alexandre

VIP
  • تعداد محتوا

    889
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

اعتبار در انجمن

842 نشان لیاقت

4 دنبال کنندگان

درباره alexandre

  • رتبه حساب کاربری
    01- ??? ???

Profile Information

  • Gender
    Not Telling

آخرین بازدید کنندگان پروفایل

بلوک آخرین بازدید کننده ها غیر فعال شده است و به دیگر کاربران نشان داده نمیشود.

  1. نظر من هم دقیقا همینه. اصلا نمیشه به آمارهای دشمن اتکا کرد. هر هدفی که روی رادار داشتند رو به عنوان موشک فاکتور کردند تا نرخ اعلامی موفقیت پدافند اینها و نرخ ادعایی فیل ما بالا بیاد! من جمله هر بوستر و احتمالا برخی بمبلت ها رو هم به عنوان یک موشک در نظر گرفتند. تصورم اینه که تعداد بالستیک هایی که لانچ کردیم حدود 35-50 تا بیشتر نباید باشد. بر فرض این تعداد لانچ، عملا فناوری، تکنیک و تاکتیک ما در عملیات وعده صادق، گیم چنجر بوده. هرچند که در سطح راهبردی به حدی دستاورد داشتیم که حتی این گیم چنجر نظامی خیلی به چشم نیاد!
  2. با پیش فرض طراحی عملیات در سطوح بالای مقاومت در منطقه: عملیات اخیر آفندی بود و متکی به اصل غافلگیری و با هدف گرفتن بیشترین تلفات. اکثر خطوط قرمز ترسیم شده توسط اسرائیل طی این عملیات زیر پا گذاشته شد. طراحان عملیات قطعا از تبعات این عملیات آگاهی داشتند و سناریو های مختلف من جمله ورود آمریکا و سایر کشور ها رو بررسی کرده اند. هرچه گستره جنگ بیشتر شود قطعا باید شاهد غافلگیری های بزرگتری باشیم.
  3. 30 درصد سربازان اسرائیلی کماندوی ویژه خیلی آماده هستند؟!
  4. خیر فعال هستش اما برخلاف دوره های قبل، فیلم های درگیری و رهگیری آن خیلی منتشر نشده. اگر حدود 5000 راکت شلیک شده باشد و تنها 500 فروند فرود آمده باشد (که تصور می کنم به مراتب کمتر از این باشد) به نرخ انهدام 90 درصدی می رسیم که بسیار عالی است. مقاومت باید به جای تاکتیک اشباع برای عبور از پدافند به سمت ایجاد تغییرات در پروفایل پروازی راکت ها بره. فقط کافیه یک بالک متحرک بسیار ساده روی هر راکت نصب کنند که پس از زمان معینی فعال و غیر فعال بشود و یک مسیر زیگزاگی تصادفی ایجاد کند.
  5. خیلی روی انسجام ملی و هویت ملی در اسرائیل حساب باز نکنیم! این رژیم خیلی از عناصر مورد نیاز برای ایجاد یک هویت ملی عمیق را ندارد. در مورد یک رژیم 75 ساله صحبت می کنیم که اکثریت ساکنان آن دو تابعیتی و اجاره ای هستند و فاقد تعصب سرزمینی هستند. ناامنی در سرزمین های اشغالی = فرار ساکنین و فروپاشی
  6. شاید بشود بر اساس واکنش های ما در گذشته پیش بینی کرد: 1- ابتدا منتظر میشویم اقدام کنند و بعد انتظار درخواست رسمی از ارمنستان را داریم تا ورود کنیم به خاک ارمنستان. 2- ارمنستان این اجازه رو نخواهد داد و در عوض تلاش می کند پای کشور های غربی را به کشورش باز کند. 3- بعد از آغاز درگیری ها نهایتا بخش هایی از این استان اشغال می شود. 4- همچنان منتظر درخواست رسمی ارمنستان هستیم تا اجازه ورود به خاک ارمنستان را صادر کند. 5- ارمنستان همچنان اجازه ورود به ما نخواهد داد و در ادامه ارتباط کامل ما با شمال ارمنستان قطع می شود. 6- پس از قطع ارتباط روی به بیانیه های تهدید آمیز می آوریم. 7- به مرور نیروهای ترکیه ای و اسرائیل در جنوب ارمنستان مستقر می شوند. 8- بین دو گزینه ورود مستقیم به درگیری با ترکیه- اسرائیل و همچنین درگیری غیر مستقیم (تکذیب هر اقدامی) قرار میگیریم که انتخاب ما هم قابل پیش بینی است! 9- بخش هایی از جنوب ارمنستان برای اشغالگران ناامن می شود و در پاسخ، این ناامنی به داخل کشور ما هم کشیده خواهد شد. 10- در ارمنستان کودتا خواهد شد و حکومتی نزدیک به شرق روی کار خواهد آمد. 11- فشار ها از شمال ارمنستان به جبهه های درگیری بیشتر خواهد شد و تمرکز اشغالگران در جبهه های شمالی افزایش می یابد. 12- نیروهای مسلح ما از جنوب وارد ارمنستان خواهند شد. 13- اشغالگران در دو جبهه شمال و جنوب تحت فشار قرار میگرند و نهایتا ارمنستان شمالی بواسطه کریدور تحت کنترل ما به ایران مجددا متصل خواهد شد. 14- هم آذربایجان و هم ترکیه دست به اقدامات تروریستی (غیر مستقیم) در داخل خاک ایران می زنند تا نشان دهند که ابایی از درگیری مستقیم با ایران ندارند و ایران را ناچار به عقب نشینی کنند. 15- واکنش ایران به این اقدامات، در داخل خاک ترکیه و آذربایجان و همچنین مواضع این کشور ها در سایر نقاط منطقه دردناک خواهد بود و ایجاد بازدارندگی خواهد کرد. 16- رفراندوم در جنوب ارمنستان برای الحاق به ایران انجام خواهد گرفت و نهایتا ارمنستان جزوی از خاک کشور خواهد شد. 17- غرب، ارمنستان شمالی، باکو و ترکیه نتایج این رفراندوم را نمی پذیرند و همچنان ناامنی و درگیری ها در این مناطق ادامه پیدا می کند. 18-...
  7. متاسفانه در حال حاضر ما در وضعیت انفعال به سر می بریم. چون تمام مسائلی که باید طی سالیان اخیر حل می شده رو به دلایل مختلف من جمله ، تحلیل های غلط و نیات سیاسی به عقب انداختیم و الان تو نقطه ای هستیم که تمام اون مسائل همزمان روی سر ما می خوان خراب بشن. روش فعلی ما هم همچنان تلاش برای عبور با کمک گذشت زمان هستش و نه حل مسائل. هر چه جلو تر میریم وضعیت در محدوده کل منطقه بیشتر شبیه یک بمب ساعتی میشه که به زمان های آخر انفجار نزدیک میشه و زمانی که داشتیم برای خنثی سازی اما از دست دادیم
  8. به نظرم حتی سردار قاآنی اولویت ندارن. اسرائیلی ها بر خلاف آمریکایی ها روی کارکرد های فنی و عملیاتی خیلی بیشتر حساس هستند تا مدیریتی. احتمالا اولویت با دانشمندان صنایع موشکی و پهپادی باید باشد. افرادی که احتمالا ما حتی نام آنها رو هم نمیدانیم. رده های پایین تر از فرماندهان که احتمالا حفاظت درست و حسابی هم حتی ندارن
  9. شما از کجا میدونید که ما لیستی نداریم؟ باید لیست رو به صورت عمومی منتشر کنند؟ اساسا شما بخواید هدفی رو ترور کنید قبلش باید بگید که قراره ترورش کنید؟ خب اون شخصیت میره تو کپسول حفاظتی و تمام دسترسی ها و زحماتی که کشیده شده برای رسیدن به هدف از بین میره. ضمن اینکه چنین اظهاراتی اگر برای اسرائیلی ها عواقبی ندارد اما برای ما تبعات حقوقی دارد.
  10. میدونیم که اسرائیلی ها هرجایی دسترسی داشته باشن شخصیت هایی که در لیست اهداف هستند رو ترور خواهند کرد. اینکه حالا چنین اظهاراتی رو به صورت عمومی مطرح می کنند احتمالا می خوان تمرکز نیروهای اطلاعاتی رو در داخل کشور به هم بریزن. بیشتر من این تهدیدات رو تهدیدات ایذایی میبینم برای اینکه بخشی از انرژی اطلاعاتی ایران صرف بخش های دیگه بشه تا بتونن عملیات های خودشون رو اجرایی کنن. همزمان با تحرکاتی که گروهک های تروریستی (شاید الان بعد از یک سال عضوگیری، عفوهای کیلویی، فقدان بازدارندگی انتظامی-امنیتی بشه بهش گفت گروه! نه گروهک) دارن و تمرکز و اشراف اطلاعاتی نظام روی این بخش هستش و روزانه شاهد دستگیری و کشف محموله ها هستیم، اینها نیاز دارن به تنفس بیشتر و سواستفاده از رخنه های امنیتی.
  11. صحنه رو که میبینیم برای من تداعی کننده وضعیت پیش از عملیات فروغ جاویدانه! اینبار البته بدون حرکت آشکار کاروان نظامی منافقین از خارج از مرز ها به سمت تهران، بلکه خیلی نرم و طی ماه ها و سال های اخیر در اکثریت شهر های مهم سازماندهی شدند. اینبار با چراغ سبز مستقیم آمریکا به جای صدام.
  12. حالا که اشاره کردید به درگیری های احتمالی آتی در مسائل داخلی، این هم نکته ای هستش که حضور آمریکایی ها درنزدیکی مرزهای ایران به نوعی اعلام حمایت سخت از هرگونه جنبش توده ای براندازانه است. اینکه میگم توده از این جهته که این مدل آرایش های جنگی هالیوودی توسط آمریکایی ها شدیدا توسط این توده ها و رهبران احمق شون خریدار داره و عملا موجب گسترش توده ها میشه و فرصت اقدامات سخت رو توسط گروه های براندازانه داخلی فراهم می کنه. البته از همراهی برخی گروه های سیاسی که با حماقت در یک سال گذشته، منفعلانه کنترل هواداران خود رو به سلبریتی-مزدور ها واگذار کردند و دیگر امکان بازگرداندن این افراد به چارچوب های نظام، خصوصا مشارکت در انتخابات رو ندارند هم نباید بگذریم. عملا این گروه ها تمام ظرفیت های داخل چارچوب نظام را از دست دادند و تنها امکان ایجاد فشار های کف خیابانی و اینبار با خواسته های براندازانه را دارند. حالا شما تصور کنید که عملا وارد شرایط بحرانی در داخل بشیم، از طرفی ظرفیت های درگیر سازی مثل باکو یا طالبان یا حتی خود آمریکا فعال بشن و بخش زیادی از توان امنیتی و انتظامی ما رو هم اشغال کنند. اینجاست که مواضع ما در سطوح بالاست که می تونه طمع آمریکایی ها و اروپا را از بین ببره یا تشدید کند. در مقطعی هستیم که هرگونه سیگنال ضعف وضعیت را بدتر می کند.
  13. سلام، ببینید وقتی درگیری ها وارد سطح بالاتر و از نوع انهدام کشتی ها بشه و دو طرف ضرباتی بزنن و ضرباتی متحمل بشن، اینجا یک متغیر دیگه هم وارد ماجرا میشه که تعیین کننده است و اون اختلاف سطح قدرت نظامی دو طرف هستش! این عاملی هستش که اتفاقا بازدارندگی میاره نه صرفا هزینه های کشتی های منهدم شده و ناامن شدن و ...! مثال می زنم، تصور کنید یک مرد پر قدرت که مورد احترام همه هستش و خلاصه همه ازش حساب می برن و هیچکسی هم جرات کوچکترین رفتار خارج از شانی رو در مقابلش ندارد بخواد در یک محیط عمومی یک دیوانه ای را ادب کنه، اما این رو بدونه که اون دیوانه قطعا یک کشیده می خوابونه توی گوش اون مرد و توهین هایی می کنه که بازخورد منفی داره در پیش اطرافیان حاضر. و این مرد اگر مجدد اقدامی کنه یک کشیده دیگه می خوره و توهین های جدید و .... اینجا کم کم اعتبار و هژمونی اون مرد بین اطرافیان از بین میره و خلاصه همه جا پخش میشه فلانی از فلان بچه دیوانه کتک خورده! در صورتی که آمریکایی ها بخوان تنش را یک یا چند سطح بالاتر ببرن قطعا ضربه می زنن اما ضرباتی هم می خورن که این ضربات هرچند اگر کم باشد از منظر هژمونیک برای اونها گران تموم میشه. این نقطه ای هستش که برای ما بازدارندگی ایجاد می کنه. اما بالاعکس، اگر ما در این مقطع به خاطر ترسیدن از اقدامات متقابل و هزینه دادن ها رو به اقدامات محتاطانه بیاریم عملا کنترل منطقه را دادیم دست آمریکایی ها و تبعات این مورد به مراتب بد تر از تبعات بدگویی های رسانه های غربی از دزدی دریایی و راهزنی ماست. من تصور می کنم اینکه آمریکایی ها تو این نقطه قصد ورود پررنگ تر در منطقه را دارند به خاطر محاسبات اشتباهی هستش که بر اساس رفتار بعضا غلط ما داشتند. قطعا اگر اونها بدونن قرار نیست نیروهای مسلح هم مانند سیاستمدار ها در یک چارچوب مشخص و قابل پیش بینی و استاندارد واکنش نشان بدن وارد چنین ماجراجویی هایی نمیشن. باید دید ما در یک سال گذشته چه مواضع سیاسی داشتیم (در قبال خود آمریکا، کشورهای منطقه یا بحران های داخلی) که آمریکایی ها خیالشان از بالاتر رفتن سطح تنش در این مقطع راحت شده.
  14. آمریکایی هرچقدر حضور پررنگ تری داشته باشن واکنش ایران سخت تر و احتمالا بیشتر از نوع تیر غیبی خواهد بود. ما اگر نتونیم به هر دلیل اقدام متقابل برای توقیف نفتکش انجام بدیم، میتونیم نفتکش فوق رو زمینگیر کنیم. قطعا غرق کردن یک نفتکش یا کشتی باربری با تیر غیب به مراتب ساده تر، کم هزینه تر و در دسترس تر هست نسبت به توقیف. این رو با کمترین امکانات 40 سال پیش نشان دادیم، الان که تیر های غیبی ما بسیار متنوع تر هستن. ضمن اینکه در این فاز دیگه چشم در مقابل چشم معنایی ندارد! پیش از این توقیف یک نفتکش در مقایل توقیف نفتکش بود، پس از این میشه از کار افتادن 10 کشتی و نفتکش در ازای هر کشتی ما. قطعا اونها بیشتر ضرر می کنن
  15. سلام علیکم آمریکایی ها حتما بر اساس داده های دقیقی که داشتند واکنش ایران را پیش بینی کرده بودند و دست به چنین اقدامی زدند. داده های سیاسی، نظامی، اجتماعی و ... که نهایتا امکان پیش بینی را به آنها داد. اما تصور می کنم منابع این داده ها هر آنچه که بود، چه چراغ سبز مستقیم یا غیر مستقیم از داخل! چه اطلاعات به روز از آرایش نظامی ایران و آمادگی جنگی، شرایط جامعه و ... ، احتمال جنگ را در پیش بینی نزدیک به صفر تخمین زده باشد. کما اینکه اینطور هم شد. شاید اگر جمع بندی آمریکایی ها احتمال 10 درصدی تبدیل شدن این اقدام به جنگ را میداد این عملیات رو کنسل می کردند. اینکه معتقد هستم که آمریکایی ها احتمال جنگ را نمی دادند به خاطر عدم آمادگی آنها و نداشتن برنامه برای آغاز جنگ بود. این را میشه از تهدید به حمله سراسری به 52 نقطه استراتژیک ایران و بعد عقب نشینی از این تهدید درک کرد. در حالی که اگر آمریکایی ها آمادگی آغاز تهاجم گسترده را داشتند قطعا پس از حملات موشکی ایران، خصوصا پس از تهدیدات جدی که در مورد هرگونه واکنش ایران داشتند، واکنش شدید نشان می دادند. البته یک نکته هم باید در مورد شبیه سازی های نظامی دشمن در نظر داشت. اساسا اعتماد به نتایج این شبیه سازی ها (شبیه سازی هایی که نتایج آن به صورت عمومی منتشر می شود)، ممکن است کارکرد ضد اطلاعاتی داشته باشد. قطعا هیچ کشوری نقاط ضعف خود را به صورت عمومی منتشر نمی کند! گاهی دشمن با انتشار مستقیم یا غیر مستقیم ضد اطلاعات در قالب شبیه سازی و ... طرف مقابل رو به سمت توسعه بخش های خاص یا روش های خاصی هدایت می کند و در روز نبرد ما را در تله می اندازد.