alala

Editorial Board
  • تعداد محتوا

    5,005
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    132

تمامی ارسال های alala

  1. وقتی حتی در مصاحبه ادبیاتت ادبیات اربابت باشه، دولت متجاوز ترکیه که زنان و کودکان کرد زیر دست خودش و تروریستهاش هستند «دولت انکارا» و دولت قانونی سوریه که برای مبارزه با داعش و النصره تحت امر ترکیه خودش داوطلبانه بسیاری از مناطق شما شرقی را در اختیارت گذاشت (که بعد هم تو با امریکا دست به یکی کنی و به بهانه داعش بقیش را هم ببلعی) را «رژیم سوریه» خطاب کنی یعنی پشت پرده هیچ قصدی برای زندگی شرافتمندانه مستقل نداری.
  2. فرضیه: حمله کار آمریکا بوده نشانه ها: عمران خان فردا قرار هست برای میانجیگری عربستان با ایران به ایران بیاد. همزمان حملات سعودیها در بخش هوایی تو این چند روز لااقل کمتر شده و وزیر مشاور اماراتی از پایان جنگ یمن خبر میده. در مقابل ناگهان یک نفت کش ایرانی در جوار سواحل جده این بار به شکل گرم هدف حمله مشکوک ولی دقیق قرار میگیره که اولین متهمش عربستانه. پنتاگون ناگهان اعلام میکنه کلی نیرو و جنگنده و موشک برای دفاع از عربستان اعزام میکنه و رفیقمون! باید خیالش راحت باشه ما هستیم!، بلافاصله هم برایان هوک یک کنفرانس میزاره که ما حواسمون به متحدمون عربستان هست، فشارها به ایران ادامه داره و ایران باید بین اقتصاد و منطقه و موشک یکی را انتخاب کنه و فشارها یادمون نرفته ادامه داره. منافع: ایران اگر با عربستان به توافقی حداقلی هم برسه اولا آمریکا راهبرد فشارش دچار یک بحران جدی میشه در بسیاری امور، شیردوشی از عربستان ممکنه متوقف بشه، طرح فشار سخت و تشکیل ائتلاف به محاق میره و از همه مهمتر پایان جنگ یمن نه یک مشکل برای آمریکا ( آمریکا در بخش شیردوشیش شاید تنها فعالیت داشت و کمی دراز کردن دست و پاش!) بلکه یک کابوس برای اسراییل خواهد بود ( عربستان اگر خودش را وسط نمینداخت همه میدونند نفوذ ایران در یمن بیشتر متوجه به کدوم نقطه است و البته جلوتر از ما خود یمنی ها سیبلشون کجاست ولی خب حالا توقف جنگ در یمن با وجود انصارالله فعلی واقعا کابوسی است برای صهیونیستها) و خوب کابوسهای اسراییل وظایف! آمریکاست! منافع جنبی: ضرب شصت نسبی به ایران بابت پهپاد و آرامکو، عقده گشایی و هشدار بابت نفت کش ایرانی که پمپئو اخیرا اعلام کرد نفتش را به سوریه تحویل داد (توجه کنید برخی مقصد نفت کش فعلی را هم سوریه قید کرده بودند)، آسیب به صادرات محدود نفت ایران، تحمیل هزینه بیمه، نفت و نفت کش به ایران، در صورت پاسخ ایران کمک به تشکیل ائتلاف در خلیج فارس، تمرکز زدایی از فشاری که روی پنتاگون و ترامپ هست در قضیه حمله ترکیه به کردها، افزایش قیمت نفت به صورت محدود، آلوده شدن سواحل عربستان و دریای سرخ و مشکلات بیشتر برای عربستان و وابستگی بیشتر به امریکا، عقیم گذاشتن تلاش عمران خان و ... به نظرم آمریکا واقعا منافع زیادی داره ... پ ن: حتی دیروز پمپئو هم وارد ماجرا شد و گفت ما در فکر تقویت عربستان هستیم، ترامپ هم گفت عربستان تمام هزینه ها را میده. مثل همیشه اگر صداقت! ترامپ را مدنظر قرار بدیم و هجمه ناگهانی مقامات امریکایی برای دفاع از عربستان میشه چنین برداشت کرد که مذاکراتی پشت پرده جریان داشته برای تامین هزینه های نیرو و تجهیزات امریکایی با عربستان ( چون امریکا هم علاقه داره به این شکل در منطقه باشه، یعنی چیزی که ترامپ میگه، میخواد - در یک جای امن و مدرن، با امکانات کامل برای سربازها، بدون خطر و عاری از جنگهای نیابتی و البته با پرداخت کامل هزینه ها بدون خرج یک سنت از جیب مالیات دهندگان امریکایی و احتمالا با درامدزایی مکفی - ) و حمله به نفت کش در حقیقت ایجاد یک خطر فوری برای عربستان بوده تا شرایط را هر چیزی که طرف امریکایی میگه بپذیره ( احتمال تلافی ایران را براش خلق کردند )
  3. بله قطعا که ( بدون توجه به میزان مقاومت کردها) وزن ترکیه در مناقشه بالا میره اون هم از چند جهت. الان عملیات ارتش سوریه در ادلب هم حسنهایی داره و هم مضراتی از جمله اینکه ممکنه فشار جهانی از روی ترکیه تمرکزش برداشته بشه و معطوف بشه به ادلب ( چیزی که خصوصا ترامپ به شدت بهش نیاز داره و احتمالا سرش هم خیلی جنجال خواهد کرد) ولی قاعده کلیش این هست که روسها با نیروهای ارتش سوریه در این مورد تصمیم گیر هستند و روسیه هم به نظر علاقه چندانی نداره با ترکها فعلا وارد مناقشه بشه. می خواد منتظر بمونه و نتیجه را ببینه. اردوغان هم چیزی را که مستقیم از جنگ به دست نیاورد را میخواد در جبهه سیاسی به دست بیاره. اگر تونست با حذف اسد و ایجاد یک نظام همراستا با خودش ( با توجه به تغییراتی که داره در ترکیب جمعیتی میده و در هر انتخاباتی قاعدتا تاثیرگذار خواهد بود مناطق تحت تصرف ترکها) و اگر هم نتونست با فشار ارتشی که از تروریستهای سوری به نام ارتش ملی سوریه ایجاد کرده و مناطق تحت تصرفش و اجازه ندادن به سوریه برای برخورداری از یکپارچگیش و در عین حال استفاده از مناطق اشغالی سوریه (کشاورزی-جمعیتی-نفتی-کالالیی) که عملا تحت استیلا و امر خودش با پیمانکاری مشتی تروریست هست.
  4. ترکیه در نقشه هاش عمدتا اون را هم ضمیمه کرده. منتها به نظر فرودگاه خصوصا که در اختیار ارتش سوریه است (شهر را کردها کم کم در اختیار خودشون گرفتند با فشار قسمت اعظمش را) را در محاصره تروریستهای ارتش آزاد قرار میده و کم کم سعی میکنه با فشار هم ازش به عنوان یک برگ برنده استفاده کنه ( در مقابل ادلب و پست دیده بانیش در مورک و ...) و هم اگر بتونه تصرفش کنه ( با افزایش فشارها و ارتش سوریه را به حسکه وادار به عقب نشینی کنه) در اختیارد اشتن یک فرودگاه فعال برای تروریستهای ارتش آزاد ارزش زیادی داره.
  5. ترامپ به شدت تحت فشار قرار گرفته درد اخل آمریکا و به نظر با توجه به توییتهاش فشارها اثرگذار هم بوده. توییت اخرش مشخصا نشون میده منظورش فشار برای توقف جنگ هست ولی از چه طریق؟ روی ترکیه اهرمی داره؟ تقریبا خیر. پس با تحقق خواسته های ترکیه میشه این هدف را محقق کنه (ترکها هم که از خداشون بدون جنگ به خواسته هاشون برسند) ولی کردها بهترین محل برای فشار و تحمیل خواسته ها هستند. طبق خبر بالا بعید میدونم کردها مقاومت چندانی کنند. در این مورد امریکا بالاسرشون هست و حالا که ترامپ تحت فشار هست و باید کاری کنه بهترین راه تحمیل خواسته های ترکیه با فشار به کردهاست. اینطوری جنگ متوقف میشه، ترکیه به خواستش میرسه و ترامپ هم از فشار خارج میشه. حالا یکی دو کیلومتر اختلاف با 30 کیلومتر ادعایی ترکها را هم میزارن برای احساس پیروزی در کردها و یک ابزار که ادعا کنند ما نزاشتیم ترکیه به همه خواسته هاش برسه!
  6. با توجه به موقعیت اعلامی احتمالا با انتشار تصاویر و از اونجا که نفت کش پر بوده و یعنی به سمت مدیترانه در حرکت بوده حمله ممکنه از سمت چپ صورت گرفته باشه. و نکته جالب شاید عربستان خواسته هوش به خرج بده و از سمت سودان حمله کرده باشه، با توجه به اینکه سودان در اختیار عربستان هست به نوعی و اوضاع اشفته ای هم داره. ما برای پاسخگویی حالا هم میتونیم در همون نقطه و مجاور سواحل یمن به یک نفت کش عربستانی پاسخ بدیم ( اگر امکانتش باشه و شرایط اجازه بده چون فشار به حوثی ها زیاد خواهد شد) یا اینکه در همین تنگه هرمز و نه یک در برابر یک، بلکه چند نفت کش عربستان پاسخ بگیرند و این عملیات از پیچیدگی کمتری هم برخوردار هست با توجه به اینکه عربستان بازی را شروع کرده و هدف عملیات پیچیده ای مثل ارامکو نیست. هرچند احتمالا عربستان دلش را به ائتلاف امریکایی خوش کرده که نفت کشهاش را اسکورت میکنه که اینطور جسارت کرده. هرچند اخبار را باید فراگیر تحلیل کرد. دیروز وزیر مشاور سابق اماراتی در توئیتر به صورت مبهم اعلام کرد که مژده میدم جنگ یمن دیگه مراحل پایانیش را داره سپری میکنه. باید دید پشت پرده اخبار سیاسی چه خبر هست. فراموش نکنیم این حمله بلافاصله بعد از مقاله ظریف در روزنامه الرای و تشریح طرح صلح هرمز انجام شد. که میتونه بازه ای بزرگ از دهن کجی آشکار اعراب و عربستان تا خباثت یک طرف سوم را در بر بگیره عامل حمله. پ ن: یک نکته وجود داره که فردا عمران خان برای موردی که گفته میشه میانجیگری بین عربستان و ایران هست به ایران میاد. سری پیش هم همزمان با حضور یک میانجیگر (ژاپن و اونبار بین امریکا و ایران) حادثه نفتکشها رخ داد. اگر نزاریم به حساب گردن کشی عربستان و تهدید که از موضع بالا درخواست میانجیگری میکنه، طرف سومی که میمونه در هر دو حادثه بعد فیلتر تنها صهیونیستها هستند احتمالا که کلا با هرگونه عادی سازی روابط ایران با طرفین مخالفه. (حالا حتی وقتی فرضش را هم میکنه) هرچند پاسخ ما به همون مراودات فروش نفت خواهد بود (با انتخاب دقیق طرف قربانی بعد کسب اطلاعات) و این مشکل جهان هست که این وسط شیطونک ماجرا را سر جاش بشونه که به خاطر منافع خودش داره بازار را خراب میکنه به هر دلیل و روشی حالا.
  7. در مورد خط فرضی ترکیه به عمق 30 کیلومتر در سوریه یکی از اهداف پیشروی تا بزرگراه ام 4 هست. ولی چرا این بزرگاره که میتونه مرز مشخصی باشه را میخواد فراتر بره ( 30 کیلومتر ) چون به نظر نیاز داره حداقل 6 یا 7 کیلومتر فراتر از این بزرگراه هم پیش بره و یک حاشیه امن برای این بزرگراه ایجاد کنه. میشه نتیجه گرفت به یک کریدور شرقی و غربی که کل این مرز به عمق 30 کیلومتر را از مرزهای عراق به غرب فرات و مناطق شمال ادلب وصل کنه نیاز داره تا مناطقی که تحت تسلط مزدورانش و پرچم خودش قرار داده اولا یکپارچه بشند و امکان تردد و جا به جایی مناسب هم براش فراهم باشه. حالا اهداف بلند مدت ترکها از این نوار مرزی غیر از مواردی که بحث شد چی میتونه باشه؟ به نظرم یک بلند پروازی اقتصادی در بحث کشاورزی هم وجود داره. ترکیه منابع آبی عظیمی داره (با سرچشمه هاشون) که سد آتاتورک یک مورد هست (50 میلیارد متر مکعب ظرفیت ) و سد تازه تاسیس ایلی سو. ولی ترکیه کمبود یک موردی را داره. زمین های تخت و هموار برای کشاورزی. همین حالا هم نگاه کنیم زمین های وسیع که عمده کشاورزی صنعتی ترکها درش جریان داره در دیاربکر و مناطق چسبیده به مرزهای شمال سوریه است و این مناطق فوق العاده حاصلخیز و همچنین پر آفتاب که کشاورزی چند باره را در طول سال میتونه ( بر خلاف نواحی شمال ترکیه) مهیا کنه در مرزها متوقف شدند پیشرویشون به واسطه محدودیت و مناطق وسیع حاصلخیزی که میتونه یک مکان مناسب برای هدایت آب سد آتاتورک باشه برای کشاورزی اونور مرز در خاک سوریه قرار گرفته. حالا ترکیه با تصرف این زمینها (اسما به نام پاکسازی ولی در حقیقت به کارفرمایی خودش و پیمانکاری ظاهری ارتش ازاد سوریه) میتونه از ذخایر آبی عظیم خودش در این زمینها هم بهره ببره. در اینصورت بازدهی مجموعه سدهای اتاتورک که به نظر حالا به خاطر محدودیت زمینهای هموار در ترکیه متوقف شده چندین برابر میشه.
  8. فراموش نباید کرد که کردها وقتی حتی کنار خودروهای زرهی آمریکا بودند چطور ژست شکست ناپذیری با پشت گرمی به یک مشت آهن آلات!! آمریکایی می گرفتند و خدا را بنده نبودند ولی حالا میبینیم که حتی سرعت عقب نشینی هاشون از عفرین بیشتره که تا حدی دولت سوریه بهشون کمک میکرد. حالا هم همونطور که اشاره شد حاضرند ترکها زنان و ساکنین مناطق کردی را کشتار و آواره کنند ولی این مناطق و مردمانش از سایه امنیت کشور خودشون بهره مند نشند. این یعنی فرماندهان و افرادی که قبلا مزدور آمریکا بودند و حالا تصمیم گیران مردمان کرد سوری، بیشتر قدرت طلبانی هستند که طمع قدرت چنان مستشون کرده که یا تمام تخت قدرت را میخوان یا اگر براشون فراهم نباشه ترجیح میدند به دندان النصره و اردوغان دریده بشه. مردمان کرد و ساکنین هم هیچ اهمیتی براشون ندارند چون احتمالا همین حالا هم به اندازه کافی از کمکها و پولها و روابط و پاسپورتهای خارجی برخوردارند که برند یک گوشه اروپا ژست اپوزیسیونشون را بگیرند ضد همه (ایران و عراق و ترکیه و سوریه) مثل همیشه که چرا اجازه نمیدن سرزمینهاشون را تکه پاره کنیم برای خودمون تخت پادشاهی بنهیم!
  9. دولت سوریه عملا دستش بسته است. اون هم به علت یک عامل جدی. خود کردها. همین حالا هم اگر ارتش سوریه در حسکه و قامشلی که حضور داره یا از جنوب بخواد تحرکی داشته باشه به سمت مناطق کردی مطمئن باشید کردها جبهه ترکیه را ول میکنند و شروع میکنند به قتل عام سربازان بی دفاع سوری در حسکه و قامشلی ( چرا؟ چون برای کردها تواضع و گوشه چشم نشون دادن به اسراییل و امریکا در هر شرایطی شیرین تر هست( به خاطر دشمنی ای که با ایران دارند) تا توسل به طرفهای دیگه) برای همین تا کردها نخوان ارتش سوریه نمیتونه جبهه ای باز کنه که هم از ترکیه بخوره، هم از کردها و هم از تروریستها در ادلب وقتی ببینند ضعیف شده و در چند محور درگیره. ولی سناریویی که دوستمون اشاره میکنند از همون ابتدا برنامه ترکها بوده و این علاوه بر مزایای دیگه ای هست که حل کردن تدریجی مناطق حاصلخیز شمال سوریه و پاک کردن مرزها از خطر کردها که خودشون عامل قوت گرفتنشون بودند را هم شامل میشه. در این راستا باید یک برنامه ریزی کرد براش شرایط پیش رو و سناریوهای ممکن که مهمترینش همین تقویت نسبت جمعیتی و تغییرات جمعیتی است که داره در جغرافیای سوریه ایجاد میکنه. نکته دیگه هوشمندی ترکیه است. اعلام تصرف تمام مناطق تحت تصرف کردها هم حساسیت زا بود و هم مشکل فضا وجود داشت چون اگر کردها فضایی برای عقب نشینی نداشته باشند مقاومتشون سخت تر میشه و تازه جمعیت هم باید منطقه ای برای آوارگی داشته باشند. ولی از طرفی مناطق نفت خیر هم قابل چشم پوشی نیست! حالا برنامه ترکها چیه؟ ترکیه در مرحله اول با اعلام 30 کیلومتر پیشروی در عمق و طول مرز عملا تمام مناطق حاصلخیز و متراکم شهری و دارای زیرساختها را تصرف میکنه و بعدش کافی است منتظر بنشینه. کردها هم برای صادرات نفت مناطق جنوبی مجبورند در نهایت سراغ ترکیه برند. هم برای واردات کالا و همچنین جمعیت موجود و کوچ داده شده به مناطق عمدتا بیابانی مرکز هم نهایتا یا مجبور خواهند شد وارد تعامل با مناطق تحت تصرف ترکها بشند یا حتی کوچ کنند به این مناطق و زیر پرچم ترکها و مزدورانشون زندگی کردن را بپذیرند. اینطور ترکیه باقی مساحت باقیمونده را هم به تدریج الصاق میکنه به مناطق تحت تسلط خودش و مزدورانش.
  10. جالبه نقشه ای که ترکها در رسانه هاشون استفاده میکنند قامشلی و فرودگاهش هم کاملا در این عمق سی کیلومتری تصرف شده فرض میگیرند و جز مناطق امن ترکها. جناب امینور در مورد اون دو سه منطقه در اختیار ارتش سوریه در قامشلی و حسکه اگر لطف کنند کمی ترسیم بهتری کنند از شرایط ( تعداد نیروها - نحوه مرزبندی با کردها و امکانات و ...) شاید بشه تحلیل کرد چه اتفاقاتی رخ میده. حتی اگر ترکها چشم طمع هم نداشته باشند ولی محاصره فرودگاه مثلا با نیروهای تروریست ارتش ازاد همونطور که گفتم مثل یک گروگان براشون عمل میکنه در اینده نسبت به عملیات های ارتش سوریه در ادلب.
  11. دیروز از موضع آشفته کاخ سفید گفتم هر چند دوستان معتقد بودند ممکنه یک راهکار فریب باشه و ممکن هم هست ولی توییت های ترامپ و این چند توییت همین لحظات پیشش نشون میده لااقل خود ترامپ به شدت آشفتست. در توییتهای اخرش همزمان از اردوغان تمجید میکنه و از سفرش میگه و از همکاری های مهم دو کشور خصوصا در ساخت اف-35!! ( بیشتر شبیه نیش هست البته این یکی! ) و اینکه ترکیه خودش کلی کرد داره و حواسش هست و چه و چه و بعد میاد اون موضع ابتداییش را که به جنجال گراهام ختم شد اصلاح کنه و از کردها تعریف میکنه که چقدر توانمند بودند و خوب میجنگند!! و ما کلی بهشون پول و سلاح دادیم و بعد در اخر دوباره بر خلاف لحن اول توییت حمله میکنه به ترکیه که اگر به نیروهای ما!! ( خودش قبلش گفته ما همش 50 تا نیرو داشتیم اونها را هم خارج کردیم) حمله کنه اقتصادش را نابود میکنم. واقعا این حد از تناقض و پرش در مواضع عجیب هست. کردها هم مثل همیشه دوباره مصاحبه کردند و با امید دوباره تام به آمریکا تهدید ضمنی کردند اگر امریکا ما را تنها بزاره میریم با دمشق صحبت میکنیم ها!! هر چند مشخص هست و به نظر هم احتمالا چندان مقاومتی را شاهد نباشیم خصوصا که اردوغان تروریستهای اموزش دیده و تا بن دندان مسلح ادلب را وارد ماجرا خواهد کرد ( محیط جغرافیایی غرب که سخت تر بود و راه دست کردها فتح شد چه برسه این سمت ) جالبه در نقشه ترکها تنها قسمتی که از اون خط 30 کیلومتر فرضی عقب نشینی کردند منطقه است که تحت تسلط دولت سوریه است در حسکه. ولی باید مراقب بود چون این منطقه با فرودگاه مهمش در طرح اردوغان مثل شهرک های فوعه و کفریا تبدیل میشه به گروگان تروریستهای ادلب (همسایه میشن) که اگر در ادلب کم بیارن احتمالا به این نقطه فشار میارن.
  12. وقتی افسار کار به دست سیاست زدگان افراطی باشه ( حالا چه در ریل گذاری تصمیمات و چه مشاوره ها) که به خودشون به راحتی جرات اظهار نظر در امور تخصصی را هم میدند قطعا یک کشور به سمت قهقرا خواهد رفت. حالا بهانه افاضاتشون هر چه هم میخواد باشه از کرنش برای عدم بهانه گیری غرب گرفته تا راحتی و رفاه مردم و سری که درد نمیکنه دستمال نمیبندن و ما را چه به تکنولوژی و همون ابگوشت بزباش ما را بس است! و گمان نکنیم بحث فقط مربوط به بمب اتم هست و این افراد از موضع اخلاق و دردسرهای اتمی فقط چنین عنوان میکنند که حتی کارهای دانشگاهی را موافق با پادمان های بین المللی برای کشور تجویز میکنند. اگر فرداروزی غرب موشک و لیزر و صنعت فضایی و فیبر کربن و آلیاژهای خاص و .... را هم ( مثلا بعد تسلیم اتم) دست گذاشت چون احتمالا دوباره در حوزه «پرمخاطره و پرهزینه» طبقه بندی میشه قاعدتا برای کشور مضر میدونند. حالا لابد واقعا متوجه نیستند که در دوره کنونی علوم به هم پیوسته و درهم تنیده هستند و پیشرفت در مثلا صنعت هسته ای چوب خشکی متوقف در چوب خشک! نیست بلکه بسیاری از حوزه ها را هم با خودش همراه میکنه و این سوای آینده است که ممکنه پیشرفت ها در یک حوزه (مثلا صنعت هسته ای ) مثل هم جوشی وگذاخت و ... ناگهان منجر به صنعت و علم و تکنولوژی ای بشه که بدون طی کردن اون سابقه قابل دست یابی نبوده و نیست و اونوقت شما میمونی و چند کشور محدود دست یافته به اون صنعت و تکنولوژی و راهی که طی نشده به وقتش.* من اصلا متوجه نمیشم در دنیای کنونی با چنین سرعتی در پیشرفت علوم به هم پیوسته که مثل پازل مثلا اگر یک قسمتیش مغفول بمونه سایر قسمتها ممکنه لنگ بزنند یکی چه طور میتونه تجویز کنه کامل و جامع اون قسمت از علم را ما نادیده بگیریم و به سمتش نریم حالا به هر قیمتی هم که شده. البته در پاراگراف بعد پاسخ راداده تلویحا!: افق دیدی از این کوتاه نظرانه تر برای منافع ایران بعید میدونم حتی مشاوران خود ترامپ هم تجویز کنند. کمک به ترامپ برای یک برد در سیاست خارجیش به ازای حل مشکل تحریم ها به صورت ناقص و موقت!! اصلا تصورش هم سخته چطور به اصطلاح یک تئوریسین!!! میتونه چنین نسخه ای برای کشوری تجویز کنه. کمک به برد حریف برای چهار سال فشار دیگه و گسترده تر، پذیرفتن مرگ برجام و توافق قبلی و پذیرش راهبرد فشار** و ده ها خسارت دیگه در ازای رفع مشکل تحریمها به صورت ناقص و موقت که اگر تجربه برجام را هم نداشتیم مثل روز روشن هست فردای تمایل ترامپ دوباره تبدیل به بازگشت حداکثری خواهند شد. * یک بار به این مورد اشاره کردم که حتی اگر جمهوری اسلامی به بهانه تسکین مشکلات و مثلا ادامه حکومت و همراه کردن مردم زیر فشار اقتصادی تصمیم بگیره حوزه ای از علوم را ( دقیقا مثل مثلا مسائل ارضی و تسلیم یک جزیره و قسمتی از خاک و ... ) تسلیم کنه و متوقف در حقیقت خیانت به آینده این سرزمین و مردمانش کرده. این نافی تلاش برای کم کردن مشکلات مردم و هوشمندی در سیاست ورزی و انعطاف بدون خدشه دار شدن منافع ملی و پی گرفتن راهکارهای دیگه و ... نیست ولی تعادل ظرفی است بین حد منافع ملی و فشارها و حق و تلاش برای حفظش با چنگ و دندان. ** در مورد ذهنیت راهبرد فشار ارجاع میدم به توییت اخر ترامپ در مورد ترکیه که با دیدن تاثیر تحریم ولو بسیار مختصر بر اقتصاد ترکیه در موضوع ازادی کشیش امریکایی چطور ترامپ با صراحت عنوان میکنه که دیدی سری پیش چه کارت کردم و موفق هم بود، همون بلا را دوباره سرت میارم اگر به شروط من توجه نکنی. به همین راحتی.
  13. ممکنه. اصولا وقتی این امکان وجود داره در هر مقطعی میشه ازش استفاده کرد. در این مورد همزمانیش با حوادث عراق میتونست یک اقدام فوری در پیوست با اون حوادث ( که منطقه ملتهب بود ) تلقی بشه. نکته اینجاست سیستم امنیتی نباید غافلگیر بشه (رصد اتفاقات و ترددها و نبض شهر و جامعه درگیر در این مواقع و سوابث گذشته) . وقتی تجمعی سه روز ادامه داشته و در سومین روز ناگهان بدون اتفاق و تغییر خاصی در اصل موضوع اعتراض، اتفاقی به این شکل خشن رخ میده، احتمالا هسته ها از شهرهای مجاور چون بستر را مناسب دیدند به هسته های احتمالی درون شهر اضافه شدند ( تاکید روی این سیستماتیک بودن هسته ها و ایجادشون در هر شهر و حتی روستای بزرگی برای همین هست ) همچنان به نظرم دلیل اصلی غافلگیریها عدم تسلط بر شبکه های مجازی است ( که شاید برای ما از سلاح های گرم دشمن خطرناک تر باشه و معتقدم سریع در این امور نباید بلافاصله خودمون را با یک کشور دیگه قیاس کنیم چون مشخصا الان ما تحت یک جنگ هیبریدی هستیم و شرایط عادی نیست که انتظار داشته باشیم چرا مثلا مثل انگلستان با شبکه های اجتماعی رفتار نمیکنیم ( گو اینکه انگلستان هم مطمئنا در صورت چنین رخدادهایی به نظرم خیلی راحت درخواست دسترسی به سرورها و شناسایی هویت گروه های خاص را میکنه و پذیرفته هم میشه بر خلاف طبیعتا ما)) من وزیر ارتباطات فعلی را از حیث تسلط بر موضوعی که گماشته شده فرد مناسبی برای این منصب میبینم ولی در تعجب هستم چرا هر بار بحث اینترنت ملی* ( بارها گفته شده منظور سازوکار امنیتی درستش و در مواقع بحرانی برای به دست گرفتن پدافند در این حوزه (اینترنت) هست نه مفاهیمی که در فوروم های عمومی و اینستا بحث میشه- خلاصه این روزها با این همه حمله سایبری که رسانه های امریکایی ادعاش را میکنند) پیش میومد و مخاطرات وضعیت فعلی سعی میکنه موضوع را حواله بده به یک طرف دیگه با اینکه خودش قبلا در سیستم امنیتی بوده و باید قاعدتا درک کنه خطر را ( البته این نکته که مثل بسیاری از موضوعات امنیتی خصوصا در ایران با این همه مبلغ خارجی! تصویر خوشایندی شاید نداشته باشه در افکار عمومی ولی خب منافع ملی کجا و تصویر خوشایند اینستاگرامی کجا) * چیزی که من از اینترنت ملی در یک بعد تصویر میکنم در بحث یک حمله نظامی یا سایبری وسیع به کشور امکان قطع ارتباط با خارج از کشور بدون آسیب دیدن تعاملات شبکه محور وبسایتها و سرورهای داخل کشور (بانکها و خدمات اداری و تجاری و فرهنگی و .. ) هست. به نظرم پیش بینی و در اختیار داشتن این امکان از ضروریات حیاتی است.
  14. قبلا در غرب فرات ( با اینکه در اون منطقه کردها همراهی بیشتری با دولت سوریه داشتند و مثل اس دی اف کاملا مطیع و سرسپرده امریکا نبودند ) شاهد بودیم کردها حاضرند مناطقشون به دست ترکیه بیفته و نابود بشه ولی با دولت سوریه حتی در کمترین مقیاس همکاری نکنند ( بیشتر از اون جهت که احتمالا همیشه گوشه چشم و امید و التماسی به حمایت امریکا و حتی اسراییل دارند ) برای همین بعید میدونم این بار هم تصمیم درستی بگیرند. در مورد نفت هم با تمام دشمنی ترکها در مقطعی - زمانیکه دولت سوریه در مضیقه تامین سوخت بود با جلوگیری از ورود نفتکشها به ساحلش - راضی بودند نفت را به قیمت بسیار پایین تر به ترکها (تنها راه دسترسی به بازار ) بدند و به دولت سوریه ندند. ترکها همون موقع هم مثل تمام این سالها ( یک زمانی معامله پرسود با داعش و بعد النصره و حالا کردها) از مزیت نفت قاچاق و مفت سوریه بهره بدند و میبرند، الان هم بعید میدونم نیازی ببیننند که تا این حد پایین بیان، به هر حال نفت به خودشون میرسه. برای ما در صورت صحت این فرض و لجبازی کردها همچنان عملیات در ادلب و پاکسازی غرب سوریه اولویت بیشتری داره. بعد از پاکسازی غرب حلب، ترکها میمونند با یک نوار مرزی در عمق سوریه که به خیال خودشون مثل جولان اشغالی قرار هست به صورت ارگانیک جذب خاک ترکیه بشه که برای اون هم مخاطارت و مسیر دشواری پیش رو هست و میشه بهش فکرد کرد.
  15. امام جمعه لردگان تعریف میکنه گروهی که در لردگان بودند به چند دسته تقسیم میشن و از سمت مرکز بهداشت با فریادهای چند نفر که به دفتر امام جمعه حمله کنید به این سمت میان. اشاره میکنه بعد اینکه خانوادش را از روی دیوار عبور میده ( افراد با زور و شعار و سنگ و چوب وارد دفتر میشن ) مشاهده میکنه که اول از همه چند نفر دوربین های محل را تخریب می کنند و بعد هم بلافاصله وارد اتاقک رایانه میشن و حافظه و قطعات رایانه ای سیستم ها و همچنین سیستم دوربین مدار بسته را جدا میکنند و با خودشون میبرند. بعد هم شروع میکنند به بیرون بردن اسباب و اتش زدنشون جلوی درب دفتر به مدت بیش از یک ساعت و بدون مزاحمت. صحبت اینجاست اصولا شکل گیری اقدامات هیجانی وقتی مثلا یک تجمعی هم هست چیز عجیبی نیست ولی در مورد خصوصا ایران و کشورهای شبیه ( عراق، لبنان، سوریه و ... ) که خب آشکارا و صریحا گروهک هایی هستند مستقر در خارج از کشور، همه میدونیم عضو هم دارند، همه میدونیم حمایت خارجی هم میشن، همه میدونیم تحریک در مقاطع حساس را در دستور کار میزارن و همه میدونیم شبکه های اجتماعی با ضریب نفوذ و شکل کاربریشون به ابزار اصلی هسته پروری و گروه داریشون تبدیل شده و ابزار راحت و پرکابردی هم هست که میتونه حتی با یک گروه ده نفره آرامش یک منطقه بزرگ را به هم بزنه ( خاصه در راهپیمایی ها و تجمعات و از بین مردم) این مهم هست که سیستم امنیتی گروه های شکل گرفته در هر استانی را شناسایی کنه ذیل این گروهک ها. معمولا این هسته ها در مقاطع حساس و چنین تجمعاتی و حتی ممکنه بعدها در مقاطع ویژه ای چون یک جنگ احتمالی (در شکل شبه نظامی ) هم در خود استان ها خطری محسوب بشند و میتونند همزمان با به صورت ناشناس افراد بیشتری را ( بدون اطلاع از قصد و ماهیت هسته ) جذب کنند وهم میتونند به استان های همجوار در صورت نیاز و برنامه اضافه بشند و هسته های بزرگ تر را شکل بدند. برای همین شناسایی این هسته ها که به نظر از قبل از سال 96 و تا حالا به صورت سیستماتیک شکل داده شدند در شبکه های خاص اجتماعی و در ارتباط منظم هستند با هم یا خارج از کشور اهمیت زیادی داره، به مشابه یک جرقه در انبار کاه ازشون استفاده میشه و لازم هست خنثی بشه این تهدید. ( این جدای از گروه هایی است که در هر حادثه ای ذیل یک کانال و شبکه و فرد و گروه و به صورت هیجانی وارد یک معرکه میشن - در این مورد بحث سیستامتیک بودن و برنامه داشتن هسته ها مدنظر هست که علاوه بر برنامه های مقطعی احتمالا پول، آموزش و دستور العمل های منظمی هم دریافت میکنند. در شرایط عادی ممکنه یک کارمند/معلم/کارگر/بیکار/دانشجو و یا یک فرد کاملا عادی باشند ولی با وظیفه مشخص در صورت بروز حادثه ها )
  16. خب به نظر امریکا به طور کامل کردها را تسلیم ترکیه و اهدافش کرده در ازای چند معامله پشت پرده از جمله پذیرفتن مسئولیت تمام اسرای داعش خصوصا اروپایی ها که اروپا با تمام تلاش واشنگتن حاضر به پذیرفتنشون نشد و کاخ سفید هم در بیانیش اعلام کرد که تحمل نمیکنه هزینه هاش از جیب مالیات دهندگان امریکایی پرداخت بشه و اشاره کرد که ترکیه پذیرفته در ازای حمله به شمال سوریه مسئولیت تمام این بازداشتی های داعش را هم بر عهده بگیره. ( آمریکا در بیانیش از حق ترکیه گفته ولی در هیچ جای بیانیش هیچ اشاره ولو کوچکی به کردها نکرده گویا اصلا وجود خارجی ندارند. ) و دیگه اینکه ترکیه هیچ هماهنگی ای با دولت سوریه نداشته باشه و اصولا برای آمریکا مطلوب هست که این مناطق همچنان از دسترس دولت دمشق دور باشند ولی نه با هزینه امریکا و احتمالا اطلاع دارند ترکها تروریستهای ادلب را در این مناطق مستقر خواهند کرد که شاید حتی برای امریکا مطلوب تر هم باشه چون کردها شاید دشمنی ذاتی با طرف سوری/عراقی/ایرانی نداشته باشه ولی تروریستهای تحت پرچم اردوغان به صورت ایدئولوژیک با محور مقاومت ضدیت دارند و تقویت هرچه بیشترشون با هزینه های ترکیه برای امریکا هم مطلوب تر هست. حالا نکته اینجاست شاید محور مقاومت بهتره برنامه ریزی کنه همزمان با عملیات ترکها (اگر کردها حداقل مقاومتی بکنند!) که قطعا مثل عملیات سابق با میدان داری تروریستهای تحت پرچم ترکیه خواهد بود و از تمرکزشون بر ادلب کاسته خواهد شد، یک عملیات در ادلب طرح ریزی کنند. در اینصورت هم میشه از عدم تمرکز تروریستها در ادلب بهره برد ( فاصله هم بیشتر هست در اون سمت فرات و جا به جاییهاشون سخت تر ) و هم تمرکز ترکیه بر یک عملیات نظامی؛ که دست و پا زدن و مظلوم نمایی و ژست صلح گرفتن در برابر عملیات در ادلب را براش سخت تر میکنه.
  17. بارها در این مورد بحث شده، جدای از جاسوسی محلی؛ متوجه نیاز و کاربرد ماهواره ها برای نیروی نظامی ایالات متحده هستیم؟ این تصویر دقیقی که براشون در مورد هر تحرک ما ایجاد کرده که شامل شناسایی انبارهای ذخیره موشک و محل تردد و استقرارشون هست مشخصا اهمیت فوق العادشون را نشون میده و همچنین کاربردی بودن این دارایی های ارزشمند. به لطف ترامپ تنها یک نمونه از دقت چنین رصدهایی را هم که دیدیم قبلا. برای همین هست به شدت در شرایط صلح به دنبال شیوه های پدافند غیرعامل، تاکتیکها و تجهیزات اختفا و فریب و همچنین تا حد امکان تسلیحات نرم(طوریکه انتساب خرابکاری به راحتی امکانپذیر نباشه) برای مقابله با این ابزهارهای نظامی دشمن باشیم. و در شرایط جنگ و برای شرایط جنگ هم حتما سراغ توسعه یک سلاح کاربردی با دقت اطمینان بالا برای هدف قرار دادن ماهواره های دشمن رفته باشیم. چیزی که دوستان بحث کردند در شرایط تهاجم به کشور از چند جنبه میتونه کمک حال نیروهای نظامی ما در کور و مختل کردن عملیات تهاجمی دشمن باشه.
  18. با گذشت زمان و ظاهر شدن لایه های پنهان و اطلاعات گذشته و وضعیت فعلی نشون میده اوضاع عراق و برنامه ریزی در این مورد خاص که انفجاری آغاز شد وضعیت و اهداف پیچیده تری داره. حمایت تمام قد سلبریتی های خاص جهان عرب از رقاصه های اماراتی و بحرینی گرفته تا گوینده ها و بازیگرهای سعودی و خوانندگان کویتی و ... تا نبرد توئیتری و جایگزین هایی که برای قطع اینترنت استفاده میکنند و خدمت تمام قد شبکه های ماهواره ای که نفوذ زیادی در عراق دارند و قرائن حمایت خارجی خصوصا توسط عده ای از سلبریتی های عراقی که با سفارت خانه های خارجی تماس مستقیم دارند نشون میده اهداف فراتر از تظاهرات گذشته است. منطقی هم جلوه میکنه، چیزی که رسانه های تحت حمایت سعودی به عنوان میدان دار تبلیغ میکنند دو هدف عمده است: تعیین یک حاکم نظامی موقت، انحالال کامل نهادهای دموکراتیک فعلی تا حصول شرایط بهتر به منظور رفع فساد(!) - دقیق که نگاه میکنی هدف اصلی ایالات متحده ( و تمایل برخی طرف ها از جمله سعودیها و صهیونیستها) که معاون وزیر خارجه امریکا هم به صراحت برش تاکید کرده طی این چند روز برای انحلال حشد خصوصا وقتی از طرق دیگه رخ نداد میتونه تنها از طریق چنین برنامه ای (تعیین حاکم نظامی از اونجا که یک انتخابات دیگه با آراء دور قبل مشخصا باز با روی کار اومدن گروه اکثریت تقریبا مشابه این دور براشون بیفایده هست) حادث بشه. - حتی از این هم مهمتر هدف دوم و باز هم با درجه اهمیت زیاد برای امریکا یعنی همکاری مطلق بغداد در تحریم های ضد ایرانی ( از اونجا که عراق الان اولین مقصد ورود ارز به کشور از طریق صادرات هست در شرایط تحریم و صادرات گاز و نفت و برق )تنها از این طریق میتونه حادث بشه. - و هدف سوم یعنی قطع مسیر تهران به دمشق ( هوایی و زمینی ) باز از طریق یک حاکم نظامی به راحتی امکانپذیر هست. خب با این همه منافع، به نظرم آمریکا به راحتی حوادث فعلی را رها نمیکنه.
  19. از شباهت بسیار زیاد این اعتراضات به اعتراضات دی نباید گذشت. اینکه هر دو از یک مطالبه اقتصادی شروع شدند. ( یک تظاهرات در یکی از شهرها با مطالبات اقتصادی) اینکه هر دو ناگهان به شدت در شهرهای متعددی تکثیر شدند. اینکه هر دو بعد از تکثیر تبیدل شدند به اعتراضاتی که عمده معترضان جوانان بودند ( حتی به نظر به قصد تفریح و هیجان چون در بسیاری از کلیپها یک نوع آنارشیسم تفریحی با خنده و ... دیده میشد در انبوه آسیب زدن ها به اموال عمومی) اینکه فضای مجازی در هر دو و تعیین مکان تجمعات، شعارها و زمان نقش پر رنگی داشتند. اینکه شعارها کم کم از حالت اولیه خارج شدند و به ناگهان از انقلاب و فتح و سقوط صحبت شد و اینکه هر دو حرکت رهبری نداشت و خیلی بی در پیکر بود از این لحاظ. حالا این را بزارید کنار آماری که داره از توییت ها و مبدا 80 درصدی عربستان و بعد کویت و تازه در رتبه سوم عراق با 6 درصد منتشر میشه و فعالیت شدید اکانتهای عربی و تلویزیون های عربی منطقه خصوصا سعودیها. و نکته جالب پیش بینی دقیق و صریح خزعلی دبیر کل عصائب که یک ماه پیش گفت برای ماه اکتبر در عراق توسط برخی واسطه های خارجی داره زمینه سازی یک تظاهرات میشه که سازماندهی هاش هم در فضای مجازی در حال انجام هست و این یک تحلیل نیست بلکه بر مبنای اطلاعاتی دقیق هست. اعتراضات دقیقا اول اکتبر شروع شد. چند تا نکته دیگه را هم میشه تحلیل کرد که شاید کاتالیزوری میشن برای این اتفاقات از جمله: به نظرم وقتی دولتی در برابر تجاوز خارجی به کشورش (با هر هدف و مبدا و دلیلی) ضعف و ترس نشون میده و محافظه کاری بیش از حد به خرج میده نزد افکار عمومیش هم به شدت تضعیف میشه. علاوه بر جریحه دار شدن افرادی که براشون مهم هست استقلال کشورشون و ایجاد دلخوری بلکه اپوزیسیون خرابکار هم جری میشه و قوت قلب میگیره که با دولتی ترسو طرف هست. بی تجربگی سیاسی و ولنگاری جناح ها در تهمت زدن به همدیگه و در نظر نگرفتن منافع کلان ملی در برابر بازیهای سیاسی و قدرت از دیگر دلایل میتونه باشه که بیشتر البته شاید به کم تجربگی سیاسی (استقرار دولت باثبات) مربوط باشه. کوتاه اومدن در برابر دخالت مدام سفارت خانه های خارجی و تجاوزات کشوری چون ترکیه و میدان داری اقلیم همه سیگنال ضعف دولت مرکزی را به افراد جامعه گسیل میکنه و این باعث تخریب اقتدار دولت مرکزی میشه در ذهن افراد.
  20. در مورد عراق و اتفاقات اخیر چند نکته جالب وجود داره: این بار بر خلاف دفعات پیش اعتراضات ناگهانی و بدون انتساب به جریان خاصی شکل گرفت. شعارها هم بعضا عجیب هستند با توجه به قصد اعلامی تظاهرکنندگان: تعطیلی اربیعن تا بهبودی اوضاع اقتصادی معترضان و حمله به ایران بابت مشکلات عراق زمان اعتراضات هم جالب هست، نزدیک اربعین، همزمان شدن با موضعگیری رسمی و تلویحی نخست وزیر عراق مبنی بر مقصر دونستن صهیونیستها در حملات به عراق (تمام موجی که میتونست ضد تجاوز به کشور توسط دشمن خارجی شکل بگیره خنثی شد) و سفر مقتدی صدر به ایران و حضور در بیت رهبری و همچنین مذاکرات و فشارهای آمریکا به عراق جهت وارداتش از ایران و فشار حداکثری به ایران پس از عدم ملاقات در نیویورک با ترامپ حالا تحلیل های زیادی میشه در مورد تک تک موارد انجام داد. ولی فکر کنم برای نخست وزیران عراق کمی دیر ماجرا جا میفته. حس بدهکاری، تواضع،باج دادن، محافظه کاری، عقب نشینی، همراهی و بعضا انفعال در مورد غرب و آمریکا خصوصا (که شاید اگر صریح در مورد منشا حملات به عراق صحبت نکنیم و گزارش را به دستور مقامات امریکایی منتشر نکنیم، اگر در اعلام مواضع رابطه با امریکا و ملاحظات امریکا را در نظر بگیریم، شاید اگر خنثی در مورد سوریه و مقاومت موضع بگیریم، شاید اگر تحمیلات امریکا در مورد اقتصاد و روابطمون با کشورها را قبول کنیم و ...) شاید به نظر برسه به مثل وسط لحاف خوابیدن عراق را از خشم و هدف غرب فراری بده ولی در نهایت سر یک بهانه یا بزنگاه زهرشون را بهت میریزن. توصیه به خود ایران هم هست که در تصمیمات نگرانی اخم و لبخند هیچ طرفی نباید بود.
  21. متاسفانه با برنامه های روتینی که فرماندهان ما بعضا دارند دشمن به طمع چنین عملیتهایی میفته. خصوصا از قصد تلاش میکنه ( شاید خارج از ایران مهیاتر باشه) این ترورها را در ایران و داخل برنامه ریزی کنه تا انتساب و انتقام گیری هم سخت و منتفی بشه. حالا حتی عراق را هم مهیا کردند و خدای نکرده اتفاقی بیفته میتونند ربطش بن به درگیریهای داخلی در عراق. با چیزهایی که سردار از جنگ 33 روزه و بعضا ترددهای پرخطری که داشتند تعریف کرد که نگرانی بیشتر هم میشه. حضور همزمان سردار و سید و شهید مغنیه و بسیاری از فرماندهان در یک مکان اون هم روزمینی تا نفس حضور در کل 33 روز در لبنان ( جالبه رسانه ها اون مقطع کلی زور زدند که بگند سید کل جنگ در ایران بوده و حالا معلومه فرمانده اصلی ما هم تمام مدت تازه در لبنان حضور داشته طی جنگ ) خلاصه فقدان شهید طهرانی و خصوصا شهید مغنیه باید به هوشمون کرده باشه که برخی افراد مثل این شهدا و خصوصا شهید مغنیه شاید هیچوقت دیگه متولد نشند. هرچند با حوادث سال های اخیر سوریه میشه حدس زد که در اون مقطع هم نفوذیها و خودفروخته هایی در سازمان اطلاعات سوریه و ارتش سوریه حتی در این عملیات بزرگ که رسما در برخی منابع غربی به میدان داری سازمان سیا و طرح ریزی و تست بمبها در کارولینای شمالی و موساد و .. هم اشاره میکنند، به همراه سازمان های اطلاعاتی عربی دخیل بودند. خلاصه شاید بیراه نباشه با توصیفاتی که از نبوغ شهید مغنیه میشه از ترور خسارت بار ایشون به عنوان بزرگترین عملیات ترور دهه های اخیر ازش یاد کنیم. ( از حیث اهمیت جبهه مقابل امریکا)
  22. به نظرم قطعا این در زمره تهدیدات جدی ضد ایران (جهان) محسوب میشه. این که شما بمب اتمی تولید کنی و اسم «کمی اخلاقی تر» هم روش بزاری یعنی برای استفاده در جنگ های معمول (حالا یا از ابتدا یا زمانیکه کار واحدهای نظامی گره میخوره تا حدی) در نظرش داری و چیزی بود که با پیشرفت تکنولوژی دیر یا زود رخ میداد. حالا حتی ممکنه نهایتا در نتیجه هم چندان تاثیری نداشته باشه ولی ابرقدرتها میدونند با رسانه میشه هرچیزی را به خورد افکار عمومی جهان داد. حالا با فرض پیشرفت تکنولوژی و امکان دست یابی به سلاح های کنترل شده هسته ای در نظر داشته باشیم کشورهایی که در این صنعت چه در بخش پایه ( در اختیار داشتن تکنولوژی و تولید مواد مورد نیاز ) و چه پیشرفته ( تحقیقات مورد نیاز در مسیر یک سلاح قدرتمند کنترل شده ) متوقف بمونند در آینده طبعا سلاح های معمولشون هیچ کاربردی در برابر این نسل از سلاح ها ( که احتمالا فروششون به شدت کنترل میشه یا ممنوع خواهد بود) نخواهد داشت و این بار با این تفاوت (بر عکس سلاح های هسته ای فعلی) این سلاح ها نه برای بازدارندگی که برای استفاده تولید شدند!
  23. مصاحبه های چندگانه بن سلمان با رسانه های امریکایی ( که شاید موید اتفاق تازه ای باشه بعد از غیبت طولانی بعد ماجرای خاشقچی و یک جور اختفای خودخواسته ) هرچند بخش بزرگیش با تکرار یک سناریو برای تطهیر خودش از ماجرای قتل خاشقچی بوده ولی چند نکته دیگه هم داشته. در اخرین مصاحبش گفته حملات ایران یک اقدام نظامی است ضد عربستان همونطور که پمپئو گفته و جهان باید تلاش کنه جلوش را بگیره چون قیمت نفت ممکنه بره بالا! از طرفی اشاره کرده چیزی که به من مربوطه بهتره جنگی رخ نده بین ایران و عربستان چون اقتصاد جهان را نابود میکنه. فکر کنم کم کم متوجه هست که درگیری ای که شاید امریکا علاقه داره عربستان را بهش بکشونه ( در ماجرای ارامکو بوضوح دیدیم پمپئو تلاش داشت عربستان را مجاب کنه منشا حمله را ایران معرفی کنه ولی نهایتا عربستان تا حالا که زیر بار نرفته چون در برابر دو راهی پاسخگویی به افکار عمومیش برای عدم واکنش یا اغاز جنگ قرار میگرفت ) چندان به نفع دو طرف ما و خودشون نیست.
  24. ببینید جدیدترین طرفدار این موضوع که ایران باید درخواست ملاقات با ترامپ را قبول کنه و باهاش دیدار کنه چه کسی است: محمد بن سلمان سعودی!
  25. این برای ثبت در تاپیک وقتی بر روی مسیری که انتخاب کردیم ایستادگی نکنیم و وسط راه تزلزل نشون بدیم، دیگه لازم نیست خبرنگار بی بی سی به دروغ متوسل بشه، بلکه شوربختانه از قلب مجلس و اعضای کمیسیون های اصلی که وظیفشون بهبود اقتصاد و اصلاح ساختارهای معیوب هست اینطور با پوپولیسم وسط میپرند و با دروغ و تحریف و عوامگرایی سعی میکنند مسیر پیش را هر چه بیشتر متزلزل کنند و کشور را وادار به قبول شرایط دشمن. رفراندوم برای یک موضوع حیاتی با صدها شاخه تخصصی و اون هم بلافاصله زیاده خواهی دشمنی که یک مذاکره چندین ساله را عنوان میکنه قبول نداره و چیزهای بیشتری میخواد؟ به همین سادگی؟ متاسفانه بسیاری از چنین افرادی از «فراموشی» تاریخی بهترین بهره را میبرند و حالا چون کسی شرایط اون نقطه و زمان و جزییات را به یاد نمیارن به همین راحتی گزاره ای را مطرح میکنند که بله ما راه حل را میدونستیم و شما عمل نکردید ( دیگه با فریبکاری و حتی شاید احتمالا خباثت براشون مهم نیست که در اون برهه چه وضعیتی بود و دشمن با پررویی چه چیزی تقاضا میکرد و اصلا منظورش از مذاکره چه بود و جالبه معلوم نیست با چه قدرت ماورایی هم کاملا نتیجه را پیش بینی میکنه در صورت عمل به نسخه خودش که در صورت قبول مذاکره: «بار تحریم و هزاران میلیارد هزینه به کشور و فشار به مردم را شاهد نبودیم» -- گویا نه تنها از حسن نیت ترامپ مطمئن بوده و هست، بلکه از نتایج چنین مذاکراتی هم کاملا مطلع بوده و به یقین میدونسته امریکا اگر مذاکره کنیم و مثلا برجام را ده ها شرط دیگه بهش اضافه کنیم و یک برجام موشکی و منطقه ای هم ببندیم همه چیز درست خواهد شد و بعدش کشور گل و بلبل خواهد شد. حالا بماند که تصور اینچنین کوته نگرانه به یک مذاکره جدید چقدر مضحک هست. میبینیم اشارات مکرر به خطای رییس جمهور الاقل در گفتار به همین خاطر هست چون هم تجربش را داشتیم و هم چندین بار گزیده شدیم که این نماینده داخلی هم حتی تفسیرهای بعد رییس جمهور را دیگه کاری نداره، یک قسمت از سخنان رییس جمهور را با تحریف و دروغ تفسیر شخصی میکنه و ادعا میکنه پس همون اول مذاکره میکردیم بهتر بود ( حالا اینکه همون موقع شرایط مذاکره ترامپ چی بود؟ سر چی مذاکره میخواست؟ پس برجام چی میشد؟ پس هزینه های که در مورد برجام با فشار همین افراد و دسته ها ( که اگر برجام را امضا کنیم همه تحریم ها لغو میشه و کشور گل و بلبل میشه و اصلا هسته ای به چه درد میخوره و چرا باید به خاطر هسته ای کشور و مردم فشار تحمل کنند ( متوجه هستید که، دقیقا همین حرف های فعلیشون منتهی با تحمیل یک برجام قبلش) ) تحمیل شد را چه کسی پاسخگوست؟ ) مشخصا منظور رییس جمهور از مذاکره بعد از بازگشت به برجام طبق نظر صریح رهبری در قالب برجام هست (مثلا پروتکل الحاقی و زمانبندی و ..) ولی این به اصطلاح نماینده با فریب خودش یا مخاطب داره سعی میکنه القا کنه که بله روحانی منظورش مذاکره در مورد موشک و منطقه هم هست و خب ما از اول گفتیم که بریم مذاکره کنیم. همه جا هم یک به پشتوانه رفراندوم میزارن گویا نخبگان و حکومت و مسئولان یک کشور هیچ مسئولیتی ندارند و همین که یک پشتوانه رفراندوم بزاریم و مسئولیت را از دوش خودمون برداریم کافی است دیگه مهم نیست نتیجه چی باشه. خصوصا در موضوعاتی که دشمن چماقش را بلند کرده بالای سر مردم و مردم بین دو گزینه زندگی با رفاه بیشتر یا تسلیم برخی شروط (که شاید اصلا ندونند و در تخصصشون نباشه چه تاثیرات بلند مدتی و کوتاه مدتی بر حاکمیت و استقلال و حتی یکپارچگی و بقای کشورشون داره) قرار میگیرند. پ ن: حالا برای اینکه اوج تاریکی ماجرا برامون روشن بشه کافی هست مواضع افراد را در مورد مثلا شفافیت ارا که بدون رفراندوم هم مشخص هست نظر مردم چیه، یا میزان حقوق نمایندگان و ... را ببینیم که چطور با رگ بیرون زده از گردن عنوان میکنند اینها موضوعات تخصصی است و ما تشخیص میدیم ضررش بیشتر هست و مردم نمیفهمند برخی ریزه کاریها داره و ... را بزاریم کنار اینکه چه راحت سرنوشت یک کشور را گره میزنند به موضوع عوامانه ای (طوری که اینها مطرحش میکنند) چون رفراندوم.