elo

Members
  • تعداد محتوا

    775
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    25

تمامی ارسال های elo

  1. دوست خوبم در ادامه این خاطره دلیلشو توضیح میدم گفتم که در ادامه مشکل برطرف شد خیر پوکه های چدنی نیستن ، از اینها گذشته نوار نگهدارنده قطار فشنگ هم هست رطوبت وحشتناک بندرعباس رو با شرایطی که در ادامه خواهم گفت کنار هم که قرار بدین میبینید بینواها دست بسته میومدن اونجا و یک سلاح شاید بعد از مدتها برای اولینب ار بر روی کشتی تست میشد سلاح هایی که در چرخش بودند دیگر دچار این مشکل نمیشدند اما سلاح های انبار داری شده عموما مشمول این مشکل میشدن بعد خوب من فقط دارم ماجراهای با ایراد رو میگم مثلا از هر20 یا 30 بار اومدن و تست کردن بر روی ناوگان ما در یک ماه بطور میانگین یک مورد اینطوری بوده هرچند معتقدم حتی یکمورد در هزار مورد اونهم در زمان صلح میتونه خطرناک باشه چرا که در زمان جنگ میتونه همین یک مورد جون خیلی ها رو نجات بده یا بگیره ان شا الله در ادامه و در پایان خاططرات این سفرم دلیلشو به وضوح توضیح میدم دوست خوبم یاکوزای عزیز ممنونم این نظر لطف شماست چشمان و دیدگاه زیبای شماست که نوشته های خرد و حقیر بنده رو زیبا میبینین ممنونم دوست خوبم
  2. الکترو جان این قسمت مربوط به حوض خشک رو الان دیدم منهای اون بخش اغراق امیزش درمورد بزرگترین حوض خشک خاورماینه مابقی حرفاش درست بود درباره اشتغال زایی هم اگر درست برنامه ریزی و پشتیبانی بشه تواناای اشتغالزای دایم و ثابت( بدون شغلهای غیر مستقیم ایجاد شده ) دسته کم بالای 4000 نفر رو داره امیدوارم که درست مدیریت بشه تا اینجاش خیلی خوب بوده اما از اینجا به بعدش مدیریت کردنشه که بسیار بسیار مهمه یادمون نره عربا خودشون نمیتونن حوضاشونو مدیریت کنن از غربیها کمک گرفتن ، اما باور بفرمایدد بدون اغراق و تعصب ملی بخوام بگم دسته کم بالای 500 نفر سرمهندس و کاپتان متخصص در این امر داریم که الان دریا هم نمیرن و درخشکی فعالن و اگر که مدیریتها درست تقسیم بشه و از این عزیزان استفاده بشه میتونن مارو به قطب تعمیراتی و ان شا الله در آینده قطب ساخت در صنایع دریایی تبدیلکنند یادمون نره تاریخچه صنایع دریای در چین و کره جنوبی ( بالاخص چین) سابقه آنچنانی در مقایسه با دیگر کشورها نداره منتها با مدیریت درست داره به بزرگترین کشتی ساز دنیا تبدیل میشه
  3. دوست خوبم الک جان خیر قانون عدم حمل سلاح برداشته نشده و توضیح داده بودم که بعد از یکی دوسال از بحث دزدی های دریایی تقریبا اکثر کشورها این وظعیت رو در این منطقه نادیده میگیرن اوایلش سلاح ها رو قایم میکردیم ولی بعد که همه گیر شد دیگه پنهونشون نمیکنیم آمریکای هم از این موضوع اطلاع دارن تکاوران خیلی از کشورها مثه هند و روسیه و فرانسه و چین و ...میرن ورکشتیهای مطبوعشون برای شست و شو و تمیز کردن مواد زیادی روی کشتی هست از شوینده های شیمییای مثه الکتر و کلین که شما خوب میشناسینش و برای سلاح خوبه تا برسه بهع مولتی کلین، هوی دیوتی کلین و متال برایت و راست ریموورو.. البته ما روی اون کشتی دستگاه آلتراسونیک دیواس داشتیم با دترجنت ویزه اش که برق مینداخت سلاح هارو و فکر کنم توی همین میلیتاری هم یه تاپیک با عنوان آلتراسونیک وجود داره برای روغن کاری هم از پنیتریت اول گرفته تا دبلیو دیفورتی تا انداع و اقاسام روغنهای روانکار وجود داره که بسته به محل مورد نظر برای روغنکاری و روانکاری از اونا استفاده میشد برای زمان انبارداری و نگهداری سلاح بدون استفاده و یا در ابتدای کار بهترین ماده همون پنیتیت راست اویله که هم زنگ زداست هم گیرها رو برطرف میکنه هم روانکاری اولیه رو انجام میده و بعدش بستگی به مصرف و یا نگهداری و یا جای مورد نیاز داره [quote name='rpg7' timestamp='1367428913' post='310165'] خیلی عجیب..... چرا تفنگ تکاورا قدیمی؟ وچرا کلا تجهیزات در حد هویج؟؟؟ یعنی قبلش چک نمیشه؟ به فرض سلاحها همون ژ3....ولی حالا چرا فشنگها قدیمی؟!خیلی عجیب [/quote] دوست خوبم سلام اگر کمی صبر بفرمایدد د رادامه خاطراتم و در آخر همین سفرم دقیقا به همین موضوع پرداختم متاسفانه این موارد بوده اما شکر خدا کم کم داره بهتر میشه
  4. دوست خوبم درود بر تو نمونه نخستین همونطوری که خودتون هم بیان فرمودین توان درگیری با یگانهای سطحی در جد پاین و فقط برای یگانهای غیر موشکی داره اما همونطور که خوتون هم عنوان کردین در نوشته اتون : [font=tahoma,geneva,sans-serif]" در بویان اثری از مقر شلیک موشک ضدکشتی نمی‌یابیم اما در پروژه‌ی 21631 تعداد هشت سلول شلیک عمودی موشک ضدکشتی M-54 Klub3 یا همان SS-N-27 پیش‌بینی شده است. برد این موشک 300 کیلومتر و حداکثر سرعت آن 2.9 ماخ است. هدایت موشک به روش رادار داخلی فعال و همچنین خودکار داخلی است.[/font] " و این ورژن رو بنده با ناوگان خودمون بررسی کردم ، تناژش از سناها بیشتر و از ولایت کمتره یک بررسی اجمالی در باره این گونه جدید داشتم والا جنابعالی کاملا درست میفرمایید در حال حاضر وظیفه عملیاتهای آفندی و پدافندی دریایی روسیه در خزر برعهده یگانهای نامبرده فوق توسط شماست ممنون از توجهتون و ممنون از جناب چکای بسیار عزیز بابت توضیحات خوب راداریشون خیلی جالب و به موقع بود و به تکمیل شدن تاپیک کم بسیاری کرد
  5. [right][font="Arial","sans-serif"][size=3]خوب برگردیم سر بحث خودمون[/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=3]سال 89 گذشت و رفت و من هم بخاطر اون ماجراها چند وقتی بیخیال دریا شدم ، حدود 7 ماه موندم خونه و دریا نرفتم و هیچ تلفنی رو هم جواب ندادم !!!! ، بعد از اون با بهتر شدن شرایط روحیم منو به" سوپرتانکر هامون" مامور کردن ( من کلا علاقه خاصی به کلاس [/size][/font][size=3]H [/size][font="Arial","sans-serif"][size=3] قدیمی شرکتمون دارم ، قدیمی نه اینکه قدیمی باشن ، نه ، بلکه چون یک کلاس اچ جدید هم داریم که بتازگی تحویلشون گرفتیم ، به اونا قدیمی میگیبم به اینا جدید ،اما من بیشترین دریانوردی هام با کلاس اچ قدیم بوده ، بقول معروف ناجور باهاشون اوختم و باهاشون حال میکنم )[/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=3]غروب یک روز پنج شنبه اردیبهشت ماه 90 جزیره خارگ بودم وبه کشتی سوپرتانکر 320 هزار تنی هامون که تازه برای بارگیری پهلو گرفته بود ملحق شدم ، دوروز بعد هم بعد از بارگیری 2میلیون و دویست هزار بشکه نفت خام ایران در دو گریت سبک و سنگین به سمت انسوکنای مصر حرکت کردیم ، اینبار برنامه اسکورت ما کمی تغییر کرده بود، تقریبا به محض خروج از تنگه هرمز تکاوران دریادل نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران رو تحویل گرفتیم [/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=3]مدتی بود که دایره کاری و عملیاتی دزدها بسیار وسعتر و گسترده تر شده و تا نزدیکی های تنگه هرمز رو هم شامل میشد بنا به همین امر نقطه تحویل گیری به نزدیکیهای تنگه هرمز و .... منتقل شده بود که کلا با تغییر تاکتیک تکاوران نداجا هم همراه بود ( از بیان جزیات بیشتر معذورم)[/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=3]قبل از رسیدن به نقطه وعده گاه ،ما دولایه سیم خاردار دور کشتی رو چک کرده ، شیلنگهای آب آتشنشانی اضافه رو ریگ کرده و پستهای دیده بانی و ماموریت دوستان رو مشخص کردیم و همچنین یک تمرین مبارزه با دزدان دریای برگذار کردیم [/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=3]در ساعت مقرر که اگر اشتباه نکنم حدود 7 صبح بود تکاوران نداجا رو تحویل گرفتیم و برای اولین بار من دیدم که این عزیزان به دوشگاه و دراگانف( قناسه) هم مجهز شده بودند و همچنان ژ-3 و تیربار گرینف رو هم درخدمت داشتن، تعداد نفرات هم به 5 نفر افزایش یافته بود، کلاه کاسکتهای قدیمی هم همراهشون بود بعلاوه دوربین شکاری عادی و یک دوربین دید در شب ، همچنین چند تا واکی تاکی هم همراهشون بود که دست بر قضا با موج واکی تاکی های ما میخوند و مچ بود و مشکلی در این زمینه نداشتیم[/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=3]اما از جلیقه ضد گلوله ودستکش و عینک و حفاظ مچ و ساعد و زانو و سلاح کمری و ام پی فایو و تجهیزات هد ست ارتباطی و کلاه تاکتیکی و لباسهای آنچنانی و دوربین دید در شب انفرادی و.. خبری نبود[/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=3]کمکشون کردیم تا دوشکا رو در یکی از بریج وینگهامون ( بریج وینگ استاربرد ساید) یعنی سمت راست کشتی کنار پل فرماندهی اون لبه های بال سمت راست!!!! نصب کنن بعد هم یک جلسه بریفینگ و بنای یک تمرین مشترک برای بعد از ظهر، اما قبلش اومدن سلاح ها رو تست کنن که اینبار همه ژ-3 ها بدون استثنا گیر کرد!!!! و متاسفانه دوشکایی که به عدم گیر معروف بود هم دچار گیر شد[/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=3]با هر دردسری بود پوکه گیر کرده رو درآوردیم و سلاح رو به ورکشاپ جهت تعمیر بردیم اونجا متوجه شدیم که ایراد از سلاح نبوده بلکه ایراد از فشنگها بوده که به شدت زنگ زده بودن ، بحدی که بر پوکه و مرمی برخی فشنگها ضخامت زنگ زدگی از میلیمتر هم بیشتر میشد[/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=3]فشنگها رو بافر زدیم و کمی تمیزشون کردیم ، ژ- سه ها اما بسیار قدیمی و فرسوده بودن و تمام سیستمهاشون زنگ زده بود ، اونا رو هم تا قطعه آخر باز کردیم و شستیمشون و روغنکاریشون کردیم بعد هم همه رو تست کردیم و شکر خدا جواب دادن و مساله ای پیش نیودم [/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=3]خوبی این قضیه این بود که بنده باز و بسته کردن دوشکا رو یاد گرفتم و کار کردن با اونو هم آموختم ، چیزی که تا اون لحظه بلد نبودم [/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=3]اون سفر با دزدان دریای برخودی نداشتیم چندین بار قایقهای مشکوکی گزارش شد که هربار این عزیزان به حالت آماده باش درمیومدن اما اون قایقها هم به گمانم با دیدن فعالیت نفرات و بالاخص دوشکای مستقر بر بریج وینگ بیخیال ما میشدن و میرفتن پی کارشون ( بودن دوشکا خود بخود موجب فراری دادن دزدها میشد چون با دوربین کشتی رو بررسی میکردن و با دیدن دوشکا به ما نزدیک نمیشدن )[/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=3]این قضیه مترسک شدن دوشکا ( بدون شلیک حتی یک گلوله) بارها وبارها از همه کشتیهامون گزارش شد که قایقهایی دزدان دریایی با دیدن دوشکای مستقر بر کشتی عطای دزدیدن کشتی رو به لقاش میبخشن و بیخیالش میشن ( البته این منهای درگیریهای شبانه و یا در زمان تاریکی هوا بود )[/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=3]میشه گفت در اون ماموریتم بر روی اون کشتی تقریبا هر ماه یکبار این مسیر رو میرفتیم و برمیگشتیم و بودن دوشکا تبدیل به یک دیوار مدافع قابل اطمینانی شده بود که دزدان دریای د رهمه مدت هفت ماه ماموریت من روی این کشتی به ما نزدیک نمیشدند بجز چند بار محدود [/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=3]نخستین رویاروی در اون سفر اگر اشتباه نکنم در چهارمین سفر رفتمون بود که دوشکای آورده شده بازهم دچار مشکل گیر شد[/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=3]اون روز 4 تکاور رو غروب نزدیکای تاریکی هوا سوار کرده بودیم ، یک دوشکا ،یک تیربار گرینوف و چند تا ژ-3 همراهشون بود و حتی دوربین دید در شب هم نداشتند و مثه گروهای قبلی واکی تاکی و بیسیم هم همراهشون نبود، در تست سلاح ها پوکه در دوشکا گیر کرد بنا شد که فردا صبح دوشکا رو ببریم ورکشاپ برای تعمییر و این اشتباه و تاخیر در تعمییر نزدیک بود کاردستمون بده[/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=3]حدود ساعت 6 صبح بود که تلفن کابینم زنگ خورد و سرمهندس پاکستانی با ترس و لرز گفت زود خودتو برسون ورکشاپ و دوشکا رو تعمیر کنین که در چند مایلیمون چهار قایق دزدان دریایی در حال نزدیک شدنن[/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=3]آب هم به صورتم نزدم ودست و روی نشسته فقط بویلرسویتم رو پوشیدم و مثه گلوله خودمو رسوندم ورکشاپ ، وقتی رسیدم اونجا دوتا از تکاورا دل و رو ده دوشکا رو ریخته بودن بیرون ، بهشون گفتم یکیشون بره کمک دوستاشون برای درگیر ی ، من میمونم کمک اونیکی ، به مهندس ارشد شیفت هم گفتم مهندس دستیارشو بزاره اتاق کنترل خودش بیاد کمک ، تماس هم گرفتم با الک کشتی(مهندس برق کشتی که بهش خودمون یالک میگیم) که بیاد اتاق کنترل کمک سرمهندس[/size][/font] برای آماده کردن سیستمها ، البته توی این مدت دیزل ژنراتور دومی رو مهندس سوم شیفت روشن کرده بود و اون با دیزل در حال کار پارالل کرده بود ، پمپ آب دریای آتش نشانی رو استارت کرده بود ، سیستم رزو استندبای سکانو هم از بریج روشن کرده بودن و کلا کشتی قبل از رسیدن من به موتور خونه از هر لحاظ اماده مانور و درگیری بود[/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=3] [/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=3]متاسفانه به خاطر احمال ما و اینکه شب پوکه همچنان در سلاح مونده بود و چون سلاح سرد شده بود پوکه خیال بیرون اومدن نداشت ، با هر مصیبتی بود پوکه رو بیرون آوردیم دقیقا ایراد سلاح اینبار هم فشنگهای زنگ زده بودن و هم خود سلاح زنگ زده بود [/size][/font]!!![/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=3]با عجله فشنگها و سلاح رو تمییز کردیم و اونو دونفری روی دوش گرفتیم و بردیمش پای آسانسور و با آسانسور تاعرشه [/size][/font][size=3]E[/size][font="Arial","sans-serif"][size=3] کشتی سلاح رو بردیم از اونجا به بعد بازم گرفتیمش رو دوشمون و بردیمش بریج وینگ[/size][/font] استاربرد ساید که پایه اش اونجا نصب شده بود[/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=3]قبل از رسیدن ما به اونجا درگیری شروع شده بود[/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=3]دوتا از این عزیزان از عرشه اصلی با ژ-3 به سمت دزدان دریای تیراندازی میکردن و نفر سوم هم با تیربار از پشت پل فرماندهی .[/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=3]بالا رو بریج وینگ پرت ساید مون (سمت چپ کشتی) هم دوتا از پرسنل کشتی که یکیشون از بچه های دانشگاه دریای نوشهر( دانشگاه افسری نداجا ) بود و اونیکی هم از بچه های دلیر خوزستانی ، با ژ-3 های یدکی تیم تکاورا داشتن تیراندازی میکردن[/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=3]قایقها پخش شده بودن وتقریبا از ساعت چهار تا هشت مارو با فواصل حدود یکساعته پوشش داده بودن[/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=3]اونا هم تیربار ام ژ-3 و گرینف ، کلاشنیکف و آرپی جی داشتن ، دوتا قایقشون تیربار داشت دوتاش آرپی جی و همه چهار قایق کلاشنیکف هم داشتن، بچه ها با تیراندازی و کاپتان با مانورهای زیکزاکی اجزاه شلیک آرپی جی رو ازشون گرفته بودن[/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=3]هربار که آرپیجی زنشون میخواست بلند بشه رگبار گلوله به سمتشون میرفت و قایق اونا مجبور میشد مانورهای تندی رو انجام بده و آرپی جی زنشون تعادلش بهم میخورد[/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=3]یکی دوبار در حالی که زیر چشمی نیگاه میکردم و همزمان کمک دوشکا چی هم میدادم!! دیدم که یکنفر از کمر به پایین آرپی جی زن رو چسبید تا اون بتونه تعادلشو حفظ کنه و تیراندازی کنه که رگبارهای بی امان تیربار گرینوف بدجوری قایق رو به چپ و راست کردن انداخت و تعادل همه اونا رو به هم زد[/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=3]قایقها تند و تیز و کوچیک بودن ، اما تقسیم وظیفه خوبی بین بچه های تکاور صورت گرفته بود و دونفر کمکی از پرسنل کشتی ما هم یک قایق رو پوشش میدادن و نمیزاشتن با هدف گیری دقیق تیراندازی کنن[/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=3]همه دزدا بدن استثنا بریج و پل فرماندهی رو هدف قرار داه بودن اما شکر خدا حتی یک گلوله هم به بدنه کشتی نمیخورد ، میشه گفت همه از بالای سرمون زوزه کشان هدر میرفت [/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=3] یکی از ملوانای عرشه هم که بچه جنوب بود و سن و سالی ازش گذشته بود و جنگ رو با پوست و گوشتش تجربه کرده بود اومد کمکمون وهرچی بهش گفتم تونیا اینجا خطرناکه! قبول نکرد و گفت خون من از شما رنگینتر نیست ! اون تکاوری که من کمکش میکردم تا دوشکا رو نصب کنه به اون همکارش که تیربار داشت گفت پوششمون بده تا بتونیم دوشکارو نصب کنیم ، نصب دوشکا رو سه پایه زیاد سخت نیست خیلی هم آسونه منتها نه زیر رگبار و نه تو حول و ولا و دستپاچگی و عجله !!!![/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=3]دونفری دوشکا رو نصب کردیم و کمکش کردم تا خشابو هم نصب کنه بعد قطار فشنگهارو چیدیم توی خشاب و اونم دوشکارو مسلح کرد ( البته بعدا متوجه شدم که چون عجله داشته بنده خدا دستش ناجور آسیب دیده بود ، بعد از خاتمه درگیری بود که متوجه شدم خون همه جا رو گرفته ، جالب اینجا بود که تا من بهش نگفتم چت شده ؟ خودش هم متوجه نبود ، من اولش فکر میکردم تیر خورده اما بعد بادیدن دستش متوجه شدیم که حین مسلح کردن ، دستش مونده بوده بین سیستم تسلیح و یک تیکه از پوست و گوشت دستش بین انگشت اشاره و انشگت شست دستش قلوه کن شده بود، اگر فقط دستکش دستش بود این اتفاق نمی افتاد اما صد افسوس که دستکش جزو تجهیزات این عزیزان نیست)[/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=3]بعد از مسلح کردن دوشکا، استاربرد رو اون تحویل گرفت و پورت ساید رو به اونیکی دوستش که تیربار گرینوف داشت سپرد[/size][/font][/right] [right][b][font="Arial","sans-serif"][size=3]خیلی خیلی جالب بود ، اولین رگبار دوشکا ..................و............... دزدا زدن به چاک![/size][/font][/b][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=3]تکاورا کمی پشت سرشون تیراندازی کردن اما اونا از هم جدا شدن و هرکدوم به طرفی زیگزاگی در رفتن و فرار کردن رفتن تو پهنه دریا گم شدن ، تکاورا هم دیگه به تیراندازی ادامه ندادن و فشنگها رو الکی هدر ندادن برای درگیریهای بعدی[/size][/font]!!![/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=3]بعد از درگیری سلاح ها رو خالی کردن و به نوبت دونه به دونه دوباره تمیزشون کردن و آماده اشون کردن برای درگیری های احتمالی بعدی [/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=3]در زمان تمیز کردن سلاح ها هم کاپتان پاکستانی که تبحر خاصی در پانسمان داشت و بیشتر کارش به پرستارا میموند تا یک کاپتان ( اینو تعریف به حساب بیارید نه کنایه و ...جدی بود ستایش مهارتش بود این تیکه)، دست اون تکاور دلیر رو پانسمان کرد وکل ماجرا و تعداد فشنگ شلیک شده و نتیجه کار رو با مستندات عکس و فیلم رادار و تصویربرداری بچه ها با هم صورتجلسه کردیم هم برای شرکت و هم برای نداجا[/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=3]بعد هم به راهمون ادامه دادیم و شکر خدا با موردی دیگر مواجه نشدیم تا ......[/size][/font][/right]
  6. دستت درد نکنه گوشه ای ازبرنامه روسیه برای خزر ما هم برنامه داریم منتها به نظرم اونا کم کم دارن پیش می افتن ، درسته روسیه امروز دوست و رفیق ماست( رفیق و دوست که چه عرض کنم ، نا رفیق بهتره) اما کسی از فردای روزگار خبر نداره، همین یانکیها روزی بهترین رابطه رو با ایران داشتن و کناردستشون همین اسراییل ، اما امروز دشمنان تیغ کشیده ما هستن به نظرم تحرکات و معا دلات دریای خزر رو هم باید جدی بگیریم،برای این منطقه ما هم پروژه سینا و موج 2( ولایت) رو داریم اما به نظر میرسه اونا سرتر و برتر از مان و قویتر حرکت میکنن درسته این شناور رادار گریز نیست اما المانهای پنهان کاری محدودی در اکومودیشن و توپش داره( بدنه رو خیر، چیز خاصی نداره) توان پدافندی برد کوتاهش هم از پروژه سینا و موج سرتره ، توپ اصلیش هم قویتره، هرچند نواخت تیرش پایینتره در گونه جدیدش هم موشکهای بسیار توانایی روش اونم با تعداد بالا نصب میشه ، توانایی پشتیبانی نزدیکش هم سرتره و بالاخص با داشتن واتر جت قدرت تحرک خوبی داره بالاخص در جاهای کم عمق هرچند در سرعت مقابل پروژه سینا کم میاره در برد از ولایت کمتره و توان دریانوردیش هم پایینتره توان راداری و جنگ الکترونیکیش هم ... نکته مهم بر مبنای این نوشته عدم وجود سلاح ضد زیردریاییه که میتونه بعنوان یک نقطه ظعف براش محسوب بشه و میتونیم ازش استفاده کنیم نکته دیگه استفاده از اون سامانه منپد سینکرو شده برای ایگلاهاست ،چیزی که جای اون به شدت در نیروی دریایی ما خالیه و از اون مهمتر سامانه توپ دفاع نزدیکه که ما فعلا هردو رو نداریم امیدوارم که با استفاده از سامانه هایی در این بازه، این ضعف عمومی در نیروی دریای ما برطرف بشه البته توان تقریبا محدود پدافند هوایی موشکی میانبرد ولایت تنها برتری یگانهای ناوگان سطحی ما بر اوناست ( اژدرها رو هم در نظر بگیریم که توانایی خوبی به ما میدن ) متاسفانه از لحاظ تعداد شناور هم برد با اوناست امیدوارم توجه به خزر بیشتر بشه ،هرچند تیمسار سیاری توجه خاصی به خزر دارن با توجه به اینکه خودشون مدتی فرماندهی منطقه چهارم دریایی انزلی رو به عهده داشتن و به نیازمندیهای اونجا واقفن اگر اشتباه نکنم در زمان ایشون منطقه چهارم از حالت آموزشی به آموزشی رزمی و سپس به منطقه عملیاتی رزمی تغییر ماموریت و وظیفه داد و برنامه تجهیز و ساخت یگانهای موشکی هم از همون زمان برنامه ریزی شد
  7. [quote name='bandeh' timestamp='1367357542' post='310020'] با سلام و عرض ارادت و خدا قوت خدمت جناب الو و همه عزیزان همراه جناب الو مگر برای شما در سال 89 اتفاق بدی افتاد که از اون سال اینطور یاد میکنید ؟ [/quote] دوست خوبم سلام چیز خاصی نیست مروری بود بر فصل ویرانی و خزان بهار من گذشت با تمام تلخیهایش زیاد دوست ندارم درباره اش حرف بزنم همان سال به اصرار یکی از دوستان صمیمی و بسیار عزیزم در سایتی دیگر موضوع را نوشتم اما حتی امروز هم نمیدانم باید بابت نوشتنش پشیمان باشم یا نه نمیدانم باید نگفته و نهفته میماند یا نه بگذریم و برگردیم سر بحث اصلی خودمون
  8. [quote name='Electro_officer' timestamp='1367345044' post='309990'] من کارشناسی الکترونیک دریایی دارم ولی شرکت حاضر نیست منو استخدام کنه میره بی سواد هندی میگیره که سوادش از برق در حد لامپ مهتابی عوض کردن هست! اینی که میگم حاضر نیست رو خودمون پیگیری کردیم بچه ها رفتن شرکت نمیخوام منفی بافی کنم ولی آقایون گویا با ایرانی جماعت مشکل دارند. [/quote] دوست و همکار خوبم اگر تو و امثال تو بیایند پورسانت دلاری حضرات از کجا جور شود دلم میخواست بگویم خوشحالم که نیامدی!! اما به خودم که نگاه میکنم و میبنم چه زجری از دیدن بیسوادهای بیگانه بر کشتی های میهنم میکشم میگویم ای کاش نمیرم و روزی را ببینم که هیچ بیگانه ای را بر کشتی های خودمان نبینم یه چیز حالب هم بگم مدتهاست که ما دیگه به رنکها و جایگاه های پایین نیاز نداریم منتها اجنسیهای هندی و پاکستانی هم قانونی برای خودشان وظع کرده اند: اگر افسر مهندس ارشد میخواهید باید چند تا فله هم ببرید نوشابه بدون ساندویچ داده نمیشود به ازای هر سرمهندس یا مهندس دوم یا کاپتان یا افسر اول باید دسته کم شش هفت تا ملاون هم ببرید کشتی قبلی دوتا مستخدم و مهماندار دوتا تمیزکار و سه تا ملوان سه رو فرستادن کشتی ما چون میخواستن یک سرمهندس برامون بفرستن رفتین در بقالی شیر یارانه ای بخرین گفتن باید حتما خامه و کره و ماست هم ببرین و الا از شیر خبری نیست؟( البته اون موقعی که شیر یارانه ای و ارزون بود ) جدیدا هم اگر افسر ارشد میخوای باید چند تا نظافت چی هم ببری میبینی چطور به فکر اشتغال زایی و ارز آوری برای کشورشونن؟
  9. [quote name='mehdi_08' timestamp='1367342931' post='309984'] بسیار ممنون طرفدار پرو پا قرص خاطراتتم سر خاطرات اولی که تعرف کردی نیم کیلو تخمه شیکوندم دست مریزاد آفرین قلم رسا و شیوایی داری بخدا حیفه کتاب نشه ها!! ---- یه سوال هم برام پیش اومد نحوه استخدام این هندی ها پاکستانی ها توی شکرت چه طوریه؟؟ اخه اینطوری که تعریف کردین فکر کنم خیلی بی درو پیکر باشه!! بعد چرا از اتباع خارجی استفاده می کنن مگه خودمون کاپیتان و مهندس نداریم تازه با حقوق کمتر چه دلیلی هست که حاظرا به خارجی ها پول بیشتری بدن ولی ایران با حقوق کمتر نیارن [/quote] ممنونم دوست خوبم خدارو شاکرم که خوشتون اومده نحوه استخدام هندی پاکستانیها اینطوریه که شرکت با چندتا اجنسی ( شرکت خدماتی دریای ) اونا قرارداد داره و هربار که نفر میخواد از اونا میخواد مثلا چند نفر با چه تخصصهای براشون جور کنه مهندس کاپتان زیاد داریم حتی بیشتر از نیازمون اما با این برخودری که میبننن و این تفاوت دستمزدها و این توهین و تحقیرها حاضر نیستن دریا بیان قراردادها که تموم میشه همه میزارن میرن ظرف دوسال گذشته حدود 40 مهندس ارشد از دست دادیم ( همه از شرکت رفتن ) بچه های دریایی میدونن تربیت 40 مهندس ارشد( سرمهندس و مهندس دوم) چقدر وقت و زمان و هزینه و سرمایه میخواد و چه تاثیری بر عملکرد شرکت داره بودن من و امثال من برای هیچ کس از آقایون آبی به همراه ندارد اما امدن هندیها برایشان نان دارد پورسانتهای چند هزار دلاری دارد سفرهای خارجی و دعوتی دارد
  10. [quote name='rh8' timestamp='1367342437' post='309983'] جناب الو اومدم مثبت بدم ولی یک فروند منفی به علت اشتباهی زدن کلید قرمز به جای سبز حوالتون کردم شما فرض کن مثبت بوده [/quote] دوست خوب من یک فروند منفی که سهله ، یک دوجین فروند موشک بالستیک هم حواله ما کنید چیزی از ارادت و علاقه من به شما کم نمیشه از دوست هرچه رسد نیکوست شندی شاعر خطاب به یار میگه: [b]" زهر از قبل تو نوشدارو[/b] [b]فوحش از دهن تو طیبات است "[/b] موردی نداره همه منفیهای ارسالی را در منفی دیگری ضرب کرده و به حساب دوستیمان منظور میکنیم
  11. مهدی جان دوست خوبم سلام گلم! در نوشته بالای من کل و هلهله و رقصی دیدی برادر خوب من؟ دوست عزیزو اندیشمند من! میدان جنگ میدان سر باختن است و در خون رقصیدن میدان اواز شجاعت سر دادن است و با مسلسل ترانه سرودن میدان رزم مردان است و بزم عاشقان زن گرفتن من این وسط کجای ماجرا بود؟ نه دوست خوبم زن گرفتن ویرانی مرد نیست ، آبادانی و سازندگی مرد است قانون طبیعت ، سنت رسول خدا، دستور و امر ذات باریتعالاست حرکت به سمت کمال و سعادت است این مقوله را شوخی نگیرید یکی از بزرگترین معظلات جامعه ما همین دور شدن نسل جوان از این سنت حسنه است ،بالا رفتن سن ازدواج ، ازدواج گریزی جوانان هرچند بیشترر دلایل آن به جامعه و خانواده ها بر میگردد تا خود جوانان امیدوارم دوستان جوان و مجرد من با درایت و هشیاری و دید و شناخت درست به این امر مهم زندگی همت بگمارند و آینده و دین و زندگیشان را از دستبرد شیطان و بدخواهان انسان بدور دارند شاد باشی و سربلند دوست خوب من
  12. دوست خوبم جماران برای ماموریتهای خلیج عدن ساخته نشده چرا کهاون موقعی که بحث ساخت جماران مطرح بود و شروع شد بحث خلیج عدنی نبود هرچند در این زمینه بسیار عالی داره عمل میکنه و عملکردش بسیار ستودنیه ولی پد بالگرد برای اون منظور نبود در اون مورد بخصوص قبلا هم گفتم که این پد در چنین زمینه های پشتیبانی و سرچ اند رسکیو و ... زیاد بکارشون میاد امیدوار بودم کمی بیشتر به این پد بال و پر میدادن یا اصلا پد رو نمیزاشتن و بجاش سامانه های موشکی آفندیشو اونجا میزاشتن و بجای سامانه های فعلی سامانه های موشکی پدافند هوایی ولی حالا که لحاظش کردن باتوجه به عدم توانایی ایجاد هنگر( بنا به محدودیتهای فضا و ساختاری) دسته کم میتونستن مابقی ملزومات و زیر سامانه های ممکنه رو لحاظ کنن ، مثه مخازن سوخت و سیستم سوخت رسانی و مینی شاپها و انبارهای قطعات حیایتی و ضروری مورد نیاز و پشتیبانی فنی و خدماتی خلبان و پرسنل امکان این موارد هست فقط امکان هنگر وجود نداره درصورتی که این موارد رو لحاظ کنن میتونه تقریبا بالای 90 درصد توانایی های حمل بالگردی رو کسب کنه و با کمی اغماض دارای توانایی حمل و پشتیبانی بالگرد بشه امیدوارم در ورژنهای جدیدتر بالاخص سهند که جا هم کمی بیشتر باز شده به این موارد مهم هم توجه بشه
  13. [quote name='Royal_falcon' timestamp='1367323259' post='309937'] [quote] [size=3]سال 89 هیچ برخوردی با دزدان دریایی نداشتم ، حوزه ماموریتی کشتی ما خلیج فارس بود وبین جزیره خارگ و بندرعباس دریانوردی میکردیم و از خلیج فارس خارج نشدیم [/size] [size=3]........[/size] . . [size=3].... رفت و من تهی و پوچ ماندم با یک دنیا بغض و حسرت و تنهایی!![/size] [size=3]من ماندم بی من !![/size] [size=3]......[/size] [/quote] جان؟ چی بود این؟ [/quote] هیچ !!!! ماجرای ویرانی من !!!!!!
  14. درباره تغییر و تکمیل جماران و اینکه بالاخص اولین تجربه ما بود دقیقا باهاتون موافقم ما روز به روز داریم اونو بهتر و مجهزتر میکنیم ، سرعتمون کم هست ولی برای ما بدون سابقه ساخت قبلی فعلا مقبوله نسلهای بعد پروژه موج میتونن ایرادات رو نداشته باشن ، فعلا متاسفانه سامانه ای مثه فلانکس یا کاشتان یا گل کیپر نداریم اما بوهایی به مشام میرسه که بزارین بنده چیزی نگم تا به موقعش خبرهای خوبی در راهه درباره جماران و خلیج عدن ، ببنید دوست خوبم وقتی جماران نمیتواند " حامل " بالگرد بشد و فقط میتواند " پذیرنده" بالگرد باشد فرق انچنانی نخواهد داشت ما بعد از ببر و پلنگ دیگه شناور رزمی با توانای حمل بالگرد نداشته ایم شناورهای پشتیبانی چون خارگ و بوشهر و بندر عباس این توانایی را دارند و لندینگ شیپهای ما هم توانایی پذیرش بالگرد( این لندینگ شیپها دارای کمی توانایی پشتیباین از بالگرد فراتر از جماران هستند اما مثه بوشهر و بندرعباس و خارگ نیستند ) یادمون نره تانک سوخت بالگرد ، سیستم سوخترسانی به بالگرد ، هنگر حمل و نگهداری بالگردی ف مینی شاپهای تعمیرات اولیه بالگرد وسامانه های منزلگاهی پرسنل مربوطه و فنی و خلبان و.. جزو لاینفک یک شناور با توانایی حمل بالگرد هستند اگر یک نیگاه به تانکرهای نفتکش بندازین میبینین همه اونا هم بدون استثنا توانای پذیرفتن بالگرد دارند چرا که پدهایی به مراتب بزگتر ووسع تر از جماران دارند اما توانای حمل اونو خیر، اونها هم توانایی حمل بالگرد ندارند فقط پذیرنده بالگرد هستند
  15. [right][font="Arial","sans-serif"][size=3]سال 89 هیچ برخوردی با دزدان دریایی نداشتم ، حوزه ماموریتی کشتی ما خلیج فارس بود وبین جزیره خارگ و بندرعباس دریانوردی میکردیم و از خلیج فارس خارج نشدیم تا اواسط شهریور که میشد اواخر ماه هفتم ماموریت من که بنا شدبرای آماده کردن کشتی جهت تعمیرات دوره ای 5 ساله و به حوض خشک بردن کشتی ، برای شستشوی تانکها ([/size][/font][size=3]tank washing[/size][font="Arial","sans-serif"][size=3]) [/size][/font][size=3] [/size][font="Arial","sans-serif"][size=3]به اقیانوس هند و دریاهای باز بریم [/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=3]چند روزآنجا بودیم و اتفاق خاصی نیفتاد و کارهای مربوطه را انجام دادیم و برای بیرون کشیدن کشتی از آب در ساعت و روز مقرر به حوضچه خشک دبی رفتیم.......[/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=3]رفتیم و...................[/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=3]بدترین و زجر آورترین ساعات و لحظه های زندگی من آنجا رقم خورد و شکل گرفت ف ساعاتی که هزاران بار از مرگ زجرآورتر بودند و از درد کشنده تر![/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=3]شهریور گرم و جهنمی دبی بود، 25 شهریور، که جنگ و هیاهوی آن برای من شروع شد و من خودم را درگرماگرم صحنه های کارزاری دیدم که خیلی ها فکر میکردند سال 67 تمام شده و خود من هم فکر میکردم برای من از همان 67 شروع شده و هنوز درگیرآنم ، اما تازه 25 شهریور 89 بود که میدان رزم و کارزار برای من آغاز شد، تازه آن روز بود که فهمیدم تا امروز نظاره گری بیش نبوده ام که از دور به صحنه های جنگ چون تابلویی سرخ و آتشین مینگریسته ام![/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=3]و من به ناگاه ....[/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=3] گلوله باران شدم ، ترکش خوردم ، شیمیایی شدم ، کشته شدم ، مردم ، سوختم ، پودر شدم و صفیر هزاران و هزاران گلوله و ترکش و فریادو درد را با گوشهای بسته ام شنیدم ، من بوی باروت و و دود و خاک را با طعم خون و تیر و ترکش و بمب شیمیایی چشیدم ، من مزه شهامت و شجاعت و ترس و وحشت را با هم حس کردم و فهمیدم![/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=3] و من از ترس و شهامت و وحشت و شجاعت با یک دنیا دلتنگی و بغض و خشم و کینه به خودم لرزیدم![/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=3]من درگیر و دار فریادها و ناله ها و غریوها وغرشها درگیر ماندم و هنوز هم در آن شلوغیها، چون غریقی غرق در ژرفای دریایی دور و ناپیدا ، نا امیدانه و بی فرجام دست و پا میزنم !!![/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=3]سال 89 تمام شد .....و رفت...![/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=3]و با رفتنش همه وجود مرا هم با خودش برد و مرا از درون تهی کرد بی پشت و پناه ، بی یار و یاور ، بی هیچکس !! حتی بی خودم که حتی ان "خودم " هم قربانی شد و رفت و من تهی و پوچ ماندم با یک دنیا بغض و حسرت و تنهایی!![/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=3] من ماندم بی من !![/size][/font][/right] [right][font="Arial","sans-serif"][size=3]......[/size][/font][/right]
  16. دوستان درود خدا بر شما چند تا نکته هم من بگم کلا کلاس این دوتا که همه فرمودند یکی نیست و بنده هم همینو میگم، نه تناژشون ، نه اندازه اشون ، نه ماموریتشون و از همه مهمتر نه اون چیزی که ازشون خواسته شده یکی نیست در کل نباید هرشناور خریداری یا ساخته شد توسط هرکشوری رو با جماران یا سایر یگانهای خودمون مقایسه کنیم ، از هر یگانی یک ماموریتی خواسته میشه و چینش جنگ افزاریش برمبنای اون طراحی میشه تازه اونوقته که بحث توانایی ها ساخت و طراحی و یا محدودیتهای ممکنه میاد وسط درباره بحث فضای پرت بر روی جماران: خوب تقریبا این دوست خوبمون درست میگن فضای به ظاهر پرتی زیاد هست منتها باید به حوضه و میدان عمل سلاح ها هم توجه کرد ، به توان پشتیبانی از اون سلاح هم توجه کرد و به خدمه و کابرهای مورد نیاز و امکان اسکان و استقرارشون بر یگان و...( هرچند در صورت دستیابی به توان طراحی و ساخت و استفاده از موشکهای عمود پرتاب مشکل میدان عمل و زاویه و حوزه درگیری به نحو بسیار چشمگیری کم خواهد شد اما برای مابقی مشکلات باید راه حلهای تاکتیکی اندیشیده بشه اعم از استفاده بیشتر از سامانه های اتوماسیون و بالطبع اون کاهش نفرات مورد نیاز و ...) بدون نیاز به جابجایی موشکه دسته کم میشه از پکهای چهارتایی موشکهای موجود استفاده کرد و براحتی توان آفندی جماران رو دوبرابر کرد حتی میشه چند لانچر پرتاب محراب دیگه هم با همین وظعیت بهش اضافه کرد ( البته با تغییرات جدیدی که روی جماران صورت پذیرفته ، بعید میدونم که در زمینه محرابها تغییری شاهد باشیم) درباره جماران و بالگرد: میتونم بگم که در این مورد و لحاظ کردن اون بیتشر اجرای امر شده ، در چندین ماموریتی که جماران انجام داده و بالاخص در همه ماموریتهای خلیج عدنش هیچگاه بالگرد با خودش نداشته چون توانایی حمل بالگرد رو نداره ، جماران تنها توانایی پذیرفتن بالگرد رو داره ، بین ایندو خیلی تفاوت هست یعنی اینکه جماران بعنوان شناور مادر و حمل کننده بالگرد نمیتونه انجام ماموریت کنه چون هنگر ، سیستم سوختگیری بالگرد، مینی شاپهای تعمیر نگهدرای بالگرد و سامانه های پشتیبانی اونو نداره جماران تنها میتونه بالگرد رو بپذیره هرچند همین امکان پذیرش بالگرد توانایی خیلی خوبی هست بویژه در بحثهای مثه پشتیبانی و لجستیک و سرچ اند رسکیو و.... امیدمون به طرح های آینده هست و تغییرات و بروز رسانی های ممکنه و بالاتر از همه امیدمون به یاری خداست که بجز با یاری اوهیچ کاری رو نمیتونیم پیش ببریم
  17. دوست خوبم اون وانت مربوط به امنیت پرواز نبوده ، تا جایی که بنده میدونم ( البته اگر اشتباه نکنم ) اون وانت وراننده اش جمعی پایگاه چهارم بوده اما نظامی نبوده اینکه بدون مجوز و اجازه اونجا چیکار میکرده و چه قصدی داشته خدا عالمه اینکه چرا سعی کرده باند رو قطع کنه بازم خدا عالمه اینکه پرسنل برج هواسشون کجا بوده( همیشه یکیشون باید و باید و باید که چشمش بهب اند باشه ، جزو قوانین و مقرراته)خداعالمه اگر یکنفر توی ماشین بود میگفتم خرابکاری بوده اما بودن سه نفرماجرا رو کمی تعجب برانگیز میکنه نوشته بودم که هم غم انگیزه هم سوال برانگیزه هم تعجب برانگیزه هم ... ( اخباری رسیده که نفر دوم هم در بیمارستان درگذسته و حال نفر سوم هم خیلی وخیمه که بنده از صحت و سقمش بی اطلاعم ، فقط شنیدم) یکی از دوستان همین سایت که بنا به هر دلیلی نمیخواد در این تاپیک پستی بده و به گمونم همه ماجرا رو هم کاملا واقفه در پی ام به بنده( البته در یک پی ام انتقادی) گفتن که راننده وانت متاسفانه همشهری بنده بوده ،از این موضوع هم اطلاعی ندارم و یحتمل با درصد بالایی صحیح بوده چون این دوست عزیز و گرامیمون حتی نسبشونو هم به بنده گفتن که ..... بودن ایشون در هر صورت خدا روح اون درگذسته ( و اگر خبر دوم هم صحت داشته باشه ، روح اون درگذشتگان ) رو مشمول بخشش و رحمت خودش کنه و از سر گناهان و تقصیراتشون درگذره خداوند رحمتش ( رحمتشان!!!!) کند
  18. دوست خوبم درود بر تو ممنون از لطفت من فقط راوی رشادت سایر همکاران و عزیزان دریادل تکاور دریایی هستم و خوشحالم که این نوشته های ناقابل مورد قبول دوستان واقع شده درباره ضد گلوله بودن خیر متاسفانه هیچکام از اتاقهای کنترل کشتی اعم از اتاق کنترل موتور( ای سی آر) پل فرماندهی( سی بی) و اتاق کنترل بارگیریو تخلیه ( سی سی آر) ضد گلوله نیستند درباره برخورد هندیها و پاکستانیها ، الان سیاست شرکت بر اینه که خارجیهایی که میان رو کشتی رو به سه گروه عمده تقسیم کرده و کشتی ها رو هم به سه گروه و سعی میکنه هرگروه رو روی همون دسته کشتیها بفرسته مثلا ( بعنوان مثال فقط) 15 کشتی برای نشنالیتی روس( شامل روسیه و همه کشورهای جدا شده از شوروی) 15 کشتی نشنالیتی هندی( و بعلاوه بنگلداش) و 15 کشتی هم پاکستانی ایرانیها هم بین اینها جا داده میشن !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! الان تنها سیاست مثبتی که میبنم اینه که کمتر هندو و بودیست به کشتی های ما سوار میشن و سعی میشه که حتما تا جایی که ممکنه مسلموناشونو به روی کشتیها فرا بخونن قبلا ملیتهای دیگه هم میومدن مثه فیلیپینیها که چندین ساله که خبری ازشون نیست ملیتهای دیگه هم مثه لهستانیها دیگه فقط تک و توک میان ، یکی دوتا هم انگلیسی داشتیم که پایه ثابت شرکت ما بودند و الان دیگه بازنشسته شدند اما قبلا که قروقاتی بودن دو وضعیت داشتند، اگر ملیتهای دیگه بالاخص ایرانیها بینشون نبود یا در اقلیت محض بودن اونوقت مثه سگ و گربه هر روز به جون هم می افتادند و هر روز خدا کل کل و درگیری و بحث و جدل و ما بهتریم شما بهترین از بازیگر و هنرپیشه بگیر تا موشک و هواپیما و بیا تا گداهای توی خیابون و... اما وقتی احساس میکردند که نسبت ملیتها داره بهم میخوره و بالاخص جایی که مثلا نسبت ایرانیها از 15-20 درصد بالاتر میرفت اونوقت بطور اتوماتیک به یک صلح تاکتیکی که چه عرض کنم استراتژیکی میرسیدند و ابدا پشت همو خالی نمیکردند و در براب رایرانیها جبه میگرفتند امان از روزی که این درصد ایراین یزیر دست اونا باشن متاسفم که بگم ایرانیها دقیقا برعکس عمل میکنند غریبه پرست و هم میهن کش سایه ایرانی رو ایرانی با تیر میزنه هر بلایی که توی دریا سرمون میاد تقصیر خودمونه از ماست که برماست یادمه یه زمانی یک مهندس دومایرانی داشتیم با قدی حدود 190 و وزنی حدود 100 کیلو پهنای سینه این هوا.................. و بازو گنده تر از کله من !!! ایشون جهت امر شریف پاچه خواری اشتباهات هندیها رو هم مینداخت گردن ایرانیها چرا که سرمهندسمون هندی بود و میدونست که رو هندیهای خیلی تعصب داره و برعکس از ایرانیها متنفره و بدش میاد ایشون هم اشتباهات نکرده مارو هم به این هندیه گزارش میکرد چه برسه به اشتباهات انجام داده شده یادمه یکبار یک دستیار هندی گند زده بود اونم زمانی که حتی شیفت کاری بنده هم نبود گزارش این گند با نام من رفت شرکت !!!!! خدا رحم کرد اون ساعت رخدادن حادثه بنده در باشگاه افسرانبا چندتای دیگه از افسرمهندسان ایرانی نشسته بودیم به فیلم دیدن و کاپتان کشتی هم ( که لهستانی بود) دست برقضا حوصله اش سر رفته بود و اونم اومده بود اونجا و چون از فیلم خوشش اومد موند این هم میهن رشید من که خیلی هم ادعای غیرت و پهلونیش میشد وقتی شهادت افسرمهندسای ایرانی مبنی بر بودن من در باشگاه افسران رو دید ،به قرآن و ناموسش قسم خورد که خودش شاهد بوده که من اون گندو زدم، کاپتان فقط خندید و بعد بهش گفت که خودش شاهد بوده و تمام مدت توی باشگاه بوده و بنابراین حتما کارخودت بوده میخوای بندازی گردن این بینوا!!!! یه نظافتچی بنگلادشی اومد و گفت کار دستیار مهندس هندی بوده از ماست که بر ماست
  19. خدا خیرت بده هر قانونی یک راه گریز هم داره یک راه در رویی الان یک سرمهندس داشنشگاه ندیده پاکستانی که حتی خیلیهاشون با مدارک جعلی ووای مدرک مثلا برادرشون میان دریا ماهی حدود 12000 دلار از شرکتهای ایرانی میگره اونوقت مهندسای اکادمیک و داشنگاهی ایرانی 3 هزار و خورده ای قوانین آی تی اف و آی بی اف رو هم خدا رحمتش کنه همین چندرقاز الانی رو هم نمیدن الان چندین ماهه که بچه های کشتیرانی حقوق نگرفتن من سال قبل رفتم دریا بهمن پیاده شدم هنوز یک دلار حقوق نگرفتم اونم در چه وظعیتی؟ حیف نمیتونم و اجازه ندارم بگم سفر قبل چیکارا کردیم و چیها شد هیچ خارجی با ده برابر اون حقوق هم حاضر به اون کارا نیست سرسوزنی عرقی هم به ما ندارن و واسشون مهم نیست این مهندسا و دریانوردای ایرانین که از جون و جونی و زندگیشون میزنن تا این شرکت رو پا بمونه اونوقت دست و پا نشسته های هندی و پاکستانی بیان با ماهی 12000 دلار بزنن تو سر فوق لیسانسهای مهندسی مکانیک و کشتی سازی ایرانی و چرت و پرت هم بارشون کنن به والله یکیشون حدود دوسال قبل نمیتونست برایند دوتا نیروی با زاویه 60 درجه رو حساب کنه بخدا قسم مخم سوت کشید تا تونستم حالیش کنم دبیرستانو هم تموم نکرده بوده ولی الان بهش میگن " سرمهنس" ماهی هم 12000 دلار ناقابل آمریکایی به جیب مبارک میزنه ، از زمین و زمان هم شاکی و طلبکاره درد اینجاست این چند روزه عجیب سایت سوت و کور شده فقط باید حادثه ای خدای ناکرده مثه دیروز رخ بده تا بیایم چند کلام حرف رد و بدل کینم عجیب سایت دچار رکود شده زده رو دست رکود امریکا یه انقلاب سایبری نیازه که سایت رو برگردونه به حالت اکتیو قبلیش نمیدونم چرا اینجوری شده راستی کسی از مصطفی خبری نداره؟ ان شا الله که سالم و سلامت باشه اما خبری ازش نیست این چند وقته
  20. بله ساخت حوض بسیار سخت و دشواره و تکنولوژی بالای هم میطلبه اونم اگر تحریم سفت و سخت باشی و مجبور باشی بدون داشتن تجربه ساخت چنین تاسیسات عظیمی به تنهایی مبادرت به ساختش بکنی درباره اومدن کشتی های دیگه هم دنیا رو بازارشه که میچرخه خدمات بهتر و با کیفیت تر درزمان کوتاه تر و ارزونتر بده برات سر و دست هم میشکنن حقوق دریافتی دریانوردان ایرانی که برای شرکتهای ایرانی کار میکنند متاسفانه در حد یک سوم تا یک چهارم پرسنل خارجی با جایگاه مشابه در همون شرکت ایرانیه این امر پایینتر بودن دستمزد پرسنل ملی خود شرکت فقط در مورد ایرانیهاست که صدق میکنه و الا در همه جای دنیا پرسنل نشنالیتی خود کپانی از همه بیشتر میگیرن بچه های ایرانی که در کمپانیهای خارجی کار میکنن حقوق بین المللی میگیرن
  21. دوست خوبم شما لطف دارید اما بنده افسر نیروی دریایی نیستم چند بار دیگر نیز اینو عنوان کرده ام که ارادتی خاص به این عزیزان دام ولی متاسفانه جزو پرسنل دریا دل نیروی دریایی نیستم شما در پذیرفتن یا نپذیرفتن این مطالب مختار و آرادین و بالطبع باید هم بگردین و تحقیق کنین ( یه سری به سایتهایی که خود برو بچه های نهاجا هستن بزنین بد نیست ف اگر دوست و آشنایی هم پایگاه چهارم دارین میتونین پرس و جو کنین) اما متاسفانه باید بگم حرفام عینه حقیقته اولین نفری که توی نت مطرحش کرد بنده بودم متاسفانه، البته سربسته مطرحش کردم و میتونین از ابتدای بحث رو مطالعه کنید و همچنین بروز رسانی ها رو ( تنها باری که خودم بروزرسانی نوشتم ، همیشه جواب بچه ها رو مدادم اما اینبار خودم نوشتم میتونین برین و چکشون کنین) فقط در بروزرسانی نوشتم اف-5 از دست دادیم و یه جای دیگه هم در چت باکس همینو نوشتم بعد هم هرچی دوستان اصرار کردن از همون اول گفتم ماجرا اصلش چیه اما اشاره ای دقیق نکردم تا اینکه در یکی دوتا از سایتهای دیگه برخی از خود پرسنل نهاجا بهش اشاره ای کردند و بنده نیز اینجا این مطلب رو نوشتم قبول کردن یا نکردنش با خودتون اما متاسفانه ماجرا از این قرار بود اون فاصله یک کیلومتری هم بالطبع برای کشوندن جنگنده به فضایی خارج از منطقه نیروی هوایی و تاسیاسات و تجهیزات و .. و بالخص برای کلایمب کردن به ارتفاع مناسب برای اجکشن دوست خوبم شما لطف دارید اما بنده افسر نیروی دریایی نیستم چند بار دیگر نیز اینو عنوان کرده ام که ارادتی خاص به این عزیزان دام ولی متاسفانه جزو پرسنل دریا دل نیروی دریایی نیستم شما در پذیرفتن یا نپذیرفتن این مطالب مختار و آرادین و بالطبع باید هم بگردین اما متاسفانه باید بگم حرفام عینه حقیقته اولین نفری که توی نت مطرحش کرد بنده بودم متاسفانه البته سربسته فقط در بروزرسانی نوشتم اف-5 از دست دادیم و یه جای دیگه( یه سایت دیگه) هم در چت باکس همینو نوشتم بعد هم هرچی دوستان اصرار کردن از همون اول گفتم ماجرا اصلش چیه اما اشاره ای دقیق نکردم تا اینکه در یکی دوتا از سایتهای دیگه برخی از خود پرسنل نهاجا بهش اشاره ای کردند و بنده نیز اینجا این مطلب رو نوشتم قبول کردن یا نکردنش با خودتون اما متاسفانه ماجرا از این قرار بود اون فاصله یک کیلومتری هم بالطبع برای کشوندن جنگنده به فضایی خارج از منطقه نیروی هوایی و تاسیاسات و تجهیزات و .. و بالخص برای کلایمب کردن به ارتفاع مناسب برای اجکشن
  22. [quote name='Dezchilds' timestamp='1367171726' post='309676'] خبر خیلی بودار هست دوستان چون منطقه چم گلک میفته سمت راست باند فرودگاه چهارم شکاری از این بابت میگم بودار هست چون 1- محدوده پایگاه به طوری بسته هست که اصلاً کسی نمیتونه وارد بشه چه برسه به اینکه کسی با ماشین بره روی باند که دقیق در وسط پایگاه و آشیانه های پرواز هست یعنی دو حالت وجود داره یا پایگاه چهارم شکاری انقدر بی در و پیکر شده که کسی راحت بیاد رو باند و وسط آشیانه ها و در 200 متری برج کنترل یا اینکه اصلاً اتفاق رو باند نیفتاده 2-گیریم که وانت روی باند بوده و هواپیما قصد فرود داشته و با مزدا برخورد کرده پس چطور بعد از برخورد و بلند شدن دوباره انقدر ارتفاع گرفته و دوره شده که به زمین های چم گلک که در حدود 1 کیلومتری سمت راست باند قرار دارند سقوط کرده ؟ تصویری پیوست کردم از وضعیت پایگاه و باند دوستان میتونن تو گوگل ارث هم بهتر مشاهده کنند [url="http://upload.tehran98.com/img1/w7e8tj8ti83u7ezybgdu.jpg"]http://upload.tehran...83u7ezybgdu.jpg[/url] [/quote] دوست خوبم وانت متعلق به خودنیروی هوایی و پایگاه بوده که متاسفانه مسیر باند رو قطع میکنه و میزنه هواپیمارو دچار سانحه میکنه و خلبان هم با درایت و توانایی کامل جنگنده رو از محوطه پایگاه خارج میکنه و به یک منطقه امن میبره و زمانی که از هدایت و کنترل اون نا امید میشه اجکت میکنه کارش بسیار عالی بوده و همچنین کا خلبان جوان فن آموزی که تمام آموزشها رو به دقت انجام داده بوده و در کار سترگ استاد خلبان خللی وارد که نکرده هیچ ، تونسته وظیفه محوله و خواسته شده رو به نحو احسن انجام بده وانت فوری فکرتون نره سراغ یک وانتی از بیرون توی خود پایگاه هم برای تردد اطراف باند اجازه و برگه تردد لازمه این ماجرا خیلی عجیبه که این شخص چرا چنین کاری کرده و چرا به یکباره سعی کرده که باند رو قطع کنه بدون شک اصلا اطلاعی از فرود جنگنده نداشته و متاسفانه در زمانی غلط در مکانی غلطتر قرار گرفته و این حادثه تلخ رخ داده و باعث کشته شدن خودش بشه خدارحمتش کنه و از سر تقصیراتش بگزره که با این کوتاهی و ندونم کاریش یک جنگنده رو از این کشور گرفت اما چون درگذشته میگیم خدا رحمتش کنه و خوشبختانه خلبانامو سالم فرود اومدن و دوباره داغ از دست دادن خلبانامونو تجربه نکردیم خدا خودش همه مبارزین و سربازان و مجاهدین راه این سرزمین پاک رو در پناه خودش محفوظ بداره
  23. والا یه زمانایی شرایطش نبود یک زمانی که میدونین جنگ بود و بعدش هم دوران سازندگی و کمتر فرصت اینگونه کارها شد درضمن صنایع دریایی چند سالی بشتر نیست که بهش توجه میشه اما شکر خدا حرکات خوبی درحال پیگیری و درجریانه اگر خدا بخواد و حوض خشک ما هم راه بیوفته اولش اینه که ناوگان تجاری خودمون دیگه بیرون نمیره و این ارزها برمیگرده داخل کشور بعد هم ما دوستانی داریم که انا هم کشتیهاشونو بیارن ایران و همچنین میتونیم با ارایه کارهای با کیفیت بهتر ، زمان کمتر یا هزینه پایین تر جلب مشتری کنیم در وحله اول مهم قطع وابستگی و جلوگیری از خروج ارز از کشوره بعد از اون به امید خدا ارزآوری و ساخت کشتیهای بزگ هم برای خودمون هم برای کشورهای دیگه همونطور که گفتم در بندرعباس دو داک در حال ساخته که یکیش برای تعمیرات و دیگری برای ساخت استفاده خواهد شد دیر شروع کردیم اما بالاخره شروع کردیم ، محکم هم شروع کردیم و مهم هم محکم شروع کردنه ان شا الله خدا هم کمکمون میکنه
  24. [quote name='SHAHABESAGEB' timestamp='1367163892' post='309653'] جناب elo لازم نبودبه پست کنایه آمیز ai65 پاسخ بدید ! شاه هرکاری کرد وظیفه اش بود چناچه امروز وظیفه مسئولین هست که امکانات فراهم کنن. [/quote] دوست خوبم درود خدا بر شما نخست اینکه بنده نمیدونستم که ایشون دارن کنایه میزنن و مطلب رو به شوخی گرفتن منتها مثه اینکه داره کمی قضیه بد برداشت میشه محمدرضا پهلوی ملقب به محمد رضا شاه دیکتاتوری بود که در ابعاد سیاسی ، فرهنگی ، مذهبی و اجتماعی فجایع بیشماری رو بر گردن این سرزمین آویخت ایرادات و اشتباهات بسیاری داشت ( کارهای خوبی هم داشت ولی ایراداتش در این زمینه ها خیلی بیشتر از محسناتش بود) در عوض در دو بعد به نظر حقیر بد عمل نکرد در بعد اقتصاید نه خوب و نه بد بود یعنی همونقدر که خوبی داشت ایراد هم داشت زیر ساختها و کارخونه جات و فرودگاه و پالایشگاه رو ساخت اما وابستگی رو هم بدنلال داشت خیلی خیل کم به خودباوری فکر کرد و میتونم بگم متاسفانه در این زمینه ابدا شاید حتی فکر هم نمیکرد در زمینه اقتصادی نه تخصص دارم و نه دانشی فقط در حد برداشت خودم گفتم و اما میرسیم به اونجایی که بحث کردم در بعد نظامی خدمات زیادی کرد هرچند نمیتونه ایرادات و اشتباهات و فساد مالی در این زمینه و مهمتر از همه وابستگی مطلق رو نادیده گرفت یعنی در حالی که خیلی کارهای خوبب یداشت کارهای و عملکردهای ظعیف هم داشت برنامه ای برای آینده ارتش داشت که خیلی بلند پروازانه بود ولی بهش براحتی میرسید چون قراردادها رو بسته بودو پولارو هم داده بود اما مهلت پیدا نکرد که ببینم میتونه ضعف وحشتناک وابستگی مطلق رو برطرف میکرد یا نه به نظر میومد که با ساخت کارخونه جات ساخت تاسیسات و تجهیزات سنگین چنین نظری داشته اما واضح نیست و به وضوح به چنین چیزی اشاره نکرده و بزرگترین و بدتین و سیاه ترین نقطه کارنامه اش همین بحث وابستگی مطلق سیاسی و عدم خودباوریش بوده تاثیر این وابستگی بر فرهنگ و تاریخ این مرز و بوم بسیار بد و وحشتناک بود اما این هم دلیل نمیشه که همه چیز رو به چوب ترد برونیم بیایم منصفانه و منطقی بحث کنیم خداوکیلی در همه نوشته هامون بیاییم نقدر و با توهین و تخریب و تمسخر یکی ندونیم و در عوضش حمایت رو با بزرگنمایی ، دروغ و و چاپلوسی هردوطرف موافق و موافق هم باید این مطلب رو رعایت کنیم مثلا در همین زمینه شاه درحالی که در بحث نظامی بهترین عملکرد رو داشت اما در همین زمینه ایرادات بسیار زیادی هم داشت و در سایر زمینه ها مثه سیاسی و اجتماعی و فرهنگی ومذهبی... واقعا بسیار بد و ضعیف و حتی مخرب عمل کرد بیاییم منصفانه عملکردشو نقد و بررسی کنیم جدای از اینکه ازش متنفریم یا شیفته اشیم !!!!!( نمیدونم کسی هم هست که شیفته اش باشه ؟) در پایان این فقط دیدگاه و نقطه نظر منه و ممکنه هر کدام از عزیزان با این مطلب موافق باشند یا خیر واما تاثیر و عملکرد آمریکا در این مملکت : هر چی فروخته دولا پهنا پولشو گرفته ، دیکتاتوری راه انداخته ، ژالندارمیشو محمدرضا میکرده و برای منافع اون میجنگیده لطفی به این کشور نکرده و منتی هم سرش نداره دست برقضا خیلی هم بدهکاره به این ملت اگر دخالتهای سیاسی و پشتیبانی و جاسوس بازی آمریکا نبود این کشور خیلی سالها پیش از 57 از دیکتاتوری خلاص میشد و یانهمه مردمش شکنجه نمیشدن و زجر نمیکشیدن و سالهای سیاه دیکتاتوری رو تجربه نمیکردن گربه محض رضای خدا موش نمیگیره اونا هم عاشق چش و ابروی ما نبودن اگر ترقه هم بهمون دادن پشتش هزارتا برنامه داشتن که در مسیر خواسته ها و سیاستها و نیازهای اونا حرکت کنه و برای تقویت منافع خودشون باشه درست همونکاری که الان دارن در منطقه میکنن شعارهای حقوق بشری و دموکراسشون گوش فلک رو کر کرده اما چشمشونو بر روی تمام دیکتاتوریهایی که در منافع اونا میگنجه میبندن عربستان و بحرین و امارات و قطر و کویت رو نمیبینه و هر روز وا کمصیبتا برای حقوق بشر و دموکراسی سر میده از این استعمار لعنتی که این مملکت رو استثمار کرد بنده جز کینه و تنفر چیزی در وجودم نیست هرچند پیشرفتها و رشدها و توانایی هاشونو هم انکار نکرده و منکر قدرتشون نمیشم اما به عنوان یک ایرانی وقتی به تاریخ کشورم نگاه میکنم میبینم چطور زالو وار خون مردم وتاریخ و میهنمو مکیدن و به همین دلیل ازشون متنفرم کلا از دشمنای این مرز و بوم متنفرم هرکسی با هرنام و عنوانی شرقی یا غربی عرب یا عجم از دشمن این خاک بیزارم از بدخواه این خاک بیزارم ، متنفرم
  25. خیر گلم پیکان که خدا رحمتش کنه پراید هم که این روزا گرونتر از این حرفاست که بیاریمش تو صنعت هوا فضا!!! اما از شوخی گذشته فقط حدس زدم که میتونن ( میتونن ) و نگفتم که اینطوریه میشه با این وسایل کارکرد چون ساخت راداری و سیستمهایی د رحد سیستمهای خود فوینیکس به نظرم خیلی دوشاره اینه که گفتم اگر فرض کنیم که تونسته باشن خودشو الگو برداری کنن که بهتره در غیر اینصورت کار جواب داده شده شاهین و شلمچه هم میتونه مفید باشه یادمون هم نره میشه از تجربه سجیل هم استفاده کرد( اگر، و اگر و اگر از سیستمهای شلمچه و شاهین استفاده کرده باشن ) در ضمن همه اینها یه حدسه یه هندونه دربسته و حدس من و شما اگر میخوای بهش حال بدی برو بالاتر از پرادو و بنز و بی ام و و ایودی و فراری و