EMPEROR

Members
  • تعداد محتوا

    491
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

تمامی ارسال های EMPEROR

  1. با تشکر از دوستان فعلا خبر زیر را که مهم است خدمتتان ارسال کنم تا انشاالله در فرصت مناسب تحلیل خودم را ارائه کنم. قضیه یه خورده پیچیده تر از این حرفهاست. ------------------------------------ سو استفاده بعضی از ایرانیان از این موضوع ------------------------------------ http://www.persianhack.com/show.aspx?id=1551 همانطور که در اخبار پرشین هک خواندید یک گروه تحقیقاتی از هکرهای ایرانی که متعلق به چند گروه امنیتی و هکری معروف ایران بودند به هدف شفاف سازی سایت ایکس پی گروپ تشکیل شد.نتایج این گروه تحقیقاتی: روز گذشته در اخبار سایت پرشین هک خواندیم که سایت xp-group.net در تاریخ 5 مهر هک شد. با خواندن ادامه این خبر، متوجه شدیم که این سایت توسط گروه دلتا هکینگ مورد نفوذ قرار گرفته و هک شده است. در خبرها خوانده بودیم که گروه XP که یک گروه وهابی ظاهرا اماراتی است در تاریخ 28 شهریور تعداد زیادی از سایت های مراجع تقلید و شخصیت ها و مراکز مذهبی شیعه را هک کرد. با کمی جستجود در google متوجه می شوید که این گروه که نزدیک 2 سال است در حال فعالیت و هک کردن سایت های مختلف است، هیچ سایت رسمی ندارد! با Whois گرفتن از دامنه سایت xp-group.net از طریق لینک زیر به نتایج جالبی برخورد می کنید: Xp-group.net - Xp Group Created: 2008-09-20 مشخص است که این دامنه در تاریخ 20 همین ماه میلادی ثبت شده است یعنی درست 6 روز پیش و دو روز بعد از هک شدن سایت های مهم شیعه توسط گروه .XP با مشاهده ثبت کننده ICANN این دامنه متوجه می شوید که دامنه xp-group.net در سایت DIRECTI ثبت شده و قرار دارد و دقیقا همان سایت ثبت کننده دامنه ای که دامنه deltahacking.net قرار دارد. فقط دامنه xp-group.net منوی Privacy policy را در پنل دامنه خود انتخاب کرده است تا اطلاعات شخصی که دامنه را ثبت و نگهداری می کند را برای اشخاصی که whois می گیرند نمایش ندهد. Xp-group.net - Xp Group Deltahacking.net - DeltaHacking با دیدن آمار و رنکینگ سایت xp-group.net در سایت جهانی alexa به نکته جالب تری برخوردیم. 95 بیش از درصد آمار کل بازدید این سایت از کشور ایران بوده است و تنها کمتر از 5 درصد کل بازدید این سایت از کشورهای دیگر بوده است! لینک اثبات این موضوع: xp-group.net - Traffic Details from Alexa ممکن نیست که یک سایت گروه عرب که در امارات هستند بیشترین بازدیدش از کشور ایران باشد! بنابراین به آن حدس و شکی که کرده بودیم نزدیکتر شدیم ... با مشاهده dns و فضای هاست این سایت (ns01.000webhost.com ) متوجه می شوید که ایشان فضای این سایت را از 000webhost.com که یک سایت free هاست می باشد به صورت رایگان گرفته است. در صورتی که گروه XP حتما توانایی خریدن یک هاست معمولی با هزینه نادر را دارا است. و در نهایت با search کردن سایت xp-group.net در google متوجه شدیم که در هیچ سایت عربی لینک این سایت داده نشده است و فقط در چند سایت ایرانی ( که زیاد معتبر هم نیستند ) خبر هک شدن این سایت را توسط گروه دلتا منتشر کرده اند! xp-group.net - Google Search دلایل فنی دیگری نیز موجود است که برای پیگیری به مراجع قانونی داده می شود. تمامی این دلایل نشان دهنده این است که سایت xp-group.net سایت گروه هکری XP نیست و مدیر تیم دلتا اقدام به ثبت این سایت و طراحی یک صفحه بسیار ساده برای این سایت کرده است و خود پس از 4 روز و تبلیغاتی که برای هک کردن این سایت کرده است، اقدام به تغییر چندین باره صفحه این سایت در دو شب گذشته می کند. ( برای اینکه نشان دهد گروه XP در حال تصحیح سایت خود هستند ) متاسفانه ایشان از هر جمله ای برای بی احترامی و توهین به تشيع و شيعيان در این سایت استفاده کردند تا نشان دهند که چقدر مذهب خود برای ایشان بی اهمیت است و برای معروفیت دست به هر کار ناجوانمردانه ای زدند. متاسفیم برای دشمنان ایران و ایرانی و شیعیان ... گروه تحقیقاتی تیمهای هکری مختلف ایران ---------------------------------------- موفق باشید امپراتور __________________
  2. با تشکر از های تک عزیز بابت ایجاد این تاپیک امیدوارم که ارتش و سپاه در این زمینه نیز سرمایه گذاریهای مفیدی انجام دهند. در نهایت طبق گفته سران ارتش آمریکا سرمایه گذاری دراین بخش توان هر ارتشی را به طور قابل ملاحظه ای افزایش خواهد داد. ضمن آنکه به افزایش ایمنی در حفظ اطلاعات نظامی به طور مستقیم کمک خواهد کرد. ------------------------- دولت آمریکا میل دارد که همة کاربران اینترنت برای دفاع در برابر تهدید‌های اینترنتی با آن همکاری کنند. ولی آیا ارتش به درد هکر‌های تنبل و خانه‌نشین می‌خورد؟ ارتش آمریکا در به در به دنبال چند خورة فناوری (Geek) می‌گردد تا بلکه بتواند جلوی حمله‌های هکری و جاسوسی اینترنتی را بگیرد. آگهی جلب همکاری خوره‌های فناوری توسط پنتاگون را می‌توانید در یوتوب ببینید. در این آگهی تبلیغاتی صدایی روی تصاویر ساختمان پنتاگون می‌گوید: «این ساختمان امروز هدف 3 میلیون حمله قرار خواهد گرفت. اما چه کسی قرار است از آن محافظت کند؟ با گروهبان لی جونز آشنا شوید. او عضو گروه فرماندهی واحد سایبر نیروی هوایی است و هر روز از ما در برابر ميليون‌ها حمله سایبر دفاع می‌کند.» این ویدیوی یوتوب فقط بخش کوچکی از یک پروژه تبلیغاتی عظیم در تلویزیون، روزنامه‌ها، رادیو، و اینترنت است. در این آگهی‌های تبلیغاتی نیروی هوایی ايالات متحده درباره قدرتش در محافظت از آمریکا در برابر حمله‌های سایبر لاف می‌زند و با اغراق تمام ادعا می‌کند که تمام شبکه‌های رایانه‌ای آمریکا امن هستند. با وجود همة این گزافه‌گویی‌ها یک حقیقت نیز در این میان نشان داده می‌شود. اینکه شبکه‌های رایانه‌ای هر روز اهمیت بیشتری در آمادگی نظامی و ارتش کشور‌ها بازی می‌کنند و می‌توانند نقطه ضعف بزرگی در برابر هکر‌های تعلیم دیدة کشورهای دیگر باشند. هم‌اکنون ارتش کشورها به نوع جدیدی از سرباز برای رقابت‌های نظامی قرن بیست و یکم نیازمند هستند. ژنرال ویلیام لورد، فرماندة واحد سایبر نیروی هوایی آمریکا، می‌پرسد: «چطور باید با طرز فکر یک سرباز جدید و متفاوت ‌آشنا شد؟ سربازی که سلاحش صفحه کلید رایانه است را چطور باید شناخت؟» خوره‌ها نگهبانی می‌دهند! ژنرال لورد اعتقاد دارد که تنها راه شناخت این سربازان قرن بیست‌ویکمی تشویق هکرها برای ثبت نام در ارتش است. از او در مصاحبة خواندنی‌اش با سخن‌گاه اینترنتی Slashdot که پاتوق علاقه‌مندان به فناوری در اینترنت به شمار می‌رود سؤال شد که آیا هکر‌هایی که سابقة کیفری دارند و خوره‌هايي که اضافه وزن دارند و نمی‌توانند در آزمایش‌های فیزیکی قبول شوند، اجازة ورود به ارتش را خواهند یافت؟ لورد در پاسخ گفت: «من اعتقاد دارم که حتی نامناسب‌ترین افراد برای ارتش هم وقتی برای یک هدف بزرگ تلاش کنند تبدیل به یک متحد قابل اعتماد خواهند شد.» شاید جیمز‌باند یا سرباز جینِ [اشاره به فیلم سینمایی GI Jane درباره یك سرباز مؤنث با بازی دمی مور] آینده یک هکر چاق و تنبل باشد که صفحه کلیدش یک‌تنه در برابر هجوم دشمنان مقاومت می‌کند! این سربازان به جای رو در رویی با دشمنان و انجام مأموریت در مکان‌های دوردست، از طریق خطوط ارتباطی در همه جای جهان حاضر خواهند بود. چنین سربازی با فشردن یک دکمه وارد شبکه دشمن می‌شود و چندین گیگابایت اطلاعات را در چند ثانیه به دست می‌آ‌ورد؛ اطلاعاتی که باعث پیروزی ارتش در جنگ خواهند شد. استفاده از اینترنت ریسک کمتری دارد و ده‌ها بار ارزان‌تر از هر روش ارتباطی دیگر تمام می‌شود. اگر دقت کافی، هوشمندی، و کمی هم ابتکار در زمینه مهندسی اجتماعی به خرج داده شود می‌توان با استفاده از اینترنت به هر رایانه‌ای در جهان وارد شد. واحد سایبر نیروی هوایی ارتش آمریکا هنوز در مراحل اولیه کارش قرار دارد. پنتاگون هنوز تصمیمش را نگرفته که کدام مرکز نظامی پایگاه این واحد باشد و انتظار نمی‌رود که تا اکتبر سال 2009 این واحد، عملیاتی شده باشد. وقتی این واحد کامل و عملیاتی شد انتظار می‌رود که دست کم پانصد کارمند استخدام کند. دو کارشناس بیز‌نس‌ویک برای دیدار از پایگاه فعلی این واحد به شهر بارکدیل رفتند و مشاهداتشان نشان داد که تبلیغات تلویزیونی نیروی هوایی بیشتر شبیه نسخة هالیوودی و اغراق‌شدة واقعیت است. در یک ساختمان قدیمی و بلااستفاده، چند نفر که بیشتر هکر‌های تنبل خانه‌نشین به نظر می‌رسند تا سرباز، از رایانه‌های ارزان‌قیمت معمولی برای نظارت بر ترافیک شبکه نیروی هوایی استفاده می‌کنند. یک پروژکتور، تصویر بزرگی را روی دیوار می‌اندازد که رویش نوشته شده: «غیرمحرمانه» و ترافیک مشکوک بر روی آن نمایش داده می‌شود. لیگ کشور‌های الکترونیک ولی چند نشانه وجود دارد که توجه به آنها مشخص می‌کند جنگ سایبر پدیده‌ای مربوط به آینده نیست بلکه همین حالا در جریان است. روسیه، چین، و ‌آمریکا در حال ساختن نیروی سایبر در ارتش خود هستند. متیو دِوُست، کارشناس سابق امنیت شبکه در پنتاگون و مدیرعامل فعلی شرکت Total Intelligence می‌گوید: «برای چینی‌ها، جنگ اطلاعاتی صحنه رقابت آینده است. آنها هیچ‌گاه با آمریکا از طریق توپ و تانک وارد جنگ نخواهند شد.» ارتش چین به بهترین هکرهایش جایزه‌های هنگفتی می‌دهد و طبق گزارش منتشر شده در سال 2006 توسط ارتش چین، این کشور یک برنامه طولانی‌مدت سه مرحله‌ای دارد که طبق آن تا سال 2050 برندة جنگ اطلاعاتی خواهد شد. اما در این میدان ابرقدرت‌ها تنها نیستند. تعداد کشورهایی که در زمینه سایبر و الکترونیک صاحب اعتبار هستند از یک دوجین فراتر رفته است و حتی بعضی از کارشناسان تعداد کشورهای مؤثر در این میدان را تا یک‌صد كشور ارزیابی کرده‌اند. دفتر آقای جوئل برنر، مدیر دایره ضد اطلاعات سازمان اطلاعات آمریکا، در گزارش سال 2006 خود تعداد کشورهایی که در تلاش برای رسیدن به فناوری‌های مهم و اساسی مختص به آمریکا هستند را 108 اعلام کرد. یک دهه قبل تعداد این کشورها 37 بوده است. در این گزارش به صراحت از کشورها نام برده نمی‌شود اما روسیه و چین به عنوان اصلی‌ترین رقبا معرفی شده‌اند. چین هرگونه دخالت در جاسوسی سایبر را انکار می‌کند و بارها اعلام کرده که خودش قربانی جاسوسی سایبر است: «چین بارها و بارها هدف حمله هکرها از جانب چند کشور خاص بوده است.» پیمانکاران در خطر دولت روسیه هم هرگونه فعالیت در زمینه جاسوسی سایبر را رد می‌کند. یوگنی خوریشکو، سخنگوی سفارت روسیه در واشنگتن، می‌گوید: «روسیه هرگز در هیچ‌گونه فعالیت مربوط به جاسوسی سایبر بر ضد آمریکا و هیچ کشور دیگری شرکت نکرده است. همه این خبرها و شایعه‌ها که گاه‌به‌گاه شنیده می‌شوند نادرست هستند. این ادعا‌ها حتی ارزش صرف وقت برای انکار کردن را نیز ندارند.» فعالیت‌های مشکوک و تلاش برای جاسوسی و دزدی اطلاعات از شرکت‌های تجاری‌ای که تحت قرارداد‌های نظامی و دفاعی هستند نیز افزایش یافته است. بنا بر گزارش محرمانه سازمان امنیت ملی آمریکا که در سال 2006 منتشر شد بیشتر این تهدید‌ها از سوی کشورهای شرق آسیا متوجه آمریکا می‌شوند. در این گزارش به بالا رفتن چشم‌گیر تعداد حملات به سازمان‌های دولتی و امنیتی اشاره شده است. طبق این گزارش در سال‌های اخیر اینترنت به ابزار مورد علاقه مهاجمان تبدیل شده است: «این امکان که از میان صدها حمله حتی یکی موفق شود باعث شده که حمله‌هاي سایبر جذابیت زیادی برای هکرها پیدا کنند. چون ریسک آن برای هکر ناچیز است و در صورت موفق نشدن چیزی را از دست نمی‌دهد.» این گزارش در نهایت اشاره می‌کند که با گذشت زمان کشورهای بیشتری قابلیت جاسوسی سایبر را پیدا می‌کنند و در نتیجه تعداد حمله‌ها هم افزایش خواهد یافت. سلاح‌های ایجاد اختلال جمعی تابستان سال گذشته در آمریکا موجی جدید از حمله‌های هکریِ به دقت طراحی‌شده و ماهرانه وزارت دفاع را هدف گرفتند و باعث شدند به حمله‌های هکری اینترنتی که با هدف دستیابی به اطلاعات حساس انجام می‌شوند، یک نام جدید داده شود: «تهدید‌های پیشرفتة متداوم». این نام طوری تعیین شده که هم طبیعت آسیب‌زننده این حمله‌ها را نشان بدهد و هم تأکید کند که از یک منبع خارجی نشأت گرفته‌اند. در پنتاگون به نرم‌افزارهای خرابکارانه و روش‌های خرابکاری که توسط هکر‌های آموزش‌ديده کشورهای خارجی انجام می‌شود می‌گویند: «سلاح‌های ایجاد اختلال جمعی». کارشناسان پنتاگون نگران هکر‌هایی هستند که توسط تروریست‌های حرفه‌ای تربیت می‌شوند، پول زیادی در اختیار دارند، و از نرم‌افزارهای ساخته‌شده توسط خودشان استفاده می‌کنند. سرلشکر چارلز کروم، رئیس واحد عملیات مربوط به شبکه‌های رایانه‌ای پنتاگون، می‌گوید: «دشمنان ما واقعاً در کار خودشان استاد هستند ولی به عقیده من هنوز قدرت کامل‌شان را نشان نداده‌اند.» سرباز قرن بیست‌ویکم نیروی هوایی ارتش آمریکا در حال آماده شدن برای جنگ سایبر است. نیروی هوایی ارتش آمریکا در حال حاضر با جدیت به دنبال استخدام متخصصین در این زمینه است و در تبلیغاتش تأکید می‌کند که امنیت شبکه‌های رایانه‌ای حوزه جدید فعالیتش به شمار می‌رود. نیروی هوایی به جز هوانوردی در فضانوردی هم دستی داشته و به تازگی وارد فضای سایبر هم شده است. در میان تخصص‌هایی که نیروی هوایی ارتش آمریکا برای جذب آنها آگهی کرده مهارت Hack Back است. در این شیوة هک کردن، رشته کد‌های مخرب در شبکة اینترنت دنبال می‌شوند تا محل رایانه هکر مشخص شود و حتی کنترل رایانه او از دستش خارج شود. علی‌رغم افزایش هشدار‌دهندة تعداد حمله‌های خرابکارانة و حس فوریتی که این مسئله در همه رده‌های ارتش القا کرده، باز هم بسیاری از سنت‌ها مانع پیشرفت کار هستند و نمی‌توان به سادگی آنها را کنار گذاشت. وقتی ژنرال لوید اعلام کرد که قصد دارد از طریق مصاحبه با سایت Slashdot به جامعه هکرها نزدیک شود بسیاری از همکارانش مخالفت کردند. آقای لوید می‌گوید: «آنها می‌گفتند جامعه کاربران این سایت برای ارتش مناسب نیست. آنها فکر می‌کردند که ما فقط باید با کسانی سر و کار دشته باشیم که هر روز صبح قبل از صبحانه رژه می‌روند.» ژنرال لوید به ما گفت که مخالفت‌ها را نادیده گرفته است چون ارتش آمریکا به سربازهای سایبر درجه یک نیاز دارد. او می‌گوید: «این جنگی با سرعت نور است. سرعت صوت کافی نیست. در این جنگ هواپیماهای F-22 کاری از پیش نمی‌برند. منبع : http://www.ictnews.ir -------------------------------------------- یک خبر دیگر : سایت ارتش جمهوری اسلامی ایران به آدرس اینترنتی http://aja.ir توسط یک هکر ایرانی به نام Pouya_s3rver مورد حمله و نفوذ قرار گرفت. لینک اثبات هک شدن این وب سایت: http://www.zone-h.org/component/option,com_mirrorwrp/Itemid,160/id,7950951 مدیران این وب سایت هنوز متوجه این حمله نشدند: :mrgreen: :!: :lol: http://aja.ir/index.html --------------------------------------------- موفق باشید امپراتور
  3. مصطفی عزیز ( استاد ) خواهشی از خدمتتون دارم که لطف کرده و مطالب خوبتون را خودتون نمره ندهید و ارزش گذاری نکنید :!: - مطمئن هستم که اکثر دوستان از طرز فکر و مطالب و نحوه نگارش و ادب شما - مطالب بسیاری یاد گرفته اند. لطفا ارزش گذاری به مطالبتون رو به بقیه واگذار کنید. :mrgreen: واقعا این تاپیک به قول دوست خودبمون FeldMarshall عزیز عجب تاپیکی بود ( بخاطر نظرات خوب و تحلیلی همه دوستان ) به نظرم اگر مدیران سایت همت کنند و تاپیکهای اخباری را در چند تاپیک کلی فقط ارائه دهند و دوستان دیگر تحلیل کنند - هم از تعدد تاپیکهای تکراری جلوگیری میشه و هم مجموعه کامل و خوبی برای استفاده کنندگان خواهیم داشت. اگر دوستان دقت کنند راجع به ترور شهید مقنیه و اوضاع لبنان و عملکرد عربها چند تاپیک جداگانه بعد از این تاپیک درست شدند که به نظر من مدیران محترم با جابجایی و انتقال آنها به این تاپیک می توانستند از تعدد تاپیکها و نظرات تکراری جلوگیری کنند. حقیقتش خود من پس از درست کردن تاپیک چرا آمریکا به ایران حمله نمیکند؟!! هم متوجه شدم که چند تاپیک با مفهوم مشابه و قویتر قبل از آن ایجاد شده بود - ولی متاسفانه درخواست من هم در مورد حذف آن و انتقال مطالب به یکی از تاپیک های بهتر و قدیمتر انجام نشد. فکر کنم اگر مدیریت سایت و مدیران انجمن قبول زحمت کنند و هر کدام در خوزه مدیریت انجمن خود یک خانه تکانی و ادغام تاپیک بدهند - تاپیکها و موضوعات تخصصی تر و پر بارتر خواهند شد. مصطفی جان و دوستان دیگر اگر مطلبی در مورد ادامه بحث ها به نظرتون میرسه - بسم الله ------------------------------------- FeldMarshall عزیز - من یک تشکر به شما بخاطر تذکر خوبتون برای درج نام یکی از اعضا به اشتباه به یک نام دیگر بدهکار بودم که در اینجا ازشما بخاطر لطفتون تشکر میکنم. ------------------------------------- موفق باشید امپراتور
  4. خدمت تمامی دوستان سلام عرض میکنم - این تاپیک یه چند وقتی بود که داشت خاک میخورد. امیدوارم که پیگیری موضوع شهادت شهید مقنیه مثل این تاپیک مشمول مرور زمان نشود. انشاالله خبر زیر درمورد خدمات دیگر برادران ( به اصطلاح ) مسلمان ما در یکی از کشورهای بلاد اسلامی است. ---------------------------------------- کشف دست داشتن عربستان در ترور حریری بر اساس این اطلاعات، آمریكا و عربستان با اعمال فشار بر كمیته بین المللی حقیقت یاب ترور رفیق حریری، روند تحقیقات را منحرف كرده اند. روزنامه نیمه دولتی "الوطن" سوریه از دست داشتن عربستان سعودی در ترور رفیق حریری، نخست وزیر سابق لبنان خبر داد. به گزارش شبكه خبر، "الوطن" در شماره امروز خود در اینترنت نوشت: بندر بن سلطان، شاهزاده سعودی و رئیس شورای امنیت ملی عربستان كه سال ها سفیر عربستان در واشینگتن هم بود، با همكاری سازمان جاسوسی اسرائیل "موساد"، نقشه ترور رفیق حریری را طراحی كرده است. "الوطن"، به نقل از یك مقام ارشد لبنانی كه نخواست نامش فاش شود، از اطلاعات سرّی و خطرناكی از یك منبع مطمئن در كمیته تحقیق حریری، سخن به میان آورده است. بر اساس این اطلاعات، آمریكا و عربستان با اعمال فشار بر كمیته بین المللی حقیقت یاب ترور رفیق حریری، روند تحقیقات را منحرف كرده اند. "الوطن" در ادامه می افزاید: شهید رفیق حریری، در زمان حیات خود با تقاضای عربستان درباره اجازه ورود نیروهای افراطی به لبنان برای ترور سید حسن نصر الله مخالفت كرد، به همین علت، بندر بن سلطان با هماهنگی موساد، نقشه ترور حریری را طراحی كرد. http://tabnak.ir/pages/?cid=19073 ---------------------- چند روز پیش هم یک گروه هکر مسلمان سنی ( به قول خودشان ) وهابی ( به قول ما ) ضمن هک کردن وب سایتهای مراجع شیعه مطالبی توهین آمیز درمورد ایرانیان و شیعیان در صفحه اول این وب سایتها قرار دادند ( باز هم دوستان نگویند که من با سنی ها مشکل دارم - خود من چندین دوست ایرانی و سنی مذهب دارم و مخلص همشون هستم - ولی بازهم میگویم اکثر سنی های غیر ایرانی با ایران و ایرانی مشکل دارند ) در هر صورت متاسفانه اکثر روسای ممالک بلاد اسلامی با عواملشون یه جورایی دارند داستان اوایل صدر اسلام ( بنی امیه و بنی عباس ) یعنی توهین و حمله به طرفداران اولاد پیغمبر و ایرانی ( در زمان فتح ایران ) را با قدرت تکرار میکنند. انشاالله زود چشمانمان باز شود. --------------------- موفق باشید امپراتور
  5. [marq=right][align=left] Dear Smerch according to this site rules you have to write in Persian language , any way , if you could not type Persian and you are Iranian too , it is better to know your mother or father's language first, Proud in your nationality. For your post, I have to say, everyone in Iran knows we are in hidden warfare with our enemies and it is clear to everyone that all the militaries in other countries do not show everything they have, to the visitors too. But my friend it is injustice to say our military made only old weapons and has not anything to hide!!!! , be sure if our weapons were old and undamageable for our enemies, they attacked to IRAN for many times, They scare from IRAN and our abilities because they know; we have many hidden and modern weapons in hand. I am waiting for your response in Persian language Good luck --------------- Emperor[/align]][/marq]
  6. به موارد فوق خيانت و جاسوسي ايرانيان خاعن ( سازمان مجاهدين خلق - حزب كمله و ... ) به عنوان ستون پنجم دشمن را هم اضافه كنيد. در طول تاريخ كشور ما همواره در جنگ با دشمنان ايران از خيانت افراد خاعن و پست - ضربه هاي بسياري خورده است.
  7. هانس عزيز - اطلاعات مركز اختراعات آمريكا چطوره ؟ اگر چند تا هكر خوب باشند . همه اطلاعاتشونو همراه با نقشه و ... ميشه كش رفت. همين حالا هم اطلاعات اختراعات چند سال پيش آنها رايگان در اينترنت هست.
  8. ممنون از اطلاعاتی که ارائه کردید. یک پیشنهاد دارم با توجه به اطلاعات خوبتون اگر زحمتی نمیشه یک تاپیک در مورد سایبر و حملات اینترنتی ایجاد کنید. مطمئن هستم که تاپیک خوب و مفیدی خواهد شد. قبلا نیز دو پیشنهاد در این زمینه به مدیران سایت داده بودم - نمی دانم چرا پاسخی به آن داده نشد؟! قطعا اگر کشورمان در زمینه سایبر و حملات اینترتی به جایگاههای بالا برسد . این عامل یکی از عوامل بازدارنده قوی در برابر دشمنان ایران زمین خواهد بود. ( یکی از موادری که میخواستم به تفضیل در تاپیک دوست خوبم حسین عزیز اشاره کنم ) علاوه برآن از این توانمندی می توان در جهت پیشرفت خیلی سریع کشور - با دسترسی به اطلاعات مهم اقتصادی و نظامی کشورهای پیشرفته - استفاده نمود. اگر مسئوالان ما در این بخش نهایت سرمایه گذاری را بکنند مطمئنا راه پیشرفت ایران بسیار بسیار سریعتر خواهد شد. ( کشورهای پیشرفته با صرف هزینه و تحقیقات بسیار به تکنولوژی میرسند و ما این تکنولوژی را از آنها با هزینه بسیار کمتر - کش - میریم ) ---------------------- موفق باشید امپراتور
  9. EMPEROR

    eBomb - بمبی ساده ولی خطرناک

    میشه تاپیک مشابه قبلیش رو نشون بدید؟ دوست من يه سري به اين آدرسها بزن http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&t=2891&p=18479 http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&t=4633&p=36196 موفق باشيد. ------------------ امپراتور
  10. با عرض سلام خدمت تمامی دوستان قبل از همه چیز از تمام دوستان بدلیل تاخیری که در ارسال مطالبم بوجود آمد عذرخواهی میکنم و از دوستان خوبم هم بدلیل لطفشان به این برادر کوچک خود تشکر میکنم. درمورد تنگه هرمز نکته ای متاسفانه در مطالبم نتوانستم به درستی بیان کنم آن بود که امنیت این تنگه از همه لحاظ توسط دول اروپایی و عربی مهم بوده و بهمین دلیل است که آنها به هیچ عنوان بدنبال جنگ و یا حمایت از جنگ آمریکا با ایران نیستند. ( با توجه به جنگ روانی ایرانیان مبنی بر بخطر افتادن امینیت این تنگه در هنگام وقوع جنگ با ایران ) نتیجه آنکه هنوز این رخداد در عمل اتفاق نیافتاده به عنوان یکی از بزرگترین عوامل بازدارنده خواب و خیال دولتمردان اروپایی و عربی را مشوش کرده و ما بدرستی بروی این ضعف دست گذاشته ایم. نکته دوم درمورد تنگه هرمز آنست که همانگونه که عرض کردم نگرانی اروپاییان و کشورهای عربی فقط عبور نفت از این تنگه نیست. 500 میلیارد یورو تبادل اقتصادی اروپاییان با کشورهای منطقه از این تنگه است و اگر فقط 3 ماه این تنگه مسدود بماند این اتحادیه حداقل 100 میلیارد یورو خسارت میبیند!!! نکته سوم بدلیل آنکه ایرانیان قبلا اعلام کرده اند که هر کشوری که هوا - آب و خاک خود را در اختیار متجاوزان به ایران قرار دهد دشمن ایران در جنگ تلقی میشود . پس کشور های بحرین ، عربستان ، کویت ، قطر ، عراق ، افغانستان و قطر بدلیل در اختیار گذاشتن یکی از سه عامل فوق دشمن محسوب شده و مراکز مهم نفتی و پتروشیمی آنها در خطر نابودی هستند . همانگونه که عرض کردم تاسیسات مهم نفتی را نمی توان توسط موشک و پدافند هوایی به طور 100 درصد محافظت کرد و فقط یک حمله موشکی - خرابکاری و حمله انتخاری همه چیز را نابود میکند. به همین دلیل اول از همه کشورهای وابسته به انرژی منطقه و بعد از آن دولتمردان عربی نگران وقوع جنگ هستند. - دقت کنید وقتی یک پالایشگاه در فلان نقطه جهان بدلایل مختلف تولید خود را قطع میکند ( اعتصاب - طوفان - بازسازی و ... ) در یک روز 4 الی 5 دلار قیمت نفت بالا میرود ) نکته چهارم : از دوسال پیش که زمزمه حمله زیادتر شده به نوعی دولت ( به نظر من بدرستی ) اقداماتی را برای کنترل بحران در جنگ احتمالی در پیش گرفته است. 1- عدم استفاده از بودجه در پروژه های هزینه بر عمرانی و بطور خلاصه نگهداری بودجه برای روز مبادا ( شاید با این عمل کساد زیادی در صنعت اتفاق افتاده ولی بهتر از آن روزی است که ما نتوانیم برای جنگ تا 6 ماه پولی داشته باشیم ) و تامین مالی اکثر پروژه های سنگین ( بدرستی ) شده است فاینانس - کاری که باید در زمان آقای خاتمی بدلیل ارتباط خوب ما با اروپاییان بایستی انجام میشد که نشد و یکی از ایرادات من نسبت به عمکرد دولت قبلی همین مورد است - اگر ما آن زمان اکثر پروژه ها را با فاینانس بانکهای غربی شروع میکردیم الان شاهد سه یا چهارتا ( باالاخره من نفهمیدم سه تا صادر شده یا چهارتا ) قعطنامه بدلیل در خطر افتادن سرمایه گذاری آن بانکها در ایران نبودیم. 2- واردات بی رویه اقلام صنعتی و غذایی ( با وجود خودکفایی در بخشی از این اقلام ) و دارویی و درست کردن انبارهای متعدد برای ذخیره - چند سال پیش بحث زلزله تهران و ستاد بحران و ایجاد این انبارها در شهرهای اطراف تهران و از این حرفها بود که به نظر من هدف اصلی تامین و ذخیره این مواد برای جنگ احتمالی در وحله اول است. ( خدا لعنت کنه بوش و دارودستشو که این همه ما هزینه میکنم برای روز مبادا - خدا خیر بده بوش و دارودشتشو که ما ذخیره داریم برای موقع زلزله در تهران ) ----------------------------------------- دوستمان Seginem هم به موارد خیلی جالبی اشاره کردند. با اکثر فرمایشات ایشان موافقم و منتظر نظرات کاملتر ایشان هستم. سینا و فلانکر و حسین و مصطفی عزیز هم که مثل همیشه اطلاعات خوب و دقیقی را ارائه کردند . دستشان درد نکند. دوست من آقای پرنس - اطلاعات جالبی را ارائه میکنید . امیدوارم با حضور خودتان کمکی به افزایش اطلاعات جمع به خصوص این جانب کنید. راستی جای دوستانمان رضا کیانی و سعید ، لیچ و karkas خیلی خالی نیست . برادران بسم الله -------------------------------------- منتظر نظرات خوب دوستان هستم. موفق باشید امپراتور
  11. Breaking news ------- طبق گزارشات رسیده از سرویسهای جاسوسی و پارلمان کشور پهناور کویت - این ایرانیان از یکی از مناطق ایران بنام قزوین به کشور کویت آمده اند. دلیل ترس این نماینده هم همین است که اگر جنگی رخ بدهند میداند چه بکش بکشی در کویت اتفاق می افتد. بالاخره این کویتی ها هم فهمیدند که ایرانیان چه جوری تلافی کمک انها را به صدام کثیف ( کمکهای مادی - جزیره بوبیان و قتل عام فرزندان این مملکت - انتقال نفت عراق توسط نفت کش های کویتی ) را کف دستشان خواهند گذاشت. ----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- در نهایت این دولتمردان فقط با یه معذرت خواهی از ملت ایران قضیه گند کاری خودشان را ماله کشی کردند. ولی هنوز کینه آنها از مردم ایران زمین ( موالی ها : نامی که عربهای فاتح ایران بر ایرانیان گذارده بودند ) تمام نشده - دفاع از امارات برای گرفتن جزایر ایرانی و نصب موشکهای پاتریوت برای کنترل ایران و حمایت از وهابیون ----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- در اینجا ما ایرانیان هم از هیچ قوم و ملتی بخاطر نوع دوستی خودمان گله و شکایتی نداریم و همه چیز از نوع دشمنی و حتی حرف با دشمنان بلقوه خودمان قویا محکوم میگردد.
  12. EMPEROR

    داریوش بزرگ

    مصطفي جان - در هقته بعد هر زمان كه وقت داشتید در مورد مبحث ذوالقرنین تماس با هم داشته باشيم - در خدمت هستم. ايميل شخصي خودم را خدمتتان ارسال كرده بودم. دوست من منظور دوستمون قدردانی از اسم مصدق به عنوان کسی که به تنهایی با تلاشش در دادگاه این روز را موجب شد. بود. پاسخ بقیه مواردی که در پستتون اشاره کردید حضورا عرض میکنم. دوستان دیگر - این یکی هم مرده پرستی است؟ ---------------------------------------------- has عزيز اينجوري كه معلومه هنوز داري تو خوشي سير ميكني و خماري از سرت نپريده! فقط تعجب من از اينه كه وقتي آدمهايي مثل شما رو تو تلويزيون ميبينم - حتي نمي تونند روي پاهاشون بايستند - چه جوري اين همه مطلب را پشت سرهم از خودت در و ميكني - ايولا داره خداييش دارم كم ميارم . خوش باش ولي قول بده زياد مصرف نكني . گفتم كه جيزت ميكنه . اخه :lol: --------------------------------------------------------------------------------------------- دوست من Iraniansoldier دلایل زیادی وجود داره انشاالله اگر در خدمت دوستان بودم مفصل راجع به این موضوع شرح خواهم داد. اما بطور اجمالی عرض کنم که بناهای تاریخی این دوره قدیمیترین و باعظمت ترین بناهای باقی مانده از تاریخ ایران هستندو به تعداد زیادی آثار باسنانی از این دوره بیادگار مانده .بناهای تاریخی دیگری هم در سالهای پیش از این دوره به تعداد خیلی ناچیز پیدا شده اند که بدلیل قدمت و گذر زمان و عدم استفاده از مواد مقاوم در برابر شرایط جوی اکثرا نابود شده اند. اما موضوع مهم چیز دیگری است که در آینده همانطور که عرض کردم مفصل در مورد آن صحبت خواهم کرد. --------------------------------------------------------------------------- بازهم سوال خودم را تکرار میکنم - جالبه هیچ کسی جوابی نداره - مثل اینکه کوچک نوشتم - ایندفعه بزرگتر مینویسم. بلاد اسلامی چطور و چگونه و چرا تشکیل شد ؟ ----------------------------------- موفق باشید امپراتور
  13. EMPEROR

    داریوش بزرگ

    شرمنده دوست گرامی این روش ها دیگه قدیمی شده ، زدن تو جاده خاکی و بحث رو به انحراف کشیدن خوش باش و وقتی حالت بهتر شد ، نظرت را قشنگ تر و درخصوص صحبتهای گفته شده در مورد کوروش و داریوش بگو فقط اینو بدون که این روشها دیگه قدیمی شده – رفتن تو جمعیت و بهم زدن آنها برای رسیدن به خواسته خود.یه عده میگن ما احترام به بزرگان ایران زمین رو فقط می خواهیم . اینهم دلایلش ( قران ، صحبت مورخان و اندیشمندان غرب و شرق ، مدرکی هم از خودمون زیاد نمودنده ، چون یه عده با فرهنگ و آدم مثل پدر پدر ....پدربزرگ یه سری از بندگان خدا وقتی دیدند چیزی از کتابها و تجربیات آن زمان نمی فهمند مدارک و کتابها و کتابخانه ها را آتیش زدند و اشیای قیمیتی آن زمان را بردند ( شاید با این کارشون اونها هم یه جوری به نوایی برسند بگن ما هم پولداریم ) خوش باش دوست من ، این روشها دیگه قدیمی شده – درهر صورت ما تو این بحث جدی نیاز به یک وقت استحراحت و تفریح داشتیم ، ممنونم :!: خوش باش ولی زیاد مصرف نکن – چیزت میکنه :| تو این ماه مبارک هم برای این دوستمون شفا و بهبودی از ایزد منان خواستارم. انشاالله که اجابت شود. امیدوارم مدیر سایت این کار دوستمون را ندیده بگیره و تاپیک را قفل نکنه تا واقعا این بحث خوب به نتیجه برسد. سئوال آخر خودم را تکمیل تر کرده و یکبار دیگر تکرار میکنم تا از موضوع بحثمان خارج نشویم : بلاد اسلامی چطور و چگونه و چرا تشکیل شد ؟ ----------------- موفق باشید امپراتور
  14. EMPEROR

    داریوش بزرگ

    مطالعه مطلب زیر را فقط به دوستداران حقیقت و ایران زمین پیشنهاد می کنم . حضرت ذوالقرنین از دیدگاه روحانی برجسته مسلمان ( تفسیر المیزان مرحوم علامه طباطبائی ) http://www.kurosh-iran.blogfa.com/post-34.aspx ------------------------------------------------ امپراتور
  15. EMPEROR

    داریوش بزرگ

    مصطفي جان با پيشنهاد شما در مورد بحث در خارج از سايت موافقم - حداقل حسن آن ديدن دوستان قديمي است و اگر صلاح دانستيد دوستان ديگر هم در اين بحث شركت داشته باشند .اما مي بايست نتايج بحثمان در اين تاپيك گذاشته شود؟ اما سوالي از دوستان خوب خودم دارم بلاد اسلامي چگونه تشكيل شد ؟ سعيد جان - مطمپن باشيد افرادي مثل من كه عاشق وطن و تاريخ آن هستند - فقط در اين سايت عشق خود را (با نوشتن چهار خط كه از نظر سواد شما بحثهاي بي نتيجه است) به اين مملكت نشان نمي دهند. برادر من - بدان كه برادر شما براي نشان دادن عشق خود به ميهنش سالها دور از خانواده در مناطق دورافتاده اين كشور مشغول به سازندگي و خدمت بوده و به اينكارش افتخار ميكنه و خواهد كرد و زماني كه شما از پشت كامپيوترتون زير كولر و بخاري دكمه هاي كيبورد را نوازش مي كنيد. كارنامه اجراي 1000 كيلومتر خط لوله آب و گاز در بيابانهاي اين كشور رو فقط پس از 8 سال كار كردن از خودش بيادگار گذاشته و بدليل اينكار از وزير نيرو جايزه گرفته - كارهاي ديگري هم كه به خاطر اين آب و خاك انجام دادم فعلا پيشكشتون - فكر كنم بچه تبربز هستي اگه يادت باشه يه مدت شهرتون تو يكسال گذشته مشكل قطع شدن آب داشت - اگه حالشو داشتي برو تحقيق كن ببين براي رفع مشكل چه كار كردند و مدير آن پروژه اسمش چي بوده ؟ برادر من الحمد الله خداوند آنقدر من را از مال دنيا بي نياز كرده كه تو اين سن كمم نيازي به كار كردن ندارم - تنها چيزي كه باعث شده حركتي به خودم توي سرماي آذر شهر بدهم فقط عشق به مردم ايران زمين كه توهم جزعي آن آنها هستي خدمت كنم. همواره براي شما طلب موفقيت ميكنم - گارداش --------------------------------------------------------- امپراتور
  16. EMPEROR

    داریوش بزرگ

    مصطفي عزيز ( استاد ) 7و8 تا غلط املايي داشتيد و از 20 شديد 19 ( همانطور كه هميشه گفته ام براي افكار مثبت شما احترام ويژه اي قايل بوده و هستم - اميدوارم اين اختلاف عقيده من و شما در همين تاپيك به سرانجام مفيدي كه براي ما و دوستان ديگر هم مفيد باشد- برسد ) انشاالله دوست من اتفاقا بحث مقايسه و قياس است. چراكه با قرار دادن نام دو فرد با دو تفكر و منش و نسبت دادن جنايات يكي از آن دو به ديگري مقايسه نادرستي را انجام داده ايد. دوستمان Cyrax اصل مطلب را بدرستی بیان نمودند. هر کشور گشایی که جنایت نمیشه ( شعار راه قدس از کربلا میگذره را که فراموش نکرده اید ! ) - مطمئن هستم اگر بخواهید جواب مناسبی برای سئوال دوستمون و این شعار پیدا کنید به یک حلقه بسته خواهید رسید. دوست من رفتار و منش کوروش مانند پیامبران هم عصرش بوده و در قران از او به عنوان ذولقرنین نام برده شده است. لطفا منش این ایرانی بزرگوار را با اسکندر مقایسه نکنید. اگر ما به این بزرگوار به عنوان فقط جزعی از تاریخ به عنوان خوب و یاد بد نگاه کنیم پس باید به بزرگواران پس از اسلام هم به عنوان فقط جزعی از تاریخ نگاه کرد ؟!!! شرمنده که در این موضوع اصلا با شما دوست خوبم هم عقیده نیستم. من همانطور که به حضرت علی به عنوان یک بزرگمرد تاریخ احترام قائلم برای کوروش هم به عنوان یک بزرگمرد این سرزمین احترام قائلم.دوست من عملکرد کوروش در 1000 سال قبل از اسلام واقعا جای تامل و احترام نداره ؟ اگر کوروش مسلمان بود باز هم به همین سادگی میگفتید " نهايتاً‌ كوروش كي بوده؟ يه شاه ايراني كه به آباداني و پيشرفت كشور كمك كرده. دستش درد نكنه!" دوست من با افتخار اين سرزمين به از اين باش - بخدا جای دوری نمیره :!: مصطفی عزیز ( استاد ) واقعا فکر میکنید هر کس از کوروش و بزرگان ایران دفاع کند ، خون شهدا برایش بی ارزش است ؟!!! همه کسانی که برای دفاع و كسب افتخار براي این مملکت و خاک جان خودشان را فدا کردند برای من قابل احترام هستند. چه این افراد در 3000 سال پیش زندگی میکردند ، در زمان ساسانیان بوده اند ، در زمان رضا شاه و پسرش و یا در زمان انقلاب ( همه اینها برای ایران جان خود را تقدیم کرده اند ) اگر قدیمیان نبودند ما حالا کشوری بنام ایران نداشتیم تا از آن بنام سرزمین ظهور امام زمان ( عج ) صحبت کنیم. در آخر اگر از عرايضم خسته نشده ايد خواندن مطلب زير را پيشنهاد ميكنم. ------------------------------------------------------------------- حضرت ذوالقرنین یـــا کـــــوروش بـــــزرگ برای « ذوالقرنین » معانی گوناگونی ذكر شده است. برخی ذوالقرنین را به معنای ـ دو قرن ـ گرفته اند. به این معنی كه مردم را در حدود دو قرن یا دو نسل دعوت به حق نمود. برخی نیز گفته اند: ذوالقرنین، یعنی كسی كه بر شرق و غرب دنیای شناخته شده آن روز حکومت داشته است. در آرامگاه کوروش پیکر تقدیس از روح و « فروهر» کوروش را نیز به شکل فرشته ای ساخته بودند،که ذوالقرنین بوده و همانست که می نویسند بر بالای آن کتیبه ای داشته که نام کوروش بر آن نوشته بوده بالای آرامگاهش مجسمه بالدار هنوز هست و ابولکام آزاد براساس همین مجسمه آنرا ذوالقرنین خوانده است و کوروش را همان ذوالقرنین یاد شده در قرآن دانسته است.در تورات هم به کوروش لقب عقاب شرق داده اند. ذوالقرنین اولین كسی است كه سد ساخته است و از آهن به نحو انبوه استفاده كرده است وسدی كه او ساخته بود از آهن خالص بوده است. در روایات آمده است كه گروهی از مردم نزد ذوالقرنین آمدند و از طایفه ای شریر و خونریز كه به « یأجوج و مأجوج ( همان قوم مغول)» معروف است، به شكایت پرداختند و گفتند كه از آزار و اذیتهای این قوم به ستوده آمده اند. چه بهتر كه چاره ای برای در امان ماندن از دست آنها اندیشیده شود. ذوالقرنین به درخواست آنها جواب مثبت داد و برای آنها سدی از آهن ساخت تا از آزار و دست درازی آن قوم در امان باشند. گفته شده است كه این سد در مكانی كه از دو طرف با كوههای سر به فلك كشیده محصور بود، ساخته شده است.اكنون سدی با همان مشخصات در گرجستان امروزی پیدا شده است و در تنگه داریال واقع است. برخی با غرض یا به اشتباه اسکندر گجستیک (ملعون) را ذوالقرنین می دانند لیكن‌ این‌ معنی‌ با کلام قرآن‌ سازش‌ ندارد. چون‌ نخست قرآن‌ می گوید ذوالقرنین‌ مؤمن‌ به‌ خدا و روز قیامت‌ بوده‌ است‌ و دین‌ او دین‌ توحید بوده‌ است‌؛ ولی‌ ما میدانیم‌ كه‌ إسكندر مشرك‌ بوده‌ و در تاریخ‌ آمده‌ است‌ كه‌ ذبیحه خود را برای‌ ستاره مشتری‌ ذبح‌ نموده‌ است‌. و دوم قرآن‌ ذوالقرنین‌ را مرد صالح‌ از عباد خدا و صاحب‌ عدل‌ و رفق‌ می‌شمارد؛ و تاریخ‌ برای‌ إسكندر خلاف‌ آنرا بیان‌ میكند. سوم اینکه در هیچیك‌ از تاریخها‌ نیامده‌ است‌ كه‌ إسكندر مقدونی‌ سدّ یأجوج‌ و مأجوج‌ را بنا كرده‌ باشد. به هر حال از ذوالقرنین در قرآن به عنوان شخصیتی دادگستر و بشردوست یاد شده است.ودر تمام نوشته هایی که از زمان باستان چه در کتابهای دینی چه کتابهای غیر دینی آمده کوروش را فردی دادگستر و بشر دوست و کسی که اولین بیانیه حقوق بشر را اجرا کرده است و کتیبه اش هنوز موجود می باشد ، ذکر شده است. دوتا از فروع دین ما تولی و تبری است که یعنی دوست داشتن دوستان خدا و دشمن داشتن دشمنان خدا است چون کوروش بزرگ دوست خدا فردی بود که احکام خدا را در زمین جاری می کرد و در واقع نماینده خدا در زمین بود باید مورد احترام همگی ما باشد و مقامش را گرامی داریم و نگذاریم آرامگاهش از بین برود و یا به او بی توجهی و توهین شود . ترجمه آیه های قرآنی: و از تو از ذو القرنین می پرسند . بگو : براى شما از او خبرى خواهم خواند ( 83 ) . ما به او در زمین تمكین و قدرت دادیم و از هر چیز وسیله‏اى عطا كردیم ( 84 ) . پس راهى را تعقیب كرد ( 85 ) . چون به غروبگاه آفتاب رسید آن را دید كه در چشمه‏اى گل‏آلود فرو مى‏رود و نزدیك چشمه گروهى را یافت گفتیم اى ذو القرنین یا عذاب مى‏كنى یا میان آن طریقه‏اى نیكو پیش مى‏گیرى (86). گفت : هر كه ستم كند زود باشد كه عذابش كنیم و پس از آن سوى پروردگارش برند و سخت عذابش كند( 87) . و هر كه ایمان آورد و كار شایسته كند پاداش نیك دارد و او را فرمان خویش كارى آسان گوییم (88 ) . تا به طلوع‏گاه خورشید رسید و آن را دید كه بر قومى طلوع مى‏كند كه ایشان را در مقابل آفتاب پوششى نداده‏ایم ( 90 ) . چنین بود و ما از آن چیزها كه نزد وى بود به طور كامل خبر داشتیم ( 91 ) . آنگاه راهى را دنبال كرد ( 92 ) . تا وقتى میان دو كوه رسید مقابل آن قومى را یافت كه سخن نمى‏فهمیدند ( 93 ) . گفتند : اى ذو القرنین یاجوج و ماجوج در این سرزمین تباهكارند آیا براى تو خراجى مقرر داریم كه میان ما و آنها سدى بنا كنى ( 94 ) . گفت : آن چیزها كه پروردگارم مرا تمكن و قدرتی آن را داده از خراج شما بهتر است اما مرا به نیرو كمك دهید تا میان شما و آنها حائلى كنم ( 95 ) . قطعات آهن پیش من آرید تا چون میان دو دیواره پر شد گفت : بدمید تا آن را بگداخت گفت : روى گداخته نزد من آرید تا بر آن بریزم ( 96). پس نتوانستند بر آن بالا روند ، و نتوانستند آن را نقب زنند ( 97 ) . گفت : این رحمتى از جانب پروردگار من است و چون وعده پروردگارم بیاید آن را هموار سازد و به پیمان خود عمل کند و آن سد را متلاشی و پاره پاره گرداند. مفسرين درباره اينكه ذو القرنين كدام شخصيت تاريخى است و سدش در كجاست اختلاف نظر دارند.علامه طباطبايى در اين باره هفت نظريه را به طور كامل نقل كرده و بعد آن ها را نقد نموده است.در اينجا نظريه مهم تر را به اختصار بيان مى كنيم: كوروش هخامنشى جديدترين نظريه درباره ذو القرنين است.كوروش هخامنشى پادشاه ايران باستان بوده و سد او سد داريال واقع در مناطق كوهستانى قفقاز و بين شهرهاى تفليس و ولادى كيوكز مى باشد. نظريه چهارم نيز تا حدودى مورد تاييد تاريخ و شواهد موجود مى باشد.اين نظريه سراحمدخان هندى است و دانشمند معروف مسلمان مولانا ابو الكلام آزاد كه روزى وزير فرهنگ كشور هند بوده آن را در كتاب محققانه اى كه در همين زمينه نگاشته است به طور مفصل بيان كرده است. (۳۱) مولانا ابو الكلام اين نظريه را از چند جهت بررسى و اثبات كرده است كه ما در اينجا بخش اصلى آن را به طور خلاصه مى آوريم: - شخصيت ذو القرنين طبق نظريه قرآن ذو القرنين مردمى مؤمن به خدا و معاد بوده است كوروش نيز طبق نظر تاريخ و كتب عهد عتيق چنين بوده است. ذو القرنين پادشاهى عادل و رعيت پرور و داراى بخشش بوده; كوروش هم طبق تاريخ كتب عهد عتيق و نظر مورخين قديم مانند هردوت و ديگران پادشاهى با مروت فتوت سخاوت و كرم بوده است; چنان كه از تاريخ زندگى او و برخوردش با ياغيان كه با او مى جنگيدند يا او با آنها جنگيده است معلوم مى شود. ذو القرنين از طرف خداوند داراى توانايى ها و امكانات فراوانى مانند عقل تدبير فضايل اخلاقى ثروت و شوكت ظاهرى بوده و كوروش نيز همه اين ها را داشته است. - مسافرت هاى ذو القرنين همان طور كه قرآن درباره ذو القرنين فرموده كوروش نيز سفرهايى به مغرب و مشرق داشته است و جريان سفر به مغرب او چنين است كه پادشاه سرزمين ليديا بدون هيچ مجوز و عذرى به طرف كوروش لشكركشى كرد. كوروش نيز به طرف ايشان حركت كرده و با آنان جنگيد. پايتخت ليديا را فتح كرد و بر آنان پيروز شد و بعد آنان را عفو نمود. همچنين او سفرى به مشرق داشته و تا بكريا (بلخ) پيش رفته است تا به غائله قبايل وحشى و صحرانشين آنجا پايان دهد. - سدسازى ذو القرنين همان طور كه ذو القرنين سدى آهنين براى جلوگيرى از حملات اقوام ياجوج و ماجوج(مغول) بنا كرد كوروش نيز طبق نظر مورخين سفرى به طرف شمال ايران براى خاموش كردن فتنه اى در آن نواحى انجام داده است و گويا در همين سفر سد موجود در تنگه داريال را به درخواست اهالى آن مرز و بوم ساخته است . اين سد تنها سدى است كه در ساخت آن از آهن استفاده شده است و هم اكنون هم موجود است. به زبان محلى آن را دمير قاپو يعنى دروازه آهنى مى نامند. تنگه داريال واقع در سلسله جبال قفقاز است كه از درياى خزر شروع شده و تا درياى سياه ادامه دارد. اين سلسله کوه ها به ضميمه درياى خزر و درياى سياه مانعى طبيعى به طول هزارها كيلومتر بين شمال و جنوب آسيا بوده است و تنها راه بين شمال و جنوب همان تنگه داريال بوده كه با سد دميرقاپو بسته شده است. کورش کبير اولين پادشاه هخامنشی، افزون بر ايرانيان ، به دليل صدور نخستين اعلاميه حقوق بشر نزد همه جهانيان و دانشمندان محترم است .در دوران باستان نيز بسياری از انديشمندان (مانند افلاطون، فيثاغورث، هرودت، گزنفون، ديودور سيسيلي و...) او را ستوده اند. كوروش بزرگ بنا به پژوهشهای 100 ساله اخير دانشمندان مسلمان همان ذوالقرنين است كه در سوره كهف قرآن (آيات83 تا 99) از او ياد شده است. كوروش نزد يهوديان ،زرتشتيان ، مسيحيان و مسلمانان از جنبه آسمانی و تقدس برخوردار است. در كتاب تورات از او به عنوان حضرت مسيح ، فرستاده پروردگار، شکست دهنده فرعونيان، شاهين خدا، نجات بخش و دانشمند خدا نام برده شده است. درصحف عزرای پيامبر آمده است: کورش فرمود خداوند به من دستور داده است تا خانه ای برای او در بيت المقدس بسازم.ابوريحان بيرونی (قرن 4 هجری) و غياث الدين خواند مير (قرن 6 هجری در کتاب حبيب السير، جلد يک، صفحه 136) از او بعنوان بانی بيت المقدس و مسجد الاقصي (يا همان قبله نخست مسلمانان) نام می برند. در تفسير قرآن ابوالفتح رازی آمده است: که خدای تعالی بر زبان بعضی پيغمبران امر کرد پادشاهی از پادشاهان پارس را نام او کورش و او مردی بود مومن. مسعودی در کتاب مروج الذهب،صفحه606 می نويسد: اين خبر در انجيل هست كه كورش پادشاه، ستاره را كه هنگام مولود عيسای مسيح طالع شده بود،ديده بود... و ما تفصيل اين ماجرا را با آنچه مجوس ونصاری در باره آن گفته اند...در كتاب«اخبارالزمان» آورده ايم. آرامگاه باشكوه كوروش بزرگ در پاسارگاد طرحی گيرا ، باوقار ، متوازن ، مقدس و اهورايی دارد. ساختمان اين گونه آرامگاه ، پيش و پس از آن ديده نشده است. پس از اسلام در دوران پادشاهی اتابكان فارس (در قرن 5 و 6 هجری خورشيدی ) به دليل جنبه تقدس آرامگاه ، مسجدی در اطراف آرامگاه ساخته ، درون آرامگاه هم محرابی از سنگ تراشيده و پيرامون آن آياتی از قرآن به خط ثلث نگاشته‌اند.(دکتر رضامرادی غياث آبادی در کتاب نقش رستم وپاسارگاد). قبله نمايی نيز در سنگ در کنار مهراب تراشيده اند.در زمان گذشته نوشته ای در آرامگاه به خط ميخی بوده كه متن آن ، چنين است : « ای رهگذر ، من كوروش هستم كه پادشاهی جهان را به پارسيان دادم ، به مشتی خاك كه پيكرم را در برگرفته رشك مبر » در دشت مرغاب در پاسارگاد ، نقش برجسته‌ای از كوروش بزرگ باقيمانده است كـه همچون فرشتگان ، بــا بـالهايی آسمانی تراشيده شده است. نكتـه جـالب است كه ايـرانيان از زمان باستان تا‌كنون ايـن پيكره را مقدس می‌دانند و بـا اينكه پيكره‌های ديگر در سراسر ايـران در اثر نـادانی آسيب ديـده است هيچ‌كس جرأت نداشته بـه ايـن پيكره اهـورايی آسيب برساند! هنـــوز هم تصور مقدس بودن ايـن پيكره در ميـان مردم بـومی بـاقی است (دکتر بهرام فره وشی در کتاب ايرانويچ). مردم محلی دستــان او را رو به قبـله و در حـالت نيايش می دانند و مردم منطقه نـذرهای خود را تقديم آرامـگاه می‌كردند( دكتر باستانی پـاريزی در كتـاب كـوروش ذوالقرنين ). آب رودخانه پلوار نيز هميشه آبی مقدس و شفابخش به شمار مـی آمد.(دکتر شاپور شهبازی در کتاب پاسارگاد).دکتر جمشيد صداقت کيش در ويژه نـــامه فصل نــامه فــارس شنـاخت در نوشتــار مسجدهای فــارس در صفحه 88 می نويسد: در روايت های اسلامی هـم از مـقدس و آسمانی بـودن ايـن جـايگاه سخن بسيار رفته است از جمله در كتابهای زير: 1 ـ مسالك و ممالك ( اصطخری به سال 320 هجری ) صفحه‌های 109 و 141 2 ـ حدود العالم من المشرق الی المغرب ( نوشته شده به سال 372 هـ ) صفحه 131 3 ـ اشكال العالم ( ابوالقاسم جيهانی به سال 367 هـ ) صفحه‌های 113 و 123 4 ـ نزهت‌القلوب ( حمداله مستوفی به سال 740 هـ ) صفحه 178 استاد ابراهيم پورداود ( کتاب ذوالقرنين و کورش از محمد کاظم توانگر زمين): هر ايرانی همانگونه که مکلف است در صورت استطاعت در مدت عمر خود يک بار به حج مشرف شود شايسته است که يک بار هم به زيارت کورش که پايگاه مليت ايرانی است خود را برساند. نه فقط بخاطر ايرانی بودن بلکه به جهت زيارت فردی که قرآن بيشترين تعريف (17 آيه) در مورد يک زمامدار را از او کرده است. مصطفي عزيز ( استاد ) دوست خوبم - اگر نياز به اطلاعات بيشتري بود در خدمت هستم. --------------------------------------------------------------- موفق باشید امپراتور
  17. EMPEROR

    داریوش بزرگ

    جناب جهاندار ، شما بهتره بجای عذرخواهی از نویسنده این کتاب بدلیل حذف القاب مشاهیر و برزگان این مرزوبوم ، از عاشقان به تاریخ و هویت ایران زمین عذر خواهی کنید. فقط نمی دانم چه زمانی افرادی مثل شما باید یاد بگیرند که احترام به تاریخ این مملکت و بزرگان آن احترام به هویت ایران و ایرانی است . اگر واقعا دنبال حقیقت هستی بدانید که استوانه کوروش ( اولین بیانیه حقوق بشر ) در موزه بریتانیا در لندن نگاهداری می شود و نمونه ای این استوانه در مقر سازمان ملل متحد در نیویورک در سرسرای منتهی به شورای امنیت قرار داده شده است. چند اصل از منشور کوروش بزرگ را بخوان تا متوجه بشوي احترام به اين بزرگمرد را نبايد هيچ وقت فراموش كني: مردم در رعایت اصول، آداب و دین خود آزادند، سرزمین هایی که زیر سلطه خودکامگان محلی بسر می بردند از این پس زیر فرمانروایی اتحادیه ملل خواهند بود، اسیران جنگی پس از پایان جنگ به میهن خود بازگردانده می شوند و فروش آنان و مصادره اموال ممنوع می شود، شهربان مناطق مسئول جان و مال هریک از اتباع منطقه است. بجای اینکه شما یا این نویسنده به خودتون زحمت بدهید و از دیگران طلب مدرک کنید می توانید با مطالعه و تحقیق بیشتر حقیقت را پیدا کنید . در مورد گفته دوست خوبم آقا مصطفی ( استاد ) در مورد مقایسه کوروش و داریوش با اسکندر که فقط برای تاراج کشورمان آمده بود هم عرض کنم که بایستی در اینجا دلایل مخالفت خودشون با تاریخ ایران مخصوصا این دوران را بگویند. قطعا شما فرد کم اطلاعی نیستید اما من از خواندن این نظر شما تعجب كردم. یادمان نرود که ملت مسلمان و واقعی ایران زمین همان ملتی هستند که موقعیکه یکسری احمق می خواستند تخت جمشید را خراب کنند ( مثل طالبان – نمی دانم فرق تفکر طالبان که مجسمه های بودا را با توپ خراب کردند با تفکر این افراد در چیست ) ، با وجود مسلمان بودنشون جلوی این احمق ها در فارس ایستادند. مطمئن باشید اگر ما این هویت چندین هزار ساله را از دست بدهیم به راحتی دین و آیین و هویت های پس از آن را هم از دست میدهیم. به برادر یا خواهر کوچکم هم که شاهکارهای مهندسی آنزمان را به مسخره میگیرند هم بگویم که مثل اینکه موقع ثبت نام عبارت ( اگر بالای 13 سال دارید ) را نخوانده ای . عزیز من این سایت جای کودکان نیست . اگر هم بچه سال نیستی قبل از نوشتن هر چیزی به خودت زحمت بده یکمی مطالعه داشته باش . به خدا مطالعه کردن چیز بدی نیست. یکسری از گفته های شخصیت ها و مورخان جهان در مورد کوروش را در زیر آورده ام امیدوارم با خواندن آنها یکمی به فکر فرو رویم که چرا ما ایرانیان باید بزرگان خودمان را کمتر از این غریبه ها بشناسیم ! ----------------- پرفسور ايليف مدير موزه ليورپول انگلستان : در جهان امروز بارزترين شخصيت جهان باستان كورش شناخته شده است . زيرا نبوغ و عظمت او در بنيانگذاري امپراتوري چندين دهه اي ايران مايه شگفتي است . آزادي به يهوديان و ملتهاي منطقه و كشورهاي مسخر شده كه در گذشته نه تنها وجود نداشت بلكه كاري عجيب به نظر مي رسيده است از شگفتي هاي اوست . دكتر هانري بر دانشمند فرانسوي - تمدن ايران باستان : اين پادشاه بزرگ يعني كورش هخامنشي برعكس سلاطين قسي القب و ظالم بابل و آسور بسيار عادل و رحيم و مهربان بود زيرا اخلاق روح ايراني اساسش تعليمات زردشت بوده. به همين سبب بود كه شاهنشاهان هخامنشي خود را مظهر صفات (خشترا) مي شمردند و همه قوا و اقتدار خود را از خدواند دانسته و آنرا براي خير بشر و آسايش و سعادت جامعه انسان صرف مي كردند . آلبر شاندور - كورش بزرگ : شاهنشاهي ايران كه پايه گذار او كورش بزرگ است به هيچ وجه بر اساس خشنونت پي ريزي نشد . بلكه عكس آن صادق است زيرا با رعايت حقوق مردمان پايه گذاري شد . پارسيها با مساعدت يكديگر و به ياري پادشاهان مقتدر خود عظمت و شكوهي را در تاريخ به جاي گذاشته اند كه نشانه نبوغ و نژاد پاك آنان است . نژادي كه حماسه آنان را همچون آفتابي در تاريكي نشان ميدهد . آنان درخششي در جهان از خود به جاي گذاشته اند كه براي آيندگان نيز خواهد ماند . سرپرسي سايكس - تا ايران باستان : در شاهنشاهي كورش زيبايي - مردانگي - شجاعت - قهرمانيت - عدالت به عيان ديده شده است . وي هيچگاه عياشي نكرد . كاري كه اكثر بزرگان گرفتار آن بوده و هستند . آزادي هايي كه داشت به هيچ وجه به شخصيت او صدمه نزد و افكاري داشت كه به راستي متعلق به تاريخ نبوده است كورش يكي از شخصيتهاي بزرگ تاريخ جهان است . او ابتدا پادشاه سرزمين كوچكي بود . ولي پس از مدتي با اراده مصمم و قلبي آكنده از وطن پرستي امپراتوري را در تاريخ بنا نهاد كه در كل جهان بي سابقه بود . اين بدين دليل بود كه تاكنون هيچ كشوري نتوانسته بود اينچنين با صلح و احترام به عقايد ديگران كل خاورميانه را تصاحب كند . او هيچ گاه خوشگذران و تن آسايي نكرد . هيچ گاه مغرور نشد و هميشه به ياد خداوند خود بود و براي احترام به مزدا حيواناتي را نثار مي كرد . كاساندان دختر فرناسپه هخامنشي از دودماني بود كه از نجباي پارس محسوب مي شدند و پدر و اجدادش در چند نسل شاه پارسيان بودند . كورش در شوخ طبي و انسانيت سرآمد زمان خود بود . من سه بار تا كنون موفق شده ام آرامگاه اين ابر مرد آريايي را زيارت كنم و خداوند را براي اين توفيق سپاس ميگويم . افلاطون - قوانين 477 تا 347 پيش از ميلاد: پارسيان در زمان شاهنشاهي كورش اندازه ميان بردگي و آزادگي را نگاه مي داشتند . از اينرو نخست خود آزاد شدند و سپس سرور بسياري از ملتهاي جهان شدند . در زمان او - كورش بزرگ - فرمانروايان به زير دستان خود آزادي ميدادند و آنان را به رعايت قوانين انسان دوستانه و برابري ها راهنمايي ميكردند . مردمان رابطه خوبي با پادشاهان خود داشتند از اين رو در موقع خطر به ياري آنان ميشتافتند و در جنگها شركت ميكردند . از اين رو شاهنشاه در راس سپاه آنان را همراهي ميكرد و به آنان اندرز ميداد . آزادي و مهرورزي و رعايت حقوق مختلف اجتماعي به زيبايي انجام ميگرفت . هرودوت – تاريخ هرودو ت 484 تا 425 پيش از ميلاد: هيچ پارسي يافت نمي شد كه بتواند خود را با كورش مقايسه كند . از اينرو من كتابم را درباره ايران و يونان نوشتم تا كردارهاي شگفت انگيز و بزرگ اين دو ملت عظيم هيچگاه به فراموشي سپرده نشود . كورش سرداري بزرگ بود . در زمان او ايرانيان از آزادي برخوردار بودند و بر بسياري از ملتهاي ديگر فرمانروايي مي نمودند بعلاوه او به همه مللي كه زير فرمانروايي او بودند آزادي مي بخشيد و همه او را ستايش مينمودند . سربازان او پيوسته براي وي آماده جانفشاني بودند و به خاطر او از هر خطري استقبال ميكردند . هارولد لمب دانشمند امريكايي - كورش بزرگ : در شاهنشاهي ايران باستان كه كورش سمبول آنان است آريايي ها در تاجگذاري به كردار نيك - گفتار نيك - پندار نيك سوگند ياد ميكردند كه طرفدار ملت و كشورشان باشند و نه خودشان . كه اين امر در صدهها نبرد آنان به وضوح ديده مي شود كه خود شاهنشاه در راس ارتش به سوي دشمن براي حفظ كيان كشورشان مي تاخته است . گزنفون – كوروپد ا ي 445 پيش از ميلاد: مهمترين صفت كورش دين داري او بود. او هر روز قربانيان براي ستايش خداوند ميكرد . اين رسوم و دينداري آنان هنوز در زمان اردشير دوم هم وجود دارد و عمل ميشود . از صفتهاي برجسته ديگر كورش عدل و گسترش عدالت و حق بود . گزنفون : ما در اين باره فكر كرديم كه چرا كورش به اين اندازه براي فرانروايي عادل مردمان ساخته شده بود . سه دليل را برايش پيدا كرديم . نخست نژاد اصيل آريايي او و بعد استعداد طبيعي و سپس نبوغ پروش او از كودكي بوده است . كورش نابغه اي بزرگ - انساني والا منش - صلح طلب و نيك منش بود . او دوست انسانها و طالب علم و حكمت و راستي بود . كورش عقيده داشت پيروزي بر كشوري اين حق را به كشور فاتح نميدهد تا هر تجاوز و كار غير انساني را مرتكب شود . او براي دفاع از كشورش كه هر ساله مورد تاخت و تاز بيگانگان قرار ميگرفت امپراتوري قدرتمند و انساني را پايه گذاشت كه سابقه نداشت . او در نبردها آتش جنگ را متوجه كشاورزان و افراد عام كشور نمي كرد . او ملتهاي مغلوب را شيفته خود كرد به صورتي كه اقوام شكست خورده كه كورش آنان را از دست پادشاهان خودكامه نجات داده بود وي را خداوندگار مي ناميدند . او برترين مرد تاريخ - بزرگترين - بخشنده ترين - پاك دل ترين انسان تا اين زمان بود . كنت دوگوبينو فرانسوي - ايران باستان : شاهنشاهي كورش هيچگاه در عالم نظير نداشت . او به راستي يك مسيح بود زيرا به جرات ميتوان گفت كه تقدير او را چنين براي مردمان آفريد تا برتر از همه جهان آن روز خود باشد . نيكلاي دمشقي كورش شاهنشاه پارسيان در فلسفه بيش از هر كس ديگر آگاهي داشت . اين دانش را نزد مغان زرتشتي آموخته بود . پرفسور كريستن سن ايران شناس - استاد زبان اوستايي و پهلوي :شاهنشاه كورش بزرگ نمونه يك پادشاه "جوان مرد" بوده است . اين صفت برجسته اخلاقي او در روابط سياسي اش ديده ميشده . در قواينن او احترام به حقوق ملتهاي ديگر و فرستادگان كشورهاي ديگر وجود داشته است و سرلوحه دولتش بوده . كه اين قوانين امروز روابط بين الملل نام گرفته است . آلبر شاندور فرانسوي - شاهنشاهي كورش بزرگ : كورش يكسال پس از فتح بابل براي درگذشت پادشاه بابل عزاي ملي اعلام نمود . براي كسي كه دشمن خودش بود . او مطابق رسم آزادمنشي اش و براي اينكه ثابت كند كه هدف فتح و جنگ و كشتار ندارد و تنها به عنوان پادشاهي كه ملتش او را براي صلح پذيرفته اند قدم به بابل گذاشته است و در آنجا تاجگذاري نمود . او آمده بود تا به آنان آزادي اجتماعي و ديني و سياسي بدهد . در همين حين كتيبه هاي شاهان همزمان او حاكي از برده داري و تكه تكه كردن انسان هاي بيگناه و بريدن دست و پاي آنان خبر ميدهد . تورات : خداوند درباره كورش مي گويد كه او شبان من است و هر چه او كند آن است كه من خواسته ام . منم ( خداوند ) كه او (كورش ) را از جانب مشرق بر انگيختم تا عدالت را روي زمين برقرار كند . من امتها را تسليم وي ميكنم و او را بر پادشاهان سروري ميبخشم و ايشان را مثل غبار به شمشير وي و مانند كاهي كه پراكنده شود به كمال او تسليم مي كنم . من كورش را به عدالت بر انگيختم و تمامي راهها را در پيش رويش استوار خواهم ساخت . منم كه شاهين خود را ( كورش ) را از جانب مشرق فرا خواندم و دوران عدالت را نزديك آوردم . خداوند كورش را برگزيد و فرماندار جهانش كرده است . بازوي او را بر كلدانيها فرو خواهد آورد و راه او را هموار خواهد ساخت . در سال اول سلطنت كورش پادشاه پارس كلام خدا كامل شد . خداوند روح كورش پادشاه پارس را برانگيخت تا در تمامي سرزمينها خود فرماني صادر كند كه ( يهوه ) خداي آسمانها تمام ممالك زمين را بر من داده است و امر داده است خانه براي او در اورشليم بنا كنم . پرفسور گيريشمن - ايران از آغاز تا اسلام : كمتر پادشاهي است كه پس از خود چنين نام نيكي باقي گذاشته باشد . كورش سرداري بزرگ و نيكوخواه بود . او آنقدر خردمند بود كه هر زماني كشور تازه اي را تسخير مي كرد به آنها آزادي مذهب ميداد و فرمانرواي جديد را از بين بوميان آن سرزمين انتخاب مي نمود . او شهر ها را ويران نمي نمود و قتل عام و كشتار نمي كرد . ايرانيان كورش را پدر و يونانيان كه سرزمينشان بوسيله كورش تسخير شده بود وي را سرور و قانونگذار مي ناميدند و يهوديان او را مسيح خداوند ميخوانند. كنت دوگوبينو سفير اسبق فرانسه در تهران - مورخ فرانسوي : تا كنون هيچ انساني موفق نشده است اثري را كه كورش در تاريخ جهان باقي گذاشت - در افكار ميليونها مردم جهان بوجود آورد . من اذعان ميدارم كه اسكندر و سزار و كورش كه سه مرد اول قدرتمند جهان شده اند اما رفتار و افكار كورش در صدر انها قرار دارد . و تا كنون كسي در جهان بوجود نيامده است كه بتواند با او برابري كند و او همانطور كه در كتابهاي ما آمده است مسيح خداوند است . قوانيني كه او صادر كرد در تاريخ آن زمان كه انسانها به راحتي قرباني خدايان مي شدند بي سابقه بود . ويل دورانت - تاريخ تمدن ويل دورانت - مشرق زمين : كورش از افرادي بوده كه براي فرمانروايي آفريده شده بود . به گفته امرسون همه از وجود او شاد بودند . روش او در كشور گشايي حيرت انگيز بود . او با شكست خوردگان با جوانمردي و بزرگواري برخورد مي نمود . بهمين دليل يونانيان كه دشمن ايران بودند نتوانستد از آن بگذرند و درباره او داستهاي بيشماري نوشته اند و او را بزرگترين جهان قهرمان پيش از اسكندر مينامند . او كرزوس را پس از شكست از سوختن در ميان هيزمهاي آتش نجات داد و بزرگش داشت و او را مشاور خود ساخت و يهوديان در بند را آزاد نمود . كورش سرداري بود كه بيش از هر پادشاه ديگري در آن زمان محبوبيت داشت و پايه هاي شاهنشاهي اش را بر سخاوت و جوانمردي بنيان گذاشت . كلمان هوار - تمدن ايراني : كورش بزرگ در سال 550 قبل از ميلاد بر اريكه پادشاهي ايران نشست . وي با فتوحاتي ناگهاني و شگفت انگيز امپراتوري و شاهنشاهي پهناوري را از خود بر جاي گذاشت كه تا آن روزگار كسي به دنيا نديده بود . كورش سرداري بزرگ و سرآمد دنياي آن روزگار بود . او اقوام مختلف را مطيع خود كرد . او اولين دولت مقتدر و منظم را در جهان پايه ريزي كرد . براي احترام به مردمان كشورهاي ديگر معابدشان را بازسازي كرد . وي پيرو دين يكتا پرستي مزديسنا بود . ولي به هيچ عنوان دين خود را بر ملل مغلوب تحميل ننمود . مولانا ابوالكلام احمد آزاد فيلسوف هندي -كورش بزرگ - عباس خليلي - :كورش همان ذوالقرنين قرآن است . وي پيامبر ايران بود زيرا انسانيت و منش و كردار نيك را به مردمان ايران و جهان هديه داد . سنگ نگاره او با بالهاي كشيده شده به سوي خداوند در پاسارگاد وجود دارد . ديودوروس سيسولوس - 100 پس از ميلاد - : كورش پسر كمبوجيه و ماندان در دلاوري و كارآيي خردمندانه حزم و ساير خصائص نيكو سرآمد روزگار خود بود . در رفتار با دشمنان داراي شجاعتي كم نظير و در كردار نسبت به زير دستان به مهر و عطوفت رفتار ميكرد . پارسيان او را پدر مي خواندند . دكتر جهانگير اوشيدري - دانشنامه مزديسنا : كورش به سال 559 قبل از ميلاد بر اريكه شاهنشاهي بنشست و در سال 529 قبل از ميلاد وفات يافت . پس از تسخير بابل با مردمان شكست خورده بامهرباني رفتار كرد و اسيران يهودي را كه بخت النصر از فلسطين به آن شهر آورده بود آزاد كرد و اجازه داد به فلسطين باز گردند . او فرماني صادر كرد كه معبد اورشليم را كه بخت النصر ويران كرده بود را با هزينه دولت ايران بازسازي كنند . كورش را در پارسه گرد كه امروزه پازاردگاد ناميده مي شود به خاك سپردند . او از مردان بزرگ تاريخ جهان است زيرا همه تاريخ نويسان نامدار جهاني از او به نيكي ستايش كرده اند . اوپادشاهي سياستمدار - شجاع - با فتوت - با عزم و اراده - با گذشت و مهربان بود . او به عقايد ديني ملل مغلوب احترام مي گذاشت . شهرهاي ويران را دوباره آباد ساخت . او عقل و تدبير را بر شمشير و جنگ برتري داد . منشور جهاني او زينت بخش سازمان ملل متحد و جهان است . اخيلوس - آشيل - شاعر نامدار يوناني - تراژدي پارسه : كورش يك تن فاني سعادتمند بود . او به ملل گوناگون خود آرامش بخشيد . خدايان او را دوست داشتند . او داراي عقلي سرشار از بزرگي بود . سخنراني استادان ايراني در كنفرانس آئين كشور داراي ايرانيان - استاد اديب كسروي - استادعبدالكريم گلشني - استاد ابراهيم صفايي - استاد احمد تاج بخش - استاد محمد بديع و . . . – : آزاد منشي و روح بزرگ كورش هخامنشي الگوي جهان آنروز و امروز است . منشور او كه در سال 1879 ميلادي توسط هرمز رسام باستان شناس در شهر بابل كشف شد و سر هنري لاولينسون موفق به رمز گشايي آن شد ميگويد : "هنگاميكه من با صلح به بابل در آمدم تخت پادشاهي را در جشن و شادماني مردم آنجا پايه گذاشتم . . . سربازان من با صلح و دوستي در شهر بابل به گردش در آمدند . . . من براي صلح كوشيدم . . . من بيگاري و برده گي را برانداختم . . .خانه ها و معابد ويران آنان را آباد ساختم . . . " نشان از بي سابقه بودن و آزاد انديشي او دارد . در همين حال كتيبه هاي پادشاهان آنروزگاران حاكي از خونريزي و قتل مردمان بيگناه دارد : كتيبه اي از آشور نصي پال به گينايو حمله بردم و آنرا تصرف كردم . 600 نفر از جنگاوران دشمن را بيدرنگ سربريدم . 3000 نفر را اسير را زنده زنده طعمه آتش كردم . اسيران ديگر را پوست كندم و از دروازه اصلي شهر آويزان كردم . كتيبه اي از سناخريب پادشاه ماد - 689 پيش از ميلاد - وقتي بابل را گشودم و آتش زدم نهر فرات را كه روان بود را روي شهر بازكردم تا ويرانه هاي باقي مانده آنجا را نيز آب ببرد كتيبه اي از بخت النصر: به فرمان من صد هزار چشم در آورده شد و صد هزار قلم پا را شكستند . من با دست خود چشم فرمانده دشمن را درآوردم و هزاران پسر و دختر را در آتش سوزاندم . خانه ها را چنان ويران كردم كه ديگر هيج بانگ زندگي از آن بر نخواست . كتيبه اي از آشور باني پال : من آرامگاه نخستين و آخرين پادشاهاني را كه از آشور و عشتر خدايان من نترسيده و پدرانم را به ستوه آورده بودند و يران و با خاك يكسان كردم و آنها را در معرض خورشيد قرار دادم. استخوانهايشان را به آشور بردم. مردگانشان را دچار عذاب ساختم. آنان را از پيشكشي غذا و شراب به خدايان محروم نمودم. در مدت يك ماه و سي و پنج روز سفر ، كشور عيلام را به كلي ويران كردم و بر رويشان نمك و سهيلو ( نوعي گياه خاردار ) پاشيدم. خاك شوش ، مدكتد ، هلته مش و ديگر شهرهايشان را به توبره كشيدم و به آشور بردم - ..... - سر و صداي مردم ، صداي پاي گاوان و گوسفندان و فريادهاي خوشحالي را از كشتزارهايشان دور ساختم. دستور دادم گورخر و غزال و انواع حيوانات وحشي و جانوران صحرايي را به ميانشان رها كنند تا در آنجا مثل خانه ي خودشان زندگي كنند. حال سنجش دو فرهنگ باستاني آشور و پارس بر عهده انسانهاي نيك انديش و دادگر . دكتر وستا سرخوش : كورش جواني كه از چند نسل پيش از خاندان شاهي برخوردار بود امپراتوري سترگي را از خود برجاي گذاشت كه كمتر كسي تا كنون به جهان ديده بود . امپراتوري هاي ديگري نيز تا امروز شكل گرفته است ولي هيچ كدام در انسان دوستي -بزرگ منشي - صلح طلبي و رعايت حقوق انسانها به پاي دولت كورش نرسيدند . هرودوت و گزنفون هر كدام زندگي مختلفي از وي را به رشته تحرير درآورده اند ولي هردو مورخ نامي از او به عنوان پدر و سرور آسيا و مرد نيك انديش ياد كرده اند . ملك الشعراي بهار : ما كودكان ايرانيم - مادر خويش را نگهبانيم - همه از پشت كيقباد و جميم - همه از نسل پور دستانيم - زاده كورش و هخامنشيم - پسر مهرداد و فرهاديم - تيره اردشير و ساسانيم - ملك ايران يكي گلستان است - ما گل سرخ اين گلستانيم كجا رفت آن فره ايزدي؟ كجا رفت آن كورش دادگر؟ كجا رفت كمبوجي نامور؟ ديودور سيسيلي: 3000 شتر از شوش آورده شد تا اسكندر طلاها و خزانه پادشاهي ايران را كه كورش بزرگ آنرا بنا نهاده بود را تخليه كنند. -------------------------------------------------------------------------------- شرمنده که زیاد شد ولي فكر كنم لازم بود، منتظر نظر دوستان هستم امپراتور
  18. با عرض سلام و تشکر از همه دوستان بخصوص آقا حسین از ایجاد این تاپیک در ضمن خوشحالم که نظرات دوستان خوبم آقا مصطفی ( استاد ) ، سینای عزیز و ZEDرا در این تاپیک میبینم و امیدوارم این تاپیک محلی برای جمع شدن نظرات دوستان خوب دیگرم مثل SEGINEM - reza kiani Parviz و lich و سعيد و karkas باشد و امیدوارم همانطوری که دوستان دیگر قبلا اشاره کردند ، این تاپیک حوب به بیراهه نرود . دوستان در مورد موضوعات مختلفی صحبت کردند که سعی میکنم نظر خودم را در مورد آنها در چند مرحله بیان کنم. تنگه هرمز ----------- میزان تجارت اتحادیه اروپا ( صادرات و واردات ) از این تنگه در سال در حدود 500 میلیارد یورو است و اهمیت این نقطه از جهان برای کشور های اروپایی حتی بیشتر از آمریکا است. ضمن آنکه با بسته شدن ضرر های ذیل متوجه کشور های صنعتی بغیر از روسیه خواهد شد. 1- وابستگی اروپا به انرژی روسیه و طبیعتا گرفتن امتیازات بیشتر روسیه از این اتحادیه برخلاف خواسته آمریکا و اروپا 2- ورشکستگی اقتصادی اکثر شرکت های بزرگ بیمه و سرمایه گذاری ساختمان بدلیل افزایش میزان ریسک سرمایه گذاری و فرار سرمایه ها از کشورهای گوگوری مگوری ( بحرین - قطر - امارات ) منطقه در صورت وقوع جنگ ( دوستان دقت کنند که سرمایه گذاری در این کشور ها بعد از جنگ ایران و عراق آغار شد ) 3- طبیعتا توقف صادرات انرژی و لطمه دیدن اقتصاد چین و آمریکا ( فقط شوک 11 سپتامبر باعث خروج سرمایه 1000 میلیارد دلاری از بازار آمریکا شد. ) 4- نابود شدن تمام سرمایه گذاریهای شرکتهای نفتی در قطر با شلیک یک موشک سرگردان ( دوستاني كه به عسلويه رفته اند حتما مشاهده كرده اند كه فاصله هر يك از تاسيسات فرآوري با ديگري به اندازه يك خيابان 6 الي 9 متري است و با منهدم شدن يكي از اين تاسيسات ُ تاسيسات جانبي ديگر هم به صورت مسلسل وار منهدم خواهند شد - تاسيسات قطر هم مشابه همين چيدمان است چراكه ايمني اينگونه تاسيسات به تعداد موشك و پدافند هوايي آنها اطراف آنها وابسته نبوده و توسط دولتها و شركتهاي بزرگ جهاني محافظت ميشوند ) 5- ايجاد هرج و مرج در كشورهاي صنعتي بدليل افزايش قيمت سوخت و انرژي و به طبع آن افزايش كالاهاي ديگر + ورشكستگي شركتهاي كوچك ( تا دوماه پيش قيمت بنزين در برخي كشورهاي اروپايي 1.6 يورو در هر ليتر بود.) و موارد ديگر كه شرح آنها را در يكي از تاپيكها كه متاسفانه الان خاطرم نيست اشاره كردم. در هر صورت اگر بخواهيم بازنده و برنده واقعي را در بسته شدن تنگه هرمز معرفي كنيم در طرف بازنده ها به ترتيب اولويت 1- اروپا 2- كشورهاي گوگوري مگوري منطقه 3- چين 4- آمريكا بوده و در طرف برنده ها 1- روسيه كشور ايران هم در اين وسط مثل يك گوشت قربوني شده طعمه طرح خاورميانه جديد ميشه شايد به همين علته كه اروپاييها و كشورهاي منطقه مدافع حل موضوع هسته اي ايران هستند و به راههاي ديپلماتيك برخلاف ميل باطني خودشان پافشاري ميكنند. اگر توجه كنيد امير قطر در داستانهاي اخير ( سوريه - اسراييل و قضيه لبنان جاي پاي عربستان بعنوان ليدر عربها را بعهده گرفته است ) داستان ايران و كشورهاي غربي و حاورميانه هم از ديد اقتصادي به نظر من داستان جالبيه - كشورهاي عربي مخالف اين ارتباط نزديك هستند و هرچند وقت يكبار براي خاموش نشدن فيتيله كدورتها يه كرمي ميريزند ( شرمنده كه لغت بهتري براي اين كارشان پيدا نكردم ) ( فقط سرمايه گذاري ايرانيان در امارات بدليل عدم ارتباط مستقيم و موانع تجاري با آمريكا و اروپا به 300 ميليارد دلار رسيده است و با خروج فقط نصفي از اين سرمايه و عدم رفت آمد توريست هاي ايراني!!!! - تاجران چمداني انواع لباس و لوازم الكترونيكي كشورهاي غربي - كشور امارات ورشكسته خواهد شد ) و به طبع آن بورسهاي كليه كشورهاي عربي صدمه خواهند ديد. آمريكا و اروپا براي كنترل قدرت جديد اقتصادي - چين - نيازمند كنترل انرژي آن كشور از طريق ايران به عنوان قدرت جديد منطقه هستند. ضمن آنكه در صورت ايجاد امنيت در خليج فارس وابستگي اروپا به انرژي روسيه به حد اقل ميرسد. داستان خط لوله صلح راهم به نظرم بايد فراموش كنيم چرا كه نه ايران حاضره طبق خواسته هنديها و پاكستانيها گاز را به قيمت مفت بفروشه و نه پاكستان كشوريكه امنيت داشته باشه و نه آنكه هنديها حاضرند مديريت انرژي خودشون را به دشمن قديمي خود ( با وجود حل نشدن مسپله كشمير ) واگذار كنند. --------------------------------------------------- الان ساعت 4:20 صبحه و شرمنده كه مطالبم سرو ته نداره ادامه دارد امپراتور
  19. دوست من آقای MKE با اینکه مطالب شما جالب هستند اما لطف کرده و با توجه به موضوع تاپیک اگر مطلبی دارید بفرمایید و برای این موضوع هم یک تاپیک جدید ایجاد کنید تا نظر دوستان دیگر هم را هم داشته باشیم. موفق باشید
  20. با سلام خدمت دوستان فکر کنم خواندن نظر هموطنان دیگرمان در این خصوص ، که در سایت asriran آمده ، خالی از لطف نباشد. امپراتور ----------------------------------------------------- با سلام طبق قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران ايجاد پايگاه نظامي كشورهاي ديگر در خاك جمهوري اسلامي ايران ممنوع ميباشد و امكان اين كار مقدور نيست... تاريخ ثابت كرده كه بيشترين ضرر در طول تارخ را روسيه به ايران زده است در كل هيچ امتيازي ما از روسها نگرفته ايم بجز دادن امتيازات ننگين و ممتد...در كل شوروي و بعد از آن روسيه ثابت كرده اند كه در هر كشوري كه پا گذاشتند جز بدبختي و عقب ماندگي چيزي به يادگار نگذاشتند . نگاهي به كشورهاي بلوك شرق اروپا گواهي اين مطلب است . از روس ها دوري كنيم احسن تحليل قابل تاملي است شرم آوره ايجاد پايگاه نظامي كشور خارجي،‌آن هم روسيه اي كه در دوستي با ملت و دولت ايران خائن ترين بوده است، قابل تصور نيست؛ مگر در يك صورت (آن هم براي مدتي معين): لغو كامل قراردادهاي ننگين آخل، تركمنچاي و گلستان ! هر چيزي قيمتي دارد. اين روسهاي عزيز تا حالا كجا بودند؟حالا كه خودشان دچار مشكل شدن ميان سراغ ما؟شما هم زياد ذوق زده نباشين روسيه يك كشور خيانتكار هست به نظر من بیشترین ضرر را در طول تاریخ اول انگلیس و بعد روسیه به ایران وارد کردند. به این کشورها هیچ اعتمادی نیست. این را من نمی گویم بلکه تاریخ می گوید. با سلام ایجاد پایگاههای نظامی روس در ایران ممکنه موقتا به نفع ایران باشه ولی همونطور که تاریخ نشون میده و همچنین شواهد چند سال اخیر، روسیه هیچوقت به ایران وفادار نبوده... چه تضمینی وجود داره که در آینده پایگاه نظامی روس در تنگه هرمز تبدیل به یک ابزار فشار نظامی برای خود ایران نشه! آقايون روس اول نيروگاه بوشهر رو تموم كنن...همكاري اتمي پيشكش! در زمان قاجار همه کشورهای اروپایی اعم از روسیه فرانسه انگلیس بعد از تامین منافع شان به تمام پیمانهای خود با ایران خیانت کردندو ایران را تنها گذاشتند ما باید به فکر منافع خودمان باشیم و به قول و قرارهای انها هیچ اعتمادی نکنیم به هرحال ایران با روسیه همکاری کندبه حمایت روسیه هیچ اطمینانی نیست وایران از یوگسلاوی سایق برای روسیه مهمتر نمیشود در ضمن تکنولوژی نظامی روسیه در مقابل غربیهابیسار ضعیف است نه شرقی و نه غربی فقط جمهوری اسلامی را هیچ وقت فراموش نکنیم نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی. با سلام طبق قانون اساسي ج.ا. ايران اين كار ممنوع است. از آن گذشته اعتماد به روسها در هر حالتي خطاست. ما خودمان ميدانيم چه بايد بكنيم. هر چقدر روسيه در گذشته به ما لطف داشته باز هم خواهد داشت. ضمنا ضمانتي وجود ندارد كه كسي كه آمده بخواهد برگردد. اوج خفت روسها در زمان جنگ كوزوو مشخص شد كه همخونهاي خود ( صربها) را تنها گذاشتند. ما در طی جنگ 8ساله خود بدون هیچ کمکی از غرب ویا شرق با توکل به خدا جلوی دنیا ایستادیم . حالا بیایم برویم زیر چتر روسیه واین همان دوری از خدا وائمه اطهار است.که در هر شرایطی بازنده خواهیم بود. استقلال-آزادي - جمهوري اسلامي پس براي چه انقلاب كرديم و براي چه اينهمه جنگيديم و شهيد داديم واقعا آرمانهاي انقلاب را بايد به اين زودي به فراموشي سپرد شيطنت و خيانت روسها در تمام تاريخ ايران به چشم مي خورد مواظب باشيم كه روسيه براي رسيدن به اهداف و منافعش ايران راقرباني خود نكند. با تشكر. همانطور كه دوستان ذكر كرده اند ما از روسها در طول تاريخ تماما" آنچه ديده ايم چيزي جز ضررو زيان هنگفت نبوده و آنچه دنيا و بويژه متحدان ورشويي از آن ديده اند نيز چيز ي جزعقب ماندگي و فقر نيست .مقايسه كنيد آلمان غربي را با آلمان شرقي،كره جنوبي را با كره شمالي و...همبلحاظ اقتصادي و تكنولژي و همه زمينه ها و جالب اينكه بسياري از آنان توانسته اند خود را از روسها برهانند و در ابتداي مسير توسعه قرار گيرند. اگر اين كشورها اين مسير را رفتند سرزنش ندارد چون اولا" كه پشيمان شده وبرگشته اند البته بعد از 60يا 70 سال و دوم اينكه اينها زماني به دام روسها افتاده اند كه واقعا" ايدئولژي ماركسيستي و كمونيستي حرفهايي براي كفتن داشت در مقابل سرمايه داري غرب ولي گذشت زمان همه چيز را نشان داد و اگر ما با ديدن اين واقعيتها و تجارب كشورها به چنين ننگي رضايت دهيم ،واي برما منظور امام و قانون اساسي كه نه شرق نه غرب دقيقا" همين موضوع بوده كه در نزاع بين اين دو ما هيچ دخالتي نبايد داشته باشيم و غير از اين خيانت محسوب مي شود ايران به هيچ كشوري اجازه تاسيس پايگاه نظامي نخواهد داد چا غرب وچه شرق روسيه شريك قابل اعتمادي نيست در فضاي جهان فعلي سياستمداران ما بايد به فكر منافع ملي باشند واين ميسر نميشود مگر با ايجاد ارتباط با كشورهاي جهان وتقويت قدرت اقتصادي نه قدرت نظامي مهنم بعنوان يك آذري با حضور قواي روسيه و هر نيروي خارجي ديگر در خاك مقدس آذربايجان ايران مخالفم با سلام اميدوارم چاپ نماييد شوروي سابق و روس فعلي در كشورهاي بلوك شرق چه خاك ذلتي برسر مردم لهستان روماني چك اسلواكي بلغارستان و....... ريخت وقتي كه در دهه 90ميلادي از هم پاشيد كشورهاي مستعمره غير از فلاكت بدبختي و فساد وفحشا چيز ديگري نداشتند مرگ بر امريكا ولي خواهش مي كنم اصلا فكر همچين كاري در ذهن خطورنكند. تاريخ سه قرن اخير نشان مي دهد روسها در جهت منافع كوتاه مدت و بلندمدت هميشه كشور مارا سپر بلاي خود در برابر غرب قرارداده اند و بعد پا برروي همه پيمانها گذاشته اند قطعا دولتمردان ما باتوجه به منافع ملي هيچوقت به روسها اعتماد نخواهند كرد خاک بر سر ما اگر به چنین پیشنهاد خفت آمیزی تن در دهیم. ضرباتی که روسها در طول تاریخ به ما زدند همیشه از آمریکا و انگلیس هم بیشتر بوده خدا کند مسئولین هشیار باشند ایجاد پایگاه نظامی دیگر کشور ها در خاک کشور دیگر هر چند نوعی مبارزه منفی است اما در شرایط فعلی به صلاح ایران که خود را نماد از قدرت منطقه ای می داند نیست خداوند کشور مان را از شر دشمنان نجات دهد ما باید از تاریخ معاصر ایران درس بگیریم ،نباید از یک سوراخ دوبار نیش خورد هرچند شکل سوارخ تغییر کرده باشد. روسیه قابل اطمینان نیست. از چاله به چاه نیفتیم. ما نباید قربانی منافع ملی دیگر کشور ها بشویم. تجربه ثابت کرده که آنها فقط به منافع ملی خودشان فکر می کنند. ایران بهیچوجه نباید دسیسه های روسیه بوسیله جاسوس صفراوف که نوشته شده را مورد نظر قرار دهد. روسیه درتاریخ خود و در عرض دو دهه گذشته بخوبی نشان داده است که برای منافع خود از هیچ کاری ابا ندارد و در عرض 20 ساله گذشته بالاترین ضررها بمنظور تضعیف ایران با همکاری اسراییل و آمریکا را بر ایران وارد کرده است . روسیه روابط مخفیانه ای هم با اسراییل بر ضد ایران دارد. بعلت حماقت بوش آمریکا و ایران ضررهای فراوان دیده و روسیه با همکاری اسراییل اهداف خود را در منطقه اجرا کرده و با کارت ایران امتیازات قابل توجهی از آمریکا که بوسیله لابی یهودیان هدایت می شود بدست آورده است. اسراییل با نفوذ خود در گرجستان و تسلط بر سیاست خارجی آمریکا، برای روسیه فرصت طلایی حمله به گرجستان را فراهم کرد که با این حیله دست همه را در حنا گذارد و موقعیت خود برای ارسال نفت به اروپا را بهبود بخشد. درضمن روسیه با زرنگی تمام می خواهد این کشورگشائی و تجاوز خود را ازیکطرف به رنگ "بشردوستانه" مزین کرده و"چپ غرب" را بعنوان اسیر گرفته که تجاوز خود را بعنوان "خدمات بشردوستانه" و "مقاومت در مقابل امپریالیسم" رابه "چپ " احمق بفروشد و حمایت آنها را در رسانه ها برای خود بدست آورد. از طرف دیگر ایران را با زرنگی و غرور نژادپرستانه مورد خطاب قرار دهد که "ما نقشه آمریکا و اسراییل برای حمله به ایران را نقش بر آب کردیم" که دروغی بیش نیست و با این دروغ مبالغ هنگفتی مانند سالهای گذشته از ایران تلکه کند. همه می دانند که دست آمریکا توسط الیت نظامی و غیره برای حمله به ایران بسته شده بود و بهمین جهت اسراییل با همکاریهای پنهانی خود با روسیه این آشوب رادرست کرد که بتواند برای روسیه امتیازات بیشتری از آمریکا اخذ کرده و در مقابل به روسیه به اسراییل ضمانت داده که در پیشبرد مقاصدش یعنی تضعیف هر چه بیشتر ایران در هر زمینه ای با اسراییل همقدم باشد. ایران موظف است بطور غیرمستقم به روسیه و آمریکا پیام دهد که از تجاوز روسیه حمایت نکرده و با برنامه آمریکا برضد این تجاوز همراهی و همکاری دارد. ما از خسارات روسیه نژادپرست بیزار و خسته ایم و تمام دسیسه های روسیه وهمکاری اش با اسراییل را میدانیم و هیچوقت نه می بخشیم و نه فراموش خواهیم کرد. ما منتظریم که بوش احمق و خائن جای خود را به افرادی که منافع آمریکا نه اسراییل را دنبال میکنند بدهند که فرصتی برای ایران بوجود آید. روسیه بهیچوجه نباید پایش در ایران محکم شود. ایرانیان باید بدانند که روسیه دشمن ایران و منافع ایران است. چشممان روشن ، ياد شعار نه غربي ، نه شرقي ، جمهوري اسلامي و شعار استقلال ، آزادي ، جمهوري اسلامي بخير. آمريکاي جنايت کار حتي يک وجب از خاک ايران را نگرفته ولي روسيه قسمت بزرگي از مملکت مارا به تاراج برد و از ايران عزيز جدا کرد. مرگ بر روسیه دوستی با روسیه دوستی خاله خرسه است والله آمریکا بهتره ترکمانچای و گلستان یادمان رفته؟؟؟ هنوز داغ بخشهای مهمی از وطن را که جدا شدند در سینه داریم. عمرا" payegah moshtarek dar jazireye abo mosa tosiyeh mishavad من اگر به جای مسئولین بودم روسیه را همین امروز از ایران بیرون می کردم روسیه جز بازی دادن کشورمان و گرفتن امتیاز از غرب کاری برایمان نکرده. در سیاست برد وقتی است که در مقابل چیزی که می دهی چیز بهتری بگیری به راستی روسیه چه چیزی به ما داده نیروگاهی که طبق قرار دا باید در سال 1998 افتتاح می شد همینک افتتاح نشده باید در مسئله انرژی هسته ای با غرب کنار آمد و امتیاز گرفا که به نظر من به رسمیت شناختن حق 50درصدی ایران در دریای خزر طبق معاهدات 1921 و 1942 که روسیه حقمان را بالا کشیده به رسمیت شناختن حق قانونی ایران بر جزایر ایرانی خلیج فارس و تضمین سرمایه گذاری غرب در صنعت ایران و تضمین استفاده ایران از انواع انرژی تحت نظارت بین المللی تضمین تمامیت ارضی ایران حداقلهایی است که می توان از غرب در مقابل توقف محدود غنی سازی گرفت که ارزش آن بسیار بیشتر از وضعیت فعلی است وای به حال ما اگر برای حمایت روسیه در شورای امنیت روسیه را بیش از آنچه هست به ایران راه دهیم من دشمنی در کل جهان برای ایران بزرگتر از روسیه نمی شناسم. پتر کبیر تنها آرزویش دستیابی به ابران بود و نباید گول این کارهای روس ها رو خورد پيمان نظامي به گونه اي که سلاح هاي پيشرفته روسي و پايگاه هاي مربوطه صددرصد در اختيار خودمان باشد مناسب است. ضرباتی که ما از روسیه خوردیم از آمریکا و انگلیس نخوردیم.وقتی وزیر امور خارجه اسرائیل به روسیه میره و رئیس جمهور روسیه به پیشوازش میره باید بدونیم آمریکا روسیه اسراییل همه سر و ته یه کرباسن. کجایید ای شهیدان خدایی. بلا جویان دشت کربلایی. جای شهید باکری خالیه در مقایسه بین امریکا و روسیه باید گفت که شرف امریکا بسیار بیش از روسیه است . سر همین پایگاه بوشهر کم گربه رقصانی کرده اند؟ خیلی باید دولتمردان ما خام باشند که تن به این معاهده ترکمن چای دوم بدهند. از روسیه نا مرد تر خودش است و بس . اگر کمی منطقی و بدور از احساسات فکر کنیم . هرچند شرق و غرب هر دو به فکر منافع خود هستند ولی اتحاد استراتژیک ولو بصورت موقت در این مقطع که کشور ما بوسیله آمریکا , اسرائیل و دیگر قدرتهای شیطانی مورد تهدید است قابل تامل است دوستان همگي به كشورهاي بلوك شرق اشاره داشتند وبه وضعيت فلاكت بارشان نسبت به همتايان غربي اينها همه به كنار درداخل خود شوروي مناطقي مثل آذربايجان ارمنستان و... مگر كم درفلاكت وعقب افتادگي قراردارند ثروت شوروي منحصرا در شعاع محدودي از اطراف مسكو ميچرخيد ومابقي همه درفلاكت وفقر بودند بطوريكه امروز هم چيزي براي گفتن ندارند با اين وصف پناه بردن ما به روسها با اين سابقه سياه تاريخي شايد كارچندان شايسته اي نباشد ولي اين نگاهها همه از ديد وطن پرستي واحساسي است وسياست علم ديگري است كه كارشناسان واقعي وحقيقي آن بايستي تصميم گيري كنند. حساب كردن روي روسيه = نوشتن روي يخ اگر اين كار بشه، جمهوري اسلامي ديگه نمي تونه كشورهاي حوزه خليج فارس رو با خودش متحد كنه و همچنين با ادعاي ايران كه مخالف حضور خارجي در خليج فارس هست، مغايرت داره. ضمن تأييد موارد فوق و بخصوص بند 4 متن مقاله ، اين مطلب را ياد آور مي شوم كه در دنياي سياست دوست هميشگي و دشمن هميشگي نداريم . كي گفته كه قرار است تا ابد با آمريكا دشمن باشيم ؟؟؟ همانگونه که اکثر دوستان ذکر کرده اندتاریخ معاصر ایران پر است از نقاط تاریک خیانت و ظلم روس به ایران.روسیه دنبال منافع خودش هست.وکوچکترین ارزشی به ایران و ایرانی قائل نیست.این تله بسیار وحشتناک بسیار بد تر از معاهدات گلستان و ترکمن چای خواهد بود.وجز ننگ ابدی چیزی به همراه نخواهد داشت.دانش و شعور ملت ایران بویژه ملت شریف آذربایجان وهرمزگان نیز اجازه این کار را به هیچ خائنی نخواهد داد.به جای این کارها نوع سیاست خارجی مان در خصوص کشور های همسایه تغییر دهیم و حد اقل مثل بولیوی و ونزوئلا با آنان بوخورد کنیم.با اتحاد محکم با همسایگان و احترام متقابل نیازی به تحت الحمایگی هیچ قدرتی نخواهد بود.با تشکر از همه با سلام، خواستم بگو در تاريخ ايران هيچ استعمارگري به اندازه روسيه به ايران لطمه نزده و اگر به تاريخ زمان قاجاريه و جنگهاي ايران و روس برگرديم يكي از دلايل شروع جنگ و سپس جدايي گرجستان از ايران ،حمايت روسيه از حاكم وقت گرجي يعني گرگين خان بود كه ادعاي استقلال و خودمختاري از ايران را كرده بود. گويا تاريخ دوباره تكرار شده و اينبار جنگ ميان اوستياي جنوبي و همين گرجستان تحت الحمايت روس . به هيچ وجه نبايد به روسها اعتماد كرد، آنها به مردم خود رحم نمي كنند چه برسد به غريبه ها وآن هم ايراني كه كارت بازي يا كارت برنده اي براي روسها با آمريكاست تا هرچه بيشتر از آمريكاييها امتياز بگيرند، آنها سياستمداران و استعمارگران قديمي هستند كه فنون بازي در عرصه بين الملل را خوب مي دانند، اگر صحبتهاي نماينده روسه در شوراي امنيت را مي ديديد مي فهميديد كه چطور رندانه و با تسلط كامل كه نشان دهنده يك ديپلمات كاملا حرفه اي است در مقابل آمريكا و انگليس و فرانسه از منافع روسيه در قبال اوستيا جنوبي و استقلال آن دفاع مي نمود، آيا ما مي توانيم در روزهاي تاريك كه با روسيه خواهيم بود اينچنين از منافع ايران دفاع كنيم(بسم ا...)؟ آيا اصلا چنين ديپلملتهايي در ايران هست كه با توجه به محكوم شدن ايران در سه دوره از قطعنامه هاي شوراي امنيت بتواند از حقوق ايران دفاع كند، بايد تاريخ را مطالعه نمود و از از درس گرفت و كشور هاي قابل اعتماد – كم اعتماد و خيلي خطرناك را شناخت، روسها دوستان خيلي خطرناك هستند كه در لحظه هاي بحراني به ثانيه اي ايران را خواهند بخاطر منافع كشورشان خواهند فروخت، نبايد از ترس آمريكا توي دهن روسها افتاد، لنگه كفش آمريكا به روسها مي ارزد. به اميد ايراني قوي در تصميم گيري در صحنه ديپلماسي جهاني و سياست. درود بر تمام ايرانيان در صورت حمله به كشورمان ما هيچگونه نيازي به كشور روسيه و امثال اون نداريم و نخواهيم داشت . به نظر من نیز مصالحه سریع با آمریکا، حداقل تمامیت ارضی ما را تامین خواهد کرد. قبول این پیشنهاد احتمال تجزیه بخشهایی از کشور را در آینده قوت می دهد. اولا روسیه که قدرت خود را در خطر می بیند می خواهد ایران را سپر خود کند در ثانی ایجاد پایگاه خارجی در کشوری یعنی از دست رفتن استقلال آن کشور که این کار با حمله آمریکا فرقی نمی کند من طرفدار آمریکا نیستم ولی وقتی به روسیه با آن پیشینه ننگینش در تایخ ایران فکر میکنم تمام وجودم از تنفر لبریز می گردد . بهتر است با الهام از قرآن كريم متوجه باشيم كه تاريخ تكرار خواهد شد براي مقابله با غرب نبايد به دامان شرق پناه برد عملا شاهديم كه تمام گروهگهاي منادي آزادي كشورشان در تمامي دنيا الان اكثرا وابستگان صد در صد به غرب يا شرق هستند. حتي يك موي آمريكا به روسيه شرف دارد! به روس ها به هيچ عنوان اعتمادي تيست. دشمن درجه یک ما روسیه است این را از پدران آذریمان آموخته ایم جالب اینجاست که در زمان امام راحل و در اوج جنگ سرد، ایران که از اردوی آمریکا و غرب خارج شد، هیچگاه به دامان روسیه نیفتاد... اگر این کار انجام شود اشتباهی بزرگ خواهد بود و این توافق چیزی کمتر از عهدنامه های ننگین ترکمنچای و گلستان ندارد. دشمني آمريكا بهتر از دوستي با روسيه يك مثل كردي ميگويد:" كار بد نكن و از خداهم تقاضاي بخشش نكن" دولت ايران يك مقداري برمدار عقل وبراساس واقعيتها حركت كند تا هم در دنيا را به روي خود باز ببيند و هم استقلالش حفظ شود وهم اينكه نيازي به قدرتهاي به قول اقاي احمدي نزادسلطه گر نداشته باشد. ا 2یا 3 نسل قبل مردم مشهد گلوله باران حرم امام رضا توسط روسها رافراموش نکرده اند واقعا" هر کس به این روسیه کثیف باج بده وطن فروشه امريكا صد بار بهتر از روسيه است يادمان نرود كه با اولتيماتوم امريكا بود كه خاله خرسه از آذربايجان عقب نشست و گرنه الان اذربايجان را هم نداشتيم. آقای رجب صفر اف فرد صاحب صلاحیتی نیست. وی سال هاست تلاش می کند با اخبار جعلی و تحلیل های توخالی به شهرت برسد. زمان سفر آقای خاتمی مدعی شد ایران به روس ها پیشنهاد کرده است که ایستگاه فضایی میر را بخرد!! ولی روس ها نپذیرفته اند. « مركز تحقیقات ایران در روسیه » شامل یک بخش دواتاقه از یک طبقه یک ساختمان است که خودش و یکی دو نفر دیگر عضو آن هستند و اصلا وجود خارجی به عنوان یک مرکز تحقیقاتی ندارد. چند سال قبل با انتشار مقاله ای بر علیه برخی مقامات ایرانی می خواست باج خواهی کند که خوشبختانه با درایت مسئولان سفارت ایران نقشه اش نگرفت. من به عنوان شهروند قشم مخالفت خود را با احداث پایگاه نظامی کشور بیگانه در این جزیره اعلام می دارم عقب ماندگی کشورهایی نظیر کره شمالی و کوبا صرفا بدلیل سیاستهای استثمارگرایانه روس های بی دین است مطمئنا اگر آمریکا مجری نیروگاه اتمی بوشهر بود سالها قبل ایران به کشور اتمی تبدیل شده بود و مردم نجیب ایران مجبور به تحمل خاموشی های مکرر نبودند امیدوارم مسئولین محترم در این برهه از زمان بهترین تصمیم را اتخاذ نمایند تا مانند پادشاهان قاجار شرمسار نسلهای بعدی نباشیم. az rosiye be geir az bad bakhti chizi digary nist --------------------------------------------------------------------------------------------- فکر کنم وقتی که سفیر روسیه در ایران این نظرات را بخواند ، حتما متوجه میزان محبوبیت این کشور نزد ایرانیان خواهد شد.
  21. EMPEROR

    سی و شش استراتژی

    با سلام خدمت همه دوستان خواستم بدين وسيله از آقاي كياني بابت مطلب بسيار مفيدشون تشكر كنم- شخصا هميشه از خواندن مطالب ايشان مطالب زيادي آموخته ام. فكر ميكنم با تلاش ايشان و استاد مصطفي بخش دكترين استراتژيك سايت يكي از بخش هاي قوي و مفيد خواهد شد.
  22. با سلام خدمت دوستان آقای کیانی عزیز متشکر از نظراتتان و من هم همانطوریه که عرض کردم شما را دوست خود می دانم. طبق قولی که داده بودم موارد مهم نظامی را با رنگ قرمز مشخص کرده ام و به نظر من باید اول دید فرماندهان نظامی آن دوران چه ایرانی و چه مغول راهکارهایی را بکار برده اند و با بررسی آن موارد نسبت به راهکار اقدام نمود. البته میدانم که واقعه غور بخشی از تاریخ نظامی آن دوران بوده و مطاب ارائه شده نیز خلاصه ای از آن دوران نتیجه گیری خودم : 1- فرمانده کل ارتش ایران - سلطان محمود خوارزمشاه فردی نالایق و ترسو بوده و توانایی هدایت لشکر ایران را نداشته است. 2- ایشان با عدم اطلاع از اوضاع نابسامان داخلی ایران که خود مسبب آن بوده - غیر حرفه ای یک دشمن خارجی را هم برای کشور درست کرده است. 3- ایران در آن دوران با دول دیگر پیمانهای دوستی برای کمک در جنگ نداشته است. 4- هدایت جنگها به حکومت های محلی سپرده شده است . 5- در زمان دفاع قلعه ها در برابر دشمن - مردم داخلی برخی قلعه ها با خیانت به حاکمان محلی مسبب فتح قلعه شده اند. 6- برخی حاکمان محلی که در برابر مغول ها توانسته بودند موفق شوند ،بدلایل واهی و خام به آنها اعتماد و پس از واگذاری قلعه ها با خیانت مغولان مردم و حاکمان قتل عام شدند. 7- مبارزان برخی قلعه ها بدلیل تمام شدن غذا و آب بدون جنگ و فتح قلعه مردند و این مورد نیز بدلیل عدم پشتیبانی ارتش ایران از حاکمان محلی رخ داد. 8- اگر دولت مرکزی اجازه میداد که ارتش مغول در داخل ایران بصورت U وارد می شد و بعد از آن کلیه ارتباط آنها را با بخش پشتیبانی را قطع میکرد این لشگر ضعیف از لحاظ لجستیک و آذوغه به مشکل برمی خورد. اگر این موارد نمی بود و مورد آخر رعایت میشد سپاه چنگیز وحشی در ایران سقط می شد. ----------------- موفق باشید
  23. با سلام خدمت دوستان قبل از هر چيزي خواستم از بزرگواري دوستمان رضا عزيز بابت منش بزرگشان تشكر كنم و ايشان بدانند كه اين حقير نسبت به نوشته هاي برخي دوستان به خاطر اطلاعات خوبشان با دقت و كنجكاوي نگاه كرده كه يكي از آنها آقا رضا هستند. -------------------------------------------------------------------------- و اما نظر بنده در مورد صحبتهاي دوستان دوستمان آقای کیانی فرموده : ممنونم از تذكر شما و اتفاقا من هم تلاش كرده ام در تاپيكهاي ايجاد شده خودم و ديگر دوستان را نسبت به رعايت موضوع تاپيك تشويق كنم . اما متوجه نشدم كدام بخش از عرايضم خلاف موضوع تاپيك است . عرض من از تمامي اين داستانها و وقايع آن بود كه چون اصل مرجع تاپيك كه حالا متوجه شدم نويشنده آن شما بوديد قبول نداشتم براي روشن شدن ذهن دوستان ديگر و همچنين شما جهت تصميم گيري بهتر بعنوان فرمانده . خلاصه اي از آن رويداد تاريخي را در پاسخم گذاشتم. دوست من آقاي كياني ميشه لطف كرده بگوييد اين مقاله نظامي شما تاريخي بوده يا نبوده ؟. خوب اگر اين مقاله تاريخي بوده - پس در پاسخ بنده چه تناقضي ديده ايد؟ در پاسخ بنده بخشي از وقايع تاريخي و نظامي آن دوران و تقابل فرماندهان آن دوران با این وحشی ها گفته شده و صحبت سياسي و اجتماعي و روانشناسی و سه تا نقطه در عرایضم نمیبینم. حقیقتش این از اشتباه من بوده که به اسم نویسنده دقت نکردم - حتما این موضوع را در نوشتارم متوجه شده اید - ولی باور کنید که آنقدر این مقاله روی اعصابم راه رفت که میخواستم نقد خودم را برای مجله بفرستم ولی بدلایل زیر از این کار منصرف شدم. - وقتی که میدیدم سردربیر محترم مجله مانند اکثر سردبیر ها از محدویت های مالی برای افزایش صفحات مجله صحبت میکند و بدلیل این مشکل حتی در بخش پاسخ به نامه های ارسالی - سوالات و نظرات مطرح شده را نمی آورد و فقط ما پاسخ سوالات را میبینیم ! چطور متقاعد میشدم که نقد من را که ممکن بود حداقل 5 - 6 صفحه را اشغال کند چاپ خواهد کرد :mrgreen: - چه ضمانتی وجود داشت که مطالب ارسالی بدون ویراش چاپ شود؟ و قضاوت به عهده خوانده مجله باشد. ( یکی از مشکلات بخش رسانه ای ما ) دوست من مطمئن باشید که هیج آدم آگاهی با خواندن یک مقاله ضعیف در کنار مقاله های دیگر به این راحتی این تصمیم را نحواهد گرفت که مجله را در شماره های دیگر پیگیری نکند. مجله جنگ افزار با همت شما و دیگر زحمتکشان دیگر از مجله های خوب نظامی است و جای تقدیر دارد. حالا یه مقاله از دستتان در رفته که نمیشود همه ارزشها را انکار کرد . ضمنا در مورد مقالات قبلی شما هم این را عرض کنم که حقیقتش من بخاطر تعصب خوب و یا شاید احمقانه ای که نسبت به ایران دارم هیچ مقاله ای که در بالا بردن احترام و وقار کشورم نوشته شده باشد - حتی به دروغ - را رد نخواهم کرد . اما نکته ای را خدمتتان عرض کنم که غیرت ما ایرانیان در عملمان مشخص خواهد شد و نه در نوشته هایمان . انشا الله اگر فرصتی باشد و بیشتر دوست شدیم کارهایی که این بی غیرت - از دید شما - برای مملکت خودش کرده را خدمتتان بازگو خواهم کرد . اما این را هم بگویم متاسفانه وقتی میبینم که تحقیر ما ایرانیان توسط خودمان باب دارد میشود - مثل پرسیدن سوال احمقانه یک مجری احمق تلویزیون از سوال شونده که : چه کسی تخت جمشید را به آتش کشید ؟ :lol: و پس از شنیدن پاسخ اسکندر برای او کف میزند ( نمی دانم سوال قعطی است ) اعصابم خط خطی میشود. متاسفانه منابع خوبی انتخاب نکردید و اگر هم معتبر باشند . نظر خود را هم در آنها اعمال کرده اید. در مورد خودم که چند ساعت مطالعه میکنم. عرض کنم که شغل اصلی من در یک شرکت خصوصی - مدیر واحد تحقیق و توسعه در کنار طراحی ماشین آلات صنعتی است و همانطوری که از اسمش پیداست غیر از مطالعه و تحقیق کار دیگری بلد نیستم icon_frown و از بخت بد روزگار این تحقیقاتم مورد قبول معتبرترین و قدیمی ترین موسسه استاندارد آب دنیا قرار گرفته و بنده عضو آنها در تدوین استاندارد - مربوط به رشته شرکتم هستم. این را خواستم عرض کنم که بدانید دوست شما کاری بغیر از مطالعه و تحقیق بلت ( با ط دو نقطه ) نیست. :| اتفاقا نظامی بود . انشاالله در چند ساعت دیگر موارد نظامی آن را با قرمز مشخص خواهم کرد . و تشکر میکنم از نظر دوست خوبم سینا ( البته به دوستان حق میدهم که خواندن این مقاله برای ما ایرانیان کمی حوصله می خواهد ) ببنید دوست من با این توجیهی که شما آوردید باید از این به بعد سران دیگر کشورها را با القابی که مردم آنها میگویند در نوشته ها آورد مثلا شارون وطن دوست یا جرج بوش مدافع آزادی بشریت. عزیز دل برادر اسکندر به کشور شما ( که من هنوز با حمله او و تصرف ایران مشکل دارم و این واقعه را بنا به دلایلی واقعی نمی دانم ) آسیب رسانده . این دیگر دست شما است که به این فرد در نوشته خود بگویید کبیر یا غیر کبیر بعد از رعایت این موضوع دنبال سوال از مردم بی غیرتی که اسم این موجود را روی بچه های خود میگذارند بگردید. والا فکر کنم شما هم باورتون شده که من واقعا امپراتور هستم و مردم ایران ، مردم من :cry: - دوست من همانطور که عرض کردم من جز طبقه عوام این مملکت و کوچک همه ایرانیان عاشق وطن هستم . بله و به این موضوع اعتقاد دارم ، کسی که از مرگ نترسه پیروز خواهد شد مخصوصا اگر هم وحشی گری در فرهنگش باشد. درمورد پیروزیهای مسلمان هم خلاصه عرض کنم که باید دید که در آن دوران کدام نوع از مسلمانان در جنگ شرکت داشته اند . نحوه جنگ کردن و یا شکست خوردن مسلمانان طالبانی و وهابی با مسلمان واقعی فرق دارد . ندارد؟ البته این صحبت من منکر دلاوریها و موفقیت های مسلمانان واقعی در نبرد های صلیبی نمی باشد. ---------------------------------------------------------- در انتها اگر بی احترامی از من دیدید عذرخواهی مرا ببخشید و لطفا سوالاتم در هر مکانی که لازم دیدید پاسخ دهید. موفق باشید.
  24. با سلام خدمت دوستان عزیز قبل از پاسخ دادن به موضوع تاپیک خواستم مطالبی در مورد نقد مقاله ای که دوستمون رضا با استناد به آن مقاله تحلیلهای خود را میگوید بپردازم - حقیقتش من این مطلب را ساعت 5 نوشته بودم ولی بدلیل بالا نیامدن سایت - آقا سعید مشکل چیه - نتونستم ایم مطالب را آپ لود کنم. ------------------------------------------------------------- حقیقتش من هم آن مقاله را خوانده بودم و در آن زمان تعجب کردم که نویسنده - نادان - آن مقاله مثل اینکه از فضا ( قابل توجه برخی دوستان مدافع موجودات فضایی :cry: ) آمده و اصلا تا بحال تاریخ را درست نخوانده که چنین تحلیل های مسخره ای در مورد عدم توحش مغولها و مواردی که در ذیل مینویسم گفته است . امیدوارم که بعد از این این فرد با مقالات بهتر ارزش مجله جنگ افزار را پایین نبرد. در جایی این فرد محقق :lol: از خودش در به کرده icon_frown : اول از همه اینکه این دوست بچه سال ما نفهمیده به کسی که برای مملکت ما ایران ویرانی و بدبختی بار آورده لقب اسکندر کبیر !!! گذاره که جای تامل دارد و در جای دیگری که با قرمز مشخص کرده ام از نحوه برخورد این وحشی ها با اسرا صحبت میکند . شاید این فرد فضایی با خواندن مطلب زیر و دیدن برنامه نور و صدا که هر ساله در تخت جمشید برگذار میشود و قدری - فقط قدری مطالعه ( بخدا خواندن کتاب چیز بدی نیست ) از این به بعد از خودش تاریخ نمی نویسد. ادوارد تلر در خاطراتش در مورد حمله چنگیزخان مغول به ایران دوره خوارزمشاهی می نویسد: «یک نمونه مهم در تاریخ، جنگهای چنگیزخان مغول، و بویژه تخریب سرزمین های پارسی است. بیش از نصف جمعیت سرزمین تسخیر شده نابود گردید، و پارس، که همان ایران امروزیست، هرگز جلال و ابهت پیشین خود را دیگر باز نیافت.» حمله چنگیزخان مغول چنان دهشتناک و بیرحمانه بود که خیابانهای نیشابور «که مهد علم و دانش و نوآوری آن زمان بود، تبدیل به جویبارهای خون گردید، و از سران مردان و زنان و کودکان هرم هایی ساخته شد، و حتی به سگ ها و گربه های شهر نیز رحم نکردند.» از اینروست که تاریخ نگار دیگری می نویسد: «شکی نیست که نابودی و ویرانی که در حین خیزش دولت مغول در ایران بوقوع پیوست، و قتل عام وسیعی که در آن زمان رخ داد، در هزار سال هم ترمیم نخواهد گشت، حتی اگر فاجعه دیگری نیز بوقوع نپیوندد.» شاید هزار سال به طول نیانجامید. اما در اواسط قرن بیستم بود که جمعیت نیشابور به سطح دوران پیش از حمله مغول بازگشت. در جای دیگر این تاریخ نویس بچه سال میگوید : مثال این فرد درمورد ذکاوت چنگیز چقدر مهم است - یاد دادن خواندن و نوشتن و بسط این فرهنگ به فرزندان - خوب شد این روش را مسئولان ممکتی و نظامی در ایران یاد بگیرند. و در جای دیگر از تسلط مغولان در سالهای بعد صحبت میکند . آقای کیانی ( قطعا چون شما موافق این مقاله بوده اید آنرا در این سایت گذاشته اید و گرنه جاهای بچه گانه آنرا ویرایش و نظر خود را میدادید ) میشه لطف کنید و بگویید امپراطوری مغولان بعد از سقط شدن چنگیز چند سال با مرکزیت پایتخت آن در مغولستان دوام پیدا کرد ؟ سوالم را خوب بخوانید و بعد با مدرک جواب دهید. در جای دیگر این فرد میگوید : خدمت این استاد تاریخ نویس عرض کنم که طبیعیست که قوم مغول که جز جنگ و کشتار چیزی بلد نیستند همگی در این فنون مهارت داشته باشند حتی از 16 سالگی !!! این مورد از بد بدختی یک قوم است و ملل دیگر که زندگی خود را میکردند در این مورد از مهارت کمتری برخوردار بوده اند. فقط تفاوت اینجا است که از ملل دیگر یادگارهایی برای رشد و توسعه تمدن بشری باقی مانده و از این قوم وحشی یاد وحشی گری آنها خلاصه عرض کنم آنقدر تناقض و مزخرفات در این مقاله هست که منبع خوبی برای دوست بزرگواری مثل شما نباید باشد . انشاالله در فرصت مناسب تر اگر وقت یار کرد در مورد تمامی موارد آن صحبت خواهم کرد. البته باز هم بگویم جای تاسف است که نویسنده این مقاله با این سابقه تاریخی که ما داریم در مورد مطالعه تاریخ کشورشان سواد کمتری از برادران افغانی ما در مورد این واقعه دارند. بگذریم واقعه زیر را که یک نویسنده افغانی در این رابطه نوشته بخوانید و پس از آن جواب سوالتان را خواهید گرفت. جنایات سپاه چنگیز در ولایت غور غوث الدین مستمند چنانکه قبلاّ به تفصیل نگاشتیم که غور این سر زمین تاریخی در دورهء طلائی امپراطوری وسیع خود یکی از حوزه های بسیار انکشاف یافتهء تمدن بشری و یکی از مراکز مهم سیاسی و فرهنگی جهان اسلام شمرده می شد. شهر های معمور و آباد و پرجمعیت داشت که یناهای عالی و قلعه های مستحکمی در آنها اعمار یافته بود و دارای مساجد ، مدارس و کتابخانه های بزرگ بود که بقول منهاج سراج: در مملکت غور از کل مذاهب اسلام مقتدایان هر فریق جمع بودند، و شعرای بی نظیر حاضر، و ملوک کلام نظم و نثر در سلک خدمت بارگاه (سلطان غور منتظم بودند. و حق تعالی حضرت غور را از افاضل علماء و اکابر فضلاء و جماهیر حکماء و مشاهیر بلغا آراسته کرده بود. (1) اما بعد از وفات سلطان غیاث الدین غوری در (599 هـ ق ) در اثر اختلافات داخلی مملکت متحد غور، متأسفانه پارچه پارچه شد و قدرت و قوت آن رو به ضعف گرائید، تا حدی که محمد بن تکش پادشاه خود خواه و نا عاقبت اندیش خوارزم را بر آن داشت که پایتخت غور باشکوه فیروز کوه را مورد تاخت و تاز قرار داده آن را در (607 هـ ق ) تصرف نماید و باعث انقراض سلطنت غور و اضملال خاندان شاهی آن گردد. منهاج سراج می گوید: سلطان بهاء الدین سام ( نواسهء سلطان غیاث الدین غوری ) و برادر و همشیره گان والدهء او با خزاین که موجود بود، و عمهء ایشان، ملکه جلالی دختر سلطان غیاث الدین که در حبالهء ملک علاءالدین بود، جمله را با تابوت سلطان غیاث الدین محمود ( پسر سلطان غیاث الدین بزرگ) بطرف خراسان بردند و تابوت محمود را در گازرگاه هرات بنهادند و اتباع و عورات و مخدرات و ملکات را بخوارزم نفل کردند تا به عهد حادثهء کفار چین ( حملهء چنگیز) در خوارزم بودند. روایت چنین کردند که چون حادثهء مغل ( چنگیز) ظاهر شد، مادر محمد خوارزمشاه ( آن ملکهء شریر که بنام ترکان خاتون بود ) آنان را در جیحوو خوارزم غرق کرد. (2) بعد از این، سلطان محمد خوارزمشاه، قراخطائیان و ترکان سمرقند را نیز از میان برداشته (607 هـ ق ) و با خلیفه ء بغداد الناصر الدین الله ( 575 – 622 هـ ق ) هم اختلاف داشت. و نام او را از سکه و خطبه انداخته بود. بقول منهاج سراج، چون چنگیز خان در زمین چین و طمغاج و اهالی ترکستان خروج کرد و آلتون خان طمغاج را که پادشاه ترکستان بالا بود و پادشاه قراخطا، مقهور گردانید و ممالک طمغاج و تنگست و اوبغور و تتار او را صاف شد، این خبر به سمع سلطان محمد رسید. سودائی ملک چین در دماغ سلطان محمد افتاد. (3) چنگیز ( به معنی قوی و محکم و بزرگ و خان در لغت مغولی ) نام اصلی وی تموچین پسر یسوکای بهادر رئیس قبیلهء قیات از قبایل مغول بود. چنگیز در مغولستان متولد شد و در (600 هـ ق ) بر تخت نشست، او پس از مرگ پدر بر قبیلهء کرایت غلبه یافت و ملقب به چنگیز خان گردید و سپس قوم او یغور را منقرض کرد و در سال (616 هـ ق) به ممالک خوارزمشاهی حمله برد و در ظرف دو سال آن ممالک را تسخیر کرد و در (619 هـ ق ) به مغولستان باز گشت و در (624 هـ ق ) در گذشت. (4) قبلاّ متذکر شدیم که سبب سرازیر شدن سیل سپاه گرسنه و وحشی مغول بر سرزمین های اسلامی، حرص و آز بیحد و حصر خوارزمشاه بود، از طرفی هم امور مملکت او در دست تورکان خاتون مادر سلطان به فتور و فساد کشیده شد بود تا جای که تمام بزرگان مملکت از اعمال نا شایستهء این ملکهء ستمکار بستوه رسیده بودند و گویا عوامل سقوط دولت خوارزمشاهی از داخل و خارج فراهم آمده بود. امپراطوری چنگیز با دولت خوارزمشاهی ( در 616 هـ ق 1219 م ) تماس گرفت و درین سال بود که سلطان خوارزمشاه، کاروان تجارتی تاتار را تاراج کرد و سفیر چنگیز را بکشت، چنگیز از شدت غیظ با دو صد هزار لشکر مانند سیل خروشان بر مملکت خوارزشماه تاخت ویک ملیون دیگر او را در عقب تقویه کردندی، لشکریان او از سیحون گذشته و لشکر سلطان محمد را بشکستند و با وحشت و شدتی که تاریخ نظیر آن را ندیده بلاد معمور اسلامی مانند بخارا و سمرقند و بناکت و خجند وغیره بلاد ماوراءالنهر تاختند و این شهر ها را با دهشت فوق العاده تخریب و مردم آن را کشتار کردند (617 هـ ق – 1220 م ) خوارزمشاه که از حملات مدهش چنگیز از جیحون گذشته و در بلخ نشسته بود بعد از شنیدن داستان ویرانی های ماوراءالنهر سر راست بطوس گریخت و شهر های معروف را هریک به امیری سپرد تا در مقابل چنگیز دفاع کنند. از جمله: سنگه غور را به ملک حسام الدین سرزراد، قلاع دیگر غور به ملک قطب الدین حسن، حصار فیوار غرجستان به پهلوان اصیل الدین نیشاپوری، و قلاع دیگر غرجستان بعمید پهلوان شیروان و شهر فیروزکوه به مبارزالدین سبزواری و حصار تولک به امیر حبشی نیزه ور سپرد. اما اردو های چنگیز با فسری ( جبهء و سبتای، و تخاجار) در ربیع الاول (617 هـ ق / 1220م ) از جیحون گذشته بعد از گرفتن بلخ بعقب خوارزمشاه بعد از قتل عام مردم پوشنج هرات و خود را بطوس انداختند، ولی محمد خوارزمشاه در کمال نامرادی بجزیره آبسکون گریختته در شوال (617 هـ ق ) در حالیکه کفن نداشت جان داد و استخوان های اورا چنگیزیان سوختاندند. (5) خلاصه اینکه در این وحشیگری های مغولان تمام بلاد خوارزمشاهی به مخروبه تبدیل شد و اهالی آن ها قتل عام گردیدند و به اتفاق موَرخین فاجعهء چنگیز مدهش ترین و سوزنده ترین تجایع تاریخ است که بقول ابن اثیر ضرر آن همه خلق را شامل و خراسان به مفهوم جغرافیایی آن سواحل دریای سند به ویرانه، هولناکی تبدیل شد. (6) شرح تمام وقایع وحشت چنگیز و سپاه خون آشام او در بلاد اسلام از حوصله این مختصر خارج است، و درین قسمت تنهار خرابکاری های چنگیز را در ولایت غور موجوده با اختصار تذکر میدهیم و می گذریم. اولین مقاومت غوریان زمانی در مقابل سپاه چنگیز صورت گرفت که بنا به گفتهء مهاج سراج: خوارزمشاه، شصت هزار سوار در سر راه چنگیز در سمرقند بگذاشته بود که سران غور جمله از آن جماعت بودند. این ها تا مدتی در سمرقند تا پای جان با سپاه چنگیز می جنگیدند تا بالآخره در ماه محرم ( 617 هـ ق ) چنگیز بعد از چند روز سمر قند را بگرفت و جماعت خلق را شهید کرد. و سبب فرار خوارزمشاه از بلخ نیز سقوط سمرقند و عدم اعتماد بر سپاهانی بود که در اطراف او باقی مانده بودند و میخواستند او را دستگیر و تحفه به نزد چنگیز خان برند. (7) اما هنگامی که قدمهای منحوس سپاه چنگیز بیشتر بر خاک غور نهاده شد، غوریان متدین و باشهامت از تمام بلاد اسلام از خود بیشتر سلحشوری و شهامت نشان دادند. و لشکریان شکست نا پذیر چنگیز را بار بار به شکستهای مفتضحانه روبرو کردند، و تلفات بی حد و حصری بر آنان وارد آوردند. منهاج سراج این وقایع را با جزئیات آن می نویسد که اگر تذکرات وی نمی بود، اکنون ما نمی دانستیم که در تهاجم چنگیز بر این مرز و بوم چه گذشته است. اکنون حوادث غور را از زبان آن موُرخ بصیر بشنویم. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ (1) طبقات ناصری تالیف منهاج سراج جوزجانی به تصحیح عبدالحی حبیبی چاپ تهران، 1363 جلد اول ص 261. (2) طبقات ناصر همان چاپ جلد اول ص 279. (3) طبقات ناصری همان چاپ جلد اول ص 210. (4) فرهنگ فارسی تالیف دکتر محمد معین چاپ ایران 1345 جلد ششم ص 444. (5) تاریخ مختصر افغانسات، تالیف پوهاند عبدالحی حبیبی حبیبی چاپ کابل 1349 جلد دوم ص دوم. (6) تاریخ مختصر افغانستان تالیف پوهاند عبدالحی حبیبی چاپ کابل 1349 جلد دوم ص 6. (7) طبقات ناصری همان چاپ جلد واول ص 212. خسرو غور و حصار استیه: مهناج سراج می گوید : ( درین سال (617 هـ ق ) لشکر مغل بپای حصار استیه غور آمدند، و مدت پانزده روز جنگهای سخت کردند، در آن قلعه امیر و مقطع سپه سالار تاج الدین حبشی سرزرداد بود، ملک بزرگ با استعداد تمام فاما چون قضای آسمانی در آمده بود، با یاشان صلح کرد و در میان ایشان رفت و او را به نزد چنگیز خان بردند، او را خسرو غور لقب کرد و اعزاز نمود و باز فرستاد تا دیگر حصار ها بدست آید. چون باز آمد بعد از آنچه جلال الدین منکرنی خوارزمشاه (پسر سلطان محمود ) را بر لب آب سند بشکست، تاج الدین حبشی عبدالملک، از کفار (مغل) روی بتافت و با ایشان مشغول بقتال شد و به ثواب شهادت رسید. ) عبدالحی حبیبی در حاشیهء می نگارد: استیا بکسراول از شهر مدن غور بین هرات و غزنه است. (مراصدالاطلاع)(1) قریهء استیه هم اکنون به همین نام تاریخی خود در جنوب شرق پای منار جام قرار دارد که خرابه های حصار آن تا کنون پدیدار است آنرا فعلا استوه گویند. بخوبی هویداست که سپاه مغول برای اولین بار در استیهء غور مواجه به شکست و از تاکتیک و حیله کار گرفتند و بخدعه متوسل شدند. فرمانده حصار را به طمع خام انداختند و تا در فرصت دیگری بر او دست یافته بشهادتش رسانیدند و شکست نخستین خویش را جبران کردند. شهر و حصار فیروز کوه: منهاج سراج می نویسد : ( همدرین سال (617 هـ ق ) لشکر مغل با اقلان چربی بدر شهر فیروزکوه آمدند و مدت بیست و یک روز جنگهای سخت کردند و بر آن شهر دست نیافتند و نا مراد مراجعت کردند. (2) این دومین شکست بود که وحشیان شکست ناپذیر مغل از غازیان دین دار ولایت غور متحمل شدند و از این روایت استنباط شده می تواند که استیه و فیروزکه نزدیک بهم موقعیت داشتند، زیرا سپاه چنگیز بلافاصله بعد از حمله استیه و همدران سال بر فیروزکوه هجوم برده است. وهمین طور هم هست این دومنطقه در جوار هم قرار دارد. منهاج سراج در جای دیگری می نویسد: پسر خود (اوکتای) را در عین زمستان که کوه ها برف گرفته بود، با لشکر های مغل از کیری بطرف غور و خراسان فرستاد و اوکتای بموضعی آمید میان غور و غزنین که آن را پل آهنگران می گویند، نزدیک فیروزکوه و آنجا لشکرگاه کرد و از آنجا نوینان مغل را با لشکر های گران بطرف سیستان، بجانب حصار اشیار غرجستان و بجهت جبال غور و هرات نامزد کرده فرستاد. (3) آهنگران شهر معروفی بود که قبلاّ معرفی شده است. منهاج سراج در مورد سرانجام فاجعه آمیز فیروزکوه تذکر می دهد : (بعد از آنکه اقلان چربی در (617 هـ ق ) با خشم های مغل بدر شهر فیروز کوه آمده بود و پس از بیست و یک روز جنگ های قوی نامراد باز گشت، مردم شهر فیروز کوه بر امیر خویش ملک مبارزالدین سبزواری خلاف و خروج کردند و مبارزالدین بضرورت با قلعهء بالا رفت و آن قلعهء بود بر شمال مشرقی شهر بر سر کوه بلند و شامخ و بدان موضع در عهد سلاطین غور یک قصر بزرگ بیش نبود، ورفتن ستور ها بر آن ممکن نبودی، اما درین عهد ملک مبارزالدین سبزواری آن قلعه را معمور کرده بود و در دور سر آن کوه باره بر کشیده و ران آن قلعه چنان کرده بود که شتر با بار بر آن بر رفتی و مردی هزار را امکان مقام بودی، و چون میان اهل شهر و ملک مبارزالدین مخالفت افتاد، مبارزالدین در قلعهء بالا رفت. اهل شهر بخدمت ملک قطب الدین حسن طاب ثراه مکتوب نبشتند و آمدن او را استدعا نمودند و ملک قطب الدین با لشکر غور در فیروز کوه رفت و پسر عم خود ملک عماد الدین زنگی بعلی را در فیروزکوه نصب کرد و آن حال در شهور سنه (617 هـ ق ) بود. چون لشکر کفار از غزنین با اوکتای بطرف غور آمدند، یک فوج مغافصه بر فیروزکوه براندند، ملک عمادالدین زنگی را در شهور سنه (619 هـ ق ) شهید کردند و خلق شهر را به شهادت رسانیدند و مبارزالدین از قلعه بیرون شد و بطرف هرات رفت آنجا شهید شد و شهر فیروزکوه تمام خراب گشت. (4) منهاج سراج کیفیت شهادت ملک مبارزالدین را در شهر هرات بدین گونه می گوید: ((ملک مبارزالدین سبزواری از حصار فیروزکوه منهزم بهرات آمده بود، او را سر لشکر ساخته بودند. چنین روایت کردند که چون هرات را درین کرت بکشادند، این ملک مبارزالدین مرد پیر و خوب منظر بود، در میان شهر سوار شد و سلاح پوشیده با برگستوان و نیزه گرفته جهاد می کرد تا شهادت یافت. (5) از روایت منهاج سراج معلوم است که اگر مردم فیروزکوه با فرمانده خویش دچار اختلاف نمی شدند و این تفرقه در میان نزدیکان فرمانده و مردم ایجاد نمی شد، دست یافتن سپاه خونخوار مغل بر فیروز کوه کار آسانی نبود، اما متأسفانه فیروزکوه دست خوش فتور و فساد داخلی گردید و به سرانجام غم انگیز روبرو شد و به دست سفاکان بیرحم مغول به ویرانه مبدل گردید، بنا به تصریح اغلب دانشمندان داخلی و خارجی بقایای آثار عتیق پای منار جام عبارت از شهر فیروزکوه و منار جام، منار مسجد جامع آن بوده است. در تعین موقعیت فیروزکوه در تاریخ غور ستان و فصل پنجم این تاریخ و مقالهء جداگانه بطور مفصل بحث و تحقیق کرده ایم . حصار تولک منهاج سراج در حوادث سال ( 617 هـ ق ) از حملات مغل می نگارد : (( و چون فصل زمستان بود، برف بر جبال غور باریدن گرفت و لشکر چنگیز خان مغل را خراسان روی بماوراءالنهر نهادند و آن لشکر که در غور بود، بقدر بیست هزار بود. مغل و مرتد و گذرایشان برپای های حصار تولک بود، در مدت هشت ماه و چند روز به پای قلعهء فوجی از ایشان بتاختی و غازیان قلعهء تولک و این داعی که منهاج سراج است، در میان غازیان با کفار جهاد می کردند، چنانچه کفار را امکان نزدیک شدن قلعه و حصار نبودی، رحم الله المضیین. مدت بیست روز آن بود که تمامیت روز لشکر مغل به پای حصار می گذشت. (1) این نخستین شکست های بود که مغلان وحشی از غازیان تولک دریافت میکردند. منهاج سراج متانت و استحکام قلعهء تولک و سایر واقعات آن را هنگام یورش مغل این طور تفصیل می دهد : ((و اما قلعهء تولک: ملک مبارزالدین حبشی نیزه ور از جهت خوارزمشاه، ملک تولک بود، و قلعهء تولک حصاری است معلق، با هیچ کوه پیوند ندارد. و بنیاد آن قلعه از عهد منوچهر است و آرش تیر انداز، آن قلعه را داشته است، بر بالای آن قلعه در سنگ خارا خانه هاست که آن را آرشی گویند. و امیر نصر تولکی بر بالای آن قلعه چاهی به آب رسانیده است، دور چاه بیست گز در بیست باشد، در سنگ خارا، هزگز آب آن چاه کم نشود بکشش، و پایاب هم ندارد. و قلعهء بس محکم است، میان غور و خراسان، وقتی که حبشی نیزه ور از بلخ و از نزد خوارزمشاه مامور حفظ تولک و استعداد جنگ با مغل گردید، اول سال (617 هـ ق ) بود و چندین بار لشکر مغل بر حوالی تولک دوانیده به بالای قلعه آمد و در ( 617 هـ ق ) فیو قو نوین که داماد چنگیز خان بود، و چهل هزار سوار مغل و دیگر اصناف داشت، به پای قلعهء تولک آمد، حبشی نیزه ور، از او مالی قبول کرد، از طرف او دوباره به قلعه باز گشت، آن مال را نخست بر تولکیان بخش کرد و باز بزور از آنان پس گرفت. و مردم از او رنجیده خاطر گشتند، حبشی نیزه ور در جوانی و اول عهد محمد خوارزمشاه مردی مفرد بود، نیشاپوری مسحی دوز، در خراسان و خوارزم مثل او نیزه وری نبود، بکرات از لفظ او شنیده شده است که اگر بروی رمین بر پشت باز خسپم و چوبی بدست گیرم، چهار مرد نیزه دار را از خود دفع می کنم. درین وقت مردم تولک در مطالبهء آن مال از وی زحمت دیدند، یکی از افاضل خواجه امام جمال الدین خوازنچی در آن وقت گفته است، نظم : گــــفـتـــــم: حـبـشــی نــیــزه ور ! ایـن خــسـران چـیـسـت ؟ بـا تــولـکـیـــان، شــکــنــجـــــه و زنـــــدان چــــیـــســـت ؟ گــفـــتـــا : کــه مــنــم کــفــشــگــر، و فــیــقـــــو، ســـــــگ ســگ دانـــد و کــفــشــگـــر، کــه درانــبــان چـــیـــســـت ؟ از این حرکت حبشی، تولکیان رنجیده خاطر بروی خارج کردند و او را بگرفتند و قلعهء تولک و حبشی نیره ور را بدست ملک قطب الدین سپردند، ملک قطب الدین پسر خود را به تولک نشاند و قاضی جلال الدین محمد الملک احمد عثمان حاکم نیشاپور خالوی منهاج سراج نیز خواج و متصرف تولک بود، ملک قطب الدین، حبشی نیزه ور را بعد از مدتی حبس اجازت داد تا بقلعهء فیوار رفت و در آنجا بدست ملک آن قلعه اصیل الدین نیشاپوری بقتل رسید. وبعد از سقوط کالیون بدست کفار، تلکیان که نزدیکان خواجه قاضی ج جلال الدین بودند، خواجه را شهید و پسر ملک قطب الدین را نزد پدرش فرستادند و مدت چهار سال با کفار جهاد بسیار کردند و این کاتب که منهاج سراج است، درین چهار سال در غزوات با اهل تولک، موافقت میکرد که همه اقربا و اخوان بودند، بعاقبت از دست کفار بسلامت ماند. بعد از عصیان اهل تولک از حکم ملک قطب الدین، وی در سال ( 620 هـ ق ) عزیمت هندوستان کرد و حصار تولک بسلامت ماند، بعد از این کاتب ( منهاج سراج ) را در کرت اتفاق سفر قهستان افتاد، بوجه رسالت، یک کرت در ( 621 هـ ق ) و در ( 622 هـ ق ) از جهت ملک رکن الدین خیسار به نزدیک ملک تاج الدین نیالتگین رفته شد، و از جهت تاج الدین درین سال هم به رسالت رفته شد، نزد پادشاه قهستان بطرف نیه سیستان و بعد از آن با طراف هندوستان آمده شد، تاج الدین نیالتگین به تولک آمد و اهل قلعه او را خدمت کردند و ایشان را به سیستان برد، در واقعهء سیستان همه شهادت یافتند و آن قوم آنجا بماندند. امیر تولک هزیرالدین محمد بن مبارک بود و او نزد کیک خان ( پسر اوکتای بن چنگیز ) رفت و تا امروز، آن قلعه فرزندان او دارند. (2) منهاج سراج در جای دیگر متصل بشکست های پی در پی سپاه چنگیز در حصار سیفرود و غور و از حصار تولک و سر انجام آن و حادثهء که بر ملک قطب الدین آمد می گوید : در سال ( 620 هـ ق ) کفار بر قلعهء تولک کمین کشادند و جنگهای قوی کردند و در پای تولک در آن روز مرد بسیار از کفار کشته شدند و باز گشتند. چون کافر مغول از خراسان باز گشته بودند و جبال غور و خراسان از آن جماعت خالی شده، ملک قطب الدین بر عزیمت هندوستان با دیگر ملوک غور، چنانچه ملک سراج الدین عمر خروش از ولایت حار و ملک سیف الدین هم با او موافقت کردند و با اتباع روان شدند، از قضای آسمانی فوجی از حشم کفار مغل درین سال نامزد تاختن خراسان شدند و بر سر آن لشکر مغل بود، بزرگ نام او قزل منجق بخراسان در آمدند و از طرف هرات و اسفزار بپای حصار تولک آمدند و هر مسلمانی را که یافتند شهید کردند و اسیر گرفتند، خبر رفتن ملک قطب الدین بار دیگر ملوک غور و اتباع، ایشان را معلوم شد. در عقب لشکر غور براندن بر لب آب ارغند ( همن ارغنداب کنونی موجودهء شهر قندهار است. (( حبیبی )) لشکر غور را دریافتند که بر لب آب ارغند پل می بستند، تا لشکر و اتباع و بنه ها بگذرانند. ناگاه لشکر مغول بدیشان رسیدند، ملک سیف الدین با لشکر خود به دامن کوه پیاه کرد و به سلامت بماند و بطرف غور باز گشت و ملک سراج الدین عمر خروش به جنگ بایستاد و شهید شد و ملک قطب الدین حسن بحیل بسیار با یک اسپ خود بر آب زد و با اندک مرد بیرون آمد، باقی جمله امرای غور و سر خیلان و مبارزان و عورات همه شهاد یافتند. و همشیر گان و خواهرزادگان ملک قطب الدین همه شهادت یافتند، لشکر مغول از آنجا بازگشت و بطرف غور و خراسان آمد. (3) بدین ترتیب می بینیم که با وجود اختلافات و کشمکش های داخلی مبارزان تولک، لشکر مغول تا به آخر نتوانست قلعهء آن را بزور تسخیر نماید. تولک یکی از مشهور ترین شهرهای غور بود که مردان جنگی آن در رکاب سلطان شهاب الدین غوری در هندوستان جهاد بسیار کرده اند و از آنجا علماء و دانشمندان زیادی بر خاسته اند که نام ایشان ثبت تاریخ است. قبلاّ نیز بمعرفی تولک پرداخته بودیم. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ (1) طبقات ناصری همان چاپ جلد دوم ص 194. (2) طبقات ناصری، همان چاپ جلد دوم ص 132 – 135. (3) طبقات ناصری ، همان چاپ جلد دوم ص 140 – 141. قلعهء کالیون و حصار فیوار : این دو قلعه اگرچه در بادغیس واقع شده اند، لیکن در تاریخ بنام غور ثبت هستند. منهاج سراج از متانت و حصانت قلعهء کالیون وصف بلیغ نموده می گوید : استادان عالم به اتفاق گفته اند که : (( احسن حصون الدنیا و احسنها )) یعنی کالیون از محکمترین و نیکوترین قلعه های جهان است. از پای سنگ آن قلعه یک فرسنگ دیگر رو به بالا است و بارهء حصار بر سر آن سنگ است و بلند آن سنگ از یکهزار گز هم بیشتر و روی آن مثل دیواری است که بر رفتن هیچ جانوری بر آن ممکن نگردد، مگر حشرات ارضی را و بر آن سنگ صحت بقدر چهار تیر پرتاب با زیات باشد و هفت چاه آب در آن قلعه در سنگ خارا حفر کرده اند و در هریک چندان آب زاینده باشد که هرگز بخرج نقصان نگردد و در میان قلعه میدان بس بزرگ بود. بقول منهاج سراج : بعد از تخریب هرات، لشکر های مغول در پای قلعهء کالیون آمده، لشکر گاه کردند. غازیان و عیاران از قلعه فرود آمده و جهاد آغاز نهادند، شب و روز بجهاد و دفع دشمن مشغول شدند و مبالغی مغول را به دوزخ نفرستادند. کاربجائی رسید که لشکر مغول را بشب خوا ب از خوف ایشان ممکن نبود، تا مجبوراّ گرد بر گرد حصار دوباره بر آوردند و دروازه نهادند و پاسبان مقرر کردند. کار محاصره حصار یکسال بطول انجامید و مردم کالیون از خوردن گوشت قدید و پسته، که پستهء خراسان همه از حوالی کالیون باشد، به بیماری دچار گشتهء غیر از پنجاه کس که آنان هم مریض بودند، بقیه همه مردند. لشکر مغول از آن حال خبر شدند و روی بفتح قلعه نهادند، اهل قلعه دل بر شهادت خوش کرده تمامت نعمت قلعه از زر و سیم و جامه های ثقال و آنچه قیمت داشت، همه را درچاهای قلعه انداختند و با سنگهای کلان پر کردند و باقی را سوختند و در قلعه را باز و با شمشیر های برهنه خود را بر کفار زدند و بدولت شهادت رسیدند. لشکر های مغول بعد از فتح کالیون به پای قلعهء فیوار قادس آمدند. و ای فیوار قلعه ای است در حصانت و متانت و استحکام از کالیون قوی تر و حال محکمی آن قلعه به اندازه است که ده مرد آن را محافظت توانند کرد و میان کالیون و فیوار ده فرسنگ مسافه است، چنانچه هردو قلعه در نظر یکدیگر بودندی اگر به پای کالیون سوار بیگانه آمدی بروز دود و بشب آتش کردندی، اهل قلعهء فیوار را معلوم شدی و اگر به پای فیوار آمدی همین حکم داشتی. مردم فیوار نیز در این محاصره در اثر بیماری جملگی در گذشتند و به سپاهیان مغل خبر رسید که بجز هفت کس تمامی اهل قلعه مرده اند، آنگاه مغولان قلعه ره گرفتند و آن هفت تن را نیز شهید کردند و این حوادث در ( 619 هـ ق ) بوقوع پیوست. (1) در روضات الجنات فی اوصاف مدینة هرات در جمله عجایب بادغیس از قلعهء نر تو نام برده گوید (( و این قلعه بر قله کوهیست از سنگ خارا بخشت پخته عمارت یافته و یک راه باریک دارد. از پای کوه تا در قلعه که نیم فرسخ نزدیک است که بالا می باید رفت، دیگر از همه طرف کوه تا پای حصار سنگ خاراست یک اندازه که قریب به هزار گز....)) (2) استاد خلیلی می نویسد : ( قلعهء نره توکه یکی از مظبوط ترین آثار خیلی قدیمه است، در علاقهء قلعهء نو، بفاصله، هفت فرسنگ از مرکز حکومتی بطرف جنوب غربی بالای کوه بلند واقع است. )) (3) شاید کالیون همین نره کوه بوده باشد، اما فیوار را نمیدانم قلعهء آن در کجا موقعیت داشتهء در ولسوالی قادس موجوده قریه ء بنام پیوار تا کنون آن نام تاریخی را حفظ کرده است و نزدیک قریهء شهر ارمن و در شمال مغربی آن قرار دارد. ممکن است قلعهء تاریخی فیوار در آنجا باشد که منهاج سراج نیز آن را در قادس قلمداد می کند، از بعضی اهالی پیوار شنده شد که خرابه های قلهء تاریخی فیوار تاکنون با همان شکوهمندی و اعجاب انگیزی خود در آنجا نطر ها را بخود جلب میکند. قلعهء سیفرود غور : منهاج سراج می نویسد : (( حصار سیفرود غور که محکمترین قلعه های جبال است و بنیاد آن قلعه را سلطان بهاءالدین محمد سام ابن حسین نهاده است، پدر سلطان غیاث الدین و معزالدین طاب ثراهم، خوارزمشاه هنگامیکه از بلخ بطرف مازندران میرفت، فرمان داد تا ملک قطب الدین آن قلعه را عمارت کرد، فرصت اندک بود بر بالای قلعه ازیک حوض بیشتر آباد کرده نتوانست، در آن حوض بقدر چهل روزه بجهت اهل قلعه آب جمع کرد، بعد از آن بفرمان خدای بدو ماه لشکر مغول در آمد و با اطراف غور، در تاخت و جمله مواشی غور از همه اجناب بدست کفار افتاد و اهل غور از در می چهار دانگ شهادت یافتند. لشکر مغول چون دانستند که آب قلعهء سیفرود اندک است، دریای قلعه لشکرگاه ساخته و پنچاه روز جنگهای سخت کردند، که در نتیجه متحمل تلفات سنگین گشتند و از مسلمانان هم بسیاری شهید شدند. در آن حصار مواشی زیاد بود آنچه امکان داشت بکشتند و قدید کردند و باقی بقدر بیست و چهار هزار و چارصد و اند، از بی آبی بمردند همه را از بارهء قلعه بیرون انداختند با وجودی که آب را جیره بندی کرده بودند، به لشکر مغول اطلاع رسید که ذخیرهء آب قلعه یکروز آب بیش نمانده است. ملک قطب الدین و اهل قلعه با هم عهد بستند که فردای بامداد جمله اطفال و عورات را بدست خود بکشند و در قلعه بکشایند و هر مرد یک شمشیر برهنه منتظر ورود کفار بقلعه بایستند، و چون کفار در آیند جمله مسلمانان یکدل تیغ در کفار نهند، و میزنند و میخورند تا جمله بدولت شهادت رسند. این معنی در همه باطن ها قرار گرفت و خلق یکدیگر را تا نماز شام وداع میکردند که حق تعالی در رحمت بکشاد و تا نیم شب باران رحمت و برف بارید، چون لشکر مغول مدد آسمانی بدیدند ودانستند که اهل قلعه ذخیره یکماه دوماه آب جمع کردند و فصل زمستان نزدیک و آمدن برفها متواتر خواهد بود، به محاصره قلعه پایان داده برفتند، تا سال دیگر ( 618 هـ ق ) چون نو شد، باز مغول از خراسان و غزنین و سیستان با طراف جبال غور آمدند، بعد از حادثهء سلطان جلال الدین خوارزمشاهی فوج بی شماری از مغول قلعه سیفرود رابار دیگر مورد حمله قرار دادند. چون ملک قطب الدین فرصتی یافته بود و حوض ها عمارت کرده، و غلهء ذخیره بسیار جمع آورده بود، لشکر مغول هر چند می کوشیدند غازیان دلیر تر می شدند. درین کرت جنگ محاصره سیفرود دوماه بطول انجامید، بالآخره کافران خدعه و نیرنگ بکار برده پیشنهاد صلح دادند، و مردم قلعه بر خلاف رأی ملک قطب الدین آنرا پذیرفتند، برآن قرار که اهل قلعه سه روز در میان لشکر مغول آیند و بضاعتی که دارند بیارند و بفروشند و زرو نقره از بهای آن ببرند و آنچه باید از مواشی و جامعه و موئینه بخرند و بفروشند وبعد از سه روز لشکر کفار از پای قلعه کوچ کنند، چون دو روز این بازار گرم بود، روز سوم خلق از بالا فرود آمدند و در میان لشکر گاه با ایشان مختلط شدند، به یکبار طبل و نعره بزدند و هر مغلی که با مسلمانی بیع و شرای میکرد همانجا آن مسلمان را بگرفت و شهید کرد. مگر آنچه خدای تعالی کسی را حیات بخشیده بود، هر کسی که خود سلاح ظاهر داشت اول سلاح او را میگرفت آنگاه وی را میکشتند. ثقات چنین روایت کردند که دو صد و هشتاد مرد معروف سرخیل مبارز بدست کفار گرفتار شدند، روز دیگر مغولان پیغام کرد که مردان خود را باز خرید، ملک قطب الدین اجابت نکرد تا جمله را شهید کردند.... رضی الله عنهم.. و جنگ از سر گرفتند، ملک قطب الدین از یک تدبیر جنگی بسیار مؤثر کار گرفت که در نتیجه از لشکر های که به قلعه نزدیک شده بودند، یک تن به سلامت نماند و تعداد آن زیادت از ده هزار سپرکاربود، جمله یا کشته شد یا خسته گشت وعدهء زیادی از اکابر توینان و بهادران مغول بدوزخ زفتند و باقی بر خاستند و از زیر پای حصار نقل کردند. آن نصرت بفضل حق تعالی روز پنجشنبه بود در سنه ( 620 هـ ق ) بقیه احوال سیفرود معلوم نیست اما از ملک قطب الدین قبلاّ در شرح حوادث قلعهء تولک و عزیمت وی بطرف هندوستان صحبت بعمل آمد. این حصار سیفرود زا اکنون به یقین نمی توان گفت در کدام جا موقعیت دارد، ولی از سیاق کلام منهاج سراج بقرنیه دانسته میشود که سیفرود در نزدیکی های تولک قرار داشته و حدس میزنم که شاید در قسمت وسطی فراه رود که در منطقه پایحصار ولسوالی تیوره در بین ولسوالی های شهرک تولک تیوره وساغر واقع شده و هم سرحد و نزدیک تر به تولک است اما دقیق نمیدانم شاید بعد از جستجو بتوان قلعهء سیفرود را پیدا کرد، از برخی اهالی بومی که پرسیدم از عجایب کوشکها و قلعه های تعیقهء آنجا صحبت های جالبی داشتند. ولسوالی شهرک غور یکی از ولسوالی های غور است که از هر لحاظ از دیگر ولسوالی ها بزرگتر است، بین خطوط 18 – 64 و 06 – 34 طول البلد شرقی و عرض البلد شمالی موقعیت دارد. مساحت آن حایز 8506 کیلو متر مربع و ارتفاع آن از سطح بحر 2350 متر است. فعلا ولسوالی دولینه از پیکره آن جدا شده است ومیشود یک ولسوالی دیگر ازمناطق کمنج وجلگه مزار والله یار آن ولسوالی ساخته شود. بهرحال، قلعهء سیفرود را در واقع شکست گاه لشکر چنگیز باید دانست و رزمندگان و غازیان مسلمان آنرا هم باید افتخار تاریخ غور بحساب آورد. -------------------- آقای کیانی جواب سوال شما زیاد سخت نیست . اگر تمام ملت ایران کاری جر جنگ کردن و وحشی گری بلد نباشند و این فرهنگ در خون آنها مانند مغولان باشد تکرار با یک مدیر خوب ! که با اسرای دشمن خود مهربان و سربازان خاطی خود را با کمترین مجازات یعنی اعدام ارشاد میکند ! فتح دوباره جهان کار سختی نخواهد بود. ضمن آنکه دلیل پیروزیهای مغولان ، وحشی گری آنها ، پای بند بودن به هیچ اصول اخلاقی و بلد نبودن کاری جز جنگیدن بود و بس و در مقابل اگر سلطان محمد خوارزم شاه یک ذره شهامت که ما عوام به آن میگوییم ... داشت این کثافتها در ایران برای همیشه سقط میشدند. یه زحمت هم به خودتون بدهید و از این به بعد به کسی که منطقی حرف میزنه مثل دوستمون سامان عزیز مثل ارباب مسلکان توصیه نکنید و آنقدر افکار دیگران را با این مقالات بی ارزش روشن نکنید. شرمنده که زیاد شد ولی لازم بود ------------------ موفق باشید ------------------
  25. EMPEROR

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    كركس عزيز نمي دونم رشته تحصيلي شما چيست و در اين مواردي كه سوال كرديد چقدر تحقيق كرده ايد ؟ اما مهم نيست . شايد موارد ذيل به روشن شدن ذهن شما كمك كند. اميدوارم آیا علم خدا رو ثابت کرده ؟ دوست من ٬ بعضي موقع ها وقتي يك موضوع به سادگي قابل حل باشد نيازي به كمك از علم براي اثبات نيست .اين سوال شما من را ياد حكايتي از يك دانشمند غربي بنام نيوتن انداخت ٬ شايد با خواندن اين رخداد جواب سوال خود را بگيريد ! نيوتن يك منظومه دست ساز مشابه منظومه شمسي درست كرده بود و دوستش ( به وجود خدا اعتقاد نداشت ) كه از ديدن اين منظومه خيلي تعجب كرده بود ٬ پرسيد ٬ چه كسي اين منظومه رو طراحي و ساخته ؟ نيوتن كه ميدانست اين فرد به خدا اعتقاد ندارد گفت . هيچكس ٬ اين وسيله خود بخود بوجود آمده . اون فرد در جواب گفت ٬ مگه ميشه ؟ چطور ممكنه ؟ حتما بايد اين وسيله را كسي ساخته باشد. نيوتن در جواب گفت پس چطور وقتي اعتقاد داري اين وسيله سادهبه خودي خود ٬ بوجود نيامده و خالقي دارد . وجود خالق اين جهان باعظمت و پيچيده را انكار ميكني ؟ ایا علم ظهور آقا امام زمان رو ثابت کرده ؟؟ جواب اين سوال شما را اينگونه بدهم كه زماني كه دانشمندان پس از فوت آلبرت انيشين مغز او را بعنوان قويترين مغز بشر امروزي مورد بررسي قرار دادند متوجه شدند كه اين دانشمند فقط از 11 درصد توانايي اين عضو هديه شده الهي استفاده كرده بود ( آدمهاي معمولي فقط از 7 درصد توانايي مغز خود استفاده مي كنند !!! ) پس طبيعيست با اين اوضاع سوالات و موارد بسياري در اين جهان هستي با اين دانش بشري توجيه علمي نداشته باشند و در زمانهاي آينده با تكميل دانش بشر يا بهتر بگويم تكميل مغز انسانها پاسخ اين ابهانات از لحاط علمي يافت شود ولي دوست من اثبات وجود امام زمان در اين دنيا چه ربطي به اثبات وجود يوفو داره ؟!! آیا علم معجزه پیامبران رو ثابت کرده ؟؟ آیا علم وجود معجزه رو ثابت کرده ؟؟ جواب من در اين موارد هم مشابه توضيحات بالا است بااين تفاوت كه در مورد قران كه يك معجزه قابل لمس و دسترس است تحقيقات بسيار علمي انجام گرفته كه شرح آنها را دوستان ديگر كه از من مطلع تر هستند ٬ لطف كرده و در اينجا برايتان بيان ميكنند. آیا علم وجود جن و روح که ما صد ها آیه در مورد این مسئله در قران داریم رو ثابت کرده ؟؟ در مورد جن و روح چند مورد را خواستم عرض كنم 1- جن ها بدليل سرعت زياد در جابجايي و تفاوت ماهيت مواد تشكيل دهنده آنها باانسان قابل رویت براي برخي افراد نيستند . خوشبختانه انيشتين يك تءوري در مورد وجود يك بعد ديگر در كنار بعد هاي ( طول ٬ عرض ٬ ارتفاع ) اريه داده و آن بعد بعد زمان است . چون ما انساها نميتوانيم به طور عادي وجود اين بعد را با حواس 5 گانه خود حس كنيم از درگ واقعيت هايي مانند طي طريق عرفا و فضلا ودرك جن ها و روح عاجزيم. اگر بروي اين بعد هر انساني از ديد متا فيزيك تمرين و ممارست داشته باشد مي تواند به راحتي وجود اين موارد را با چشم خود رويت كرده و طبيعتا مشكل اثبات علمي وجودي اين موارد را براي خود حل كند ( طبيعيست كه وقتي ما هر چيزي را ببينيم يا حس كنيم مثلا كتاب ٬ كفش و ... ديگر نياز اثبات علمي براي وجود آن نداريم ) من افرادي را ميشناسم كه جن را با چشم خود ديده اند و در شمال ايران و مناطق جنگلي اين موجودات به وفور يافت ميشوند. آیا علم وجود ادم و حوا رو ثابت کرده ؟؟ بله ٬ در علم مغناطيس ثابت شده كه ساخت اولين اتمهاي هسته انسان چنان انرژي اي توليد كرده كه اين جهان تحمل مقاومت در برابر آن را نداشته و حتما تخريب ميشده پس منبع تشكيل آن مكاني خارج از اين جهان - كه ما تاكنون شناخته ايم بوده است. براي اطلاعات بيشتر به سايت http://www.theforbiddenknowledge.com/ مراجعه کنید . سایت خوبی است. آیا علم اسم اعظم رو ثابت کرده ؟؟ به نظر من هر زمان که علم توانست ثابت کند که چرا اسم مستعار من و شما در این سایت امپراتور و کرکس است ، اثبات علمی اسامی اعظم هم آسان خواهد بود ، این موارد فقط قراردادی است و نه چیز دیگر فقط توصیف و صفاتی هستند از اسم واقعی ( البته منظورم از توصیف ،اسامی اعظم بود نه اسم های مستعار خودمان ) -------------------------------- حالا که من به سوالات شما پاسخ دادم ، ( امیدوارم مفید بوده باشند ) لطف کرده و بگویید که چه توجیهی برای سوتی های ناسا و سرکار گذاشتن مردم در آن زمان دارید ؟ آیا فکر نمیکنید که چند سال بعد سوتی یوفو ها هم که قطعا ساخته بشر هستند این جوری لو برود ؟ همیشه موقع تحلیل ماهیت آدم های فضایی به مثلث برمودا که بصورت مرموزی در این کره خاکی ناشناخته مانده فکر کنید ؟ ناسا ابهامات !!! این بخش از کره خاکی را حل نکرده رفته دنبال آدم از کرات دیگر میگردد ! مسخره نیست. ---------------------------------- موفق باشید امپراتور