با این حجم از تروریست که کسی باهاشون کاری نداره و سازمان ملل هم لطف میکنند اعلام تحریم تسلیحاتی سوریه را امر میکنند و در عوض مجوز قلع و قمع حوثی ها را صادر که احیانا القاعده در یمن با سختی ای مواجه نشه!! و بمبارانهای تفریحی رژیم صهیونیستی بر علیه نیمچه باقیمانده ارتش سوریه و فشارهای عزیزکان! لبنانی جان گرفته از سخاوت های عربستان بر علیه حزب الله و تحریمهای متنوع غرب علیه شاید بشه گفت تنها کشور حامی این محور یعنی ایران و بصیرت!! سیاسی دوستان منسوب به گروه های مذهبی و قومی در عراق و اصولا تعلیمات بسیار کارآمد و درخشان وهابیت!! در تولید وحشیان جانورخو! به میزان کافی و وافی! به نظر جامعه ی بین الملل به این نتیجه رسیده دنیا نیاز به کمی تروریست کشوردار! داره برای تعادل! :)

شبکه خبر خودمون که از سقوط شهر خبر میده. به هر حال 12000 نیرو عدد کمی نیست. در برابر این برتری عددی چه میشه کرد؟ جالبه هر چه از نیروهای تقریبا بدون جایگزین محور مقاومت کاسته میشه در برابرش به لطف ترکیه و البته جمعیت فراوان کشورهای عربی تروریست پرور و البته علاوه بر اون بسیار کشورهای اروپایی و اروپای شرقی و آسیایی و امریکایی ( تقریبا کل جهان! ) به تروریست ها هر روز اضافه میشه.

  اصولا لذتی که عربستان و طرفدرارانش بعد از مدت ها رخوت در این قضیه ی بمباران یمن کسب کردند فکر کنم بی بدیل باشه. به وضوح از اینکه پس از مدتها تحقیر خصوصا از بعد نظامی و عدم تحرک در قبال تحولات منطقه حرکتی چنین وسیع ( با هواپیما بر سر یک آسمان بی دفاع ) انجام دادند گویی نیرویی!! عظیم از خودشون و طرفدارانشون آزاد شده. حالا اگر عاقلی کنارشون نباشه و من به جای امریکایی ها و رژیم صهیونیستی ها! بودم با کمی تحریک این احساسات آزاد شده پای عربستان را به هر ماجرایی که دوست داشتم میکشیدم. هم فال بود و هم تماشا و کاملا هم به نفع غرب از همه لحاظ!

  این بیشتر شبیه طرح سلطان عربستانه! حالا سلاح را تحویل دادند و عقب نشینی کردند و رئیس فراری هم برگشت. اگر شروع به سرکوب و بمباران در اون حالت کردند بعد از رسیدن به همه خواسته هاشون چی؟ دنیا هم که رسما نشون داد با این حرکت اخیر قانون جنگلِ شیر حاکم نیست بلکه کفتار ها هم گاهی حکومت میکنند و شیر هم کاری بهشون نداره. به نظرم عربستان اگر با همین شرایط کوتاه اومدخ که خب میتونند مذاکرات سیاسی را در همین وضعیت شروع کنند که در نهایت با تعیین رئیس جمهور توافقی اونوقت بشه در مورد تحویل شهرها به نیروی نظامی مورد توافق بحث کرد ولی در غیر اینصورت و با شروط سخنگوی نظامی ائتلاف بهتره حوثی ها اون شهرهایی که دارند و خصوصا عدن را در صورت توان پاکسازی کامل کنند و مستقر بشند به صورت نا محسوس و تدافعی در برابر نیورهای زمینی هادی.

  در مورد عراق با این اوضاع آوارگان الانبار که به بغداد هجوم اوردند باید مراقب بود همه چیز ناگهان عوض نشه. شرایطش خیلی حساس هست. ارتش عراق که قبلا امتحانش را در برابر هجوم و بروز ناگهانی عوامل داعش در شهرها پس داده. اگر شهری به بزرگی بغداد آلوده بشه تمام توان نیروهای مقاومت عراقی را به خودش مشغول خواهد کرد.   در مورد سوریه هم در مصاحبه یکی از فاطمیون ذکر شده بود که نیروهای دفاع وطنی و ارتش سوریه معمولا خیلی زود از یک موقعیت عقب نشینی میکنند که خودش هم از دلیلش اظهار بی اطلاعی کرده بود و گفته بود شاید به خاطر کمبود انگیزه باشه. البته با شهدای ارتش سوریه در جبهه های مختلف قطعا این یک رویه بین همه ی ارتش سوریه نیست ولی به هر حال این مشکل وجود داره.   داشتم فکر میکردم در جبهه ای مثل جبهه جنوب که مشکل اسرائیل و پشتیبانی اردن هم هست و کار یک جورهایی گره خورده خلاقیت عملیات و استفاده از تجهیزات ابتکاری میتونه راهکاری باشه خصوصا توسط نیروهای جوان که در تیپ فاطمیون حتما وجود دارند شبیه حسن باقری و فرماندهان جوان هشت سال جنگ که ابتکاراتی راهگشا اون زمان داشتند مثلا ( البته یقینا اگر الان با همون سن و سال در جنگ فعلی بودند ابتکاراتشون هم متناسب با افکار و شرایط جدید جنگ فرق میکرد! ) ولی تصور کنیم نیروی مقاومت جوانی که نه میتونه مثل باقری در پستی قرار بگیره که ازش حرف شنوی بشه در کلیت جبهه، نه در موقعیتی هست که مثلا مثل شهید باقری، باکری نامی به خاطر خواهشش یک جبهه را یک تنه حفظ کنه و عقب نشینی نکنه و نه توان تحمیل خواستش به عقبه برای آتش پشتیبانی و نیرو داشته باشه این خلاقیت خب بروز نخواهد کرد و حضور نخواهد داشت.

  یکی دو سه تا! که ضرر نداره. از مهندسی معکوس که خیالش راحت هست! از اونور تاثیر واقعی بمب ها را نه در یک شرایط کنترل شده که در یک محیط واقعی انبار و کوه و صخره و موشک و تجهیزات آزمایش شده هم میبینه.

جالبه از همین حمله ی به هر حال پر تلفات برای ما و البته تا به حال حاک از دست داده برای دشمن عملکرد دو طرف را در بعد رسانه ای ببینیم.این انتشار سریع و فوری تصاویر از تلفات، اون هم به صورت پر حجم و متعدد و البته با حضور ریلکس! نیروهای تروریست در اطراف که در اکثر نبردهای تروریست ها به عنوان حالا میشه گفت یک تاکتیک کار شده یقینا چیزی نیست که بی هدف باشه. جبهه ی خودی که تقریبا یک بخشی به خاطر معذوریت های اخلاقی احتمالا و بخشی دیگه به خاطر عدم انگیزه در نبردها هیچ کارکرد خاصی در این مورد نداره. یقینا تاثیر روانی این عکس ها برای  مخاطبین دشمن تروریستها نه بلکه بیشتر برای موافقینشون هدف گزاری شده  به نظرم. تهییج و تزریق روحیه.

در این جبهه ما کم شهید ندادیم. معلومه حمایت های لجستیکی شدیدی از تروریستها صورت میگیره چه اردن و چه اسرائیل خصوصا. این دو شهید اخیر هم که در حمله ی دیروز بودند در این منطقه. در مصاحبه ی اخیر یکی از فاطمیون در قضیه ی شهادت فرمانده تیپ فاطمیون اشاره شده بود که در اون عملیات سه تپه را هر کدوم از نیروهای حزب الله و ارتش سوریه و فاطمیون به سختی تصرف کردند ولی در فاصله ای بعد از تصرف راکت باران شدید و دقیقی بر روی تپه ها صورت گرفته بود که منبعشون هم به خاطر نزدیکی به مرز سرزمین های اشغالی قابل تشخیص دقیق نبوده و ظاهرا تلفات بالایی هم به همه نیروهای مستقر در هر سه تپه وارد کرده بود. به هر حال این جبهه یکی از جبهه های سخت برای مقاومت هست چه خود تروریستها هم میدونند احتمالا دوام کمک های اسرائیل بهشون در گروی ثابت کردن برادریشون! در این جبهه هست.   با وضعیت ارتش سوریه و این نیروهای کم تعداد ما در این جبهه و پشتیبانی گسترده ای که از تروریستها صورت میگیره بعید میدونم تلاش ها ثمر چندانی داشته باشه مگر اینکه فکر جدی تری براش بشه.   پ.ن: به نظر میرسه نیروی هوایی هم کاملا در این منطقه تعطیل هست. هیچ نشانی از نزدیکی خطوط درگیری زمینی هم دیده نمیشه در عکس ها. اگر نیروی هوایی به خاطر تهدیدات رژیم صهیونیستی نتونه پروازی داشته باشه تنها راه آتش توپخونه خواهد بود که اون هم به نظر مهیا نیست. تعداد تروریستها هم که باز در عکس ها به وفور و بعضا آموزش دیده و در نظمی برنامه ریزی شده هست.

  تو این تصویر اون آقای محترم سمت راستی به جای واکنش به اون انفجار عظیم پشتس بیشتر محو اطرافش شده خونسرد!! جالبه! :)   پ ن : هر روز افراد و کشورهای جدید اطلاعات جدید در اختیار نیروی هوایی عربستان میزارند از انبارها و اماکن خاص. راهی نیست به هر حال. یقینا از جاسوس زمینی تا هوایی! هم دائم در حال رصد شدن هست جا به جایی ها. از لحاظ بمب و تعدد اهداف و زمان هم که سعودی ها مشکلی ندارند و انبارها را هر چه خردتر! هم کنند باز اتفاقا دلیل خوبی برای عربستان میشه که همچنان هدف برای ادامه ی تجاوزات هواییش داشته باشه که در موقعیت فعلی بر عکس برخی تحلیل ها اتفاقا از لحاظ روانی باعث جان گرفتن! گروه های تحت حمایتش در منطقه شده. و البته تاثیر روانی ای که بر مردم یمن و جنگجویانش میزاره این بمباران ها. نمونش را در اظهارات پاندولی صالح و اعلام وفاداری برخی نیروهای ارتش به هادی میشه دید.

این کمبود اعتماد به نفس ایرانی ها خصوصا در برابر غربی ها ( در همه موارد تقریبا : فرهنگ، سبک زندگی، تسلیحات، تکنولوژی و علم ... )  باید بوسیله راههایی درهم شکسته بشه. کاش باقی نیروها هم مثل نیروی دریایی مثلا در مرحله اول یک سلاح را کپی نعل به نعل میکردند ( مثل جماران حالا با اغماض ) بعد همونطور که دیدیم در نیروی دریایی با افزایش اعتماد به نفس در پروژه های بعد جسارت تغییرات را هم در خودشون طبیعتا پیدا میکردند.

اوایل حکومت مالکی هم تقریبا اظهارات اینچنینی نسبت به ایران در یک زاویه ی! دیگه دیده میشد. مالکی هم از ابتدا مالکی امروز نبود. حیدر العبادی هم دو راه پیش رو خواهد داشت. اصولا اون هایی که دلشون پر از تعصب نژادی و مذهبی نیست بعد از مدتی فرق میان دوست ( ایران ) و دشمن را خواهند شناخت. ( حالا به هر حال در کشوری چون عراق با بافت مذهبی و قومی و شرایط ویژه ای که در برابر غرب داره و البته این قضایای داعش باعث شد شاید کمی از اون احساس دین شدیدی که به امریکا خصوصا داشت کمرنگ تر بشه برخی از اظهارات تند را اجتناب ناپذیر میکنه ) . ولی برخی که نمونه هاش را مثلا در حماس و اعراب و.. دیدیم با اینکه در نهان خودشون واقعیات را میدونند و دوست و دشمنشون را هم خوب میشناسند ولی به خاطر همون تعصبات جرات بیانش را ندارند. آقای عبادی هم در نهایت به نتایجی خواهد رسید..

این صالح گویا باز هم افاضاتی کرده و طرحی داده. بسیار باید مراقب باشند حوثی ها. اگر برنامه نبوده باشه از ابتدا! اینکه در یک موقعیت حساس همونطور که بارها گفته شده صالح حوثی ها را در موقعیتی خطرناک قرار بده که کمرشون را به کمک عربستان بشکنه محتمل هست. هر چند عامل ضعیف ایجاد دو دستگی بین ارتش یمن هم وجود داره.

من عذر میخوام. این شاید خیلی آف تاپیک باشه ولی در کنه ماجرا ارتباطی هست که شاید هیچوقت نشه اون را از برنامه ی هسته ای ایران جدا کرد. به هر حال بخشی از تاریخ هسته ای ایران بوده و هست و خواهد بود.     خانم پیرانی همسر شهید رضایی نژاد هستند و این مطلب را در رابطه با سرانجام تروریست مسئول ترور همسرشون بیان کردند که مزدوری ایرانی بوده.

درسته. " مدرنترین تسلیحات روز " عبارت صحیحی نیست به نظر. ولی به هر حال در رابطه با تسلیحات داخلی هم آیا نمیشه گفت بعد از مدت ها شاید بعد از تورها یک فناوری مدرن ( نه به روز ) وارد کشور خواهد شد؟ در صورتیکه به نظر این هم چون قرار دادی پردردسر برای روسیه شده قصد انجامش را دارند و ایده رفع تحریم ها و انتخاب های متعدد ایران در قبال دستچین از انواع تسلیحات به روز، مدرن، حتی غیر مدرن و به روز ولی کاربردی برای ایران فعلا در دسترس نیست. اگر از اون برای رفع نقایص، ارتقاء و افزایش سرعت تحقیقات و ساخت باور استفاده بشه به نظرم میتونه مفید باشه.

باور تا وقتیکه کامل بشه ( تاریخ فعلی مثلا انتهای 95 ) و بعد ایراداتش بر طرف بشه و نهایتا به تولید انبوه به تعدادی که قابل اتکا باشه برسه شاید چندین سال دیگه زمان ببره برای اینکه بتونه در وقت ضرورت به خوبی  وظایف محوله را انجام بده. با این همه تهدید این گپ چند ساله را اگر با خریدی که قبلا انجام دادیم بشه پر کرد ( در صورتیکه مثلا جایگزین تسلیحات دیگه هم مثل هواپیما و اصولا تسلیحات هجومی متصور نیست برای جایگزینی ) فکر نکنم بی تدبیری یا اتلاف باشه انجام معامله ای که به هر حال بعد از مدت ها یکی از مدرن ترین تسلیحات روز را تصاحب کنیم.

رئیس سابق سازمان انرژی اتمی گفت: اکنون به مرحله ای از پیشرفت در دانش هسته‌ای رسیده‌ایم که می‌توانیم به دیگر کشورهای جهان خدمات تخصصی ارائه کنیم.   فریدون عباسی در مصاحبه اختصاصی با خبرنگار خبرگزاری صدا و سیما، با تبیین جایگاه صنعت هسته ای در پیشرفت کشور افزود: از عنوان صنعت هسته‌ای نباید اینگونه برداشت شود که این صنعت صرفا فیزیک اتمی یا فیزیک هسته ای است معمولا نام دانش و فناوری هسته‌ای بر این حوزه علمی و فنی اطلاق می شود.   وی گفت: اگر علم و فناوری در کشور در همه ابعاد رشد نمی کرد موفق نمی شدیم تبلور دانش هسته ای را در تجهیزات یا صنعتی خاص ببینیم.   عباسی افزود: بازگشایی دانشگاه ها پس از دوران انقلاب فرهنگی و جهت دارشدن تحصیل دانشجویان و تدریس در دانشگاه ها باعث شد که ما در همه زمینه های علمی و فنی رشد کنیم که آثارش را در کشور می بینیم.    وی اضافه کرد: نمونه ای که می توان بیان کرد و این روزها خیلی درباره اش صحبت می شود ماشین سانتریفیوژ است ، ماشینی که اساسا هسته‌ای نیست و علوم مختلف اعم از مهندسی ، برق قدرت، کنترل، الکترونیک، متالوژی، مکانیک جامدات و سیالات، فیزیک، تولید مغناطیس خاص و فناوری خلاء در آن نقش دارد.   عباسی گفت: اگر فناوری خلاء در کشوری وجود نداشته و رشد نکرده باشد نمی تواند ماشین سانتریفیوژ تولید کند .    وی افزود: اینها مرهون رشد دانش و فناوری در همه عرصه هاست که اگر رادیواکتیویته را هم به آن اضافه کنیم و تغییراتی که هسته های مختلف باهم دارند که فیزیک هسته‌ای ، تغییرات را نشان می دهد به دانش هسته‌ای وارد می شود که از فناوری های دیگر استفاده می کند و خودش را در ماشین سانتریفیوژ به عنوان شاخص نشان می دهد.   رئیس سابق سازمان انرژی اتمی گفت: در راکتور نیز می بینیم که قسمت هسته ای اش مدار اول آن است که آن هم بخش محدودی مربوط به مهندسی هندسی است یعنی محاسبات، شبیه سازی ها و اندازه گیری های هسته ای و بقیه این صنعت ، علم و فناوری مرسوم در هر کشوری است.   عباسی افزود: کشور ما چون در همه زمینه ها رشد کرده است تبلور آن رشد را می توان در راکتور هسته‌ای مشاهده کرد.    وی با اشاره به اهمیت پیشرفت در دانش هسته ای گفت: کشوری که بتواند سانتریفیوژ بسازد یعنی توانسته است اجزای دقیق را «ماشین‌کاری» کند و مواد خاصی را تامین یا خریداری کند . ما در این زمینه به ساخت تجهیزات دقیق دست یافته و موفق شده ایم اندازه گیری های دقیقی را انجام دهیم .   عباسی افزود : اگر ما در اندازه گیری مهارت نمی یافتیم نمی توانستیم این قطعات را بسازیم و باید آنها را هم مونتاژ می کردیم . از طرف دیگر ما باید موادی مانند آلومینیوم ۷۵ - ۷۰ و فولاد مانژیم را یا می خریدیم یا خودمان در داخل تولید می کردیم.   رئیس سابق سازمان انرژی اتمی گفت: تحریم ها باعث شد که این فلزات یا آلیاژهای خاص را در داخل تولید کنیم پس وقتی ما هدفی بزرگ داریم یا تولید محصولی دقیق را نشانه گیری می کنیم این باعث می شود مقدمات لازم را برای تولید آن فراهم کنیم.    عباسی با رد دیدگاه کسانی که دانش هسته ای را «روغن ریخته نذر امامزاده» می‌دانند افزود: اگر می خواهیم تعداد سانتریفیوژها را به علت این که در مقطع کنونی به آن نیاز نداریم کاهش دهیم نباید ارزش این دستاورد بزرگ را پایین بیاوریم فقط به این علت که اهداف سیاسی داریم.    وی گفت: سانتریفیوژ، قدرت ما را بالا برده است زیرا از تجربه آن می توان برای تولید بسیاری تجهیزات دیگر استفاده کرد تجهیزاتی که قبلا نمی توانستیم تولید کنیم.   عباسی همچنین استفاده از تجارب هسته ای را در مقابله با تحریم نفت موثر دانست و افزود: با استفاده از این تجارب می توان قطعات لازم در پالایشگاه‌ها و حفاری چاه های نفت را تولید کرد همچنان که در گذشته نمایشگاهی در این زمینه برگزار کردیم.   رئیس سابق سازمان انرژی اتمی افزود: وقتی ما در صنعت هسته ای توانسته ایم مواد خاص را در داخل تولید کنیم پس می توانیم آن را به دیگر عرصه ها نیز تعمیم دهیم.   عباسی همچنین با اشاره به بالا بودن سطح ایمنی در تاسیسات هسته ای گفت : کشوری که به فناوری هسته ای بپردازد به طور خودکار سطح ایمنی صنعتی در آن بالا می رود.    عباسی ، پیشرفت در عرصه پزشکی را از دیگر فواید دانش هسته ای دانست و افزود:‌ با پیشرفت در این دانش ، سطح مدیریت بحران در کشور می تواند افزایش یابد .کشوری که به فناوری هسته ای دست می یابد الزامی است که مدیریت بحرانش را هم تقویت کند .   وی اضافه کرد : به این منظور ، زیرساخت های استان های مجاور تاسیسات هسته ای مانند شبکه آب و برق، جاده ها، دسترسی،‌ خیابان کشی شهری ، آب آشامیدنی و بهداشت و درمان ایجاد و تقویت می شود.   عباسی گفت : به عنوان نمونه اگر در بوشهر توسعه بیشتری در راکتور دیدیم حتما رفاه و سطح فنی و تخصصی در استان ارتقا می یابد چون هم دانشگاه خلیج فارس برای سرویس دهی باید رشد کند و هم آموزشکده های فنی در این استان و استان های مجاور باید بتوانند مهندسان لازم را تامین کنند.   رئیس سابق سازمان انرژی اتمی همچنین در پاسخ به پرسشی درباره جایگاه جهانی کشورمان از نظر دانش هسته‌ای گفت: کشورها همه چیز در اختیار ندارند مثلا در رژیم گذشته ، خودمان غنی سازی نداشتیم یا معادن مان اگر شناسایی نشده بود به این علت بود که هدف گذاری ما تولید ۱۰ تا ۲۰ هزار مگاوات برق هسته‌ای بود.   عباسی افزود: به این علت به سرمایه گذاری برای غنی سازی در فرانسه و مشارکت در استخراج مواد معدنی از معادن نامیبیا روی آورده بودیم یعنی در معدنی در نامیبیا و کارخانه غنی سازی اوردیف در فرانسه شریک شده بودیم.   عباسی افزود: کشوری که هم در تولید برق و هم در جنبه کاربرد پرتوها در زندگی مردم فعالیت هسته ای می کند به سوخت نیاز دارد ؛ اکنون در کشورمان چرخه سوخت به طور کاملا بومی ایجاد شده است.    وی ، اکتشاف، استخراج معدن، تولید کیک زرد ، تولید اکسید اورانیوم uo۲ یا u۳o۸ ، تولید uf۶ ، تولید فلوئور و غنی سازی و تبدیل آن به اکسید غنی شده برای استفاده در راکتورهای بوشهر ، اراک و تهران را مراحل مختلف این چرخه هسته ای برشمرد.   عباسی گفت: در راکتور تهران دیدیم چیزی که غربی ها به ما ندادند و با تمسخر می گفتند نمی توانند مجتمع سوخت مخصوص تهران را بسازند به همت متخصصان ساختیم و موفق شدیم فرآیند چرخه سوخت را تکمیل و آن را به u۳o۸ بیست درصد تبدیل کنیم.   وی افزود: در ادامه آن را به صورت سوخت هسته ای ساندویچ کردیم در برگه های فلز آلومینیوم و تحت نورد قرارداریم ،کشیدیم و کنترل کیفیت کردیم و با این ترتیب ، سوخت تهران تولید و در راکتور قرارداده شد و اکنون می بینید که این راکتور با سوخت ایرانی کار می کند و می تواند نیاز مردم را به ویژه در بخش پزشکی و کاربرد صنعتی فراهم کند.   عباسی گفت : ما اکنون یکی از ده کشور دارنده چرخه کامل سوخت هسته ای در دنیا هستیم و این که در این ۱۰ کشور اولیم یا آخر ، مهم نیست زیرا هر کشور بر مبنای نیازش تولید می کند.   عباسی با اشاره به توان کشورمان برای ارائه خدمات دانش صلح آمیز هسته ای به دیگر کشورها افزود :‌ ما می توانیم به کشورهای دیگر پیشنهاد کنیم که خدماتی با قیمت کمتر وکیفیت بهتر به آنان عرضه کنیم تا از خام فروشی بپرهیزند و ما نیز از معادن آنان استفاده کنیم.   رئیس سابق سازمان انرژی اتمی با رد این شبهه که سرمایه گذاری در فناوری هسته ای به علت نداشتن اورانیوم در کشور مقرون به صرفه نیست گفت : این شبهه افکنی مانند این است که به کشورهای فاقد نفت بگوییم پالایشگاه نداشته باشند. بسیاری کشورها نفت ندارند اما بنزین و گازوئیل و سوخت هواپیما تولید می کنند.   وی افزود : ما به این کشورها خام فروشی می کنیم و آنان به ما گازوئیل و بنزین عرضه می کنند این درباره سوخت هسته ای نیز صدق می کند پس سیاستمداران ما باید به نحوی عمل کنند که با عزت و افتخار از دوره تحریم گذرکنیم و بتوانیم مانند دیگر کشورهای وارد صدور خدمات شویم .   عباسی با انتقاد از بی توجهی به توانمندی های درون‌زا در کشور تصریح کرد : تبلیغی که پس از مذاکرات اخیر در کشور افزایش یافته ، اتکای مستمر به این است که افراد دانش‌آموخته کجا هستند یا زبان انگلیسی راکجا آموخته اند . مثلا در مذاکرات می گوییم افراد انگلیسی صحبت می کنند یا دانش آموخته امریکا هستند و مدام دانشگاه ام‌آی‌تی به رخ کشور کشیده می شود.   وی افزود: اینها تبلیغاتی است که خواسته یا ناخواسته در رسانه‌های و حتی در صدا و سیما بیان می شود. چرا به افرادی که بویژه در امریکا و انگلیس تحصیل کرده اند نام دانشمند اطلاق می شود ؟ چون غربی‌ها فضایی ایجاد کرده‌اند که متخصصان و دانشمندان دیگر کشورها را جذب و شرایط فنی، ‌اقتصادی، سیاسی و اجتماعی ایجاد کرده اند که هر کسی با هر فرهنگی در خدمتشان باشد.   عباسی گفت:‌ تا کی باید به این روند ادامه دهیم و دانش‌آموختگان هوشمند ما به خارج بروند؟ این فقط مهاجرت فکر نیست ، ژن های هوشمند نیز از کشورمان می‌روند زیرا بسیاری از این افراد دیگر باز نمی گردند این خطری است که نسل آینده ایرانی را تهدید می کند و باید فکری در این باره کرد .   وی با طرح این پرسش که آیا این جوانان هوشمند و دانشمند برای خوشگذرانی به غرب می‌روند؟ افزود : بیشتر این افراد طالب علم هستند و اگر در کشور سطح فناوری بالا نباشد ارضای علمی نمی‌شوند. عباسی با رد شبهه افکنی کسانی که سرمایه گذاری در دانش هسته ای را مقرون به صرفه نمی دانند.   گفت: با این مغلطه هر رشته و فناوری دیگر را هم می توان کنار گذاشت. مثلا بگوییم چرا وارد صنعت هوانوردی شویم می توانیم از هواپیمای تولیدی دیگر کشورها استفاده کنیم .   رئیس سابق سازمان انرژی اتمی ، شبهه آلوده و خطرناک بودن فعالیت های هسته ای را نادرست دانست و افزود : واکسن هم برخی آلودگی ها را دارد و ممکن است از کنترل خارج شود و اپیدمی ایجاد کند آیا باید تولید آن را متوقف کرد ؟    وی اضافه کرد : بسیاری از صنابع شیمیایی نیز خطرناکند مثلا پتروشیمی این همه در کشور توسعه می یابد درباره تولیدات پتروشیمی هم می توان چنین ایرادهایی مطرح کرد و با بهانه های روشنفکر مابانه و یا زیست محیطی ، ادامه فعالیت در این زمینه را خطرناک دانست .   عباسی با رد شبهه دیگری که فناوری هسته ای را هزینه بردار و کم فایده می داند گفت: دیگر شاخه های علمی در کشورمان پیشرفت کرد تا زمینه ساز پیشرفت در دانش هسته ای شد و این دانش نیز به رشد دیگر عرصه های علمی کمک کرده است.   وی با اشاره به نقش فناوری خلا در عرصه های مختلف علمی افزود:‌ در سانتریفیوژ و بسیاری از تاسیسات هسته‌ای به فناوری خلاء در سطح گسترده نیاز است اما از ابتدای انقلاب در این زمینه تحریم شدیم .   عباسی با اشاره به خلا موجود در فضا و ضرورت آزمایش های لازم برای ماهواره ها پیش از پرتاب به فضا گفت :‌ اجزای ماهواره را باید در برابر پرتوهای کیهانی مقاوم سازی کنیم این کار را کجا باید انجام دهیم ؟ در تاسیسات هسته ای یا در راکتور و شتاب دهنده باید از نوترون، گاما و یا پروتون های پرانرژی استفاده و شرایط بالای جو را روی زمین برای ماهواره ها فراهم کنیم.   وی افزود: کشوری که به منابع پرتوی دسترسی نداشته باشد نمی تواند اجزای ماهواره را آزمایش کند. این از کاربردهای هسته ای در صنعت غذایی نیز هست.    عباسی گفت : با استفاده از دقت های اندازه گیری در صنعت هسته ای می توان ظرفیت اندازه گیری و محاسباتی را در همه صنایع افزایش داد. این باعث می شود که زمینه های کار فنی و علمی اعم از نظری و تجربی برای جوانان و دانش آموختگان کشور فراهم شود و دوره های تحصیلات تکمیلی در کشور معنی و مفهوم داشته باشد.   وی افزود : هنوز ما با این پدیده مواجهیم که دانش آموختگان درجه یک ما را پیش از دریافت لیسانس به خارج می برند چون زمینه فعالیت در اینجا ندارند درحالی که اگر فناوری های مختلف در کشور رشد کند عرصه های زیادی داریم که دانش آموختگان ما در داخل بمانند و ارضای علمی شوند.   عباسی اضافه کرد : دوره های تحصیلات تکمیلی در کشورمان باید به نحوی باشد که از دیگر کشورهای جهان دانشجو بپذیریم، اینگونه امکان صدور انقلاب اسلامی فراهم می شود وقتی ما افراد طالب علم را جذب کنیم و آموزش دهیم آنان سفیران انقلاب اسلامی در جهان می شوند .   رئیس سابق سازمان انرژی اتمی در پاسخ به برخی شبهه افکنی ها درخصوص بی ثمر بودن دانش هسته ای در کشورمان گفت: یکی از فیزیکدانان ما اظهار کرده بود که این فناوری یک لیوان آب هم دست مردم نداده است در حالی که وقتی صنعت پیشرفته هسته ای در منطقه ای ایجاد می شود سطح فکری مردم منطقه رشد می کند ، زمینه تحصیلات عالیه در این صنعت فراهم می شود و سطح بهداشتی منطقه ارتقا می یابد.   وی افزود : در پاسخ فردی که این مطلب را در دانشگاه تهران بیان کرد می گویم ما حداقل پنج روستا را کنار کارخانه غنی سازی آبرسانی کردیم ، برای مردم منطقه اشتغال ایجاد شد و آبی که مردم منطقه از آن بهره‌مند شدند بسیار بیشتر از یک لیوان بود.   عباسی گفت: برخی خلط مبحث می کنند انگار پول زیادی را در هسته ای صرف کرده‌ایم و این به کشور زیان وارد کرده درحالی که پیشرفت در دیگر عرصه های علمی زمینه ساز رشد دانش هسته ای شده است.   وی افزود :‌فرد دیگری ادعا کرده است تولید سانتریفیوژ در کشور گران تمام می شود و قیمت آن را با پراید مقایسه کرده است در حالی که اینها قابل قیاس نیست . چون عموم مردم از پراید استفاده می کنند با این مقایسه می‌خواهند زیرکانه این شبهه را در ذهن افراد ایجاد کنند در حالی که خود این فرد سه سال قبل کارخانه تولید سانتریفیوژ را تعطیل کرد.   وی اضافه کرد: وقتی کارخانه ای تعطیل شود و به نمونه‌سازی روی بیاورند طبیعی است که این نمونه گران تمام می شود اما وقتی تولید انبوه داشته باشیم قیمت کاهش می یابد. ما قیمت این ماشین ها را به حدود ۵ تا ۶ میلیون تومان رسانده بودیم زیرا برای تولید ۱۸ هزار سانتریفیوژ هدف گذاری شده بود.   عباسی گفت: این نکته بسیار ظریفی است که این دوستان مخالف، مطالب را با اغراض سیاسی بیان می کنند و سابقه موضوع را درست توضیح نمی دهند و قیمت آن را با خودرو مقایسه می کنند و بعد زیرکانه می گویند این ماشین ها استاندارد نیستند و از بین می‌روند.   رئیس سابق سازمان انرژی اتمی افزود: طبیعی است که وقتی خط تولید را تعطیل کردید افراد حوصله ای که در تنظیم وسایل داشتند و اندازه گیری ها را درست انجام می دادند نخواهند داشت و یا وقتی به علل واهی یکی از فرایندها در نصب ماشین ها حذف شود حتما این ماشین ها برخورد می کنند و تعداد اسقاطی ها زیاد می شود.   وی گفت : متأسفانه این مطالب را در شرایط کنونی با اغراض سیاسی در غیاب افرادی مانند بنده مطرح می کنند یا طوری افراد متخصص را از این حیطه کنار می گذارند تا نتوانند به این مسائل پاسخ دهند. وی در پاسخ به ادعای گران بودن تولید سانتریفیوژ در کشورمان اظهار داشت : اگر این ماشین ها گران است و استاندارد نیست و نباید تولید آن ادامه یابد ، نخستین محصولاتی که تولید آن در کشورمان باید متوقف شود خودروهایی مانند سمند و پژوست که همه سوار می شویم.   عباسی با طرح پرسشی درباره علل کیفیت نامطلوب کارخانه های خودروسای در کشورمان گفت:‌ مدیریت این صنعت در مراحل مختلف شبیه سازی، طراحی، ساخت و کنترل از سرریز کارخانه سانتریفیوژ کمک نگرفته است اگر جزئی از مهارتی که در این عرصه وجود دارد به خودروسازی منتقل شود مسئله خودروسازی حل می شود. اگر به صنعت هوایی بپردازیم مشکلاتمان در خودرو و در صنابع خانگی حل می شود. رئیس سابق سازمان انرژی اتمی با طرح این پرسش که چرا فقط به مسئولان دانش آموخته اروپایی و امریکایی روی آورده ایم گفت: شهدای هسته ای ما کجا درس خوانده بودند؟ شهیدان شهریاری، علیمحمدی؟ رضایی نژاد و احمدی روشن کجا تحصیل کرده اند؟    وی گفت: مقام معظم رهبری در روز اول فروردین و اخیراً نکات دقیقی فرمودند ، ایشان توجه ما را به درون‌زا بودن جلب کردند . با توسعه دانش هسته ای امکان کار برای جوانان و توسعه دیگر صنایع فراهم می شود.   عباسی تأکید کرد : ما حتما باید از خام فروشی جلوگیری کنیم و برای بهره برداری از معادن کشور ارزش افزوده داشته باشند. ما باید در دفاع از دستاوردهای هسته ای محکم بایستیم.   وی همچنین درخصوص بیانیه لوزان گفت: به فرموده مقام معظم رهبری هنوز اتفاقی نیفتاده یعنی نه مثبت و نه منفی است و باید جلو برویم. این را حتماً باید جدی بگیریم و تحولات را سیاه‌نمایی نکنیم.  عباسی، موضوع هسته ای را زمینه مناسبی برای حفظ انسجام ملی دانست و افزود:‌ در ۳۰ سال گذشته کمتر سابقه داشته است که همه افراد با علایق مختلف سیاسی و جناحی اعم از اصلاح طلب و اصولگرا و احزاب دیگر حول محور هسته‌ای به‌دور از خواست‌های سیاسی‌شان منسجم، متحد، همدل و همراه شده باشند این می‌تواند برای حفظ وحدت در آینده نیز برای ما الگو باشد. وی تأکید کرد: مطالبه ما در مذاکرات باید حداکثری باشد تا چیزی را از دست ندهیم.   http://www.rajanews.com/news/207759

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری فارس، دولت مستعفی یمن آب‌های منطقه‌ای جنوب این کشور را منطقه ممنوعه اعلام کرد و ورود به آن را منوط به اجازه قبلی دانست. بنا بر اعلام شبکه خبری العربیه، که از دولت مستعفی و رئیس جمهور فراری این کشور به عربستان، حمایت می‌کند، وزارت خارجه دولت مستعفی یمن در بیانیه‌ای با نام «ممنوعیت دریایی» اعلام کرد که هر کشتی تجاری یا نظامی و همه شناورها، قایق‌ها و پرنده‌های وابسته به کشتی‌های نظامی نباید وارد منطقه ممنوعه شوند مگر اینکه اجازه قبلی از دولتی بگیرند که آن را «دولت قانونی یمن» خواند. در این بیانیه همچنین آمده است که «همه کشتی‌هایی که به آنان اجازه ورود داده می‌شود، قبل از اجازه بازرسی خواهند شد سپس به سوی بندرهای یمن حرکت خواهند کرد». در عین حال، وزارت خارجه دولت مستعفی یمن اعلام کرد که به کشورهای عضو ائتلاف عربستان برای حمله به یمن موسوم به «عملیات توفان قاطع» اجازه داده است که در اجرای این ممنوعیت به آن کمک کنند. این در حالی است که شناورهای متعلق به عربستان و متحدان او، همزمان با حملات جنگنده‌های سعودی به مردم یمن، نقاط و شهرهای ساحلی یمن را هدف می‌گیرند و تاکنون در حملات عربستان از بیش از دو هفته گذشته تا کنون نزدیک به 1000 نفر کشته و بیش از 1500 نفر مجروح شده‌اند.

در حقیقت همون میشه. به هر حال در حال حاضر با توجه به بیانیه غیر الزام آور! سوئیس به نظر مجبوریم. البته باید راه را تضمین شده و درست آماده کرد. یعنی بند مربوط به لغو حتما در توافقنامه بیاد با تضمین های مطمئن. در زمان شروع اقدامات ایران تحریم ها همون روز شروع ایران تعلیق بشند. بعد هم  در گام های کوچک زمانبندی شده طرفین قدم ها را بردارند ( نه به صورت قرائت کنونی حتی مقام های ایرانی که اول ایران کلیه تعهداتش را انجام بده مثلا در شش ماه و بعد طرف غربی با تایید آژانس تحریم ها را لغو ( با زیر ساخت هاش ) کنه.).  در اینصورت هر دو طرف تقریبا به چیزی که میخواستند رسیدند والا ما به فریب افکار عمومیمون با واژه ها رسیدیم و طرف غربی به خواسته های افکار عمومیش.

کار برای این کمی سخت شده. من نمیدونم اگر هشدارهای رهبری و حتی رئیس جمهوری را همه در مورد لغو یکباره تحریم ها و تذکراتشون را شنیدیم مثلا اون بند مربوطه در بیانیه ی سوئیس چه میکنه! چیزی که حالا امریکا از اون به عنوان راه حل دست یافته مورد قبولی یاد میکنه و نقضش برای تیم ایرانی مطمئنا مشکل خواهد بود. همچنین راه کارهای مربوط به بازرسی ها که درون خودش بازرسی از مناطق نظامی را ( حالا به هر شکل و شمایلی)  خود گنجونده.   مثلا شاید در نهایت ( با توجه به بیانیه ی سوئیس ) بشه گام هایی را تعریف کرد بسیار کوتاه. مثلا ایران از بازگشت پذیرترین مورد ( احتمالا اکسید کردن انباشت خود اون هم قدم به قدم مثلا یک تن در هر مرحله! ) شروع کنه و در هر مرحله بعد از تایید آژانس، یک پکیج از تحریم ها هم به طور کامل لغو بشه ( نه تعلیق ). حالا مثلا اگر گام ایران یک هفته طول بکشه و غرب بهانه جویی کنه گام من ممکنه یک ماه طول بکشه هم مهم نیست. بعد از هر گام ایران اون ها هم باید گام خودشون را بردارند. که البته این نیاز به خرد کردن تحریم ها داره. و به نظرم تنها راهی است که پس از بیانیه ی شبه! الزام آور سوئیس بدون اینکه به نقضش متهم بشیم داریم هر چند مطمئنا خطوط قرمز ما را هم نقض میکنه.   در مورد باقی موارد خصوصا بازرسی ها و تحقیق و توسعه هم باید راه حل هایی پیدا کرد.

به نظر شما عبارت جدید معانی گسترده تر و تفسیر پذیرتری را نخواهد داشت. به طوریکه همون مفهوم خردتر را ولو با یک عبارت غیر حساسیت برانگیز و جامع تر جایگزین میکنه؟ مهمترین موضوع مربوط به گذشته همین ابعاد نظامی احتمالی هست. به نظر هممون قبول داریم تفسیر پذیری بیشتر یعنی بوروکراسی! و سنگ اندازی و دشواری بیشتر برای ایران در برابر تعهدات صریح عددی ایران! مثلا فرض کنیم ما هم لجاجت میکردیم عبارت " کاهش تعداد سانتریفیوژها به نحو مناسبی! " را جایگزین " رساندن سانتریفیوژها به تعداد 5126 و نصفی! عدد " کنیم.

  دوستمون در مورد اون تحریم های تسلیحاتی که حتی با وجود اونها ما از روسیه سلاح میخریدیم و در مواردی امریکا سر و صدا میکرد و تهدید هایی توضیح دادند. ما از بازار سلاح عربی شاید بشه گفت حتی طبق یک قرار داد نانوشته به طور کل تقریبا محروم بودیم. ولی تحریم هایی که بواسطه بحث های هسته ای و در قطعنامه های شورای امنیت در رابطه با تسلیحات طبق گفته تیم ایرانی آورده شده و طبق خطوط قرمز چون بحث هسته ای است پس تمام موارد مربوط به اون را شامل میشه از جمله همین تحریم های تسلیحات مندرج در قطعنامه ها که روسیه به بهانه ی اون قرار داد اس-300 با ما را لغو کرد متاسفانه به همراه تحریم های اشاعه ای قراره باقی بمونه. شاید روسیه اگر حرفی از این قطعنامه ای که قراره به طور اختصاصی به این تحریم های تسلیحاتی دوباره بپردازه زده نمیشد مثل سابق در برخی موارد ولو با فشار با ما  همکاری میکرد ولی با قطعنامه ای اختصاصی که در اون بحث تحریم های اشاعه و تسلیحات ( چرایی این استثنا برای من هنوز جای سواله ) به نظرم کار برای بهانه جویی روس ها هموارتر هم میشه. حالا آف تاپیک میشه ( دوستان لطفا زحمت انتقالش را بکشند ) ولی آقای صالحی که معمولا بسیار ساده هست کلامشون و به دور از پیچیدگی دیپلماتیک مثلا در مورد تحریم های اشاعه هم اشاره ای داشتند که بر فرض یک پمپ خلاء که کاربرد دو گانه در بحث پتروشیمی هم داره طبق این قطعنامه جدید تحریم محسوب میشه ( پابرجایی تحریم انرژی و بالطبع! اقتصادی ) ولی قراره کارگروهی ( در بحث اشعه و نه تسلیحات ) مثلا ایجاد باشه که تسهیل کنه بعضی از  این دوگانه ها را اون هم چطور ( یک تحمیل و بازرسی دیگه ) مبدا و مقصد اون قطعه براش کاملا روشن باشه و مرود استفادش و ... ( حالا خود اعضای این کارگروه که عمدتا غربی خواهند بود قاعدتا هم یک داستان دراز ایجاد میکنه ).

البته در توافق اگر این لحاظ بشه. به صراحت حتی از تیم ایرانی ذکر شده که تحریم های تسلیحاتی مندرج در قطعنامه های هسته ای ( نه تحریم های ما قبل اون که ایالات متحده و غرب به طور رسمی و غیر رسمی بر علیهمون وضع کرده بودند. ) منفک و ادامه خواهد داشت. تحریم هایی که حتی روسیه به بهانه ی اون سیستم دفاعی را هم به ما نداد. چیزی که خیلی از آرزوهای ما را در فروم به باد خواهد داد لااقل تا مدت چندین سال. و البته مثلا تاکیدات امروز رئیس جمهور مبنی بر لغو کامل تحریم های اقتصادی در شروع توافق که این جدا کردن یک نوع از تحریم ها از باقی تحریم های هسته ای خودش نگران کننده هست. بر خلاف گفته اخیر آقای بعیدی نژاد که " مذاکرات صرفا در موضوع هسته‌ای بوده است. بنابراین طبیعی است که تحریم‌های ایران در سایر موضوعات غیر هسته‌ای همچنان باقی باشد. " اینجا نکته ای که ایشون و سایر دوستان تیم ازش صرف نظر میکنند تحریم های تسلیحاتی  به بهانه ی هسته ای است.

سلام گویا منظورم را درست بیان نکردم. منظورم این بود که حتی گرفتن محموله ای که برای نقطه شروع شاید بهش نیاز داشتیم و حالا بنا بر لطایف الحیلی! آن را با معامله ای دریافت کردیم خودش یک نوع استعداد درونی است. ( زرنگی) :) ( البته شاید هم اصلا بشه تو اون مقطع این معامله را یکی از همون خرابکاری های صنعتی و نفوذی برای پر رنگ کردن ابعاد نظامی ( با توجه به آلودگی سانتریفیوژها ) برنامه هسته ای دونست که قضیه ی نطنز را پر رنگ تر نشون بدند در اون مقطع ). قصدم این بود از فردا کسانی که در برابر سخن رهبری مبنی بر " غنی سازی مبتنی بر استعداد درونی " قضیه ی احتمالا کمک های پاکستان و کره شمالی! را پیش خواهند کشید را دقیقا متوجه نتیجه بالای شما از بحث کنم. والا حق کاملا با شماست.

بله، به نظر بیتشر یک معامله شخصی! با حالا هر نیتی جز کمک بوده البته که خب این را هم میشه جزء استعداد درونی حساب کرد! :)

البته ما کمک پاکستان در اهدای! چند سانتریفیوژ را هم داشتیم که کل یوم چندین سال به خاطر آلودگی ما را در برابر اتهام جدی قرار داد که حتی با حل کاملش و روشن شدن ماجرا فشارها به همان بهانه اولیه و تفسیرهای جدید ادامه پیدا کرد. پاکستان انقدری در حال حاضر ارادت داره که اگر عربستان درخواست کنه و امریکا اجازه بده! چند صد سانتریفیوژ آکبند بهش ارسال کنه هر چند غنی سازی بحث دیگری است.