alala

Editorial Board
  • تعداد محتوا

    5,269
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    144

تمامی ارسال های alala

  1. حزب الله به غایت کار سختی داره، همین حالا هم معجزه وار دوام آورده، بقا و پیشرفت به کنار. تنها کمی اگاهی از وضعیت لبنان و بافت اجتماعیش نشون میده چقدر کار زندگی عادی کردن سخته چه برسه اداره یک تشکیلات بزرگ اجتماعی، سیاسی، نظامی و امنیتی. اگر تمام مزدوران باقی مانده از زمان اشغال و مزدوران حال دشمن اسراییلی را کنار بزاریم، اگر تمام عوامل اطلاعاتی سرویس های متعدد عربی و غربی و صهیونیستی را کنار بزاریم، اگر نیروهای شبه اشغالگر آمریکایی که ( کسانی که رصد معمولی هم کنند به صورت عمومی مشخص هست ) از پروازهای متعدد و رهای بالگردهاشون تا پروازهای اطلاعاتی پرنده های شناساییشون مثل آب خوردن بر فراز لبنان و قطعا بدون اجازه هر روز بهره میبرند کناز بزاریم و دشمنی سرسختانه قشرهای مسیحی و سنی که به نیابت از سعودی و غربی ها طرف مقابل حزب الله هستند را هم کنار بزاریم، حتی از میان شیعیان هم هستند دشمنان سرسخت برای حزب الله (بواسطه پول و جریان های انحرافی و حتی ملی گرایی متعصبانه). حالا تصور کنید در چنین بافتی که از اجتماع تا فرهنگ و تسلط کامل اکثر پستهای نظامی و سیاسی و اداری و امنیتی را شامل میشه برای دشمنان حزب الله و بودجه های صدها برابریشون مقابل حزب الله و تقریبا یک پیوند چندگانه بین اکثرکشورهای جهان و کشورهای منطقه و عربی و ... با جریان مسلط بر لبنان یک حزب مجبوره دوام بیاره که هیچ اون هم بدون مرز هوایی و دریایی و زمینی ( یک نصفه مرز سوریه با صدها تله و مین و بمباران دشمن زیر رصد 24 ساعته و حملات در خاک سوریه و ترورها و بازرسی ها در خاک لبنان ) که پیشرفت هم کنه. فقط نفس کشیدن در این فضا را تصور کنید، بقا به کنار، فعالیت و مدیریت یک جنگ بزرگ و کامل در همسایگی هم به کنار، مقابله با هجمه های کوه افکن داخلی و خارجی هم به کنار، مدیریت و سامان دادن اقلیت جمعیتی زیر شدیدترین فشارها و تهدید ها و تطمیع ها و زرق و برق زندگی لیبرالی بقیه قشرهای لبنان هم به کنار؛ محاسبات اقتصادی زیر شدیدترین تحریم ها هم به کنار، انواع و اقسام هجمه های امنیتی هم به کنار، تازه مجبور باشی هر روز برای یک نبرد محتمل با یکی از قویترین و مجهزترین و با بیشترین کمکهای دریافتی ممکن از تمام جهان هم خودت را آماده کنی. و این تنها بخشی از واقعیت در قالب کلمات هست و اصولا در مقام عمل و میدان اصلا معلوم نیست چه صورت طاقت فرسایی وجود داره.
  2. یکی از نکات این چند روز سکون در آسمان کشورها و از جمله عراق یک پرواز مشکوک هست: ایلوشین کارگوی شرکت زتاویا اکراینی. یکی اینکه مبدا پروازش در عراق مشخص نیست ولی جایی از نزدیک عین الاسد اوج میگیره که میشه تقریبا اطمینان داشت از اونجا بلند میشه. دوم پرواز های روزهای اخیرش هست؟ کجاها؟ کویت عمدتا، اردن و اسراییل حالا کارگوی اکراینی در عین الاسد چه میکنه و پرواز به کویت و اسراییل برای چی هست شاید ربطی به پاتریوتها داشته باشه از دو منظر: 1. عنوان میشه پاتریوتها از کویت به عراق منتقل شدند 2.گمانه زنی میشه پاتریوتها به نحوی در نقش محافظ موشکی از اسراییل هم در مجموعه دفاع موشکی یکپارچه ایفای نقش خواهند کرد. ایران باید یک پلن بزرگ را که قدم به قدم تکه هاش داره اطرافش چیده میشه را به دقت در نظر داشته باشه و پیش بینی های لازم و قدم های متناسب را برنامه ریزی کنه. درسته مشکلات زیاد هست و قابل درک هست چقدر فشار رومون هست ولی باید توان را چند برابر کرد.
  3. ترامپ دامادش کوشنر را هم کرده مسئول انبارهای استراتژیک کالاهای پزشکی ایالات متحده!
  4. خبرنگار روزنامه فیگارو فاش کرده که امریکا دیروز با یک پرواز قطری تعداد زیادی از دیپلماتهای اروپایی و 30 عضو سازمان ملل را از عراق خارج کرده. از طرفی خبر دیگه ای بود که امریکا از کشورهای اروپایی خواسته سفارت هاشون را به عین الاسد منتقل کنند ( این خبر علاوه بر صحت و سقمش باید ریزتر هم بررسی بشه، موقت منظورش بوده؟ کشورهای اروپایی ولو با پدافند حاضرند دیپلماتها را عملا وارد یک منطقه جنگی کنند و اصولا اصلا این درخواست عقلانی هست؟ ( برای امریکا هست، چون پوشش سفارت بهترین پوشش برای امنیت پایگاهشون هست و هرگونه حمله پای باقی کشورها را هم به وسط میکشونه ولی خب اروپایی ها ایا احمقند که این پوشش را فراهم کنند اون هم با بهانه تامین امنیت؟ ) یا اینکه ایا امریکا قصد ایجاد یک منطقه محدود خودمختار را داره از لحاظ امنیتی ( یک خبری هم اسفند پارسال منتشر شد که در حال ساخت یک فرودگاه نزدیک و خارج پایگاه هست ) حالا باید دید این تحرکات که با جنگ روانی و عملیات فریب ( نسبت دادن حمله ای به ایران ) هم همراه هست، بخشی از یک پلن بزرگتر برای یک جنگ محدود هست یا همه یک پلنی محسوب میشند برای وضعیت سیاسی عراق و پوششی برای جا به جایی های امن امریکا و بازاستقرارش در عراق و به خاک سپردن مصوبه اخراج از عراق. به هر حال امریکا ممکنه حس کرده باشه مقاومت در برابر مصوبه پارلمان ممکنه براش عواقبی داشته باشه که سعی داره از حالا برای اون عواقب برنامه ریزی کنه از جمله حملات بزن و دررو یا اینکه قصدش نابودی حشد هست به صورتیکه دیگه به شکل فعلی و سازمانی صورت مسئله اش را از عراق پاک کرده باشه. در یک حمله اینچنینی انتظار میره بخش زیادی از مکان های متعلق به حشد ( با هر کاربری ای ) و بخش زیادی از افراد وابسته به حشد ( عناصر خصوصا شناخته شده و موثر ) مورد هدف قرار بگیرند تا بعد از هدف قرار دادن ستون حشد ( مهندس و سردار سلیمانی ) حالا چادر حشد را هم با بریدن طناب ها فرو بندازه و لااقل تا مدتی دیگه خبری از حشد در صحنه عراق نباشه، اینطور به راحتی نخست وزیر انتصابی و مجلس تهی شده از برخی عناصر میتونند به انحلال حشد ( با توجه به اسیب هایی که اون را از هم پاشیده ) رای بدند. حشد در سناریوی حمله باید برنامه هایی داشته باشه که بدون فوت وقت پاسخ بده، یعنی از همین حالا بستر یک درگیری شبه جنگی کامل را تدارک دیده باشه و نه فقط موشکی بلکه حتی نبرد زمینی و تهاجم به پایگاه های امریکایی ( خب قاعدتا دژ عین الاسد با اون موقعیت جغرافیایی سخته حمله بهش ولی باید فکری براش کرد ) پ ن: از مواردی که در تحلیلها امکان عملیات نظامی امریکا را پررنگ نشون میده شرایط زمانی فعلی است. در مورد اثرات کرونا صحبت شد ولی یک وجه مناسب دیگش برای دشمن مقررات منع امد و شد در عراق هست. این کار رصد برای امریکایی ها را بسیار ساده میکنه و در مقابل کار مقاومت برای فعالیت سخت میشه چون کاملا هر نوع فعالیت و ترددی به چشم میاد.
  5. در مورد عراق حالا به یک نکته باید توجه کرد، آمریکا با همین جنجالهاش اون هم در اوج درخواست گروه های لااقل شیعی برای اخراج از عراق نه تنها خارج نشد بلکه سیستم های دفاعی موشکی را هم نصب کرد. حالا این سیستم ها علاوه بر بازطراحی پلنهای تهاجمی/تدافعی ما حتی احتمالا در رابطه با سرزمین های اشغالی (بسته به انواع نصب رادار و پدافند و سیستم ارتباطی و ...) یک اعتماد به نفس هم قطعا در ترامپ ایجاد کرده که اینبار اگر تهاجمی هم بشه پاسخ ایران ضرری نخواهد داشت حتی در حد تروما!! سخنگوی سنتکام گفته در مورد وضعیت جاری سیستم ها و زمان نلاین شدنشون هیچ توضیحی نخواهیم داد من بعد و خب این یک چالش جدید برای ما هست. این بار در سناریوی احتمالی یک پاسخ موشکی به تنهایی کافی نیست و باید از حالا فکری برای این میهمان ناخوانده در عراق کرد. هر چند نزدیکی به مرز و حضور نیروهایی در خاک عراق میتونه اگر شرایط اینبار هم تحمیل شد در یک حرکت هماهنگ کمک موثری باشه. ولی وقتش هست که به سمت سلاح های خاص بریم. امریکا تا وقتی خاک سرزمینش تهدید نشه همینقدر قلدر و زورگو و مهاجم نسبت به کشورهایی که توان بالقوه این تهدید را ندارند باقی خواهد موند.
  6. با توجه به توییت ترامپ و خبر درز داده شده توسط نیویورک تایمز شاید بشه یک سناریوی جدید ترسیم کرد: گفته میشه قصد ترامپ یک خودزنی اگاهانه ( حمله به مواضع امریکا با اطلاع ترامپ رخ بده) یا ناآگاهانه ( حمله به مواضع امریکا با اطلاع و عوامل تیم وزارت خارجه و بدون اطلاع ترامپ رخ بده) در عراق هست برای فرار از بحران های موجود و فعلی در موقیت کرونا، کاهش قیمت نفت و کاهش محبوبیت و انتخابات پیش رو؛ یک بحران مصنوعی در عراق برای به حاشیه بردن وضعیت فعلی درون امریکا. در ذیل این خبر عنوان میشه پنتاگون و سیا به خاطر عواقب غیرقطعی و پیش بینی ناپذیر این درگیری مخالف قضیه هستند ولی وزارت امور خاجه امریکا به شدت اصرار داره ( به نظر میرسه یک گام پیش رفته پمپئو در مجاب کردن ترامپ با توییت دیشب ترامپ و مجاب کردنش به اینکه حمله ای غریب الوقوع وجود داره در عراق به امریکایی ها، از حالا به بعد با توجه به فعالیت شدید سعودیها در حول این اخبار یک گروه وابسته به سعودی، بعثی یا حتی امریکایی از جنس شبه داعش میتونه حمله ای ترتیب بده و مثلا پاتریوتها هم دفعش کنند که هم یک اعتبار برای تمهیدات دفاعی ترامپ باشه وهم یک بهانه برای حمله به مقاومت و ایران نهایتا (در مورد ایران اگر پنتاگون بود میگفتم تهدیدات ناشی از عدم ورود ایران به ماجرا هست ولی وقتی پمپئو پاش وسط هست به نظرم از درگیری ایران استقبال هم میکنه و تهدید مستقیم متوجه ایران هست ) حالا اطلاعات دیگه را هم به وسط بیاریم، خبر نیویورک تایمز گویا به نقل از یکی از فرماندهان نظامی پنتاگون درز داده شده بود. ایا پنتاگون از قصد این اطلاعات را در برابر وزارت امور خارجه درز داده بوده؟ راه حل: مجاب کردن قوه عاقله محدود باقیمانده در اطراف ترامپ ( شاید بخشی از پنتاگون و سیا ) که فریب پمپئو و برنامه های ایدئولوژیکش را نخورند و این فقط به نحوی ممکن هست که نشون بدیم واقعا برای ما این بار درگیری به معنای یک جنگ فراگیر و واقعی است و نه چیزی که پمپئو داره به خورد ترامپ میده که یک جنگ محدود و پیروزی بخش سریع خواهد بود. راه دیگه ای نداریم. کرونا باعث شده امکان یک رزمایش در مقیاس خاص و با رونمایی تجهیزات خاص (الان وقتش نباشه کی خواهد بود؟ لااقل بخشی که برای غافلگیری نیست) هم شاید نباشه ولی باید راه حلی پیدا کرد. پ ن: مصاحبه مطبوعاتی ترامپ باز هم بسط توییتش بود. ولی یک نکته وجود داره که به نظرم اصل نقطه ای است که پمپئو ازش استفاده میکنه برای رفتارهای هیجانی ترامپ: کسی که این را در مغز ترامپ کاشته به خوبی داره ازش استفاده میکنه تا سلسله اقداماتی ترامپ انجام بده و هر بار هم بهش وعده میده دیگه این باعث میشه ایران مذاکره کنه، در گزارش ن.تایمز هم به صراحت اشاره شده بود پمپئو به ترامپ گفته یک حمله میتونه ایران را پای میز مذاکره بیاره. البته رفتار و گفتار طرف ایرانی هم در دامن زدن به این توهم ترامپ که ایران مشتاق مذاکره است هم مهمه و در این سناریو تمام مشکلات را ایجاد میکنه چه اگر صدای واحدی از همون ابتدا که عنوان شد ما با ترامپ هیچ مذاکره ای نداریم ( این حتی قبل از ماجرای ترور سردار بود ) شنیده میشد شاید این ترفند اطرافیان ترامپ روش اثر نمیزاشت و هر بار این باور درش قوی تر نمیشد. پ ن2: جالبه بعد از دو هفته تحرک و جا به جایی و اماده سازی با توییت ترامپ به نظر جنگ روانی عملی سناریوشن هم شروع شده و سلسله وار مصاحبه و منابع مطلع دارند فضاسازی میکنند که قراره اتفاقی بیفته از طرف ایران در عراق. در حالیکه اگر واقعیت داشت قبل از تمام این تحرکات این اطلاعات را علنی میرکردند برای بازدارندگی و لو دادن مثلا عملیات نه بعد از دو هفته تدارک سنگین و اقدامات تدافعی و اماده سازی تهاجمی یادشون بیفته که توضیح بدند اون هم در حالیکه رسانه ها شروع کرده بودند به افشای نیت واقعی امریکایی ها. به نظرشون حالا با قدرت رسانه ای این اطلاع رسانی برنامه حملات خودشون در عراق را هم به حاشیه بردند و حالا فضای غالب این هست که ایران قراره حمله کنه و امریکا فقط قصدش دفاعه!!
  7. حمله دیشب میتونه واکنشی به حضور سردار در سوریه یا حتی عراق بوده باشه. خصوصا وقتی در کنار توییت امروز ترامپ بزاریمش که بازبه احتمال فراوان اون "اطلاعات" و "عقیده ای" که میگه, احتمالا مربوط به اخبار سفر ایشون به عراق هست که به اطلاع ترامپ رسوندند. نوعی شلیک هشدار میشه تلق بشه که ما حواسمون هست کجایید و البته خودنمایی اسراییل که هم به امریکا بزرگنمایی کنه تردد ایشون را و هم پاس گل بده به پمپئو که ذهن ترامپ را بیشتر تحریک کنه مبنی بر خطر قریب الوقوع. فراموش نکنیم یکی از موثرترین رفتارهای سردار سلیمانی که امریکا اتفاقا با ترور ایشون دست روی همین مورد هم گذاشته بود در کنار کاریزما و تجربیات ایشون برای ارسال یک پیام و متوقف کردن این رفتار، حضور میدانی و سرکشی و ارتباطات وسیعشون بود در جبهه مقاومت. برای امریکا و اسراییل یک سردار قاانی محصور شده در تهران قطعا بسیار بسیار قابل تحمل تر هست تا یک سردار حاضر در جبهات. قابل مقایسه هم نیست با رفتار ژنرالهای غربی. نوع ارتباطات ما در جبهه مقاومت و ابزارهامون و بودجه هامون و طرح هایی که بر اساس این محدودیت ها و ویژگی ها شکل میگیره شباهتی با ابزارها و ویژگی های جبهه دشمن نداره. حالا ما در دفاع از این رفتار ناگزیر باید دو رویکرد داشته باشیم: تقویت شدید بازدارندگی که اقدام به ترور انجام نشه محافظت شدید و چند وجهی از ایشون در سفرها شامل پروتکلهای خاص ( فراموش نکنیم، ( به اعتقاد شخصی ) نحوه ترور سردار از روح بلند ایشون سرچشمه میگرفت که اینطور به شهادت برسند. ولی خیلی راحت ایشون هم میتونست توسط یک مین، بمب کنار جاده ای، شبه حادثه یا نهایتا مثل شهید عماد مغنیه به شهادت برسند ( البته شهید مغنیه هم حتما حکمت شهادتشون به اون شکل با توجه به امکانات حزب الله نهایتا در راستای مصلحتی الهی بوده ) بدون عواقب برای ترور کنندگان. پس مراقبت باید بسیار بسیار پیچیده تر باشه و باقیش هم توکل بر خدا، چون تجربه نشون داده ما باید تمام سعی خودمون را بکنیم ولی نهایتا تقدیر فراتر از توان ماست و بعد از یک تلاش صد در صدی بقیش را باید توکل کرد )
  8. یک بررسی داشته باشیم از رخدادهای پرسرعت این روزها: مکنزی فرمانده سنتکام چند روز پیش گفت که علاوه بر پاتریوتها، سامانه های ضد راکتی و خمپاره و شناسایی هم به تعداد کافی در خصوصا عین الاسد و پایگاه اربیل نصب شده و خب برای مقاومتی که تمرکزش فعلا حملات راکتی هست از جنبه ابهام کار سخت میشه ولی به هر حال نه مقاومت لنگ هر سری کشته شدن چند سرباز امریکایی است و نه امریکا براش قابل تحمل مدام آژیر حمله و حتی دفع کاملش. اگر قصد آزار باشه میشه ادامه داد اگر موقعیت جغرافیایی پایگاه ها اجازه بده که از دلایل مهم جا به جایی ها همین بوده. توییت امشب ترامپ هم جالب توجه بود. در دو سطح میتونه تفسیر بشه: 1. بحران کرونا هر روز در امریکا داره بیشتر رسانه ها را به سلطه میگیره، در این میون نظرسنجی های هدفمند جناح های رقیب مبنی بر کمبودها و رضایت مردمی و نارضایتی ها و .. هم مطمئنا هم تمرکز افکار امریکایی را روی ترامپ زیاد کرده و هم باعث شده که کمبودها بیشتر به چشم بیاد. خب علاوه بر دلایل متعدد دیگه که قبلا ذکر شده، برای ترامپ قهرمان نمایی در یک جبهه دیگه برای خلاصی از این تمرکز مناسب هست؛ خب در این سطح اگر خبرهای حمله امریکا به مقاومت در این راستا را تایید شده بدونیم برای حمله نیاز به بهانه ای دارند که داره براش زمینه سازی میشه، الان افکار عمومی امریکا حساس شدند، کافیه یک حمله ناشناس صورت بگیره و بهانه لازم جور بشه. 2. ترامپ خبرهای رسانه ای مبنی بر سفر سردار قاانی را مطلع شده و تیم پمپئو هم الان بهترین فرصت براش هست که به ترامپ امثال این سفرها را ( که ممکنه در راستای سیاسی و یا حتی بحث تدافعی مرتبط با تهدیدات امریکا بوده باشه ) را تهدید قلمداد کنند و به خورد ترامپ داده باشند ( رسانه های امریکایی و کنگره به صراحت اعلام کرد که سری پیش هم در مورد سردار سلیمانی یک دروغ محض بود تهدید فوری و این بهانه پمپئو و تیمش بود که ترور از پیش برنامه ریزی شده سردار را به ترامپ بقبولونند ) و در حقیقت حمله دیشب اسراییل هم برای تحریک بیشتر روانی ترامپ بوده مبنی بر افزایش تهدیدات ایران در منطقه و امادگی اسراییل برای در کنار امریکا بودن. پ ن: نکته توییت ترامپ اینه مستقیم پای ما را وسط کشیده. حالا هر درگیری ای خب در حجم فرضی سابق (عراق) قابل تصور نیست. حداقل منافع ایران در سوریه و یا سرزمین اصلی ایران هم مفروض هست حالا. اگر حداقلی فرض کنیم شاید حمله به مقاومت در عراق و سوریه برنامه اصلی هست. در وضعیت شیوع کرونا و تعلیق جا به جایی ها شاید لابی صهیونیستی الان را فرصت اخر ضربه نهایی به مقاومت در سوریه میدونند (کنارش هم با بهانه در عراق )
  9. به هر حال آمریکا در طی این یک هفته عملیات ترکیبی روانی به نظر حالا هم به هدف اول خودش رسیده، یعنی جلوگیری از حملات بیشتر حشد به پایگاه هاش، فراغت بال در آرایش مجدد نیروهاش و نقل مکان ها که میتونست حساسیت زا باشه؛ استقرار پاتریوتها که در برابر مصوبه خروج یک دهن کجی هم محسوب میشه اون هم بدون هیچ حساسیتی (چون همه نگاه ها معطوف به اون عملیات به ظاهر روانی تهاجم بود )، به حاشیه بردن بحث مخالفت با نخست وزیری فردی نزدیک به امریکا و ... که البته مهمترین قسمتش همون متوقف کردن حملات نیش دار به پایگاه هاش بود. حالا حمله به حشد میتونه رخ بده یا خیر ولی طبق گفته دوستمون حمله صرف به حشد نمیتونه ارزش ریسک را داشته باشه چون به هر حال مقاومت عراق نهایتا به فاز اوایل اشغال عراق بازمیگرده مگر اینکه اهداف بزرگ تری پشت حمله به حشد وجود داشته باشه ( چیزی که قطعا برای ترامپ ترسیم میشه اینه که میتونه مثلا باب مذاکره را باز کنه ولی چیزی که شاید تیم پمپئو مدنظر داره یکسره کردن کار ایران در یک جنگ محدود هست ( بهانه برای حمله به زیرساختها همونطور که هم تیمی سناتور پمپئو گراهام بارها این تمایل معلوما بحث شده در محافلشون را در موعد ترور سردار تکرار کرد طوریکه در چند وجه هم کشور تا مدتی درگیر مشکلات شدیدتر اقتصادی بشه و اسراییل امن تر باشه و موقعیت داشته باشه در لبنان و سوریه اقداماتی کنه و در مقیاس بزرگتر شاید پروژه براندازی نتیجه بده با افزوده شدن مشکلات این تهاجم محدود به مشکلات تحریم ) نهایتا تمام این سناریوها برای این تحلیل میشه که غافلگیری رخ نده و مهم نیست چه قدر بدبینانه و نیمه خاله لیوانی هستند، مهم اینه که براشون برنامه داشته باشیم. مثلا یکی از اضلاع تحمیل این سناریو به ترامپ برای فرمان آغاز جنگ (در فرض احتمالی ) باورپذیر کردن این نکته هست که ایران با این حمله محدود مدنظر تو یعنی مذاکره را قبول میکنه، خب ( باز منظور در این فرض هست) راه مقابله در این تک سناریو این هست که پیامی قوی مبنی عدم مذاکره به هیچ ترتیبی تا برداشته شدن کامل تحریمها و شرایط بازگشت به برجام به طور یکپارچه و قوی به طرف امریکایی مخابره بشه والا سیگنالهای فاجعه بار و شل کن و سفت کنهای سیاسی که عمدتا هم هیچ دورنمای برنامه ریزی شده ای نداره و فقط اسباب بازی اروپا و بازی قدرت داخلی هست، نتیجش همون میشه که منجر به فاجعه ترور سردار شد.
  10. امروز خبری بود که آمریکا حتی به فکر انتقال سفارتش به درون مکانی در پایگاه عین الاسد هست. به خاطر چند اتفاقی که حول سفارت اتفاق افتاد و طرف امریکایی به خاطر موقعیت سفارت امکان ترتیبات بازدارنده نبود. یک بازدارندگی نظامی وجود داره که اگر اتفاقی افتاد پاسخ سخت میده ولی از طرفی آمریکایی ها گویا علاقه ندارند اصلا اتفاقی بیفته چون گویا رسانه های دموکرات به خوبی ازش استفاده میکنند در بعد سیاسی و داخلی که شما گفته بودید با ترور سردار سلیمانی امنیت ایجاد میشه پس حالا این چه وضعشه! باز اون منظر غافلگیری و برنامه های مخفی آمریکا را بزاریم کنار، و فقط به ظاهر خبرها و ماجراهایی که گویا طرف مقابل هم دوست داره برای بقیه افشا بشه نگاهی بندازیم و خود همین را یک پیام و اکت فرض کنیم. آمریکا علاقه زیادی به عین الاسد داره چون محیط پیرامونیش و بدون عوارضش و گشتهای پرتعداد امریکایی حولش امکان عملیاتهای چریکی را تا حد زیادی کاهش میده و غیرممکن میکنه خصوصا از نوع راکتی. خب برای اینکه اصلا مورد مزاحمتهای ارکتی و اتفاقات گذشته و ملامت در داخل نشه بهترین راه اینه که متمرکز در پایگاه های امن بشه، در اربیل به خاطر تسلط بارزانی ها و نیروهای مسلحشون خب مستقر شده و خیالش کمی راحته و در عین الاسد هم که خودش اشراف مناسبی فکر میکنه داره. پس تا همین حالا هم اون حملات ادامه دار راکتی که ازار دهنده بود و نهایتا امریکا را مجبور میکرد یک اقدام جدی کنه ( که عواقب خودش را داشت ) در دو بعد روانی و عملیاتی جلوش گرفته شده توسط همین اقدامات و جا به جایی ها و به ظاهر! افشاگری های کنترل شده. در بعد عملیاتی که نیروها منتقل شدند به مراکز امن تر و در بعد روانی هم همین حالا هم امریکا در استانه یک حمله ترسیم شده چه برسه حمله راکتی یا چنین موردی رخ بده و پس تا همین حالا هم بازدارندگی مدنظر از حملاتی که تبدیل به نیشهای کوچک ازاردهنده شده بود رخ داده. ولی این ظاهر ماجراست، بحث نفت و اقتصاد و کرونا و زمان کم باقیمانده از دولت ترامپ و انگیزه های بزرگ پمپئو و کوشنر و میلی و تضعیف دولت سعودی و حتی احتمال چرخش امارات و ... همه عواملی هستند که یک اتفاق بزرگ را محتمل میکنند و باید مراقب بود.
  11. در تمام تحلیلها باید یک زاویه ی دیگه را هم نور تابوند. همه میدونیم و همه میدونند و حتی دشمنان که سردار سلیمانی هر چه قدر هم که امریکایی ها سعی کنند به عملیاتشون وجهه هالیوودی بدند که فقط دو نفر مطلع بودند و ماهواره ها خاموش! بودند و چه و چه ولی هدف آسانی بود برای امریکایی ها. ایشون ترددهاشون طوری نبود که از چشم سرویس های دولتی کشورها هم این اواخر پنهان باشه چه برسه سرویس های اطلاعاتی دشمن در منطقه. یعنی حضورشون چه در سوریه و چه عراق که اتفاقا هر دو به نوعی اشغال امریکا هستند حضور پیچیده ای نبود اون هم در غیاب هرگونه پشتیبانی هوایی و زمینی و اطلاعاتی خاصی ( در اختیار داشتن آسمان و بخش زیادی از زمین مستقیم و غیرمستقیم و ده ها پایگاه اطلاعاتی و نظامی در این کشورها به تنهایی چتر اطلاعاتی و تسلط دشمن را در این کشورها روشن میکنه چه برسه پایگاه های منطقه ایش در کشورهای همسایه و هزاران مزدور و جاسوس محلی و غیرمحلی سیا را هم در نظر بگیریم و از همه مهمتر عوامل نفوذی درون خصوصا دولت عراق که همکاری آشکاری دارند با سفارت امریکا و حتی درون نظام سوریه از طریق سرویس های اطلاعاتی کشورهای عربی.) نکته اینجاست تحلیل کنیم چه بر سر بازدارندگی ما اومد که تیم پنتاگون و امنیتی ترامپ توسنتند مجابش کنند که حالا میتونند سردار را ترور کنند؟ دلایل سیاسی، اجتماعی، امنیتی و نظامی خاص خودش را داره که باید تحلیل کنیم. حالا سیاسی و نظامیش بماند ولی دو حادثه آشوب های آبان و آشوب های عراق قطعا دو نمونه بودند که به تسهیل (تصمیم ) این ترور کمک بسیاری کردند. یعنی شاید فارغ از جنبه های بازدارندگی نظامی ( حوادث رخ داده و عدم پاسخها و عقب نشینی ها و ...) و سیاسی ( رفتار سیاسی دولتمردان در کلام و رفتار و عملکرد و بعضا پاس گلهای فاجعه بار که فقط ضعف مخابره میکرد ) اگر هر کدام از این اتفاقات رخ نمیداد تصمیم سازی دشمن منجر به ترور نمیشد. نهایتا، مدام این توصیه و نگرانی عنوان میشد ولی گاهی افراد بر عهده نمیگرند که حتی یک "واژه" میتونه طوفانی در آینده کشور ایجاد کنه، سهمگین مانند ترور سردار و وخیم تر به قول سردار آسیب به اصل حرم. همچنان من معتقدم تک تک ما هموطنان سردار ( در نسبت مستقیم با سرباز وطن) در خون سردار شهید مقصریم. اندک، متوسط و زیاد و بسیار زیاد. ( از انفعال و کم توجهی گرفته تا حماقت و جهل و دشمن یاری و ساده لوحی و بعدتر حتی دشمنی و خیانت )
  12. به نظر میرسه دل رحمی انصارالله و اجابت درخواست دیگران با اصرار اونها چند باری هست که برای انصارالله مشکلات بزرگی درست میکنه. در این چند سال انصارالله بیش از تقریبا تمام ارتش های رسمی جهان و کشورهای مدعی در این جنگ نابرابر، ظالمانه، بی رحمانه و اتفاقا تحمیلی توسط همون کشورهای عمدتا غربی مدعی؛ اخلاقی عمل کرده ( اون هم در شرایطی که جنگ را فقط در میدان نظامی محصور نکردند بلکه با وقاحت تمام مردمان غیرنظامی را هم با تحریم و بمباران و نسل کشی برای به زانو دراوردن نیروهای نظامی یمنی و انصارالله به فجیع ترین شکلش گروگان گرفتند و کشتند ) و انصافا با این همه مشکلات و گروه ها و قبایل مختلف و نبود فرماندهی سراسری و امکانات و سازماندهی و حتی شرایط زیستی حداقلی برای خودشون، باز هم مردتر* از بسیاری از ارتش های مدعی بودند در میدان نبرد حتی با وجود اینکه حق دارند از این نبرد ظالمانه و نابرابر و تحمیلی و کشتار بی رحمانه زنان و بچه هاشون توسط محاصره و بمباران بسیار عصبانی باشند. اگر از صحنه های جاری جنگ یمن و رفتار با نیروهای نظامی و اسرا در میدان نبرد گرفته تا حتی کشته های دشمن بگذریم در خارج از مناطق جنگی هم برای انصارالله هدفهای انتخابیش در خاک دشمن و داخل هم حتی با نهایت دقت انتخاب شدند در حالیکه دشمن کاملا عکسش را در موارد متعددی مرتکب شده. برای همین آزادی امثال این شیخ اسیر و یا حتی خود منصور هادی همون ابتدای جنگ و موارد مشابه نشون میده که دشمنان چطور سواستفاده میکنند و اول با ژست التماس و وساطت و انساندوستی وارد میشند و این افراد را ازاد میکنند و بعد بلافاصله دوباره ازشون استفاده میکنند برای حملات جدید. پ ن: * اگر نگرانی از وسعت دید و اطلاعات محدود به مواردی که شخصا دیدم نبود باید میگفتم اخلاقی ترین ارتش جهان ( البته ارتشها باید خجالت بکشند چون اینها حتی ارتش هم نیستند بلکه جزء گروه های جنگجو محسوب میشند که به مراتب وضعیت وخیم تری دارند اکثرا نسبت به ارتش ها با توجیهات گوناگون) تا به حال اون هم پس از 5 سال جنگ مداوم که هر ارتشی را میتونه چند ماهش اون هم با پشتیبانی کامل کشورش و خیال جمع بابت خانواده ها و غیرنظامیانشون که مورد تعدی و کشتار قرار نمیگرند به زانو در بیاره و بالاخره خطاهای بزرگی ازشون سر بزنه ولی میبینیم که یک ارتش هم حتی نه بلکه گروه های پراکنده و نهایتا تحت اصول واحدی ( تا حد دریافت این اصول چون حتی امکانات حداقلی ارتباطی سازمانی و غیرسازمانی را هم شاید بسیاریشون نداشته باشند ) چنین مردانه میجنگه و رفتار میکنه.
  13. باید در دو سطح مراقب بود: اول حمله به پایگاه های ایران در سوریه به صورت گسترده دوم حمله به منافع ایران در خاک خودش هر دو مورد میتونه با یک بهانه تراشی یا فرصت طلبی طی حمله به نیروهاشون در منطقه صورت بگیره و برای هر دو هم به نظرم تیم پمپئو ( که در تحلیل من به شدت به دنبال جنگ با ایران هست قبل پایان یافتن دوره فعلی ترامپ ) اصلا به عواقب مسئله کاری نداره و "مذاکره با ایران" و "ادب کردن ایران" و "ایجاد بازدارندگی" و ... هم تنها بهانه هایی هست که به خورد ترامپ و منابع داخلی میدند برای توجیه این جنگ که به نظرشون بهترین اتفاق برای گروه های ایدئولوگشون! در سرزمین های اشغالی است. یعنی فرصت ترامپ نباید از دست بره و زمان کمی هم مونده و هرچند تا به حال هم در راستای منافع این گروه صهیونیست کم از آرزوها و شخصیت نارسیست و احمق! ترامپ استفاده نکردند (خارج شدن از برجام، تشدید تحریمهای ایران، تروریست نامیدن سپاه، فشار به کشورهای اروپایی و امریکایی برای تروریست نامیدن حزب الله، الحاق جولان، رسمیت بخشیدن اشغال قدس شرقی، مشروع کردن! شهرک سازی ها، پذیرفتن قدس به عنوان پایتخت اسراییل، ضربات به مقاومت در سوریه، اجازه و همکاری بمباران مراکز حشد در عراق، تضعیف تلاشهای سوریه در بازپسگیری مناطق اشغالی، استمرار حضور امریکا در تنف، ترور سردار سلیمانی و حمایت از عربستان و تاکید بر ادامه جنگ یمن و نهایتا حمایت و مطرح کردن طرح معامله قرن ) ولی همچنان آرزو و هدف دیرینه اسراییل مبنی بر به قول خودشون له کردن سر مار (ایران ) پابرجسات و هیچ کس را هم مناسب تر از خود امریکا برای درگیری با ایران نمیدونند، پس همچنان حمله به ایران با تحریک و بهانه سازی و فرصت طلبی یکی از گزینه های معتبر هست و ما باید حواسمون باشه در چند سطح: 1.مدام و دائما بهانه و نخ ندیم دست دشمن که بله ما مشتاق مذاکره هستیم و فقط منتظر یک فرصت، جرقه یا بهانه هستیم ( تا تیم پمپئو هم از طرح ترور سردار تا حمله به ایران را به ترامپ قالب کنه که بله اگر چنین کنیم امکان مذاکره ای که ایران هم دلش میخواد و فقط دنبال جرقش هست فراهم میشه ) 2. نشان دادن قاطع بازدارندگی در بعد سیاسی! و نظامی که برای ما حمله مساوی با مذاکره نیست بلکه قاعدتا به معنای تا تهش رفتن هست. ( حالا نمایش سیاسی یا نظامیش را باید مسئولین تعیین کنند به چه نحوی باشه و قاعدتا هم منظور بازدارندگی است ) 3.آمادگی قاطع برای یک جنگ محتمل. ( خود این آمادگی هم میتونه بازدارندگی داشته باشه اگر دشمن رصد کنه ولی مهمتر عبور دادن پیام های اینچنینی از فیلتر تیم پمپئو (دور زدنشون) به قوه عاقله امریکا است )
  14. احتمالا تصاویر پایگاه آمریکا در اردن را این روزها دیدید. تصویر متعلق به 27 فوریه یعنی ماه پیش میلادی است و نشان از استقرار چندین اف-35 و همچنین تعدادی استرایک ایگل در این پایگاه اردنی است ( به معنای واقعی کلمه کشور بی در و پیکر، آمریکا در شرق این کشور و مناطق همجوار با پایگاه تنف در سوریه تقریبا هر نوع ترددی داره. یک فرودگاه هم احتمالا وجود داره در اون منطقه چون پرواز های بسیاری از جمله کارگوهای نظامی و عمومی مشاهده میشه که در اون منطقه پس از کاهش ارتفاع محود میشند از رادارهای عمومی. بماند پروازهای سیاسی مربوط به وزارت امور خارجه و نهادهای مختلف آمریکایی که در اون منطقه دیده شدند. ) خلاصه اینکه این استقرار میتونه در رابطه با تحولات عراق قلمداد بشه ولی قرار بود آمریکا و رژیم صهیونیستی یک رزمایش هوایی داشته باشند که به خاطر شیوع کرونا ابتدا گفته شد لغو شده ولی حالا اعلام شده با حضور پرنده های اف-35 دو رژیم برگزار خواهد شد. باید مراقب استقرار و این دست رزمایشها در شرایط حال حاضر بود با توجه به قرائنی! من در چت اشاره کردم به مواضع تیم امنیتی ترامپ با سرکردگی پمپئو و خبری که اخیرا یکی از روزنامه های امریکایی فاش کرد: پمپئو اصرار داره و در یک جلسه اصرار کرده به ترامپ که اگر یک حمله در شرایط فعلی ( منظور حوادث عراق و حملات راکتی و ... هست و شاید حالا وضعیت فعلی و به بهانه هایی از اون دست ) به ایران و منافعش انجام بشه به طور گسترده این باعث میشه ایران مجبور به مذاکره بشه ( در حقیقت به نظر میرسه این عطش ترامپ برای مذاکره شده دستاویزی برای تیم امنیتی ترامپ که هرطور شده حالا به نحوی ضربات بیشتری به مقاومت بزنند حالا نتیجه میخواد مذاکره باشه یا نباشه براشون مهم نیست، مهم مجاب کردن ترامپ هست حالا در شرایط فعلی و انتخابات پیش رو و عطش ترامپ برای مذاکره و گویا بعد از گذاشتن گزینه ترور سردار در سبد ترامپ ( گفته شد که اون هم شاید با این بهانه که ایشون مانع مذاکرات ایرانی/امریکایی هست و اگر حذف بشه شرایط فراهم تر میشه حالا یا مستقیم و با حذف ایشون و یا غیرمستقیم و بالا رفتن تنش و برای جلوگیری از یک جنگ بزرگ که البته به نظر طیفی داخلی/خارجی همین قصد را هم داشتند ) حالا میخوان اون قسم دوم ماجرای ترور سردار ( نزدیک شدن یک جنگ و اصرار طرفهای سوم برای مذاکره دو کشور برای پرهیز از جنگ ) را چون اون بار ناکام موند حالا با یک حمله و بالا بردن تنش دوباره پی بگیرند و البته هدف اولیه ی تیم پمپئو یعنی ضربه به مقاومت که محقق خواهد شد و هدف ترامپ هم اگر بشه یا نشه تفاوتی نمیکنه از اونجا که حتی شاید تیم پمپئو براش یک جنگ هم بد نباشه در فرصت باقی مانده از ترامپ در دور اول و هدف ایدئولوژیکشون.
  15. وزیر بهداتشون گفته اوج همه گیری برای ما زمستان آینده؟! خواهد بود. تا اون موقع اگر واکسنی هم نباشه احتمالا تولید خواهد شد ولی جالبه چرا اون زمان را اشاره میکنه، در حال حاضر نسخه ای در دست دارند که موقتا تکثیر بیماری را جلوگیری میکنه (قاعدتا غیرقرنطینه) و یا پیش نمونه واکسنی در اختیارد ارند یا دارویی محدود برای بهبود افراد ناقل در فاز شدید خودش؟ از طرفی آتلانتیک یک مقاله داشت که در اون چند پزشک ایتالیایی عنوان کردند احتمالا کرونا از نوامبر و دسامبر سال پیش ( آبان ) در ایتالیا شیوع داشته و پزشکان در بخش های شمالی با مواردی از ذات الریه های غیرعادی روبرو بودند که علتش را نمیتونستند تشخیص بدند و فوتی های زیادی هم داشته*. این ورژن چینی ماجرا را که اینکه ما اولین بار کشف کردیم ویروس را دلیل نمیشه مبداش ما بودیم را جالب توجه میکنه و اگر هم اینطور نباشه و مبدا همون چین هم بوده باشه ولی میشه این حدس را در نظر گرفت که مدتها بعد همه گیری جهانی تازه در ووهان پی به ویروس بردند و تنها یک سوال میمونه: علت طغیان به یک باره بیماری چیه در کشورها در اینصورت اگر از قبل داشته چرخ میزده! بین مردم؟ 1.بیماری وجود داره ولی تا وقتی کشورها شروع به آزمایشات نکردند (با توجه به تولید دیرهنگام کیتهای تشخیص و در دسترس قرار گرفتن دیرترش) آماری قاعدتا مشخص نمیشه. 2.با اعلام نتایج آزمایشات و ایجاد اضطراب و ترس و در نتیجه اشباع بیمارستان ها وضعیت از شیوع طبیعی بیماری بین مردم بدتر میشه و دو عامل اضطراب و مسائل روحی و روانی و اشباع بیمارستان ها در سیر صعودی مرگ و میرها خصوصا تاثیر به شدت منفی میزاره. 3. ویروس رفتار نامشخص داره، یعنی دوره ناقل بودن افراد و شیوع خاموشش با دوره فوران علائم و تاثیرگذاری حادش در افراد کاملا ناشناخته و متغیر هست و زمانی شاید بیش از حتی یک ماه را هم شامل میشه. 4. و .... * همین حالا هم تمام مناقشات ماهان ایر و پرواز چین و تب سنجی در فرودگاه ها که کشورها به عنوان پیشگیری در نظر گرفته بودند با توجه به اراده کشورها در شروع آزمایش ها ( در حقیقت شاید خود کشورها هم از مدتی پیش حدس زده بودند مرگ و میرهای ریوی چی هست ولی تا حد امکان سعی داشتند آزمایشات پرتعداد کرونا را که منجر به تشخیص ناگهانی تعداد زیادی کرونایی میشد را به تاخیر بندازند ) روی هواست تقریبا. یعنی با توجه به فراوانی ویروس ( در کشوری مثل ایتالیا تقریبا سه هفته بعد از قرنطینه همچنان موارد ابتلای بالایی وجود داره که نشون میده بیماری از چه مدت قبلتر در این کشور در حال چرخش بوده و خب کشورها پروازهای ایتالیا را که در اون مقطع کاری نداشتند، بماند ترکیه و هاب منطقه ایش و همچنان آمار مشکوکش ) اصلا مشخص نیست در کدوم کشور از طریق کدوم کشور شیوع پیدا کرده و منشا اولیه دقیقا کجا بوده.
  16. البته خیلی باید دقیق و ظریف و محتاط بود در گمانه زنی. فاکتورهای زیادی دخیل هست و رفتار ترامپ غیرقابل پیش بینی و مثل همیشه تاکید بر این نکته که تیم امنیتی ترامپ تا وقتی اسراییل از خطر دور باشه به نظر براش فرقی نمیکنه آمریکا یا حتی خود ترامپ چقدر هزینه بده. اگر محور مقاومت بتونه تا حد امکان تضعیف یا نابود بشه با اقدامات ترامپ ولو ترامپ دور دوم انتخاب نشه هم براشون فرقی نمیکنه. همین تضاد منافع در کاخ سفید پیش بینی رفتار آمریکا را سخت کرده ولی به هر حال با در نظر گرفتن این احتیاط بعد حمله اول به تاجی دو تا سناتور دموکرات دست گرفتند برای ترامپ که مگه خودت و تیمت نگفتید سلیمانی را ترور کردیم، امنیت ما افزایش پیدا کرد در منطقه؟ پس کو؟ چی شد؟ البته مکنزی اینطوری توجیه کرد که بله، ایران در جایگزینی سلیمانی دچار مشکل شده و این حرکات هم مقطعی و از سر سردرگمی است. ( به ما نشون میده چرا باید حملات هدفمند و تدریجی و مدام باشند تا اثرات لازم را داشته باشند در بعد سیاسی هم)
  17. @Navard تاجی تاسیسات خیلی زیادی درش ایجاد شده هر چند ارتش امریکا براش این تاسیسات عموما پیش ساخته و سبک ارزشی نداره و راحت ترکشون میکنه هر چند حجم نیرو و امکانات و تسلیحات زیادی هم داره درش. از طرفی عین الاسد چون از بافت شهری و جمعیتی دور هست کنترل محیط پیرامونیش ساده تر هست. شاید با بحث پاتریوتها که مکنزی دوباره تاکید کرد به زودی مستقر میشه (قطعا یک واحدش در عین الاسد خواهد بود ) تجمیع براشون اهمیت داشته باشه. حتی با این چند حمله شاید منصرف بشند از انصراف خرید گنبد آهنین یا برند سراغ یک سیستم دیگه برای حملات راکتی. هرچند تجریح میدند به جای موضع تدافعی با موضع تهاجمی بازدارندگی ایجاد کنند تا پدافند. پ ن: به نظرم مقاومت باید در سوریه اماده باش کامل باشه، قطعا تیم امنیتی صهیونیست ترامپ اون را ترغیب میکنه که جواب ایران را اگر نمیخوای در خاک خودش بدی برای ایجاد بازدارندگی در عراق حتما باید در سوریه بدی ( عراق را که امتحان کردی و نشد ) و حمله به مواضع مقاومت ( اینبار مثل اون نمایش حمله به شعیرات با کروز حتی ) در سوریه بسیار محتمل هست، حالا یا همون در امتداد بوکمال و دیرالزور یا حلب و تی فور و حتی دمشق.
  18. به نظرم مقاومت اگر در شرایط عادی ( یعنی شرایطی که برنامه بزرگتری و با دورنمای کلیدی تری در دست اجرا نباشه که لازمش درنگ باشه ) به همین بند ایمان داشته باشه " خداوند قدرتمندتر و بزرگتر از طغیانگری و عظمت دروغین و جعلی آمریکاست. " که در حقیقت ریشه کلیدی اصل مقاومت هست میتونه این توازن وحشتی که آمریکا برقرار کرده و داره نونش را فعلا تو منطقه میخوره ( با تئوری مرد دیوانه ترامپ به عنوان چاشنیش ) بهم بزنه، به قول یکی از دوستان شاید یک حادثه وحشتناک (برای اونها ) تنها بتونه این توازن وحشت دروغینشون را از میان برداره ( یک شوک بزرگ یا درد تدریجی ولی مدام - یک حمله بسیار پرتلفات یا خسارات جانی و مالی و روانی پی در پی، ولی ابتدا باید به خوبی سنجید که همه میدونیم نهایت این کار حمله به ایران هست، تحلیلگران ما باید تحلیل کنند ترامپ در این یکسال خصوصا چنین قصدی خواهد کرد در شرایط ترسیمی ) آیا بخشی از داخل دستگاه حاکمیتی عراق به منظور ردگم کنی و مغشوش کردن فضا در حال همکاری با آمریکاست تا اولا برخی موضوعات از دستور کار خارج بشه و بر برخی اطلاعات سرپوش گذاشته بشه و حتی با برخی ترورهای هدفمند و بمباران های مشخص به اسم تلافی حملات مدارک موجود حذف بشه؟
  19. بند انتهایی بیانیه نجبا قابل تامل هست، حتی اگر حوثی ها نبودند تا مثل آفتاب برامون این تاریکی را روشن کنند.. دیشب بحثش شد که اگر نبود حملات داعش شاید مقاومت هیچوقت به فکر تاسیس سازمانی مثل حشد در این مقطع نمیفتاد، اصولا مثل حزب الله لبنان تا اشغالگر از کشورت اخراج نشه تاسیس یک سازمان رسمی با پایگاه های ثابت و امکانات و سازمان مشخص میتونه یک تهدید قلمداد بشه و دست را برای مبارزه ضد اشغالگری ببنده در حالیکه دست طرف مقابل را برای ضربه باز بزاره. هرچند تشکیلات حشد یک نعمتی بود و هست و سازمان و امکانات و تشکیلاتش در عراق برای خودش یک قدرتی بود و هست ولی میبینیم در شرایط فعلی به شدت آسیب پذیره، شاید بهتره تا مقطع اخراج آمریکایی ها اگر امکانش باشه لااقل بخش زیادیش چراغ خاموش منتقل بشه به یک تشکیلات موازی (مثل پلیس عراق که نزدیک هست بخشیش به حشد ) و مقاومت مخفیانه با تاسی از حزب الله و بخش رزمی حوثی ها شکل بگیره دوباره. هرچند امریکا با تیم فعلی امنیتی ترامپ (اسپر، پمپئو ) نشون داده اگر ضربه ببینه و یا حتی اگر در طرف مقابل ضعف را بو کنه، برای حفظ پرستیژ داخلی و یا پیگیری هدف غایی ( ضربات هر چه بیشتر به مقاومت روی اصول اعتقادی و ایدئولوژیک پشت پرده کوشنر و رفقا ) براش فرقی نمیکنه به کجا ضربه میزنه، هر چی در دسترس باشه و فکر کنه هزینه ای نداره براش را بهش حمله خواهد کرد.
  20. @Navard قابل درک هست و قطعا هم چیزی که ما میبینیم همین هست. ولی خب امکانات نابرابر دو طرف رودررو (بهتره بگیم یک طرف با چند طرف اونم از نوع به غایت قدرتمندش )باعث میشه نشه از همون ابتدا برابر هم عمل کرد. یعنی یکی زد ما هم از همون اول یکی بزنیم. منوط به اینکه هدف و برنامه ای داریم مثلا در سوریه. که اگر نداشته باشیم دقیقا مصداق ضرر تام و تمام هست این شرایط. مثلا من مقایسه میکنم با حزب الله و لبنان و سالهای اولیه شکل گیریش که گاها ضربات متعدد و پشت سرهمی میخورد ولی توان پاسخگوییش محدود بود تا رسید به امروز. ولی به نظرم در عراق میشه شرایط را تغییر داد به یک بحث اون شکلی. در عراق شاید مشکل این بود که قبل از اخراج اشغالگر ( بر خلاف لبنان ) یک نیروی متحد رسمی شکل گرفت و این شد پاشنه آشیل ( البته برای مبارزه با داعش شکل گرفت و مقاومت در بند شکل دهیش لااقل در اون مقطع نبود ) یعنی بدون اخراج اشغالگر در زمین اشغالی تشکیلاتی درست شد کاملا در دسترس و چتر اطلاعاتی دشمن ( با خیانت قطعی گروه های سیاسی ) و خب همین باعث شد ضربه بخوریم ولی نتونیم بزنیم چون اون به عنوان اشغالگر و زورگو مجاز بود و شما مجبور به پاسخگویی به دولت رسمی، سیاسیون و افکار عمومی.
  21. اسپر گفته ترامپ مجوز حمله تلافی جویانه در رابطه با تاجی را داده، خبرنگاری ازش پرسید یعنی به اهدافی در خاک ایران حمله میکنید؟(!) ( به قدری در ذهنهاشون از طریق هالیوود و بازیهای رایانه ای و رسانه ها و سیاسیونشون تبلیغ شده که حمله نظامی به یک کشور را جزو تفریحات و حقوق ارتششون (یا ارتش آمریکا) قلمداد میکنند ) که اسپر گفته همه گزینه ها روی میز هست ولی شبه نظامیان در اولویت هستند!! از طرفی حملات دیروز به بوکمال را هم گردن نگرفتند، ممکنه کار اسراییل (ماهی گرفتن از آب گل آلود ) باشه که حالا یا از مبدا س.اشغالی یا پایگاهی در شمال سوریه/اقلیم یا ... انجام میده ( یک پایگاه پهپادی) یا هم که کار خودشون هست و یک واکنش اولیه و سریع برای غافلگیری و به عهده نگرفتن مسئولیتش. خب نیروهای مقاومت خصوصا در سوریه باید بسیار مراقب باشند، آمریکا نشون داده که همزمان برای اینکه در بعد عملیاتی به ایران هم ضربه بزنه سوریه را ترجیح میده. مضافا اینکه ما در عراق حضور چندانی نداریم ولی در سوریه به عنوان یک نیروی خارجی از لحاظ رسانه ای هم میتونند پروپاگاندا کنند. پس در شرایط فعلی برای یک تیر و سه چهار نشان و خوش امد اسراییل و ترکیه و همچنین تضعیف ارتش سوریه هیچ بعید نیست در سوریه مستقیم یا غیرمستقیم اقدام کنند ( حتی مثلا حملات کروز به تی فور یا پایگاه های شناخته شده مقاومت در حلب ) در عراق هم نیروهای حشد باید بسیار مراقب باشند خصوصا فرماندهان چون ترامپ نشون داده که حالا سیاست ترور را از استاد تروریسم دولتی به خوبی یاد گرفته. پ ن: خوب همیت الان در خبرها اومد که شروع کردند و حملات هم گسترده و ادامه دار هست: پ ن2: بماند که آمریکا از مدتها پیش مترصد حمله همه جانبه به حشد بود. قبل از خبر حمله میخواستم اشاره کنم که با انبوه گروه های نفوذی در کشور عراق حملات از طریق هر کسی میتونه صورت بگیره به امریکایی ها. نیورهای تحت حمایت ترکها، اسراییل، تکفیرهای مورد حمایت عربستان، حتی در یک حالت افراطی عدم جلوگیری از عملیات داعش توسط خود امریکایی ها با علم به اینکه میتونه براشون فرصتی باشه تا حشد را و امکانات فراهم امدش در عراق را نابود کنند در این فرصت مناسب. پ ن3: وقتی در مورد گروه های تحت حمایت ترکیه در عراق ( تکفیریهای مرتبط با شاخه القاعده سوریه، ملی گراهای ترکمن، کردهای تحت نفوذ اقلیم و بعثی ها و مزدوران بنده پول و مهاجرت ) صحبت میکنیم و حملات مشکوک حین تجاوز ترکیه در ادلب نباید فراموش کرد نقش این مجنون منطقه ای را اون هم با شرایط فعلی سیاسیش:
  22. خب با این موضع رسمی وزارت دفاع روسیه مواردی که قبلا ذکر شد در مورد چرایی حملات موثر پهپادی ترکها روشن تر میشه: وزارت دفاع روسیه طبق یکی از حدس هایی که زدیم اشاره کرده اکثر سامانه های دفاعی سوری ها در اطراف دمشق مستقر هست و تنها 4 پانتسیر از حلب و ادلب در مناطق درگیری محافظت میکردند و این یعنی اون بند کم تعداد بودن سامانه ها و جغرافیای گسترده و در نتیجه اشباع* حملات و توان درگیری محدود هر سامانه یکی از گزینه های موفقیت پهپادهای ترک هم در شدت و کمیت حملاتشون و هم در هدف قرار دادن سامانه های محدود موجود و هم حضور بدون دردسرشون در آسمان مناطق درگیری بوده. اشاره شد که با توجه به مرزهای طولانی و نزدیک ترکیه به مناطق درگیری خصوصا اون پیش رفتگی در سواحل غربی سوریه و لاذقیه که قسمت اعظمی از ادلب را پوشش میده، ترکیه از طریق مرزهای بسیار طولانی و از خاک خودش راحت میتونه عملیات پهپادی حتی شبه سوارمی بکنه. در شرایط عادی که جنگی در جریان نبود گاهی حتی همزمان در جغرافیای کوچک ادلب ترکها همزمن 4 پهپاد ( اونهایی که فقط با رادارهای عمومی قابل رصد بود ) در پرواز داشتند و با احتساب چند پهپادی که در عراق و مرزهای نزدیک به ما پرواز میکردند گاهی تا 6 و 7 عدد هم میرسید که رقم قابل توجهیه و در یک جنگ حالا حساب کنیم تا چه حد میتونند آسمان را اشباع کنند اون هم از انواع پهپادهای موجودشون. حالا یکی از گزینه ها با توجه به کمبود سامانه های دفاعی ( حتی اون چند حمله صهیونیستها در خلال جنگ هم میتونسته کمک غیرمستقیم این رژیم به نفع ترکیه برای ریسک پذیری بیشتر جا به جایی سامانه ها بوده باشه ) استفاده از پدافند سایبری و جنگ الکترونیکی در برابر پهپادهای ترک هست که البته با توجه به اینکه ترکیه بیشتر مقرهای کنترل و هدایت را در خاک خودش داره و ادوات محافظتی و جنگ الکترونیک مشخص و در دسترس کار سخت هست. از طرفی هم ما محدودیت انتقال سامانه داریم و هم روسها شاید محدودیت تمایل! * وقتی صحبت از اشباع میشه منظور این هست تقریبا مثل مثلا حالت دفاعی دسته های ساردین در اقیانوسها که با تجمع یک توده را شکل میدند و موجب گیج شدن مهاجم و مانع حملاتش میشند در اینجا هم ( البته به نحوی و نه دقیقا ) اشباع پهپادها و تعداد کم سامانه ها و نبود پوشش راداری و سامانه پدافندی یکپارچه، خدمه دچار سردرگمی و حتی شاید واهمه ( وقتی ببینند سامانشون ه مزمان میتونه با یک هدف درگیر بشه در حالیکه چندین هدف نزدیک شونده با احتمال حمله بهشون وجود داره ) میشند و نمیتونند درست عمل کنند و تصمیم بگیرند و حتی اگر تصمیم هم گرفتند و عمل کردند فرصت مقابله با موج بعدی حملات را پیدا نمیکنند. نهایتا باید فکری برای این حملات اردوغان کرد. مشخصا دوستان هم اشاره کردند برگ برنده اردوغان در رویارویی اخیر همین حملات پهپادیش بود در جنبه تهاجمی و البته در بخش جلوگیری از تهاجم ارتش سوریه هم اف 16 هاش و اعمال یک پرواز ممنوع محلی! که باید براشون فکری کرد. چون وقتی طرف مدام داره نیرو گسیل میکنه و از طرفی فشرده با ناتو و امریکا برای حمایت و استقرار پاتریوت جلسه تشکیل میده یعنی نتونسته این وضعیت اخیر را هضم کنه.جالبه رسانه های اروپایی هم با شناخت شخصیت اردوغان هر روز دارند بیشتر روی تحقیر شخصیتش توسط پوتین مانور میدند که میتونه اردوغان را به مرز جنون برسونه با توجه به تکبر و خودسلطان پنداریش.
  23. در این فرصت ایجاد شده بهتره یک نگاهی بندازیم به مواجهه ارتش اردوغان با ارتش سوریه بعد از تجاوز به محور ادلب، اگر قائل به یک طوفان فکری باشیم و سوال بررسی چرایی ضرباتی که ارتش سوریه به نظر عمدتا از پهپادهای ترکیه خورد مواردی را میشه لیست کرد که امیدوارم دوستان هم در تکمیل و تبیین و تعیین عنصر موجه تر کمک کنند. علت حضور بدون دغدغه پهپادهای رزمی و شناسایی ترک در آسمان ادلب که مهمترین عنصر تهاجیمش محسوب میشد چه در گرا دادن به توپخانه احتمالا (سوای ماهواره ها چون حداقل دو ماهواره با دقت 2 و 0.8 متر داره احتمالا) و چه از اون مهمتر حملات رزمی. در مورد حملات رزمی فعلا به نظر آکینجی و اون یکی پهپاد معرفی شدشون وارد سازمان رزم نشدند پس میمونه آنکا و بیرتکار عمدتا از نوع تی بی 2. 1. توافق روس ها با اردوغان (اجازه به پهپادهای ترک) خصوصا در روزهای اولیه و تا موعد تجاوز ناغافل خائنانه و جنایتکارنه به تجمع بچه های حزب الله و تا اعلام بسته شدن آسمان ادلب توسط سوری ها. ( خب سوال در این مورد این هست چرا پس بعد بسته شدن آسمان ادلب هم حملات ادامه داشت؟ که گزینه های بعد را پیش میندازه ) 2. ناکارآمدی سامانه های برد کوتاه روسی ( از جمله پانتسیر خصوصا ) در مواجهه با پهپاد های ترک ( سقف پروازی البته این دو پهپاد ترک در برد پانتسیر و بوک هستند در ارتفاع ) 3.عدم حضور تعداد کافی از این سامانه ها در حلب و ادلب با توجه به خطر حیاتی از جانب جنوب و صهیونیستها و کم تعداد بودنشون در برابر انبوه پهپادهای ترک که از چند جهت به راحتی میتونستند نفوذ کنند به مناطق سوری با کنترل چند گانه 4.بی تجربگی پرسنل و کمبود مهمات در همون سامانه های محدود 5. نزدیکی به جغرافیای ترکیه و مرزهاش که باعث میشد این سامانه ها با توجه به برد کوتاهشون در معرض موشک های لیزری فالکون های ترک، توپخانه حاضر در ادلب با گرای تروریستها و پهپادهای شناسایی کوچک تر و همچنین سامانه های ضد زرهی تروریستها باشند که همین باعث میشد از جبهات در نقاط دورتری مستقر بشند و در نتیجه کارایی لازم را نداشته باشند 6.تعداد فوق العاده پهپادهای ترک در آسمان ادلب با توجه به مجاورت سرزمین اصلی ترکها در این ناحیه ( خب در این مورد هم سوال اینه پس چرا تعداد ساقط شده ها کم هستند که میتونه البته ناشی از اشباع آسمان و هدف قرار گرفتن همون سامانه های کم تعداد پدافندی و یا با توجه به ریسک پذیری فزاینده جبهه عدم حضور سامانه های کافی دلیلش باشه ) 7.سامانه های جنگ الکترونیک و ضد راداری و سایبری ترکها که سامانه های پدافندی موجود را با اخلال مواجه میکردند ( چه در نوع زمینی و چه پهپادی و جنگنده ها از جمله مجهز بودنشون به سیستم های ضد راداری از جمله موشک - البته کشف پسیو یا اکتیو سامانه های روسی هم باید مدنظر قرار بگیره که خب اونوقت مسئله متفاوت هست از این سوال ما) 8.عدم حضور رادارهای برد بلند و موثر برای شناسایی به موقع و دقیق پهپادهای ترک و سپس انتقال به واحد های پدافندی ( کارایی کم موثر پدافندهای برد کوتاه به صورت نقطه ای در برابر حجم انبوه پهپادها ) این لیست میتونه تکمیل بشه ولی دوستان علاوه بر اضافه کردن دیدگاه هاشون میتونند گزینه ای که به نظرشون بیشتر موثر بوده را هم اشاره کنند، البته ممکنه قطعا طیفی از این گزینه ها دخیل وبده باشند قاعدتا.
  24. رسانه ها از توافق پوتین و اردوغان بر سر ادلب میگند. باید منتظر دسته گل پوتین بود که چه برخوردی با ماجرا خواهد داشت و نحوه سیاست ورزیش با اردوغان متکبر ولی در سخنانش که دلجویی برجسته بود. دیگه ضعیفترین سناریو برای نیروهای متحد میتونه یک مورد باشه، اون هم در نهایت عقب نشینی چون همه شاهد بودند ارتش سوریه اگر ترکیه دخالتی نمیکرد هیچ بعید نبود با عقب نشینی سریع تروریستها ادلب را هم خیلی زود ازاد کنه و بعد ادلب دیگه باقی مناطق تنها معطل زمان و اراده ارتش سوریه میموند و نهایتا شاید یکی دو گذرگاه مرزی اردوغان گردن کشی میتونست بکنه. واما این سناریو چی میتونه باشه؟ بازگشت رفتار و بدقولی اردوغان در توافق سوچی: در سوچی توافق شد که اتوبان های ام 5 و ام 4 به عمق چندین کیلومتر مناطق خالی از سلاح های سنگین اعلام بشه و طرفین سلاح هاشون را عقب بکشند و در مقابل تردد عادی در اتوبانها برقرار بشه، منتها در اون مقطع چون تروریستها بر مناطق مسلط بودند اردوغان ادعا کرد با ایجاد پستهای مراقبتی در مرز مناطق طرفین تضمین میکنه این توافق را. خب اردوغان با زرنگی پستها را ایجاد کرد ( والا نیروهای مقاومت که حضور داشتند در سوریه به دعوت دولتش و نیازی نداشتند برای پستهاشون توافقی قبول کنند، قبلا پست داشتند و بعد هم همچنین ) و در حقیقت اشغالگریش در ادلب و گسیل نیروهاش را به رسمیت بخشید ( در حالیکه قبلا چون نیرویی نداشت تنها ارتش سوریه بود و تروریستها و اگر این پستها نبود اردوغان به این شکل که به بهانه پستهاش دخالت نظامی کرد در ادلب قطعا نمیتونست چون بهانه ای نداشت ) و بعد هم که دیدیم نه تنها به توافقات مبتنی بر استفاده دولت سوریه از اتوبانها وقعی نزاشت بلکه ما شاهد حملات پرتعداد تروریستها به مناطق دولتی سوریه چه خمپاره ای و چه حملات گاه و بیگاه و تلفات گیری بودیم و هر بار هم اردوغان با پررویی یا سکوت میکرد یا طلبکار هم میشد. و به نحوی خیالش راحت بود چون اردوغان با شرایط فعلی میدونه وضعیت سوریه ( مگر با یک دخالت گسترده ) به روال سابق بر نمیگرده ولی همین شرایط هم که یک مرکز استان در اختیار داشته باشه ( به نقشه نگاه کنید در امتداد تو رفتگی جغرافیای ترکیه در سوریه و امتداد مدیترانه عرضی است که اردوغان خیلی دوست داره رسمی یا غیررسمی ضمیمه ترکیه بشه، از انتهای انتاکیه تا مرزهای عراق و دربرگیری حلب و ادلب و سد مهم و دو گذرگاه مهم ) هرچند فعلا حلب از دستش خارج شده باشه و از مناطق شمالی هم فعلا به عمق سی کیلومتر نفوذ کرده باشه، هم براش مطلوبی هست چون میتونه درش یک نیرویی تروریست را پرورش بده برای روزهای مبادا و موعود که خیلی مستقیم هم به خصوصا مناطق جنوبی و مرزهای طولانیش نچسبیده باشند و فیلتر میانه روترها! یعنی ارتش ازاد را داشته باشه اون وسط. نهایتا بدترین سناریو برای نیروهای متحد میتونه این باشه همین توافق سوچی را بزاره روی میز، پستهاش را بکشه به مرز دو طرف در ادلب، ادعا کنه مردم ادلب هم میتونند از اتوبانها استفاده کنند ( با این تفاوت که اتوبان ام 4 که در اختیار ارتش سوریه نیست هم باید همین شروط را بپذیره و خب اردوغان میتونه پستهاش را منتقل کنه به مناطق مرزی جدید ) و دو طرف سلاح های سنگینشون را مثل بار قبل چندین کیلومتر از خطوط مرزی عقب بکشند ( در حقیقت تروریستها باید ادلب را خالی کنند که اتفاقا بهانه خوبی هم هست، ادلب یک شهره و سلاح سنگین نباید در شهرهای بزرگ باشه ) و همون توافق احیا بشه، منتها اینبار چون مناطق دست نیروهای ارتش سوریه است این اردوغان هست که باید بشینه ببینه سرنوشت توافق چی میشه. البته همچنان امتیاز بزرگی است اتوبان جسرالشغور براش. منتها حتی این سناریو هم بعید هست اردوغان قبول کنه چون با اصرار امرزو به پوتین میگفت باید تمام مناطق را پس بدند!! ( ارث پدرش هست! )
  25. اردوغان به نظر از روند فعلی راضی است. هفته پیش در به در دنبال ملاقات بود و پوتین قبول نمیکرد و حالا داره پس میزنه. شاید مربوط باشه به تصمیمش مبنی بر حمله وسیع طی عملیاتی که وزیر دفاعشون نام برد و همچنین قول حمایتهایی که دریافت کرده پشت پرده از غرب.