیشون (حالا) یک حزب اسلامگرا را ترجیح میدند از اونجائیکه گزینه ای غیر از اردوغان و حزبش ندارند پس حمایت دائمی را فعال ازش خواهند داشت و از این نظر پشتوانه ی خوبی داره. به لطف اشتباهات تکراری و ادامه دار ما هم در بعد اقتصادی و کاهش شدید قیمت نفت و یک طور راهبانی! کردن عرب های منطقه به خاطر خدماتش در سوریه به تروریست ها و مستفیض شدن از مزایای این همکاری توسط عربستان و کشورهای دیگه و بهره برداری از روابط ترویج داده شده و بلد کردن بحث قومیت ترکی بین کشورهای ترک زبان که به خاطر کمبودها از عقده ی حقارت بعضا رنج می برند و دنباله روی از ترکیه را نوعی افتخار محسوب می کنند و اصولا به عنوان برادر بزرگ تری قبولش کردند و موقعیت مطلوب استانبول و شرایط همیشه مهیای گردشگری و سوء استفاده از بحران های خودساخته ای چون مهاجران و برخی نیازهای اتحادیه اروپا و چه و چه همه باعث میشه نقش ترکیه را خصوصا با در راس کار بودن شومن بزرگ اردوغان که هم برای مردم بحرین به وقتش اشک میریزه، هم ناله هاش از رنج مردم سوریه دل هر انسانی را به درد میاره! و هم عصبانیتش نسبت به اصراعیل همه را متحیر میکنه و بعد همزمان عشق ناگهانیش به اصراعیل گل میکنه، میشه بهترین دوست عربستان در منطقه و جیکش از جنایات رژیم بحرین و عربستان خصوصا در یمن در نمیاد و همزمان دست در دست گروه هایی چون النصره و زنکی معانقه میکنه و تازه اون هم همزمانی که در تریبون داره از اسنان دوستی عمیقش میگه و همزمان با آوارگی مهاجران تجارت ویزا برای اتباع کشورش میکنه؛ به همین راحتی حل شده فرض نکنیم. ترکیه حالا حالا ها با ایران کار خواهد داشت چه در رقابتی سخت و دشمنانه و چه در رقابتی زیرپوستی و دوستانه ولی موزیانه!
  2. ریابکوف که در تهران هست خبر از توافقی بزرگ در رابطه با حلب داده و گفته مقامات نظامی روسیه با آمریکا طی ساعات آینده با هم دیدار می کنند در این رابطه. از اون طرف اعلام سخنگوی وزارت خارجه ترکیه مبنی بر تلاش بری ایجاد آتش بسی در حلب این ظن را قوی میکنه که تصمیمی در مورد حلب قرار هست گرفته بشه و شاید برای همین بوده که تروریست ها نیروها و تمرکزشون را در حال حاضر با آگاهی از این نظر قطعی ترکیه که احتمالا با رایزنی با روسیه بوده به حماه قرار دادند، تا دستاوردی بزرگ اونجا داشته باشند.   تنها ماهیت این توافق در مورد حلب هست که از اونجا که روسیه معلومه تصمیشمش را در موردش گرفته، ترکیه هم موافقت ضمنی داره، و تازه ریابکوف بعد به ایران سفر کرده احتمالا برای جلب رضایت ایران و سوریه هم تا به حال هیچ واکنشی نداشته ( یعنی توافقی که شاید ایده آل ایران و سوریه نباشه ) ممکنه نگران کننده باشه که روسیه ماه عسلش با ترکیه را خیلی شیرین نگرفته باشه!   پ ن: از اونجا که در گزارش ها از آمدن سهیل حسن به حماه خبر داده میشه باز هم ظن توافقی در مورد حلب تقویت میشه. هر چند ترکیه به هیچ وجه قابل اعتماد که هیچ حتی قابل اعتنا هم در این موارد نیست چون احتمالا در تدارک خرید زمان برای تروریستها در حلب و سازماندهی مجددشون، کمی تقویت همکاری با روسیه برای فشار به آمریکا برای بیشتر فروختن کردها، تضمین عملیات دوستان تروریستش در برابر کردها در شمال سوریه ( با توافق حلب علاوه بر این چند هزار نیرو میتونه کلی نیروی دیگه ی آزاد شده در جبهه ی حلب را به این مناطق اعزام کنه برای تصرف هر چه سریعتر الباب ) و اهداف دیگه ای هست.
  3. یکی از مسئولین میگفت تروریستهای وهابی طرفدار داعش را که دستگیر کردیم غذا بهشون میدادیم میگفتند و اصرار می کردند نمی خوریم، شما کافرید. مرغ را زنده بیارید خودمون ذبحش کنیم بعد میخوریم!! ( لابد انتظار داشتند ساطور و چاقو هم در اختیارشون بزارند! ) :)
  4. اگر به همین منوال پیش بره و به قدرت اتمی خودش اضافه کنه تا جایی که دیگه بازگشت پذیری ای براش یا با تنوع و یا تعداد کلاهک های هسته ای و پرتابه هاش دیگه رسما معنا نداشته باشه، با توجه به سیستمی که در تحمل تحریم ها داره شاید یک روزی قدرتش بچربه و از فشارها کم کم کاسته بشه. ( خطرش به حدی با این پیشرفت ها زیاد بشه که فشار بهش امکان خطر بزرگ تری را ایجاد کنه که همون یک جنگ هسته ای تمام عیار هست، فعلا با توجه به کمبود کلاهک ها و تعداد و تنوع خطر وسیعی محسوب نمیشه و سعی میکنند متوقفش کنند )
  5.   خب واقعا توان رقابت را نداریم. در منطقه چند ماهواره هستند که به علت کثرت کانال ها، بودن کانال روشون یعنی درصدی از مخاطب تضمین شده هست. همه ی این ها هم به نوعی دست دشمنان ایران هست و خصوصا ماهواره های عربی که مخاطبان فراوان عرب زبان داره سیاست هاشون مشخص هست. این برای پخش. در مورد خود شبکه هم در حال حاضر همین العالم به قولی بار بازوی رسانه ای یمنی ها را داره برای افکار عمومی منطقه به دوش میکشه اون هم با هزاران نقطه ضعف که اصلا توان رقابت با شبکه ای مثلا چون الجزیره با اون همه امکانات و خبرنگاران میدانی ( پول ) و تجهیزات و همکاری های گسترده ای که باهاش میشه را اصلا نداره.   برای همه شاید این اصل با پول خریدن مصداق داشته باشه ولی برای ما خیر. به دو دلیل، اولا فشارهای سیاسی که از پول بالاتره گاهی قدرتش و دوم سرماه ی عظیم چند کشور قطر و امارات و عربستان که هر چقدر ما پول خرج کنیم بیشترش را برای خنثی سازی استفاده می کنند و پس رقابتی وجود نخواهد داشت.   ورای همه ی این ها وقاحت را با پول و سیاست دیگه نمیشه تصحیح کرد، وقتی چنین تظاهراتی را تقریبا بی اعتنا از کنارش رد میشند دیگه در موارد کوچکتر چکار میشه کرد. جالبه در همین حد هم رسانه های عربی شروع کردند که ایران با رسانه هاش ( لابد العالم نصفه و نیمه ) داره چهره ائتلاف ضد عربستان را نامناسب! جلوه میده و باید کاری برای مقابله باهاش کرد!   مشکلات مدیریتی و رسانه ای و حرفه ای و مالی هم که به کنار.
  6. در مورد یمن فقط در دنیای کنونی اینطور میشد تظاهرات میلیونی یمنی ها را بایکوت کرد و اون هم همزمان با تهدید جنگنده های عربستانی بالای سرشون و بعد دم از حق و حقوق مردم یمن زد و تازه احقاق این حق را هم در کمدی نوین جهانی به دست عربستان سپرد. خبر کاهش تعداد مستشاران مشاور امریکایی در ائتلاف حمله به یمن هم نشون میده که راهنما و قاتل اصلی پشت پرده ی عملیات طولانی عربستان هم چه کسی هست در اصل.
  7.   وقتی خود ترکیه در منطقه یکی از بزرگترین اربابان این استاندارد دو گانه است، اون هم بدون هیچگونه توجیهی بعد این 5 سال و در شرایط حال حاضر؛ آیا منطقی است که رفتار متفاوتی را از غرب طلب کنه؟   استانداردهای دو گانه ی غرب که دیگه از مرز مضحکه هم گذشته در موارد گوناگون ولی بزرگترین شعار ده و شومن منطقه در حال حاضر چرا؟ برای مردم حلب غربی تا به حال اشک ریخته جلوی دوربین؟ اون پسر بچه یا جوان زخمی سر بریده شده چطور؟ صدها اسیر ارتش سوریه که با دستان بسته قتل عام شدند؟ یا 70 هزار شهروندی که به جرم مذهبشون سال هاست محاصره هستند و نه اجازه خروج بهشون میدند و نه مسیری برای فرار براشون باز میزارند و هر روز تهدید می کنند که باید سر بریده بشند چون شیعه به دنیا اومدند؟ وقتی کرد ساکن ترکیه با یک شورش مسلحانه و کلاش به دست میشه تروریست ( به درستی ) آیا چچنی و ترکستانی از مرز ترکیه گذشته ی فرسنگ ها دور از مملکتش و در خاک سوریه و تاو (ترک و عربستانی ) به دست میشه آزادی خواه و انقلابی؟! باز گلی به جمال مقامات غربی که گاهی لااقل با زبان جنایت کردها را محکوم می کنند، اردوغان که چچنی توپ به دست ذیل پرچم النصره را همیشه محق میدونه! :)
  8.   در پوشش 360 درجه محدودیتی ایجاد نمیکنه؟ به نظر باید مسیر عمودی بیشتری را طی کنه تا تصحیح مسیر به سمت مورد نظر انجام بشه نسبت به نمونه کلدلانچ که در بدو خروج از تیوپ ها سمتش را نشانه میره و حرکت میکنه. اون شتاب اولیه ی روشن شدن موشک و بعد خروج کامل از تیوپ زمان واکنش را به نظر بیشتر میکنه در اینصورت.
  9. در مورد لانچرها، آیا فاصله ای که انتهای اون ها با زمین دارند، صفحه ی به نظر محافظ فلزی زیرشون و احتمالا باکسی شکل بودنشون نشان از این نیست که فعلا کلدلانچ منتفی است؟ و موتور موشک از همون باکس روشن میشه با برخی تغییرات نسبت به نمونه های افقی مایل؟ اصلا امکانش هست که به دلایلی اعم از موانع تکنولوژیک یا شاید یک دلیل ترجیحی این اتفاق افتاده باشه؟
  10. برخی امکانات مثل سیستم دفاع فعال و .. علاوه بر گره های تکنولوژی برای کشور ما با بودجه دفاعی معین و صدها عتصر تهدید در همه ی بخش ها به نظر از لحاظ مالی سخت میشه مدیران را توجیه کرد به سمتش برند. همون ترجیح میدند خطرات مستقیم ضد زرهی را فعلا به جان بخرند تا زمانی که وقتی تا حدی لااقل در همین خود زرهی به یک مرحله ای برسند. چون به هر حال شاید بشه با یک به روز رسانی هم تکمیل کرد کار را ولی الان افزوده شدن هزینه ها تنها شاید به کنسل شدن پروژه ها منجر بشه بیشتر.
  11. عرض خود راموسه و باز به سمت مناطق تحت تصرف تروریستها در قسمت شرقی تقریبا 2.20 کیلومتر هست. یعنی از کارخانه سیمان تا اون گوشه حمدانیه. معبری از درون راموسه به داخل مناطق اشغالیشون تا ضاحیه اسد هم تقریبا 4.5 کیلومتر که البته یک طرفش حمدانیه قرار داره و مجتمع 3000.   که مهمترین مسیر براشون میشه جاده ی مابین مدفعیه و راموسه که میخوره به اتوبان و بعد هم مناطق شرقی. خود قرار گیریش بین این دو نقطه در اون قسمت بهش امنیت خوبی میده و عرض مناسبی هم داره. هر چند بعیده این معبر براشون کافی باشه. حمله به حمدانیه از هر دو سو براشون ایده آل هست در حال حاضر. تازه باقت شهری قسمت شرق که مثل روزهای قبل با خیال اسوده مثلا از شیخ سعید به راموسه هجوم اوردند هم کمکشون میکنه. اگر هم ساکنین داشته باشه که احتمالا داره فبها. کافیه یک خمپاره بخوره و یک عکس غیرنظامی آسیب دیده تا ارتش امریکا آماده باش بده.
  12.   قطعا اگر قصدی جدی باشه برای هدفی به نظرم کار سختی نیست. نیروهای ما غائب بزرگ این میدان بودند به نظر در مقایسه با نبرهای جنوب حلب که کامل حضور داشتند. حالا به هر دلیلی. شاید نیروهایی داشتیم در بین نیروهای حزب الله و نجبا و فاطمیون البته به صورت انفرادی. به هر حال وقتی تنها حامیان پیاده نظام این ها را در تجمعات وهابی و سلفی در کشورهای مختلف منطقه میبینیم معلومه که کار راحتی در پیش نیست.   به نظرم اگر برنامه ای چون شکت محاصره ی نبلو الزهرا و یا سلسله عملیات های جنوب حلب براش قصدی باشه و طراحی بشه، این مورد هم واقعا تصمیمی براش باشه میشه موفق بود درش اگر خدا بخواد.     اصلا جولانی که هدف را همین اعلام کرده. فتح حلب و در نهایت با رسیدن به این مقصود سرنگونی نظام سوریه! الان هم که در مقابل قطعنامه های محکم! سازمان ملل لیدر کل گروه های حلب هست عملا! بعد روحیه دادن و فرمان این تروریست نشان دار نیروهای النصره و ترکستانی و القاعده به طور جد طی دیروز و امروز وارد معرکه شدند. در مورد اردوغان هم به نظر اتفاقا شمال حلب در برابر پیشروی کردها حالا به مهمترین برگ مورد نیازه اردوغان تبدیل شده.(با توجه به عدم اطمینان به امریکا و قول های کردهای دموکراتیک) با داشتن مناطق هم مرز و حائل در دست عوامل مطیع خودش از ادلب تا حلب و بخشش لاذقیه به روسیه!   جندالاقصی هم به نظر با پیش کشیدن ترکستانیهای بیشتر به نبرد حلب در لاذقیه همچنان موندند برای جلوگیری از پیشروی ارتش.
  13. یکی از فرماندهان حزب الله در مشرفیه به شهادت رسید متاسفانه. شاید قصد محاصره داشتند. کمبود نیرو به وضوح وجود داره. تروریستها هم که به راحتی با ده ها خودرو مثل مور و ملخ دقیقا از یک محور به یک محور جا به جا میشند علاوه بر اینکه نیروهای پیادشون که سریع تخلیه و پخش میشن. قطعا امشب محاصره نشکنه با استفاده از تاریکی شب دوباره داخل مدفعیه تجمع می کنند برای حملات پر حجم تر. کاری که دیروز انجام دادند و بسیار زودتر از موعد عملیات جدید را اجرا کردند.   حتی اگر در برخی ساختمان ها یکی ئو نفر کمین هم می کردند هر چند با ریسک بالا ولی کار را برای پیشروی سخت می کرد. تجربه ثابت کرده از عکس های خاص تروریستها خصوصا اون هایی که معلومه با حوصله و سر فرصت گرفته شدند نمیشه قضاوت کرد چه اتفاقی افتاده در فضای تصاویر قبل و بعد گرفتن عکس ها. ولی یک چیزی را میشه قضاوت کرد، اتاق عملیات تروریستها، برنامه ریزی و سازماندهی با حوصله چیزی که معلوم نیست چرا در جبهه هی مقاومت لااقل در تصاویر دیده نمیشه. حتی یک تیم رانه ای منسجم هم وجود نداره به نظر که کارش فقط کار رسانه ای باشه. البته تروریستها به خاطر تعدد رسانه های حامی و مخاطبانشون انگیزه بیشتری برای تولید تصاویر دارند. چیزی که مقاومت در برابرش کاملا بایکوت هست.
  14.   این پنج سال سخت سوریه و حوادث رخ داده ی اون و پشت پرده های حمایتی عظیم از یک - سفره ی عظیم دستاوردی - برای اصراعیل و اعراب و غرب که شاید بی سابقه بود براشون که اینطور مقاومت را در نقطه ای به چالش بکشند ( به هر حال به جای رویارویی مستقیم، یک رویارویی نیابتی را در قلب مسیر تهران تا بیروت انتخاب کردند چه از ابتدا و چه کمی بعد از ابتدا ) همه ی ما را به خاطر حوادث تلخ متعدد بدبین کرده. حفظ اون باریکه با این کمبود نیرو که بوضوح مشخصه شاید ممکن نباشه ولی باید همچنان ارتش سوریه امیدوار بمونه برای عدم سقوط حلب که هدف اصلی این تروریستهاست. ارتش در این چند روز به هر حال مقاومت کرد.   دقت در تصاویر صبح هم نکاتی شاید داشته باشه. spg9 های مورد استفاده در عکس ها کاملا نو به نظر میرسیدند. شاید برخی تجهیزات دیگه ی موثر که به عمد تصاویرش پخش نمیشه هم در اختیارشون گذاشته شده باشه در طی این چند روز از طریق مرزها.
  15. تو راموسه از داخل شهر قبلا هم پیشروی هایی داشتند، اگر کمی جلوتر بیان از سمت چپ راموسه با سمت راست مدفعیه به راحتی مرتبط میشن. امکانش به هر حال با پیشروی هایی که داشتند هست. با همپیمانی آشکار تروریستها ی به اصطلاح میانه روی تحت حمایت غرب و پیام واضح تر جولانی و تصاویر آشکار پیشتاز بودن النصره در این حملات بعد از شکستن محاصره احتمالا، رسانه های غربی جالب خواهند بود (عربی که مشخصه) از انقلابیون! حلب به عنوان فاتح نام خواهند برد. وقتی سخنگوی کاخ سفید امروز به راحتی جنایت نور الدین زنکی را  به گروه کوچکی در یک گوشه ای منتسب میکنه که ربطی به گروه تحت حمایت ما نداره، چه انتظاری هست که النصره هم انقلابی نباشه.   نیروهای مقاومت و ارتش سوریه را نمیشه قضاوت کرد، شاید میشد بهتر عمل کرد و برنامه ای داشت برای این عملیات تروریستها ولی خب شرایط سوریه کلا همه چیز را گویا تحت تاثیر قرار داده.   نکته ی مهم رابطه ی پیشروی نیروهای دموکراتیک و نبرهای حلب هست. جولانی به نظر با عنایت به دستورات بالاتری از فتح حلب به عنوان مقدمه ی سقوط نظام سوریه میگه. ترکیه یکی از شروط موافقتش را با پیشروی نیروهای کرد و تشکیل اقلیم عدم دستیابیشون به دریا عنوان کرده. پیروزی تروریستهای مورد حمایت اردوغان و قطر و پیوستن حلب به ادلب یعنی منطقه ی وسیعی که حتی اگر تمام مناطق فعلی تصرف شده توسط کردها به خودشون هم تعلق بگیره باز سد محکمی است برابر نیروهای کرد برای دتسیابی به دریا و حتی مهار قدرتشون در صورت هر نوع تشکیل حکومتی اعم از خودمختار یا منفرد. برای همین حلب را حالا حتی امریکا و غرب هم چشمشون را به روی النصره بستند که احتمالا هماهنگی ای است بین ترکیه و غرب سر معامله ای مبنی بر آزادی عمل هر دو گروه ( کردها با رضایت ترکیه و النصره با رضایت غرب برای دستیابی به اهدافشون در شمال سوریه، هر کدوم هم برنامه هایی برای آینده برای خودش و گروه تحت حمایتش فرض کرده از الان به عنوان مراحل بعدی )
  16. خب اینبار معلوم بود که با چشیدن طعم ورود به محیط این منطقه ی مهم، رها نخواهند کردش عملیات را و بر خلاف دفعات دیگه موج اصلی حملشون را صبح انجام دادند که تا حدود زیادی هم پیشروی کردند. هجوم بی امان نفرات و نیروهاشون خصوصا ترکستانی ها و النصره به داخل این منطقه که الان نه توپخانه و نه نیروی هوایی چندان میتونه فعالیت داشته باشه کار را بسیار سخت کرده برای دفاع. قطعا با کوچکترین خبری مبنی بر شکسته شدن محاصره این توان و نیرو و روحیشون هم چند برابر خواهد شد. به هر حال حالا زمان اتخاد یک تاکتیک مناسب هست. شاید حتی عقب نشینی و ساماندهی و یورش دوباره ولی نکته اینجاست واقعا دستیابیشون به شکست محاصره توانشون را شاید چند برابر کنه.
  17.   اصرار برخی از نیروهای خاص که از نظر تجهیزاتی و پوششی هم تفاوت هایی دارند و فرماندهان در پوشاندن کامل چهره در میان افراد بسیاری که اصلا اهمیتی نمیدن به پوشوندن چهرشون، شاید یکی از دلایل اصرار عقب کشیدن برخی جنازه ها و نه همشون باشه. به هر حال وقتی برای چند جنازه ی خاص میان بقیه را هم باخودشون میبرن یا برای رد گم کنی یا حالا از بین نرفتن زحمت تا اون نقطه اومدن. ( حالا میشه موادری را فرض کرد که برخی به اون خاطر چهره ها را میپوشونن ولی قطعا موردهای خاصی هم وجود داره که دلیلی ویژه داره )   یک مورد هم امروز در تصاویر جنازه های روسی گویا دست النصره بود ولی ارتش آزاد بیانیه ی شروط را داده بود؟! اگر اینطور باشه از اون نکاتی هست که غرب باید خیلی وقیح باشه که بهانه جویی هاش را تکرار کنه.   در مورد انتحاری ها هم به نظر شبانه کاملا چراغ خاموش خودشون را به نزدیکی محل های تعیین شده میرسونند و بعد موعد حمله از اختفای محیطی خارج میشند و با سرعت به هدف میزنند والا اگر با فاصله همون شروع عملیات بیان احتمال هدف قرار گرفته شدنشون باید بیشتر باشه در فاصله. ارتش هم باید مسیرهای خاص را اگر قصد گسترش خطوط را نداره مین گذاری (شبانه) کنه به نظرم که لااقل تلفات بگیره. چون الان تقریبا خطوط حمله ی تروریستها روشن شده. و همچنان شاهد با اون چهار پرتابه ی سادش به نظر بهترین وسیله ی ممکن برای هدف قرار دادن تجمعات و برخی توپخانه های منفردشون هست. مثلا با استقرار یک تیم در فرودگاه حلب.   پ ن: با توجه به تصاویر حاج رضوان به نظر مسیر ورودشون اینطور بوده. البته برخی چیزها نمیخونه ولی برخی موارد هم تطبیق میشه گفت داره. هر چند شاید برای دوستان مطلع تر غلط یا درست بودنش واضح باشه ولی شاید بشه گفت اون هویتزرها همون قسمتی باشند که با مثلث نمایش داده شدند و یا محوطه کامیون ها فضای مربع شکل و البته دیگه تصویری نیست، اگر بود شاید میشد گفت جلوتر از اون فلش ها هم نفوذ کردند، شاید چند قدمی هم رفته باشند ولی تصویری که توش ثابت باشند در محیطی جدیدتر نیست تو این تصاویر که.   شاید منظور مفتیشون که دو روز پیش گفته بود از جایی بهتون حمله میکنیم که فکرش را هم نمیکنید همین محور دیروز/امروز بود. یعنی مدفعیه که شاید همه فکر میکردیم اول دورش بزنند با توجه به استحکامات تقریبا خوبش.  
  18. از انتحاری های خودرویی باید به عنوان یکی از موثرترین سلاح های تروریستی نام برد. تلفات، شوک، موج انفجار، ایجاد ترس و سردرگمی و از بین بردن روحیه طرف مدافع و بالا بردن روحیه مهاجم و تاثیر روانی عجیب و غریبش و از همه مهمتر برد متغیر و شعاه تاثیر گذاری زیادش.   در تصاویر معلومه استتارها به خوبی انجام شده و البته نکته ای که هست گویا توپوگرافی این منطقه هم به ضرر نیروهای مقاومت هست و ما شاهد منطقه ای هموار مثل دشت های جنوب خودمون در جنگ تحمیلی و همچنین بیابان های عراق نیستیم. ولی باز تنها همین منطقه منتهی به راموسه و مدفعیه را لااقل با چندین پایشگر اپتیکی تحت نظر بگیرند و با این قبیل انتحاری ها غافلگیر نشند ( حتی در حد فاصله گرفتن و سنگر گرفتن پشت خاکریزی و مانعی چون هر چند کمتر موثر ولی یک مانع تا حدودی میتونه جلوی موج انفجار را بگیره ) میشه بهتر مدیریت کرد صحنه ی نبرد را.   به عراق برخی تجهیزات خوب را ارسال کردیم، در سوریه هم مقطعی که حضورمون تهاجمی بود در جنوب حلب برخی تجهیزات اپتیکی مشاهده میشد، الان واقعا کم گذاشتن و خست برای این جبهه نیست. حتی اگر فرماندهی مشکل داره و چیزی به اسم فرماندهی متمرکز، اپراتور حرفه ای و ساماندهی مناسب وجود نداره ولی باز حتی یک دسته ی مستقل هم میتونه مفید باشه.     نکته ای که هست این ها همه جوره سر حلب قمار کردند و پاش ایستادند. قبلا هم این تاکتیک نفوذ و نابودی تدریجیشون را دیدیم ولی پا پس نکشیدند و هر بار چند متر چند متر نفوذ کردند و عقب کشیدند و دوباره روز از نو، هم جنگ روانی شدیدشون و هم آسیب هایی که به طرف مقابل از لحاظ روحی و تجهیزاتی و نفراتی و مواضع و سنگرهای فیزیکی میزنند در هر مرحله براشون چند قدمی به جلو هست تا سر فرصت ضربه ی نهاییشون را بزنند. مطمئنا با هر حمله عقبشون هم فعال میشه برای ارسال تجهیزات و نیرو به خطوط میانی تا وقتیکه سر ارتش به خطوط مقدم گرمه . شاید باید راه جدیدی را امتحان کرد. تدارک یک حمله ی مستقل توسط یک گروه تخصیص داده شده غیر از جبهه ی فعلی حلب و باز کردن خطی به سمتی که حسابی تحت فشار و پراکندگی بزارتشون. مثلا همون جنوب حلب و یا از جنوب به سمت خان طومان یا حتی از نبلو الزهرا به سمت پائین و چند شهرک مهم اون منطقه.
  19.   ممنون داشتم اتفاقا دنبال نقشه میگشتم برای تفکیک اون نقطه. اگر نقششون هم صحیح باشه پیشروی خوبی کردند و تقریبا در حال شکستن محاصره هستند. امیدوارم علاوه بر اینکه منطقه از تسلیحات خالی شده باشه مواضع دفاعی در شمال و جنوب هم طوری باشه که پیشروی بیشتری نکنند. هر طور باشه این منطقه فکر کنم از نقاطی بود که هیچگاه سقوط نکرده بود و ممکنه توش تجهیزات زیادی وجود داشته باشه.   برای اینکه متوجه اهمیت حلب باشیم این این در و اون در زدن فایننشال تایمز برای النصره و سنگ تروریستها را به سینه زدن مشخص میکنه چرا جولانی و بقیشون همه پشت پرده چنین هماهنگی بی سابقه ای را از ابتدای نبردهای سوریه کردند در حلب برای فتحش هر طور شده :  
  20.   حاج رضوان جملتون کمی ایهام داره. یعنی کلیه تسلیح را تصرف کردند و از اون جلوتر نیومدند داخل مدفعیه یا پشت تسلیح هستند و در حال ورود به تسلیح؟ این خبر هدف قرار دادن انبار موشکی داخل مدفعیه توسط روس ها هم خیلی تبلیغ می کنند.
  21.   این فکر کنم همون خبرنگار معروفشون هست که 2 روز بعد محاصره ی حلب جلوی دوربین مثل ابر بهاری و نمونه ی کامل یک فیلم هندی اشک میریخت که مردم حلب دارند از گرسنگی و تشنگی میمیرن با اینکه مثلا گمانه زنی سازمان ملل کم کم چند هفته لااقل داشتن ذخیره بود. الجزیره با مخاطبان زیاد نقش بسیار مهمی در تحریک جوانان هم از نظر قومی و هم مذهبی داره در پیوستن به تروریستها چه داخل سوریه و چه خارج اون. قطعا وقتی این همه بازوی رسانه ای و مالی و ... یک امر را با هر کلکی خصوصا تحریک شدید احساسات ترویج می کنند اینکه  هر روز بر دامنه ی این جنگ اضافه بشه جای تعجبی نداره.
  22.   عقبه که خب تا ادلب و حتی مرزهای ترکیه عمق داره و به خاطر مناطق تحت تصرف و بعضا بومی گزینی! به صورت سلسله وار عمل میکنه ولی اگر چند ضلعی ای را فرض کنیم که از بالا بنیامین شروع میشه و با در بر گرفتن مرز مناطق تحت کنترل ارتش با مناطق تحت تصرف شهر در قسمت شرقی پایین میاد تا پشت تصفیه خانه و بعد هم از اونجا تا پایین وضیحی به سمت چپ ادامه پیدا میکنه تا بالای زربه و زیتان و بعد هم در امتداد جاده بالا میره تا برسه دوباره به بنیامین میشه چیزی در حدود 155 کیلومتر مربع تقریبا.   تحلیل ها حاکی از ادامه یافتن عملیات تروریستهاست. از طرفی امریکا هم کم کم لفظی از زبان اوباما گرفته تا بقیه دارند فشار بر روی روس ها را بیشتر می کنند ( انتظار دارند چهار نفر ارتش آزاد به اصطلاح میانه رو که البته از خود النصره تندرو تر هستند چیزی که ما میبینیم، قاطی چهار هزار نفر تروریست القاعده شدند و دارند به حلب حمله میکنند روسیه برای در امان ماندن عواطف جهانی در هدف قرار نگرفته شدن حتی یک گل! از این باغ لطیف صلح خواه! حملاتش را کنار بزاره و شاهد قلع و قمع ارتش و مردم و قطاع غربی حلب باشه ) و ترکیه هم که کاملا مواضعش را روشن کرده در این چند روز و عربستان هم از العربیه میشه رصد کرد که چقدر حیثیتی هست براش این هجوم.    اگر فرضا نیرویی بود که از سمت جنوب حلب دوباره به سمت العیس یا بالاتر خان طومان فشار بیاره از شدت حملات شاید در منطقه ی حالا خطرناک راموسه کمتر میشد. و البته باید که نسبت به فریب و باز کردن جبهه ای دیگه از طرف تروریستها هوشیار بود.       وقتی جولانی هم اینطور وارد معرکه میشه یعنی قصدشون ادامه دادن کار هست. حالا میتونه هم به دلیل ایجاد روحیه برای در صحنه ماندن نیروهاشون و ناامید نشدن از تلفات باشه و هم فشار برای ادامه ی عملیات حلب. جالبه حالا مدافعان این میانه روها مثلا کجا هستند که رسما اتحاد همه ی این گروه ها اعلام میشه، بهش افتخار میشه، کنار هم به روشنی و تصاویر زنده ی الجزیره عملیات می کنند و راحت هم ابراز می کنند و بعد با وقاحت روسیه و سوریه سرزنش میشن چرا دارید دفاع میکنید از حلب. حلبی با مختصاتی که گاردین مثلا ترسیم میکنه. بعد تازه خرید سلاح عربستان و انتقال مدام ترکیه و اعلام آشکار حمایت امریکا و غرب از این ها هم میشه و هیچ کس نمیگه هم پیمانی با القاعده آیا اینجا خوبه؟!
  23.   محیسینی گفته حالا حالا ها نبرد ادامه داره! و قراره از جایی که فکرش را نمیکنند یک یورش جدید را شروع کنیم و معبری باز کنیم. صحت و سقم ادعاش را باید دوستانی که گفته های ویئوییش را دنبال می کنند و تحلیل روانشناختی از این موجود! دارند بیان کنند. با توجه به خبرهایی که تروریست ها نفیر عام دادند از همه ی جبهه ها منجمله حما و ادلب و لاذقیه و حمص و .. براشون نیرو اعزام بشه ارتش سوریه به هر حال چون قطعا نیروهایی را برای شبه محاصره ها در اون مناطق حفظ کرده باید چشمه ای از حمله را ولو با خمپاره باران و حملات ایذایی نشون بده شاید واقعا منطقه ای طوری باشه شرایطش لااقل از نظر روحی که بشه از آب گل آلود ماهی گرفت، اگر شد که شد، نشد هم لااقل ذهنیت نگرانی برای تروریستها ایجاد میکنه. نباید جبهه های مختلف آروم باشه.   یک نکته هم در مورد زرهی فراوان تروریستها و حسی هست که همچنان میگه پهپاد ها کجایند! شاهد، انتحاری و حتی همون کرار با یک بمب سقوط آزاد. قطعا حضور دارند ولی خیلی خیلی محدود. و همچنین بالگردهایی که همون بشکه های معروف را هم همراه داشته باشند الان کلی بکار میاد. ولی هم از لحاظ دوشپرتاب ها و هم کمبود مشخصه که بالگردها حضور دائمی ندارند. هر چند توکل تمام این سال های سوریه نشان داد که تنها باید بر خدا باشه.
  24. قطعا شاید این مرحله اون مرحله ای باشه که توان نهاییشون را بزارند. در برخی نقشه ها بعضا پیشروی های خطرناکی در محیط راموسه داشتند. قاعدتا ارتش تا این جا هم خوب مقاومت کرده و تروریستها هم بعضا در کلیپ هاشون معلومه از موشک های ساخته شده به خوبی استفاده می کنند و گاهی با تخریبی که اون موشک ها در خطی به جای میزارند واقعا شاید دفاع ممکن نباشه. اگر همینطور ادامه ندند و ارتش به فاز حمله تغییر بده کارشون سخت خواهد شد بنابراین همچنان به حملاتشون هر چه بیشتر ادامه خواهند داد. امیدوارم ارتش بتونه باز هم دفاع کنه هر چند سخت هست. فراموش نکنیم با باز شدن مسیری به داخل حلب رسانه های غربی و عربی اونوقت دیگه حمله هایی هوایی را باز دوباره تبدیل به خبر قتل عام مردم!! خواهند کرد و با فعالیت شدید رسانه ایشون فشار بر محور مقاومت را هم از حیث روانی و هم میدانی بیشتر خواهند کرد.
  25.   این مورد هم یکی از نقاط مجهول نبردهای سوریه است. فرار احتمالا به خاطر ترس از انتحاری بودن خودروها و زرهی هاست ولی اینکه هدف قرارش نمیدند:   1.کمبود موشک های ضد زره در گستره ی خطوط هست 2. خمپاره باران و آتش سنگین باعث میشه تمرکز واحدهای ضد زره به هم بخوره و نتونند موفق باشند. 3.موشک های ضد زره طیف مقاومت اشکالاتی دارند که همیشه دقیق و درست عمل نمی کنند. 4.برنامه های عملیاتی خصوصا طرح ریزی حمله و هجوم حالا یا با رصد دائم و خوب یا با خبرهای از داخل خطوط خودی توسط جاسوس ها طوری چیده میشه که اثرات برنامه ی دفاعی ارتش سوریه خنثی میشه و بی نظمی پیش میاد. 5. دید کم، استتار مناسب، عملیات فریب، استفاده از انتحاری های سرعتی و ایجاد ترس و فرار در جبهه ی ارتش و باقی موندن معدود نفرات، استفاده صحیح از تاوها و تک تیراندازها در از کار انداختن کورنت ها!   حالا در مورد صدق بعضی از این موارد به نظر استقرار لایه لایه ی واحد های ضد زره با توجه به اینکه به فرصت و تمرکز کافی نیاز دارند برای هدف گیری میتونه کمک کننده باشه. اگر لایه ی اول موفق نشد، لایه ی دوم در فاصله ی مناسب مانع پیشروی خودروهاشون بشه لااقل. در نهایت هم همه چیز که به کورنت و تاو ختم نمیشه. وقتی خطوط انقدر نزدیک میشن مقدار کافی امثال آر پی چی لااقل نقش زمان جنگ ما را که میتونند بازی کنند.   یکی از نکاتی که در مورد فاز نهایی حملات تروریستها برای شکستن محاصره میتونه نگران کننده باشه استفاده از پوشش حملات این چند روزه و همچنین فرصت شب و تاریکی در تجمیع نیروهاشون به صورت نامحسوس در مناطقی هست که در این چند روز پیشروی کردند. هجوم گسترده ی این نیروهای تجمیعی کار را برای دفاع هر چقدر هم تدارک دیده شده باشه سخت میکنه. راهش اگر ممکن بود پایش مستمر خصوصا پهپادی در شب و روز و رصد تحرکات و تجمعات و بعد دادن گرا به جنگنده ها طی روز برای هدف قرار دادن این نقاط بود. هر چند آتش سنگین و حملات مداوم قطعا این تمرکز را از فرماندهان میدانی که گرفته. واحدهای دوربرد! پهپادی حالا یا شاهدهای ما یا مهاجر های مستقر در اون نزدیکی در عملیاتی مجزا باید بر عهده می گرفتند این ماموریت را.