elo

Members
  • تعداد محتوا

    774
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    25

تمامی ارسال های elo

  1.   دوست عزیز سلام   دوصد گفته چون نیم کردار نیست!   شما اگر یکبار به اونهمه شعار "قبول  مطالب خلاف گفته خودمون"!! یه نیمچه عملی هم میکردین و یا دسته کم  صبر میکردین تا تصاویر مربوط به کاتالوگها رو قرار بدم خیلی خوب میشد و خیلی قضایا براتون روشن میشد منتها متاسفانه به نظر میرسه شما  بدنبال این مطلب نیستین  شما در هر حال فقط میخواین بگین "من راست میگم" و " حق با منه"!!! حتی با انکار اسناد و حقایق!! خووب این بخودتون مربوط میشه و به من ربطی نداره  و اصرار بر ادعاها و باورها حق مسلمتونه و محترمه   شما اگر و فقط اگر به منابع خوتون که منو بهش ارجاع میدین نیگاهی بندازین دقیقا به حرفها و ادعاهای من میرسین، چون عینا حرفهای منو خوتون ثابت کردین!!!!  در زیر نمونه اسناد خوتونو قرار میدم  که منو بهشون ارجاع دادین بدون اینکه خوتون بخونیدشون تا دستتون بیاد حق با کیه:     جدولی که پست قبلیتون خودتون اریه داده بودین و بردهای "ماکزیمم" رو توش نوشته بود با جدولهای بنده مقایسه بکنبد ببینبد بجز دوکالیبر30-06 و 7 م.م مگنوم که بنا به هردلیلی اصالا ذکر نشدن( دوتا از مهمترین و دوربردترین کالیبرها ،حالا چار ذکر نشدن بنده علتش رو نمیدونم منتها) مابقی اعداد عینا شبیه هم هستند که دست برقضا موید مطلب بنده هستند.     برای تیربارام جی 34 بنده ادعا نکردم نامش تیربار برنو هست یا نه، این هم ادعای من عاشق برنو نیست، از کاتالوگ دپارتمانت جنگ امریکا براتون مطلب گذاشتم، توی نت هم پر از مطالب مشابه برای این تیربار هستش توی نت میتونید مشخصات فشنگش رو بخونید اون فشنگی که شما قرار دادین فشنگ این تیربار نیست، وقتی مشخصه یه فشنگ نوشته میشه عدد اول طول پوکه است و عدد دوم کالیبر فشنگ حالا برای این فشنگ 57x7.92 که ما داریم راجع بهش حرف میزنیم، 57م.م. همون طول پوکه سلاح موزر و برنوه هستش که در این تیربار ام جی 34 هم استفاده میشه.   اینهم منبع از همون منبعی که خوتون قبولش دارین برای فشنگ هردو مدل ام جی 34 و ام جی 42: http://en.wikipedia.org/wiki/General-purpose_machine_gun http://en.wikipedia.org/wiki/MG_42   اینکه تیربارهای دیگه با کالیبرهای مشابه اما فشنگهای بلندتر و قویتر و یا فشنگهای با کالیبربزرگتر موجوده ابدا  بنده انکاری نداشته و ندارم، اداعا و مطلبی هم در اینباره نداشتم منتها این تیربار از همون فشنگ با اندازه استاندارد موزر(7.92 57x )استفاده میکنه، و مطلبی که بنده براتون گذاشتم برای همین کالیبر و همین اندازه فشنگ هستش همین 30-06 کالیبرش با کلاشنیکف روسی و استانداردقدیمی ناتو ام 16 و ژ-3 یکیه منتها طول و اندازه پوکه اشون فرق میکنه و هرکدوم یه طولی و بالطبع یه مقداری از باروت و یه گرینی از مرمی دارن (این دیلیل برای بحث ما نمیشه و ربطی هم نداره)   خیلی جالبه خیلی خیلی جالبه   http://www.lonesentr...tag/machine-gun   این لینک رو شما قرار دادین درست میگم یا نه؟ خوب مرد حسابی توی همین لینک هم که دقیقا اطلاعت نوشته شده در پست بنده رو آورده هم برد نهایی 5000 یارد و هم برد موثر رو خیلی خیلی خیلی بیشتر از بردی که بنده ارایه  کردم آورده و نوشته 3827 یارد یعنی حدود 3500 متر برد موثر(من از کاتالوگ امریکایی برد موثر تا 2500 یارد یا همون حدود2275 متر رو ذکر کرده بودم براتون) اونوقت چی این  شما رو به شک انداخت؟ اینکه دقیقا تایید حرفهای بنده است خودتون دارین به سندهای موید حرف بنده اشاره میکنین و بعنوان سند مخالفت  با ادعاهای من!!!! قرارشون میدین شکر خدا نوشتین انگلیس رو واردین وتسلط دارین (خوشحالم واقعا میگم ) پس لطفا باز هم برگردین و همین لینکی رو که خوتون قرار دادین نیگاه کنید برای تیربار ام جی 34 و بردها رو ببینید     برای نوع مهمات مصرفیش هم که بالا لینک بهتون دادم  یه سرچ ساده بفرمایید ده ها هزار صفحه در این زمینه پیدا میکنید اینکه دیگه جدول و کتابچه و کاتالوگ و سند محضری نمیخواد!!! اظهر من الشمسه مهمات مصرفیش!!!!!! خدا خیرت بده دنبال چی هستی؟ منبع خودت سند صحیح بودن اطلاعات بنده است چی بگم من؟   و بازهم سندی که خودت گذاشتی برای شناخت مهمات موزرو این فشنگ،  کاری ندارم که چقدر میتونی شما به ویکی اعتماد کنی و بنده کتابچه وجداول انستیتو استاندارد ملی آمریکا رو بعنوان منبع مهماتم دارم!!!(میدونی که ویکی یه دانشنامه عمومی با قابلیت انتشار افکار و اطلاعات همگانیه!! هرچند سعی میکنه مطالبش مستند باشه و دست برقضا 4 تا از منابعی که ویکی این مطلب رو از روشون نوشته، پیش این دوست کوچیکتون کاتالوگشون موجوده و میتونم وصلتون کنم به سرچشمه ویکی) منتها با همین سند خودتون:   http://en.wikipedia.....92×57mm_Mauser   کمی توی متن میرفتین میدیدین که نوشته در تست  توی1800متری( 1969 یارد) 10 سانتی متر در چوب نفوذ کرده این گلوله (البته این تست رو توی تستهای انستیتو استاندارد ملی امریکا هم تایید کرده) هم این تست رو هم تست نفوذ درصفحه آهنی در فواصل مختلف، (در 600 متری 3 م.م. نفوذ داره)  دقیقا اینو از منبعتون کپی پیست میکنم:     The regular s.S. projectile had the following penetration performance: 85 cm (33 in) of dry pine wood at 100 m (109 yd), 65 cm (26 in) at 400 m (437 yd), 45 cm (18 in) at 800 m (875 yd) and 10 cm (4 in) at 1,800 m (1,969 yd), 10 mm (0.39 in) of iron at 300 m (328 yd), 7 mm (0.28 in) at 550 m (601 yd), 5 mm (0.20 in) of steel at 100 m (109 yd) and 3 mm (0.12 in) at 600 m (656 yd)d     فشنگی که در 1800 متری( 1969 یاردی) 100 م.م. توی چوب نفوذ کنه نمیتونه هدفی رو در این فاصله بزنه؟ خوب برادر من همون چوب هم یه هدف بوده که زده و نفوذ کرده !!! شک نکن فشنگی که 10 سانتی متر در چوب نفوذ میکنه بیشتر از اون در بدن که بافتش نرمتره نفوذ میکنه ، پس موثر بودن فشنگش در این برد رو عملا خودتون با منبع خودتون دارین صحه میزارین  در ضمن چند خط بالاتر این مطلب نوشته دارای ماکزیم بردی  حدود 4700 متر(5140 یارد)         When fired at the typical muzzle velocity of 760 m/s (2,493 ft/s) out of a 600 mm (23.6 in) barrel the s.S. bullet retained supersonic velocity up to and past 1,000 m (1,094 yd) (V1000 ≈ Mach 1.07) under International Standard Atmosphere conditions at sea level (air density ρ = 1.225 kg/m3). It had a maximum range of approximately 4,700 m (5,140 yd)d      اینو هم از منبع خودتون برداشتم!!!! حله یا باز بگم؟     حرف من نیست  و حرف و منبع خوتونه درسته؟ منبع خوتون بود نه؟؟؟؟     درباره اطلاعاتم هم خدمتتون عرض کردم این اطلاعات رو به "امانت" از من داشته باشین تا بعد اومدن دوربینم از کاتالوگها براتون تصویر بزارم    واما.... "سرت به جایی خورده" رو دیدین که اونهم یه اشتباه بنده درباره دوس عزیزی بودن که نوشته بودن برنو 150 متر بردشه و بنده اون دوتا رو متاسفانه قاطی کرده بودم!!! اون اشتباه من بوده و بابتش از شما پوزش میخوام چون اون حرف شما نبود و گوینده و مدعی دوست عزیز دیگه ای بودن هرچند بکار بردن اون واژه از سوی من هیچ توجیهی نداشته و نداره و یه فعل نادرست بوده بابت این وازه ازتون پوزش میخوام اما......   اما برادر مبادی آداب و ادب من!!! شما این حرف رو دیدین اما اونهمه اتهام و توهم و برداشت به تعبیر خودتون از سن و سال من و مرد و مردونه سربازی نرفتنم و تمسخرهای کلامیتون بابت استفاده من از رانت و امکانات ارتش و اون بحث شغلی و حفاظت اطلاعات ارتش و نحوه تهیه سلاح و زحمت کشیدن و نکشیدن و تمسخرهای مودبانه!! تون و ... رو ندیدین؟ شمردین چند جا اتهامات واهی و موهومی به بنده نسبت دادین؟ حتی یکبار هم بهشون اشاره نکردین؟ در ضمن شما از سرنگون شدن قمرهای مصنوعی  در فاصله 5 کیلومتری نگران نباشید!!!(هرچند با همین حرفتون نشون دادین دنبال چه مباحثی هستین و چقدر از بالستیک گلوله و اصلا سلاح ومهمات اطلاع دارین)   برخلاف شما که پای سن و سال رو وسط کشیدین بنده هیچگاه و هیچ جایی  چنین اشاره ای نداشتم و این حرفتون در باره احتمال سن و سال یه فرار رو به جلو برای گریز از اون  حرف خودتون درباره سن وسال بنده هستش   این که شما چه درصدی از این حرفهایی که میگین هستین یا نه خدا میداند و خودتان  انشا الله که برتر و بهتر هم هستین(افتخاری برای ماست) منتها بنده جز این وفراتر از اینی که خودم رو معرفی کردم چیزی نیستم!! نه دانشمندم و نه مخترع و نه شاخ!!! اسم، رسم، سن و سال، مدرک، دانشگاه، شغل، شرکت محل کار، محل سکونت، شماره تلفن و عکس و... کلا همه چیزم رو خیلی از دوستان میدونن!!! تفکراتم هم توی سایت هست و چیزی برای پنهان کردن ندارم ای کاش بجای فرار رو بجلوتون !! سر همون حرف خودتون راجع به قرار دادن تصاویر کاتالوگها میموندین ( خودتون ازم خواستین تصویر قرار بدم نخواستین؟) گفتم و نوشتم" اینها رو به امانت داشته باشین تا براتون تصاویرشونو بزارم"  تا بدونید چی توی اون کاتالوگها هستش و چی توشون نوشته اینکه شما جدولهای توی نت خلاف ایده اتون رو.... مینامید  من چی بگم؟ شکتون به منابع نت رو تا جایی که هیچ سند دیگه ای نباشه میتونم قبول کنم منتها شما که نه نت رو قبول دارین نه تجربه دوستان رو نه کاتالوگها رو نه هم حاضر به تجربه و تست حضوری هستین بنده نمیدونم دیگه باید چطور به شما اثبات کنم     اگر هدف رسیدن به حقیقت بود که منابع خودتون هم دقیقا برهمونها  صحه گذاشتند اگر هم چیزی قرار میدین که خوتون هم بهش اعتقادی ندارین، میتونستید کمی تامل بفرمایید تا براتون تصاویر کاتالوگها رو قرار بدم منتها شما فقط بدنبال مجادله کلامی بی ثمری هستین که به جایی نخواهد رسید پس بنده نیز این بحث رو ادامه نمیدم فقط به محض رسیدن دوربین برمبنای قولی که داده بودم تصاویر کاتالوگها رو میزارم  قضاوت رو میسپریم به دوستان
  2.   با سلام دوست عزیز و بسیار شوخ طبعم !!!!! تعاریف من  نشات گرفته از علاقه من به سلاحمه والا عباراتی مثه عروسک و ناز و ... که ربطی به سلاح نداره ، هم علاقه من بودن  هم کمی با سبک نوشتاری من میخونن کلا یه کمکی سیعی میکنم از خشکی مطالبم کم کنم که گاهی موفق نمیشم گر اینها یی رو که شما تصویرشو گذاشتین بالاخص اون اولی رو داشتم که تا حالا  ده بار از خوشی سکته رو زده بودم!! این اخری هم که توپی هستش برای خودش!!!!   عمری بود کنار دست بقیه  تصاویر ،تصویر تفنگ خودمم میزارم  من چون تفنگمو زیاد دوس دارم و خیلی برام عزیزه اینارو میگم(کلا  کسایی که تفنگ دارن تفنگ خودشون براشون بهترین و برترین وسرترین تفنگ دنیاست!!!!) و الا بکار بردن لفظ عروسک برای تفنگ یه جورایی توهین بهش هست!! هرچی خشنی و یوغوری و مردونگی و نمیدونم از این جور چیزها هست رو دارن بعد بهشون بگیم عروسم!! اگر زبون داشت تا حالا صدتا فوحش و بد.وبیراه بارم کرده بود!!! عمری بود تصویرشو تقدیم میکنم
  3.   با سلام  بروی دوست ؟؟؟؟ هیچگاه و هیچگاه و هیچگاه حتی  پوکه خالی هم نخواهم گرفت چه برسه به تفنگ خالی یا خدای ناکرده تفنگ پر!!! تفنگ رو فقط در برابر دشمن باید گرفت نه دوست برنوی ما لرها همیشه پشتیبان، حامی و مدافع دوستان گلی چون شما بوده و هست خدا اون روزی رو نیاره که بخوام بروی انسانی بجز دشمن خدا، میهن و ناموسم تفنگ بکشم   سیناپس هم تا جایی که من میدونم خودش از دلسوخته های برنو هستش و همدردیم در این زمینه!!! کلا من عشق برنوها رو دوست دارم هرچند به همه دوستان ارادت و علاقه قلبی دارم منتها عشق برنوها یه امتیاز مثبت بسیار بزرگ اضافی دارن که پارتیشون میشه!!! دوست عزیز راجع به چیش میخواین بدونین؟ تفنگهای این کالیبر،خود فشنگ این کالیبر؟ یا تفنگ 30-06 خودم؟   درضمن نمیدونم توضیح دادن درباره تفنگ با کالیبر 30-06 و یا مهماتش در این تاپیک به انحراف بردن تاپیک نیست؟ برای برنو دسته کم بهونه ام این بود که سلاح و تفنگ ساخت ایرانه!!!! حالا اگر لطف کنید مشخص کنید چی در این زمینه میخواهید با کمال میل در یه تاپیک مناسب جداگانه تخصصی یا اگر مدیران عزیز صلاح بدونن در همین تاپیک تا جایی که اطلاعات دارم درخدمتتون خواهم بود اگر هم مدیران صلاح بدونن و دوستان هم مایل باشن و همکاری کنن یه تاپیک جداگانه برای آشنایی با شرایط مجوز گرفتن، مهماتهای موجود در بازار، آشنایی های هرچند مختصر با تکنیک تیراندازی و .. ایجاد کنیم تا دوستان و مدیران عزیز چی صلاح بدونن
  4. با سلام و برای ما لرها " برنو"نه یک سلاح که عشق است هویت و  خاطره  نه تنها برای مردانش که زنانش هم عجیب با این "افسانه" عجینند!!!         تفنگ دردت به جونم تفنگ بی تو نمونم تفنگ تا تونه دارم غم ندارم ای برارم رقیق روز روشن شو تارم هر چی دارم قربونت غیر تفنگم گلمی یار گلم یه امشو مهمونتم سحر وجنگم گلمی یار گلم چه خش اسب کهر دولول ته پر بزنی کوک و تهی ری خدمت گل وردارم پنج تیر پرون برم ومازه بزنم کوک من بال سی یار تازه گل بیا زنارمه شال و قطارم مردن بند تشی ننگه وبارم بیو من ایلمون با زین و اسبم بده برنو طلام ای در ودسم       "قدم خیر" ، برنوی کهنه ات کجاست ؟ سربازان اجنبی دارند به ایل میرسند قطار و فشنگ ات را تمام غیرت زمین و داشت را بردار چقدر تنگ فنی به طنین گام ها و غرش برنوی تو نیاز دارد   (برگردان ترانه قدم خیر شیر زن لر) نمی دانم تو قدم خیر هستی یا گوی طلا، چشمان خمارت آتش به جانم افکنده است سایبانی از برگ پونه برایت درست می کنم، تا آفتاب چشمان نازکت را نسوزاند قدم خیر کفش هایت مخمل و زلفانت به رنگ حناست، چشمان خمارت آتش به جانم افکنده است قدم خیر از آن پایین می آید و سر جنگ دارد، اسلحه آلمانی اش در پیچ سربندش پر از فشنگ است قدم خیر به جان خودت یا پدرت، هفت تیرت را از پیچ سربندت بیرون بیاور قدم خیر قسم یاد کرده است که دیگر روی آفتاب را نبیند و در غم برادرش بابا خان گیسو ببرد سرخ و سپید و بانمکی قدم خیر، توسنی (اسب توسن )را برایت زین می کنم و خودم هم در رکابت هستم           ای ماه نا تمام اینک پلنگ دامنه ی زاگرس سودای مرگ دارد خیزی گرش در ارتفاع دنا نیست چاه زلال آیینه ی چکاد نمایی دارد...." منوچهر آتشی "               ﺑﮕﺬﺍﺭ ﮐﻼﺱ ﺍﺕ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺳﺨﺮﻩ ﺑﮕﯿﺮﻧﺪ ! " ﺗﺮﺧﯿﻨﻪ - ﭼﺰﻧﮏ - ﺑﺮﺳﺎﻕ . " ﺑﮕﺬﺍﺭ "ﺟﯿﻘﻠﺪﻭﻥ " ﺷﺎﻥ ﺩﺭ ﺁﯾﺪ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﻓﺮﺍﺥ ! ﮐﻮﻟﻪ ﺑﺎﺭﺕ ﺭﺍ ﺑﺒﻨﺪ. ﻓﺼﻞ ﺩﻟﺪﺍﺩﮔﯽ " ﺍﻧﺸﻖ ﻫﺎ " ﻧﺰﺩﯾﮏ ﺍﺳﺖ . ﺍﻣﺘﺪﺍﺩ " ﺭﯾﺘﻪ " ﺗﻮ ﺭﺍ ﻣﯿﺨﻮﺍﻧﺪ! " زین اسبت " ﺭﺍ ﻣﺤﮑمتر ﺑﺒﻨﺪ ایرج گوهری         و نمیدانم این چه حسی است که در نبود برنو ، ژ-3 را بدوش میکشی گویی بجز قدرت، دقت  و توان سلاح ، عامل دیگری خشنودت نمیکند و چه قرابت نزدیکی دارد ژ-3 با برنو!!!!       و این هم نماد گم شده و کمیابی از کوه های آشنای نال نال برنوی مرد لر!!!  "پازن" کوهای سخت و سنگی زاگرس         که ل پیر ای پادشاه زیبایی های زاگرس نشانت بر روی بی راهه ها محو شد کوهها بی تو" شویک" تنهایی می کشند. وقتی تو نیستی دیگر واژه های "کلما و کلوض" غریب هر قاموسند بوی باروت " کل کشها"میدان دار هر آبشخور افتخار "چوهزاره" بی خریدار پژواک "شقه ی داکت " سرنای امنیت چرا گاه نیست کاروانهای "میِ" و" وِره ن" در گذر نیستند ... تا نور ماه روشنگر گرد پای"کل رم "باشد "کل پیر"ها رفتند پیری نسل تو زندانی حرص آدمیان شد زمین، "لاونن" را در "حجرون"ها گم کرده است " طراز" تو آرزوی محال "قاو قاو" گرین است دوستی ما "واز ورنی" بیش نبود ما "کرکسان تماشا" همچنان برجنازه ی خیال عبور تو از ئاسو نماز گزارانیم ..........مهدی زینی اصلانی   یکی ازمدیران عزیز زحمت انتقال تصاویر به گالری رو تقبل بفرمایند بینهایت سپاسگذار میشم (امان از گم کردن پسورد گالری!!!)
  5. با سلام ميگذريم از اينكه به هيچكدوم از اون اتهامات بي پايه اتون حتي اشاره اي هم نكردين(بگذريم) و جداي از اينكه كلا درمورد چيزهايي كه نميدونين براحتي اظهار نظر ميكنين حتي اگر اتهام به افراد باشه كه بالا چندين و چند نمونه اش موجوده!! اما برميگردم سر همين بحث برد برنو!!! متاسفانه دوست عزيز براي مطالبتون حتي يه  سند ارايه نكردين بجز چندتا عكس كه توي نت ميليونها ازشون هست من براي حرفهام سند از نت بهتون معرفي كردم  قبلو نكردين و نميدون حتي نيگاهشون هم كردين يا نه و شما چي؟   خوب اين سنديات موجود درنت رو شما كه  نميخوايي بپذيري و يا خودتونو به نديدنشون ميزنين و ميرين سر حف خودتون چون چند سايت عالي بهتون معرفي كرده بودم منتها... اگر دنبال مجادله كلامي و كش دادن بحث هستين كه هيچ !! در اون ديگه حرفي نيست!!!درغير اينصورت اين شما و اين هم  مشخصات كامل برخي از چيزهايي كه در منوالها و كاتالوگهاي اين حقير موجوده (متاسفانه اسكنرم خراب شده و دوربينم هم دست عزيزيه كه الان كربلا تشريف دارن با اميد خدا بعد برگشتن ايشون از صفحات كتابچه ها عكس ميگيرم براتون ميزارم)   منوال اولم: براي اينكه بدونيد برنو فقط در ايران افسانه نيست  و فقط ما ايرانيها و بالاخص ما لرها براش افسانه درست نكرديم و افسانه ازش نساختيم منوال آمريكايي برنو (mitchel) با اين عنوان در صفحه اولش مواجه ميشين:   owner;s manual for the care and use  The Crown Jewel of Bolt Action Rifles The Legendary....... Mauser 98k - Model 48 Rifle in 8mm Mauser Caliber   يعني برنو فقط براي ما ما نيست كه افسانه است براي امريكايها هم با همين لقب داره بيان ميشه دليلش هم فقط بودن در جنگ جهاني دوم نيست كه توي اون جنگ ده ها مدل سلاح بودن چرا فقط "موزر " افسانه ميشه؟ كيفيت و توانايي اين سلاح  از اون اين  افسانه رو ساخته اگر ما از برنو افسانه ساختيم دليلش اينه كه لياقتش رو داشته خيلي سلاح قبل و بعد برنو ساخته شدن اما هيچكدومشون اينقده موندگار نشد(توي اين منوال دقيقا به اين موضوه اشاره شده و توضيحش داده در اين منوال هيچ اشاره اي به برد برنو نميشه جز اينكه ستون درجه اون براي 2000 متر تنظيم شده     منوال دوم من: متعلق به "Fabrique Nationale " هستش كه متاسفانه قسمتي از اون ناقصه و صفحات اخرش رو از دست دادم منتها جاييش كه به كار ما مياد صفحه 26 اين كتابچه هستش كه  ( Ammunition characteristics) جدول بررسي دو نوع فشنگ استاندارد با مرمي هاي 10.5 و 12.8 گرمي  هستش و مشخصات زير رو  ارايه ميكنه:   اونهم براي لوله 600 ميليمتري و نه برنو بلند با لوله 740 م.م.   براي گلوله 10.5 گرمي؛ سرعت دهانه لوله: 855 متر بر ثانيه سكشنال دنسيتي: 20.4 گرم بر سانتي متر مربع مقدار تقريبي باروت:3.2  گرم فشار: 3000 كيلوگرم بر سانتي متر مربع انرژي دهانه لوله: 368 كيلوگرم متر ماكزيمم برد: 3700متر    و براي مرمي 12.8 گرمي؛ سرعت دهانه لوله: 780 متر بر ثانيه سكشنال دنسيتي: 26.2 گرم بر سانتي متر مربع مقدار تقريبي باروت: 3.9   گرم فشار: 3000 كيلوگرم بر سانتي متر مربع انرژي دهانه لوله:377 كيلوگرم متر ماكزيمم برد: 4700 متر     اين شركت نمونه آپشنال با كاليبر م.م. 7.65 رو هم ارايه كرده(مثه نخجير 3 مزارت دفاع ما كه 3 تا كاليبر آپشنال داره) و براي اون با اين كاليبر: ماكزيمم برد: 5000 متر         منوال سوم من: يه منوال لهستاني هستش براي سال 1928 (توي ورشو پاپليك شده) با نام:   INSTRUKCJA O BRONI PIEECHOJY KARABINEK POLSKI wz 29   اين منوال برد مفيد رو :400 متر برد موثر :2000 متر و برد بيشينه رو :4000 متر عنوان كرده براي لوله 600 م.م. و براي لوله ه بلند 74 ميليمتري كنار اعداد 2000 و 4000 علامت  مثبت يا همون بعلاوه خودمون " + " گذاشته براي نشون دادن بيش از اين مقدارها       منوال چهارم من:   كتابچه آشنايي با تسليحات آلماني  جنگ جهاني دومه كه در تاريخ 15 مارچ 1945 توسط خود وزارت دفاع امريكا و "  ديپارتمانت جنگ" منتشر شده با عنوان:  war department technical manual TM - E 30 - 451 WAR DEPARTMENT 1945 15MARCH VII - 7 THE GERMAN MG 34   در اين كتابچه  براي اين تيربار كه از همون فشنگ 7.92 م.م. موزر(7.92x57) استفاده ميكنه نوشته (با استفاده از مهمات سلاح سبك 7.92): Effective range: 2000 to  2500 yard   برد موثري بين 2000 تا 2500 يارد بسته به نوع فشنگ و شرايط منطقه يعني برد موثري بين  1830 تا 2280 متر اونهم براي يه تيربار كه درصد بسيار زيادي از انرژي حاصل از انفجار باروت صرف تسليح و مكانيزم خودكارش ميشه و  لقي بالاتري هم نسبت به يه رايفل بولت اكشن داره   يه نكته ديگه اينكه طول لوله تيربار مذكور 24.7 اينچ يا همون 627 م.م. است و هنوز حدود 113 م.م. كوتاهتر از لوله برنو بلنده يعني چي؟ يعني يه سلاح خودكار با لوله كوتاهتر و استفاده از همون مهمات برد مفيدي حدود 1830 تا 2280 متر داره اونوقت برنو با لوله  740 م.م. و صرف همه اون  انرژي انفجاري باروت (فشنگ مشابه) چه برد موثري ميتونه داشته باشه؟ (سايتهايي مثه ويكي بردموثر اين تيربار رو بالاي 1200 متر(+1200) نوشته اند، يادمون نره اين كاتالوگ رو سال 1945 امريكايي ها منتشر كردند اونهم براي سلاحي كه ساخت 1934 هستش) پس اينكه شما ميگين با فشنگهاي قدرتمند جنگي امروزي ...... شامل هيچكدوم از منابع بالا نميشد درضمن بنده نوشته بودم با فشنگ مناسب به اين برد ميرسه اونهم تحت شرايط محيطي خاص   فكر كنم بيش از 100 بار بحث فشنگ مناسب و اسلحه بدون ساييدگي خان و شرايط مناسب رو اورده بودم     منوال پنجم من: براي ديد بهترتون به مقوله برد موثر، يه كاتالوگ هم درباره ارتقاي  برد موثر سلاح براي نيروي دريايي امريكا دارم  اونم براي سلاح هاي خودكار!!! با اين عنوان:   U.S. Navy Small Arms Ammunition Advancements Presented by Mr. Chuck MarshSr. Mechanical Engineering TechnicianPh: (812) 854-4110 Email: charles.marsh@navy.mil Mr. Jarod StollMechanical EngineerPh: (812) 854-8751Email: jarod.stoll@navy.mil Mr. David Leis Mechanical Engineer Ph: (763) 323-2392 Email: david.leis@ATK.com   بعد كلي توضيحات و مقايسه ها در صفحه 11 اون آورده:   Extend effective range from 1200 yds to 1500 yds (1370 m     اين 1370 متر برد موثر براي يه سلاح خودكار و لوله 540 م.م هستش   منوال ششم من: براي دونستن تفاوت تاثير طول لوله بر سرعت و در نتيجه برد گلوله دوباره ميرم سراغ يه منوال و كتابچه آمريكاي ديگه! اينبار "انستيتو ملي استاندارد آمريكا"!!! : American national standard institute   يه كتاب كامل و مفيد، 240 صفحه داره پر از جدول و فرمول و دياگرام و دراوينگ و با توضيحات بسيار جامع،درباره محاسبات سرع، فشار انرژي و... دياگرام همه فشنگهاي موجود دربازار امريكا رو داره!! كتابچه استاندارده ديگه خير سرش!!! همه فشنگهاي موجود در امريكا تا اون سال انتشارش (ايني كه من دارم مربوط به 1991 هستش) توضيحداده شده،  صفحه 11 اين كتاب مياد يه جدولي مياره براي  رنجهاي مختلف سرعتي گلوله كه گلوله هاي درچه رنجي از سرعت، هر اينچ اضافه  يا كم شدن طول لوله نسبت به اندازه استاندارد، چقدر بر سرعت مرمي تاثير ميزاره( تاثير مثبت يا منفي) چون جدولهاي موجود در اين كتاب براي لوله هاي استاندارد 600 م.م. تهيه شده منتها لوله هاي با اندازه هاي مختلف هم در بازار موجوده اومده اين جدذول رو ارايه كرده تا  با دونستن سرعت مرمي يه فشنگ خاص در دهانه لوله 600 ميليمتري بتونيم سرعت اون رو براي لوله بلنتر يا كوتاهتر حساب كنيم براي رنج سرعتي فشنگ(7.92 در 57 ) موزر اين عدد به ازاي هر اينچ 20 +/- فوت بر ثانيه يا چيزي حدود 6.1 +/- متر بر ثانيه هستش حالا شما بيايين براي برنو بلند با طول 740 م.م. در مقايسه با لوله استاندارد 600 م.م. حساب كنيد، اختلاف طول ميشه 140 م.م كه ميشه 5.5 اينچ (حدوده)  بدست خواهيد آورد: 110 فوت بر ثانيه يا  حدود 34 متر بر ثانيه افزايش سرعت دهانه لوله براي همون فشنگ در استفاده از لوله بلندتر اينو ببرين توي جدولهاي سرعت و انرژي  تا  بدست بيارن چقدر بردش افزايش پيدا ميكنه، خيلي فرق هست بين مثلا سرعت 766 متر بر ثانيه تا سرعت 800 متر بر ثانيه با همين اختلاف 34  تايي  و به ايضا خيلي تفاوت خواهد بود بين انرژي اين دوتا يعني هرجا كه سرعت  دهانه لوله روب راي هر فشنگي واسه لوله 600 م.م. موزر 7.92 در 57 داشتين به اون سرعت عدد 34 رو اضافه كنيد تا سرعت دهانه لوله براي برنو بلند بدست بيياد   اين مطالب رو بنده از كاتالوگهاي شخصي خودم برداشتم، اونقدرهم احمق نيستم كه بخاطر يه بحث جايگاه خودمو بين دوستانم خراب كنم و خداي ناكرده بيام بهشون دروغ بگم تا اعتبار خودمو زير سوال ببرم فعلا اينها روبه امانت از من  داشته باشين تا اگر عمري بود و دوربينم بدستم رسيد  تصوير تك تك صفحات حاوي اين اطلاعات رو براتون آپلود كنم تا مستند بشن نوشته ها و اطلاعات و اعدادي كه اينجا ذكر كردم        و اما دوتا نمودار رو حيفم مياد تصاويرشونو نزارم (پوزش پيشاپيش بابت درج تصوير خارج گالري چون متاسفانه پسورد اكانت گالريم رو گم كردم و چند پيامي هم كه براي مديران عزيز فرستادم هنوز پاسخي دريافت نكردم)        دوست عزيز بيشينه برد حدود 3.6 مايلي كاليبر 7 م.م مگنوم ميشه تقريبا 5700 متر و براي سلاح بنده كه همون 30-06 هست تقريبا ميشه حدود 5500متر تازه اين در شرايط استاندارد سطح درياست براي ارتفاع و تاثير اون نمودار زير رو داريم:        اينجا 5500 متر برد بيشينه كاليبر 30-06  ميشه حدودا 7200 متر (سبز براي ارتفاع سطح دريا و زرد براي ارتفاع 1200 پايي يا همون 3650 متري) شما به اين مورد تاثير درجه حرارت  رو هم اضافه بفرماييد نسبت به درجه حرارت استاندارد 25 درجه(هرچي هوا گرمتر، رقيقتردرنتيجه اصطحكاك و مقاومتش كمتر!!)     این هم  دو تصویر ازیه کتابچه مربوط به فشنگها و اسپسیفیکیشنشون                   و اين هم فشنگ ناز سلاح بنده: البته اين نمونه 165 گرينيش هستش و بنده از نمونه 180 گريني استفاده ميكنم، معركه است پرفرومنسش!!       اميدوارم مورد استفاده اتون قرار گرفته باشه   درضمن دوست عزيز و انديشمندم  درسته در ايران مثه امريكا آزادي  نگهداري و حمل سلاح  وجود نداره اما ديگه اونقدرها هم كه شما ميگين اوضاع بد نيست  اينجا هم آزادي هاي داشتن سلاح هست، كافيه سوء پيشينه نداشته باشي و پولتون هم به تهيه يه سلاح برسه !به همين راحتي ميتونين سلاح تهيه كنين شايد در برخي شهرها علاقه به سلاح يا حضور سلاح در دست مردم كمتر باشه منتها  خيلي از استانها وشهرهاي ايران درصد سلاح موجود در دست غير نظاميها  خيلي بالتر از اونيه كه شما فكر ميكنيد( مثه لرستان، كردستان، كرمانشاه، ايلام، خوزستان، فارس، چهارمحال و بختياري، كهكيلويه و بوير احمد، سيستان و بلوچستان، خراسان جنوبي و....) براي نمونه استان ما درصد بالاي از مردم اسلحه دارن! روستايي ها و عشاير استان ما كه تقريبا 100 درصد خونه ها سلاح دارن اونهم نه يكي و دوتا و سه تا !!!! برخي ها  كه جمعيتشون بيشتره دو رقمي تعداد سلاح هاشون!!!   در باره نبودن منابع آموزشي اگر منظورتون بزبون فارسي و در دسترس همه است باهاتون موافقم، اما كساني كه علاقه داشته باشن و بدنبال اين مطالب باشن، يا كار تيراندازي و شكار يا سلاحر و بصورت حرفه اي يا نيمه حرفي هم حتي  پيگيري بكنن، منابع و كتاب و مجلاتشونو جور ميكنن!! خدا هم نت رو از ما نگيره!! بعنوان نمونه من حقير نوعي، كه ابدا حرفه اي هم نيستم وش ايد حتي نيمه حرفه اي هم كه سهله بزور آماتور بحساب بيام!! كلي مجله و كتابچه از طريق دوستاني كه در اين زمينه دارم بدستم رسيده و دارم (كه از چندتاش براتون نمونه آرودم) توي يه گروه ورزشي مثلا كمتر شناخته شده براي ما، اطلاعت و منابع راجع به اون رشته براي كساني كه پيگير يا درگير دراون رشته هستن بوفور يافت ميشه كه ممكنه دست بنده و شما نيوفته (مثالي عرض كردم) در اين زمينه سلاح و تيراندازي هم بين اهلش و كسايي كه پيگيرن مقالات و مجلات و كتابچه ها و سي ديها و كليپهاي تخصصي تا دلتون بخواد موجوده و وجود داره، هرچند بيشترشون بزبون انگليسي و يا زبونهاي اصلي هستن نمونه ساده: دقيقا شبيه دارو كه داخل پاكتش بروشورهستش همراه سلاح هاي معروف غربي يا فشنگهاي با كيفيتي كه از اونتور ميان!! بروشور و مشخصات و جدولها و كروهاي مخصوص خودشون هست كه اطلاعات و ديتاهاي بسيار مفيد و جامعي بهتون ميده، شما اگر اهل سلاح باشين وبرين فشنگ مناسب تهيه كنين خودبخود به اين اطلاعات كاملا مستند هم دسترسي پيدا خواهين كرد   جوينده يابنده است   درباره موزر بازهم توصیه میکنم این لینک بسیار مفید  رو مطالعه بفرمایید   http://omegacrossroa...7/8mmMauser.htm     قلمتان روان و انديشه اتان پايدار باد
  6.   با سلام  اين نظر لطف شماست كه سرچشمه از روح بزرگتون مگيره توي اين مجموعه خاطرات كوشيدم به زبوني ساده و قابل  تصور ذهني هم كه شده حداقلهايي رو از شرايط دريا بازگو كنم اونهم درلواي رشادتها و ايثارگريهايي كه عزيزان دريادل تكاور دريايي با كمترين امكانات  انجام ميدادن   اون بحث ايرادها هم خدمت دوستان عرض كردم برميگشت به تازه تاسيس بودن اون يگان كه حتي ميدان تير و ووركشاپ تعمير نگهداري و انبار ايمن و استاندارد هم نداشت تجهيز انساني و تجهيزاتي اين يگان هم بصورت مشترك صورت گرفت كه متاسفانه تجهيزات فرسوده و عموما  تعميير نشده بود بعنوان مثال به فلان تيپ گفته بودن فلان تعداد دوشكا رو تحويل اين يگان تازه تاسيس بدهف اون تيپ هم نيومده بود دوشكاي سالم و عملياتي بده، كهنه ها يا در  خط تعمير و منتظر تعميرها رو داده بود و اين تيپ جديد هم كه  امكانات و فضاي تعميير نداشت، حتي فضاي مناسب و استاندارد نگهداري و انبار داري هم نداشت بمرور كه ميومدن رو كشتي ها اسلحه ها تمييز و تعميير ميشد به هيچ وجه اينكار رو تاييد نميكنم چون ميتونست  پيامدهاي بدي برامون داشته باشه منتها اون روزها گذشت و رفت بعد اون اوضاع كم كم بهتر شد نميگم تجهيزات روز دنيا رو دارن ولي دسته كم  تجهيزاتشون  تعميير و تست شده مياد رو كشتي براي وسايل ارتباطي و حفاظتي مثه جليقه و واكي تاكي و.. هم قدمهاي خوبي برداشته شد و تا جاي كه شنيديم( و خودم هنوز نديديم) يه تكون اساسي خوردن نيروهامون ف دوستان ميگفتن اوضاع تجهيزاتشون بهتر شده و امكانات بهتري هم در اختيارشون گذاشتن اما اگر مبنا رو بر استانداردهاي روز دنيا بزاريم بجز اون تيمي كه از برادران سپاه اومده بود ف مابقي تيمهامون هنوز تا رسيدن به اون لول خيلي فاصله دارند، البته فقط از لحاظ تجهيزات و امكانات وگرنه در بعد اموزشي، توان و آمادگي بدني، تاكتيك، فرماندهي ، شرايط روحي رواني و... بسيار عالين منتها تجهيزات متاسفانه قديمي و گاها كهنه و فرسوده بخدا فقط با صرف يه هزينه نه چندان زياد و تجهيز اين عزيزان به امكانات مدرن و استاندارد روز دنيا يه نيروي بسيار بسيار كارآمد خواهيم داشت نميشه در قرن 21 نيروي رزمي بين الملليت تجهيزات اواسط قرن 20 رو هنوز استفاده كنه، براي نيروهايي با ماموريت ويژه اون هم در بعد بين المللي دوره يوزي و ژ-3 خيلي وقته سراومده مثلا فرض بفرماييد با فقط تغيير كاليبر 7.62 به 5.56 جديد چقدر ميشه مهمات اضافي برداشت و حمل كرد اونهم برا يتميهايي كه بدون پشتيباني نزديك دارن ميرن عمليات يكي از دوستان بنام مهندس  غ. ب يه خاطره تعريف كرد ولي در همفكري باهم تصميم گرفتيم كه ننويسمش چون مربوط ميشد به همون گرفت گيريهايي كه قوانين دست و پاگير اون روزها گريبون نداجا و تكاورا رو گرفته بود!!!!! يه بخشي از خاطره اشون ايشون گفتن: اصلا بزارين سربسته روايت كنم(مثه هميشه خيلي سربسته و سانسور شده ميگم و تاريخش روهم نمينويسم و نميگم براي كي بوده تا مساله اي هم پيش نياد) ايشون روايت كردن كه بعد بارگيري حدود يك ميليون و دويست هزار بشكه نفت خام ازخارك به تانكر سويز مكس.... به سمت انسوكنا حركت كردن، اين تانكرها كوچيكتر از سوپرتانكرهاي 320 هزارتين هستند و ظرفيتشون 176هزار تنيه و بالطبع آبخوركمتي و فريبورد(فاصله عرشه تا سطح آب) كمتري هم دارن، پرواضحه كه پروانه و موتورشون هم ورتكسهاي ضعيفتري نسبت به سوپرتانكرها توليد ميكنه و اين يعني  خطر بيشتر در برابر دزدان دريايي( اگر يادتون بياد گفتم وقتي دزدها سعي ميكنن به كشتي نزديك شن ما با مانورهاي زيگزاگي علاوه بر بهم زدن دقت تيراندازيشون سعي ميكنيم قايقهاي كوچيكشونو در تلاطم ورتكسها و موجها و آبهاي نا آرام حاصل از پروانه بندازيم تا هم سرعت و هم تعادلشون بهم بخوره و هم اينكه نتونن دركنار بدنه كشتي براحتي عمل بالا اومدن رو انجام بدن! حالا اين تانكرهم كوتاه تره، هم موجها و افكت ورتكسيش كمتره بالطبع در قياس با سوپرتانكر دسترسي بهش راحتتره) ايشون گفتن بعد از رسيدن به نقطه آلفا در.... تكاوران دريايي رو كه 5 نفر بودن سواركرده و به سمت  مصر ادامه حركت دادن تا با عبورازكانال سويز به سمت ...... ادامه مسير بدن!!!!! تجهيزات اين عزيزان شامل يه دوشكا، يه تيربار گرينوف، يه  تفنگ تك تيراندازي دراگانف و چند قبظه ژ-3 ميشده ، چند روزقبل رسيدن تنگه باب المندب، غروب و دم دماي نشستن آفتاب با حمله چند قايق دزدان دريايي مواجه ميشن كه تكاوران دريايي با استفاده از وضعيت نيمه روشن هوا براحتي اونها رو ...... و حمله رودفع ميكنن !!! منتها بدبياري از اينجا شروع ميشه كه يكي از كشتيهاي مادر دزدان دريايي!! كه قايقها از اونجا تامين سوخت، آذوقه و مهمات ميكنن و هميشه چندين قايق دور و ورشه همون نزديكي بوده! اين شناورها خيلي بزرگتراز قايقهاي تندروي موتوري دزدان دريايي هستن و باوجود داشتن محدوديت سرعت و مانور(نسبت به قايقهاي تهاجميشون) ماندگاري بالايي در دريا داشته و بعنوان  پايگاه شناور براي قايقهاي كوچيك دزدها استفاده ميشن، حتي كارهاي تعمير و نگهداري قايقها رو هم روي همونا انجام ميدن، عموما در پوشش ماهيگيري فعاليت كرده و با استفاده از تجهيزات ديويت، وينچ، كرين و جرثقيلي كه دارن براحتي قايقها روبالا به روي عرشه كشيده ويا به آب ميندازن، چون تخصصشون هم ماهگيريه وعموما همه مدارك و اسناد مربوط به شغل و تخصصسشون هم قانونيه و در ظاهرامر دارن همون فعاليت حرفه ايشونو دنبال ميكنن!!! شناساييشون خيلي خيلي سخته، به زبون ديگه ميتونيم بگيم اينها ماهيگيراني هستند كه دزدي دريايي ميكنن، يعني شغل اولشون ماهيگيري بوده كه بعنوان شغل دوم دزدي دريايي رو برگزيدن!! حالا اين وسط نميدونم الان كدوم شغل اول و اصلي بحساب ميداد !! درآمد ماهيگيري با اونهمه مشقت و سختيش كه يكصدم شغل نون و آب دار( ببخشيداشتباه شده بهتر بود ميگفتم، نوشابه!! ومرغ و گوشت و دلار دار!!) شغل شريف دزدي دريايي نميرسه حالا شما  قضاوت كنيد شغل اصلي كدومه وشغل دوم كدوم!! از شوخي گذشته اينها همه ماهيگير بودن، دريا ميومدن و دريا رو خيلي خوب ميشناسن، تجهيزات و امكانات دريانوردي تجاري و نقاط ضعفشونو هم براحتي ميشناسن، تمام مدارك و گواهينامه ها و اسناد  قانوني رو هم دارن حالا از اون سابقه و شغل دارن بعنوان پوشش براي اين كار پليدشون استفاده ميكنن، همه هم در ظاهرآدمهاي بدبخت بيچاره اي هستن كه دل به درياز دن و مشقتش رو بجون خريدن تا با ماهيگيري شكم زن و بچه اشونو سير كنن!! اينه كه نميشه براحتي باهاشون بخورد كرد چون اون منطقه پر از كشتيها و قايقهاي ماهيگيريه كه خيليهاشون واقعا ماهيگران بينواي زحمتكشي هستن كه دل به مخاطرات دريا دادن تا روزي حلال براي خونواده هاشون ببرن، واقعا با اون حجم از شناورهاي  به ظاهر همكار و هم صنف، تشخيص سره از ناصره و ماهيگير واقعي از "دزد در پوشش ماهيگير" سخت و دشوار و حتي گاها غير ممكنه!! يكي از دلايل سختگيريهاي قانوني دربحث مقابله  توام با خشونت(همون لت و پار كردن خودمون) با دزدان دريايي كه دست و پاي نيروهاي نظامي رو بسته همين مساله است كه براي جلوگيري از صدمه زدن به شناورهاي تجاري و ماهيگيري واقعي مشابه بايسته و لازمه. اين مردمان سختكشو خوش قلب براي  كسب روزي خانواده هاشون دل به دريا و امواجش و شرايط سختش دادن و حفاظت از اونها لازم و ضروريه منتها متاسفانه تمييز دادنشون از  دزدان دريايي با پوشش ماهيگيري (گرگهاي در لباس ميش!!!) بينهايت دشواره چون اون منطقه پره از اينگونه شناورهاست و همه هم مدارك، اسناد و گواهينامه هاشون قانوني و كامله! بگذريم!!! با درخواست كمك قايقهاي دزدان دريايي از مادرشون!! قايقهايي كه همون اطراف براي  شكار پرسه ميزدن يا نزديك مادر بودن يا  تو بغل مادرجا خوش كرده بودن!!! همه براي حمله به اين تانكر فراخونده شده و حمله گله كفتاري اونها به اين بره چاق و چله تنها!!! آغاز ميشه، غافل از اينكه اين بره تپل موپول و تك و تنها!! بجاي چوپان و سگ گله، 5 شيرمرد دريا دل همراهش داره!!! ايشون روايت كردن حدود 24 قايق بصورت متناوب و نوبتي درتيمهاي 4 تا 8 فروندي به مدت بالاي 32 ساعت لاينقطع بهشون حمله ميكردن، يه تيم حمله ميكرد  وقتي با كمبود سوخت و مهمات مواجه ميشد تيم ديگه جاشو ميگرفت و همينطوري بدون توقف كار حمله رو انجام ميدادن و اين 5 تكاور در تمام اين مدت چشم رو هم نزاشتن و استراحتي نكردن ومدام از اين طرف كشتي ميدويدن اونطرف كشتي و از اونطرف به اين طرف و از سينه تا پاشنه رو پوشش ميدادن، تيراندازي ميكردن و با دزدان دريايي ميجنگيدن!! در همه اين زمان كه بتنهايي و در نابرابرترين وضعيت ممكنه داشتن با اون كثافتها ميجنگيدن حتي يكبار از خستگي شكايت و گلايه نكردن، توي اين مدت فقط آب خورده و هر ازگاهي غذا بصورت لقمه اي بهشون داده ميشد و اين عزيزان هم با همه وجود از  كشتي  ايراني دفاع ميكردن! هرچند اين عزيزان سعي ميكردن در استفاده از مهمات نهايت دقت و صرفه جويي رو به عمل بيارن اما با طولاني شدن درگيري كم كم با كمبود شديد مهمات مواجه شدن و كار بجايي كشيد كه دمدماي صبح دوروز بعد يعني بعد حدود سي و يكي دوساعت ساعت جنگيدن مداوم اعلام كردن  دوشكا و تيربار مهمات نداشته و براي ژ-3 ها هركدوم فقط يه خشاب مهمات دارن! شكرخدا درهمون آغاز درگيري، وضعيت به " ناوچه  محافظ جماران" كه اون وقتها درهمون منطقه درحال گشت بود گزارش شده بود و ناوچه هم با تمام سرعت به سمت اونها حركت ميكنه و از كشتي نفتكش هم ميخواد كه اونهم با همه توان و سرعتش به سمت ناوچه بره تا زمان ملاقاتشون كوتاهتر و نزديكتر بشه، اما بخاطر دور بودن از هم و فاصله اي حدود 1200-300 ناتيكايل مايل، ناوچه جماران بعد حدود 32 ساعت بهشون  و صبح دوروز بعد بهشون ميرسه وبه محض رسيدن به برد ايمن اپتيكال از همون فاصله چند كيلومتري توپ سينه به كار ميوفته و..............!!!!!!!!! بعد هم با تامين كسري مهمات  تكاوران دريايي، كشتي نفتكش با اسكورت ناوچه جماران به مسيرش ادامه ميده و به سلامت به نقطه "براوو" رسيده و تكاوران رو به...... تحويل ميده و خودش به ماموريتش ادامه ميده     جداي از بحث كم بودن نفرات اعزامي و همچنين كم بودن تعداد شناورهاي رزمي موجود كه بالطبع زمان رسيدن براي كمك به كشتيها رو افزايش داده اگر مبنا بر همون وزن محوله حملي و تعدا خشاب بار مبنا بزايم با استفاده ازكاليبرهاي كوچكتر و مدرنتر امروزي كه دست برقضا تواناترهم هستند!! اين عزيزان ميتونستن 50 درصد بارمبناي بيشتري رو با خودشون حمل كنن و بالطبع اون در درگيري مدت زمان بيشتر ياز مهمات بخوردار بوده و ديريتر با مشكل و معضل كمبود مهمات مواجه ميشدن هرچند درصورتي كه مثلا اگر اين عزيزان بجاي 5 نفر 8 نفر بودند مهامت بيشتر و درگيري راحت تر و دفاع پايدارتري شاهد ميبوديم و خود اين عزيزان ميتونستن به نوبت استراحت هم بكنن (مثالا 6 نفر درگير و 2 نفر استراحت) كه دراين وضعيت بازدهي و پرفورمنس بهتري هم از خودشون نشون خواهند داد شكي نيست بازدهي اون 5 دلارو 100 درصد بوده و  دلاورانه جنگيدن اونهم بدون لحظه اي استراحت منتها چرا از اين توانايي استفاده بهتر و بهينه تري نكنيم ؟ (هرچند معتقدم  بهترين حالتش همون وضعيت تيم سپاه بود كه هم نفراتش كامل بود و هم تجهيزاتآفندي و دفاعي، امكانات،نوع و تنوع جنگ افزاريش، امكانات شناسايي و ارتباطي و همچنين مهمات اضافي همراهشون) كلا بايد از تجربه هاي بدست اومده نهايت استفاده رو برده و همه گزارشهاي ارسالي و دريافتي رو بارها وبارها تجزيه و تحليل بكنيم تا بتونيم از اونها براي ارتقاي توان رزممون نهايت بهره رو ببريم براي افزايش تعداد شناورهاي رزمي اعزامي به گشت اقيانوس و براي مبارزه با دزدان دريايي و حفاظت از كشتي هاي  خودي (ناوگروه هاي اعزامي) با وضعيت موجود فعلا محدوديتهايي داريم (بويژه براي شناورهاي پشتيباني) منتها اميدوارم با سپردن امنيت و گشت خليج فارس و سواحل درياي مكران به شناورهاي كوچكتر بتونيم بجاي تركيب يك شناور رزمي و يك شناور پشتيباني درهرناوگوه اعزاميمون اينباردسته كم دو شناور رزمي  رو بهمراه همون يك شناور پشتيباني اعزام كنيم فعلا توان رزمي اعزاميمون شامل  ناوچه هاي بايندور و ونقدي و ناوچه هاي محافظ الوند، البرز، سبلان و جمارانه اميدوارم با  عملياتي شدن "سهند" بتونيم سه ناوگره تركيبي (دو رزمي و يكي پشتيباني) براي اعزام به اين مناطق آماده كنيم
  7. دوست عزيز سلام ممنون بابت لطف بينهايتتون اگر اين تاپيك جذابيت و يا زيبايي داره در اثر حضور دوستان گلي همچون شما و ديگر دوستان عزيزه كه با گرماي بودنشون به تاپيك  گرما و صميميت دادن خوشحالم كه خوشتون اومده و متاسفم كه ديگه اون دور و ورها  مسيرمون نيوفتاد براتون خاطره بنويسم البته خاطره سفر دو سال پيشم رو هنوز ننوشتم و بعيد ميدون به اين زوديها هم بشه نوشتش اميدوارم روزي بتونم بدون دغدغه   از تاثير  و بيان احتماليش مستند به فيلم و عكسهاي  برداشته شده توسط خدمون براتون همينجا اپش كنم تا اون روز  فعلا منتظر خاطرات باقي دويتانم البته خاطراتي كه بهشون اطمينان داشته باشم و بشه روايتشون كرد با علم به حقيقي بودنشون   بازهم از لطف بينهايتتون ممنونم
  8.   بازهم سلام نميخواستم ديگه به اين بحث ادامه بدم اما شما كلا ول كن نيستين بازهم اشتباه رفتي كه دوست عزيز بنده كي گفتم ارتشي هستم و بحث حفاظت اطلاعات و ..ميدان تيرو ...حفاظت اطلاعات و.. بنده فقط گفتم فارغ التحصيل دانشگاه افسري نيروي دريايي هستم عزيز دل برادر هر گردي گردو نيست هر فارغ التحصيل دانشگاه نيروي دريايي هم افسر نيروي دريايي نيست!!!!!!!!!! محض اطلاع شما در دانشگاه امام خميني نوشهر (دانشاه افسري نيروي درياي ارتش جمهوري اسلامي ايران ) بورسيه هاي ارگانهاي ديگه مثه كشتيراني، نفتكش، شيلات، نيروي انتظامي، حتي براي دوره هاي محدودي تكميلي سپاه و آموزش و پرورش هم بوده و برخي هنوز هستند!! بنده هم اون سلاح ها رو بدون استفاده از اون رانتي كه مد نظر شما بود و اونهمه تشويق و تعريف و تيكه اتون !!! خريداري كرده ام حتي نتونستم مثلا از وزارت دفاع و كارخونه هاش به قيمت مناسبتر خريداري كنم چون دقيقا هموني كه شما مد نظرتونه نيازه كه بنده حقير فاقدش بودم خيلي راحت رفتم فروشگاهاسلحه و يك موردش هم خود مركز اسلحه و مهمات شهرمون و سلاح مورد نظرمو خريدم طبق قوانين حمل و نگهداري سلاح جمهوري اسلامي ايران: هر ايراني جداي از نژاد ، زبان ، قوميت و جنسيت (زن يا مرد) به شرط نداشتن برخي شروط مثه عدم سوئ پيشينه و ارتكاب جرم و نميدونم كلي گرفت گيري قانوني ديگه به شرط داشتن سن قاونوني(18 سال)، مجاز به داشتن حداكثر سه سلاح (يكي گلوله زني خفيف، يك گلوله زني شكاري و يك ساچمه زني نمره 12)هسش هيچكس هم بجز شرايط خاص مرز نشيني يا عشاير مجاز به داشتن سلاح خودكار و جنگي نيست اونهم با كلي شرط و شروط و.. كافيه بندهاي ممنوعيت مثه خلافكار ي و اشتهار به فساد و... نداشته باشي و مبلغي هم پول كه برخي اوقات از پول يه گوشي تلفن همراه هم كمتر ميشه!! اونوقت ميتوني سلاح بخري(برخي سلاح ها بالطبع بخاطر كيفيت و كاراييشون گرونن ممثلا همين برنويي كه بحثمونه، يه برنوي وسط خوب و تمييز مجوز دار چيزي حدود 15 تومن باهاتون آب ميخوره(بين 13 تا 15) البته ساخت ايرانش، ساخت چك و موزر98 آلمانيش ارزونتره منتها زد كاي آلماني و ساخت هكلراندكوخش كه خيلي كميابه بسيار گرونتره، هكلراندكوخش بالاي 25 تومنه تازه اگر بتونيد گير بيارديد) بنده با استفاده از اين قانون عمومي و همه گير رفتم و سه تا سلاح خريدم اونهم نه باهم بلكه در فواصل زماني مختلف(چندبارهم عوض بدلشون كردم و مثلا يكي رو فروختم چيز ديگه اي خريدم و...) شما هم ميتونيد به فروشگاه اسلحه و مهمات شهرتون و يا فروشگاه هاي مجاز شكار تشريف برده و سلاح مورد علاقه اتون رو بخريد درضمن جايي هم بنده داشتن سلاح روافتخار ندونستم و يا نداشتنش رو شرم!! كلا فكر كنم دومين باريه كه دارم درهمه زمان عضويتم توي اين سايت راجع به سلاح داشتنم صحبت ميكنم يه تاپيكي بود با دوستان سلاح هامونو مقايسه ميكرديم و اونجا راجع به 30-06 ام حرف زدم و اينجا هم براي روشن شدن دليل داشتن اطلاعتي در زمين سلاح مجبور به عنوانش شدم افتخارخاصي نيست هرچند من دوسشون دارم، و بهشون ميبالم!! كلا علاقه است طرف ميره رو ماشينش چند برابر پول سلاح هاي من سيستم ميبنده چون دوست داره، نه افتخاره و نه شرم!!! دلش خواسته بنده علاقه ام اسلحه است و فكر نكنم موردي هم داشته باشه پولشونو هم نه از شما گرفتم، نه از حقتون ورداشتم و نه از كسي كش رفتم كمي مطالعه كنيد راجع به افراد تا بدونيد از چه راهي پولشونو بدست ميارن، شما زحمت ميكشين بنده هم به همچنين بعيد هم ميدونم كارشما نيم كار و شغل بنده سخت و پرخطر و دشوار باشه، هرچند اين مباحث مطرح شده توسط شما سرسوزني ربط به موضع بحث نداره هرچند معمولا اين يه اپيدمي هستش كه هركسي كارشو سخت ترين كار دينا ميدونه!!! شما هم متاسفانه كارتون فقط متهم كردن و تهمت زدن و تعبير به برداشته!! هربار يه گوشه ماجرا رو ميگري و ميري به تهمت و خدمت سربازي و ارتش و حفاظت اطلاعت و رانت و سن و صا ايران و اصفهان و سلاح سازماني نيروي درياي و ميدان تيرهاي  ارتش و .... من كي گفتم ارتشيم كه شما اين عناوين و استفاده از ارتش و امكانات و حفاظت اطلاعت و تجهيزات و ميدان تيرش و رنج فايندرش و.... بستين به نافم؟ من خدمت اين عزيزان بوده و بهشون ارادت خاصي داشته و دارم اما افتخار همراهي و همرزميشونو نداشته و ندارم براي تهيه پول اولين اسلحه ام، زماني كه مشغول درس خوندن بودم بسختي دركنار درسهام كار كردم تا تونستم اونو بخرم، بخودم سختي دادم تا به چيزي كه دوست دارم برسم و شكرخدا رسيدم بله اون سلاح رمينگتون بنده قيمت بسيار بالايي داره(نزديك به قيمت يه خودروي متوسط امروزي) ولي به كسي ربطي نداره چون براش زحمت كشيدم و پولمو دادم به چيزي كه دوست دارم، نه از ديوار كسي بالا رفتم و نه حق كسي رو خوردم، نه هم حق كسي رو ضايع كردم ونه هم از رانتي و يا  كانكشني چيزي بهره بردم مثه هر شهروند ديه با داراييم رفتم و چيزي رو كه دلم ميخواسته خريدم!! جرمه؟ زحمت كشيدم و پول بدست آوردم و جايي كه دلم خواسته خرجش كردم فكر هم نميكنم كار ناشايستي كرده باشم!!! همكار بنده كه در يك روز باهم رفتيم دانشگاه، در يكروز فارغ التحصيل شديم ودر يك روز و دريك شركت استخدام شديم و هم جايگاه هستيم به ماشين علاقه داره، الان قيمت خودروي زير پاي ايشون 5-4 برابر و يا شايد حتي بيشتر از قيمت خودروي منه!!!! خوووووووووووووووووووب؟ كه چي بشه؟ پول خودشه دوست داره ماشين خوب بخره!!!!!!!!! من تفنگ دوست دارم اون عزيز ماشين!!ايرادي داره؟ جالبه كه نوشته بودم اگر از سمت شما ايرادي نيست بنده اين سه سلاح رو دارم كه ميبينم ايراد گرفتين و مشخص شد از سمت شما ايراد هست ببخشيد اگر بدون اجازه شما رفتم  وسبه مورد علاقه ام رو خريدم! اينكه حضرت عالي بدون داشتن هيچگونه تجربه و تخصص و دانشي در اين زمينه دارين اينگونه نظر ميدين واقعا جاي بسي تعجبه!! شما حتي اين سلاح رو نميشناسين و بعد......!!!!!!!!!!!!!!!!! براي برد بالاي 1000 و بالاخص 1500 و 1700 چند لينك براتون گذاشتم مطالعه بفرماييد دستتون مياد (لينكهاي توي همين سايت خودمون) اونجا دقيقا براسنايپر وسلاح تك تيرانداز بودن برنو درزمان خودش و بردهاي اعمالي و.. اشاره كاملي كرده در زمان جنگ جهاني دوم با سايت اپتيكي نچندان پيشرفته اي كه روش نسب شد د برد موثرش 1300 متر شد و براي سايتهاي جديد بسته به نوع دوربين وعدد زوم و وضوح و... اين برد موثر رو براحتي شما ميتونين به 2000 متر و حتي 3000 متر هم برسونيد، اما معمولا بالاي 2000 مترگلوله اين سلاح اون بازدارنگي مناسب رو نداشته و افت گلوله هم بيشتر ميشه و از دقتش خيلي كم ميشه و زدن هدف خيلي خيلي دشوار ميشه(نه كه نشه اما نه به آسوني زير 2000 متر) دوتا لينك براتون گذاشتم تا ببينيد برد نهايي كاليبرهاي مختلف رو و تاكيدم در نوشته هاي بالا بر ارتفاع و شرايط محيطي رو هم ببينيد لطفا!! كه مثلا چطوريه كاليبر خاص در سطح دريا بردي حدود 5500 متر داره اما همون سلاح و همون كاليبر در ارتفاع 12000 پايي(حدود 3600-700 متري) به چيزي نزديك به 8-9 هزار متر شما حتي به همون جدولهايي كه گفتم هم دقت نكردين شما درهمون سايتها ميتونين تاثير مقدار و نوع باروت، وزن و گرين مرمي، آيرودايناميك مرمي، تراجكتوري گلوله و اونهمه شرايط گفته شده توسط من بر برد نهايي يه كاليبر رو ببينيد مثال افغانستان روبراتون زدم تا ببيند كه يه سلاح ميتونه بالاي 2000 متر دقت داشته باشه در اندازه يك انسان رو براحتي هدف قرار بده، نوشتم با توضيح كه اين سلاحي كه بردموثرش 600 متر بود در اين فاصله 2470 متري شكار داشته و چندين شكار بالاي 2000 متر حالا همينو بسط بدين به برنو با برد موثر 2000 متر با دوربين هاي جديد من حتي در مثال 1700 متري نام دوربين رو هم براتون نوشتم درضمن براي كسي كه مهارت تيراندازي نداشته باشه زدن هدف در فاصله 100 متر و 200 متر هم بسيار دشوار و سخته و بعيد ميدونم بتونه حتي با سلاحي به دقت برنو چنين اهدافي رو بزنه چه برسه به  1500 تا 2000 متر كه تخصص و دانش لازم رو ميخواد ببينيد: با توجه به نوع فشنگ مناسب و يه سايت اپتيك جديد(يه نمونه اش رو واستون نوشتم كه روي برنو بلند نصب شده بود براي برد 1700 متر) هر كسي كه فنون تيراندازي بصورت تك تيراندازي رو بدونه ميتونه تا 1500 متر كه سهله تا 2000 متر و حتي بيشترش رو هم هدف قرار بده دوستان خودمون درهمين سايت دارن ميگن كه با برنو تا 1100 متر رو تونستن بزنن، تازه من و اين دوستان حرفه اي و ماهر نيستيم و اين قدرت و دقت برنو هستش كه چنين تواناييي به ماهاي آماتور ميده حالاشما حساب شكارچي وتك تيرانداز ماهر رو بكنيد ببينيد؛ برنو ذاتا دقيق و قوي و برد بلنده  و به من و شماي نوعي اين امكان رو ميده كه با تجهيزش به دوربين مناسب و آموزش اصولي باهاش  براحتي هدفهاي دور رو بزنيم مثه آب خوردن زدن هدفهاي زير 200 متر خاصيت و ويژگي تفنگ برنوه و نه من دارنده سلاح در ضمن يادتون نره داريم راجع به برنو بلند صحبت ميكنيم كه برد و دقت و قدرت و سرعت دهانه لوله مرميش از مدلهاي كوتاه و متوسط بيشتره و بصورت تخصصي تر براي تك تيراندازي استفاده ميشده مساله اينجاست: برنو بعنوان يه سلاح با توجه به پارامترهاي شليكش داراي دقتي هست كه بتونه در فاصله اي به اين اندزاه باور نكردني براي شما براحتي و مثه آب خوردن هدف رو بزنه به شرط داشتن تيرانداز قابلش شما برت 12.7 محشر و فوق العاده روهم بدي دست يه ناشي 800 متر رو براتون نخواهد زد اما همين برت دست يه كاربلد ميتونه بالاي 2000 رو مثه آب خوردن هدف قرار بده بحث بر سر قابليت يه سلاحه، شما اول برين در مورد برنو تحقيق كنيد ميبنيد كه اين سلاح داراي بردي حدود 5000 متري تحت شرايط خاصه و تا برد 2000 متري برمبناي گيج بندي و اندازه گيري كارخونه سازنده اش، گلوله اون داراي پروفايل حركتي و دقت مناسب و بازدارندگي قابل قبوله كلا برنو به قدرت بالاي گلوله و لگد وصداي زياد و بردبالاش معروفه، بالاخص در ايران، حالا بين ما لرها بيشتر محبوبه و اونهم دليل خاص خودشو داره من به شما لينك ميدم برين مطالعه كنيد شما مطالب رونخونده بنده رو به هرچي به ذهنتون ميرسه متهم ميكنيد و بحث كارت پايان خدمت و ارتش و حفاظت اطلاعت و رانتهاش و ..قيمت سلاح من و سختي كارشما و سهل بودن شغل من و ...... ميكشيد وسط در مورد رنج فايندينگ ( و نه رنج فايندر!!! كه اين يه ابزاره و اون يه پروسه)به نظرم ايراد در اينه كه شما حتي روند كارها و روال داشتن سلاح مجوز دار در ايران رو نميدونين چون در اين زمينه فعاليت و تجربه و مطالعاتي نداشتين قضيه از اين قراره: اگر شما مجوز حمل و نگهداري يه سلاح رو بگيرين برمبناي ارگاني كه مجوز رو براي شما صادر كرده يكسري ضوابط خاص روبايد رعايت كنيد، يك ارگاني سختگيريش كمتره يك ارگان ديگه بيشتر(بالاي 97-98 درصد ميرن سمت اوني كه سختگيريش كمتره، در ظاهر امر هم بايد همينطور باشه هرجا سختگيري كمتر، جذب بيشتر دقيقا مثه عبور جريان زياد از مقاومت كمتر در مدارهاي برقي!!! منتها بنده بنا به دلايلي رفتم سمت اونور ديگه كه سختگيرتره يا بهتره بگم بشدت سختگيره!!!) مثلا فلان ارگان همون اول كاري قبل دادن مجوزو فقط براي بار اول سلاح شما رو كارشناسي ميكنه و ديگه برو به امون خدا!! كاري بكارتون نداره نه كارشناسي نه امتحاني نه تستي نه نظارتي  سر سال هم تشريف ببرين خيل راحت مهمات سهميه اتون تحويل بگيرين تا اينكه خداي ناكرده اتفاقي رخ بده، كه اونوقت پوست از كله آدم ميكنن!!! اما يه ارگان ديگهمبنا رو بيشتر بر پيشگيري گذاشته تا  درمان!!بسيار سختگيره و مو رواز ماست ميكشه بيرون، ساليانه براي شما آموزش و بروزرساني اطلاعات و ايمني ميزاره تا هم از سلامت سلاحتون مطمين بشه و هم كيفيت آموزش و نحوه استفاده از سلاحتونو چك كنه و هم اشراف شما به قوانين حمل و نگهدراي سلاح رو بررسي كنه!!! بالطبع هزينه اش هم گردن خودتونه!!!! از وقتتون هم بايد بزنيد، تازه ايرادي هم بگيرن كلي دردسر بايد بكشين تا دوباره مجوزتون رو صادر كنن(البته معمولا مجوز براي دوره هاي مختلف و در مدت زمانهاي  مختلف صادر ميشه، ابتدا يه برگ حمل موقت 6 ماههف بعد برگ حمل  يك ساله بعد بسته به نوع سلاح و پرونده و ارگان كارت حمل 5 يا 10 ساله و درنهايت مجوز دايم) محض اگاهيتون: هر كسي بر مبناي نوع مجوزش(مجوز حمل ساده يا مجوز حمل وشكار) داراي سهميه خاصي از فشنگ هستش مثلا فلان كاليبر براي يه فرد داراي سلاح مجوزدار بدون مجوز شكار 50 تا و براي فرد داراي مجوز شكار 100 تافشنگ هستش(اصطلاحا به مجوز شكارمجوز محيط زيست هم ميگن!!) اين ارگاني كه بنده دارم درموردش صحبت ميكنم؛ برخلاف دو ارگانهاي ديگه، شما وقتي براي تحويل سهيمه ساليانه اتون تشريف ميبرين بايد سلاحتون همراهتون باشه تا دوباره كارشناسي بشه، نكات ايمني و فني نگهداري سلاح رو ازتون ميپرسن، قوانين رو ازتون ميپرسن و يه جورايي دوباره چكتون ميكنن كه آيا هنوز استحقاق و شايستگي فني و حقوقي داشتن سلاح رو دارين يا نه؟!! و اگر نكات خاص و جديدي هم بوجود اومده باشه مثه تغييرات احتمالي در قوانين و يا نكات به روز و فني و ايمني در نگهدراي سلاح و تيراندازي و.. اونها روبهتون آموزش ميدن وبعد شما رو ميبرن ميدون تير و شما بايد دسته كم 5 تير رو براي چك سلاح و امتحان كاراييش و نحوه تيراندازي و  آشنايي شما با سلاح و هنر تيراندازي شليك كنيد( حداكثر بيش از 15 تا هم اجازه ندارين ، منتها اين تعداد جداي از سهميه اتونه كه اونجا بهتون تحويل ميدن و بايد مبلغشونو بعلاوه هزينه اموزش و كارشناسي و بيمه و ... رو هم نقدا پرداخت كنيد!!) قبل از شليك هم اسلحه شما بازرسي و كارشناسي ميشه تا ايرادها و اشكالت احتماليش رو بررسي كنن در اين ميدانهاي تيرهرچند وقت يكبار براي برخي سلاح ها به قرعه، تست " رنج فايندينگ" صورت ميگيره(معولا اين تست هم با فشنگهاي تحويلي و هم با فشنگهاي استاندارد صورت ميگره!) بايد بدونيد كه براي جلوگيري از حوادث ناخوشايند، ريسكي، وخيم و محتمل معمولا فشنگهاي تحويلي از طرف اسلحه و مهمات به مراتب ضعيف شده يا بقول دوستان داونگريد شده تر از نمونه هاي اساتاندارد ويا جنگي هستن ( دربرخي جاها شايعه تقليل به25 تا 50 درصد قدرت هستش كه البته برخي اوقات واقعا كمتر از اين هم مشاهده شده، من پست اولم نوشته بودم نميتوني چندتير رو مثه هم شليك كني چون ابدا استاندارد و يكسان نيستن) در همون سايت كه خودتون ميگين عضو هستين اگر با دقت خونده باشين ادعا شده كه هم مقدار باروت به يك چهارم كاهش پيدا كرده و هم نوع باروت نامرغوبتره و آيرودايناميك گلوله رو هم كه از عكسها خودتون ميتونيد با نمونه هاي استاندارد مقايسه بكنيد خوب فكر كنم تا اينجا براتون جا افتاده باشه كه چطور رنج بالاي 5000 متر رو شاهدش بودم، توي ميدون تير تست رنج فايندينگ، ادعا نكردم خودم انجام دادم، گفتم شاهدش بودم ميتونيد برگرديد و بخونيدش شايد براتون جالب باشه اگر بگم اونجا فشنگ 30-06 اسپرينگ فايلد ركوردي زد كه هيچكي از نفراتي كه اونجا بودن تصورشو هم نميكردن، طبق كاتالوگ و جدول غربيها و خود شركت سازنده سلاح و فشنگ، اين فشنگ با شليك از يه سلاح سالم با لوله  بدون ساييدگي و طول استاندارد 600 م.م.  بايد برد نهايي حدود 5500 مترداشته باشه اما باور كنيد ركورد بالاي 6700 رو زد واين برميگرده به شرايط محيطي، ارتفاع، درصد رطوبت، فشار هوا، درجه حرارت و.. كلي عامل تاثير گذار ديگه كه باهم تراجكتور، پروفايل پروازي و بالستيك گلوله رو مسازن دوست عزيز فكر كنم درمورد هر چيز ابتدا بايد كمي پرس و جو بكنيد وبعد نظر بديد و بر روي نظرتون هم تعصب بيجا نشون نديد برنويي كه برد نهاييش بيش از 5000 متره در شرايط مناطق زاگرس و نزديك به 5000 متر در سطح دريا هستش و تا 2000 متر داراي تارجكتوري قابل قبول و بازدارندگي مناسبه چرا نتونه با دوربين مناسب 1700 رو دقيق و مثه آب خوردن بزنه؟ شما دليلي بر ردش داريد  ميشه بگيد به چه دليل نميتونه بزنه و نا كارامده؟ گلوله شليك شده نميدونه من نوعي ماشه رو كشيدم يا شماي بزرگوار!! اون ذات  و پرفورمنس خودش رو طي پروفايل پروازي منتج از اونهمه شرايطي كه برشمردم دنبال ميكنه!! بنده و شماي تك تيرانداز فقط ميتونيم با علم و مهارتمون اونو درست تر شليك كنيم يا با نابلديمون گند بزنيم به تيراندازي و قابليت يه سلاح!!! اگر من نوعي نتونم با برنو و فشنگ و شرايط مطلوب در 1000 متر به هدف بزنم دليل ضعف سلاح نيست، براي سلاحي كه براستي داراي اين توانايي هستش(لطفا تاپيكهاي كه معرفي كردم توي همين سايت رو يكبار مطالع كنيد، لطفا!!) ببينيد دوست عزيز وقتي دوستان ميان و از نامرغوبترين فشنگ ممكنه استفاده ميكنن بعيد ميدونم با دوربين هم بتونن پشت سرهم يه ههدف رو براي 5 بار در فاصله 400 متري هم بزنن چه برسه به 1500 متر و بالاترش من حقير فشنگهاي نامرغوب دريافتيمو به نمايندگيهاي مجاز ميفروشم و بجاي 100 تا فشنگ سهميه حدود20-30 تا فشنگ استاندارد مرغوب و با كيفيت مناسب ميخرم(هستند كساني كه فقط منباب خالي نبودن عريضه تيراندازي مكينن و 100 متر با 200 متر براشون فرقي نداره و نهايت هدفشون همونه و زياد اهميت به كيفيت فشنگ نميدن، جداي از عدم دقت حتي به اثر منفي استفاده چنين مهماتي بر سلاحشون واقف نيستن) بنده نوعي بعنوان شاگرد و يه آماتور!! و خيلي از كساني كه سلاح رو بصورت حرفه اي استفاده ميكنن مياييم فشنگهاي نامرغوب رو ميفروشيم به فروشگاه هاي مجاز وبجاش تعداد كمتري فشنگ با كيفيت بهتر و استاندارد ازشون ميخريم اين فشنگ كيفيت خوب دركنار سلاح برنويي كه خوب ازش نگهداري شده ميتونه براحتي و مثه آب خوردن بالاي 1500 روبراتون بزنه در ضمن يادتون باشه من گفتم برنو بلند! برنو كوتاه در اين بردهاي نزديك به 2000 متر كمي مشكل داره البته ناتوان نيست منتها چون لوله اون كوتاهتر از نمونه متوسط و خيلي كوتاه تر از نمونه بلنده سرعت خروجي دهانه لوله مرمي در نمونه كوتاه كمتر بوده و بالطبع دقت كمتري هم داره و دقيق زني باهاش درايمن فاصله سخت تر از نمونه بلنده براي مرمي برنو سرعت خروجي دهانه لوله بسته به مدل و گرين فشنگ و مقدار و نوع باروت و لول سلاح بين 755 متر بر ثانيه تا 975 متر بر ثانيه  آورده شده  كه اين اختلاف بسيار زياد سرعت باعث اختلاف در برد و دقت و كشندگي ميشه (البته فقط فاكتور سرعت نيست كه تعين كننده باشه، گرين مرمي و تراجكتوري  و ... ) من هرجا صحبت از دقت عالي برنو بعنوان تفنگ تك تيرانداز براي مسافتهاي بالاي 1500 متر كردم نمونه بلند رو مثال زدم و گفتم ديدم و شاهد بودم يه شكارچي حرفه اي با برنوي بلندو سه پايه و دوربين زاواروسكي اين دقت رو داشتن و هدف رو زدن اونهم چند بار پشت سر هم البته برنو در همه مدلهاش به دقت و قدرت معروفه منتها  برنو بلند برد يشتر و دقت بالاتري داره كه كار هدف دور برد زنيتونو راحتتر ميكنه من دارم راجه به ذات يه سلاح صحبت ميكنم والا وقتي بحث عدم تعمير و نگهداري مياد وسط اون ربطي به ذات سلاح نداره، نمونه داشتيم در زمان جنگ گزارش شده مستعمل شدن لوله تانك گلوله اي كه روي 7000 متر بسته شده در حدود 600-700 متري و حتي كوتاهتر به زمين افتاده!!! اين ذات اون توپ رو زير سوال نميبره، اون توپ نوعي، وقتي لوله اش سالم باشه و تعمير و نگهداريش بدرستي صورت پذيرفته باشه، با مهمات مناسب و توپچي ماهر ميتونه 7000 متر رو مثه آب خوردن بزنه چون در توانشه و جزو تواناي ذاتيشه منتها وقتي مستعمل شديا يكي از فاكتورهاي  مورد نيازش رو از دست داد ديگه 700 متر رو هم نميزنه و براي همين برد كم هم دقت نداره!! برنو هم همينطوره، بعنوان يه سلاح داراي برد نهاي حدود 5000 متر (بسته به شرايط) و با دوربين و فشنگ مناسب ، بازدارندگي، دقت ، قدرت و موثر بودن تا 2000 متر هستش براي برنو هم همينه، اگر كسي به هخردليلي ننتونه از اين سلاح در اين رنج درست استفاده كنه دليل بر ناتواني برنو نيست!! شما اگر به ستون درجه برنو يه نيگاه كنيد به اعداد تا 20 (براي هر 100 متر يه شماره )ميرسين كه بردموثر، كشنده و بازدارندگي برنو رو بهتون ميده به همچنين اگر نيگاهي بهستون درجه موسين ناگانت بندازين و برخي ديگراز تفنگهاي گلنگدني ميدونيد كه در تفنگهاي گلنگدني برخلاف نيمه خودكار و خودكار، تقريبا 100 درصد انرژي حاصل از انفجار باروت صرف جلوبرندگي و پرتاب گلوله ميشه(به شرط عدم ساييدگي لوله و عدم نشت از كولاس و .. بخاطر فرسودگي و يا تعميرو نگهداري نادرست، نه فقط براي برنو كه براي هر سلاحي كه بخواين مثال بزنين!!) شمااگر كمي دست از تعصب بحثي و خلط مطلب و مجادله كلامي و تهمتهاي از سر بي اطلاعي بردارين( نميدون چرا اينقدر اصرار دارين رو چيزي كه نه علمشو دارين نه تجربه اشو و نه تخصصشو) و فقط يه نيگاهي به ستون درجه موزر ها و برنو ها بندازين به عدد 2000 متر برد موثر خواهيد رسيد اما اين برد موثر مشروط به اما و اگرهاي هستش كه بالا مبسوط گفتم نه فقط براي برنو بلكه اين شرطها براي هر سلاحي كه نام ببريد چه قديمي و چه مدرن وجود داره برنو بعنوان نماد كيفيت برترآلمانها در همه دنيا معروفه شما چه اصراري دارين نميدونم از همه بابت طولاني شدنش پوزش ميخوام شما هم دوست عزيز اگر مطلبي يا مساله اي هست بدون توهين و اتهام و فرافكني (مثه پايان خدمت و سن و شغل بنده و ارتشي بودن و ميدان تير و رنج فايندر ارتش و سلاح شازماني نداجا و ....) بفرماييد بنده كاملا درخدمتتون هستم نوشتم دو راه بيشتر ندارم يكيش همينه مطالب توي نته كه شما مثه اينكه قبول ندارين و نميخواين قبولش كنيد راه دومش هم افتخار ميزباني شماست كه تشريف بياريد تا بهمراه هم به ميدان تير كارشناسي سلاح هاي داراي مجوز بريم و هرچي ميخواين از اين سلاح يا هر سلاح ديگه ببينيد و باور كنيد اونجا ميتونيد تست كنيد با سلاح هاي خودكارهمون ارگان حتي(البته پول فشنگها و كارشناس و... رو بايد بديد كه بعنوان ميزبانتون و دعوت كننده اتون بر عهده بنده است و با كمال ميل پرداخت خواهم كرد) اونجا خواهيد ديد كه با بالا رفتن فاصله تفاوت دقت سلاح ها چقدر و چطور خودشو نشون ميده چطوربعد يه مسافتي كلاشنيكف قافيه روبه ژ-3 ميبازه وبعد مسافتي ديگه، ژ-3 به برنو و درنهايت برنو به 30-06 مشهود و عيني ميبنيد و لمس ميكنيد براي فهميدن برد نهايي هر سلاحي هم كه مد نظرتونه ميتونيم بهاي كارشناسي و تستشو پرداخت كنيم و به اون عدد برسيم جالب خواهد بود براتون مثلا با برنو با فلان فشنگ ميزنيد بالاي 5000 متر اما همون سلاح همون فصل همون ساعت همون منطقه با فشنگهاي سهميه اي 3000 تا رو بزنيد بايد چند پشتك وارو هم همه رو مهمون كنيد جدي ميگم باوركنيد با اون مهمات بتونيد گلوله رو به 3000 متر برسونيد بايد جشن بگيريم!!! جز اين نميتونم بروش ديگري بهتون ثابت كنم قضاوت با خودتون و همه دوستاني كه ميخونن مطالب رو لينك اول تصوير دو برنوي نخستين در موزه ايرانه بالايي ساخت داخل و پاييني تحويل گرفته شده به ستون درجه هردو لطفا دقت كن تا عدد 20 بريا هرصدمتر كه ميشه 2000 متر http://www.uploaddd.com/uploads/20_1313587207372.jpg   اينكي نمونه تك تيرانداز آلماني درجنگ جهاني دوم http://uploadpa.com/beta/12/jaxa1o43v9iggo4dqdz.jpg   يك مدل كه قنداق و چوبش دستكاري شده مجهز به سايت اپتيكي بروزتر و دوپايه http://www.nkhdoe.ir/Data/Sites/1/motakhalefin/dastgiri.jpg   اينم يه تصوير از كاتالوگ: http://www.usmbooks.com/images/WafTech/Waf1.jpg   باز هم يه تصوير از ستون درجه برنو: http://www.uploaddd.com/uploads/13_1313684716092.jpg   اينهم يه مدل  ديگه كه چوب و قنداقش دستكاري شده: http://ghashghaeeha.loxchat.com/upload/g/ghashghaeeha/image/ghashghaeeha1.jpg      واما لينكهايي كه ببيني بد نيست: http://iran-airrifle.com/forum/printthread.php?tid=7&page=45   http://shekar0208.blogfa.com/post-7.aspx   http://harsini.blogfa.com/post-66.aspx   http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D9%81%D9%86%DA%AF_%D8%A8%D8%B1%D9%86%D9%88   126 صفحه بحث و مطلب  در باره برنو: http://iran-airrifle.com/forum/printthread.php?tid=7&page=1   اين لينك نمونه كوتاه و بلند رو دقت كن و يه نيگاه هم به ستون درجه بنداز: http://shekarban.com/viewtopic.php?f=8&t=9&start=160   چاينجا هم بر موثر يا افتكيو رنج رو 2000 متر و برد حداكثري رو  البته براي مدل k (همون برنو كوتاه  و بزبون آلماني كورز)  متر4000 نوشته: http://www.moddb.com/groups/military-personnel-arms/news/mauser-k98    و به همچنين لينك زير: http://www.dday-overlord.com/eng/k98_mauser.htm       كاملترين لينكي كه ميتونم درباره اين سلاح و مهماتش بهتون معرفي كنم لينك زيره و تازه اين اعداد براي لوله استاندارد 600 م.م. هستند و نه لوله بلند :(برد حداكثري اين لوله رو حدود 4700 متر و مقدار انرژي و سرعت و تراجكتوري گلوله تا 2000 متر به ازاي هر 100 متر يا هر يك عدد نشانه روي سايت و ستون  درجه اورده شده اونهم براي چند نمونه از فشنگ با گرينهاي مختلف، اطلاعات كامل و جامعي هستش و از اين بالاتر و كاملتر فقط كاتالوگ  و كتابچه شركت سازنده است)   http://omegacrossroads.com/GunCabinet/8X57/8mmMauser.htm     خودتون هم يه سرچ ساده  بكنيد بالاي 10000 تا سايت و مطلب پيدا ميكنيد عموما هم مطلبشون يكيه چون دارن راجع به يه موضوع بحث ميكنن، زحمت سرچ رو بكشين و بعدش عقل و خرد خودتون قاضي!!! نت رو هم قبول نداشتين،  بنده حقير سراپا تقصير دربست درخدمتتونم!!!     درضمن با كمال احترام: ترجيح ميدم درصورت نياز به ادامه بحث  اين بحث رو در پيام خصوصي پيگيري كنيم تا انحراف تاپيك نشه (درسته برنو هم به نوعي سلاح ساخت ايران بحساب مياد حالا توليد تحت ليسانس منتها اين بحث به انحراف كشوندن تاپيكه) ممنون ميشم قلمتان روان و انديشه اتان پايدار باد
  9. دوستان سلام ورژنهاي سلاح هاي توليدي وزارت دفاع رواينجا  مينويسم تا تاپيك برگده به حالت اول خودش   نمره 12  تك لول : نخجير 1(JS-100) تك لول ساچمه زني،مكانيزم كمر شكن، قندان و بچه قندان چوب گردو، لوله كرومكاري شده آلمان، طول سلاح 1250 م.م.، طول لوله 810 م.م. (110م.م. بلندتر از لوله هاي استاندارد متداول)تمام چوك با طول 65م.م. داراي بردخيلي خوب و دقت مناسب، وزن 3 كيلوگرم داراي ورژنهاي  نقشدار سفارشي زير علاوه بر مدل استاندارد JS-100 هستش: S10, S-20, S-30, S-40, S-50 T-10, T-20, T-30, T-40 P-10, P-20, P-30, P-40   نمره 12 تك لول : سياوش (JS-101) تك لول ساچمه زني،مكانيزم كمر شكن، قندان و بچه قندان چوب گردو، لوله كرومكاري شده آلمان، طول سلاح 1250 م.م.، طول لوله 810 م.م. (110 م.م. بلندتر از لوله هاي استاندارد متداول)تمام چوك با طول 65م.م. داراي بردخيلي خوب و دقت مناسب، وزن 2.800 كيلوگرم، بخاطر داشتن قطعات كمتر سبكتر از  نخجير 1 هستش و داراي ورژنهاي  شبيه ورژنهاي  نخجير 1(نقشدار ) علاوه بر نمونه استانداردJS-101 S10, S-20, S-30, S-40, S-50 T-10, T-20, T-30, T-40 P-10, P-20, P-30, P-40   نمره 12 دولول بغل هم: نخجير2 (JS-200) دو لول بغل هم، ساچمه زني،مكانيزم كمر شكن، قندان و بچه قندان چوب گردو، لوله كرومكاري شده آلمان، طول سلاح 1140 م.م.، طول لوله 700 م.م.(لوله هاي استاندارد متداول)لوله راست نيم چوك(نزديك زن) و لوله چپ تمام چوك (دورزن) چوك با طول 65م.م.ب، وزن 3.640كيلوگرم داراي ورژن مدل استانداردJS-200   نمره 12 دولول روي هم: شاهين(JS-400) دو لول رويهم، ساچمه زني،مكانيزم كمر شكن، قندان و بچه قندان چوب گردو،كفي قنداق از جنس پلي آميد، لوله كرومكاري شده آلمان، طول سلاح 1136 م.م.، طول لوله 700 م.م.( لوله هاي استاندارد متداول)لوله پايين نيم چوك(نزديك زن) و لوله بالا تمام چوك (دورزن) چوك با طول 65م.م.براحتي و با چند تغيير قابليت تبديل به اسلحه مسابقات ورزشي جهت مسابقات تراپ و اسكيت رو داره، وزن 3.300كيلوگرم داراي ورژن مدل استانداردJS-400     نمره 12 دستكش: صياد2 (JS-600) تك لول ساچمه زني، مكانيزم تسليح دستكش بر اساس سلاح موسبرگ 7.62، قندان و بچه قندان چوب گردو، كفي ضربه گير، بدنه از جنس آلومينيوم هوايي!!! لوله كرومكاري شده، ظرفيت مخزن 5 تير، طول لوله700 م.م. (لوله هاي استاندارد متداول)تمام چوك با طول 65م.م.، وزن 2.900 كيلوگرم،علاوه بر نمونه استانداردJS-600 داراي ورژن منقوش P10 و ورژن استتاري CF 100   گلوله زني كاليبر 270: نخجير3 (JS-800) گلوله زني گلنگدني با مخزن 5 تير، با كاليبر 270،(كاليبرهاي 7.92و 30-06 هم به سفارش ارايه ميشه) داراي 4 خان راستگرد، لوله تكنولوژي آلمان از جنس فولادضد زنگ(1.7765) جنس قنداق و بچه قنداق از چوب گردو، كفي قنداق از جنس پلي اميد،ضامن سه وضعيتي، داراي آلات نشانه وري  كامل با قابليت نصب دروبين، طول سلاح م.م.1120، طول لوله 600 م.م.، وزن 3.6 ، برد موثر 700 متر و برد نهايي 3000 متر، بسيار زيبا و ارگونوميك، داراي مدل استاندارد و پايه همون JS-800 و مدل نقشدار و قنداق طرحدارS-10 تنها ايرادش فشنگ كمياب و بسيار گرونش يعني  همون كاليبر 270 هستش، فشنگي با دقت بسيار بالا براي شكار چارپايان، تركيب اين فشنگ و اين سلاح دقت و كارايي بسيار مناسبي به اين سلاح داده، قيمت بازار آزادش تقريبا 3-4 برابر قيمت كارخونه است(هركسي براحتي نميتونه اونو از كارخونه تهيه كنه)
  10.   با سلام بله دوست عزيز ناراحت شدم چون شما نه ميدونيد داريد چي ميگيد و نه ميدونيد داريد با كي حرف ميزنيد و نه ميدونيد مخاطبتون كيه و نه ميدونيد دارين راجع به چي حرف ميزنين و بدون دليل و مدرك هي دارين يه چيزو تكرار ميكنين   اون اطلاعات مربوط به ساخته هاي وزارت دفاع هم كاتالوگش موجوده ، هم به عينه همه رو تست و تجربه كردم و باتوجه به اينكه اكثر دوستاهم و آشنهاو فك و فاميل دارن از اونها زياد بينمون  درمورد اونها بحث ميشه و نكات مثبت و منفيشونو بررسي ميكنيم هر جايي از اون مطالب رو كه گفتين در شك و ترديده  مشكلي داشتين بگين تا براتون  توضيح بدم  واما ............ درمورد سن من و سربازي نرفتنم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! اونهم مرد و مردونه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! خوب اگر يه نيگاهي به پروفايل من ميكردين هم سنم دستتون ميومد و هم محل زندگيم تا نگيد آشناهتون لرن و... من لر هستم خرم آبادي و36 سالمه ما اينجا  برنو برامون بگونه اي مقدسه!!! كلا لرها عشق برنو هستن اينكه شما نديدن و نميدونن من مقصر نيستم و اما جوك  خدمت نرفتن و كارت نداشتن و مرد و مردونه !!!!!!!!! دوست عزيز بنده فارغ التحصيل دانشگاه افسري نيروي دريايي ارتش جمهوري اسلامي ايران هستم واينكه چطور 5000 متررو ميبنين و از كجا ميفهمن  درچه فاصله اي زمين خورده و زمين ريزي بوده، اين مشكل حضرت عاليه كه فكر ميكني  ميشننن پشت سلاح و 5000 متر رو نيگاه ميكنن هنوز ميدون تير و  تست" رنج فايندينگ"  تشريف نيردين!! تقصيرتون هم نيست!!! عرض كردم خدمتتون تشريف بيارن برنو بدم دستتون خودتون  تست بفرماييد    وامابراي برد نوشتين من فقط به اندازه گلوله و باروت و .. توجه كردم و" بالستيك گلوله" رو بررسي نكردم!!!! اصلا خوندين چي نوشته بودم؟ يه بار ديگه بخونيد تا ببينيد نوشتم عواملي همچون: آيروديناميك مرمي تراجكتوري گلوله خان سلاح مقدار باروت نوع باروت طول لوله وزن گلوله و... ميدونيد تراجكتوري گلوله يعني چي؟ يا آيرو ديناميك مرمي؟ شرايط جوي و عرض جغرافيايي و درصد رطوبت و دماي هوا و ... بدون اينها ميشه بالستيك دقيق بررسي كرد؟ اونوقت بدون دونستن اينها چطور ميخواين دم از بالستيك گلوله بزنين؟     براي بردهاي بالاي 2000 متر و شكار كردن خوندين چند مورد توي افغانستان داشتيم؟ خوندين ركورد 2470 متر داشتيم در افغانستان؟(يه سرباز انگليسي با چنديدن ركورد بالاي 2000 متر) اينكه شما سلاح رو نميشناسن مشكل من نيست اينكه شما نميدونين ميشه در اين برد هدف رو زد تقصير من نيست اينكه شما نميدوني درنيورهاي مسلح ما دارن براي تك تيراندازي و هدف زني در بردهاي بالاي 3000 و 4000 متر خودشونو آماده ميكنن (كه البته خيلي خيلي سخت و دشواره و نياز به علم  و تاكتيك و تجهيزات و آموزش بسيار بالايي داره) تقصير من نيست   براي برد موثر و مفيد وقتي شما فرقشونو نميدونين من چي بگم؟ مثلا براي نخجير 3 با لوله كوتاه تر، و كاليبر كوچكتر و انرژي باروت كمتر و.... كاتالوگ وزارت دفاع  بر نهايي رو 3000 متر نوشته و برد موثر رو 700 متر درحالي كه مثلا شركت سازنده اش برد نهاي اين كاليبر رو حدود 4400 متر عنوان كرده، براي كاليبر 30-06 كه همون 7.62 اما از نوع اسپرينگفايلد برد نهايي 5500 مترو براي 7 م.م. مگنوم برد نهايي 5800 متر ذكر شده براي اطلاعتتون از گلوله ها و انواعشون و بردنهايي و ... چند لينك زير رو مشاهده بفرماييد اطلاعات بسيار خوبي درمورد برنو هم بهتون ميده   http://www.iran-airrifle.com/forum/printthread.php?tid=894&page=2 http://www.persian-shooters.com/archive/index.php/t-152.html  در لينك اولي جدول مقايسه بردنهاي و مفيد و موثر گلوله هاي مختلف رو آورده اطلاعات خيلي خوبي بهتون ميده(اعداد بالا رو هم از اين جداول ميتونيد استخراج كنيد، لقمه از اين راحتتر؟؟؟)   من براي اثبات حرفهام دو راه پيش رو دارم يكي ارجاعتون به نوشته هاي موجود در نت با يه سرچ ساده كه من بالا همين زحمت رو هم از دوشتون ورداشتم و آدرس براتون گذاشتم ديگري هم  اگر اين روش رو نميپسندين و به اطلاعات در نت  اعتقادي ندارين، تشريف بيارن اينجا كاتالوگهاي اين سلاح (موزر 98 يا بقول خودمون برنو رو بهتون نشون بدم ، اونهم نه كاتالوگهاي ايراني كه عين كاتالوگهاي امريكاييشو و نه حتي آلماني سازنده اش رو !!!) بالا هم دعوتتون كرده بودم!!!! بعد هم گفتم ميتونيد عملي و واقعي مقايسه كنيد و دستتون بياد ادعا نكردم خودم ميتونم چنين تيراندازي بكنم، تك تيرانداز و تيراندازش بينهايت مهمه، نوع سلاح، وضعيت خان و فشنگ و..(كه چند بار نوشتم ) ميدونستين ارتفاع  از سطح دريا، عرض جغرافياي، فصل سال، درجه حرارت هوا، درصد رطوبت، و.. در شليكهاي دوربرد و دور زني چقدر موثرن و تاثير دارن؟(بالا كلي نوشته بودم ها؟؟!!!) فاكتورهاي زيادي در يه تيراندازي براي فواصل  دور بايد لحاظ بشن والا هر بچه اي پا ميشد و تك تيرانداز ميشد!!   " يه روزگاري برنو سلاح تك تيرانداز بوده و نه الان(بالا هم نوشته بودم برني دوباره بخونين)، اوايل جنگ ودفاع مقدس خودمون هم از برنو لوله بلند بعنوان سلاح تك تيرانداز استفاده ميشد، اما امروز نوشتم كه درارتش و سپاه نمونه هاي بروز و مدرنتري وجود داره اونهم بوفورو اونهم براي بردهاي بالاي 2000 متر نيازهاي امروز با شرايط اون روزها فرق داره، سلاح هاي موجود هم فرسوده تر شدن، كاليبرهاي جديدتر و بهتري ساخته شدن مثه 30-06 اسپرينگفايلد و يا 7 م.م. مگنونم و يا 308 وينچستر و رمينگتونو ... اما هنوز هم كه هنوزه اين 7.92 پير حرفهاي زيادي براي گفتن داره و از قدرت و دقت و برد مثال زدني برخورداره كه براتون نشوتم وشما با خلط مطلب هي دارين انكار ميكنين شكارهاي بالاي 1000 و حتي نزديك به 2000 متري هم كم نداشته همين برنو برين كمي مطالعه كنين"   عدم اطلاع شما نميتونه دليل انكارتون باشه متاسفانه پسورد اكانت گالريم رو فراموش كردم والا براتون چند تا جدول از برد نهايي انواع گلوله ها و مقايسون ميزاشتم كمي دستتون بياد برد نهايي يعني چي!! يعني جايي كه ديگه گلوله انرژي نداره و به زمين مي افته نوشتم زمين خوردن يعني به زمين ريزي تا بدونيد با اصابت فرق ميكنه   اگر اكانتم داير بود تصوير سلاح خودمو، برادرهامو و دوستان واقوام رو هم براتون آپ ميكردم ببنيدشون از اين انكار مطلقتون درآيين درضمن  كارت مجوز سلاح  رو هم براتون ميزاشتم يا بهتره بگم مجوزهاي سلاح هامو براتون ميزاشتم !!!(اين حقير اگر جنابعالي صلاح بدونيد و مشكلي ندونيد و ايرادي در كار نبينيد!!! سه تا  اسلحه دارم!!) يكيش همون عروسك يكيش يه دولول و يكيش يه خفيف بلند   ختم كلام يه برنوي سرحال در دست اهلش، چنان دقتي داره كه شايد شما حتي باورش هم نكنين، و اين برميگرده به ذات قدرت و دقت وبرد و سرعت دهانه گلوله در تفنگ برنو و اينها برميگرده به شاهكار طراحي و ساختش اگر امروزه برخي ها بنا به ايراد فشنگها يا عدم مهارت تيراندازي و يا فرسودگي و لقي بالاي سلاح نميتونن چنين استفاده اي از سلاح بكنن تقصير برنو نيست مشكل از جاي ديگه است  درباره ژ-3 هم كمي مطالع بفرماييد بد نيست بردهاي مفيد و موثر و نهايشو براحتي يمتونيد توي همين نت پيدا كنيد توي يه تاپيكي بنده حقير تيراندازي ايمن با اين سلاح ( و دركل اصول تيراندازي رو نوشته بودم) معایب G-3 حل شد يا باز هم توضيح ميخواد؟   راستي براتون يه تاپيك ديگه هم پيدا كردم توي همين سايت خودمون در همونجايي كه بنده رو ارجاع دادين بهش: اسلحه ژ-۳ اينجا برد نهايي ژ-3 رو 3500 متر نوشته مازور اسلحه برنو یا VZ.24 تک تیراندازی در طول تاریخ تك تير اندازان در افغانستان اينجا نوشته كه ركورد 2470 متر دست كيه و چطور با يه تفنگ با برد موثر 600 متر در فاصله 2470 متري شكار واقعي داشته بخون تا دستت بياد بين اعداد ارايه شده و واقعيات دموجود ميدان نبرد و برد مفيد و موثر و نهايي و....      موفق و مويد باشيد به اميد ديدار حضوريتان !!
  11. با سلام   ادامه دادن اين مبحث اينجا بنحوي انحراف تاپيك بحساب مياد منتها چون قول داده بودم  تاريخ اون حمله اشتباه رو بنويسم اين ه كه مجبورم دوباره اون بحث رو ادامه بدم متاسفانه!!!   اون بمباران اشتباهي،  ناخواسته و براستي غير تعمدي در تاريخ 21 مهرماه 59 صورت پذيرفت اما متاسفانه ازش درس نگرفتيم و در تاريخ 23 مهرماه يعني دوروز بعد دوباره اشتباهي شبيه همون رخ داد!!!! اينبار 2 حمله در يك روز و بمباران اشتباه نيروهاي خودي!! ايندفعه تيپ 3 زرهي لشگر92 به اشتباه هدف قرار گرفت، يكبارصبح ساعت 9 و نيم توسط فانتوم و بار ديگه بعد از ظهر همون روزساعت يك و نيم توسط تايگر، چند شهيد و زخمي و از دست دادن ادوات داشتيم اما چون با حجم بسياركمتري بمباران اشتباهي صورت پذيرفت، شكر خدا تلفات بسيار بسيار كمتر بود بحدي كه با فاجعه پيشين قابل مقايسه نبود( اگر اشتباه نكنم تلفاتمون شامل 3 شهيد، 5 زخمي و از دست دادن 2 تانكر سوخت تي3 ل92 بود!!)   ببنيد اصلا دوست ندارم وارد اين فاز و روايت داستانهاي اينچنيني بشم چون بواقع تلخ و گزنده اند و گاها مشاهده شده دوستان برداشتهاي غلطي ميكنن و شروع به تخريب يه نهاد، نيرو و يا ارگان ميكنن مثلا فلان جا اگر ارتش كمي قصور داشته فوري خيانت و كوتاهي و.. ميبندن به نافش اما متقابلا خودشون  چندين بار بدتر از اونو داشتن منتها زير سبيلي درميكنن توي خود ارتش هم متاسفانه همينطوره اين بحث "فرندلي فاير " يا آتش بخودي معضل بزرگي بود اون روزها و بسيار متاسفم كه بگم اگر تاكتيكها و انديشه هاي درست و راهكارهاي عاجلانه و پيشگيرانه اي بكار نبريم در جنگ رخ دهنده آتي!!ميتونهبسيار بسيار بسيارگرونتر برامون تموم بشه اگر اجازه بدين درباره تيران و مهران حرف نزنم بهتره!! كلا بحث اشتباه هدف قرار دادن تا دلت بخواد داشتيم نيروي هوايي در بعد هوا به هواي جنگنده هاي خودي!! و بالاخص در بعد زمين به هواي پدافند  بر ضد جنگنده و هواپيماهاي خودي!!! اشتباه در هدف قرار دادن شناورهاي خوي و به همچنين شناورها به اشتباه هدف قرار دادن و يا شليكهاي چندين باره به جنگنده هاي خودي اشتباه در بمباران نيروهاي زميني خودي و متقابلا هدف قرار دادن جنگنده و بالگرد خودي توسط يگانهي زميني و پياده (بالاخص از طرف ...بگذريم) كلا كم نداشتيم از اين دسته  اشتباهات گاها فاجعه بار!!! مثلا در حين آموزش  هدف قرار دادن همرزم رو تا دلتون بخواد داشتيم بالاخص بين...بازم بگذريم!!! اگر دوستان مدعيدروغ يا  نادرستي در اين مطالب هستند ميتونم موردي و با سند بيان كنم هرچند بشدت كراهت دارم از ورد به چيني حوزه اي چون متاسفانه شرايط فراهم نيست و دوستان طرفدارهر ارگان يا نيرويي ميان و جبهه منفي ميگرن و متعصبانه نظر ميدن و...   كافيه در مورد ماهان و تيران حرف بزني ببين دوستان نهاجا چه خواهند گفت!!! درباره هدف قرار دادن فانتوم توسط ناو.. حرف بزني نداجاي ها ميريزن سرت و...   ما شاخص تر ازنحوه شهادت سرلشگر خلبان بابايي كه نداشتيم؟ داشتيم؟ بزارين اين مباحث بمونه براي روزهايي كه ما ياد گرفتيم بيان اشتباهات براي درس گرفتنه نه توهين و تحقيرو كوچيك كردن و ناديده گرفتن زحمات و ....بمونن تا روزي كه سعه صدري پيدا كرديم تا  بتوينيم ايرادها رو بدون حب و بغض و جانبداري متعصبانه و كوركورانه بررسي كنيم بواقع دفاع مقدس 8 ساله ما پر از مسايليست كه باز نشدن و بيان نشدن هرچند براستي ما نيازمند بحث و بررسي انها براي درس گرفتن ازشون  هستيم تا خداي ناكرده بارديگه تجربه اشون نكنيم. شايد هنوز وقتش نرسيده يا بهتره بگم ما هنوز ظرفيت  ورود به اون مباحث رو نداريم مثلا شهداي ما نعوذ بالله معصوم كه نبودن؟ بي شك اشتباهاتي هم ناخواسته و يا تحت شرايط اون روزها داشتن (الان ما داريم مثه تماشگار و بعد اونوقايع و بدور از بمب و موشك و گلوله رفتار و حركات اون بزرگواران رو بررسي ميكنيم و ابدا قابل مقايسه با شرايط اون روزها نبوده و نيست) منتها هنوز شرايط براي ورود به مباحث اشتباهاتي كه گاها اين عزيزان  داشتن محيا نيست، اشتباهاتي كه به جرات ميتونم بگم حتي يكيشون هم تعمدي نبوده و ذره اي هم از جايگاه و زحمات و جانفشاني ها و ايثارهاي اين عزيزان كم نكرده و نخواهد كرد منتها ساحت اين عزيزان چنان مقدس و قابل احترامه كه حتي بنده نوعي منتقد اون تصميمات هم به خودم جرات جسارت و ورود به اين حيطه رو نميدم!! حتي اگر بخودم جرات چنين جسارتي هم بدم فعلا جامعه ما ظرفيت پذيرش چنين مباحثي رو نداره   البته اين فقط نظر منه و ممكنه خيلي از دوستان باهاش موافق نباشن، بنا براين اگر اجزاه بدين وارد اين مقوله نشيم و بزاريم تاپيك زيباي آرش جان مسير منطقي خودشو بره   با پوزش از همه بابت بحث خارج عنوان تاپيك(هرچند زياد هم بي ربط نبود!!!)
  12.  با سلام دوست عزيز حالت خوبه؟  سرت بجايي نخورده؟ برنو و 150 متر؟ بعد تيكه ميندازي ميگي فكر ميكردي اينجا همه علم نظامي دارن و... خداروشكر اونقدرميدونم كه برنو رو با  تفنگ بادي اشتباه نگيرم!!! تيكه ميندازي در حد وزنه دوضرب رضا زاده و سليمي هردو سرهم!!! بعد ميگي شايد اشتباه كنم درستش كنيد؟ برد150 متر براي برنو؟ مگه تفنگ باديه؟ با برنو تا حالا تير اندختي؟ اصلا برنو رو ولش كن!!!! تا حالا اصلا تيراندازي كردي؟ تفنگ دستت گرفتي؟ بابا كلاشنيكف با اون فشنگ كوچيك و باروت كم و لقي زيادش  400 متر برد مفيد داره و برد موثرش بر مبناي نوع گلوله تا 800 متر هم ميرسه براي اينكه دستت بياد يه فشنگ كلاشنيكف رو بزار كنار دست يه فشنگ برنو بعد حساب كن چقدراز همون نيمچه باورت هم صرف تسليح مجدد سلاح ميشه و بعد... دوست عزيز اگر برنو نديدي بگو تا يه تصوير برات بزارم روي برنو ستون درجه اي نصبه كه شركت سازنده اونو براي 2000 متر تنظيم كرده جناب هيتلر و بعد هيتلرو قبل هيتلر هم برد، دقت و قدرت اين سلاح رو ميدونستن كه از اون بعنوان تفنگ تك تيرانداز استفاده ميكردن، اينو كه ديگه حتما ميدونستي؟   من ديدم كه يه  شخص حتي غير نظامي(شكارچي بود طرف) با برنوي بلند با دوربين  زاوارسكي و دوپايه  از فاصله 1700 متر با فشنگهاي ام ام  سه بار پشت سر هم يه سيبل رو با دقتي بسيار عالي زد خووب در نظر شما اينها ادعاست چون برنو دستت نگرفتي و دقتش رو نديدي، اينكه 150 متر برات  خييييلللللللليه ديگه خودش نمودي از ديدت به برنوه (باور كن برخي مدلهاي تفنگ بادي بردي بيش از اين دارن!!!) براي برنو: بدون دوربين هم تا 400 -500 متر رو ميشه باهاش ناز هدف رو زد چون تقريبا در يان محدوده كمترين افت گلوله رو داريم(بسته به كيفيت فشنگش) از اين سلاح بعنوان تفنگ تك تيراندازي هم استفاده ميشه يا بهتره بگم ميشد!! اگر نميدونستي بدون (الان سلاحخ هاي تخصصي تك تيراندازي  و گلوله هاي مخصوص استفاده ميشن  توي ارتش و سپاه ما هم شكر خدا پوره، سرچ كنيبراي تك تيراندازيهاي بالاي 2500 متر به نتايج خوبي ميرسي) يه جدولي هم درام كه برد گلوله هاي مختلف رو نشون ميده اگر پيدا كردم برات ميزارمش برد نهايي برخي فشنگها دستت بياد ديگه هي نگي 150 متر!!!   كمي ريزتر بشم برات: براي برد يه سلاح عواملي مثه طول لوله، آيرودايناميك مرمي، تراجكتوري گلوله، وزن گلوله(گرين)،نوع و مقدار باروت، نوع خان ، مقدار لقي و كليرنس و همچنين اتوماتيك يا غير اتوماتيك بودن  سلاح مهمن و تاثير گذار سلاح هايي كه گلنگدنين(بولت اكشن) از همه انرژي آزاد شده در اثر انفجار باروت  براي پرتاب گلوله استفاده ميكنن ومعمولا لوله بلندتري هم  نسبت به سلاح هاي خودكارها دارن(لوله برنو بلند رو تا حالا ديدي؟) درحالي كه در سلاح هاي اتوماتيك مقداري از انرژي باروت صرف مسلح كردن سلاح ميشه، بين همون خودكارها، در سلاح هايي كه با فشار غيرمستقيم گاز باروت مسلح ميشن(مثه كلاشنيكف) اين افت انرژي بيشتره( لگدشون هم كمتره، مثلا لگد برنو از ژ-3 بيشتره و ژ-3 از كلاشنيكف و برد، قدرت و دقتشون هم به همين ترتيب) محض اطلاع سركار: بردموثر برنو برمبناي  معيار كارخونه اش 2000 متره(برد مفيد 800 متر) براي ژ-3 1200 متر(بر مفيد 400 متر) و براي كلاشنيكف تا 800 متر(برد مفيد 400 متر) بردنهايي و زمين خوري گلوله برنو رو 4700 متر ذكر كردن البته من شاهد بردهاي بالاي 5000 مترش هم بودم كه بالطبع ديگه نه قدرتي داره و نه دقتي در اون حيطه   شما برنو روبا تفنگ بادي  اونم از نوع 4.5 چينيش!!!اشتباه گرفتي عزيز دل برادر!!!!!!! قبل اون حرفهات كمي سرچ ميفرمودي نه ديگه چنين اظهار فضل هاي حكيمانه اي ميكردي نه اينكه ديگرون رو مسخره كني وتيكه پراني نابجا هم نميكردي    اگر شما درمورد چيزي يا مطلبي اطلاع نداري دليل بر انكارش نيست دسته كم سرچ كن برادر سرچ !!!     اگر برنو نديدي و باهاش تيراندازي نكردي و ازش اطلاعي نداري و نت و اين مقاله ها رو قبول نداري و زا اون دسته انسانهايي هستي كه بايد همه چيز رو خودت امتحان كني بسيار خوشحال ميشم قدم روي تخم چشم اين حقير بزارين تا  برنو در سه مدل لوله كوتاه، متوسط و بلندش و با چندسازنده معروفش(چك، ايران و آلمان) بدم خدمتتون تست بفرماييد تا  به يقين برسين البته بنده بشخصه برنو ندارم( اما دوست و آشنا و فك و فاميل وبرادرهام از همه مدل دارن تا دلت بخواد) بنده همسانه و همخانواده امريكاييش يعني رمينگتون 30-06 دارم كه برد و قدرت و دقتي بيشتر از بنو داره تشريف بيارين اينوئ هم ميتونين تست بفرماييند، قبلا يه برنو وسط مدل 28 داشتم،محشر بود براي خودش منتها چندين سال قبل فروختمش و كلي پول بي زبون گذاشتم روش اينو خريدم كه عروسكيه براي خودش!!!!
  13. با سلام در باره نخجير 3 يا همون 270 با كاليبرهاي 7.92و 30-06 هم عرضه ميشه برخلاف نظر دوستمون بنده بشدت از ارگونومي قبضه و قنداقش خوشم مياد سلاحيست به شدت دقيق، براي شكار انتخاب اول شكارچيان حرفه اي هستش منتها همونطوري كه دوست عزيزمون هم بدرستي فرمودن فشنگش بسيار كمياب و فوق العاده گرونه (نسبت به ساير سلاح ها)ايشون بجاي اين سلاح برنو رو معرفي كردين (كه عشق ما لرهاست!!!) برنو سلاح محشريه منتها الان همون مشكل بالا رو برنو هم داره يعني نبود فشنگ مناسب !!! توي بازار فت و فراوون فشنگ ساخت وزارت دفاع ريخته كه به لعن ابليس هم نمي ارزن نميگم با فشنگهاي غربي مقايسه كنيد با فشنگهاي ام ام يا تاجدار قبل انقلاب هم مقايسه كنيد تقاوت دستتون مياد نميتونين 4 تا تير رو شبيه هم شليك كنيد دقت رو به شدت پايين آورده و برد رو هم خدا رحمتش كن براي استفاده مناسب ازقابليتهاي برنو مجبور به خريد فشنگهاي مرغوب گرون خواهيد بود (هرچند گرون ترينش هم از ارزونترين 270 ارزونتره!!) پيشنهاد من به شما نمونه كاليبر 30-06 نخجير3 هستش كه محشره!!! همه خوبي هاي نخجير3 بعلاوه شاهكار گلوله هاي 30-06 رو باهم داره بهترين انتخاب ممكنه همين نمونه است براحتي هم ميتونيد به سفارشش بديد نخجير 1 تك لول و نخجير2 دولول كنارهم(لولهاي بغل هم ) هردو سلاح هاي عالي و باكيفيتي هستند منهاي سنگيني نخجير 2 كه كمي از نمره عالي اون كم ميكنه فشنگهاي نمره 12 هم سه نمونه مختلف توي وزارت دفاع داره توليد ميشه دوتاش مفت نمي ارزه(عقاب و .. اونيكي ديگه يادم رفته اسمش!!!) اما نمونه با نام "شاهين" خوبه و كيفيت بهتري هم داره! و اما صياد... يه سلاح دستكش نمره 12 كه از لحاظ كيفيت چرت محض!!! ارزونتر از همه هم هستش درعوضش نمونه اي رو بهتون معرفي ميكنم كه دوستان اسمشو نياوردن و معرفيش نكردن: "شاهين" دولول روي هم نيمه اسپرتي با كيفيت عالي و مثال زدني! محشره! قندان و بچه قنداق از چوب گردو كيفيت لوله عالي، خوش دست، با آرگونومي فوق العاده و زيبا فقط يه ايراد داره و اونهم اينه كه گرونتراز بقيه است(تقريبا دوبرابر نخجير2 لول بغل هم قيمت داره!) البته درمقايسه با نمونه هاي اونور آبي(منهاي بيشتر نمونه هاي ترك كه عموما از كيفيت پايين و قيمت  نازلي برخوردارند) قيمت مناسبي داره دركل باتوجه به كيفيت و زيبايي و كاراييش خيلي بيشتر از قيمتش مي ارزه اختلاف قيمت فاحشي هم بين ثبت نامي و بازار آزاد وجود داره كه نشات گرفته ازعالي بودن اين سلاح و مقبول بودن بين سلاح دوستان  هستش   همه سلاح هاي گفته شده بالا نمونه ها و ور‍ژنهايي مختلفي مثلا قلمكاري و طرح دار و قنداقهاي متفاوت و.. با كدهاي خاص وجود داره كه اگرخواستين دونه دونه معرفيشون ميكنم منتها اگر از من ميشنوفين همون نمونه هاي استاندارد و پايه رو سفارش بدين ، نخجير3 رو با كاليبر 30-06 سفارش بدين و صياد رو اصلا سفارش ندين چون كيفيتش به لعن ابليس هم نمي ارزه!!1 انتخاب دولول شاهين رو هم به همتون تبريك ميگم!!!   درضمن كي گفته برنو بردش 150 متره؟ بدون دورين 4 با دوربين مناسب تا 1500 رو مثه آب خوردن  بهت جواب ميده منتها بايد از فشنگ با كيفيت استفاده كني، برد نهاييش هم بيش از 2700 متره
  14. با سلام قابل توجه دوستان و بازهم جناب حسين موسويان و اينبار كل كل با وزير امور خارجه كانادا!!!!!!! هرچند مرتبط با مقوله هسته اي نيست اما چون در باره اين شخص اتهامات و ترديدهايي مطرح شد بد نديدم اينجا اينو  پيست كنم!! (من امروز اين شخص رو بشدت دوست دارم و ميپسندمش، دسته كم اينهاي كه داره ميگه فوق العاده ان!!)     جهان نیوز: پروپاگاندای رسانه های بین المللی درباره نقش قاسم سلیمانی در تحولات منطقه کماکان ادامه دارد. به گزارش جهان در یکی از تازه ترین خبرها، وزیر خارجه کانادا در سخنانی در اجلاس "دیالوگ منامه" مدعی شد که قاسم سلیمانی، نماینده ترور در منطقه امروز خود را به عنوان قهرمان مبارزه با داعش نشان داده شده است! ایسنا در همین رابطه در خبری نوشت: حسین موسویان، معاون پیشین سیاست خارجی شورای عالی امنیت ملی که در این نشست حضور داشته به این اظهارات گستاخانه وزیر خارجه کانادا واکنش نشان داد. موسویان که جزو تیم مذاکره‌کننده ایران با ۱+۵ در زمان دبیری حسن روحانی در شورای امنیت ملی بود، گفت: آقای وزیر! در حالی که شما اوقاتتان را در کاخ های کشورهای منطقه و در هتل های فوق لوکس می گذرانید، سردار سلیمانی جانش را کف دست گرفته و در صحنه عملیاتی با داعش و تروریسم تکفیری مبارزه می‌کند. وی همچنین گفته است:" شما ایران را در مورد تروریسم داعش محکوم می‌کنید اما همه می‌دانند که تروریسم تکفیری داعش، جبهه النصره، طالبان و القاعده ریشه در یک ایدئولوژی خطرناک دارد که منزلگاه آن کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس (GCC) است ولی شما برای مبارزه با ریشه این ترور چه کرده‌اید؟ داعش و تروریست‌های تکفیری با پول و اسلحه کشورهای GCC ریشه کرده و پدید آمدند، برای مبارزه با این واقعیت تلخ چه کرده‌اید؟ اینها واقعیاتی است که کسی در این کنفرانس جرات ندارد در مورد آن حرف بزند."
  15. عزیز دل برادر سلام تهمت گناه کبیره است وتخریب چهره مومن از بدترین گناهان   مولا ی پرهیزگاران در نامه ای به سرداربزرگوارش مالک اشتر نخعی بزرگ میفرمایند: "ای مالک! اگر شب هنگام کسی را در حال گناه دیدی، فردا به آن چشم نگاهش مکن، شاید سحر توبه کرده باشد و تو ندانی"   حرف من نیست سخن مولاست که قرآن ناطق بود و علم کامل!      و باز در همان نامه میفرمایند:   "باید بهترین اندوخته‌ها در نزد تو، اندوخته کار نیک باشد. پس زمام هواهای نفس خویش فروگیر و بر نفس خود، در آنچه برای او روا نیست، بخل بورز که بخل ورزیدن بر نفس، انصاف دادن است در آنچه دوست دارد یا ناخوش می‌شمارد.مهربانی به رعیت و دوست داشتن آنها و لطف در حق ایشان را شعار دل خود ساز. چونان حیوانی درنده مباش که خوردنشان را غنیمت‌شماری، زیراآنان دو گروهند یا همکیشان تو هستند یا همانندان تو در آفرینش. از آنها خطاها سر خواهد زد و علتهایی عارضشان خواهد شد و به عمد یا خطا، لغزشهایی کنند، پس، از عفو و بخشایش خویش نصیبشان ده، همانگونه که دوست داری که خداوند نیز از عفو و بخشایش خود تو را نصیب دهد. زیرا تو برتر از آنها هستی و آنکه تو را بر آن سرزمین ولایت داده، برتر از توست و خداوند برتر از کسی است که تو را ولایت داده است. ساختن کارشان را از تو خواسته و تو را به آنها آزموده است. ........... ........... و باید که دورترین افراد رعیت از تو و دشمنترین آنان در نزد تو، کسی باشد که بیش از دیگران عیبجوی مردم است. زیرا در مردم عیبهایی است و والی از هر کس دیگر به پوشیدن آنها سزاوارتر است. از عیبهای مردم آنچه از نظرت پنهان است، مخواه که آشکار شود، زیرا آنچه بر عهده توست، پاکیزه ساختن چیزهایی است که بر تو آشکار است و خداست که بر آنچه از نظرت پوشیده است، داوری کند. تا توانی‌عیبهای دیگران را بپوشان، تا خداوند عیبهای تو را که خواهی از رعیت مستور بماند، بپوشاند. و از مردم گره هر کینه‌ای را بگشای و از دل بیرون کن و رشته هر عداوت را بگسل و خود را از آنچه از تو پوشیده داشته‌اند، به تغافل زن و گفته سخن‌چین را تصدیق مکن. زیرا سخن چین، خیانتکار است، هر چند، خود را چون نیکخواهان وانماید."     آنچه شرط بلاغت بود من گفتم  آنهم نه با بیان خودم که با بیان حق و حقانیت مولای متقیان امام علی (ع) ، مابقی با خودتان و وجدانتان و خدای خودتان مرا در قبر محقر خودم میخوابانند و برای تفکر خودم سوال و جوابم میکنند شما را در آرامگاه باشکوه خودتان (ان شا الله صد سال دیگه!!) و برای باورها و تفکرات خودتان مواخذه میکنند!!! بعنوان یه برادردینی وظیفه ای داشتم برای یاد آوری در راستای واجب دینی ام امر به معروف و نهی از منکری که از فروع دین است همچون نماز و جهاد، و برمن بایسته و شایسته! فراتراز آن با خودتان که صلاح ملک خویش خسروان دانند   درپایان دری گهربار از خاتم النبیین(ص):   رسول خدا صلی الله علیه و آله به امیرالمومنین علیه السلام در بخشی از یک سفارش مفصل و طولانی فرمودند: «یَا عَلِیُّ شَرُّ النَّاسِ مَنْ بَاعَ آخِرَتَهُ بِدُنْیَاهُ ؛ یا علىّ: بدترین مردم کسى است که آخرتش را به دنیایش بفروشد » و بعد فرمودند:« وَ شَرٌّ مِنْ ذَلِکَ مَنْ بَاعَ آخِرَتَهُ بِدُنْیَا غَیْرِ ؛ و بدتر از او کسى است که آخرتش را به دنیاى دیگران بفروشد. »   بهوش باشیم به بهانه های حزبی و سیاسی  گروهی که در پی قدرتند ما آخرت خویش را به چوب هراج  دنیای آنان نگذاریم که بد بازنده ای خواهیم بود!! بدبخت تر از بد بخت!! خسر الدنیا و الآخره نشیم صلوات
  16. والا "حر" دوروزش جهنم و بهشت بود دیروزش آن و امروزش این!!! ناصرخسرو قبادیانی چهل سال دیروزش ان بود و بعد!! فضیل ایاز هم دیروز و امروزش زمین و آسمون بودن و اینهمه تازه مسلمونی که تا دیروز  چیز دیگری بودنو امروزشون و همه اون مومنینی که به حضرت رسول الله ایمان اوردن دیروزشون کفر بود و شرک و امروزشون(در اون زمان) اسلام و بهشت در مقابل هم ..... بهتر ه خودمو مدیون نکنم!!!!!!   کمی تامل کنیم بد نیست
  17. با سلام فرمایشتون درسته  ایشون در انجام وظیفه اشون که حفاظت از اطلاعتی بوده که از طرف نظام و مردم نزدشون امانت بوده کوتاهی کرده و بالطبه  مقصرند و بایستی پاسخ هم میدادند اما همانطوری که خودتون فرمودین جاسوس نبودن از اینها که بگذریم و جدای زا گذشته اشون و جدای از اینکه این حرفهایی که زده شده در مقابل وزیر دفاع فرانسه از طرف چه شحصی بوده، اون حرفها بسیار شجاعانه، منطقی و مستدل بوده بنحوی که طرف فرانسوی براستی پاسخی نمیتونسه بده من دوتا اصل رو همیشه دارم 1- امروز افراد مهمه نه دیروزشون (هرچند دیروز افراد رو هم باید لحاظ کرد اما فقط برای دانش و آگاهی بیشتر و نه قضاوت) 2- من بیشتر به مفهوم حرف و معنای اون میپردازم تا اینکه اون حرف رو کی زده ( شکی نیست فرد هم باید لحاظ بشه اما دلیل نیست اگر حتی یه کافر حرف حقی بزنه من مسلمان  بخاطر نجس دونستن اون انکلارش کنم نه با عقل جور درمیاد نه با منطق و نه با عدالت و نه با  شرع!!)
  18.   دوست خوبم سلام من از دیشب رفتم کمی سرچ کردم و چیزهایی در این زمینه رو پیدا کردم اگر بخوام اون دنیامو به این دنیام نفروشم نمیگم جاسوس چون جاسوس رو دوسال تعلیق نمیکنن بلکه اگر اعدامش نکنن دسته کم بالای 10 سال زندان خواهد داشت اونم در کمترین حالت ممکنش این حکم بیشتر ایشونو اهمال کار در انجام وظیفه حفاظت اطلاعت نشون میده تا جاسوس اگر هرگونه اظهار نظری رو جاسوسی بدونیم توی این سایت پر جاسوسه که اطلاعت اعلام نشده نظامی مملکت رو میزیزن رو داریه گاهی عادت میکنیم بخاطر منافع ساسی و حزبیمون هر انگی بزنیم من ایشونو نمیشناسم و ازشون دفاع نمیکنم بلکه فقط اینو میگم این جکمی که شما هم پیستش کردین به هیچوجه حکم یه جاسوس نیست به اتهام جاسوسی ایشون محاکمه شدن اما حکم تجدید نظر چیز دیگه ای میگه متاسفانه در تنها کشور شیعی جهان برخلاف روال عدالت مولایم علی (ع) انگ زدنهای قلمبه سلمبه جاسوس، عامل بیگانه، منافق، فتنه، مهره دشمن و... زیاد شده کلا کافیه یه نفر خلاف نظر ساسی ما نظری بده به چه اتهاماتی که نمیبندیمش شما در باره اون دنیای خودتون مدیونید و مسئول و بنده هم در باره اون دنیای خودم  شما میتونید ایشونو جاسوس بدونید اما من حقیر به والله اونقدر از اون روزی که مو رو از ماست میکشن بیرون میترسم که نمیتونم چنین اتهاماتی رو به ایشون بزنم به صرف فقط اینکه یه جریان سیاسی با ایشون مخالف بوده شما خودتون و خدای خودتون و آخرت خودتون هرکی رو در قبر خودش میزارن   والله العلم   باز هم ممنون از زحمت اطلاع رسانی که کشیدین و این اطلاعات رو به من دادین هرچند باعث شدن که به خلاف حرف و اتهامتون برسم  اما بازهم ممنونم
  19. با سلام خیرآرش جان این مطالب ماحصل مطالعه چند کتاب هستند منتها بیشترش ازهمون کتاب گردان 151دژ هستش(حدود 80 درصدشون) اطلاعات خوبی این کتاب بهتون میده بالاخص اینکه اصلا کسل کننده هم نیست چون بصورت خاطرات اونهم از همه قشر چه ارتشی چه سپاهی چه روحانی چه جهادگر و چه مردم عادی و شهروندهای خرمشهر روایت شده البته کارنامه لشگر 92 زرهی در ماه اول جنگ و روزشمارهای ارتش هم خیلی بهتون کمک میکنه     امین جان اینکه خیلی ازتوپهامون افتاد دست اونها که صحت داره اونهم توپهای آک و نو، منتها گردان 151مقصر نبود یا بهتره بگم کمترین تقصیر متوجه این گردان بود، درخواست  وسیله برای نصب و استفاده اشون داده بودن که پاسخ گرفتن " بیت الماله و نمیشه"!!!! اما اونها نمیتونستن بدون مجوز برادران سپاهی  یا هرکس دیگه رومجهز کنن، حتی بدون مجوز نمیتونستن نیروی های ارتشی و یا حتی نیروی زمینی و یا حتی گردانهای هم تیپی شونو مجهز کنن، برای انتقال حتی یک فشنگ برگه لازم بود من یکجای دیگه خاطره ای از یکی از فرماندهان خودم  تعریف کردم که اون روزها افسر تکاور نیروی دریایی بودن و در یه درگیری وقتی یکی از برادران سپاهی همرزمشون که باهم داشتن دفاع میکردن و میجنگیدن،  اسلحه اشونو از دست میده ایشون(همین تکاور دریایی) سلاح کمریشو به اون برادرهم رزمش که کاملا هم میشناختتش و با هم چندین روز بود که داشتن میجنگیدن میده،متاسفانه دریه درگیری اون برادر پاسدار شهید میشن و این تکاور رشید هم بشدت زخمی میشن، بالطبع با شهادت اون برادرسپاهی سلاح کمری این تکاورهم مفقود میشه!!! برای مفقودی اون سلاح کمری یه گزارش مستند به امضای حاضرین در حنه چه از ارتش و چه سپاه و چه مردمی تهیه میشه اما تا زمان بازنشستگیشون همون گزارش در پرونده اشون بعنوان یه نقطه منفی بودش و میتونم به جرات بگم اصلی ترین دلیل برای  امیر نشدنشون هم گزارش بود  چون ایشون افسری کاملا مومن ، متخصص، با سواد، رشید و فهیم و کاربلد بودند که در امر فرماندهی هم فوق العاده بودند، بالای 60 ماه جبهه داشت و بدنش پر ترکش بود منتها امیر نشد!!!! یه خاطره ای هم یکی از خلبانان بالگرد هوانیروز نقل کرده بودن برای شلیک و استفاده از تفنگ ژ-3 تحویلی که بعد از برگشت از ماموریت چون پوکه فشنگها رو نیاورده و تحویل نداده بودند ناچار میشن گزارش کنن وبعد بررسی میکنن تیمهای بازرسی و صحت اونو تایید میکنن فکر کنم سندش توی همین سایت خودمون هم باشه شاید مشکل دوستان درباره عدم تحویل مهمات به تفکر نشات گرفته از سپاه و بسیج باشه که زیاد دراین زمینه سختگیری به خرج نمیدن، و مثلا توی میدون تیر پوکه تحویل نمیدن و برای تحویل سلاح و.. زیاد سختگیری نمیکردن منتها درارتش بشدت روی این قضیه سختگیری کرده ومیکنن جایی که برای شلیک چند فشنگ اینقدر سختگیری میکنن و برای چند تا فشنگ بازرسی و بررسی برای توپ و مهمات توپ ببین چقدر سختگیرن درضمن کی میگه به سپاه و نیروها مهمات ندادن؟ سند موجوده که مقداری از کمبود مهمات نیروهای ارتشی رو با مجوز از گردان 151 تامین کردن فقط در یک مورد مشخص برای عملیاتی کردن مجدد 12 تا از پاسگاه های دژ غیرعملیاتی، 12 قبضه توپ 106، 12 قبضه تیربارکالیبر50، دو قبظه خمپاره 80 م.م. و مهمات بارمبنای مربوطه تحویل سپاه و ژاندارمری شده   در باره تحویل مهمات و سلاح سبک(ژ-3) هم طبق اسناد تعداد زیادی با درخواست فرماندار و شهردار خرمشهر تحویل نیروهای تحت امر اونها شده مهمات خمپاره و تیربار و گلوله 106 هم مقداری تحویل گردان تکاوران دریایی شده درکل اونچه که ازشون رسما و با سند درخواست شده حتی یکبار هم کوتاهی نکردن اما قانونا، عقلا، منطقا، شرعا و وظیفه ای اجازه دادن سلاح بدون مجوز به بیرون رو نداشتند و در این زمینه اشتباه و کوتاهی و قصوری نکردند اگر فرمانداری و شهرداری خودروهای لازمه رو میدادن امکان داشت اون توپها و مهمات هم بدست دشمن نیوفته منتها شد اون چیزی که نباید بشه مهمات  و سلاح بجا گذاشته و بدست دشمن افتاده در ارتش و سپاه زیاد داشتیم(در اونطرف  و از عراقی ها هم  خیلی خیلی بیشتر از  موارد ما اونها هم جاگذاشتن سلاح و مهمات داشتن)  گاهی برادران سپاهی، ارتش رو بخاطر اینگونه موارد سرزنش میکنن درحالی که در خیلی از عملیاتهای خود سپاه از سلاح های سبک تا نیمه سنگین و سنگین هم چنین سرنوشتی متاسفانه داشته کلا این معضل رو باید بکلش منصفانه و مستند و نه احساسی و تبلیغی و فقط از روی روایت یه نفر و یا روایتهای مغرضانه بررسی کرد درضمن شما میدونید که سپاه خرمشهر کمتر از 150 نفر نیرو داشت که همشون هم مسلح بودند و نیروهای مردمی هم اون روزها زیر نظر سپاه نبودن و حتی بسیج توسط ارتش آموزش داده شده و استفاده میشد گروهای داوطلب هم هرکدوم تحت امر کسی بودن کلا هرکسی  که تونسته بود یه عده رو دور خودش جمه کرده بود برای دفاع نیتها بسیار متعالی و پسندیده بود ، اما نبود انسجام فرماندهی و نظم و بی اطلاعی یگانها و نیروها از هم باعث شد که این نیروها نتونن در اون  میدان" إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِهِ صَفًّا كَأَنَّهُم بُنيَانٌ مَّرْصُوصٌ" یکپارچه و متحد و مفید در برابر دشمن بایستن.     برای خرمشهر و دفاع 34 روزه اش تاثیر نهاجا، هوانیروز و توپخانه پشتیبانی مستقیم (ک.م.) متاسفانه نادیده گرفته شده و برای مظلوم نمایی تبلیغی و رسانه ای و فیلمها و سریالهای آبکی  واقعیات رو تحریف کردیم!!! در باره از دست دادن بالگرد هم متاسفانه تعداد زیادی رو از دست دادیم به همچنین تعدا زیادی از جنگنده های نهاجا رو، اما ناچار بودیم. اگر اون جانفشانی های نهاجا و هوانیروز نبود که با از خودگذشتگی و ایثار و فداکاری سرعت دشمن رو کند  و درنهایت متوقف کردن، قضایا  بگونه ای دیگه رقم میخورد البته بحث سردرگمی فرماندهان درنبرد خوزستان نشات گرفته ازعدم وحدت فرماندهی و همچنین عدم ثبات اون بود و درکنارش عدم ارتباط و هماهنگی نیروها که منتج شده از همین تکثر فرماندهی بود این نتیجه  ناخوشایند رو بجا گذاشت، چه جانفشانی ها و ایثارگریهای مثال زدنی که دراین برهه بوقوع پیوست اما نبود یک فرماندهی منسجم و مقتدر این  فداکاریها رو به بار ننشوند و اگر بود چنان انسجامی دنیا میدید که اون خونها  نتیجه بسیاربهتری میداد و این پاره وطن اینهمه روز رو زیر چکمه نجس دشمن خبیث نمیموند و خاک پاکش به کثافت اونها آلوده نمیشد(هرچند فرزندان این سرزمین با خون پاکشان دوباره تطهیرش دادند  نگذاشتند  نجاست  دشمن بر پیکره اش باقی بمونه ، و اینه که برای  ورود به خرمشهر باید وضو گرفت!!!)     کلا ماجراها داشتیم که خیلی هاش بنا به دلایلی روایت نشدن!! یکی از اون مسائل رو میخوام ذکر کنم شاید کمترشنیده باشینش! اونهم بمباران بسیار شدید تیپ 1 زرهی لشگر 92 به اشتباه توسط نیروی هوایی خودمونه!!! تاریخ دقیقش رو باید برگردم از کتابهام درآرم اما در روزی که نیروهای عراقی بشدت بخرمشهر حمله میکنن، سپاه و فرمانداری و شهرداری و در کل هرکی توی خرمشهر داره میجنگه و دستش به بیسیمی، تلفنی چیزی میرسه درخواست پشتیبانی شدید و قوی هوایی میده که اگر بمباران نکنین، خرمشهر سقوط کرده و...... گراها هم داده میشه و موقعیت نیروهای عراقی برای دسک دقیق تشریح و توضیح داده میشه، اما عدم وحدت فرماندهی و نبود ارتباطات و اطلاع از جابجایی یگانهای خودی فاجعه آفرید!!! همزمان با تک گسترده تانکها و نیروهای عراقی به سمت خرمشهر، تیپ 1 لشگر 92 هم با اطلاعاتی که گردان 151 در باره بحرانی بودن اوضاع  و سقوط قریب الوقوع شهر به فرماندهی تیپ اعلام کرده بود، اقدام به یک تک گسترده با همه نیروها و همه توان موجودش میکنه که هم محاصره خرمشهر رو بشکونه و هم بتونه با دور زدن نیروهای تک کننده به اهوازعملا نیروهای دشمن رو بین قیچی و لبه دو تیپ 1 و 3 زرهی لشگر 92 قرار بده!! پیشروی ها بسیار خوب صورت میگیره وعراقی ها تغییر تاکتیک داده و به سمت شمال غرب عقب نشینی تاکتیکی میکنن و الان یگانهای خودی در موقعیت قبلی نیروهای عراقی هستند اما کسی نیست که این تغییر موقعیت و جابجایی رو به دسک هوایی اطلاع بده، از داخل شهر بیسیمهای سپاه و فرمانداری و ژاندارمری و شهرداری و امام جمعه وهرکی که بیسیم دستشه فقط داره میگه شدیدا بمبارون کنید که شهر داره سقوط میکنه!! تیپ1 با رشادت دشمنو عقب زده اما کسی خبر نداره چون هیچگونه تبادل اطلاعات و ارتباط  اصول و منطقی بین نیروها وجود نداره( حتی توی خود شهر هم این معضل بیداد میکنه و این خیابون از وضعیت خیابون کناریش اطلاع درست و  موثق نداره!!!!) جنگنده های نهاجا در شمار بالا پرواز میکنن و موقعیت داده شده رو بشدت و با دقت بالا بمباران میکنن!! فاجعه رقم میخوره و تیپ 1 لشگر 92 زرهی خودمون بشدت صدمه میبینه و مجبوربه عقب نشینی میشه اونهم زیرآتش شدید منحنی و تیر مستقیم دشمن!!! از تیپ 1 داد و بیداداد که چرا بمباران میکنید آقا بمباران نکنید!! و از شهر فریاد که آقا شدیدا بمبارن کنید!!! بعد که قضیه رو میشه  و گند ماجحرا درمیاد! همه تقصیر رو میندازن گردن همدیگه و هرکی اونکی رو مقصر میکنه!!! بعد هم که درخواستها بررسی میشه و میرسن به درخواستها و میبینن همه با هم  وامصیبتا برای پشتیبانی هوایی سر دادن و بالاخص کی و کیها اصرار  دارن و میگن اگر بمباران نکنید خاینید و...!!! صدای کسی دیگه درنمیاد !!!!! از اون طرف با لطف اشتباه خودمون و نابود کردن تیپ 1 زرهیمون عملا محاصره خرمشهر تکمیل میشه و خطر سقوط اهواز هم بیشتر میشه !!!!! به همین راحتی!!!!!!   از اون یگانهای زرهی حمله کننده برای اون تک، فقط 8 تانک برگشت عقب!!(عمق فاجعه) مقصر کیه؟؟؟؟؟؟؟ هیچکی و همه !!!!   اینجاست که نبود یه فرماندهی واحد و یه ارتباط منطقی و اصولی برمبنای نیاز رزمی منطقه چنین بلاهایی رو برسرمون آورد، بلای بدتر هم که سقوط شهر بود و...       درمورد اینکه استعدا برخی از اون یگانها حتی کمتر از 60 درصد بود، بله حق با شماست و شکی در اون نیست، منتها با همون استعداد کم هم اگر وحدت فرماندهی بود و اگر و فقط اگر یگانهامون ارتباط مستمر و پایداری با هم داشتند و تحت امر یه نفرعمل میکردن اونوقت نتیجه خیلی خیلی فرق میکرد نمونه عینیشو درآبادان دیدیم که وقتی گردان 153 لگشر 77 به اونجا رسید و فرماندهی منطقه رو به عهده گرفت و یک فرماندهی واحد رو ایجاد کرده و با برقرای ارتباط مستمر و پایدار همه نیروهای موجود رو منسجم تحت امر گرفت تونستیم ازآبادان اونهم در حالت شبه محاصره، جانانه بیش از یکسال دفاع کنیم و درنهایت هم محاصره اشو بشکونیم و نزاریم دشمن  لعین به نیات پلیدش برسه     هنوز هم سرسختانه معتقدم اگر و فقط اگر وحدت فرماندهی وجود داشت و یگانها و نیروهای رزمنده امون تحت امر یه فرماندهی واحد با ارتباط مناسب و پایدار دفاع میکردند بدون شک خرمشهر سقوط نمیکرد و میتونستیم  شهر رو حفظ کنیم درضمن تا روز تخلیه کامل خرمشهر هنوز خیلی از نیروها امیدوار بودند بتونن شهر رو حفظ کنن و بنا به همین امیدواری بود که مثلا چندتا از شناورهای منطقه دریایی خرمشهر هنوز اونجا بودن و خارج نشده بودن، بعد از سقوط خرمشهر  چجندتاشونو تونستن شبانه به عقب تخلیه کنن ، چند تایی هم که مقدور نبود تجهیزاتشونو شبانه آوردن عقب و عملا اونها رو بالا استفاده کردند اگر اشتباه نکنم دوتاشون هم غرق کردیم (خودمون) البته  باید بررسی کنم اسناد رو ببینم واقعیت ماجرا چی بوده و چندتا رو غرق کردیم یا اصلا غرق نکردیم (شک کردم!!!) سعی میکنم تا امشب این قضیه رو بررسیش کنم
  20. دوست خوبم سلام من ایشونو نمیشناسم که بدونم جاسوسه یا نه اما حرفهایی که زده خیلی منطقی و مفید و با عرق ملی بوده عناوینی هم که براشون ذکر شده از سفارت و نماینده مذاکرات و.. بویی از جاسوسی نمیداد نمیدونم واقعا بوده یا نه  اگر لطف کنید و کمی شفاف سازی کنید ممنون میشم ثواب هم داره با سپاس بیکران
  21.   دوست خوبم سلام و اما بحث مهمات (بهتره بگم بیشتر مربوط به تفنگهای 106 میشود) ببینید در ارتش قوانین و مقررات سختگیرانه ای برای جابجایی مهمات و اسلحه بوده و هست و بشدت  درموردش سختگیری میشه، هیچ یگان ارتشی حتی به یگان هم تیپی خودش هم بدون مجوز کتبی اجازه واگذاری  مهمات و اسلخه ندارد!! شاید برایتان تعجب برانگیز باشد اگر بدانید روزهای اول درگیری (16 شهریور در درگیری 5 ساعته دفاع از پاسگاه دژ"خین") برطبق قوانین جاریه زمان صلح و چون هنوز جنگ رسمی آغاز نشده بود از سربازان میخواستند که پوکه های شلیک شده رو جمع آوری کنند و تحویل بدهند!!! برای اینکار شهید هم دادیم حتی چند ماه بعد از اون هم پرسنل هوانیروز که از سلاح تحویلی در درگیری استفاده میکردند و پوکه ها رو تحویل نمیدادند مجبور به نوشتن گزارش کتبی با ارایه شواهد و مدارک برای بازرسی و بررسی بودن حالا شما دم از دادن مهمات بی در و پیکر به بیرون میزنید؟ اونهم جایی که دوست از دشمن و خودی از ستون پنجم قابل تفکیک و شناسایی نبود؟ درضمن تعدادی تفنگ106 و مقدار زیادی مهمات از این گردان تحویل ژاندارمری شد که اونها با نامه کتبی بود خرکی و هرجا که نامه آورد سلاح و مهمات گرفت نمونه اش نامه هایی که فرماندار خرمشهر فرستاد و سلاح و مهمات تحویل گرفت اما اینکه یه عده جمع شن دم در پادگان و سلاح بخوان نه اجازه اشو داشتن و نه هم باید چنین کاری میکردن اونجا دوست و دشمن قاطی بود، مجوز  و اجازه قانونی تحویل سلاح و مهمات هم نبود حتی یه درجه دار و نه حتی یه سرباز هم میدونه که نباید در چنان شرایطی و در شلوغ پلوغی خودی و ستون پنجم و منافق و خاین سلاح بی حساب و کتاب داد دست مردم اونهم کسی که حتی اگر غیر خودی هم نباشه چون آموزش ندیده میتونه هم به خودش و هم به دیگرون آسیب بزنه برای ادوات از دست داده این گردان: تانکها ی ام 47 که فاقد نیروی تحرک بودند یا درتهاجم عراقیها و بمبارانها از بین رفتند یا تا جایی که ممکن بود همانجا منهدم شدند، منتها دژهایی که به سرعت سقوط کرده بودن تانکهاشون به غنیمت دشمن دراومد، تفنگهای 106 هم جدای از اونهایی که در نبرد نابود شده بودند، اونهایی که مقدور بود به عقب تخلیه شد، فاقد قدرت تحرکها برخی نابود شد و برخی کولاسشان جدا شد و عملا بصورت موقت غیراقبل استفاده شد برخی هم به غنیمت  دشمن دراومد اما اما اما اما اما نکته تاسف بار قضیه در درخواست پرسنل گردان از مسیولین شهری بابت اجازه استفاده از خودروهای وانت تویوتای موجود درگردان برای استقرار 54 قیضه تفنگ 106 م.م. ن و آکبند موجود درانبار بود که با استدلال اینکه " اینها بیت المال هستند" عملا خوردورها در اختیار این گردان قرارنگرفت و درنهایت هم خودرورهای بیت المال و هم تفنگهای 106 انبار گردان به دست دشمن افتاد!! شاید برایتان جالب باشد اگر بدانید فردای روز تهاجم سراسری یعنی در روز 1 مهر همین گردان یک عملیات آفندی کوچک آنهم بدون دستور از بالا اجرا کرد (بفرماندهی ستوان زارعیان و خدا میداند این ستوان زارعیان چه رشادتها که نکرده در طول جنگ تا روز شهادت افسانه گونه اش!!) و توانست با تنها 43 نفر از پرسنل دژ مرکزی شماره یک و تنها با یک قبضه تفنگ 106 مستقر روی جیپ حتی چندتا از دژهای عراقی ها را هم تصرف کند و پرچم ایران رو بر فراز دژ شلمچه عراق به اهتزاز درآره اما بعلت عدم پشتیبانی و بالا بودن حجم و وسعت آتش و تعداد بالای ادوات زرهی عراق مجبور به عقب نشینی شدند این ستوان زارعیان چنان شجاعت هایی به خرج داده که اگر درکشور دیگری بود از او اسطوره میساختن و مجسمه اش رو درشهرها نصب میکردن منتها درایران چون قرار بود قهرمانان خرمشهر را از کسان دیگری انتخاب کنیم امثال شهید زارعیان ها رو کسی حتی نمیشناسه درباره یگانهای مدافع متاسفانه نام چند یگان از قلم انداختم: یکی گردان 364 توپخانه صخرایی، دیگری گردان 284 سوار زرهی و یک گروهان تانک از گروه رزمی 37 شیراز (که بعدا تیپ مستقل 37 زرهی شد) البته فقط 8 دستگاه تانک داشت این گروهان منتها حدود 400 نفر نیروی پیاده و ضد زره همراهش داشت  درضمن خود پادگان روز 23 مهر سقوط کرد اما نه بصورت کامل بلکه خونه های سازمانی دقیقا در روز 30 مهر سقوط کرد نکته ها داره سقوط این پادگان!!! جایی که 19 نفر از مدافعین پادگان پشت لباسهاشون وصیت نامه مینویسن و تا آخر میمونن و پیکر پاک همشون زیر زنجیر چرخها له شدن در اون روزها ستوان امیری که جزو امار  پادگان هم نبود به  رزمنده اون روزها و سردار امروز " سردار ایاد برام زاده" گفت: ایران کشور فراخ و بزرگیست ولی جایی برای عقب نشینی من ندارد     اما دوست خوبم دست برقضا تحلیلتاون از دفاع خرمشهر کاملا نابجاست دفاع خرمشهر رو نمیشه به اون یگانهای که گفتین نسبت داد بهترین و برترین دفاع رو در برد زمینی یگان تکاور دریایی داشت  اما عاملهای چون بمبارانهای هوایی و هوانیروز اصلی ترین عامل بودند هرچند به هیچ وجه نمیتونیم یک یا دویگان رو  تاثیر گذار محض دونست اما تاثیر گردان دانشجویان حتی نیم گردان دژ هم نبود و یا یک چهارم گردان تکاوران دریایی قضیه خیلی خیلی پیچیده ترازاین حرفهاست، برای تحلیل دفاع خرمشهر نیاز به بحثهای زیادیه من معتقدم اگر فقط و فقط و فقط یک فرماندهی واحد بود میشد خرمشهر رو حفظ کرد ، کاری که درآبادان انجامش دادیم اما متاسفانه در خرمشهر هرکسی ساز خودشو میزد و کار خودشو میکرد کاش فرصتی باشه بررسی کنیم  واقعیات خرمشهر رو نه اونچیزهایی که تبلیغاتی و رسانه ای شده این حرفهای مزخرفی که نه سلاح بود و نه مهمات و نه پشتیبانی توپخانه و نه پشتیبانی  تانک و...     یکبار دیگه مرور کنیم نیروهای منسجم وموجود درخرمشهر روعلاوه بر نیروهای مردمی و داوطلب ، نیروهای جنگهای نامنظم شهید چمران، گروهای مسلح اعزامی از شهرستانها و سپاه: گردان 151 دژ گردان 165 مکانیزه گردان تکاوران دریای تفنگداران پایگاه دریای خرمشهر (با استعداد بیش از یک گردان) گردان 232 تانک گردان284 سوار زرهی بخشهایی از گردانهای 341، 364 و 387 توپخانه بخشهایی از گروهای رزمی 22 و 33 توپخانه بخشی از گروه رزمی 37 زرهی شیراز نیروهای داوطلب هوانیروز اصفهان نیروهای داوطلب ستاد مشترک ارتش و هنگ مرزی ژاندارمی  با پشتیبانی هوانیروز و نیروی هوایی و یگانهای دریایی نداجا   باور کن با این یگانهای منسجم و رسمی و نیروهای داوطلب و مردمی و سپاه و جنگهای نامنظم و اعزامیها و.. میشد براحتی خرمشهر رو حفظ کرد اکگر و فقط اگر یک فرماندهی منسجم و واحد بود  اگر بود!!!!!!     امشب دیگه کافیه تا بعد که مفصل بحث کنیم اگر وقت و حوصله اش بود
  22. پاسخ کوبنده حسین موسویان به وزیر دفاع فرانسه در اجلاس منامه     به گزارش پارس به نقل از خبرآنلاین، سیدحسین موسویان، عضو پیشین تیم مذاکره کننده هسته ای و سفیر اسبق کشورمان در آلمان که در اجلاس منامه موسوم به "Manama Dialogue " حضور دارد، در پاسخ به اظهارات ژان-ایو لودریان، وزیر دفاع فرانسه که ایران را تهدیدی برای امنیت جهانی قلمداد کرد، گفت: آقای وزیر! شما ایران را تهدیدی در راستای اشاعۀ سلاح های هسته ای دانستید. شما می دانید که ایران بمب هسته ای ندارد و هیچ نشانه ای مبنی بر انحراف برنامه هسته ای ایران به سمت ساخت بمب مشاهده نشده است. شما می دانید که اسراییل تنها کشوری است در خاورمیانه که بمب هسته ای دارد و حقیقت امر اینست که 400 بمب هسته ای اسراییل صلح و امنیت خاورمیانه را تهدید می کند. سفیر پیشین کشورمان در ادامه با طرح این پرسش از وزیر فرانسوی که:" چرا شما یک کلمه در مورد این واقعیت صحبت نکردید و نمی کنید؟" افزود: آقای وزیر! شما بهتر می دانید که هدف اول معاهده ان‌پی‌تی، خلع سلاح هسته ای است. پنج قدرت بزرگ مذاکره کننده با ایران دارای 22000 بمب هسته ای هستند و 40 سال است که معاهدۀ ان‌پی‌تی را زیر پا گذاشته و نقض کرده اند. موسویان در ادامه گفت: آیا شما 22000 بمب هسته ای را نابود کرده اید؟ چرا فرانسه بمب های هسته ای خود را نابود نکرده و چرا ان‌پی‌تی را نقض کرده است؟ برعکس فرانسه و قدرتهای بزرگ با کشورهایی که ان‌پی‌تی را نپذیرفته و بمب هسته ای ساخته اند مثل اسراییل و پاکستان و هند رابطه استراتژیک برقرار کرده و همۀ تحریمها را علیه ایران اعمال نموده است؛ در حالیکه ایران عضو معاهدۀ ان‌پی‌تی است و بمب هسته ای ندارد و جالب تر اینکه فرانسه به اسراییل کمک کرد تا بمب هسته ای بسازد. سیدحسین موسویان در پایان افزود: چرا این واقعیتها را نادیده می گیرید؟ وزیر دفاع فرانسه در پاسخ نتوانست به هیچیک از سوالات مطرح شده توسط موسویان در مورد برنامه هسته ای پاسخ بدهد و صرفاً گفت که فرانسه و آژانس بین المللی انرژی و سایر قدرتها هنوز در مورد صلح آمیز بودن برنامه هسته ای ایران قانع نشده اند.   http://tnews.ir/news/794C34166943.html
  23.   با سلام به نظرم به اطلاعات درست دسترس ندارین برای روشنتر شدن موضوع ارجاعتون میدم به کتاب " دژ خرمشهر" (گردان 151 پیاده دژ خرمشهر درآغاز جنگ تحمیلی)   بصورت خلاصه اگر بخوام بهتون توضیح بدم : بعد از درگیریهای مرزی ایران و عراق، کارشناسان نظامی ایران بدرستی حدث زدند که تهاجم بعدی عراق از این محل خواهد بود و بصورت  کاملا زرهی انجام خواهد شد  برای مقابله با چنین احتمالی تدبیرهای خاصی اندیشیده شد؛ خرید بالگردهای کبری، موشکهای تاو، تشکیل بزرگترین لشگر زرهی کشور(92 زرهی) در استان خوزستان، سفارش تانکهای شیر ایران1 و 2  و.... درکنار این کارهای مهم برای خریدن وقت و زمان جهت مقابله ، "دژ خرمشهر " طراحی و اجرا شد(البته این دژ یه سابقه بسیار طولانی و قدیمی تری هم داره که برمیگرده به زمان قاجاریه و  زمان فتح علی شاه و... منتها این دژهای جدید و مدرن بودند) برای اینکار  در سال 1349 گردانی با نام 151 پیاده تحت امر تیپ1 لشگر 92 زرهی تاسیس شد، ماموریت این گردان تاخییر 48 ساعته در ورود نیروهای دشمن تا رسیدن قوای کمکی بود این گردان برخلاف سازمان رزم گردانهای دیگه از 4 گروهان رزمی و یک گروهان ارکان تشکیل شده بود و برخلاف سایر گردانها دارای پادگان ویژه خودش بود( تا سال 60 هر گردان فقط 3 گروهان رزمی متناسب با تخصص و یک گروهان ارکان بود، بعدها گروهان ادوات و گروهان چهارم هم به سازمان رزم گردانها بویژه گردانهای پیاده اضافه شد) رکیب نیروهای این گردان هم برخلاف نیروهای دیگه بود و تقریبا همه نفراتش از پرسنل بومی خرمشهر بودن و شیوه انجام کارهم بصورت قراردادی و 48 ساعته بود این گردان مامور مراقبت از 34 دژ تاسیس شده در طول مرز بود، این دژها از گمرک و شلمچه تا  طلاییه قدیم در جبهه ای به طول حدودا 65 کیلومتر و با فواصل 3 کیلومتری از یکدیگر قرار گرفته بودند و شامل 32 دژ دفاعی و دو دژ مرکزی یکی در شلمچه و یکی در کوشک میشدند استعداد انسانی هر پاسگاه دژ شامل 2 افسر یا درجه دار کادر و 12 سرباز بود و ادوات هر دژ شامل یک دستگاه تانک ام47، یک دستگاه تفنگ 106 م.م. و یک قبضه تیربار کالیبر 50 بود، دژهای مرکزی علاوه بر موارد گفته شده یک قبظه تفنگ 106 م.م. بیشتر، یک قبظه خمپاره انداز 80 و یک قبضه خمپاره انداز 120 م.م. هم داشتند(برخی از دژها خودشون خمپاره درکالیبرهای 80 و 120 م.م. داشتند و علاوه بر این چند قبظه 120 م.م. هم بین دو دژ مرکزی و خط دفاع اصلی مستقر شده بود)  این گردان دارای یک پادگان اختصاصی ( در محل قبرستان فعلی خرمشهر) هم بود، گردان دژ علاوه بر توپهای 106 مستقر در دژها تعداد 54 قبظه دیگر در انبارهای پادگان بصورت  یدک وغیر نصب شده داشت  در مقابل هر دژ ایران عراق هم یک دژ داشت اما در تیر و مرداد سال 59 فقط  24 دژ از این دژها فعال بود و با آغاز شهریور با کمک نیروهای سپاه و ژاندارمری اون 10 دژ غیر فعال رو هم عملیاتی کردن   عملا تهاجم عراقیها به دژها از همن ابتدای سال 59 شروع شد و بصورت پراکنده ادامه داشت تا اینکه با آغاز شهریور حملات شدید تر شد و در تاریخ 12 شهریور خالت جنگی بخودش گرفت، دستور مقابله به مثل از تاریخ 18شهریور به گردان ابلاغ شد اما گزارش درگیریهای شدید عملا از 28 شهریور مخابره شد(درگیریهای سنگینی برای تاریخهایی حتی مثه 16 شهریور در پاسگاه خین هم گزارش شده) بعلت انقلاب و ماجراهای بوجود اومده بعد از انقلاب و اون طرح های انقلابی!!!!!!! عملا دژهای ما  توانایی خودشونو از دست داده بودن بگونه ای که هیچکدام از تانکهای موجود دردژها دارای قدرت تحرک نبوده و فقط از توپ ضعیفشون بعنوان تیر مستقیم استفاده میشد همچنین تعداد زیادی از جیپهای حامل 106 ها نیز فاقد قدرت حرکت بودن  تمرینها و رزمایشهای نیروهای متوقف شده بود و تعمیر و نگهدرای  تجهیزات در بدترین شکل ممکنه بود با آغاز درگیریهای شدید در 28 شهریور دژهای 34 گانه به شدت فعال شده و درگیریهای سنگینی رخ داد( نیروهای کمکی از ژاندارمری و سپاه هم به این دژها مامور شدند برای  تقویت  استعداد دژها) در نهایت با تهاجم سراسری عراق به  کشورمان همه دژهای دفاعی تا روز 3 مهر سقوط کرده و دژ مرکزی کوشک تا تاریخ 5 مهر مقاومت کرده و در این روز سقوط کرد، مقاومت دژ شلمچه تا 10 مهر بطول انجامید و در این روز تبدیل به تلی از خاک شد مقاومت گردان دژ در پادگان دژ تا تاریخ 23 مهرماه بشدت مقاومت کرد و بعد از سقوط پادگان دژ در این روز، نیروها به نقاط در حال مقاومت شهر عقب نشستند و تا روز 3 آبان که عملا بخش غربی شهر کاملا سقوط کرد دوش به دوش سایر مدافعان از شهر دفاع کردند  برای این گردان ماموریت دفاع تاخیری 48 ساعته درنظر گرفته شده بود (برای زمانی که در حالت رزم و آمادگی 100 درصد باشه) اما همین گردان نا آماده و زخم خورده با رشادتهای فراوانش حدود 48 روز بجای 48 ساعت مقاومت کرد برخلاف اینهمه تبلیغی که میشه وحضور 120-30 نفر یا نهایتش 150 نفر رو بزرگنمایی میکنن و رشادتها و ایثارهای دیگر نیروها رو نادیده میگیرن در دفاع سراسر حماسه همه دلاوران از خرمشهر( نیروهای مردمی، ژاندارمری، سپاه، تکاوران دریایی، تفنگداران پایگاهددریای خرمشهر، گردان دانشجویان دانشگاه افسری، نیروهای داوطلب اعزامی هوانیروز، گردان 165 مکانیزه، گردان 232 تانک و بخشهایی از گردانهای341و387 توپخانه و همچنین آتشبارهایی از گروه رزمی 22 توپخانه شهررضا و 33 توپخانه تهران) گردان 151 دژ مردانه ایستاد و جنگید   برای درک این حضور باید خدمتتون عرض کنم این گردان دارای استعداد رزمی بیش از یک گردان استاندارد پیاده بود، استعداد گردان در سپاه ( اونهم در سالهای آخر جنگ و نه سالهای آغازین جنگ که استعدادشون به مراتب کمتر بود)بین 300 تا 500 نفر، در ژاندارمری بین 500 تا 750 نفر و در نزاجا بین 1000 تا 1200 نفر بود؛ منتها استعداد زمان صلح گردان 151 پیاده دژ بیش از 1500 نفر بود علاوه بر آمار بالای پرسنلی گردان دژ(معادل  یه تیپ متوسط سپاه در اوج سازمان رزم سپاه) این گردان تنها گردان پیاده ای بود که تقریبا معادل یک گردان تانک عراقی و بیش از یک گردان تانک سپاه تانک داشت هرچند تانکها قدیمی و از نوع ام 47 بوده و در اثرعدم تمرین و تعمیر و نگهداری فاق قدرت تحرک و حتی چند دستگاه فاقد توانایی شلیک توپ هم بودند!!! در کنار این موارد تعداد بالای تفنگهای 106، خمپاره های 80 و 120 م.م. و تیربارهای کالیبر 50 عملا قدرتی بسیار بیشتر از یک گردان استاندارد پیاده به این گردان داده بود این گردان در راه دفاع از خرمشهر از 1500 نفر نیروی سازمانیش: 485 شهید، 120 آزاده و حدود 780 نفر زخمی تقدیم کشور و میهن کرد و از این گردان فقط  حدود 100 نفر سالم ماندند و عقب نشینی کردند یعنی عملا گردان بطور کامل نابود شد منتها با غیرت و ایستادگی همین تعداد اندک و بازگشت زخمی ها پس از بهبودی از بیمارستانها، این گردان بعد از عقب نشینی به موضع استراحت "فولی آباد" وبازسازی در مدتی کمتر از یک ماه بازسازی شده و دوباره به میدان رزم بازگشت(در تاریخ 59/9/1 با فرماندهی سرهنگ زمانفر) برای درک بهتر شرایط رزم این گردان باید خدمتتان عرض کنم این گردان فقط در یک روز7 فرمانده عوض کرد و هرفرماندهی هنوز  منسوب نشده شهید یا زخمی میشد در نهایت ابتدا یک ستوان وظیفه بنام "گیوتاج" فرماندهی گردان را بعهده گرفت !!! و بعد از زخمی شدن ایشان  و انتقالشون به عقب، بترتیب درجه   از افسرها به پایین آمده تا درنهایت یک درجه دار که آشپز بود فرماندهی گردانی رو بعهده گرفت که جایگاه فرمانده سازمانیش "سرهنگ تمامی" بود. کمی بی انصافیه که در باره چنین گردانی اینگونه سحن بگوییم
  24. elo

    انتخاب مديران سايت

    با سلام انتخاب بجا و شابسته ای بود به سیاوش عزیز تبریک میگم و براشون آرزوی موفقیت دارم
  25. با سلام امروز 8 آذره، سی و سه سال قبل در چنین روزی عملیات "طرق القدس" برای آزادسازی شهر "بستان" آغاز و در نهایت با یاری خدا و رشادت فرزندان این مرز و بوم به بار نشست عبارت و نام و لقبی که برای این عملیات افتاد رو زبون همه عنوان " فتح الفتوح" برگرفته از پیام بنیانگذار راحل انقلاب به مناسبت خبراین پیروزی بود من کمی با این عنوان دچار مشکل شدم نه اینکه خدای ناکرده این عنوان قرآنی ایراد و اشکالی داشته باشه یا خدای ناکرده مجاهدتهای فرزندان ایران عزیز کوتاهی کرده باشن و شایسته چنین لقبی نباشن!!! خیر!! اینگونه نیست اما به نظر من  و با دید  تحلیل و بررسی حماسه دفاع مقدس از بعد فنی و تاریخی در باره این عنوان "سوء برداشت " شده و بعد هم دیگه  این لقب قرآنی موندگار شدوچون کسی بهش دست نزد و نقدی ننوشت و خود بنیانگذار راحل انقلاب هم  چیزی نگفتن، بقیه هم ادامه دادن، برای همین و به مناسبت و بهانه این روز اول میخوام شرح عملیات رو اینجا بزارم و بعد هم ببینم آیا برداشت من غلط و اشتباه بوده یا واقعا یه "سوء برداشت" از عنوان قراآنی "فتح الفتوح" بکار برده توسط بنیانگذارراحل انقلاب و فرمانده کل قوای وقت صورت گرفته   اینوهم میگم  این تفسری "سوء برداشت" فقط و فقط و فقط برداشت شخصی منه و برای همین هم این تاپیک رو ایجاد کردم، اما چه برداشت من درست باشه و چه غلط هیچ تاثیری در بزرگی وعظمت حماسه ای که فرزندان این مرز و بوم با شهادت طلبی و رشادتشون خلق کردن نخواهد داشت خوشحال میشم سایر دوستان هم بیان و نظرشون در این زمینه  ابراز کنن اما اگر دوستان موافق باشن اول شرح عملیات رو اینجا با استناد به منابع موجود درسایت  قرار بدیم بعد به بحث بپردازیم و بعدش هم یه سری سند دیگه رو از انتشارات ارتش و سپاه بیاریم برای روشنتر شدن موضوع   منبع من برای نوشتار مرتبط با این عملیات  در نت، سایت "رهروان ارتش" هستش   http://rahrovan-artesh.ir/topic/404-شرح-کامل-عملیات-طریق-القدس/   با سلام   عملیات طریق القدس(فتح الفتوح) رمزعملیات: یا حسین (ع) هدف عملیات: آزاد سازی شهر بستان و تامین مرز و دسترسی به هورالهویزه منطقه عملیاتی: منطقه عمومی غرب شهرستان سوسنگرد و منطقه عمومی بستان تاریخ شروع: ساعت 30 دقیقه بامداد 8/9/60 مدت عملیات: 14 روز نیروهای عمل کننده: ارتش جمهوری اسلامی ایران. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مناطق و تاسیسات آزاد شده: آزادی سازی بستان قطع ارتباط بین نیروهای دشمن در شمال غربی و جنوب غربی خوزستان (جاده فکه ـ جفیر) آزاد سازی 70 روستای منطقه و 5 پاسگاه مرزی تصرف و تامین تنگه چزابه تامین مرز مشترک و دسترسی به هورالهویزه   تجهیزات منهدم شده دشمن: 180 دستگاه تانک و نفربر 200 دستگاه خودرو 13 فروند هواپیما 4 فروند هلی کوپتر یگان‌های منهدم شده دشمن: 45 گردان و گروهان از 12 تیپ و نیروهای کماندویی لشکر 5 مکانیزه تعداد کشته و زخمی های دشمن: بیش از 3500 نفر تعداد اسراء: 546 نفر غنائم: 100 دستگاه تانک 150 دستگاه بولدوزر و ماشین آلات مهندسی 19 قبضه توپ 152 میلی متری 70 دستگاه نفربر 70 قبضه ضد هوایی مقدار بسیار زیادی از انواع سلاح و مهمات 2 قبضه شلیکا همراه با خودرو مربوطه 250 دستگاه خودرو نتایج عملیات: پاکسازی 800 کیلومتر مربع از لوث وجود دشمنعملیات طریق القدس در منطقه عمومی سوسنگرد به سمت بستان و با هدف انهدام قوای دشمن و باز پس گرفتن و آزادسازی شهر بستان و به عقب راندن دشمن متجاوز و تلاشی در جهت فاصله انداختن بین جبهه شمالی و جنوبی عراق در منطقه خوزستان صورت پذیرفت. این عملیات که در تاریخ ۸آذر ۱۳۶۰ در ساعت ۳۰ دقیقه بامداد با رمز یا حسین (ع) در منطقه شمال و جنوب رود کرخه نور انجام پذیرفت، دومین عملیات کلاسیک و سنگین مدافعان اسلام بود. منطقه عملیاتی طریق القدس از حساسیت زیادی برخوردار بود؛ به طوری که شهر بستان که با تعداد زیادی روستا در تصرف و اشغال دشمن به سر می‌برد، در قلب این منطقه بوده و مرکز فعالیتهای جاسوسی دشمن و مرکز لجستیکی جبهه میانی دشمن بود، لذا حساسیت منطقه را بالا برده بود. از طرفی با قطع مهم ترین راه تدارکاتی و مواصلاتی دشمن که کلیدی برای آزاد سازی تنگ چزابه به شمار می رفت، بیش از پیش بر اهمیت ایم منطقه افزوده می‌شد، لذا فتح بستان که شخص صدام روی آن تبلیغات زیادی به راه انداخته بود ، باعث قطع امید دشمن در این منطقه یعنی جنوب غربی خوزستان گردید. شرح عملیات: هجوم نیروهای عراقی به خوزستان بعد از ۳۱ شهریور1359 از محورها و معابر متعدد و با به کارگیری نیروهای زرهی و مکانیزه مجهز ، باعث تصرف بخش‌های وسیعی از استان زرخیز خوزستان شد ؛ به طوری که دشمن تا چند کیلومتری دزفول و اهواز پیشروی کرد. دشمن متجاوز در اوائل جنگ تحمیلی از طریق تنگ چزابه و جاده مرزی جفیر با بهره‌گیری از ۲ لشکر پیاده و پیاده - مکانیزه به بستان حمله کرد و با اشغال بستان و ۷۰ روستای اطراف آن عده‌ای از اهالی این شهر را شهید و به اسارت خود درآورد و جنایات بی‌شماری را نیز در این منطقه مرتکب گردید. در جبهه های میانی خوزستان، نیروهای بعثی با تصرف شهر بستان حمله خود را به منظور قطع جاده اهواز - دزفول ادامه داده و قسمتهای وسیعی از دشت عباس را به تصرف خود درآوردند و در پایین رودخانه کرخه متوقف و مستقر شدند. در محور جنوبی رودخانه کرخه، پس از تصرف بستان و ادامه پیشروی خود، شهر سوسنگرد را نیز به تصرف در آوردند. در شمال رود کرخه نیز با تصرف ارتفاعات الله اکبر پادگان نظامی دشت آزادگان مورد تهدید قرار گرفت، اما در جبهه میانی بستان و مناطق گسترده‌ای از استان خوزستان علی رغم اجرای چندین عملیات کوچک و بزرگ تا مهر ماه ۶۰ این مناطق همچنان در تصرف دشمن بود؛ اگر چه رزمندگان اسلام قبل از فتح نهایی بستان، حملات و فداکاری‌هایی را در باز پس گیری این مناطق از خود نشان دادند. به عنوان مثال در تاریخ ۱۵/۱۰/۵۹ نیروهای تیپ همدان و برادران سپاه مواضع سد کننده ای در مقابل دشمن به وجود آورده و با هجوم به آنها باعث متلاشی شدن ۲ تیپ و انهدام تعداد زیادی از تانک‌های بعثیان گردیدند. در ادامه این نبردها در تاریخ ۳۱/۲/۶۰ ارتفاعات الله اکبر پس از ۷ ماه به دست رزمندگان اسلام افتاد و نیروهای دشمن با تحمل تلفات و خسارات سنگین تا ۱۲ کیلومتری بستان عقب نشینی کردند. سرانجام در تاریخ یکشنبه ۸ آذر ۶۰ به هنگام ظهر، شهر بستان و ۷۰ روستای تابعه آن به تصرف رزمندگان اسلام درآمد و تا تاریخ ۲۲/۹/۶۰ منطقه عملیاتی طریق القدس به طور کامل از لوث دشمن اشغالگر پاکسازی شد. عملیات طریق القدس از چنان اهمیتی برخوردار بود که امام خمینی (ره) در پیام تبریک خود آن را «فتح الفتوح» نامیدند.        http://www.ashoora.ir/images/stories/article_pictures/defa/maps/tarigholghods-bostan.jpg   پس از انجام موفقیت آمیز عملیات ثامن الائمه در شرق رودخانه کارون توسط نیروهای ایرانی که منجر به شکستن حصر آبادان شد و در حقیقت مرحله اول عملیات آزاد سازی خرمشهر محسوب می‌گردید، بررسی برای استفاده از موفقیت این عملیات هم در منطقه خرمشهر و هم در منطقه بستان و غرب دزفول آغاز گردید وبا توجه به ویژگی‌های منطقه بستان تقدم تلاش به این منطقه داده شد. انتصاب شهید علی صیاد شیرازی به فرماندهی نیروی ارتش سبب نزدیکی بیشتر ارتش و سپاه شد و این امکان به وجود آمد که فرماندهان سپاه و ارتش استراتژی عملیاتی جدیدی را طراحی کنند. عملیات «طریق القدس» اولین مرحله از این استراتژی محسوب می شد. ویژگی اصلی عملیات طریق القدس، گذشتن از زمین‌های رملی غیر قابل عبور در شمال منطقه عملیاتی بود که سبب غافلگیری دشمن گردید. با موفقیت در محور شمالی، موقعیت نیروهای عراقی مستقر در محور جنوبی نیز متزلزل شد و عملیات در این محور هم به پیروزی رسید. در این عملیات کلیه اهداف تأمین شد. شهر بستان و تنگه مهم چزابه آزاد شد و پس از گذشت ۴۲۰ روز از شروع جنگ ، رزمندگان توانستند در منطقه عمومی سوسنگرد و بستان در مرز مستقر شوند. همچنین تصرف چزابه سبب شد که اتصال قوای دشمن در غرب کرخه و غرب کارون گسسته شود. به این ترتیب توان ارتش عراق در جنوب تجزیه شد و زمینه مناسب برای پیروزی عملیات فتح المبین پدید آمد. در این عملیات لشکر ۹ عراق نیز آسیب فراوان دید. اهداف عملیات: مهم ترین اهدافی که در عملیات طریق القدس مورد نظر بود ، عبارتست از: قطع ارتباط دشمن از شمال به جنوب ، به طوری که این هدف با تصرف تنگه چزابه و بستن آن امکان پذیر می‌گردید. آزاد سازی شهر بستان ، که دشمن مخصوصاً شخص صدام روی آن تبلیغات وسیعی به راه انداخته بود. انهدام نیروهای دشمن که حدود ۶ تیپ برآورد می‌شد. آزاد سازی ۷۰ روستا و۴۵۰۰الی ۵۰۰۰ نفر از عشایر محلی که تحت سلطه نیروهای عراق در مناطق اشغال شده به سر می‌بردند. رسیدن به مرز بین‌المللی در حد فاصل هور العظیم. آزاد سازی منطقه‌ای با وسعت حداقل ۳۰۰ - ۳۵۰ کیلومتر مربع که بیش از ۲ برابر منطقه آزاد شده در جریان شکستن حصر آبادان بود. برای اجرای این عملیات گسترده که در کنار هدف اصلی آن یعنی انهدام دشمن، آزاد سازی بستان ، رسیدن به مرز و تأمین تنگه چزابه را نیز در بر می گرفت و در چند نوبت در محورهای مختلف ، عملیات کم دامنه ای طرح ریزی شده بود که با انجام این عملیات، دشمن از منطقه الله اکبر تا غرب جابر حمدان و در غرب سوسنگرد تا دهلاویه به عقب رانده شد. به طور کلی اهدافی که در این طرح دنبال می‌شد، علاوه بر آزاد سازی بستان و آزاد سازی بیش از ۱۰۰ روستای مناطق محروم به همراه برادران و خواهران عرب اسیر در این مناطق، اهدافی چون قطع ارتباط راه شمالی و جنوب که مورد استفاده ارتش عراق بوده و از لحاظ نظامی ارزش فراوانی داشت و همچنین انهدام نیروها را نیز در برداشت. سایر اهداف عملیات: تصرف تنگه چزابه که در عمق خطوط دشمن قرار داشت، مهم ترین هدف طرح بود که برای دستیابی به آن شاهد، یکی از شاهکارهای تمام جنگ بودیم. چزابه منطقه‌ای است که تا چهار کیلومتری برای عبور از آن عرضی بیش از ۱۰۰۰ تا۱۵۰۰متر ندارد و راه عبور نیروهای دشمن از شمال منطقه به جنوب است. علاوه بر این موارد، بعد از عملیات ثامن الائمه، این اولین عملیاتی بود که از برنامه ریزی و انسجام دقیق تری نسبت به سایر عملیات‌های انجام شده برخوردار بود. افزایش سطح اهداف عملیاتی نشانگر ظرافت و دقت برنامه ریزی در تدبیر و طراحی عملیات بود. موقعیت و محدوده جغرافیایی منطقه عملیاتی: منطقه عملیاتی طریق القدس حدوداً بین عرض ۳۱ درجه و ۲۹ دقیقه ، ۳۱ درجه و ۵۲ دقیقه شمالی و طول جغرافیایی ۴۷ درجه و ۵۴ دقیقه و ۴۸ درجه و ۹ دقیقه طول شرقی قرار گرفته است. این منطقه در حدود ۷۵ کیلومتری شهر اهواز و در منطقه عمومی دشت آزادگان و در۲۵ کیلومتری جنوب غربی سوسنگرد قرار دارد. منطقه عملیاتی مذکور دارای وسعت حدود ۳۰۰ کیلومتر مربع بوده و از حیث جمعیتی دارای جمعیت عرب و فرهنگی عشایری می‌باشد. این منطقه از شمال به ارتفاعات میشداغ و ارتفاعات الله اکبر و ازشرق به شهر حمیدیه و رودخانه کرخه و از غرب به هورالعظیم و از جنوب به هویزه محدود می گردد . شهر بستان در مرکز منطقه عملیاتی و مهم ترین قسمت این منطقه در طول جغرافیایی ۴۷ درجه و ۵۹ دقیقه و عرض جغرافیایی ۳۱ درجه و ۴۳ دقیقه ارتفاع ۱۲ متری از سطح دریا قرار دارد. از حیث منطقه عملیاتی، در این منطرپقه رودخانه‌های فصلی و رودهای دائمی متعددی چون کرخه وجود دارد که قابل کانالیزه شدن برای واحدهای نظامی می‌باشد. از لحاظ موقعیت جغرافیایی، شمال منطقه عملیاتی طریق القدس را منطقه رملی و تپه های شنی و غرب منطقه را باتلاق های هور الهویزه تشکیل داده است که غیر قابل عبور می‌باشد. از لحاظ اقلیمی، بستان شهری گرم و خشک بیابانی بوده که در دشت نسبتاً مسطح روی رسوبات دانه ریز ساحلی قرار گرفته است. به طور کلی آب و هوای منطقه مذکور گرم و مرطوب بوده و بیشترین درجه حرارت آن در تابستان به ۵۰ درجه بالای صفر و کمترین آن در زمستان به ۱ درجه بالای صفر می رسد و متوسط باران سالیانه آن به ۱۵۰ میلیمتر می‌رسد و در کل منطقه، در فصل زمستان بارندگی زیاد می‌گردد. به استثنای روستاها و در کنار رودخانه‌ها پوشش گیاهی وجود نداشته و پوشش گیاهی موجود در منطقه عمدتاً گیاهان عمومی است. تنها رود مهم و حائز اهمیت در این قسمت، رود کرخه است که بعد از کارون طولانی ترین رود خوزستان به شمار می‌رود. شهرهای مهم منطقه شامل شهرهای سوسنگرد، بستان و حمیدیه می‌باشد. شبکه راه های موجود در منطقه منحصر به یک جاده آسفالته از مسیر سوسنگرد - بستان - چزابه بوده و یک جاده خاکی که از حمیدیه به بستان متصل می‌شد و نهایتاً به چزابه وصل شده و به عراق منتهی می‌شود. نیروهای دشمن که در محورهای غرب تپه‌های الله اکبر یعنی شمال منطقه عملیاتی بستان در غرب سوسنگرد یعنی جنوب بستان مستقر بودند، بیش از چندین تیپ بوده است و منطقه ای که در آن حمله صورت گرفت ، رودخانه کرخه را به دو قسمت شمال و جنوب تقسیم کرده و وقتی به حمیدیه می‌رسد، به طرف غرب می پیچد و به باتلاق های هورالعظیم می ریزد. رود کرخه که در ابتدا به نام گاماساب موسوم است، از دره‌های جنوبی الوند و دره شمالی کوه گرو در استان همدان سرچشمه گرفته و پس از طی مسیر به جهت غربی و نزدیکی کرمانشاه به رودخانه قره سو می‌پیوندد و بعد از عبور از لرستان که در آنجا به سمیره موسوم است، به سمت جنوب حرکت کرده و با نام بود کرخه پس از مشروب نمودن اراضی مجاور خود در استان خوزستان و بخش بستان به باتلاق‌های هورالعظیم می ریزد. در طول عملیات، خطوط اول دشمن درشمال کرخه (نور)، منطقه جابر حمدان بوده که در 5 کیلومتری شرق شهر بستان قرار داشته و خطوط مقدمش به طول ۸ کیلومتر از شمال به کوه های میشداغ و رمل ها (تپه‌های شنی) و از سمت جنوب به رودخانه کرخه وصل می‌شد. از جنوب رودخانه کرخه خطوط دشمن به طول۱۵کیلومتر شروع می شد و به نقطه دغاغله که روستایی در کنار رودخانه نیسان و در۴ یا ۵ کیلومتری غرب هویزه بود، ختم می‌شد. این خطوط مقدم جبهه بود . یعنی چیزی در حدود ۳ کیلومتر که تمام طو این خط به استحکامات نظامی از میدان مین با سنگرهای تیر بار مجهز بود و به سمت غرب این منطقه یعنی هورالعظیم وصل می شد و شهر بستان نیزدر اطراف رودخانه کرخه در غرب جابر حمدان قرار داشت. در ناحیه غرب نیروهای دشمن باتلاق بوده ودر قسمت شمال و شرق آنها هم رزمندگان اسلام بودند و در جنوبشان هم رودخانه نیسان قرار داشت. چون این حمله از چند جبهه صورت گرفت، دشمن هسچ راه فراری نداشت. زیرا در این عملیات رودخانه نیسان و پل های متعددی به دست نیروهای اسلام می افتاد تنها راه تدارکاتی بستان از داخل خاک ایران یعنی شهر سوسنگرد بود و در داخل عراق نیز از بصره در جنوب و ار العماره در شمال بصره استفاده می‌شد که به علت باتلاقی بودن مرز دو کشور نیروهای عراقی در هر حال مجبور بودند باتلاق را دور بزنند. زمین شناسی و ژئومورفولوژی منطقه عملیاتی به طور کلی بستان که در بخشی از منطقه دشت آزادگان قراردارد ، از نظر زمین شناسی جزئی از یک گودال نسبتاً عمیق ساختمانی است که ازرسوبات دوران چهارم و عصر حاضر پر و انباشته شده است. عمیق ترین بخش این گودال در شمال غرب دشت آزادگان یعنی اطراف بخش بستان و غرب این دشت یعنی اطراف هور الهویزه است. لبه خارجی گودال نیز در شمال شرق و شرق دشت آزادگان ، به صورت کوه های میشداغ و کوه های الله اکبر بیرون آمده و ازسطح دشت ارتفاع گرفته و پایدار شده است؛ به طوری که کوه های میشداغ و الله اکبر از طبقاتی تشکیل شده اند که با شیبی متوسط به طرف غرب به زیر دشت فرو می‌روند وزیر بنای عمیق این منطقه را به وجود می‌آورند. کل رسوبات انباشته شده در درون گودال دشت آزادگان و همچنین منطقه بستان متعلق به دوره کواترنر است و قشر بسیار کم ضخامت خاک و ماسه‌های بادی و آبرفت های بسیار کم ضخامتی که بر روی دشت در تماس با آتمسفر گسترش دارد، به عصر حاضر تعلق دارد.