IRGCAF

Members
  • تعداد محتوا

    137
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

تمامی ارسال های IRGCAF

  1. IRGCAF

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    [align=center]مشرف اعلام وضعيت فوق‌العاده را رد کرد[/align] رئیس جمهور پاکستان امروز با اعلام وضعیت فوق العاده در کشور مخالفت کرد. به گزارش مهر به نقل از خبرگزاری فرانسه، یک مقام دولت پاکستان که خواست نامش فاش نشود، امروز گفت: در جلسه "پرویز مشرف"، رئیس جمهور با مسئولان امنیتی بلندپایه، وی با اعلام وضعیت اضطراری در کشور مخالفت کرد. مشرف امروز با مشاوران سیاسی ارشد خود جلسه ای تشکیل داد تا درباره اعلام وضعیت اضطراری در کشور به دلیل افزایش نگرانی های امنیتی از داخل و خارج و نیز بی ثباتی سیاسی کشور تبادل نظر کند. صبح امروز "طارق عظیم" وزیر اطلاعات پاکستان، احتمال اعلام این وضعیت را تایید کرده بود. منابع نزدیک به دولت همچنین گفته بودند مشرف با اعلام وضعیت اضطراری مخالف است، اما تحت فشار از جانب مشاورانش قرار دارد. شبکه های تلویزیونی خصوصی نیز به نقل از "چودری شجاعت حسین"، رهبر حزب حاکم، احتمال اعلام وضعیت اضطراری را رد کردند. مشرف از بسیار جهات تحت فشار قرار دارد از نارضایتی عمومی از ماهیت دیکتاتوری حکومتش گرفته تا شورش افراد مسلح در مناطق قبیله نشین شمال کشورهم مرز با افغانستان. اعلام وضعیت فوق العاده می توانست سبب تشدید فشارها بر وی به دلیل تشدید نارضایتی مردم شود، زیرا در صورت اعلام چنین وضعیتی دوره پارلمان کنونی که در اوایل زمستان به پایان می رسد، برای یک سال دیگر تمدید خواهد شد و انتخابات سراسری به تعویق خواهد افتاد. Baztab.com
  2. IRGCAF

    تاپیک جامع رزمایش ارتش های خارجی

    [align=center][/align] سرهنگ "ایگور کوناشنکوف" دستیار خبری رئیس مانور مشترک ضد تروریستی کشورهای عضو در سازمان همکاری های شانگهای از سوی روسیه روز پنجشنبه تلفنی به «نووستی» اطلاع داد که در شهر اورومچی جمهوری خلق چین مانور رسماً آغاز شد. به گزارش خبرگزاری «نووستی» روسيه، وی گفت: "ژنرال لیان گوانلی رئیس ستاد کل ارتش آزادی بخش مردمی چین روز 9 اوت رسماً آغاز مانور "ماموریت صلح 2007" سازمان همکاری های شانگهای را اعلام کرد". این مانورها بطور موازی هم در چین و هم در روسیه، در میدان نظامی "چیبارکول" در استان چلابینسک، برگزار می شوند که در آنجا طی روزهای 11-17 اوت فاز فعال این رزمایش انجام می شود. در مانورها حدود 6 هزار نظامی از سوی روسیه، قزاقستان، تاجیکستان، قرقیزستان، چین و ازبکستان و نیز بیش از هزار دستگاه تجهیزات نظامی و از جمله 500 دستگاه از سوی روسیه شرکت دارند. بیش از دو هزار نظامی از سوی روسیه در این مانورها حضور دارند. اولین مانور سازمان همکاری های شانگهای در سال 2005 در چین برگزار شده بود. Baztab.com
  3. IRGCAF

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    دور دوم گفت‌وگوهاي تاريخي ايران و آمريكا در 24 جولاي (دوم مرداد ماه)، با زمينه‌اي از تنش و وارد كردن اتهام عليه ايران برگزار شد. اين اتهامات از همكاري با «القاعده» عراق تا حمايت از شورشيان سني و شيعه متفاوت بود. اين در حالي بود كه در دوم جولاي (11 تير ماه) گذشته، ژنرال برگز، ايران را به كشتن نيروهاي آمريكايي متهم كرد. به گزارش سرويس بين‌الملل «بازتاب» به نقل از «گلوبال‌اكس چينج»، تصويب لايحه‌اي كه به اصلاح قانون اختيارات دفاعي مي‌پرداخت و به وسيله سناتور سيبرمن از حاميان مهم جنگ تهيه شده بود، با 97 رأي مثبت و بدون رأي منفي در كنگره آمريكا، تصويب شد كه اين قانون از دولت آمريكا مي‌‌خواهد تا اقدام عاجلي براي توقف ايران انجام دهد كه مي‌توان آن را مقدمه اعلام جنگ داشت. «گرث پورتر»، از كارشناسان سياسي برجسته آمريكا، هشدار مي‌دهد اين روند ايفاي نقش مفيد ايران را در عراق را در معرض خطر قرار مي‌دهد. او همچنين به نقل از دكتر «جيمز راسل»، از سخنرانان مجمع امور امنيت ملي دانشكده، تحصيلات تكميلي نيروي دريايي و كارشناسي مسائل امنيتي و منطقه خليج [فارس] مي‌گويد: ايران و آمريكا، منافع استراتژيك بسيار مشابه و نزديكي در عراق داراند، اما مشكل اين است كه تاريخ روابط و مسائل داخلي اين دو، موانع بزرگي در توجه به اين منافع مشترك پديد آورده است كه حمايت سياسي قدرتمندانه از حمله به ايران و حمايت از اسرائيل، دو مانع بزرگ از اين دسته هستند. اما به رغم اين زمينه تيره، واقعيت همگرايي منافع آمريكا و ايران در عراق را مي‌توان در توافق آنها در ايجاد يك كميته امنيتي براي ايجاد ثبات در عراق ديد. بيانيه دولتي ايران پس از اين جلسه در تمايل به انجام مذاكرات در سطحي بالاتر و واكنش دولت آمريكا در رد اين پيشنهاد، مقياسي است براي به هم خوردن سريع بعد تعادل و غالب شدن تفكرات حزب چني، البته ايراد اتهامات عليه ايران پيش از مذاكرات به طور مرتب ادامه داشته است. هرچند چنين اتهاماتي كه به قصد خرابكاري در روند مذاكرات ايران و آمريكا مطرح است، از سوي شمار بسياري از كارشناسان مستقل رد مي‌شود، اين امر باعث خاموشي و انزواي صداهايي شده كه سعي در آرام كردن فضاي داغي را دارند كه جلب كمك همسايگان عراق براي ايجاد ثبات در اين كشور را سخت‌تر كرده است. عباس عدالت، از اعضاي مؤسسه «CASMII» مي‌گويد: «نكته مهم مذاكرات دوجانبه ايران و آمريكا، تنها حل بحران عراق نيست، بلكه ديدگاه وسيع‌تري براي صلح در منطقه را نيز شامل مي‌شود و ما هم‌‌اكنون شاهد تعادل تمايلات طرفين هستيم كه احتمال موفقيت را افزايش مي‌دهد كه مي‌تواند يا منجر به صلح شود يا قطعيت جنگ». مؤسسه «CASMII» از همه سياستمداران، تصميم‌گيران و خبرنگاران و رسانه‌ها مي‌خواهد تا سرسختانه براي ايجاد صلح بايستند و گول سناريويي مشابه سناريو اتهامات وارده بر عراق را نخورند. Baztab.com
  4. در مورد حمله به تاسیسات اتمی ایران بارها بحث شده و به این نتیجه رسیدیم که اسراییل با جنگنده های F-15I , F-16I امکان حمله به تاسیسات ما را ندارد ! برای دانستن دلیل به لینک پست Reza6662 اشاره می کنم ! اسرائيل بسوی يک حمله نظامی عليه ايران پيش مي‌رود! حالا فرض را بر این می گیریم که جنگنده های B-2 وارد عمل شدند و توانستند تاسیسات اتمی ما را نابود کنند که این اول ماجرا است. اگر تاسیسات ما نابود شود ایران صد در صد به دنیال تلافی است و با شلیک ده ها موشک شهاب 3 به طرف تاسیسات اتمی اسراییل از جمله (نیروگاه اتمی دیمونا) این گونه به اسراییل جواب می دهد از آنجا که اسراییل وسعت کمی دارد به نابودی کشیده می شود و این دفعه صد در صد اسراییل به شهرهای بزرگ ما حمله اتمی می کند (احتمالا به وسیله موشک های جریکو) در کل اینگونه بگویم که اگر جنگی رخ دهد هم اسراییل و هم ما به شدت آسیب می بینیم. این وسط آمریکا آسیبی نمی بیند چون نه موشکی داریم که آمریکا را هدف قرار دهد نه بمب افکنی تنها راه آسیب رساندن به آمریکا تیپ انتحاری سپاه که آموزش های ویژه ای را در این زمینه دیدند که مطمئنا بلاهایی بدتر از 11 سپتامبر گریبان شهرهای بزرگ آمریکا می شود !
  5. [align=center][/align] یک روزنامه‌نگار برجسته آمریکایی می‌گوید که چنانچه بحران ناشی از پرونده هسته‌ای ایران و مشکلات نیروهای آمریکایی در عراق همچنان ادامه پیدا کند وقوع یک درگیری گسترده نظامی میان ایالات‌متحده و ایران در پائیز سال‌جاری کاملا محتمل خواهد بود. به گزارش نشریه اینترنتی «هارپر»، لورا روزن تحلیلگر نشریات «چشم‌انداز آمریکایی» و «ماهنامه واشنگتن» روز شنبه در گفتگو با این سایت خبری ضمن «خطرناک» توصیف کردن وضعیت پرونده هسته‌ای ایران مدعی شد: «اگر تا ماه سپتامبر (شهریور) اوضاع عراق به همین منوال بوده و طرح امنیتی بغداد در داخل آمریکا ناکارآمد تلقی شود آنگاه دولت بوش به دنبال معرفی یک مقصر برای ادامه مشکلات خود در عراق خواهد بود و احتمالا همه چیز را به گردن ایران خواهد انداخت». خانم روزن در ادامه گفت: «جای زیادی برای ابراز شگفتی وجود ندارد اگر پائیز آینده شاهد اتخاذ مواضع تند ضدایرانی از سوی مقامات کاخ سفید باشیم، به‌گونه‌ای که زمینه را برای یک مواجهه تمام‌عیار با ایران آماده کند». با این‌حال وی خاطر نشان ساخت که هم‌ اکنون در وزارت خارجه و پنتاگون هیچ تمایل محسوسی برای آغاز یک جنگ دیگر وجود ندارد. این تحلیلگر آمریکایی در ادامه به انتقاد شدید از دولت بوش ‌به‌خاطر اعلام آشکار حمایت از مخالفین دولت ایران پرداخت و مدعی شد: «این اقدام باعث افزایش فشار دولت ایران بر روشنفکران، نویسندگان، فعالان مدنی و سازمان‌های غیردولتی شده ‌است». وی همچنین تحلیلگران موسسه «آمریکن‌اینترپرایز» نظیر مایکل لدین و ریچارد پرل را به‌خاطر مطرح ساختن ایده حمایت از گروه‌های اپوزیسیون دولت ایران مورد انتقاد قرار داد و گفت: «هدف نهایی آنها زمینه‌سازی برای گسترش دامنه تنش‌ها میان دو کشور است، به‌گونه‌ای برای کاخ سفید انجام اقدام نظامی علیه ایران اجتناب‌ناپذیر گرد Aftabnews.ir
  6. IRGCAF

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    يك كارشناس مسائل خاورميانه و امور بين‌الملل در گفت‌وگو با خبرنگار «بازتاب» اظهار داشت: نوري المالکي در حالي امروز به تهران آمده است که با بحران سياسي روبه‌روست که ائتلاف‌ها و احزاب سني در حکومت آن را براي وي پديد آورده‌اند. چندي پيش، جبهه توافق عراق به رهبري عدنان‌الدليمي که 44 نماينده در پارلمان دارد، با شش وزير سني در کابينه عراق، استعفاي وزراي خود را تحويل نوري المالکي داد، حال آن‌که اين استعفاها از سوي مالکي پذيرفته نشده است. پس از اين اقدام جبهه توافق، ائتلاف ديگر عراقي به نام «القائمه العراقيه»، به رهبري اياد علاوي، نخست‌وزير پيشين عراق با چهار وزير در کابينه، حضور وزراي خود در کابينه را به حالت تعليق درآورد، تا پس از خروج وزراي شيعي ششگانه جريان صدر از کابينه دولت عراق، عملا تعليق و استعفاي وزراي دولت عراق به هفده نفر برسد. البته اهداف و علل هر يک از اين اقدامات کاملا با هم تفاوت دارد: ـ جريان صدر که شش وزير در کابينه مالکي داشت، خواستار تعيين جدول زماني خروج نيروهاي اشغالگر عراق از سوي دولت بودند و با اين دليل که دولت از اين كار سرباز زده است، وزراي خود را از کابينه خارج كردند. ـ جبهه توافق و نيز قائمه عراق، خواسته‌هاي متفاوتي از دولت نوري مالکي دارند؛ تجديدنظر در قانون تروريسم در عراق، تعليق قانون ريشه‌کني حزب بعث عراق، از بين بردن مظاهر طايفه‌گرايي، تلاش جدي براي مصالحه ملي در عراق، تعيين برنامه عملي براي بازگشت رانده‌شدگان از عراق، از جمله دلايل آنان براي خروج از دولت عراق گفته شده است. در اين اسباب و بهانه‌ها، تفاوت‌هاي تعليق يا استعفا از دولت نوري مالکي، کاملا روشن است. به همه اينها جريان درخواست تغيير قانون اساسي عراق از سوي نيروهاي سياسي سني در دولت و پارلمان عراق را بايد افزود. اين جريانات با اين درخواست، مي‌خواهند بر خلاف جريان جغرافيايي جمعيت و طوايف مردم عراق، حقوقي بيش از آنچه در قانون اساسي عراق پيش بيني شده، به دست آورند و از قدرت بالاتري در پارلمان و دولت عراق برخوردار شوند. در همين نقطه است که کشورهاي همسايه عراق؛ يعني عربستان و اردن، وارد خط سياسي دخالت در امور سياسي عراق مي‌شوند، چرا که آنها از راه گفت‌وگوها با آمريکا، خواستار تغيير قانون اساسي عراق هستند تا موازنه‌هاي سياسي در عراق را بر هم زنند و از همين چهارچوب است که خط دخالت عربستان سعودي که شهروندانش بيشترين نيروهاي خارجي حاضر در عمليات قتل‌عام‌ها را در عراق دارند، وارد گود مي‌شود و از سوي ديگر، امان به مهمترين مرکز حضور نيروهاي سياسي مخالف دولت عراق تبديل شده است. در اين ميان، سوريه که هم‌اكنون خط ارتباطي قوي‌ با آمريکا ندارد و نيروهاي بعثي حاضر در دمشق نيز هيچ‌گونه حضوري در دولت عراق ندارند، نتوانسته‌اند نقشي کليدي عليه دولت نوري مالکي ايفا کنند، هرچند انتقال نيروهاي به اصطلاح جهادي يا مقاومتي مخالف حضور آمريکا در عراق، يکي از موضوعات مهم دولت عراق در برابر دولت سوريه ارزيابي مي‌شود و اگر اين اتهامات درست باشد، تنها در چهارچوب عدم حضور سوريه در گفت‌وگوها با آمريکا بر سر مسائل امنيتي عراق و تأثير آن بر کشورهاي همسايه عراق قابل بررسي است. و البته همين امر امروز باعث شده است تا نشستي امنيتي در عراق با حضور نمايندگان کشورهاي همسايه عراق در دمشق برگزار شود که به اعتقاد آمريکا، مهمترين موضوع آن انتقال نيروهاي خارجي از سوريه به عراق است. اين کميته امنيتي پس از کنفرانس کشورهاي همسايه عراق در شرم‌الشيخ، تشکيل شده است و برگزاري آن از سوي دولت‌هاي ايران، سوريه و عراق بسيار با اهميت ارزيابي مي‌شود. نيروهاي سني عراق در قالب تعليق قانون ريشه‌کني حزب بعث عراق، خواستار تشکيل ائتلافي قوي‌تر در صحنه سياسي عراق هستند، هرچند معلوم هم نيست که با تعليق اين قانون و حضور بعثي‌ها در صحنه سياسي عراق کفه ترازو به سود آنان تغيير کند، چرا که وابستگي اين نيروها اکنون بيشتر از هر کشور عربي ديگر به سوريه است و دمشق نيز با تهران از نزديکي بيشتري در مسائل عراق در مقايسه با ديگر کشورهاي عربي همسايه عراق، برخوردار است. اين كارشناس مسائل خاورميانه در ادامه ابراز داشت: ائتلاف توافق و القائمه العراقيه، همچنين با اين اقدامات، چه بسا نگاهي خصمانه به گفت‌وگوهاي ايران و آمريکا در بغداد را نشان مي‌دهند و درصدند با غيرقانوني جلوه دادن دولت نوري، عملا راه مذاکرات جاري ايران و آمريکا را نيز با تشکيک و فاقد وجاهت حقوقي و قانوني در عراق نشان دهند، چراکه با فرض سقوط دولت نوري مالکي، عملا وقفه‌اي طولاني در مذاکرات ايران و آمريکا در عراق پيش خواهد آمد و همين خط سير سياسي است که از سوي کشورهاي عربي همسايه عراق همچون اردن و عربستان دنبال مي‌شود که اجراي آن در عراق اکنون به جبهه توافق و نيروهاي سياسي اياد علاوي، نخست‌وزير سابق عراق و متهم کنوني بسياري از اختلاس‌هاي مالي در عراق، سپرده شده است. از همين جهت است که شرايط سياسي سختي را دولت عراق با آن دست و پنجه نرم مي‌کند. دولت نوري المالکي با تلاش براي حفظ مصالحه ملي در عراق، بايد به يک نقطه مشخص با طرف آمريکايي بر سر خروج نيروهاي اشغالگر از اين کشور برسد تا بار ديگر زمينه حضور نيروهاي سياسي جريان صدر در حکومتش فراهم شود. از سوي ديگر، ضمن شفاف‌سازي روابط با اردن و عربستان بايد نقش آنها در تحولات سياسي عراق را روشن سازد و به اين پرسش پاسخ داده شود؛ در حالي که عمليات کشتار مردم عراق از سوي برخي کشورهاي عربي به سکوت يا به دخالت مستقيم گذشته است، چرا جمهوري اسلامي ايران، بيشترين حملات آمريکا را در اين باره شاهد است؟ شايد اگر ايران به سوي مذاکرات با آمريکا بر سر مسائل امنيتي عراق و حل آن پيش نمي‌رفت، اکنون اين ائتلاف‌ها در همسويي با برخي کشورهاي عربي، به سوي معلق کردن دولت نوري مالکي پيش نمي‌رفت. جريانات و احزاب سني عراقي بايد در يک مصالحه ملي با دولت عراق و با تلاش و رايزني‌هاي دولت عراق با اين جريانات، بايد به اين نکته برسند که حضور ايران بر سر ميز مذاکرات با آمريکايي‌ها جز براي حل و فصل بحران‌هاي امنيتي عراق نيست و اين نکته‌اي است که از سوي سياست خارجي ايران نيز بايد به شکل جدي در دستور کار قرار گيرد و در جريان مذاکرات با مالکي در تهران به آن پرداخته شود. Baztab.com
  7. ايران قطعنامه 598 شوراي امنيت سازمان ملل را پذيرفته بود، معنايش اين بود که آتش‌بس بين ارتش ايران و عراق برقرار خواهد شد و عملا جنگ پايان مي‌پذيرد. اما تحولات جنگ و مرزهاي ما با عراق چيز ديگري نشان داد. ارتش عراق هم‌زمان با پذيرش آتش‌بس از سوي ايران، دوباره به جنوب حمله کرد و تا قطع راه زميني بين خرمشهر و اهواز نيز پيش رفت. استاندار وقت خوزستان فرياد استغاثه خود را از راديوي ايران به گوش همه رساند و گفت، اگر الان مي‌توانيد بياييد، دو ساعت ديگر دير است و اگر امروز بتوانيد بياييد، فردا دير است. من که در راه جاده هراز از شمال عازم قم بودم، صداي استاندار وقت خوزستان را از طريق راديو شنيدم که همه را به سوي جنوب فرا مي‌خواند تا بار ديگر حماسه آزادسازي از زير يوغ ارتش اشغالگر را پديد آورند. در آن ايام در قم مشغول تحصيل بودم. با آن‌که قصد داشتم تا با خانواده‌ام (همسر و دو فرزندم) به همراه دامادمان، سريع به شمال بازگرديم، اما به محض رسيدن به قم، خودم را به تيپ امام صادق(ع) که مخصوص طلاب و روحانيون حوزه علميه قم بود، معرفي کردم. فرداي آن روز از مقر تيپ در روبه‌روي پل آهنچي، به سوي حرم حضرت معصومه(ع) حرکت کرديم و پس از سخنراني و وداع طلاب و روحانيون بسيجي با خانواده‌هايشان (که من نيز از زمره آنان بودم)، از مقابل حرم با اتوبوس عازم جنوب براي جنگ با متجاوزان شديم. تمام حرف و حديث‌ها اين بود که ما (که مجموعا در شش، هفت اتوبوس قرار گرفته بوديم) به سوي اهواز حرکت خواهيم کرد اما در بلوار امين قم، حدود يکي دو ساعتي معطل شديم و اين بي دليل نبود. دستور جديد صادر شده بود تا نيروهاي تازه نفس به جاي جنوب عازم غرب ( کرمانشاه ) شوند. علت آن بود که ارتش عراق از غرب نيز حمله کرده بود و از مرزهاي غربي قصرشيرين عبور و تا سومار نيز رسيده بود و آتش توپخانه و حملات نيروي هوايي تازه نفسش را تا سرپل ذهاب کشانده بود. همه اينها پس از پذيرش قطعنامه 598 از سوي ايران بود. مسير ما از اهواز به کرمانشاه تغيير کرد. به کرمانشاه رسيديم و سريعا نيروهاي تيپ رزمي تبليغي امام صادق(ع) در بين تيپ‌ها و لشکرهاي ارتش و سپاه تقسيم شدند. من با يکي از دوستانم به تيپ 13 رعد همدان پيوستيم که فرمانده‌اي آرام، متين و شجاع داشت که متأسفانه اسمش از خاطرم رفته است. شب اول استقرار ما در اين تيپ، مصادف شد با حرکت کاروان منافقين از اسلام‌آباد غرب به سوي کرمانشاه. اما محل استقرار ما در کجا بود و تيپ 13 رعد کجا اردو زده بود؟ ما در محلي بين تنگه چارزبر (که اکنون به تنگه مرصاد شناخته مي‌شود) و کرمانشاه مستقر بوديم. چند کيلومتري بيشتر با تنگه فاصله نداشتيم و به همين دليل و دست تقدير کاري کرده بود که ما اولين نيروهايي باشيم که به دليل نزديکي به تنگه در برابر منافقين و در نقطه مقابل آنها در سوي ديگر تنگه قرار بگيريم. پشت سر ما کرمانشاه قرار داشت و پشت سر آنها اسلام‌آباد و گيلانغرب. اول که به ما خبر دادند و کلاشينکوف و تجهيزات ضد ش.م.ر را به ما مي‌دادند، از فرمانده تيپ سؤال کردم که چي شده؟ وي پاسخ داد که اسلام‌آباد سقوط کرده و دارند به طرف کرمانشاه مي‌آيند. اما صبح همان روز و با استقرار ما در پشت تنگه «چارزبر» روشن شد که اين عراقي‌ها نيستند که به سوي ما آمده‌اند، اينها همان نيروهاي «فروغ جاويدان» هستند که با ريوهاي شش چرخه برزيلي، ماشين‌هاي بنز و پاترول‌هاي فرماندهي‌شان، با خيال راحت وارد خيابان‌هاي شوسه بين‌المللي شده‌اند و سرمستانه عازم کرمانشاه هستند! تصور سقوط کرمانشاه بسيار سخت بود، پادگان‌هاي مختلف در اين شهر و پايگاه بزرگ هوانيروز و... همه و همه باعث شده بود که تمام تلاش‌ها براي جلوگيري از عبور منافقين از تنگه، صورت گيرد. منافقين با حمايت آتش توپخانه ارتش عراق و با تکيه بر ضعف نيروهاي نظامي در نقاط مرزي و عدم وجود امکانات لجستيک و نيز انتقال اکثر نيروهاي ارتش و سپاه به جنوب، وارد سرپل ذهاب و سپس کرند غرب و از آنجا به اسلام‌آباد غرب آمده بودند و حتي اعدام‌هاي خياباني را نيز آغاز کرده بودند و گفته شد که حتي پادگان الله اکبر را نيز گرفته‌اند. به هر حال ، داستان آن‌گونه شد که در تاريخ پايان جنگ رقم خورد. در اين بين لشکر 9 بدر که در گيلانغرب مستقر بود و قرارگاه فرماندهي ارتش در غرب «نجف» در اين شهر و در کنار اردوگاه شهيد مطهري، تيپ مسلم بن عقيل(ع) همه اتوماتيک‌وار در محاصره قرار گرفته بودند. ارتش عراق راه را تا «گردنه پاتاق» بين سرپل ذهاب و کرند غرب براي منافقين هموار و پاکسازي کرده بود و آنها راحت و بي‌دغدغه عازم کرمانشاه شدند. به همين دليل بود که از تجهيزاتي برخوردار بودند که با حرکت در جاده آسفالت مناسبت داشت تا سريع به کرمانشاه برسند، چون طبق تحليل‌هايشان، ورود به کرمانشاه را تسلط بر همه چيز و سپس حرکت به سوي همدان و تهران مي دانستند. اما خدا اراده ديگري داشت. در نيمه‌هاي شب ششم مرداد ماه، به صورت کاملا اتفاقي منافقين با گروهان (يا گرداني) از لشکر 9 بدر (که خيلي هم آماده رزم نبودند) دقيقا در تنگه چارزبر (مرصاد) با هم روبه‌رو مي شوند و آتشباري آغاز مي‌شود. اول درگيري‌ها، نيروهاي لشکر بدر خيال مي‌کردند که با عراقي‌ها درگير شده‌اند اما بعدا با مشاهده پرچم‌هاي سازمان منافقين، فهميدند که قصه از چه قرار است و سريع همه چيز به کرمانشاه و تهران اعلام شد و تازه روشن شد که داستان حمله ارتش عراق به جنوب و عقب‌نشيني سريعش از مناطق اشغالي جديد در جنوب براي چه بوده است؟ داستان از اين قرار بود که نيروهاي ايران متوجه جنوب شوند تا پس از يک حمله سريع به غرب، امکان اعزام نيروهاي منافقين به کرمانشاه در مرحله اول فراهم شود. به همين دليل بود که استقرار نيروهاي سپاه اسلام در پشت تنگه مرصاد تقريبا يک روز کامل طول کشيد تا منطقه حائل بين تنگه تا کرمانشاه که 35 کيلومتر بود تا شعاع 15 کيلومتري، پر شود. تنگه چارزبر (مرصاد) از نظر جغرافيايي طوري بود که وقتي نيروهاي متخاصم در دو طرف آن مستقر شوند، تقريبا هيچ راهي براي پيشروي دو طرف باقي نمي‌ماند. فقط يک تيربار در دو طرف تنگه کافي است تا مانع از هرگونه پيش‌روي شوند. در اين حالت حتما بايد از نيروهاي پشتيباني کمک گرفت مثل آتش توپخانه و يا بمباران هوايي و يا عمليات هلي‌برن. هيچ‌يک از اين امکانات را منافقين نداشتند و از سويي ما نيز در اين طرف جبهه آمادگي کافي نداشتيم. در نزديکي ما مرکز امداد رساني کميته امداد امام خميني(ره) قرار داشت. اين مرکز نيز بين تنگه و کرمانشاه قرار گرفته بود. وظيفه اين مرکز، حمايت و تدارکات جبهه جنگ بود. من با رئيس مرکز از سال‌ها قبل آشنا بودم و هر وقت عازم جبهه در منطقه غرب (مناطق تحت اشراف کرمانشاه) مي‌شدم، حتما به آن مرکز سر مي‌زدم و از رانتي که ايجاد کرده بودم، امکانات بيشتري براي مناطقي که خودم عازم آنجا بودم، تهيه مي کردم. يادش به خير، رئيس اين مرکز، حاجي حيرتي بود که از اول جنگ در اين مناطق بود و با آن‌که خودش از اهالي قزوين بود، اما در سرپل ذهاب زندگي مي‌کردند. من که براي چند ساعتي و تهيه يکسري امکانات به اينجا آمده بودم، ناگهان ديدم که هليکوپتري در برابر فضاي باز اين مرکز در حال فرود است. از حاجي حيرتي سؤال کردم که اينها کي هستند، گفت: سرهنگ صياد شيرازي است که دارند مي‌آيند اينجا. گفتم مگر اينجا مرکز فرماندهي شده؟ گفت: فعلا که اينطوري شده. لحظاتي بعد سرهنگ صياد شيرازي از هليکوپتر پياده شد و من و حاجي حيرتي به استقبالشان رفتيم. جمعي ديگر همراه صياد شيرازي بودند از جمله سرگرد آذربان که وي را نيز از قبل مي‌شناختم و اغلب اوقات همراه اين شهيد بزرگوار بود. سرهنگ صياد به محض ورود، نقشه منطقه را بر زمين پهن کرد و در حال بررسي امور شد. تعداد ديگري نيز به وي پيوستند تا بررسي اطلاعات واحدهاي اطلاعات و عمليات و شناسايي را به منظور حمله به نيروهاي متجاوز و منافقين در تنگه را آغاز کنند. پس از ساعتي صياد شيرازي بعد از صدور دستورات عملياتي، خود سوار بر هليکوپتر و عازم تنگه شد. سرهنگ صياد شيرازي با روحيه‌اي آرام و مستحکم و قوي به بررسي پرداخت و اولين فرمانده‌اي بود که در منطقه حاضر شد و شکست منافقين در اين عمليات را رهبري کرد. او فرمانده اي شجاع و مؤمن بود که بي‌ترديد در شکست عمليات «فروغ جاويدان» منافقين و طرح ارتش عراق براي ورود آرام منافقين به کرمانشاه ، نقش راهبردي و مهمي داشت. آنهايي که از اوضاع و احوال آن روز نيروهاي نظامي در منطقه غرب به خصوص در نقاط مرزي تا سومار مطلع هستند، به خوبي مي‌دانند که اگر منافقين از تنگه مرصاد (چارزبر) عبور مي‌کردند، چه فاجعه‌اي در اين منطقه رخ مي‌داد اما تقدير الهي، اراده ديگري را رقم زده بود تا با دستان پرتوان نيروهاي جان بر کف بسيجي و فرماندهاني همچون شهيد صياد شيرازي، قلعه پرقدرتي در برابر متجاوزان به انقلاب اسلامي و سرزمين ايران ايجاد کند. Baztab.com
  8. [align=center][/align] انديشه پرواز به آسمان ها و رهائي از زمين از دير باز در مخيله آدمي وجود داشته است . در افسانه ها اساطير يونان و روايات بسيار باستاني اين آرزوي ديرين بشر به خوبي مشاهده مي شود . در كتاب ها آمده است كه يكي از امپراتوران باستاني چين اژدهاي بزرگي از پارچه مخصوص ساخت و درون آن را از دود گرم پر كرد و در برار چشمان متحير رعاياي خويش اژدها را به آسمان فرستاد . بطور كلي در تاريخ هر كشور نظاير اقدام اين امپراتور چيني مشاهده مي شود .شايد نخستين كسي كه عملاً در اين راه كوشش مثبتي كرد و امكان پرواز را بوسيله بال هاي مصنوعي و يا اسباب و ادوات مكانيكي ثابت نمود « لئوناردو داوينچي » بود . لئوناردو داوينچي نقاش ، مجسمه ساز ، فيزيكدان ، فيلسوف ، طبيب و دانشمند ايتاليايي نيازي به معرفي ندارد . وي زماني مدعي شد كه توسط بالهاي متحرك مصنوعي مي توان مانند مرغان در آسمان پرواز كرد و يا لااقل از مكانهاي مرتفع به آساني و بي خطر فرود آمد . انديشه وي را يارانش به باد مسخره گرفتند ولي او پس از مدتي آزمايش موفق شد دستگاه كوچكي بسازد كه مركب از دو بال يك بدنه و يك سكان بود ، لئوناردو دستگاه خود را از مكان مرتفعي به پائين رها نمود . اين دستگاه كه در حقيقت پدر بزرگ هواپيماهاي امروزي است پس از طي خط سير طولاني به آرامي روي زمين نشست . چندي بعد لئوناردو در سال 1500 دستگاه خود را كاملتر نمود بدين معني كه بوسيله يك فنر كه حركات ملايمي به بالهاي دستگاه اختراعي مي داد موفق شد آن را مدت بيشتري در هوا نگاه دارد ، ولي البته كسي با آن پرواز نكرد و اطرافيانش دستگاه را خرد كرده استاد را رنجيده خاطر ساختند و ار ادامه اين كار منصرف كردند . اگر چه لئوناردو كار خود را ادامه نداد ولي پس از وي ديگران طرح او را دنبال كردند . عده زيادي از افراد جسور اظهار مي داشتند : چگونه پرندگان با بالهاي خود در هوا پرواز مي كنند و به زمين سقوط نمي كنند ؛ ما نيز مي توانيم با تعبيه دستگاهي شبيه بال پرندگان و يا بادبادك لئوناردو در هوا سر بخوريم . بالهاي دستگاه مي تواند ما را روي هوا نگاه دارد . در سال 1678 م بينه فرانسوي با تعقيب فكر لئوناردو دستگاه ديگري ساخت كه بالهايش توسط انسان حركت مي كرد . وي در اين كار يعني پرواز موفق نشد . در 1784 م بين ونو فرانسوي دستگاهي ساخت كه بالهايش شبيه پروانه يا فرفره بود . اين دستگاه نيز مي توانست مدت زيادي در هوا بماند و سقوط نكند . در سال 1843 م هنسون آلماني دستگاهي ساخت كه داراي دو بال بسيار بزرگ ، يك سكان و اتاقك كوچك براي حمل انسان بود . اين دستگاه نسبتاً كاملتر از دستگاهاي قبلي بود مي توانست كم و بيش مانند هواپيماهاي بي موتور عمل كند . بدين ترتيب كه آن را با زحمت فراواني آن را به مكان مرتفعي مي بردند و هنگام وزيدن باد مناسب آن را به سوي جلو پرتاب مي كردند . دستگاه سبك حتي با داشتن يك سرنشين در هوا چرخ مي زد و به آرامي بر روي زمين مي نشست . موفقيت هنسن در اين راه توجه عده زيادي از محققين را جلب كرد و از اين تاريخ به بعد متوجه شدند كه ممكن است دستگاه كاملي تعبيه كرد كه از مكانهاي مرتفع در فضا رها شود و مانند پرندگان بر روي هوا بلغزد بدون آنكه سقوط آني در پي داشته باشد ولي ماندن در هوا و ادامه پرواز مشكل بزرگي بود كه حل آن به نظر هيچ كس نمي رسيد . از سوي ديگر همين اختراع تكميل شده هنسن نيز معايب فراواني داشت و ديگران كه كار وي را تقليد كردند فداي بلند پروازي خود شدند ، سقوط كردند و جان شيرين از دست دادند . در حقيقت علت ادامه نداشتن پرواز اين بادبادكه در هوا يكي سنگين آن بود ديگر آن كه محور ثقل دستگاه كامل نبود و به همين علت آن طوري كه پرندگان مي توانند پرواز آزاد داشته باشند دستگاه اختراعي نمي توانست اين كار را انجام دهد . رفته رفته محققين دريافتند كه براي اين بادبادكها يا هواپيماهاي بي موتور لازم است محور ثقل ترتيب داد . محور ثقل هواپيما كه براي هر دانش آموز روشن است شايد بسياري از افراد عادي اجتماع نيز آن را مي دانند در زير بالها واقع شده است اما يافتن آن براي جويندگان بيش از 70 سال به طول انجاميد . پس از هنسون پنو فرانسوي در سال 1871 م هواپيماي ديگري ساخت كه بسيلر سبك بود و مدتها مي توانست در هوا باقي بماند . پس از پنو افراد ديگري در كشور هاي مختلف دست به تكميل اين اختراع زدند تا آنكه سرانجام در سال 1801 م ليليان تال انگليسي موفق شد بال پرنده بسازد . اين بال پرنده كه شبيه بال خفاش بزرگ بود مي توانست يك سرنشين با خود حمل كند و مدت زيادي در فضا باقي بماند . جنس اين بال ها از ابرشيم و فمق العاده سبك و محكم بود و محور ثقل آن نيز كم و بيش در محل مناسبي تعبيه شده بود . اختراع ليليان تال با آنكه موفقيت آميز بود ولي سرانجام به علت نقص فني كوچك مخترع خود را به هلاكت رسانيد . پس از ليليان تال مخترعين ديگري سال ها در اين راه آزمايش كردند تا سرانجام در سال 1896 م شانو فرانسوي موفق شد يك هواپيماي بي موتور كاملي اختراع كند . اين هواپيماي بي موتور داراي دو بال ، يك سكان متحرك و يك محور ثقل صحيح بود و سرنشين آن مي توانست با خيال راحت در آن بنشيند و از مكان بسيار مرتفعي در هوا رها شود و به ميل خود سكان را حركت داده به سير هواپيما تغيير جهت دهد و به همين نحو وزش باد نامناسب را كنترل كند . اين هواپيما در حقيقت پدر هواپيماهاي موتوري دو پله است . جنس آن از ابريشم و آلومينيوم و چوب هاي فوق العاده سبك و محكم بود . از اين به بعد اختراع بي موتور تكميل شد و بر دانشمندان و مردم عادي محقق شد كه با ساختن يك دستگاه سبك و وسيع كه سطح بسلر زيادي را در فضا اشغال كند مي توان تا مدتي در فضا باقي بود و يك انسان نيز همان طوري كه پرندگان مي توانند در پرواز آزاد بدون حركت دادن بالهاي خود در فضا باقي بمانند ، مي توان در آسمانها بدون اينكه سقوط كند . اكنون اساس هواپيما كشف شده و به مرحله عمل در آمده بود . همه مي دانستند جسم مسطح و سبك و وسيعي كه داراي شكل منظم و محور ثقل معين باشد مي تواند بر روي ذرات هوا بلغزد . در حقيقت ذرات هوا از سقوط آني اين دستگاه به واسطه تماس با سطح وسيع آن جلوگيري مي كردند . ولي بلند پروازي انسان ارضاء نشد . همه مي خواستند اين بادبادك آرام و كند رو كه فقط بر اثر وزش باد و يا از مكان هاي مرتفع حركت مي كنند داراي حركت سريع بوده و به ميل سرنشين به بالا و پائين و چب و راست بالاخره از مكاني به مكان ديگر برود . شايد نخستين كساني كه موفق شدند هواپيماي بي موتور يا بادبادك هوائي را نيرو داده با سرعت و به ميل سرنشين در فضا به پرواز در آورند برادران رايت پس از سالها آزمايش در تاريخ 1903 م موفق شدند موتور كوچكي بر روي بادبادك هوائي نصب كنند و به محور اين موتور پروانه اي كه عيناً شبيه يك فرفره بود متصل سازند و در نتيجه هواپيما را بر اثر گردش فرفره با استفاده از نيروي موتور در هوا به پرواز در آورند . با اينكه پيش از برادران رايت موتورهاي نفت سوز اختراع شده بود ولي فكر استفاده از پروانه ( هليس ) براي شكافتن هوا و پيش بردن هواپيما به انديشه كسي خطور نكرده بود . آنهايي كه مي خواستند هواپيما را با سرعت در فضا به حركت در آوردند همه سعي داشتند با استفاده از حركت دادن بالها اين كار را انجام دهند زيرا آنها مي خواستند عيناً از پرندگان تقليد كنند ولي كوشش مخترعين در اين راه بجايي نرسيده بر همه ثابت شد كه فكر برادران رايت يعني استفاده از پروانه براي پيش بردن هواپيما در هوا صحيح ترين انديشه هاست . پس برادران رايت ، كورتيس آمريكايي در سال 1908 اختراع رايت را تكميل كرد و با قراردادن چند چرخ كوچك در زير هواپيما مسئله فرود آمدن و برخاستن را حل كرد و بدين ترتيب از آن سال به بعد مخترعين در تكميل اين ماشين كوشيدند و بعد از اختراع لئوناردو داوينچي سرانجتم پس از از چهار قرن تجربه آزمايش و زحمت ماشين هوائي اختراع شد و به آسمان رفت . اكنون با آنكه هواپيماهاي جت اختراع شده ولي بسياري از هواپيماهاي جهان بر اصول همان اختراع برادران رايت ساخته مي شود بدين معني كه پروانه هواپيما بر اثر نيروي موتور با سرعت مي چرخد و عيناً مانند پيچي كه در چوب پنبه سر بطري فرو مي رود و چون به بدنه هواپيما وصل است خود و هواپيما را به طرف جلو پيش مي برد . مانند پيچ سر بطري كه در اثر چرخاندن در چوب پنبه فرو مي رود وقتي پروانه در هوا پيش رفت با فشار زياد هوا را به زير بال مي زند ، سكان يا باله عقب فشار هوا را نگاه داشته سر هواپيما را به سوي آسمان متمايل مي كند . بر اثر ادامه اين كار هواپيما به حركت در آمده به هوا مي رود و مانند كسي كه در آب شنا مي كند و آبها را به زير بدن خود مي لرزاند پروانه نيز در آسمان هوا را به زير بال و بدنه هواپيما لرزانده و هواپيما پيش مي رود . هواپيماي جت كه پروانه ندارد گاز حاصل از سوختن بنزين يا نفت را با شدت زياد به عقب مي راند . فشار گاز در حقيقت به صورت انفجار است ، مانند كسي كه پاي خود را در آب به بدنه استخر بزند بدنه هواپيما را به جلو مي راند . با ادامه اين كار هواپيماي جت به پرواز خود در فضا ادامه مي دهد . اكنون هواپيمائي ساخته اند كه بيش از دو هزار كيلومتر در ساعت پرواز مي كند . حد متوسط سرعت سرعت هواپيما در ساعت 800 كيلو متر است . حداقل آن نيز براي يك هواپيماي كوچك سبك 180 تا 200 كيلومتر در ساعت است بدين معني كه اگر هواپيمائي كمتر از 180 كيلومتر در ساعت حركت كند سقوط كرده به زمين مي افتد مگر آنكه بي موتور بوده بواسطه سبكي فوق العاده بتواند در فضا باقي بماند . iranika.ir
  9. [align=center][/align] تاريخچه تكنولوژي پنهان‌كاري بررسي تاريخچه‌ي فعاليت‌هايي كه در راستاي ايجاد قابليّت پنهان‌كاري در وسايل پرنده (و همچنين ساير جنگ‌افزارهـا) صورت گرفته است، نكات قابل توجهي را آشكار ساخته است: آمريكايي‌هـا، بيش از همه و پيش از ساير كشورهـا در اين زمينه سرمايه‌گذاري كرده‌اند؛ با توجه به ميزان سرمايه‌گذاري‌هاي آمريكا در اين زمينه، به نظر مي‌رسد، هزينه‌هاي تحقيق و توسعه در اين زمينه بسيار زياد است. تعداد قابل توجّهي از پروژه‌هاي مطرح شده در اين زمينه، در نيمه‌هاي كار به دلايل مالي، لغو شده‌اند و نيمه‌كاره مانده‌اند. از اين دست مي‌توان به پروژه‌ي "دارك استار" كه در 1999 توسط وزارت دفاع ايالات متحده لغو شد و پروژه‌ي "آرورا" كه احتمالاً در سال 1990 لغو شده، اشاره كرد؛ تعداد قابل توجهي از پروژه‌‌هاي انجام شده در زمينه‌ي پنهان‌كاري، كه اتفاقـاً هزينه و زمان قابل توجهي را به خود اختصاص داده‌اند، فقط براي اثبات و ارزيابي تكنولوژي و به عنوان پيش زمينه‌اي براي پروژه‌هاي اصلي انجام شده‌اند. از اين دست مي‌توان به پروژه‌ي "تكيت بلو" كه به عنوان پيش زمينه‌ي ساخت "بي 2" توسط نورثروپ در فاصله‌ي سالهاي 1978 تا 1985 به انجام رسيد و همچنين پروژه‌ي "اسنيكي پيت"كه به عنوان پيش زمينه‌ي ساخت "اف 22" توسط جنرال دايناميكس به انجام رسيد، اشاره كرد. عوامل مؤثر در مشاهده‌شدن يك پرنده مشاهده شدن يك وسيله‌ي پرنده توسط تجهيزات و ادوات شناسايي دشمن، با يكي از روش‌هاي زير صورت مي‌گيرد: سطح مقطع راداري و انعكاس امواج راداري به سمت گيرنده‌؛ امواج فرو سرخ صوت مشاهده خود يا آثار وسيله با چشم مسلح يا غير مسلح لذا وقتي بحث پنهان‌كاري مطرح مي‌شود، مي‌بايد پنهان‌كاري و يا كم‌مشاهده‌پذيري در تمام حوزه‌هاي فوق مورد بررسي قرار گيرد. تكنولوژي‌هاي پنهان‌كاري و كم مشاهده‌پذيري ايجاد قابليّت پنهان‌كاري و/يـا كم مشاهده‌پذيري، بـا استفـاده از يكي از روش‌هاي زير و يا تركيبي از آنها صورت مي‌گيرد: جذب سيگنال‌هاي شناسايي؛ انحراف سيگنال‌هاي شناسايي در جهت مطلوب؛ ايجاد اختلال در سيگنال‌هاي شناسايي. البته غير از موارد فوق، برخي روش‌هاي ديگري نيز مطرح شده‌اند كه گرچه مستقيمـاً سطح مقطع راداري را كاهش نمي‌دهند، اما باعث كاهش مشاهده‌پذيري وسيله‌ي پرنده مي‌شوند. اين روش‌ها عبارتند از: پرواز در ارتفاع بالا؛ پرواز با سرعت زياد؛ پرواز در نزديكي زمين و بين موانع زميني مانند كوه‌ها و ناهمواريها. بر اساس اطلاعات منتشر شده و مطالعات صورت گرفته، خصوصـاً اطلاعات منتشر شده توسط شركت‌هـاي نورث‌روپ-گرومن، ناسـا، لاكهيد- مارتين و بويينگ كه به ترتيب سازنده‌ي هواپيماهاي پنهان‌كار بي-2، ايكس-29، اف-117 و بويينگ‌بِرد هستند، تكنولوژي‌هاي مرتبط با قابليّت پنهان‌كاري و كم‌مشاهده‌پذيري كه با يكي از روش‌هاي فوق‌الذكر منجر به قابليّت پنهان‌كاري و كم مشاهده‌پذيري مي‌گردند، و در آينده مورد استفاده خواهند بود، متناسب با سه بازه‌ي زماني به صورت زير تفكيك شده‌اند: 1- آينده‌ي نزديك طراحي محل حمل سلاح در داخل بدنه (مانند هواپيماهاي ايكس 45 و اَوِنْجِر II) با سطح مقطع راداري كم؛ طراحي محل نصب موتور داخل بدنه (مانند هواپيماي ايكس45) با سطح مقطع راداري كم؛ طراحي ورودي و خروجي موتور داخل بدنه با سطح مقطع راداري كم؛ طراحي خروجي هواي موتور و حذف آثار راداري و مشاهده‌پذيري آن (بعنوان مثال هواي گرم خروجي، بايد تحت پوشش هواي سرد در اطراف قرار گيرد)؛ هواپيماي بدون دم با كنترل فعال (مانند هواپيماهـاي ايكس-36 و بي2)؛ دم مايل (مانند هواپيماي اف-117)؛ سازه‌هاي مركب (كامپوزيت‌ها و مواد عبوردهنده‌ي امواج راداري)؛ بال با زاويه‌ي عقب‌رفتگي و يا جلورفتگي زياد بال شكست(مانند ايكس45)؛ بدنه بـا سطوح صاف (بدون انحنا) و شكسته روي بدنه (مانند هواپيماي اف117)؛ زير بدنه بـا سطوح صاف و بدون شكستگي (مانند هواپيماي اف117)؛ بال و بدنه ادغام شده بدون مرزهاي شكسته در نماي خارجي (مثل بي2 و ايكس47)؛ طراحي و ساخت سيستم كنترل براي پرواز در نزديكي زمين طراحي آيروديناميكي براي پرواز در رژيم سرعت نزديك صوت موتور و سيستم‌ها با آلودگي‌هاي ارتعاشي و الكترومغناطيسي كم؛ بدنه بـا نيمرخ پخ رنگ و پوشش‌هاي جاذب امواج رادار رنگ متناسب با شرايط پروازي (مانند اغلب هواپيمـاهـاي پنهان‌كار كه به علت پرواز در شب از رنگ سياه استفاده مي‌كنند)؛ اندازه‌گيري سطح مقطع راداري پرنده (براي ارزيابي سطح مقطع راداري پس از پرواز و خسارتهـاي احتمالي، مثل ضرباتي كه به بدنه وارد شده و يا خراش‌هايي كه در پوشش هواپيما ايجاد شده است). 2- آينده‌ي ميان‌مدت طراحي و ساخت نـازل موتورهـاي بـا قابليّت كنترل بردار جت خروجي طراحي و ساخت سازه‌هاي مركب به صورت يك تكه طراحي آيروديناميكي براي پرواز با ماخ بال طراحي و ساخت سيستم كنترل براي پرواز با پيروي از پستي و بلندي‌هاي زمين طراحي هواپيمـا با ابعاد كوچك‌تر (مانند ريزپهپـادها)؛ اندازه‌گيري دقيق‌تر سطح مقطع راداري اجزاي مختلف پرنده مثل موتور، خروجي موتور، سيستم‌ها و ... . 3- آينده‌ي دور راحي و ساخت پليمرهاي الكتروكروميك[15] براي تغيير رنگ پوسته (پنهان‌كاري در مقابل چشم)؛ · طراحي و ساخت سيستم فعال براي تغيير ميزان انعكاس‌دهي[16] امواج راداري؛ طراحي و ساخت مواد با قابليّت تغيير ميزان جذب امواج راداري؛ طراحي آيروديناميكي براي پرواز در ارتفاعات خيلي بالا (هوا- فضـا پيمـا؛ طراحي آيروديناميكي براي پرواز در رژيم فرا صوت؛ طراحي و ساخت بدنه و سيستم‌ها براي كاهش ابعاد پيكره در حد نانو؛ طراحي و ساخت سيستم تصويرسازي مجازي روي بدنه‌ي هواپيما با استفاده از LCD (پنهان‌كاري در مقابل چشم مثل اختاپوس)؛ طراحي و ساخت موتور سراميكي براي جذب امواج رادار، كوچك كردن ابعاد موتور و كاهش صدا و نويز؛ اندازه‌گيري ميزان مشاهده‌پذيري پهپـاد در برابر چشم؛ آموزش پرسنل زميني براي استفاده از سيستم‌هاي مرتبط با پنهان‌كاري (نظير سيستـمِ فعالِ تغيير ميزان انعكاس‌دهي امواج راداري). معرفی نمونه‌هایی از هواگردهای پنهان‌كار هواپیمای نامرئی: F-117 شاید بتوان هواپیمای “F-117” را انقلابی ترین هواپیمای دوران دانست که با ظاهر منحصر به فرد خود، شگفتی هر بیننده‌ای را بر می‌انگیزد. اساس کار، در طراحی “F-117” به کارگیری سطوح تخت در تمام سطح خارجی بدنه می‌باشد. به همین منظور سطح زیرین هواپیما کاملاً تخت بوده و سطح جلویی زیر بال نیز با بدنه اختلاف سطح ندارد و این دو در امتداد یکدیگر می باشند. این هواپیما برای حمل جنگ افزار، تنها به دهلیزهای خود متکی است و برای به دام انداختن امواج رادار، درهای دهلیز جنگ افزارها و ارابه فرود آن دارای لبه‌هایی دندانه‌ای شکل می‌باشند. برای هماهنگی با اصول پنهان‌کاری از همان پوشش سیاهی که در هواپیمایSR-71” و “U-2R” به کار رفته است، بهره می‌گیرد تا در شب ناپیدا باشد. برای اینکه دریچه‌های ورودی هوای موتورها سطح مقطع راداری زیادی تولید نکند، توسط توری‌های ریزبافتی پوشیده شده‌اند که بازتاب امواج رادار را به صورت سطح صاف انعکاس می‌دهد. خط مستقیمی که از نوک دماغه تا نوک بالها با زاویه همگرایی 5/67 درجه امتداد یافته است نقش بسزایی در کاهش RCS جلویی هواپیما دارد. تمام سطح بدنه با مواد جاذب رادار پوشیده شده و سطوح شیشه‌ای کابین خلبان نیز با طلا پوشش داده شده تا انرژی راداری را به بدنه انتقال دهد. این هواپیما به منظور کاهش علائم فروسرخ، شار خروجی موتور را با هوای کنارگذر سرد مخلوط کرده و از مجرایی که انتهای آن به شکل شیاری تخت، کم ارتفاع و عریض می‌باشد به بیرون هواپیما هدایت می‌کند. این اگزوزها دارای لبه‌ای در زیر خود می‌باشند تا منبع اصلی گرما را از حسگرهای روی سطح و واقع در ارتفاع پایین‌تر، مخفی نگه دارند. مکانهای انتهای بدنه نیز به گونه‌ای به بدنه نصب شده‌اند که علاوه بر نگاه داشتن بازتاب راداری در کمترین مقدار، گازهای خروجی موتور را از حسگرهای فروسرخ دور می‌سازند که این امر در هنگام تعقیب شدن به وسیله جنگنده حامل اینگونه حسگرها اهمیت بیشتری می‌یابد. با وجود آنکه مقدار دقیق سطح مقطع راداری “F-117” همچنان سری و طبقه‌بندی شده است اما برخی منابع، سطح مقطع راداری این هواپیما را از جلو به اندازه 01/0 مترمربع تخمین زده‌اند. بمب افکن پنهانکار B-2: واپیمای “B-2” و هواپیمای “F-117A” به واسطه ظاهر منحصر به فرد خود دارای RCS کمی می‌باشند. در طراحی این هواپیماها نیز به کارگیری سطوح تخت به منظور پژواک امواج ارسالی به سمت‌هایی مخالف با سمت رادار جستجوگر در نظر گرفته شده است. بیشتر سطح بالایی “B-2” از «الاستومر» که رسانایی یکنواختی در سطح ایجاد می‌کند پوشیده شده است. مواد جاذب رادار نیز در بخش‌هایی همچون درب‌ها، داخل ورودی‌های هوا و دیگر منافذ به کار برده شده‌اند تا بازتاب امواج راداری را از این قسمت‌ها به حداقل برسانند. خروجی‌های موتور “B-2” روی بال جلوتر از لبه فرار قرار دارند و به سمت لبه‌های رو به بیرون و بالا می‌دمند. برای کاهش علائم فروسرخ در این هواپیما، موتورها مجهز به مخلوط کننده‌های گازهای داغ با هوای سرد می‌باشند. همچنین برای جذب امواج فروسرخ ناشی از گرمای به وجود آمده توسط خورشید و مقاومت هوا در سطح هواپیما از رنگهای جاذب امواج فروسرخ که ترکیباتی از سولفید روی می‌باشند استفاده شده است. بارزترین عنصر کشف بصری یک هواپیما، اثری است که موتورهای آن در هوا برجا می‌گذارند که با تغییر ارتفاع، قابل از بین بردن است. اما شرایطی نیز پیش می‌آید که تغییر ارتفاع ممکن نباشد، در این حالت م‌وان با تزریق مواد شیمیایی در گازهای خروجی، ذرات آب را به قطراتی که قابل دیدن نباشد تجزیه کرد. در هواپیما “B-2” این مسئله در نظر گرفته شده است. همچنین برای اینکه کشف بصری این هواپیما در روز به کمترین حد ممکن برسد سطح زیرین آن رنگ آمیزی خاکستری شده است. جنگنده تاکتیکی پیشرفتهYF-22A (ATF) این جنگنده ترکیبی از پنهان‌كاري و کارآیی آیرودینامیکی است که قابلیت پنهانکاری را بدون از دست دادن مزیت آیرودینامیکی داراست. برای حفظ ویژ‌گی‌های پنهانکاری، سوخت و جنگ افزارهای لازم برای اجرای مأموریت‌ها در درون بدنه حمل می‌شوند. دهلیزهای جنگ‌افزارها به صورت یک دهلیز بزرگ در زیر و جلوی بدنه تعبیه شده است. از روبرو، یعنی مهمترین و حساس‌ترین وجه برای یک جنگنده ATF، از به کار بردن لبه‌های بازتاب‌دهنده امواج راداری بر مسیر پرواز، اجتناب شده است. لبه‌های جلویی و عقبی دریچه ‌ها و صفحه‌های متحرک، دندانه دار می‌باشند تا انرژی راداری رسیده را پراکنده نمایند و دهانه‌های ورودی‌های هوای موتور نیز به همین دلیل به بیرون و پایین زاویه داده شده‌اند. همچنین مجراهای ورودی s شکل نیز دهانه‌های کمپرسورهای موتور را از مسیر مستقیم امواج رادار پنهان می‌نمایند. این جنگنده 20 الی 30 درصد بزرگتر از “F-15” و 40 درصد بزرگتر از هواپیمای “F-18” می‌باشد. به همین دلیل از فاصله 10 مایلی قابل رویت است و در نتیجه اینگونه جنگنده‌ ها از طریق کشف بصری آسیب پذیر هستند. بالگرد نامرئی کمانچی “RAH-66” «کمانچی» نخستین بالگرد پنهانکار دنیاست و ادعا می‌شود که بازتاب راداری آن تنها به اندازه 25 درصد بالگرد آپاچی است و 75 درصد کمتر از آپاچی علائم فروسرخ از خود منتشر می‌سازد. کمانچی توسط رادار قابل رویت نیست، مگر در برد کوتاه که معمولاً کمتر از چند مایل است. گذشته از آنکه این بالگرد از مواد و سازه جذب‌کننده امواج راداری استفاده می‌کند سطح مقطع راداری بسیار کوچک آن تا حد زیادی مربوط به سطح بدنه شش‌گوشه‌ای، سر ملخ اصلی پوشش داده شده و جایگاه‌های جنگ‌افزار دهلیزی می باشد. علاوه بر این، توپ چرخان 20 میلی‌متری سه لوله آن را می‌توان به سمت عقب برگردانده و در یک پوشش آیرودینامیکی در پشت برجک جا داد. یکی دیگر از مهمترین عوامل تقلیل سطح مقطع راداری در این بالگرد، چگونگی قرار گرفتن شش بالک قابل حمل متصل به بدنه بالگرد همراه با سکانی یکنواخت می‌باشد. از دیگر تدابیری که در این بالگرد به منظور کاهش سطح مقطع راداری در نظر گرفته شده ملخ دوم می‌اشد که از نوع پروانه‌ای است و به یک طرف متمایل می‌باشد. در ضمن ارابه فرود، قابل جمع شدن است. حضور بالگردها را می‌توان قبل از اینکه در دید قرار گیرند توسط صدای آنها تشخیص داد. لذا در این هواگرد به منظور پنهانکاری بیشتر، تدابیری از قبیل افزایش ملخ‌ها در محور اصلی (ملخ‌های پنج تیغه‌ای) و پروانه دم و انحنای قابل توجه انتها تا نوک ملخ توسط طراحان این بالگرد صورت گرفته است. در این بالگرد به منظور کاهش اثر و رد اشعه فروسرخ، موتورها در داخل بدنه جاسازی شده‌اند و به صورت کلی یکی از بهترین وسایل عمود پروازی است که در مقابل ردیابی توسط اشعه فروسرخ محافظت شده است. Avia.ir
  10. IRGCAF

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    این خبر متعلق به حول و حوش نوروز می باشد قصدم از گذاشتن این خبر فقط فقط پی بردن به چهره وهابیون است ! همزمان با تکرار ادعاهای امارات مبنی بر مالکیت بر جزایر سه گانه ایرانی،اطلاعات مندرج در يك سايت حاکی است که برخی شیوخ امارات با همراهی تعدادی از عناصر ایرانی، در صدد برگزاری حراج سالانه دختران ایرانی در دوبی هستند! مافیای فساد امارات، با راه اندازی سایتی اقدام به تبلیغ برای دختران ایرانی کرده است که سن اکثر آنها بین 15 تا 18 سال است. در این سایت، علاوه بر نام و سن این دختران، عکس رنگی نیز از هر کدام از آنها گنجانده شده است تا مشتریان عرب آنها، با دید بهتری به انتخاب بپردازند. قیمت های اعلام شده برای تصاحب هر کدام از این دختران نیز بنا به سن و زیبایی آنها بر مبنای درهم در این سایت اعلام شده است. در این سایت برای اطمینان بخشی به مشتریان فاسد، در کنار مشخصات هر دختر، تاکید شده است که در صورت بیمار بودنش امکان استرداد وجود دارد. در سایت (...) ادعا شده است که 8 گروه در ایران با شبکه فروش دختران ایرانی در امارت همکاری دارند و از بقیه "گروه های مافیایی" که می توانند در این امر فعالیت داشته باشند، دعوت به همکاری شده است. به ادعای سایت مذکور، اسپانسر این جریان غیراخلاقی، یکی از شیوخ فجیره به نام "ع" می باشد. همچنین از مشتریانی که در صدد تصاحب این دختران هستند دعوت شده است همزمان با سال نوی ایرانی، در هتل (...) حاضر شوند. در اين سايت ، به جزئيات ارتباط حضوري مشتريان اشاره نشده و فقط از آنها خواسته شده است با آدرس ايميلي كه به اين منظور معرفي شده است ، تماس بگيرند . البته در صحت ادعاهای مطروحه در این سایت تردید جدی وجود دارد ولی هر چه باشد وجود چنین سایت هایی حتی اگر به شکل ذکر شده، نمود بیرونی هم نداشته باشند، ضربه ای به حیثیت ایرانی است به ویژه آنکه در سال های اخیر، اخبار زیادی درباره قاچاق یا فرار زنان و دختران ایرانی به امارات - به ویژه دوبی- و تصاحب آنها توسط ثروتمندان عرب منتشر شده است. امارات که علیه ایران ادعای ارضی دارد و تعداد زيادي از ثروتمندان آن، با بی اخلاقی تمام در صدد تصاحب زنان و دختران ایرانی هستند، بیشترین سود را از تجارت با ایران می برد و یک چهارم از توریست های این کشور به وي‍ژه در ايام نوروز را ایرانیان تشکیل می دهند! Asriran.com
  11. IRGCAF

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    در زیر انجمن اخبار عمومی چی نوشته امنیتی و نظامی فکر کنم این خبر از اون دسته خبر های امنیتی است چون اعراب با ابروی ایرانیان دارند اینطوری بازی می کنند ! مرگ بر وهابیون
  12. [align=center][/align] در این رابطه که " رون اراد " کیست و کجاست ، تاکنون مطلب جامعی منتشر نشده است و ما اکنون می خواهیم بیشتر به معرفی این خلبان اسرائیلی آلمانی الاصل بپردازیم و نکاتی را در مورد سرنوشت او مطرح کنیم. روز بیست و سوم مهرماه سال 1365 ، ساعت 3 بعدازظهر ، چندین فروند هواپیمای جنگی اف – 4 که از پایگاه هوایی داخل خاک اسرائیل برخاسته بودند، برای بمباران مواضع نیروهای فلسطینی و لبنانی در منطقه « اشرفیه » در جنوب شرقی شهر « صیدا » و همین طور اردوگاه فلسطینی ها « المیه و میه » ، وارد آسمان لبنان شدند. با شدت گرفتن بمباران هواپیماهای اسرائیلی، ضدهوایی های متعلق به گروههای مبارز ، به مقابله با این تهاجم هوایی که کشته و زخمی شدن زنان و کودکان را به همراه داشت ، پرداختند و در آن میان جوانی فلسطینی که یک قبضه موشک ضدهوایی ( از نوعی که به دنبال حرارت هواپیما می رود ) بر دوش خویش داشت، پس از نشانه روی و شلیک به موقع، یکی از هواپیماهای فانتوم را هدف قرار داد. پس از آنکه هواپیما مورد اصابت موشک قرار گرفت ، دو سرنشین آن سراسیمه و به سرعت دکمه پرتاب صندلی را فشار دادند که با انفجاری خفیف، از داخل هواپیما به بیرون پرتاب شدند . به دنبال سقوط هواپیما ، خلبان و کمک اش به وسیله چتر نجات ، در دو منطقه جدا گانه در داخل خاک لبنان فرود آمدند . هلی کوپترهای جنگی اسرائیل که مشغول گشت زنی نزدیک آنجا بودند، پس از اخذ دستور ، به سرعت به محل فرود یکی از خلبانها شتافتند و توانستند او را قبل از اینکه به دست نیروهای مبارز بیفتد ، سوار کرده و از مهلکه نجات دهند . به محض سقوط هواپیما و انفجار آن ، تلاش نیروهای شبه نظامی لبنانی و فلسطینی که از بمباران خانه و کاشانه خویش عصبانی بودند ، برای ردگیری و دستگیری خلبانان آن آغاز شد . " ران آراد " 28 ساله که در یک باغ فرود آمد، بر اثر شدت ضربه وارده ، آرنج دست چپش شکست و دقایقی بعد نیروهای گروه "مقاومت مومنه" به رهبری "مصطفی دیرانی" منشعب از "سازمان امل"، که در یکی از روستاهای اطراف به نام " زغداریا " مستقر بودند، سررسیدند و زودتر از فلسطینی ها ، او را به اسارت خود درآوردند و برحسب اتفاق، محلی که آراد در آنجا فرود آمده بود ، خط تماس جنگ داخلی "امل" و سازمانهای فلسطینی بود. سه ساعت بعد ، آراد که از شکستگی دست رنج می برد ، سوار بر اتومبیلی شخصی ، در حالی که چند ماشین دیگر حامل نیروهای مسلح او را اسکورت می کردند ، از صیدا به طرف بیروت حرکت داده شد . در طی مسیر ، دژبانی ها و پست های بازرسی گروههای مختلف مسلح از جمله ارتش لبنان قرار داشتند . ماشین حامل آراد ، قبل از رسیدن به یکی از این پستها ، سعی کرد تا با روشن و خاموش کردن چراغهای جلو ، بفهماند که مجروح دارد و نمی تواند بایستد . ولی نیروهای ارتش ، به سمت کاروان در حال عبور شلیک کردند اما به کسی آسیبی نرسید . دقایقی بعد در " افران الرمیله " ( نان فروشی رمیله ) که همه خودروهای کاروان اسکورت به هم ملحق شدند ، برای رعایت جوانب امنیتی، آراد در خودرویی دیگر قرار گرفت و به سمت بیروت حرکت داده شد . در بیروت ، خلبان مجروح را مستقیما به خانه شخصی مصطفی دیرانی ( مسئول وقت کمیته امنیت سازمان امل ) بردند . ساعتی بعد که اضطراب و ترس آراد فروکش کرد، با پسر دوسال و نیمه دیرانی به بازی و سرگرمی مشغول شد . ساعت 10 شب ، به دلیل شدت جراحت به یکی از درمانگاهها برده شد که دکتر ارتوپد در محل کار خود حضور نداشت . پس از دقایقی با پیگیری های زیاد ، دکتر از منزل خود به بیمارستان آمد و دست چپ خلبان اسرائیلی را گچ گرفت و مداوا کرد . سازمان امل ، در اولین روزها مدعی شد که رزمندگانش موفق شده اند هواپیمای جنگی اسرائیلی را ساقط کنند و خلبان آن را به اسارت درآورند ، ولی سازمان فلسطینی « فتح » ( گروه ابونضال ) این ادعا را رد کرد و گفت :" ما هواپیمای اسرائیلی را با موشک زدیم ولی چون خلبان آن در نزدیکی خطوط نیروهای امل فرود آمد ، آنها توانستند او را اسیر کنند." از همان روز به بعد ، اسرائیل - که برای حفظ روحیه نیروهای مسلح و بخصوص خلبانانش اهمیت بسیاری قائل است و همواره سعی دارد تا از هر عملی که باعث تضعیف روحیه جنگی آنان شود ، جلوگیری کند - پیدا کردن و کسب خبر از ران آراد را بهانه بسیاری از جنایاتش قرار داد . در نیمه شب 6 مرداد ماه سال 1368 ، هلی کوپتری متعلق به ارتش اسرائیل در محوطه ای باز در مرکز شهر "جبشیت " در جنوب لبنان فرود آمد و در میان ترس و اضطراب مردم ، نیروهای کماندویی ویژه ، به آپارتمانی که در آن نزدیکی قرار داشت ، هجوم بردند و پس از شکستن در ورودی طبقه دوم ساختمان ، در میان وحشت زن و فرزندان ، اقدام به ربودن "شیخ عبدالکریم عبید" امام جمعه جبشیت نموده و پس از انتقال او به هلی کوپتر ، با سرعت هر چه تمامتر به داخل فلسطین اشغالی پرواز کردند . بهانه اسرائیل برای این آدم ربایی ، این بود که مدعی شدند عبدالکریم عبید دستور نقل و انتقال " Ron arad" را داده است . چند سال بعد ، در نیمه شب 3 خرداد 1373 ، مصطفی دیرانی در حالی که در جمع خانواده خود خفته بود ، با صدای هلی کوپتر هایی که بر تپه ای نزدیک روستای " قصرنبا " در دره بقاع فرود آمده بودند ، از خواب پرید ولی تا بخواهد اسلحه کمری را از زیر بالش خود بردارد ، با عکس العمل کماندوهای "تیپ ویژه گولانی" - که وظیفه اصلی شان این گونه آدم ربایی ها بود ـ بر بالین خود رو به رو شد و در میان بهت و وحشت زن و فرزندانش، به داخل هلی کوپتر منتقل شد و از آنجا به پایگاهی نظامی در فلسطین اشغالی منتقل شد که در آن میان برادر وی از پنجره خانه شان که مقابل خانه مصطفی بود ، با تفنگ شکاری اقدام به تیراندازی به سمت صهیونیستها کرد که با پاسخ شدید آنان رو به رو شد ولی به کسی آسیبی نرسید. پس از چند سال که از آدم ربایی های اسرائیل می گذشت ، سرانجام در خرداد ماه سال 1379 دادگاهی نظامی و در حصاری از نیروهای امنیتی ، برای رسیدگی به پرونده عبید و دیرانی تشکیل شد . در این فاصله اخبار متناقضی از سرنوشت آراد منتشر می شد . خرداد ماه سال 1373 روزنامه « نداء الوطن » چاپ بیروت ، بدون اشاره به زمان و مکانی خاص ، نوشت : " ران آراد به هنگام فرار از محل بازداشت خود، از سوی نگهبانانش هدف شلیک قرار گرفته و کشته شده است. این روزنامه در ادامه نوشت : " آراد هنگامی که در اسارت عناصر منشعب از سازمان امل به رهبری مصطفی دیرانی بود، به قتل رسیده است." شهریور سال 1375 رادیو رژیم صهیونیستی به نقل از روزنامه اسرائیلی « یدیعوت آهارونوت » اعلام کرد : " هرگونه اطلاعات در مورد دیپلماتهای ایرانی ربوده شده در لبنان ، می تواند اطلاعات متقابلی در مورد ران آراد به همراه داشته باشد." اشاره می شود احمد متوسلیان ، سید محسن موسوی ، تقی رستگار مقدم و کاظم اخوان علیرغم برخورداری از مصونیت دیپلماتیک ، 14 تیر ماه سال 1361 در پست بازرسی فالانژیستها در شمال بیروت معروف به "حاجز برباره" به اسارت در آمدند که از آن تاریخ به بعد هیچ خبر موثقی از سرنوشت آنان به دست نیامده است اما رژیم صهیونیستی همواره به دنبال گره زدن اخبار و اطلاعات ماجرای ران آراد با گروگانهای ایرانی است. اسرائیل همواره تلاش دارد تا این گونه وانمود کند که آراد توسط حزب الله لبنان ربوده شده و در اختیار ایران است ولی حزب الله نیز در مقابل ، هرگونه ارتباط خود را با این قضیه رد کرده است و دلیل صحت این مطلب نیز این است که اگر خلبان اسرائیلی در دست حزب الله بود ، این حزب به راحتی می توانست بر سر این خلبان معامله کرده و بهای گزافی از اسرائیل طلب کند ، کما اینکه در گذشته نیز شاهد بوده ایم در ازای تکه های بدن چند سرباز متجاوز اسرائیلی، حزب الله توانست صدها تن از اسرای خود را از چنگال این رژیم آزاد کند . شیخ عبدالکریم عبید از مسئولین حزب الله در جنوب لبنان که در اسارت بسر می برد ، خرداد ماه سال 1379 در مصاحبه با روزنامه اسرائیلی " معاریو " ، ضمن تاکید بر اینکه هیچ ارتباطی با اسارت خلبان اسرائیلی ندارد و عبید بی جهت ربوده شده است ، گفت : " آراد، گروگان حزب الله نبوده و به همین دلیل امیدی برای آزادی او از طریق ربودن من وجود ندارد ، بلکه برعکس ، این امر ممکن است اوضاع را پیچیده تر کند . مصطفی دیرانی نیز روز پنجشنبه 19 خرداد ماه 1379 در مصاحبه با همین روزنامه ، گفت : " من نمی دانم آراد زنده است یا مرده و نمی دانم او در حال حاضر کجاست " دیرانی درباره وضعیت آراد در اولین ساعات اسارت ، گفت : " اولین بار که او را دیدم ، پس از سقوط هواپیمایش بود . چند ساعت بعد او به خانه من در بیروت منتقل شد . من به او لباس و غذا دادم و او با پسر من که در آن موقع دوساله و نیم بود ، بازی کرد . دیرانی همچنین تحویل خلبان اسرائیلی به عوامل ایران در بعلبک در مقابل 300 هزار دلار را تکذیب کرد و درباره گم شدن آراد گفت : " ارتش اسرائیل به منطقه "میدون " در دره بقاع حمله کرد و دهها تن کشته و زخمی از مردم عادی برجای گذاشت؛ نگهبانان آراد که از نیروهای "امل" بودند ، برای جویا شدن از احوال نزدیکانشان ، او را ترک کردند و پس از بازگشت متوجه شدند که آراد نیست و پیدایش نکردند . " دیرانی مدعی شده که بعدا شنیده است یک گروه ایرانی از ترس اینکه اسرائیل عملیات تهاجمی برای نجات آراد انجام دهد ، خلبان اسرائیلی را از مخفیگاه سازمان امل ربوده اند . وی برای ادعای خود هیچ دلیل و مدرک مستندی ارائه نداده است . البته این امر می تواند عکس العملی در برابر خبر کشته شدن ران آراد توسط نیروهای سازمان امل باشد و اینکه خود را از این اتهام مبرا کند . هرآنچه هست ، نشان از آن دارد که اسرائیل برای یافتن ران آراد اهمیت قائل شده و حتی دست به آدم ربایی آشکار زده است و همواره در برابر اذهان و افکار جهانی ، جنایتکار جنگی خود را که تنها برای ریختن بمب بر سر مردم بیگناه ، به لبنان تجاوز کرده بود ( و البته بار اولش نبود که خانه و کاشانه مردم لبنان را بمباران می کرد ) مفقودی مظلوم جلوه می دهد و این گونه تبلیغ می کند که ایران وی را ربوده و نگهداری می کند . ولی تا به امروز سازمانهای اطلاعاتی عریض و طویل اسرائیل "موساد " و آمریکا " سیا " هیچ سند موثقی بر این ادعای خود ارائه نداده اند. 24 مهر ماه سال 1377 ، روزنامه " البیان " چاپ امارات ، خبر داد که یک گروه اسرائیلی به سرپرستی " شین " برادر رون آراد ، به دنبال جمع آوری یک میلیون امضا توسط پست الکترونیکی هستند تا به این وسیله از « سید محمد خاتمی » رئیس جمهور ایران ، بخواهند که ایران برادرش را آزاد کند. چندی پیش نیز خبرگزاریها از قول رابط آلمانی میان حزب الله لبنان و اسرائیل برای تبادل اسرایشان، نوشتند که " هم چهار گروگان ایرانی و هم رون آراد کشته شده اند و موضوع آنها از پرونده تبادل اسرا خارج شده است ." این امر با مخالفت خانواده های گروگانهای ایرانی رو به رو شد . چرا که هیچ سند موثقی مبنی بر کشته شدن آنان ارائه نشده است بلکه اطلاعات بسیار خوبی از زنده بودن دیپلماتهای ربوده شده ایرانی، دربند اسرائیل موجود است. Bachehayeghalam.ir
  13. IRGCAF

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    دولت كويت كه به عنوان نخستين كشور با تشكيل كميته‌اي شامل چند تن از وزيرانش از دو ماه پيش، خود را براي جنگ ايران و آمريكا آماده كرده، روز دوشنبه، در نامه‌اي به رئيس شوراي امنيت سازمان ملل اعلام كرد كه پيرو قطعنامه‌هاي 1737 و 1747 در اجراي تحريمات عليه ‌ايران همكاري خواهد كرد. به گزارش سرويس بين‌الملل «بازتاب» به نقل از خبرگزاري كويت، شوراي امنيت در قطعنامه 1737 برخي كالاها را كه ممكن بود به برنامه موشكي و اتمي ايران كمك كند، مشمول تحريم قرار داد و در قطعنامه بعدي، تحريم‌ها را كمي گسترده‌تر كرد، به گونه‌اي كه اين تحريم، به صادرات نظامي ايران و بستن سرمايه‌ها و محدوديت مسافرتي برخي اشخاص و شركت‌هاي مرتبط با برنامه اتمي ايران نيز سرايت كرد؛ هر دو قطعنامه، از كشورهاي عضو خواسته بود تا مفاد قطعنامه‌ها را پياده كرده و گزارش خود را به «يوهان وربك»، رئيس كميته شورا در بلژيك ارايه دهند. بنا بر نامه‌اي كه ‌اين كميته ديروز منتشر كرد، كشور كويت اعلام كرده كه وزارت بازرگاني و صنعت اين كشور، با اعمال قوانيني، واردات كالاهاي موضوع قطعنامه 1737 را ممنوع كرده است. كويت همچنين اعلام كرده است كه اداره گمركات اين كشور نيز در تلاش است از واردات اين كالاها جلوگيري كرده و در اين راه، وزارت كشور كويت نيز همكاري مي‌كند. همچنين در اين نامه آمده است كه انستيتو تحقيقات علمي كويت، متعهد به قطعنامه‌ها بوده و اعلام كرده كه ‌اين انستيتو، هيچ رابطه‌اي با مؤسسات و شركت‌هاي ايراني مورد نظر قطعنامه‌ها ندارد. اداره كل هواپيمايي كويت نيز به دو شركت هواپيمايي اين كشور به نام‌هاي «ايرويز» و «الجزيره‌ايرلاينز» كه تنها خطوط هوايي كويت هستند، دستور داده است تا مفاد قطعنامه‌ها را به دقت اجرا كنند. نيز قطعنامه 1737 مقرر مي‌كرد: همه كشورها از رفت‌وآمد افرادي كه با برنامه اتمي ايران مرتبطند، در قلمرو خود جلوگيري كنند. قطعنامه 1747 نيز نام افراد و شركت‌ها را منتشر كرد. در نامه كويتي‌ها همچنين آمده است: بانك مركزي كويت نيز در هماهنگي با وزارت امور خارجه اين كشور در تطابق كامل با قطعنامه‌هاست كه خواستار انسداد سرمايه‌هاي افراد و شركت‌هاي مرتبط با برنامه اتمي ايران شده بودند. Baztab.com
  14. IRGCAF

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    در حالي كه مقاله حسين شريعتمداري، مديرمسئول «كيهان» بهانه واكنش‌‌هاي شديد در بحرين به جمهوري اسلامي شده، طي چهار روز گذشته گروهي از مقامات بحريني و نيز مطبوعات مختلف بحرين كه بيشتر آنها وابسته به دولت پادشاهي بحرين هستند، موجي از اهانت‌ها و اظهارات تند را عليه رهبر انقلاب، جمهوري اسلامي، روحانيت و تماميت ارضي ايران را در قالب مقاله و كاريكاتور به چاپ رساندند. به گزارش خبرنگار «بازتاب» از منامه، «يوسف مبارك»، مقاله‌نويس روزنامه «الوطن» بحرين در سرمقاله توهين‌آميزي به ولايت فقيه تحت عنوان «ايران قدرت منطقه‌اي ـ چشم‌اندازها و طمع‌ورزي‌ها» ايران را كشوري داراي سابقه توسعه‌طلبي و طمع‌ورز توصيف كرده و رفتارش با مردم اهواز و اهل سنت را بدتر از رفتار رژيم صهيونيستي با عرب‌هاي 1948 دانسته است! در بخشي از اين مقاله آمده است كه اين ولي فقيه ايران هر بار كه مسئله هسته‌ايش با غرب شدت مي‌گيرد، ظاهر مي‌شود و بر ما ... مي‌كشد و ...گوئي مي‌كند و كشورهاي خليج [فارس] را تهديد مي‌كند در صورتي كه آمريكا به ايران حمله كند ... چگونه مي‌توانيم روابط حسن همجواري با اينگونه همسايه‌اي برقرار كنيم و خود و خاك خود را از ايران و كساني كه از آن طرفداري مي‌كنند، در امان نگه داريم. اين روزنامه همچنين به نقل از «شيخ محمد خالد»، عضو فراكسيون «المنبر الوطني الاسلامي» مي‌نويسد: «بحرين براي فروش نيست كه «نكره‌اي» به نام شريعتمداري در مورد بحرين سخن بگويد و به نظر مي‌رسد شاه بار ديگر از قبر بلند شده ولي اين بار با زبان آخوندها سخن مي گويد». به نوشته روزنامه «الايام»، دكتر «حسن العالي»، نايب رئيس «التجمع القومي» مي‌گويد: «به رغم ملاحظات انتقادي ما در مورد ايران در خصوص اشغال احواز و جزاير سه‌گانه اماراتي و دخالت در امور عراق ـ به تعبير وي ـ هر نوع تلاش آمريكا براي تجاوز به ايران به هر بهانه‌اي و ادعايي را رد مي‌كنيم، لذا ايران تحت فشار تهديدات آمريكا نبايد با اين نوع اظهارات، مرتكب اشتباهات كشنده‌اي باشد و عكس‌العمل آن در قبال اين تهديدات نبايد متقابلا تهديد كشورهاي خليج [فارس] باشد و ايران با مطالبه بحرين، از خط قرمز عبور كرده است». از سوي ديگر، «شيخ خليفه بن احمد آل خليفه»، وزير دفاع و معاون فرمانده كل بحرين در گفت‌وگو‌ با روزنامه «الجزيره» ـ چاپ سعودي ـ كه اظهارات وي هم‌زمان با اين روزنامه در روزنامه «الوطن» بحرين نيز منتشر شده است ـ تاكيد كرده است: مشكل اصلي ايران دخالت در امور ديگران است و اين سخن را تنها من نمي گويم ، بلكه همه در اين باره متفق القول هستند كه ايران در امور كشورهاي خليج فارس شوراي همكاري خليج فارس، يمن، لبنان، عراق و ساير كشورها دخالت مي‌كند و اگر ايران از اين امور دست بردارد و در امور آنها دخالت نكند، ديگران نيز در امور آن دخالت نمي‌كنند. ايران بايد به حاكميت كشورهاي ديگر احترام بگذارد. شيخ عادل المعاوده رئيس كميسيون امور خارجه ، دفاع و امنيت ملي مجلس نمايندگان و خطيب جمعه يكي از مساجد اهل سنت در استان محرق ، در خطبه ها با اشاره به اينكه حسين شريعتمداري ، نماينده رهبر ايران در موسسه كيهان و مدير مسئول اين روزنامه ، در راس بزرگترين موسسه رسانه اي ايران قرار دارد و زبان خارجي جمهوري اسلامي ايران در خارج بوده و همه ـ به جز افراد متخصص ـ او را نمي شناسند ، گفت : از آنجا كه وي مشاور رهبر انقلاب ايران است ، بايد سياست جمهوري اسلامي ايران را بداند و نبايد چنين سخني را مطرح كند ، مگر اينكه اظهارات وي بيانگر يك خط و گرايش در داخل ايران باشد .المعاوده خطاب به «شريعت، مداري» گفت : تو «شريعت ، نه داري» اما جالب‌تر از همه فتواي «شيخ جاسم سعيدي»، نماينده مستقل سلفي مجلس نمايندگان است كه گفته: «هر كسي به صحت اظهارات شريعتمداري ايمان داشته باشد كه بحرين بخشي از خاك ايران است، در زمره «خوارج» قرار مي‌گيرد و كسي كه از ولايت امر خارج شود، طي سه روز بايد توبه كند و اگر توبه نكرد، مجازات وي قتل است كه از سوي ولي امر تعيين مي‌شود‌. وي خواستار عذرخواهي ايران يا قطع مناسبات با ايران شد. همچنين دكنر «شيخ ناجي العربي» گفته: «ولي امر، شرعا و قانونا حق دارد كسي را كه به اظهارات شريعتمداري ايمان داشته باشد، مجازات كند». «علي فخرو»، وزير سابق نيز گفته است: من از اين اظهارات در لحظاتي كه ايران با يك درگيري بزرگ رو در رو است و نيازي به وارد شدن در درگيري‌هاي جانبي ندارد، تعجب مي‌كنم. ايران بايد اشتباه بزرگ خود را تصحيح كند تا از افتادن در دام صهيونيسم در امان باشد. اين تنها بخشي از اهانت‌هاي صريح رسانه‌ها و مقامات بحريني است كه تاكنون با سكوت سؤال‌برانگيز ايران روبه‌رو شده است. Baztab.com