جستجو در انجمن

مشاهده نتایج برای برچسب های 'wwii'.



تنظیمات بیشتر جستجو

  • جستجو بوسیله برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


انجمن ها

  • بخش داخلی
    • اخبار و قوانین
    • ماهنامه میلیتاری
    • گالري عكس و فيلم
    • کتابخانه میلیتاری
    • مقالات برتر
  • War and History - بخش جنگ و تاریخ
    • مباحث جامع نظامی
    • پیمان ها - قراردادها و معاملات تسلیحاتی
    • دکترین و استراتژی
    • عملیات های نظامی
    • جنگ تحمیلی
    • تحولات روز امنیتی نظامی بین الملل
    • General Military Discussions
  • Air force Forum - بخش نیروی هوایی
    • هواپیماهای نظامی
    • بالگردهای نظامی
    • تسلیحات هوایی
    • متفرقه در مورد نیروی هوایی
    • سایر بخشهای نیروی هوایی
    • Airforce - English
  • Army Forum - بخش نیروی زمینی
    • ادوات و تسلیحات زمینی
    • خودروهای نظامی و زره پوش ها
    • مباحث جامع زرهی
    • توپخانه زمینی
    • موشک های زمین پایه
    • الکترونیک زمینی
    • تجهیزات و تسلیحات انفرادی
    • متفرقه نیروی زمینی
    • سایر بخشهای زمینی
    • Ground forces - English
  • Navy Forum - بخش نیروی دریایی
    • شناورهای سطحی
    • شناور های زیرسطحی
    • هوا دریا
    • تسلیحات دریایی
    • سایر بخش های نیروی دریایی
    • علوم و فنون دریایی
    • راهبردها و راهکنش های دریایی
    • تاریخ نیروی دریایی
    • اخبار نیروی دریایی
    • Navy - English
  • News Section - بخش خبر
    • اخبار روز ایران و جهان
    • اخبار صفحه اول
    • رایانه و شبکه
    • English News
  • Non-Military Forums - سایر بخشها
    • دیگر موضوعات و مطالب

پیدا کردن نتایج در ...

یافتن نتایج که ...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین بروز رسانی

  • شروع

    پایان


Filter by number of...

تاریخ عضویت

  • شروع

    پایان


گروه


Website URL


Yahoo


Skype


Location


Interests

پیدا کردن 1 result

  1. عملیات سقوط (زوال) عملیات سقوط عملیات پیشنهادی متفقین کمی قبل از پایان جنگ دوم جهانی برای حمله به مجموعه جزایر ژاپن در شرق آسیا بود. با این حال ، عملیاتِ طرح ریزی شده در پی حمله اتمی به هیروشیما و ناکازاکی، اعلان جنگ شوروی و حمله به منچوری لغو شد. این عملیات دو بخش داشت . عملیات المپیک و عملیات تاج : بر همین اساس ، عملیات المپیک در نوامبر ۱۹۴۵ برای تسخیر یک سوم از جنوبی ترین جزایر کیوشو و جزیره تازه تسخیر شده اوکیناوا- و استفاده از این جزایر برای مراحل بعدی عملیات برنامه ریزی شده بود. عملیات تاج نیز قرار بود در اوایل سال ۱۹۴۶ برای حمله به دشت کانتو که در نزدیکی توکیو و روی جزیره اصلی هانشو قرار داشت، اجرا شود. پایگاه های هوایی که در کیوشو قرار داشتند و قرار بود در عملیات المپیک تسخیر شوند ، پشتیانی هوایی نزدیک را برای عملیات تاج فراهم می کردند.این عملیات در صورت اجرا بزرگترین عملیات آبی خاکی در تاریخ را رقم می زد. ماهیت زمین عملیات نیز به گونه ای بود که عملیات دفاعی را برای ارتش ژاپن آسان می کرد، چرا که می توانستند به دقت نقشه های متفقین را پیش بینی کرده و نقشه های دفاعی خودشان را اجرا کنند که در قالب عملیات کاتسوگوتبیین شده بود . ژاپنی ها یک دفاع همه جانبه ، البته با تعداد کمی نیروی ذخیره باقی مانده برای عملیات های دفاعی احتمالی دیگر را طراحی کردند .پیش بینی ها برای تلفات متفاوت بود، اما تماما تعداد بالایی را عنوان می کرد. بسته به اینکه ژاپنی ها چقدر در برابر دشمن مقاومت کنند، تخمین ها برای متفقین تا میلیون ها کشته را نشان می داد. شمای کلی از عملیات سقوط طرح ریزی مسئولیت طرح ریزی عملیات سقوط به فرماندهان آمریکایی یعنی دریادار چستر نیمیتز، ژنرال داگلاس مک آرتور و ستاد مشترک ارتش یعنی دریادار ارنست کینگ و ویلیام لهی و ژنرال جورج مارشال و هپ آرنولد(بعدا فرماندهی نیروی هوایی شد) سپرده شد. چون مک آرتور در آن زمان برای ترفیع درجه مد نظر بود ( به یک ژنرال شش ستاره) ، بنابراین در بین این کمیته برای مرجعیت عملیات انتخاب شد. هر چند که در پایان ج ج ۲ درخواست ترفیع او هنوز در سطح بحث های غیر رسمی قرار داشت. آن موقع توسعه بمب اتم به شکل کاملا محرمانه ای دنبال می شد، طوری که معاون رئیس جمهور (هری ترومن) تا زمانی که به عنوان رئیس جمهور انتخاب شود، از آن اطلاع نداشت و معدود افسرانی از خبر داشتند. بنابراین طرح ریزی این عملیات بدون در نظر گرفتن وجود چنین پروژه ای انجام شد. وقتی توسعه بمب تمام شد، ژنرال مارشال فکر می کرد در صورت ساخت تعداد کافی از آن بتوان برای پشتیبانی حمله از این بمب ها استفاده کرد. از سویی دیگر ، در خلال نبرد اقیانوس آرام متفقین نتوانستند روی یک نفر به عنوان فرمانده میدان نبرد توافق کنند. مثلا تا سال ۱۹۴۵ چستر نیمیتز فرمانده میدان را در منطقه اقیانوس آرام بر عهده داشت، داگلاس مک آرتور مقام فرماندهی عالی در منطقه جنوب غربی اقیانوس آرام و دریادار لویس مونباتان فرماندهی عالی در منطقه جنوب شرقی اقیانوس آرام را بر عهده داشتند. اما برای اجرای این عملیات لازم بود تا یک فرمانده واحد انتخاب شود. رقابت بین قوای نظامی برای انتخاب این فرد جدی بود (نیروی دریایی نیمیتز و نیروی زمینی مک آرتور را پیشنهاد می کردند) تا جایی که می توانست اجرای نقشه را تهدید کند. سرانجام نیروی دریایی از پیشنهاد خودش عقب نشینی کرد و مک آرتور برای فرماندهی واحد(در صورت ایجاب شرایط البته!) انتخاب شد. بالا از راست: دریادار نیمیتز، ژنرال داگلاس مک آرتور، دریادار ارنست کینگ پایین از راست: ژنرال ویلیام لهی، ژنرال جورج مارشال، ژنرال هپ آرنولد ملاحظات اولیه : دو ملاحظه عمده که در طرح ریزی ها باید لحاظ می شد زمان و تلفات احتمالی بود. یعنی اینکه چطور ژاپن را در کوتاه ترین مدت و با کمترین تلفات وادار به تسلیم کنند. عطف به کنفرانس کوبک در سال ۱۹۴۳ یک کمیته طرح ریزی مشترک آمریکایی-بریتانیایی نقشه ای طراحی کردند(نقشه ای برای شکست ژاپن) که طبق آن طرفین خواهان حمله به ژاپن تا سال ۱۹۴۷-۴۸ نبودند. رئیس ستاد مشترک آمریکا عقیده داشت که طولانی کردن جنگ تا این حد برای روحیه ملی مردم خطرناک است. در مقابل در کوبک شورای مشترک فرماندهان باور داشتند که ژاپن نهایتا تا یک سال بعد از تسلیم آلمان ناچار به تسلیم خواهد شد. نیروی دریایی آمریکا اصرار بر محاصره و استفاده از قدرت هوایی برای وادار کردن ژاپن به تسلیم داشت. آنها درخواست عملیات هایی برای گرفتن پایگاه های هوایی در نزدیکی شانگهای چین و کره داشتند،‌ که توان عملیات مرحله ای و رو به جلورا برای بمباران ژاپن و نهایتا به تسلیم کشاندن آن ها می داد. نیروی زمینی از آن طرف حرف دیگری می زد. آن ها اعتقاد داشتند که این کار می تواند جنگ را تا حد نامحدودی به طول بکشاند و بی دلیل هزینه جانی را زیاد کند، بنابراین به یک حمله احتیاج داریم. نیروی زمینی از یک عملیات می گفت که در طی آن یک نیروی در مقیاس بزرگ مستقیما در مقابل سرزمین ژاپن ایجاد شود، آن هم بدون انجام هیچ یک از عملیات های جانبی که نیروی دریایی در مورد آن حرف می زد. در نهایتا حرف نیروی زمینی به کرسی نشست. در حقیقت جغرافیای ژاپن این نوع عملیات را بر آن ها تحمیل کرد: فاصله زیاد از خشکی های دیگر و کم بودن ساحل مناسب برای عملیات پیاده سازی نیرو در ساحل. تنها کیوشو (جنوبی ترین جزیره ژاپن) و سواحل دشت کانتو (منتهای جنوب غرب و غرب توکیو) اهدافی واقع بینانه برای حمله بودند. متفقین تصمیم گرفتند یک حمله دو مرحله ای را اجرا کنند. ابتدا عملیات المپیک برای حمله به کیوشواجرا می شد. سپس پایگاه های هوایی در آنجا ایجاد می شد تا پوششی برای عملیات تاج و حمله به ناحیه توکیو ایجاد شود. تصویری از کنفرانس اول کوبک، از راست چرچیل، روزولت، کینگ (نخست وزیر کانادا) فرضیات حمله : جغرافیای ژاپن چیز شناخته ای شده ای بود. بنابراین طرح ریزان ارتش آمریکا دنبال تخمین میزان نیروهای مدافع بودند. بر اساس اطلاعات موجود از عوامل اطلاعاتی که در اوایل سال ۱۹۴۵ ارتباط پیدا کرده بودند فرضیات ارتش شامل این موارد می شد: 1-در این عملیات فقط نیروهای منظم ارتش حضور نخواهند داشت بلکه حضور متعصبانه مردم داوطلب هم اتفاق خواهد افتاد. 2-در آغاز عملیات المپیک نیروهای دشمن در شکل ۳ لشکر در کیوشوی جنوبی و ۳ لشکر در کیوشوی شمالی ظاهر خواهند شد. 3- نیروهایی که برای عملیات کیوشو در نظر گرفته می شوند از ۸ الی ۱۰ لشکر بیشتر نخواهند بود و این سطح از آمادگی به سرعت حاصل خواهد شد. 4- در آغاز عملیات تاج حدود ۲۱ لشکر دشمن شامل لشکرهای پشتیبانی در هانشو حضور خواهند داشت و ۱۴ لشکر از این تعداد احتمالا در دشت کانتو به کار گرفته شوند. دشمن احتمالا نیروی هوایی مستقر در زمین را برای مصون ماندن از حملات به سوی سرزمین های اصلی آسیایی اش عقب بکشد. تحت چنین شرایطی دشمن احتمالا بتواند ۲۰۰۰ تا ۲۵۰۰ جنگنده در این ناحیه گردآوری کند و این نیروها می توانند با استفاده از دشت های ژاپن به عنوان نقطه میانی، علیه زمین های کیوشو عملیات کنند. هری ترومن عملیات المپیک : حمله به کیوشو، در قالب عملیات المپیک قرار بود در روزی که به آن روز ایکس اطلاق می شد (که برای ۱ نوامبر ۱۹۴۵ برنامه ریزی شده بود) شروع شود. ناوگان دریایی متفقین به بزرگترین اندازه خود رسیده بود. : شامل ۴۲ ناو هواپیمابر، ۲۴ ناو و ۴۰۰ ناوشکن و اسکورت. ۱۴ لشکر معادل (۱۳ لشکر ) از آمریکا قرار بود در پهلوگیری اولیه مشارکت کنند. با استفاده از سرپل اوکیناوا به عنوان نقطه میانی، عملیات می توانست قسمت جنوبی کیوشو را تسخیر کند. این منطقه خودش بعدا به عنوان نقطه میانی بعدی برای حمله به هانشو در عملیات تاج، مورد استفاده قرار می گرفت. طرح عملیات المپیک شامل یک طرح فریب هم بود که به عنوان عملیات پاستل نامگذاری شد. هدف این عملیات این بود که ژاپنی ها را متقاعد کند که فرماندهین متفقین از حمله به شکل مستقیم صرف نظر کرده و قصد دارند تا با دور زدن، ژاپن را بمباران کنند. این کار مستلزم تسخیر پایگاه هایی در فرمز ( تایوان ) در امتداد ساحل چین و و در دریای زرد بود. پشتیبانی تاکتیکی هوایی بر عهده نیروهای هفتم پنجم و سیزدهم هوایی بود. آن های مسئول حمله به فرودگاه ها و شریان های حمل و نقل هوایی در کیوشو و هانشو جنوبی و به دست آوردن و حفظ برتری هوایی در سواحل بودند. وظیفه بمباران استراتژیک بر عهده نیروهای ويژه نیروی هوایی آمریکا در اقیانوس آرام ( سازمان تشکیل دهنده نیروهای هشتم و بیستم هوایی) و نیروهای بریتانیایی گذاشته شد. این واحدها باید در طول عملیات تاج هم فعال می ماندند. واحد بیستم باید نقشش را به عنوان نیروی اصلی بمباران استراتژیک برای متفقین و در طی عملیاتی که از فرودگاه های جزایر ماریانا علیه جزای ژاپن اجرا می شد، حفظ می کرد. پس از پایان جنگ در اروپا در می ۱۹۴۵ طرح هایی برای انتقال برخی بمب افکن های سنگین واحد هشتم به پایگاه هایی در اوکیناوا به منظور مشارکت در بمباران های استرتژیک با مشارکت واحد بیستم ریخته شده بود. واحد هشتم قرار بود که بمب افکن های B-17و B-24خودشان را به نوع B-29ارتقا دهند ( این واحد اولین B-29خودش را در آگوست ۱۹۴۵ دریافت کرد). قبل از حمله اصلی، جزایر تانگاشیما، یوکوشیما و مجموعه جزایر کوشیجیما که دور از ساحل ژاپن بود باید گرفته می شد) حمله به اوکیناوا ارزش برقراری لنگرگاه هایی در دسترس را برای کشتی هایی که نیازی به پهلوگیری ندارند یا آسیب دیده اند، ثابت کرد، عملیات المپیک که برای حمله به جنوب ژاپن طراحی شده بود. کیوشو توسط نیروی ششم ایالات متحده از سه نقطه مورد حمله قرار می گرفت: میازاکی، آریاک و کوشیکینو. اگر روی نقشه کیوشو یک ساعت بکشیم این نقاط به ترتیب و تقریبا روی ساعت های ۴، ۵ و ۷ قرار می گیرند. ۳۵ نقطه پهلوگیری به نام شرکت های اتومبیل سازی نامگذاری شدند: آستین، بویک، کادیلاک تا نقاط آخر با نام های استاتز، وینستون و زفیر. با تخصیص یک لشکر به هر پهلوگاه طرح ریزان این حمله باور داشتند که آمریکایی ها با نسبت سه به یک بر ژاپنی ها برتری نفری دارند. در ابتدای ۱۹۴۵ میازاکی تقریبا بی دفاع بود و از آریاک این همسایه نزدیک هاربور شدیدا دفاع می شد. ابدا قرار بر این نبود که تمامی جزیره کیوشو تسخیر شود(. فقط یک سوم جنوبی کافی بود همانطور که در تصویر با خط چین نشان داده شده) این منطقه ناحیه باارزشی به عنوان منطقه میانی برای استفاده در عملیات تاج به متفقین می داد. عملیات تاج: عملیات تاج، عملیات حمله به هانشو در ناحیه دشت کانتو در جنوب پایتخت، قرار بود در روزYشروع شود،‌ که به شکل آزمایشی ۱ مارس ۱۹۴۶ برای آن انتخاب شده بود. عملیات تاج با درگیر کردن ۴۰ لشکر در مرحله پیاده سازی نیروها و مراحل بعد از آن، از عملیات المپیک هم گسترده تر بود.)برای مقایسه در عملیات بزرگ حمله به نورماندی ۱۲ لشکر در مراحل اولیه وجود داشت ( در مرحله شروع، ارتش یکم به ساحل کوجوکوری در شبه جزیره بوسو و بعد ارتش هشتم به هیراتسوکا در خلیج ساگامی حمله می کردند. سپس بیش از ۱۲ لشکر از ارتش دهم و نیروهای مشترک المنافع بریتانیا در آنجا پیاده می شدند. این نیروها سپس به سمت داخل کشور و به سمت شمال می رفتند تا در توکیو به یکدیگر ملحق شوند. هدف از عملیات تاج تسخیر توکیو بود. بازنگری در طراحی عملیات : در المپیک قرار بر این بود که ازمنابع از قبل موجود در منطقه اقیانوس آرام شامل ناوگان دریایی بریتانیا در این منطقه، یک سازمان مشترک المنافع که از حداقل هیجده ناو هواپیما بر (تشکیل دهنده ۲۵ درصد از توان هوایی متفقین) و چهار کشتی جنگی هم استفاده شود. نیروهای ببر یک واحد بمب افکن سنگین دوربرد متشکل از نیروهای مشترک المنافع: یعنی واحدهایی از نیروی هوایی سلطنتی بریتانیا ، نیروی هوایی سلطنتی استرالیا ، نیروی هوایی سلطنتی کانادا و نیوزلند و فرماندهی بمب افکن نیروی هوایی سلطنتی بریتانیا باشد . در ۱۹۴۴ طرح های اولیه شامل تشکیل نیرویی متشکل از ۵۰۰ تا ۱۰۰۰ هواگرد شامل واحدهای سوخت گیری هوایی بود. این مقدار بعدا به ۲۲ اسکادران و در زمان پایان جنگ به ۱۰ اسکادران تقلیل یافت: بین ۱۲۰ تا ۱۵۰ فروند از بمب افکن لانکستر و لینکلن که برای عملیات در خارج از پایگاه های اوکیناوا در نظر گرفته شده بودند. در نیروهای ببر نیروهای زبده اسکادران ۶۱۷ هم که به "سد شکنان" شهرت داشتند، بودند که برای عملیات بمباران ویژه به کار گرفته می شدند. در ابتدا طرح ریزان آمریکایی عملیات تصمیم نداشتند از نیروهای زمینی از نیروهای غیر آمریکایی استفاده کنند. اگر در هر مرحله ای از عملیات المپیک نیازی به تقویت نیرو بود، آن ها از نیروهایی که برای عملیات تاج در نظر گرفته شده بود استفاده می کردند؛ چرا که نیروی بزرگی برای آن از نیروهای منطقه جنوب غرب اقیانوس آرام ، منطقه چین، هند، برمه و واحد فرماندهی اروپا و نیروهای دیگر تشکیل شده بود. این شامل نیروهای پیشگام در اروپا مثل واحد یکم نیروی زمینی آمریکا (شامل ۱۵ لشکر) و واحد هشتم نیروی هوایی می شد. اما شرایط برای تشکیل این نیروها پیچیده شد. چرا که با اتمام جنگ، نیروهای داوطلب میدان را ترک کردند و با نیروهایی با تجربه بالا جایگزین شدند. این موضوع اثربخشی این نیروها را در جنگ کمتر می کرد. دولت استرالیا درخواست مشارکت نیروی زمینی استرالیا را در موج اول حملات کرده بود که مطابق گفته های جان ری اسکیتسِ تاریخ نویس این درخواست توسط فرماندهان آمریکایی رد شد. حتی درخواست برای عملیات تاج هم در مراحل اولیه طراحی رد شد. فرماندهان پیاده سازی هیچ نیرویی از نیروهای مشترک المنافع یا نیرویی از کشورهای متفقین را در کانتو مد نظر نداشتند. تمامی طرح های اولیه بیانگر این بودند که نیروهای حمله کننده، نیروهای بعدی و نیروهای ذخیره تماما باید از نیروهای آمریکایی باشند. در اواسط ۱۹۴۵، زمانی که طرح عملیات تاج بازبینی می شد،‌ بنا به گفته اسکیتس بسیاری از دیگر کشورهای متفق پیشنهاد مشارکت زمینی دادند و بحث هایی هم بین فرماندهان و مسئولین سیاسی حول ابعاد،‌ماموریت، تجهیزات و پشتیبانی شکل گرفت. پیرو این مذاکرات قرار بر این شد که در عملیات تاج نیروهای مشترک المنافعی متشکل از لشکرهایی از نیروی زمینی کشورهای استرالیا، بریتانیا و کانادا هم مشارکت داشته باشند. این کشورها به همراه دیگر کشورهای مشترک المنافع نیروهای جایگزین هم ارائه می کردند. به هر حال، مک آرتور از مشارکت ارتش هندی ها جلوگیری کرد. دلیل آن تفاوت زبان، تشکیلات، ترکیب، تجیهیزات، آموزش و اصول بود. او همچنین توصیه کرد که نیروها مطابق با نیروهای آمریکایی سازماندهی شوند، تجهیزات و آماد آمریکایی باشد و ۶ ماه قبل از عملیات در آمریکا آموزش ببینند. این پیشنهادات البته مورد قبول واقع شد. دولت بریتانیا پیشنهاد کرد که نیروهای زمینی مشترک المنافع توسط سپهبد سر چارلز کیتلی، (نیروی دریایی مربوطه توسط سر ویلیام تنان ) فرماندهی شده و چون .چون نیروی هوایی این نیروها اکثرا از ارتش استرالیا تشکیل شده بود) نیروی هوایی نیروهای مشترک المنافع توسط یک استرالیایی رهبری شود. دولت استرالیا درخواست انتصاب یک افسر بدون هیچ تجربه ای در نبرد ژاپن ، مثل کیتلی و سپهبد لسلی مورزهد که هدایتگر رشته عملیات های گینه نو و بورنئو بود، کرد. در هر صورت قبل از اینکه این موارد به سرانجام برسد جنگ تمام شد. پی نوشت : ادامه دارد ..............