Sami1993

News
  • تعداد محتوا

    1,632
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    12

تمامی ارسال های Sami1993

  1. نگران کننده ترین بخش از مذاکرات لوزان و کلید چالش های آینده ایران و ۱+۵/ از البرادعی تا آمانو، وقتی از ۱۳ سال گزارش های غیرعادلانه آژانس علیه ایران درس گرفته نشد/ مشروط شدن تعلیق تحریم های آمریکا به گزارش آژانس با کدام منطق دیپلماسی صورت گرفت؟ ظریف در صفحه ۲۳۳ کتاب خاطرات خود تحت عنوان «آقای سفیر» با گلایه شدید از البرادعی به خاطر گزارش های سیاسی و غیر عادلانه آژانس علیه ایران، وی را مسبب اصلی ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت می داند و می نویسد: «آقای البرادعی به ناحق برای این که مشکلش را با امریکا حل کند و یک دوره دیگر نیز باقی بماند، این عبارت را وارد این گزارش کرد. هیچ مبنای حقوقی برای این که آقای البرادعی بتواند عبارت “Breach of the obligation to comply” را در گزارش آژانس علیه ایران به کار ببرد وجود نداشت. در صورتی که همین عبارت بود که ما را به شورای امنیت برد.» گروه سیاسی- امیرحسین ثابتی: چشم انداز مذاکرات هسته ای لوزان همچنان ابهامات فراوانی دارد و بسیار بعید به نظر می رسد که تیم مذاکره کننده هسته ای کشورمان در نهایت بتواند تمام تحریم های مرتبط با پرونده هسته ای ایران را لغو کند. در این باره گفتنی های بسیاری وجود دارد اما شاید یکی از مهم ترین علل این ادعا، اشتباه بزرگ تیم مذاکره کننده هسته ایران در پذیرش این مساله است که لغو تحریم های اروپا و تعلیق تحریم های آمریکا علیه ایران مشروط به «تایید عملکرد ایران توسط آژانس بین اللملی انرژی اتمی» شده است. به بیان دیگر، برخلاف ادعای رییس جمهور محترم در برنامه زنده تلوزیونی شبکه خبر مبنی بر اینکه «در همان روز اول اجرای توافق، همه تحریم‌ها در بخش مالی، اقتصادی، بانکی و همه قطعنامه‌های شورای امنیت علیه ایران لغو خواهند شد» به نظر می رسد بر اساس مذاکرات لوزان و بیانیه مشترک ظریف- موگرینی چنین مساله ای امکان پذیر نیست چرا که در این بیانیه آمده است: « اتحادیه اروپایی، اعمال تحریم های اقتصادی و مالی مرتبط با هسته ای خود را خاتمه خواهد داد و ایالات متحده نیز اجرای تحریم های مالی و اقتصادی ثانویه مرتبط با هسته ای را، همزمان با اجرای تعهدات عمده هسته ای ایران به نحوی که توسط آژانس بین المللی انرژی اتمی راستی آزمایی شود، متوقف خواهد کرد.» فارغ از اینکه در این بند از بیانیه مشترک ظریف- موگرینی، از توقف یا همان تعلیق تحریم های ثانویه و (نه لغو همه تحریم ها) از سوی آمریکا سخن گفته شده است، همین موضوع نیز به یک امر مهم مشروط شده است: «راستی آزمایی و تایید آژانس.» روایت ظریف از سابقه خیانت آژانس به ایران و مقدمه چینی برای ارسال پرونده به شورای امنیت بررسی سابقه رفتار سیاسی آژانس بین المللی انرژی اتمی در قبال پرونده هسته ای جمهوری اسلامی ایران نشان می دهد این تصمیم تکرار تجربه ناموفق جدال ۱۳ ساله این نهاد با ایران است، چنانچه در سالهای ۸۲ تا ۸۴ که دولت اصلاحات سلسه عقب نشینی های داوطلبانه را در مذاکرات سعد آباد تهران، بروکسل و پاریس جهت اعتمادسازی برای سه کشور اروپایی انجام داد، در نهایت محمد البرادعی که نسبت به آمانو رییس فعلی این سازمان، همکاری های قابل توجهی را با ایران انجام داد، باز هم آنقدر تحت تاثیر غرب و بویژه آمریکا رفتار می کرد که محمد جواد ظریف در صفحه ۲۳۳ کتاب خاطرات خود تحت عنوان «آقای سفیر» با گلایه شدید از البرادعی به خاطر گزارش های سیاسی و غیر عادلانه آژانس علیه ایران، وی را مسبب اصلی ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت می داند و می نویسد: «آقای البرادعی به ناحق برای این که مشکلش را با امریکا حل کند و یک دوره دیگر نیز باقی بماند، این عبارت را وارد این گزارش کرد. هیچ مبنای حقوقی برای این که آقای البرادعی بتواند عبارت “Breach of the obligation to comply” را در گزارش آژانس علیه ایران به کار ببرد وجود نداشت. در صورتی که همین عبارت بود که ما را به شورای امنیت برد.» روایت حسن روحانی از خیانت آژانس به ایران و عهد شکنی البرادعی سیاسی کاری و رفتارهای غیر صادقانه البرادعی به عنوان مدیر کل وقت آژانس انرژی اتمی تا حدی است که حسن روحانی دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی کشورمان نیز در فصل چهارم کتاب خاطرات هسته ای خود تحت عنوان «امنیت ملی و دیپلماسی هسته ای» گلایه های متعددی از عملکرد وی مطرح کرده و تصریح می کند که البرادعی دائما با انتشار گزارش های دو پهلو درباره عملکرد هسته ای ایران، نقش مهمی در به درازا کشیدن و حل نشدن این ماجرا داشت و حتی در ماجرای توافق سعد آباد با این که به طرف ایرانی قول داده بود آژانس از کلمه "تعلیق" برای سانتریفیوژهای نطنز، همان تفسیری را ارائه کند که مورد توافق ایران بود، در نهایت تحت فشار آمریکا و اروپا خلاف قولش عمل کرده و با تحمیل تفسیری متفاوت از وعده خود، باعث شد تا چند ماه بعد در توافق بروکسل، عملا ایران تعلیق گسترده تری را انجام دهد که البته آن توافق هم با عهد شکنی سه کشور اروپایی و فشار آمریکا به شکست انجامید و تنها حاصل آن توافق تعلیق غنی سازی و عقب نشینی ایران بود. روایت البرادعی از عملکردش در قبال ایران: به بوش گفتم همزمان با پاداش، تهدیدشان هم بکنیم جالب آنکه خود محمد البرادعی نیز در صفحه ۱۴۸ کتاب خاطرات خود تحت عنوان «عصر فریب» به صراحت بر ناعادلانه رفتار کردنش نسبت به پرونده هسته ای ایران تاکید کرده و ضمن روایت جلسه ای با بوش رییس جمهور آمریکا درباره پرونده هسته ای ایران می نویسد: «در ارتباط با ایران بر ضرورت پیش گرفتن سیاست تهدید و پاداش تاکید کردم.» آمانو بدتر از البرادعی، و باز هم ریش و قیچی در دست آژانس با این حال در شرایطی که باز هم عملکرد البرادعی در مقایسه با جانشین فعلی وی یوکیو آمانو نشان داده که به مراتب با انعطاف تر بوده است، به نظر می رسد در مذاکرات لوزان یکی از بزرگترین اشتباهات تیم مذاکره کننده هسته ای کشورمان، پذیرفتن تعلیق تحریم های آمریکا و لغو تحریم های اروپا مشروط به زمانی است که «آژانس بین المللی انرژی اتمی» اقدامات اعتمادساز ایران را تایید کند. این ماجرا زمانی ابعاد روشن تری پیدا می کند که توجه داشته باشیم در یک سال و چهارماه گذشته که آژانس بین المللی انرژی اتمی طی چند گزارش به بررسی اقدامات هسته ای جمهوری اسلامی ایران پرداخته است، علیرغم تعلیق و تعطیلی بسیاری از تاسیسات هسته ای ایران، و مهر تایید بر اینکه ایران تمامی تعهدات خود در توافق ژنو را اجرا کرده است، باز هم در پایان نتیجه گیری کرده که نمی تواند درباره ماهیت صلح آمیز برنامه هسته ای ایران قضاوت کند! از جمله گزارش آمانو در آبان ۹۳ (نوامبر ۲۰۱۴) که تصریح کرد: «درحالی که آژانس به فعالیت های راستی آزمایی در خصوص عدم انحراف مواد هسته ای اعلام شده در تاسیسات هسته ای و مکان های خارج از تاسیسات هسته ای اعلام شده از سوی ایران که تحت توافقنامه پادمان هستند، ادامه می دهد ، آژانس در وضعیتی قرار ندارد که اطمینان موثقی درباره فقدان فعالیت ها و مواد هسته ای اعلام نشده در ایران ارائه دهد، و بنا بر این نمی تواند نتیجه گیری نماید که تمامی مواد هسته ای در ایران در فعالیت های صلح آمیز هستند.» این در حالی است که پیش از این گزارش نیز آمانو در دی ماه ۹۲ (ژانویه ۲۰۱۴) با صدور بیانیه ای یک طرفه، عملا تعهدات طرفین در توافق ژنو را به یک معاهده بین المللی الزام آور و یک سویه علیه جمهوری اسلامی ایران تبدیل کرد. با این حال جای شگفتی است که دقیقا بر کدام مبنای عقلی، منطقی و دیپلماسی آقای ظریف در مذاکرات لوزان پذیرفته که در گام نهایی لغو تحریم های اروپا و تعلیق تحریم های آمریکا علیه ایران در باب پرونده هسته ای، مشروط به گزارش آژانس شود؟ آیا با توجه به سابقه سیاه و اقدامات سراسر سیاسی و غیر عادلانه این نهاد به اصطلاح بین المللی، کسی ممکن است بپذیرد که در آینده آژانس به یکباره تغییر رویه داده و ضمن تایید اقدامات صلح آمیز هسته ای ایران، به عنوان سپر آمریکا و اروپا برای بهانه های جدید رفع نکردن تحریم ها علیه ایران ظاهر نشود؟ به نظر نگارنده، علیرغم همه چالش های موجود و تعیین تکلیف نشدن بسیاری از جزییات تا ضرب الاجل ۱۰ تیر، یکی از اصلی ترین چالش ها و شاید هم اصلی ترین چالش توافق هسته ای ایران و ۱+۵ همین مساله خواهد بود. موضوعی که به نظر می رسد ضمن تطویل و فرسایشی کردن این توافق، احتمالا باعث خواهد شد هیچ گاه طرف مقابل به مرحله ای که باید تحریم های خود را علیه ایران لغو یا تعلیق کند نرسد و در این میان باز هم تجربه شکست خورده گذشته تکرار خواهد شد.
  2. گزارش تفصیلی مشرق از دستاورد جدید فضایی ایران/ «قائم»؛ شاهکار شهید مقدم که ماهواره‌های ایرانی را به ارتفاع 1000 کیلومتری می‌برد با نگاهی به مشخصات این موشک و نیازهای کشورمان، مشخص می شود که اقدام به طراحی و ساخت ماهواره بر قائم، حرکتی سنجیده و با نگاهی به طرح های به نتیجه رسیده در دنیا، به علاوه تعریف یک گام اضافی بوده است؛ همانطور که در نگاه شهید طهرانی مقدم، رسیدن به یک دستاورد جدید برای متخصصان ایرانی با صرف تلاش و کوشش لازم بوده است. به گزارش گروه دفاع و امنیت مشرق، مفاهیم اولیه برنامه فضایی کشور در دهه 1370 و خصوصاً در نیمه دوم آن شکل گرفت. در واقع پس از آزمایش های موفق و نیاز کشور به برخورداری از ماهواره، برنامه فوق بر مبنای توسعه بومی تمام حلقه های زنجیره فضایی از ماهواره و ماهواره بر گرفته تا ایستگاه های زمینی تدوین شده و در مقاطع مختلف نیز مورد بازبینی قرار گرفت. ماهواره برهای معرفی شده ایرانی که توسط وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح و بر اساس فناوری بومی ایران توسعه یافته اند، از سوخت مایع استفاده می کنند. شاید تاکنون از دستاوردهای تلاش ها و مجاهدت های سردار دانشمند و پارسا شهید تهرانی مقدم در عرصه دفاعی، حرف های فراوانی گفته شده اما کمتر، سخن از پروژه مهم پدر فناوری موشکی ایران که مربوط به یک موشک سوخت جامد 4 مرحله ای به نام «قائم» بوده است، به میان آمده است. هدف از این پروژه از سوی مسئولان کشورمان، طراحی و ساخت ماهواره بری برای قراردهی ماهواره هایی با جرم دستکم 100 کیلوگرم در مدار 1000 کیلومتری اعلام شده است. در گزارش حاضر به بررسی موشک قائم بر اساس اطلاعات منتشره پرداخته شده است. باید به یاد داشت که در ابتدای برنامه فضایی ایران، پروژه های مشترکی با کشورهایی چون روسیه و ایتالیا برای کسب دانش فوق پيشرفته طراحي و ساخت ماهواره ها اجرا شد که بر این اساس ماهواره سينا با کمک روسيه و ماهواره مصباح با کمک ايتاليا طراحي شدند. در ادامه و با فراگيري و توليد دانش طراحي و ساخت ماهواره ها، با تعریف پروژه های مختلفی در صنایع الکترونیک و مخابرات کشور و نیز برخی دانشگاه ها اميد، مصباح-2، زهره، طلوع، رصد-1، فجر و نويد علم و صنعت نيز ساخته شدند. در زمینه ماهواره بر اما کشورمان به دلایل متعدد فنی و سیاسی، باید متکی بر توان داخلی حرکت می کرد بعدها عدم پرتاب ماهواره های ایرانی توسط کشورهای صاحب فناوری پرتاب مثلاً عدم پرتاب مصباح نیز سبب شد تا کار روی ماهواره برهای بومی شکلی جدی به خود بگیرد. اولین خبرها از ماهواره بر ایرانی در اواخر سال 1377 منتشر شد. بعدها نیز ضمن اعلام بروز تاخیرهایی در فرایند توسعه پیشران این موشک گفته شد گونه ای از ماهواره بر با سوخت جامد بستر حمل ماهواره های ایرانی به فضا خواهد بود. هر چند در سال های 1383 و 84 توسط وزیر دفاع وقت آمادگی وزرات دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح برای پرتاب ماهواره به فضا بارها اعلام شد اما تا سال 1387 و آزمایش های سامانه های حامل ماهواره، برنامه فضایی ایران عملاً حالتی راکد داشت. نگاهی به ماهواره برهای سوخت مایع ایرانی در 15 بهمن 1386 در همان ماهی که نمونه مهندسی ماهواره امید برای اولین با رونمایی شد ایران موشکی به نام کاوشگر1 (سفیر) را آزمایش کرد که البته نباید با راکت کاوشگر-1 که توسط پژوهشگاه فضایی ایران پرتاب شد اشتباه شود. موشک سفیر که به عنوان کاوشگر به فضا پرتاب شد یکی از آخرین گام های لازم برای پرتاب ماهواره امید به مدار بود. موشک کاوشگر1 بنا بر اطلاعات موجود این موشک تا ارتفاع دستکم 200 کیلومتری پرواز کرده و در تمام مسیر با حفظ ارتباط با ایستگاه های زمینی داده های تولید شده توسط حسگرهای موجود در خود را منتقل کرده است تا آزمایش های محیطی در شرایطی که ماهواره امید قرار بود حمل شود به انجام رسیده و در نتیجه آن آخرین اصلاحات روی ماهواره به انجام برسد. در واقع هدف از پرتاب کاوشگر۱ آزمایش و سنجش کارکرد مطلوب آن در حمل ماهواره و وضعیت رخ دهنده برای زیر سامانه‌های ماهواره در شتاب بالا، شرایط دما و خلأ است. هر چند تصاویر منتشر شده در مورد پرتاب کاوشگر1، ماهواره بری با شباهت بسیار بالا به آخرین نسل از موشک های بالستیک را نشان می داد اما در همان زمان برخی منابع از آن به عنوان موشکی دو مرحله ای یاد کردند. در همان روز پرتاب کاوشگر1، نمونه ماهواره بر سفیر که قرار بود ماهوار امید با آن پرتاب شود نیز با حضور رئیس جمهور سابق، وزیر دفاع و سایر مسئولین وقت رونمایی شد. موشک مذکور دارای بیش از 10 هزار قطعه بود که تمام اجزاء سازنده آن در بخش های مختلف شامل موتور، بدنه، سازه، عملگرها، هدايت و كنترل در طی 10 سال قبل بر اساس فناوری ایرانی، بومی سازی شده و در نتیجه کشورمان قادر به ساخت و پرتاب آن با اتکا به توان خود گشته بود.   موشک سفیر-1 به همراه خودروی حمل و سکوی پرتاب در 28 مرداد سال بعد، نمونه نهایی ماهواره بر سفیر که قرار بود برای پرتاب ماهواره امید به کار رود با نام سفیر امید و بدون حمل ماهواره با موفقیت آزمایش پروازی کامل خود را پشت سر گذاشت و در نهایت ماهواره بر سفیر-1 با نام سفیر امید در 14 بهمن ماه 1387 موفق به قراردهی این ماهواره 27 کیلوگرمی در مدار بیضوی 250 * 375 کیلومتری شد. سفیر-1، ماهواره بری 2 مرحله ای با طراحی متفاوت از شکل دماغه در مقایسه با موشک های بالستیک است که هر دو مرحله آن از سوخت مایع بهره می برند و محموله فضایی آن در دماغه موشک یعنی بالای مرحله دوم کار گذاشته می شود. موتور سوخت مایع موشک شهاب-3 بنا بر اطلاعات اعلام شده، پیشران مرحله اول از بهسازی موتور آخرین نسل های موشک های شهاب-3 و قدر به دست آمده که از سامانه تغییر بردار رانش به کمک 4 بالک کوچک تعبیه شده در خروجی موتور بهره می برد. موتور مرحله دوم آن اما قابلیت تغییر کامل زاویه بخش خروجی خود را داشته که نمونه کاملی از سامانه تغییر بردار رانش و اولین سامانه کامل از اینگونه در کشور محسوب می شود که به گفته افراد مطلع از فناوری های هوافضائی کشور، با تلاش های شهید حسن تهرانی مقدم به ثمر نشسته است.   سامانه تغییر بردار رانش در موشک های بالستیک ایرانی   موتور سوخت مایع مرحله دوم ماهواره بر سفیر-1 سفير-1، داراي طول کل 22 متر، قطر 1.25 متر، وزن کل 26.5 تن، نيروي رانش مرحله اول 32 تن-نيرو و مرحله دوم 3.4 تن-نيرو، زمان کارکرد مرحله اول 149.5 ثانيه، مرحله دوم 312.5 ثانيه بوده و برای پرتاب یک محموله حدود 27 کیلوگرمی در زاویه میل مداری 55 درجه طراحی شده است. نمونه های دیگر این موتورها به ترتیب زمان کارکرد 150 و 315 ثانیه دارند. این ماهواره بر با رسیدن به سرعت حدود 28000 کیلومتر بر ساعت توسط دو مرحله خود است که می تواند ماهواره ها را در مدار تزریق نماید. تأمین این سرعت توسط یک ماهواره بر 2 مرحله ای که اولین موشک فضایی ایران نیز بود برای بسیاری از کارشناسان خارجی تعجب برانگیز بود به طوری که سبب شد از آن به عنوان یک دستاورد بزرگ برای صنعت موشکی ایران یاد کنند. مرحله اول سفیر، ماهواره بر را که در لحظه پرتاب بیش از 26 تن جرم دارد به ارتفاع 68 کیلومتری سطح زمین رسانده و سپس با اتمام سوخت از بقیه موشک (مرحله دوم و محموله) جدا شده و به سمت زمین سقوط می کند. گونه سفیر-1ب با بهسازی های صورت گرفته در پیشرانه که نیروی تولیدی آن از 32 تن به 37 تن رسیده توان قراردهی ماهواره های حدود 50 کیلوگرمی را در همان مدار بیضوی 250*375 کیلومتری دارد. پس از آن یک پرتاب موفق دیگر نیز برای هر یک از گونه های سفیر-1آ و سفیر-1بی گزارش گردید که به ترتیب حامل ماهواره های 15.3 کیلوگرمی رصد-1 و 50 کیلوگرمی نوید علم و صنعت بودند. از ادعاهای آن زمان که توسط نشریه دفاعی جینز منتشر شد که بگذریم، قرار است در سال جدید نیز گونه ای از این ماهواره بر پرتاب جدیدی با ماهواره شریف-ست داشته باشد. به گزارش مشرق، نسل بعدی ماهواره برهای ایرانی، سفیر-2 یا سیمرغ نام دارد که نمونه مقیاس واقعی آن در سال 1388 رونمایی شد. این موشک نیز 2 مرحله ای بوده و برای تزریق ماهواره هایی به جرم حدود 100 کیلوگرم در مدار 500 کیلومتری یا ماهواره های سنگین تر در مدارهای پائین تر ساخته شد. محاسبات نشان مي دهد که نزديک به 144 تن نيروي رانش براي قرار دادن يک ماهواره 100 کيلوگرمي در ارتفاع 500 کيلومتري مورد نياز است. از اينرو براي رسيدن به اين مقدار رانش، 4 موتور بهينه شده مورد استفاده در مرحله اول سفير، که هرکدام از آنها رانشي تقريبا به اندازه 32 تن-نيرو دارند، کلاستر شده اند يعني براي رسيدن به قدرت هاي بالاتر به صورت خوشه ای کنار هم قرار گرفته اند و در مجموع حدود 128 تن-نيرو را ارائه مي دهند.   نمونه مقیاس کامل ماهواره بر سیمرغ سيمرغ 85 تني بايد بتواند در هنگام پرواز زاويه مناسب را بگيرد براي اين منظور 4 موتور يا به عبارت دقيقتر محفظه کنترلي ديگر نيز در مرحله اول سيمرغ حضور خواهند داشت که نزديک به 15 تن-نيرو ايجاد مي نمايد که با افزوده شدن این نیرو به رانش تولیدی موتور مرحله اول مقدار نیروی لازم تأمین می شود. البته در نمونه نهایی سیمرغ ممکن است از موتوری بر مبنای موتور سفیر-1ب که رانش 37 تنی دارد استفاده شود. بدين ترتيب با استفاده از پيشراني که قبلاً به درستي کار کرده، يکي از اصلي ترين بخش هاي ماهواره بر سيمرغ، آماده گرديد. البته، موتورمرحله اول سيمرغ به گونه اي طراحي شده است که بتواند ماهواره برهای سنگین تر بعدی را نیز تأمين کند يعني تمام اعضاي اين خانواده که قرار است در سال هاي آينده ماهواره هاي سنگين تري را در مدار قرار دهند با همين موتور کار خواهند کرد.   موتور سوخت مایع مرحله اول ماهواره بر سیمرغ سیمرغ ماهواره بری با دو مرحله سوخت مایع است که طول کلی آن در حدود 25.97 متر، طول و قطر مرحله اول 17.81 و 2.4 و طول و قطر مرحله دوم آن 8.15 و 1.5 متر است. رانش مرحله دوم این ماهواره بر نیز 7.2 تن-نیرو اعلام شده است. با توجه به تفاوت قطر و رانش مرحله دوم این ماهواره بر با مرحله دوم نسل سفیر-1 می توان نتیجه گرفت برای مرحله دوم سیمرغ طراحی جدیدی صورت گرفته است. به گفته مسئولان، نسل بعدی ماهواره‎بر سيمرغ یعنی سفیر-3 یا «سپهر» در آينده نزديک به توان انتقال ماهواره‎هايي با جرم 700 کيلوگرم به مدار 1000 کيلومتري دست خواهد يافت که در سال های قبل گفته شده بود اولین پرتاب آن برای سال 1394 برنامه‎ریزی گردیده. از ماهواره بری به نام ققنوس نیز نام برده شده که تفاوت مأموریتی و فیزیکی آن با سپهر مشخص نگردیده است. سوخت جامدها در ایران همانطور که پیشتر اشاره شد، قبلا اخباری از توسعه یک پیشران سوخت جامد برای آن منتشر شده است. بنا بر اطلاعات موجود، اولین آزمایش سوخت جامد برای این موشک بزرگ به سال 1379 باز می گردد. البته در سال 1380 و 81 موشک کوتاه برد فاتح-110 با برد 300 کیلومتر و بهره مند از یک مرحله پیشران سوخت جامد مرکب نیز آزمایش شده و سپس به تولید انبوه رسیده بود. در سال 1363 تولید راکت های کالیبر 122 میلیمتری سوخت جامد ساخت شوروی (معروف به کاتیوشا و گراد) توسط صنعت حدید وزارت سپاه و به صورت بومی شروع شده بود. راکت های کوچکتر 107 میلیمتری سوخت جامد نیز در همین دوران به تولید رسید. اما اولین تلاش های کشور در زمینه طراحی راکت های جدید و دوربردتر سوخت جامد در سال های آخر جنگ تحمیلی به نتیجه رسید که به توسعه راکت های سوخت جامد ایران-130 (که بعدها به خانواده راکت های نازعات منجر شد)، عقاب و شاهین-1 و 2 باز می گردد. یک گونه راکت سوخت جامدن با برد 170 کیلومتر نیز در اوائل سال 1367 و پیش از پایان جنگ آزمایش شد که مشخص نشده گونه بهبود یافته ایران-130 بوده یا اولین نمونه های زلزال.   از بالا به پائین: نازعات-6، نازعات-10، زلزال در سال های پس از جنگ علاوه بر پیگیری توسعه راکت های نازعات، راکت های زلزال نیز با برد بیش از 100 تا چند صد کیلومتر توسعه یافتند. این راکت ها بعدها بستر توسعه بیش از 6 نمونه از راکت های کاوشگر فضائی ایران نیز گردیدند. البته یکی از پایه های موشک فاتح-110 نسل های آخر راکت زلزال بوده است. همچنین به مرور در انواع تولیدات ایرانی به جای سوخت جامد مرکب با پایه PPG از سوخت جامد مرکب پیشرفته HTPB در تمامی تولیدات استفاده شد.   کاوشگرهای فضائی ایران   موشک فاتح-110 در 1384 اخبار دیگری در زمینه آزمایش کاملاً موفق پیشران سوخت جامد برای موشک های بالستیک دوربرد ایرانی اعلام شد. اما با خبر آزمایش موفق موشک بالستیک سجیل-1 در 22 آبان سال 1387 جلوه های جدیدی از پیشرفت صنعت موشکی کشورمان در زمینه موشک های سوخت جامد بر همگان اثبات شد. موشک سجیل دارای 2 مرحله بوده که هر دوی آنها از سوخت جامد پیشرفته مرکب بهره می برند و موشک را به برد 2000 کیلومتر می رسانند.   موشک 2 مرحله ای سوخت جامد سجیل این موشک نیز با تلاش ها و پیگیری های مجدانه سردار حسن تهرانی مقدم به عنوان فرمانده موشکی سپاه که بعدها نیز مسئولیت جهاد خودکفائی کل سپاه بر عهده ایشان قرار داده شد و نیز مسئولان و متخصصان وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح به ثمر نشست. موشک سجیل به دلیل برخورداری از سوخت جامد به سرعت پروازی بالاتری رسیده، به زمان آماده سازی برای پرتاب بسیار کمتری در مقایسه با موشک های سوخت مایع نیازمند بوده و قابلیت نگهداری در شرایط آماده شلیک را تا مدت های بسیار طولانی تری در مقایسه با نسل موشک های شهاب دارد.   شلیک و پرواز موشک سجیل در 30 اردیبهشت ماه 1388 خبر آزمایش کاملاً موفق موشک سجیل-2 توسط رئیس جمهور وقت اعلام شد که بازتاب های بسیار گسترده ای در رسانه های جهانی داشت. این آزمایش پس از رزمایشی موشکی به نام بیت المقدس انجام شده و پس از آن وزیر دفاع وقت خبر از شروع تولید این موشک داد. به گفته وی سجیل-2 در مقایسه با نمونه قبلی از سامانه ناوبری جدید و حسگرهای پیچیده و دقیق تری برخوردار بوده که سبب افزایش قابل توجه دقت عملکرد آن نسبت به سجیل-1 گردیده است. سجیل-2 همانند نمونه قبلی از 2 مرحله پیشران سوخت جامد مرکب برخوردار بوده اما با بهبود سکوی پرتاب و سامانه نشانه روی، سرعت عمل این موشک در مراحل پیش از پرتاب نیز افزایش یافته است.   تصویر گرافیکی 2 مرحله و سرجنگی موشک سجیل کارشناسان فنی خارجی در آن زمان سجیل را موشکی معرفی کردند که کار ردیابی آن برای ماهواره ها و رادارهای آمریکایی و اسرائیلی دشوار خواهد بود. سجیل سپس در رزمایش موشکی پیامبر اعظم-4 در ششم مهرماه 1388 به همراه موشک قدر-1اف شلیک شد. در 24 آذر ماه این سال نیز تصاویری از شلیک موشک سجیل-2 با برد نزدیک به 2000 کیلومتر در یک آزمایش جدید منتشر گشت. به گفته امیر دریابان شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی و وزیر اسبق دفاع، برنامه تولید موشک سجیل در دهه 1370 و تحت عنوان پروژه عاشورا شروع آغاز شده بود. سرعت موشک سجیل توسط مسئولان دفاعی کشور حدود 12 ماخ و میزان ارتفاع اوج آن حدود 800 کیلومتر در بیشترین برد اعلام شده است. همچنین وزیر دفاع سابق کشورمان صحبت از موشک ضدکشتی دوربرد بالستیک که سرجنگی آن به سرعت 14 تا 15 ماخ می رسد نموده است که این موشک نیز ممکن است نمونه ای از سجیل یا گونه ای مشتق شده از آن باشد. موشک سجیل قبلاً دقت خود را در برد بیشینه با شلیک 2 فروند از آن به دهانه اقیانوس هند از داخل ایران اثبات نموده است در حالی که از به جهت رعایت اقدامات ایمنی اجرای این آزمایش به اطلاع کشورهای منطقه رسانده شده بود. تاریخچه موشک های سوخت جامد در دنیا فراز و نشیب های پدید آمده در تاریخ تکامل موشک های سوخت جامد معلول نوآوری های فناوری های مختلف خصوصاً در زمینه ساخت و تولید ترکیبات سوخت جامد بوده است. فرایند بهینه شدن این موشک ها با رسیدن به نهایت بهره وری سوخت ساخته شده از باروت سیاه تقریباً متوقف شد. اما در ابتدای قرن بیستم با به کار گیری ترکیبات جدیدی مثل نیتروگلیسیرین جرقه دیگری در دوره تکامل موشک های سوخت جامد زده شد. ولی تنها وقتی که توانمندی تولید سوخت جامد همگن به دست آمد صنعت ساخت موشک های سوخت جامد با کیفیت مطلوب و مؤثر به صورت واقعی شکل گرفت. اما ساخت اولین موشک سوخت مایع V-2 در آلمان نشان داد که از نظر معادلات راهبردی برد و قدرت انهدام، موشک های سوخت جامد هنوز قابل رقابت با انواع سوخت مایع نیستند. ساخت موشک سوخت جامد 4 مرحله ای Rheinbote آلمانی با برد 170 کیلومتر در همان حوالی زمانی و عملکرد ضعیف آن، ایده ساخت موشک های سوخت جامد بزرگتر را بیش از پیش تضعیف کرد.   موشک Rheinbote آلمانی بعد از جنگ جهانی دوم همچنان عوامل مختلف در جهت تأیید عملکرد و تثبیت جایگاه موشک های سوخت مایع کار می کردند. به گزارش مشرق، ترکیب اکسیژن و الکل، خصوصیت رانشی به مراتب بیشتری نسبت به سوخت های جامد آن زمان ارائه می داد و این در حالی بود که سوخت های مایع با توانمندی بالاتر نیز در حال آزمایش و مشاهده نتایج رضایت بخش بود. سوخت مایع، خود وظیفه خنک کردن بخش های لازم را بر عهده می گرفت در صورتی که سوخت جامد چنین توانایی نداشت. مخازن سوخت در موشک های سوخت مایعی که از سامانه توربوپمپ استفاده می کنند تحت فشار داخلی کمی کار کرده و از وزن پائینی برخوردار است در حالی که محفظه سوخت جامد وزن زیادی را به خود اختصاص می داد. به علاوه محفظه موشک های سوخت جامد تحت فشار و درجه حرارت بالایی قرار داشت و به همین علت نیاز به سازه مقاوم یعنی سنگین تری نیز پیدا می کرد. مسأله دیگر در بالا بردن برد موشک های سوخت جامد نمود داشت و آن هم خطر سوختن دیواره های محفظه پیشران بود که از مدت زمان زیادتر مورد نیاز سوختن سوخت برای رسیدن به برد بیشتر ناشی می شد. به علاوه چگونگی فرایند و خصوصیات احتراق سوخت در یک موتور سوخت جامد با قطرهای 1.5 تا 2 متر نیز مشکلات علمی زیادی داشت که باید برای آن هم فکری می شد. همه این مسائل دست به دست هم دادند تا ساخت موشک های سوخت جامد که از نظر عملکرد همتراز با انواع سوخت مایع باشند تا سال ها بعد به تعویق بی افتد. اما از اواسط دهه 1950 کم کم راه حل های غلبه بر مشکلات فوق در سطح علمی و نه عملی آشکار می شد. در اولین گام ترکیبی از سوخت جامد با خصوصیات رانشی نظیر ضربه ویژه بسیار بالاتر از انواع قبلی اختراع شد. همچنین روش های جدیدی برای ساخت پیشران سوخت جامد ابداع شد که شامل ریخته گری مستقیم سوخت در محفظه آن بود. این روش ها نیز کمک کرد تا گرین (Grain) یا همان مجموعه سوخت داخل محفظه، با ابعاد بزرگ با مشکلات کمتری تولید شود.   یک نمونه سوخت جامد در حال ریخته‌گری و پس از قالب گیری مسأله عایق حرارتی بدنه محفظه احتراق نیز با استفاده از خود گرین های جدید به عنوان عایق حرارتی حل شد. برای این منظور لایه سوخت قرار گرفته بر روی دیواره های محفظه احتراق وظیفه دفاع از دیواره در برابر حرارت بسیار بالای به وجود آمده در حین سوزش سوخت را بر عهده گرفته و دیواره تنها در لحظات نهایی سوزش سوخت تحت تأثیر این حرارت بالا قرار می گیرد. در نهایت شکل پیشران سوخت جامد به نمونه های نظیر تصویر زیر تبدیل شد.   ساختار ساده پیشران سوخت جامد آخرین قدم در بهینه ساختن سازه محافظ پیشران های سوخت جامد با ساختن مواد با الیاف فولادی و رویه کامپوزیتی ممکن شد که این الیاف برای شکل دادن و ساختن محفظه احتراق به کار رفتند. این روش سبب به دست آمدن سازه ای با استحکام بالا و وزن نسبی کم گردید. اما یک پیچیدگی فناورانه دیگر در موشک های سوخت جامد عایق حرارتی بخش خروجی (Nozzle) پیشران است که باید در طول مدت سوختن سوخت توانایی مقاومت در برابر بارهای حرارتی بسیار بالای به وجود آمده ناشی از عبور جریان گاز بسیار داغ حاصل از احتراق با سرعت بالا را داشته باشد که ذرات فلزی کوچک موجود در سوخت جامد نظیر پودر آلومینیوم نیز درون آن وجود دارد. در نهایت بخش خروجی این موشک ها با استفاده از پوشش های چند لایه پیچیده ای متشکل از فلز، کامپوزیت و سرامیک های عایق حرارتی تولید شدند. در تصویر زیر بخش های مختلف سازنده خروجی یک پیشران سوخت جامد نمایش داده شده که بخش 1 پوسته چهارخانه درونی، 2 پوشش محافظ از ترموپلاستیک، 3 ورقه گرافیتی، 4 عایق سرامیکی، 5 عایق پلاسمایی، 6 المان های مقاومتی و 7 پوشش بیرونی بخش خروجی موتور است.   ساختار چند لایه خروجی موتور سوخت جامد تحلیل عملکرد گازهای در خروجی پیشران سوخت جامد نیز پیچیدگی علمی بالایی دارد زیرا گازهای خروجی به طور معمول مخلوطی دو فازی از گاز و ذرات جامد هستند که در برخی ترکیبات مواد مایعی نیز در گازهای خروجی برای مدت کوتاهی ظاهر شده که نیازمند تحلیل پیچیده تر چند فازی است. مجموعه این مشکلات تئوری و عملی سبب شد تا پیشران سوخت جامد دیرتر از سوخت مایع در خدمت صنایع موشکی دنیا قرار بگیرد که خود این تأخیر نشان دهنده دشواری های بسیار بیشتر سوخت جامد نسبت به مایع است در حالی که نیاز به سوخت جامد از همان ابتدای توسعه صنعت موشکی وجود داشت. امروزه با حل مشکلات سوخت جامد حوزه به کار گیری این نوع از پیشران ها نیز بسیار گسترده شده است. از پیشران اصلی موشک های نظامی و فضایی تا موتورهای ترمزی بین مراحل مختلف موشک ها و سامانه های فرود فضاپیماها بر سطح ویا سامانه های نجات اضطراری فضانوردان و حتی موتورهای کوچک کنترلی. مقایسه مختصر سوخت مایع با جامد هر چند مقایسه موشک هایی که از سوخت مایع و جامد استفاده می نمایند بسته به نوع طراحی و هدف مأموریت باید صورت گیرد اما می توان توصیفات کلی از عملکرد این 2 نوع سوخت یا در واقع 2 نوع پیشران راکتی ارائه نمود. در ابتدا نیازهای مأموریت های نظامی از مهمترین عوامل و انگیزه های توسعه موشک های سوخت جامد بوده است. مسائلی همچون نیاز به آماده شدن سریع موشک برای پرتاب، قابلیت اطمینان بالا با توجه به نبود سامانه های متعدد مکانیکی در پیشران، حجم کمتر موشک و تعداد کمتر تجهیزات جانبی زمینی و خدماتی آن. در عمل به منظور فراهم کردن مقدمات پرتاب موشک های سوخت جامد به زمانی کمتر از 15 تا 20 دقیقه برای آماده سازی پیشران، ژیروسکوپ ها و سامانه کنترلی نیاز است. به گزارش مشرق، هر چند هر دو نوع پیشران سوخت مایع و جامد دارای پیچیدگی هایی نظیر فرایند سوزش سوخت و احتراق، هدایت بهینه جریان مواد حاصل از احتراق به خارج از موشک، ساخت سازه بخش های مختلف برای کارکردن در آخرین حد مقاومت مواد و عملکرد در زمان بسیار کوتاه و عایق های محافظتی برای کار در درجه حرارت های بسیار بالا هستند. اما پیشران سوخت جامد در مقایسه با سوخت مایع از یک خصوصیت ویژه برخوردار است و آن هم این که نمی توان این پیشران را به صورت سامانه های مجزا مورد طراحی، ساخت و اصلاح قرار داد بلکه در این پیشران مسائل مختلف فرایند تبدیل سوخت به گاز داغ تماماً به صورت یکپارچه رخ می دهد و به همین شکل نیز باید تحلیل شود. البته دشواری های علمی دیگری نظیر لحاظ شدن حرارت و تأثیرات حرکت سریع گاز داغ نیز در تمام طول محفظه پیشران که محفظه احتراق آن نیز هست تا خروج از موشک نیز باید به طور کامل مورد بررسی قرار گیرد که نیازمندی های علمی بالاتری نسبت به طراحی یک پیشران سوخت مایع ایجاد می نماید.   یک پیشران سوخت جامد با گرین به شکل ستاره در مقابل پیچیدگی مکانیکی و قطعات بسیار کمتر، سادگی ساخت، قابلیت اطمینان عملکردی بالاتر، سهولت نگهداری و انباری ساده و طولانی مدت و زمان کوتاه آماده سازی سوخت های جامد، سوخت های مایع دارای مزیت قابل کنترل بودن هستند. در واقع سوخت جامد پس از روشن شدن پیشران قابل کنترل نبوده و یا باید تا انتها بسوزد و یا پیشران منهدم یا جدا شود تا نیروی رانش قطع گردد. اما در سوخت های مایع با استفاده از شیرهای کنترلی میزان جریان سوخت و اکسید کننده و فرایند احتراق قابل کنترل بوده و در برخی طراح های ساخته شده در دنیا قابلیت خاموش و روشن کردن آن نیز وجود دارد بنا بر این امکان تنظیم میزان رانش بر اساس پارمترهای مد نظر در بهینه سازی مسیر پروازی در این نوع پیشران کاملاً وجود دارد. البته به طور معمول پیشران سوخت جامد در لحظات اولیه پرواز شتاب بالاتری برای موشک فراهم می نماید که به بهبود قابلیت های راهکنشی (تاکتیکی) آن در مأموریت های نظامی کمک می نماید.   چند نمونه از شکل های گرین سوخت جامد و نمودار رانش تولیدی بر حسب زمان نیاز مأموریت های فضائی به موشک های چند مرحله ای برای اجرای هر نوع مأموریت فضایی مشخصات موشک باید از نظر انرژتیکی و وزنی برای آن مأموریت بهینه گردد. بنا بر این نباید انتظار داشت تا طیف وسیعی از مأموریت ها تنها با یک موشک چند مرحله ای قابل اجرا باشد. در واقع برای هر مأموریتی باید محاسبات بالستیکی و وزنی انجام گیرد و طراحی پیشران ها و ساختار بهینه موشک بر اساس نتایج این فرایند حاصل خواهد شد. البته به طور معمول، بخشی از این تنوع مورد نیاز با بهسازی موشک های موجود تأمین می گردد. وظیفه اصلی موشک تأمین سرعت مشخص شده برای بار مفید خود است. با توجه به بار مفید و سرعت مربوط، مقدار سوخت مورد نیاز معین می شود. هر قدر بار مفید و سرعت لازم بیشتر باشد مقدار این سوخت بیشتر و به دنبال آن وزن اولیه موشک بیشتر خواهد بود و همین مسئله انتظار پیشرانش بالاتر از موتور را به همراه خواهد داشت. با افزایش مقدار سوخت، اندازه و همچنین وزن مخازن سوخت مایع یا جداره گرین سوخت جامد نیز افزایش خواهد یافت. با افزایش پیشرانش، وزن موتور نیز بالا می رود و وزن کلی سازه افزایش خواهد یافت. یکی از عمده ترین نقاط ضعف موشک های یک مرحله ای در آن است که سرعت مورد نظر نه تنها برای بار مفید بلکه برای تمامی سازه ای که دیگر مورد نیاز نیست تأمین می شود مثلاً وقتی بیش از نصف سوخت سوزانده شده، موتور همچنان باید برای کل سازه مخزن انرژی جنبشی فراهم کند. با افزایش وزن سازه، یک بار اضافی بر توانایی انرژتیک موشک تحمیل می شود که خود به خود محدودیتی بر سر راه دستیابی به سرعت مورد نظر است. این مشکلات تا حدودی با استفاده از موشک های چند مرحله ای رفع شده. موشک چند مرحله ای به موشک هایی گفته می شود که در حین پرواز هر قسمت از آن که کار خود را به انجام رسانده از سایر قسمت های بدنه جدا می شوند بدین ترتیب در حین پرواز، سرعت برای قسمت های در حال کار یا قسمت هایی که هنوز کار خود را به انجام نرسانده اند و بار مفید تأمین می شود. در هنگام پرتاب، قوی ترین موتورهای موشک یعنی موتورهای مرحله اول شروع به کار خواهند کرد. این موتورها قادر به بلند کردن موشک از روی سکوی پرتاب و رساندن آن تا سرعت معین است. پس از اتمام مقدار سوخت تعیین شده در مرحله اول این مرحله از موشک جدا می شود و موتورهای مرحله دوم شروع به کار می کنند. این موتورها قسمت باقی مانده از موشک را به سرعت مورد نظر می رسانند و پس از اتمام سوخت مانند موتور مرحله قبل به همراه باک ها و سازه از موشک جدا می شوند. از نظر تئوری جدایش مراحل می تواند به تعداد بیشتر نیز صورت پذیرد اما در عمل تعداد مراحل موشک را به صورت مجهولی برای مسئله بهینه کردن سازه آن در نظر می گیرند و تعیین می کنند که آیا افزایش تعداد مراحل به ازای بار مفید ثابت باعث کم شدن جرم اولیه در موقع پرتاب موشک می شود یا خیر. اما با افزایش تعداد مراحل موشک از تعداد n به n+1، به صرفه بودن با درجه n کم می شود. شاخص های وزنی در مرحله یا بلوک موشک افت می کند، هزینه ها بالا می رود و کاملاً آشکار است که قابلیت اطمینان مجموعه نیز کم می شود. برخلاف موشک های یک مرحله ای در موشک های چند مرحله ای تنها مرحله آخر به همراه بار مفید، سرعت نهایی مشخص شده را بدست می آورد و نه تمامی سازه موشک. بلوک های قبلی سرعت کمتری به دست می آورند که این خود باعث صرفه جویی در مصرف انرژی می شود.   موشک ماهواره بر 4 مرحله ای آریان-1 برای حمل ماهواره به مدار پائین از سطح زمین به سرعت مشخصه 9400 متر بر ثانیه معادل با سرعت حقیقی 7800 متر بر ثانیه احتیاج است. اگر سرعت مؤثر جریان خروجی را مقدار 4400 متر بر ثانیه فرض کنیم که تقریباً برابر حد نهایی توانایی انرژتیک سوخت های شیمیایی موشک ها است و به صورت همزمان نسبت وزن نهایی موشک به وزن اولیه آن را برابر با کمترین مقدار قابل دسترس از نظر فرایندهای صنعتی ساخت فعلی یعنی 0.12 در نظر بگیریم با رابطه مربوط به سرعت گریز موشک به عدد 9300 متر بر ثانیه خواهیم رسید که کمتر از سرعت مشخصه مورد نیاز برای دسترسی به مدارهای نزدیک به زمین است. بنا بر این موشک های تک مرحله ای با سوخت شیمیایی با فناوری های در دسترس شامل سوخت، مواد، سازه، روش های ساخت و مونتاژ، بازدهی پیشران ها و ... برای ساخت ماهواره بر مناسب نیست هر چند که در آینده با پیشرفت های بیشتر احتمال دارد که این موشک ها به سرعت مشخصه کافی برای مدارهای پائینی برسند. اما فعلاً ماهواره برها دستکم 2 مرحله ای هستند. به گزارش مشرق، با توجه به عدم باور توانمندی های فناورانه ایران، تعجب کارشناسان خارجی از اینکه اولین ماهواره بر ایرانی 2 مرحله ای بوده و بنا بر این سطح بالایی از فناوری را داشته قابل درک است. سرعت مشخصه موشک چند مرحله ای جمع جبری سرعت های به دست آمده به وسیله هر مرحله خواهد بود. در این حالت وزن تمامی مراحل بعدی و بار مفید حمل شونده، برای مرحله قبلی موشک به عنوان بار مفید به حساب می آید. بر خلاف موشک های یک مرحله ای موشک های چند مرحله ای که با سوخت مایع کار می کنند می توانند به راحتی مسئله حمل ماهواره ها بر روی مدارهای پائینی را حل کنند. اولین ماهواره در سال 1957 به وسیله یک موشک 2 مرحله ای در مدار زمین قرار گرفت. برای ماهواره های سنگین از موشک های 3 مرحله ای استفاده می شود. موشک ها با مراحل بیشتر امکان دسترسی به سرعت های بالاتر را برای سفر به ماه یا کرات دیگر منظومه شمسی فراهم می کنند. در این حالت ممکن است حتی موشک 3 مرحله ای نیز کافی نباشد. در چنین وضعی سرعت مشخصه لازم افزایش قابل ملاحضه ای می یابد و برای به دست آوردن مدار فضایی مورد نیاز احتیاج به روشن و خاموش کردن مکرر موتورها و کم یا زیاد کردن سرعت بسته به قرار گرفتن سفیه در میدان جاذبه یکی از اجرام فضایی (خورشید و ماه و ...) است که همین امر مسئله را پیچیده تر می کند. در مرحله اول موشک چند مرحله ای، نسبت نیروی رانش اولیه به وزن اولیه باید بیشتر از یک باشد که معمولاً این نسبت بین 1.25 تا 2 تغییر می کند. برای مراحل دوم و سوم این نسبت می تواند کمتر از یک باشد زیرا با تغییر زاویه محور موشک نسبت به افق، تنها مؤلفه ای از نیروی وزن در امتداد بردار رانش موشک قرار می گیرد که به مراتب کمتر از وزن کل موشک است. در عوض در این فاز از پرواز در صورتی که موشک هنوز در جو غلیظ باشد بدنه موشک نیز می تواند مقداری نیروی بالابرنده را برای غلبه بر وزن تأمین نماید. جدایش مرحله اول در شرایطی اتفاق می افتد که نیروهای آیرودینامیکی کاهش یافته باشند و مقادیر کمی را به خود اختصاص دهند.   جدایش مرحله اول موشک غول پیکر 3 مرحله ای و 110 متری ساترن-5 این نیروها در ارتفاع 8 تا 15 کیلومتری به بیشتری مقدار خود می رسند و پس از آن به سرعت کاهش می یابند که ناشی از کاهش قابل توجه چگالی هوا است. برای اجرای هر چه بهتر فرایند جدایش از موتورهای سوخت جامد کوچکی به نام موتورهای ترمزی استفاده می شود که با نصب روی مرحله جدا شونده، پس از جدایش از موشک، نیرویی در خلاف جهت حرکت به بخش جدا شده وارد کرده و عملاً مانند ترمز برای آن مرحله موشک عمل می نمایند تا فاصله آن از بقیه موشک که باید به مسیر ادامه دهد سریعاً زیاد شود. به این ترتیب امکان روشن شدن موتور مرحله بعدی نیز به طور ایمن مقدور می گردد و از بروز احتمال برخورد مرحله جدا شده با موشک کاملاً جلوگیری می شود.   شبیه سازی عملکرد موتورهای ترمزی نصب شده روی مرحله اول یک موشک فضائی ساختار موشک های چند مرحله ای برای موشک های چند مرحله ای ساختارهای متنوعی مشاهده شده است که 2 ساختار مشهورتر شامل قرارگیری تمام مراحل به صورت پشت سر هم مانند موشک آریان-1 و قرارگیری مرحله اول یا موتورهای کمکی اولیه به طور موازی با سایر مراحل است. در حالت اول، برای هر مرحله از موشک، جمع وزن محموله نهایی و وزن مراحل بعدی به عنوان بار مفید در نظر گرفته می شود. هر چند از نظر وزنی این دو ساختار معمولاً هم ارز هستند اما در نهایت طرح بهینه بر اساس ابعاد، وزن بار مفید، ترکیب سوخت، میزان پیشران ویژه مورد نیاز هر مرحله و فناوری های در دسترس تعیین می شود.   موشک تیتان-34D با ساختار موازی نکته منفی ساختار موازی را می توان در اعمال نیروهای بزرگی در نقاطی از سازه دانست که بر هم زننده توزیع یکنواخت نیروهای ایجاد شونده در پرواز در سازه و سطح بدنه است. همچنین در گونه هایی از موشک های با ساختار موازی که مراحل کناری از سوخت مراحل میانی استفاده می کنند مسائل آب بندی اتصالات و لوله های انتقال سوخت نیز وجود دارد که چندان هم ساده نیست.   یک نحوه اتصال مراحل در موشک 3 مرحله ای سوخت جامد از سوی دیگر در ساختار پشت سر هم نیز بارگذاری هر مرحله از مراحل بعد از خود بیشتر است چون باید تمام وزن مراحل بعدی را تحمل نماید از این رو است که نمی توان بدون اجرای محاسبات دقیق طراحی ارجحیت این دو طرح را نسبت به یکدیگر برای یک تعریف مأموریت مشخص سنجید. یک نکته مثبت در ساختار پشت سر هم، امکان حمل و نقل راحت تر موشک پیش از پرتاب است زیرا این نوع موشک را می توان توسط خودروهای بزرگ و در انواع فضایی توسط راه آهن منتقل کرد. از این بابت محدودیت بسیار کمتری برای کنار هم بودن تأسیسات ساخت و مونتاژ موشک و تأسیسات ایستگاه پرتاب وجود دارد. این در حالی است که موشک های دارای ساختار موازی مانند شاتل های فضائی آمریکا معمولاً نیازمند یک خودروی غول پیکر برای حمل موشک مونتاژ شده به سکوی پرتاب هستند. نبرد پارامترها همانطور که ذکر شد هدف از افزایش تعداد مراحل یک موشک فضایی رسیدن به سرعت بیشتر است اما باید دانست که عوامل مختلفی سبب اتلاف سرعت در موشک می شوند. اثر جاذبه زمین و اثر نیروهای آیرودینامیکی از مهمترین عوامل هستند. حرکت در میدان جاذبه زمین علاوه بر کاهش سرعت متناسب با شتاب جاذبه در ارتفاع لحظه ای موشک، سبب وارد شدن پارامتری تحت عنوان سرعت مصرف سوخت در فرمول ها خواهد شد. در واقع هر چه سوخت با سرعت بیشتری مصرف شود از مدت زمانی که موشک در میدان جاذبه باقی می ماند کاسته شده و در نتیجه اتلاف ناشی از شتاب جاذبه زمین کمتر می شود. به علاوه در حرکت در میدان جاذبه، مدت زمان بین جدا شدن یک مرحله تا روشن شدن موتور مرحله بعدی نیز باعث اتلاف سرعت دیگری می شود. از این مورد نیز می شود نتیجه گیری کرد که برای کاهش اتلاف سرعت ناشی از جاذبه زمین باید زمان کارکرد موتور را کوتاه تر کرد به این معنی که میزان بیشتری از انرژی را در مدت کمتری به موشک وارد کرد. برای این منظور باید نسبت پیشران اولیه موشک به جرم اولیه آن را افزایش داد. اما جالب اینجاست که سرعت گرفتن موشک های فضایی در اینجا به مشکلات دیگری بر می خورد زیرا افزایش نسبت فوق سبب بیشتر شدن اتلاف های دیگری می شود. در واقع بیشتر کردن پیشران اولیه موشک باعث افزایش اندازه ها و وزن موتور موشک می شود. در اثر این افزایش در حالی که وزن بار مفید یکسان باشد نسبت وزن نهایی به وزن کل افزایش می یابد که خود باعث کاهش سرعت قابل دستیابی می گردد. اما این هم هنوز همه ماجرا نیست. نیروی پیشران بالاتر سبب افزایش شتاب و در نهایت بیشتر شدن نیروهای اینرسی می شود. این مورد نیز به نوبه خود تقویت بیشتر بدنه را به دنبال می آورد و همین امر باعث سنگین تر شدن سازه می شود. به گزارش مشرق، سرعت بالایی که موشک به دست می آورد باعث افزایش مقاومت آیرودینامیکی (نیروی وارده از هوا به جسم) در لایه های غلیظ می شود زیرا این نیرو با توان دوم سرعت رابطه دارد. بنا بر این پرواز با سرعت های بالاتر به معنی اتلاف سرعت ناشی از نیروی مقاوم هوا خواهد بود. این نیروی مقاوم در جو غلیظ سبب افزایش بارهای حرارتی اضافی بر بدنه و سازه نیز می شود که برای مقابله با آنها ناچار به استفاده از عایق های حرارتی وجود دارد که خود به معنی افزایش وزن اضافی سازه است. با توجه به ارتباط نیروهای آیرودینامیکی به سرعت، خود به خود این نیرو به تمام پارامترهای مؤثر بر سرعت نیز وابسته خواهد شد. مطالب فوق تنها بخش های اصلی از وابستگی پیچیده بین پارامترهای مختلف حاضر در پرواز یک موشک فضایی است که کاهش یکی باعث افزایش دیگری می شود و به عکس. همین وابستگی پارامترها به هم، طراحان را به طرف اجرای محاسبات سنگینی برای رسیدن به حالت بهینه بین پارامترهای مختلف سوق می دهد. بنا بر این طراحی موشک های فضایی یک فرایند طولانی و پیچیده و نیازمند تکرار حلقه های طراحی است. در واقع طراحی یک موشک فضایی، حل یک مسئله با مجهول های بسیار است. تجهیزات زمینی، شیوه حمل و پرتاب به طور معمول با پرتاب یک موشک توجه همه به پرواز آن جلب می شود. اما روی زمین و پیش و پس از پرتاب تجهیزات مختلفی برای اجرای موفق یک مأموریت فضائی به موشک خدمات ارائه می نمایند. مجموعه تجهیزات زمینی کار خود را قبل از پرتاب شروع کرده، در طی پرواز هم ادامه داده و حتی پس از مأموریت نیز تا مدتی در حال تحلیل نتایج حاصل و رفع عیوب و آسیب های ناشی از اثرات پرتاب در تجهیزات زمینی هستند. به عقیده کارشناسان پرواز یک موشک بدون در اختیار داشتن تجهیزات زمینی متناسب همانقدر ناممکن است که بدون موتور و سامانه هدایت و کنترل. در واقع تجهیزات زمینی منعکس کننده ارتباط دست آوردهای فضائی با سطح فناوری های جدید، صنایع سنگین، حمل و نقل، صنایع مخابرات و الکترونیک و به طور خلاصه شاخه های متعدد صنایع هر کشور هستند. به طور کلی تجهیزات زمینی که به منظور پرتاب موشک های فضائی در نظر گرفته می شوند به 2 گروه بخش فنی و بخش پرتاب تقسیم می شوند که هم از نظر ساختار سازمانی و هم از لحاظ تجهیزات و مأموریت کاری متفاوت هستند. با افزودن مجموعه فرماندهی و کنترل که مجموعه مستقل و سازماندهی شده سطح بالا از تجهیزات ارتباط رادیویی، اندازه گیری، پردازش داده ها، نمایش اطلاعات برای کاربران برای تصمیم گیری و اجرای آن پیرامون مأموریت فضائی قبل از پرتاب، حین پرواز و شکل دادن به مسیر و رسیدن به مدار مد نظر و طی مدت پرواز است به بخش فنی و بخش پرتاب، یک پایگاه فضائی شکل می گیرد.   پایگاه پرتاب واندنبرگ و فضاپیمای شاتل حمل اجزاء و مراحل مختلف موشک به محل مونتاژ، اجرای فرایند مونتاژ، سوخت گیری مراحل توسط سوخترسان های مخصوص، چک های مربوط به صحت زیرسامانه های پیشران، راه اندازی سامانه هدایت و کنترل با استفاده از تجهیزات دقیق مرجع، انتقال به موشک به سکوی پرتاب و ایجاد حالت عمودی و تراز کردن دقیق موشک در حالت عمودی برخی از اقدامات پیش از پرتاب هستند که توسط تجهیزات زمینی به انجام می رسد. در حالت اصولی این کارها در پایگاه فضائی انجام می شود که باید علاوه بر سوله مونتاژ و آزمایش، آزمایشگاه های تخصصی بخش های مختلف، کارگاه های تعمیراتی و پشتیبانی فنی، تجهیزات تولید و انتقال برق اضطراری یا حتی عادی، سکوی پرتاب و بخش های وابسته به آن شامل کانال های هدایت و پخش گازهای خروجی موشک، آب پاش های خنثی کننده از اثرات موج صوتی پیشران موشک دارای امکانات کامل یک شهرک مسکونی برای افراد درگیر مأموریت فضائی و خدمه زمینی و راه های ارتباطی مناسب نیز باشد.   سکوی پرتاب سایوز برخی پایگاه های فضائی علاوه بر اتصال به خط راه آهن از یک فرودگاه نیز برای حمل محموله و یا فعالیت های فوری مورد نیاز مأموریت فضائی نیز برخوردار هستند یا در کنار دریا ساخته می شوند تا ضمن ایمنی بیشتر برای جدایش مراحل موشک از کشتی ها نیز برای حمل بارهایی استفاده کنند که برای راه آهن و هواپیما غیراستاندارد محسوب می شوند. به طور معمول سه روش برای مونتاژ اجزاء یک موشک چند مرحله ای وجود دارد: مونتاژ افقی و انتقال به سکوی پرتاب و سپس عمود کردن موشک، مونتاژ عمودی در فضای روباز در سکوی پرتاب و مونتاژ به صورت عمودی در سوله تخصصی و سپس انتقال عمودی موشک به سکوی پرتاب. ساده ترین و اقتصادی ترین روش در بین راه حل های فوق روش اول است که برای بسیاری از موشک های فضائی مورد استفاده قرار می گیرد. البته استفاده از این روش برای موشک های چند مرحله ای با ساختار موازی با دشواری هایی رو به رو است.   مونتاژ موشک ماهواره بر 2 مرحله ای سفیر-1 به صورت افقی صورت می گیرد با هر یک از سه روش فوق فرایند انتقال بخش ها یا کل موشک گامی بسیار حساس در یک مأموریت فضائی است زیرا مشکلات کوچکی ممکن است به از دست رفتن کل پروژه منجر شود. مثلاً در صورت حمل نامناسب و ایجاد ارتعاش در بدنه موشک احتمال خراب شدن اتصالات آب بندی ها لوله ها، قطع شدن ارتباط های الکتریکی در برخی بخش ها و یا حتی ایجاد ترک در بعضی قسمت ها وجود دارد که در طی پرواز به ایجاد سانحه و شکست مأموریت منجر می شود.   حمل موشک حامل فضاپیمای سایوز با استفاده از راه آهن موشک های بالستیک سنگین و موشک های فضایی به صورت عمودی پرتاب می شوند. تغییر وضعیت موشک از حالت افقی به عمودی توسط جرثقیل های مخصوص یا جک های هیدرولیکی قوی انجام شده و سپس موشک در حالت عمودی تثیت و تراز می شود. شیوه پرتاب عمودی نه تنها نسبت به حالت پرتاب شیب دار ارجحیت دارد بلکه می توان گفت تنها حالت ممکن انجام مأموریت این رده از موشک ها نیز هست زیرا سازه موشک های فوق به عنوان احجام جدار نازک به حساب می آیند که تحمل نیروهای جانبی وارد شده از طرف تجهیزات پرتاب در حالت شیبدار را نخواهند داشت. در صورت تقویت سازه موشک به منظور تحمل چنین نیروهایی وزن موشک ها به مقدار قابل توجهی افزایش خواهد یافت. بعد از پرتاب موشک به مدت 5 تا 15 ثانیه به پرواز عمودی خود ادامه داده و پس از آن شروع به تغییر مسیر می نماید. نوبت "قائم" ایران می رسد همانطور که در ابتدای گزارش اشاره شد، ماهواره بر 4 مرحله ای و سوخت جامد قائم یکی از آخرین پروژه های در حال پیگیری توسط شهید حسن طهرانی مقدم و شاید مهمترین آنها بوده است. به گزارش مشرق، بنا بر اطلاعات منتشر شده در رسانه ملی، قطر مرحله اول این موشک 3.5 متر و ارتفاع آن 20 متر بوده و برای رساندن محموله به مدار 1000 کیلومتری طراحی شده است. به نظر می رسد ساختار این موشک به صورت قرارگیری پشت سر هم مراحل باشد. می توان گمانه زنی نمود که موفقیت در طراحی و ساخت نمونه های سابق که پس از تلاش های فراوان مجموعه های مختلفی در کشور حاصل شد، انگیزه و نقطه اتکاء اصلی در ورود به طراحی موشک قائم بوده باشد که گامی چند برابر بلندتر از مواردی چون سجیل محسوب می شود.   موشک های بالستیک و ماهواره بر ایران در کنار تصویر گرافیکی فرضی از مرحله اول موشک قائم علاوه بر مسائل شرح داده شده در این گزارش نگاهی به سایر موشک های فضائی ساخته شده در دنیا می توان بخش هایی از عظمت این پروژه را نمایان سازد. موشک های فضائی و نظامی متعددی به صورت 3 مرحله ای با ساختار مراحل پشت سر هم ساخته شده اند که برخی از نمونه های فضائی دارای موتورهای کمکی اولیه (بوستر) در کنار مرحله اول خود نیز هستند که از آنها به عنوان مرحله صفر یاد می شود. تنها به عنوان چند مثال می توان از موشک های زیر نام برد: آریان-3 اروپائی و پروتون روسی موشک هایی با 3 تا 4 مرحله (بسته به گونه مورد استفاده) و سوخت مایع، آریان-1 موشکی 4 مرحله ای با 3 مرحله اول سوخت مایع و مرحله چهارم با سوخت جامد مرکب، موشک PSLV هند دارای 4 مرحله که مراحل اول و سوم آن سوخت جامد و مراحل دوم و چهارم سوخت مایع هستند و موشک VLS-1 برزیل نیز دارای 3 مرحله سوخت جامد است. البته موشک برزیلی VLS-1 به جز 2 پرتاب ناموفق یک بار نیز روی سکو منفجر شده و خسارات های فراوانی به مرکز فضای آلکانترای این کشور وارد کرده است. در خانواده موشک های لانگ مارچ چینی نیز نمونه های 3 مرحله ای زیادی وجود دارد که برخی از آنها مانند CZ-2E دارای 2 مرحله اول سوخت مایع و مرحله سوم سوخت جامد و برخی دیگر فقط از سوخت مایع استفاده می کنند.   تعداد مراحل و نوع سوخت چند نوع موشک ماهواره بر بنا بر این به طور کلی اصل استفاده از موشک های چند مرحله ای تا به حال در کشورهای متعددی آزموده شده و استفاده از سوخت جامد در مراحل مختلف موشک های فضائی نیز امری غیر معمول نیست. در بین موشک های نظامی نیز به عنوان مثال موشک های توپول و توپول-ام روسی، M-51 فرانسوی و DF-41 چینی همگی موشک های 3 مرحله ای با تمام مراحل سوخت جامد هستند که به بردهای 8هزار تا 15هزار کیلومتر می رسند بنا بر این استفاده از 3 مرحله پشت سر هم سوخت جامد نیز تا کنون سابقه داشته است. در جدول زیر، مشخصات تعدادی از موشک های 3 مرحله ای سوخت جامد ارائه شده است:   مقایسه چند نوع موشک بالستیک سوخت جامد 3 مرحله ای   موشک 3 مرحله ای سوخت جامد توپول و شکل گرافیکی آن با در نظر گرفتن طول و قطر مرحله اول موشک قائم با موشک های جدول فوق می توان دریافت هدف اصلی از طراحی و ساخت موشک قائم، صرفا رسیدن به یک ماهواره بر قابل اتکا در مدارهای بالا بوده است. مقایسه با ماهواره برهای مشابه نیز روشن می سازد که توانایی حمل محموله توسط قائم به مدارهای بالا دستکم در حدود چند صد کیلوگرم خواهد بود. اما قائم ایرانی جزء معدود موشک های 4 مرحله ای بوده و سوخت جامد بودن تمام 4 مرحله آن نیز شاخصه مهم دیگر آن است. از سوی دیگر مقایسه قطر و طول مرحله اول این موشک با برخی از موتورهای راکتی سوخت جامد ساخته شده در کشورهای دیگر نشان می دهد که این مرحله از موشک قائم جزء نمونه های بزرگ از پیشران های سوخت جامد ساخته شده در دنیا است.   مقایسه چند پیشران سوخت جامد بزرگ   موشک 4 مرحله ای PSLV هند و سکوی پرتاب آن یکی از نمونه های قابل مقایسه با مرحله موشک قائم، مرحله اول موشک ماهواره بر PSLV هند است. مرحله اول این موشک که از سوخت جامد استفاده می کند با قطر 2.8 متر، 20% کمتر از قطر قسمت مشابه در قائم بوده اما طول 20.34 متری آن اندکی بیشتر از طول مرحله اول قائم است. این ماهواره بر هندی توانایی حمل محموله 3250 کیلوگرم را به مدارهای پائین و 1425 کیلوگرم را به مدارهای زمین آهنگ دارد. همچنین بوستر موشک تیتان-3E نیز 29.5 درصد طول بیشتر اما 12.9 درصد قطر کمتری نسبت به مرحله اول قائم دارد. با ابعاد منتشر شده از مرحله اول قائم، این پیشران راکتی از نظر حجم بین بوستر تیتان-3E و بوستر تیتان-34D قرار می گیرد.   بوستر بسیار بزرگ فضاپیماهای شاتل به گزارش مشرق، با توجه به سه جدول فوق می توان دریافت اقدام به طراحی و ساخت ماهواره بر قائم، حرکتی سنجیده و با نگاهی به طرح های به نتیجه در دنیا به علاوه تعریف یک گام اضافی بوده است همانطور که در نگاه شهید طهرانی مقدم رسیدن به یک دستاورد در دنیا به معنی شدنی بودن آن برای متخصصان ایرانی با صرف تلاش و کوشش لازم بوده است. البته برای حمل و نقل و پرتاب "قائم" نیز نیاز به خودرو و سکوی پرتاب جدید با مشخصات منحصر به فرد و متناسب با آن وجود دارد که با توجه به تجربیات کشورمان در توسعه تجهیزات زمینی متناسب با رشد ابعاد موشک ها این موارد نیز قطعاً به صورت بومی قابل تحقق است. تا کنون به جز ماهواره بر سیمرغ، برای سایر موشک های بالستیک و ماهواره برها، پرتابگرهای بومی توسعه یافته در معرض دید قرار داده شده اند. در مورد این موشک ها که در دو قطر 0.88 متر یا 1.25 متر ساخته شده اند، خودروی حمل و پرتاب یکی هستند اما برای "سیمرغ" با قطر مرحله اول 2.4 متر و قائم با قطر 3.5 متر قاعدتاً باید خودروهای حمل ویژه ای طراحی شود. همچنین این موشک ها به سکوهای پرتاب بزرگ و ویژه ای هم نیاز دارند. برخی رسانه های خارجی تصاویر ماهواره ای از منطقه ای در ایران منتشر کرده اند که در آن سکوی پرتاب بزرگی مشابه انواع مورد استفاده برای موشک های ماهواره بر بزرگ خارجی با یک کانال بتنی بزرگ و طولانی برای هدایت گازهای حاصل از شلیک موشک دیده می شود.   تصویر منتسب به سکوی پرتاب جدید ایران باید در نظر داشت تمام مطالب گفته شده در بخش های اولیه این گزارش به علاوه مواردی همچون طراحی نحوه اتصال مراحل، پیچیدگی های فرایند جدایش و مکانیزم های آن، موتورهای ترمزی سوخت جامد در هر مرحله، استارت ایمن موتور هر مرحله و سایر فرایندهای وابسته به پرواز هر مرحله باید 4 مرتبه در طی مأموریت تکرار شوند تا محموله نهایی وظیفه خود را انجام دهد. این خود از مهمترین جنبه های پیچیدگی و دشواری های پیرامون پرواز این موشک است. طولانی شدن و تکرار این فرایندها رسیدن به قابلیت اطمینان کافی را به یکی از جنبه های مهم عملکرد موشک قائم تبدیل می نماید. همچنین در تمامی طول این فرایندها در سرعت ها، شتاب ها و ارتفاعات مختلف موشک باید ارتباط دائمی با ایستگاه زمینی داشته و تحت نظارت باشد. بنا بر این پرواز "قائم" را باید حاصل صحت کار در تمامی موارد پیش گفته دانست. به گواه متخصصان مختلفی که با شهید طهرانی مقدم کار کرده اند ایشان با وجود پذیرش ریسک های فوق العاده بالا در طی دوران جهاد علمی خود، همواره به رعایت مسائل فنی و روش های علمی در تحلیل، طراحی و آزمایش تأکید داشته است. کار روی راکت های سوخت جامد در ایران از جایی شروع شد که سوخت جامدهای اولیه به دلیل عدم پایداری شیمیایی از مدت ها قبل از پرتاب، قابل قراردادن در راکت نبود بلکه راکت باید در زمان نزدیک به پرتاب آماده سازی می شد. در آزمایش های اولیه، این پیشران ها درست کار نکرده و روی سکو منفجر می شدند و بعدها نیز پس از تثبیت عملکرد پیشران سوخت جامد خطای بسیار بالای راکت ها سبب می شد که در مواردی با وجود استفاده از تعداد زیادی دیده بان در شعاع 20 کیلومتری محل هدف، اصلاً محل اصابت پیدا نمی شد. این مسیر در حدود یک دهه بعد به راکت های سوخت جامد با قابلیت اطمینان بالا و برد چند صد کیلومتر منجر شده و کمی بعد نیز موشک های سوخت جامد هدایت شونده دقیق اما کوتاه برد فاتح-110 به ثمر نشست. در گام بعدی موشک های دوربرد با سوخت جامد و 2 مرحله ای سجیل در یکی از طولانی ترین پروژه های موشکی ایران به ثمر نشست و امروز نیز موشک سوخت جامد 4 مرحله ای به داشته های علمی و فنی این سرزمین افزوده شده است. این راه روشن ادامه خواهد داشت تا فرزندان ایران اسلامی به بالاترین قله های دانش فضائی برای بهبود عرصه های مختلف کشور برسند که در صورت ایجاد عزم جدی مسئولین در حمایت از این راه به زودی شاهد به ثمر نشستن تلاش های انجام شده در طول 3 دهه گذشته از 21 اسفند ماه 1363 یعنی زمان شلیک اولین موشک اسکاد از ایران تا به امروز خواهیم بود.
  3. صوت: نقد حجت الاسلام نبویان بر بیانیه لوزان  
  4. گزارش نشست خبری «توافق لوزان؛ کدام استقلال؟ کدام پیروزی؟»/ ۲ سعید زیباکلام: ما با یک معاهده الزام آور رو به رو هستیم؛ بیانیه ای در کار نیست/ فؤاد ایزدی: با این وضع تحریم ها در جای خود باقی خواهد ماند/ در بحث‌های کنگره و رئیس جمهور، کنگره پیروز خواهد شد جمله آقای روحانی در این خصوص که همه تحریم‌ها از ابتدای توافق برداشته می‌شود به دو دلیل درست نیست اول آن که طبق متن بیانیه مورد تایید وزارت خارجه کشورمان همه تحریم‌ها برداشته نمی‌‌شود و قرار است تحریم‌هایی برداشته شود که جدی نیستند دلیل دوم نیز این است که زمان برداشته شدن تحریم‌ها نه ابتدای کار بلکه انتهای کار است و آن هم با تایید آژانس که ما ۱۲ سال است که با آن مشکل داریم. گروه سیاسی - رجانیوز: نشست خبری کمیته صیانت از منافع ایران با عنوان «توافق لوزان؛ کدام استقلال؟ کدام پیروزی؟» با سخنرانی اساتید و کارشناسان​ و حضور رسانه‌های داخلی و خارجی جهت تبیین واقعیات مذاکرات ​لوزان دیروز (یکشنبه) برگزار شد. به گزارش رجانیوز، بررسی امتیازات گسترده واگذار شده در مذاکرات لوزان، سرنوشت برداشته شدن تحریم‌ها، وضعیت آینده صنعت هسته‌ای کشور در صورت اجرایی شدن این توافقات، افشای واقعیات مربوط به انتشار سه بیانیه مختلف از سوی طرف‌های مذاکره‌کننده، تناقضات گسترده در ​اظهارات ​مربوط به نتیجه واقعی مذاکرات و مسائل مختلف دیگر در​ زمینه توافق لوزان​،​ موضوعات مورد بررسی در این نشست بود. ​در این نشست​ آقایان​ ​​دکتر سعید زیباکلام ​(​کار‌شناس ارشد صلح‌شناسی از دانشگاه برادفورد و دکترای فلسفه از دانشگاه لیدز انگلستان، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، رئیس اسبق اداره سازمان­های بین المللی وزارت خار​جه)، ​دکتر منوچهر محمدی ​(دکترای مطالعات بین‌الملل از دانشگاه کارولینای جنوبی، عضو هیئت علمی دانشگاه، معاون اسبق وزیر امور خارجه​)، دکتر فؤاد ایزدی ​(​دکترای ارتباطات جمعی از دانشگاه ایالتی لوئیزیانا و عضو هیئت علمی دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران​)​، و دکتر ​محمد ​صادق کوشکی ​(دکتری اندیشه سیاسی از پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ​و ​استادیار ​گروه مطالعات منطقه ای ​دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران​) به طرح دیدگاه های خود و نقد دقیق و کارشناسی توافق لوزان پرداختند. بخش دوم این گزارش که مربوط به سخنرانی دکتر سعید زیباکلام و دکتر فؤاد ایزدی است را از نظر می گذرانید: بررسی حدود و ثغور تعهدات طرفین در توافق لوزان دکتر سعید زیباکلام: ما با یک پیمان و معاهده رو به رو هستیم بیانیه ای در کار نیست عضو هیأت علمی دانشگاه تهران گفت: در بیانیه لوزان مدام گفته شده "ایران موافقت کرده"، این چطور می‌تواند صرفا بیانیه باشد؟ تمام مواردی که ایران توافق کرده، قابل راستی آزمایی است ولی درباره تعهدات آمریکا چنین چیزی وجود ندارد. به گزارش رجانیوز، سعید زیباکلام عضو علمی دانشگاه تهران در نشست خبری «توافق لوزان، کدام استقلال؟ کدام پیروزی؟» با اشاره به بیانیه‌ای که بعد از مذاکرات لوزان منتشر شد، گفت: اساسا ما با یک بیانیه مواجه نیستیم در واقع بیانیه‌ای در کار نیست و ما با یک پیمان و معاهده روبرو هستیم و اگر کسی هم تردید دارد می‌تواند آنچه را که به آن بیانیه می‌گویند را در مقابل خود بگذارد تا آن را بررسی کنیم. با یک پیمان الزام آور مواجه هستیم زیباکلام افزود: در این معاهده که بعد از مذاکرات لوزان منتشر شد وقتی به بحث غنی‌سازی می‌رسیم تاکید شده است که ایران با اقداماتی در رابطه با غنی‌سازی موافقت کرده است. در رابطه با بحث فردو و نطنز نیز نوشته شده که ایران اقداماتی را انجام می‌دهد و برای این کار موافقت کرده است. آیا ما نمی‌دانیم بیانیه چگونه نوشته می‌شود. آیا در بیانیه چنین مسائلی مطرح می‌شود. وی تصریح کرد: به نظر می‌رسد اتفاقات خاصی در حال رخ دادن است و باز هم می‌گوییم که ما با یک پیمان الزام‌آور مواجه هستیم نه یک بیانیه. این استاد دانشگاه تصریح کرد: باید بنشینید و این پیمان‌نامه را با دقت بخوانید. ما بعد از توافق ژنو گام‌های زیادی برداشتیم و امروز نیز در این بیانیه مانند توافق ژنو اتفاقاتی افتاده است که شباهت‌های بسیاری با هم دارند. مقادیر زیادی انجماد برای تمام فناوری هسته‌ای رخ داده است. وی تاکید کرد: در بیانیه گفته نمی‌شود کدام تحریم‌ها و چه مقدار از تحریم‌ها برداشته می‌شود و زمانی برای برداشته شدن آن وجود ندارد. نهاد یا سازمان بین‌المللی که تنها از گشایش‌های تحریمی را راستی‌آزمایی و بررسی کند و بگوید این کار انجام شده یا نه وجود ندارد. زیباکلام در ادامه تاکید کرد: بند چهارم بخش تحریم‌ها در بیانیه لوزان صحبت از برداشته شدن تحریم‌ها می‌کند و می‌گوید وقتی ایران به تمام نگرانی‌های کلیدی جواب بدهد در این صورت تحریم‌ها برداشته خواهد شد و برای نداشتن ابهام هم موضوعات کلیدی را درون پرانتز ذکر کرده‌اند. گفته شده است ما باید شفافیت ایجاد کنیم اما هیچ چیزی درباره آن بیان نشده است وی ادامه داد: PMD هم طبق نگرانی‌های آنها بیان شده است من تعجب می‌کنم واقعا باید برای چنین موفقیتی جشن گرفت؟ زیرا برای اولین بار قصه برنامه‌های موشکی ما خیلی جدی وارد توافق شده است. زیبا کلام تصریح کرد: در بیانیه گفته شده است ما باید شفافیت ایجاد کنیم ولی هیچ چیزی در رابطه با چگونگی انجام این مسئله بیان نشده است آیا نباید مقدار و اندازه و ابعاد مختلف ایجاد شفافیت بیان می‌شد؟ زیباکلام تاکید کرد: ما برای اعتمادسازی باید درب تمام اماکن نظامی را باز کنیم یکی از مبانی سیاست خارجی دولت راست‌گویان اعتمادسازی شده است باید این کار را انجام دهیم تا شفافیت ایجاد شود. وی ادامه داد: ایران با این وضعیت و ظرفیت غنی‌سازی خودش را محدود خواهد کرد تا تضمین کند در یک بازه زمانی نمی‌تواند سراغ ساخت بمب برود. حال این تضمین را چه کسی می‌خواهد بسنجد مشخص نیست. وی گفت: از طرفی ایران باید برای ۱۵ سال اجزای اضافه برنامه هسته‌ای را محدود کند به عنوان مثال ایران هیچ تاسیسات غنی‌سازی و رآکتور آب سنگین نخواهد داشت و ذخایر اورانیوم غنی‌سازی شده‌اش را محدود خواهد کرد. ایران باید رویه های شفاف ساز تقویت شده را بپذیرد یعنی چه؟ وی ادامه داد: چیزی که بسیار فوق‌العاده است و باید به خاطر آن جشن گرفت این است که با توجه به همه مواردی که گفته شد ایران باید رویه‌های شفاف‌ساز تقویت شده را بپذیرد حال این چه چیزی است مشخص نیست و روی هوا است. زیبا کلام به متن‌های مختلفی که از بیانیه لوزان منتشر شد اشاره کرد و تاکید کرد: بعد از توافق ژنو که گام‌های زیادی را از جمله در مورد غنی‌سازی ۲۰ درصد و زیرساخت‌های آن و نیز راکتور اراک برداشتیم، الان آن آب رفتگی ادامه یافته آن هم به مدت طولانی ۱۵ ساله و در برخی موارد ۲۵ ساله. عنوان می‌شود که این‌ها «مؤلفه‌های» پیمان نهایی هستند. وی گفت: کارهای بسیار زیادی در ژنو انجام شد و کارهای بسیار بیشتری در معاهده‌ لوزان انجام گرفته. پیمان نهایی اتفاق افتاده، دیگر کدام پیمان نهایی قرار است رخ دهد؟‎ شاید بشود گفت حدود ۹۰ درصد همه چیز همین الان اتفاق افتاده است. همه تعهدات ایران قابل راستی آزمایی است اما تعهدات طرف مقابل ابهام دارد زیبا کلام تصریح کرد: بیایید متن بیانیه را مرور کنید، همه‌ تعهدات ایران قابل راستی‌آزمایی است و نهادی که قرار است این کار راستی‌آزمایی را انجام دهد، ذکر شده است. مثلاً گفته شده آمریکا و اتحادیه‌ اروپا تحریم‌های مرتبط با هسته‌ای را در صورتی که تعهدات ایران طی ظرف زمان توسط آژانس بین المللی انرژی اتمی راستی‌آزمایی شود، تعلیق می‌شود. وی ادامه داد: این را بگذارید در مقابل تعهدات آمریکا و اتحادیه‌ اروپا. برای مثال گفته ایران گشایش‌ تحریمی دریافت خواهد کرد. تعلیق یا لغو نمی‌توانیم بگوییم؛ چون relief نه تعلیق است و نه لغو، چنان چه به تعهداتش به نحو راستی‌آزمایانه‌ای عمل کرده باشد. اما اصلاً نمی‌گوید در چه زمان و کدام تحریم‌ها گشایش شود و نهادی که قرار است این گشایش‌های تحریمی را بررسی و راستی‌آزمایی کند و اعلام کند که عمل شده یا نه، وجود ندارد. بررسی چگونگی رفع تحریم ها در توافق لوزان دکتر ایزدی: همه تحریم ها برداشته نمی شود؛ تنها تحریم های مرتبط با هسته ای برداشته می شود عضو هیأت علمی دانشگاه تهران با بیان این که خط قرمز مذاکرات برداشتن تحریم‌ها آن هم در ابتدای توافق است، گفت: طبق بیانیه لوزان همه تحریم‌ها برداشته نمی‌شود و تنها تحریم‌های مرتبط با هسته‌ای برداشته می‌شود. به گزارش رجانیوز، فؤاد ایزدی عضو هیات علمی دانشگاه تهران و کارشناس مسایل آمریکا با حضور در نشست بررسی بیانیه لوزان با عنوان «توافق لوزان؛ کدام استقلال کدام پیروزی» پیرامون این بیانیه به سخنرانی پرداخت. وی در ابتدای سخنان خود با بیان این که هدف این جلسه صحبت علمی و کارشناسی درباره بیانیه لوزان است، گفت: هدف در این جلسه تخریب تیم مذاکره کننده یا تضعیف آنان نیست بلکه هدف ارایه نظراتی است تا شاید در ادامه مذاکرات مورد استفاده قرار گیرد. لغو تحریم ها باید در ابتدای توافق صورت بگیرد نه وقتی ما به تعهدات خود عمل کردیم این استاد دانشگاه با بیان این که سوال اصلی این است که آیا خط قرمز نظام در خصوص لغو همه تحریم‌ها آن هم در ابتدای توافق در این بیانیه رعایت شده یا خیر، گفت: مقام معظم رهبری در فرمایشات ابتدای سال خود به این موضوع تاکید کردند که رفع تحریم‌ها جزء مذاکره است و نه نتیجه آن و این که آمریکا می‌گوید ما بعد از این که ایران به تعهدات خود عمل کرد تحریم‌ها را برمی‌داریم غیرقابل قبول است. این خط قرمز مورد اشاره رئیس جمهور و وزیر خارجه نیز بود. ایزدی تصریح کرد: آقای روحانی در سخنرانی روز جمعه خود بیان داشتند که همه تحریم‌ها در همان روز اجرای توافق لغو می‌شود حال اگر سخنان رهبری را کنار سخنان رئیس جمهور قرار دهیم این گونه تصور می‌‌شود که خطوط قرمز رعایت شده اما آن طور که در متن بیانیه مشاهده می‌کنیم این گونه نیست و این که خط قرمز نقض شده است. این کارشناس مسایل آمریکا در ادامه گفت: ترجمه مورد تایید وزارت خارجه کشورمان از متن بیانیه این گونه است که ایران تعهداتی دارد و زمانی که ایران به همه این تعهدات پایبند باشد و بعد آژانس نیز آن را تایید کند تحریم‌ها برداشته می‌‌شود این موضوع همان نکته‌ای است که مقام معظم رهبری فرمودند که نباید اینگونه شود. این عضو هیات علمی دانشگاه تهران خاطر نشان کرد: علاوه بر این طبق بیانیه لوزان همه تحریم‌ها برداشته نمی‌شود و تنها تحریم‌های مرتبط با هسته‌ای برداشته می‌شود ما جدولی را از تحریم‌های کنگره آمریکا داریم که خود آنان منتشر کرده‌اند که تحریم‌های مرتبط با هسته‌ای تنها سه مورد است و تاثیرگذاری اقتصادی آن نیز بسیار پایین است. وی در همین رابطه گفت: بر همین اساس زمانی که ما صحبت از برداشتن تحریم‌ها می‌کنیم طرف آمریکایی می‌تواند ادعا کند که تحریم‌ها را بر نمی‌دارد بدین خاطر که به غیر از هسته‌ای دلایل دیگری از جمله حمایت از تروریست و حقوق بشر وجود دارد. ایزدی در ادامه گفت: جمله آقای روحانی در این خصوص که همه تحریم‌ها از ابتدای توافق برداشته می‌شود به دو دلیل درست نیست اول آن که طبق متن بیانیه مورد تایید وزارت خارجه کشورمان همه تحریم‌ها برداشته نمی‌‌شود و قرار است تحریم‌هایی برداشته شود که جدی نیستند دلیل دوم نیز این است که زمان برداشته شدن تحریم‌ها نه ابتدای کار بلکه انتهای کار است و آن هم با تایید آژانس که ما ۱۲ سال است که با آن مشکل داریم. این کارشناس مسایل آمریکا تصریح کرد: در دولتی که با شعار راستگویی و شفافیت رای مردم را گرفت نیاز است دقت بیشتری در استفاده از کلمات داشته باشد. درست نیست این انتظار در جامعه به وجود بیاورند که همه تحریم‌ها برداشته می‌شود اما در ادامه کار این گونه نشود. ایزدی ادامه داد: در بیانیه لوزان گفته شد که ما قطعنامه‌های سازمان ملل را لغو می‌کنیم ولیکن قرار است قطعنامه جدیدی تصویب شود که ۵+۱ در آن قطعنامه جدید گلچینی از موارد مد نظر خود را بیان کند و از قطعنامه‌ها گلچینی از موارد وارد قطعنامه جدید شود. در توافق باید مشخص شود که تحریم ها در چه زمانی به صورت یکجا لغو خواهند شد وی تاکید کرد: شما فکر می‌کنید چرا مقام معظم رهبری تاکید داشتند تحریم‌ها باید به صورت یکجا لغو شود. امروز ببینید که در بیانیه لوزان نوشته شده تحریم‌ها در همان روز توافق لغو خواهد شد ولی این مسئله یک چیزی کم دارد و یک پایان باید به آن اضافه شود، باید مشخص شود که تحریم‌ها درست در چه زمانی به صورت یک جا لغو خواهند شد. در بحث‌های کنگره و رئیس جمهور کنگره پیروز خواهد شد ایزدی یادآور شد: سه دلیل وجود دارد که به خاطر آن باید همه تحریم‌ها لغو شوند، یکی از آن دلایل سیاسی است یک سری از تحریم‌ها را کنگره آمریکا تصویب کرده است حال قدرتی که کنگره آمریکا در آن کشور طبق قانون دارد این اطمینان را به وجود می‌آورد که در بحث‌های کنگره و رئیس جمهور کنگره پیروز خواهد شد. وی ادامه داد: حال اگر کنگره آمریکا تصمیم بگیرد که نمی‌خواهد تحریم‌ها را بردارد می‌تواند حتی قانونی تصویب کند که قوانین بین‌المللی را لغو کند. حال اگر لغو تحریم‌ها به صورت یکجا انجام نشود و این مسئله طول بکشد کنگره آمریکا می‌تواند زیر میز بازی بزند. ایزدی تصریح کرد: مباحث حقوقی و اقتصادی نیز دلایل دیگری هستند که اگر تحریم‌ها به صورت یکجا لغو نشوند ما را دچار مشکل می‌کنند. وی گفت: همانطور که مسئولان وعده داده بودند که هم سانتریفیوژ می‌چرخد هم زندگی مردم حال می‌بینیم که سانتریفیوژها در حد اسباب‌بازی می‌چرخند و چرخش آنها در حد صنعتی نیست. با این وضع تحریم ها در جای خود باقی خواهد ماند ایزدی خاطر نشان کرد: مسئولان دولتی اصرار داشتند که نتیجه مذاکرات را به اقتصاد و معیشت مردم گره بزنند ولی در عمل با این وضع که امروز می‌بینیم و با توجه به این مذاکرات تحریم‌ها درجای خود باقی خواهد ماند و مشکلات اقتصادی مردم نیز حل نخواهد شد. ایزدی این کارشناس مسائل بین‌الملل در پاسخ به سؤالی درباره تأثیر برداشته شدن تحریم‌ها در شرایط عمومی جامعه و خرسندی بخشی از مردم در قبال این مسئله گفت: دیوید کوهن چندی پیش در کنگره آمریکا تأکید کرد که در مرحله اول توافق هیچ بهبودی در اوضاع اقتصادی ایران ایجاد نمی‌شود. این اظهارات کوهن یعنی بخشی از مردم برای لغو تحریم‌ها خوشحالی می‌کنند ولی در واقع چنین اتفاقی نیفتاده است. ایزدی ادامه داد: کوهن می‌گوید که این مسئله در ادامه یک فشار مردمی را بر روی نظام ایران ایجاد می‌کند؛ متأسفانه دوستان دولت نیز در این مسئله و شور و حرارت بیهوده دامن می‌زنند و می‌گویند همه تحریم‌ها لغو می‌شود. وی در ادامه با تشریح دلایل ورود ایران به مذاکرات هسته‌ای اظهار داشت: ما در این مذاکرات وارد نشدیم تا منافع حزب دموکرات را تأمین کرده و جایگاه آن را ارتقاء دهیم بلکه دلیل ورود ما به مذاکرات حل مسئله هسته‌ای کشورمان بود. مهمترین مشکل توافق ژنو و لوزان توقف برنامه هسته ای در قبال امتیازات ناچیز است وی مهمترین مشکل توافق ژنو و لوزان را ایجاد توقف در برنامه هسته‌ای ایران در قبال امتیازاتی ناچیز و لغو تحریم‌های کم اثر خواند و افزود: حتی تحقیق و توسعه برنامه هسته‌ای ما نیز باید با موافقت طرف مقابل صورت گیرد. ایزدی ادامه داد: البته در متنی که آمریکایی‌ها منتشر کرده‌اند و من احساس می‌کنم که به واقعیت نزدیک‌تر است فاجعه‌های بیشتری نیز وجود دارد، به عنوان مثال ایران در حوزه‌هایی که ممکن است با صنعت هسته‌ای ما مرتبط شود باید از ۱+۵ اجازه بگیرد و در جای دیگر این متن آمده چهار جا در ایران قابلیت بازرسی دارد. وی در بخش پایانی اظهارات خود با تأکید بر اینکه هیچ ضمانتی وجود ندارد که تحریم‌های لغو شده دوباره و با شکلی دیگر اعمال نشود، خاطرنشان کرد: باید این نکته در متن اصلی گنجانده شود که تحریم‌ها به هیچ شکلی قابل بازگشت نیست.
  5.   گزارش نشست خبری «توافق لوزان؛ کدام استقلال؟ کدام پیروزی؟»/ ۱ منوچهر محمدی: چگونه ممکن است با سه سند از یک بیانیه مشترک به توافق جامع رسید/ کوشکی: چه تضمینی وجود دارد در مقابل عمل به تعهداتمان آژانس اقناع شود/ مگر می شود یک طرف دعوا ناظر توافق باشد!؟ باید این سؤال را طرح کرد که مگر تعهدات ما و طرف مقابل موازی است که اگر آنان نقض عهد کردند ما نیز همین کار را انجام دهیم. ما زمانی که تمام تعهدمان را انجام دادیم و رآکتور را بازطراحی کردیم آنان شروع به انجام تعهداتشان می‌کنند و حال اگر به تعهد خود عمل نکنند چقدر زمان خواهد برد تا ما دوباره به وضع سابق برگردیم؟ گروه سیاسی - رجانیوز: نشست خبری کمیته صیانت از منافع ایران با عنوان «توافق لوزان؛ کدام استقلال؟ کدام پیروزی؟» با سخنرانی اساتید و کارشناسان​ و حضور رسانه‌های داخلی و خارجی جهت تبیین واقعیات مذاکرات ​لوزان امروز (یکشنبه) برگزار شد. به گزارش رجانیوز، بررسی امتیازات گسترده واگذار شده در مذاکرات لوزان، سرنوشت برداشته شدن تحریم‌ها، وضعیت آینده صنعت هسته‌ای کشور در صورت اجرایی شدن این توافقات، افشای واقعیات مربوط به انتشار سه بیانیه مختلف از سوی طرف‌های مذاکره‌کننده، تناقضات گسترده در ​اظهارات ​مربوط به نتیجه واقعی مذاکرات و مسائل مختلف دیگر در​ زمینه توافق لوزان​،​ موضوعات مورد بررسی در این نشست بود. ​در این نشست​ آقایان​ ​​دکتر سعید زیباکلام ​(​کار‌شناس ارشد صلح‌شناسی از دانشگاه برادفورد و دکترای فلسفه از دانشگاه لیدز انگلستان، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، رئیس اسبق اداره سازمان­های بین المللی وزارت خار​جه)، ​دکتر منوچهر محمدی ​(دکترای مطالعات بین‌الملل از دانشگاه کارولینای جنوبی، عضو هیئت علمی دانشگاه، معاون اسبق وزیر امور خارجه​)، دکتر فؤاد ایزدی ​(​دکترای ارتباطات جمعی از دانشگاه ایالتی لوئیزیانا و عضو هیئت علمی دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران​)​، و دکتر ​محمد ​صادق کوشکی ​(دکتری اندیشه سیاسی از پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ​و ​استادیار ​گروه مطالعات منطقه ای ​دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران​) به طرح دیدگاه های خود و نقد دقیق و کارشناسی توافق لوزان پرداختند. بخش اول این گزارش که مربوط به سخنرانی دکتر منوچهر محمدی و دکتر محمد صادق کوشکی است را از نظر می گذرانید: بررسی اختلاف متن های موجود در بیانیه لوزان دکتر محمدی: یک سال و نیم مذاکره کردند، سه متن متفاوت منتشر شد یک کارشناس مسائل سیاسی با بیان اینکه چگونه ممکن است با سه سند از یک بیانیه مشترک به توافق جامع رسید، گفت: متن متفاوت آمریکا از بیانیه لوزان خدعه‌گری آن کشور را نشان می‌دهد. به گزارش رجانیوز، منوچهر محمدی کارشناس مسائل سیاسی با حضور در نشست «توافق لوزان؛ کدام استقلال، کدام پیروزی»، پیرامون توافق لوزان و ابهامات موجود در متن بیانیه لوزان، گفت: چگونه ممکن است که مدت یک سال و نیم مذاکره صورت گیرد و در انتها از درون آن سه متن بیرون بیاید که با هم اختلاف دارد. وی افزود: حال آقایان سعی می‌کنند اینگونه وانمود کنند که این تفاوت‌ها اختلاف برداشت و تفسیر است، این در حالی است که اکنون سه سند درباره مذاکرات لوزان وجود دارد. چگونه می‌توانیم سند رسمی که وزارت خارجه آمریکا منتشر کرده است را اختلاف تفسیر بنامیم. معاون اسبق وزارت امور خارجه ادامه داد:‌ اگر سند آمریکا جعلی است چرا اعضای تیم مذاکره‌کننده ما آن را تکذیب نمی‌کنند و فریاد نمی‌زنند که آمریکا خدعه‌گر است و سند تقلبی منتشر کرده است. این توافق در حقوق بین الملل بی نظیر است! این کارشناس مسائل سیاسی تأکید کرد: این توافق در حقوق بین‌الملل بی‌نظیر است که سه سند درباره آن وجود دارد و به خاطر این توافق جشن نیز گرفته می‌شود. محمدی با بیان اینکه وجود متن‌های متفاوت از بیانیه لوزان سه حالت را نشان می‌دهد، گفت:‌ یا هر سه سمت جعلی است یا سند ایران درست و سند آمریکا جعلی است که در این خصوص تیم مذاکره‌کننده ما باید واکنش نشان دهد یا سند آمریکا درست است و سند ایران جعلی است. معاون اسبق وزارت امور خارجه تصریح کرد: با این وضعیت مهمترین مسئله این است که ما باید برای رسیدن به توافق اصلی و جامع طرح مشترک داشته باشیم. حال بر اساس کدامیک از این سندها می‌خواهیم توافق اصلی را بنویسیم. این استاد دانشگاه در ادامه گفت: ما به تیم مذاکره‌کننده می‌گوییم شما که قدرت مذاکره و به چالش کشاندن هفت وزیر خارجه کشورهای بزرگ را دارید چرا از نشستن بر سر میز دانشگاه طفره می‌روید. بیایید و ما را قانع کنید که اگر اینگونه شود ما نیز برای شما کف می‌زنیم. اگر متن رسمی وزارت خارجه امریکا جعلی است آن را رسما تکذیب کنید این کارشناس مسائل سیاسی خاطرنشان کرد: موضوع دیگر این است که اگر متن رسمی وزارت خارجه آمریکا جعلی است آن را رسماً تکذیب کنید و به آمریکا و ۱+۵ اعتراض کنید که شما در همان قدم اول خدعه می‌کنید. محمدی افزود:‌ ایران و ۱+۵ و آمریکا در همین آغاز امر و بر سر اقدام مشترک دچار اختلاف هستند. حال تیم مذاکره‌کننده ما بر چه مبنا و سندی می‌خواهد نوشتن توافق اصلی را شروع کند. اگر بیانیه چرک نویس است چرا نام آن را بیانیه گذاشتند معاون اسبق وزارت امور خارجه ادامه داد: عنوان می‌کنند که این بیانیه چرک نویس است پس اگر اینگونه است چرا نام آن را بیانیه گذاشته‌اید؟ و در این بیانیه موارد تعهدآور گنجانده‌اید. بنده در طول تاریخ فعالیتم در سیاست خارجی چیزی شبیه بیانیه لوزان و توافق ژنو ندیدم که دو طرف در خصوص یک متن مشترک اینگونه اختلاف داشته باشند. منوچهر محمدی این کارشناس مسائل بین‌الملل با بیان اینکه امیدوارم توافقی بر اساس این بیانیه شکل نگیرد و به عقیده من نظام هم اجازه این مسئله را نخواهد داد، گفت: اگر توافق بر اساس این متن انجام شود در واقع از صنعت هسته‌ای ما چیزی جز ویترین باقی نخواهد ماند. محمدی با اشاره به اظهارات ظریف مبنی بر اینکه عرصه بین‌الملل به عرصه امتیاز دادن و امتیاز گرفتن است، گفت: من نیز این مسئله را قبول دارم ولی شما با چه دستمایه‌ای به مذاکرات رفته‌اید و این مسئله زمانی صدق می‌کند که دست شما نیز پر باشد. وی مذاکره ایران با آمریکا در زمان فتح لانه جاسوسی و ماجرای مک‌فارلین را یادآور شد و گفت: اما مذاکرات اخیر ما با ۱+۵ از این دست مذاکرات نیست و شما از همان روز اول با دست خالی جلو رفتید و گفتید که خزانه خالی است و باید دم کدخدا را دید و حتی آقای ظریف گفت که آمریکا با یک بمب می‌تواند کل تجهیزات نظامی ما را نابود کند و با این روش شما وارد یک مذاکره برد- باخت شده‌اید. باید دیپلماسی خود را تهاجمی کنیم این کارشناس مسائل بین‌الملل ادامه داد: باید دیپلماسی خود را تهاجمی کنیم زیرا هم‌اکنون در عرصه منطقه در حال لگدمال کردن آمریکا هستیم و زمانی که همه دنیا جلوی بشاراسد ایستاده‌اند ما با یک جمله رهبری توانستیم در مقابل آنها بایستیم و خواسته آنها اتفاق نیفتاد. وی با اشاره به موضوع تعامل با آمریکا که از سوی دولت مطرح می‌شود، تصریح کرد: دوستان می‌گویند تعامل سازنده با آمریکا باید داشته باشیم ولی به عقیده من اگر تعامل با آمریکا یعنی دیدن دم کدخدا باید گفت این ره به ترکستان می‌رود. بررسی چگونگی عملکرد ۱+۵ در قبال تعهدات خود کوشکی: تعهدات ما مشخص است اما تعهدات طرف مقابل اینگونه نیست عضو هیأت علمی دانشگاه تهران با بیان اینکه آمریکا در توافق ژنو به هیچ یک از تعهداتش عمل نکرد، گفت: کارنامه مردودی آمریکا در توافق ژنو ثابت شد و امروز این جمهوری اسلامی است که باید آمریکا را راستی‌آزمایی کند. به گزارش رجانیوز، محمدصادق کوشکی عضو هیأت علمی دانشگاه تهران با حضور در نشست «توافق لوزان، کدام استقلال کدام پیروزی» که در کمیته صیانت از منافع ایران برگزار شد به سخنرانی پرداخت. وی در ابتدای سخنان خود با اشاره به وجود ابهام پیرامون توافق لوزان گفت:‌ در این توافق تعهدات ما مشخص است اما تعهدات طرف مقابل اینگونه نیست و هنوز مشخص نیست که تحریم‌ها رفع، متوقف، تعلیق یا لغو می‌شود. چه تضمینی وجود دارد در مقابل عمل به تعهداتمان آژانس اقناع شود کوشکی ادامه داد: ابهام بعدی این است که کلید رفع، توقف، تعلیق یا لغو تحریم‌ها در دست آژانس بین‌المللی انرژی اتمی است. ابهام در اینجاست که اگر ما تمام تعهداتمان را که بسیار سخت است انجام دادیم چه تضمینی وجود دارد که آژانس اقناع شود. این استاد دانشگاه تصریح کرد: تا زمانی که آژانس اقناع شود تحریم‌ها سرجایش می‌ماند و ما باید صبر کنیم تا آژانس راستی‌آزمایی تعهدات ما را تأئید کند. آن هم آژانسی که ۱۲ سال است از برنامه هسته‌ای ما اقناع نشده است. کوشکی با بیان اینکه آقای ظریف باید بیان کند راه اقناع کردن آژانس چگونه است، گفت:‌ آقای ظریف عنوان می‌کند اگر آژانس اقناع نشود آبرویش در جهان می‌رود آیا این جواب ضمانت اجرا دارد؟ آقای ظریف می‌گوید اگر ما پروتکل الحاقی بپذیریم بعد از مدتی آژانس اقناع خواهد شد. باید این موضوع را مطرح کرد که مگر تا به حال آژانس صادقانه عمل کرده است. مگر می شود یک طرف دعوا ناظر توافق باشد!؟ این کارشناس مسائل سیاسی در ادامه گفت: موضوع ابهام دیگر این است که آقای ظریف می‌گوید ناظر توافق، شورای امنیت سازمان ملل است. مگر می‌شود یک طرف دعوا ناظر نیز باشد! ۱+۵ همان شورای امنیت است و اینکه ناظر توافق شورای امنیت باشد از لحاظ حقوقی قابل پذیرش نیست. کارنامه مردودی آمریکا در توافق ژنو ثابت شد/ ما هستیم که باید آنها را راستی آزمایی کنیم این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه جمهوری اسلامی به تمام تعهداتش در توافق ژنو پایبند بود، گفت:‌ اما هیچ یک از مسئولان دولتی نیامدند بگویند که آمریکایی‌ها به کدام یک از تعهداتشان عمل کردند. کارنامه مردودی آمریکا در توافق ژنو در پایبندی به تعهداتش ثابت شد و امروز این ما هستیم که باید آنان را راستی‌آزمایی کنیم. وی افزود: کسی باید اعتمادسازی کند که خلف وعده کرده است و این آمریکاست که باید اعتمادسازی کند. می گویند ژاپن هم پروتکل را پذیرفته است؛ آیا این باید دلیل کافی برای پذیرش آن توسط ما باشد؟ کوشکی در ادامه گفت: آقای ظریف عنوان می‌کند که کشورهای زیادی از جمله ژاپن پروتکل الحاقی را پذیرفته‌اند حال باید این موضوع را بیان کنیم که در ژاپن هنوز قانون کاپیتالاسیون اجرا می‌شود حال ما چگونه خود را با ژاپن مقایسه می‌کنیم ما نباید استقلال خودمان را با این کشور قیاس کنیم. اینکه ۱۲۴کشور پروتکل الحاقی را اجرا می‌کنند می‌تواند دلیل کافی برای پذیرش آن توسط ما باشد؟ عضو هیأت علمی دانشگاه تهران گفت:‌ غربی‌ها که بدون پروتکل الحاقی ویروس استاکس نت را ایجاد کردند حال با پذیرش پروتکل الحاقی توسط ما چه می‌‌کنند؟ به بازرسان آژانس نمی شود اعتماد کرد کوشکی با بیان اینکه نمی‌توان به بازرسان آژانس اعتماد کرد، گفت:‌ ما چند بار مگر از بازرسان آژانس صداقت دیدیم. این استاد دانشگاه با بیان اینکه ما واژه غنی‌سازی را نیاز نداریم بلکه به اجرای آن نیاز داریم، گفت: انجام غنی‌سازی جزو حقوق بدیهی ما است و نیازی به تأئید آمریکا ندارد. امروز هم که در توافق لوزان قرار شده است ۶هزار سانتریفیوژ نسل یک به فعالیت خود ادامه دهد، هیچ فایده‌ای برای ما نخواهد داشت. کوشکی با بیان اینکه ۱۹۰هزار سو نیاز کشور برای تأمین سوخت بوشهر است، گفت: آقای ظریف می‌گوید ما اگر بخواهیم سوخت بوشهر را تأمین کنیم به ۱۹۰هزار سو نیاز داریم حال باید این موضوع را به وی گفت که اگر ما نتوانیم برای بوشهر سوخت تهیه کنیم برای چه غنی‌سازی می‌کنیم؟ غنی سازی مطرح شده کاریکاتوری است/ چرا مسئولان درباره خروج پلوتونیوم صحبتی نمی کنند؟ عضو هیأت علمی دانشگاه تهران با بیان اینکه ۶هزار سانتریفیوژ نیاز کشور را تأمین نمی‌کند، گفت: این غنی‌سازی کاریکاتوری است علاوه بر آن چرا مسئولان در خصوص این موضوع که پلوتونیوم باید از ایران خارج شود صحبتی نمی‌کنند. این کارشناس مسائل سیاسی با اشاره به ذوق‌زدگی بیش از حد طرف غربی و آمریکایی از توافق لوزان، گفت: باید به این سؤال جواب دهیم که چرا غربی‌ها اینقدر از توافق خوشحالند اگر توافقی صورت نمی‌گرفت آنها مگر چقدر ضرر می‌کردند. طرف غربی می‌گوید ما باورمان نمی‌شد به این توافق برسیم. باید در این خصوص بگوییم که اگر این توافق برد-برد تنظیم شده بود غربی‌ها این میزان خوشحالی نمی‌کردند و اگر در این توافق منافع ملت ایران حفظ شده بود آمریکا و غربی‌ها اینقدر خوشحال نمی‌شدند. کوشکی ادامه داد: ما به دشمنانمان اعتماد نمی‌کنیم چرا که در یک سال گذشته عدم وفای به عهد آنان را کاملاً لمس کردیم و حال باید چند بار دیگر تجربه کنیم که آمریکا به عهد خود وفادار نمی‌ماند. لزوم تصویب موافقتنامه های بین المللی از سوی مجلس شورای اسلامی عضو هیأت علمی دانشگاه تهران خاطرنشان کرد:‌ باید این سؤال را طرح کرد که مگر تعهدات ما و طرف مقابل موازی است که اگر آنان نقض عهد کردند ما نیز همین کار را انجام دهیم. ما زمانی که تمام تعهدمان را انجام دادیم و رآکتور را بازطراحی کردیم آنان شروع به انجام تعهداتشان می‌کنند و حال اگر به تعهد خود عمل نکنند چقدر زمان خواهد برد تا ما دوباره به وضع سابق برگردیم؟ کوشکی در ادامه با اشاره به لزوم تصویب موافقتنامه‌های بین‌المللی از سوی مجلس شورای اسلامی اظهار داشت: بر فرض اینکه ایران و طرف‌های غربی به توافقی برسند باید از دوستان دولت پرسید که آیا این حق را برای مجلس قائل هستند که این توافق را به تصویب نمایندگان ملت برسانند و یا مانند توافقنامه ژنو که این اصل بر زمین ماند قرار است درباره بیانیه لوزان نیز این اتفاق رخ دهد. این کارشناس مسائل سیاسی با بیان اینکه چگونه است که برای امضای یک موافقتنامه ساده تصویب مجلس نیاز است ولی برای چنین توافق مهمی تصویب مجلس صورت نمی‌گیرد، گفت: به عقیده من این اصل باید در مذاکرات گنجانده شود که پس از امضای موافقتنامه از سوی تیم مذاکره‌کننده این متن باید به تصویب مجلس و تأئید شورای نگهبان نیز برسد و از نمایندگان مجلس نیز درخواست می‌کنم که به سوگند خود وفادار باشند تا حق مردم روی زمین نماند.
  6. نامه تحلیلی کمیته صیانت از منافع ایران درباره بیانیه لوزان، خطاب به رئیس جمهور/ مو به مو خواسته‌های آمریکا محقق شد؛ پس موضوع مذاکرات یک سال و نیم اخیر چه بوده است؟ / گزارش بدهید از کدامیک از خطوط قرمزهای مذاکرات عبور نشده است؟! / درباره تحریم‌ها با مردم روراست باشید! گروه سیاسی - رجانیوز: کمیته صیانت از منافع ایران در نامه ای تحلیلی و البته سرگشاده خطاب به رئیس جمهور، بررسی قابل ملاحظه ای میان آنچه که طرف ایرانی داده و آنچه گرفته است، صورت داده و بر این اساس اعلام کرده است: به وضوح آنچه ایالات متحده به صورت رسمی منتشر کرده، متنی است که روی آن توافق صورت گرفته و بر خلاف شب‌نامه منتشر شده از طرف تیم ایرانی همخوانی کاملی هم با بیانیه مشترک ظریف و موگرینی دارد. متنی که بیانگر از دست رفتن تمام خطوط قرمز و پابرجا ماندن همه‌ی تحریم‌های موثر است. آنچه در ادامه می خوانید متن کامل این نامه سرگشاده است که نسخه ای از آن در اختیار رجانیوز قرار گرفته است. ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران جناب حجت الاسلام حسن روحانی با سلام همانگونه که مستحضرید متاسفانه در چند روز گذشته اتفاق ناگواری در سیاست خارجی کشور رخ داد که به معنی از بین بردن زحمات سالیان متمادی دانشمندان کشورمان و ادامه یافتن مشکلات ناشی از تحریم‌ها و همچنین به معنی خداحافظی با استقلال کشور حداقل برای حدود ۲۵ سال است. در حالی که از نتیجه مذاکرات لوزان به عنوان رسیدن به یک بیانیه مشترک یاد می‌شد، اما حتی یک دقیقه هم طول نکشید که مشخص شد حداقل با سه متن متفاوت و دو برداشت کاملاً متضاد درباره نتیجه این مذاکرات مواجه هستیم که بازتاب دهنده اخبار ناگواری برای استقلال و اقتصاد کشور هستند. تجربه پنهان‌کاری‌های خطرناک و مدیریت غلط گروه مذاکره‌کننده در طول یک سال و نیم گذشته ما را بر آن داشت در نامه‌ای سرگشاده واقعیات مذاکرات را با مردم در میان بگذاریم و گوشه‌ای از سؤالات متعددی را که وجود دارند از جنابعالی بپرسیم. امید است تا با پاسخ روشن و مستدل حضرتعالی به این سوالات، به جای بدزبانی ها و رفتارهای معمول رخ داده با منتقدان، شاهد شکل‌گیری یک فضای منطقی و روشن‌تر شدن ابهامات ایجاد شده برای کشور در این روزهای سرنوشت‌ساز و در سال «همدلی و هم‌زبانی» باشیم. یکم؛ چرا متن منتشر شده تیم مذاکره‌کننده از توافق، با بیانیه قرائت‌شده توسط آقای ظریف به شدت متفاوت است؟ پنج شنبه شب گذشته، دقایقی قبل از برگزاری کنفرانس خبری مشترک آقای ظریف و خانم موگرینی متنی از طرف وزارت خارجه در اختیار رسانه‌های داخلی قرار گرفت و بیشتر رسانه‌های داخلی نیز آن را پوشش دادند. بعد از این متن، متن دوم یعنی همان بیانیه قرائت شده توسط خانم موگرینی و آقای ظریف منتشر شد که دارای اختلافاتی اساسی با آنچه لحظاتی قبل رسانه‌ای شده بود می‌باشد. بعد از این دو مورد، متن سومی هم توسط کاخ سفید به عنوان متن بیانیه پایان مذاکرات لوزان منتشر شد که تفاوت‌های فاحشی با آنچه توسط وزارت خارجه در اختیار رسانه‌های داخلی قرار گرفت داشت. صرف نظر از محتوای این ۳ متن، قابل تامل آن است که این چگونه توافق و صدور بیانیه مشترکی است که هنوز قرائت بیانیه پایان نپذیرفته، درباره واقعیت آن تا این حد اختلاف نظر بوجود می‌آید؟! و آیا با چنین رویه‌ای می‌توان امیدی به رسیدن به نتیجه قابل قبولی از مذاکرات داشت؟ آیا جز این است که مذاکره فقط قرائت بیانیه نیست و باید توافق واقعی حاصل بشود؟ درخواست حقیقی ما این است که واقعیت را با مردم در میان بگذارید. همچنین در پایان مذاکرات ژنو نیز فکت‌شیت آمریکایی‌ها را زیر سؤال بردید. ولی خیلی زود مشخص شد که مفاد موجود در این فکت شیت، دقیقاً همان مفاد توافق صورت گرفته بین دو طرف در ژنو است. به عنوان مثال درباره رقم ۴.۲ میلیارد دلار که تنها در فکت‌شیت آمده بود، مشخص شد ادعای امریکایی‌ها کاملاً درست است، و در همه موارد فکت‌شیت آمریکا راجع به توافق ژنو مو به مو اجرا گردید. البته این بار وضع بدتر است و برخلاف آنچه گفته می‌شود که بیانیه آمریکایی فکت شیت و بیانیه توضیحی بوده است، آنچه در سایت رسمی وزارت خارجه آمریکا قرار گرفته، به عنوان «مولفه‌های برنامه جامع مشترک اقدام» و متن اصلی توافقی که در لوزان صورت گرفته منتشر شده و هیچ کشوری از حاضرین در مذاکرات به این متن که خبر از نوعی فاجعه برای کشورمان می دهد اعتراض ننموده و آن را تکذیب نکرده است. همچنین مشخص نیست چرا مذاکره کنندگان کشورمان که مدعی غیرواقعی بودن این متن شده‌اند، هیچگونه اعتراض رسمی به آن از طریق مجاری رسمی وزارت خارجه وارد نمی‌کنند و تنها به موضع‌گیری‌های مبهم غیررسمی و پیام‌های فیسبوکی و توئیتری اکتفا نموده‌اند؟ سوال برانگیزتر آنکه متنی که ساعاتی قبل از کنفرانس خبری مشترک به سایت های ایرانی داده شده به دلایلی نامعلوم به صورت رسمی روی سایت وزارت خارجه قرار نگرفته است و توزیعی شبیه توزیع شبنامه‌ای دارد. آیا بهتر نیست اگر نسخه داده شده به سایت‌های ایرانی صحت دارد و یا نسخه دیگری از بیانیه مطبوعاتی آمریکا وجود دارد که به صورت رسمی مورد پذیرش تمام کشورها قرار گرفته است، به صورت رسمی در سایت وزارت خارجه کشورمان منتشر شود تا از شکل گیری مشکلات بعدی جلوگیری به عمل آورده و پایانی بر ادعاهای طرف آمریکایی باشد؟ به وضوح آنچه ایالات متحده به صورت رسمی منتشر کرده، متنی است که روی آن توافق صورت گرفته و بر خلاف شب‌نامه منتشر شده از طرف تیم ایرانی همخوانی کاملی هم با بیانیه مشترک ظریف و موگرینی دارد. متنی که بیانگر از دست رفتن تمام خطوط قرمز و پابرجا ماندن همه‌ی تحریم‌های موثر است. به راستی بیانیه‌ای که در آن نوید فتح و پیروزی برای کشور داده شده است و مردم باید بخاطرش پایکوبی و شادمانی کنند کجاست و کدام است؟ دوم؛ خداحافظی کامل با صنعت هسته‌ای تنها نتیجه‌ی روشن لوزان جناب آقای روحانی؛ در چارچوب کلی اخیرا منتشر شده، مجدداً مانند توافق ژنو و توافقات بروکسل و پاریس و سعد آباد با تعهداتی کاملا روشن و واضح از طرف تیم کشورمان مواجهیم، در برابر عباراتی کاملا گنگ و مبهم در رابطه با توصیف تعهدات متقابل طرف غربی. از جمله با آمار و ارقام کاملا سخاوتمندانه تیم ایرانی تعهد داده است که تا ۱۵ سال از ۱۰ هزار کیلوگرم اورانیوم غنی شده صرفا ۳۰۰ کیلوگرم آن را که در حد مصارف آزمایشگاهی و دکوری است نگه دارد و مابقی یعنی حدود ۹۷۰۰ کیلوگرم آن را از بین ببرد. همچنین ایران علی رغم نیاز به ۱۹۰ هزار سو توان غنی سازی، قول برچیدن ۱۳ هزار دستگاه از ۲۰ هزار دستگاه سانتریفیوژ کنونی خود را هم تا ۱۵ سال داده است و تا ۱۵ سال به دلایلی نامعلوم غنی سازی بالای ۳ درصد نخواهد داشت و حق ایجاد هیچگونه تاسیسات جدیدی را ندارد و هیچ روند رشد و پیشرفت تدریجی هم برای ایران در نظر گرفته نشده است. در این صورت تعطیلی کامل صنعت هسته‌ای از نظر اقتصادی برای کشور به صرفه‌تر خواهد بود چرا که اساساً غنی‌سازی در حد ۵ هزار سو به هیچ درد کشور نمی‌خورد و به طور قطعی مجبور هستیم سوخت نیروگاه هسته‌ای بوشهر را وارد کنیم و مشخص نیست برای آن چه بهایی باید بپردازیم. علاوه بر این بازطراحی رآکتور اراک امتیازی بازگشت ناپذیر است؛ چرا که برای طراحی این رآکتور بیش از ده سال کار مداوم انجام شده و میلیاردها دلار برای استقلال کشور در زمینه تولید ایزتوپ‌های استراتژیک تولیدی رآکتور آب سنگین هزینه شده است، و این رآکتور به غیر از پلوتونیوم ۴۰ نوع ایزوتوپ با اهمیت دیگر تولید می‌کند که به هیچ طریق دیگری – حتی رآکتور آب سبک – به آن دسترسی نداریم و دارای مصارف مختلفی در صنعت و تحقیقات هستند. سایت غنی‌سازی فردو نیز مطابق این توافق و مطابق بیانیه‌ای که شخص آقای وزیر قرائت کرده است از یک مرکز غنی‌سازی به یک انبار تبدیل خواهد شد و دیگر جزء مراکز هسته‌ای کشور به حساب نخواهد آمد. اجازه ورود هیچ گاز اورانیومی به این سایت نخواهیم داشت. حتی حق تحقیق و توسعه نیز در این رابطه از ما سلب خواهد شد. هیچ عملیات تحقیقاتی غنی‌سازی نیز در این مرکز حداقل برای ۱۵ سال نباید انجام شود. امکان تحقیق و توسعه بر فناوری هسته‌ای نیز برای حداقل ۱۰ سال محدود خواهد بود و پس از آن نیز باید با کسب اجازه از ۱+۵ انجام شود. نکته دردناک اینجاست که سرنوشت صنعت هسته‌ای کشور حتی برای بعد از دوره بسیار طولانی توافق مشخص نشده است و موکول به کسب رضایت ۱+۵ و توافق با آن شده است. در مقابل، هیچ فهرست دقیقی از اسامی قوانین تحریمی که قرار است لغو بشوند و بازه زمانی و شرایط در نظر گرفته شده برای آنها وجود ندارد و همه چیز با عبارات کلی به آینده‌ای نامعلوم موکول شده است. آیا تیم ایرانی از اشتباهاتش در توافق ژنو که ضمن واگذاری امتیازات گسترده هسته‌ای، نتوانست هیچ فایده‌ای برای کشور داشته باشد، و حتی کوچک‌ترین تفاوتی در وضعیت‌ تحریم‌ها ایجاد نکرد (موضوعی که بعد از یک سال مورد اذعان معاون اول و معاون اجرایی رئیس‌جمهوری نیز واقع شد)، و منجر به چندین دور تحریم مجدد ایران شد، همچنان درس نگرفته است و در حال تکمیل روند غلط سابق و تثبیت وضعیتی بدتر از آن است؟ سوم؛ چرا در رابطه با موضوع تحریم با مردم رو راست نیستید؟ آقای رئیس‌جمهور؛ جنابعالی در کنفرانس خبری دیروز (چهاردهم فروردین ماه) خود با مردم در جمله‌ای تامل برانگیز تأکید کردید: «در روز اجرای توافق، تمام تحریم‌ها لغو خواهد شد». در متن غیررسمی که وزارت خارجه ایران به رسانه ها داده هم همین ادعا با شدت و قدرت تکرار شده و گفته شده است که «همه تحریم‌های اقتصادی و مالی چندجانبه اروپا و یکجانبه امریکا از جمله تحریم های مالی، بانکی، بیمه، سرمایه گذاری و تمامی خدمات مرتبط با آنها در حوزه های مختلف از جمله نفت، گاز، پتروشیمی وخودروسازی فورا لغو خواهند شد… همزمان با شروع به اجرای اقدامات هسته ای از سوی ایران در یک روز تعیین شده لغو تمامی تحریم ها به طور خودکار به اجراء در خواهد آمد». آقای ظریف هم در کنفرانس مطبوعاتی خود بعد از قرائت بیانیه، در موضعی مشابه با این متن، گفت: «کلیه تحریم های اتحادیه اروپا و آمریکا لغو می شود». اما این سخنان با آنچه در بیانیه وزیر خارجه و خانم موگرینی درباره تحریم ها گفته شده، تفاوت فاحشی دارد. بند مرتبط به لغو تحریم‌ها در این بیانیه رسمی که توسط آقای ظریف قرائت شد، چنین بود: «اتحادیه اروپایی، اعمال تحریم های اقتصادی و مالی مرتبط با هسته ای خود را خاتمه خواهد داد و ایالات متحده نیز اجرای تحریم های مالی و اقتصادی ثانویه مرتبط با هسته ای را، همزمان با اجرای تعهدات عمده هسته ای ایران به نحوی که توسط آژانس بین المللی انرژی اتمی راستی آزمایی شود، متوقف خواهد کرد». این بیانیه به روشنی، تنها بیانگر لغو تحریم‌های «مرتبط با هسته‌ای» بود. یعنی مطابق آنچه آقای ظریف و خانم موگرینی اعلام داشتند، حتی در صورت انجام کامل تعهدات ایران در این توافق – که به معنی تعطیلی کامل فناوری هسته‌ای کشور است– هیچ تغییری در ساختار تحریم‌های اصلی بانکی و نفتی ایران (که تحریم های کنگره آمریکا و غیرهسته‌ای هستند) ایجاد نخواهد شد. چرا که اولاً تأکید شده است که فقط تحریم های مرتبط با هسته ای موضوع بحث اند؛ اما دو طرف مذاکره خوب می دانند که تحریم های اصلی ایران چندمنظوره اند (هسته ای، حمایت از تروریسم، نقض حقوق بشر، و…)، و توقف تحریم هایی که صرفاً مرتبط با هسته‌ای اند، تغییری در ساختار تحریم های کشور ایجاد نمی‌کند. ثانیاً مطابق این بند، همین تحریم های مرتبط با هسته‌ای هم لغو نمی شوند، بلکه آمریکا فقط اجرای آنها را متوقف خواهد کرد. ثالثاً همین هم نه در ابتدای توافق، بلکه موقعی صورت خواهد گرفت که آژانس بین المللی انرژی اتمی انجام کامل تعهدات هسته ای توسط ایران را تأیید کند که خود آن هم با توجه به سابقه‌ی آژانس، داستان غم‌انگیز مفصل دیگری را به دنبال خواهد داشت. خلاصه‌ی نتیجه‌ی این وضع، در بیانیه رسمی کاخ سفید از توافق بدین ترتیب ذکر شده است: «ایران در صورتی که به صورتی قابل راستی‌آزمایی به تعهدات خود پایبند باشد، تخفیف تحریمی دریافت خواهد کرد». و صراحتاً از حفظ ساختار تحریم‌های ایالات متحده سخن گفته شده است: «ذیل توافق، تحریم‌های ایالات متحده مرتبط با مسئله تروریسم، نقض حقوق بشر و موشک‌های بالستیک پابرجا خواهند بود». در شرایطی که می دانید تمام دارایی هسته‌ای کشور صرفا با برداشته شدن بخش بسیار کوچکی از تحریم ها معامله شده است و می دانید که این بخش کوچک از تحریم ها عملا هیچ یک از تحریم های اصلی را در برنگرفته است و هیچ گشایشی در اقتصاد کشور ایجاد نخواهد کرد، بعلاوه اینکه یقین دارید همین بخش کوچک هم نه فردای توافق بلکه بعد از اجرای تعهدات ایران و تدریجاً با گزارش های آژانس به شرط جلب رضایت صد در صدی شان و عدم سنگ اندازی‌های همیشگی برداشته خواهد شد، معنای اینگونه امید واهی دادن به مردم با به کار بردن چنان عبارات موهومی درباره برداشته شدن تمام تحریم ها از فردای توافق چیست؟ آیا این سخنان حضرتعالی یادآور مرقومه های بعد از توافق ژنو و سخنرانی ها در رابطه با ترک برداشتن دیوار تحریم‌ها و قول های واهی دادن به مردم نیست که عملا بعد از نزدیک به یک سال و نیم معلوم شد هیچ نتیجه عملی را در برنداشته است؟ آیا ادامه بازی مذاکره تا این حد برای شما ارزشمند است؟ چهارم؛ هر آنچه امریکا از یک سال و نیم پیش خواسته بود محقق شد؛ صراحتا گزارش دهید از کدام یک از خطوط قرمز عقب نشینی نکرده اید؟ ریاست محترم جمهور؛ واقعاً جای سؤال اینجاست که از کدام یک از خطوط قرمز کشور در مذاکرات هسته ای عبور نشده است؟! و بر طبق کدام دستاورد اعلام پیروزی می‌کنید؟! قرار بر این بود که توافقی دو مرحله‌ای صورت نگیرد که اکنون انجام گرفته است. قرار بود تحریم‌ها با سه شرط «همگی»، «یکجا»، و «در ابتدای توافق» مورد «لغو» واقع شوند، اما اکنون در زمینه تحریم‌های اصلی و موثر بر کشور، یعنی تحریم‌های کنگره آمریکا، قرار شده است «توقف اجرا» درباره‌ی «بخشی کوچک (تنها تحریم‌های صرفاً هسته‌ای)» از تحریم‌ها، آن هم به صورت «تدریجی» و «پس از انجام تعهدات ما و بعد از رضایت آژانس» اتفاق بیفتد. قرار بود ظرفیت غنی‌سازی ۱۹۰ هزار سو را حفظ کنید و حداقل برای تأمین سوخت رآکتور بوشهر خودکفا بشویم که این موضوع با پذیرش فعالیت تنها ۵۰۶۰ سانتریفیوژ نسل یک طی ۱۰ سال، به توان ۶-۵ هزار سو در سال محدود شده و از آن گذشته نیز حق ایران برای رسیدن به توان غنی‌سازیِ حداقل ۱۹۰هزار سو را به کلی در بیانیه‌تان مسکوت گذاشتید و حتی بعد از ۲۵ سال تضمینی به دسترسی ایران به صنعت واقعی هسته‌ای دریافت نکرده‌اید. قرار بود هیچ یک از مراکز هسته‌ای کشور بسته نشوند و به طور خاص مرکز فردو صنعتی بماند که اکنون طبق اعلام خود آقای ظریف، فردو تبدیل به یک سایت تحقیقاتی بدون امکان غنی‌سازی و حتی وجود مواد شکافت‌پذیر در آن شده (در واقع یک مرکز غیرهسته‌ای)، و طبق توافق اعلام شده توسط آمریکا حتی «ایران موافقت کرده حداقل به مدت ۱۵ سال در فردو تحقیقات و توسعه مرتبط با غنی‌سازی اورانیوم را نیز انجام ندهد»! قرار بود رآکتور اراک آب سنگین بماند، اما با پذیرش تغییر دادن قلب رآکتور اراک و اینکه «هسته اصلی (کنونی) رآکتور اراک نابود شده یا از کشور خارج شود»، عملاً فقط اسم «آب سنگین» برای رآکتور اراک حفظ شده است! قرار بود حق تحقیق و توسعه ایران کاملاً حفظ شود که حداقل به مدت ۱۰ سال به کلی از دست رفته است و پس از آن هم موکول به رضایت آژانس انرژی اتمی و طرف غربی شده است. قرار بود ایران اگر تولید و به کارگیری ماشین‌های سانتریفیوژ خود را متوقف می‌کند، لااقل سانترفیوژهای فعلی خود را حفظ کند، که این موضوع در فردو و نطنز با برچیدن سانتیفیوژها زیر پا گذاشته شده است. قرار بود امتیاز بازگشت ناپذیر ندهید که از بین رفتن انبوه سوخت تولید شده (کاهش ذخایر اورانیوم کشور از ۱۰،۰۰۰ کیلوگرم به ۳۰۰ کیلوگرم) و بازطراحی اساسی رآکتور اراک و برچیدن تأسیسات فردو بعضاً به هیچ وجه بازگشت پذیر نیستند و یا بسیار مشکل قابل بازگشت هستند. قرار بود به موضوعات غیرهسته‌ای ورود نکنید که با گنجانده شدن تأمین نظر طرف مقابل در مسأله ابعاد احتمالی نظامی (PMD) به مسأله موشکی نیز در مذاکرات ورود کرده‌اید و این امکان را برای طرف غربی فراهم نموده‌اید که به موازات پرونده هسته‌ای، پرونده موشکی ایران را نیز باز و دور جدیدی از باج‌گیری را آغاز نماید. همه این‌ها در حالی است که حتی بعد از مدت اجرای این توافق ابداً تکلیف تحریم‌ها و صنعت هسته‌ای کشور مشخص نشده است! و همین را باید دلیل این همه خرسندی مقامات آمریکایی از این توافق دانست؛ از جمله موضع رئیس شورای روابط خارجی آمریکا که به صراحت اعلام کرد: «به گونه خوشایندی از بیانیه لوزان حیرت کردم. دستاورد کنونی از آنچه انتظار داشتیم هم اساسی‌تر و قابل توجه‌تر بوده است». واقعیت تلخ اینجاست که موارد توافق شده همان مواردی است که مقامات امریکایی بارها و بارها به عنوان موضع آمریکا و شرایط توافق نهایی از نظر خود بیان کرده بودند و امروز نیز به آن دست یافته‌اند. در حقیقت مو به مو خواسته آمریکایی‌ها در این توافق اجرایی شده است. سؤال اینجاست که در طول این یک سال و نیم دقیقاً مذاکره‌کنندگان مشغول چه کاری بوده‌اند؟ و این جلسات متعدد دقیقاً به چه منظوری انجام شده است؟ ای کاش تیم مذاکره کننده به جای این خوش و بش‌ها و هدیه‌ای که برای نوه‌دار شدن آقای صالحی از طرف آمریکایی دریافت کردند، کوچکترین دستاوردی نیز برای ملت ایران از طرف مذاکراتی خود دریافت و با خود به کشور می‌آوردند. در پایان باید گفت موارد ذکر شده فقط بخشی از دغدغه‌های فراوانی است که در رابطه با اتفاقات این روزهای سرنوشت‌ساز کشور و نتیجه مذاکرات لوزان و نیز زمینه‌سازی‌ها برای رابطه با آمریکا و تغییر هویتی جمهوری اسلامی در جهان وجود دارد. مسائل دیگر، در بیانیه‌های تحلیلی بعدی، و نشست‌ها و تجمعات روزهای آینده ذکر خواهد شد. کمیته صیانت از منافع ایران
  7. احتراما تاپیک (( تحلیل و بررسی فنی مذاکرات هسته ای لوزان )) در تاپیک جامع و اصلی (( فعالیت هسته ای جمهوری اسلامی ایران / مذاکرات هسته ای ایران و 1+5 )) ادغام شد !
  8. بررسی ۱۱ دیدگاه درباره تحریم ها بر مبنای بیانیه ها و اظهارات مقامات ایرانی و آمریکایی تحریم ها در نتیجه توافق لوزان چه سرنوشتی پیدا کرد؟/ نادیده گرفته شدن مسلم خط قرمز نظام درباره لغو تحریم ها/ وقتی آمریکایی ها لغو تحریم های صرفا هسته ای را مشروط به ۷ قید تقریبا غیرممکن کردند! به ویژه آنکه صراحتا در این بخش آمده است که در بیانیه مذکور (که تحت بند ۴۱ فصل هفتم شورای امنیت صادر می شود،) به محدودیت های برنامه هسته ای ایران نیز اشاره شده و اگر ایران از این محدودیت ها سرباز بزند، شورای امنیت سازمان ملل مشروعیت لازم را برای صدور قطعنامه های شدید اللحن و دیگر اقدامات به دست می آورد. کمیل نقی پور - گروه بین الملل ، رجانیوز: با توجه به تفاوت اظهارات مقامات ایرانی و آمریکایی ، کلیدی ترین سئوالی که مورد توجه مردم و کارشناسان قرار دارد این سئوال است که تحریم ها در نتیجه توافق لوزان چه سرنوشتی پیدا کرده است؟ به گزارش رجانیوز، هر چند تیم مذاکره کننده ایران لغو یکباره همه تحریم ها را یکی از نتایج مذاکرات هسته ای عنوان کرده بود با این حال با بررسی اظهارات ظریف ، اوباما ، جان کری و بیانیه مشترک ظریف – موگرینی و همچنین برگه های اطلاع رسانی که از سوی وزارت امور خارجه ایران و آمریکا منتشر شده مشخص می شود که لغو یکباره همه تحریم ها جای خود را به رفع تدریجی بخشی از تحریم ها داده است. به ویژه آنکه ۱+۵ بار دیگر همان سیاست خود در توافق ژنو را تکرار کرده است و آن بخش از تعهداتش در قبال ایران که لغو تحریم ها نیز شامل آن می شود با بکارگیری کلمات کلی و تفسیر پذیر سرنوشتی مبهم پیدا کرده است.علاوه بر این رفع این دست از تحریم ها نیز منوط به شروطی شده است که در این گزارش می آید. عبارت های مبهم در بیانیه پایانی درباره برداشته شدن تحریم ها ابتدا از بیانیه مشترک ظریف – موگرینی آغاز می کنیم. در بیانیه ظریف – موگرینی در ۳ بخش به موضوع تحریم ها اشاره شده است: (۱) ۱) در این بیانیه آمده است: اتحادیه اروپایی ، تحریمهای اقتصادی و مالی مرتبط با هسته ای را خاتمه می دهد. نکته قابل توجه آنکه "خاتمه دادن" معنا و مفهمی کلی است و مشخص نیست منظور از این کلمه لغو تحریم ها است یا تعلیق آن و یا آنکه این نهاد با حفظ تحریم های گذشته ، پس از اجرای توافق جامع، تحریم جدید مرتبط با موضوع هسته ای وضع نمی کند؟ ۲) در این بیانیه همچنین آمده است: ایالات متحده نیز اجرای تحریم های مالی و اقتصادی ثانویه مرتبط با هسته ای را، همزمان با اجرای تعهدات عمده هسته ای ایران به نحوی که توسط آژانس بین المللی انرژی اتمی راستی آزمایی شود، متوقف خواهد کرد. بر اساس این بخش از بیانیه ، توقف تحریم ها آمریکا به ۲ قید اساسی مشروط شده است: الف: تنها تحریم های مالی و اقتصادی ثانویه مرتبط با هسته ای ایران از سوی آمریکا متوقف خواهد شد. ب: توقف تحریم ها پس از راستی آزمایی بخش عمده ای از تعهدات ایران توسط آژانس صورت خواهد گرفت. علاوه بر این: "توقف تحریم ها" مانند خاتمه دادن عبارتی نامفهموم و نامانوس در حقوق معاهدات به حساب می آید. منظور از توقف تحریم ها آیا لغو تحریم ها است یا تعلیق تحریم ها و یا آنکه توقف تحریم ها به این منظور است که ایالات متحده پس از اجرای توافق جامع از سوی ایران و تایید آژانس، تصویب تحریم های جدید علیه ایران را متوقف می کند؟ ۳) در بیانیه مشترک ظریف – موگرینی همچنین به موضوع قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل اشاره شده و آمده است: یک قطعنامه جدید شورای امنیت سازمان ملل متحد صادر خواهد شد که در آن برجام تائید شده، کلیه قطعنامه های قبلی مرتبط با موضوع هسته ای لغو خواهد گردید و برخی تدابیر محدودیت ساز مشخص، را برای یک دوره زمانی مورد توافق، لحاظ خواهد کرد. درباره این بخش از بیانیه باید توجه داشت که: در صورتی که ۱+۵ در قالب شورای امنیت سازمان ملل همانگونه که طی یک رای گیری می تواند این قطعنامه را تصویب کند ، می تواند با رای گیری مجدد می تواند این مصوبه را باطل بکند. به ویژه آنکه صراحتا در این بخش آمده است که در بیانیه مذکور (که تحت بند ۴۱ فصل هفتم شورای امنیت صادر می شود،) به محدودیت های برنامه هسته ای ایران نیز اشاره شده و اگر ایران از این محدودیت ها سرباز بزند، شورای امنیت سازمان ملل مشروعیت لازم را برای صدور قطعنامه های شدید اللحن و دیگر اقدامات به دست می آورد. ظریف: تحریم ها در یک چارچوب زمانی برداشته می شود پس از بررسی بیانیه ظریف – موگرینی ، اظهارات وزیر امور خارجه ایران در نشست خبری در لوزان سوئیس درباره تحریم ها در ادامه مورد بررسی قرار می گیرد. ظریف در ۳ بخش از اظهارات خود به موضوع لغو تحریم ها اشاره شده است: ۴) ظریف گفته است: براساس راه‌حل‌ها کلیه تحریم‌ها علیه کشورمان پایان می‌یابد و همزمان برنامه هسته‌یی ایران ادامه پیدا می‌کند، اما اقداماتی برای اطمینان سازی جامعه بین‌المللی انجام می‌گیرد. مشخص است که وزیر امور خارجه ایران نیز تاکید می کند که لغو تحریم منوط به انجام اقدامات اطمینان ساز از سوی ایران است. این بخش از اظهارات ظریف اشاره ای به همان بخش از بیانیه مشترک وی با موگرینی دارد که توقف تحریم ها منوط به راستی آزمایی فعالیت های هسته ای ایران (اطمینان بخشی) کشورهای ۱+۵ است. ۵) ظریف در بخش دیگری از اظهاراتش گفته است که در مقابل (تعهدات ایران) کلیه تحریم‌های اتحادیه اروپا و آمریکا لغو می‌شود. ما در این زمینه به تعهد دولتها توجه کرده و به فرآیندهای داخلی آنها توجهی نداریم. البته این بخش از اظهارات ظریف برخلاف بیانیه پایانی مذاکرات لوزان است. چرا که در بیانیه مذاکرات لوزان فقط درباره تحریم های مرتبط با موضوع هسته ای صحبت به میان آمده است نه همه تحریم ها. ۶) ظریف همچنین در اظهارات خود در نشست خبری گفته است: ما منتظر قطعنامه دیگری از سوی شورای امنیت سازمان ملل برای لغو تحریم‌های گذشته هستیم. تحریم‌های سایر کشورها هم باید یکباره و در یک چارچوب زمانی خاص برداشته شود و تلاش شود که دو طرف گام به گام و ماده به ماده راه‌حل‌ها را به جلو ببرند. این بخش از اظهارات وزیر امور خارجه ایران صراحتا تاکید دارد که تیم ایرانی تحریم ها را به دو بخش تقسیم کرده است: الف) تحریم های شورای امنیت که قرار است در قالب یک بیانیه ذیل بند ۴۱ شورای امنیت توسط کشورهای ۱+۵ لغو شود. البته در این بیانیه به محدودیت های برنامه هسته ای ایران نیز اشاره می شود و اگر آژآنس تشخیص دهد که این محدودیت ها از سوی ایران نادیده گرفته شده ، شورای امنیت اقداماتی را علیه ایران تدارک می بیند. ب) تحریم ها اتحادیه اروپا و آمریکا که بنابر گفته وزیر امور خارجه ایران در یک چارچوب زمانی خاص برداشته می شود. البته بنابر تاکید مقامات آمریکایی و مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا این امر نیز منوط به قیودی می شود که یکی از آنها این است تنها تحریم های صرفا هسته ای برداشته می شود. علاوه بر این بر اساس اظهارات آقای ظریف ، تحریم های یک جانیه سایر کشورها بلافاصله لغو نخواهد شد، بلکه بر اساس یک جدول زمانبدی لغو می شود. نکته جالب توجه آنکه ظریف خود می گوید: تحریم‌های سایر کشورها هم باید یکباره و در یک چارچوب زمانی خاص برداشته شود. این جمله وزیر امور خارجه دارای تناقض است چرا که برداشته شدن یکباره تحریم ها با برداشته شدن بر مبنای یک چارچوب زمانی خاص ، دو معنای متفاوت دارد. تناقض برگه اطلاع رسانی وزارت امور خارجه ایران با اظهارات ظریف ۷) اما "تناقض بزرگتر" درباره لغو تحریم ها با رجوع به برگه اطلاع رسانی وزارت امور خارجه ایران مشخص می شود. هر چند ظریف خود تاکید دارد که تحریم های یک جانبه برخی کشورها بر اساس جدول زمانبدی لغو خواهد شد و در بیانیه مشترک با موگرینی تاکید کرده است که صرفا تحریم های هسته ای، خاتمه داده شده و یا متوقف می شود با این حال در برگه اطلاع رسانی وزارت امور خارجه ایران آمده است که همه تحریم ها اقتصادی فورا لغو خواهد شد: «براساس راه‌حل‌های به دست آمده، پس از اجرایی شدن برنامه جامع اقدام مشترک، تمامی قطعنامه‌های شورای امنیت لغو خواهد شد و همه تحریم‌های اقتصادی و مالی چندجانبه اروپا و یک‌جانبه آمریکا از جمله تحریم‌های مالی، بانکی، بیمه، سرمایه گذاری و تمامی خدمات مرتبط با آنها در حوزه‌های مختلف از جمله نفت، گاز، پتروشیمی و خودرو سازی فوراً لغو خواهند شد. همچنین تحریم‌ها علیه اشخاص حقیقی و حقوقی، سازمان‌ها، نهادهای دولتی و خصوصی تحت تحریم‌های مرتبط هسته‌ای ایران از جمله؛ بانک مرکزی، سایر مؤسسات مالی و بانکی، سوئیفت، کشتیرانی و هواپیمایی جمهوری اسلامی، کشتیرانی نفت به‌طور همه‌جانبه فوراً برداشته خواهند شد. همچنین کشورهای عضو گروه (۱+۵) متعهد هستند از وضع تحریم‌های جدید در موضوع هسته‌ای خودداری نمایند.» روحانی هم فقط به تحریم های شورای امنیت اشاره کرد ۸) اظهارا روحانی در شبکه خبر نیز این گزاره را تایید می کند که تحریم ها علیه ایران ، حتی تحریم های صرفا هسته ای بلافاصله پس از اجرای توافق لغو نمی شود بلکه در زمان اجرای توافق "همه قطعنامه‌ها(شورای امنیت) علیه ایران لغو خواهد شد. ۷ قید اساسی وزارت خارجه آمریکا به موضوع رفع تحریم ها ۹) هر چند موضوع تحریم ها در برگه اطلاع رسانی وزارت امور خارجه ایران با بیانیه مشترک ظریف – موگرینی و حتی با اظهارات آقای روحانی و ظریف دارای تفاوت و تناقض است ، با این حال این تفاوت و تناقض در مقایسه با فکت شیت آمریکایی ها به مراتب بیشتر است. در برگه اطلاع رسانی وزارت خارجه آمریکا یا فکت شیت درباره تحریم های ایران آمده است: - ایران در صورتی که به صورتی قابل راستی‌آزمایی به تعهدات خود پایبند باشد، تخفیف تحریمی دریافت خواهد کرد. - آمریکا و اتحادیه اروپا زمانیکه آژانس تائید کند ایران تمام گام‌های کلیدی مرتبط با هسته‌ای را برداشته، تحریم‌های مرتبط با هسته‌ای را تعلیق خواهند کرد. در هر زمان که ایران به تعهدات خود عمل نکند، این تحریم‌ها فورا به جای خود باز می‌گردند. - معماری تحریم‌های مرتبط با هسته‌ای ایالات متحده در بخش اعظم دوره توافق حفظ شده و امکان بازگشت فوری آن‌ها درصورت بروز مورد جدی عدم-کارایی را فراهم می‌کند. - تمامی قطعنامه‌های پیشین شورای امنیت سازمان ملل مرتبط با مسئله هسته‌ای ایران همزمان با تکمیل اقدامات مرتبط با هسته‌ای که نگرانی‌های کلیدی (غنی‌سازی، فردو، اراک، ابعاد احتمالی نظامی و شفافیت) را پاسخ دهد، برداشته می‌شود. ‎ - با این حال، مجوزهای اصلی در قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل (آن‌هایی که مربوط به انتقال فعالیت‌ها و فناوری‌های حساس است)، با یک قطعنامه‌های جدید شورای امنیت سازمان ملل که برنامه اقدام مشترک جامع را تائید می‌کند، بار دیگر برقرار می‌شوند. این (قطعنامه) همچنین کانال اکتساب فوق‌الذکر را ایجاد می‌کند، که یک تمهید شفاف‌سازی کلیدی به شمار می‌آید. در این قطعنامه، محدودیت‌های مهم بر تسلیحات متعارف و موشک‌های بالستیک و همچنین مجوزهایی که اجازه بازرسی محموله‌ها و بلوکه دارایی‌ها را می‌دهد، وجود خواهد داشت. - در صورتی که یک مسئله عدم-کارایی قابل توجه را نتوان از طریق آن روند حل کرد، آنوقت تمامی تحریم‌های پیشین سازمان ملل می‌توانند بار دیگر اعمال شوند. - ذیل توافق، تحریم‌های ایالات متحده مرتبط با مسئله تروریسم، نقض حقوق بشر و موشک‌های بالستیک پابرجا خواهند بود. دو ویژگی اساسی فرآیند برداشته شدن تحریم ها به روایت اوباما ۱۰) اما اظهاراتی که در فکت شیت آمریکایی ها آمده کاملا منطبق بر اظهاراتی است که رئیس جمهور و وزیر امور خارجه این کشور درباره سرنوشت تحریم ها علیه ایران به زبان آورده اند. باراک اوباما ساعتی پس از قرائت بیانیه سیاسی مذاکرات لوزان در یک گفتگوی تلویزیونی به بررسی مفاد توافق لوزان پرداخت و درباره سرنوشت تحریم ها به دو نکته اساسی اشاره کرد (۳) الف) بازگشت پذیری تحریم ها در صورت کوچکترین تخطی ایران از مفاد توافق لوزان ب) برداشته شدن تحریم ها منوط به ادامه یافتن بازرسی‌ها و شفافیت‌ها از سوی ایران است. مساله اساسی این است که اقدامات شفاف ساز ایران حتی زمانی که به تایید آژانس رسیده است، مورد تایید آمریکایی ها فرار نگرفته است ، تجربه توافق ژنو نیز بیانگر آن است که راستی آزمایی فعالیت های ایران (که بر اساس توافق لوزان قرار است در قالب پروتکل الحاقی و بازرسی های فراتر از آن صورت می گرد) نه تنها پاسخگوی بهانه های آمریکایی نبوده بکله به ابهامات و اتهام زنی کاخ سفید علیه برنامه هسته ای ایران افزوده است. کری: تحریم ها تقلیل می یابد ۱۱)علاوه بر اوباما، وزیر خارجه آمریکا نیز به موضوع تحریم ها اشاره کرده است. اظهارات جان کری همانند اظهارات اوباما موید مفاد فکت شیت آمریکا درباره تحریم علیه ایران بوده است. در اظهارات وزیر خارجه آمریکا درباره تحریم های ایران به سه موضوع اشاره شده است. (۴) الف) در ازای همکاری ها از جانب ایران، آمریکا مرحله به مرحله تحریم ها را "تقلیل" خواهد داد. ب) اگر ایران به توافق عمل نکند تحریم ها به جای خود بازخواهد گشت. با بررسی بیانیه مذاکرات لوزان، برگه های اطلاع رسانی و همچنین اظهارات روسای جمهور و وزاری امور خارجه ایران و آمریکا مشخص می شود که خط قرمز نظام در موضوع مذاکرات نادیده گرفته شد و تیم ایرانی امتیاز نقد سمبلیک کردن صنعت هسته ای ایران را به ازای نسیه توقف تحریم ها واگذار کرده است. این در حالی است که رهبر معظم انقلاب در دو سخنرانی اخیر خود که در آن به موضوع تحریم ها اشاره کردند، صراحتا تاکید کردند که لغو تحریم ها نباید مترتب بر موضوعات دیگر بشود ، گزاره ای که در توافق لوزان از سوی تیم ایرانی مورد توجه قرار نگرفت. آیت الله خامنه ای در سخنان خود جمع زائران حرم رضوی تاکید کرده بودند: «اینکه آمریکایی‌ها تکرار میکنند که «ما قرارداد با ایران میبندیم، بعد نگاه میکنیم ببینیم اگر به قرارداد عمل کردند تحریمها را برمیداریم» این حرف حرف غلط و غیر قابل قبولی است؛ این را ما قبول نداریم. رفع تحریمها جزو موضوعات مذاکره است، نه نتیجه‌ی مذاکرات؛ آن کسانی که دست‌اندرکار هستند، فرق این دو را بخوبی میفهمند. این یک خدعه‌ی آمریکایی است که میگویند قرارداد میبندیم، نگاه میکنیم به رفتارها، بعد تحریمها را برمیداریم! این‌جوری نیست؛ همین‌طور که مسئولین ما صریحاً گفته‌اند و رئیس‌جمهور محترم صریحاً گفت، رفع تحریمها باید بدون هیچ فاصله‌ای در هنگام رسیدن به توافق انجام بگیرد، یعنی رفع تحریم جزء توافق است نه چیزی مترتّب بر توافق.» رهبر معظم انقلاب ۱۹ بهمن سال گذشته نیز در جمع فرماندهان نیروی هوایی ارتش نیز فرمودند: همه‌ی اینها برای این است که سلاح و حربه‌ی تحریم از دست دشمن خارج بشود. اگر بتوانند این کار را بکنند خوب است. البتّه باید به معنای واقعی کلمه تحریم از دست دشمن خارج بشود، تحریم برداشته بشود؛ توافقِ به این صورت‌{بشود}. پی نوشت: ۱)در این بیانیه درباره موضوع لغو تحریم ها آمده است: اتحادیه اروپایی، اعمال تحریم های اقتصادی و مالی مرتبط با هسته ای خود را خاتمه خواهد داد و ایالات متحده نیز اجرای تحریم های مالی و اقتصادی ثانویه مرتبط با هسته ای را، همزمان با اجرای تعهدات عمده هسته ای ایران به نحوی که توسط آژانس بین المللی انرژی اتمی راستی آزمایی شود، متوقف خواهد کرد. یک قطعنامه جدید شورای امنیت سازمان ملل متحد صادر خواهد شد که در آن برجام تائید شده، کلیه قطعنامه های قبلی مرتبط با موضوع هسته ای لغو خواهد گردید و برخی تدابیر محدودیت ساز مشخص، را برای یک دوره زمانی مورد توافق، لحاظ خواهد کرد. ۲)ظریف با بیان اینکه راه‌حل‌ها براساس بازی برد برد تعیین شده است خاطرنشان کرد: براساس راه‌حل‌ها کلیه تحریم‌ها علیه کشورمان پایان می‌یابد و همزمان برنامه هسته‌یی ایران ادامه پیدا می‌کند، اما اقداماتی برای اطمینان سازی جامعه بین‌المللی انجام می‌گیرد. غنی‌سازی در نطنز ادامه می‌یابد و بیش از هزار سانتریفیوژ در فوردو فعالیت خود را ادامه می‌دهند، بدون اینکه غنی‌سازی انجام دهند. از این سانتریفیوژها برای تولید ایزوتوپ استفاده می‌شود و از فوردو استفاده صلح‌آمیز در راستای تحقیق و توسعه انجام می‌گیرد. ظریف در ادامه با اشاره به اینکه راکتور اراک ، آب سنگین باقی می‌ماند افزود: ما راکتور اراک را بازسازی و بازطراحی می‌کنیم و در این روند اعضای ۱+۵ و سایر کشورها با ما همراه خواهند بود. در زمینه تولید سوخت نیروگاهی ، ساخت نیروگاه و راکتور تحقیقاتی همکاری ‌های بین‌المللی انجام می‌گیرد، در مقابل کلیه تحریم‌های اتحادیه اروپا و آمریکا لغو می‌شود. ما در این زمینه به تعهد دولتها توجه کرده و به فرآیندهای داخلی آنها توجهی نداریم. ظریف در بخش دیگری از اظهاراتش افزود: ما منتظر قطعنامه دیگری از سوی شورای امنیت سازمان ملل برای لغو تحریم‌های گذشته هستیم. تحریم‌های سایر کشورها هم باید یکباره و در یک چارچوب زمانی خاص برداشته شود و تلاش شود که دو طرف گام به گام و ماده به ماده راه‌حل‌ها را به جلو ببرند. وی تاکید کرد: کلیه تحریم‌ها لغو خواهد شد و این یک دستاورد بزرگ برای تلاش های جمهوری اسلامی ایران است. در برخی زمینه‌ها هنوز نیاز است در سه ماه آینده صحبت کنیم تا جزییات را مورد توافق قرار دهیم که به همین دلیل بود که برخی نکات که در متن وجود داشت با برخی ابهامات مواجه بود اما درباره موضوعات اساسی توافق شده است. ۳) اوباما گفت: تا نهایی کردن این مساله (توافق لوزان) چند ماهی فرصت داریم اما با خیال راحت می‌توانیم بگوییم نگرانی‌ نخواهد بود مگر این که ایران تخطی کند. حتی یک میلی‌متر هم ببینیم تخطی داشته‌ است، تحریم‌ها باز می‌گردد. این بهترین راه دفاع در برابر فعالیت‌های هسته‌یی خواهد بود. رییس‌جمهور آمریکا هم‌چنین ادامه داد: اگر بازرسی‌ها و شفافیت‌ها ادامه پیدا کند و ایران آن گونه که طی مذاکرات نشان داده رفتار کند، تحریم‌ها برداشته می‌شود. من از مسوولان خودم می‌خواهم تا کنگره و مردم ایالت متحده را در رابطه با این توافق توجیه کنند. ۴) کری در بخش دیگری از سخنانش ضمن تاکید بر احترام ایران به توافقات قبلی گفت: ایران تا به اینجا به همه مسئولیت های خود در موافقت نامه های گذشته در ژنو در چارچوب اقدام مشترک موقت به خوبی عمل کرده است و از سال ۲۰۱۳ تاکنون به خوبی به توافقات بین المللی احترام گذاشته است و در ازای این همکاری ها از جانب ایران آمریکا مرحله به مرحله تحریم ها را تقلیل خواهد داد و در جایی که ایران به توافق عمل نکند تحریم ها به جای خود بازخواهد گشت و به موجب این توافقات ایران تعهداتی را عهده دار خواهد شد و این نشان می دهد که در طول تاریخ دیپلماسی لازم بوده است تا از جنگ جلوگیری کند و اینکه ما صرفا از ایران بخواهیم که تسلیم شود عملیاتی نخواهد بود بنابراین توافق خوب این نیست که به همه خواسته های یک طرف برسد و به ضرر طرف دیگر باشد .
  9. ارزیابی راهبردی- انتقادی توافق لوزان بیانیه روز سیزدهم! مهدی محمدی طی یادداشتی در روزنامه وطن امروز به ارزیابی تفصیلی و انتقادی توافق لوزان پرداخته است.   ایران هسته ای- مهدی محمدی طی یادداشتی در روزنامه وطن امروز به ارزیابی تفصیلی و انتقادی توافق لوزان پرداخته است.   متن کامل این یادداشت در ادامه می آید. *** یکم- آیا خروجی مذاکرات لوزان فقط یک بیانیه مطبوعاتی بوده است؟    توافق انجام شده در لوزان بدون شک یکی از مهم ترین اتفاقات –وشاید مهم ترین اتفاق- در تاریخ پرونده هسته ای ایران است. فراتر از همه عبارت پردازی ها و بازی های کلامی موجود، آنچه انجام شده یک توافق واقعی است؛ هم از این رو که متن بیانیه مشترک موگرینی- ظریف جزئیاتی از تعهدات دو طرف را ذکر می کند که بازگشت ناپذیر است ) و در مذاکرات درباره جزئیات فنی قادر به تغییر آن نخواهند بود (این جزئیات در متون اختصاصی منتشر شده از سوی امریکا و ایران کم و بیش تایید شده و بسط یافته و هم از این جهت که اساسا منطقی نیست بپذیریم 6 وزیر خارجه، حدود 10 روز به طور شبانه روزی بر روی موضوعی کار کرده اند که هیچ الزامی برای آینده مذاکرات ایجاد نمی کند. بر خلاف آنچه عموما گفته شده، آنچه در مذاکرات لوزان اهمیت دارد متن بیانیه پایانی نیست. بیانیه پایانی، خروجی یک سلسله بحث های بسیار جزئی و مفصلدرباره چارچوب یک توافق جامع (برنامه جامع اقدام مشترک) یا به عبارت دیگر توافق سیاسی روی اصول راه حل هایی که باید در یک برنامه جامع اقدام مشترک بیاید بوده است. این بحث ها بیش از 95 درصد به نتیجه رسیده و در پیوست هایی راجع به 6 موضوع اراک، فردو، غنی سازی، بازرسی ها، تحقیق و توسعه و تحریم ها درج شده است. همانطور که دو طرف تصریح کرده اند، تا زمانی که ایران و 1+5 درباره این راه حل ها به توافق نرسیدند، بیانیه مطبوعاتی صادر نشد؛ آنچه هم که در بیانیه مطبوعاتی آمده، صورت بسیار خلاصه و نازلی از توافقات تفصلی است که میان دو طرف انجام شده است. توافق لوزان، به عنوان یک توافق بر سر کلیات و اصول راه حل ها، خود حاوی جزئیات فراوانی است اما از آنجا که این جزئیات هنوز به حدی کافی نیست که توافق قابل اجرا باشد، دو طرف باید تا ژوئن جزئیات فنی بیشتری –بر اساس همین چارچوب و اصول توافق شده نه بیرون از آن- به آنچه در لوزان توافق کرده اند بیفزایند تا متن اصلی توافق نهایی به دست آید، متنی که تصور  می  شود قابل امضا و اجرا خواهد بود. بنابراین، تیم مذاکره کننده به هیچ وجه نمی تواند از زیر بار این موضوع که در لوزان یک تعهد بین المللی مهم برای ایران ایجاد کرده، بگریزد. اگر به اسناد مراجعه کنیم، متن بیانیه مشترک ظریف- موگرینی می گوید در برجام (برنامه جامع اقدام مشترک)، مسائل کلیدی مطابق این راه حل ها، حل خواهد شد. این بدان معناست که برجام صورت بسط یافته توافق لوزان خواهد بود و تنها تفاوت آن با توافق لوزان این است که جزئیات بیشتری خواهد داشت و درباره 5 درصد مسائل اختلافی هم تعیین تکلیف خواهد کرد. بیانیه می گوید این موارد طبق بیانیه مشترک،مبانی مورد توافق برجام است. (the agreed basis for the final text of the JCPOA) جان کری هم در سخنرانی خود گفته است این یک تفاهم سیاسی با جزئیات است.[1] و در نهایت، چنان که بیانیه مشترک تصریح کرده، آنچه باقی مانده صرفا جزئیات فنی (technical details) است.   بر این اساس، می توان گفت در اینجا دو امر به شدت قابل انتقاد رخ داده است:   1- تیم مذاکره کننده، در لوزان مجموعه ای از تعهدات بین المللی برای ایران ایجاد کرده که الزام آور و بازگشت ناپذیر است در حالی که مجوز چنین کاری را نداشته است. آقا ظریف ادعا کرده و این ادعا در صدر بیانیه توجیهی تیم ایرانی هم تکرار شده که این متن الزام آور نیست. من آقای ظریف و تیم ایشان را دعوت به پاسخ به یک سوال ساده می کنم: آیا می توانید حین مذاکره درباره جزئیات تا ژوئن، مفاد آنچه را که در بیانیه مشترک لوزان آمده یا در بیانیه توجیهی خودتان نوشته اید،  پس بگیرید یا تغییر بدهید؟ به عنوان مثال، آیا در مذاکره درباره جزئیات، مثلا ممکن است حدود 5000 ماشین سانتریفیوژ ایران بدل به 10 هزار ماشین شود؟ اگر نمی توانید –که نمی توانید- یعنی بیانیه لوزان یک متن الزام آور بوده و این تعهدات تثبیت شده است.   2- فرآیند نگارش برجام، بدون تردید بدل به یک فرآیند دو مرحله ای شده است. یک مرحله از آن که توافق روی اصول راه حل ها به همراه مقدار زیادی جزئیات است در لوزان رخ داده و مرحله دیگر که توافق روی جزئیاتی است که توافق را قابل امضا و اجرا کند هنوز باقی مانده است. این دقیقا چیزی است که تیم مذاکره کننده از آن منع شده بود بویژه اگر توجه کنیم همانطور که مقام های امریکایی و فرانسوی از پنج شنبه شب تا حالا گفته اند بخشی از تعهدات طرف مقابل  درباره تحریم ها (عمدتا در زمینه زمان بندی ها) هنوز تعیین تکلیف نشده و به مذاکره درباره جزئیات موکول شده است. این امر بدون شک، یک خبط مذاکراتی عظیم است و منافع کشور را در معرض مخاطرات جدی قرار خواهد داد.   دوم- چرا جزئیات توافقات پنهان است؟   حقیقت این است که ما متن آنچه را که در لوزان توافق شده در اختیار نداریم. آنچه دراختیار ماست یک بیانیه مشترک است، دو متن توجیهی از سوی ایران و امریکا و سخنرانی های ظریف، کری و اوباما پس از توافق. واضح است که آنچه مذاکره و توافق شده بسیار بیش از آن چیزی است که منتشر شده است. ظاهرا در یکی دو روز آخر یکی از مجادلات اصلی دو طرف همین بوده که چه میزان از جزئیات توافق شده می تواند به متن بیانیه مطبوعاتی تزریق شود؟ مجموعه اطلاعات نشان دهنده این است که تیم ایرانی در این زمینه به شدت دچار عارضه «ترس از جزئیات» بوده است در حالی که امریکایی ها اصرار داشته اند حتی المقدور میزان بیشتری از جزئیات توافق شده منتشر شود؛ همان کاری که در «یادداشت رسانه ای» کاخ سفید انجام شده است. اما نکته جالب این است که مجموعه این متون –بر خلاف آنچه ظاهرا به نظر می رسد- تا حدود زیادی بر هم منطبق است و به همین دلیل می توان از دل آن صورتبندی و ساختمان اصلی یک توافق را استخراج و آن را بازسازی کرد. این کاری است که در کمال احتیاط در این نوشته انجام خواهد شد. من تلاش خواهم کرد با کنار هم گذاشتن تکه های پازل، یک تصور کلی از توافق به دست بیاورم و به ارزیابی آن بپردازم. به طور کاملا طبیعی، چنین روشی از تحلیل، حدی از عدم قطعیت را با خود همراه خواهد داشت بویژه اینکه شک نداریم روایت طرف امریکایی از توافق سومندانه است، ولی اگر به برآیند همه متون موجود توجه کنیم می توان تصویری کم و بیش قابل اطمینان از توافق لوزان به دست آورد یا در یک هدفگذاری فروتنانه تر، حداقل می توان فهمید امریکایی ها چه در سر دارند و نوبت به اجرا که برسد چه خواهند کرد. من در این نوشته، به دلیل همه محدودیت های موجود، درباره همه مسائل کلیدی سخن نخواهم گفت، بلکه صرفا چند موضوع مهم یعنی غنی سازی، تحریم ها، تحقیق و توسعه، بازرسی ها،PMD  و فردو را بررسی خواهم کرد. پرسش بنیادین، پرسش از توازن است به این معنی که ببینیم ایران چه داده و چه گرفته و آیا آنچه گرفته با آنچه واگذار کرده، هم وزن است؟   سوم- غنی سازی   اجازه بدهید از مسئله غنی سازی به عنوان اصلی ترین موضوع مورد مناقشه شروع کنیم. سرجمع متون به ما می گوید: به مدت 10 سال فقط 5060 ماشین در ایران غنی سازی می کند کل ماشین ها به مدت 10 سال 6104 عدد خواهد بود. 1044 ماشین در فردو خواهد بود. به مدت 15 سال ذخیره مواد 3/5 درصد در ایران 300 کیلو خواهد ماند. به مدت 15 سال ایران تاسیسات اورانیوم جدید نمی سازد. ماشین های فعلی ایران فقط می تواند جایگزینی (replacements) ماشین های خراب شده شود. بر اساس خطوط قرمز ترسیم شده، درباره غنی سازی دو سوال مهم وجود دارد:   1- آیا این غنی سازی تامین کننده نیاز کشور در مقاطع مختلف خواهد بود؟   2- آیا پس از اتمام دوره توافق، محدودیت ها بر برنامه غنی سازی ایران برچیده شده و ایران حق غنی سازی صنعتی خواهد داشت؟   متاسفانه پاسخ هر دو سوال اکیدا منفی است. از آنجا که مبنای توافق لوزان، همچون توافق ژنو، افزایش زمانBreak out به حداقل یک سال بوده است[2]: این توافق اصلی ترین دارایی هسته ای را که مواد هسته ای به صورت گاز UF6 است به مدت 15 سال از ما می گیرد. متن وزارت خارجه امریکا می گوید در تمام این مدت مواد 3/5 درصد ایران باید زیر 300 کیلوگرم باشد. متن توجیهی تیم ایرانی نیز تصریح می کند موجودی فعلی مواد هسته ای ایران یا تبدیل به سوخت می شود و یا صادر؛ و این بدان معناست که ایران به مدت حداقل 15 سال از در اختیار داشتن ذخیره مناسبی از مواد قابل غنی سازی مجدد محروم خواهد شد.[3] توافق در این باره که حدود 12000 ماشین اضافی ایران از تاسیسات خارج می شود یا نه ابهام دارد. ایران در این مدت اجازه ساخت ماشین جدید نخواهد داشت. از همه  مهم تر، در هیچ کجای متن طرف ایرانی به این موضوع اشاره نشده است که برنامه غنی سازی ایران در طول دوران توافق، چگونه رشد خواهد کرد و آیا اساسا رشدی وجود خواهد داشت یا نه؟ فراموش نکنید که نیاز ایران تا سال 2021، 190 هزار سو غنی سازی فقط برای تامین سوخت راکتور بوشهر است که در آن سال دیگر قراردادی برای تامین سوخت آن از سوی روسیه وجود نخواهد داشت. نکته بسیار نگران کننده این است که متن منتشر شده از سوی وزارت خارجه امریکا می گوید بعد از 10 سال هم ظرفیت غنی سازی ایران محدود خواهد بود و هیچ نشانی از اینکه نتیجه پذیرش این همه محدودیت، رسیدن به غنی سازی حتی پس از 10 سال باشد دیده نمی شود.  در متن منتشر شده از سوی امریکا گفته شده برنامه ایران پس از 10 سال هم به گونه ای خواهد بود که منجر به محدودیت‌های مشخص بر ظرفیت غنی‌سازی می‌شود (resulting in certain limitations on enrichment capacity.). در جای دیگری از این متن آمده است که بعد از 10 سال هم برنامه غنی سازی بلند مدت ایران مشروط به توافق با 1+5 است: Beyond that, Iran will be bound by its longer-term enrichment and enrichment research and development plan it shared with the P5+1.[4]   جالب تر از همه اینها سخنان جان کری است که خیلی به صراحت می گوید اساسا برای این توافقنامه پایانی وجود ندارد و اینکه ایران توقع داشته باشد زمانی فرا برسد که محدودیت ها بر برنامه هسته ای ایران به طور کامل برچیده شود، کاملا بی معنی است. کری می گوید: «من می خواهم یک موضوع دیگر را هم کاملا صریح بیان کنم زیرا تعبیرها و تفسیرهای بسیار نادرستی درباره آن در طول این مذاکرات ارائه شده است. هیچ پایانی برای اعتبار توافقنامه ای که تلاش می کنیم تدوین و نهایی سازی کنیم وجود ندارد. هیچ پایانی برای این توافقنامه وجود ندارد. پارامترهای این توافقنامه در مراحل مختلف اعمال و اجرا خواهند شد.برخی از این پارامترها برای مدت ده سال اعمال خواهند شد. برخی دیگر برای مدت پانزده سال اعمال خواهند شد. برخی دیگر هم برای مدت بیست و پنج سال اعمال خواهند شد. اما پارامترهای خاص از جمله تدابیر شفاف سازی به شکل کاملا مشخص در زمان آینده هم اعمال خواهند شد. مدت اعتبار این تدابیر و پارامترها به هیچ وجه پایان نخواهد یافت و نکته مهم در این توافقنامه این است که جامعه جهانی این اطمینان را خواهد داشت که برنامه هسته ای ایران کاملا مسالمت آمیز است و در صورتی که بر اساس تدابیر و پارامترهای مشخص شده نباشد ما امکانات و تدابیری در اختیار داریم که با آن برخورد کنیم».[5]   معنی روشن این سخنان این است که از دید امریکا حداکثر ظرفیت غنی سازی مجاز برای ایران تا ابد، همین است که در این توافق گنجانده شده و در طرح ریزی امریکا برای آینده چیزی به نام غنی سازی صنعتی در ایران تعریف نشده و جایی ندارد. تیم مذاکره کننده می تواند بگوید این خلاف توافق است اما نمی تواند انکار کند که این موضع امریکاست و تجربه نشان داده امریکایی ها به موضع خودشان عمل می کنند نه آنچه ما تصور می کنیم یک توافق میان دو دشمن است. مهم نیست امریکا در متن برجام چه خواهد نوشت. مهم این است که کری به صراحت می گوید امریکا هرگز با برچیده شدن این محدودیت ها موافقت نخواهد کرد و از آنجا که این موضوعی اساسا مربوط به امریکاست، بهتر است این مسئله را جدی بگیریم!   چهارم- فردو    موضوع بعدی که مناسب است به آن پرداخته شود، مسئله فردو است. آنچه تیم مذاکره کننده درباره فردو مامور به محقق کردن آن بود این بود که 1000 سو غنی سازی در فردو انجام شود. این یک خط قرمز صریح وبدون ابهام است. در آنچه ما از توافق لوزان می دانیم هیچ نشانی از این خط قرمز وجود ندارد.   در این توافق، تاسیسات فردو به گونه ای تغییر می کند که دیگر تاسیسات غنی سازی نباشد. این یعنی ایران فقط یک تاسیسات غنی سازی در نطنز خواهد داشت. این امر، علاوه بر اینکه به معنی از بین بردن پدافند غیر عامل نطنزو در معرض حمله نظامی قرار دادن آن است، صریحا خط قرمز ترسیمی برای تیم مذاکره کننده را هم نقض می کند.    در بیانیه مشترک هم تصریح شده است که فردو از تاسیسات غنی سازی به چیز دیگری (یک تاسیاست تحقیقاتی فیزیک و هسته ای) تبدیل می شود (Fordow will be converted from an enrichment site into a nuclear, physics and technology). به این ترتیب در واقع موضع بارها اعلام شده امریکایی ها مبنی بر اینکه فردو باید هدف دیگری پیدا کند، کاملا محقق شده است. در بیانیه طرف ایرانی هم پذیرفته شده که فردو به چیز دیگری غیر از آنچه اکنون هست تبدیل می شود (will be turned into a research center). در این بیانیه ادعا شده 1000 ماشین در فردو باقی خواهد ماند و دو آبشار 174 تایی آن گردش خواهد کرد اما گفته نشده است که این آبشارها مواد هسته ای تولید خواهد کرد یا اساسا مواد هسته ای به آن تزریق خواهد شد.[6]فردو در توافق لوزان، و به تبع آن در برنامه جامع اقدام مشترک، یک تاسیسات غنی سازی نخواهد بود، اساسا در آن مواد شکافت پذیر وجود نخواهد داشت، حتی تحقیق و توسعه غنی سازی هم در آن انجام نخواهد شد. شما خود قضاوت کنید که این کجا و خط قرمز 1000 سو غنی سازی کجا؟ کجا؟ ممکن است تیم مذاکره کننده ادعا کند که موفق شده حداقل 1000 ماشین را در فردو نگهدارد و این در موقع لزوم به کار ایران خواهد آمد، اما این توجیه بسیار سبکی است چرا که بر اساس دیگر بخش های توافق اساسا، ایران مواد هسته ای در اختیار نخواهد داشت که بتواند با این ماشین ها کاری انجام بدهد!   پنجم- تحقیق و توسعه   موضوع بعدی که باید با دقت به آن رسیدگی شود مسئله تحقیق و توسعه هسته ای بویژه تحقیق و توسعه غنی سازی است. تیم مذاکره کننده موظف بوده است در توافق نهایی، یک برنامه تحقیق و توسعه فارغ از هرگونه محدودیت را تضمین کند. در واقع برای ایران، برنامه تحقیق و توسعه از بسیاری دیگر از جنبه های برنامه هسته ای مهم تر است چرا که تداوم بدون محدودیت برنامه تحقیق و توسعه منجر به رشد مهارت های غنی سازی ایران می شود و این به نوبه خود تضمین می کند در زمانی مفروض در آینده ایران خواهد توانست –اگر لازم دانست- با استفاده از ماشین های پیشرفته به سرعت یک جهش در ظرفیت غنی سازی خود ایجاد کند. دقیقا به همین دلیل، صهیونیست ها هم اصرار داشته اند که برنامه تحقیق و توسعه غنی سازی ایران در هرگونه توافق نهایی باید به شدت محدود شود. یوال اشتاینیتز وزیر امور راهبردی و مسئول پرونده ایران در کابینه رژیم اشغالگر قدس شریف، چند روز قبل به روشنی گفت که از دید وی مهم ترین امتیازی که باید از ایران گرفته شود محدود شدن برنامه تحقیق و توسعه است.   بسیار خوب، اکنون اجازه بدهید ببینیم در توافق لوزان، برنامه تحقیق و توسعه غنی سازی ایران به چه شکلی درآمده است.   متن منتشر شده از سوی امریکا درباره برنامه تحقیق و توسعه غنی سازی در ایران بر قید «محدودیت» تصریح دارد:    Iran will engage in limited research and development with its advanced centrifuges, according to a schedule and parameters which have been agreed to by the P5+1.   در واقع این اصلا عجیب هم نیست چرا که تیم ایرانی پذیرفته است که تحقیق و توسعه به عنوان یکی از پارامترهای اصلی محاسبه زمان برک اوت در نظر گرفته شود  به همین دلیل کاملا روشن است که برای افزایش زمان گریز، باید برنامه تحقیق و توسعه هم محدود شود.    در بیانیه مشترک هم گفته شده است که سطح و زمان بندی تحقیق و توسعه، به صورت دو طرفه توافق می شود: «تحقیق و توسعه غنی سازی در ایران بر روی ماشین های سانتریفیوژ بر اساس یک جدول زمانی و سطح توافق شده به صوت دو طرفه، انجام خواهد شد». (            Iran's research and development on centrifuges will be carried out on a scope and schedule that has been mutually agreed.) معنی اینکه باید یک جدول زمانی و سطح توافق شده در این باره وجود داشته باشد، این است که اولا تا زمانی که آن جدول تدوین شود و ثانیا درون خود آن جدول، این برنامه مقید به محدودیت هایی خواهد شد.   جالب است که حتی بیانیه طرف ایرانی هم می پذیرد که آغاز و تکمیل فرایند تحقیق و توسعه سانتریفیوژهایIR-4، IR-5 ،IR-6و IR-در طول دوره زمانی 10 ساله (in the 10-year period of the agreement.) است. و این تلویحا یعنی در لحظه نخست آغاز اجرای برجام محدودیت هایی بر برنامه تحقیق و توسعه ایران تحمیل خواهد شد، و همچنین طول در این مدت نیز، این برنامه دورانی از محدودیت را تجربه خواهد کرد که نمی دانیم زمان آن چقدر خواهد بود. همانطور که پیش از توافق حدس زده می شد، مجموعه متون موجود هم دلالت دارد که برنامه تحقیق و توسعه ایران در توافق لوزان مشروط به شروطی از جمله احراز پای بندی ایران به تعهداتش شده، ضمن اینکه گره خوردن تحقیق و توسعه به Break out امکان اعمال بدون محدودیت آن را قطعا از بین می برد.   ششم- بازرسی ها و دسترسی های آژانس    ششمین موضوع، مسئله بسیار حیاتی بازرسی ها و دسترسی های آژانس بین المللی انرژی اتمی در طول زمان اجرای برنامه جامع اقدام مشترک است. درست است که ایران به دلیل مطمئن بودن از ماهیت برنامه هسته ای خود، اساسا با مفهوم بازرسی و حتی توسعه آن مشکلی ندارد اما آنچه در توافق لوزان آمده در واقع یک برنامه بازرسی از برنامه هسته ای ایران نیست، بلکه یک برنامه جاسوسی تمام عیار است که بدون شک خسارات حفاظتی و امنیتی بی سابقه ای را به ایران وارد خواهد کرد بویژه اگر فرض را بر این بگذاریم که اینها که روبروی ما ایستاده اند دشمن هستند. در توافق لوزان، به آژانس دسترسی  های جدیدی به زنجیره تامین (supply chain) ایران از حیث مواد و تجهیزات داده شده است. این بسیار مهم است. این دسترسی به سرویس های اطلاعاتی غربی امکان می دهد که تمامی زنجیره تامین مواد، تجهیزات و قطعات هسته ای ایران را بشناسند و در صورت لزوم علیه آنها اقدام کنند.   مسئله بعدی این است که توافق لوزان می گوید آژانس (بخوانید سرویس های اطلاعاتی غربی) می تواند صرفا به بهانه وجود یک تاسیسات مشکوک (suspicious sites) یا ادعای وجود یک تاسیسات پنهان، به هر نقطه کشور دسترسی داشته باشد:   در متن منتشر شده از سوی امریکا آمده است –جالب است که متن طرف ایرانی در این باره کاملا ساکت است- : «ایران ملزم خواهد بود به آژانس دسترسی‌های لازم برای تحقیق درباره تأسیسات مشکوک این کشور یا تحقیق درباره ادعاهای وجود تأسیسات غنی‌سازی پنهان، تأسیسات تبدیل (اورانیوم)، تأسیسات تولید سانتریفیوژ یا تأسیسات تولید کیک زرد در هر نقطه از آن کشور فراهم کند».‎ Iran will be required to grant access to the IAEA to investigate suspicious sites or allegations of a covert enrichment facility, conversion facility, centrifuge production facility, or yellowcake production facility anywhere in the country.   آیا این معنایی جز آن دارد که غرب می تواند هر مکانی را که به لحاظ اطلاعاتی نیاز به دیدن آن دارد یک تاسیسات مشکوک اعلام کندو خواستار بازدید از آن شود؟!   تازه این هم باز پایان بازی نیست. چیز بدتری هم وجود دارد. در توافق لوزان –آنگونه که از مجموعه متون می توان فهمید- ایران پذیرفته است که یک رژیم بازرسی ویژه حتی فراتر از پروتکل الحاقی برای آن مصوب شود و برقرار بماند!   متن منتشر شده از سوی امریکا می گوید به مدت 15 سال ایران رژیم بازرسی اضافی (accept enhanced transparency procedures) خواهد داشت. در همین جا تصریح شده، این رژیم بازرسی پیشرفته 15 ساله، چیزی فراتر از پروتکل الحاقی است.   بیانیه مشترک هم تصریح دارد علاوه بر پروتکل، آژانس از دسترسی های بیشتری (enhanced access) برخوردار خواهد بود.[7] اوباما هم در سخنرانی خود می گوید بازرسی های ایران طوری است که در هیچ کشور دیگری نمونه ندارد: «با این توافق ایران با بازرسی هایی روبرو خواهد شد که از همه کشورهای دیگر جهان بیشتر است».[8] و این به صراحت بدین معناست که رژیم بازرسی های ایران حتی از پروتکل هم فراتر است چرا که هم اکنون پروتکل الحاقی در برخی کشورها در حال اجراست.   جالب است که تیم ایرانی در این مورد، حتی الزامات قوانین داخلی کشور را هم رعایت نکرده است. مطابق قانون منع اقدامات داوطلبانه مصوب مجلس شورای اسلامی در سال 1385 انجام هرگونه اقدام داوطلبانه از سوی ایران ممنوع است ولی بیانیه طرف ایرانی می گوید پروتکل بدون تصویب در مجلس شروع به اجرا خواهد شد! (Iran will implement the Additional Protocol temporarily and voluntarily in line with its confidence-building measures)   این متن در حوزه بازرسی ها هیچ نسبتی با حقوق و تعهدات ایران طبق ان پی تی ندارد. اساسا این متن طوری نوشته شده انگار ایران عضو ان پی تی نیست و هرگز نبوده است و این یعنی ایران یک استثنای کامل از معاهده NPT است. پذیرش این مدل از بازرسی، خود به این معناست که تیم ایرانی متهم بودن یا حداقل در معرض اتهام قرار داشتن برنامه هسته ای ایران را تا زمانی نامشخص در آینده دور قبول دارد و به غرب حق می دهد که با این برنامه به عنوان یک برنامه مشروع و عادی رفتار نکند. وقتی ما خود درباره خویش چنین می اندیشیم، از دشمن چه انتظاری داریم؟   هفتم- PMD   موضوع بعدی که باید در اینجا به آن پرداخت این است که توافق لوزان تا چه حد توانسته برنامه های دفاعی غیر هسته ای ایران را از گزند دست اندازی غرب مصون نگه دارد؟ به عبارت دیگر سوال این است که مذاکره کنندگان در لوزان تا چه میزان به خط قرمز عدم ورود به برنامه های نظامی متعارف ایران پای بند بوده اند؟   غرب، از همان روز نخست بحران هسته ای، تلاش کرده است نگرانی های ادعایی درباره برنامه هسته ای را بهانه و ابزاری برای ورود، دست اندازی، کسب اطلاعات و اگر توانست محدود سازی و خرابکاری در برنامه نظامی متعارف ایران قرار بدهد. دقیقا به همین دلیل، موضوعاتی مانند PMD ساخته شد تا پلی میان برنامه هسته ای و برنامه دفاعی متعارف ایران ایجاد کند و بحران را از یکی به دیگری منتقل نماید.   حداقل وظیفه ای که یک توافق جامع هسته ای بر عهده دارد این است که راه این بهانه جویی ها و سند سازی ها را مسدود کند. در واقع، اگر قرار باشد ایران پس از موضوع تحریم ها و تحقیق و توسعه فقط یک مطالبه دیگر در حوزه هسته ای داشته باشد، به عقیده من آن مطالبه باید متوقف شدن فرآیند سندسازی و توطئه چینی علیه برنامه هسته ای ایران از سوی سرویس های اطلاعاتی غربی با توسل به بهانه هایی مانند PMD باشد. باز ماندن PMD، به معنی باز ماندن همه آن مسیرهایی است که تاکنون توطئه ها و خرابکاری ها علیه برنامه هسته ای ایران از طریق آن انجام شده است. بدتر از این، باز ماندن موضوع PMD راه را برای بهانه جویی های پی در پی آژانس –که در توافق نهایی خصوصا در زمینه تعلیق تحریم ها به عنوان یکی از داوران اصلی تعیین شده- باز می گذارد و هر لحظه به غربی ها این امکان را می یدهد که با سندسازی و طرح ادعاهای جدید، انجام همه تعهدات خود رامتوقف کنند. PMD یک موضوع سیاسی است و فیصله آن هم باید در یک توافق سیاسی جست وجو شود اما این موضوعی است که نه تنها در توافق لوزان رخ نداده، بلکه در این توافق هم به PMDمشروعیت داده شده، هم ایران پذیرفته است که در این زمینه به نگرانی های آژانس بپردازد و هم تعلیق تحریم ها بویژه تحریم های شورای امنیت به این موضوع مشروط شده است.   متن منتشر شده از سوی امریکا می گوید PMD باز می ماند و ایران مجموعه‌ای مورد توافق از اقدامات (agreed set of measures) را برای رفع نگرانی های آژانس در این باره انجام خواهد داد. چنانکه بالاتر گفتم  باز ماندن PMD یعنی باز ماندن اصلی ترین عامل بهانه تراشی و توطئه علیه برنامه هسته ای ایران. با این همه امتیاز که ایران در موضوع هسته ای واگذار کرده حداقل این موضوع باید بسته می شد. این یعنی اساسا مسئله اصلی حل نشده است.  مطابق ادعای امریکا لغو قطعنامه های شورای امنیت مشروط به اقدام برای پرداختن به نگرانی های آژانس در این باره شده است. جالب است که حتی بیانیه مشترک هم به این موضوع تاکید دارد. در بیانیه مشترک گفته شده است دسترسی های فراپروتکلی آژانس از جمله برای رسیدگی به مسائل حال و گذشته است. هر کسی که با ادبیات کاری جاری میان ایران و آژانس اندکی آشنا باشد، می داند که مسئله ای جز PMD در گذشته برنامه هسته ای ایران باقی نمانده است. اوباما هم در سخنرانی خود می گوید به PMD رسیدگی خواهد شد: Iran’s past efforts to weaponize its program will be addressed در یک بیان کاملا خلاصه، باز ماندن PMD و محور شدن آژانس در این مورد (بخوانید اسراییل) به معنای انتقال بحران از سازمان انرژی اتمی به وزارت دفاع و از بخش هسته ای به بخش نظامی متعارف است. مخصوصا اگر این موضوع کنار آن بخشی از متن منتشر شده از سوی امریکا قرار داده شود که می گوید آژانس به صرف نگرانی درباره وجود یک تاسیسات مشکوک می تواند به هر نقطه ای از کشور دسترسی پیدا کند.   همچنین در بخش دیگری از متن امریکا تاکید شده که یک قطعنامه شورای امنیت در حوزه های نظامی متعارف و موشکی محدودیت هایی بر ایران تحمیل خواهد کرد که این هم مشخصا به معنای مشروعیت یافتن فشار بر ایران در این حوزه است. پایین تر –حین بحث درباره تحریم ها- به این مسئله خواهیم پرداخت.   هشتم-تحریم ها    آخرین و مهم ترین مسئله البته مسئله تحریم هاست. تیم ایرانی مدت هاست ادعا می کند هدف اصلی آن از مذاکرات برداشتن تحریم هاست. در واقع این عبارت همواره به گونه ای بیان شده است که گویی تیم هسته ای عقیده دارد آنچه در اصل موضوعیت دارد برداشتن تحریم هاست نه حفاظت از برنامه هسته ای ایران. حتی ادبیات آقای رییس جمهور در این مدت به گونه ای بوده است که گاهی تصور می شد ایشان ارائه هیچ حجمی از امتیازهای هسته ای را در ازای برداشته شدن تحریم ها «زیاد» نمی داند. دولت موضوع برداشته شدن تحریم ها را بدل به مسئله محوری در سیاست خارجی خود کرده و عملا در 18 ماه گذشته همه چیز را در کشور به این موضوع گره زده است. بنابراین، بسیار مهم است که ببینیم در ازای امتیازات کاملا حداکثری که در حوزه هسته ای داده شده، در حوزه تحریم چه چیز عاید ملت ایران شده است؟ برای مردم کوچه و بازار نیز، بی گمان هیچ سوالی از این مهم تر نیست. سوگمندانه باید گفت که توافق لوزان از این حیث بسیار نگران کننده است. اگر خط قرمز ترسیم شده برای تیم مذاکره کننده ایران این بوده باشد که باید همه تحریم ها به طور یکجا و یکپارچه بلافاصله پس از امضای توافق لغو شود، هیچ کس، با هیچ ذره بینی، قادر به یافتن این امر درون متونی که از توافق لوزان در اختیار داریم نخواهد بود. حداکثر چیزی که در این متون وجود دارد، یک سیستم مبهم، مشروط، به شدت غیر قابل اعتماد و به هم ریخته از تسکین تحریم هاست که هیچ ضمانتی هم برای تحقق عملی آن وجود ندارد.   اجازه بدهید ببینیم چه اتفاقی افتاده است؟   1- واژه ای که به طور گسترده در متون موجود مورد استفاده قرار گرفت، تخفیف (sanctions relief) تحریم است و جز در بیانیه طرف ایرانی هیچ کجا از جمله در متن بیانیه مشترک خبری از لغو (Lift) تحریم ها نیست بلکه برعکس، در موارد متعدد بر خلاف آن تصریح شده است.   2- متن منتشر شده از سوی امریکا را درباره تحریم ها بسیار باید جدی گرفت چرا که این امریکاست که باید تحریم ها را بردارد و امریکا هم در این مورد، قاعدتا مطابق تفسیر خویش عمل خواهد کرد نه بر اساس خوش بینی های دوستان وزارت خارجه و دولت. در متن منتشر شده از سوی امریکا تصریح شده است که تخفیف تحریمی مشروط به این است که آژانس پای بندی ایران به تعهداتش را راستی آزمایی کند.  این یعنی آژانس در هر مرحله می تواند جلوی این امر را بگیرد و همچنین، معنای مهم تر آن این است که چیزی به نام تعلیق هم زمان وجود نخواهد داشت و هرگونه تسکین تحریم پس از عمل ایران به تعهداتش رخ خواهد داد. در بیاورد.   متن امریکا می گوید پس از اینکه ایران همه اقدامات کلیدی (all of its key nuclear-related steps)را که باید انجام بدهد انجام داد (به تایید آژانس)، اروپا و امریکا تحریم های صرفا هسته ای را تعلیق می کنند. می بینیم که تعلیق تحریم بعد از از تایید اقدام ایران از سوی آژانس خواهد بود. این متن تصریح می کند معماری تحریم‌های مرتبط با هسته‌ای ایالات متحده در بخش اعظم دوره توافق (for much of the duration of the deal) حفظ می شود و این یعنی زیرساخت قانونی تحریم ها در امریکا در بخش اعظم این 10 سال دست نمی خورد.   همچنین لغو قطعنامه های شورای امنیت مشروط شده به اقدام ایران در پرداختن به همه نگرانی های کلیدی از جمله PMD. این یعنی هیچ لغو فوری در این حوزه رخ نخواهد داد. در حالی که بیانیه ایران هیچ اشاره ای به این شروط نمی کند. کری در سخنرانی خود صریحا می گوید این امر یک زمان بندی خواهد داشت که هنوز توافق نشده است: «ما هنوز جزییات فنیِ بسیاری داریم که هر دو طرف باید روی آن کار کنیم و حتی موضوعات دیگری وجود دارد که ما اذعان داریم که باید هنوز حل و فصل شود. به عنوان مثال، (یکی از این موضوعات) مدت زمان محدودیت های تسلیحاتی و موشک های بالیستیک سازمان ملل علیه ایران است».[9] سوال این است که در حالی که موضوعی به این مهمی، یعنی زمان بندی برداشته شدن قطعنامه های شورای امنیت، هنوز حل نشده، چرا طرف ایرانی د رحوزه هسته ای این همه تعهدات حیرت انگیز را پذیرفته است؟!   مطابق متن منتشر شده از سوی امریکا، قطعنامه ای که برنامه جامع مشترک اقدام را تایید می کند، هم زمان،  محدودیت های مهم (Important restrictions) در حوزه های موشکی، نظامی و بازرسی بر ایران اعمال می کند. این در واقع بدان معناست که این قطعنامه این قطعنامه تحریم های اشاعه و تسلیحاتی را دوباره اعمال کرده و تنها خاصیت آن این است که تعهدات ایران در برجام را الزامی می کند! و مهم تر، می تواند به این بهانه ها دوباره اعمال تحریم کند:   Important restrictions on conventional arms and ballistic missiles, as well as provisions that allow for related cargo inspections and asset freezes, will also be incorporated by this new resolution.   جالب است که از حیث عبارات هیچ اتفاق نظری میان متون موجود در زمینه اتفاقی که دقیقا برای تحریم ها خواهد افتاد وجود ندارد. این نکته بسیار مهمی است. مجموعه این متون- چنانکه بالاتر گفتم- در مواردی که مربوط به تعهدات ایران است تقریبا بالای 95 درصد همدیگر را تایید می کنند اما وقتی نوبت به برداشته شدن تحریم ها می رسد، اختلاف های حیرت انگیزی میان روایت طرف ایرانی و طرف غربی وجود دارد. در بیانیه می گوید تحریم های اتحادیه خاتمه می یابد (terminate) اما تحریم های امریکا هم زمان (simultaneously) با پای بندی راستی آزمایی شده ایران به تعهدات کلیدی اش متوقف می شود (will cease). در حالی که بیانیه ایران می گوید این تحریم ها لغو خواهد شد. (will be lifted)   همچنین بیانیه ایران می گوید همه تحریم های اقتصادی یکپارچه فورا لغو خواهند شد (will be immediately lifted all at once) در حالی که نه در بیانیه و نه در متن امریکا مطلقا چنین چیزی وجود ندارد.   اوباما هم از واژه تسکین استفاده می کند: «در ازای این اقدامات ایران، جامعه بین المللی توافق کرده است که شماری از تحریم های مشخص ایران را تخفیف بدهد».[10] جان کری هم همین واژه را به کار برده است. وی می گوید: « ما و شرکای بین المللی خود به طور مرحله ای تحریم هایی که اقتصاد ایران را تحت تاثیر قرار داد تسکین خواهیم داد و اگر ما در هر نقطه ای متوجه شویم تحریم ها به سرعت باز خواهد گشت».[11]   اما همه اینها در مقابل چیزی که در اینجا می خواهم بر آن تاکید کنم، بی اهمیت است. کری در سخنانی که بلافاصله پس از اعلام توافق داشته نکته بسیار مهم تری را هم مورد تاکید قرار می دهد و آن این است که می گوید بین 6 ماه تا یک سال طول خواهد کشید تا پای بندی ایران به تعهداتش روشن شود و تازه پس از آن است که غرب اجرای تعهداتش در زمینه تحریم را آغاز خواهد کرد: «حدود شش ماه تا یک سال زمان می برد که ایران به گام ها و اقداماتی که در زمینه هسته ای باید صورت دهد پایبندی خود را نشان دهد تا پس از آن وارد مراحل توافق شویم. این اقدامات باید نخست انجام شود. همزمان توافق موقت که معروف به طرح مشترک اقدام همچنان به طور کامل اجرا خواهد شد».[12]   او در ادامه مقصود خود را روشن تر توضیح می دهد و می گوید ایران ابتدا باید زمان گریز هسته ای خود را به یک سال برساند و بعد تعلیق تحریم ها با تحریم های اقتصادی آغاز خواهد شد که این امر می تواند 4 ماه تا یک سال انجام شود. جملات وی چنین است: «درباره تحریم ها نیز باید بگویم همانطور که گفتم لغو تحریم ها مرحله ای خواهد بود، مجموعه ای از ملزومات وجود دارد که به عنوان مثال یکی از آنها برچیده شدن شماری از سانتریفوژهاو تاسیسات زیرساخت مربوط به سانتریفوژها است. ایران مسئولیت دارد که زمان فرار هسته ای خود را به یک سال برساند و می تواند این مسئله را سریعتر نیز انجام دهد و من تصور می کنم که این اقدام را سریعتر انجام دهد. با این حال فکر می کنم این مسئله به میزان کاری بستگی دارد که ایرانیها باید انجام دهند و این مسئله می تواند ظرف چهار ماه تا یک سال انجام شود. من نمی توانم به طور دقیق اعلام کنم چه زمانی. با این حال زمانی که این اقدامات صورت گرفت و آژانس بین المللی انرژی اتمی نیز آن را تایید و اعلام کرد ایران مسئولیت های هسته ای خود را اجرا کرده است ما می توانیم در این باره قضاوت کنیم که چه زمانی مراحل تسکین تحریم ها آغاز شود. ما به طور صریح اعلام کرده ایم این مسئله با تعلیق تحریم های اقتصادی و مالی در آن برهه زمانی آغاز خواهد شد. بنابراین این مسئله بخشی از ماهیت هر گونه مذاکرات است که در ازای محدودیت هایی که ایران به اجرا می گذارد، در واقع از همان ابزاری که برای آوردن ایران به میز مذاکره استفاده کردیم و زمانی که به هدف خود دست پیدا کردیم لغو تحریم ها آغاز خواهد شد و این زمانبندی هنوز مورد مذاکره قرار نگرفته است اما تحریم های مالی و اقتصادی و بانکداری تحریم هایی هستند که رییس جمهور متعهد شده است پس از پایان مرحله نخست آنها لغو کند و ما در مرحله بعد وارد اجرای این مرحله خواهیم شد».[13] این عبارت حیاتی است. مقصود کری به روشنی این است که امریکا تحریم های اقتصادی را زمانی تسکین خواهد داد که زمان گریز هسته ای ایران به یک سال رسیده باشد و این دیگر به ایران بستگی دارد که با چه سرعتی این کار را بکند؟! این ظاهرا همان زمانی است که طرف ایرانی در بیانیه توجیهی خود آن را در عبارتی که متاسفانه باید گفت به شدت غیر صادقانه است، «زمان آماده سازی» نامیده است!   درباره قطعنامه های شورای امنیت هم کری در پایان تاکید می کند اساسا امریکا در توافق چارچوب، درباره تحریم های شورای امنیت تعهدی نداده است: «در حال حاضر تعهد این است که تحریم های اقتصادی و مالی در ازای اقدامات ایران لغو شود. فرای آن درباره تحریم های موشک های بالستیک باید بگویم این مسئله همچنان برای مذاکره باقی است».[14]   متاسفانه باید گفت این یک وضعیت کاملا فاجعه بار درباره تحریم هاست. تعهدات طرف مقابل در این باره مطلقا شفاف نیست، هیچ لغوی وجود نخواهد داشت، همه چیز مشروط به انجام تعهدات کلیدی از سوی ایران و تایید آن از سوی آژانس است، آژانس می تواند در هر بار گزارش دهی نوبه ای خود درباره میزان پای بندی ایران به تعهداتش، موضوع تعلیق تحریم ها را با تنش شدید مواجه کند و موضوع نحوه لغو تحریم های شورای امنیت –نه قطعنامه های شورای امنیت- به عنوان اصلی ترین مسئله هم هنوز محل اختلاف است، ضمن اینکه می دانیم قطعا فوری نخواهد بود (چرا که که کری می گوید در این باره زمان بندی محل اختلاف است.)   نهم- خاتمه   من ترجیح می دهم این متن را بدون جمع بندی به پایان ببرم. در نوشته هایی دیگر، به جای شیوه تحلیلی که در اینجا از آن بهره برده شده –که اساسا نوعی تحلیلی متنی است- بر جنبه های راهبردی تر موضوع تمرکز خواهم کرد. سرجمع، توافق لوزان، در بهترین حالت نگران کننده و در بدترین حالت فاجعه بار است. جز در موضوع اراک، این توافق در هیچ موضوع دیگر، حتی به طور تلویحی به خطوط قرمزی که تیم مذاکره کننده خود برای خود ترسیم کرده بود پای بند نیست و با هیچ فرمولی نمی توان از حیث معادله داده- ستانده آن را یک توافق متوازن دانست. به رغم همه زحماتی که بی شک تیم مذاکره کننده هسته ای کشیده در اینجا نشانی از یک پیروزی بزرگ دیده نمی شود در حالی که امریکا به اعتراف کری و اوباما آنچنان در موضع ضعف قرار داشته و دارد که بتوان در مقابله با آن یک پیروزی بزرگ به دست آورد. هنوز هم دیر نشده است. اگر چشم ها شسته و نقطه های دید عوض شود، می توان امریکایی را که به اعتراف خودش هیچ گزینه جایگزینی برای توافق ندارد به زانو درآورد اما این نمی تواند بر اساس متونی همچون توافق لوزان یا ژنو استوار شود. پایه و اساسی دیگر و مدلی متفاوت باید جست وجو کرد.   [1] . And today, I can tell you that the political understanding with details that we have reached is a solid foundation for the good deal that we are seeking [2] at least one year, for a duration of at least ten years. [3] Iran will be allowed to allocate the current stockpile of enriched materials for the purpose of producing nuclear fuel or swapping it with uranium in the international markets. [4] فراتر از آن، ایران به طرح‌های غنی‌سازی بلندمدت و تحقیق و توسعه غنی‌سازی که با 1+5 به اشتراک گذاشته شده، مقید خواهد بود. [5] I’d like also to make one more point very, very clear because it has been misinterpreted and misstated, misrepresented for much of this discussion: There will be no sunset to the deal that we are working to finalize – no sunset, none. The parameters of this agreement will be implemented in phases. Some provisions will be in place for 10 years; others will be in place for 15 years; others still will be in place for 25 years. But certain provisions, including many transparency measures, will be in place indefinitely into the future. They will never expire. And the bottom line is that, under this arrangement, the international community will have confidence that Iran’s nuclear program is exclusively peaceful, providing, of course, that the provisions are adhered to. And if they aren’t, we have provisions that empower us to deal with that. [6] More than 1,000 centrifuges will be maintained at this facility and two centrifuge cascades will keep operating [7] will have enhanced access through agreed procedures, including to clarify past and present issues.
 [8] With this deal, Iran will face more inspections than any other country in the world.   [9] We still have many technical details to work out on both sides and still some other issues that we acknowledge still have to be resolved; for example, the duration of the UN arms and ballistic missile restrictions on Iran and the precise timing of and mechanism for the conversion of the Arak reactor and Fordow site [10] In return for Iran’s actions, the international community has agreed to provide Iran with relief from certain sanctions [11] we and our international partners will provide relief in phases from the sanctions that have impacted Iran’s economy [12] It’s really a matter of anywhere from probably six months to a year or so that it will take to begin to comply with all of the nuclear steps that need to be taken in order to then begin into the phasing. [13] as I said, they were phased. There are a set of requirements, for instance, the dismantlement of some of the centrifuges and the dismantlement of the infrastructure that is associated with those centrifuges. Iran has a responsibility to get the breakout time to the one year. And they can do it as fast as they want, and I assume will try to do it very rapidly. But we think that just the amount of work and the things they have to do will be somewhere in the vicinity of four (inaudible) months to a year, somewhere in there. I can’t say for certain. But when that is done and certified by the IAEA that they have lived up to that nuclear responsibility, and we make that judgment with them, at that point in time the – there would begin the phasing of the sanctions. And we have stated very clearly that that will begin with the suspension with respect to the economic and financial sanctions at that point in time. So there will be – I mean, this is part of the nature of any negotiation. In exchange for the restraints and restrictions that Iran is putting in place here, we will, indeed, take the very tool that was calculated to bring people to negotiate, once it has succeeded in achieving the goal, we will begin to phase those out. And that timing on other parts of that obviously remains still to be negotiated. But on the finance and the banking component, the economic components, those the President has committed to move on when that first phase is complete, and we move on to the next phase of implementation. [14] . The commitment is to lift the economic and financial sanctions on the occasion of what I mentioned earlier on the nuclear side. Beyond that, UN sanctions, others with respect to ballistic missile embargo, et cetera, those remain for negotiation.
  10. ۵ خط قرمزی که در مذاکرات لوزان از آنها عبور شد/چگونه با توافق دو مرحله ای، باقی ماندن تحریم ها، تغییر کاربری اراک، ممنوعیت غنی سازی در فردو و خداحافظی با ۱۹۰ هزار سو غنی سازی می توان از یک توافق خوب سخن گفت؟! ضروری است ضمن پرهیز از اقدامات ناشی از احساسات و تبریک و تشکرهایی که عمر آنها به زودی سپری می شود، به خوبی آنچه در حال وقوع است را رصد کرد تا در گام نهایی که تا ۱۱ تیرماه سال جاری بوقوع خواهد پیوست، توافقی اجرایی شود که حداقل آسیب ها و مضرات توافق کنونی را داشته باشد و به معنای واقعی کلمه به نفع مردم باشد نه آنکه در عمل به ضرر منافع ملی باشد و تنها برای بهره وری سیاسی داخلی جناحی خاص آن هم برای مدت زمانی معین بکار گرفته شود. امیرحسین ثابتی: سرانجام مذاکرات لوزان سوییس به پایان رسید و اگرچه همچنان بسیاری از جزییات توافق هسته ای روشن نشده و بنا بر اعلام دکتر ظریف تعیین این مسایل تا ۱۱ تیر ماه سال جاری انجام خواهد شد، اما به نظر می رسد اکنون می توان با توجه به اطلاعات رسمی منتشر شده در این باره، به قضاوت نشست که آیا مذاکرات لوزان توانسته در چارچوب خطوط قرمز و حقوق ملت گامی به جلو بر دارد یا خیر؟ در این باره توجه به نکات ذیل، ضروری است: ۱. آیا خطوط قرمز جمهوری اسلامی ایران در مذاکرات لوزان رعایت شد؟ توجه در متن بیانیه قرائت شده توسط دکتر ظریف، موگرینی و هم چنین انتشار متن توافق توسط آمریکا نشان می دهد که حداقل در ۵ مورد، به طور آشکار خطوط قرمز ترسیم شده توسط نظام در باب مذاکرات هسته ای رعایت نشده است: الف/ توافق در مرحله ای رهبر انقلاب در ۱۹ بهمن ۹۳ در جمع فرماندهان ارتش، درباره یک مرحله ای یا دو مرحله ای بودن توافق هسته ای فرمودند: «این حرفی هم که حالا انسان می‌شنود که میگویند که در یک برهه‌ای درباره‌ی اصول کلّی توافق کنیم، بعد درباره‌ی جزئیات، این را هم بنده نمی‌پسندم؛ با تجربه‌ای که از رفتارهای طرف مقابل داریم، احساس میکنم که این وسیله‌ای خواهد شد برای بهانه‌گیری‌های پی‌در پی برسر جزئیات. اگر توافق میکنند، جزئیات و کلّیات و همه را در یک‌جلسه‌ی واحد تمام بکنند، امضا کنند. اینکه کّلیات را جداگانه توافق کنند، و بعد بر اساس آن کلّیات - که یک‌چیزهای مبهمی است، تفسیرپذیر است، تحلیل‌پذیر است - بروند سراغ جزئیات، نه، این منطقی نیست.» اما عملا آنچه در مذاکرات لوزان سوییس انجام شد، تخطی آشکار از این مساله مهم بود و طرفین بعد از انتشار متن بیانیه اولیه، اعلام کردند که جزییات باقی مانده در این باره را تا ۱۱ تیر ماه حل و فصل خواهند کرد. فارغ از اینکه با این اقدام علنا یکی از مهم ترین خطوط قرمز توسط تیم مذاکره کننده هسته ای زیر پا گذاشته شده است، به نظر می رسد این موضوع در آینده کار را برای این تیم سخت تر هم خواهد کرد چرا که آمریکا طبق تجربه توافق ژنو، در گام نهایی نیز از فرصت استفاده کرده و با استناد به بخش های کلی و تفسیر پذیر توافق لوزان، از وعده هایی که به ایران داده شانه خالی کرده و در عمل علیرغم آنکه ایران به تمام تعهدات خود عمل خواهد کرد، طرف مقابل مشخص نیست تا چه اندازه به تعهداتش پایبند خواهد بود. ب/ پا برجا ماندن تحریم ها و پذیرش اینکه «تحریم ها جزو نتیجه مذاکرات خواهد بود نه روند آن» رهبر انقلاب در نخستین روز از سال ۱۳۹۴ در حرم رضوی علیه السلام فرمودند: «آمریکایی‌ها تکرار میکنند که ما قرارداد با ایران میبندیم، بعد نگاه میکنیم ببینیم اگر به قرارداد عمل کردند تحریمها را برمیداریم. این حرف حرف غلط و غیر قابل قبولی است؛ این را ما قبول نداریم. رفع تحریمها جزو موضوعات مذاکره است، نه نتیجه‌ی مذاکرات؛ آن کسانی که دست‌اندرکار هستند، فرق این دو را بخوبی میفهمند. این یک خدعه‌ی آمریکایی است که میگویند قرارداد میبندیم، نگاه میکنیم به رفتارها، بعد تحریمها را برمیداریم! این‌جوری نیست؛ همین‌طور که مسئولین ما صریحاً گفته‌اند و رئیس‌جمهور محترم صریحاً گفت، رفع تحریمها باید بدون هیچ فاصله‌ای در هنگام رسیدن به توافق انجام بگیرد، یعنی رفع تحریم جزء توافق است نه چیزی مترتّب بر توافق.» اکنون با انتشار متن نهایی بیانیه لوزان توسط طرفین مشخص شده است که نه تنها ایران نتوانسته طرف مقابل را برای رفع یک جای تحریم های غیرقانونی و ظالمانه متقاعد کند بلکه ضمن پذیرش این مساله که فقط تحریم های مرتبط با برنامه هسته ای ایران «تعلیق» خواهد شد، عملا هیچ تغییری در ساختار تحریم ها بویژه نفتی و بانکی نتوانسته انجام دهد. چنانچه جان کری وزیر خارجه آمریکا تنها دقایقی بعد از قرائت متن بیانیه پایانی توسط دکتر ظریف، اعلام کرد: «در ازای این همکاری ها از جانب ایران آمریکا مرحله به مرحله تحریم ها را "تقلیل" خواهد داد و در جایی که ایران به توافق عمل نکند تحریم ها به جای خود بازخواهد گشت.» همچنین وزارت خارجه آمریکا نیز بلافاصله با صدور بیانیه ای در این باره اعلام کرد: «آمریکا و اتحادیه اروپا زمانیکه آژانس تائید کند ایران تمام گام‌های کلیدی مرتبط با هسته‌ای را برداشته، تحریم‌های "مرتبط با هسته‌ای" را "تعلیق" خواهند کرد. در هر زمان که ایران به تعهدات خود عمل نکند، این تحریم‌ها فورا به جای خود باز می‌گردند. معماری تحریم‌های مرتبط با هسته‌ای ایالات متحده در بخش اعظم دوره توافق حفظ شده و امکان بازگشت فوری آن‌ها درصورت بروز مورد جدی عدم-کارایی را فراهم می‌کند ... تحریم‌های ایالات متحده مرتبط با مسئله تروریسم، نقض حقوق بشر و موشک‌های بالستیک پابرجا خواهند بود.» نکته جالب توجه در این میان آنکه اساسا اظهارات آقای ظریف مبنی بر لغو همه تحریم ها توسط آمریکا عجیب است چرا که نه تنها آمریکا چنین تعهدی را به ایران نداده است بلکه بر اساس قانون جامع تحریم های آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران تحت عنوان «سیسادا»، تحریم های اقتصادی آمریکا علیه ایران از جمله در حوزه نفت و بانک، تنها منشاء هسته ای ندارد بلکه اتهامات واهی آمریکا علیه ایران از جمله نقض حقوق بشر، حمایت از تروریسیم و ... نیز دلیل اعمال این تحریم هاست و مشخص نیست وزیر محترم امور خارجه کشورمان که به خوبی از این قانون اطلاع دارد، با چه مبنایی انتظار دارد آمریکا بلافاصله تمام تحریم های علیه ایران را لغو کند؟ ج/ تغییر کابری راکتور اراک یکی دیگر از مواردی که نشان می دهد تیم مذاکره کننده هسته ای کشورمان نتوانسته بر خطوط قرمز پافشاری کند، قبول تغییر کاربری راکتور آب سنگنین اراک است. البته آقای ظریف در سخنان خود تصریح کرد که فعالیت های هسته ای ایران در اراک ادامه خواهد یافت و بلافاصله بعد از حضور در فرودگاه مهر آباد نیز مجددا بر این مساله تاکید کرد اما واقعیت این است که این تمام ماجرا نیست و اگرچه ایران در اراک به فعالیت های هسته ای خود ادامه خواهد داد اما اساسا طراحی و ساخت اولیه راکتور اراک برای انجام اقدامات مرتبط با فناوری آب سنگین بوده است اما از این به بعد با تغییر کاربری آن، در عمل اراک دیگر کاربرد سابق خود را ندارد و با این حساب به نظر می رسد اساسا ساخت و طراحی اولیه آن با توجه به تصمیم فعلی تیم مذاکره کننده هسته ای ایران، «نقض غرض» بوده است. این در حالی است که موضوع حفظ ماهیت راکتور آب سنگین اراک و عدم تغییر آن، یکی از خطوط قرمزی بوده که رهبر انقلاب قبل از مذاکرات وین ۴ در خرداد ماه سال ۹۳ مطرح کردند و اساسا یکی از علل به نتیجه نرسیدن مذاکرات وین ۴ نیز همین مساله بود که آمریکایی ها اصرار به بازطراحی و قلب ماهیت راکتور آب سنگین اراک داشتند. حتی پیش از وین ۴ نیز محمد جواد ظریف طی یک نشست خبری در توکیو در اسفند ماه ۹۲ با تاکید بر اینکه حفظ راکتور اراک خط قرمز ماست، گفت: «ما به‌دنبال تعطیل کردن اراک نیستم، ما به‌دنبال برچیدن آن نیستیم، این خط قرمز ما است، اما به نگرانی‌های برخی طرف‌ها در مورد اشاعه تسلیحات هسته‌ای خواهیم پرداخت.» اما امروز عملا اتفاقی که افتاده، تغییر کاربری راکتور آب سنگین اراک است بگونه ای که این راکتور دیگر توانایی سابق خود بویژه تولید پلوتونیوم را ندارد و برای این اقدام هر نامی که انتخاب کنیم، در عمل تفاوتی ندارد زیرا راکتور اب سنگین اراک دیگر راکتور آب سنگین نیست و ماهیت سابق خود را حفظ نکرده است و برای هدفی که از ابتدا ساخته شده بوده، امروز تعطیل شده است. د/ ممنوعیت غنی سازی در فردو بر اساس مذاکرات لوزان، سایت هسته ای فردو عملا دیگر به هیچ اندازه نمی تواند غنی سازی اورانیوم را انجام دهد، این در حالی است که رهبر معظم انقلاب تا کنون بارها و بارها بر خط قرمز بودن سایت هسته ای فردو و لزوم ادامه غنی سازی در آن تاکید کرده اند. به عنوان مثال ایشان در تیر ماه ۹۳ در دیدار بار جمعی از مسئولان نظام فرمودند: «مسئله‌ی ظرفیّت غنی‌سازی یک مسئله است که خیلی مهم است؛ مسئله‌ی تحقیق و توسعه که قطعاً باید رعایت بشود؛ حفظ تشکیلاتی که دشمن قادر به تخریب آن نیست. روی "فردو" تکیه میکنند، چون غیر قابل دسترسی است برای آنها؛ میگویند جایی که ما نمیتوانیم به آن ضربه بزنیم، نباید داشته باشید! این خنده‌آور نیست؟» در هر حال هم اکنون سایت فردو نیز مانند راکتور اراک دیگر نمی تواند همچون گذشته به کار ویژه اصلی خود ادامه دهد و در حالی که این سایت ۴۰ متر زیر زمین بوده و ۹۰ متر نیز پوشش کوه دارد، یعنی مجموعا با ۱۳۰ متر ضریب عدم دسترسی برای انهدام موشکی دشمن، یکی از تاسیسات استراتژیک و فوق امن هسته ای جمهوری اسلامی ایران برای غنی سازی اورانیوم محسوب می شد، دیگر نباید غنی سازی انجام دهد و تنها به یک مکان برای تحقیقات هسته ای آن هم به طور محدود تبدیل شده است! تحقیقاتی که شاید لزومی نباشد برای انجام آنها ۴۰ متر به زیر زمین رفت و خیلی از آنها را می توان در تاسیسات هسته ای دیگر و حتی برخی دانشگاه ها و پژوهشگاه های مرتبط با فناوری هسته ای انجام داد. لذا به نظر می رسد اجازه آمریکایی ها برای روشن ماندن چراغ های سایت فردو انجام تحقیقات هست های در آن، تنها به رسمیت شناختن حق کنجکاوی! داشنمندان هسته ای ایران بوده است تا با حضور در ۴۰ متر زیر زمین بتوانند تحقیقاتی را انجام دهند که همزمان در دانشکده فیزیک دانشگاه تهران نیز قابل پیگیری و پژوهش است! نکته قابل توجه دیگر در این باره اینکه، موضوع تعطیلی غنی سازی در فردو و تجمیع تمام فرآیند غنی سازی ایران در سایت نطنز آن هم با محدودیت های متعدد و زیر ۵%، یکی از مطالبات اصلی آمریکایی ها از ابتدای مذاکرات بود، چرا که نطنز در مقایسه با فردو به هیچ عنوان امنیت فوق العاده ای در برابر هر گونه حمله نظامی و موشکی احتمالی دشمن را ندارد. جالب آنکه وندی شرمن معاون جان کری در مرداد ماه سال ۹۳ در جلسه با کنگره آمریکا از این موضوع خبر داده و تاکید کرده بود: «توافق شده است که فردو دیگر مرکز غنی سازی نباشد و اصلاً اگر قرار است برنامه ای برای غنی سازی در ایران در کار باشد، تنها تأسیسات غنی سازی موجود، نطنز خواهد بود.» هر چند علی اکبر صالحی در آخرین روزهای سال گذشته در ۲۵ اسفند ۱۳۹۳ ضمن تاکید بر خط قرمز بودن حفظ اراک و فردو اعلام کرد: «هر توافق نهایی باید شامل خواسته ایران برای فعال ماندن راکتور آب سنگین اراک و مرکز غنی سازی فردو باشد.» اما در عمل این اتفاق نیفتاد و اراک و فردو این روزها تنها چراغ هایشان روشن است و فاصله زیادی با کارویژه اصلی خود دارند. ه/ ماجرای ۱۹۰ هزار سو رهبر انقلاب در ۱۶ تیر سال ۹۳ در دیدار با جمعی از مسئولان نظام فرمودند: «طرف مقابل به مرگ گرفته که به تب راضی بشوید. هدف آنها این است که جمهوری اسلامی را در باب ظرفیّت غنی‌سازی مثلاً - که یکی از مسائل است - به ده هزار سو راضی کنند، منتها از پانصد سو و هزار سو شروع کرده‌اند، که حدود ده هزار سو مثلاً محصول حدود ده هزار سانتریفیوژ - همین قدیمی‌هایی که از قبل داشتیم و داریم - است. هدف آنها این است. مسئولین ما میگویند ما به ۱۹۰۰۰۰ سو احتیاج داریم. ممکن است این نیاز مال امسال و دو سال دیگر و پنج سال دیگر نباشد، امّا این نیاز قطعی کشور است، خب، باید نیاز کشور تأمین بشود.» اما آنچه که بر اساس توافق لوزان عملی شده است، برچیدن ۱۳ هزار سانتریفیوژ فعال و تنها استفاده از ۵۰۰۰ سانتریفیوژ نسل اول، آن هم در سایت نطنز است که با این اوصاف برای رسیدن به میزان ۱۹۰ هزار سو، فاصله بسیار زیادی وجود دارد. به بیان دیگر با توجه به آنکه بر اساس این توافق ایران حتی حق استفاده از نسل های جدید سانتریفیوژهای خود را ندارد تنها باید با تکیه بر نسل قدیمی سانتریفیوژهای خود به غنی سازی اورانیوم آن هم به صورت محدود در سایت نطنز مشغول شود، برای رسیدن به ۱۹۰ هزار سو، باید ۱۹۰ هزار سانتریفیور در اختیار ایران باشد! اما در حال حاضر تنها ۵۰۰۰ سانتریفیوژ فعال در سایت نطنز باقی است که نشان می دهد برای رسیدن به این مقدار ۱۸۵ هزار سانتریفیوژ دیگر از نسل اول مورد نیاز است! مگر آنکه ایران می توانست از تعداد کمتری از سانتریفیوژهای نسل دوم و جدید تر استفاده کند که آن هم بر اساس توافق لوزان، ممکن نیست و حداقل برای یک دهه ایران حق استفاده از سانتریفیوژهای نسل جدید را ندارد. ۲. ضرورت پرهیز از ذوق زدگی های موسمی و دیدن واقعیات با این اوصاف بدیهی است که توافق لوزان و حتی توافق نهایی که تا ۱۱ تیرماه منعقد خواهد شد، یک توافق خوب نیست زیرا اولا از بسیاری از خطوط قرمز جمهوری اسلامی ایران عدول کرده است ثانیا نتوانسته تضمینی برای رفع تحریم های ظالمانه و غیر قانونی علیه ایران داشته باشد و در خوش بینانه ترین حالت، تنها تحریم های مرتبط با پرونده هسته ای ایران برای زمان محدودی «تعلیق» خواهد شد که همانطور که در بند دوم قسمت قبل نیز اشاره شد، اساسا قانون جامع نظام تحریم های آمریکا علیه ایران تحت عنوان «سیسادا» برای همیشه به آمریکایی ها اجازه می دهد تا به بهانه های واهی از جمله نقض جمله حقوق بشر، حمایت از تروریسم و ...اصلی ترین تحریم ها علیه ایران از جمله تحریم های نفتی و بانکی را اعمال کنند. لذا ضروری است ضمن پرهیز از اقدامات ناشی از احساسات و تبریک و تشکرهایی که عمر آنها به زودی سپری می شود، به خوبی آنچه در حال وقوع است را رصد کرد تا در گام نهایی که تا ۱۱ تیرماه سال جاری بوقوع خواهد پیوست، توافقی اجرایی شود که حداقل آسیب ها و مضرات توافق کنونی را داشته باشد و به معنای واقعی کلمه به نفع مردم باشد نه آنکه در عمل به ضرر منافع ملی باشد و تنها برای بهره وری سیاسی داخلی جناحی خاص آن هم برای مدت زمانی معین بکار گرفته شود. چرا که هنوز جمله معروف سال گذشته وزیر خارجه در جمع اعضای شورای روابط خارجی امریکا فراموش نشده است که تاکید کرد: «اگر با وجود تلاش‌های ما برای تعامل، این تلاش‌ها بی‌نتیجه بماند، مردم ایران این فرصت را خواهند داشت تا ۱۶ ماه دیگر که انتخابات پارلمانی در ایران برگزار می‌شود، به این عملکرد ما (با آرای خود) پاسخ دهند. وقتی قبلاً در تعامل و مذاکرات درباره توافق هسته‌ای با جامعه بین‌المللی در سال‌های ۲۰۰۴ و ۲۰۰۵، توافق‌هایی کردیم و تلاش‌های ما برای عملکرد شفاف از جانب اتحادیه اروپایی رد شد، مردم جواب ما را با انتخاب رئیس‌جمهوری متفاوت دادند که مرا هم زود بازنشسته کرد!»
  11. بازی با کلمات برای انحراف افکار از امتیازات بزرگ ازدست رفته در لوزان/ ظریف متن کدام «فکت شیت» را تکذیب می‌کند!؟ / اساسا کاخ سفید تاکنون «فکت شیتی» منتشر نکرده که بخواهد تکذیب شود/ آنچه کاخ سفید منتشر کرد، متن رسمی تعهدات ایران در قالب توافق لوزان است + جدول مقایسه سند ایران و امریکا اما با وجود اصرار برای آنکه متن منتشر شده توسط امریکا به عنوان فکت شیت معرفی شده و در واقع صرفا به عنوان برداشت طرف امریکایی از مذاکرات در رسانه‌ها به آن پرداخته شود، بررسی‌ها نشان می‌دهد که اساسا در روزهای گذشته هیچگونه فکت شیتی از سوی طرف امریکایی منتشر نشده و آنچه بر روی خروجی ها قرار گرفته، بیانیه رسمی و البته به نظر می‌رسد حقوقی با عنوان « پارامترهای اصلی توافق جامع اقدام مشترک» (PJCPOA ) بوده است که درحین برگزاری کنفرانس خبری جان کری وزیر امورخارجه امریکا منتشر گردیده و در اختیار خبرنگاران قرار گرفت. علیرضا متاجی – رجانیوز: اختلافات قابل ملاحظه در متن قرائت شده به عنوان بیانیه لوزان و اظهارنظرها و متن‌هایی که پس از اتمام مذاکرات توسط طرف‌های اصلی مذاکره کننده منتشر شده است، ابهاماتی جدی را در خصوص میزان تعهدات ارائه شده از سوی ایران بوجود آورده، ابهاماتی که حکایت از یک بازی پیچیده با افکار عمومی برای نمایش پیروزی از یک توافق مرده متولد شده در لوزان سوئیس دارد.   به گزارش رجانیوز، شب گذشته و پس از انتشار متنی توسط وزارت امور خارجه امریکا تحت عنوان یک بیانیه مطبوعاتی، که در آن فهرست حیرت آوری از تعهدات ایران در مقابل عدم لغو تحریم‌ها را ارائه می‌کرد، دکتر ظریف وزیر امور خارجه ایران در یک موضع گیری کوتاه در صفحه ی فیسبوک خود ضمن درخواست از سایت ها و رسانه ها برای عدم توجه به خبرسازی ها گفت: فراموش نکنید که Fact Sheet در دور قبل هم بویی از واقعیات نداشت. اما با وجود اصرار برای آنکه متن منتشر شده توسط امریکا به عنوان فکت شیت معرفی شده و در واقع صرفا به عنوان برداشت طرف امریکایی از مذاکرات در رسانه‌ها به آن پرداخته شود، بررسی‌ها نشان می‌دهد که اساسا در روزهای گذشته هیچگونه فکت شیتی از سوی طرف امریکایی منتشر نشده و آنچه بر روی خروجی ها قرار گرفته، بیانیه رسمی و البته به نظر می‌رسد حقوقی با عنوان « پارامترهای اصلی توافق جامع اقدام مشترک» (PJCPOA ) بوده است که درحین برگزاری کنفرانس خبری جان کری وزیر امورخارجه امریکا به صورت رسمی از سوی وزات خارجه آمریکا منتشر گردیده و در اختیار خبرنگاران قرار گرفته است.   این در حالی است که در رابطه با بیانیه های مطبوعاتی صادر شده, ابتدائا بیانیه تیم مذاکره کننده ایرانی به طور جداگانه و ساعاتی قبل از اغاز کنفرانس بیانیه مشترک به شکلی کاملا غیر رسمی و با لحنی غیر حقوقی – انتشار اولیه در توئیتر از سوی خبرنگاران و سپس توسط خبرگزاری داخلی و همچنین عدم ذکر مرجع صادر کننده این بیانیه – با عنوان«خلاصه‌ای از راه‌حل‌های تفاهم‌شده بین ایران و ۱+۵ برای رسیدن به برنامه جامع اقدام مشترک» منتشر شده بود.   اما سوال مطرح شده آن است که آیا بیانیه مطبوعاتی منتشر شده توسط دولت آمریکا از نظر ساختاری و ماهوی باFact Sheet منتشر شده توسط وزارت امور خارجه امریکا پس از انعقاد قرارداد ژنو در نوامبر سال ۲۰۱۳ یکی است و یا اینکه اساسا این بیانیه مطبوعاتی جدید, متن همه یا بخشی از توافق دو مرحله ای حاصل شده می باشد؟   برای پاسخ به این سوال باید بدانیم بیانیه مطبوعاتی صادره توسط وزارت خارجه آمریکا که دیروز منتشر شده است دارای ادبیاتی حقوقی بوده و کاملا متفاوت با فکت شیتی است که در نوامبر سال ۲۰۱۳ این دولت در مورد توافق ژنو و با لحنی غیر حقوقی و از منظر سیاست داخلی آمریکا نوشته شده بود. اولا همانطور که گفته شد Fact Sheet سال ۲۰۱۳ دارای متنی کاملا غیر حقوقی و از منظر سیاست خارجی آمریکا می باشد, ثانیا نوشتنFact Sheet ها با توجه به ارائه ای داخلی از اتفاقات و قراردادهای پیش آمده برای فضای داخلی آمریکا صورت می گیرد. -هر چند که در ان سال نیز علی رغم عدم انتشار جزئیات مذاکرات توسط ایران, طبق شواهد, اکثر بندهای همان فکت شیت مورخ سال ۲۰۱۳ که تنها مرجع جزئی موجود از توافق بود اجرایی گردید - اما با این حال در اینجا اولا متن بیانیه مطبوعاتی آمریکا متنی کاملا فنی و دارای ادبیات حقوقی بوده و به هیچ وجه دارای ادبیات داخلی Fact Sheet منتشر شده بلافاصله پس از توافق ژنو مورخ نوامبر سال ۲۰۱۳ نمی باشد و ضمنا متن مدعی این است که حاوی پارامتر های اصلی توافق شده برای چهارچوب توافق اصلی می باشد.   در این رابطه این بیانیه که به صورت رسمی از سوی وزارت خارجه آمریکا با عنوان«پارامترهای اصلی توافق جامع اقدام مشترک» یا ((PJCPOA منتشر شده، با لحنی کاملا حقوقی مدعی است:   بندهای{مورد اشاره زیر}پارامترهای کلیدی برنامه جامع اقدام مشترک (JCPOA) در رابطه با برنامه هسته ای جمهوری اسلامی ایران خواهند بود که در لوزان سوئیس به تصمیم {طرفین} رسید. این عناصر چهارچوبی را شکل می دهند که بر مبنای آن متن نهایی (JCPOA) از الان تا ۳۰ ام ژوئن نوشته خواهد شد و منعکس کننده ی پیشرفت های قابل توجهی که { هم اکنون} در مذاکرات کشورهای P ۵+۱ , اتحادیه اروپا و ایران بدست آمده است خواهد بود. جزئیات مهم اجرایی شدن هنوز به عنوان موضوع مذاکرات مطرح است و هیچ چیز به توافق نرسیده است مگر اینکه روی همه چیز توافق حاصل شود. ما بر روی استتناج توافق نهایی مبتنی بر این پارامترهای کلیدی در ماه های آتی کار خواهیم کرد.   از سویی دیگر جان کری نیز در کنفرانس مطبوعاتی خویش پس از پایان قرائت بیانیه مشترک اقدام به ارائه صحبت هایی کلیدی در مورد توافق حاصل شده نمود و به شرح و توضیح متنی پرداخت که دقایقی قبل از شروع سخنرانی وی در بین رسانه ها توزیع شده بود – یعنی همان بیانیه مطبوعاتی یا ( (PJCPOA -. وی صراحتا در کنفرانس مطبوعاتی خود ادعا می کند که دو کشور به «توافق در مورد پارامترهای اصلی شکل دهنده توافق جامع اقدام مشترک» رسیده اند و تاکید می کند این پارامترها که در مورد آنها توافق نهایی حاصل شده است توافق را به همان «مسیری که از آمریکا از ابتدای مذاکرات با ایران می خواست» سوق می دهد و سپس به قرائت بندهای مختلف بیانیه مطبوعاتی صادره از وزارت خارجه آمریکا می پردازد. در این رابطه جان کری در کنفرانس مطبوعاتی ادعا می کند:   ما امروز به نقطه ی عطف مهمی در این پیکار رسیدیم. ما, اعضای ۵+۱ و شرکای اتحادیه اروپا و ایران به یک اجماع روی پارامترهای کلیدی در مورد توافقی که وقتی اجرا شد به جامعه ی جهانی در مورد برنامه هسته ای ایران تضمین می دهد. کارشناسان ما سختکوشانه روی پارامترهای هایی که امروز به توافق رسیدیم تلاش خواهند کردند و یک توافق جامع تا اخر ماه ژوئن امسال نهایی خواهد شد. این توافق. نهایتا پارامترهایی که در مورد آنها به توافق رسیدیم در واقع ما را به همه ان چیزهایی که می خواستیم در این توافق برسیم می رساند.   بنابراین آمریکا مصرانه اعتقاد دارد که پارامترهای توافق شده همان هایی است که در بیانیه مطبوعاتی منتشر شده توسط وزارت خارجه ی متبوعش به صورت حقوقی مطرح گردیده-یعنی متن ((PJCPOA توسط وزیر خارجه آمریکا رسما مورد تائید و اعلام قرار گرفته- و این متن مورد پذیرش ایران نیز قرار گرفته است.   این در حالی است که صحبت کری در این زمینه نیز حاوی دو نکته ی مهم است: یکم اینکه وی بر دو مرحله ای بودن توافق صحه می گذارد و اجرای پارامترهای توافق لوزان را گام اصلی رسیدن به توافق نهایی می داند. دوم اینکه وی مفادی را به عنوان پارامترهای توافق مشترک اعلام کرده است که این مفاد عینا در همان متن ارائه شده از سوی وزارت امور خارجه ها به رسانه ها نیز وجود دارد.   اما در اینجا باید پرسید با توجه به اینکه متن های منتشر شده از سوی ایران و آمریکا دارای اختلافات قابل توجه بوده و بیانیه منتشر شده توسط آمریکا نیز به عنوان پارامتر های توافق جامع مشترک ((PJCPOA نام گرفته و از سوی جان کری نیز به طور تفصیل در کنفرانس مطبوعاتی وی بازخوانی و شرح داده شد، چرا آقای ظریف در این رابطه موضعی اتخاذ نکرده و در این زمینه هم صحبت های کری و هم این بیانیه مطبوعاتی – که در واقع یکی شرح و تایید دیگری بود- را رد نکرده است؟ به هر حال دو طرف میز مذاکره در مسئله هسته ای دو کشور ایران و آمریکا می باشند و هر دو کشور نیز مدعی رسیدن به پارامترهای توافق شده اند.   در رابطه با این دو متن و چگونگی انتشار آن نیز گفتنی است ازسوی ایران متنی به عنوان «خلاصه راه حل ها» و با شیوه ای غیر حرفه ای, غیر رسمی و از کانال رسانه های داخلی به زبان فارسی قبل از آغاز قرائت بیانیه مشترک انتشار یافت و در صحبت های آقای ظریف در کنفرانس مطبوعاتی نیز شاهد هیچ استنادی به آن نبودیم. اما در مقابل بیانیه مطبوعاتی وزارت امور خارجه آمریکا قبل از انتشار در رسانه ها به صورت رسمی و اداری از پایگاه رسمی این وزارت خارجه منتشر گردید و ضمن دارا بودن لحنی حقوقی مدعی مطرح کردن پارامترهای اصلی مورد اتفاق برای رسیدن به توافق جامع شده است و شاکله اصلی صحبت های رسمی جان کری در کنفرانس مطبوعاتی اش پس از پایان قرائت بیانیه مشترک را نیز تشکیل می داد. با نگاهی به این تفاوت برخورد از سوی دو دولت نسبت به بیانیه های مطبوعاتی داده شده به نظر می رسد تیم مذاکره کننده ایران صرفا بخاطر اینکه بتواند با حمله ای پیش دستانه مدیریت فضای داخلی کشور را برعهده بگیرد و ضمن ارائه ی تحلیلی خوش بینانه از نتایج توافق اقدام به اماده سازی بدنه ی اجتماعی کشور برای عدم موضع گیری نسبت به این اتفاق شود اقدام به انتشار این متن پیش از آغاز نشست بیانیه مشترک نموده است. چرا که اگر وزارت امور خارجه ایران برای بیانیه مطبوعاتی غیر رسمی اش بار حقوقی قائل بود اولا از مبادی رسمی اقدام به انتشار آن می نمود و در ثانی محتوای مورد استناد وزیر امور خارجه ایران نیز قرار می گرفت درصورتی که شاهد هیچ کدام از این موارد نبودیم.   در حالی که تمام صحبت های وزیر امور خارجه امریکا مبتنی بر بیانیه منتشر شده توسط وزارت خارجه آمریکا که ((PJCPOA نام گرفت بوده است می باشد. اما این تعجب آور است که آقای ظریف به سخنان جان کری که شاکله آن دقیقا مبتنی بر همین متن است اعتراضی نکرده، و سخنی در مورد کنفرانس مطبوعاتی مفصل آمریکا که در واقع ارائه ی پارامترهای مورد توافق کشورهای مذاکره کننده بوده نپرداخته است، اما متن رسمی و حقوقی را فکت شیت نامیده و در توئیتر و فیسبوک به آن اعتراض کرده است.   در حالی که باید به اقای ظریف یاداوری نمود با توجه به این شواهد متن منتشر شده از سوی امریکا صرفا یک فک شیت ارشیو داخلی وزارت خارجه آمریکا نیست بلکه شاهد یک بیانیه کاملا حقوقی مدعی پارامترهای توافق هستیم که در این زمینه لازم است آقای ظریف موضع گیری مشخص و صریحی داشته و اعلام کنند که جایگاه متن بیانیه مطبوعاتی آمریکا و سخنان تفصیلی کری در کنفرانس مطبوعاتی پس از پایان قرائت بیانیه مشترک چیست؟   با این شواهد و قرائن و با استناد به صحبت مطبوعاتی آقای ظریف در صبح روز گذشته که افزود: «بیانیه مشترک قابل غیر الزام اور خواهد بود مگر وقتی که توافق صورت بگیرد» موئد این است که بیانیه نهایی توافق نیز چیزی بیش از توافق حاصل گرفته در لوزان نخواهد بود و در این زمینه تنها جزئیات منتشر شده از این توافق نیز همین دو متن منتشره از سوی ایران و آمریکا می باشد که یکی دارای جنبه ی غیر حقوقی و دیگری دارای جنبه ای حقوقی مباشد و از سوی دیگر نیز جان کری در کنفرانس مطبوعاتی پس از پیان قرائت مشترک بیانیه ظریف-موگرینی اضافه کرد که: «پارامترهای مورد توافق به صورت مرحله به مرحله اجرا خواهد شد.» بنابراین به وضوح مشخص است علی رغم خواسته رهبری مبنی بر یک مرحله ای بودن توافق شاهد یک توافق دو مرحله ای خواهیم بود که مرحله اول آن در واقع در حال حاضر و از زمان قرائت بیانیه مشترک موگرینی و ظریف آغاز گردیده است. بنابراین در این سوی ماجرا همانطور که اشاره شد تنها متن حقوقی منتشر شده از سوی کشورهای حاضر در میز مذاکره تنها بیانیه مطبوعاتی امریکا می باشد. با این حساب به نظر می رسد بیانیه ی مطبوعاتی آمریکا همان متن توافق اولیه ایران و امریکا خواهد بود.
  12. روایت رسایی از سیلی نقد به جای حلوای نسیه نماینده تهران در مجلس با بیان اینکه وزارت امور خارجه درباره مشترکات فکت‌ شیت آمریکایی‌ها و فکت‌شیت خودش رفع ابهام کند، گفت: بیانیه لوزان عبور از خط قرمزهاست. به گزارش مشرق، نماینده تهران در مجلس با بیان اینکه وزارت امور خارجه درباره مشترکات فکت‌ شیت آمریکایی‌ها و فکت‌شیت خودش رفع ابهام کند، گفت: بیانیه لوزان عبور از خط قرمزهاست. حمید رسایی نماینده تهران و نایب رئیس کمیسیون اصل ٩٠ مجلس شورای اسلامی با اشاره به بیانیه لوزان بین ایران و 1+5 که شب گذشته منتشر شد، اظهار داشت: متأسفانه به دلیل تعجیلی که برای انعقاد توافقنامه وجود داشته، دقت لازم صورت نگرفته و برخی از خطوط قرمز تصریح شده توسط رهبر معظم انقلاب در نتیجه مذاکرات لوزان رعایت نشده است. وی با اشاره به متونی که توسط دو طرف منتشر شده است، گفت: ما به هیچ وجه به متن فکت شیتی که آمریکایی‌ها منتشر کرده‌اند نمی‌خواهیم استناد کنیم اما وقتی می‌بینیم بین متنی که آنها منتشر کرده‌اند و متنی که وزارت خارجه خودمان منتشر کرده مشترکاتی وجود دارد ناخواسته دلیل خوشحالی آمریکا را متوجه می‌شویم. نایب رییس کمیسیون اصل ٩٠ در ادامه تصریح کرد: متن انگلیسی توافقنامه منتشر شده در کنار فکت‌شیتی که آمریکایی‌ها منتشر کرده‌اند و فکت‌شیت منتشره ظریف وزیر خارجه اشتراکات متعددی دارد که حکایت از عدم رعایت خط قرمزها می‌کند. اما در همین متن‌های منتشره اختلافاتی هم هست که هر طرف به فهم خود استناد می‌کند برای همین باید پرسید مگر رهبر انقلاب تصریح نکردند که متن‌های مورد توافق باید بدون ابهام باشد و قابل تفسیر نباشد؟ وقتی اختلاف هست سؤال این است که بر چه چیزی توافق شده است. وی اضافه کرد: بر اساس این متن‌ها فعالیت‌های تحقیقاتی و توسعه‌ای جمهوری اسلامی بسیار محدود شده است.؛ همچنین همه تحریم‌ها لغو نمی‌شوند بلکه تحریم‌های مرتبط با هسته‌ای بعد از 10 سال و در صورت اقدامات اطمینان‌ساز جمهوری اسلامی تعلیق می‌شوند در حالی که لغو یکباره تحریم‌ها از شروط ملت ایران برای هر نوع محدودیتی در دانش هسته‌ای ملی و بومی‌اش بود. رسایی متذکر شد: در حقیقت آنچه در لوزان به عنوان بیانیه مطبوعاتی اعلام شده همان توافق روی کلیات است که بعداً باید درباره جزئیات آن صحبت شود و فقط اسمش را عوض کرده‌اند در حالی که بیانیه لوزان یعنی دومرحله‌ای شدن توافق که رهبر انقلاب به صراحت آن را رد کردند. وی تأکید کرد: این بار هم مانند توافقنامه ژنو تعهدات نقدی در برابر وعده‌های نسیه گرفته‌ایم در حقیقت سیلی نقدی در برابر حلوای نسیه خورده‌ایم. نایب رئیس کمیسیون اصل ٩٠ مجلس یادآور شد: متأسفانه نسبت به توافقنامه ژنو عقب‌نشینی‌های بیشتری شده است چرا که بر اساس متن ژنو ما می‌توانستیم غنی‌سازی 5 درصد داشته باشیم ولی الآن ملزم به غنی‌سازی 3.67 درصد شده‌ایم. رسایی در پایان خاطرنشان کرد: متأسفانه صدا و سیما همچنان از حضور منتقدان جلوگیری می‌کند در حالی که اگر تا قبل از این برای جلوگیری از تضعیف دولت این کار وجهی داشت در حال حاضر چنین مصلحت‌اندیشی‌ای پایه و اساس ندارد.
  13. توافق لوزان به طور کامل نهایی شد توافق روی کلیات یک چارچوب سیاسی یا اصول راه حل ها دقایقی پیش میان ایران و 1+5 نهایی شد.   ایران هسته ای- توافق روی کلیات یک چارچوب سیاسی یا اصول راه حل ها دقایقی پیش میان ایران و 1+5 نهایی شد.   این توافق که هنوز روشن نیست چه بخش هایی از آن اعلام خواهد شد، اصول و کلیات راه حل درباره تمام مسائل مورد بحث از جمله غنی سازی، فردو، اراک، تحریم ها، تحقیق و توسعه و بازرسی ها در بر می گیرد.   تا ساعاتی دیگر یک بیانیه مطبوعاتی منتشر خواهد شد که نکاتی از این توافق را در قالب یک بیانیه مطبوعاتی منتشر می کند.   این بیانیه شامل رئوس تعهدات دو طرف خواهد بود و طبق موازین حقوق بین الملل الزام آور محسوب می شود.   پیوست های این بیانیه که تشریح کننده چارچوب کامل توافق شده است، احتمالا منتشر نخواهد شد.   icon_arrowd  icon_arrowd  icon_arrowd   نکته‌ای که در این ساعات پایانی مذاکرات باید بیش از پیش به آن توجه کرد هشدار نسبت به گنجاندن تعهداتی الزام آور زیر نقاب «بیانیه سیاسی» آنچه اکنون کارشناسان و دلسوزان را نگران کرده است مفاد این بیانیه سیاسی است. به گفته این افراد اگر این بیانیه سیاسی شامل کوچکترین بند الزام آوری برای ایران باشد دیگر نمی‌توان عنوان بیانیه را برآن نهاد و باید از آن بعنوان یک قرار داد و توافق نام برد. خبرهای رسیده از لوزان حکایت دارد که قرائت یک بیانیه تنها چیزی است که در بهترین حالت از اینهمه مذاکره فشرده حاصل خواهد شد.   به گزارش رجانیوز، علاوه بر گمانه‌زنی‌هایی که با توجه به اخبار ارسالی از محل مذاکرات هسته‌ای صورت می‌گرفت، تصریح محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران مشخص کرد که حداکثر چیزی که از این دور از مذاکرات فشرده ایران و ۵+۱ حاصل خواهد شد، تنها یک بیانیه سیاسی است. ظریف اعلام کرده بود که بعد از صدور این بیانیه گفتگوها تا ۱۰ تیر برای رسیدن به توافق ادامه خواهد داشت!   اما آنچه اکنون کارشناسان و دلسوزان را نگران کرده است مفاد این بیانیه سیاسی است. به گفته این افراد اگر این بیانیه سیاسی شامل کوچکترین بند الزام آوری برای ایران باشد دیگر نمی‌توان عنوان بیانیه را برآن نهاد و باید از آن بعنوان یک قرار داد و توافق نام برد. پیش از این نیز گفته می‌شد که طرف غربی بدنبال تحمیل یک توافق دومرحله‌ای است که سخنان صریح رهبر معظم انقلاب درباره لزوم یک مرحله‌ای بودم توافق احتمالی باعث نقشه بر آب شدن این خدعه شد. حال این نگرانی وجود دارد که بیانیه سیاسی مرحله اول همان توافق دو مرحله‌ای باشد که البته برای کاهش حساسیت‌ها با تغییر نام، تحت عنوان بیانیه خوانده می‌شود.   نیمه شب گذشته نیز احمد توکلی نماینده مجلس شورای اسلامی با ارسال نامه‌ای سرگشاده به حسن روحانی بر اهمیت الزام آور نبودن بیانیه سیاسی پیش رو تاکید کرده بود. او در بخشی از نامه خود با تاکید بر این امر که هرچه حاصل مذاکرات باشد صرف نظر از عنوان آن اگر الزام آور باشد باید از سوی ایران اجرا شود، از دولت خواسته بود که نسبت به این امر اهتمام داشته باشد تا خدعه طرف غربی آسیبی به منافع ایران نزند. توکلی تذکر داده بود که هر قرارداد الزام آوری فارغ از عنوان آن باید به تصویب مجلس شورای اسلامی برسد.   حال که چد ساعت تا پایان وقت اضافه این دور از مذاکرات نمانده است لازم است تیم مذاکره کننده ایرانی متوجه این امر باشد و از پذیرفتن هرگونه تعهد الزام آور تحت عناوین مختلفی چون بیانیه و.... پرهیز کند.
  14. ارزیابی راهبردی باید ها و نباید های توافق روی چارچوب متنی که احتمالا امشب تحت عنوان بیانیه سیاسی از سوی ایران و 1+5 منتشر خواهد شد، باید بر اساس چارچوبی مورد داوری قرار گیرد که متضمن منافع ملی کشور و بویژه خطوط قرمزی باشد که پیش از این به صراحت برای تیم مذاکره کننده معین شده است.   مهدی محمدی، ایران هسته ای - متنی که احتمالا امشب تحت عنوان بیانیه سیاسی از سوی ایران و 1+5 منتشر خواهد شد، باید بر اساس چارچوبی مورد داوری قرار گیرد که متضمن منافع ملی کشور و بویژه خطوط قرمزی باشد که پیش از این به صراحت برای تیم مذاکره کننده معین شده است.   بایدها و نبایدهای زیر الزاماتی است که هرگونه توافق سیاسی –در قالب بیانیه مطبوعاتی منتشر شود یا هر قالب دیگر- باید به آن متعهد باشد.   این باید ها و نبایدها از دل آن خطوط قرمز و دیگر الزامات رسمی استخراج شده است.    باید ها   1- همه تحریم ها باید بلافاصله پس از اجرای تعهدات ایران در چارجوب گام نهایی لغو شود.   2- باید همه زمان بندی ها در متن فیکس، صریح و غیر مشروط باشد.   3- متن باید بر برداشته همه محدودیت های اعمال شده بر برنامه هسته ای ایران پس از طی دوره نهایی تصریح کند.   4- متن باید بر امکان آغاز غنی سازی صنعتی در ایران پس از گام نهایی بدون قید و شرط تصریح کند.   5- مجازات نقض تعهدات از سوی امریکا یادیگر اعضای گروه 1+5 باید در متن مشخص باشد.   6- همه تعهدات ایران باید به طور تکنیکی وفنی کاملا بازگشت پذیر باشد.   7- مصادیق آنچه نقش توافق دانسته می شود باید دقیقا در متن روشن شود.   8- غنی سازی توافق شده در متن باید غنی سازی واقعی (با امکان انباشت مواد به صورت گاز باشد.)   9- انجام هر تعهد ایران باید منوط و شمروز به انجام یک تعهد هم وزن از سوی طرف مقابل شده باشد.   10- ظرفیت غنی سازی ایران باید در طول دوران توافق با هدف رسیدن به 190 هزار سو، رشد کند.   11- متن باید در یک مرحله حاوی همه جزئیات مورد نیاز باشد.   نباید ها   1- متن نباید هیچ محدودیتی را درباره برنامه تحقیق و توسعه غنی سازی ایران به رسمیت شناخته باشد.   2- متن نباید هیچ ورودی به بخش دفاعی متعارف ایران داشته باشد.   3- هیچ محدودیتی –مثلا درباره بازرسی ها- در متن نباید، دائمی باشد.   4- مدت زمان بازطراحی راکتور اراک نباید چنان طولانی مدت باشد که این راکتور  عملا از دست برود.   5- ظرفیت غنی سازی توافق شده در متن نباید در هیچ مرحله ای کمتر از نیاز کشور باشد.   6- متن نباید ایران را از هیچ حقی مطابق NPT به طور دائم محروم کرده باشد.   7- مکانیسم نظارت بر اجرای تعهدات طرفین در متن نباید سلیقه ای و به نفع امریکا باشد.   8- عبارات متن در موضوعات کلیدی نباید مبهم و تفسیر پذیر باشد.   9- تاسیسات فردو نباید به یک تاسیسات غیر غنی سازی تبدیل شده باشد.   10- عمل طرف مقابل به تعهداتش نباید به مفاهیم کلی و بی پایه ای مانند «جلب اعتماد طرف مقابل» مشروط شده باشد.
  15. آخرین خبر از لوزان/ قطعنامه های شورای امنیت قطعا در گام اول اجرای توافق نهایی لغو نمی شود تیم ایرانی اکنون پذیرفته است که قطعنامه های شو رای امنیت در گام اول پس از توافق لغو نخواهد شد و این امر با یک جدول زمانی متفاوت انجام خواهد شد.   ایران هسته ای- اطلاعات واصله از لوزان حکایت از آن دارد که قطعنامه های تحریمی شورای امنیت قطعا بلافاصلع پس از توافق نهایی لغو نخواهد شد.   در دو روز گذشته، همانطور که «ایران هسته ای« تفصیلاگزارش کرده، یک اختلاف اساسی میان ایران و 1+5 این بوده است که ایران خواستار لغو فوری قطعنامه های شورای امنیت بلافاصله پس از حصول توافق با صدور یک قطعنامه جدید بوده ولی 1+5 با این امر مخالفت کرده است.   در واقع ایران خواهان آن بوده است که تحریم های هسته ای و تسلیحاتی شوررای امنیت همزمان باتحریم های اقتصادی، بدون تاخیر، در گام اول پس از اجرای توافق جامع لغو شود.   اکنون، اطلاعات موجود نشان می دهد این امر بین دو طرف قطعی شده است که چنین اتفاقی رخ نخواهد داد.   سید عباس عراچی تلویحا این موضوع را تایید کرده است.   تیم ایرانی اکنون پذیرفته است که قطعنامه های شورای امنیت در گام اول پس از توافق لغو نخواهد شد و این امر با یک جدول زمانی متفاوت انجام خواهد شد.   بر اساس اطلاعات موجود، در عوض ایران اکنون روی دو درخواست تمرکز کرده است:   1- تعیین یک زمان قطعی –فیکس- برای لغو قطعنامه ها پس از آغاز اجرای توافق   2- کوتاه کردن این زمان تا حداقل مقدار ممکن   «ایران هسته ای» پیش از این گزارش داده بود که امریکا می خواهد این زمان چیزی بین 4 تا 6 سال پس از آغاز اجرای تعهدات ایران در چارچوب برنامه جامع اقدام مشترک باشد.   اکنون برخی گمانه زنی ها حکایت از آن دارد که این زمان بندی ممکن است 2 ساله باشد.   حفظ قطعنامه های شورای امنیت پس از آغاز اجرای توافق جامع، به معنی تداوم تحریم های هسته ای و تسلیحاتی و همچنین برقرار ماندن زیرساخت تحریم های یک جانبه خواهد بود.   برخی دیپلمات ها به «ایران هسته ای» گفتند ممکن است یک قطعنامه جدید در شورای امنیت صادر شود ولی این قطعنامه فقط تعهدات دو طرف را الزامی خواهد کرد و قطعنامه های تحریمی پیشین را تعلیق نمی کند.   منابع مرتبط با موضوع می گویند متن توافق سیاسی ایران و 1+5 تا آخر وقت چهارشنبه 12 فروردین منتشر می شود.   عراقچی گفته است این متن حاوی کلیات راه حل ها درباره همه مسائلی اصلی خواهد بود.
  16. گزارش ویژه متن توافق سیاسی تا چند ساعت آینده منتشر می شود اطلاعات موجود حکایت از آن دارد که سند چارچوب توافق نهایی تا چند ساعت دیگر منتشر خواهد شد.   ایران هسته ای- اطلاعات موجود حکایت از آن دارد که سند چارچوب توافق نهایی تا چند ساعت دیگر منتشر خواهد شد.   اگرچه نگارش این سند هنوز پایان نیافته و در حین نگارش برخی اختلافات همچنان ادامه دارد، ولی دورنمای انتشار توافق قطعی است.   آنچه امروز تحت عنوان بیانیه سیاسی منتشر خواهد شد حاوی جزئیات، و برای ایران تعهد آور خواهد بود و به یک معنا مهم ترین متن یک دهه گذشته در پرونده هسته ای ایران محسوب می شود.   نکته کلیدی در این میان این است که متن پس از نگارش باید با تهران هماهنگ شود و انتشار بیانیه های تبریک و پیروزی قبل از این هماهنگی، اقداماتی عجولانه محسوب می شود.   کارشناسان می گویند درباره این متن بر اساس شاخص های مشخص، صرفا پس از انتشار و بررسی دقیق می توان قضاوت کرد.
  17. خطوط قرمز نظام در توافق اولیه ایران و ۱+۵ رعایت خواهد شد!؟/ دو مرحله ای شدن توافق و تعلیق تدریجی تحریم ها دستاورد مذاکرات لوزان با این حال با بررسی اظهارات مذاکره کنندگان مشخص می شود این توافق که با عنوان بیانیه ، تفاهم و یا چارچوب سیاسی منتشر می شود خطوط قرمز نظام در مذاکرات هسته ای را نادیده می گیرد.یکی از خطوط اصلی نظام در مذاکرات تاکید بر لغو یکباره همه تحریم ها بلافاصله پس از اجرایی شدن توافق جامع هسته ای است. گروه بین الملل – رجانیوز: در حالی که گفته می شود اواخر امشب و یا بامداد روز چهارشنبه توافق اولیه تیم ایرانی و ۱+۵ منتشر می شود، بنابر اظهارات مقامات مسئول، این توافق اولیه کاملا برخلاف خطوط قرمز نظام است. به گزارش رجانیوز، رایزنی های مذاکره کنندگان ایران و ۱+۵ خود برای دستیابی به یک توافق اولیه ادامه دارد و گفته می شود اگر شرایط غیر قابل پیش بینی رخ ندهد ، امشب و یا بامداد روز چهارشنبه یک سند مورد توافق منتشر می شود.   با این حال با بررسی اظهارات مذاکره کنندگان مشخص می شود این توافق که با عنوان بیانیه ، تفاهم و یا چارچوب سیاسی منتشر می شود خطوط قرمز نظام در مذاکرات هسته ای را نادیده می گیرد.یکی از خطوط اصلی نظام در مذاکرات تاکید بر لغو یکباره همه تحریم ها بلافاصله پس از اجرایی شدن توافق جامع هسته ای است.   اما بر اساس مذاکرات صورت گرفته، طرفین مذاکره به این تصمیم رسیده اند که برخی تحریم ها در یک بازه زمانی ده ساله و پس از راستی آزمایی فعالیت های هسته ای تعلیق شود.   جزییات مربوط به بحث لغو تحریم ها در یکی از پیوست های فنی توافق اولیه آمده است که البته ایران و ۱+۵ توافق کردند که پیوست های فنی محرمانه بماند و منتشر نشود.   این در حالی است که رهبر معظم انقلاب صراحتا در سخنان خود جمع زائران حرم رضوی بار دیگر بر لغو یکباره همه تحریم ها تاکید کردند:   اینکه آمریکایی‌ها تکرار میکنند که «ما قرارداد با ایران میبندیم، بعد نگاه میکنیم ببینیم اگر به قرارداد عمل کردند تحریمها را برمیداریم» این حرف حرف غلط و غیر قابل قبولی است؛ این را ما قبول نداریم. رفع تحریمها جزو موضوعات مذاکره است، نه نتیجه‌ی مذاکرات؛ آن کسانی که دست‌اندرکار هستند، فرق این دو را بخوبی میفهمند. این یک خدعه‌ی آمریکایی است که میگویند قرارداد میبندیم، نگاه میکنیم به رفتارها، بعد تحریمها را برمیداریم! این‌جوری نیست؛ همین‌طور که مسئولین ما صریحاً گفته‌اند و رئیس‌جمهور محترم صریحاً گفت، رفع تحریمها باید بدون هیچ فاصله‌ای در هنگام رسیدن به توافق انجام بگیرد، یعنی رفع تحریم جزء توافق است نه چیزی مترتّب بر توافق.   اما نکته دیگر درباره توافق سیاسی ایران و ۱+۵ آن است که هر چند نام طرفین مذاکره، بر روی این سند، نام توافقنامه نمی گذارند با این حال از جهت حقوقی سند مورد اشاره تعهدات یک توافق نامه را به دنبال دارد. مساله قابل تامل آنکه هشدار رهبر معظم انقلاب مبنی بر عدم دو مرحله ای شدن توافق کاملا صحیح بوده و طرف غربی در پیوست فنی توافق اولیه تعهدات ایران به ویژه در موضوع فردو، آب سنگین اراک، تعداد سانتریفیوژها ، موضوع تحقیق و توسعه به صورت جزیی مشخص کرده اما درباره تعهدات خود به ویژه تحریم ها راه های تفسیر و تاویل را باز گذاشته است.   آیت الله خامنه ای دهه فجر سال گذشته در دیدار فرماندهان نیروی هوایی ارتش در این باره گفته بودند:   این حرفی هم که حالا انسان می‌شنود که میگویند که «در یک برهه‌ای درباره‌ی اصول کلّی توافق کنیم، بعد درباره‌ی جزئیات»، این را هم بنده نمی‌پسندم؛ این را من نمی‌پسندم. با تجربه‌ای که از رفتارهای طرف مقابل داریم، احساس میکنم که این وسیله‌ای خواهد شد برای بهانه‌گیری‌های پی‌درپی برسر جزئیات. اگر توافق میکنند، جزئیات و کلّیات و همه را در یک‌جلسه‌ی واحد تمام بکنند، امضا کنند. اینکه کّلیات را جداگانه توافق کنند، و بعد بر اساس آن کلّیات - که یک‌چیزهای مبهمی است، تفسیرپذیر است، تحلیل‌پذیر است - بروند سراغ جزئیات، نه، این منطقی نیست.همه‌ی آنچه هم قرارداد بسته میشود بین مسئولین ما و بین طرف مقابل، باید روشن، واضح، غیر قابل تفسیر و تأویل باشد. این‌جور نباشد که طرف مقابل - که با دبّه‌کردن و چک‌وچانه زدن، کار خود را پیش میبرد - بتواند باز سر قضایای گوناگون، بهانه‌گیری کند، دبّه در بیاورد، کارها را مشکل بکند.   خطوط قرمز ۶ گانه   رهبر معظم انقلاب پیش از این در تاریخ ۲۰ فروردین ۱۳۹۳ و در دیدار مدیران، متخصصان و کارشناسان سازمان انرژی اتمی ۶ خط قرمز نظام در مذاکرات هسته ای را بیان داشتند. خطوط قرمز مورد اشاره شامل موارد ذیل می شود:   ۱)حرکت علمی، هسته‌ای به هیچ وجه نباید متوقف یا کند شود   ۲)مذاکره کنندگان ایرانی باید بر ادامه تحقیق و توسعه و پیشرفت هسته‌ای پافشاری کنند   ۳) کسی حق مداخله بر روی دستاوردهای هسته ای را ندارد و کسی هم این کار را انجام نمی‌دهد   ۴) مسئولان باید در مورد دستاوردهای هسته‌ای تعصب داشته باشند   ۵)مذاکره کنندگان کشورمان نباید هیچ حرف زوری را از طرف مقابل قبول کنند   ۶)روابط آژانس بین المللی انرژی اتمی با ایران باید بصورت متعارف و غیر فوق العاده باشد.
  18. ارزیابی راهبردی 8 شاخص ارزیابی توافق نهایی هم اکنون، ما مطلقا در موقعیتی نیستیم که درباره مطلوبیت توافق قضاوت کنیم. این امر صرفا پس از انتشار متن امکانپذیر خواهد بود. اما همین حالا، یعنی در حالی که هنوز متنی وجود ندارد، می توان شاخص هایی را برشمرد که باید ملاک ارزیابی هرگونه توافق باشد. این ملاک ها، در حکم اصولی است که امکان اندازه گیری درجه مطلوبیت متن را فراهم می کند.   مهدی محمدی، ایران هسته ای - تا ساعاتی دیگر، چنانکه طرف های مختلف تایید کرده اند، متن توافق سیاسی میان ایران و 1+5 منتشر خواهد شد. این متن در واقع تعیین تکلیف اصولی همه مسائل اصلی روی میز ، در قالب یک توافق سیاسی است که جزئیات آن تا روز 9 تیر معین خواهد شد. تا آنجا که مذاکرات هسته ای مربوط است، متنی که امروز منتشر می شود متن اصلی توافق نهایی است. تعهداتی که ایران در این متن می پذیرد، قطعی و بازگشت ناپذیر است. درست است که هنوز جزئیات اجرایی توافق نشده اما همه این جزئیات، درون چارچوبی قرار خواهد گرفت که امروز توافق می شود. هیچ کدام از جزئیاتی که در آینده بر سر آنها بحث خواهد شد، نمی تواند با چارچوب کلی که امروز توافق می شود در تضاد قرار گیرد یا آن را نقض کند. بنابراین، امروز، به یک معنا تاریخی ترین روز در پرونده هسته ای ایران است. امروز روزی است که یک سلسله ترتیبات بلند مدت درباره برنامه ای نهایی می شود که بیش از یک دهه است موضوع مهم ترین مناقشات دیپلماتیک، سیاسی، مذاکراتی و امنیتی بوده است. بنابراین، اکنون مهم ترین سوال این است که چه کسی برنده شده است؟   هم اکنون، ما مطلقا در موقعیتی نیستیم که درباره مطلوبیت توافق قضاوت کنیم. این امر صرفا پس از انتشار متن امکانپذیر خواهد بود. اما همین حالا، یعنی در حالی که هنوز متنی وجود ندارد، می توان شاخص هایی را برشمرد که باید ملاک ارزیابی هرگونه توافق باشد. این ملاک ها، در حکم اصولی است که امکان اندازه گیری درجه مطلوبیت متن را فراهم می کند.   1- مبانی و پیش فرض ها. اولین شاخص این است که ببینیم متن بر اساس کدام مبانی و پیش فرض ها نوشته شده است. مبانی و پیش فرض ها معمولا تصریح نمی شود ولی در تعیین میزان مطلوبیت متن نقش کلیدی دارد. به عنوان نمونه بسیار مهم است ببینیم NPT تا چه حد در این متن به عنوان یک سند پایه مفروض گرفته شده است؟   2- تناظر. مقصود از تناظر این است که ببینیم کدام اقدام ایران با کدام اقدام 1+5 متناظر شده است؟ در واقع، سوال این است که آیا اتصالات متقابل تعهدات، بر اساس ملاک های قابل فهمی صورت گرفته یا یک طرف موضع خودرا دیکته کرده است؟ درک ماهیت تناظر ایجاد شده، یکی از مهم ترین شاخص های ارزیابی ساختمان توافق خواهد بود.   3- توازن. سپس نوبت به بررسی این موضوع می رسد که تعهدات تا چه میزان هم وزن است؟ به عبارت دیگر، آیا امتیازهایی که ایران واگذار کرده با آنچه دریافت کرده سنخیت دارد؟ در اینجا یکی از مهم ترین مسائل این خواهد بود که ببنیم انتظارات اصلی و نگرانی های فوری طرف ایرانی تا چه حد مورد توجه قرار گرفته است؟   4- ضمانت. ملاک دیگر این است که ببنیم درون متن چه ضمانت هایی در نظر گرفته شده که پای بندی طرفین به تعهداتشان را تضمین کند؟ با فرض اینکه توافق یک توافق متوازن است، این پرسش کلیدی است که چه تضمینی وجود دارد آنچه روی کاغذ نوشته شده، عملا هم اجرا شود؟   5-  صراحت. شاخص بعدی این است که توافق تا چه حد صریح و بدون ابهام، دو پهلوگویی است؟ هر چه درجه تفسیر پذیری توافق بیشتر باشد از مطلوبیت آن کاسته خواهد شد.   6- قطعیت. شاخص بعدی این است که المان های توافق تا چه حد فیکس و تثبیت شده است؟ به عبارت دیگر، پرسش در اینجا این است که مثلا رد حوزه زمان بندی ها تا چه میزان زمان بندی ها قطعی و نهایی است. هرچه تعهدات مشروط تر و به سلیقه طرف ها وابسته تر باشد، از درجه مطلوبیت توافق کاسته می شود.   7- پای بندی. شاخص بعدی میزان پای بندی توافق به خطوط قرمزی است که ایران از ماه ها قبل به طور صریح مطرح کرده است. این خطوط قرمز کاملا روشن و خالی از ابهام است. نسبت توافق با این خطوط قرمز اصلی ترین شاخصی است که مطلوبیت آن را معین خواهد کرد.   8- بازگشت پذیری. آخرین شاخص این است که تعهدات واگذار شده تا چه حد، در چه زمانی و با چه مقدار هزینه بازگشت پذیر است و  با فرض نقض عهد از سوی طرف مقابل –که بسیار جدی است- در چه مدت زمانی ایران می تواند وضعیت ماقبل توافق را احیا کند؟
  19. ابهام در مذاکرات لوزان؛ دو روز مانده به ضرب‌الاجل «تحقیق و توسعه» و «لغو تحریم‌ها» دو موضوع باقی مانده در گفت‌وگوهای ایران و 1+5 هستند که با توجه به فضای مبهم مذاکرات بعید به نظر می‌رسد تا 31 مارس (11 فروردین) حل و فصل شوند. به گزارش مشرق، مذاکرات ایران با گروه 1+5 طی 18 ماه گذشته فراز و نشیب‌های بسیاری را طی کرده است. در حالی که بعد از همه این چانه‌زنی‌ها و رایزنی‌ها، طرف غربی پذیرفت هیچ یک از تاسیسات هسته‌ای ایران تعطیل نشود، اراک همچنان راکتور آب سنگین باقی بماند، فوردو کماکان یک مرکز هسته ای بماند و غنی‌سازی در نطنز هم ادامه یابد، اما اختلاف بر سر دو موضوع اصلی کماکان باقی است. یکی بحث «تحقیقات و توسعه» درباره سانتریفیوژهاست و دیگری بحث نحوه لغو تحریم‌هاست؛ دو موضوعی که انتظار می رفت تا ضرب‌الاجل خودخوانده ایران و 1+5 یعنی 31 مارس حل و فصل شود اما ظاهرا تاکنون هیچ پیشرفت چشمگیری در این زمینه رخ نداده و بعید به نظر می‌رسد با توجه به حساسیت موضوع، تا روز سه شنبه نیز اتفاق جدیدی رخ دهد. حل این موضوع در روزهای باقی مانده، به حدی حیاتی شده است که نحوه رفتار دیپلمات‌های حاضر در مذاکرات نیز زیر ذره‌بین رسانه‌ها قرار گرفته است تا جایی که خبرنگاران حاضر در لوزان در گفت‌وگو با سید عباس عراقچی، علت «عصبانیت محمدجواد ظریف» را جویا شدند واز علی اکبر صالحی نیز سئوال کردند چرا امروز (شنبه) چهره خندانی ندارد. سئوالاتی که پاسخ آن «سختی، نفس‌گیر و پرتنش بودن» مذاکرات بود. البته رئیس سازمان انرژی اتمی گفت، «گاهی مذاکرات با بن‌بست‌هایی روبرو می‌شود و باید با ابتکار، با فکر جدید و با یک نوع مصالحه آن بن‌بست‌ها را بر طرف کرد». صالحی در پاسخ به این سئوال که «به عقیده او توافق در چند قدمی قرار دارد»، عنوان کرد: «ما بر اصلی تاکید داریم و آن اینکه اگر در یک مورد توافق حاصل نشود توافق درباره همه موارد حاصل نخواهد شد». وی تاکید کرد: «‌مذاکره ابعاد مختلفی دارد، ابعاد فنی،‌ حقوقی و سیاسی و اینها همه به هم مرتبطند». رئیس سازمان انرژی اتمی اضافه کرد: «الان به لحاظ فنی و حقوقی به فهم مشترک قابل توجهی رسیده‌ایم. یکی دو مورد وجود دارد که پیچی خورده که باید ببینیم می‌توانیم در بعد فنی، در این یکی دو مورد به فهم مشترکی برسیم. اگر این حاصل شود می‌توان گفت در موضوعات فنی به فهم مشترک رسیده‌ایم البته این به مفهوم توافق نیست. توافق آخرین مرحله است یعنی وقتی که همه ابعاد فنی، حقوقی و سیاسی کاملا روشن شده باشد». اما در فضای مه‌آلود و مبهم مذاکرات امروز (شنبه) در لوزان، خبرگزاری رویترز در گزارشی از قول منابع نزدیک به مذاکرات مدعی شد طرفین در آستانه دستیابی به توافقی هستند که زیربنای توافق جامع در این باره را فراهم آورد. این خبرگزاری انگلیسی از قول مقامات گزارش داده این توافق بین 2 تا 3 صفحه است و زیربنای توافق طولانی مدت را فراهم خواهد آورد. بر اساس این گزارش، این سند، در صورت توافق، حاوی «اعدادی کلیدی» خواهد بود که مبنای توافق آتی بین ایران و گروه 1+5 را فراهم خواهد آورد. به نوشته رویترز در سند مورد نظر موضوعاتی نظیر حداکثر تعداد سانتریفیوژهای مجاز ایران برای فعالیت (و نوع آنها)، اندازه ذخائر اورانیوم ایران، انواع برنامه تحقیقات و توسعه و جزئیاتی درباره رفع تحریم‌های ایران مطرح خواهند شد. یکی از اعداد کلیدی مطرح شده در این سند، طول مدت اجرای توافق خواهد بود که به گفته مقامات قرار است 10 سال باشد. بعد از انقضای این مدت هم قرار است دوره‌ای از نظارت‌های ویژه آژانس بر برنامه هسته‌ای ایران در نظر گرفته شود. ساعتی بعد از انتشار این گزارش، یک منبع آگاه نزدیک به مذاکرات هسته‌ای ادعای رویترز درخصوص متن دو صفحه‌ای را تکذیب کرد. وی ضمن رد ادعای رویترز، آن را یک فضاسازی رسانه ای و نامعتبر دانست و افزود: «مذاکرات فشرده‌ای در همه سطوح با کشورهای 1+5 برای دستیابی به راه‌حل‌ها پیرامون موضوعات مختلف ادامه دارد». روز گذشته (جمعه) نیز کانال 2 تلویزیون رژیم صهیونیستی گزارش داد توافقی که میان ایران و قدرت‌های جهان در حال شکل‌گیری است، به ایران اجازه می‌دهد 6100 سانتریفیوژ در حال فعالیت در اختیار داشته باشد و تحریم‌های اقتصادی نیز به صورت مرحله‌ای لغو شود. طبق گزارش این کانال تلویزیونی اسرائیلی، مذاکره‌کنندگان باید چند مسئله اصلی را حل‌وفصل کنند؛ از جمله سرنوشت 13 هزار سانتریفیوژی که ایران تحت توافق جامع از به کارگیری آنها منع می‌شود، همین طور اینکه آیا ایران اجازه ادامه تحقیق و توسعه درباره سانتریفیوژهای پیشرفته را دارد یا خیر و اینکه اورانیوم غنی‌شده ایران چه خواهد شد. اما اتفاق دیگری که به ابهام این دور از مذاکرات افزود، سخنان وزیر خارجه انگلیس بود. او که به واشنگتن سفر کرده، روز جمعه در اظهاراتی گفت، ضرب‌الاجل واقعی برای توافق میان ایران و 5+1 می‌تواند برای دو هفته و تا 14 آوریل تمدید شود. روزنامه فایننشال تایمز در گزارشی با نقل سخنان هاموند یادآور شد ضرب‌الاجل 14 آوریل موعدی است که کنگره آمریکا برای وضع یک طرح جدید در ارتباط با برنامه هسته‌ای ایران تعیین کرده است. فایننشال‌تایمز همچنین از قول برخی دیپلمات‌ها گزارش داد درباره دو سوم متن نهایی هنوز به مذاکره نیاز است و بسیاری از مسائل کماکان محل اختلافند. روزنامه وال‌استریت‌ژورنال نیز با بیان اینکه اظهارات هاموند نشان‌دهنده نیاز مذاکره‌کنندگان به زمان بیشتر برای مذاکره است اظهارات وی را این‌طور پوشش داد: «چشم‌انداز ما توانایی ارائه یک بیانیه است، اینکه نوشتاری باشد یا نه موضوع اصلی نیست». با این حال، فیلیپ هاموند در اظهارات خود گفت، هنوز در پاره‌ای از حوزه‌های اساسی در مذاکرات به «تغییر رویکرد» نیاز است. وی افزود: « یک یا شاید چند بیانیه سیاسی صادر خواهد شد تا این را روشن کنیم که ما مراحل سخت را پشت سر گذاشته‌‌ایم و در حال انجام کارهای دقیق برای رسیدن به توافق هستیم». به هر حال مقام‌های ارشد آمریکایی در محافل خصوصی هشدار داده‌اند کاخ سفید احتمالاً از حمایت‌های سیاسی در واشنگتن برای تمدید مهلت مذاکرات برخوردار نیست، مگر آنکه تا روز سه‌شنبه یک توافق سیاسی وسیع با ایران اعلام شود. به نظر می‌رسد قرار گرفتن همه این مسائل در کنار یکدیگر باعث شده فضای مثبت چند روز گذشته مذاکرات، جای خود را به ابهام و تردید دهد و چشم‌انداز موفقیت مذاکرات در دو روز آینده تیره و تار شود.
  20. نبرد یمن، ضمانت ژئوپلتیکی امریکا به سعودی و اسراییل در مرحله پسا توافق هسته ای سعودی و اسراییل، ماه هاست از امریکا می خواهند تضمین بدهد که توافق هسته ای به یک توافق ژئوپلتیکی و به رسمت شناختن قدرت منطقه ای ایران بدل نخواهد شد.   مهدی محمدی، خبرگزاری مهر- جنگ در یمن به احتمال بسیار زیاد، سرآغاز یک سلسله تغییرات ژئوپلتیکی مهم در منطقه خاورمیانه خواهد بود. این تغییرات به یک معنا ادامه تغییرات پیشین است ولی به معنایی دیگر، می تواند مستقل از بهار عربی و تبعات آن فهم و تحلیل شود.   سعودی قدرت نمایی چندانی در یمن نکرده است و اساسا نمی تواند بکند. سرباز سعودی توان حفاظت از سرحدات خود را هم ندارد چه رسد به اینکه سودای گشودن کشوری دیگر را در سر بپرورد؛ همچون همتای مصری  اش که در کنترل صحرای سینا درمانده اما به خود حق می دهد برای شیعه یمنی که از مادر چریک زاده می شود خط و نشان بکشد.   چه اتفاقی رخ داده است؟   آغاز سراسیمه حمله هوایی به یمن محصول ترکیب چند عامل است:   قبل از هر چیز این نکته بسیار مهم است که توجه کنیم در اینجا با یک پروژه مشخصا امریکایی مواجهیم. امریکا ماه هاست از سوی سعودی و اسراییل متهم است که سیاست منطقه ای خود را تغییر داده و «عوض شده است». اساسا همین فهم مشترک ژئوپلتیکی هم هست که اسراییل و سعودی را تا این حد به هم نزدیک کرده است. فهمی که می گوید امریکا متحدان منطقه ای خود را تنها گذاشته، در خفا مشغول معامله با ایران است، جرئت، توان و انگیزه مداخله به نفع متحدانش و یکسره کردن منازعات منطقه ای را از دست داده و در حال نوعی اخراج خودخواسته از منطقه است. مبنای مخالفت رادیکال سعودی واسراییل با توافق هسته ای احتمالی ایران و امریکا هم در اصل همین است. این دو، مذاکرات هسته ای و توافق احتمالی را خروجی یک معامله ژئوپلتیکی کلان –والبته پنهان- می بینند که ایران در آن از حالت دشمن خارج می شود و در بدترین حالت یک رقیب منطقه ای برای امریکا خواهد بود؛ والا چنانکه پیش از این گفته ایم مخالفت اسراییل و عربستان با مذاکرات هسته ای منطق هسته ای ندارد چرا که از دید این دو کشور هیچ روشی وجود ندارد که بتواند به معامله ای با ایران ختم شود بهتر از آنچه امریکا اکنون در پی محقق کردن آن است.   سعودی –به دلیل ضعف مفرطی که از آن رنج می برد- بیشتر، و اسراییل کمتر، ماه هاست از امریکا می خواهند تضمین بدهد که توافق هسته ای به یک توافق ژئوپلتیکی و به رسمت شناختن قدرت منطقه ای ایران بدل نخواهد شد. با نزدیک شدن مذاکرات هسته ای به یک توافق احتمالی، می توان حدس زد که فشار بر اوباما در این باره بیشتر هم شده باشد. در واقع، دولت اوباما همزمان با مذاکرات هسته ای فینال با ایران، باید به نوعی متحدان منطقه ای اش را متقاعد می کرد که همانطور که جان کری چند هفته قبل در جده گفت هیچ معامله بزرگی با ایران وجود ندارد و هر چه هست تلاشی است برای مهار توان هسته ای ایران که آن هم بیش از آنکه یک تهدید مرتبط با اشاعه باشد یک تهدید ژئوپلتیکی است.   صدور مجوز حمله یمن از سوی امریکا و همراهی آشکار امریکا با این حمله بلافاصله پس از آغاز آن، هیچ تردیدی در این باره باقی نمی گذارد که این حمله از این جنبه کاملا مرتبط با مذاکرات هسته ای و در واقع حاوی دو پیام است. یک پیام برای ایران؛ که همانطور که جان برنن مدیر سیا سه روز پیش به فاکس نیوز گفت دریابد که از لحاظ ژئوپلتیکی امریکا آن را کاملا به مثابه یک دشمن تحلیل می کند و پیامی هم برای سعودی و اسراییل. پیام به سعودی و اسراییل که در واقع می توان آن را نوعی تضمین ژئوپلتیکی خواند مشخصا این است که توافق هسته ای احتمالی با ایران هماوردی منطقه ای ایران و امریکا را نه فقط کاهش نمی دهد بلکه آن را تشدید خواهد کرد و بویژه سعودی باید مطمئن باشد که همچنان از حمایت امریکا در مقابل رشد اعجاب آور قدرت منطقه ای ایران برخوردار است.   به جز مسئله تضمین دهی ژئوپلتیکی که این حمله را به مذاکرات هسته ای مرتبط می کند، تهاجم هوایی به یمن از یک جنبه دیگر هم به امریکا مرتبط است. برای فهم این جنبه باید ابتدا نکات کلیدی سخنرانی اوباما در دانشکده نظامی وست پوینت نیویرک را که اصلی ترین خطوط راهبرد امریکا در دوران نوین سیاست خارجی اش را مشخص می کند، به یاد آورد. اوباما در آن سخنرانی گفت:   اولا- به دلیل تنفر شدید مردم امریکا از آغاز هرگونه جنگ جدید   ثانیا- به دلیل ضعف و خستگی مفرط ارتش امریکا   ثالثا- به دلیل مشکلات جدی اقتصادی   و رابعا- به دلیل تغییر جنس و ماهیت تهدیدهای نوین   امریکا در سیاست خارجی اش، استراتژی مداخله مستقیم را کنار گذاشته و به جای آن بر   1- مدیریت از راه دور   2- واگذار کردن حل مشکلات منطقه ای به بازیگران منطقه ای   3- تلاش برای نزدیک کردن عملیات های نظامی به عملیات های اطلاعات پایه و در نتیجه کوچک کردن ارتش   4- تشکبل ائتلاف های منطقه ای   5- اجتناب از مداخله مستقیم   6- استفاده جدی تر از ابزار هایی مانند تحریم ها و مجازات های چند جانبه   متمرکز خواهد شد. استراتژی وست پوینت اگرچه ظاهری تر و تمیز و مرتب داشت ولی در اصل اعترافی صریح به پایان دوران ابرقدرتی نظامی امریکا (پس از پایان ابرقدرتی سیاسی که مربوط به سال های پیش است) محسوب می شد و به همین دلیل، همان زمان، بسیاری در منطقه حساب کار دستشان آمد که آن قدرت مداخله کننده یکسره کننده، برای همیشه صحنه بین المللی را ترک کرده و خود باید فکری به حال خویش بکنند.   از آن زمان، امریکا چندین بار تلاش کرده این استراتژی را با متحدان منطقه ای اش تمرین کند. در تشکیل ائتلاف علیه داعش موضوع خیلی زود به ابتذال کشیده شد چرا که اساسا قرار نبود با داعش مبارزه جدی بشود و مهم تر از آن، آنها که قرار بود برای مبارزه با داعش ائتلاف تشکیل بدهند خود حامیان اصلی آن بودند و نگفته پیداست که کارد دسته خود را نمی برد. با این حال، این حیث راهبردی، در همان مسئله داعش هم روشن بود که امریکا نمی خواهد مداخله کند و قصد دارد هدف های خویش را به دست بازیگران منطقه ای محقق سازد. در موضوع یمن، شاید برای اولین بار، دولت اوباما در حال اجرای کامل استراتژی وست پوینت است. یک بحران حاد ژئوپلتیکی بروز کرده، امریکا نه می خواهد و نه می تواند مستقیما مداخله کند، نمی تواند هم مسئله را به حال خود رها نماید و در نتیجه از بازیگران مرتبط خواسته است ائتلافی تشکیل بدهند و خود دست به کار شوند؛ و در مقابل، روی کمک سیاسی، اطلاعاتی و حداکثر لجستیکی امریکا حساب کنند. امریکا تصور می کند به این ترتیب می تواند مشکلاتش را حل کند بی آنکه با دشواری های حل مشکل رویارو یا مجبور به مواجه شدن با تبعات آن گردد.   امریکا در یمن می خواهد یک مشکل حاد ژئوپلتیکی را با ابزار سعودی، قطر، کویت، مصر و سودان حل کند تا دوباره گرفتار تجربه عراق نشود. ظاهر موضوع معقول هم هست: کسانی درگیر موضوع می شوند که در حل آن منفعت مستقیم دارند، منطقه را به خوبی می شناسند و بر ریزه کاری های طبقاتی، قومی و جغرافیایی مشرفند. اما آنچه امریکایی ها در طرح ریزی خود به آن دقت نکرده اند مفهومی به نام مهارت است. وقتی ارتش امریکا که خود را ارتش درجه یک جهان می داند از بیم تکرار تجربه های گذشته، رسما شمشیر را غلاف کرده، چگونه توقع دارند شرته های سعودی و سربازهای آفتاب ندیده مصری، از عهده حل بحرانی با این درجه از شدت و پیچیدگی برآیند؟ همانطور که استراتژیست های منتقد دستور کار وست پوینت همان موقع گفتند اشکال اصلی این راهبرد این است که حل بحران هایی بسیار عمیق را به بازیگرانی به شدت فاقد مهارت می سپارد و از آنها توقع دارد مشکلی را حل کنند که امریکا در مقام پدرخواندگی از رویارو شدن با آن عاجر مانده است.   کیس یمن، به خوبی نشان خواهد داد که عدم مداخله همانقدر ناکارآمد است که خود مداخله، به بازی گرفتن بازیگران منطقه ای همانقدر احمقانه است که به کلی نادیده گرفتن آنها، اقدامات ائتلافی با همان شدتی شکست خواهد خورد که اقدام یک جانبه شکست خورد و متحدان منطقه ای امریکا همانقدر ناتوانند که خود امریکا. یمن، جزو معدود کشورهایی در منطقه است که به امریکا خواهند فهماند نمی تواند ضعف استراتژیک را با هوشمندی تاکتیکی بپودشاند و استراتژی وست پوینت لااقل در منطقه خاورمیانه در حد تصرف و اداره یک قریه هم کارایی ندارد.   درباره بحران یمن گفتنی فراوان است. این یادداشت صرفا تلاش کرد موضوع را از جنبه راهبرد منطقه ای امریکا  و با نگاهی به مذاکرات هسته ای تحلیل کند. در روزهای آینده و به موازات پیشرفت موضوع، آن را از جنبه امنیت منطقه ای و ژئوپلتیک شیعه هم بررسی خواهیم کرد.
  21. زارش ویژه/ فوری/ اختصاصی تمرکز مذاکرات لوزان بر دو موضوع تحقیق و توسعه و قطعنامه های شورای امنیت منابع مطلع می گویند دور جدید مذاکرات لوزان بر حل و فصل دو موضوع تحقیق و توسعه و چگونگی تعلیق قطعنامه های شورای امنیت متمرکز خواهد بود.   محمد صدری، ایران هسته ای- منابع مطلع می گویند دور جدید مذاکرات لوزان بر حل و فصل دو موضوع تحقیق و توسعه و چگونگی تعلیق قطعنامه های شورای امنیتمتمرکز خواهد بود.   در حالی که مذاکرات میان تیم های ایران و 1+5 از غروب روز چهارشنبه 5 فروردین 1394 (25 مارس 2014) آغاز شده است، منابع مطلع می گویند تنها دو موضوع اختلافی باقی مانده که این مذاکرات به بحث درباره آنها اختصاص خواهد یافت.   نماینده فرانسه در شورای امنیت هم محدود شدن موارد اختلافی به این دو مورد را تایید کرده است.   وی روز گذشته در جلسه استماع گزارش کمیته تحریم های 1737 گفته است: «با وجود پیشنهادهای بیشمار گروه 1+5 هنوز اختلاف نظراتی با ایران و به ویژه در رابطه با تحقیق و توسعه و درباره حل موضوع تحریمها وجود دارد».   نخستین موضوع مسئله تحقیق و توسعه غنی سازی است که ایران تاکید دارد در طول گام نهایی باید بدون هیچ محدودیتی ادامه داشته باشد.   کارشناسان در تهران می گویند پذیرش هر نوع محدودیت در تحقیق و توسعه دارای 4 اشکال اساسی است:   1- این امر مخالف خط قرمز صریح تعیین شده برای تیم مذاکره کننده است که هیچ نرمشی از سوی مقام های بالای نظام درباره آن وجود نخواهد داشت.   2- از دید ایران، محدود شدن تحقیق و توسعه در واقع به معنی منتفی شدن آن است چرا که هیچ فرآیند تحقیقاتی وجود ندارد که بدون آزادی عمل پژوهشگران در توسعه دامنه پژوهش، به نتیجه واقعی برسد.   3- ایران محدود شدن تحقیق و توسعه را در واقع به معنی سلب دانش هسته ای از خود می داند و عقیده دارد چنین امری به لحاظ غرور ملی مطلقا پذیرفتنی نیست.   4- تنها تداوم فرآیند تحقیق و  توسعه است که می تواند تضمین کند برنامه هسته ای ایران در انتهای زمان گام نهایی یک برنامه عقب مانده و ناکارآمد نخواهد بود.   این در حالی است که ظاهرا امریکایی ها خواهان محدود شدن تحقیق و توسعه به دو ماشین IR-1 IR-2هستند و حداکثر ممکن است تحقیق روی چند ماشین منفرد از نسل های بالاتر را هم بپذیرند. این در حالی است که هم اکنون در بخش تحقیق و توسعه نطنز ده ها ماشین از نسل های مختلف در حال تست است.   موضوع دومی که در مذاکرات لوزان محل بحث است، زمان بندی تعلیق قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل متحد است.   شورای امنیت سازمان ملل از سال 2006 به این سو، 6 قطعنامه علیه ایران صادر کرده که 4 قطعنامه آن، به اعمال تحریم ها اختصاص دارد.   از نظر ایران، همه این قطعنامه ها باید با صدور یک قطعنامه جدید بلافاصله پس  از حصول توافق نهایی تعلیق شود.   اما ظاهرا امریکا و بویژه فرانسه عقیده دارند لغو قطعنامه های شورای امنیت باید با فاصله ای چند ساله و پس از احراز کامل پای بندی ایران به تعهداتی صورت بگیرد که در توافق نهایی خواهد پذیرفت.   یک دیپلمات در تهران گفت: «غربی ها لغو شدن قطعنامه های شورای امنیت را به معنای پذیرش مشروعیت برنامه غنی سازی در ایران می دانند و لذا نمی خواهند به سادگی آن را بپذیرند».   وی ادامه داد: «علاوه بر این، لغو این قطعنامه ها زیرساخت قانونی تحریم های یک جانبه را هم فرو خواهد ریخت».   برخی شواهد نشان دهنده این است که امریکا در نهایت با این موضوع مخالفتی ندارد اما فرانسه تحت فشار اسراییل معتقد است این امر باید به گذشت زمان و همچنین تعیین تکلیف PMD مشروط شود.   کارشناسان می گویند اگر برای این دو موضوع راه حلی پیدا شود، احتمال امضای یک توافق سیاسی در لوزان بسیار بالاست.
  22. گزارش ویژه اعتراف بی سابقه رییس سیا: پس از توافق هسته ای تحریم ها را به بهانه موضوعات منطقه ای ادامه می دهیم مدیر سازمان سیا می گوید چه توافق هسته ای انجام بشود و چه نشود، فشار بر ایران تداوم خواهد یافت.   علی شاهدیان، ایران هسته ای- مدیر سازمان سیا می گوید چه توافق هسته ای انجام بشود و چه نشود، فشار بر ایران تداوم خواهد یافت.   جان برنن، مدیر آژانس مرکزی اطلاعات در امریکا روز 4 فروردین در مصاحبه اختصاصی با فاکس نیوز با تمرکز روی رفتار منطقه ای ایران وعده داد که واشینگتن پس از توافق هسته ای هم فشار را بر ایران حفظ خواهد کرد.   برنن می گوید: «برنامه اتمی ایران چیزی است که اما امیدواریم بتوانیم آن را متوقف کنیم. با این حال این را نیز می بینیم که این کشور همچنان حامی تروریسم دولتی است و کاری که باید بکنیم این است که خواه این توافق به دست آید یا نیاید، فشار بر ایران باید ادامه یابد تا اطمینان یابیم این کشور نمی تواند کشورهای منطقه را بی ثبات کند».   این نخستین بار است که یک مقام امریکایی صریحا می گوید پس از توافق هسته ای فشار تحریم ها به بهانه های دیگر بر ایران حفظ خواهد شد.   وی در ادامه در پاسخ به این سوال که در صورت تخلف ایران از توافق هسته ای آیا جامعه اطلاعاتی امریکا در موقعیتی هست که سروقت از آن مطلع شود، ادعا کرده است: «من اطمینان دارم که توانمندی های اطلاعاتی ما به اندازه کافی این قدرت را دارند که درکی مناسب از برنامه اتمی ایران داشته باشیم».   برنن همچنین با بیان اینکه نیروی قدس یک نیروی بسیار تهاجمی است، می گوید: «ما به آنان اجازه نمی دهیم نقش بزرگتری بازی کنند. آنان در حال همکاری با عراق برای چنین نقشی هستند، ما نیز با دولت عراق همکاری می کنیم. ایرانیان به عنوان کشور همسایه در عراق حضور دارند؛ آنان قطعا منافعی در آنجا دارند و به دنبال این منافع هستند. قاسم سلیمانی فرمانده نیروهای قدس که نیرویی بسیار تخاصمی است، حضور دارد و بسیاری از کارهایی که قاسم سلیمانی در آنجا انجام می دهد، باعث بی ثبات شدن هر چه بیشتر می شود. از این رو، من ایران را یک متحد به شمار نمی آورم بلکه می گویم کارهایی که داعش در عراق انجام داد، باعث واکنش ایرانیان شد و باید عراقی ها اطمینان داشته باشند ایرانیان هدفی غیر از آنچه که مردم این کشور به آن نیاز دارند، انجام ندهند».
  23. در آستانه دور نهایی مذاکرات لوزان مطرح شد مقام امریکایی: خرابکاري هسته‌اي بعد از توافق نيز ادامه خواهد يافت یک مقام امریکایی به روزنامه نیویورک تایمز گفته است خرابکاری هایی نظیر ارسال ویروس استاکس نت به تاسیسات غنی سازی ایران پس از توافق هسته ای نیز ادامه خواهد یافت.   ایران هسته ای- یک مقام امریکایی به روزنامه نیویورک تایمز گفته است خرابکاری هایی نظیر ارسال ویروس استاکس نت به تاسیسات غنی سازی ایران پس از توافق هسته ای نیز ادامه خواهد یافت. این اظهارنظر در حالی بیان شده است که ادعا می شود ایران و گروه 1+5 در آستانه رسیدن به یک توافق نهایی هستند.   متن کامل مقاله نیویورک تایمز که روز 4 فروردین به قلم دیوید سانجر و ویلیام برود نوشته شده در ادامه می آید.   اصل مقاله را اینجا ببینید.   ***   در اواخر سال 2012 درست زمانی که باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا و مشاورانش به صورت محرمانه ترسیم خطوط کلی برقراری روابط دیپلماتیک با ایران را آغاز کردند، دستگاه های اطلاعاتی آمریکا نیز همزمان مشغول انجام آخرین اقدامات جاسوسی خود برای خرابکاری در زیرساخت های هسته ای تهران بودند.   اگر مذاکرات هسته ای با ایران به توافق منجر شود، آیا خرابکاری های پنهانی و عظیم آمریکا، اسرائیل و برخی از متحدان آمریکایی آنها در برنامه هسته ای ایران ادامه خواهد یافت؟   یکی از مقامات بلند پایه گفت احتمالات اینگونه اقدامات ادامه خواهد داشت در حقیقت، برخی از مقامات معتقدند نظارت بر برنامه هسته ای ایران تشدید خواهد شد و برای اطمینان از این که ایران به موادی که برای تسریع در ساخت سانتریفیوژهای پیشرفته یا حرکت پنهانی به سوی ساخت بمب لازم است، دسترسی پیدا نکند اقدامات مخفیانه ممکن است بیش از گذشته اهمیت پیدا کند.   دولت اوباما به صورت آشکار می گوید تحریم صادرات نفت و مبادلات مالی ایران، این کشور را به پای میز مذاکره کشانده است و به منظور محدود کردن تولید سوخت هسته ی در این کشور به مدت ده سال یا بیشتر، لغو این محدودیت ها بهترین فرصت است تا مقامات ایرانی برای توافقی دیپلماتیک ترغیب شوند.   از طرفی، مقامات آمریکایی به صورت غیر علنی می گویند خرابکاری به مثابه سیاست چماق دیگری است برای کنترل پیشرفت ایران در این زمینه و نشان می دهد که آمریکا راه های دیگری برای مقابله با برنامه هسته ای این کشور دارد.   گرچه مقامات آمریکایی همچنان در مورد این مسئله که ایران تاسیسات هسته ای مخفیانه ای دارد مظنون هستند، اما می گویند هنوز هیچ مدرکی دال بر عملیات مخفیانه در این زمینه وجود ندارد و اگر فعالیت جدیدی آغاز شود، نقض توافقی است که در سوئیس در حال شکل گیری است. اما در عوض اقدامات خرابکارانه در هیچ توافقی ذکر نخواهد شد گرچه نقض آشکار روابط جدید میان واشنگتن و تهران محسوب می شود.   احتمال زیادی وجود دارد که در صورت حصول یک توافق، اوباما خواستار توقف چنین حملاتی شود که بیش از یک دهه بر ضد ایران انجام شده است و معروف ترین آنها «بازی های المپیک» (Olympic Games) بود که پیچیده ترین سلاح های سایبری را وارد تاسیسات ایران کرد. یکی از آنها بد افزار استاکس نت بود که حدود هزار سانتریفیوژ ایران را از کار انداخت.   رسیدن به یک توافق با اعتماد سازی بسیار فرق دارد. در داخل ایران، فشارهایی برای پیشرفت برنامه هسته ای ایران وجود خواهد داشت زیرا این برنامه، هسته اصلی بلند پروازی های سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و هزاران دانشمندی است که سال ها در این راه فعالیت کرده اند. از طرف دیگر، اسرائیل، آمریکا و اروپا نیز به بحث پیرامون این مسئله ادامه خواهند داد که آیا فشار دیپلماتیک و اقدامات پنهانی برای ممانعت از تبدیل ایران به کشوری در آستانه ساخت سلاح هسته ای اعمال شود یا خیر.
  24. تحليلي بر توان رزمي و عملياتي نيروي هوائي سوريه   16 ژانويه 2015 برابر با 26 دي ماه 93 مترجم : abdolmahdi / centralclubs   بر خلاف آنچه كه به نظر مي رسد ، نيروي هوائي ارتش عربي سوريه SyAAF كه مخفف آن اغلب به اشتباه به شكل SAF يا SAAF نوشته مي شود ، قادر است تا پس از 4 سال نبرد طولاني ، از آمادگي و انجام عمليات در سطح بالائي برخوردار باشد. اين نيرو براي مقابله با يك نبرد شديد ولي كوتاه با اسرائيل در نظر گرفته و هرگز براي درگير شدن در يك نبرد فرسايشي مانند آنچه كه هم اكنون ميان بشار اسد و مخالفانش رخ داده برنامه ريزي نشده بود. به همين دليل اين نيرو در اين نبرد فرسايشي نقش خود را در ميان آزمون و خطا پيدا نمود. قبل از آغاز درگيري هاي داخلي ، SyAAF بخش عمده اي از هواپيماها و بالگردهاي خود را در روسيه و اوكراين ارتقاء داد و توانست با بازگرداندن ايمن آنها به عمليات ، نبرد خود را با نشاط آغاز كند. بر خلاف تصور عموم ، در اولين روزهاي انقلاب SyAAF اغلب در ماموريت هاي عملياتي پراكنده مشاركت داشت و تنها در اواخر ماه جولاي سال 2012 بود كه به صورت فعال وارد عمليات متوقف ساختن شورشيان گرديد. اين عمليات عمدتا با استفاده از هواپيماهاي L-39ZA براي انجام بمباران برفراز شهر حلب و اطرافش صورت مي گرفت . در اين عمليات بيشتر اهدافي مانند بيمارستان ها و مدارس مورد حمله قرار مي گرفت و به طور طبيعي قربانيان زيادي از غيرنظاميان را بر جاي گذاشت . ( اين نظر اينجانب به عنوان مترجم نيست ) . در ماه هاي بعد جنگنده هاي MiG-21, MiG-23BN, Su-22 و نيز تعداد محدودي از بمب افكن هاي Su-24 نيز وارد نزاع شدند كه سبب افزايش سورتي هاي پرواز در سراسر كشور گرديد . در اين ميان پرواز هواپيماهاي L-39 رو به كاهش نهاد تا اينكه در ماه مه سال 2013 به طور كامل متوقف گرديد .   نخستين شكست در 25 نوامبر سال 2012 و پس از سقوط پايگاه مجر السلطان ويژه بالگردهاي ارتش سوريه رخ داد كه موجب تصرف يا انهدام 5 بالگرد Mi-8/17 گرديد . اين ناكامي با سقوط پايگاه هوائي تفتناز در 11 ژانويه سال 2013 ادامه يافت كه با هم منجر به انهدام يا تصرف 15 فروند بالگرد Mi-8/17 و يك فروند Mi-25 گرديد . سپس در 12 فوريه 2013 نوبت به پايگاه موسوم به جيره شد كه بيش از 50 جنگنده قديمي و از رده خارج MiG-15/17 به همراه تعدادي جنگنده L-29 را در خود جاي داده بود و به شورشيان اين فرصت را داد تا بر روي راه اندازي نيروي هوائي خود با استفاده از حداقل 8 فروند جنگنده سالم L-39 كار كنند. در روز 18 آوريل ، پايگاه هوائي ضبعه ( كه القصير نيز خوانده مي شود ) به تصرف مخالفين درآمد . اگرچه تعدادي جنگنده MiG-21 در آنجا يافت شد اما همه آنها غير عملياتي بودند . در اين پايگاه انبارهاي موشك هاي هوا به هوا به دست آمد كه بعدها شورشيان از آنها به عنوان راكتهاي دست ساز خود استفاده كردند . در روز 30 آوريل 2013 ، پايگاه ابوالظهور مورد تهاجم مخالفين قرار گرفت اما اين بار مدافعين توانستند حمله را ناكام بگذارند. اينجا به عنوان نقطه بازگشت در موفقيت شورشيان براي تصرف پايگاه هاي SyAAF تلقي مي گردد و عمليات آنها در اين راستا با شكست مواجه شد. فرودگاه منغ نيز كه تقريبا از قبل به محاصره درآمده بود در روز 6 آگوست 2013 سقوط كرد كه منجر به تصرف يا انهدام تعدادي بالگرد Mi-8 گرديد . آخرين پايگاه فرودگاه طبقه در استان رقه بود كه در روز 24 آگوست سال 2014 كه به تصرف شورشيان داعش درآمد و حدود 18 فروند جنگنده MiG-21 شامل گونه هاي عملياتي تا اسقاطي را در خود جاي داده بود . از اين تعداد جنگنده فقط سه فروند قابليت پرواز داشته كه آنها هم قبل از سقوط پايگاه آنجا را ترك كردند. در گذشته از فرودگاه هاي جيره و منغ بمنظور آموزش خلبانان جنگي بالگردها و هواپيماهاي نظامي استفاده مي گرديد و تصرف انها توسط شورشيان ، تربيت خلبان هاي آينده را به شكل موثري دچار وقفه نمود . محاصره كامل فرودگاه كويرس كه پايگاه اصلي آموزشي SyAAF به شمار مي رفت ، فقط اوضاع آن نيرو را وخيمتر نمود. تلفات هواپيماهايي كه در پايگاه هاي فوق به تصرف شورشيان درآمده يا از بين رفتند شامل 5 فروند MiG-21 ، دو فروند MiG-23 ، يك فروند Su-24M2 ، دو فروند L-39 و شش فروند بالگرد Mi-8/17 بوده است . اگر چه در طول زمان تلفات بالگردها و جنگنده ها روندي صعودي داشته اما هنوز نتوانسته نيروي هوائي سوريه را متوقف سازد . آنچه كه مهمترين دغدغه SyAAF محسوب مي گردد ، افزايش تعداد سورتي هاي پروازي جنگنده و بمب افكن ها در هر روز است . بيشتر جنگنده هاي MiG-21 مربوط به اوايل دهه 70 ميلادي است . جنگنده هاي MiG-23BN در اواخر همان دهه ساخته شده و ناوگان بمب افكن هاي Su-22M-3/M-4 نيز در طول دهه 80 ميلادي ساخته شده اند. به جز بمب افكن هاي Su-22M-4 ، تمام جنگنده هاي فوق به پايان عمر عملياتي خود نزديك شده و مي بايست در همين دهه جايگزين شوند. اين هواپيماها به جاي برخورداري از آرامش در واپسين سالهاي عمر ، خود را در ميان خطوط مقدم نبرد يافته اند.     اما در مورد ناوگان نيرومند 20 فروندي بمب افكن هاي Su-24 كه هسته اصلي يگان هاي جنگنده بمب افكن هاي SyAAF را تشكيل داده و بعنوان افتخار آن نيرو به شمار مي رود مشكلات بمراتب كمتري وجود دارد . اين بمب افكن ها در سال 1988 به شوروي سابق سفارش داده و در سال 1990 به سوريه تحويل داده شدند . در اواسط دهه 1990 يك فروند Su-24MK و يك فروند Su-24MR نيز توسط ليبي به سوريه هديه شدند. [/size] در هنگام آغاز جنگ داخلي و بين سالهاي 2010 تا 2013 تعداد 21 فروند بمب افكن Su-24MK توسط مجتمع بازسازي صنايع هوائي 514 ARZ در منطقه Rzhev روسيه به استاندارد M2 ارتقاء يافته بودند . با رسيدن به اين سطح از ارتقاء ، اين بمب افكن ها به همان سطح استاندارد همطراز بمب افكن هاي Su-24M2 مورد استفاده نيروي هوائي ارتش روسيه دست يافتند. اين بهينه سازي ها امكان بهبود هدفگيري ، آلات ناوبري و سامانه هدايت آتش را با جايگزيني با سامانه هاي قديمي هواپيماها فراهم مي آورد . در نتيجه امكان همسازي با انواع وسيعي از جديدترين مهمات شامل بمب هاي سري KAB-500/1500 ، موشك هاي Kh-31A, Kh-31P, Kh-59 و موشك هوا به هواي R-73 بعلاوه بمب هاي سري FAB و RBK و همچنين قابليت حمل بمب هاي هدايت شونده KAB-500/1500 ، راكت هاي هوا به زمين S-24 و S-25 و موشك هاي هدايت شونده Kh-25, Kh-29L, Kh-29T, Kh-31 و Kh-58 به همراه غلاف پرتاب انواع راكت و موشك هاي هوا به هواي R-60 براي هواپيماها فراهم گرديد . اگرچه اين بهينه سازي ها اصطلاحا "زير ديد رادار" انجام مي شد اما كاركنان 514 ARZ به صورت عمومي درباره حضور بمب افكن هاي Su-24 نيروي هوائي سوريه در اين مجتمع صحبت مي كردند و تصاوير ماهواره اي هم از استقرار اين هواپيماها در محوطه خبر مي دادند . حتي تصويري هم از عمليات بر روي بازسازي يك بمب افكن نشان داده شده ، اما وب سايت رسمي 514 ARZ در اين مورد سكوت اختيار كرده است .   به ناوگان جنگنده بمب افكن هاي به شدت آسيب ديده باز مي گرديم كه هر روز شاهد بلندتر شدن ليست اهداف خود بود در حاليكه شاكله عملياتي آن تحليل مي رفت . اما درهم شكستن قريب الوقوع نيروي هوائي ارتش سوريه به شكل غريبي به وقوع نپيوست . چرا كه سوريه هنوز مي توانست روي دريافت قطعات يدكي از روسيه براي سر پا نگهداشتن هواپيماهاي عملياتي اش حساب كند. اين نظريه با بهينه سازي جنگنده هاي MiG-23MLD ، MiG-29SM ، Su-24M2 و نيز بالگردهاي Mi-25 و Ka-28 در روسيه و اوكراين ( با پشتيباني پس از فروش مندرج در قرارداد ) تقويت مي شود. ازاين روي كمپاني MiG اقدام به تاسيس يك دفتر در نزديكي پايگاه هوائي المزه در دمشق نمود كه به يك سيستم نگهداري مدرن تر با كمك كمپاني مذكور منجر شد و از اين طريق هر ماهه جريان عظيمي از تسليحات روسي بوسيله هواپيماهاي Il-76 نيروي هوائي سوريه به آن كشور وارد مي شود. پرسنل SyAAF در كنار افسران و سربازان پرشمار ارتش و گارد رياست جمهوري كماكان به فراگيري دوره هاي آموزشي در روسيه ادامه مي دهند . يك خلبان SyAAF را در جلوي يك جنگنده MiG-29 در روسيه در تصوير ذيل مشاهده مي فرمائيد . اولين مورد از انتقال سلاح به SyAAF از آنجا آشكار شد كه در ماه اكتبر سال 2013 براي نخستين بار بالگردهاي Mi-25 و جنگنده هاي MiG-29 و Su-22 از غلاف هاي پرتاب راكتهاي B-8 استفاده كردند . نيروي هوائي سوريه با استفاده از راكت هاي 80 ميليمتري S-8 روستاي لبناني عرسال را در ژوئن 2013 مورد اصابت قرار داد كه نخستين مورداستفاده از اين راكتها محسوب مي گردد. ناوگان بالگردهاي Mi-25 تا آن زمان هنوز از غلاف هاي UB-32 استفاده مي كرد كه راكتهاي 57 ميليمتري S-5 را مصرف مي نمود . اين راكتها براي انهدام تاسيسات يا سربازان درون سنگرها از قدرت نفوذ و آتش كمي برخوردار بوده اند. يك بالگرد ميل 25 بر فراز معلولا حضور جنگنده هاي MiG-29 مسلح به غلاف هاي B-8 بيانگر عدم حضور تعداد كافي از جنگنده هاي MiG-23BN و Su-22M-3/M-4 مي باشد كه عمدتا بدليل گذراندن دوره هاي اورهال بمنظور عملياتي نگهداشتن اين جنگنده ها مي باشد . زمينگير شدن موقتي تعداد زياد اين جنگنده بمب افكن ها بمنظور جايگزين كردن آنها با جنگنده ها ، يك تاكتيك استاندارد شناخته شده توسط SyAAF به شمار مي رود و اين امكان را مي دهد تا در گروه هاي پروازي هواپيماهاي آزاد بيشتري وجود داشته باشد . براي مثال ، در طول ماه نوامبر 2014 حتي يك فروند Su-22 بر فراز خاك سوريه مشاهده نشد چرا كه تعداد بيشتري از اين هواپيما موقتا زمينگير شده يا حتي به طور كامل از عمليات خارج شده اند. همچنانكه گورستان رو به رشد اين بمب افكن در دمير مشاهده گرديد .   اين تاكتيك به SyAAF اين امكان را مي دهد تا شمار سورتي هاي پروازي را بالا نگهدارد بدون آنكه تمام بار و فشار را بر روي جنگنده هاي MiG-23BN و Su-22M-3/M-4 قرار دهد . اگرچه جنگنده هاي MiG-29 به صورت منظم از اواخر سال 2013 جايگزين برخي جنگنده بمب افكن ها شده اند ، اما اين روزها به ندرت درگير جنگ داخلي بوده اند. تنها تعداد كمي از اين جنگنده ها بمنظور پرتاب مهمات هدايت شونده دقيق در نقاط مختلف خاك سوريه مشاهده شده اند . يكی از شورشیان ( وحوش ! ) ميگ 23 را مي بوسد در مقابل ، جنگنده هاي MiG-23MF و البته در مقياس كمتر MiG-23ML و MiG-23MLD آقدام به انجام ماموريته هاي هوا به زمين بر فراز خاك سوريه نموده اند. در اين ماموريت ها آنها اكثرا به دو غلاف پرتاب راكت UB-16 و UB-32 ، و يا دو غلاف راكت B-8 يا بمب هاي آهني مجهز و در انجام اين ماموريت ها به جنگنده بمب افكن هاي MiG-23BN و يا Su-22M-3/M-4 پيوسته اند. از آنجائي كه نيروي هوايي سوريه تعداد زيادي از جنگنده هاي MiG-23MF ، MiG-23ML و MiG-23MLD را در اختيار دارد ، اين تكاتيك مي تواند به سادگي در سال هاي پيش رو كماكان مورد استفاده قرار گيرد . بخشي از ناوگان MiG-23ML و MiG-23MLD از سال 2008 تا 2012 در اوكراين و روسيه مورد ارتقاء قرار گرفته و به خاك آن كشور بازگشته اند . در حاليكه دنيا سرگرم متوقف ساختن يك كشتي باري حامل بالگردهاي Mi-25 اورهال شده از روسيه به سوريه بود ، دسته هاي متعددي از جنگنده هاي MiG-23s, MiG-29 و بمب افكن هاي Su-24 بدون هيچ انعكاس رسانه اي وارد سوريه شدند . يكي از جنگنده هاي اورهال شده MiG-23MLD ( بدون داشتن پرتابگرهاي چف / فلير) در تصوير زير ديده مي شود. ناوگان پرتعداد و نامشخص جنگنده هاي MiG-23 سوريه با ورود حدود 30 فروند ديگر از جنگنده هاي MiG-23MLD در چند سال گذشته تقويت شده است . در سال 2008 حدود 33 فروند جنگنده MiG-23 كه تخمين زده شده 30 فروند MiG-23MLD و تعداد كمي هم MiG-23UB را شامل مي شده توسط جمهوري بلاروس به پايگاه هوائي نيرب در شهر حلب ارسال شده است . در حاليكه هدف از انجام اين معامله مشخص نشده ، اما خيلي زود روشن شد كه تمام اين جنگنده ها توسط كارخانه تاسيسات اورهال و نگهداري SyAAF موجود در اين پايگاه مورد اورهال قرار گرفته اند . تصور مي شود كه 4 فروند از جنگنده هاي مذكور بدليل شرايط نامناسب براي اورهال مناسب نبوده و كماكان در نيرب باقي مانده و دو فروند از آنان متعاقبا توسط موشك هاي تاو شورشيان آسيب ديده اند. از آنجائي كه قرار نبود اين هواپيماها مجددا پرواز كنند ، آسيب وارده به اين دو جنگنده نيز بي اهميت تلقي مي شود. كارخانه در سلسله مراتب SyAAF ، مسئوليت اورهال و نگهداري جنگنده ها و بالگردهاي رزمي را بر عهده دارد . تمام ناوگان هواپيماهاي جنگي SyAAF به استثناي بمب افكن هاي Su-24 در اين مجتمع اورهال شده اند . اين مجتمع همچنين غلافهاي پرتابگر چف / فلير را به صورت بومي براي جنگنده هاي MiG-21, MiG-23 و Su-22 توليد كرده است . پس از پايان اورهال ، هواپيما يا بالگرد در صورت نياز به بخش رنگ آميزي مي رود . با توجه به اينكه فرودگاه نيرب هم اكنون در تيررس موشك هاي تاو مخالفين است ، اعزام هواپيماها با محدوديت مواجه شده است . دو هواپيماي L-39 كه به تازگي اورهال شده بودند با شليك موشك تاو منهدم شدند و يكبار ديگر آسيب پذيري اين پايگاه را نشان دادند . اگرچه در گذشته پايگاه هوائي نيرب حتي اورهال جنگنده هاي MiG-29 را نيز انجام مي داد ، اما شرايط امنيتي پايگاه اجازه اعزام جنگنده هاي بيشتر جهت انجام عمليات اورهال را به آنجا نمي دهد . با اين حال جنگنده هاي MiG-29 سوري براي آن كه عملياتي باقي بمانند به شدت به كمك خارجي وابسته اند . گزارش شده كه اين وابستگي حتي شامل قطعات بال و بدنه هم مي شود . تعدادي از اين جنگنده ها در جريان انجام عمليات اورهال در مجتمع كارخانه در پايگاه نيرب ،رنگ آميزي جديدي را هم به خود ديده اند . تعداد كل جنگنده هاي MiG-29 دريافتي سوريه در سال 1988 هنوز هم مشخص نشده است . تعداد 48 فروند اظهار شده در برخي منابع نيز اغراق آميز به نظر مي رسد و باور بر اين است كه بين 22 تا 24 فروند تعداد صادر شده صحيح تر باشد . اگرچه اين تعداد تنها براي تشكيل يك اسكادران كفايت مي كند اما برنامه هائي براي تشكيل اسكادران دوم نيز فعلا به بايگاني سپرده شده است . بين 15 تا 20 فروند جنگنده MiG-29 در گردان 697 در پايگاه هوائي "سين" ( معروف به صيقل) عملياتي نگه داشته شده اند. تعداد اندكي هم از هواپيماها دائما در پايگاه T4 ( معروف به تياس) حضور دارند. شركت هواپيما سازي MiG روسيه به شكل فعالي به تكميل توافقنامه منعقده با سوريه ادامه مي دهد. اگوست سال 2010 شاهد ارسال 4 دستگاه شبيه ساز پرواز مربوط به هواپيمائي نامشخص تحت شماره پيمان 776041110116 بوده است . در يك توافقنامه محرمانه در سال 2011 ، چهار فروند MiG-29B نيروي هوائي سوريه به سطح SM ارتقاء يافتند . از آنجائي كه MiG-29B از بدنه 9-12 استفاده مي كند كه با بدنه 9-13M مورد استفاده MiG-29SM تفاوت دارد ، شركت ميكويان گونه اي ويژه ( احتمالا بدون سامانه اخلال Gardenia) را براي پر كردن نيازهاي سوريه طراحي نمود ، مانند همان كاري كه براي جنگنده هاي MiG-29UPG هندوستان انجام داد. توليد اين گونه بدنه ها براي روسيه 531.1 ميليون روبل خرج برداشت كه با مبلغ 925.7 ميليون روبل هزينه شده براي توليد MiG-29UPG تفاوت داشت . گزارش سال 2011 شركت ميكويان اطلاعاتي را درباره بهينه سازي هاي انجام شده در گذشته و آينده به همراه اطلاعاتي در مورد طرف قرارداد ، سوريه، اهميت و ماهيت محرمانه اين توافق شامل مي گرديد . بدنه جنگنده MiG-29SM در مقايسه با MiG-29B بهينه سازي هاي زيادي همچون رادار ارتقاء يافته N-019ME ، قابليت حمل مهمات بيشتر و تعداد زيادتري از بهينه سازي هاي كابين شامل نمايشگرها ، آلات ناوبري و سامانه هاي مخابراتي را شامل مي شود. به صورت مستند مهمترين پيشرفت و ارتقآء بدست آمده ( شامل جنگنده هاي MiG-29 موجود در سوريه ) ، مربوط به گسترش و تنوع زرادخانه سلاح هاي هوا به سطح همچون موشك هاي Kh-29T(E) ، Kh-31A/P و بمبهاي هدايت شونده ليزري KAB-500-Kr/OD مي باشد . صدور اين سلاح هاي دقيق بخشي از قرارداد جنگنده هاي MiG-29SM بوده است . آخرين پيشرفت بدست آمده نيز مربوط به افزايش توان رزمي جنگنده هاي MiG-29 بهينه شده براي حمل موشك هوا به هواي ترس آور R-77 (AA-12 ‘Adder’) مي باشد كه خطر مهمي براي هواپيماهاي بيگانه مداخله كننده در نا آرامي ها تلقي مي گردد. اخيرا به كرات اين جنگنده ها در حال حمل لانچرهاي AKU-170E ويژه پرتاب اين موشك ها مشاهده شده اند كه شما در تصوير ذيل نيز مشاهده مي فرمائيد. ادامه دارد ....   منبع
  25. گزارش ویژه 5 اصل راهنمای مذاکراتی در فرمایشان رهبر معظم انقلاب اسلامی نبود گزینه های دیگر، هزینه سیاسی بسیار بالا، ریسک ژئوپلیتیکی شکست مذاکرات و گره خوردگی سرنوشت انتخابات ریاست جمهوری آینده امریکا به نتیجه این مذاکرات، از جمله دلایلی است که ثابت می کند امریکا ریسک ترک مذاکره را نخواهد پذیرفت.   مهدی محمدی، خبرگزاری فارس- آن بخش از فرمایشات رهبر معظم انقلاب اسلامی در نخستین روز از سال 1394 که ناظر به مذاکرات هسته ای بود، پاسخی راهگشا به گره هایی محسوب می شود که همچنان راه رسیدن به توافق را در مذاکرات مسدود کرده است.   تیم مذاکره کننده ایرانی اکنون راه حل های بالقوه درباره مسائل مورد اختلاف را در اختیار دارد و آنگونه که وزیر محترم خارجه اعلام کرده است این هفته برای نهایی کردن این راه حل ها دوباره به ژنو خواهد رفت.   سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی در روز اول فروردین 1394 در واقع اصول راهنمایی به دست می دهد که بر اساس آن تیم مذاکره کننده می تواند تصمیم بگیرد که از میان یک سلسله راه حل های بالقوه، کدام یک قابل نهایی شدن است.   نخستین نکته راهبردی در این سخنان آن بود که ایشان به صراحت گفتند امریکا به این مذاکرات نیاز دارد. مهم ترین نتیجه این سخن این است که تهدید امریکایی ها به ترک میز مذاکره را نباید جدی گرفت. همانطور که ایشان با دقتی ستودنی  تاکید فرمودند این نیاز در امریکا یک نیاز دوحزبی است و حتی اگر دولتی جمهوری خواه هم بر سر کار بود، امروز جز پیمودن همین مسیری که دموکرات ها درون اتاق مذاکره در حال پیمودن آن هستند، راهی نداشت. اگر بپذیریم که امریکا بیش از ایران نیازمند نتیجه بخشی مذاکرات است، دیگر نباید از شکست یا عدم تمدید مذاکرات هراس داشت. نبود گزینه های دیگر، هزینه سیاسی بسیار بالا، ریسک ژئوپلیتیکی شکست مذاکرات و گره خوردگی سرنوشت انتخابات ریاست جمهوری آینده امریکا به نتیجه این مذاکرات، از جمله دلایلی است که ثابت می کند امریکا ریسک ترک مذاکره را نخواهد پذیرفت. اعتماد به نفس ناشی از این تحلیل کمک قابل توجهی به تیم مذاکره کننده است که از اصول خود کوتاه نیاید و مطمئن باشد که امریکا چاره ای جز تداوم مذاکره ندارد و بنابراین هرگز اتاق مذاکره را ترک نخواهد کرد. بر این اساس، نتیجه استحکام رای ایران درون اتاق مذاکره، نه شکست مذاکرات بلکه بهتر شدن هرگونه توافق احتمالی است.   نکته دوم نفی مفهوم دیکته در مذاکرات است. در مورد خاص مذاکرات هسته ای، دیکته یعنی طرف امریکایی برای رفع یک نگرانی ادعایی (مثلا درباره فردو) صرفا بر اعمال یک راه حل خاص اصرار کند و هیچ راه حل بدیلی را نپذیرد (مثلا درباره فردو بر تعطیلی کامل غنی سازی در آن اصرار بورزد.) اساسا مفهوم مذاکره رسیدن به راه حل های دوطرفه است. وقتی یک طرف ایده ای مطرح کند و هیچ جرح و تعدیلی را درباره آن نپذیرد، مذاکرات تبدیل به دیکته می شود. مفهوم مذاکراتی این فراز از سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی این است که ایران هیچ راه حل صرفا امریکایی را برای هیچ کدام از موضوعات نخواهد پذیرفت.   سومین مسئله منتفی کردن هرگونه زمینه سازی برای مذاکرات ژئوپلتیکی پس از مذاکرات هسته ای است. می دانیم که امریکایی ها در چند دور آخر مذاکرات وبویژه پس از آنکه جریان مقاومت پیروزی های چشمگیر و پی در پی در منطقه به دست آورد، خواهان آن شده اند که مذاکره درباره مسائل منطقه ای جایی درون توافق هسته ای گنجانده شود؛ همچنانکه که چنین درخواستی را درباره مسئله موشکی هم دارند. رهبر معظم انقلاب اسلامی این مسئله را از منظری راهبردی تعیین تکلیف کردند. فرمایش ایشان دقیقا بدین معناست که حتی اگر در حوزه هسته ای امکان رسیدن به یک توافق با امریکا وجود داشته باشد، در مورد مسائل ژئوپلیتیکی چنین چیزی از اساس منتفی است و هرگز امکان توافق یا حتی تفاهم وجود نخواهد داشت. ایران در منطقه در موضع قدرت قرار دارد و امریکا را هم بخشی از مشکل و بلکه اصلی ترین مشکل می داند که هرگز قابلیت تبدیل شدن به بخشی از یک راه حل را ندارد. اصل راهنمای ارائه شده از سوی رهبر فرزانه انقلاب اسلامی می گوید مذاکرات هسته ای یک پل برای گذار به ژئوپلتیک نیست و صرف نظر از نتیجه مذاکرات هسته ای برنامه منطقه ای ایران به راه خود خواهد رفت؛ و بنابراین، موضوعات منطقه ای نه قابل توافق است و نه حتی قابل مذاکره.   چهارمین اصل راهبردی در این فرمایشات که کاملا به محتوای مذاکرات جهت می دهد این است که رهبر معظم انقلاب اسلامی رفع تحریم ها را بخشی از مذاکرات خواندند نه نتیجه آن و بر این اساس تاکید کردند همه تحریم ها باید بلافاصله پس از امضای توافق رفع شود. توجه به این اصل که ناظر به یکی از کلیدی ترین مسائل مورد اختلاف در مذاکرات است برای دور آتی مذاکرات حیاتی خواهد بود. از دید رهبر معظم انقلاب اسلامی رفع تحریم ها یک اتفاق دفعی است نه یک فرآیند تدریجی چرا که اساسا چیزی به نام فرآیند تدریجی رفع تحریم وجود ندارد. این مسئله بسیار ظریف و مهمی است. استدلال پس پشت این اصل راهبردی این است که اگر تحریم ها بلافاصله پس از توافق نهایی (یعنی همان جایی که بده بستان بزرگ انجام می شود) رفع شد که مطلوب حاصل شده والا پس از آنکه ایران توافق را امضا کرد و به اجرای تعهدات خود پرداخت، دیگر نباید انتظار داشت امریکا –که دیگر چیزی از ایران نمی خواهد و به هر چه می خواسته اجمالا رسیده- انگیزه یا علاقه ای به لغو تحریم ها داشته باشد. تبدیل کردن موضوع تعلیق و لغو تحریم ها به یک فرآیند بلند مدت که ایران باید در آن درگیر شود، مشخصا به این معناست که امریکا قصد برداشتن هیچ تحریمی را ندارد و تحریمی که شب امضای توافق برداشته نشود، پس از آن هم برداشته نخواهد شد.   آخرین اصل ناظر به مفهوم کلیدی بازگشت پذیری تعهدات است. وقتی امریکایی ها از ضرورت بازگشت ناپذیر بودن تعهدات ایران سخن می گویند یعنی قصد دارند دستکاری در تاسیسات هسته ای ایران را بدل به نوعی خرابکاری کنند که در میان مدت –بویژه در صورت نقض تعهدات از سوی  امریکا- بازگشت ناپذیر باشد. رهبر معظم انقلاب اسلامی اعمال این سطح از دستکاری در تاسیسات را منع فرمودند چرا که   اولا- بازگشت پذیری فنی تعهدات ایران یگانه ضمانتی است که پای بندی امریکا به تعهداتی را که می پذیرد تضمین می کند،   ثانیا- همانطور که موضوع تعلیق و لغو تحریم ها به سادگی از سوی امریکا بازگشت پذیر است، ایران نیز باید امکان پاسخ دهی هسته ای به هر نوع نقض عهد امریکا را داشته باشد و این بخشی از مفهوم توازن در توافق احتمالی است   و ثالثا وقتی امریکا تا این حد اصرار دارد که تعهدات ایران به لحاظ فنی بازگشت ناپذیر باشد، تلویحا به این معناست که امریکا قصد عمل به تعهدات خود را ندارد و از همین حالا می خواهد راه پاسخ دهی ایران به تخلفاتش را مسدود کند.   بر این اساس، بازگشت پذیری سریع تعهدات یگانه عنصر قوام بخش و نگهدارنده هر نوع توافق احتمالی است که نباید از آن کوتاه آمد.