

Lich
Members-
تعداد محتوا
3,335 -
عضوشده
-
آخرین بازدید
تمامی ارسال های Lich
-
روسيه و چين: نظرات انگليس نظرات ما نيست نمايندگان روسيه و چين به گزارش انحرافي نماينده انگليس درباره تصميم اجلاس وزراي خارجه 1+5 در لندن شديداً اعتراض كردند و اعلام داشتند كه نظرات انگليس، نظرات چين و روسيه نيست. به گزارش فارس، در اين نشست كه روز دوشنبه در ژنو تشكيل شد و همچنان نيز ادامه دارد، «جان دانكن» نماينده انگليس در كميته مقدماتي اجلاس بازنگري معاهده منع گسترش سلاحهاي هستهاي با تشريح ديدگاههاي انگليس درباره برنامه هستهاي جمهوري اسلامي ايران، به نتايج نشست پنج كشور به علاوه آلمان كه در روز جمعه دوم ماه مي 2008 در لندن تشكيل شده بود اشاره كرد و مدعي شد در اين نشست وزراي خارجه شش كشور توافق كردند كه معضل بزرگي توسط برنامه هستهاي ايران ايجاد شده است. نماينده انگليس گفت: پيام ارسالي 1+5 براي ايران روشن است كه بايستي به حقوق و تعهداتش عمل كند. وي افزود: ايران يا بايد به مشوقهاي پيشنهادي پاسخ مثبت بدهد و يا اينكه با اقدامات بيشتري از سوي شوراي امنيت سازمان ملل مواجه شود. پس از سخنراني جنجالي نماينده انگليس، نمايندگان روسيه و چين به شدت به سخنان نماينده انگليس اعتراض كردند. «آنتونف» نماينده روسيه در پاسخ به ادعاهاي نماينده انگليس گفت: در جلسه 1+5 در لندن تصميم گرفته شد براي حل موضوع هستهاي جمهوري اسلامي ايران از راهكارهاي سياسي و ديپلماتيك استفاده شود و به همين منظور بستهاي به ايران پيشنهاد شود. نماينده روسيه تاكيد كرد: جان دانكن نماينده انگليس واقعيات جلسه 1+5 در لندن را وارونه ارائه كرد. وي افزود: البته هر هيئتي ميتواند نظر خود را داشته باشد اما وقتي از جانب ديگران در موضوع حساسي مثل موضوع هستهاي ايران حرف ميزند، نبايد واقعيات را لوث كرد. نماينده روسيه گفت: سخنان نماينده انگليس همان موضوعي است كه كشورش در شوراي حكام و جلسات ديگر اتخاذ ميكند، اولاً انگليس مسئوليتي از جانب شش كشور ندارد و ما نمايندگي به انگليس ندادهايم تا اين سخنان را در اين نشست بيان كند، ثانياً سخنان نماينده انگليس منطق با واقعيتهاي جلسه 1+5 در لندن نبود. «وانگ چن» سفير چين نيز در اين نشست با تاييد نظرات نماينده روسيه گفت: شركتكنندگان در اجلاس لندن از راه حل هاي ديپلماتيك استقبال كردند بنابراين سخنان نماينده انگليس منطبق با واقعيات جلسه لندن نبود. نماينده چين ابراز اميدواري كرد كه هر چه زودتر راه حل جامعي براي حل موضوع هستهاي ايران پيدا شده و مذاكرات از سر گرفته شود.
-
پوتین:قدرت دفاعی خود را روز جمعه نشان می دهیم رئیس جمهوری روسیه امروز با تاکید بر اینکه کشورش هیچ طرفی را تهدید نمی کند، گفت که مسکو قصد دارد توان بالقوه رو به افزایش خود در زمینه دفاعی را به نمایش بگذارد. به گزارش خبرگزاری مهر به نقل ازخبرگزاری فرانسه، "ولادیمیر پوتین" روز دوشنبه و در آخرین سخنرانی خود در جمع اعضای دولت اظهار داشت : روسیه هیچ طرفی را تهدید نمی کند، اما قصد دارد روز جمعه در رژه بزرگ میدان سرخ قدرت و توان بالقوه دفاعی روبه افزایش خود را به نمایش گذارد. وی افزود: ما می توانیم از مردم ، کشور و ثروت خود دفاع کنیم. برای اولین بار از سال 1990 میلادی ، تانکها، موشک اندازها و دیگر تجهیزات نظامی سنگین در رژه بزرگ که روز جمعه در میدان سرخ مسکو برگزار می شود، به نمایش گذاشته خواهد شد. پوتین روز چهارشنبه این هفته قدرت را در روسیه به "دیمیتری مدودوف" واگذار خواهد کرد و خود به عنوان نخست وزیر به کار ادامه خواهد داد.
-
از کجا می دونید ایران با این همه متخصص چیزی نداره پنهاکاری حرف اول و آخر رو در صنایع نظامی ایران می زنه! درضمن دوست عزیز اون دوستانمون در پنتاگون! ممکنه فکر کنند با استفاده از بی-2 هاشون می تونن از پس موانع پدافندی ما بربیاند! پس اینقدرها هم ساده نیست!
-
جیپ بسیار خوبی به نظر می رسه ولی باید در یک نبرد واقعی مورد آزمایش قرار بگیره! ولی سفیر خودمون بهتر به نظر می رسه!
-
دوست عزیز جهت اطلاع شما رشته تحصیلی بنده با این مبحث مرتبط هست و باز هم تکرار می کنم دقت و اثر گذاری یک موشک بالستیک دوربرد رو با یک بمب لیزری قادر به پرتاب از بمب افکن است رو مقایسه نکنید و همینقدر که شما اطلاع دارین و ما رو با اطلاعات سرشار خودتون مورد الطفات قرار می دین کافیست! درضمن آمریکا از موشک های ساخت خودش برای این حمله گذایی استفاده خواهد کرد و نه نوع روسی پس بنده به موشک های آمریکایی اعتماد چندانی ندارم! و باید در آخر عرض کنم که موشک های بالستیک آمریکا نمی تواند جهت بمباران اهداف استراتژیکی استفاده بشند چون همونطوری که موشک های شما کمپوزیت خاصت خودشون رو دارند نیروگاه های اتمی و مراکز مهم هم کمپوزیت و حفاظ های خاص خودشون رو دارند و منهدم کردنشون با کلاهکی که قابلیت نفوذ کردن رو نداشته باشند غیر ممکن است! بنده هم نگفتم آسمان ایران بی صاحاب هست و هر کس دلش خواست می تونه توش بچرخه! بنده تاثیر گذاری رو گفتم! باید بهتون یاد آور بشم چون ظاهرا درس ها یادتون رفته! که هزینه ساخت مربوط به یک موشک بالستیک دور برد به مراتب بیشتر از یک بمب لیزری می باشد! و خودتون باید با توجه به رشته اتون و استاد های روسیتون تاثیر گذاری رو بهتر بدونید!
-
سلام دوستان؛ احتمالا شما راجب باکتری کلوستریدیم بوتولونیم چیزهایی شنیدید؟ باکتری که پروتئین نئوروتوکسین (قابلیت اثر گزاری بر نرون های سیستم عصبی!). را تولید می کند! خوب حالا باید به دوستان بگم این یک گونه از خطرناکترین باکتری هایی است که مصرف نظامی داره! در دهه شصت کارشناسان آمریکایی پس از دریافتن از عواقب غیر قابل کنترل سم این باکتری دستور نابودی ذخایر مربوطه را دادند! با این حال احتمال می رود که هنوز سازمان هایی نظیر سی.آی.ای (سرویس جاسوسی ایالات متحده). از این سم برای مصارف تروریستی خودش استفاده کنه! بطور مثال در سال 1961 سم بوتولونیم در سیگار محبوب فیدل کاسترو کار گذاشته شده بود تا وی را به قتل برساند! هرچند که سیگارها هیچگاه استفاده نشد ولی بعدها آزمایش ها نشان داد بعد از گذشت سال ها از آن واقعه هنوز سم بوتولونیم خاصیت کشنده خود را داراست! کلوستریدیم دارای چندین گونه شناخته شده A, B و C می باشد که مقاومت آنها متفاوت است! حال ممکن است بپرسید چطور می شود چنین سمی را از بین برد؟ با جوشاندن! برای نمونه حداقل میزان pH گونه های A و B حدودا 4.6 است! و این به این معنی است که با دمای 100 درجه سلیسیوس 25 دقیقه زمان نیاز است تا این گونه از بین رود! هرچند که در تصفیه خانه های آب تا اونجایی که بنده می دانم آب رو نمی جوشانند! ولی به هرحال این نمونه مناسب مصارف نظامی نیست! نکته جالب درباره سم این باکتری عملکردش هست! 75 نانوگرم از این سم قادر به کشتن یک انسان با وزن متوسط 50 کیلوگرم است! و 500 گرم از آن قادر به از بین بردن تمامی جمعیت انسان های کره خاکی است! راه های کمی برای از بین بردن این سم وجود داره ولی گونه E این سم بسیار موثر است! هم اکنون از این سم به عنوان سلاح بیولوژیکی در بعضی از کشورهای استفاده می شه ولی هنوز از موفقیت آنها در چگونگی تغییرات ژنتیکی در این باکتری اطلاعی در دست نیست!
-
البته خود باکتری نمی تونه توی آب زنده بمونه چون شرایط بی هوازی برای رشد سم (تاکسیک). نیاز هست و خود باکتری به تنهایی هیچ غلطی نمی تواند بکند! icon_cheesygrin
-
باکتری با ویوله دوژانسی رنگ شده است. [align=center][/align] نشانه های ابتلا سختی در بلعیدن، مشکلات تنفسی و دید دوتایی می باشد!
-
بدون رو دربایستی بگم بنده اصلا از این نظر سنجی خوشم نیومد چون بعضی دوستان قدرت رو فقط در تجهیزات می بینند... به کار خودتون ادامه بدین! فقط من موندم چه کسی به ژاپن رای داده ظاهرا ایشون هنوز در زمان جنگ جهانی اول به سر می برند!
-
دوست عزیز! اگر ناراحت نشی استادان روسی شما باید خیلی آدم های بی سوادی باشند که به این حرف بخندند یا از خنده بمیرند! چون یک موشک بالستیک بدون کلاهک اتمی، دارای مواد منفجره کمتری نسبت به موشک های کوتاه برد هست! و اصلا نمی صرفه که بدون کلاهک اتمی اون هم برای هدف قرار دادن اهداف استراتژیک که آنهم هم به دقت بسیار بالا ماننده حمله هوایی نیاز داره استفاده بشه! استفاده از یک بمب 2 هزار پوندی که از یک بمب افکن پرتاب بشه به مراتب از یک موشک بالستیک به صرفه تر خواهد بود! درضمن جهت اطلاع دوستان موشک های بالستیک به چهار نوع اصلی! منظورم اینه که باز گونه های دیگری هم وجود داره! (کوتاه برد - میانبرد - بلند برد - قابلیت پرتاب از زیر دریایی). تقسیم می شوند!
-
عصر ایران- یک مقام عراقی ادعا کرد: "هیات اعزامی عراق به تهران روز پنج شنبه در دیدار مقامات امنیتی ایران مدارک و شواهدی در خصوص حمایت این کشور از شبه نظامیان شیعه را به طرف ایرانی ارائه کرد اما این مدارک و اتهامات از سوی ایران رد شد." به گزارش عصر ایران (asriran.com) به نقل از رویترز، حیدر العبادی، عضو حزب الدعوه وابسته به نوری المالکی، نخست وزیر عراق مدعی شد: "هیات عراقی یک فهرست از اسامی و کمپ های آموزشی شبه نظامیان و شبکه های مرتبط با ایران را به مقامات امنیتی این کشور عرضه کرد اما ایرانی ها هیچ یک از اتهامات و مدارک را نپذیرفتند." این مقام عراقی که به گفته خود در تماس با هیات مذکور بوده در خصوص مذاکرات پنج شنبه در تهران گفت: "ایرانی ها ادعا کردند در عراق مداخله نمی کنند و احساس آنها این است که به طور غیرمنصفانه به خاطر اتفاقات جاری در عراق مقصر شناخته می شوند." براساس این گزارش ائتلاف عراق یکپارچه، متشکل از احزاب شیعه متحد دولت عراق، روز چهارشنبه هیاتی به ایران اعزام کرد که گفته می شود هدف آن ارائه مدارکی به ایران در خصوص حمایت این کشور از شبه نظامیان شیعه و تحت فشار گذاشتن تهران برای توقف این نوع حمایت هاست. این هیات متشکل از خالد العطیه، معاون رییس پارلمان عراق، علی الادیب، یک عضو حزب الدعوه و هادل العامری، یک شخصیت برجسته در شورای عالی اسلامی عراق - از بزرگترین احزاب شیعی در این کشور - است. العبادی خاطرنشان کرد: "هیات عراقی مدارکی در خصوص فرار رهبران ارتش مهدی از بصره به ایران برای جلوگیری از مقابله با نیروهای دولتی را به طرف ایرانی عرضه کرده است." وی ادعا کرد: "هیات مذکور همچنین حامل مدارکی درباره قاچاق تسلیحات و آموزش شبه نظامیان در ایران بوده است." این عضو حزب الدعوه با بیان اینکه «هیات عراقی در مذاکرات تاکید کرد ایران باید تنها با دولت عراق در تماس باشد و نه سایر گروه ها»، افزود: "طرف ایرانی بر حمایت خود از دولت عراق و فرآیند سیاسی این کشور تاکید و آمادگی خود برای کمک به دولت در کنترل شورشیان را اعلام کرد." محمد علی حسینی، سخنگوی وزارت خارجه روز جمعه با تایید سفر یک هیات عراقی به تهران گفت: "مقامات کشورمان مذاکراتی با این هیات به منظور کمک به حل اختلافات و توقف درگیری های جاری در عراق برگزار می کنند." وی افزود: "تهران همواره بر برقراری ثبات و امنیت در عراق تاکید کرده و دعوت از هیات عراقی نیز در راستای تحقق این هدف بوده است." در همین حال یک مقام ارتش آمریکا روز جمعه ادعا کرد: "مقادیر بسیار زیادی سلاح ایرانی در بصره کشف شده که برخی از این تسلیحات در سال 2008 ساخته شده اند." وی که نخواست نامش فاش شود مدعی شد: "از زمان کشف این تسلیحات یک «تغییر بنیادی» در نگاه بغداد نسبت به فعالیت های ایران در عراق حاصل شده است." واشنگتن از مدت ها پیش تهران را به حمایت از شبه نظامیان شیعه به ویژه جناح وابسته به مقتدی صدر متهم می کند. تهران همواره این اتهامات را رد و بر حمایت اصولی خود از دولت عراق و برقراری ثبات و امنیت در این کشور تاکید کرده است احتمالا از مدارک ساخت آمریکا بوده!
-
بله با کمک های فنی و تکنولوژیکی روسیه! بدون مانع تحریم! نیروی کار بسیار زیاد! بودجه نظامی هنگفت! واردات و کپی تکنولوژی از سراسر دنیا! (حتی به سس مایونز هم رحم نکردن!). اقتصاد توانمند! اگر اینجا هم نبودند باید خیلی ابله باشند!
-
عصرایران؛ جعفر محمدی- در اردیبهشت 1385، یک بمب خبری، افکار عمومی جهان به ویژه ملت های ایران و آمریکا را متوجه خود کرد: "محمود احمدی نژاد، رییس جمهور ایران، به جرج بوش، همتای آمریکایی خود، نامه نوشت." این نامه که متن کامل آن در اختیار رسانه های گروهی سراسر جهان قرار گرفت، در شرایطی نوشته شد که پیش از آن، حتی سخن گفتن درباره رابطه با آمریکا در ایران، هزینه های سیاسی زیادی برای فعالان سیاسی تحمیل می کرد. مدتها پیش از این نامه، ماجرای نظرسنجی عباس عبدی درباره رابطه با آمریکا، مقامات قضایی را بر آن داشته بود که طی اطلاعیه ای، شهروندان و سیاستمداران را از ترویج ایده رابطه با آمریکا برحذر دارند. در دولت قبلی نیز، هیچگاه رییس جمهور وقت و وزیرانش، وارد فاز گفت و گو با آمریکایی ها نشدند. داستان معروفی وجود دارد که سید محمد خاتمی وقتی در راهروی سازمان ملل متوجه می شود بیل کلینتون از روبرو می آید، برای اینکه با او مواجه نشود، به دستشویی پناه می برد؛ او نیک می دانست که اگر از کنار همتای سیاسی اش با بی اعتنایی بگذرد، آداب دیپلماتیک را زیر پا گذاشته است و اگر بخواهد سلام و احوالپرسی مختصری با کلینتون داشته باشد، باید در تهران متحمل گروه های فشاری باشد که او را به دست دادن با شیطان و خیانت به آرمان های انقلاب اسلامی متهم خواهند کرد. در چنان فضایی و در شرایطی که دولتی در ایران بر سر کار آمده بود که ناظران بین المللی آن را رادیکال می دانستند، ناگهان خبر رسید که اولین نامه یک رییس جمهور ایرانی، به کاخ سفید رسیده است. محتوای نامه هر چه بود، مهم تر از اصل نوشتن نامه نبود؛ این نامه یک فرصت طلایی برای دولت آمریکا فراهم ساخته بود. تا پیش از آن، دولت های ایران و آمریکا سعی می کردند اگر هم قرار است گفت و گویی صورت بگیرد، آغاز آن از سوی طرف مقابل باشد و نیز هر گونه مذاکره ای، صرفا در سطوح پایین و البته محرمانه صورت بگیرد. اما در اردیبهشت 1385 خورشیدی، این طلسم ها و محدودیت ها شکسته شده بود. بوش، می توانست نامه رییس جمهور ایران را به منزله دعوت برای گفت وگو تلقی کند و به این ترتیب با آمادگی اعلام شده از سوی عالی ترین مقام اجرایی کشور، نطفه گفت و گوهای دو کشور برای کاستن از ارتفاع دیوار بلند بی اعتمادی ها منعقد شود و بدین ترتیب، مراحل آغازین یک تحول شگرف در روابط دو کشور و متعاقب آن منطقه خاورمیانه شکل بگیرد. با این حال، بوش، که گویا متوجه نبود فرصت ها دائمی نیستند، پاسخی سرد و مایوس کننده به این نامه داد. او فقط گفت که در نامه رییس جمهور ایران، قید نشده است که ایران چه زمانی از برنامه هسته ای اش دست خواهد کشید! شاید مشاوران بوش در آن مقطع احساس کرده بودند که نامه احمدی نژاد، نشانه ای از ضعف ایران و ترس آن از احتمال حمله آمریکاست و شاید گمان برده بودند که اگر پاسخ نامه را بی پاسخ بگذارند، "ایران مرعوب" برای آغاز گفت وگو به آمریکا "التماس" خواهد کرد. در آن مقطع، آمریکایی ها در مقابل ایران بسیار مغرورانه برخورد می کردند. حتی یک بار وقتی مباحثی پیرامون گفت وگو با ایران درباره عراق در رسانه ها مطرح شد، کاخ سفید متکبرانه پاسخ داد: ایران در حدی نیست که آمریکا بخواهد با آن درباره عراق گفت وگو کند. با این حال، کمتر از یک سال پس از این پاسخ متکبرانه، آمریکایی ها از طریق سفارت سوییس در تهران که حافظ منافع ایالات متحده در ایران است، پیشنهاد کردند که با ایران درباره عراق گفت و گو کنند و این بار، دیپلمات های ایرانی به سفیر سوییس گفتند که فقط پیشنهاد رسمی آمریکا، آن هم اگر مکتوب باشد را بررسی می کنند و واشنگتن، این بار، تقاضانامه کتبی به تهران فرستاد و بدین ترتیب، مذاکرات دو طرف، در سطح سفیرانشان در عراق شکل گرفت و چند دوره ادامه یافت و قرار است در آینده نیز دور جدیدی از این گفت و گوها انجام گیرد. اشتباه بوش در عدم توجه جدی به نامه رییس جمهور ایران، از آن جهت استراتژیک بود که اگر آن را به عنوان فتح بابی برای گفت وگوها مغتنم می شمرد، نه تنها بعدها ناگزیر نمی شد برای گفت وگوهایی در سطوح پایین تر و موضوعی محدودتر، تقاضای کتبی به ایران بدهد، بلکه می توانست خود را به عنوان رییس جمهوری معرفی کند که پس از حل خشونت بار معضل "صدام"، توانسته است در مسیر حل مشکلات آمریکا با بزرگترین چالش خاورمیانه ای اش (ایران)، گام بردارد و در پروسه ای دیپلماتیک آنچه "خطر ایران" می نامد را مهار کند. این امر، به او امکان می داد چهره خود را از یک رییس جمهور جنگ طلب به یک سیاستمدار فرصت جو و معتقد به دیپلماسی اصلاح کند و به عنوان اولین پاداش، پیروزی جمهوری خواهان را در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا تا حدود زیادی تضمین کند. آن نامه اگر جدی گرفته می شد و یخ های روابط ایران و آمریکا - ولو در حد اندک - رو به ذوب شدن می گذاشت، قطعا ایران نیز تعامل بهتری با آمریکا در مساله عراق می داشت و ایالات متحده ناگزیر از تحمل این همه فشار اضافه در عراق نبود. ایرانی ها، یک بار در قضیه افغانستان و کمک به آمریکا در روی کار آمدن "کرزای" ثابت کرده بودند که حاضر به تعامل سازنده با واشنگتن هستند ولی کاخ سفید پس از همکاری تهران در پرونده افغانستان، به جای قدرشناسی، ایران را گمحور شرارت" نامید. اگر بوش نامه احمدی نژاد را به عنوان یک فرصت مغتنم می شمرد و گفت وگوها آغاز می شد، ایرانی ها می توانستند افترایی به نام "محور شرارت" را فراموش کنند و در تعریف قالبی برای برقراری ثبات در عراق که ایران و آمریکا در آن منافع مشترک داشته باشند، همکاری های فوق العاده مهمی با طرف آمریکایی ایجاد کنند اما حیف که مشاوران بوش، او را خوب راهنمایی نکردند. اینک، که از تاریخ نگارش آن نامه نزدیک به دو سال می گذرد، نه تنها هیچ گشایشی در روابط ایران و آمریکا حاصل نشده، بلکه ارتش آمریکا در عراق، بسیار بیش از آنچه تصور می کرد، آسیب می بیند و هزینه می دهد،؛ جمهوری خواهان تقریبا از پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری ناامید شده اند و ایران نیز به مراحل بالاتری از غنی سازی و فناوری های هسته ای رسیده است. در شرایط حاضر، به نظر می رسد، ایران همچنان آماده گفت وگوست. مسوولان ایرانی برای اینکه مستقیما نگویند امکان مذاکره با آمریکا وجود دارد، این جمله معروف را بارها تکرار کرده اند که با "همه جهان" به جز اسراییل گفت وگو می کنیم و این "همه جهان" قطعا شامل آمریکا هم می شود، آمریکایی که ایران، به آن "شیطان بزرگ" می گوید و آمریکایی که به ایران "محور شرارت" لقب داده است. با این حال، به نظر نمی رسد دولتمردان ایرانی، برای مذاکره با مردی که بزرگترین فرصت برای آغاز مذاکره را از دست داد عجله ای داشته باشند, آنها، منتظر انتخابات بعدی آمریکا هستند و امیدوارند کسانی بر سر کار بیایند که نسبت به سلف خویش، عاقل تر و منطقی تر باشند و قدر فرصت ها را بدانند. اختلاف تهران و واشنگتن، برخلاف تقابل ایران و اسراییل دارای ریشه های تاریخی و ایدئولوژیک نیست بلکه عمدتا یک تعارض سیاسی است که می تواند در قالب گفت و گو حل و فصل شود و در این میان، آنچه باید طرفین به آن رضایت دهند این است که گفت وگوهای آینده باید بدون پیش شرط باشد، ایران از شرط آزادی ثروت های بلوکه شده خود در آمریکا و آمریکا از شرط توقف غنی سازی دست بردارند و پای میز مذاکره بنشینند چرا که حل مشکل روابط تهران و واشنگتن و معضل خاورمیانه، فقط از رهگذر این گفت وگوها میسر است والا هرگونه درگیری و جنگ، فقط به کنترل ناپذیر شدن اوضاع منطقه و حتی جهان می انجامد. تا انتخابات آینده آمریکا، زمان زیادی باقی نیست و تا آن روز، "صلح" ، منتظر انتخاب درست آمریکایی ها و انتخاب درست منتخب آمریکایی ها می ماند.
-
دوستان اینقدر ساده نباشند اوباما هم مثل بقیه کاندیداها اول باید نوکری خودش رو به اسرائیل ثابت کنه و بعد تایید صلاحیت بشه!
-
نفروختن هواپیمای مسافربری نشاندهنده عمق دشمنی آمریکایی ها با مردم ایران هست! وگرنه چرا باید از فروختن هواپیما مسافربری و نه جنگنده جلوگیری کنند؟! این ها امتیاز نیست! این ها حق هر کشوری است که نیاز مردم خودش رو تامین کند! ما به این امتیازها!!! که حقمون رو ازمون سلب کنه نیازی نداریم!
-
تحلیل و پیگیری تحولات عراق (2) - ( از july 2015 ) تحلیل و پیگیری تحولات عراق (2) - ( از July 2015 )
Lich پاسخ داد به Ahmad6644 تاپیک در اخبار تحلیلی
جنگندههاي نيروي هوايي ارتش تركيه پنجشنبه شب اردوگاههاي چريكهاي حزب كارگران كردستان تركيه در كوه قنديل در شمال عراق را بمباران كردند. به گزارش فارس به نقل از پايگاه خبري اينترنت خبرتركيه، حملات جنگنده هاي تركيه به شمال عراق كه از ساعت 23:45 پنجشنبه شب به وقت محلي شروع شده همچنان ادامه دارد. بر اساس اين گزارش جنگنده هاي تركيه اهداف مشخص شده در مناطق كالاتوكان وكورتاك وابسته به قنديل در شمال عراق را بمباران مي كنند. يك مسئول امنيتي در شمال عراق كه نخواست نامش فاش شود گفت هم اكنون تعداد زيادي از جنگنده هاي تركيه در حال بمباران شديد منطقه كورتك كوه قنديل هستند. هنوز گزارشي از تلفات و خسارت احتمالي اين حملات منتشر نشده است . بمباران مواضع پ.ك.ك از سوي جنگنده هاي تركيه در حالي صورت مي گيرد كه هيات اعزامي تركيه به عراق در حال ديدار و رايزني با مقامات كردستان و دولت مركزي عراق مي باشد. جنگنده هاي تركيه در 25 و 26 آوريل سال جاري نيز شمال عراق را بشدت بمباران كرده بودند. آنكارا معتقد است چهار هزار چريك پ.ك.ك در شمال عراق سكونت دارند و از آنجا حملاتي را عليه تركيه ترتيب مي دهند. -
تنها پایگاه موشک های کروز آمریکا در منطقه که شناخته شده هم هست در کویته! (ناوهای هواپیمابر هم دارای چند صد فروند موشک کروز است). و پایگاه های آمریکا در سایر کشورهای منطقه بیشتر جنبه لجستیکی، هوایی و نفراتی دارد! و اسرائیل هم هیچ پایگاه موشکی در منطقه ندارد! باید بهتون بگم که نیروگاه هسته ای آنقدر هم در برابر حملات موشکی بی دفاع نیست و باید حملات بسیار دقیق باشند (ترجیحا هوایی و با استفاده از چندین بمب ضد سنگر و نفوذ کننده). تا نیروگاه منهدم بشه! اگر اسرائیل به نیروگاه بوشهر یا هر راکتور دیگری حمله کند، اولا در به انجام رساندن ماموریت موفق نخواهند بود چون یا توسط پدافند شکار می شوند و یا قادر به موقیعت یابی دقیق برای هدف گیری تاسیسات زیرزمینی نخواهند بود! دوما این به منزله اعلان جنگ به ایران هست! و صد در صد باید خودشون رو برای پاسخ آماده کنند! کار ما راحتر هست چون تاسیسات شیمیایی حیفا به مراتب آسیب پذیری بیشتری نسبت به حملات ما دارد! تا حملات موشکی آنها به تاسیسات اتمی ما! هرچند که این حمله با کمک آمریکا خواهد بود و اسرائیل هیچگاه خود جرائت حمله به ایران را نمی کند!
-
کرکس عزیز! ما با استفاده از موشک های بالستیک کوتاه برد و میانبرد پایگاه های آمریکا رو در منطقه هدف قرار می دهیم لذا هرچه مسافتی که توسط موشک طی می شود کمتر باشد مقدار مواد منفجره کلاهک بیشتر خواهد بود! شما به فاصله بین آمریکا و ایران نگاه کنید اگر بخواهند با موشک های بالستیک بدون کلاهک های هسته ای ایران رو هدف بگیرند ضرر بیشتر متوجه آنها خواهد بود تا ما! همچنین موشک های بالستیک دارای برد بلند از دقت کمتری هم برخوردارند و اصلا استفاده برای منهدم کردن اهداف استراتژیکی ما ندارند! از طرفی دیگه به فاصله ما تا اسرائیل و مسافت اون کشور نگاهی بندازید! چند فروند موشک برای این کشور کافی خواهد بود!
-
همونطوری که بنده یک میلیارد بار تکرار کردم استفاده از موشک های بالستیک بدون کلاهک اتمی فایده ای نداره! مخصوصا با فاصله ای که وجود داره! ما باید بیشتر معطوف به حملات موشک های کروز باشیم که اون هم مشکلی نیست! با هدف قرار دادن ناوهای هواپیمابر و غیر فعال کردن سایت های پرتاب موشک و زدن پایگاه موشکی آمریکا در کویت و سایت کشورهای منطقه این مشکل قابل حل است! البته تنها پایگاه موشکی شناخته شده آمریکا در منطقه کویت می باشد!
-
به گزارش«جهان» و به نقل از «نووستی» خبرگزاری رویتر در خبری از "مکزیکو سیتی" پس از یاداور شدن سخنان "رابرت گیتس" وزیر دفاع آمریکا در مورد ورود دومین ناو هواپیما بر آمریکا به خلیج فارس و ادعاهایی علیه ایران در انتهای خبر خود سخنان سخنگوی وزارت دفاع آمریکا را در این باره نقل کرد و نوشت : "جف مورل" سخنگوی پنتاگون اعلام کرد دومین ناو هواپیمابر آمریکا روز سه شنبه وارد خلیج فارس شد تا جایگزین یک ناو دیگر هواپیمابر شود که انتظار می رود در عرض دو روز منطقه را ترک کند. امکان تماس با مقامات نیروی دریایی آمریکا برای کسب نظر آنها دراین خصوص میسر نشد.
-
ماهنامه موسسه ماموريت هاي خارجي واتيکان در شماره ماه آوريل خود تحت عنوان "جهان و ماموريت" با انتشار مطالب ويژه شانزده صفحه اي درباره آزادي مذهبي تحت عنوان "حقوق اعتقاد، حقوق زندگي، آزادي مذهبي مانع سياست است" نوشته است که ايران، عربستان سعودي، افغانستان و پاکستان دشمنان آزادي مذهب در جهان هستند. به گزارش جهان، اين ماهنامه با دريافت اطلاعاتي از سازمان ملل متحد و وزارت دفاع آمريکا به انتشار مطالبي درباره "آزادي مذهبي نفي شده" پرداخته است. در اين گزارش آمده است که ايران، عربستان سعودي، افغانستان و پاکستان جهار کشور مسلماني هستند که در راس کشورهاي طبقه بندي شده دشمن آزادي مذهبي در جهان هستند. از کشورهاي ديگري که مخالف آزادي مذهبي هستند ميتوان به کشورهايي با اکثريت مسلمانان يعني بنگلادش، مصر، ترکيه و نيجريه اشاره کرد. از ميان کشورهايي که رهبري کمونيستي دارند مي توان به چين، لائوس، ميانمار و کره شمالي اشاره نمود. حالا این اتهامات به عربستان می خوره ولی به ایران نه!!
-
فارس: حامد كرزي رئيس جمهور افغانستان از يك سوء قصد در كابل جان به در برد. شبكه تلويزيوني الجزيره در خبري فوري اعلام كرد، حامد كرزي رئيس جمهور افغانستان در يك مراسم در كابل از سوء قصد جان به در برده است. طالبان با انتشار بيانيهاي مسووليت اين حمله موشكي را بر عهده گرفت. رويترز اعلام كرد كه نيروهاي حفاظت كرزي را پس از شنيدن صداي اين انفجار از محل حادثه دور كردهاند.
-
عصرایران ؛اسماعیل سلطنت پور - داستانی كوتاه نقل شده كه در بلندترین نقطه كوهستان، شاهینی زندگی میكرده و فخرش به خاطر بلندپروازی و زندگی در اوج آسمان بود تا اینكه روزی موری تصمیم میگیرد ابهت شاهین را بشكند و در این رابطه بعد از آنكه شاهین بر زمین مینشیند خود را به او رسانده و با بالا رفتن از پایش بعد از پرواز شاهین همراه با او به بلندترین نقطه كوه كه همواره برای همه حیوانات غیرقابل تصور بوده، میرود. در بالای صخره مور خود را به شاهین نشان میدهد كه «دیدی آمدن به اینجا هنر نیست و من هم اكنون مانند تو در اوج آسمان هستم.» شاهین بی آنکه چیزی بگوید ، بالش را بر هم میزند و مور از اوج آسمانها بر قعر سقوط میكند! *** این روزها موجی از محكومیت سراسری اقدام گوگل در جعل نام خلیج فارس به راه افتاده و ایرانیان سراسر جهان به هر نحو ممكن انزجار خود را از اقدام گوگل اعلام كردهاند، اما در همین ایام همچنان در جبههای دیگر نگاه پرطمع بیگانگان به خاك ایران را شاهدیم:طرح دوباره ادعاهای بیاساس اماراتیها درباره جزایر ایرانی تنب کوچک،تنب بزرگ و ابوموسی. مالكیت از دیرباز! جزایر ایرانی تنب بزرگ، تنب كوچك و ابوموسی در طول دوران مختلف تاریخی به جز یك برهه كوتاه تحت كنترل و اداره حكومت ایران قرار داشتهاند؛ آن دوره كوتاه نیز به سال 1904 و اشغال این جزایر از سوی بریتانیا برمیگردد که در نهایت با اعلام خروج نیروهای انگلیسی از خلیج فارس در سال 1971 حاكمیت ایران بر جزایر بار دیگر تثبیت میشود. تصویر مربوط به قلمرو ایران در دوره هخامنشیان است( به بخش maka) توجه کنید! جالب اینجاست كه اماراتی ها تا سال 1992 هیچگونه ادعایی نسبت به جزایر ایرانی نداشته اند تا اینکه در سپتامبر این سال، یكی از مقامات وزارت خارجه امارات استارت طرح ادعاهای بیاساس را زد ، اما بهگونهای مضحك؛ او ادعایی را مطرح كرد كه هنوز هم با گذشت سالها میتواند دستمایه طنزپردازان قرار گیرد. این مقام اماراتی ادعا كرد كه «حاكمیت بر جزایر تنب بزرگ، كوچك و ابوموسی از دورانهای دیرباز، از آن دولت امارات متحده عربی بوده است!» اماراتیها بیتجربهتر از آن بودند كه از حربه مالكیت تاریخی برای اثبات ادعاهای بیاساس خود وارد نشوند چرا كه در 30 سپتامبر همان سال وزیر امور خارجه امارات در جلسه مجمع عمومی سازمان ملل نطقی انجام داد كه احتمالا باعث خنده حاضران در جلسه شده چرا كه او ادعا كرد جزایر سهگانه از آغاز تاریخ به امارات تعلق داشته است! اماراتیها در شرایطی دم از آغاز تاریخ میزدند كه فقط 25 سال از پیدایش كشورشان میگذشت! مقامات وزارت خارجه امارات در حالی به خود اجازه دادند كه از «دوران دیرباز» و مالكیت از «آغاز تاریخ» سخن به میان آورند که كشور مقابل شان دستکم7300 سال سابقه تمدن داشته است هرچند که بسیاری از مورخان قدمت تمدن ایرانی را بسیار فراتر از این ها می دانند. جهالت اماراتیها دقیقا به اندازهای است كه نمیدانند اگر بنا باشد خط و خطوط سیاسی و مرزبندیها براساس سابقه و ادعاهای تاریخی شكل بگیرد،کل سرزمین های کنونی انها باید به سرزمین اصلی یعنی ایران بازگردد . البته شاید ادعای قدمت، در رابطه بین خود اعراب که چند ماه یا چند سال با هم تفاوت زمان استقلال دارند، به كار بیاید. ایران حداقل در چند قرن اخیر هیچگونه چشمداشتی به اراضی دیگر كشورها نداشته و چند مورد وقوع جنگ نیز براساس تلاش برای حفظ اراضی ایران بوده، نه تصرف زمین های همسایگان.اما نباید اجازه داد اتخاذ سیاست احترام به حفظ وضع موجود از سوی ایران مورد سوءاستفاده زیادهخواهان قرار گیرد. کیک تولد دو هفته قبل، تعدادی از هموطنان با تجمع در مقابل سفارت امارات در تهران نسبت به ادعاهای این كشور درخصوص جزایر ایرانی واكنش نشان دادند. در این تجمع، بعد از قرائت بیانیه معترضان به مناسبت سی و هفتمین سال تاسیس امارات، در اقدامی جالب کیكی كه تدارك دیده شده بود را به سفیر این كشور تحویل دادند. روی این كیك كه به دست شخص سفیر امارات رسید نوشته شده بود «كشور 7300 ساله ایران سی و هفتمین سال تولد شیخنشین امارات را تبریك میگوید.» در بیانیه ای هم كه نسخهای از آن به دست آقای سفیر رسیده، نوشته شده بود «بدین وسیله به تمامی چپاولگران استعمارگر اعلام میداریم كه ایرانی همیشه پایدار و استوار در صیانت از تمامیت ارضی كشور و فرهنگ بیهمتایش كوشنده و هرگونه تعرض به مردم و تمامیت ارضی كشور را با گرزی آهنین پاسخ خواهد داد.» این تجمع به دنبال طرح مجدد ادعاهای بیاساس اماراتیها در قالب بیانیه پایانی اجلاس سران عرب كه ماه گذشته در سوریه برگزار شد، صورت گرفت. البته بلافاصله بعد از صدور بیانیه اعراب،سخنگوی وزارت خارجه ایران نسبت به آن واكنش نشان داد و ضمن رد ادعاهای واهی و بیاساس امارات، این بیانیه را سوالبرانگیز و مداخله در امور داخلی ایران خواند و محكوم كرد. حسینی همچنین اماراتیها را به گفتوگو دعوت كرد تا سوءتفاهم آنها رفع شود اما او همچنین تاكید كرد كه جزایر سهگانه جزء لاینفك سرزمین ایران هستند. طرح ادعاهای مكرر اعراب در مورد جزایر ایرانی این واقعیت را به اثبات میرساند كه آنان نهتنها چیزی از تاریخ نمیدانند بلكه در مباحث حقوقی نیز تهی هستند و البته احتمال قویتر این است كه این دو مورد را به خوبی میشناسند اما درصدد تحریف آن هستند؛ چرا كه در حقوق بینالملل با ثباتترین و خدشهناپذیرترین پیمانها ، معاهدات مرزی هستند و مطابق كنوانسیونهای بینالمللی كشورهای عضو سازمان ملل تثبیت مرزها را"تضمین شده" پذیرفتهاند؛ چرا كه نخستین اصل در حفظ صلح و امنیت بینالملل، خللناپذیربودن معاهدات مرزی به شمار میرود. پهلوی ، بحرین ، جزایر در دوران پهلوی، به دلیل اینكه تعلق جزایر را به ایران قطعی و مسلم دانسته می شد ضرورتی برای جمعآوری اسناد و مدارك مربوط به تعلق جزایر سه گانه به ایران احساس نشد و بدین ترتیب اقدام چندانی در این راستا و ارائه مدارک به محافل بین المللی و رسانه ای صورت نگرفت و این در حالی است که از 1922 ، اماراتی ها نسبت به این جزایر چشم طمع داشته اند . به واسطه همین كمكاری، برخی كشورهای عربی گمان كردند ایران سند و مدركی برای اثبات مالكیت خود بر جزایر در اختیار ندارد! شخص محمد رضا شاه در كتاب" پاسخ به تاریخ "نوشته است: «یك روز قبل از اینكه انگلیسیها به دلایلی خلیج فارس را ترك كنند، ایران حاكمیت خود را بار دیگر بر جزایر تنب كوچك، بزرگ و ابوموسی مستقر كرد.» مرور تاریخ نشان میدهد شاه در جریان یك معامله با انگلیسیها تن به جدایی بحرین از ایران داده است تا از این طریق بتواند زودتر اشغالگران را از جزایر ایرانی به بیرون براند، اما بعد از جدا شدن بحرین از ایران وعدهها هم به فراموشی سپرده شد. این در حالی است كه در زمان اشغال جزایر ایرانی توسط بریتانیا هم با" برافراشته بودن پرچم ایران، برداشته شدن پرچم شارجه، حضور ایرانیان در جزایر و ارسال بیش از 30 یادداشت اعتراض به بریتانیا"، حاكمیت ایران بر آنها ملموس و قطعی بود. تلاش برای تغییر تركیب جمعیتی محمدرضا شاه همچنین در كتاب "پاسخ به تاریخ" اشاره كرده است به علت اینكه اكثریت مردم بحرین، عرب بودهاند، اجازه استقلال آن را داده است ! اما او اشارهای به تلاش اعراب برای برهم زدن تركیب جمعیتی بحرین نكرده و البته اعراب از این تاكتیك درباره جزایر سهگانه هم استفاده كرده اند. در سال 1992 نقشه اماراتیها در تغییر تركیب جمعیتی جزایر لو رفت چرا كه در این سال گروهی از مردم هند و پاكستان كه در استخدام امارات بودند و نیز بیش از 100 آموزگار مصری با خانواده خود بدون اطلاع ایران قصد ورود به ابوموسی را داشتند كه ایران از ورود آنان جلوگیری كرد. شواهدی نیز در دست است كه امارات به برخی اعراب مبالغ كلانی پرداخت میكند تا در ابوموسی زندگی كنند. اهمیت جزایر جزایر سهگانه ایرانی هم از نظر ژئوپلیتیك و هم از نظر استراتژیك حائز اهمیت هستند؛ چرا كه صادرات نفت ایران و 80 درصد تجارت خارجی ایران از طریق خلیجفارس و تنگه هرمز انجام میشود و علاوه بر این موقعیت جزایر تنب بزرگ و كوچك به نحوی است كه بخش اعظمی از نفت خام مورد نیاز جهان از میان این جزایر عبور میكند. این تسلط استراتژیک از منظر نظامی نیز بسیار حائز اهمیت است. آنچه مسلم است جزایر سهگانه از گذشته تاكنون تحت كنترل ایران بودهاند و در حال حاضر نیز به طور كامل در اختیار ایران هستند و حتی كشتیهایی كه قصد عبور از آبهای جزایر را دارند، موظفند دستورالعمل ایران را اجرا كنند. مستندات تاریخی پرواضح است كه منظور از ارائه سند و مدرك این نیست كه ایران برای هر وجب از خاك خود موظف باشد سند و مدرك ارائه دهد، با این حال اسناد و مداركی وجود دارد كه وابستگی و پیوستگی جزایر سهگانه را بر سرزمین ایران اثبات میكند. گزارشهای مختلفی توسط دولت بریتانیا وجود دارد كه در آن جزایر تنب بزرگ و كوچك و ابوموسی جزء خاك ایران معرفی شدهاند و كارگزاران، سفرا و نمایندگان سیاسی این كشور در موارد متعدد كه ذكر جزئیات آن در این مطلب نمیگنجد، بر این امر صحه گذاشتهاند. جزایر سهگانه ،هزاران سال بخشی از ایران بوده اند .این جزیره ها از سال 1780 در اداره شیوخ لنگه قرار داشتند و در مقطعی نیز والی بوشهر اداره امور 3 جزیره را در دست داشته و بر همین اساس وزارت خارجه انگلستان در تمام نقشههای رسمی خود هر 3 جزیره را به رنگ پرچم ایران نشان داده است. قدر مسلم آنكه خود اعراب بهتر از دیگران از نقشههای تاریخی و اسناد و مدارك تملك ایران به جزایر اطلاع دارند؛ می گویند كسی را كه خواب باشد میتوان بیدار كرد اما كسی كه خود را به خواب زده باشد را هرگز نمی توان. هشدار جدی درباره جزایر شیخ زاید آل نهیان، وزیر خارجه امارات چندی قبل در اظهارنظری گستاخانه طرح موضوع اختلاف ایران و امارات در دادگاه لاهه را خواستار شده بود كه در این رابطه باید هشدار داد كه هرگونه پذیرش بررسی موضوع ادعاها در این دادگاه یك پیروزی بزرگ برای امارات محسوب میشود چرا كه توانستهاند ادعاهای خود را در جایگاه حقوقی و بینالمللی به عنوان مناقشه و اختلاف ارضی طرح كنند . علاوه بر این دادگاههای بینالمللی در اختیار قدرتهای بزرگ هستند و ثروت و دلارهای سرشار نفتی اعراب هم در صدور آرای دادگاهها بیتاثیر نخواهد بود. البته طبق مقررات بین المللی تا دو کشور ، توافق به ارجاع پرونده به دادگاه نکنند، دادگاه های بین المللی حق رسیدگی ندارند و تا کنون ایران درباره این تقاضای مکرر اعراب پاسخی جز"نه" نداده است زیرا این کار را مثل ان می داند که ایران چند بار ادعا کند که دوبی جزو استان هرمزگان است و سپس به اماراتی ها بگوید اگر اعتراضی دارید ، به دادگاه برویم! توصیهای به اعراب مصلحت كشورهای عربی در این است كه ایران را در كنار خود ببینند و نه در مقابل خود؛ چرا كه نفوذ ایران در منطقه میتواند عرصه را به همسایگان كه توسعهطلبی ارضی در سر میپرورانند، تنگ كند. بهخصوص كشور امارات نباید موضوعی را دنبال كند كه هزینههای بالایی برای مردمش داشته باشد. اماراتیها به خوبی از میزان سرمایههای ایرانیان در كشور خود اطلاع دارند و میدانند ایرانیان در هر شرایطی حفظ تمامیت ارضی را بر همه چیز ترجیح میدهند و این ارتباطی با جناحبندیهای سیاسی و گرایشهای حزبی و حتی رژیم های سیاسی حاکم بر ایران ندارد. همچنین به نظر میرسد باید با توسعه امكانات آموزشی، صنعتی، ورزشی، خدماتی و نظامی در جزایر سهگانه بهخصوص جزیره مسکونی ابوموسی که بیشتر هم مورد طمع قرار گرفته، زمینه رضایتمندی اهالی و ساكنان آنجا را فراهم كرد . همسایه عرب! هشدار که شاهین با برهم زدن بالی مور را به خاک نشین نکند. منبع: عصر ایران
-
پرویز جان نگفتید این هواپیمای مدل غیر از قشنگی چه کاربرد دیگه ای داره هنوز منتظریم؟!
-
جناب پرویز شما مطالبی که خودت ارسال می کنی رو بهش ایمان نداری نمی خواد مطالب رو در حد من بنویسید بنده خودم 100 تا از این تئوریسن های ابلهی که شما از منابعشون استفاده می کنید رو می زارم توی جیبم اگر قرار به اطلاعات باد هوایی باشه! طرف نمی دونه جمعیت ایران چند نفره میاد مقاله می نویسه! شما هم میای اینجا به اصطلاح ترجمه می کنید!