![](http://www.military.ir/forums/uploads/set_resources_3/84c1e40ea0e759e3f1505eb1788ddf3c_pattern.png)
![](http://www.military.ir/forums/uploads/monthly_2020_11/0_member_3916.png)
00Amin
-
تعداد محتوا
2,078 -
عضوشده
-
آخرین بازدید
-
Days Won
4
پست ها ارسال شده توسط 00Amin
-
-
[color=#0000ff][b]هيگل: تهديد هستهاي اسرائيل بيشتر از ايران است[/b][/color]
به گزارش سرويس بين الملل باشگاه خبرنگاران به نقل از پايگاه اينترنتي گلوبال ريسرچ؛ وي در مراسمي که آن سال براي تبليغ کتابش -که به تازگي منتشر شده است- برگزار شد، علاوه بر ابراز نگراني از تسليحات هسته اي اسرائيل، از تعامل آمريکا با ايران و سوريه حمايت کرد.
در اين تصوير ويدئويي، يکي از حضار از هيگل پرسيد: "اگر ايران يا يکي از حاميان اين کشور مانند حزب الله لبنان، اسرائيل را به گونه اي هدف حمله قرار دهد که موجوديت آن به خطر بيفتد، آيا شما از حملات هوايي آمريکا با استفاده از نيروهاي آمريکايي به ايران حمايت خواهيد کرد؟
هيگل در پاسخ گفت: تا جايي که مي توانم به سوال شما صادقانه پاسخ مي دهم. سوال شما درباره پيچيدگي هاي موجود در خاورميانه است. قطعا من کارشناس مسائل خاورميانه نيستم،اما در کتابم يک فصل را به خاورميانه اختصاص داده ام. من چيزهايي درباره اين منطقه مي دانم ، چرا که مدت زيادي را آنجا گذارنده ام. من زمان زيادي را در دوران تصدي نخست وزيران و مقامات مختلف در اسرائيل گذراندم. من بيشتر ترجيح مي دهم دولت فعلي، يا دست کم دولت بعدي، با ايران و سوريه تعامل داشته باشد.
من معتقدم سياست ما به گونه اي بوده است که کمکي به بهبود اوضاع خاورميانه نکرده است. اوضاع در خاورميانه به هيچ وجه بهتر نشده است چون ما با هيچ يک از آن کشورها مذاکره نمي کنيم. تا زماني که ايران، سوريه و همه بازيگران منطقه خاورميانه، بخشي از طرفهاي گفتگو نباشند، ما شاهد برقراري صلح، ثبات و امنيت حتي به مقدار اندک در اين منطقه نخواهيم بود. من اميدي به بهبود اوضاع در منطقه ندارم، مگر اينکه ايران به گونه اي وارد تعامل شود. روزي کسي از من درباره جنگ هسته اي در جهان و منشا آن پرسيد. من گفتم سناريويي به شما ارائه مي کنم که بسيار واقعي است. اگر اسرائيل در مخصمه قرار گيرد و مجبور به استفاده از تسليحات هسته اي شود، موج تحولات جديدي در جهان آغاز خواهد شد.آمريکا نبايد حتي به بمباران ايران يا هر کشور ديگري فکر کند. ما همين الان نيز بسيار درگير شده ايم.
[url="http://www.yjc.ir/fa/news/4280015/هيگل-تهديد-هستهاي-اسرائيل-بيشتر-از-ايران-است"]پیوند[/url]
[color=#0000ff][b]بان کی مون اظهاراتش را پس گرفت[/b][/color]
مارتین نسیرکی، سخنگوی دبیر کل سازمان ملل، گزارش رسانه ها در خصوص اینکه بان کی مون گفته است ایران از مذاکره با گروه 1+5، به عنوان پوششی برای ساخت سلاح هسته ای استفاده می کند را تکذیب کرد.
اوایل هفته، خبری به نقل از بان کی مون در رسانه های بین المللی مطرح شد که حاکی از انتقاد تند دبیر کل سازمان ملل از روند مذاکره ها و پیشرفت برنامه های هسته ای ایران بود. رسانه ها به نقل از بان نقل کرده بودند که باید از کره شمالی درس گرفت و نباید زمان بیشتری به ایران داد.
به دنبال انعکاس این مواضع از زبان دبیر کل سازمان ملل، مقامات تهران یکی پس از دیگری به این موضوع واکنش نشان دادند و در تازه ترین موضع گیری مقامات وزارات خارجه جمهوری اسلامی از بان کی مون خواستند بی طرفی خود را حفظ کند.
به گزارش کونا، سخنگوی بان کی مون در خصوص مصاحبه اخیر وی با روزنامه واشینگتن پست گفت: بان کی مون نگفته که ایران از مذاکرات به عنوان پوششی برای ساخت بمب استفاده می کند. وی در پاسخ به این پرسش که آیا گزارش واشیگتن پست را تکذیب می کند، گفت: خیر تکذیب نمی کنم اما آنچه در این گزارش مورد اشاره قرار گرفته دقیقا عبارتی نیست که بان کی مون به زبان آورده و احتمالا این روزنامه آمریکایی تعبیر صحیحی از اظهارات دبیر کل نداشته است. به گفته سخنگوی بان کی مون، آنچه که وی گفته این بوده که نباید زمان بیشتری به ایرانیان داد و زمان را تلف کرد، چرا که ما شاهد آنچه در مورد کره شمالی رخ داد، بوده ایم.
اما آنچه در گزارش واشینگتن پست چاپ شده حاکی از آن است که سازمان ملل باید در مورد اینکه آیا دیپلماسی می تواند راه حل تعدیل نگرانی های بین المللی بر سر برنامه های هسته ای ایران باشد ، یا خیر، مصمم باشد. چرا که در غیر این صورت به استقابل این ریسک می رود که ایران نیز مانند کره شمالی از مذاکرات به عنوان پوشش ساخت سلاح استفاده کند.
به گفته نسیرکی، سخنگوی بان،دبیر کل سازمان ملل اعتقاد دارد که راه حل مساله ایران مذاکره و گفت و گو است. مذاکراتی که 8 اسفند در قزاقستان برگزار خواهد شد و طرف مذاکرات هسته ای با ایران نیز گروه 1+5 (آمریکا، انگلیس، فرانسه، چین، روسیه و آلمان) خواهد بود. نسیرکی این نکته را خاطرنشان می کند که این موارد مبنای اظهارت بان کی مون در مصاحبه با روزنامه واشینگتن پست بوده است.
سخنگوی بان کی مون در خصوص اینکه دبیرکل سازمان ملل مساله هسته ای ایران را با مساله هسته ای کره شمالی مرتبط کرده بود، اظهار داشت: من نمی توانم اظهارات بان را تعبیر کنم. او به سادگی کفته است که باید تلاش ها را به منظور پیشرفت مذاکرات تقویت کرد و زمان آن رسیده که ایران نیز جامعه بین المللی را در خصوص ماهیت برنامه های هسته ای اش قانع کند. این در حالی است کره شمالی از مذاکره های شش جانبه برای توسعه برنامه های هسته ای خود استفاده کرد و سومین آزمایش هسته ای خود را اخیرا انجام داد.
در اعتراض به اظهارات منتشر شده به نقل از بان کی مون در واشینگتن پست، محمد خزاعی، سفیر ایران در سازمان ملل در نامه ای خطاب به وی از او خواست به عنوان دبیر کل سازمان ملل به اصول سازمان ملل متعهد مانده و در بحث های بین المللی بی طرفی خود را حفظ کند. گفتنی است بان کی مون در راس سازمانی قرار دارد که شورای امنیت آن تا کنون چهار قطعنامه تحریمی را علیه ایران به تصویب رسانده و از تهران می خواهد فعالیت های غنی سازی هسته ای را متوقف کند.
[url="http://www.irdiplomacy.ir/fa/page/1913038/بان+کی+مون+اظهاراتش+را+پس+گرفت+.html"]پیوند[/url] -
[quote name='100' timestamp='1361368624' post='301159']
[quote name='iran_zamen58' timestamp='1361366771' post='301154']
[quote name='Thundar' timestamp='1361231951' post='300911']
[size=5]قاهر313+باور373=اوج دانش نظامی ایران[/size]
[/quote]
منظورت از باور 373 چيه؟
ميشه توضيح بدي؟
منظورت همون رادار بومي ايرانه؟
[/quote]
سلام
هر چند اینجور نامگذاری درست نیست ولی :
باور 373 = اس 300 ایرانی
[/quote]
373 در حرف ابجد از القاب پیامبر( ص) هست . -
[color=#0000ff][b]بازی چین در زمین تحولات هسته ای شبه جزیره کره[/b][/color]
پس از فرونشستن تب و تاب رسانه ای مربوط به آزمایش اتمی کره شمالی در روز سه شنبه هفته گذشته و اعلان مواضع و نیز رویکردهای شماری از واحدها و سازمان های نظام بین المللی در این خصوص، بررسی واقع بینانه مولفه ها و متغیرهای تاثیرگذار در آینده تحولات شبه جزیره و نقش بازیگران در دستور کار تحلیلگران و ناظران مسائل منطقه قرار گرفته است.آنچه مشخص است اینکه بحران سیاسی-امنیتی شبه جزیره با توجه به اهمیت رخدادها، پیامدها و اثرات آن در ساختار امنیت منطقه ای و نیز بازیگران فعال در آن به یکی از مهمترین موضوعات روز بین المللی بدل گشته و در روزهای اخیر بخش مهمی از خبرها، تحلیل ها و گزارش های بنگاه ها و پایگاه های خبری-تحلیلی را به خود اختصاص داده است.
در این میان با توجه به جایگاه ویژه چین در سیر تحولات اخیر منطقه، نوع بازی و رویکردهای جاری و آتی پکن در میدان بازی بحران هسته ای کره دارای اهمیت ویژه ای تلقی می شود. به خصوص در شرایط کنونی چین به عنوان نزدیکترین دوست خارجی پیونگ یانگ و تنها مجرای موجود در مسیر تعامل یا یکی از مهمترین اهرم ها برای اعمال فشار جهانی بر رهبران کره شمالی مطرح است.
و اما مواضع و رویکرد های پکن در قبال تحولات اخیر شبه جزیره قابل تامل به نظر می رسد. چین در جریان آزمایش موشکی آذرماه پیونگ یانگ با محکوم کردن شدید این اقدام، در تصویب قطعنامه ۲۰۸۷ شورای امنیت برای تشدید تحریم های بین المللی علیه کره شمالی انعطاف و همکاری قابل توجهی با اعضای غربی شورای مذکور از خود نشان داد.از سوی دیگر آزمایش هسته ای کره شمالی در بیست و چهارم بهمن ماه تنها با مخالفت و ابزار نارضایتی مقامات چینی روبرو شد و این اقدام پیونگ یانگ حتی محکومیت رهبران پکن را بر نیانگیخت.
[color=#800080]چین و کره شمالی، از همکاری راهبردی تا برگ برنده سیاسی-امنیتی[/color]
چین در صحنه جنگ کره طی سال های ۱۹۵۰ تا ۱۹۵۳ میلادی (۱۳۲۹تا ۱۳۳۲ ه.شمسی) نشان داد که برای حمایت از دولت مورد حمایت خود در پیونگ یانگ حاضر است حتی با آمریکا و متحدان منطقه ای این کشور وارد یک هماوردی جدی نظامی-امنیتی شود.از آن پس تاکنون موجودیت و امنیت کره شمالی بر اساس قانونی نانوشته زیر سایه حمایت های پکن قرار داشته و حتی پس از پایان جنگ سرد، بخش شمالی شبه جزیره کره به عنوان عمق راهبردی چین قلمداد شده است.
برخی تحلیل گران در خصوص جایگاه پکن در تصمیم گیری های کلان رهبران پیونگ یانگ معتقدند که مقامات چینی با ایفای نقش مهمترین متغیر خارجی دخیل در تحولات کره شمالی، تاثیری به مراتب قوی تر از مجموعه متغیرهای مربوط به نظام بین المللی دارند.با توجه به اختصاص بخش اعظم تبادلات تجاری-اقتصادی-فنی و نیز روابط خارجی پیونگ یانگ به همسایه بزرگ شمالی در سال های اخیر استدلال مزبور در نزد این دسته از تحلیل گران قوت یافته است.
علاوه بر این، مسائلی از قبیل سفر ˈکیم جونگ ایلˈ رهبر پیشین و فقید کره شمالی به پکن در مدت زمان کوتاهی پیش از تعیین جانشین آینده خود، از جمله نمودهای اثرپذیری مستقیم و عمیق کادر رهبری پیونگ یانگ از پکن قلمداد شده است.ˈرویترزˈ در گزارش ویژه روز جمعه خود پیرامون تحولات شبه جزیره کره، از تسلیم برنامه سال جاری میلادی رهبران کره شمالی به چین شامل انجام دو آزمایش هسته ای و پرتاب های متعدد موشک های دوربرد به فضا خبر داده و تاکید دارد که چینی ها از ابتدا و به طور دقیق در جریان بسیاری از تصمیمات و برنامه ریزی های سیاسی-نظامی پیونگ یانگ قرار داشته اند.
البته برخی ناظران با اغراق آمیز خواندن چنین تحلیل هایی پیرامون جایگاه و نقش واقعی پکن در تصمیم گیری های اساسی پیونگ یانگ، بر این باورند که روابط دو کشور در زمان حاضر بر مبنای محور شراکت راهبردی در جریان است تا وابستگی بکجانبه پیونگ یانگ به پکن.این کارشناسان تاکید دارند که در شرایطی کنونی، اگر چین می توانست به طور آشکار از انجام آزمایش های موشکی یا هسته ای پیونگ یانگ جلوگیری کند، به طور مشخص در تعاملات و چانه زنی های راهبردی خود با آمریکا و شرکای غربی و منطقه ای واشنگتن، مزیت های مهمی را نصیب خود می ساخت.
از این نقطه نظر، هر چند طی سال های گذشته پرونده هسته ای کره شمالی، در تعاملات راهبردی با آمریکا و متحدان واشنگتن، به شکل برگ برنده ویژه ای در دست چینی ها ظاهر شده، اما در وضعیت کنونی این نگرانی وجود دارد که ورود بحران اتمی کره به مرحله ای کنترل ناپذیر، عواقبی غیر قابل پیش بینی را متوجه رهبران جدید پکن سازد.
[color=#800080]پیچیدگی های تحلیل نقش چین در بحران اتمی کره[/color]
روز جمعه خبرگزاری فرانسه در تشریح و جمع بندی تحلیل های موجود در خصوص جایگاه و نقش پکن در تحولات اخیر شبه جزیره کره، گزارشی با عنوان ˈپیچیدگی های معمای دشوار کره شمالی برای چین بیشتر می شودˈ منتشر ساخت.در این گزارش آمده است که رهبران جدید پکن در وضعیت کنونی بر سر دوراهی انتخابی نامطلوب قرار گرفته اند: تقابل با یک شریک راهبردی یا تحمل یک حکومت اتمی غیر قابل مهار و پردردسر در مجاورت و زیر سایه چتر حمایتی چین.
در این گزارش آمده است که کره شمالی از یک سو برای چین نقش یک منطقه حایل بین این کشور و قدرت نظامی آمریکا در منطقه را ایفا کرده و از سوی دیگر دردسرهای امنیتی ویژه ای برای مقامات پکن به همراه داشته است.در شرایطی که ماجراجویی های کره شمالی برای مدت های طولانی به عنوان برگ برنده ای در دست رهبران چین مطرح بوده، اما در وضعیت کنونی می تواند با افزایش حساسیت ها و تنش های نظامی-امنیتی در منطقه، بهانه و زمینه حضور گسترده تر آمریکا در مناطق مجاور چین را فراهم سازد.
در چارچوب این تحلیل ها به این نکته اشاره شده که هر چند تنش های مقطعی در شبه جزیره در پاره ای مواقع مطلوب رهبران پکن بوده، اما برقراری ثبات در این منطقه در بردارنده مزایایی به مراتب بیشتر برای منافع تجاری-اقتصادی چینی ها است.با توجه به تحلیل ها موجود، چینی ها در قبال بحران فزاینده پیش رو در شبه جزیره با گزینه های متعددی روبرو هستند. در صورت بهره مندی از توان تاثیرگذاری در تصمیمات اساسی رهبران کره، مقامات پکن می توانند از طریق اعمال فشار و متوقف ساختن مشروط برنامه های موشکی و هسته ای پردامنه پیونگ یانگ، قابلیت و امتیاز ویژه خود را برای مدیریت بحران کنونی به منصه ظهور برسانند. البته نتیجه قطعی این گزینه تضعیف جایگاه رهبر جوان کره شمالی و دوری بیش از پیش این کشور از پکن خواهد بود.
البته چین با واگذاشتن سیر تحولات کنونی به حال خود می تواند چالش های فزاینده ای را متوجه آمریکا و کشورهایی مانند ژاپن و کره جنوبی به عنوان رقبای جهانی و منطقه ای خود سازد. به ویژه اینکه این پروسه می تواند با حمایت های پنهان از رهبران پیونگ یانگ و اطمینان بخشی به آنان تسریع گردد. البته این گزینه بواسطه پیش بینی ناپذیر بودن پیامدهای آن بعید و غیر عقلانی به نظر می رسد.
و اما با فرض بهره مندی چین از امکان و توان نسبی متقاعد سازی رهبران پیونگ یانگ برای فروکاهش بحران اتمی، رهبران پکن می توانند همچنان پیونگ یانگ را به تداوم حمایت خود امیدوار ساخته و با تضمین کاهش سطح تهدیدهای پیش رو، ابزارهای نفوذ خود در این کشور را تقویت کنند.علاوه بر این، چین با مشارکت فعال در کاهش سطح تنش ها می تواند از مزایای این نوع نقش آفرینی در سطح منطقه ای و بین المللی امتیازات و بهره مندی های ویژه ای بیابد.
با توجه به مطلوبیت این گزینه، ترغیب و تشویق طرفین مخاصمه هسته ای در شبه جزیره به پیگیری مذاکرات شش جانبه مهمترین محوری بوده که رسانه های رسمی چین طی روزهای گذشته دنبال کرده اند. مذاکراتی که پیش از این به طور منقطع از سوی دو کره، چین، روسیه، ژاپن و آمریکا پیرامون پرونده هسته ای پیونگ یانگ پیگیری می شد و پس از تصویب قطعنامه تحریمی ۲۰۸۷، کره شمالی از آن خارج شد.
به هر حال چین در بحران سیاسی-امنیتی شبه جزیره به عنوان بازیگری مطرح و بسیار مهم توجه بسیاری از ناظران مسائل منطقه را به خود جلب کرده است. نوع بازی زیرکانه چینی ها در زمین بحران زده شبه جزیره می تواند فرصت های ویژه ای را نصیب این کشور سازد و به همان میزان گام های نامطمئن در این میدان، چالش هایی غیر منتظره و اوضاعی غیر قابل کنترل را برای پکن به همراه خواهد داشت.
[url="http://www.irna.ir/fa/News/80547383/پژوهش/بازی_چین_در_زمین_تحولات_هسته_ای_شبه_جزیره_کره"]پیوند[/url]-
2
-
-
[color=#0000ff][b]اعزام ۲۰۰۰۰ نیروی امدادی[/b][/color]
در پی برخورد شهاب سنگ به زمینی در نزدیکی کوه های اورال روسیه گروهی متشکل از ۲۰۰۰۰ نیروی امداد و پاکسازی به این منطقه اعزام شده اند.
ولادیمیر پوتین رییس جمهوری روسیه دستور داده این عملیات برای کمک به ۱۲۰۰ مجروح این حادثه اجرا شود.
۲۰۰ کودک در میان مجروحان این حادثه هستند که اغلب در نتیجه شکستن شیشه جراحت برداشته اند.
ساکنان محلی گفتهاند این شهاب سنگ را دیدهاند که "مانند یک گلوله بزرگ آتش" در آسمان فراز شهر یکاترینبورگ ظاهر شد و پس از مدتی، با صدایی مهیب به زمین برخورد کرد.
ظاهرا این شهاب سنگ در سواحل دریاچهای در نزدیکی شهرک چبارکول، واقع در حدود دویست کیلومتری جنوب یکاترینبورگ سقوط کرده است.
به گفته اهالی محلی، تاثیر برخورد شهاب سنگ با زمین به زلزله شباهت داشت که به خصوص در شهر چلیابینسک شیشه پنجره تعدادی از ساختمان ها را شکست و در یک مورد، باعث فرو ریختن سقف یک کارخانه شد.
چلیابینسک واقع در حدود یکهزار و پانصد کیلومتری جنوب مسکو، یک شهرک صنعتی با تعدادی کارخانه، یک نیروگاه اتمی و مرکز ذخیره و پردازش پسمانده سوخت نیروگاهی است.
کارشناسان گفته اند که پس از ورود این شهاب به جو زمین، بخش عمده آن سوخته و قطعاتی از بدنه اصلی در نقاط مختلف پراکنده شده است.
شیشه پنجره ساختمان ها تا فاصله دویست کیلومتری محل اصابت قطعه اصلی شهابسنگ شکسته و برخی گزارشها حاکی از آن است که قطعات کوچکتر این جرم آسمانی تا نواحی سیبری هم پراکنده شده است.
تعدادی از اهالی محلی توانستهاند با استفاده از موبایل، از واقعه سقوط شهاب سنگ تصویربرداری کنند و از طریق اینترنت در دسترسی کاربران قرار دهند.
در یکی از این تصاویر، نور خیره کنندهای در هوا ظاهر میشود و در پی آن، صدای مهیب انفجار به گوش میرسد که ناشی از برخورد قطعه اصلی شهاب سنگ به زمین است.
تصاویر ویدئویی که روی اینترنت منتشر شده جوانان وحشت زده ای را در یکی از مدارس چلیابینسک نشان می دهد که راهروهایش پر از خرده شیشه است.
سرگئی سرکوف یکی از ساکنان چلیابینسک می گوید شهر برای ۲۰ تا ۳۰ دقیقه مثل "منطقه جنگی" شده بود.
او گفت: " در دفتر کارم نوشته بودم که ناگهان یک نور خیره کننده پشت پنجره روبرویم دیدم. بوی دود و آتش می آمد، از پنجره بیرون را نگاه کردم و دیدم ستون بلندی از دود، مثل آنچه که از پشت هواپیماها باقی می ماند در آسمان است، با این تفاوت که بسیار صخیم تر بود.
سرکوف افزود: "چند دقیقه بعد پنجره ناگهان باز شد و انفجاری عظیم رخ داد. بعد از آن هم چند انفجار کوچکتر شنیدم."
براساس گزارش ها قطعات کوچک تر شهاب سنگ بعد از برخورد با زمین بر فراز منطقه تیومن در سیبری ریخته شده است.
فرماندار منطقه هم گفته شهاب سنگ در دریاجه ای یک کیلومتری چبارکل سقوط کرده که ۴۶هزار نفر جمعیت دارد.
سخنگوی ارتش روسیه گفته یک قطعه ۶ متری از این جرم آسمانی در ساحل این دریاچه پیدا شده است.
محققان ارتباط بین سقوط این شهاب سنگ و سیارکی که روز جمعه از کنار زمین رد شد رد کرده اند.
سقوط اینگونه شهاب سنگ ها در روسیه نادر است اما گفته می شود سقوط یک شهاب سنگ مشابه در سال ۱۹۰۸ منطقه ای به وسعت ۲۰۰۰ کیلومتر مربع در سیبری را زیر و رو کرد.
[url="http://vista.ir/news/7150618/بحران-«شهاب»-در-روسیه_-اعزام-۲۰۰۰۰-نیروی-امدادی"]پیوند[/url]-
1
-
-
[b][color=#0000ff]ابرهاي سياه بر فراز ترکيه[/color][/b]
به نقل از المانيتور، "رجب طيب اردوغان" نخست وزير تركيه و "احمد داووداوغلو" وزير امور خارجه آن كشور در دولت خود مدعي شدند كه سياست خارجي اي مبتني بر "به حداقل رساندن مشكلات با همسايگان" را پيش خواهند برد و همواره دولتهاي قبلي تركيه را سرزنش مي كردند و اظهار مي داشتند كه آنان بيش از حد به غرب و رژيم صهيونيستي نزديك شده بودند و رفتاري نژادپرستانه در قبال اعراب و مسلمانان در پيش گرفته بودند."
نويسنده در ادامه به شكست دولت اردوغان در سياست خارجي خود در منطقه مي پردازد و مي نويسد "اما واقعيت آنست كه حزب عدالت و توسعه تلاش نمود تا واشنگتن را قانع سازد كه مي تواند در ميان سوريه و ايران قرار گيرد. گزارشي كه در تاريخ 25 فوريه سال 2010 از سوي سايت افشاگر ويكي ليكس منتشر شد نشان داد كه اردوغان در آن زمان به بشار اسد نزديك شده بود.
"فريدون سينيرلي اوغلو" معاون وزير امور خارجه تركيه نيز اظهار داشته بود كه "تركيه در صدد است تا جاي ايران را بگيرد و به همين خاطر به سوريه نزديك شده است." با اين حال شواهد موجود نشان مي دهند كه تركيه اكنون در پيگيري اين سياست شكست خورده است و دولت اردوغان موفق نشده به هدف خود برسد."
نويسنده در ادامه به مداخلات دولت عدالت و توسعه در امور داخلي سوريه مي پردازد و مي نويسد "هم اكنون دولت عدالت و توسعه بصورت آشكار و بي پروا از معارضين سوري حمايت مي كند. اين سياست دوگانه اي است كه اردوغان پيشه كرده، وي پيش از اين به اسد نزديك شده بود و اكنون در جايگاه حمايت از مخالفين او قرار گرفته است. نخست وزير تركيه اظهار داشته بود "سوريه براي ما يك مسئله داخلي" محسوب مي شود."
دالواوغلو در ادامه به اين مسئله مي پردازد كه مداخلات تركيه در امور داخلي سوريه باعث شده تا امنيت مرزي آن كشور نيز به خطر بيفتد و در ادامه مي گويد "پس از انفجار يك بمب در اتوبوسي در نزديكي مرز تركيه و سوريه در تاريخ 11 فوريه، اين مسئله آشكار شد كه وضعيت امنيتي تركيه و سوريه بشدت ضعيف شده است."
نويسنده در ادامه به اظهارات نابخردانه داووداوغلو وزير امور خارجه تركيه اشاره مي كند و مي نويسد "داووداوغلو پس از تجاوز رژيم صهيونيستي عليه مركز تحقيقاتي سوريه در تاريخ 30 ژانويه با تعجب اعلام كرد كه "چرا اسد پاسخي متقابل نمي دهد آيا توافقي ميان آنان صورت گرفته است؟" وي اين اظهارات را در حالي بيان داشت كه در قبال بمبگذاري در مرز تركيه و سوريه خود چنين واكنشي را نشان نداد."
نويسنده به مخالفت هاي موجود در تركيه در مورد رويكرد اردوغان و دولتش در قبال بحران سوريه مي پردازد و مي گويد "كمال قليچداراوغلو رهبر حزب "جمهوريخواه خلق" جريان اصلي اپوزيسيون تركيه در انتقاد از سياست اردوغان در قبال سوريه اظهار داشت "آنان (اردوغان و بشار اسد) كه پيش از اين با يكديگر برادر و دوست بودند چه شد كه در عرض شش ماه اين رابطه تغيير يافت؟" وي اين اظهارات را در تاريخ 12 فوريه اظهار داشت و پس از آن اردوغان او را متهم ساخت كه از "بشار اسد" رئيس جمهوري سوريه حمايت مي كند. قليچداراوغلو بارها تاكيد كرده است كه سياست دولت عدالت و توسعه در قبال سوريه سياستي اشتباه بوده است. او در اين باره گفته بود "سياست نادرست دولت عدالت و توسعه در قبال سوريه كشور ما را بسوي يك باتلاق كشيده است."
نويسنده در ادامه مي افزايد "اردوغان همين طور قليچداراوغلو را حامي فردي كه در سفارت تركيه نيز بمبگذاري كرده بود دانسته است. موضع گيري هاي وي در مورد نشان از بي تجربگي وي دارد و با هيچ عقل و منطقي قابل توجيه نيست."
نويسنده در بخش پاياني مقاله خود با انتقاد شديد از سياست خارجي اردوغان مي افزايد "براستي امروز هر كسي از خود مي پرسد كه جاي نجابت، مهرباني، سياست ورزي، انصاف، مدارا و بشردوستي در سياست خارجي تركيه كجاست. گفتمان حاكم بر آنكارا باعث شده تا چهره اي زشت از تركيه نمايش داده شود و ابرهاي سياه بر فراز آن كشور حاكم گردند. با ادامه چنين روندي حتي در پارلمان تركيه، آن كشور بيش از پيش از ساير كشورها دور خواهد شد و در تعقيب منافع خود در مرزهاي شرقي اش شكست خواهد خورد. تركيه اين ظرفيت را دارد كه خود را از شر آن ابرهاي سياه خلاص كند اما سياست هاي اشتباهش باعث شده تا امروز تحقق چنين امري امكان پذير نباشد."
[url="http://www.yjc.ir/fa/news/4271506/ابرهاي-سياه-بر-فراز-ترکيه"]پیوند[/url] -
سلام..
با توجه به دینامیک نظامی و چه با متحد و بی متحد اگر جنگی صورت بگیره هر دو طرف متحمل خسارات سنگینی خواهند شد ، که نتیجه ان باخت باخت خواهد بود .
به همین دلیل فقط شاهد درگیری لفظی خواهیم بود و جنگ سخت دور از ذهن و منتفی هست .-
2
-
-
[color=#0000ff]اوباما در سخنرانی سالیانه خود در کنگره امریکا اعلام کرد که عقیده دارد اکنون زمان حل و فصل دیپلماتیک مسئله هسته ای ایران است.[/color]
آقای رئیس، آقای معاون رئیس جمهور، اعضای کنگره و مردم آمریکا
51 سال پیش، جان اف کندی رئیس جمهور آمریکا در همین مجلس گفت قانون اساسی آمریکا، ما را نه رقبای قدرت بلکه شرکای پیشرفت قرار داده است؛ وی گفت وظیفه من است که با سخنرانی سالیانه خود نشان دهم که این وظیفه همه است. امشب در سایه تلاش و خواست مردم آمریکا، پیشرفت های زیادی تحقق یافت که می خواهم به شما گزارش کنم.
بعد از یک دهه جنگ، مردان و زنان شجاع ما به کشور باز می گردند. بعد از سالها رکود آزار دهنده، صنایع ما بیش از 6 میلیون فرصت شغلی تازه ایجاد کردند. ما بیش از هر زمان در 5 سال گذشته، خودروهای آمریکایی فروخته ایم و کمترین وابستگی به نفت خارجی را در 20 سال اخیر داریم. بازار مسکن ما در حال بهبود است، بازار بورس در حال بازیافتن خود است و مصرف کنندگان، بیماران و افراد خانه دار از سیاست های محافظتی بیشتری در مقایسه با گذشته برخوردار هستند. از این رو، در کنار هم ما بحران ها را از سر راه خود برداشته ایم. می توانیم با اطمینان بگوییم که کشور ما امروز قوی تر شده است. با این حال، ما در حالی اینجا جمع شده ایم که می دانیم میلیون ها آمریکایی به رغم تلاش ها و تحصیلات زیاد، هنوز موقعیت مناسب خود را نیافته اند. اقتصاد ما در حال ایجاد شغل است ولی هنوز کسانی هستند که نتوانسته اند کار تمام وقت بیابند. سود شرکت های خصوصی به بیشترین میزان خود رسیده است ولی در دهه گذشته، به ندرت شاهد افزایش دستمزدها بودیم. این وظیفه نسل ماست که بار دیگر موتور واقعی اقتصاد آمریکا را به راه اندازد، طبقه متوسطی قوی و پویا. این وظیفه ناتمام ماست که اصلی ترین چیزی که این کشور را درست کرده است، احیا کنیم. این باور که اگر شما فرصت و مسئولیت پذیری لازم را داشته باشید، می توانید پیش بروید و هیچ اهمیتی ندارد که شما از کجا آمده اید، چه شکلی هستید یا چه کسی را دوست دارید. این وظیفه ناتمام است که اطمینان حاصل کنیم این دولت، به نمایندگی از اکثریت و نه اقلیت، به وظایف خود عمل می کند. دولتی که به فعالیت های آزاد احترام بگذارد، فرصت های مناسب را در اختیار افراد قرار دهد و دریچه های فرصت را در اختیار هر کودکی در سراسر این کشور قرار دهد.
مردم آمریکا از دولت انتظار ندارند که همه مشکلات را حل کند. آنان از ما انتظار ندارند که در این مجلس، درباره همه چیز توافق داشته باشیم ولی انتظار دارند که منافع کشور را بر منافع حزبی مقدم بدانیم. آنان از ما انتظار دارند در جایی که امکان دارد، به مصالحه ای معقول دست بزنیم و آمریکا در زمانی پیش می رود که ما دست به چنین کارهایی بزنیم و مسئولیت پیشرفت این اتحاد، بر عهده همه ماست. [b][color=#800080]کار ما باید با برخی تصمیم های بنیادین درباره بودجه شروع شود[/color].[/b] تصمیم هایی که بر قدرت اقتصادی ما تاثیر چشمگیری دارد. در چند سال گذشته، هر دو حزب برای کاستن از کسری بودجه 5/2 تریلیون دلاری با همدیگر همکاری کرده اند. این همکاری نه فقط در کاهش کسر بودجه، بلکه در افزایش مالیات یک درصد ثروتمندان آمریکایی نیز صورت گرفته است. در نتیجه، ما بیش از نیمی از راه را برای رسیدن به کاهش 4 تریلیون دلاری کاهش بودجه که اقتصاددانان برای ثبات بخشیدن به اقتصاد ما ضروری می دانند، طی کرده ایم. با این حال، باید این کار تمام شود ولی سوال اینجاست که این کار باید به چه شکل صورت گیرد؟ در 2011، کنگره قانونی را تصویب کرد که بر اساس آن اگر هر دو حزب نتوانند برای کاستن از کسری بودجه به توافق برسند، حدود یک تریلیون دلار از کاهش بودجه به صورت خودکار در سال جاری اجرایی می شود. این کاهش ناگهانی، شدید و سرخود بودجه آمادگی نظامی ما را به خطر می اندازد، بر اولویت هایی مانند آموزش و پرورش، تحقیقات پزشکی و حوزه انرژی تاثیری ویرانگر دارد و قطعا باعث کاهش رشد اقتصادی کشور و از دست رفتن صدها هزار فرصت شغلی می شود. از این روست که دمکرات ها، جمهوری خواهان، صاحبان صنایع و اقتصاددانان اعلام کرده اند که این اقدام (شروع خود به خود کاهش هزینه های دولتی) که در واشنگتن از آن به عنوان «سیکوئستر» یاد می شود، بسیار نامناسب است. برخی در کنگره پیشنهاد داده اند که با کاهش هر چه بیشتر در بخش آموزش و کارورزی یا خدمات اجتماعی و بهداشتی درمانی، فقط از کاهش هزینه های دفاعی جلوگیری شود. این فکر حتی نامناسب تر خواهد بود. اگر چه بزرگترین عامل کسری بودجه ما افزایش هزینه های بهداشتی و پیر شدن جمعیت است. و کسانی که به فکر خدمات بهداشتی و درمانی هستند، باید از اصلاحات در این حوزه استقبال کنند در غیر این صورت، برنامه های ما برای بازنشستگان، سرمایه گذاری هایی را که برای کودکانمان نیاز داریم از میان می برد و بازنشستگی ایمن برای نسل های آینده را به خطر می اندازد. ما نمی توانیم بار همه این کاهش هزینه ها را روی دوش بخش کاری بنیدازیم و از قدرتمندان و ثروتمندان انتظاری نداشته باشیم. ما نمی توانیم بار هزینه های بهداشتی یا دانشگاهی را بر دوش خانواده هایی که هم اکنون نیز مشکل دارند قرار دهیم یا مناطق مختلف را به اخراج معلمان، پلیس ها و آتش نشان های بیشتر واداریم. بیشتر آمریکایی ها، دمکرات ها، جمهوری خواهان و مستقل ها درک می کنند که ما نمی توانیم از رفاه مردم بکاهیم و این را به خوبی می دانند که راه رسیدن به رشد اقتصادی مستلزم رویکردی متوازن برای کاستن از هزینه های اقتصادی است.
ما از هزینه های خود می کاهیم و در این میان، هر کس باید سهم عادلانه خود را بپردازد و این رویکردی است که من امشب عرضه می کنم. در حوزه بهداشت و درمان، من آماده ام اصلاحاتی را که باعث صرفه جویی در هزینه های این بخش می شود بر اساس پیشنهادهای کمیته سیمسون انجام دهم. در حال حاضر، قوانین کاهش هزینه ها، از میزان هزینه ها در حوزه بهداشت و درمان کاسته است و پیشنهادها برای اصلاحات، فراتر نیز می روند. ما یارانه های مالیات دهندگان را برای شرکت های داروهای تجویزی کم می کنیم. ما هزینه های خود را با تغییر در شیوه پرداخت های دولتی برای هزینه های درمانی کاهش می دهیم زیرا قضاوت ما درباره خدمات بهداشتی نه بر اساس آزمایش های صورت گرفته یا روزهای بستری شده در بیمارستان بلکه بر اساس خدماتی صورت می گیرد که به بیماران ارائه می شود. من نیز از اصلاحات بیشتر از هر دو حزب حمایت می کنم ولی این قول تا زمانی است که بازنشستگی ایمن را به خطر نیندازد. دولت های ما نباید قول هایی بدهند که نتوانند اجرایش کنند ولی باید روی قول هایی که داده ایم، بایستیم. برای رسیدن به کاهش تعیین شده در کسری بودجه، باید آنچه را که رهبران هر دو حزب تا کنون پیشنهاد کرده اند، عملی کنیم و از تخفیف های مالیاتی که ثروتمندان از آن بهره می گیرند رها شویم. به هر حال، چرا باید انتخاب کنیم که هزینه های خود را در حوزه های بهداشت و آموزش و پرورش کم کنیم تا فقط توانسته باشیم از برخی منافع خاص در تخفیف های مالیاتی حمایت کنیم. این چگونه می تواند منصفانه باشد. کاهش کسری بودجه چه فوریت عمده ای است که کاهش هزینه ها در بهداشت و آموزش را توجیه می کند ولی درباره تخفیف های مالیاتی اینگونه نیست. این کار به چه شکل می خواهد باعث رشد اقتصادی شود؟ اکنون بهترین فرصت برای ما اصلاحات دو حزبی و جامع برای کاستن از میزان کسری بودجه است. ما می توانیم این کار را انجام دهیم.
[color=#800080]مردم آمریکا شایسته قوانین مالیاتی هستند که به صنایع کوچکتر اجازه می دهد زمان کمتری برای پر کردن فرم های پیچیده مالیاتی صرف کنند و زمان بیشتری را صرف استخدام کنند نه قوانین مالیاتی که ثروتمندان کمترین کار را بکنند و کمتر از یک منشی مالیات بدهند. [/color]قوانینی که انگیزه را برای خارج کردن فرصت های شغلی به خارج از کشور از میان ببرد و تخفیف مالیات را برای صنایعی که در داخل این کشور شغل آفرینی می کنند ایجاد کند. این کاری است که می توانیم در کنار همدیگر انجام دهیم. من می دانم که اصلاحات مالیاتی و استخدامی کار راحتی نیست. کارهای سیاسی برای هر دو طرف دشوار خواهد بود و همه آن چیزی را که می خواهیم به دست نخواهیم آورد ولی راه های جای گزین باعث می شود فرصت های شغلی را از دست بدهیم و باعث دشواری کار برای هزاران آمریکایی سخت کوش خواهد شد. بیایید منافع حزبی را کنار بگذاریم و راهی را پیش بگیریم که در آن کاهش های بی مورد کنار گذاشته شود و صرفه جویی های هوشمندانه انجام گیرد و سرمایه گذاری عاقلانه ای برای آیندگان صورت پذیرد. بزرگترین کشور دنیا نمی تواند کارهای خود را با پشت سر گذاشتن بحرانی بعد از بحران دیگر پیش برد. بیاید همین جا و هم اکنون توافق کنیم که دولت را برای این مردم فعال نگاه داریم و بدهی های خود را به موقع پرداخت کنیم زیرا این اعتبار کشور ماست. مردم آمریکا مدت زمان زیادی است که برای عبور از یک بحران تلاش زیادی می کنند و می بینند که مقامات منتخب آنان بحرانی دیگر را ایجاد می کنند. بسیاری از ما توافق داریم که طرح برای کاستن از کسری بودجه، باید بخشی از برنامه ما باشد. ولی روشن بگویم، کاهش کسری بودجه به تنهایی، یک طرح اقتصادی به شمار نمی آید. رسیدن به اقتصادی رو به رشد که برای طبقه متوسط کار آفرینی می کند باید ستاره رهنمای ما در این مسیر باشد.[color=#800080] به عنوان یک ملت هر روز باید از خود سه سوال را بپرسیم؛ چگونه می توانیم فرصت های شغلی بیشتری را به سوی کشور خود جذب کنیم؟ چطور می توانیم مردم خود را به مهارت های لازم برای گرفتن این مشاغل مجهز کنیم و چه کارها و تلاش هایی لازم است که به این هدف ها برسیم؟[/color] 5/1 سال پیش، من قانون کار آمریکا را ارائه کردم که اقتصاددانان مستقل گفتند که می توانیم یک میلیون فرصت شغلی ایجاد کنیم. کنگره قبلی برخی از این موارد را تصویب کرد، من از این کنگره خواستم که همه آن را تصویب کنند ولی من امشب پیشنهاد دیگری نیز دارم. طرحی که هر دو حزب 18 ماه پیش بر سر آن توافق کرد. تکرار می کنم، نباید هیچ طرحی، هیچ هزینه ای بیشتری بر دوش دولت بگذارد. چیزی که ما می خواهیم دولت بزرگتر نیست بلکه دولتی هوشمند است که بر اساس بنیان های اساسی رشد اقتصادی سرمایه گذاری می کند. این چیزی است که باید به آن نگاه کنیم. [b][color=#800080]اولویت نخست ما تبدیل آمریکا به محل جذب صنایع و مشاغل تازه است. [/color][/b]بعد از یک دهه از دست دادن فرصت های شغلی، در 3 سال گذشته، صنایع ما بیش از 500 هزار شغل ایجاد کردند. کاتر پیلار، فرصت های شغلی خود را از ژاپن بازگرداند، فورد این فرصت ها را از مکزیک بازگرداند و از امسال، اپل بار دیگر مکس را در آمریکا تولید می کند. کارهایی هستند که می توانیم هم اکنون برای تسریع بخشیدن به این مساله انجام دهیم. اگر ما می خواهیم بهترین محصولات را تولید کنیم باید بهترین ایده ها را داشته باشیم. هر دلاری که ما برای ترسیم ژنوم انسانی صرف کرده ایم، 140 دلار برای اقتصاد ما بازگشت داشت. امروز دانشمندان ما در حال ترسیم نقشه مغز انسان هستند تا سوال های باقیمانده را پاسخ دهند و داروهایی تولید کنند و بافت های آسیب دیده را بازسازی کنند. صنایع ما باتری هایی درست می کنند که 10 برابر قدرت دارند. اکنون زمان آن رسیده است که روی صنایع اینچنینی و میزانی از تحقیق و توسعه سرمایه گذاری کنیم که از زمان رقابت های فضایی دیده نشده است. ما به این سرمایه گذاری ها نیاز داریم. بعد از سالها حرف زدن، سرانجام توانستیم آینده کشور خود را به دست گیریم.
[b][color=#800080]ما بیش از هر زمان دیگر در 15 سال گذشته، در داخل آمریکا نفت تولید می کنیم.[/color][/b] ما میزان فاصله نیاز خودروهای خود برای سوخت گیری را دو برابر و روی انرژی هایی مانند باد و خورشید، سرمایه گذاری کرده ایم. ما بیش از هر زمان دیگر، گاز طبیعی تولید می کنیم و هزینه انرژی همه به خاطر این مساله کاهش یافته است. در 4 سال گذشته، تلاش ها برای کاستن از آلایندگی کربنی که سیاره ما را تهدید می کند شکست خورده است ولی برای آینده فرزندان و آینده خود، باید با تغییرات آب و هوایی مبارزه کنیم. گرماهای شدید، خشکسالی، آتش سوزی ها، سیل ها اکنون بیش از هر زمان دیگر شدیدتر و متواتر تر می شوند. می توانیم همچنان شاهد آتش سوزی ها، خشکسالی ها یا طوفان های شدیدی مانند سندی باشیم یا به قضاوت علم گردن بگذاریم و پیش از اینکه خیلی دیر شده باشد، اقدام کنیم. خبر خوب نیز این است که ما می توانیم این کار را با ادامه رشد اقتصادی دنبال کنیم[color=#800080]. من از این کنگره خواسته ام که طرحی دو حزبی و بر اساس بازار برای مقابله با تغییرات آب و هوایی را دنبال کنند و جن مک کین و جو لیبرمن از چند سال گذشته روی این مساله کار کرده اند. با این حال، اگر کنگره برای حفاظت از نسل های آینده وارد عمل نشود، من این کار را خواهم کرد. من با اختیارات ریاست جمهوری از کابینه خود خواهم خواست که گام هایی را که برای حال و آینده می توانیم برای کاستن از آلودگی، آماده کردن جامعه خود برای پیامدهای تغییرات آب و هوایی و انتقال به سوی منابع پایدارتر انرژی برداریم، صورت دهد.[/color] 4 سال پیش، برخی کشورها بر بازار انرژی های پاک سلطه داشتند و فرصت های شغلی نیز به همراه آن تامین می شد ولی ما تغییر در این روند را شروع کرده ایم. سال گذشته انرژی باد، نیمی از توان لازم را در آمریکا ایجاد کرده است. از این رو باید بیشتر گام برداشت. هر سال، انرژی خورشیدی ارزان تر می شود و تا زمانی که کشورهایی مانند چین، در راه انرژی های پاک گام بر می دارند، ما نیز باید این کار را انجام دهیم. در حال حاضر، گسترش استفاده از گاز طبیعی باعث ایجاد انرژی های پاک و استقلال انرژی بیشتر شده است. ما باید این کار را ترویج دهیم. من همچنین از این کنگره می خواهم تحقیق و فناوری لازم را برای کمک به استفاده پاک تر از گاز طبیعی تشویق کند. باید خانواده های خود را از هزینه های سنگین سوخت که از مدت ها پیش دامنگیرشان شده است، رها کنیم. از دیگر سو، باید خود را از انرژی های اتلاف شده در خانه ها و صنایع در 20 سال آینده رها کنیم و ما با بخش مسکن برای ساخت خانه هایی که از نظر مصرف انرژی مقرون به صرفه هستند، همکاری می کنیم.
بخش انرژی در آمریکا فقط یک بخش است ولی زیر ساخت های قدیمی ما به شدت نیازمند بازسازی هستند. ما نیازمند ریل ها و اینترنت سریع و مدارس با فناوری بالا هستیم. من امشب برنامه اولویت دادن به تعمیر را پیشنهاد می کنم تا با آن، استخدام در بخش هایی که نیازی فوری به تعمیرات دارند، صورت گیرد؛ مانند 30 هزار پلی که در سراسر کشور از نظر ساختاری نامناسب هستند. و نیز باید این اطمینان حاصل شود که مالیات دهندگان همه این هزینه ها را به دوش نمی کشند. پیشنهاد من شراکت در بازسازی آمریکاست که شرکت های خصوصی را جذب می کند تا به روز سازی که بیشتر صنایع ما نیازمند آن هستند، صورت گیرد. بندرهای تازه برای انتقال کالاها، خطوط لوله جدید که در برابر طوفان دوام آورد و مدارس نو که مناسب فرزندانمان باشد. باید اثبات کنیم که برای تجارت کردن، هیچ جایی بهتر از آمریکا نیست و باید هم اکنون این کار را شروع کنیم. می توانیم این کار را انجام دهیم. بخشی از تلاش های ما برای بازسازی نیز باید روی بخش مسکن متمرکز شود؛ خبر خوب اینکه بخش مسکن ما در حال بهبود یافتن از فروپاشی سال 2007 است. بهای خانه در سریعترین شکل ممکن در 6 سال گذشته افزایش می یابد و خرید خانه حدود 50 درصد بیشتر شده است. ساخت و ساز خانه نیز بار دیگر گسترش یافته است. ولی حتی با وجود اینکه بهره وام در کمترین میزان خود در 50 سال اخیر قرار دارد، هنوز خیلی از خانواده ها هستند که برای خرید خانه در خواست اعتبار کرده اند و این خواست رد شده است. خانواده های زیادی هستند که هرگز بازپرداخت وام های خود را عقب نینداخته اند ولی برای دریافت اعتبار بعدی، با جواب منفی روبرو شده اند. این باعث می شود اقتصاد ما عقب بماند و ما باید فکری برای آن بکنیم. در حال حاضر در این کنگره طرحی هست که بر اساس آن هر صاحب خانه مسئول، این فرصت را دارد که سالیانه با نرخ بهره فعلی، اعتباری دوباره دریافت کند. دمکرات ها و جمهوری خواهان پیشتر از این کار حمایت کرده بودند و از این رو، انتظار برای چیست؟ رای گیری کنید و این طرح را برای من بفرستید. چرا باید این مساله را حزبی کنیم. باید برای اعتبار دهی دوباره به مردم، کمک کنیم. اکنون قوانین دست و پا گیر، بسیاری از خانواده های جوان و مسئول را از خرید خانه اولشان بازداشته است. این ما را عقب نگه می دارد، باید رفع شود و به رشد اقتصاد کمک کنیم.
همه این ابتکارها باعث می شوند شغل آفرینی گسترش یابد و فرصت های شغلی تازه ایجاد شود ولی هیچکدام از این کارها نمی توانند موثر واقع شوند مگر اینکه شهروندان ما مهارت های لازم برای به دست آوردن این فرصت ها را داشته باشند و این کار باید در اولین مراحل ممکن زندگی شروع شود و برای همین نیز من پیشنهاد می کنم که برنامه آموزش پیش دبستانی پیشرفته برای همه کودکان در آمریکا شروع شود و برای این کار، باید گروه های فقیر مورد توجه ویژه قرار گیرند. هر دلاری که ما در سنین اولین آموزش برای کودکان هزینه می کنیم، صرفه جویی 7 دلاری بعدی را با افزایش میزان تحصیلات، کاهش بارداری های دوران نوجوانی و حتی کاهش جرائم خشن آنان در پی دارد. مطالعات نشان می دهد در ایالت هایی مانند جرجیا یا اوکلاهاما که به آموزش کودکان اولویت داده شده است، کودکان مهارت های خواندن، ریاضی، تحصیلات دبیرستانی، شغل بهتر و خانواده ای باثبات تر دارند. ما می دانیم که این کار جواب می دهد و باید آن را انجام دهیم و اطمینان حاصل کنیم که هیچ کودکی از این فرصت محروم نمی شود. همچنین این را نیز باید مطمئن شویم که دیپلم دبیرستان، فرزندان ما را در مسیری مناسب برای یافتن شغلی خوب رهنمون می کند. در کشورهایی مانند آلمان، در حال حاضر تمرکز روی آموزش دانش آموزان دبیرستانی همتراز با یکی از دانشگاه های ماست و از این رو، آلمانی ها وقتی از دبیرستان فارغ التحصیل می شوند برای کار آماده هستند. آنان برای کار ورزیدگی لازم را به دست آورده اند. 4 سال پیش، ما برنامه رقابت برای برترین برنامه های آموزشی در مدارس ایالت های خود را شروع کردیم که فقط یک درصد از هزینه های آموزشی بود. من امروز چالشی تازه را معرفی می کنم و آن طراحی دوباره مدارس آمریکا به شکلی است که پاسخگوی اقتصاد با فناوری بالا باشد. همچنین کلاس هایی باید طراحی شود که با علوم و فناوری، مهندسی و ریاضی همخوانی داشته باشد. مهارت های که امروز در مدارس آموزش داده می شوند، در آینده برای فرصت های شغلی به کار گرفته می شوند. حتی در مدارس بهتر، بسیاری از جوانان به تحصیلات بالاتر نیز نیاز دارند. یک حقیقت ساده در این میان است، هر چه تحصیلات شما بالاتر باشد، احتمال اینکه فرصت بهتری به دست آورید بیشتر است و از طبقه متوسط فاصله بگیرید. با این حال، امروز هزینه های سرسام آور بسیاری از جوانان را از تحصیلات بالاتر محروم کرده یا بدهی های زیادی به دوش آنان گذاشته است. با اعتبار های مالیاتی، وام ها یا اعطای اعتبار می توانیم دانشگاه ها را برای میلیون ها دانشجو و خانواده های آنان در چند سال آینده قابل دسترس تر کنیم. با این حال، مالیات پردازان نمی توانند یارانه های رو به افزایش تحصیلات بالاتر را به گردن بگیرند. دانشگاه ها نیز باید نقش خود را در کاستن از هزینه ها انجام دهند و این وظیفه ماست که اطمینان حاصل کنیم این کار صورت می گیرد. از این رو امروز از کنگره می خواهم که قانون مربوط به تحصیلات بالاتر را تغییر دهد تا با توجه به قابلیت دسترسی برای مردم و میزان ارزش، میزان کمک های هر دانشگاه برای دولت نیز مشخص شود. شهروندان ما باید آموزش و ورزیدگی لازم را برای کارهایی که کشور نیاز دارد، به دست آورند. ما همچنین اطمینان حاصل کنیم که آمریکا کشوری است که در آن هر کسی که مایل است سخت کار کند، فرصت پیشرفت را داشته باشد. اقتصاد ما زمانی قوی تر می شود که بتوانیم خلاقیت ها و نبوغ مهاجران را نیز بگیریم و بکار بندیم. اکنون نیز رهبران گروه های کاری، حقوقی و قانونی و دینی توافق دارند که زمان آن رسیده است که اصلاحات جامع مهاجرت به تصویب برسد. این اصلاحات به معنی داشتن مرزهای قوی تر و محکم تر نیز هست و دولت من نیز کارهایی در این خصوص انجام داده است. اکنون مرزهای جنوبی ما، قوی تر از هر زمان دیگر در تاریخ است و میزان ورود غیر قانونی از مرزهای جنوبی به کمترین میزان در 40 سال اخیر رسیده است. این اصلاحات به معنی قرار دادن مسیری مسئولانه برای به دست آوردن حق شهروندی از جمله بررسی سابقه افراد است تا افرادی که می خواهند به صورت قانونی وارد این کشور شوند، موفق به این کار شوند. این اصلاحات همچنین در برگیرنده اصلاح در بخش حقوقی مهاجرت نیز هست تا روند مهاجرت کوتاه تر و کار آفرینان هر چه بیشتری به این کشور جذب شوند که به کار آفرینی و رشد اقتصاد ما کمک می کنند. به دیگر سخن، ما می دانیم که چه باید بکنیم و هم اکنون، یک گروه دو حزبی در تلاشی سخت برای تهیه طرحی در این خصوص هستند و من از تلاش های آنان تقدیر می کنم و به محض ارسال طرح جامع اصلاح مهاجرت، بلافاصله آن را امضا و قانونی می کنم.
ما نمی توانیم روی این مساله متوقف بمانیم؛ می دانیم که اقتصاد ما زمانی قوی تر است که مادران، همسران و دختران ما رها از هر تبعیضی و بیم خشونت های خانگی کار کنند. امروز سنا قانون مقابله با خشونت علیه زنان را تصویب کرد و من از مجلس نمایندگان نیز می خواهم که همین کار را انجام دهد[color=#800080]. می دانیم که اقتصاد ما زمانی قوی تر می شود که کار صادقانه با دستمزدی صادقانه پاداش داده شود. امروز می دانیم که یک کارگر تمام وقت 14000 دلار در سال حقوق می گیرد، حتی با تخفیف های مالیاتی که قرار داده شده است، خانواده ای با دو کودک با حداقل دستمزد، هنوز در زیر خط فقر قرار دارند. نباید اینگونه باشد و برای همین زمانی که کنگره تصمیم گرفت حداقل دستمزد را افزایش دهد، برخی ایالت های تصمیم گرفتند این میزان را بیشتر هم بکنند. امشب، بیایید اعلام کنیم که در ثروتمندترین کشور دنیا، هیچ کسی که به صورت تمام وقت کار می کند، نباید در فقر به سر برد و حداقل دستمزد برای هر ساعت را به 9 دلار در ساعت برسانیم. ما باید این کار را انجام دهیم.[/color] این گام ساده، درآمد میلیون ها خانواده آمریکایی را افزایش می دهد و باعث رونق اقتصادی می شود. در واقع، کارگران نباید هر سال در انتظار باشند که حداقل دستمزد برای آنان افزایش یابد؛ این باوری است که من و آقای رامنی سال گذشته روی آن توافق کردیم. باید حداقل دستمزد را به هزینه های زندگی گره بزنیم و حقوقی دریافت شود که بتوان با آن زندگی کرد. امروز این را نیز باید قبول کنیم که اجتماعاتی در آمریکا هستند که میزان سخت کوشی در آن اصلا مهم نیست زیرا راه برای پیشرفت بسته است. آمریکا جایی نیست که کسی فکر کند سرنوشتش همین است. خانواده های قوی تر، جوامع قوی تر و آمریکا قوی تر، ما به دنبال این شکل از رفاه هستیم که همه در آن شریک هستند و همین، منشا قدرت ما در سراسر دنیاست.
امروز ما به کسانی که هر روز برای محافظت از ما فداکاری می کنند، احترام می گذاریم. ما در سایه آنان است که می توانیم با اطمینان بگوییم آمریکا ماموریت خود در افغانستان را به پایان می رساند و به هدف های خود برای از بین بردن القاعده خواهد رسید. در حال حاضر، ما 33 هزار نفر از سربازان شجاع خود را بازگردانده ایم و از بهار امسال، ما نقش حمایتی را خواهیم داشت و نیروهای امنیتی افغان رهبری را به عهده خواهند داشت.[color=#800080] امشب می توانم اعلام کنم که از سال بعد، 34 هزار نیروی آمریکایی دیگر از افغانستان باز می گردند و این کاهش تا پایان سال آینده ادمه می یابد و جنگ ما در این کشور به پایان خواهد رسید. بعد از 2014، تعهد آمریکا در برابر افغانستان متحد و مستقل ادامه خواهد داشت ولی ماهیت این تعهد تغییر می یابد. ما با دولت افغانستان بر اساس دو ماموریت گفتگو و توافق کرده ایم؛ آموزش و تجهیز نیروهای افغان به شکلی که این کشور بار دیگر در هرج و مرج فرو نیفتد و ماموریت ضد تروریسم تا بازماندگان القاعده و متحدان آنان تعقیب شوند.[/color] امروز سازمانی که در 11 سپتامبر به ما حمله کرد، سایه خودش است. درست است که گروه های متفاوتی از القاعده و همدستانش در شبه جزیره عربستان تا آفریقا ظهور کرده اند و تهدیدهایی نیز با خود به همراه دارند ولی برای مقابله با تهدید این گروه ها، دیگر نیازی نیست که دهها هزار نفر از فرزندان خودمان را به خارج از آمریکا بفرستیم و کشوری را اشغال کنیم. در ازای آن می توانیم به کشوری مانند یمن، سومالی و لیبی کمک کنیم تا خود امنیتشان را به عهده بگیرند. می توانیم به متحدانمان برای ادامه مبارزه کنیم همانطور که در مالی این کار را کردیم. با این حال، ما همچنان اقدام مستقیم علیه گروه های تروریستی را که بیشترین تهدید را علیه کشور ما دارند، صورت می دهیم. در کنار این، ما باید ارزش های خود را نیز در جنگ نگاه داریم و برای همین است که دولت من به شکلی خستگی ناپذیر به دنبال چارچوبی سیاسی و حقوقی برای هدایت تلاش های ضد تروریسم است. در عین حال، ما کنگره را نیز به صورت کامل در جریان تلاش های خود قرار داده ایم. این را نیز قبول داریم که در مردمسالاری ما، نباید کسی فکر کند که حرف و کاری که می زند و می کند درست است. از این رو در ماه های آتی نیز به تعامل خود با کنگره ادامه می دهیم تا اطمینان حاصل کنیم نه فقط فرایند تعقیب، بازداشت و پیگرد تروریست ها با قوانین و بررسی های قضایی کشورمان ادامه می یابد، اقدمات ما با شفافیت بیشتر برای مردم آمریکا و دنیا صورت می گیرد.
چالش های ما با القاعده تمام نمی شود. آمریکا به تلاش های خود برای جلوگیری از گسترش خطرناک ترین سلاح دنیا ادامه می دهد. رژیم کره شمالی باید بداند که تنها در سایه پای بند بودن به اصول و الزامات بین المللی خود به امنیت و رفاه می رسد. اقدامات تحریک آمیزی که دیشب نیز شاهدش بودیم، تنها بر انزوای این کشور می افزاید. در کنار ایستادن در کنار متحدانمان و تقویت سامانه موشکی، دنیا را به سوی اقدامی قاطع در برابر این تهدیدها هدایت می کنیم.
[color=#800080]همین طور، رهبران ایران نیز باید درک کنند که اکنون زمان حل و فصل دیپلماتیک مساله است زیرا ائتلاف بر خواست های خود بر لزوم انجام الزامات این کشور، متحد است و ما هر کاری که لازم باشد برای جلوگیری از دسترسی آنان به سلاح اتمی انجام می دهیم.[/color]
در عین حال، ما با روسیه نیز تعامل خواهیم کرد تا از زرادخانه های اتمی خود بکاهیم و به تلاش های جهانی برای تامین امنیت مواد هسته ای و جلوگیری از افتادن آنان به دست افراد نامناسب، ادامه می دهیم زیرا میزان نفوذ ما بر دیگران بر میزان اراده ما برای انجام الزامات خود بستگی دارد.[color=#800080] آمریکا اکنون به سرعت از حملات سایبری احساس تهدید می کند.[/color] می دانیم که هکر ها هویت افراد را می دزدند و وارد حریم خصوصی آنان می شوند. می دانیم که شرکت های خارجی از شرکت های خصوصی ما دزدی می کنند. اکنون دشمنان ما در تلاش برای خرابکاری در مراکز قدرت ما مانند نهادهای قدرت، مراکز کنترل هوایی هستند. اکنون باید به فکر چند سال بعد باشیم و برای همین هم امروز من قانونی را بر اساس اختیارات ریاست جمهوری امضا کردم که بر اساس آن قدرت دفاع سایبری ما با به اشتراک گذاشتن اطلاعات و توسعه معیارها برای تامین امنیت ملی، مشاغل و حوزه خصوصی بیشتر می شود. اکنون کنگره نیز باید وارد عمل شود و قانونی تصویب کند که به دولت ما توان بیشتری برای تامین امنیت شبکه ها و مقابله با حملات را می دهد. این چیزی است که ما باید بر اساس توافق دو حزبی، انجامش دهیم.
در کنار حفاظتی که ما از مردم خود می کنیم، باید در نظر داشته باشیم که خطرهای دنیای امروز فقط منحصر به تهدیدها نمی شود بلکه شامل فرصت ها نیز هست. برای گسترش صادرات آمریکا، حمایت از مشاغل در آمریکا و حضور در بازار رو به گسترش در آسیا، ما به دنبال گفتگوهای گسترده برای همکاری های کشورهای دو سوی اقیانوس آرام هستیم. امروز می توانم اعلام کنم که ما گفتگوهای جامع خود را با کشورهای اروپایی برای سرمایه گذاری و تجارت شروع کرده ایم زیرا تجارتی که بین دو سوی اقیانوس اطلس به صورت آزاد و عادلانه باشد، از میلیون ها آمریکایی و فرصت های شغلی آنان حمایت می کند. ما همچنین می دانیم که پیشرفت در فقیرترین بخش های دنیا ما را نیز ثروتمند می کند. نه فقط به این علت که بازارهای تازه ای ایجاد می کند و نظمی تازه در برخی نقاط دنیا به وجود می آورد بلکه این کاری است که انجام دادنش درست است. در مناطق زیادی، مردم با درآمد کمتر از یک دلار در روز زندگی می کنند. از این رو آمریکا و متحدانش با ارتباط دادن هر چه بیشتر مردم به اقتصاد جهانی، قدرت دادن به زنان، ایجاد فرصت های تازه برای جوانان برای خدمت و کمک به کشورها برای آموزش، تامین غذایی و درمانی خود، نجات کودکان دنیا از مرگ های قابل پیشگیری و رسیدن به نسل بدون ایدز در تلاش برای از میان برداشتن این فقر گزنده در دو دهه آینده در بسیاری از مناطق است.
[color=#800080]آمریکا باید همچنان در این دوره تاریخی، در کنار همه کسانی باشد که به دنبال آزادی هستند. ما همچنان به دنبال ائتلاف از آمریکا تا آفریقا و اروپا تا آسیا هستیم. ما در خاورمیانه در کنار شهروندانی هستیم که به دنبال حقوق جهانی خود هستند و از انتقال باثبات به مردمسالاری حمایت می کند. می دانیم که این فرایند با ناآرامی هایی همراه است و ما نیز نمی توانیم این فرایند را در کشورهایی مانند مصر تحمیل کنیم ولی می توانیم بر لزوم احترام بر حقوق اساسی همه مردم اصرار و تاکید کنیم. تا زمانی که کشتار شهروندان سوری ادامه داشته باشد، ما بر فشارهای خود بر رژیم سوریه ادامه می دهیم و از رهبران مخالفان که به حقوق همه مردم سوریه احترام می گذارند، حمایت می کنیم. از اسرائیل در دنبال کردن امنیت و صلح پایدار حمایت خواهیم کرد. اینها پیام هایی هستند که من در سفر خود به خاورمیانه در ماه آینده خواهم داشت.[/color]
همه اینها مستلزم شجاعت و فداکاری هستند و کسانی که در مناطق خطرناک با خطرهای فراوان خدمت می کنند، دیپلمات ها، افسران اطلاعاتی و افسران ارتش آمریکا، تا زمانی که من فرماندهی کل قوا را به عهده داشته باشم، هر کاری که لازم باشد انجام می دهیم تا از کسانی که از کشور ما در خارج دفاع می کنند، حمایت می کنیم و همچنان بهترین ارتش دنیا را در اختیار خواهیم داشت و اطمینان حاصل خواهیم کرد تا با همه حتی همجنس بازان، در این ارتش رفتاری عادلانه صورت گیرد. از خانواده نظامیان حمایت می شود و تلاش می کنیم تا کهنه سربازان نیز بهترین فرصت شغلی مناسب برای خود را بیابند. با این حال، دفاع از آزادی، فقط وظیفه ارتش نیست و همه ما باید به سهم خود، برای حفظ این نعمت خدادادی تلاش کنیم. این نیز یکی از اساسی ترین حقوق مردمسالاری یعنی حق رای دادن است و هر آمریکایی از هر حزب سیاسی، وقتی به بهانه اینکه چند ساعتی نمی تواند صف بایستد تا رای بدهد، در واقع به ارزش های خود خیانت کرده است. تجربه رای دادن نیازمند توسعه یافتن است و من امروز کمیته ای را با همین منظور تعیین کرده ام.
باید از مهم ترین سرمایه های خود یعنی فرزندانمان حمایت کنیم. دو ماه از حادثه نیوتاون گذشته است و این نخستین باری نبود که موضوع کاهش خشونت های مسلحانه در این کشور بررسی می شود. با این حال، این بار مساله متفاوت است. اکثریت مردم آمریکا و کسانی که به متمم دوم قانون اساسی باور دارند، در کنار هم قرار گرفته اند و می خواهند که افراد مجرم دسترسی دشوار تر به سلاح داشته باشند. سناتورهای هر دو حزب روی قوانین سخت تازه ای کار می کنند که جلوی دسترسی مجرمان با فروش دست دوم سلاح به آنان گرفته شود. از نیروهای پلیس برای جمع آوری سلاح های پرقدرت و مهمات قوی کمک خواسته شده است. هر کدام از این پیشنهادها، شایسته رای گیری در کنگره هستند. اگر می خواهید رای منفی بدهید، این به عهده شماست ولی این پیشنهادها، شایسته رای گیری هستند زیرا در حادثه نیوتاون، گلوله های سلاح بیش از هزار مناسبت، تولد و سالگرد از زندگی ما ربودند. خانواده همه کسانی که در خشونت های مسلحانه در این کشور جان باخته اند، شایسته رای گیری در این مجلس هستند. اقدامات ما، نمی تواند مقابل همه خشونت های لگام گسیخته خشن در این کشور را بگیرد. در واقع هیچ قانون و اقدام دولتی نمی تواند همه مشکلات و چالش ها را بردارد ولی ما اینجا فرستاده نشده ایم که بی عیب و نقص عمل کنیم بلکه فرستاده شده ایم تا تفاوت ایجاد کنیم، این کشور را امن کنیم و فرصت های آن را افزایش دهیم. ما اینجا فرستاده شده یم تا به همان شکل به آمریکایی ها نگاه کنیم که آنان به هم می نگرند. ما می توانیم در لباس های متفاوت، کارهای متفاوت انجام دهیم و دیدگاه های متفاوتی نیز داشته باشیم. این آمریکایی است که ما همواره در آن شریک و شهروند آن هستیم. این چیزی نیست که ملیت ما را توصیف کند بلکه چیزی است که ما را ساخته است و نشان می دهد که به چه باور داریم و نشان می دهد که این کشور زمانی پویاست که ما برخی از الزاماتی را که داریم، بپذیریم. حقوق ما در حقوق دیگران در هم تنیده است و به عنوان شهروندان این کشور، نویسندگان فصل بعدی تاریخ بزرگ کشورمان باشیم.
[url="http://irannuc.ir/fa/content/1252"]پیوند[/url]-
5
-
-
[color=#0000ff][b]ادامه جنگ لفظی بین چین و ژاپن[/b][/color]
[color=#800080]اداره مطبوعاتی وزارت دفاع چین گزارش اخیر منابع رسمی توکیو مبنی برقفل رادار آتش ناوگان دریایی این کشور برروی کشتی های ژاپنی را بی اساس خواند.[/color]
این منبع رسمی در تشریح حوادث اتفاق افتاده اعلام کرد، حدود ساعت چهار بعدازظهر نوزدهم ژانویه (30دی) ناوگان اسکورت دریایی چین در آبهای دریای شرقی همچون روزهای گذشته درحال انجام عملیات بودکه متوجه نزدیک شدن یک فروند چرخبال از ناوگان دفاعی ژاپن شد.
این منبع افزود، ناوگان چین تدابیر احتیاطی لازم را در مقابل این حرکت اتخاذ کرد اما از قفل رادار کنترل آتش استفاده نکرده است.
بخش مطبوعاتی وزارت دفاع چین همچنین گفت، در یک مورد دیگر در سی ام ژانویه (11بهمن) ناوگان نیروی دریایی درآبهای دریای شرقی به طور معمول درحال انجام امور آموزشی بود که متوجه شد یک فروند ناوشکن ژاپنی درحال تعقیب آن است .
به گفته این منبع، در این مورد نیز ناوگان چین رادارهای خود را روی کشتی ژاپنی قفل نکرده است.
وزارت دفاع چین با اشاره به اینکه زیر نظر بودن ناوگان این کشور از سوی نیروی دریایی ژاپن بارها اتفاق افتاده، آورده است: در این باره ما چندین بار اعتراض خود را به طرف ژاپنی اعلام کرده ایم .
این منبع تاکید کرد، در روزهای اخیر ژاپن گزارش های غیر واقعی منتشر کرده تا فعالیت های آموزشی و به طور معمول نیروی دریایی چین را مورد تحریف قرار دهد.
پکن هشدار داد که با این اقدامات توکیو سیاست ˈ تهدید بودن چینˈ را نشر می دهد تا بتواند ضمن افزایش تنش در منطقه، بر افکار بین المللی نیز تاثیر بگذارد.
وزیر دفاع ژاپن روز سه شنبه این هفته گفت، یک رادار هدف یاب چین هفته گذشته جهت خود را روی یک فروند ناو جنگی این کشور در آبهای بین المللی دریای شرقی قفل کرده است .
پس از آن، ˈشینزو آبهˈ نخست وزیر محافظه کار ژاپن نیز اقدام چین در انجام قفل راداری بر روی یک فروند ناو ژاپنی را بسیار ˈخطرناکˈ توصیف کرد.
برخی از مطبوعات پکن دیروز با اشاره به حوادث اتفاق افتاده اخیر بین نیروهای دو کشور، عقل و درایت دولت ژاپن را زیر سوال برد و از مردم چین خواستند برای نبرد آماده باشند.
روزنامه ˈ گلوبال تایمزˈ حضور جنگنده ها و کشتی های ژاپنی در منطقه مورد منازعه و شکستن حریم متعلق به چین را از نشانه های جنگ دانسته که از سوی توکیو صادر می شود.
این روزنامه نوشت، امروز بسیاری خود را برای اولین درگیری و شلیک میان چین و ژاپن آماده کرده اند.
گلوبال تایمز افزود، اگر دولت ژاپن می گوید رادار گشتی های چین نیروی دریایی توکیو را به خطر می اندازد به این معناست که جنگ زیاد دور نیست.
به رغم برخی رایزنی های سیاسی طی دو هفته اخیر و ارسال نامه کتبی از سوی نخست وزیر ژاپن برای رهبر چین، تنش میان دو کشور بر سر ادعای مالکیت طرفین بر جزایر ˈدیائویوˈ در دریای شرقی بالا گرفته است.
دولت ژاپن این هفته سفیر چین در توکیو را احضار کرد و ˈشی جین پینگ ˈ فرمانده کل قوای چین روز چهارشنبه در بازدید از یک پایگاه نظامی کشورش خواستار تقویت ارتش به خصوص در زمینه فن آوری های نوین شد.
وی در دیدار با مقام های نظامی از آنان خواست تا به شکلی ˈریشه دارˈ و ˈعمیقˈ در صدد گسترش توانایی های جنگی باشند.
[url="http://www.irna.ir/fa/News/80535213/خارجی/ادامه_جنگ_لفظی_بین_چین_و_ژاپن"]پیوند[/url]-
1
-
-
[color=#0000ff][b]تاثیرات شکاف اسرائیل و آمریکا بر مذاکرات هستهای[/b][/color]
[color=#800080]اندیشکده مطالعات راهبردی ملی اسرائیل در مقالهای به قلم "امیلی بی. لاندائو" و "شیمون استاین"[/color]
اسرائیل که از پیشرفت ایران در برنامههای هستهای به شدت هراس پیدا کرده، با ورود به مناسبات هستهای ایران و غرب بیش از همه آمریکا را دچار مشکل کرد. اسرائیل آشکارا مواضعی خلاف مواضع آمریکا گرفت، و تا مدتها اختلاف بین آمریکا و اسرائیل مسأله مهمتری نسبت به مسأله هستهای ایران شده بود. در مورد آمریکا نیز میتوان گفت که با انتخاب مجدد اوباما میتوان همان رویکرد پیشین نسبت به ایران را انتظار داشت، هر چند برخی معتقدند که اوباما دید جدیتری نسبت به حل بحران هستهای پیدا کرده است.
* [color=#800080]اسرائیل بیشتر از همه بر حمله نظامی به ایران اصرار داشت[/color]
موضع اسرائیل در مورد برنامه هستهای ایران همواره علنی و همراه با اشارههای آشکاری مبنی بر این بود که اگر هیچ گزینه دیگری برای متوقف ساختن ایران، نداشته باشد آماده است اوضاع را در دست خودش بگیرد و احتمالاً به تأسیسات هستهای ایران حمله نظامی کند.
* [color=#800080]در سال 2012 تاریخهای گوناگونی برای حمله اسرائیل به ایران ذکر شد[/color]
اوایل سال 2012، این طور به نظر آمریکا رسید که امکان دارد اسرائیل برای حمله نظامی به تأسیسات هستهای ایران، در بهار برنامهریزی کرده باشد و گمانهزنیهای بعدی نیز مبنی بر این بود که ممکن است فرصت مد نظر اسرائیل پیش از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در ماه نوامبر باشد. سخنرانی اواخر سپتامبر نتانیاهو در مجمع عمومی سازمان ملل را همگان پیام اسرائیل مبنی بر اینکه اسرائیل تا پیش از انتخابات آمریکا به ایران حمله نخواهد کرد تفسیر کردند.
* [color=#800080]اختلاف بین آمریکا و اسرائیل[/color]
اهمیت جدید موضع اسرائیل نیز تأثیر خود را بر حال و هوای کلی رویاروییها داشته است. احتمال حمله نظامی اسرائیل به ایران یکی از دلایلی بود که باعث تغییر رویکرد و قاطعانهتر شدن راهبرد مذاکرهای آمریکا و اروپا شد. نتانیاهو با نزدیک شدن انتخابات ریاست جمهوری آمریکا موضع پر سر و صداتری نسبت به ایران اتخاذ کرد و همین مسأله دولت اوباما را نسبت به نگرانیهای اسرائیل، آگاهتر ساخت. تعجبی ندارد که قاطعانهترین اظهارات اوباما، که در آن گزینه محدود کردن و کنترل ایرانی هستهای را کاملاً رد میکرد، در جلسه سالیانه کمیته روابط عمومی آمریکا و اسرائیل مطرح شد. تا چندین ماه بحث و مناظره بین اسرائیل و آمریکا و هشدار آمریکا به اسرائیل بابت اینکه یک جانبه عمل نکند و بر خلاف موضع آمریکا دست به کاری نزند، ادامه داشت و استدلالهای دو طرف با آب و تاب زیاد در رسانهها منتشر میشد. البته بیشتر شرکت کنندگان در این مناظرهها اصلاً خبر نداشتند که برنامههای اسرائیل واقعاً از چه قرار است.
* [color=#800080]تحت فشار قرار گذاشتن آمریکا توسط اسرائیل[/color]
اوایل سپتامبر حال و هوا تغییر کرد. گفتمان از تمرکز صرف بر «آری یا نه» حمله نظامی اسرائیل به ایران، تغییر جهت داد و به سوی این مسأله حرکت کرد که آیا باید خط قرمز یا موعد مقرری برای برنامه هستهای ایران مشخص کنیم یا خیر. این تغییر در نتیجه تغییر دیگری در ادبیات نتانیاهو حاصل شده بود؛ نتانیاهو در اظهاراتش بر این موضوع تأکید داشت که آمریکا باید در مورد خط قرمزهای ایران شفافتر صحبت کند تا مانع پیشرفت ایران و دستیابی این کشور به هدفش شود.
تمرکز این مناظرات نه تنها به سوی روابط آمریکا-اسرائیل تغییر کرد، بلکه تفاوت رویکرد دو طرف را نیز برجستهتر ساخت. نتانیاهو نظرش بر این بود که آمریکا خط قرمزی برای اقدام نظامی معین کند؛ پاسخ آمریکا هم این بود که دولت نمیخواهد خط قرمزی مشخص کند و به این شکل آزادی عملش را محدود سازد. مواضع علنی هر دو طرف، که در ارتباطی تنگاتنگ با کمپین انتخابات ریاست جمهوری آمریکا بود، مناظره را تبدیل به مناظرهای سیاسی کرد، مناظرهای که در آن به جای استدلالهای راهبردی در مورد ایران، با استدلالهای سیاسی مواجه میشدیم.
* [color=#800080]مواضع تند اسرائیل و مشکل اصلی غرب[/color]
تمامی این مسائل باعث تغییر جهت تأکید و تمرکز دینامیک کلی مقابله با ایران شد و با وجود این بحثها، دیگر حرفی از کاربرد رویکرد بینالمللی مؤثرتر در مقابله با ایران در میان نبود. وقتی اسرائیل و مواضعش تبدیل به مشکل اصلی آمریکا و اروپا شد، دیگر مسأله همبستگی رویکرد اروپا و آمریکا در مقابل ایران از بین رفت. در واقع، با اینکه در ماههای آگوست و سپتامبر هنوز هیچ مذاکرهای برنامهریزی نشده بود، آمریکا شعار پیشینش را تکرار کرد که «هنوز برای رویکرد دیپلماسی زمان هست».
*[color=#800080]جنبههای مختلف خیزش اعراب برای ایران[/color]
رویدادهای منطقه نیز تأثیر مهمی بر این روند داشتند. با اینکه هنوز زود است که بخواهیم برندگان و بازندگان خیزش اعراب را، که موجش از اوایل سال 2011 خاورمیانه را درنوردید، مشخص کنیم، فعلاً که به نظر نمیرسد، ایران در جبهه برندگان قرار بگیرد.
* ایران با قابلیت نظامی هستهای میتواند با متجاوزان مبارزه کند
ایران ناظر به برنامه هستهایاش، چه درسهایی از رویدادهای لیبی و سوریه گرفت؟ ایران تصمیم گرفت برنامه هستهای نظامیاش را بار دیگر آغاز کند و تمایل بیشتری به ایجاد یک وزنه توازن نظامی هستهای در مقابل قدرت آمریکا در خلیج فارس پیدا کرد. دستیابی به قابلیت نظامی هستهای به ایران قدرتی میبخشد تا مانع تجاوز دیگری از سوی عراق شود، یا اینکه مانع سقوط رهبرانش شود.
* [color=#800080]قذافی بدون سلاح ماند و ناتو به راحتی به کشورش حمله کرد[/color]
از دید ایران، «قذافی» رهبر لیبی به اشتباه تصور کرد که با تحویل دادن سلاحهای کشتار جمعی میتواند، رابطه بهتری با آمریکا و غرب داشته باشد. اما همین مسأله ناتو را قادر ساخت که از قدرت نظامیاش علیه لیبی استفاده کند و ایران این پیام را واضح و آشکار دریافت کرد.
* [color=#800080]قدرت کره شمالی و ضعف لیبی و عراق از نکات مؤثر بر تصمیم ایران[/color]
کره شمالی نمونه خوب تمامی کشورهایی است که میخواهند سلاح هستهای بسازند. این کشور برنامه هستهای خودش را پیش برد و اکنون آمریکا از کاربرد نیروی نظامی علیه این کشور هراس دارد. شاید سوریه هم همین طرز تفکر را داشت که برنامه نظامی هستهایاش را با کمک کره شمالی آغاز کرد. تهدید رژیم اسد در تابستان 2012 به استفاده از تسلیحات شیمیایی علیه نیروهای خارجیای که قصد مداخله در جنگ داخلی سوریه را داشتند، به ما میفهماند که حتی تسلیحات شیمیایی نیز میتواند برای مرعوب کردن جامعه بینالملل و بازداشتن آنها از مداخله قهری کافی باشد. خلاصه آنکه الگوی کره شمالی از یک سو و شکست عراق در سوی دیگر، نقشی مهم در تصمیم راسخ ایران برای دست یافتن به تواناییهای هستهای دارند.
* [color=#800080]تغییر رویکرد آمریکا و اروپا و ثبات رفتار ایران[/color]
در آغاز این بحث پرسشی مطرح کردیم؛ آیا شاهد نشانههایی مبنی بر آغاز یک بازی جدید در مورد ایران هستیم، یا قرار است شاهد همان بازی سابق باشیم؟ نتیجهگیری ما این است که پاسخ این پرسش عمدتاً بسته به تمرکز تحلیلها است. وقتی در مورد بازیگران بینالمللی حرف زدیم، روی تغییرات رفتاری آمریکا و اروپا تمرکز کردیم. اما در مورد خود ایران میتوان گفت که کمابیش شاهد همان رفتار و بازی سابق هستیم.
* [color=#800080]مسائل منطقه و واکنشهای غرب، ایران را در برنامهاش مصممتر میسازد[/color]
مضاف بر این، حال و هوای منطقه نیز اهمیت دستیابی به توانایی نظامی هستهای را هر چه بیشتر در نظر ایران مهم جلوه میدهد، تا با استفاده از آن بتواند مانع هرگونه اقدام قهری و نظامی جامعهبینالملل شود. ایران، در مقام کشوری که مخالف انقلابی مجدد و تغییرات رادیکالی و مصمم به گسترش قدرت برترش است، تسلیحات هستهای را، به ویژه به عنوان یک سیاست بیمهای در مقابل حمله متقابل، مفید فایده میداند و میتواند با قدرتی که این تسلیحات میبخشند، برای پیشبرد راهبرد منطقهایاش استفاده کند.
*[color=#800080] هراس اسرائیل از نزدیکی ایران به هدفش و شکست اقدامات بینالمللی است[/color]
وجه دیگر بازی جدیدی که در طول سال 2012 آغاز شد، اهمیت جدیدی بود که نقش اسرائیل به خود گرفت. اسرائیل با اینکه در تلاشهای بینالمللی برای متوقف ساختن ایران دخالت ندارد، از ناظران بسیار نگران و مضطرب این رویدادها است. بلندتر و شدیدتر شدن اعتراضها و مواضعش طی یک سال گذشته، حاکی از هراسهای روز افزونش از نزدیکتر شدن ایران به هدفش و همچنین سرخوردگی و ناامیدیاش از شکستهای پیدرپی اقدامات بینالمللی، طی یک دهه گذشته (تا سال 2012) است.
* [color=#800080]اسرائیل شک کرده که شاید برنامه ایران ابزاری بوده برای محدود کردن اسرائیل[/color]
هراس دیگر اسرائیل از این است که امکان دارد سیاست باز داشتن و کنترل کردن ایرانی هستهای –با اینکه دولت آمریکا اعلام کرده فعلاً چنین سیاستی در ذهن ندارد- در نهایت، یعنی وقتی ایران به قابلیتهای هستهای دست یافت، تبدیل به سیاستی قابل قبول برای دولت آمریکا شود. اینگونه به نظر میرسد که قرار بوده چالش هستهای ایران، بیشتر بهانهای برای متوقف کردن اسرائیل باشد، نتیجهگیریای که به نفع روابط آمریکا-اسرائیل، یا هدف مشترکشان در متوقف ساختن پیشرفتهای ایران در ساخت سلاح هستهای، نیست.
* [color=#800080]مداخله اسرائیل نقطه ضعف رفتار جامعه بینالملل شد[/color]
به این ترتیب، اگر در سال 2012، اسرائیل نقشی هم در جزم کردن عزم بینالمللی در مورد ایران داشت، تا ماه آگوست دیگر مشخص شد که این اهمیت جدیدی که نقش اسرائیل پیدا کرده، بیشتر نقطه ضعف و بار و فشاری منفی بر روابط آمریکا-اسرائیل است. هرچه گذشت بیشتر معلوم شد که در این مورد باید روابط دو جانبه را به پای میز مذاکره نکشانند و تمام تمرکز و توجهشان را مجدداً معطوف ایران کنند.
ظاهراً هدف پیام نتانیاهو در سخنرانی اواخر سپتامبر، در مجمع عمومی سازمان ملل، همین بود؛ او طی این سخنرانی برای اقدام علیه برنامه هستهای ایران در بهار یا تابستان 2013 خط قرمزی مشخص کرد و به این وسیله تلویحاً به رئیس جمهور آینده آمریکا پیام داد که اسرائیل دستکم تا چند ماه پس از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا نیز مداخلهای نمیکند.
*[color=#800080] انتخاب مجدد اوباما حاکی از تداوم رویکرد پیشین آمریکا نسبت به ایران است[/color]
به نظر میرسد انتخاب مجدد اوباما به ریاست جمهوری آمریکا این پیام را در بر داشته باشد که همان رویکرد آمریکا نسبت به ایران در سال 2013 تداوم خواهد یافت. پیش از انتخابات، گمانهزنیهایی بود مبنی بر اینکه آمریکا میخواهد –یا در چارچوب گروه 5+1 یا به شکل دوجانبه- تا اواخر نوامبر، یا دستکم در دسامبر، در رویکرد دیپلماسیاش با ایران تغییراتی دهد؛ برخی مفسران نیز تصریح کردند که این میتواند آخرین فرصت، پیش از روی آوردن به اقدامات تندتر، باشد.
* [color=#800080]گزارش فصلی آژانس، حاکی از پیشرفت برنامه هستهای ایران بود[/color]
اما پس از انتخابات آن حس فوریت و شتاب در کارها اندکی فروکش کرد. اواسط ماه نوامبر، گزارش فصلی آژانس بینالمللی انرژی هستهای در مورد ایران، نشان داد که ایران در حال پیشرفتهایی در برنامهاش است، پیشرفتهایی از جمله اینکه ذخایر اورانیوم 20 درصد غنیشدهاش از 90 کیلوگرم در ماه آگوست، به حدود 135 کیلوگرم در ماه نوامبر رسیده است.
* [color=#800080]اوباما با تحریمهای بیشتر بخش انرژی ایران، مخالف است[/color]
با این حال، چند روز پیش از انتشار گزارش آژانس از اوباما نقل قول کردند که امیدوار است مذاکرات «طی ماههای پیش رو» از سر گرفته شوند. گزارشهایی هم که از مخالفت اوباما با تحریمهای بیشتر بخش انرژی ایران (تحریمهایی که مجلس سنا اواخر نوامبر تصویب کرده) میرسد، نشانی از عزم راسخ دولت اوباما در برخورد با ایران ندارد.
* [color=#800080]سال 2013 سالی سرنوشتساز[/color]
در انتها باز به این نتیجه میرسیم که کار دشوار تلاش برای متوقف ساختن ایران از راه فرایند چانهزنی به عهده آمریکاست. حفظ عزم جدید بینالمللی در مقابله با ایران، که نشانههایش در سال 2012 به خوبی نمایان شد، عاملی حیاتی است که باید در سال 2013 نیز آن را حفظ کرد. در پرتو پیشرفتهای مداوم ایران، فشار اسرائیل و عزم واقعی آمریکا برای حل بحران هستهای، به نظر میرسد که سال 2013 سالی سرنوشتساز باشد. اگر فقدان پیشرفت در رویکرد دیپلماتیک همچنان ادامه یابد و ایران هم غنیسازی اورانیوم را همچنان پیش برد، رئیس جمهور آمریکا، اوباما، باید تصمیمی روشن در مورد آینده عملکرد دولت آمریکا اتخاذ کند، تصمیمی که در مورد این موارد است، نیاز به حفظ –یا بازسازی- اعتبار آمریکا، روشن ساختن این مطلب که محدود کردن و کنترل ایرانی هستهای سیاست آمریکا یا راه دیگری برای حل بحران نیست و تأکید مکرر بر این امر که برای حل بحران، زمانی نامحدود در اختیار نداریم.
پیام روشنتری که اوباما باید به ایران بدهد این است که در صورت شکست دور بعدی مذاکرات، آمریکا دیگر حاضر نیست که رفتار سرسری و عاری از جدیت ایران، طی یک دهه گذشته را تحمل کند.
[url="http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13911121000158"]پیوند[/url]-
2
-
-
[b][color=#0000ff]جروزالمپست: میمون فضانورد ایران " کنفرانس هرتزلیا " را بههم ریخت [/color][/b]
[color=#800080]یک روزنامه صهیونیستی نوشت خبر موفقیّتآمیز بودن پروژه ایران در ارسال میمون به فضا، کنفرانس بینالمللی شهر هرتزلیا درباره مسائل فضایی را به هم ریخت.[/color]
روزنامه صهیونیستی جروزالمپست در گزارشی موفقیتآمیز بودن پروژه ایران در پرتاب میمون به فضا را مورد بررسی قرار داد و به نقل از کارشناسان فضایی این دستاورد ایران را به منزله گامی به جلو برای برنامه فضایی ایران دانست.
جروزالمپست در تیتر خود نوشت: میمون فضانورد ایران کنفرانس هرتزلیا را به هم ریخت
روز دوشنبه در خبرها اعلام شد ایران موفق شده است در خجسته ایام میلاد با سعادت نبی گرامی اسلام، حضرت محمد (ص) و امام جعفر صادق (ع) با کاوشگر «پیشگام» میمونی را به فضا فرستاده و پس از رسیدن به ارتفاع مورد نظر آن را سالم در روی زمین تحویل بگیرد.
روزنامه صهیونیستی جروزالمپست به همین مناسبت گفتگویی با ژنرال «آصاف آگمون»، از کارشناسان فضایی اسرائیل و از مقامات برگزار کننده هشتمین کنفرانس بینالمللی هوا ـ فضا (که همزمان با این پروژه ایران در شهر «هرتزلیا» ـ از شهرهای استان تلآویوـ برگزار شد) انجام داده و نظر وی را جویا شده است.
«آصاف آگمون» به این روزنامه گفت: «مردم در این باره زیاد صحبت میکنند و باید هم چنین کنند. برنامه فضایی ایران با برنامه موشکی این کشور ارتباط دارد و دانشی که برای پرتاب میمون به فضا لازم است فرقی با دانش ارسال یک کلاهک هستهای بر فراز اقیانوس اطلس ندارد. بنابراین بین این دو پیوند وجود دارد و دنیا نمیتواند این را نادیده بگیرد.»
آگمون که مدیر اجرایی موسسه فیشر برای مطالعات استراتژیک هوا ـ فضاست گفت: ایران قاطعانه خودش را در میان 10 کشوری قرار داده است که توانایی ارسال ماهواره به فضا دارند؛ وی افزود: «واقعیت این است که ایرانیها در این زمینه بسیار جدّی هستند.»
این کارشناس مسائل هوا ـ فضا گفت: «ایران در ابتدا در این زمینه با نقائصی مواجه بود اما آنها به سرعت بر آن نقائص فائق آمدند و این حیطه را با جدیت دنبال میکنند. ما این مسئله را دوست نداریم، اما این واقعیت است.»
خبر ارسال میمون به فضا توسط دانشمندان ایرانی بازتابهای متفاوتی در کشورها و رسانههای جهان داشته است. روز گذشته وزارت خارجه آمریکا اعلام کرد این کشور خبرهای مربوط به فرستادن میمون به فضا توسط دولت ایران را تأیید نشده میداند.
ایران پیش ازاین ابتدا در سال 2008 دو موشک - کاوشگر 1 و کاوشگر 2 - را به فضا پرتاب کرده بود.
پروژههای ارسال محمولههای زیستی در سالهای گذشته موجوداتی مانند موش، سوسک و کرم خاکی را شامل میشد که هیچیک از آنها زنده نماندند.
با این حال، روز گذشته پروژه ارسال حیات به فضا که حاصل مدیریت یکپارچه سیستمی و تلاش دانشمندان سازمان فضایی ایران بود، پس از طی مراحل پیشبینی شده و رسیدن به سرعت، شتاب و ارتفاع مورد نظر با موفقیت اجرا شد.
سردار احمد وحیدی وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح با اشاره به پرتاب و بازیابی موفقیت آمیز کاوشگر «پیشگام» اظهار داشت: ارسال کاوشگر و بازیابی آن، گام نخست برای ارسال انسان به فضا در مراحل بعدی است.
[url="http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13911111001441"]پیوند[/url]-
3
-
-
به دنبال اعزام موفق میمون فضانورد توسط سازمان فضایی ایران، این کشور به ششمین کشور با توانایی پرتاب مستقل موجود زنده به فضا بدل شده است. این پرتاب، گامی مهم برای پرتاب نخستین فضانورد ایران به فضا به شمار میرود.
پوریا ناظمی: روز دوشنبه هفته گذشته، سازمان فضایی ایران با اعزام میمونی به ارتفاع 120 کیلومتری سطح زمین و بازیابی سالم آن موفق شد به ششمین کشوری لقب بگیرد که به طور مستقل موفق به اعزام موجود زنده به فضا و بازیابی سالم آن شده است. پیش از ایران کشورهای، روسیه، آمریکا، چین، ژاپن و فرانسه موفق به انجام چنین کاری شده بودند.
به طور معمول اعزام موجود زنده به فضا و بازگرداندن آن گامی در راستای توسعه برنامهی فضایی سرنشیندار و در نتیجه اعزام انسان به فضا شمرده میشود و ایران نیز به طور رسمی اعلام کرده است که برنامه سفر انسان به فراسوی مرزهای فضا را در اولویت دارد.
پیشتر سرپرست سازمان فضایی ایران اعلام کرده بود با انجام موفق آزمایش ارسال میمون به فضا، ایران آماده میشود تا در مدت 5 تا 8 سال آینده نخستین فضانورد خود را روانه فضا کند و تنها چند روز پس از آزمایش محموله زیستی بود که دکتر ابراهیمی، رییس پژوهشکده سامانههای فضانوردی سازمان فضایی ایران اعلام کرد: «هنوز پروسه انتخاب فضانورد ایرانی برای اعزام به فضا طی سالهای آینده، انجام نشده؛ اما مطالعات انتخاب فضانورد انجام شده و نقشه راه تعلیم فضانورد، تدوین و مذاکراتی هم با نهادهای مرتبط انجام شده است.»
بدین ترتیب به نظر میرسد اگر همه چیز به خوبی پیش برود در طی چند سال آینده فضانوردی به فهرست شغلهای قابل دستیابی در ایران اضافه خواهد شد. این خبر میتواند خبر هیجانانگیزی باشد اما نخستین فضانورد ایران چه کسی خواهد بود؟
[color=#800080]انتخاب فضانورد[/color]
انتخاب فضانورد در کشورهای مختلف تابع روشها و استانداردهای ویژهای است. در کشورهایی مانند ایالات متحده که برنامه فضایی سرنشیندار آن بسیار گسترده و طولانی است، پس از پایان دوران اولیه اعزام فضانورد به فضا که عمده فضانوردان از بین خلبانان ورزیده انتخاب میشدند، دامنه انتخاب فضانورد توسعه بیشتری پیدا کرد. ناسا در حال حاضر علاوه بر افرادی که دارای پیش زمینه خلبانی هستند از بین افراد غیر نظامی نیز برای برنامه فضایی خود ثبت نام میکند. این افراد پیش از هرکاری باید ببینند آیا حداقل استانداردهای لازم برای فضانورد شدن را دارند و اگر از این مرحله به سلامت عبور کردند، میتوانند وارد برنامه طولانی انتخاب فضانورد شوند؛ برنامههای که در آن آزمونهای ذهنی و بدنی و تمرینها و مانورهای مختلفی برگزار میشود و در نهایت گروه نهایی فضانوردان انتخاب میشوند و تمرینات خود را برای ماموریتهای متنوع آغاز میکنند و صدالبته نباید فراموش کرد که تنها تعدادی از آنها شانس این را پیدا میکنند که قدم به فضا بگذارند.
[color=#800080]پیششرطهای لازم برای افراد غیر نظامی برای ورود به برنامه فضانوردی ناسا از این قرار است.[/color]
1- داوطلبان باید دارای حداقل مدرک کارشناسی در یکی از رشته های مهندسی، علوم زیستی، علوم فیزیکی و یا ریاضیات باشند و نتایج آنها در دوره تحصیل مطلوب ارزیابی شود.
2- کسانی که این مدرک را دارند، باید حداقل 3 سال در حوزه تخصصی خود دارای سابقه کار چشمگیر، موثر و حرفهای باشند. مدارک تحصیلی بالاتر میتواند امتیاز اضافی به همراه داشته باشد؛ به طوری که کارشناسی ارشد معادل یک سال و دکترای تخصصی معادل 3 سال تجربه کاری به شمار میرود. از سوی دیگر تجربههای آموزشی نیز مورد تشویق ناسا قرار دارد و به همین دلیل معلمان را به ثبتنام در این دورهها تشویق میکنند.
3- شرکتکنندگان باید توانایی طی کردن دورههای فشرده آموزشی و آزمایشی را داشته باشند.
4- وضعیت بدنی و سلامت عمومی داوطلبان هم ملاک است. اگر فشار خون شما در حالت نشسته و ساکن بیش از 140 روی 90 باشد نمیتوانید در برنامه فضایی ثبتنام کنید؛ ضمن اینکه قد شما هم باید بین 157 تا 190 سانتیمتر باشد.
5- غیر از سلامت عمومی، مساله دید بسیار اهمیت دارد. هر دو چشم داوطلب باید دارای دید کامل باشند. البته ممکن است داوطلب نقص بینایی خود را با کمک اعمال جراحی مانند لیزیک یا PRK برطرف کرده باشد که در این صورت باید حداقل یک سال از مدت عمل گذشته باشد و در این مدت عارضه بینایی نداشته باشد.
بخشی از این پیشنیازها بر مبنای نیازهای موجود به تخصصهای مختلف در فضا برای انجام آزمایشهای مختلف و یا مدیریت قطعات مختلف و برخی دیگر بر مبنای محدودههای ابزاری اعمال میشود. برای مثال بعد از بازنشسته شدن شاتلها و وابسته شدن برنامه سرنشیندار آمریکا به سایوزهای روسی، داشتن قد متوسطی که راحتتر در صندلیهای سایوز جای بگیرد در انتخاب فضانوردان اولویت پیدا کرد.
[color=#800080]ملاکهای غیرسمی![/color]
اگرچه هیچ جا رسما از ضریب هوشی فضانوردان صحبتی نمیشود، اما بخشی از آزمونهایی که داوطلبان باید پشت سر بگذارند آزمونهای ضریب هوشی و البته آزمونهایی در خصوص تمرکز، مدیریت بحران و حفظ خونسردی در شرایط خطر است.
برای مثال ضریب هوشی فضانوردان برنامه آپولو بین 130 تا 145 و با متوسط 136 اعلام شده است. از نظر سنی نیز بازه وسیعی از افراد به فضا سفر کردهاند. جوان ترین فضانوردان 25 سال سن داشتند و مسنترین آنها، جان گلن نخستین فضا نورد آمریکایی بود که برای بار دوم و در سن 77 سالگی به فضا سفر کرد.
البته چه در برنامه فضایی آمریکا و چه در سایر کشورها هنوز هم خلبانهای دارای سابقه پرواز با هواپیماهای جنگی و همینطور خلبانهای آزمایشی هواپیماهای جدید گزینه های مناسبتری به شمار میروند. این افراد بخشی از تعلیمات اولیه لازم برای فضانوردی را در دوره های خلبانی خود گذراندهاند، دارای توان بدنی بالا، توان ذهنی مناسب و سرعت واکنش و تصمیمگیری سریع هستند و از طرفی به دلیل تعلیمات نظامی، دارای دیسیپلین و نظمپذیری بیشتری به شمار میروند.
[color=#800080]شرایط نخستین فضانورد ایرانی[/color]
همه کشورهای دارای برنامه فضایی مستقل (روسیه، آمریکا و چین) نخستین فضانوردان خود را از بین نظامیان با تجربه خلبانی انتخاب کردند و به نظر میرسد ایران نیز همین مسیر را حداقل در مراحل اول دنبال کند. البته توجه داشته باشید پیشتر لقب اولین ایرانی که به فضا سفر کرده است به خانم انوشه انصاری اختصاص یافته و منظور از اولین فضانورد ایرانی در این مقاله، اولین فضانوردی است که توسط برنامه مستقل فضایی ایران به فضا اعزام خواهد شد.
البته بخش عمدهای از مشخصات افرادی که برای پرواز نهایی و کسب عنوان اولین فضانورد ایران انتخاب خواهند شد به پرتابه او بستگی خواهد داشت و عواملی مانند اندازه و ابعاد پرتابه و پیشران میتواند بر انتخاب فضا نورد تاثیر بگذارد. به نظر میرسد آنچه در پیش روی برنامه فضایی ایران قرار دارد، با سفر زیرمداری آغاز شود و سپس با توسعه پرتابههای مناسب به پرواز مداری منجر شود.
پروازهای زیر مداری پروازهایی هستند که اگرچه خط کارمن (مرز فرضی فضا در ارتفاع 110 کیلومتری سطح زمین) را پشت سر میگذارند، اما وارد مدار زمین نمیشوند و بعد از چند دقیقه به زمین باز میگردند. این همان مسیری است که در آزمایش پرتاب میمون هفته گذشته تجربه شد. در سالهای اخیر شرکتهای خصوصی سرمایهگذاری فراوانی در این حوزه برای توسعه توریسم فضایی انجام دادهاند و به نظر میرسد شرکت ویرجینگالکتیک تا سال آینده عملا این سفرها را به شکل تجاری ارایه دهد.
با وجود عمومی شدن این سفرها در یکی دو سال آینده حتی اگر هدف اولیه نخستین فضا نورد ایرانی سفری زیر مداری باشد نمیتوان به افراد عادی اتکا کرد. این آزمایش به هرحال آزمایشی خواهد بود که خطرات زیادی در آن متصور است و دربخشی از ماموریت ممکن است تصمیمگیری و انتخابهای فضانورد سرنوشت ماموریت را تعیین کند. چنین پروازی قطعا با پرواز مطمئن و تجربهشده تجاری متفاوت خواهد بود و به همین دلیل نیاز به فردی دارد که آزمایشها و تمرینهای متعددی را پشت سر گذاشته باشد قطعا در سفر مداری نیز این آمادگیها برای اولین مراحل بیش از سفر زیر مداری خواهد بود.
توانایی ذهنی بالا، توانایی بدنی، تمرین فعالیت و هوشیاری در شرایط فشار بالای ناشی از پرتاب، حفظ خونسردی و سرعت عمل در شرایط بحرانی و در برداشتن حداکثر توانایی بدنی حداقل تواناییهای اولین فضانوردانی باید باشد که میخواهند قدم به فضا بگذارند.
[url="http://www.khabaronline.ir/detail/275278/science/astronomy"]پیوند [/url]
--------------------------------------
[color=#0000ff]در طی چند سال آینده فضانوردی به فهرست شغلهای قابل دستیابی در ایران اضافه خواهد شد.[/color]
[color=#0000ff]دوستان با توجه به شروط هرکسی شرایطش رو داره اعلام کنه ![/color]
-
6
-
-
سردار وحیدی، وزیر دفاع در مراسمی که در روز دوشنبه با موضوع بزرگداشت روز ملی فناوری فضایی برگزار شد ضمن اشاره به پروژههای خوبی که در بحث ناوبری و تعیین موقعیت مکانی در دستور کار است گفت : ایستگاه مرحله اول این سامانه نصب شده و به سرعت کامل خواهد شد.
امانه ماهوارهای ناوبری مانند GPS، سیستمهایی هستند که به کاربران کمک می کنند تا موقعیت خود را (طول، عرض و ارتفاع جغرافیایی) با خطای چند متری مشخص کنند. این قابلیت از طریق انتقال امواج رادیویی بین دستگاه و ماهواره صورت میگیرد.
این سامانه در بحث غیر نظامی در بخش هایی مانند ناوبری یا هدایت (از دستگاههای کوچک دستی تا ماشینها، کشتیها و هواپیماها)، عملیات نجات و جست و جو، وارد کردن اطلاعات در نقشههای جغرافیایی، علوم ژئوفیزیک، رهگیری اشیاء و... استفاده می شود.
در کشور ما نیز از این سامانه به وفور استفاده میشود اما وابستگی به این سامانه که ساخت آمریکا میباشد برای کشور ممکن است ایجاد بحران نماید، به گونهای که سردار وحیدی در اظهارات خود اعلام داشت: این سامانه ها در اختیار کشورهای محدودی است و آنها هر لحظه که بخواهند می توانند از دادن این امکانات به کشورمان سر باز زنند، وی در ادامه گفت: با توجه به اینکه در بحث ناوبری و تعیین موقعیت مکانی وابسته به خارج هستیم و نظام سلطه بسیار فریبکار است نیاز داریم به ناوبری بومی برسیم و این کار بزرگ برای از بین رفتن این وایستگی در حال انجام است.
در حال حاضر دو سیستم GPS ،متعلق به آمریکا و GLONASS که متعلق به روسیه است در جهان در حال فعالیت می باشد و سیستم های COMPASS چین و GALILEO اتحادیه اروپا نیز برای ارائه خدمات در سطح جهانی در حال آماده سازی می باشند.
همچنین کشورهای فرانسه، هند و ژاپن نیز در حال احداث سامانه های DORIS - IRNSS - QZSS هستند که این سامانه ها محدود بوده و فقط منطقه خود را تحت پوشش قرار خواهد داد.
[url="http://hitna.ir/fa/news/10150/ایران-به-دنبال-دستیابی-به-فناوری-ناوبری-و-تعیین-موقعیت-مکانی"]پیوند[/url]-
6
-
-
[color=#800080]کنفرانس هرتزلیا مهمترین گردهمایی سیاسی سالیانه اسرائیل است[/color]
کنفرانس هرتزلیا که 14 -11 مارس 2013 برگزار میشود مهمترین گردهمایی سیاسی سالیانهی اسرائیل است که شرکتکنندگان ارشد اسرائیل و جهان را در سطح دولتی، تجاری و دانشگاهی به دور هم جمع کرده و به حل و فصل موضوعات استراتژیک و اضطراری ملی، منطقهای و جهانی میپردازد.
کنفرانس هرتزلیا از طریق دخیل نمودن شرکت کنندگان و کارشناسان جهانی در بحثهای گروهی و نیز فراهم نمودن انبوهی از فرصتهای شبکه سازی، به ارائهی تحلیل ژئوپولیتیک پیشگام و ارزیابی میزان خطر میپردازد. این کنفرانس هم از طریق میزگردهای غیر علنی و هم به وسیلهی بحثهای عمومی و آزاد خود، گرایشهای مهم ایجاد شده در خاورمیانه و جهان را مورد تحقیق قرار داده، سناریوها و تهدیدات ممکن را بررسی نموده، و توجه همگان را به شکلگیری تغییرات بالقوه در قواعد بازی [های سیاسی] جلب میکند.
در این کنفرانس از تولید تسلیحات اتمی و فرآیند صلح در خاورمیانه گرفته تا بودجهی جهانی، امنیت انرژی و گرم شدن زمین مورد بحث قرار میگیرد
دستور کار این کنفرانس که بنا به سنت توسط رئیس اسرائیل ارائه شده، طیف گستردهای از موضوعات را در برمیگیرد: از تولید تسلیحات اتمی و فرآیند صلح در خاورمیانه گرفته تا بودجهی جهانی، امنیت انرژی و گرم شدن زمین. در طول بیش از یک دهه، جایگاه این کنفرانس بسیاری از رهبران جهان را به سوی خود جلب کرده است، از جمله بان کی مون، نیکلا سارکوزی، جیمی کارتر، کاندولیزا رایس، آندرس فوگ راسموسن [دبیر کل ناتو]، خوزه ماریا آزنار[نخست وزیر سابق اسپانیا]، لی ژائوزینگ[سخنگوی کنگرهی ملی خلق چین] و روبرت زوئلیک[رئیس بانک جهانی].
[color=#800080]دستور کار مقدماتی[/color]
کنفرانس 2013 هرتزلیا که به دنبال انتخابات آمریکا و اسرائیل برگزار میگردد، شاخصی از پنج سال پیاپی بحران اقتصاد جهانی و دو سال ناآرامی سیاسی در سراسر خاور میانه خواهد بود. این صحنهی جهانی ناآرام و خاورمیانهی بیثبات با حضور چالشهای بیسابقه، مستلزم ارزیابی همهجانبهای از گرایشها، تهدیدها و فرصتهای ایجاد شده میباشد. بنابراین کنفرانس هرتزلیا با ارائهی طرحی از سناریوهای قابل قبول و تسهیل ظهور اندیشههای خلاق، استراتژیها و مسیرهای سیاسی جدیدی را ایجاد خواهد نمود.
[color=#800080]کنفرانس 2013 هرتزلیا، کنفرانسی به موقع در لحظهای حساس در ایجاد نظمی جدید در خاورمیانه[/color]
بار دیگر انتظار میرود کنفرانس 2013 هرتزلیا، کنفرانسی به موقع باشد؛ لحظهای حساس در ایجاد نظمی جدید در خاورمیانه. دستور کار این کنفرانس (که به تازگی در دست تهیه بوده) به بررسی نیروها و گرایشهای تعیین کنندهای میپردازد که آیندهی خاورمیانه و اسرائیل را شکل خواهند داد. در سطح منطقهای، این گرایشها شامل موارد زیر است: فعالیت ایران در زمینهی برتری منطقهای و پیگیری تسلیحات هستهای، نقش جدید اسلام سیاسی در سراسر منطقه، جنگ داخلی جاری در سوریه و تأثیرات آن در منطقه، چالشهای توسعه و امنیت اقتصادی منطقه، و مسیرهای جایگزین برای پیشرفت مطمئن فرآیندهای صلح میان اعراب و اسرائیل، و اسرائیل و فلسطین. به علاوه، این کنفرانس به وضعیت اقتصاد جهانی و تأثیر تغییر توازن قدرت جهان در خاورمیانه خواهد پرداخت.
[color=#800080]مسیرهای بالقوهی استراتژی اسرائیل برای مبارزه با چالشهایی که با آنها روبروست، مورد بحث قرار میگیرد[/color]
در این کنفرانس، مسیرهای بالقوهی استراتژی اسرائیل (در سطح بینالمللی، منطقهای و داخلی) برای مبارزه با چالشهای فوقالعادهای که کشور [اسرائیل] با آنها روبروست، مورد بحث و گفتگو قرار خواهد گرفت.
کنفرانس 2013 هرتزلیا به آن دسته از رهبران دولتی، اقتصادی، نظامی، دانشگاهی، و رسانهای اسرائیل و دنیا که در کنفرانس حضور یافته و دیدگاههای خود را پیرامون چگونگی شکلگیری آینده مورد بحث قرار میدهند، اهمیتی خاص خواهد بخشید. در مقدمهی این کنفرانس، کار بسیاری از گروههای اصلی ضربت با مأموریتهای ویژه ارائه خواهد شد؛ این گزارشات به طور موثق به موضوعات اصلی مطرح شده در دستور کار کنفرانس اختصاص یافته و پیشنهادات سیاسی ملموسی را ایجاد میکند. گزارشات گروههای ضربت از طریق جلسات عمومی با هماهنگی بالا، و میز گردهای هرتزلیا (که به صورت غیر علنی برگزار شده و حضور در آنها تنها با دعوتنامهی خاص امکان پذیر است) مورد مشورت و بررسی قرار خواهد گرفت.
کنفرانس 2013 هرتزلیا رسماً در بعد از ظهر سه شنبه دوازدهم مارس آغاز میشود
برنامهی عمومی کنفرانس 2013 هرتزلیا رسماً در بعد از ظهر سه شنبه دوازدهم مارس آغاز شده و در غروب پنجشنبه چهاردهم مارس خاتمه خواهد یافت. این برنامهی عمومی، بلافاصله پس از یک دورهی دو روزه از جلسات «میزگرد هرتزلیا» به اجرا در خواهد آمد که قرار است در روزهای 12-11 مارس برگزار گردد. شرکت در جلسات «میزگرد هرتزلیا» تنها برای شرکتکنندگان EXECUTIVE یا GOLD EXECUTIVE آزاد بوده و یا از طریق دعوتنامهی شخصی و جداگانه امکان پذیر است.
[color=#0000ff]موضوعات برنامهریزی شده در کنفرانس 2013 هرتزلیا[/color]
تغییرات جهانی در استراتژی، سیاست، و اقتصاد
§ بحران اقتصادی پنج ساله در جهان: پس از آن چه رخ میدهد؟
§ اتکای آمریکا بر محور آسیا و توازن قدرت در جهان: [آمریکا] خاورمیانه را در کجا قرار خواهد داد؟
§ اروپا به کجا میرود؟
§ تأثیر سیاسی در عصر سایبری: نقش شبکههای اجتماعی
پرداختن به [مسائل] یک خاورمیانهی پرآشوب
§ نقش [کنفرانس] هرتزلیا در سال 2013: سه ماه پس از نشانههایی از یک حمله [ی نظامی] منطقهای و جهانی به ایران
§ اسلام بیثبات در عراق، سوریه و لبنان: کشورهای میدان جنگ در خاورمیانه و توازن قدرت در منطقه
§ اقتصاد کور! ورطهی اجتماعی- اقتصادی خاورمیانه و ثبات منطقهای
§ نیرویی برای مبارزه با: اسلام سیاسی در سراسر منطقه
§ زمان ارائهی اندیشهی بزرگ استراتژیک؟ آمریکا، اروپا و خاورمیانه
§ سناریوهای کوتاه مدت: مصر، اردن، و سوریه
§ خاورمیانهی 2030: سناریوهای بلندمدت
§ بازیگران قدیمی/ جدید در منطقه: منافع و نقش روسیه و چین در خاورمیانه
§ امنیت انرژی در مدیترانهی شرقی
سرحدات نظامی و دیپلماتیک اسرائیل
§ تغییر استراتژیک در خاورمیانه: دلایلی بر دکترین امنیتی و ساختار نیروی نظامی اسرائیل
§ سیاست خارجی اسرائیل در مواجهه با تغییرات جهانی و منطقهای
§ شکستن بن بست اسرائیل- فلسطین: آیا جایگزینهای قابل قبولی برای راهحلهای دو جانبه وجود دارد؟
§ زمان مناسب برای آرایش مجدد (1)؟ غلبه بر شکاف در روابط آمریکا و اسرائیل
§ زمان مناسب برای آرایش مجدد (2)؟آیا اسرائیل میتواند اروپا را دوباره به دست آورد؟
§ امنیت دریایی در دریای سرخ و مدیترانه
چالشهای داخلی حکومت
§ استراتژی جدید اقتصاد کلان برای اسرائیل
§ مقررات بازار در اسرائیل: مانعی برای رشد؟
§ بونانزای گاز اسرائیل: فرصتهایی برای صنعت و حمل و نقل گاز محور اسرائیل
§ بازارهای مالی تحت چالش در اسرائیل
§ آموزش: زمان ارائهی دیدگاه استراتژیک
§ اصلاح سیستم انتخاباتی اسرائیل
§ افزایش رقابت در صنعت توریسم اسرائیل
§ تحقیق و توسعه در زمینهی سوختهای جایگزین برای حمل و نقل
§ سیاست تجاری اسرائیل در مواجهه با بحران جهانی
§ امنیت شخصی و اِعمال قانون
§ رسانه و دمکراسی: آزادی بیان، مقررات و خلاقیت تکنولوژیکی
§ تبعیض مثبت به نفع زنان در اسرائیل
[url="http://eshraf.ir/index.php/geography/55-topnews/3275---2013-------"]پیوند[/url]-
13
-
-
منبع از خبرگزاری سوریه !
[url="http://www.dampress.net/?page=show_det&category_id=7&id=25276&lang=ar"]http://www.dampress....d=25276&lang=ar[/url]-
1
-
-
روش جدید استخراج نفت وگاز آمریکا (Fracking) در کنفرانس امنیتی مونیخ خبرساز شد. تولید داخلی نفت و گاز آمریکا، به یمن استفاده از این روش افزایشی نامعمول داشته است تا جایی که اثرات آن محدود به بازار نفت و انرژی نمانده و برای کشورهای جهان نگرانیهای امنیتی درست کرده است. از جمله برای روسیه و کشورهای عرب حوزه خلیج فارس. به واسطه استفاده از این روش که نفت و گاز را با ترکیبی از مواد شیمیایی، ماسه و آب فشارقوی از دل صخرهها و سنگها استخراج می کند، اکنون ایالات متحده بر گنجی عظیم از ذخایر نفت و گاز نشسته است که به گفته بسیاری می تواند تعادل ژئوپلتیک کل جهان را به هم ریزد.
آژانس بین المللی انرژی (IEA) پیشبینی کرده که آمریکا با استفاده از این روش، طی پنج سال، بزرگترین تولیدکننده نفت وگاز جهان خواهد شد؛ یعنی جای روسیه را خواهد گرفت و نیاز آمریکا به انرژی کشورهای عرب خلیج فارس را برطرف خواهد کرد. کارلوس پاسکال، نماینده ویژه آمریکا در روابط بین الملل انرژی، در کنفرانس امنیتی مونیخ گفت انفجار نفت وگاز آمریکا <<ژئوپلتیک انرژی در جهان را دگرگون خواهد کرد>>.
این مساله توجه بسیاری از رسانههای جهان را به خود جلب کرده. اکونومیست، دیروز گزارشی از این روش جدید و تاثیر آن بر مناسبات قدرتهای بزرگ منتشر کرد. در این گزارش اکونومیست، استفاده از این روش را در اتحادیه اروپا بررسی کرده است؛ اروپایی که در بسیاری از کشورهای آن استفاده از این روش ممنوع است. به جز بریتانیا که در حال تحقیق برای استفاده از این روش جدید است، رشد آن در دیگر کشورهای اتحادیه بسیار کند است و در بسیاری کشورهای عضو آن به دلایل محیط زیستی ممنوع. اما اتحادیه از این بابت زیاد هم نگران نیست: این روش میتواند سایه هیولای روسیه بر سر اتحادیه را سبکتر و خیال اتحادیه را از وابستگی به گاز این کشور راحتتر کند.
اشپیگل نیز در گزارشی مفصل، این پدیده را این گونه توصیف کرده است: انقلابی که میتواند تعادل قدرت سیاسی را در کل جهان تغییر دهد. آمریکا و روسیه بر سر انرژی جنگها کردهاند، رژیمهایی را ساقط و رژیمهایی را برپا نمودهاند. اما با تغییری چنین شگرف در سطح تولید انرژی، حتی محاسبات نظامی قدرتهای بزرگ نیز تغییر خواهد کرد.
اما جهان چرا باید نگران افزایش تولید انرژی باشد؟ آن هم تا جایی که به یکی از موضوعات مهم بزرگترین کنفرانس امنیتی جهان بدل شود. اولین نگرانی را کشورهای عرب خلیج فارس دارند؛ پیمان مستحکم آنها با ایالات متحده همواره یکی از پایههایش وابستگی ایالات متحده به انرژی این کشورها بوده است. حالا همه نگرانند که با تبدیل شدن آمریکا به بزرگترین تولیدکننده انرژی جهان و قطع کامل وابستگی به انرژی خارجی، آمریکا از منطقه دلسرد شود، منافعی در مشارکت در آن نبیند و این کشورها را رها کند. کابوسی که برای اعراب تحمل ناپذیر است. به گزارش اشپیگل، مطالعه اخیر سازمان اطلاعات آلمان نشان میدهد این جهش در تولید، اهمیت بستن تنگه هرمز را به میزانی قابل ملاحظه کاهش خواهد داد. این امر به این معنی است که اهمیت کلی منطقه برای ایالات متحده عمیقا کاهش خواهد یافت.
کارلوس پاسکال، در کنفرانس امنیتی مونیخ به هیچ وجه منکر این مساله نشد: <<این تکنیک، تغییری حقیقتا اساسی در موقعیت کشور ما از منظر امنیت انرژی خواهد داشت.>> اما بلافاصله در برابر چشم های نگران افزود: <<تمامی این تغییرات در تولید انرژی آمریکا، تغییری در تعهد ایالات متحده برای تثبیت امنیت جهانی، صلح و ثبات در خاورمیانه ایجاد نخواهد کرد.>> پاسکال برای اینکه خیال همه را راحت کند، گفت ایالات متحده در خاورمیانه خواهد ماند، حتی اگر منفعتی در آن نباشد. در ادامه مدیر شرکت رویال داچ شل، موافقت خود را با پاسکال اعلام کرد: <<سناریویی که در آن ایالات متحده منافع خود در خاورمیانه را کنار بگذارد قابل تصور نیست. اتحادیه اروپا و ژاپن متحدان کلیدی آمریکا، همچنان عمیقا به نفت خاورمیانه وابسته اند.>> و سپس به اتحادیه اروپا توصیه کرد از این روش دوری نکند. جایگزینی انرژی هسته ای با انرژی بادی و خورشیدی به جای خود، اما گاز را از نظر دور ندارند، به فکر روزی که <<بادها نوزند و خورشید نتابد.>> اما گزارشگر اشپیگل می نویسد هنوز مشخص نیست برنده و بازنده نهایی این بازی کیست. ظاهرا چینیها و آرژانتینیها هم از این نفت وگازها زیاد دارند. لهستان، آلمان و فرانسه هم بینصیب نیستند، فقط اندازهاش دقیقا معلوم نیست.
به هرحال فعلا که آمریکا برنده بازی است. دولت آمریکا تخمین زده است که این تکنیک 600هزار و به باور برخی حتی سه میلیون فرصت شغلی جدید ایجاد کند. اوباما در یکی از سخنرانی های اخیر خود گفت: <<در دوره ریاست من هر کار ممکن برای توسعه امن این مدل انرژی از نظر دور نخواهد ماند.>> پاسکال نیز در کنفرانس مونیخ همین را گفت: تولید گاز ایالات متحده در شش، هفت سال گذشته ۲۵ درصد و تولید نفت آن ۳۰ درصد افزایش یافته. وابستگی به واردات را از ۶۰ درصد کل مصرف، به ۴۰ درصد تا آخر سال و به ۳۰ درصد تا پایان ۲۰۱۴، کاهش خواهد داد و تازه این اول راه است.
ظاهرا که نگرانیها خیلی هم بیمورد نیست. بازی فعلا در دستان آمریکا است.
نظر شما درباره اين خبر چيست؟
[url="http://naftna.ir/بینالملل/228170-«نفت-ماسه»-نگرانی-جدی-اعراب.html"]پیوند [/url]-
8
-
-
[size=5][color=#ff0000][b]تذکر [/b][/color][/size][b]از این پس هر کاربری چه قدیمی و جدید صحبت های یکدیگر رو به تمسخر بگیرند تاپیک ارسالی حذف و در صورت لزوم برخورد انضباطی خواهد شد . [/b]
دوستان مراعات کنند تا دلخوری پیش نیاد ، تشکر از توجهتون .-
7
-
-
برادر امیر حسام اگر پستهای قبلی این تاپیک رو مرور کرده باشید اعلام شده این تاپیک فردا قفل و خبر رونمای جایگزین خواهد شد .
به همین خاطر دوستان از این موضوع استفاده فرمودن این شد که مشاهد میکنید !-
1
-
-
به دلیل اهمیت موضوع درصورت رونمایی جنگنده قاهر 313 تاپیک جدید ایجاد خواهد شده و این تاپیک قفل خواهد شد.
امیدوار درتاپیک جدید شاهد پست اسپم در خصوص نام گذاری این جنگنده نباشیم و به مسایل فنی پرداخته شود .
///////////////
ببینیم تاپیک رونمای جنگنده قاهر313 رو کدام یک از دوستان زودتر از همه ارسال میکنه !
از همین الان زنبیل من گذاشتم تو صف-
4
-
-
[color=#0000ff][b]چهار انگیزه تلآویو از تجاوز به خاک سوریه[/b][/color]
به گزارش فارس، حمله نظامی اخیر جنگندههای رژیم اشغالگر صهیونیستی به یک سرزمین اسلامی یعنی سوریه، بیتردید تحولی تازه در این سرزمین بحرانزده محسوب میشود، سرزمینی که 23 ماه است درگیر فتنه داخلی است و در آن بنابر برخی آمارها، بیش از 60 هزار نفر جان خود را از دست دادهاند.
جدا از اینکه این اقدام، نقض آشکار قوانین بینالمللی و دهنکجی مجدد تلآویو به جامعه بینالمللی با چراغ سبز ایالات متحده است، جا دارد ارتباط آن با بحران 23 ماهه سوریه هم بررسی شود. منابع ناشناس آمریکایی صراحتا به روزنامه آمریکایی نیویورکتایمز گفتهاند که از قصد اسرائیل برای تجاوز به سوریه مطلع بودهاند و البته مساله را به این گونه جلوه دادهاند که اسرائیل قصد داشته، به کاروانی حمله کند که از سوریه برای حزبالله سلاح حمل میکرده است.
[color=#0000ff]اما روشن است که حمله به یک مرکز تحقیقات نظامی در حومه دمشق صورت گرفته است که پروژههای تسلیحاتی در آن جریان داشته است. بنابراین، بحث انتقال سلاح برای حزبالله لبنان مطرح نبوده است.[/color]
[color=#0000ff]ادعای دیگر این بود که صهیونیستها این مرکز را مرکز نگهداری تسلیحات شیمیایی دانستهاند و به همین خاطر به آن یورش بردهاند، بالاخص آنکه اسرائیل مدعیست که نگران آن است که این تسلیحات در اختیار نیروهای سلفی قرار گیرند. بحث سلاحهای شیمیایی سوریه مدتهاست که به روشهای مختلف مطرح است. بارها ادعا شده که حکومت سوریه قصد دارد از این سلاحها بر ضد مخالفین استفاده کند حال آنکه دولت اسد تصریح کرده که سلاح شیمیایی تنها در برابر دشمن خارجی بهکار گرفته خواهد شد.[/color]
[color=#800000]با این حال، مقامات صهیونیست هم حتما به خوبی میدانند که یک ارتش کلاسیک هرگز سلاحهای شیمیایی خود را در نزدیکی شهرهای بزرگ انبار نمیکند که در این صورت اگر اشتباهی منجر به انفجار شود، یک فاجعه انسانی رخ خواهد داد. مرکزی که هدف قرار گرفته در بیابانهای سوریه نیست بلکه بیخ گوش دمشق است.[/color]
[color=#0000ff]با چنین وصفی، این سوال مطرح میشود که چرا باید یک مرکز تحقیقات نظامی مورد حمله رژیم اشغالگر صهیونیستی قرار گیرد؟ پاسخ این سوال را «دکتر علی محمد»، سردبیر وبسایت «تریبون سوریه» داده است.
وی به راشاتودی گفته است که مساله آن است که اسرائیل میخواهد توان نظامی سوریه محدود شود. همچنین اقدام اخیر اسرائیل همراستا با اقدامات شورشیانی است که با حمله به تاسیسات نظامی سوریه، عملا تنها دولت عربی مقابل اسرائیل را از نظر نظامی تضعیف میکنند تا در یک جنگ احتمالی با رژیم صهیونیستی، دچار ضعف گردد.[/color]
پس از جنگ 1973، تنها کشور عربی دارای ارتش مجهز که صهیونیستها همواره از احتمال نبرد با آن واهمه داشتهاند، سوریه بوده است. فرصت بحران 23 ماهه، فرصت خوبی بود تا این کشور به شدت تضعیف گردد و حتی بخشهایی از آن به ویرانه بدل گردد. اما مقاومت ارتش اجازه نداده است که مراکز حساس تسلیحاتی و نظامی سوریه به دست شورشیان مسلح بیفتند از این رو اسرائیل مجبور شده تا خود راسا وارد عمل شود.
استراتفور که بهعکس مقامات رژیم صهیونیستی رسما به اینکه حمله کار اسرائیل است اذعان دارد، نوشته این حمله نشان میدهد که اوضاع سوریه آنقدر بد شده است که شایسته دخالت نظامی باشد.
رسانههای صهیونیستی نیز زمینهسازی برای تجاوز به سوریه را از چند روز قبل شروع کرده بودند. یدیعوت آحارونوت در تاریخ 28 ژانویه گزارش داده بود که حزبالله در حال تاسیس پایگاههایی در نزدیکی مراکز نگهداری تسلیحات شیمیایی سوریه است.
با این تحلیل، میتوان اهداف تلآویو از تجاوز نظامی به سوریه را چنین دستهبندی کرد:
1- تضعیف نظامی سوریه و خنثی کردن پروژههای تسلیحاتی این کشور؛
2- کمک به شورشیان مسلح با شکستن روحیه ارتش سوریه؛
3- آماده کردن فضای بینالاذهانی بینالمللی برای دخالت نظامی در سوریه؛
4- جبران خدشه وارد شده به پرستیژ اسرائیل در جنگ 8 روزه.
گزارشها حاکی از آن است که مرکزی که هدف حمله جنگندههای صهیونیستی قرار گرفته است، پیشتر چندین بار هدف هجمه شورشیان مسلح سوری بوده است که قصد اشغال آن را داشته اما موفق نشدهاند. به این ترتیب، ارتش صهیونیستی نشان داده است که آمادگی آن را دارد، هرجا که لازم شد، ناتوانیهای شورشیان را جبران کند.
دکتر علی محمد تصریح کرده است که سوریه به این اقدام صهیونیستها پاسخ خواهد داد اما نه از طریق درگیری مستقیم بلکه از طریق کمک هرچه بیشتر به مقاومت اسلامی لبنان.
اقدام روز گذشته ارتش صهیونیستی نشان داد که سران تلآویو همچون رئالیستهای سنتی همچنان یک اصل را آویزه گوش خود دارند: «برای اسرائیل، جنگ ابزار مشروع حکومت است.»
لینک
[url="http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13911112000679"]http://www.farsnews....=13911112000679[/url]-
2
-
-
[url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10100/BO5_K-15_Sagarika_1.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10100/thumb_BO5_K-15_Sagarika_1.jpg[/img][/url]
[url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10100/K-15-Test-Firing-on-Jan-27-photo2-Livefist.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10100/thumb_K-15-Test-Firing-on-Jan-27-photo2-Livefist.jpg[/img][/url]
[url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10100/BO5_K-15_Sagarika_2.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10100/thumb_BO5_K-15_Sagarika_2.jpg[/img][/url]-
1
-
-
در پنتاگون بر این عقیده اند که جنگ در فضای مجازی ، تهدیدی جدی امنیت ملی ایالات متحده آمریکا محسوب می شود. اعلام شده است که ارتش آمریکا ، پایگاه های اطلاعاتی امنیت سایبری خود را 5 برابر افزایش می دهد. در بین برنامه هایی که در مقابل این ساختارها قرار دارند نه تنها دفاع از سیستم های کامپیوتری آمریکایی، بلکه شکستن ارتباطات الکترونیکی دشمنان بالقوه ایالات متحده آمریکا مطرح است.
ویروس کامپیوتری " استاکسنت" که در سال 2010 به تجهیزات هسته ای ایران حمله ور شد ، اولین برنامه آسیب رسان در تاریخ شبکه های جهانی بود که قادر بود کنترل سیستم یک سازمان صنعتی را از کار بیاندازد. اولینی که در واقع آخرین نیست. در این زمینه اینترنت به صحنه تئاتر بالقوه عملیات های نظامی تبدیل شده است. همانطور که الکسی موخین ، مدیر کل مرکز روسی اطلاعات سیاسی خاطر نشان می کند ، اتخاذ این تصمیم توسط پنتاگون درواقع برای سیاست خارجی آمریکایی کاملا قانونی است. برای آنکه خلاء قانونی مشخصی برای ریاست بر شبکه های جهانی توسط ایالات متحده آمریکا نقش ویژه ای را ایفا می کند.
انجام دادن این کار در فضای اینترنتی بسیار راحت تر است برای آنکه قوانین عملا وجود ندارند و محدودیتی هم نیست. در واقع این اواخر نیروی به اصطلاح ارتش سایبری نه تنها برای دفاع بلکه برای حمله نیز می باشد. من فکر می کنم که ایالات متحده آمریکا برای مواجهه جهانی آماده می شود برای آنکه هر چه بیشتر بتواند به صورت استراتژیکی اعضای مهم را تحت کنترل داشته باشد. از جمله آن کسانی را که منابع جهانی مواد خام را در اختیار دارند.
اوروان پارفنتیف ، تحلیل گر برجسته مرکز اجتماعی منطقه ای فن آوری اینترنتی بیان می دارد که توسعه بخش های امنیت سایبری پنتاگون ، پاسخ قانونی به توسعه امکانات برنامه های کامپیوتری نظامی است. درعین حال این کارشناس شک دارد که این کارمنحصرا برای دفاع از حملات سایبری باشد.
سالهای اخیر ایجاد نفوذ عمیق ارتباطات شبکه ای تکنولوژی و دفاعی در زیر ساخت های میهنی نیز به وجود آمده است. در پس زمینه بسیاری از حوادثی که رخ داده است، دولت پاسخگویی به چالش ها را آغاز کرده است. این کار تنها توسط آمریکا انجام نمی شود ، تلاش های سازمان دهی مراکز سایبری مرتبط با چهارچوب ناتو را نیز به خاطر می آوریم. مسئله این است که آیا این کار واقعا دفاعی بوده و یا حالت حمله دارد.
در واقع مسئله بیشتر گفتاری است. برای آنکه کار کردن بر روی سیستم دفاعی هر سلاحی باید در ابتدا تمامی امکانات این اسلحه را آموخت. درواقع به عبارت دیگر آنرا به عنوان تسلیحات به کار برد. و اینکه در جهان معاصر اسلحه کامپیوتری به عنوان یکی از سیستم های امیدبخش حمله محسوب شود، شک و تردیدی را بر نمی انگیزد.
[url="http://persian.ruvr.ru/2013_01_30/102976329/"]پیوند[/url]
////////////////////////////////////////
[color=#0000ff]هزینه نیممیلیون دلاری پنتاگون در جنگ سایبری علیه ایران[/color]
وزنامه "واشنگتن پست" به نقل از مقامات پنتاگون از اختصاص نیم میلیون دلار به پروژه ساخت نسل تازهای از جنگافزارهای جنگ سایبری علیه ایران و سوریه خبر داد.
پنتاگون اعلام کرد که این ابزار تازه، میتواند شبکههای این کشورها را حتی اگر به اینترنت متصل نباشد، شناسایی کند. پنتاگون به دنبال آن بود که از چنین امکانی در زمان حمله نظامی نیروهای ناتو به لیبی در سال گذشته میلادی استفاده کند، با اینحال متخصصان این وزارتخانه اعلام کردند که یک سال دیگر زمان لازم دارند تا برنامهها و ابزارهای لازم برای شناسایی و تعقیب آفلاین در حملات سایبری را طراحی کنند.
یک مقام مسئول وزارت دفاع آمریکا که خواسته نامش فاش نشود، در گفتوگو با روزنامه "واشنگتن پست" گفته است: «در زمان حمله نظامی ناتو به لیبی، پنتاگون آمادگی استفاده از این فناوری را نداشت. هنوز هم آماده نیستیم، با اینحال در مراحل پایانی ساخت تجهیزات به سر میبریم و به زودی امکان تعقیب کاربران سایبر را حتا وقتی به اینترنت وصل نیستند، خواهیم داشت.»
سیستمی که نهادهای نظامی آمریکا به دنبال طراحی آن هستند، کد مهاجم را از طریق امواج رادیو نیز شناسایی و دنبال خواهد کرد. بودجه نیم میلیون دلاری در اختیار "آژانس پروژههای تحقیقاتی پیشرفته وزارت دفاع آمریکا" قرار گرفته است تا خرج این پروژه و طراحی ابزار لازم شود.
با اینحال کدهایی که بعد از استفاده از این برنامه شناسایی میشوند، باید یکبار دیگر بررسی شوند تا هدف را با دقت کامل مورد حمله قرار دهند.
"ژوئل هاردینگ"، مشاور نظامی مستقل که به پنتاگون نیز مشاوره میدهد، در گفتوگو با "واشنگتن پست" ابراز تردید کرده است که این ابزار تازه، سودمند باشد. او گفته است: «چنین سیستمی در صورتی میتواند موفق باشد که برنامه بسیار دقیقی برای تحلیل کدهای هر سیستم کامپیوتری در اختیار داشته باشد. هر سیستم نرمافزارها و سیستمهای بهروزرسانی متفاوتی دارد و به نظر نمیرسد ما فعلا امکان تحلیل دقیق کدهای هر سیستم را داشته باشیم.»
[url="http://www.khabaryaab.com/news/595520/هزینه_نیممیلیون_دلاری_پنتاگون_در_جنگ_سایبری_علیه_ایران.htm"]پیوند[/url]-
2
-
-
[color=#0000ff]مسکو: اسرائیل آشکارا منشور سازمان ملل را نقض کرده است[/color]
به گزارش فارس به نقل از روزنامه «وزگلاد» وزارت امور خارجه روسیه امروز، پنج شنبه اعلام کرد که این کشور خبر مربوط به حمله نیروی هوایی اسرائیل به سوریه را با دقت بررسی میکند و اگر این اطلاعات درست باشد، اسرائیل بشدت منشور سازمان ملل متحد را نقض کرده است.
در بیانیهای که امروز در سایت رسمی وزارت امور خارجه روسیه منتشر شده، آمده است: مقامات مسکو بشدت نگران اخبار منتشره در خصوص حمله هوایی اسرائیل به تاسیساتی در نزدیکی دمشق، پایتخت سوریه هستند.
اگر این اطلاعات مورد تایید قرار بگیرند، ما با حمله تحریکآمیز به اهدافی در خاک یک کشور مستقل مواجه هستیم که شدیدا نقض منشور سازمان ملل بوده و به هیچ وجه مورد قبول نبوده و محرک آن هرچه که باشد، چنین اقدامی غیرقابل توجیه است.
مقامات دیپلماتیک روسیه یادآور شدهاند که این کشور اقدامات فوری برای روشن شدن اوضاع و جزییات دقیق این ماجرا انجام خواهد داد.
در این بیانیه همچنین آمده است: ما بار دیگر مصرانه خواستار توقف هر نوع خشونت در سوریه و آغاز گفتوگوهای ملی بر اساس توافقات ژنو شده و هر نوع دخالت خارجی در مناقشه داخلی در این کشور را غیر قابل قبول میدانیم.
[url="http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13911112000077"]پیوند[/url]
//////////////////////
به گزارش خبرگزاری رسمی سوریه (سانا)، در بیانیه فرماندهی ارتش و نیروهای مسلح سوریه آمده است که جنگندههای اسرائیلی صبح روز چهارشنبه حریم هوایی سوریه را نقض کرده و یکی از مراکز پژوهشهای علمی را در منطقه جمرایا واقع در ریف دمشق بمباران کردند.
[color=#0000ff]در ادامه این بیانیه آمده است : این اقدام بعد از شکست گروههای تروریست برای به دست گرفتن کنترل این مرکز صورت گرفت. [/color]
[color=#0000ff]در بیانیه فرماندهی ارتش سوریه آمده است: جنگندههای اسرائیلی در شمال ارتفاعات جبل الشیخ با ارتفاع کم پرواز کردند و به سمت منطقه جمرایا حرکت کردند. بمباران این مرکز باعث به وجود آمدن خسارات زیادی شد و دو تن از شهروندان سوری کشته و پنج تن دیگر زخمی شدند.
[b]در ادامه این بیانیه آمده است: ما اخبار منتشر شده از سوی رسانههای اسرائیلی مبنی بر اینکه جنگندههای اسرائیلی یک کاروان نظامی را در مرزهای مشترک سوریه و لبنان هدف قرار دادند رد میکنیم. [/b][/color]
در ادامه بیانیه تاکید شده است: آنچه که مشخص است این است که اسرائیل عامل اصلی برخی از اقدامات تروریستی علیه سوریه به شمار میآید و این اقدامات تروریستی سوریه را تضعیف نخواهد کرد.
اخیرا رسانهها به نقل از یک منبع آمریکایی اعلام کرده بودند که جنگندههای اسرائیلی یک کاروان نظامی حامل موشکهای ضد هوایی را در مرزهای مشترک سوریه و لبنان هدف قرار دادند.
[url="http://www.fardanews.com/fa/news/244800/حمله-جنگندههای-اسرائیل-به-حومه-دمشق"]پیوند[/url]-
1
-
-
[color=#0000cd][b]چالش امریکا در برابر افزایش توان موشکی ایران [/b][/color]
[color=#0000cd]اندیشکده شورای سیاست خارجی آمریکا در گزارشی راهبردی به قلم مایکل آیزنشتات[/color]
همانطور که وقایع اخیر نشان داده – خصوصا پرتاب بیش از 1500 راکت به اسرائیل توسط «حماس» و دیگر گروههای فلسطینی در غزه در طول دومین جنگ یک هفتهای غزه در نوامبر 2012، استفاده از دهها موشک «اسکاد» توسط نیروهای دولتی علیه شورشیان سوری در ابتدای دسامبر 2012- خاورمیانه همچنان بخشی از کره زمین است که تهدید راکت و استفاده از موشک در آن بسیار شدید احساس میشود و نیاز به دفاع ضد راکتی و ضدموشکی کارا الویت اساسی این منطقه را تشکیل میدهد.
[color=#800080]گرایشات موجود در حوزه گسترش راکت و تسلیحات موشکی[/color]
مطمئنا تمام اخبار مرتبط با گسترش تسلیحات موشکی که در دهههای گذشته از خاورمیانه آمده بد نبوده است. دورنمای گسترش تسلیحات موشکی در منطقه با مجموعهای از گرایشات متداخل، برخی مثبت، برخی بیطرفانه و برخی منفی (البته با توجه به منافع ملی آمریکا) ، همراه بوده است. اگر از سمت مثبت داستان به قضیه نگاه کنیم کشورهای عراق و لیبی را میبینیم که برنامههای موشکی و تسلیحاتی غیر متعارف وابسته را کنار گذاشتهاند و از حیث گسترش تسلیحات نگرانی محسوب نمیشوند. در مورد عربستان سعودی به نظر میرسد این کشور انبار تسلیحات «سی. اس. اس. دو» خود را به روز یا جایگزین نکرده و اصلا مشخص نیست که این تسلیحات هنوز هم قابل استفاده باشند؛ در عوض این روزها ریاض مشغول تهیه جنگندههای «گردباد یوروفایتر» و «اف. 15. اس» برای اهداف تهاجمی دوربرد است. موشکهای «اسکاد» مصر هم در حال حاضر تهدید محسوب نمیشوند و تا زمانی که دولت جدید مصر سیاستهای خارجی و دفاعی دولتهای پیشین را طی کند اوضاع به همین منوال خواهد بود.
[color=#800080]برنامه موشکی ایران پیشرفتهترین و بزرگترین در منطقه است [/color]
در مقابل تهدید موشکی و راکتی آن چه به «محور مقاومت» معروف شده (ایران، سوریه، حزبالله، حماس، جهاد اسلامی فلسطین و گروههای مورد حمایت ایران در عراق) در دهههای اخیر جدی تر شده است. برنامه موشکی ایران پیشرفتهترین و بزرگترین در منطقه است و نشانههای حاضر دال بر افزایش سطح پیچیدگی این برنامه است. مثلا ادعا شده که ایران به توانایی تولید موشک بالستیک ضد کشتی و همینطور پرتاب ماهواره دست یافته است.
[color=#800080]تواناییهای تهدید کننده در حال تکامل[/color]
اگر بخواهیم به مهمترین پیشرفتهای مرتبط با تواناییهای تهدید کننده در دهه اخیر اشاره کنیم باید از گسترش راکت، و به احتمال زیاد سامانههای موشکی به بازیگران غیر دولتی منطقه که توسط ایران حمایت میشوند یاد کنیم. هم چنین مورد دیگری که بتوان از آن نام برد رشد تواناییهای گسترشی موشکی و راکتی در زرادخانههای سوریه و ایران است. در طول مدت اشغال عراق توسط آمریکا، راکت به سلاح رایج مورد استفاده گروههای تحت حمایت ایران مثل سپاه مهدی، اساعیب اهلالحق و کتاییب حزبالله برای مقابله با نیروهای آمریکایی و سفارت این کشور در بغداد تبدیل شده بود. تسلیحات مورد استفاده این گروهها شامل راکتهای 107، 122 و 240 میلیمتری و مهمات کمک کننده راکتی (آی. آر. ای. ام) میشد. هنوز مشخص نیست این تواناییها پس از ترک عراق توسط نیروهای آمریکا به جا مانده باشد. دولت بالفعل حماس در غزه یک قدرت در حال ظهور راکتی است. از سال 2001 تا کنون فلسطینیان نوار غزه بیش از 12800 راکت به سمت اسرائیل پرتاب کردهاند. در ابتدای امر این گروهها منحصرا از راکتهای خانگی ساخته شده از مواد در دسترس (مثل لولههای فاضلاب، ورقههای فلزی، و ترکیبی محرک از قند و کود) استفاده میکردند. اما با گذشت سالیان، این گروههای فلسطینی از راکتهای مدل «گراد» و اخیرا راکتهای دوربرد «فجر 5» ایران، که از طریق شبکهای از تونلهایی که جزیره سینا را به غزه متصل میکردند قاچاق میشد، بهرهمند شدهاند. سرویس اطلاعاتی اسرائیل بر این باور است که هم اکنون چیزی قریب 12000 فروند راکت از همه انواع موجود در غزه وجود دارد که شامل نوعی راکت ساخته شده در داخل، «ام-75» و راکت ایرانی «فجر 5» که برد کافی برای هدف قرار دادن تل آویو و اورشلیم میشود.
[color=#800080]حزبالله به عنوان ابر قدرت عرصه راکتهای غیردولتی ظهور کرده است[/color]
حزبالله به عنوان ابر قدرت عرصه راکتهای غیردولتی ظهور کرده است. در جنگ بین اسرائیل و حزبالله در سال 2006، سازمانهای لبنانی بیش از 4000 راکت بر سر اسرائیل فرو ریختند. بنا به گزارش سرویس اطلاعاتی اسرائیل انبار ذخیره تسلیحاتی این گروه از آن زمان تا کنون به بیش از 70000 راکت افزایش یافته که شامل سامانههایی با بردی به اندازه کل اسرائیل میشود. اینگونه تصور میشود که کارمندان حزبالله در سوریه درباره استفاده از موشکهای «اسکاد» تعلیم دیده باشند. بسیاری از رسانهها در گزارشات خود مدعی شدهاند تعداد زیادی از موشکهای مذکور به کنترل حزبالله سپرده شده، هر چند مشخص نیست که موشکها هنوز در سوریه هستند یا به لبنان منتقل شدهاند.
[color=#800080]در خاور میانه امروز، سوریه و ایران سردمدار فعالیت در عرصه برنامههای موشکی و راکتی هستند[/color]
سوریه و ایران در خاور میانه امروز سردمدار فعالیت در عرصه برنامههای موشکی و راکتی هستند. هر دو کشور اعتقاد دارند نیروهای راکتی و موشکی آنها نقش ترساننده ابزار جنگ روانی را بازی میکنند (ایران عموما در مانورها موشکهایش را با پرچمهایی میپوشاند که روی آن نوشته شده «اسرائیل باید از نقشه جغرافیا محو شود») و در هنگامه جنگ برای انتقال تسلیحات معمول و غیر معمول کاربرد دارند. هر دو کشور به «مکتب مقاومت» اعتقاد دارند. در این مکتب راه رسیدن به پیروزی نه به دست آوردن ناحیه دشمن بلکه تضعیف روحیه دشمن و ضربه زدن به ارتش و مردم آن کشور (با استفاده از حملات راکتی و موشکی به مراکز جمعیتی) و جلوگیری از موفقیت دشمن در جبهه جنگ است. در این مورد است که راکت به اندازه موشک اهمیت پیدا میکند چرا که میتواند همان تاثیر روانی را بر جمعیت هدف داشته باشد. ایران از جنگ هشت ساله خود با عراق (1988-1980) و سوریه از قبل جنگ خلیج در سال 1991 و جنگ اسرائیل و حزبالله در سال 2006 به این تجربه دست پیدا کردند.
تصور میشود سوریه تسلیحات «اس. اس-21» بیشمار و شاید بین 400 تا 500 موشک «اسکاد بی و سی» در اختیار داشته باشد که همه قابلیت حمل مهمات شیمیایی را دارند. این کشور همچنین سامانه راکتی 220 و 302 میلیمتری در دست دارد که در مقیاس بالا در اختیار حزبالله قرار داده است. در بحرانهای گذشته سوریه از موشکهای «اسکاد» خود برای هشدار دادن استفاده میکرد ولی در هفتههای اخیر چند موشک از این نوع را به سمت شورشیان مخالف پرتاب کرده است. اتفاقاتی از این دست موید بالا گرفتن جنگ داخلی در کشور و استیصال هر چه بیشتر حکومت «اسد» هستند و این احتمال را تقویت میکنند که سوریه در نهایت از موشکهای «اسکاد» برای پرتاب تسلیحات شیمیایی به نیروهای مخالف یا مراکز جمعیتی استفاده کند.
[color=#0000cd][b]خاورمیانه همچنان بخشی از کره زمین است که تهدید راکت و استفاده از موشک در آن بسیار شدید احساس میشود و نیاز به دفاع ضد راکتی و ضدموشکی کارا الویت اساسی این منطقه را تشکیل میدهد.[/b][/color]
[color=#800080]ایران سرمایهگذاری چشمگیری در توان موشکی خود داشته است[/color]
ایران سرمایهگذاری چشمگیری در ساخت نیروی موشکیای عظیم با بیش از صدها موشک داشته است. این موارد شامل موشکهای تک مرحلهای با سوخت مایع مثل «شهاب 1 و 2» ، «قیام 1»، «شهاب 3» و «غدیر 1» (به ترتیب با برد 300، 500، 750، 1300 و 1500 کیلومتر) میشود. علاوه بر این، ایران موشک دو مرحلهای با سوخت جامد به اسم «سجیل 2» ( با بیش از 2000 کیلومتر برد) را آزمایش کرده، هر چند باورها بر این است که این موشک هنوز عملیاتی نشده باشد. ایران همچنین مدعی شده توانایی ساخت موشک بالستیک ضد شناور ( به اسم خلیج فارس) و پرتاب ماهواره ( به اسم سفیر) را به دست آورده که میتواند در نهایت بنیادی باشد برای ساخت یک موشک بالستیک بین قارهای ( آی.سی.بی.ام) ایرانی. در حال حاضر ایران ظاهرا روی تولید موشکهایی با برد 2000 کیلومتر ( که برای رسیدن به اسرائیل کافیست ولی نمیتواند به کشورهای اروپای غربی برسد) کار میکند و برای کاستن از نگرانیهای اروپا و آمریکا فعلا از تولید بالای موشکهای بین قارهای خودداری کرده است. ایران هم چنین تعداد زیادی راکت با سوخت جامد، هم با برد متوسط و هم برد بالا، در اختیار دارد که راکت 122 میلیمتری «نور» با برد 20 کیلومتر، «فجر 3 و 5» با برد به ترتیب 45 و 75 کیلومتر و «زلزال 1 و 2 و 3» با برد 125 تا 400 کیلومتر از جمله آن هستند.
[color=#800080]راکت و موشکهای بیشمار ایران تاثیری راهبردی بر روحیه و قدرت دشمن دارد[/color]
قصد ایران از ساختن چنین انبار بزرگی از راکت و موشک غلبه بر دفاع موشکی و راکتی دشمن و تاثیر راهبردی بر روحیه و قدرت دشمن با ابزارهای سنتی است. تمامی موشکهای ایران قابلیت سوار شدن بر پرتابکننده را دارند و این کشور روند جایدهی موشکها در سیلوها را آغاز کرده است. استفاده از گزینههای پرتابی ترکیبی احتمالا طرفندی است برای این که دشمن نتواند به آسانی نیروهای موشکی ایران را از بین ببرد.
[color=#800080]آمریکا و متحدانش از توانایی مقابله با تهدید راکتی ایران برخوردار نیستند[/color]
تهدید خاور میانه شامل تعداد زیادی راکت مسلح راهبردی متعارف (و به تعداد کمتر نامتعارف) و سامانههای موشکی میشود. در حال حاضر آمریکا و متحدانش (به استثناء اسرائیل) از توانایی مقابله با تهدید راکتی برخوردار نیستند و در معرض خطر غافلگیر شدن با تهدیدات موشکی پیش رو مواجه هستند.اسرائیل در هر دو وجه از آمریکا و متحدان منطقهای دیگر مجهز تر است هر چند خلاء هایی وجود دارد. اسرائیل از سامانه «گنبد آهنی» برای مقابله با راکتهای کوتاه و متوسط بردی که از غزه شلیک میشوند بهره برده و موشکهای «پاتریوت پی. ای. سی-2/ جی. ای. ام» و رهگیرهای «آرو 2» (و در نهایت آرو 3) را برای مقابله با موشکهای کوتاه و متوسط برد بالستیک سوریه و ایران به خدمت گرفته است. با این همه اسرائیل در حال حاضر مقدار کافی باتری مورد استفاده در «گنبد آهنی» در اختیار ندارد تا برای مقابله با راکتهای کوتاه و متوسط برد حزبالله یا انبار راکتهای دور برد آنها مورد استفاده قرار دهد (کل پنج باتری گنبد آهنی در حال کار اسرائیل اکنون به مقابله با خطر غزه اختصاص یافتهاند) .
[color=#0000cd][b]شکست دولتهای حوزه خلیجفارس در فراهم کردن دفاع مکفی از شهروندان خود میتواند تاثیر شگرفی بر ثبات سیاسی خلیج در شرایط پس از جنگ داشته باشد[/b][/color]
[color=#800080]ایران میتواند با استفاده از حملات راکتی یا حملات موشکی، دفاع موشکی آمریکا و متحدانش را تحت کنترل بگیرد[/color]
استقرار رهگیرنده «دیوید اسلینگ» در سال 2014 میتواند به توانایی توان آن را دهد که با راکتهای دور برد اسرائیل مقابله کند. در حال حاضر سیاست اسرائیل بر ترساندن استوار است و اگر نیاز باشد برای مقابله با تهدیدات به پیشدستی روی خواهد آورد. در طرف مقابل، آمریکا منابع کافی برای توسعه سامانههای ضد راکتی تخصیص نداده است (هر چند خطر حملات راکتی توسط گروههای مخصوص عراقی به استقرار شتابزده و عمدتا بی تاثیر «راکت مقابلهای فالانکس» و سامانههای توپخانه ای و خمپاره انداز انجامید) . با این حال تاثیر راهبردی راکتها امری است که بیشتر بر همه روشن شده و انتظار میرود که در آینده گسترش دهندگان تسلیحات از راکت و موشک در همکاری با یکدیگر استفاده کنند. برای مثال ایران میتواند با استفاده از حملات راکتی به وسیله عوامل نیابتی زمینی یا حملات موشکی، دفاع موشکی آمریکا و متحدانش را تحت کنترل بگیرد و حملات موشکی و راکتی به مراکز جمعیتی، زیر بناهای حیاتی و تاسیسات نظامی را تسهیل کند. هنوز مشخص نیست وقوف در حال گسترشی که از آن صحبت به میان آمد به استفاده بیشتر از سامانههای ضد راکتی بینجامد.
[color=#800080]دفاع موشکی مدرن کشورهای عرب حوزه خلیجفارس در مقابل تاکتیک اشباع ایران دوام نمیآورد[/color]
در سالهای اخیر آمریکا و بسیاری از متحدان عرب حوزه خلیجفارس تعداد زیادی ادوات دفاعی موشکی مدرن به کار گرفتهاند اما احتمالا این مقدار به اندازهای نیست که بتواند در مقابل تاکتیک اشباع ایران دوام بیاورد. آمریکا هم اکنون 1 تا 2 شناور «ایجیس» در دریای مدیترانه و 2 تا 3 فروند از آن را در خلیجفارس دارد. این کشور همچنین در کویت، بحرین، امارات متحده عربی و قطر موشکهای «پاتریوت 2 و 3» را در اختیار گرفته و توانایی آن را دارد که در صورت درگیری توپخانه «تاد» (تی. اچ. ای. ای. دی) را در منطقه مستقر سازد. آمریکا همچنین رادارهای «ایکس باند» را در اسرائیل، ترکیه و قطر مستقر کرده است. متحدان عرب آمریکا، یعنی کویت، بحرین، عربستان سعودی و امارات متحده عربی هم به نوبه خود موشک «پاتریوت 2» را خریداری کردهاند و عربستان سعودی سرگرم به روز کردن دفاع موشکی خود با استانداردهای نوع 3 است تا شاید قدم اول در راه به دست آوردن این سامانه، که قبلا توسط کویت و امارات متحده عربی خریداری شده بود، را بردارد. در نهایت باید بگوییم که پیشرفتهترین موشک آمریکا یعنی «تاد» توسط امارات متحده عربی سفارش داده شده و ممکن است قطر هم بخواهد آن را سفارش دهد. در مقابل ترکیه، که متحد کلیدی آمریکا است، از هیچ نوع دفاع موشکی برخوردار نیست و مجبور بود برای مقابله با تهدید موشکی سوریه از «ناتو» درخواست کمک داشته باشد. برای پر کردن این خلاء موشکی باید اقدامات بیشتری صورت پذیرد.
[color=#800080]ناتوانی دولتهای حوزه خلیجفارس در فراهم کردن دفاع مکفی از شهروندان خود میتواند تاثیر شگرفی بر ثبات سیاسی خلیج در شرایط پس از جنگ داشته باشد[/color]
اسرائیل تنها قدرت منطقه است که از ابتدا به سامانه هشدار ملی و دفاع مستحکم مجهز بود. پیکره این سامانه از شبکهای از پناهگاهها و خدمات بسیار قدرتمند اورژانسی تشکیل شده است. این امر برای ترویج انعطاف جامعه ضروری است چرا که شهروندان باید به این باور برسد که برای مراقبت از آنها از هیچ کار ممکن فرو گذار نمیشود. این دقیقا شکافی است که در تواناییهای متحدان عرب آمریکا وجود دارد و باید پر شود، خصوصا در شرایط بعد از «بهار عربی» که میتواند به نیاز بیشتر به قابل اتکا بودن دول عرب خلیجفارس منجر شود. ناتوانی دولتهای حوزه خلیجفارس در فراهم کردن دفاع مکفی از شهروندان خود میتواند تاثیر شگرفی بر ثبات سیاسی خلیج در شرایط پس از جنگ داشته باشد. آمریکا باید همکاری بیشتری با متحدان عرب خود داشته باشد تا تواناییهای دفاع از شهروندان در این کشورها ارتقاء یابد.
[color=#800080]عملیاتهای تهاجمی هوایی در خلیجفارس اهمیت بسزایی دارند[/color]
عملیاتهای تهاجمی هوایی در خلیجفارس اهمیت بسزایی دارند چرا که قادر خواهند بود به نیروهای موشکی و راکتی ایران حمله کنند و از میزان باری که بر شانه دفاع موشکی هست بکاهند. اینها همه از درسهایی حاصل شده که در حین جنگهای منطقه به دست آمدند (مخصوصا جنگ خلیج در سال 1991، جنگ سال 2006 در لبنان و جنگ 2012 غزه) . به همین منظور آمریکا دو شاخه اکتشافی هوا فضایی و دو تا سه حامل گروهی حمله در منطقه نگه داشته و این در حالی است که بسیاری از متحدان آمریکا به هواپیماهای جنگی بسیار قدرتمندی مثل « اف-15 اس»، «گردباد یوروفایتر» برای عربستان سعودی و « اف-16 بلوک 60 شاهین صحرا» توسط امارات متحده عربی مجهز شدهاند. هنوز نیاز است تا همکاری عملیاتی بین آمریکا و نیرو هوایی کشورهای عربی تقویت شود تا نیروی هوایی کشورهای عربی به استانداردهای حرفهای نزدیک شوند و در جنگهای آینده سهم بیشتری بر عهده بگیرند.
[color=#800080]توان موشکی قویترین سلاح جنگ روانی ایران است[/color]
کلام آخر این که به همان اندازه که ایران و متحدانش در محور مقاومت از تهدید موشکی و راکتی خود برای ترساندن و تضعیف روحیه دشمنانشان استفاده میکنند مقابله با «عامل ترس» بخش مهمی از هدف دفاع موشکی را تشکیل میدهد. امور روابط عمومی نظامی و دیپلماتیک در کنار کارمندان عملیات محافظت اطلاعاتی نظامی (ام. آی. ای. او) باید نقش اساسی در الگو دهی و اجرای راهبرد دفاع موشکی آمریکا و متحدانش بر عهده بگیرند. آنها باید این مهم را از راه بر ملا کردن ادعاهای ایران درباره نیروی راکتی و موشکی این کشور و معرفی اقدامات آمریکا و متحدانش برای مقابله با این تهدیدات به عموم به انجام رسانند تا تهران دیگر نتواند از آن چه شاید قویترین سلاح جنگ روانی خود میداند استفادهای بکند.
[url="http://eshraf.ir/index.php/geography/55-topnews/3244--l-r-l-r-"]پیوند[/url]-
3
-
-
[left]The UK Ministry of Defence has released images showing the first flight of a production example of the Royal Navy's new AgustaWestland Wildcat HMA2 helicopter.
Performed from the airframer's Yeovil production site in Somerset, the milestone was reached by aircraft ZZ397, which was previously due to have been accepted by the navy in mid-December 2012.
"The maritime Wildcat attack helicopter will be used in anti-surface warfare, force protection and counter-piracy," the MoD says. "It will also be able to carry out an anti-submarine role[/left]
[left][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10100/AgustaWestland_Wildcat_HMA2~0.jpg[/img][/left]
[left]AgustaWestland will produce 28 Wildcats for the RN and 34 for the British Army under a programme worth more than £1.6 billion ($2.5 billion), with the type to enter use with the services in 2015 and 2014, respectively[/left]
[left]The manufacturer will also deliver training and support services under a £250 million agreement signed during 2012[/left]
[left][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10100/AgustaWestland_Wildcat_HMA2_28229.jpg[/img][/left]
[left]Also being marketed to potential international customers as the AW159, the Wildcat won its first export competition in January 2013, when the South Korean navy selected the type for an initial eight-aircraft requirement[/left]
[left]. A contract signature for the roughly $560 million deal is expected soon, with deliveries sought from 2015[/left]
[left][url="http://www.flightglobal.com/news/articles/pictures-royal-navy-wildcat-makes-flight-debut-381540/"]link[/url][/left]
[quote]
این بالگرد که در صنایع بدنه سازی Yeovil در سامرست ساخته شده است و با مشخصه ZZ397 به نقطه عطف خود دست یافت، در اواسط ماه دسامبر 2012 مورد تایید و انتخاب نیروی دریایی سلطنتی رسید. وزارت دفاع انگلستان می گوید بالگرد جدید تهاجمی نیروی دریایی WildCat " گربه وحشی" قادر است انواع ماموریتها از قبیل جنگهای ضد سطحی، پشتیبانی نیروها ، عملیات ضد دزدان دریایی و ضد زیر دریایی را به انجام رساند.
شرکت آگوستا وستلند قرار است تحت برنامه ای به ارزش بیش از 6/1 بیلیون پوند (5/2 بیلیون دلار) ، 28 فروند بالگرد وایلد کت را برای نیروی دریایی سلطنتی و 34 فروند از اینگونه بالگردها را برای نیروی زمینی انگلستان ساخته و به ترتیب در طول سالهای 2014 و 2015 وارد خدمت نماید. بر اساس قرارداد منعقده در سال 2012 به ارزش 250 میلیون پوند، شرکت سازنده متعهد به ارائه خدمات آموزشی و پشتیبانی نیز گردیده است.
این بالگرد همچنین با مشخصه AW159 جهت فروش به بازار جهانی عرضه گردیده است. بالگرد وایلد کت در ژانویه سال 2013، با دریافت سفارش اولیه 8 فروند از آن از سوی نیروی دریایی کره جنوبی، به اولین موفقیت خود در عرصه صادرات جهانی نیز دست یافت. در همین راستا، بزودی قراردادی با ارزش 560 میلیون پوند جهت ساخت و تحویل بالگردها از سال 2015 منعقد خواهد شد.
[/quote]-
6
-
تحلیل استراتژِیک
در اخبار صفحه اول
ارسال شده در · Report reply
[color=#800080]اندیشکدهی بلفر در گزارشی به قلم «جوزف نای» استاد برجستهی دانشگاه هاروارد، نوشت: دومین سالگرد «بهار عربی» در مصر با شورشهایی در میدان تحریر برگزار گردیده و بسیاری از ناظران را نگران ساخته که مبادا پیشبینیهای خوشبینانهی سال 2011 آنها، اکنون بر باد رفته باشد.[/color]
[color=#800080]بهار عربی یا انقلاب عربی؟[/color]
بخشی از مشکل آن است که این انتظارات به واسطهی استعارهای که رخدادها را در دورههای کوتاه مدت توصیف کرده، تحریف شده است. اگر ما به جای «بهار عربی» از «انقلابهای عربی» صحبت کنیم، ممکن است بتوانیم پیشبینیهای واقعبینانهتری داشته باشیم. انقلابهای طی چند دهه پدیدار میشوند، نه در طول چند فصل یا چند سال. به عنوان مثال، در انقلاب فرانسه که در سال 1789 آغاز شد، چه کسی پیشبینی میکرد که در طول یک دهه، سربازی گمنام از جزیرهی کرس بتواند ارتش فرانسه را به سواحل نیل هدایت کرده و یا جنگهای ناپلئونی بتواند اوضاع اروپا را تا سال 1815 مختل نماید؟
[color=#800080]رویدادهای غیر مترقبهی بسیاری هنوز در راه است[/color]
با مطالعهی انقلابهای عربی خواهیم دید که رویدادهای غیر مترقبهی بسیاری هنوز در راه است. هر چند تاکنون بیشتر حکومتهای عرب از اعتبار، پول، و قدرت کافی برای نجات خود از امواج شورشهایی مردمی که سبب سرنگونی حاکمان مستبد جمهوریخواه و سکولار مانند حسنی مبارک در مصر و معمر قذافی در لیبی شد، بودهاند؛ اما ما تنها دو سال در جریان این فرآیند انقلابی قرار داشتهایم.
[color=#800080]آنچه در انقلابهای سیاسی عرب نهفته، فرآیندی عمیقتر و طولانیتر از تغییر رادیکال است[/color]
آنچه در انقلابهای سیاسی عرب نهفته، فرآیندی عمیقتر و طولانیتر از تغییر رادیکال است که گاهی از آن تحت عنوان انقلاب اطلاعات یاد میشود. هر چند هنوز کاملاً نمیتوان به مصداقهایی از این انقلاب دست یافت، اما پدیدهی مذکور اساساً انتقال ماهیت قدرت در قرن 21 بوده و طی آن، همهی کشورها در فضایی قرار میگیرند که حتی پر اقتدارترین صاحبان قدرت نیز قادر نیستند همانند گذشته به کنترل امور بپردازند.
دولتها همیشه نگران جریان اطلاعات و کنترل آن هستند، و عصر ما تقریباً نخستین دورانی میباشد که به شدت تحت تأثیر تغییرات شگرف در تکنولوژی اطلاعات قرار گرفته است. ماشین چاپ گوتنبرگ ریشهی مهم اصلاحات پروتستانی[1] و جنگهای متعاقب آن در اروپا بود. اما امروز بخش بزرگتری از جمعیت، چه در داخل و چه در بین کشورها، از قدرتی برخوردار است که خاستگاه آن، اطلاعات میباشد.
[color=#800080]انقلاب جهانی اخیر بر پایهی پیشرفتهای تکنولوژیکی سریعی قرار دارد[/color]
انقلاب جهانی اخیر بر پایهی پیشرفتهای تکنولوژیکی سریعی قرار دارد که به طور شگرف از هزینهی ایجاد، یافتن، و ارسال اطلاعات کاسته است. به مدت 30 سال، قدرت محاسبه هر 18 ماه دو برابر شده است، و تا آغاز قرن 21، هزینهی آن یک هزارم هزینهای بود که در اوایل دههی 1970 ایجاد میکرد. اگر قیمت اتومبیلها نیز همانند قیمت نیمهرساناها به سرعت کاهش مییافت، اکنون قیمت اتومبیل 5 دلار بود.
همین اخیراً در دههی 1980، ارتباطات تلفنی از طریق سیم مسی میتوانست تنها یک صفحه از اطلاعات را در یک ثانیه حمل کند، اما امروز یک رشتهی باریک از فیبر نوری قادر به ارسال 90000 ولوم (صدا) در ثانیه است. در 1980، یک گیگابایت حافظه، اتاقی را اشغال میکرد؛ اما اکنون 200 گیگابایت حافظهی اطلاعاتی در جیب پیراهن شما جا میگیرد.
[color=#800080]امروزه بیشتر از دهههای قبل، قدرت از طریق اطلاعات در محدودهای گسترده توزیع میشود[/color]
مهمتر از این موارد، کاهش شدید هزینهی ارسال اطلاعات بوده که موانع ورود را کاهش داده است. هر چقدر که هزینهی استفاده از قدرت کامپیوتر کاهش یافته و کامپیوترها در قالب تلفنهای هوشمند و سایر وسایل قابل حمل به صورتی کوچکتر عرضه شدند، تأثیرات تمرکز زدایی[2] افزایش یافته است. امروزه بیشتر از دهههای قبل، قدرت از طریق اطلاعات در محدودهای گسترده توزیع میشود.
[color=#800080]گسترش اطلاعات بدین معناست که شبکهی اطلاعات در حال ضعیف کردن دیوانسالاری سنتی و امتیازات انحصاری آن است[/color]
در نتیجه، سیاستهای جهانی امروزه دیگر حوزههای انحصاری دولتها نیستند. افراد و سازمانهای خصوصی، از جمله ویکی لیکها، شرکتهای چند ملیتی، سازمانهای غیردولتی، تروریستها، یا جنبشهای اجتماعی خودجوش، قدرت یافتهاند تا نقشی مستقیم ایفا نمایند.
گسترش اطلاعات بدین معناست که شبکهی اطلاعات در حال ضعیف کردن دیوانسالاری سنتی و امتیازات انحصاری آن است، در حالی که اکثر دولتها کمتر قادر به کنترل برنامههای این شبکهها میباشند. رهبران سیاسی اکنون کمتر میتوانند از آزادی لذت ببرند، زیرا از قبل باید پاسخگوی رخدادها بوده و پس از آن نیز نه تنها با سایر دولتها، بلکه باید با جامعهی داخلی نیز تعامل ایجاد نمایند.
[color=#800080]انقلاب اطلاعات، عموماً توانسته قدرت دولتهای بزرگ را کاهش دهد[/color]
اما «پرآموزی» درسهایی که انقلاب عرب دربارهی اطلاعات، تکنولوژی، و قدرت به ما میآموزد، کاری اشتباه خواهد بود. هر چند انقلاب اطلاعات، عموماً توانسته قدرت دولتهای بزرگ را کاهش داده و بر قدرت دولتهای کوچک و بازیگران غیردولتی بیفزاید، اما سیاست و قدرت، پیچیدهتر از اینگونه حتمیت گرایی تکنولوژیکی است.
در اواسط قرن بیستم، مردم نگران آن بودند که مبادا کامپیوترها و معانی جدید ارتباطات، به نوعی ایجاد کنندهی کنترل دولت مرکزی باشد که در رمان جرج اورول با نام «هزار و نهصد و هشتاد و چهار[3]» به نمایش درآمده است؛ و در حقیقت، دولتهای خودکامه در چین، عربستان سعودی و مناطق دیگر، از تکنولوژیهای جدید برای کنترل اطلاعات بهره بردهاند. عجیب آنکه برای آرمانگرایان سایبری، خطوط الکترونیکی ایجاد شده توسط شبکههای اجتماعی مانند توییتر و فیسبوک، گاهی وظیفهی پلیس مخفی را سادهتر میسازد.
دولت ایران پس از اولین مزاحمت توییتر در سال 2009، توانست جنبش «سبز» را در سال 2010 سرکوب کند. به همین منوال وقتی که «فایروال بزرگ چین» هنوز راه زیادی تا تکمیل در پیش دارد، دولت چین به مراتب از عهدهی مشکلات برآمده، حتی هنگامی که اینترنت در این کشور شکوفا شده است[4].
[color=#800080]کِرم استاکسنت ظاهراً یکی از ابداعات دولتی بوده است[/color]
به عبارت دیگر، برخی از جنبههای انقلاب اطلاعات به دولتهای کوچک کمک میکند، اما برخی از این جنبهها نیز هنوز کمکی برای دولتهای بزرگ و قدرتمند محسوب میشود. بنابراین اندازه [دولت] هنوز حائز اهمیت است. هر چند هکر و دولت هر دو قادر به استفاده از اطلاعات و بهرهبرداری از اینترنت میباشند، اما برای بسیاری از اهداف، این نکته حائز اهمیت است که دولتهای بزرگ میتوانند دهها هزار فرد آموزش دیده را وارد میدان نموده و به قدرت کامپیوتری گستردهای برای شکافتن کُدها یا رخنه در سایر سازمانها دسترسی یابند.
همچنین، ضمن آنکه اکنون انتشار اطلاعات موجود نیاز به هزینهی چندانی ندارد، جمعآوری و تولید اطلاعات جدید مستلزم سرمایهگذاریهای اساسی است، و در بسیاری از شرایط رقابتی، اطلاعات جدید از اهمیت بیشتری برخوردار میباشد. مجموعهی ضد جاسوسی مثالی مناسب در این زمینه است؛ و کِرم استاکسنت که سبب از کار افتادن سانتریفیوژهای ایران شد، ظاهراً یکی از ابداعات دولتی بوده است.
هر چند دولتها و کشورهای بزرگ هنوز به نسبت نقشآفرینان خصوصیای که به قدرت اطلاعات متکیاند، از منابع بیشتری برخوردارند، اما صحنهی ایفای نقش آنان از بازیکنان فراوانی برخوردار است. نمایش بعدی چه خواهد بود؟ برنده و بازندهی این بازی چه کسانی هستند؟
پاسخ به اینگونه سؤالات چندین دهه طول میکشد نه یک فصل. همانگونه که تاکنون رخدادهای مصر و مناطق دیگر نشان داده، ما تنها در آغاز شناخت تأثیر انقلاب اطلاعات بر قدرت در این قرن هستیم.
[url="http://eshraf.ir/index.php/geography/48-cyberspace/3348-1391-12-01-21-37-37"]پیوند[/url]