alala

Editorial Board
  • تعداد محتوا

    5,269
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    144

تمامی ارسال های alala

  1. عفرین از نکاتی که میشه اشاره کرد این هست که تروریستها پرچم ترکیه را در روستاهای تصرف کرده از کردها به اهتزاز در میارن و شاید این نکته دلیلی هست بر اینکه چرا سردار باقری در تماس تلفنی با رئیس ستاد مشترک ارتش ترکیه تاکید میکنه ترکیه نباید چشم داشتی به اراضی سوریه داشته باشه. ( شاید ترکیه قدرت ضمیمه کردن سرزمین های سوری را به طور رسمی نداشته باشه ولی ایجاد مناطقی اقلیم مانند تحت حکومت غیررسمی ترک ها شاید بعید نباشه حتی اگر عجیب باشه در شرایط امروز ) بعد هم این اشاره ی یکی از فرماندهان - یاسر عبدالرحیم - ارشد تروریستهای تحت تسلط ترکیه با رویترز هست: «الویت اول ما آزادسازی شهر تل رفعت و روستاهای اطراف آن است که دو سال قبل توسط تجزیه‌طلبان کرد اشغال شد. با این کار، مسیر ارتباطی میان قلمرو تحت کنترل نظام سوریه و مناطق تحت اشغال تجزیه‌طلبان کرد نیز منقطع می‌گردد. هست که مهم هست در اهداف عملیاتشون. کردها اگر باهوش بودند با درخواست عبور ارتش سوریه از شهرک های نبل و الزهرا در خطی حائل تا مرزهای ترکیه اولا خطر قطع شدن مسیرهای امدادیشون را از سمت نیروهای دولتی سوریه را کمتر می کردند و هم اینکه لااقل از خطوطی در جبهه ی جنوب که ارتش ترکیه چند ماه پیش درش مستقر شده خیالشون راحت میشد و میتونستند بر سع جهت دیگه تمرکز کنند.
  2. در خبرها نخست وزیر ترکیه گویا ادعا کرده ارتش ترکیه وارد عفرین شده و از طرفی خبرهایی هم هست که ترکیه در قالب کمک به جبهه ی جنوبی علیه عفرین کمک های نظامی به مناطق جنوبی ادلب از طریق منطقه ی حائلی که الان در شمال ادلب درش حضور داره میفرسته که خب قاعدتا علیه ارتش سوریه استفاده میشه. به نظر در این شرایط که همه ی حواس ها به سمت عفرین هست و ترکیه هم عملیات را در خاک سوریه آغاز کرده ارسال انواع سلاح ها خصوصا راکتی برای تروریستهای ادلب راحت تر هست. جالبه بهانه ی ترکها برای حمله به کردها در عفرین و شکایات متعددشون استفاده از سلاح های ارسالی آمریکا بر علیه ترکیه است در قسمی و خودش مدام در حال ارسال انواع اسلحه به شورشیان سوری و در راسشون غیرمستقیم به القاعده است که بر علیه ارتش سوریه علنا استفاده میشه. مطالبی که در ریسک حملات ترکیه به عفرین دوستان قرار داده بودند قابل اعتنا است ولی به نظرم بلندپروازی ها و پیشینه ی تاریخی و حجم سرمایه گذاری نظامی، سیاسی، اقتصادی، حیثیتی ترک ها در ویرانی سوریه و حملات شش سالشون علیهش به قدری زیاد هست که به همین راحتی و برخی ریسک های اینچنینی سوریه و مزدوران سرمایه گذاری شده و پروار شده در طی شش سال را به همین راحتی رها نمیکنه و الان براش ادلب حکم حیاتی داره و اتفاقا این عملیات عفرین به نظر بیشتر کمک به جبهه ی ادلب در آینده هست. پ ن1: بازوهای اردوغان تقریبا از چهار جهت دارن به عفرین هجوم میبرن. ترکمن ها از شرق کانتون عفرین، فیلق الرحمان از سمت جنوب عفرین (شمال ادلب) و ارتش آزاد سوریه و نیروهای ویژه و خود ترک ها از شمال و مناطق غربی و البته با تجهیزات راکتی و توپخانه ای و زرهی فراوان. حمایت هوایی هم که از فرودگاه دیاربکر و .. انجام میشه مکفی. فیلم ها از ارسال انبوه خودروهای تاکتیکال هم توسط ترک ها خبر میده که البته مقصد نهایی این خودروها بعدها مشخص خواهد شد. از طرفی یکی از فرماندهان و مسئولان کردی در عفرین اشاره داشته که روس ها به ما گفتند اجازه ی ورود ارتش سوریه را بدید تا جلوگیری کنید از تهاجم ترک ها که ما نپذیرفتیم و گفتیم مناطقمون(!) را به هیچ کس واگذار نمیکنیم. حالا باید در نهایت دید این به نفعشون میشه یا ضررشون هر چند سوری ها همین حالا هم با کمک به عبور نیروهای کردی از شیخ مقصود و مناطق کردی به عفرین دارند کمکشون میکنند. پ ن2: رسانه های خبری ترک با شدت تمام از عملیات و البته احساسی کردنش ( 72 بمباران به تلافی 72 شهید ترور فی المثل) حمایت می کنند. جالبه در نقشه هاشون رنگ مناطق اشغالی ادلب و مناطق الباب و سپر فرات یکی هست و با خطوط ترسیمی مابین این دو منطقه و تاکید بر 35 کیلومتر فاصله آزادی و الحاق این دو منطقه را تاکید می کنند که میتونه پافشاری ای باشه بر همون هدفی که اشاره شد به عنوان هدف اصلی یعنی یکپارچه سازی این مناطق. تروریستها ها همونطور که گفته شد به خوبی توسط ترکیه ساماندهی شدند و با همون ربان های رنگی (زرد) مسبوق به سابقه در نبردها تفکیک شدند و مجهز او با پشتیبانی یگان های ویژه ی ترکیه عازم جبهات مختلف میشن. پیکاب های متعدد و مجهز به انواع توپ های ضد هوایی و دوشکا و مسلسل های گوناگون هم که به تعداد زیاد در مسیرهای منتهی به عفرین توسط تروریستها از داخل ترکیه رهسپار هستند که این قست از کمک ها و تاکتیکال ها همونطور که قبلا هم اشاره شد به نظر هر چند در ابتدا شاید در عفرین گرد و خاکی کنند ولی در این قالب نهایتا سرازیر جبهه ی ادلب خواهند شد.
  3. برای ترکیه یک بازی دو سر سود هست. هم نیرویی که الان از ملغمه ی النصره و داعش و ارتش آزاد تشکیل داده را با دورنمای حفظش به عنوان یک بازوی منطقه ای برای مقابله با تهدیدات امثال کردها و دخالت در سوریه تقویت و تجهیز میکنه و زمین بیشتری از اراضی سوریه در اختیارشون میزاره و برای همیشه هم وامدارشون میکنه. هم اگر کردهای شرق فرات کمک کردهای عفرین کردند که بلافاصله با نمایش حتی یک موشک ضد زره یا امثالهم! اعلاماتش! به آمریکا مبنی بر تجهیز کردها ضد خودش را حسابی پر و بال میده تا از آمریکایی ها امتیاز بگیره و به منبج هم حمله ببره و هم اگر کمک نکردند ( که بعیده آمریکا اجازه بده چون هم ترکیه و متحدش پاش در میان هست و از طرفی مستلزم استفاده از اراضی تحت تسلط نیروهای دولتی سوریه هستند برای کمک به این سمت حلب کردها که خب آمریکا از این همکاری قطعا خوشش نمیاد ) که راحت مناطق کردی عفرین را تصاحب کنه و خط پیوسته را ایجاد کنه. از یک طرف اظهارات مدام این روزهای روس ها مبنی حفظ توافق آتش بس در ادلب و آخرینشون لاوروف به نظر نشون میده که توافق را با ترک ها کردند مبنی بر اینکه ترکیه اجازه پیدا کنه مناطق را به هم مرتبط کنه و در عوض از نیروهای سپر فرات برای حفظ توافق آتش بس در ادلب استفاده کنه ( پخششون کنه در منطقه تا تعادل قدرتی با النصره ی سابق ایجاد کنه ) چیزی که لاوروف دیروز گفت ترکیه چون نتونسته مستقر کنه ایستگاه های کنترلش را در ادلب باعث شد تروریستها به پایگاه هوایی روس ها حمله کنند و یعنی پذیرفته ترکیه در کل ادلب پخش بشه هر چند با پایگاه های کوچک. به هر حال به قول دوستمون امینور کردها هیچگاه با دولت سوریه صادقانه رفتار نکردند و فراموش نکنیم همین کانتون عفرین هم هر چند بی رحمانه با شهرک های محاصره شده ی نبل و الزهرا رفتار نکردند و کمک هایی با مختصات خاص خودشون داشتند ولی موضع بی طرفی هم داشتند با همین وحوشی که الان به کمک ترکیه در صدد حمله بهشون هستند از خاک ترکیه به هر دلیلی و آتش بس بودند با اونها. بعد از اومدن آمریکا هم که در شرق فرات به قوت قلب آمریکا و غرور ناشی از حمایت های همه جانبه ی آمریکا چند باری حتی با ارتش سوریه هم برخورد داشتند و رجزخوانی های بسیاری کردند. ولی در نهایت به نظرم ارتش سوریه به عنوان شهروندان سوری باید به کردهای کشورش هم در حد امکان کمک کنه. مهمترین چیز این هست که ارتش سوریه به هر طریقی خط حائلی هر چند با عمق چند کیلومتر تنها، بین نیروهای سپر فرات و شاخه ی زیتون(!) ( اسم گذاری اردوغانی ) ایجاد کنه، هر چند قطعا اردوغان یکی از مهمترین اهدافش ایجاد ارتباط هست بین این دو بخش و با حضور نیروهاش در جنوب عفرین و شمال ادلب ارتش سوریه جای نفوذی نداره بین این دو بخش تقریبا.
  4. ترکیه گویا عملیاتش را برای اشغال عفرین شروع کرد. نکته ی مهم تصاویری بود که منتشر شده امروز از ترکیه و نشون میده حدود بیست اتوبوس حامل تروریستهای سپر فرات ( با همون شمایل القاعده ایشون ) از مناطق قبلی اشغالی در شمال حلب دارند به سمت خطوط نبرد توسط ترکیه اعزام میشن و این یعنی عزم جدی ترکیه برای الحاق مناطق بیشتری از سوریه به حوزه ی نفوذ خودش و اگر این ارتباط بین اعزاز و قسمت های جنوبی عفرین و شمالی ادلب که ترکیه درش الان حضور داره شکل بگیره و این مناطق به صورت یکپارچه تحت تسلط ترکیه و نیروهای سپر فرات دربیاد، در آینده ترکیه همینطور حوزه ی نفوذ این نیروها را میتونه به سمت ادلب و شمال حماء گسترش بده و بن بست فعلی تروریستها که در الباب و اعزاز منجمد شده بودند و نمیتونستند زمین بیشتری به نفع مستقیم ترکیه مصادره کنند هم شکسته میشه و احتمالا اهرم های فشار ترکیه هم بیشتر میشه. موضوعی که برای ارتش سوریه خطرناک هست و از سمتی کردهای تحت تسلط امریکایی ها هم به نظر اجازه پیدا نکنند توسط امریکا که به کردهای عفرین کمک کنند و نیروهای روسی هم که گویا عفرین و مناطق اطراف را امروز تخلیه کردند و میمونه ارتش سوریه که به نظرم در این مرحله باید عاقلانه اقدام کنه. کمک به کردها با ریسک بالا و درگیر شدن در یک جبهه ی فوق خطرناک و تروریستهای با تجهیزات مدرن و پشتیبانی مستقیم ترکیه و یا نظاره ی پیاده شدن اهداف ترکیه. همین الان هم ترکیه با نیروهایی که قبلا وارد شمال ادلب کرد در سوء استفاده از توافق سه جانبه موقعیت خوبی داره و ارتش سوریه نمیتونه بین خطوط جنوب عفرین و شمال ادلب لااقل یک خط حائل شکل بده و مانع یکپارچگی مناطق تروریستها در شمال حلب و ادلب بشه. کردها اگر اجازه ی حضور نیروهای سوری به جای روسی را در عفرین میدادند حالا حمله ی ترکیه به عفرین به این راحتی نمی بود و در حقیقت حمله ی مستقیم به ارتش سوریه محسوب می شد و مقابله باهاش هم با دلایل واضح تری صورت می گرفت.
  5. منظورم در فاصله ی مشخص و به دور از تیررس مسلسل امرپ ها بود. و البته به صورت چند لایه. با توجه به تجهیزشون به موشک ضد زره که با جا به جایی بتونند امرپ ها را شکار کنند هر چند به قول شما سرعت بالاشون برای پرسنل اکثرا کم آموزش دیده ی ارتش سوریه بسیار دشوار هست. به هر حال لانچرهای ثابت را تروریستها راحت شکار می کنند و از طرفی به نظر از سر ترس و یا بی انگیزگی در عقب نشینی ها تجهیزات ضد زرهی را به جا میزارن سربازان که شاید atv ها کمک کنه جا به جایی سریعتری داشته باشند و لانچری جا نزارن لااقل. ( البته منظورم در خطوط پشتی و پشتیبانی خطوط مقدم هست نه در دل خطوط ابتدایی ) از طرفی در بی ام پی ها مشکل تامین وجود داره گویا چون فیلمی که مقاومت دیروز مثلا از ازادی تل شهید منتشر کرده بود کامالا مشخص بود چقدر در مضیقه هستند نیروهای ( حالا جنوب حلب که به نظر متفاوت از نیروهای نمر هستند ) خودی و برای اشغال ارتفاع اگر مثلا چند تا امرپ بود چقدر کار راحت تر میشد با توجه به اینکه تروریستها خیلی اصولی و کاربردی کانالی عمیق از پای تپه تا بالای اون و گرداگردش کنده بودند و نیروهای پیادشون درونش حتی با آتش باری توپخانه به شدت مقاومت می کردند با توجه به تسلطشون بر دشت و نیروهای خودی هم در بیشتر اوقات پای پیاده داشتند خودشون را از تپه میکشیدند بالا یا نهایتا با یک خودروی تاکتیکال معمولی مجهز به دوشکا به عنوان پیشقراول. اونطور که معلومه روس ها هم تمایلی ( شاید به خاطر احتیاط از سلاح های در دسترس تروریستها و یا شاید کمی مدارا با ترک ها ) به استفاده از بالگردهاشون ندارند که میتونست کارا باشه در این پهنه ی دشت مانند منطقه. اگر فرصت و نیروی کافی باشه با تاکتیک های ساده هم میشه شکارشون کرد با توجه به اینکه فعلا به شهرک های مشخصی حمله می کنند مثلا با تله های انفجاری یا مین و کمین و ... و این هدیه جات! ترک ها هم قطعا بی انتها نیست!
  6. تصور زیاد بی ربطی نبود گویا. نیروهای آموزش دیده ی احرار به نظر، به خوبی دارند از امرپ های اهدایی ترکیه به قول دوستمون استفاده می کنند. در فیلمی که جدیدن منتشر کردند نشون میده چطور با خونسردی و خیال راحت به دل نیروهای سوری می زنند و بی دغدغه، گویا که بازی جی تی ای! هست با مسلسل کالیبر بالا نیروها را دونه دونه شکار می کنند و حتی با خودرو زیرشون می گیرند. برای خودش شاید تبدیل به یک تاکتیک هم شده باشه چون به نظر با امرپ های تعداد نامعلوم اهدایی ترکیه نگرانی خاصی ندارند و با توجه به جغرافیای منطقه با سرعت بالا به دل خطوط میزنند و با گرفتن تلفات و غنیمت های مختلف ( از موشک های ضد زره گرفته تا خمپاره اندازهای متحرک روسی و ... ) دوباره عقب نشینی می کنند و با این بزن و دررو حسابی به خطوط و نیروهای کم تعداد فشار میارن. سربازان سوری هم به نظر یا به خاطر ترس و یا آموزش ندیدن نمیتونند از موشک های ضد زره استفاده کنند با اینکه در دسترسشون هست و اینطور تروریستها جولان میدند با خودروهاشون. البته فراموش نکنیم خصوصا نیروهای روی امرپ ها که به نظر مجهز و کاملا آموزش دیده هستند احتمالا توسط ترکیه باقی نیروهای ادلب عصاره ی تمام تروریستهایی هستند که از نقاط مختلف به این منطقه تبعید شدند و میشه حساب کرد که انتحاری طور! و کارآزموده در انواع جنگ ها و با تجربه از جبهات مختلف و البته با انگیزه ی زیاد ( بعد از شکستها و تبعید تحقیرآمیز ) هستند همگی. ایران هم خودروهای تاکتیکال ارس را گویا به سوریه فرستاده تعدادی ولی خب به قول دوستان قابل مقایسه نیست با امرپ های ترکی. نمیدونم ولی شاید مثلا در این جغرافیا الان atv های مجهز به لانچر موشک های ضد زره ( با توجه به داشته هامون و این که از این ها به تعداد زیاد اخیرا دیدیم در رژه ها و حمل و نقلشون هم به سوریه راحت تر هست ) کارایی بهتری داشته باشه تا از یک فاصله ی معین چند خط لایه لایه را تشکیل بدند تا با عقب نشینی یک خط هم به خاطر سرعت عمل تروریستها خط عقبی فرصت کافی برای هدف گیری داشته باشه.
  7. رئیس معارضانشون در واشنگتن هست این روزها و به شدت هم اتفاقا داره روی غوطه ی شرقی مانور میده و درخواست بازگشت کمک های آمریکایی ها را داره و با کنگره ی معتدل! داره رایزنی میکنه. در ادلب بار دیگه شاید نمایششون جواب نمیداد و این بار باز هم در پیشروی سوری ها ( دفعه ی پیش شمال حما بود و این بار در ادلب ) نمایش جدیدی را تدارک دیدند تا به قول جدید، ایوانکا پاورپوینت چند کودک را برداره ببره پیش پدر ترامپ و اون هم که قصدی برای حمله به سوریه نداشته یکهو تصمیم بگیره همینطوری حمله کنه به ارتش سوریه. ( به گمانم ماجرا در کتاب اخیر چاپ شده بوده در آمریکا در رابطه با ترامپ بوده ) حالا چرا مثلا بچه های یمن ازشون پاورپوینت نمیشه درست کرد و ولی بچه های سوری میشه را باید از ایوانکا بپرسید! ولی نمیدونم دیگه این بازی ها چیه! مثل ترکیه رو بازی کنند و هر وقت احساس کردند تروریستها ممکنه شکست بخورن حمله کنند دیگه! هر چند به نظر بعد ویکی پدیای قضیه خیلی مهمه! اینطور ما یک دانشنامه داریم که توش پر از دلیل برای حملات انسان دوستانه ی! غرب در کشورها وجود داره! و در آینده که هیچ اثری از آدم های معاصرو برخی حقایق پنهان نیست همه آمریکا را مهم اینه که به عنوان یک کشور که بچه ها را از رنج و شیمیایی نجات میداد به یاد بیارند.
  8. حق با شماست. دشمن ما از این جهت بسیار جلوتر از ما است و در نظر داشته باشیم نه فقط در حوزه های تکنولوژیک و علوم پیشرفته که در اقتصاد و اطلاعات و ترکیب داده ها و کلا بسیاری موارد دیگه. هر چند ما باید در این بخش ها به دنبال راه های مقابله خصوصا از نوع مبتکرانه برای پر کردن این خلاء موجود در بخش های تکنولوژیک و اقتصادی باشیم ولی به نظرم ما چاره ای نداریم جز به طور همزمان و البته جدی کار کردن بر روی اقدامات بازدارنده. با توجه به جمیع شرایط و همین گپ تاریخی چند قرنه بین ما و غرب، به نظرم هر چند حوزه های هوایی و دریایی و ... هم باید بهشون پرداخته بشه ولی در نهایت با شرایطی که ما داریم و دوباره برتری ای که طرف مقابل در برابر مثلا حوزه ی پدافندی داره و مثلا تلاش های ما در حوزه ی هوایی اصلا قابل مقایسه با حوزه ی اقدامات پدافندی دشمن در کمیت و کیفیت نخواهد بود ( مگر اینکه به ناگاه ما بتونیم در حوزه ی پنهان کارها هم در کیفیت و هم در کمیت به مرحله ی حداقل درصدی از توازن برسیم که اگر بخش تکنولوژی را هم حل کنیم بحث اقتصادیش برامون مانند یک سد هست ) بنابراین علاوه بر رویکردهای اطلاعاتی و استراتژیکی و ژئواستراتژیکی و سیاسی برای ما بهترین و در دسترس ترین و ساده ترین و ارزان ترین راه کار کردن هر چه بیشتر و جدی تر بر روی موشک هامون ( بر خلاف بسیاری که ارزش حوزه ی موشکی را تقلیل میدند و البته این همه تلاش غرب را هم میبینند برای به قول خودشون این حوزه ی کم اثر دفاعی ما که هر طور شده خواهان نابودی و عدم پیشرفت و اسقاطش هستند و اگر نبود به نظرم غرب مدت ها پیشتر حمله به ایران را عملی کرده بود، هر چند با تمام اقدامات موثری که برای مقابله با موشک ها کردند و اخیرا پاتریوت های با ضریب خطای صفر عربستان و ضریب اصابت صد اون هم به قول برخی دوستان ورژن های قدیمی تر تازه ) هست. ولی موشک های فعلی هم شاید باید طی تغییراتی گسترده خودشون را در برابر سیستم های پدافندی به روز کنند، در نهایت به نظرم این کار در دسترس تر، عملی تر، به صرفه تر، اقتصادی تر هست برای ما در این برهه. موشک ها در حوزه ی پنهان کاری، سرهای جنگی چند گانه و چند کاربری و روش های ابتکاری به کارگیری در تعداد و تلفیق و ناوبری و دقت در اصابت و نوع مواد منفجره و سبک سازی و سوخت و بسیاری حوزه های دیگه میتونند کار بشه بر روشون در این برهه که به نظر ما با توجه به تهدیدات مستقیم چاره ای دیگه ای نداریم.
  9. خطوط دفاعی در خط به سمت مرکز ادلب باید بیشتر تقویت بشن. هر روز و ساعت امکان دوباره پاتک تروریستها هست. هر چه زودتر کار فرودگاه و تکمیل محاصره زودتر تموم بشه بهتره چون از طرفی مخالفین امیدهاشون را از دست میدند و از طرفی میشه به پاکسازی کیسه ی! محاصره شده پرداختت تا نیروها از پشت تقویت بشند و بتونند جلوی حملات را بگیرند در سمت دیگه حتی با عقب نشینی های تاکتیکی. به نظر یکی از دلایل اسرای زیاد ارتش در حمله ی دیروز همین خودروهای زرهی ترکیه بوده که با مانورپذیری و سرعت بالا و تعداد مناسب ( حداقل 6 با توجه به تصاویر ) نیروهایی که امکانات ضدزرهی مناسب و به تعداد لازم نداشتند را غافلگیر کردند و به اسارت گرفتند و با همین خودروها هم به سرعت از منطقه تخلیه کردند. باید دعا کرد تاکتیک های مناسب برای مدیریت صحنه ی نبرد صورت بگیره توسط متحدین.
  10. خب اردوغان در نهایت طاقتش تمام شد و ضمن تماس تلفنی با پوتین و تهدید غیرمستقیم کنفرانس سوچی و تاکید بر اینکه ارتش باید! عملیات در ادلب را متوقف کنه، تروریستهای همیشه تحت حمایت خودش را به کمک جولانی فرستاد و البته اینبار با دست پر. امکانات ضد زرهی کامل و البته تعدادی خودروی زرهی ترکی تحت پرچم تروریستهایی که از فیلم های اسیر گرفتن از ارتش سوریه کاملا مشخصه نه تنها تفاوتی با النصره در بعد رادیکال! ندارند بلکه کاملا با داعش هم برابری می کنند و معلم اخلاق! منطقه (اردوغان) بقیه را بابت خشونت متهم می کنه در حالیکه رفیق صمیمی جولانی النصره با تمام جنایتهای فجیعش در سوریه است. این خودروهای ترکی مجهز میتونه نشانه ای از این باشه که اردوغان برای کم نیاوردن! در سوریه حتی حاضره مدرن ترین سلاح ها را در اختیار تروریستهای سوری قرار بده ( هشداری به ایران و روسیه ) و از اون ابتدا هم همکاری مستقیم و غیرمستقیم این نارسیست! دیوانه به تروریستها بود که سوریه را به این روز انداخت. چه در ابتدا داعش و بعدها گروه های قارچی رشد یافته ی دیگه. ارتش سوریه هم در صحرای ادلب! کمی خطرناک جلو رفته، هر چند نیروهای فاطمیون از سمت خناصر دارند به فرودگاه نزدیک میشن ولی این با تمام قوا وارد شدن همه ی تروریستها از پشت و کمک های کامل ترکیه بهشون میتونه خیلی برای نیروها خطرناک باشه. و البته میدونیم سوچی برای پوتین خیلی مهمه از بعد بین المللی باید امیدوار بود پشت نیروها را ناگهان خالی نکنه یا فشاری برای توقف وارد نیاره. بخشی از نیروها هم از محور فرودگاه برای کمک به پشت جبهه تخلیه شدند و همین باعث شد عملیات به سمت فرودگاه از سمت نیروهای نمر کند بشه و معلومه که فرودگاه خیلی مهم هبرای هر چند شاید از اون مهمتر جنوب حلب هست و براشون بعد از فرودگاه هست تا جنوب العیس که میتونست سکوی پرتابی باشه برای شاید آزادی شهرک های محاصره شده در آینده و برداشتن همیشگی این اهرم فشار ترکیه از روی ایران و محور مقاومت.
  11. دیلی صباح امروز گزارش کرده اردوغان! سفرای ایران و روسیه را احضار کرده بابت عملیات ارتش در ادلب و اعتراض که چرا در مناطق کاهش تنش عملیات میکنه. عملیات غوطه یا عملیات مکرر در حماء و شمال اون که در مقطع جنگ سخت با داعش موجب از دست دادن ابودالی هم شد و موارد متعدد نقض آتش بس توسط النصره را گویا تفریح و شوخی محسوب می کنند با ارتش سوریه! که در پاسخ باید تنها لبخند زد!
  12. خب رژیم صهیونیستی باز به سوریه حمله کرد طبق معمول. این بار گویا حمله ترکیبی بوده و چهار موشک سطح به سطح از جولان اشغالی به یک پایگاه موشکی در ریف دمشق شلیک شده و همچنین یک جنگنده از فراز لبنان هم چند موشک شلیک کرده. پدافند ارتش سوریه طبق اعلام رسمی گویا موشکی به سمت جنگنده شلیک کرده و پدافند زمینی هم یکی از چهار موشک سطح به سطح را هدف قرار داده ولی سه موشک دیگه به هدف یا نزدیکی اون اصابت کردند. نکته ی تاسف بار مداخله ی بی شرمانه این رژیم در سوریه، هدف قرار دادن محموله های نظامی و تجهیزات فقیر! ارتش سوریه در این اوضاع و یا حتی جولان قلدرمآبانش هم نیست، بلکه به نظر انواع و اقسام آزمایشات و روش های تفریحی! هدف قرار دادن خاک یک کشور در حضور پدافندهای کم تعدادش هست. و البته سخت هست که یک کشور به این روز بیفته و لاشخورهای اینچنینی با سرمایه های مردم اون کشور چنین کنند و بعد مردم نادان! اون کشور هم گمان کنند که این در راستای کمک بهشون هست که خود این رژیم هم خوب میدونه که مردم کشور غرق در جنگ و آیندشون براش هیچ اهمیتی نداره و هر چه بیشتر از سرمایه های مادی و نظامی و جانی این کشور کم کنه یعنی یک همسایه ی بی آزارتر برای دهه های بعدتر.
  13. نبردهای حرستا تا اینجا هزینه ی کمی نداشته. هر چند باید امیدوار بود محاصره هر چه زودتر شکسته بشه ولی تا همین حالا هم اسپوتنیک به نقل از وارژورنال گزارش داده طی 5 روز اخیر 5 سرتیپ ارتش سوریه که آخریش حیدر حسن ملقب به یوزپلنگ ( سهیل را به ذهن ها میاره ) در این منطقه جان خودشون را از دست دادند. حالا با توجه به نزدیکی به دمشق شاید بشه پشتیبانی بهتری کرد و لااقل این همه نیروی زبده را از دست نداد. بعد از این حادثه ی پرتلفات و برخی بازگشایی ها برای این منطقه به نظر باید یک فکر اصولی کرد و با راهکارهای خلاثقانه تری نبرد ها را در این منطقه پیش گرفت تا با توجه به امکانات گسترده مخالفین و تونل های متعدد و جمعیت متراکم به نحوی لااقل خطرها را کنترل کرد.
  14. این حوادث اخیر اگر بسیار بدبینانه بخواهیم نگاه کنیم و حاصل برنامه ریزی خاصی بوده ( یا حداقل موج سواری خاصی با توجه به اینکه واقعا با توجه به تجمعات کوچک در بازه ی گسترده ی اعلامی توسط کانال تلگرامی خاص خارج از کشور که رخ داده دقیقا به همون آدرس های اعلامی و البته خشونت شدیدش ) یا اینکه حوادثی که بهره ی خاصی برای بهره برداران خارجی داشته در هر دو صورت در این شرایط حساس یکی از اثراتش تاثیر روی روحیه ی متحدان منطقه ای ایران هست که پیش تر از همه در همزمانی خاصش با وقایع یمن و شرایط حساس حوثی ها بر انصارالله تاثیر خواهد گذاشت و قدم شادمانه تری برای بن سلمان در طی چند هفته ی اخیر برای یکسره کردن کار یمن. ( در این چند روز چند بمباران سنگین عربستان داشت با تلفات بالا که تقریبا در هیاهوی اتفاقت اخیر ایران گم شد )
  15. بله و البته باید همزمان چند روش را دنبال کرد. دشمن با توان مالی و تکنولوژیکی بالایی که داره و در موارد متعدد با همکاری غول های صنعت نظامی ( همکاری ر صهیونیستی و آمریکا در این مورد خاص ) و با تمرکز ویژه بر همین امکانی که با تحریم و تهدید و محاصره نتونسته مانعش بشه تا حدودی ( در مقایسه با پرنده های نظامی و موشک های کروز و ... )، به دنبال خنثی سازی کامل و جامعش هست و در مقابل هر حرکتی بدلش را به سمتش میره ( فشارهای فعلیش هم بعد از تحریم های سنگین حتی تجهیزات با کاربری دو گانه و مثلا حتی تست و آزمایش ها با تهدید و تحریم برای جلوگیزی از پیشرفت و استفاده از داده های به دست آمده از این قبیل اقدامات بوده تا در مقابل دستاوردهای جدید ضد موشکیش ایران قدمی در ارتقا و بهبود سیستم هاش نتونه برداره تا زمانیکه تهدید فعلی هم کاملا خنثی بشه تا حرکت بعدیش ) بنابراین باید به فکر روش های مبتکرانه هم بود و البته به طور موازی تقویت پدافند هر چه بیشتر، چون یکی از ابعاد مقابله مثلا در مواجهه با عامل کمیت و همین نرخ شلیک ها و در نتیجه کلاهک های بیشتر تکیه بر توان کروزی و هواییشون هست برای هدف قرار دادن هر چه بیشتر سکوهای ثابت و متحرک ما. در پدافند هم به نظر با تشخیص درست هر چند کارهای خوبی شده ولی لازمه هر چه زودتر طرح هایی مثل باور که متاسفانه معلوم نیست چرا کند شده تکمیلش ( شاید اقتصادی و شاید حتی ترس از فشارها چون دیدیم که در دولت ترامپ با رصد رزمایش پدافندی هم حتی آمریکا باز در روزنامه ها و افکار عمومی جنجالی عجیب به راه انداخت مبنی بر شلیک موشک!! ) و البته میانبردهایی سپاه و وزارت دفاع با جدیت دنبال بشند و سراغ سامانه های مشابهی چون پانتسیر و تور-ام هم بریم هر چه زودتر برای دفاع نزدیک از سامانه های موشکیمون.
  16. با توجه به نرخ شلیک پاتریوت ها در برابر تک موشک های یمنی و البته واقع بینی ( کسی به ما سلاح نمیفروشه، امکان خرید سلاح های موثر با حضور ترامپ فعلا به هیچ طریقی امکانپذیر نیست ( ترامپ امروز در توئیترش با انتشار چند عکس ماهواره ای از چند نفت کش که گویا به مقصد کره ی شمالی بودند از چین، واکنش تندی نشون داد با اینکه از ابتدا سعی داشته با چین همراه باشه تا حد امکان و چین هم همچنین )، در تحریم های سخت و مشکلات اقتصادی و تکنولوژیکی و فورس زمانی امکان بازدهی مناسب و به موقع طرح های ساخت مثلا جنگنده اون هم به شکل موثر و کافی وجود نداره و ... ) باید به نظر هر چند با جدیت در فکر روش های موازی در رابطه با سایر اقدامات پیشگیرانه و سلاح ها بود ولی در رابطه با همین موشک های موجود به عنوان موثرترین و تنها گزینه ی موجودمون بیشتر کار کرد. مثلا با این مقدمه به شکلی جدی به فکر کلاهک های چند گانه ( کاربری ) و موشک های چند کلاهکه و حتی موشک های رادار گریز تا حد امکان بود. به عنوان پیش پا افتاده ترین و در دسترس ترین گزینه هم بالا بردن کمیت باید مدنظر باشه با کاهش هزینه های تولید و نگهداری.
  17. نکته ای که باید در نظر گرفت علاوه بر پشتیبانی هوایی و اطلاعاتی دقیق و مستمر نه تنها عربستان و امارات و بلکه حتی کمک های اطلاعاتی آمریکا در منطقه ی مورد مناقشه، برخورداری مزدوران از انبوه خودروهای زرهی و رزمی و سلاح های کالیبر بالا هست که احتمالا یکی از عواملی است که نیروهای حوثی ترجیح میدند اصلا رزم سواره! نداشته باشند و تنها به صورت پیاده مبارزه کنند. در غنیمت گیری هم میبینیم بر خلاف تروریستهای مستقر در سوریه هیچ علاقه ای به خودروهای غنیمتی زرهی و حتی غیرزرهی وجود نداره و منهدم میکنند بلافاصله این ادوات را. با جمیع این شرایط اجمالی و موارد دیگه در فرض بالا به نظر امکانات مبارزین حوثی دست بالا فرض شده مقداری و واقعا میشه گفت در میادین مقدم جنگ واقعا با دست خالی در حال جنگ هستند و نبود امکانات به کارگیری تاکتیک های اینچنینی را به صورت موثر غیر ممکن کرده.
  18. در مورد موشک اخیر استنادی که برخی دوستان قدیمی در جای دیگری کردند و من دیدم ( شاید بحث دیگری جای دیگه ای هم بوده که من ندیدم ) حذف بالک ها بود که در نهایت این را مرتبط با موشک قیام دونستند و تاکید دارند که موشک قیام هست. به هر حال تغییری است که شاید دانشش طوری هست که انتقالش برای اجرا بر روی موشک یمنی ها باورپذیرتر باشه تا ارسال موشک قیام با اون ابعاد. اگر فرض بر ارسال قطعات موشک و مونتاژ هم باشه به نظرم انتقال دانش تغییر روی موشک های یمنی سهل تر از انتقال دانش مونتاژ موشک هست بسته به نوع شکل قطعات در ارسال خرد. از طرفی در مورد فیلم منتشره در مورد اصابت هم ویدئویی که هست ( شاید موارد دیگه ای هم باشه ) در یک نما چیزی نزدیک به پنج موشک شلیک میشه که تقریبا پروفایل پروازی یکسانی دارند و به سمت جهتی خاص هستند ولی مشخصا در نیمه ی فیلم کات میخوره به یک زاویه ی دیگه ی دوربین که یک شلیک مجزا را تقریبا از پشت شاهد هستیم که به سمت هدف میره و با یک شیرجه از بالا چیزی را در آسمان هدف قرار میده. به هر حال میشه تحلیل های مختلفی داشت ولی فراموش نکنیم تا به حال هر چیز از برخورد شنیدیم روایت طرف عربستانی بوده که مثلا در یک مورد روزنامه ی آمریکایی روایت دیگه ای داشت ( درست یا غلط ) و در مورد نوع پدافند مستقر فعلی، نوعش، کاربرانش ( جنگ یمن تا به حال گزارشات زیادی بوده که نیروهای امریکایی مستقیم لااقل در بحث مستشاری جنگنده ها و حملات هوایی و تعیین اهداف و سوخت گیری و اطلاعات عملیات و برنامه ریزی دخالت داشتند و عجیب نیست برای دفاع از ریاض هم پدافند را هم مدیریت کنند و یا لااقل بهش کمک کنند که در اینصورت موضوع فراتر از دفاع با چند سامانه ی پاتریوت ورژن قدیمی تر هست ) و احتمالا رادارهای لینک شده باهاش و ... هست لااقل. در مورد ایران هم به قول دوستمون هر چند شاید کمی تلخ هم باشه ولی روبرو شدن با واقعیت و تست موشک ها ولو در محیطی حداقلی کمک بزرگی است در درک شرایط واقعی جنگ های احتمالی آیندمون. و نکته ی آخر خیلی نگذشته که منتقدان برجام و قطعنامه خصوصا به اون بند موشکی معروف که خود در تنظیمش دخالت داشتیم هشدارهایی می دادند. در جلسه ی دیروز حتی روس ها هم در شورای امنیت گویا از ایران خواستند که آزمایش های موشکیش را متوقف کنه بر خلاف همیشه ( الان مگه مثلا متوقف نیست؟! ) و یک اجماع کلی ضد برنامه ی موشکی ایران وجود داشت که یعنی ورود غربی ها و حتی روس ها به مرحله ی بعد یعنی عقیم کردن همین تنها داشته ی دفاعیمون اون هم در حالتی که به شدت و سختی هرگونه خرید نظامی ایران نه تهاجمی که حتی تدافعی را هم منع می کنند و اصلا دورنمایی هم براش قائل نیستند که به نظر یعنی حتی اگر برجام باقی هم بمونه هیچ امیدی به اون مدت زمان 5 ساله با تهدیدهای تحریم های یکجانبه آمریکا نخواهد بود.
  19. به نظرم حتی همزمانی اعلام قدس به پایتختی رژیم صهیونیستی و بعد واکنش خاص! عربستان و مصاحبه ی خاص تر جبیر با شبکه ی فرانسوی که از ترامپ در مسئله ی صلح فلسطین دفاع کرد ( اصولا واکنش کاهشی عربستان به اعلام اون مسئله توسط آمریکا ) و این شوی نیکی هیلی رابطه ای تجارت مابانه و داد و ستدانه! برقرار هست. مثل تمام روابط بن سلمان با ترامپ که به نظر یک تجارت واقعی است. هر کدام یک قدم به نفع دیگری در هر مرحله. به هر حال با تیم کاملا ضد ایرانی ترامپ ( و جدیت! نیکی ( ) البته ) و درخواست های متعدد ضد ایرانی عربستان و امارات از آمریکا ( در ازای جبران ها و پرداخت ها و همکاری های مشخص مالی و سیاسی ) اقدامات آمریکا ادامه خواهد داشت و بیشتر از این نمایش ها خواهیم دید و ایران هم باید باهوش باشه هر چند از فردا قطعا قشری باز به بازوهای کشور حمله خواهد کرد که دارند بهانه دست دشمن میدند ( و اول که آزمایش ها را مطرح کردند و خب مشخصا ما مدت زیادی است که آزمایش هامون در حوزه ی موشکی تقریبا متوقف شده ) و حالا هم لابد تنها کمکی که از دستمون شاید بر بیاد برای کمک به حوثی ها و مقاومت در منطقه را هدف خواهند گرفت که البته امیدوارم روشن بشه براشون روزی که آمریکا اگر بخواد فشاری بر کشوری وارد کنه واقعا نیاز به بهانه نداره و در نهایت اون را فراهم میکنه حالا چه با یک بدنه ی فلزی سوخته و چه اسناد و کیف و لپ تاپ ادعایی. مشخصا هدف ثانویه برنامه ی موشکی ایران هست. با توقف، عقیم کردن و نابودی این برنامه یکی از آخرین سدهای جلوگیری کننده از حمله به ایران برداشته خواهد شد و حتی اگر این اهداف محقق نشن خود مسیر بستر مناسبی است برای فشار، تحریم و در دستور نگه داشتن ایران در اولویت ها برای انحراف افکار از برنامه های دیگر منطقه ای آمریکا و متحدانش در خاورمیانه و البته کمک به عربستان برای قطع بازوهای ایران در منطقه.
  20. به نظر قسمتیش جزئی از برنامه ی منطقه ای برخی کشورها و البته در پشت؛ فرامنطقه ای برای فشار به حشد الشعبی برای ادغام کامل در ارتش یا تحویل سلاح هاش هست. مقتدی صدر به عنوان یک به نظر ملی گرا در وهله ای اول که علاقه ای به نفوذ ایران در عراق نداره به نظر، گاهی در پازلی که فکر(!) میکنه منفعت کشور عراق و دوری ایران از عراق را تامین میکنه بازی میکنه. هر چند کمی عجولانه معمولا پس اگر فردا روزی دوباره شاخه ی نظامیش را دستور مسلح شدن داد نباید تعجب کرد. دیدار با بن سلمان و اظهارات گاهی نامهربانانش و حتی گاهی تند و اقدامات متعدد دیگه که خب طرفداران خاص خودش را هم در عراق داره. به هر حال باقی ماندن حشد الشعبی در عراق قطعا بدترین چیزی است که غرب میتونه تصور کنه به صورت جریانی در کنار ارتش عراق و البته بسیاری از حزب های عراقی هم به باقی ماندن این گروه حالا قدرتمند، محبوب در بین شاید بشه گفت عراقی های بسیار و با تجربه به چشم یک تهدید نگاه می کنند، کشورهای منطقه همچون عربستان با مرزهای مشترک بماند که یک کابوس براش محسوب میشه.
  21. حالا چون بحث یمن هم وجود داره شاید این آ، تاپیک تحولات افغانستان هم جالب باشه، به نظرم این روزها خوب میشه رد دلارهای سعودی را در افراد بدون سرکشی در حساب های بانکی یا چمدان ها و تنها از طریق دهان ها تشخیص داد. هم پیمانی ایران با آمریکا در یمن و سوریه از آن دست معجزاتی است که فعلا تنها حکمیتار قادر به کشفش بوده!
  22. نوع نگاه به قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل از منظر آمریکایی ها
  23. درگیری ها در بیشتر محورها تشدید شده و ائتلاف و مزدورانش در صدد استفاده از اوضاع و پیشروی هستند. تحریک طرفداران صالح هم توسط فرزندان دختر و پسر صالح در خارج از یمن و رسانه های عربستانی و هادی و دوستان به شدت ادامه داره، در خبرها بود در برخی جبهات از جمله تعز نیروهای صالح به نیروهای هادی پیوستند و پیشروی هایی به نفعشون رخ داده. به هر حال در بافت قومی و قبیله ای و سورتمه! رفتن رسانه های عربستانی و تحریک عواطف قبایل و از همه مهمتر تطمیعشون طبیعی است. یکی از مسئولان انصارالله امروز می گفت مدت ها بود وضعیت جبهه ها درست پیش نمی رفت. 500 نفر نیرو اعزام می شد به جبهه ای و تنها چند ده نفر می رسیدند و دفاع می کردند همراه بقیه و باقی بر اثر تطمیع و خیانت کلا بی خیال جنگ و جبهات مختلف می شدند.
  24. البته نمیدونم قابل تعمیم هست یا خیر ولی اگر دقت کرده باشید در بسیاری از فیلم های مقاومت در سوریه و عراق مثلا قطعه صدای کوتاه و جدا شده ای بر روی صدای اصلی فیلم کاور شده و در طول فیلم مدام تکرار میشه. گویا به عنوان جایگزینی برای صدای اصلی که بنا به دلایلی حذف میشه و تنها قطعه ایش ازش جدا و به صورت تکرار مدام روی فیلم قرار میگیره.
  25. سفیر صهیونیستی در واشنگتن امروز اعلام کرده اگر ایران از سوریه بیرون نره نمیگم تا آخر سال و یا آخر ماه بلکه تا آخر هفته! ممکنه کار به درگیری نظامی بکشه. به نظر با پایان داعش در شرق سوریه و احتمال گسیل نیروها به جنوب دمشق و قنیطره برای آزاد سازی اراضی همسایه ی جولان اشغالی و امکان از دست رفتن فرصت، این رژیم به بهانه ی حضور ایران هرطور شده میخواد یک ضربه ی اساسی به زیرساختهای سوریه که در دمشق و برخی مناطق دیگه کمتر آسیب دیدند بزنه. یک حمله ی همه جانبه ( در حدی معین ) تا آخرین ماهیش را قبل از عملیات های جدید نظامی ارتش سوریه ضد تکفیری ها فعلا گرفته باشه. تشدید حملات ضد اهداف سوری هم ممکنه برای همین مورد باشه تا با واکنش تهاجمی ارتش سوریه بهانه ی لازمه را هم داشته باشه ( اگر اینطور نشد ممکنه یکی از مواضع ایرانی ها را مستقیم و بدون ابهام اینبار هدف قرار بده تا این بهانه را با پاسخ ایران از سوریه به دست بیاره حتی ). خصوصا اینکه با اعلام قدس به پایتختی رژیم ص توسط ترامپ اوضاع منطقه کمی آشفته میشه و این رژیم هم فرصت لازم را به دست میاره تا هم در بین آشوب خبری اقداماتش را انجام بده بدون جلب توجه و یا اصلا برعکس از این عملیات های نظامی برای پوشش اون موضوع استفاده کنه. پ ن: یکی از علل اصرار غیرعلنی! و علنی رژیم ص بر هدف قرار دادن پایگاه های ایران احتمالا این میتونه باشه که چند باری کشورهای عربی به تعرض این رژیم به خاک سوریه به عنوان کشوری عربی واکنشی نمایشی و ضعیف نشون دادند، ولی ادعای هدف قرار دادن ایران در سوریه هم حکام عربی را میتونه از مثلا پاسخدهی نمایشی حتی برهانه و هم افکار عمومی عرب را تحریک که ایران کشور عربی را اشغال کرده و رژیم ص داره ایران را هدف قرار میده و حساسیت ها را هم کاهش بده و هم افکار عمومی طیف ناسیونالیست های عربی و تفکر تکفیری را راضی. ( هر چند دلیل اصلی یعنی عدم حضور نظامی نظام مند! ایران در سوریه و نداشتن پایگاه نظامی سر جاش هست )