alexandre

افشای بخش های دیگری از جنایات فجيع صدام در کشتار اسرای ایرانی

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

با دستگيري يك افسر ارشد گارد رياست جمهوري عراق، بخش های دیگری از جنايات صدام معدوم در كشتار اسراي ايراني جنگ تحمیلی فاش شد.
به گزارش رجانیوز، دكتر جنابي پژوهشگر عراقي با اعلام اين مطلب گفت: اين افسر بعثي از جلادان ماشين جنايت جنگي صدام عليه مردم عراق و ايران است كه در پرونده خود اوراق سياه زيادي دارد.
وی ادامه داد: فرد دستگير شده سرهنگ "عبدالرشيد الباطن" نام دارد که بازپرس ويژه گارد رياست جمهوري عراق در جنگ عليه ملت ايران بوده است.
‌اين سرهنگ بعثي به خوبي به زبان فارسي و فرهنگ و تاريخ ايران مسلط است و قبل از شروع جنگ تحميلي عليه ايران توسط استخبارات ويژه عراق و صدام براي تحصيل زبان فارسي به تهران اعزام مي شود.
عبدالرشيد در بهار سال 1975 ميلادي (اوايل دهه 50 شمسي) در رشته زبان و ادبيات فارسي از دانشگاه تهران فارغ التحصيل شده و با شروع جنگ و تجاوز بعثي ها به ايران مأموريت مي يابد اسراي ايراني خط مقدم جبهه ها را بازجويي و از آنان كسب اطلاعات نمايد.
اين افسر بعثي كه چند بار مستقيماً به صدام معدوم گزارش داده است، به خاطر جنايات جنگي متعدد، مدال و نشان های زیادی از دیکتاتور بغداد دریافت کرده بود.
عبدالرشيد مي گويد به دستور فرماندهان ارشد ارتش و به ويژه گارد رياست جمهوري كه مستقيماً از صدام دستور داشتند، بيش از هزار اسير ايراني را كشته ام.
اين جنايتكار جنگي در جريان بازجويي هاي خود اعتراف مي كند كه اسراي ايراني را قبل از به شهادت رساندن، شكنجه هاي شديد مي داده است. به طور مثال وي در خصوص يك اسير ايراني كه بر اثر اصابت مين پايش را از دست داده بود، مي گويد زماني كه اين اسير را بازجويي مي كردند، به علت مقاومتش شروع به قطع انگشتان دستانش نمودم. پس از قطع هر انگشت و به فاصله هر 2 دقيقه، قطع محل قطع شده را با فندك مي سوزاندم تا اينكه تمام انگشتانش را بريدم اما مقاومت حيرت آور او كه بسيار هم جوان بود، مرا خشمگين ساخت و با اره پاي دیگر او را نيز قطع كردم. اما اين اسير ايراني هيچ اطلاعاتي نداد.
وی كه در پرونده اش كشتار و اعدام هاي فجيع شيعيان و اكراد عراقي نيز ديده مي شود، در 22 سپتامبر 1985 و در سال پنجم جنگ نيز در يك قتل عام اسراي ايراني، 22 رزمنده جمهوري اسلامي ايران را كه همگي زير 20 سال سن داشتند، با شليك تير خلاص بر سر به شهادت مي رساند. اين اسيران همگي دستهايشان بسته بود و قرباني وحشي گري اين جنايتگار جنگي شده اند.
دكتر جنابي اضافه مي كند: جنايات عبدالرشيد الباطن طی سال هايي به دستور صدام انجام شده است كه رژيم منفور بعث مورد حمايت هاي قدرت بزرگ امریکا، شوروي و كشورهاي مدافع حقوق بشر اروپايي قرار داشته است. وي به نقل از اين جنايتكار بعثي مي گويد عبدالرشيد تأييد مي كند كه صدام در اعدام بيش از 450 اسیر ايراني مستقيماً و به اتفاق گروهي از همراهان هميشگي خود در تيم حفاظتش دست داشته است.
وي مي گويد بر روي برخي از اسراي تيرباران شده، آهك يا مواد شيميايي يا اسيد مي پاشيد تا اثري از آنها باقي نماند. اين بعثي جنايتكار تصريح مي كند كه تا آنجا كه در جريان بوده است، ماشين جنگي جنايات صدام معدوم 6هزار اسير ايراني را به شكل فجيعي به شهادت رسانده است.
رجا نيوز

خيلي از شنيدن اين مطلب متاْثر شدم ولي خوشحالم كه اين جلاد دستگير شده , حالا با اين شخص چيكار مي كنند؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]با دستگيري يك افسر ارشد گارد رياست جمهوري عراق، بخش های دیگری از جنايات صدام معدوم در كشتار اسراي ايراني جنگ تحمیلی فاش شد.
به گزارش رجانیوز، دكتر جنابي پژوهشگر عراقي با اعلام اين مطلب گفت: اين افسر بعثي از جلادان ماشين جنايت جنگي صدام عليه مردم عراق و ايران است كه در پرونده خود اوراق سياه زيادي دارد.
وی ادامه داد: فرد دستگير شده سرهنگ "عبدالرشيد الباطن" نام دارد که بازپرس ويژه گارد رياست جمهوري عراق در جنگ عليه ملت ايران بوده است.
‌اين سرهنگ بعثي به خوبي به زبان فارسي و فرهنگ و تاريخ ايران مسلط است و قبل از شروع جنگ تحميلي عليه ايران توسط استخبارات ويژه عراق و صدام براي تحصيل زبان فارسي به تهران اعزام مي شود.
عبدالرشيد در بهار سال 1975 ميلادي (اوايل دهه 50 شمسي) در رشته زبان و ادبيات فارسي از دانشگاه تهران فارغ التحصيل شده و با شروع جنگ و تجاوز بعثي ها به ايران مأموريت مي يابد اسراي ايراني خط مقدم جبهه ها را بازجويي و از آنان كسب اطلاعات نمايد.
اين افسر بعثي كه چند بار مستقيماً به صدام معدوم گزارش داده است، به خاطر جنايات جنگي متعدد، مدال و نشان های زیادی از دیکتاتور بغداد دریافت کرده بود.
عبدالرشيد مي گويد به دستور فرماندهان ارشد ارتش و به ويژه گارد رياست جمهوري كه مستقيماً از صدام دستور داشتند، بيش از هزار اسير ايراني را كشته ام.
اين جنايتكار جنگي در جريان بازجويي هاي خود اعتراف مي كند كه اسراي ايراني را قبل از به شهادت رساندن، شكنجه هاي شديد مي داده است. به طور مثال وي در خصوص يك اسير ايراني كه بر اثر اصابت مين پايش را از دست داده بود، مي گويد زماني كه اين اسير را بازجويي مي كردند، به علت مقاومتش شروع به قطع انگشتان دستانش نمودم. پس از قطع هر انگشت و به فاصله هر 2 دقيقه، قطع محل قطع شده را با فندك مي سوزاندم تا اينكه تمام انگشتانش را بريدم اما مقاومت حيرت آور او كه بسيار هم جوان بود، مرا خشمگين ساخت و با اره پاي دیگر او را نيز قطع كردم. اما اين اسير ايراني هيچ اطلاعاتي نداد.
وی كه در پرونده اش كشتار و اعدام هاي فجيع شيعيان و اكراد عراقي نيز ديده مي شود، در 22 سپتامبر 1985 و در سال پنجم جنگ نيز در يك قتل عام اسراي ايراني، 22 رزمنده جمهوري اسلامي ايران را كه همگي زير 20 سال سن داشتند، با شليك تير خلاص بر سر به شهادت مي رساند. اين اسيران همگي دستهايشان بسته بود و قرباني وحشي گري اين جنايتگار جنگي شده اند.
دكتر جنابي اضافه مي كند: جنايات عبدالرشيد الباطن طی سال هايي به دستور صدام انجام شده است كه رژيم منفور بعث مورد حمايت هاي قدرت بزرگ امریکا، شوروي و كشورهاي مدافع حقوق بشر اروپايي قرار داشته است. وي به نقل از اين جنايتكار بعثي مي گويد عبدالرشيد تأييد مي كند كه صدام در اعدام بيش از 450 اسیر ايراني مستقيماً و به اتفاق گروهي از همراهان هميشگي خود در تيم حفاظتش دست داشته است.
وي مي گويد بر روي برخي از اسراي تيرباران شده، آهك يا مواد شيميايي يا اسيد مي پاشيد تا اثري از آنها باقي نماند. اين بعثي جنايتكار تصريح مي كند كه تا آنجا كه در جريان بوده است، ماشين جنگي جنايات صدام معدوم 6هزار اسير ايراني را به شكل فجيعي به شهادت رسانده است.
رجا نيوز

خيلي از شنيدن اين مطلب متاْثر شدم ولي خوشحالم كه اين جلاد دستگير شده , حالا با اين شخص چيكار مي كنند؟[/quote]

بسم الله الرحمن الرحیم

بلی واقعا تکان دهنده است. متاسفانه بنده تحمل خواندن چنین مطالبی را ندارم و لکن بنده را بسیار منقلب می کند.

متاسفانه در حال جستجو در گوگل با عنوان شکنجه سربازان ایرانی توسط عراق بودم(به انگلیسی) اما حتی 1 صفحه مطلب نیافتم.
همه چیز بود و لذا آنچه که باید باشد نبود حتی از وب سایت خبری بی بی سی صفحه ای یافتم که در آن زنان عراقی از سرگذشت همسرانشان که در جنگ کشته شده بودند صحبت می کردند و آنان را شهید می نامیدند!
ولذ ا مسئول این همه کم کاری در حفظ میراث ما از جنگ کیست؟درد و ناله و اشک هایمان را به که نشان دهیم که چرا ارزش خون شهدایمان را گرامی نمی دارید.
آخر من که با این همه کمبود امکانات کار خاصی از دستم بر نمی آید و متاسفانه درک درستی از مسئله نزد آنان که باید باشد نیست.

برادرانم تا زمانی که خون در رگ هایم هست به چیزی به جز انتقام و خون خواهی شهدای اسلام فکر نخواهم کرد.استکبار را به خاک سیاه خواهیم نشاند.

آیا برادران نظری دارند که چگونه می شود به بخشی از خاطرات برادرانمان که در جنگ حضور داشتند دسترسی پیدا کرد؟ بنده قصد دارم با گرداوری و ترجمه در وب سایت انگلیسی که برای همین مسئله تاسیس شده قرار دهم تا بلکه گوشه ای از مظلومیت انقلاب و شهدایمان را آشکار کنیم.
برادران باور بفرمایید که بجز ثواب چیزی نیست اگر کمکی کنید و گره ای بگشایید باشد که پروردگار حکیم گناهانمان را ببخشاید و در پیشگاه بزرگان رو سیاه نباشیم .

وسلام و علیکم و رحمته الله و برکاته

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
متاسفانه جنایاتی در مورد اسرای ایرانی رخ داده که هنوز بازگشایی نشده و بسیاری از بعثیون حاضر به افشای اون نیستند. خداوند در هر دو عالم مورد لعن و نفرینشان قرار دهد.

[color=red]دوست عزیز جناب پیام خان[/color]
از نحوه نگارش شما پیداست که احتمالا در همسایگی ایران قرار دارید و در جریان کتابهای چاپ شده در کشور نیستید. کتابهای زیادی در مورد نحوه برخورد عراقیها به قلم اسرای ایرانی چاپ گردیده.

نگران نباشید استکبار و حکومت ظالم محکوم به شکست هست. انشاالله.
امیدوارم شما از کارهای خیرتان ثواب لازم رو ببرید.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]متاسفانه جنایاتی در مورد اسرای ایرانی رخ داده که هنوز بازگشایی نشده و بسیاری از بعثیون حاضر به افشای اون نیستند. خداوند در هر دو عالم مورد لعن و نفرینشان قرار دهد.

[color=red]دوست عزیز جناب پیام خان[/color]
از نحوه نگارش شما پیداست که احتمالا در همسایگی ایران قرار دارید و در جریان کتابهای چاپ شده در کشور نیستید. کتابهای زیادی در مورد نحوه برخورد عراقیها به قلم اسرای ایرانی چاپ گردیده.

نگران نباشید استکبار و حکومت ظالم محکوم به شکست هست. انشاالله.
امیدوارم شما از کارهای خیرتان ثواب لازم رو ببرید.[/quote]

بسم الله الرحمن الرحیم.

برادر گرامی بنده در تهران هستم .

کتاب ها را نمی توان دخل و تصرف کرد و بنده در حلال بودن این امر مشوکم زبرا حق انتشار آن به من داده نشده و لکن بنده در مورد افرادی صحبت می کنم که خود به من اجازه این امر را بدهند.

از شما سپاسگذارم. وسلام علیکم

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
در حلال بودنش شکی نکنید.اگر منبع رو ذکر کنید فکر نمیکنم مانعی داشته باشد. نیازی نیست اجازه کتبی باشه. همینقدر که سعی در کار خیر دارید خداوند هم راضی خواهد بود.
اگر زحمتی نیست ادرس سایت و یا وبلاگ رو بدید تا از اونجا هم دیدن کنیم.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
من هم با نظر آقا پيام موافق هستم , در مورد خاطرات آزاده ها و جناياتي كه بعثيون انجام دادند مطالب زيادي به زبان فارسي موجود ولي به زبان انگليسي خيلي كم .

فكر مي كنم ايده خوبي باشه كه با كمك دوستان سايتي به زبان انگليسي براي نشان دادن حقايق جنگ به خصوص جنايات صدام يا رژيم صهيونيستي ايجاد كنيم .

متاسفانه تو بعضي مسايل هر چقدر هم كه تو اينترنت جست و جو كنيد به خاطر بايكوت شديد بعضي رسانه ها چيزي پيدا نمي كنيد , نمونش همين جنايات صهيونيست ها .

رو كمك من هم مي تونيد حساب كنيد . مي تونم ويزيتور هاي انگليسي زبان را به سايتتون هدايت كنم. :mrgreen:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]در حلال بودنش شکی نکنید.اگر منبع رو ذکر کنید فکر نمیکنم مانعی داشته باشد. نیازی نیست اجازه کتبی باشه. همینقدر که سعی در کار خیر دارید خداوند هم راضی خواهد بود.
اگر زحمتی نیست ادرس سایت و یا وبلاگ رو بدید تا از اونجا هم دیدن کنیم.[/quote]

بسم الله الرحمن الرحیم

به هر حال از رهنمود هایتان سپاسگذارم.

افراد زیادی از زمان جنگ خاطرات دارند که همه امکان نوشتن کتاب و بهتر بگویم توانایی اراد ه و امکانات آن را ندارند.من از نابودی این ها در هراسم چون که هزاران حرف و حدیث ناگفته هست که باید برای حفظ این حماسه ها حساسیت بسیار بیشتری نشان داد و آن را به چشم یک جنگ معمولی ندید.هشت سال جنگ ما کربلایی دیگر بود.

متاسفانه ما ایرانیان در طول تاریخ نسبت به ثبت وقایع و گذشته بسیار کوتاهی کردیم.

برادر من اجازه تبلیغ و ارسال لینک ندارم

در پناه خدا.وسلام علیکم

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]من هم با نظر آقا پيام موافق هستم , در مورد خاطرات آزاده ها و جناياتي كه بعثيون انجام دادند مطالب زيادي به زبان فارسي موجود ولي به زبان انگليسي خيلي كم .

فكر مي كنم ايده خوبي باشه كه با كمك دوستان سايتي به زبان انگليسي براي نشان دادن حقايق جنگ به خصوص جنايات صدام يا رژيم صهيونيستي ايجاد كنيم .

متاسفانه تو بعضي مسايل هر چقدر هم كه تو اينترنت جست و جو كنيد به خاطر بايكوت شديد بعضي رسانه ها چيزي پيدا نمي كنيد , نمونش همين جنايات صهيونيست ها .

رو كمك من هم مي تونيد حساب كنيد . مي تونم ويزيتور هاي انگليسي زبان را به سايتتون هدايت كنم. :mrgreen:[/quote]

بسم الله الرحمن الرحیم

وب سایت من نیست. تعلق به همه برادران دارد. انشاالله که با پر و بال گرفتن و کمک برادران پاسخ دندان شکنی به یاوه گویی های استکبار شود.

بنده از تشکیل هر وب سایت دیگری تیز حمایت می کنم زیرا کار خیر را تا می توان باید انجام داد.
به هر حال بنده می خواهم سند تاریخی جنگ به زبان انگلیسی به طور مدون در پاسخ به منابع غربی و دروغ پردازی گسترده ایشان بر علیه حقایق را سر و سامانی دهم. اگر با کمک شما برادران محقق شود امری تاریخی و ماندگار خواهد بود.

برادر من با شما در ارتباط خواهم بود و اما در مورد ویزتور باید بگویم که در حال ثبت در گوگل هستم تا مشکلی از آن باب نباشد.

وسلام علیکم

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
باسلام خدمت همه دوستاي خوبم
مخصوصا اونهايي كه دلشون براي بچه هاي جبهه و جنگ و سرنوشت اونها به درد مياد
با خوندن مطالب بالا يه دفعه غم سنگيني تو دلم حس كردم و فكر كردم به اندازه يه كتاب مي تونم در اين مورد مطلب بگم
ولي
هر كه را اسرار حق آموختند مهر كردند و دهانش دوختند
فقط يه خاطره براتون تعريف مي كنم
سال 1365 بود بعد از طي مراحل فراوان و گذشتن از چند شهر بالاخره براي درمان زخمهاي حاصل از رويارويي با عراقيها به يكي از بيمارستهاي تهران اعزام و در اونجا بستري شديم اگه بدونيد چقدر اين پرستارها و دكتر كشيك غر غر كردند كه چرا نصفه شب اومديد با اون برخورد ارزو كردم ايكاش تو همون خط مقدم ميموندم و از فرط خونريزي ميموردم اما اين برخورد هموطن هامو نمي ديدم ( البته من از همه كادر پزشكي توي سالهاي جنگ متحمل زحمات زيادي شدن كمال سپاسگزاري رو دارم )
بعدش هم تو جابجايي از يه بيمارستان به يه بيمارستان ديگه ترافيك شديد بوجودد اومد و مجبور شدن ما رو با برانكارد از يه آمبولانس به يكي ديگه منتقل كنن اگه بدونيد مردم چقدر اعتراض كردند بعدش در جواب حرف يكي از امداد گرها كه گفت راه رو باز كنيد بعضي از آقايون گفتند مگه مجبور بودند كه برن مي خواستند نرن تا اينجوري هم نشن
به نظر من اگه عراقيه اين كار رو كرده ذات دشمني و دد منشي خودشو نشون داده ولي هموطن چي
حالا هم كه امثال ما ديگه از خاطره ها محو شديم و علي مونده و حوضش اينه كه آدمو آتيش مي زنه
دوستان اگه ميتونن يه راه حلي هم براي التيام زخم اينطور افراد پيداكنن هر چند كه ...

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
شما اين نامحرباني مردم رو به حساب همه نزاريد

بالاخره تو هر جايي كه بگيد از اين ....... هست

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
قربون شكلت ما كه واسه مردم كار نكرديم كه
اگه همه مردم هم اينطوري بگن باز هم عيب نداره فقط يه درد دل بود و بس همين وگرنه بسيجي يعني درياي دل

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
فكر كنم اين افسر بعثي اين اعترافات رو براي شادي روح صدام حسين گفته :mrgreen:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]باسلام خدمت همه دوستاي خوبم
مخصوصا اونهايي كه دلشون براي بچه هاي جبهه و جنگ و سرنوشت اونها به درد مياد
با خوندن مطالب بالا يه دفعه غم سنگيني تو دلم حس كردم و فكر كردم به اندازه يه كتاب مي تونم در اين مورد مطلب بگم
ولي
هر كه را اسرار حق آموختند مهر كردند و دهانش دوختند
فقط يه خاطره براتون تعريف مي كنم
سال 1365 بود بعد از طي مراحل فراوان و گذشتن از چند شهر بالاخره براي درمان زخمهاي حاصل از رويارويي با عراقيها به يكي از بيمارستهاي تهران اعزام و در اونجا بستري شديم اگه بدونيد چقدر اين پرستارها و دكتر كشيك غر غر كردند كه چرا نصفه شب اومديد با اون برخورد ارزو كردم ايكاش تو همون خط مقدم ميموندم و از فرط خونريزي ميموردم اما اين برخورد هموطن هامو نمي ديدم ( البته من از همه كادر پزشكي توي سالهاي جنگ متحمل زحمات زيادي شدن كمال سپاسگزاري رو دارم )
بعدش هم تو جابجايي از يه بيمارستان به يه بيمارستان ديگه ترافيك شديد بوجودد اومد و مجبور شدن ما رو با برانكارد از يه آمبولانس به يكي ديگه منتقل كنن اگه بدونيد مردم چقدر اعتراض كردند بعدش در جواب حرف يكي از امداد گرها كه گفت راه رو باز كنيد بعضي از آقايون گفتند مگه مجبور بودند كه برن مي خواستند نرن تا اينجوري هم نشن
به نظر من اگه عراقيه اين كار رو كرده ذات دشمني و دد منشي خودشو نشون داده ولي هموطن چي
حالا هم كه امثال ما ديگه از خاطره ها محو شديم و علي مونده و حوضش اينه كه آدمو آتيش مي زنه
دوستان اگه ميتونن يه راه حلي هم براي التيام زخم اينطور افراد پيداكنن هر چند كه ...[/quote]

بسم الله الرحمن الرحیم

برادر گرچه بنده در شرایط مشابه شما نبوده ام و حق اظهار نظر ندارم اما صبر پشتوانه مومن است.
«و ن تصبروا خير لكم و الملائكه يدخلون عليهم من كل باب سلام عليكم بما صبرتم »
«والذين صبروا ابتغاء وجه ربهم و اقاموالصلوه و... اولئك لهم عقبي الدار؛.»(رعد/22)

آن چه کردید برای رضای خدا بود و نه مردم :

بَلَى مَنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ فَلَهُ أَجْرُهُ عِندَ رَبِّهِ
آري، هر کس که خود را با تمام وجود به خداوند تسليم کند و نيکوکار باشد، پس او را پاداشي است در نزد پروردگارش.

انسان مومن ومسلمان باید تنها و تنها رضای خداوند (ج) را هدف خود قرار بدهد و برای بدست آوردن رضای خداوند (ج) در راه خدا جهاد کند، که این جهاد تنها منحصر به جهاد نظامی نمیشود بلکه تمام ابعاد جهاد (جد و جهد کردن در راه خدا) را در بر میگیرد.و درین جهاد خود نباید جز رضای خدا هدفی دیگر داشته باشیم. چنانچه خداوند متعال درین مورد میفرماید: (( قل ان صلاتی و نسکی و محیای و مماتی لله رب العلمین لا شریک له و بذالک امرت و انا اول المسلمین...)) انعام

ترجمه: بگو هر آئینه نماز من، قربانی من، زنده گی من و مرگ من خاص برای پروردگار عالمیان است، هیچ شریک ندارد و به این چیز مامور شده ام.


برادر در آینده برای صحبت بیشتر با شما تماس خواهم گرفت .


فی امان الله

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.