alala

Editorial Board
  • تعداد محتوا

    5,269
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    144

تمامی ارسال های alala

  1. حالا لااقل من که برای دلگرمی نگفتم. واقعیات موجود بودند که تشریح شد. آذربایجان هیچوقت در مورد نخجوان دستش زیر ساطور ایران نبوده و درسته مسیر دیگه مسیر سخت تری بود ولی همیشه اتفاقا قبل از این جنگ هم ترجیحش اون مسیر سخت تر بوده. اصولا اینکه آذربایجان همیشه ترجیحش ترکیه بوده نسبت به ایران واضح هست. چه مسیر چه سیاست چه فرهنگ. برای همین انتخابش هم مسیر گرجستان-ترکیه-تخجوان همیشه حاضر هست. این را در مورد روادید هم عرض کردم که چقدر بازی درمیاره و لغو نمیکنه و مقااومت میکنه سرش به دلایل گوناگون و ترانزیت و تردد. در مورد قره باغ هم آذربایجان از ابتدا هم تاکید ازادی مناطقی غیر از قره باغ کوهستانی را داشت. (اون مناطق براش مهمتر بودند) ولی وقتی شکستهای پی در پی ارتش ارمنستان را دید و به دروازه های شوشا رسید خب دیگه کلیت اون مناطق هم در دسترش بودند و کلش را هم ادعا میکرد.( گویا شما دقت به تفاوت این دو منطقه و مناطق ادعایی آذربایجان و قره باغ کوهستانی ندارید) حتی در خلال جنگ بارها علیف گفت که ارمنستان از مناطقی مثل کلبجر و اقدام و لاچین عقب نشینی کنه ما جنگ را متوقف میکنیم یعنی همین مناطق توافق فعلی و تازه اون موقع شوشا را هم نگرفته بودند. (منطقه قره باغ متفاوت هست موضوعش در این مناقشه) این توافق محصول شکستهای اخیر خصوصا شوشا است. روسها برای حفظ قره باغی که اون هم داشت از دست میرفت زیر بار کریدور نخجوان رفتند تا کریدور لاچین را حفظ کنند والا قره باغ کوهستانی بدون اتصال به ارمنستان که یک منطقه 360 درجه محاصره شده بی مصرف میشد، این دلیل کریدور نخجوان در این توافق هست که حالا به نفع ترکها یا هرکس دیگه بهایی است که طرف شکست خورده پرداخت میکنه. (این به معنی تلاش ترکها برای انعقاد منویات خودشون یا تلاش روسها برای داشتن امتیازاتی نیست ولی موقعیتی که توافق توش امضا شد هم مهم هست دیگه ) در ضمن گویا توجه نمیکنیم که اگر این جنگ به صلح و توافق میرسید، باز کردن کریدور یا مسیر ترانزیتی برای ارمنستان نفع مالی داره، دیگه چرا باید بعد از توافق صلح این مسیر را بسته نگه داره؟ به خاطر دل ایران؟ نهایتا باز میکردش دیگه. چه در توافق فعلی میبود یا نمیبود. در این توافق ولی اولا به سرعت رخ میده و ثانیا به خاطر کریدور لاچین پایداریش هم حفظ میشه برای دو طرف. سعنی یک جور ضامن تعهدات دو طرف هست.
  2. ارتباط منطقه فقیر نخجوان (دوستان اون منطقه احتمالا از اوضاع اسفناک اقتصادی این نقطه خبر دارند و زمانیکه در ازای ابزار آلات صنعتی باقیمانده از دوران شوروی از ایران سبزی و نان و پفک میبردند زنانشون تو بقچه در ترددهاشون ) با آذربایجان اگر از طریق ایران نباشه از طریق ترکیه-گرجستان خواهد بود کمی طولانی تر. همین الانشم با محدودیتهای شدید روادیدی یکطرفه اذربایجان با اینکه ایران بارها تلاش کرده اذرباجیان برای تردد راحت تر اتباع این محدودیتها را رفع کنه ولی آذربایجان ممانعت میکنه (خیلی فرق میکرد با زمانیکه رضاخان اون راه دسترسی را به ترکیه نداده بود و بله اونموقع میشد گفت دستشون زیر ساطور ماست.) یا حتی ترکیه به تنهایی نیازهاش را تامین میکنه به عنوان بازاری انحصاری. پس اگر اتصال قدیمی برقرار بشه که به هر حال روزی میشد ما نمیتونستیم تعیین تکلیف کنیم که ارمنستان محدودیتهای جاده ایش را برداره یا خیر. حتی الان مرز هوایی هم از اسمان ایران پروازهای نخجوان به اذربایجان انجام میشه ولی ارمنستان میتونه اجازه بده یا نهایتا از طریق ترکیه و گرجستان انجام بدند. خط لوله گاز ترکیه به نخجوان هم که ربطی به این جنگ نداشت و نداره. پس اتفاقا ویژه ای نیفتاده. نخجوان به لطف رضاخان هیچوقت محاصره کامل نبوده و اتفاقا مسیر ارتباطش با ترکیه بهترین اهرم بی نیازی اذربایجان از ایران بوده که هرگاه بخوای سختگیری کنی اون مسیر برقرار هست و تازه ترکیه خدمات ویژه هم میده حتی شاید رایگان (به خاطر منافع سیاسیش و همون بحث یک ملت و دو ملت و ...) - تا همین حالاش هم اذربایجان کم به قول شما کرم ریزی نکرده و دیگه بالاتر از مبدا پرواز پهپاد بزرگترین دشمن ایران؟ ایران حتما به نفعش نبوده که سختگیری کنه چون راه جایگزین داشته ولو کمی سخت تر. پس ما در مجموع این معادله گزینه کم هزینه تر را انتخاب کردیم. شاید از برخی مزایای ترانزیتی (که اون هم اذربایجان اشاره کردم به خاطر کینه ورزیش از ایران یا تحت تاثیر سیاست های ترکیه هیچوقت حتی به قیمت فقر مطلق نخجوان ازش استفاده نمیکرد) محروم شدیم ولی در بازی دشمنانمون هم شرکت نکردیم.
  3. جالب بود با این همه تحرک ترکها حتی اجازه نداد در امضای توافق اسمی از ترکیه باشه. توافقی بین اذربایجان و ارمنستان با میدانداری روسها چیزی بود مه به جهان مخابره شد.
  4. در نظر بگیریم نماینده امریکا در امور سوریه هم تعویض شد. به نظرم میتونه به قول شما هدف حزب الله باشه. حالا یا در لبنان یا سوریه یا به شکل ترور یا حمله برنامه ریزی شده به نقاط خاص. اقدامات احتیاطی در خلیج فارس قبل ترور سردار هم صورت گرفته بود. پ ن: رییس ستاد مشترک ارتش صهیونیست گفته ما داریم خودمون را برای جنگی سخت و فشرده آماده میکنیم (این روزها) - اشاره ای به منطقه جنگ نکرده. بحث نگرانی بی مورد نیست ولی احتیاط در شرایط آشفته فعلی (ایالات متحده به واقع آشفته است شرایطش؛ پنتاگون که معلوم نیست چه خبره، استعفا پشت استعفا و اخراج و بعد هم ولگردی! اعضای دولت در خاورمیانه با محوریت ایران. کشور را تو اون حالش ول کردند دوره افتادند تو منطقه)
  5. وقتی در کنار تخته گاز گرفتن ناوهای آمریکایی برای خروج از خلیج فارس میزاریمش باید جدی تر بهش نگاه کنیم. و نه ترامپ که بیشتر پمپئو و تیمش که این روزها سرازیر شدند به منطقه در حالیکه تکلیف خودشون در امریکا مشخص نیست به نظر دارند برنامه ای برای منطقه ما میچینند تا فرصت هست. عصبانیت پمپئو در واکنش عجیبو غریبش به توییت اکانت انگلیسی رهبر انقلاب نشان از اتشفشانی درونش داره که از تک تک کلمات توییتش مشخص بود. احتمال قصد کردن برای زدن یک ضربه محدود به ایران در سوریه یا عراق و حتی خود ایران هست.
  6. در تاپیک خودش مفصل عرض کردم ولی برای جنگ روانی خصوصا پانها و قومگراهای باکو و آنکارا که از فردا شروع خواهند کرد عنوان بشه که هیچ خاکی که سهله، هیچ جاده خاکی ای از ارمنستان هم در اختیار جمهوری آذربایجان حتی قرار نخواهد گرفت و فقط بحث بازکردن جاده های دو کشور به روی هم هست (پس مرز و تغییر مرز و قطع دسترسی ایران به ارمنستان فقط یک لطیفه است!). اتفاقا این قره باغ هست که از آذرباجان دریغ شد! در این توافق به ازای باز شدن جاده های ارمنستان به روش که به هر حال دیر یا زود باز میشد. تغییر جغرافیایی پس رخ نداده و فقط تسهیل ترانزیتی اتفاق افتاده.
  7. خب توافق منتشر شد و اختلافاتی با گمانه زنی ها داشت: اول اینکه با اینکه علیف به نقش ترکیه و حضور ترکیه در اجرای توافق اشاره کرد ولی هم در اعلام و امضای توافق و هم در متن توافقی که پوتین اعلام کرد از ترکیه و نیروهای ترکیه حرفی به میون نیومده دوم اینکه منطقه قره باغ همچنان در اختیار ارمنستان قرار خواهد داشت و مرزهای تماس هم توسط نیروهای روسی تامین میشه با استقرارشون و نه نیروهای ترک (با توجه به مفاد فعلی توافقی که العام شده) سوم اینکه در مورد کریدورها در یک بند صرفا به برقراری مجدد خطوط مواصلاتی (مثل اینکه دو کشور صلح کردند و خب طبیعتا وقتی دو کشور صلح کننند جاده های تاریخی منطقه به روی هم باز میشه) و اجازه ارمنستان به عبور و مرور طرف اذری اشاره شده. و در بندی دیگه به ایجاد خطوط جدید مواصلاتی اشاره شده که باز احتمالا منظور همین خطوط ریلی و جاده ای هست و بحثی از واگذاری خاک و مرز و مدیریت و ... نیست. صرفا باز کردن خطوط مواصلاتی قدیم یا جدید مدنظر هست. حالا این چه معنایی داره، در قدم اول این توافق کاملا منطبق با توصیه های رهبری ایران هست: ارمنستان مناطق آذربایجان را تحویل ارمنستان بده (تازه رهبری قره باغ را هم مدنظر داشتند احتمالا که در تمام نقشه ها جزئی از خاک آذربایجان هست) اذربایجان با ساکنین ارمنی طبق حقوقشون برخورد کنه (که در بندی بازگشت کامل ارمنی ها و اوارگان جنگ مدنظر هست و تازه قره باغ هم تحت سیطره ارمسنتان باقی میمونه و ساکنینش هم و نیروهای روس هم در این سرزمینها برای نظارت مستقر میشند که تازه نظر رهبری که به نفع اذربایجان بود عدم حضور نیروهای خارجی بود) مرزهای بین المللی تغییر نکنه که خب مرزها هیچ تغییری نخواهند کرد و صرفا جاده های دسترسی دو کشور برقرار میشه اون هم با مدیریت و نظارت روسها ( دوستانی که به شمال غرب رفته باشند راه آهن اتصال دو منطقه را دیدند که با واگنهایی مسدود شده ) تروریستهای تکفیری هم نزدیک مرزهای ما نباشند که خب با پایان جنگ و طولانی نشدنش روند استقرار تروریستها به این بهانه متوقف میشه. توافق صلح امضا کنند و موضوعات را با صلح حل کنند که باز هم چنین شد ممکنه برخی عنوان کنند که مثلا کریدور ارتباطی نخجوان و ارمنستان نقطه تاریک این توافق برای ماست ولی عنوان شد که اتصال جاده ای دو کشور دیر یا زود رخ میداد و هیچ کشور ثالثی حق نداره در مسیرهای مواصلاتی یک کشور در داخل سرزمین خودش دخالتی داشته باشه و غیر از اون ترکها هیچوقت برای دسترسی به اذربایجان از مرزهای ایران استفاده نمکیردند و گرجستان باید بیشتر نگران باشه که حق ترانزیتهاش از بین میره و به ارمنستان میرسه. و کریدور هم در اینجا به معنای راه ارتباطی با عرضهای مشخص در اختیار آذربایجان در داخل خاک ارمنستان نیست. و اما کلیت ماجر و یک سوال: ایران یک طوری از ارمنستان حمایت میکرد که نیروهای مشترک اذربایجان و تروریستها و ترکیه موفق نشند برای دستیبابی به برخی توفیقات در این جنگ: به نظرم نکته اول این هست که ایران مثل جنگ اول هیچوقت رویش را تغییر نداده بود و نداده و حق آذربایجان را به رسمیت میشناخت حتی اگر در مورادی به ضرر خودش بود و البته دشمنی خباثت آمیز آذربایجان و خصوصا ادعاهای ارضیش از گوشه و کنار را میدید. ایران بر خلاف ترکیه هیچوقت به فکر منافع خودش در این مورد نبود (حالا بحث میکنم بعدا که چرا این توافق یک توافق ترکی است تا آذربایجانی که تا یک قدمی ازادی کامل قره باغ رقته بود در حالیکه ارمنی ها کاملا خطوطشون از هم پاشیده بود و فقط عقب نشینی میکردند، ناگهان دو روز پیش اردوغان با پوتین تماس میگیره (بعد تصرف شوشا) و بهش پیشنهاد میکنه دخالت کنه و یک توافق اتش بس پیاده کنه و بعد شاهد کریدور نخجوان میشیم در قبال از دست کشیدن اذربایجان از قره باغ) وقتی حکومت ارمنستان قافیه را تماما باخته و شخصیت چندرنگ و ورشکسته و مضمحلی! مثل پاشینیان سرکار هست که در همون ابتدا دو همسایه پرقدرتش را یکی با ناسزا! و دیگری را هم با رفتن به سمت اسراییل از خودش رانده و نهایت کار مشخص هست تنفس مصنوعی دادن به یک مرده هیچ فایده ای نداره جز آلودگی تنفس دهنده از همه مهمتر مردم ارمنستان که جز عده ای معدودیشون بقیه گویا سرگرمی های بهتری داشتند از توجهات به ارمنی های ساکن در قره باغ و حقوقشون و وقتی کسی خودش نخواد را به زور نمیشه مجبور کرد جمع بندی اینکه ایران بهترین تصمیم را در این موقعیت با توجه نکاتی که برشمردم گرفت به نظر. تکلیف این جنگ از روز اولی که شروع شد مشخص بود (خصوصا وقتی روشن شد حتی روسها هم قصد دخالتی ندارند) و برای ایران همون بهتر که روی مواضع اصولیش باقی موند. هرگونه بهانه ای به دست دیگران (گمان میکنید حتی کمک پنهان را در اینده میشد با تکیه بر ادمهای هفت رنگی چون پاشینیان برای همیشه پنهان کرد؟ فرداروز طبق ارتباطات و موقعیتش ده دروغ دیگر هم روش میزاشت و وقتی با اردوغان فالوده میخورد به خورد ملت میداد و تازه شواهد هم داشت) میتونست تمام تبلیغاتی که در این سالها به دروغ کرده بودند واقعی جلوه بده و تازه دروغ های بیشتری را در آینده خیلی ساده تر رشد بدند. (هرچند این به معنای پایان دروغ و دست برداشت از این رویشون نیست ولی لااقل خودمون بهشون کمک نکردیم) حالا با تمام اینها در نظر داشته باشید روسها چه از این توافق برداشت کردند که پشتیبانش شدند؟ ماندن استخوان لای زخم قره باغ به وضعیت فعلی وسط سرزمینهای متعلق به آذربایجان (با دادن لاچین و اقدام و کلبجر به اذربایجان حتی (در حالیکه در استانه فتح کلیه مناطق بود)) یعنی باز ماندن یک زخمی که حالا روسها را یک قدم هم به این مناطق نزدیکتر کرده با حضور نظامیشون به عنوان صلح بان در این مناطق و این یعنی روسها نزشاتند این زخم بسته بشه و در ضعیفترین موقعیت ارمنستان این زخم را همچنان باز نگه داشتند هرچند مجبور شده باشند قسمتیش را بدوزند. و بلایی که این توافق سر پاشینیان اورد و میاره را هم در تاریخ ارمنستان ثبت میکنه که نخست وزیر ضد روسیه چه بلایی سر کشور خودش و خودش میتونه بیاره (به روایت روسها)
  8. علیف در دیدار وزیر دفاع و خارجه ترکها چند نکته بیان کرده که مربوط به بحث هست اول اینکه گفته اگر تهدید بشیم! (موضع جالبی است، قطعا منظورش روسها که نیست چون قواره تهدید روسها توسط ترکها را نداره) از ترکیه کمک میخوایم و میخوایم دخالت نظامی کنه! (مثلا الان کمک نمیکنه! ) دوم هم گفته ارمنستان لاجین و کلبر را بده جنگ را متوقف میکنیم که در حقیقت مشابه محتوای توافق یاد شده است. یعنی به قره باغ کوهستانی کاری نداره و البته با تسلیم این دو منطقه قره باغ محاصره میشه و بعد اون دو کریدور معنا پیدا میکنه که این وجود چنین توافقی را تقویت میکنه. البته واقعا معلوم نیست یک کوهستان و یکی دو شهر که تازه مهمترینشون یعنی خانکندی بغل گوشش شوشا تصرف شده و عملا غیرقابل سکونت شده و تازه برای ارتباط و بقا با ارمنستان وابسته میشه به کریدوری که ارتش ترکیه صلحبانش هست چه ارزشی میتونه داشته باشه برای ارمنستان که از نخجوان بخواد کریدور بده به اذربایجان. فقط یک معنا داره، یک توافق کاملا یکطرفه برای طرف شکست خورده.
  9. طبیعی است. قبل از همه چیز مراودات گسترده روسها و ترکها (با توجه به ارتباطشون از طریق دریای سیاه و تنگه بسفر و اتصال روسها به ابهای ازاد از طریق این تنگه ) از لحاظ اقتصادی سطح ارتباط دو کشور را فراتر از سطح ارتباطشون با ما میکنه. از طرفی عضویت ترکیه در ناتو ترکیه را برای روسها در موقعیت ویژه ای قرار میده (به عنوان راه نفوذ در یکی از قدرتمندترین اعضای ناتو از حیث ارتش) و از طرف دیگه ای باز فشارهای جهانی به ما خیال روسها را از بابت ما و گستره عملکردمون راحت میکنه و نیازی به داد و ستند با ما نمیبینه ولی ترکها با توجه به عطش حضور در مناطق مختلف با روسها کشمکشها و بده و بستان های زیادی دارند. البته روسها به عنون یک خرس خفته پیر! خوب میدونند دارند چی کار میکنند و حواسشون هست و از ترکیه فعلی به رهبری اردوغان منافع خودشون را برداشت میکنند با توجه به روحیات اردوغان. ترکها هم که اصلا چشم دیدن ما را ندارند و هم در بعد ادعای رهبری جهان اسلام با یک کشور شیعه قاعدتا زاویه دارند و هم از بعد مسئله فلسطین اصلا نقش ما را دوست ندارند (دوست دارند خودشون انحصارا حامی فلسطین قلمداد باشند در سطح افکار عمومی) و هم از بعد یک رقیب منطقه ای در همسایگیشون قاعدتا ما را ضعیف و در حاشیه میپسندند پس ناخوداگاه هم که شده این پس زدن ما وجود داره که با دلایل بالا میشه گفت اتفاقا آگاهانه هم هست. ما در این شرایط سخت نیاز هست که جایگاه خودمون را با برگه هایی که تولید میکنیم به دست بیاریم. و حتما شما وقتی مثلا با قدرت هسته ای میشی نقطه ثقل مذاکرات جهانی یعنی یک ابزار موثر، یا موشکی، یا سوریه، یا لبنان، یا آفریقا، یا آمریکای لاتین و میبینیم انفعالمون در قفقاز در همین یک ماه داریم تحلیل میکنیم چه خسارتهایی داشته. پس باید خیلی محکم جلوی جریانات داخلی و خارجی که اولا (قصدا مطلوب ترک و روس و ... هم هست) که مدام سعی میکنند ایران را از این برگهای برنده محروم کنند ایستاد و تازه سراغ برگه های جدیدتری هم رفت ( امریکای لاتین امریکا را ناراحت میکنه ولش کنید، آ،ریقا بدبخته ما را چه به آفریقا، خلیج فارس عقب بکشیم امریکا تحریک نشه، موشکی را بدیم بره دردسره، سوریه استقرار درش موجب ناراحتی اسراییل هست تخلیه کنیم، چرا تو لبنان باید پول!! خرج کنیم ولش کنید بره و .... از همین جنسه. حالا شما رصد کنید حضور ترکیه را در آفریقا، آمریکای لاتین، سوریه، حتی لبنان تا ببینید آینده نگری و کاشت محصول بعدها به برداشت که برسه دیگه صنعتی میشه برداشت کرد کاری که اردوغان الان داره از کاشتهای قبلیش برداشت میکنه)
  10. بله داره پخش میشه و ممکن هست تصویر خاصی هم بشه جست از توی تصاویر آرشیوی و بازدید گروه جوانان همراه در پارک هوافضای سپاه. ولی حتما حتما توان تحمل خودتون را ببرید بالا و توجه کنید این برنامه برای مخاطب عام داره پخش میشه و از سوالها و پرسشها و نحوه برخورد این چند جوان (که یکیشون حتی به نظر دانشجوی هوافضاست ولی در مقابل سوال بالستیک چیه اصلا و نترکه الان و ... سکوت پیشه میکنه (اگر برای خودش هم سوال نباشه تازه) با این نمایشگاه و موشکها اصلا کنترل خودتون را از دست ندید و گل گاو زبان داشته باشید کنارتون. وقتی رشته بر اساس سطرهای خالی برگه انتخاب رشته انتخاب بشه و نه علاقه برای همین وقتی کسی وارد رشته ای میشه نه تنها احتما نه میدونه هوا چیه و نه فضا! بلکه بی توجهیش به دروس باعث میشه هم هوا را گم کنه نهایتا هم فضا را.
  11. نکته عجیب ماجرا زیر بار رفتن ارمنستان هست. اول تمام مناطق اطراف نقاط مرکزی را دو دستی طبق این توافق به آذربایجان تقدیم میکنه به همراه مناطقی که خود آذربایجان تصرف کرده (ارتباطش قطع میشه طبیعتا دیگه با مناطق مرکزی قره باغ خصوصا شهر مرکزیش)، بعد برای یک کریدور به این مناطق دوباره یک امتیاز دیگه میده (کریدور نخجوان) و اگر قرار باشه که نیروهای ترکیه را به خاکش راه بده که مثلا امنیت این کریدور را تامین کنند که دیگه باید استقلال و حاکمیت و شعور! ارمنستان را واقعا زیر سوال برد که چه خبره؟! واقعا. البته قطعا ارمنستان دیگه انقدر هم احمق نیست و کشور اشغال شده نیست که ترکیه را و ارتشش را ولو در قالب صلح بان به خاک کشورش راه بده ولی همین نفس حضور ترکها به عنوان صلح بان در قره باغ هم یعنی دستیابی اردوغان به یکی دیگه از دست اندازیهاش در جهان و منطقه و ادامه اشغالگریهاش. مطلب بعد اینه به هر حال اگر اذربایجان پیروز این جنگ هم باشه نهایتا و این توافق هم نباشه با این دولت های دست نشانده! در کشورهایی چون ارمنستان چه با انقلاب رنگی و چه زنگی! بعد از تمام شدن این ماجرا دادن دسترسی به ترکیه و اذربایجان قابل پیش بینی بود و خب چون شرایط جنگیشون برطرف میشه از دست ما کاری برنمیاد. الان تنها چیز مهم کیفیت این کریدور هست که به چه معناست چون به هر حال نقشه ارمنستان طوری است که هر کریدور اتصالی ارتباط کشورش را با ایران قطع میکنه. حالا این کریدور اگر یک جاده دسترسی باشه یک چیز هست ولی اگر یک جاده ویژه شبه نظامی باشه یک چیز. اگر هم بحشیدن و اجاره دادن و حق بهره برداری دادن باشه که دیگه جای خود داره.
  12. کاش دوستی یک پست میزاشت تا پستهای من پشت سر هم نشه ولی به هر حال الان گزینه های پیش روی ایران چی میتونه باشه برای اجرایی نشدن چنین توافقی اصلا همه بندهاش اجرا بشند و حتی بند زیانبار حضور ارتش ترکیه به اسم صلح بان ولی بند کریدور ارتباطی اتصال نخجوان به اذربایجان یا در حقیقت پیروزی تاریخی ترکیه و اصتال مستقیم به اذربایجان قابل گذشت نیست دوستان هم میتونند مشارکت کنند حتی به صورت طوفان فکری 1.تهدید ارمنستان به بستن کامل مرزهای زمینی و هوایی 2.تهدید ارمسنتان در مرحله دوم به قطع مراودات تجاری* (خصوصا گاز) 3. تهدید های پله به پله دیگه 4.تهدید آذربایجان به برخی اقدامات در مورد منطقه خودمختار نخجوان .... * ترکیه هم احتمالا اطلاع داره و البته پاشینیان هم قبلا گفته شد تمایلش به غرب و ناتو دلیل خوبی بهش داده که سنگها را با ترکیه وابکنه که این اقدامات مثل یک چاقوی دو لبه است. احتمالا ترکیه در تمام این زمینه ها جای ما را پرمیکنه. از تجارت و گاز(روسها و اذربایجان) تا دسترسی های گسترده تر به ارمنستان از طریق مرزهای زمینی و هواییش
  13. یک نگاهی به خبر جدید امروز عصر بندازیم و البته خبر سفر همزمان وزیر دفاع و امور خارجه ترکیه به باکو عصر امروز و نهایتا سلامی به پان ترکها که تمام منافعی که ساکنین ترک زبان شمال غرب در حدفاصل مغان تا جلفا و پلدشت از مسیر ارتباطی نخجوان با آذربایجان برخوردار میشدند حالا دود شد رفت هوا و ترکیه شد برنده اصلی ممناطعه ای که به نظر از ابتدا هم برای منافع ترکیه طراحی شده بود تا آذربایجان و حالا بر خلاف ایران که همچنان به مرز بازرگان وابسته است ترکها خودشون را از مرزهای گرجستان (سلامی هم بکنیم به گرجستان ) و ایران رها کردند برای دسترسی به اذربایجان نکته اینجاست برخی بندها گنگ هستند. اتصال ارمنستان به قره باغ وقتی قرار هست مناطق را تحویل آذربایجان بده به چه معناست؟ چه منفعتی برای ارمنی ها داره که قراره نه تنها زمینهای تصرف شده در اختیار اذربایجان بمونه بلکه سایر مناطق را هم تخلیه کنه و تازه یک کریدور مهم و حیاتی هم به آذربایجان بده. از سمت جنوب و قطع مرزهاش که قطعا نیست، از هر عمق دیگه ای هم بخواد بده رسما ارتباط خودش با ایران منوط میشه اون کریدور و احمق هست اگر فکر کنه اگر کریدوری باشه که در اختیار خودش هست و اذربایجان فقط برای اتصال به نحجوان ازش استفاده میکنه کم کم تبدیل به یک منطقه اشغالی نشه و ارتباطش با یکی از مرزهاش را از دست نده. ما تجربش را داریم وقتی رضاخان از مناطقی عقب نشینی کرد و به طور موقت به ترکیه واگذار شد تا بعدا عقب نشینی کنه و بعدتر ترکیه زد زیرش و با گسیل نیرو سایر مناطق همجوار را هم اشغال کرد و به خاک خودش ضمیمه حالا دوستان بحث کردند در پستی جداگانه به نیات و انگیزه های روسها و ترکیه میشه پرداخت و نحوه واکنش ایران
  14. مگر شکی وجود داشت؟! یک مورد را عنوان کنم فقط که چقدر روشن کننده است که مشکل ما روسای جمهور نیستند (که فقط در تاکتیک متفاوتند ضد ایران چون ماجرا از یک قدم عقب تر مدیریت میشه) چه کسی گمان میکنه الان ترامپ در شرایطی است که بخواد در همین ساعات برنامه های منطقه ایش را پیش ببره؟! آبرامز مامور امور ایران دیروز به سرزمینهای اشغالی و امارات و عربستان سفر کرد در رابطه با بحث در موضوع ایران و پمپئو هم امروز یا فردا سفری خواهد داشت به سرزمین های اشغالی در باب موضوع ایران مشخصا تیمی که در پس پرده همیشه در دولتهای امریکا وجود داشته (لابی صهیونیستی) قصد داره برنامه های جاری ضد ایران را (بدون توجه به ترامپ در وضعیت فعلی) هماهنگ کنه برای شرایط جدید. تیمی که در دولتها همیشه اعضای آشکاری در سطح وزیر و مشاور داشته و در پشت پرده هم مهره های کمتر شناخته شده تری. اینجا هم در وضعیت فعلی ترامپ ابزاری بود که تمام شد و حالا هماهنگی برنامه های پیش رو نیاز داره که از ابزار جدید (بایدن) به چه نحوی استفاده بشه که میتونه این سفرها نشانه ای از این باشه که حتی یک روز را از دست نمیدند. این را بزارید کنار توصیه کوشنر به ترامپ برای تموم کردن بازی و کنار کشیدن و لابی ای که ازش صحبت میکنیم به واقع همین هست. از داماد روسای جمهور تا نزدیکان و مشاروان و وزیران و معاونان و حتی همسران و فرزندان و تامین کنندگان مالی روسای جمهور فقط مجری هستند و برنامه های این لابی پشت پرده تغییری نداره فقط با توجه به شکل و فرم و شخصیت مجری دچار تغییرات تاکتیکی در اجرا میشه پ ن: شرایط طوری است که شاید در این فرصت یکی دو ماهه تا تحویل قدرت بخوان از ترامپ که حالا در وضعیت غیرمتعادل و آشفته ای هم هست آخرین استفاده را هم ببرند و در راستای القائات گوناگون (از فرونشاندن خشم و عقده ترامپ نسبت به پرونده ناتمام ایران و یا تحریکش برای به اصطلاح ضربه زدن به بایدن و ...) اون را وادار به حرکت احمقانه ای کنند که هم هدفی از اهداف ضد ایرانیشون در سوریه، عراق، یا خود ایران و هسته ای و موشکیش محقق شده باشه و هم دست بایدن را طوری بند کنند که در مسیر ترسیم شده اونها مجبورتر پیش بره. مثلا یک حمله در سوریه و پاسخ ایران و آغاز یک جنگی که بایدن به ارث ببرتش یا چیزهایی شبیه به این. یا مثلا هدف قرار دادن هدف مهمی از ایران و اطمینان از اینکه در ایران فشارها برای بهره مندی از بایدن اجازه نخواهد داد که ایران واکنش نشون بده. باید مراقب بود مثل ترور سردار غافلگیر نشیم در این وضعیتی که عامل که داره ترک میکنه کاخ سفید را و پاسخگو به کسی نیست و بعدی هم عنوان میکنه من دخالتی نداشتم. عوامل داخلی هم حی و حاضر که تصدیق کنند بله اینطوره و ایران نباید اقدامی کنه
  15. در مورد موشکی بحث فقط مسائل فنی نیست: 1. تسری دادن بحث "مذاکره" در مورد "حقوق طبیعی" کشور قطعا در مورد هسته ای شرایط ویژه ای داشت که پذیرفته شد هرچند هیچ وقت شروط مدنظر رهبری هم رعایت نشد ولی به هر حال به خاطر "ویژه" بودن بمب اتم و حساسیتهای جهانی روش این یک مورد "استثنا" مذاکره پذیرفته شد هرچند به هر حال در همون برجام دارای نواقص فراوان و همچنین مشکل دار هم در بسیاری از امور جانبی محدودیت زماندار پذیرفته شده و نه دائمی (جز چند مورد متاسفانه) - پس نفس تسری دادن مذاکره در مورد هر عنوان دیگه ای از حقوق کشور یعنی یک چرخه بی پایان. موشکی/منطقه/قدرت دفاعی/انتخابهای سیاسی و ... 2.بحث تحقیق و توسعه همونطور که دوستان بهش اشاره کردند، با پذیرفتن هرگونه محدودیتی در امور موشکی در حقیقت چرخه پیشرفت موشکی کاملا شکسته میشه و خصوصا بعد فضایی اون دچار آسیبهای جبران ناپذیری میشه. بعدی که میبینیم کشوری مثل آمریکا به خاطر پیشرفتها به حوزه هایی وارد شده که برای باقی کشورها شاید چندین سال طول بکشه از جمله بازیافت مراحل موشک و ارزان سازی و ... ( خود ماهواره و بحث فضا و امکان استقلال در پرتابگرها بماند که شاید اهمیتی کم از اهمیت برنامه هسته ای و موشکی نداشته باشه) 3.در بحث اتمی به خاطر وجود آژانس و سازوکارهای مشخص و دالان خاص ورود به تسلیحات اتمی، قوانین و برنامه های مشخص و معینی به منظور راستی آزمایی و بازرسی و ... دیده شده. پذیرفتن یک برنامه محدودیت در امور موشکی میتونه عواقب وخیم و مطالبات کاملا جهت دار و غیرمرتبطی را با بخش صنعت ایران و چرخه تامین قطعات داشته باشه به منظور راستی آزمایی که به تنهایی یک فاجعه هست. 4.تفسیرپذیری محدودیت های موشکی میتونه هر بخشی از این صنعت کمی پیش روتر در ایران را دستخوش ضررهای جبران ناپذیری کنه و ما را وارد یک چرخه عظیم از مشکلات بعدی و خواسته های جدید کنه. 5.اصولا حتی صحبت از امر "مذاکره" در مورد امور موشکی وقتی کشورهایی چون ترکیه، عربستان، امارات و رژیم هایی چون اسراییل به سرعت و شدت و با کمک کشورهای پیشرو در حال طی کردن مسیر دشوار در زمانهای به مراتب کمتری هستند نوعی از خیانت به کشور و دیوانگی است. نهایتا به نظرم حتی صحبت از بحث "موشکی" به عنوان تنها عامل بازدارنده نسبی در شرایط فعلی حتی نسبت به همسایگان ضعیفتری چون آذربایجان در حالیکه بزگترین دشمن ما در منطقه علاوه بر انواع سلاح و موشک به "کلاهک" اتمی هم مجهز هست نوعی خودکشی نظامی/سیاسی/امنیتی است. اشاره کردم در شروط وزارت امور خارجه آمریکا شرط حذف سایت فردو و نرفتن به سراغ مشابهش تاکید میشه چون میخواد دست پنتاگون برای حمله باز باشه (به صراحت عنوان میکنند) و در حقیقت برای پنتاگون ابزار قدرت خلق کنند بعد وزراتها و سیاسیون ما نه تنها خدمات نظامی و دفاعی را پشتیبانی نمیکنند و برگه های جدیدی براشون خلق نمیکنند بشند عامل از دست دادن همین برگه های موجود؟! انتظار داشته باشند فردا روز جنگی هم رخ بده ایشان نوعی در دفاترشون روی مبلها بنشینند و نیروهای نظامی با کلاش و چیفتن خالی با دشمن تا بن دندان مسلح بجنگند؟! به نظرم این بحث واضح هست. ممنوعیت مطلق حتی صحبت از چنین مصیبتی!
  16. برای ثبت در تاپیک تصور کنید شخص آیت الله خامنه ای که تحت اماج فشارها و توهین ها و نامه های طویل و بیانیه های سرگشاده بود در این دو سال و یک تنه در برابر فشارها برای مذاکره با ترامپ ایستاد در مقابل تمام هجمه های جناحی و رسانه ای و شخصیتی و روزنامه ای، چنین نکرده بود حالا یک مذاکره نصفه و نیمه و ناتمام و در نتیجه قبول رسمی ایران مبنی بر انحلال برجام را شاهد بودیم، برگ های هسته ای از دست رفته و دولت جدید امریکا که نهایتا بدون عجله (تمام تحریمها بر علیه ایران اعمال شده) خواستار مذاکرات جدیدی بود ولی اینبار با شروط و زمانهای جدید لااقل حالا امیدواران به دولت جدید آمریکا دلخوش به وعده بایدن مبنی بر بازگشت به برجام هستند هرچند شروطش را همه شنیدیم ولی به هر حال دستانش برای تغییر برجام در شکل فعلیش بسته است. هر چند قطعا در کنار برجام این شروط را با کارشکنی در رفع تحریم ها و ابزارهایی که ترامپ مثل یک هدیه براش به جا گذاشته قصد تحمیل خواهد داشت و البته با تکیه بر بازوان پرتوان داخل ایرانش!! که اون میشه جبهه جدید دوستان فوق الذکر برای نامه پراکنی ها و مذاکره مذاکره گفتن ها یادمون نره مکرون این دلال جدید منطقه ما، چطور در اتاق جناب روحانی قصد رقم زدن گام نهایی مذاکره جدید با امریکا و انداختن ایران به چاه عمیق را داشت و چقدر هم نزدیک بود یک نظر شخصی است ولی به نظرم حتی سردار سلیمانی با شهادتشون یکی از افرادی بودند که حتی پس از شهادت با "جان از دست رفته خودشون" سبب شدند این ده ماه اخیر هم به خیر بگذره و بدون مذاکره سپری بشه و هیچ بعید نبود اگر "موقعیت" شهادت سردار نبود شاید امثال مکرون و البته طیف داخلی ده ها بار مذاکره را تحمیل کرده بودند
  17. اصولا باید توجه بشه وقتی صحبت از عدم تغییر مرزهای بین الملل میشه این برای ایران قطعا یک "حق" هست و یک مسئله خارجی محسوب نمیشه. به اندازه همون حق آزاد سازی اراضی اشغالی برای هر کشور دیگه ای. گرفتن دسترسی مرزی یک کشور و محدود کردن مرزهاش مثلا از 16 مرز به 15 مرز گرفتن "حق" یک کشور هست که کاملا مشروع حق برخورد داره. خصوصا توسط کشور ثالثی که مرز مشترک نداره و اتفاقا قصدش کاستن از مرزهای ما و افزودن به مرزهای خودش هست. اردوغان میتونه به ما پیشنهاد بازگشت کوه آرارت و مناطق مجاور مرزهای ارمنستان به ترکیه را بده و اونوقت ما هم فکر کنیم ببینیم اجازه دسترسی مرزی از طریق قطع مرزهای ما (در داخل خاک ارمنستان نه ما البته) به ارمنستان را میشه بهش داد یا خیر؟! چشم در برابر چشم. دسترسی مرزی ترکیه به ارمنستان قطع بشه و به ما داده بشه ما هم از این سمت اجازه تعرض* مثلا بدیم (از خاک خود ارمنستان برند میتونند بگیرند) - البته چون یک مرز به مرزهاشون اضافه میشه (آذربایجان) ما کل مرز ارمنستان را ازشون میخواهیم که یک مرز هم کم بشه ازشون و تغییری در موزانه ژئوپلوتیکی دو کشور هم رخ نده!! *قطعا که این یک مثل هست و ما در جایگاهی نیستیم که اجازه تعرض به هیچ کشوری را صادر کنیم. منظور همون بی طرف نشستن در ماجرا هست فرضا. قطعا فکر تعرض این شکلی اردوغان به حقوق یک کشور هم باورکردنی نیست که چطور بخ خودش جرات میده ( هر چه قدر میخواهی خوش بین باشی یکی انقدر احمق نیست و انقدر پررو و وقیح و متجاوز هم نیست که اینچنین به حقوق یک کشور لااقل سرپا (سوریه را که خودش ویران کرد و عراق هم امریکا و ناتو و سرپا نیستند بندگان خدا) ادعا داشته باشه و بخواد تعرض کنه ولی سوریه و عراق و اشغال بخشی از خاکشون به کنار خصوصا سوریه و تعرضات جنایتکارانه ترکیه بهش، همین چند وقت پیش یادمون نمیره وزیر کشورشون چطور وقیحانه آذربایجان غربی ایران را هم به تعرض و حمله تهدید کرده بود. اصولا رژیمی که هیچ اصالتی نداشته باشه و از امپراطوری تاریخی تنها یک پوسته ظاهری به ارث برده باشه که اون هم توسط فشار برای شبیه شدن به غرب دچار ناخالصی و خدشه دار شدن اصالتش شده باشه میشه ترکیه امروزی که به پشتوانه یک قرارداد نظامی/سیاسی و چند بگو و بخند با قدرتها و چند موقعیت مناسب منطقه ای بواسطه همین ارتباطات برای خودنمایی و یک اقتصاد تازه برخواسته؛ هوا برش میداره که غوره نشده مویز شده. خطرات چنین کشورهای به اصطلاح تازه به دوران رسیده ای از کشورهایی که جایگاه خودشون را میدونند ولو در موقعیت یک قدرت بزرگ خطرناک تر هستند.
  18. آریزونا هم هست. فاصله ترامپ داره کمتر میشه با بایدن در این ایالت به صورت برعکس سایر ایالات. و با اینکه برخی اراش را ریختند به حساب بایدن ولی برخی خبرگزاریهای دیگه مثل ان بی سی هنوز کار این ایالت را تموم شده ندونسته.
  19. البته کمی پایین تر از اون دالان مستقر هستند و فکر نکنم کار به اونجا بکشه. چون تجاوز به خاک ترکیه (خدا لعنت کنه کسی که خاک کشور و خاک خودمون را تقدیم میکنه به بیگانه) محسوب میشه. ولی پیام خاص خودش را داره. نخجوان میتونه خودش هدف اصلی باشه چون یکجورهایی خودمختار هست و اگر تهدید از اونجا شامل حال کشور بشه (ولو تغییر مرزها باشه) حساب پس دادن تروریستها در همون نخجوان معقولتر هست. باریکه ترکیه هم کافیه تحت نظر باشه که اگر اقدامی صورت گرفت اونوقت پاسخ داده بشه.
  20. در مورد قره باغ در این مدت مهمترین تحولی که دیده شد شتاب بخشی به ارسال و گسیل نیرو توسط ایران به شمال غرب کشور بود که سوالاتی را پدید آورد که چرا حالا و چرا ناگهان با این حجم؟ یک بررسی بکنیم: وقتی این گسیل نیروی حجیم از مرکز ایران حتی را میبینیم و در کنار سخنان رهبری میزاریم که اشاره به تروریستها میکنند و البته واقع بینانه عنوان میکنند از مرزهای ما باید فاصله داشته باشند یعنی مهمترین عنصر فعلا همین تروریستها هستند، ولی همین عنصر هم نه تهدید فوری برای کشور ما که در کنار تهدید طولانی مدتشون (استقرار و سکنی دهی توسط اردوغان به صورت دائم) به این خاطر الان اهمیت دارند که اردوغان قصد داره گویا ازشون برای امر دیگه ای استفاده کنه و علت گسیل نیرو هم اطمینان بخشی برای خنثی سازی این بلندپروازی احتمالی است. و اون هم تغییر مرزها در شمال غرب ایران و اتصال نخجوان به خاک اذربایجان و یا بهتره بگیم ترکیه به اذربایجان ( به نظرم تهدید به عدم حضور قطعیشون یک تهدید واقعی نیست چون حتی برای روسها هم امکانپذیر نیست چنین تهدیدی و علیف که کاره ای نیست و حالا هم تا گردن بدهکار و اردوغان تصمیم گیرنده است و فعلا هم تصمیمش را عملی کرده و گزینه ای وجود نداره برای کشورهای همسایه تا جلوش را بگیرند فعلا) حالا چرا مسئله فراتر از یک احتمال ساده است و هشدار مستقیم رهبری را در پی داره و روسها هم دیروز اعلام میکنند سازمان اطلاعات یک کشور دوست در اسیای غربی مدارکی از حضور تروریستها در اختیار ما گذاشته و رهبری هم گفتند انکار مقامات خارجی فاقد ارزش هست و گزارشات متقن وجود داره؟ خب سخنان امیر آریا را نگاه کنیم که از حضور تروریستها در نخجوان خبر دادند، جایی که هیچ ربطی به قره باغ نداره و هیچ دسترسی ای هم نداره و مشخصا یک منطقه بسته هم مرز با ایران هست که اتفاقا به خاطر بسته بودنش دوستانی که اطلاع دارند از منطقه جلفا میدونند چقدر مراوداتش با طرف ایرانی مرز زیاد هست یعنی یک اولا خطر جدی و ثانیا احتمال قوی (هم الوده کردن این منطقه کوچیک به عنوان یک اقلیم (خودمختار هم هست همین حالا) و هم احتمالا نظر داشتن به قیچی کردن باریکه مرز ارمنستان با ایران از دو طرف) نکته جالب هم اینجاست نیروهای زرهی قزوین که ارسال شدند در پلدشت مستقر شدند یعنی مرز نخجوان کمی بالاتر از سد و جلفا و نزدیک مسیر دسترسی ترکیه به نخجوان ترکها در پوشش مانور نیروهاشون را که این تروریستها هم حضور داشتند به این منطقه منتقل کردند احتمالا و البته پروازهاشون به چند شهر هم مرز با این مناطق هم زیاد شده که آدم را یاد خدمات شبانه روزی ترکیش ایرلاین در گسیل تروریستها از اقصی نقاط جهان به مناطق هم مرز سوریه میندازه
  21. تو این ماجرا هم مثل خود انتخابات به قدری قضیه پیچیده شده ( پیچیدگی ناشی از تعدد فاکتورهای دخیل) اصولا اثبات تقلب غیرممکن به نظر میرسه. مگه اینکه قضات کیلویی بنا بر شواهد غیرمتقن رای بدند (یا گرایشات سیاسی) که باز میشه همونی که شما میگید. یعنی روال قدیم. اصولا چند تا از خبرنگاران امریکایی هم اشاره کرده بودند این روال غیرشفاف، پیچیده، تاثیرپذیر، گنگ در هر کشوری بود امریکا و حتی جهان غرب به عنوان مدعی دموکراسی شروع کرده بودند به تهدید تحریمی تا حالا یا حتی کودتا (شاید هم بهش تا حالا لشگرکشی کرده بودند!)
  22. انتخابات آمریکا از تحلیل گذشته براش باید رمان نوشت دوازده ساعت پیش معاون فرماندار جورجیا گفت 18 هزار رای باقیمونده، از اون موقع هم مدام دارند میشمارند و کم کم اضافه میشه آراء ولی جالبه این روند برای 18 هزار رای که تازه تو نزدیک بیش از شاید سی چهل شهر پخش هستند و حوزه های بزرگ فقط باقیمونده با چند هزار رای برای هر کدوم طول کشیده. از طرفی رای های پستی این موجود رذل! ترامپ حق! داره واقعا با توجه به افزایش چند برابری در این دوره هیچ صاحبی در ایالات ندارند، میرند و میاند و ناظرین در جا به جایی ها اصلا حضور ندارند پشت وانت و تو جیب! و کت و زنبیل اینور و اونور میشند. (حالا یک کشور جهان سومی بود تو شرای امنیت به قول یکی از خبرنگاران امریکایی برای این همه ادعای تقلب یک طرف جلسه فوری تحریمی میزاشتند) یک نکته هم که باید بهش دقت کرد در ایالات سرنوشت ساز (احتمالا حتی سایر ایالات ) باید توجه کرد که مراکز پرجمعیت و مراکز ایالات عمدتا به بایدن رای دادند و دموکراتها ولی رای ترامپ در اکثریت شهرهای کوچک و روستاها هست .( یعنی فرضا اگر تعداد شهرهای اکثریت ملاک بود رای ترامپ خیلی بیشتر بود) - پایگاه رای ترامپ را به خوبی نشون میده خصوصا اینکه جمعیتی هستند که خیلی خیلی متاثر از تلویزیون هستند بیش از وب و فضای مجازی و عمدتا پاتریوتها اصطلاحا. در ترکیب نژادی هم سیاه ها بیشتر به بایدن رای دادند ( زنانشون کمتر ) و مردان و زنان سفید پوست با اکثریت بالایی به ترامپ. نمیشه گفت ماجرای جورج فلوید تاثیر کدوم سمت داشته. باید نظرسنجی های قبل و تعداد جمعیت ماجرا را دید. چون ممکنه عملکرد ترامپ همونقدر که در دفع رای دهندگان سیاه تاثیر داشته در جذب رای سفیدها هم تاثیر گذاشته باشه.
  23. قبلا هم اگر اشتباه نکنم عین این عبارت را یک بار در مورد سوریه و وقتی مشغول اشغال مناطق شمالیش بود گفته بود. از روز روشنتر هست نیت اشغالگری اردوغان و کشورگشاییش و دیگه بعد تمام این سالها حالا تمام شواهد و قرائن و حتی کلام خودش نشون میده چشم داشت واقعی به خاک همسایگانش از جمله سوریه و عراق و حتی اگر شد اذربایجان (به شکلی که گفتم در پست اخیر) و ایران داره و در جاهایی هم که اتصال زمینی نداره مثل لیبی و قطر و ... به دنبال تاسیس پایگاه نظامی هست.
  24. در تاپیک بحث شد که اذربایجان اصلا در قواره بهم زدن ژئوپلوتیک منطقه با تغییر مرزهای بین المللی نیست و الهام هم تقریبا در هر مصاحبش عنوان میکنه که ما اصلا قصدی برای تعرض به مرزهای ارمنستان نداریم و قطعا هزینه این امر از فایدش براش بیشتر هست ( فایده های کمی هم نداره البته) ولی باز چیزی که باعث میشه کسی حرف های الهام را جدی نگیره و همچنان هشدار ها از جانب روسها و ایران داده بشه برای اینه که برای اردوغان هزینه دادن آذربایجان اصلا اهمیتی نداره. اگر اردوغان تصمیم بگیره و الهام هم که باید اجرا کنه این مناقشه رخ میده و این هشدارها برای اون روز هست. فایده اردوغان از این امر انقدر زیاد هست که چنین حماقتی بکنه و مثل سوریه و لیبی و ... براش مهم نباشه کشور مقصد هدف ویران بشه یا اسیب ببینه یا نه. یکی اینکه اتش این مناقشه را همچنان داغ نگه داره به دلایل متعدد گوناگون که در حال حاضر به تفعش هست و آذربایجان را هم تا نوک شصت پا در قرض خودش از مالی تا سیاسی و امنیتی فرو ببره (گسترش تروریستهاش هم که بیشتر میشه هر چه طولانی تر بشه جنگ) دوم اینکه با اتصال نخجوام به اذربایجان یکی از مهمترین اتفاقات برای ترکیه میفته و اون هم به لطف بخشش رضا خان! و اون باریکه اتصال به نخجوان ترکیه رسما مستقیم به اذربایجان وصل میشه و شاید حتی رویای دو ملت یک کشور! هم تعبییر بشه.
  25. اون تاپیک بسته شده. امیدوارم باز بشه و این پست هم مناسب اون تاپیک هست و بهتره اگر ممکن بود منتقل بشه. موضع صریح رهبر انقلاب در مورد مناقشه قره باغ 1.آذربایجان در موضوع مناقشه قره باغ دارای "حق" هست و ارمسنتان باید سرزمینهای اشغال شده را به آذربایجان بازگردونه 2.حقوق ارمنی های ساکن منطقه قره باغ باید حفظ بشه به طور کامل توسط آذربایجان 3.تروریستها در نوار مرز ایران و مناطق همجوار نباید حضور داشته باشند والا برخورد میشه با این موضوع پ ن: 1.از این صریحتر نمیشه موضع به حق ایران را که از همون ابتدا با تمام توان براش تلاش کرده و عنوانش هم کرده را بیان کرد. هرچند نمک نشناسی و دروغ پراکنی و وارونه نشان دادن حقیقت هنوز هم ادامه داشته باشه به مقاصد خیلی روشن دیگه و اتفاقا ضد ایران 2.شاید گفته بشه بله خب حقوق ارمنی ها حفظ میشه ولی این در کلامه: کوچ ندادن و نگرفتن زمینهای ارمنی های ساکن و دارای حق آب و گل، تغییر ندادن بافت جمعیتی، ظلم روا نداشتن و عدم کشتار و همچنین از همه مهمتر زیر بار قطعا برنامه های اجباری اردوغان برای ساکن کردن بخشی از تروریستهای سوری و منطقه ای (چچنی، ترکمن، ترک، عرب یا قفقازی غیر ) در این مناطق نرفتن میشه حفظ حقوق ساکنین قدیمی این سرزمینها 3.شاید گفته بشه این مورد هم بعد تمام شدن کار خب تروریستها را راحت میشه مرخص کرد ولی خب دلیل اصلی گسیل اون همه نیروی ایران اون هم بعد از مدتی که حضور این تروریستها قطعی شد (نه از ابتدا که ایران هم مرزهاش را بست روی ارمنستان و هم در مقابل پیشروی اذربایجان هیچ واکنشی نداشت چون حق میدونست ) هم همین بود که حرف و کلام الهام علیف هیچ ارزشی نداره. الهام مشخصا در مقابل دستورات اردوغان نه تنها هیچ اختیاری نداره که حالا تا سر هم در بدهی اردوغان فرو رفته و اصولا الان وقت گرفتن ماهی از آب "دو کشور یک ملت" برای ترکیه هست. پس ایران با علم به این بی اختیاری الهام هست که چنین محکم در مورد یک حق طبیعی خودش و پذیرفته شده در حقوق بین الملل مجبوره هشدار بده چون برنامه استقرار تروریستها در شمال ایران با اهداف چندگانه (برگ برنده در مقابل ایران برای روز مبادا در سوریه با چماق تروریستها در مرزهای کشور تا تغییر بافت جمعیتی و گسترش کلونی مزدوران اردوغان در منطقه و شمال آفریقا و ... ) از اختیار الهام خارج هست مگر اینکه ببینه ایران جدی است در مورد امنیت کشورش.