در مورد توافق نوری مالکی بیانیه خوبی داده. اون هم در برابر شخصیت ضعیف النفسی چون حیدرالعبادی که باز برای اینکه از مهلکه دور نمونه و رضایت همه طرف ها را جلب کنه در این فشار همزمان ائتلاف آمریکایی و رسانه های تحت امرش در لبنان و عراق و کشورهای عربی شد نوک پیکان حملات ضد حزب الله. نوری مالکی عنوان کرده کسی که از مسائل نظامی کوچکترین اگاهی ای نداره نمیدونه گاهی باید توافق کرد و گاهی حمله و گاهی توقف و گاهی حرکت. سید حسن نصرالله هم عنوان کرده که اگر توافق صورت نمیگرفت مسئله ی نظامیان ربوده شده لبنانی دیگه قابل پیگیری نبود و شاید اصلی ترین دلیل حزب الله برای توافق همین نکته بود والا ادامه ی عملیات کشتن همه دواعش که در میان خانواده هاشون بودند ( البته پس فردا با کشته شدن هر زن و کودک باز صدای این رسانه های بود که از جنایات حزب الله به آسمان میرفت ) برای حزب الله کار سختی نبود. در حقیقت این هجمه که عبادی باز در کمال بی تجربگی و خام دستی و ساده لوحی و جوگیری! باهاش همراهی کرد ( در صورتیکه ربطی بهش نداشت و توافق در خاک سوریه و در سوریه انجام شده ) و تمام شهدای حزب الله که در برابر داعش به شهادت رسیدند را نادید ه گرفت ( اگر عبادی اعتقاد داره مناطق تحت سیطره داعش در عراق و سوریه پیوستست پس حزب الله که هم سابقه بیشتری و هم تلاش بیشتری با هم پیمانانش در مبارزه با داعش داشته بیشتر حق اظهار نظر و برنامه ریزی داره ضد داعش تا عبادی ) در اولین گام برای تحت تاثیر قرار دادن حزب الله و پیروزیش در عرسال بود که بازتابی نداشته باشه و خفه بشه در نطفه. به هر حال خبرنگار ترک به نقل از تحولات پاسخ خوبی به توئیت مسئول ائتلاف امریکایی در این مورد داده و گفته چطور توافقات اس دی اف با داعش و اجازه به عقب نشینی با زرهی و تانک خوبه ولی توافق حزب الله با دواعش مبنی بر خروج با کلاشینکف بد؟! همه میدونیم همه ی اینها بهانه های محور غربی ضد مقاومت هست و مقاومت باید هوشیار باشه تا بهانه دستشون نده ولی محافظه کاری زیاد در این مورد هم یعنی شکست. پس گاهی باید کاری که لازم هست انجام بشه چون به هر حال رسانه های قدرتمند غرب بازی را به نفع خودشون ورق میزنند خصوصا با چهره های منفعل و ضعیفی چون امثال عبادی.

گویا داعش از پذیرفتن آوارگان مرزهای لبنان ممانعت میکنه و اعتقاد داره باید همونجایی که بودند میجنگیدند تا کشته بشند. برای همین پیکر شهدای ارتش لبنان که در اختیار خود این اوارگان بود تحویل داده شد ولی پیکر شهدای دیگه و اسیر لبنانی چون در اختیار داعشیان دیگه بوده تحویل داده نمیشه و مبادله متوقف شده. شاید این چند پیروزی اخیر و بازپسگیری چند نقطه داعش را دوباره امیدوار کرده یا از ابتدا هم اعتقادی به این مبادله نداشته چون به هر حال جزء معدود دفعاتی بود که داعش به تسلیم و مبادله و ترک منطقه اقدام کرد و این چیزی نیست که بخش عملیات روانی داعش خوشش بیاد.

بعد از نتانیاهو و فریادهای هر روزش مبنی بر اینکه: ایران باید از سوریه کلا! بره حالا امارات هم فرمان خروج ایران از سوریه را صادر کرده! گویا برای تفریح رفتیم! قطعا اگر درسهامون را از بوسنی خصوصا یادگرفته باشیم خون را ما نخواهیم داد تا عربستان و ترکیه حاصل را برداشت کنند. سوریه بعد از جنگ نیاز به کتاب درس و مدرسه و مسجد و سینما و روزنامه خواهد داشت نه فقط کارخانه ی تسلیحات و نیروگاه برق. (ترکیه اینبار هم در شمال سوریه اولین چیزهایی که ساخت مدرسه و بیمارستان و مراکز پلیس! بود، نگرانی از ادامه ی حضور ما از باب این چیزهاست والا قبلا هم در سوریه مستشار داشتیم و نگرانی اون تعداد معدود نیروی نظامیمون نیستند بلکه نگران هستند در سوریه اینبار مثل امام موسی صدر و شهید چمران در لبنان باقی بمونیم. / در لبنان هم تاثیرگذارترین تاثیرات ساخت مدارس و آموزشگاه های فنی و حرفه ای و ... بود در ابتدا )

دیروز اعلام شد که نزدیک به 500 نیرو به روستای معادن همراه با تجهیزات کامل اعزام کرده داعش و معلوم بود قصد عملیات جدی داره. در اعلامیه ای عنوان کرده همچنان 50 نیروی ارتش به همراه تانک و مقداری تجهیزات دیگه را کشته و منهدم کرده در روستای غانم العلی همین یک ساعت پیش و شاید در اون محور هم پیشروی کنه. از کمیت و کیفیت عملیات هوایی هم در اون منطقه اطلاع دقیقی نیست. باید دید که هم مرزی با نیروهای ائتلاف مانع پشتیبانی مناسب هوایی شده یا خیر؟ بعد از تصرفات اخیرش در ریف جنوبی رقه کلی هم اعدام داشته از اهالی گویا.

گویا در توافق حزب الله با داعش، حزب الله بازگشت پیکر شهید حججی را هم شرط کرده. در خبرها بود داعش نیروی زیادی را به روستای معادن ارسال کرده از دیرالزور، شاید نشان دهنده ی اهمیت این محور برای داعش هست.

امروز خبری بود در مورد اینکه نیروهای دموکرات سوریه تحت فرماندهی ائتلاف آمریکایی اعلام کرده به زودی عملیاتش را برای آزادی استان دیرالزور آغاز میکنه. آمریکا در مقابل کمک به کردها فعلا، وادارشون میکنه احتمالا عملیاتی را در این محور آغاز کنند و از اونجائیکه به نظر نمیرسه هدف اصلی اشغال این مناطق برای کردها باشه، هدف اشغال و تحویل دادن این مناطق به نیروهای عرب و تروریستهای ارتش آزاد محتمل هست که خودش هم جای پایی برای ارتش ازاد سوریه و تروریستهای به اصطلاح میانه فراهم میکنه در شرق سوریه که میتونن در مرزهای مشترک مهم عراق و سوریه اخلال ایجاد کنند در آینده و هم شاید فراهم کردن مکانی برای جامه ی عمل پوشاندن به پیشنهاد جولانی مبنی بر انتقال به شرق سوریه که ترکیه را هم بسیار راضی میکنه و شاید حتی روسیه هم موافق باشه و قطعا نیرویی مطمئن برای مقابله با محور مقاومت در مناطق مرزی عراق و سوریه میشه. نیروهای کرد نه علاقه ای به اون مناطق میتونند داشته باشند با شرایط ویژشون و نه جایگاهی تاریخی ولی نیروهای عرب تحت حمایت تروریستها از اونجائیکه آمریکا بدون پشتوانه ی یک نیروی بومی پایگاهی نمیتونه موقت یا دائم داشته باشه برای کنترل مقاومت، ضروری هستند برای یک جای پا و برای همین شاید نیروهای فعلا درگیر در عملیات رقه با فشار آمریکا در همین حین جبهه ای هم به سمت دیرالزور و جنوب سوریه و مناطق مرزی عراق باز کنند تا از زمان استفاده کنند. پ ن: موارد بالا و چند اتفاق و اظهار نظر هفته های گذشته ی چند مقام آمریکایی ائتلاف را بزارید در کنار این اظهارات ژنرال جونز ائتلاف در عراق که دیروز گفته: مردم سوریه SDF را به نظام سوریه و اسد ترجیح میدند. حالا منبع این نظر سنجی عمیق!! ژنرال که لابد در مناطق پرجمعیت تحت اداره ی نظام سوریه هم انجام شده(!) هم به کنار که چطور تشخیص دادند که اینطوره و ناگهان SDF انقدر محبوب شده! اون هم با این قدرت بی نظیرش که رقه را از زمین و آسمان با انبوه جنگنده و در زمین زرهی و انواع تجهیزات مدرن دارند چند ماهه میکوبند و غیرنظامیان را درو می کنند ولی هنوز موفق نشده هوس کل سوریه را کردند یکهو!! یک نقشه ای از میزان بمباران های این چند مدت اخیر منتشر شده بود امروز که حجم بمباران ها در مقیاس کوچیک رقه اصلا قابل مقایسه با سایر مناطق نبوده.

احتمال داره عملیات ایذایی هیئت باشه برای شروع عملیاتشون در حماء. میدونند که همکاری با داعش برای وجهه یی که غربی ها سعی دارند هرطور شده بهشون بده خوب نیست لااقل ( هر چند رسانه ها اینبار هم همه چیز را یا در سکوت یا معکوس همراهی خواهند کرد ) . از سمتی خبرهایی بود که جولانی به آمریکا پیشنهاد داده که به شرق سوریه منتقل بشند برای مبارزه با داعش(!) ( در ادلب کار گرفتن زمین بیشتر دیگه داره هر روز براشون سخت تر میشه و نیاز دارند محل تازه ای برای عملیات و آلوده کردن پیدا کنند چون میدونند با وجود گروه های تحت حمایت ترکیه شاید در ادلب چندان شانسی نداشته باشند که مستقل چیزهایی که میخوان بهشون برسه هر چند ترکیه مشکلی با جولانی و دار و دستش هم نداره ولی خب اردوغان هم به فکر وجهش هست ) پ ن: تروریستها در شمال غرب حماء گویا یک انبار مهمات را با نفوذ؟ منفجر کردند. گویا قصد جدی برای بر هم زدن تمرکز ارتش دارند. به هر حال میدونند کار ارتش سوریه با رسیدن به دیرالزور بسیار متمرکزتر میشه و حالا با واهمه ی ترکیه از مرزهاش و کردها و ادلب براش به درجه دوم اهمیت رفتن، ممکنه نفر بعدی لیست ارتش سوریه باشند و برای همین ترجیح میدند با داعش در یک همپیمانی دوسویه ارتش را حالا زمنگیر کنند به جای اینکه یک طرف حسابش پاک بشه و یک تنه مجبور باشند مقابله کنند.

اگر شاهد باشه که به نظر همینطور هست بمب هاش از قدرت خوبی برخوردار بودند. و این که عملیات را در واقع هم ( نه فقط تصاویر ضبط شده ) به گروه های بسیار نزدیک خودمون بسپاریم باز هم خبر خوبی است در گسترش به کارگیری پهپادها. و این که شاید اگر جنگ سوریه نبود، نه تنها بسیاری از تجربیات را نداشتیم بلکه حالا حالا ها ضرورت استفاده از پهپادها و در نتیجه ارتقاء و شاید خیلی مسائل دیگه را درک نمی کردیم. چیزی که شاید باعث درک بسیاری چیزها در نیروی زمینی (کرار) و نیروهای رزمی هم شد و امیدوارم در بخش هوایی هم با توجه به نیازهایی که نتونستیم برای نیروهامون رفع کنیم شده باشه. ( هر چند در این بخش واقعا دستمون بسته است و نه از حیث خرید و نه حیث تولید کاری نیست که بشه به راحتی انجام بگیره اون هم موثر )

مشرق یک سری عکس گذاشته از عصام در دیرالزور، جدید هستند یا عکس های قدیمی اند؟ با توجه به اینکه مدتی بود از سرتیپ عصام خبری نبود. اگر جدید باشند به نظر استتار لااقل برخی نیروها هم بهتر شده. همرنگ با محیط اون منطقه در وضعیت فعلی. پ ن: بنا به اعلام نیروهای دفاع وطنی گویا ائتلاف به مواضع ارتش سوریه دوباره در ریف رقه حمله کرده. نزدیک روستای القدیر جایی که هفته پیش نیروها هلی برن کردند و البته هیچ نیروی معارضی هم وجود نداره و نزدیک مناطق مورد مناقشه هم نیست. لابد اینبار هم مثل همیشه از اون اشتباهات خاص بوده! مثل اشتباهی که منجر به از دست دادن ارتفاعات مهم مشرف بر دیرالزور و در نتیجه دو شقه شدن نیروها و تسخیر بخش زیادی توسط داعش شد در ادامه. حالا هم بدش نمیاد تا سر و سامان گرفتن نیروهاش در شدادی برای پیشروی به سمت مرزهای عراق کمی ارتش را تضعیف کنه در اون مناطق و روحیه بده به داعش.

امروز دو خبر منتشر شد یکی در رابطه با آتش بس در غوطه و دیگری که گویا اسپوتنیک کار کرده مبنی بر عملیات مشترک ایران و روسیه و ترکیه در ادلب. ترکیه از شمال و مرزهاش و ما از جنوب. حالا باید صحت و سقمش را دید ولی حضور سردار پاکپور فرمانده نیروی زمینی سپاه در سفر به ترکیه و دیدارش با فرمانده نیروی زمینی ارتش ترکیه و همچنین رئیس ستاد کل ارتش ترکیه جالب توجه بود. در رصدها هم پرواز کارگوی سوری از آبادان به سوریه جالب بود که رسانه های مخالف خبرش را زده بودند که شاید حامل نیروهای تازه نفس بوده.

بعید میدونم. این عزیزان از شهدای فاطمیون هستند به احتمال بسیار زیاد. در اون عملیات طبق اخبار جسته و گریخته هفت نیروی سپاه به شهادت رسیدند و البته نزدیک به 40 نیروی حشد و البته از نیروهای فاطمیون خبری گزارش نشده بود و معقول هم نیست انقدر تلفات یک حمله بالا بوده باشه. شاید همین نزدیک به 50 شهید و 40 زخمی درست تر باشه در اون حمله که باز در یکی از مصاحبه های فرماندهان بهش اشاره شده بود و گفته شده بود اگر هم قرار به پشتیبانی از مقری که شهید حججی اسیر شد داخل عراق می بود امکان نداشت چون این پایگاه تنها پایگاه نزدیک به اون مقر بود که (در خاک سوریه) چند ساعت قبلش مورد حمله قرار گرفته بود (پایگاه ثابت) و نیروها مشغول بودند و خودشون آسیب دیده. ولی به گفته فرماندهان تلفات نیروها در حمله داعش بالا بوده، در ضمن در خطوط دیگه هم فاطمیون جز نفرات خطوط مقدم در حمله و دفع پاتک ها هستند و تعداد بالای شهدا به همین شاید برمیگرده. پ ن: حالا خبرهای تجمیع نیرو توسط ائتلاف در اون سمت فرات هم معنای بیشتری پیدا میکنه. رابرت جونز جانشین فرماندهی ائتلاف آمریکایی گفته که به ارتش سوریه اجازه نمیدیم به این سمت رود بیاد چون این منطقه یک منطقه ی پرواز ممنوعه. اگر فرض بگیریم آمریکا از این سمت رودخانه صرف نظر کرده با پیشروی های ارتش و سمت دیگه را که بعد از تصرف هم میتونه کنترلی بر بخش های وسیعی از مرز عراق داشته باشه و هم بر مرز مهم ابوکمال و شهر دیرالزور و .. و همچنین سد کردن راه حشد که در اونور مرز در عراق حضور داره مماس با کردها و خلاصه قدرت تحرک آزاد را در آینده از ما بگیره در مرزها و امتدادی از عراق تا سوریه را برای خودش در نظر گرفته؛ پس عملیات های بزرگ در اون سمت قریب الوقوع هست تا ارتش سوریه درگیر این یکی سمت هست. نکته اینجاست گویا آمریکا میخواد این عملیات را هم با کردها پیش ببره، شاید بازدید سردار باقری از ترکیه و تحولات اینچنینی ناشی از نگرانی های آنکارا از این موضوع هم باشه.

فرمانده نیروی هوایی رژیم صهیونیستی برای اولین بار اعلام کرده از سال 2012 تا به حال نزدیک به 100 بار به کاروان های حزب الله حمله کرده. رقم بسیار بالایی است و سختی کار مبارزه در سوریه را نشون میده خصوصا برای حزب الله. یک نیروی با استعداد محدود در مواجهه با چند دسته تروریست از یک طرف هر کدوم با ده ها هزار نفر نیرو تجهیزات مدرن اهدایی و یک طرف فشارهای داخلی و سیاسی بین المللی و یک طرف هم تهدیدات و حملات یکی از مدرن ترین نیروهای هوایی جهان به طور مستمر بهش. در این چند روز باز هم شهدای جدیدی از ایران اسامیشون اعلام شد که رده های بالایی هم داشتند. میتونه شهدای جدید باشند یا زخمی هایی که به شهادت رسیدند در این چند روز مربوط به دو حمله ی پرتلفات ما که یکیش همچنان در برخی خبرها به ائتلاف غربی نسبت داده میشه و یکیش هم داعش. یکی از فرماندهان سپاه هم در مصاحبه ی اخیرش به پرتلفات بودن خصوصا حمله داعش تاکید کرده بودن. پس از درگیری و مقاومت اولیه مثل دفعات قبل نفوذ یک انتحاری باعث شهادت و از هم پاشیده شدن خطوط مقاومت شده بود. همونطور که اشاره شد پاشنه ی آشیل فعلی یعنی حضور در عمق صحرایی باز و ارتباط بسیار ضعیف و حتی میشه گفت عدم ارتباط با خطوط پشتیبانی ( به علت محدودیت نیروها و صحرای وسیع و موقعیت خاص مناطقی که مجبور شدیم بدون تامین مناسب درشون حاضر باشیم برای اینکه حضورمون را اعلام کنیم و جلوی پیشروی ائتلاف را بگیریم) این منطقه را بسیار آسیب پذیر کرده مگر اینکه یک یا چند پایگاه قوی و دائمی ایجاد بشه که خب این هم حتی با وجود خبرهای کناره گیری ائتلاف به نظر با کارشکنی و بمباران مداوم ادوات سنگین توسط ائتلاف به مشکل خورده. خبرهایی هم هست از تحرکات دوباره تحریر در حماء و ایجاد یک ارتش جدید از ائتلاف گروه ها که اگر قصد عملیات داشته باشند اوضاع دوباره با این کمبود نیرو به ضرر ما و به نفع ائتلاف غربی میشه که گویا طی دیروز و امروز تعدادی نیرو در الشدادی پیاده و تجمیع داره میکنه برای عملیات به سمت دیرالزور از اون سمت رودخانه.

متاسفانه آمریکا و حاکمان جدید عربستان به نظر برای همین کارت صدر را الان رو کردند. میبینیم که صدر بعد از اسد و تحریک و ابراز ناراحتی طرفدارنش از حضور موثر ایران و نیروهایی که بهشون کمک میکنه یعنی حشد، حالا پیکان حملاتش را به سمت حشد چرخونده و همه میدونیم طرفداران صدر هر چند کمرنگ شدند ولی هنوز پرشمار و موثر هستند. شاید برای همین اهرم فشار هست که عربستان و در راس، آمریکا دارند با این حملات و بازی صدر سعی می کنند فعلا خنثی کنند این برگ برنده ما را. همونطور که دیدیم در این چند روز فرماندهان حشد برای نریخته شدن اوضاع بهم توسط صدر و دوباره تظاهرات و تحریک و آشفته سازی رو به محافظه کاری تلویحا آوردند و خودشون را مدام تحت امر نخست وزیر میدونند که بدون اراده اون هیچ کاری نمیکنند که خب چاره ای هم ندارند چون دیدیم که صدر در اوج مقابله با داعش به بهانه فساد تظاهرات راه می انداخت و اوضاع را متشنج می کرد و خب این وسط هم جناح های مختلف از آب گل آلود ماهی میگرفتند. حالا هم میبینیم مثلا خبرهای جهت دار رسانه های خارجی و بی بی سی فارسی و امثالهم را که در جهت تهییج هر چه بیشتر صدر و طرفدارانش هستند تا هر چه بیشتر اختلاف ایجاد کنند در عراق و جدیدا هم بعد از تمام تفرقه های قبلی، بحث شیعه عجم و عرب را دارند ترویج می کنند و باز این ماییم در این معرکه رسانه ای یکطرفه که مجبوریم کمی هوشمندانه تر حرکت کنیم برای کنترل اوضاع.

تروریسم منظورشون عمدتا حزب الله هست و همه میدونیم پشت پرده چه کسی است که واهمه از حزب الله به جنونش کشیده و از فوتبالیست تا بازیگر تا سیاست مدار و روشنفکر داخلی بگیر (دانسته یا نادانسته) تا تروریست و دانشمند کش و جاسوس را بسیج کرده تا وجهه ای به خودش بده و ضربه ای به ایران بزنه. تمام تحریکات توسط این رژیم هست والا همه میدونیم حزب الله آزارش به غیر از این رژیم و مزدورانش به کسی نمیرسه و نرسیده. جالبه در مواجهه ی اخیر عرسال شبکه ال بی سی که در دسته ی بعضا مخالفان سرسخت حزب الله قرار داره گزارشی پخش می کرد که خبرنگارش رفته بود برای بازدید از منطقه و داشت گزارش می داد همراه با فیلم و تصویر که رزمندگان حزب الله همه ی بازدیدگنندگان را منع میکنند از نزدیک شدن و استفاده از میوه های عمدتا زردآلوی درخت های اون منطقه با این درخواست که صاحبان این ها اینجا نیستند و اگر بودند رضایت میدادند میتونستید استفاده کنید پس حالا که نیستند نه ما و نه هیچ کس دیگه ای حق نداره از این میوه ها استفاده کنه و فقط گزارش نمیداد که میگفت مشاهداتمون نشون میده که نیروهای حزب الله نه تنها در جنگ تا حد امکان سعی می کردند که به اموال ساکنان و حتی درخت ها و مزارع کمترین آسیب وارد نشه ( بنا به توان و امکان) بلکه بعد از جنگ هم حتی از میوه هایی که به زمین ریخته بود هم استفاده نمیکردند و میگفت اسمش فتوا، دستور و یا عقیده یا هر چی باشه، مشاهدات ما نشون میداد که حزب الله به اخلاق در جنگ معتقد و پایبنده. جامعه جهانی ای که به گروه الزنکی که سر نوجوون زخمی سرم به دست را روی وانت بیخ تا بیخ می بره میانه رو نسبت میده و آزادی خواه و انقلابی و رژیم صهیونیستی را تقدیس میکنه همون بهتر که حزب الله را تروریست خطاب کنه که برعکس کسر شان هست برای این حزب.

اگر مصاحبه ی فرمانده کتائب سید الشهداء را که بعد هم با تکذیب های کمی عجیب و غریب روبرو شد ( بخش مربوط به حملات آمریکایی ها در خاک عراق، که البته تکذیبی در رابطه با اینکه در خاک سوریه بوده این اتفاق را شاید شامل نشه ) را درست فرض کنیم شاید راز این تعداد شهدای ناگهانی ما فاش بشه. بنا به گفته ایشون در حملات ترکیبی آمریکایی و داعش ( که گویا در دو منطقه جداگانه ولی تقریبا هم زمان بودند ) حدود 40 نیروی سید الشهداء و هفت نیروی سپاه (با شهید حججی هشت) به شهادت میرسند. البته ایشون از شهادت یکی از فرماندهان سپاهی که سابقه ی چهار سال حضور در جنگ سوریه را داشتند به نام شهید قمی هم صحبت می کنند که اسم و تصویرشون را من نتونستم در اسامی شهدای این چند روز پیدا کنم. ایشون تصریح کرده بودند که با شهادت ایشون نیروها هم دچار سردرگمی میشند با توجه به اینکه ایشون مسئولیت فرماندهی را داشتند. حالا چند سناریو پیش روست: در فیلمی که کتائب پخش کرد، صحنه ای است که نیروها با تعداد و تجهیزات مناسبی در حال رصد منطقه و فعالیت هستند ( که احتمال غافلگیریشون کم هست ) که ناگهان با گلوله های توپ به نظر هوشمند مورد حمله قرار می گیرند و برخی خودروها هدف قرار داده میشند و نیروها دچار غافلگیری و آشفتگی میشند. فیلم کوتاه هست و محیط هم بیابانی و باز. اگر شهدای ما جزء این حمله باشند به نظر تعدادی از نیروهای ما به همراه اکثر شهدای کتائب در این حمله که در خبرهای مختلف از تایید و تکذیب اشتباهی از طرف نیروهای ائتلاف قلمداد شده بود به شهادت رسیدند در سوریه و نزدیک تنف. ( حالا ائتلاف حملات هوایی را که رد کرده و حشد هم اعلام کرده در عراق تحت حمله قرار نگرفته ولی فیلم و تعداد شهدای بالا خب به هر حال سوال برانگیزه ) در فیلم داعش به نظر نقطه ای در داخل خاک عراق هست که مورد هجوم قرار گرفته و کسانی که فیلم کامل را دیدند شاید بهتر بتونند تحلیل کنند ولی به نظر داعش با هجومی سریع و خودروهای تاکتیکال یک کمپ یا مقر حشد را مورد هجوم قرار میده ( اوضاع کمپ به نظر آشفته است، گویا قبلا با سلاح سنگین هدف قرار گرفته باشه یا چیزی آرایش نیروها را به هم زده باشه ) شهید حججی هم در این حمله گویا اسیر شده و به نظر داعش هم البته منطقه را ترک میکنه بعد از حمله سریعا. حالا چرا شهید حججی باقی مونده در منطقه و بقیه نیروها آیا عقب کشیدند یا همه شهید شدند و .. معلوم نیست. نحوه شهادت شهید حججی هم جای سواله، ایشون را بر خلاف همیشه بلافاصله به شهادت رسوندند بدون نمایش های همیشگی داعش ( خصوصا که اینبار یک ایرانی را زنده اسیر کرده بودند ) و البته فیلم ناواضحی که از بریدن سر ایشون منتشر کردند و ..* * در آینده داعش هر فیلم و تصویر دیگه ای هم بخواد منتشر کنه ( مثل فیلمی که به نظر بعد از دیدن موج ایجاد شده در ایران منتشر کرد که اتفاقا به نظرم تاثیرش از عکس بیشتر بود در مورد شجاعت شهید حججی ) هیچ چیز از صلابت نگاه تصویر اولی که اتفاقا خود داعش منتشر کرد کم نمیکنه. تصویر خاصی که تحلیل های و مشابهت دادن هاش واقعا به نظرم نه حاصل احساساتی شدن و جو ایجاد شده که حضور عناصر واقعا آشنایی بود که ثبت شده بود. تصویر اسیر و جلاد، خنجر و کنتراست خاص، رنگ های بک گراند و دود حاصل از سوختن و چادرها و لبان خشکیده ی اسیر و به قول یکی گویا عکاسی از آسمان عناصر را کنار هم چیده بود. به هر حال شهید حججی با اون سن کم هم یک انسان بود و هر واکنشی میتونه داشته باشه در دستان جلادانی که همه میدونند و ایشون هم میدونسته نه تنها خلاصی از دستشون نداره که اتفاقا بدترین بلای ممکن انتظارش را میکشه ولی مهم گاهی اوقات تک لحظه هاست. پ ن: نکته ای که اینجا امشب سردار سلامی بهش اشاره کرد باز در یکی از خبرها بود، این که نیروهای خودی به تصور اینکه از سمتی که نیروهای ائتلاف در نزدیکی التنف هستند داعش حضور نداره و بهشون حمله ای صورت نمیگیره مورد هجوم قرار میگیرند و اتفاقا داعش از اون سمت حمله میکنه و نیروها هم غافلگیر و پراکنده میشند. پ ن2: درسته مرزهای عراق و سوریه برای ما حیاتی است و حضور در اون مناطق که خب با خصوصیاتی چون وسعت زیاد و بیابانی بودن و محصور بودنش به طوریکه خطوط دوست و دشمن به هیچ وجه درش تعریف نشده همراه است، لازمه ولی باید دونست که این نیاز را با امکانات کمی که ما در اون مناطق داریم هم داعش میدونه و هم ائتلاف و به نظر ضربه زدن به ما را در این مناطق به صورت تلفات تدریجی و متناوب در دستور کار قرار دادند. حملات بزن و در رویی برای ائتلاف با بهانه های مختلف و برای داعش به منظور تلفات گیری و قدرت نمایی. حالا این وسط همکاری غیرمستقیم اگر نگیم عملیاتی ولی اطلاعاتی را اگر بین برخی واحدهای امنیتی بومی! ائتلاف و داعش هم فرض بگیریم معلومه که چقدر سخته تثبیت حضور در اون مناطق. حتی نیروهای سهیل حسن هم بعد از کسب این همه تجربه و امکانات مناسبی که در جنوب رقه دارند چندین بار تا حالا غافلگیر این حملات بزن در رویی داعش شدند و تلفاتی دادند. اگر حضور برای ما مهم هست در مرز باید با تمام کارشکنی ها و خباثت های ائتلاف برای عدم تجهیز نیروها به امکانات مناسب در این مناطق نیروها را هر چه زودتر مکفی تجهیز کنیم با زرهی و تجهیزات سنگینی چون بولدزر و لودر و ...

دوستان مطلع تر از غوطه بهتر میتونند جواب بدند ولی یکی اینکه غوطه شرقی راه های زیادی هنوز به بیرون داره که انواع سلاح و تجهیزات و احتمالا مواد غذایی بهش قاچاق میشه، بعد اینکه علاوه بر کارایی این مزارع برای تامین مواد غذایی، باید توجه داشت که این منطقه ی پرجمعیت مستعد یک حلب دیگه هست در پروپاگاندا و کافیه کمی بحران مواد غذایی در اون بالا بگیره تا دوباره شاهد هنرنمایی! رسانه های غربی/عربی باشیم (در حالیکه هیچ به روی خودشون نمیارن در این چند سال شهرک های شیعی در میان وحوش هیچ امکان قاچاق و تونل و ورود هلال احمر بهشون هم نیست.) اصولا بافت جمعیتی خاص و فشرده و به نظر پایگاه مردمی تروریستها در این منطقه و البته اهمیتش برای عربستان و برخی کشورهای درگیر چنان هست که به همین راحتی امکان عملیات گسترده در اون نیست.

ابعاد قضیه هنوز روشن نشده ولی حمله گویا در خاک سوریه بوده و اتفاقا این نیروهای عراقی هستند که با از خودگذشتگی در مرزهای سوریه حاضر شدند ( با تمام تهدیدات آمریکا و ائتلاف غربی و مزدوران تحت حمایتشون از یک طرف و سمت دیگه تهدیدات داعش ) تا این مرزهای حیاتی را که یکی از اهداف ائتلاف غربی در به اختیار گرفتنشون هست را حفظ کنند. در ضمن حتی اگر ما نیرو و مستشار در بین حشد داشته باشیم در عمق عراق هم که داشته و داریم عین دوراندیشی و عقلانیت هست و اتفاقا ماجرای صدر ( حکیم؟!) و ناراحتی امثال محمد بن سلمان و علاوی و .. که با صدر تعاملات جدیدی را باز کردند هم ( علاوه بر شخصیت خاص صدر ) از همین نفوذ ایران در بین نیروهای عراقی است که لفاظی هاشون را بیشتر کرده نسبت به ایران. اگر صدر تصمیم به بازیابی قدرت با شیوه دیگری گرفته، به همین منوال در طول تاریخ ایرانیانی داشتیم که بدتر از دیگران برای کسب قدرت با دشمن همکاری کردند و تاریخ در موردشون قضاوت خواهد کرد و مسائل کلان تر از این حرف هاست که ما با تصمیم های شخصی افراد روابط کلانمون را شکل بدیم. فراموش نکنیم نیروهای عراقی فداکاری های زیادی در سوریه برای همراهی با اهداف مشترک کردند و همچنین فداکاری هایی که در خلال جنگ تحمیلی کردند، همانطور که فاطمیون و زینبیون و حزب الله و دیگران کردند و البته در همه ی این ملیت ها افرادی هستند که در لباس مذهب و قومیت مشترک دشمن شماره یک ما هستند. چه در ایران، چه افغانستان، چه لبنان و چه عراق.

متاسفانه گویا در نهایت داعش موفق شده یکی از نیروهای ایرانی را در نزدیکی منطقه تنف به اسارت بگیره.(گویا در درگیری با نیروهای عراقی مستقر در این منطقه بوده و باید دید ارتباطی با بمباران دیروز آمریکا که منجر به شهادت حدود 40 نفر از نیروهای حشد شده داره یا خیر چون گویا حمله ای غافلگیر کننده به یکی از مقرهای موجود در نزدیکی تنف بوده که نیروهای مشترک در اختیار دارند در این منطقه برای حفظ خطوط مرزی؛ این نقاط پراکنده در طول مرز هم تبدیل شده به یک پاشنه ی آشیل که با توجه به بعد مسافت پشتیبانی و واقع شدن در صحرای باز داعش هر از چندگاهی بهشون حمله میکنه و اسیر و شهید و غنیمتی میگیره ) احتمالا الان خیلی هم خوشحال هست و در فکر تدارک یک جنایت تازه و با کلی تبلیغات که در این شرایط خاص شکست ها بهش نیاز داره و البته جبران موشک بارانش در ماه گذشته. پروپاگاندایی که به راه میندازه و قطعا شبکه های عربی و بی بی فارسی هم حسابی به کمکشون میاد و البته شبکه های داخلی هم با محافظه کاری خاص رسانه های ایرانی خاموش تا مثلا به تبلیغات داعش دامن نزده باشند.

خب این چندمین بار در چند مدت اخیر هست که به نظر شناورهای آمریکایی رویکرد تقابلی را در دستور کار قرار دادند. با توجه به نوع اطلاع رسانی که اینبار از سوی ایران اول صورت میگیره و عدم واکنشی که در کار هست میشه تحلیل کرد اقداماتی از سوی آمریکاست شاید برای تحریک نیروی دریایی سپاه، سنجش واکنش ها، یا وادار کردن به عقب نشینی در محدوده های دریایی و یا پیگیری خطی که مثلا دهباشی اصلاح طلب هم بهش اشاره کرده ( در محیط مجازی جوی توسط برخی از گوشه های سیاسی به راه افتاده - با توجه به تحریم های جدید - که مشکل ادامه ی تحریم ها وجود سپاه هست(!) و اگر این نیرو منحل بشه دیگه دلیلی برای دشمنی آمریکا وجود نداره و هجمه های معمول، همونطور که در ذیل کامنت های این خبر هم نوشته شده که "خسته شدیم! حتما باید یک جنگ را شروع کنید (!)" ) برای مشکل نشان دادن سپاه برای مردم عادی و تقویت دیدگاه القائی خودشون.* [* به قدرت رسانه هایی که به صورت جمعی هستند و راحت الوصول! شک نکنید. خصوصا پیام رسان هایی مثل تلگرام. صبح ها اگر گاهی از مترو استفاده کنید شاهد خواهید بود که مثلا حتی در ساعت هفت صبح هم اکثر مردم ( از افراد بسیار عادی کارگر ها گرفته تا خدماتی و خانه دار و شاگرد و فروشنده و .. تا دانشجو و استاد و .. ) سرشون در چک مدام کانال های تلگرامی گوشیشون هست. حالا البته باید روانشناس ها توضیح بدند ولی اینکه ادم ها در شرایطی که حال خوشی ندارند، عصبانی هستند، عجله دارند، خوشحالند یا مضطرب .. خبرهایی را مدام تکرار شده یا تکی میبینند و میخونند , در مقیاس گاها وسیع مدام براشون تکرار میشه و نه وقتی دارند و یا منبعی مبسوط تر که اون خبر را براشون تایید، تحلیل و یا توضیح بده، اثری که اون خبر بر روشون میازره اثری ساده و گذرا نیست.] به هر حال به نظر یکی از دلایلی که با هر بار برخورد اینچنینی به راحتی یا با بالگرد تجاوزی میکنند به سمت شناورها و یا با شلیک خود ناو عدم وجود سیستم های دفاع هوایی هست بر روی شناورها. درسته این رده از شناور ها کوچک هستند ولی استفاده از شناورهای ارتش به صورت گسترده تر در مرزهای خودمون یا تجهیز برخی از شناورهای خاص به منظور دفاع هوایی ( حتی بسیار محدود با توجه به سیستم های متحرک فعلی سپاه که مثلا حتی رادار و واحد کنترل و واحد پرتاب میتونند در چند شناور به هم لینک شده تقسیم بشند ) و همراهی این شناور ها در ماموریت های شناسایی اینچنینی از شلیک و تجاوز مستمر امریکایی ها به شناورهامون در خلیج فارس به روش! بازدارندگی جلوگیری کرد.

ممنون از پاسختون. نکته دیگه غیبت سازمان فضائی هست. هر چند صاایران هم از زیرمجموعه های وزارت دفاع محسوب میشه به یک طوری و دکتر شهرابی هم به نظر در تقسیم بندی افکاری لااقل نزدیک به دولت محسوب میتونه بشه ولی سازمان فضائی به هر حال قاعدتا متولی اصلی باید باشه. از سمتی اظهار نظرهای امروز همه با ایشون بوده و اصولا تصویر لانگ شات از فضای پرتاب هم بیشتر شبیه یک آزمایش غیررسمی بود تا یک پرتاب و افتتاح رسمی. در مورد ماهواره بر هم در برابر سوال عجیب حیدری ( ماهواره ساختش مهمه ماهواره بر را که خیلی از کشورها میسازن و لااقل خدمات پرتاب ماهواره را میتونن برای بقیه انجام بدن، ما در این حوزه چه کار کردیم؟ (نقل به مضمون)) و امکان موفقیت در مدار قرا دادن کاملا بی اطلاع نشون داد و گفت متولی ساخت موشک باید پاسخ بده و یا لااقل بعد از چندین پرتاب. تمام اینها و صحبت نکردن از مرحله دوم ماهواره بر حتی در حد اشاره بهش (که بسیار مهمه در سیمرغ) و برخی مسائل دیگه این پرتاب را کمی عجیب کرده بود. هر چند با همه ی این تفاسیر باید به فال نیک گرفته بشه.

حدس بدبینانه میتونه این باشه که شاید یک جور نشتی هست. چیزی شبیه سوخت؟! مشکل در موتور مرحله دوم؟ اصولا تاکید بیش از حد بر آزمایشی بودن این پرتاب کمی شاید عجیب باشه و شاید موشک تمام مراحل را موفق نبوده ولی مهم اینه که پرتاب شد و اصولا همین پرتاب های آزمایشی که غرب مخالفش هست میتونه ایرادات را نشون بده و در مراحل بعد تصحیح بشند و یا اطلاعاتی برای پیشرفت در کار در اختیار بزاره. هر چند تصاویر چون بعدا پخش شد، راحت میشد اگر این یک نقص بود با توجه به برخی از زوایای دوربین که در فیلم پرتاب هم بود، طوری انتخاب کرد که این قسمت اصلا دیده نشه و تصاویر اوج و پرواز هم که چیزی معلوم نبود. ولی خب نمایش داده شد و قطعا میدونند که این فیلم را فقط مردم عادی نخواهند دید تنها در ایران.

دوست خوب اگر این پرتاب تنها واکنش ما به تحریم ها باشه شاید چنین پیامی را مخابره کنه و طرف هم سوء استفاده کنه ولی ما امیدواریم هیئت داخلی نظارت همونطور که تا به حال برخی اعضاش از واکنش سخت گفتند، قدم هایی هسته ای ( زیرکانه بدون اینکه نقض برجام ازش تعبییر بشه چون به هر حال امریکا با پررویی برجام را البته زیرکانه نقض میکنه ولی ما چنین توانی نداریم چون در اقلیت هستیم با توجه به فرآیند شکایت ) برداره در برابر نقض برجام تا موازنه ی حداقلی ایجاد بشه. در واقع این پاسخ ما به تحریم های موشکی است و نه نقض برجام که نقض برجام پاسخ خودش را میطلبه. اون هم نه برای این تحریمهای جدید که اثرات نقض برجامی! هم داره (اقتصادی) بلکه برای برداشته نشدن کامل تحریم ها و عمل به تعهدات اولیشون ذیل برجام. والا ترامپ که میبینیم با وقاحت میگه اگر فورا زندانی های آمریکایی را ازاد نکنید کاری میکنم که حساب کار دستتون بیاد! یعنی برای تحریم و فشار و .. حتی دنبال دلیل موجه تری هم نیست و هر چیزی را که دلش میخواد دستاویز قرار میده.

این هم قابل تامله ولی الان اگر قرار بود مواردی از بی اعتمادی به دشمن و برخی ضعف های برجام ( همونطور که آقای صالحی اشاره و اذعان کرد ) برای افرادی ثابت بشه و هنوز نشده باشه من بعد هم نخواهد شد و وقت این صحبت ها و گله و کش مکش نیست. خبر پرتاب را العالم زده. کاش آقای روحانی و ظریف در این افتتاح شرکت کرده باشند تا پیام روشنی به غرب فرستاده بشه. فراموش نکنیم وقتی میگیم حسن نیت با اتکا به ابهاماتی چون این خبر میگیم. مربوط به سال 94 !

ترامپی ها گویا راهبردی دوگانه برای وادار کردن ایران به خروج از برجام* را در پیش گرفتند: وضع تحریم های جدید و سوء استفاده از بندهای مبهم و خطرناک برجام برای استفاده به عنوان راه حل ثانویه خروج ایران از برجام. حالا ایران علاوه بر تحریمهای گسترده از جمله موشکی که به برخی بخش های پهپادی و قایق های تندرو و صنایع الکترونیک کشیده باید اجازه بازرسی ها از برخی سایت های خاصش را هم بده؟ اگر ترامپ به این شیوه خواست به صورتی گسترده و تحقیرآمیز این درخواست ها را ادامه بده پاسخ منفی ایران را به راحتی نمیتونه نقض برجام جلوه بده؟ یا حداقل این رفتار ایران را به حساب نقض روح! برجام بزاره و اثر اعتراضی ایران به تحریم های موشکی و حوزه های دیگه را خنثی کنه؟ نکته ای که به عنوان راه حل به ذهن میرسه شروع ایران به مقابله به مثل هست، به نحوی که فعالیت هاش ( در حوزه هسته ای و موارد خاص و حتی لیزر و تسلیحات و تحقیقات هسته ای جدید و موشکی ) نه نقض صریح بندهای برجام باشه و نه چنان بی خاصیت که امریکا را به ادامه این روند ترغیب کنه. ( مدیران لطفا اگر صلاح میدونند بخشی مرتبط نه در حوزه هسته ای بلکه در حوزه موشکی و تحریمهاش و برنامه ها را تخصیص بدند که این بحث ها و راه حل ها در اونجا پی گرفته بشه ) *هدف تیم ترامپ وادار کردن ایران به خروج از برجامه چه! این رفتار در موقعیت فعلی یعنی بردی مضاعف برای غرب و بویژه آمریکا. توضیح داده شد که اصولا غرب در مورد برنامه هسته ای ایران به توفیقات بسیاری دست پیدا کرده چون به هر حال مقادیری کمی بودند که وقتی برای مثال قلب اراک از میان رفته باشه دیگه رفته، یا سانتریفیوژهای آسیب دیده و بازرسی های انجام شده و مواد انباشته خارج شده از کشور ...، حالا با وادار کردن ایران به خروج از برجام ( ایران که تا ابد با نقض های مکرر نمیتونه در برجام باقی بمونه و از طرفی خروج از برجام هم یعنی هزینه های گزافی که علاوه بر بازگرداندن تحریم های گذشته سبب میشه ایران را باز رسانه های قدرتمند غرب به عنوان یک عهدشکن جدی معرفی کنند ) همه چیز به نقطه صفر برای ما بازنخواهد گشت بلکه به ماقبل صفر باز خواهد گشت. در حقیقت اصرار ترامپ برای خروج ایران از برجام دقیقا به این خاطر هست (سود مضاعف) نه اینکه (نظر شخصی) برجام در وضعیت فعلیش هم چیز بدی باشه برای غرب. ( تحریمهای جدید، فشار برای برداشته نشدن کامل تحریم های قبلی و پابرجایی برخی تحریم ها خصوصا در حوزه بانکی و فضای خنثی اقتصادی با ارعاب شرکت های غربی و بلاتکلیفی از بابت تهدید های مدام امریکا برای سود نبردن ایران از آثار رفع تحریمی برجام )

همونطور که وزیر امور خارجه و تیم ایرانی و رئیس جمهور در پاسخ به منتقدین بارها گفتند، برنامه موشکی ما هیچ ارتباطی با برجام نداره، حتی زمانی که منتقدین گفتند بندهای مبهم برجام بعدها میشه دستاوزیر غرب برای حمله به برنامه موشکی ما دیدیم که گفته شد ساده انگاری منتقدین هست و بیانیه ای هم صادر شد توسط وزارت امور خارجه در همون مقطع که برنامه موشکی هیچ ربطی به برجام نداره. پس قاعدتا فعالیت مجدد، تسریع فعالیت و .. در این حوزه ربطی به اروپا و شورای حل اختلاف برجام نداره. اصولا در برابر این تحریم آمریکا ما قرار نیست کاری بکینم، فقط اقداماتی که ایران برای حسن نیت! متوقف کرد و را از سر میگیریم. از این منظر مسکوت گذاشتن آزمایش های موشکی و عقب نشینی تلویحی در برابر این تهدیدهای امریکا که هیچ ربطی به برجام نداشت دیدیم در نهایت بعد از چند جلسه شورای امنیت منجر به یکی از شدیدترین بسته های تحریمی شد که نقض صریح برجام هست. و حالا ایران قرار نیست در ذیل بندهای برجام پاسخی بده که توافق اروپا و شورای حل اختلاف پاش وسط باشه! اون طریق حتما باید پیگیری بشه در جای خودش هر چند هیچ امیدی بهش نیست با توجه به مکانیزم ماشه و ما بعد از ناامیدی از شورای حل اختلاف باید با توجه به نقض چند بند برجام به صورت صریح چند قدم هسته ای برداریم حتما در حوزه هایی که باید امیدوار باشیم در برجام با زیرکی جلوش را نبسته باشند، ولی صحبت سر حق طبیعی و بی ربط به برجامه ماست که ایران ورای همه ی تعهداتش کمی آزمایش ها و رزمایش ها را فیتیلش را کشید پایین تا به اصطلاح بهانه دست امریکا نده ولی امریکا نه تنها این را کافی ندونست بلکه راه سخت تری را با تحریم های یکجانبه انتخاب کرد. حالا دیگه اصلا معنا نداره محافظه کاری. ایران حسن نیت ورای همه تعهداتش نشون داد، طرف به این هم راضی نشد حتی و تحریم شدیدتری کرد و حالا ما منتظر چی باشیم؟ بالاتر از این تحریم ها که به اذعان خودشون بی نظیره در این حوزه میشه حمله نظامی! اصلا هم اقدامات تحریک آمیز و تند و .. در کار نیست و نمیتونه باشه. ایران به اذعان تیم وزارت امور خارجه هیچ قطعنامه ضد موشکی در شورای امنیت نداره ( بر خلاف هسته ای ) که اقدام در این مسیر نقضش به شمار بره و موجب فشار بشه، بر خلاف هسته ای هم که اینبار آمریکا قبل از تشدید برنامه موشکی یا پیشرفت مهمی ( مثل کره شمالی و ظن به کلاهک هسته ای داشتن ) با یک شبه حمله پیشگیرانه تحریم های پیشگیرانه اعمال کرده، پس فعالیت عادی در مسیر موشکی ما حرکتی است کاملا معتدل، طبیعی، مشروع، قانونی و حداقلی.