F35

جنگ اكتبر 1973(جنگ اعراب و اسراپيل)

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

نقشه ها رو پیداکردم هر وقت خاستی بگو تا توی پستها قرارشون بدم.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
خوب با این حسابی که این فرمانده روی نیروی هوایی کرده
اینجوری باشه ما هم جلوی امریکا همین بلا سرمون میاد نیروی هواییمون تعطیله

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

[align=center]به نام خدا[/align]

بخش سوم : تکامل نقشه تهاجم

هنوز دوماه از تعیین من به عنوان رئس ستاد ارتش نگذشته بود که به طور کامل متقاعد شدم جنگ آیندۀ ما باید محدود و هدف آن (( عوبر از آب راه سوئز ، تصرف خط بارلو و گرفتن وضعیت دفاعی در حدود 10 تا 12 کیلومتری شرق آبراه)) باشد، سپس با حفظ وضعیت موجود ، برای مرحلۀ بعدی- یعنی آزاد سازی سرزیمنهای اشغالی – به تجهیز و آموزش نیروهای خود می پرداختیم.
هنگامی که این اندیشه را با سر لشکر محمد احمد صادق وزیر جنگ وفرماندۀ کل نیرو های مسلح ، در میان گذاشتم ، بشدت با آن مخالفت کرد.
زیرا به جای خط دفاع کنونی که بریک مانع آبی متکی است، خط تازه دفاعی ما به زمینی باز واگذار خواهد شد که جناحهای آن در معرض محاصره قرار خواهند گفت و همچنین پلها که را ههای ارتباطی ما برای عبور از آّبراه هستند ، زیر بمباران دشمن خواهند بود.
به دنبال گفتگوهای طولانی و بر گزاری جلسه های فراوان در روزهای بعد ، به راه حل میانه ای دست یافتیم.
این راه حل طراحی دونقشه را شامل می شد :
یکی برای تصرف تنگه، و دیگری تنها برای تصرف خط بارلو.
نقشۀ اول را نام نقشۀ 41 مشخص سا ختیم وآن را با مستشران روسی به منظور
آگاهی آنان از سلاح ها و نیروها ی لازم برای اجرای چنین نقشه ای طراحی کردیم.دومین نقشه را گلدسته های بلند نامیده شد، در اختفای کامل طراحی کردیم.
هیچیک از مستشران روسی از نقشۀ دوم مطلع نبودند وتعداد فرماندهان مجاز به شرکت دربررسی آن بسیار محدود بودند.
سیاهۀ سلاحها و مهمات لازم برای نقَشۀ 41 که می بایست از سوی اتحاد شوروی تأمین می شدند، تنظیم کردیم.
در اکتبر1971 ، سادات وسرلشکرصادق به مسکو رفتند و قرار داد تسلیحاتی را
امضاء کردند که تا به آن هنگام بزرگترین قرار داد تسلیحاتی منعقد شده با روسها
شمرده می شد.
گرچه قرار داد یاد شده شامل 100 فروند هواپیمای میگ – 21 .اف.ام ویک هنگ پدافند هوایی سام -6 می شد، پدافند هوایی ما حتی پس از دریافت سلاحهای
جدید نیز نمی توانست بر اساس اهداف نقشۀ 41 از نیروهای زمینی در حال پیشروی به سوی تنگه ها پشتیبانی بکند.
همچنین آموزش و فراگیری کاربرد سلاحها و تجهیزاتی که قرار بود تا پیش از پایان سال 1972 تحویل شوند ، در بهترین شرایط ، تا پیش از آوریل 1972 ممکن نبود.
طی سال 1972 بسته به تغییرات میزان نیروهای خودی و نیروهای دشمن ، هر یک از نقشۀ 41 و گلدسته های بلند را ، با حفظ اصول و اهداف آنها ، به طور جزئی اصلاح می کردیم. تنها در این میان ، نام نقشۀ 41 به گرانیت 2 تغییر یافت.
در پایان سال1972 تنها نقشۀ گلدسته های بلند قابل اجرا بود ، زیرا نقََََشۀ 2زمانی قابل اجرا بود که نیروهای مسلح امکانات متناسب با اجرای چنین نقشه ای را به دست آورند.
هنوز سه نقطه ضعف مهم در راه اجرای نقشۀ گرانیت 2 وجود داشتند:
1. نیروی هوایی ما ضعیف بود و امکانات لازم برای عکسبرداری هوایی و تفیسر و تحویل بهنگام عکسهای هوایی نداشت. نیروی هوایی همچنین توانایی تأمین پوشش هوایی برای نیروهای زمینی در حال پیشروی را دارا نبود.
2. تعداد سکوهای متحرک موشکهای سام، که می بایست به جای هواپیماها پوشش هوایی لازم را برای نیروهای زمینی پیشرونده به سوی شرق تأمین کنند، کافی نبود.
3. بیشتر خودروهای خودی برای حرکت برروی زمین ناهموار شنی و بیرون از راههای شوسه ناتوان بودند. زیرا خودروهای مندهم شده توسط هواپیماهای دشمن برروی جادۀ شوسه می ماندند و خودروهای بعدی به منظور ادامۀ حرکت ، ناگزیر به خروج از جاده می شدند که این منجر به فرورفتن آنها درشن می گردید راه به طول 50 متر از هرسو توسط خودروهای منهدم شده یا فرورفته درشن کاملا مسدود می شد.
هنگامی که سرلشکر احمد اسمائیل ، در اواخر اکتبر 1972 ، به جای سپهبد صادق، وزیرجنگ و فرماندۀ کل نیروهای مسلح شد، نقشۀ های تهاجمی را به منظوربررسی با وی در میان گذاشتم.
هنگامی که موقعیت نظامی را سرلشکر احمد اسمائیل ، در مقام تازه اش به عنوان وزیر جنگ ، مورد بررسی قرار می دادم ، به وی گفتم ، گمان می کنم ، می توانیم عملیات تهاجمی محودی را انجام دهیم. سپس نقشه های گرانیت 2 و گلدسته های بلند را به او ارائه کردم. وی ناتوانایی ما را در اجرای نقشۀ گرانیت2 و تأکید برنقشۀ گلدسته های بلند را پذیرفت و بهار 1973 را به عنوان
زمان احتمالی انجام حمله مشخص کردیم.
به هنگام بررس جزئیات نقشه ، سازمان عملیات ، بر خلاف ما پیش بینی کرد ضد حملۀ دشمن فقط 24 ساعت پس آغاز حمله شروع خواهد شد.
دایرۀ اطلاعات نظامی که دراین بار بروخوردی محافظه کارانه داشت ، اقدامات انرافی ما را برای فریب دشمن موثر نمی دانست وعقیده داشت که دشمن از هنگام شمارش معکوس در پنج روز پیش از آغاز جنگ به نیات هجومی ما پی خواهد برد.
روشن بود که رئیس اطلاعات نظامی در توانایی های دشمن غلو می کند تا اگر دشمن بتواند این احتمال بعید را انجام دهد ، او در امان بماند.
نقشۀ ما برای عبور از آبراه به شرح زیر خلاصه می شد:
نیروهای پیاده ، سوار بر قایقهای پلاستیکی و با حمل سلاح های سبک به میزان لازم عبور می کردند. کرجی ها می بایست در ساعتهای (( 5 + س )) تا ((7 + س)) شروع به کار می کردند. ساعتهای (( 7 + س)) تا (( 9 + س)) برای آماده شدن پلها در نظر گرفته بودیم. با محاسبۀ کشش همۀ کرجی ها وپلهای نصب شده
تانکها و سلاح های ضروری برای عبور و پیوستن به نیروهای پیاده به حدقل سه ساعت زمان نیاز داشتند.
این به معنای چهار ساعت پیشی داشتن دشمن از ما بود. که قرصت خوبی برای او به شمار می رفت تا نیروهای پیاده ما را پیش از پیوستن تانکها و سلاح های سنگین خودی جهت افزایش توان دفاعی آنان ، نابود سازد، به منظور مقابله با چنین احتمالی ، تغییرات تکمیل کنندۀ زیر را در نقشه به عمل آوردیم :
1. تعدادی موشکهای ضد تانک نیروهای پیاده افزایش یابد.
2. تعداد نیروهای مأ مور به کار در عمیق جبهۀ دشمن افزایش یابد تا حرکت نیروهای ذخیره و احتیاط دشمن با اشکال مواجه شود و نیروهای ما حداکثر زمان ممکن را برای مقابله با حملۀ دشمن به دست آورد.
3. یگانهای پیادۀ عبور کننده مأمور شدند که بیش از 5 کیلومتر در شرق آبراه پیشروی نکنند.


ادامه دارد :

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
وای پسر تو میخوای تمام کتاب عملیات بدر رو بنویسی؟!

بی خیال شو!

نابود میشی ها؟! ببین از ارنستو رومل گفتن! خود دانی حالا!

من با وجود اینکه این همه نوشته از رو کتاب تایپ کردم دور و بر کتاب جذاب عملیات بدر نرفتم!

خیلی خفنه! و به جرات میگم ادم کتابش رو گیر بیاره بهتره یا اینکه اسکن بکنی و بعد به صورت پی دی اف واسه دانلود بزاری ....
اینجروی بخوای بزاری سال دیگه تموم میشه!

راستی هادی جان اتفاقا این شیرمرد سپهبد سعدالدین شاذلی به نحوی عالی حال نیروی هوائی اسرائیل رو گرفت اما این شارون و اراد بودند که با لشکرهای کماندویی از طریق زمین به سایت های سام حمله کردند و از طرف دیگر خیانت انورسادات در اتاق جنگ مسبب شد که اوضاع به نفع اسرائیل برگرده وگرنه در جنگ 1973 نیروی هوائی اسرائیل مثل زمینی و دریاییش به شدت سوسک شدند و هیچ کاری نتوسنتند بکنند و در واقع پیروز جنگ نیروی مسلح مصر بود اما بازنده جنگ سیاسیون مصری ...

باز هم دخالت سیاسی در کار امور نظارمی منجر به شکستی بدتر از گذشته شد .... حقیقتا هیچگاه نباید پای سیاسیون به اتاق جنگ برسه مگر علم نظامی داشته باشه!

ارایش حمله مصر واقعا زیبا بود و واقعا مغز متفکری میخواست تا بتونه با وجود اون همه محدودیت چه از نظر قراردادی چه تسلیحاتی حال اسرائیل رو بگیره....

در واقع تا وقتی که هواپیماهای مصر تحت حمایت موشک سام بودند هیچ پرنده ای جرات پر زدن نداشت اما بعد اینکه پیشروی بسیار گسترده تر شد و نیروی هوایی مصر از پوشش پدافند بیرون اومد و از طرف دیگر سایتهای پدافندی یک به یک توسط نیروی زرهی نابود شدند کار بر مصر تنگ شد که البته نه به خاطر زبدگی اسرائیلی ها بلکه قبلش به خاطر خیانت خود مصریها بود .... و در مرحله بعد امادگی دو تیپ کماندوئی اسرائیل ..

در کل کتاب خیلی جالبیه


من قبلا این کتاب رو به صورت خلاصه اما دربردارنده کل نکات مهم تو دانشجو به صورت تلخیص ازاد گذاشتم و فکر کنمّ35 f جان بهتره شمام این کارو بکنی ....

http://www.daneshju.ir/forum/showthread.php?t=27226


یا حق

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
f35 بسیار مفید و خوب بودند. دستت درد نکنه.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اين افسر عالي رتبه در جنگ ابتكارات زيادي رو داشت كه احتمالا در ادامه خواهد اومد.
به هر حال عقيده من هست كه اگر اعراب باور داشتند ميتونستند اسرائيل رو نابود كنند. حال قضايا چي بود در ادامه مطلب اف 35 خواهد اومد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.