mohamadreza0912

VIP
  • تعداد محتوا

    487
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

تمامی ارسال های mohamadreza0912

  1. دوستان لینکها زیاد هستن باید بگردید تو کامنتهای اخبار مربوط به یمن یا فرومها نظرات رو بخونید..منم عربی بلد نیستم با گوگل دست و پا شکسته یه چیزایی رو متوجه میشم
  2. دوستان امروز در خبرها داشتیم بعد از اشغال فرودگاه توسط قبایل نجران ، عربستان فرودگاه رو بمباران کرده  :laughing: پیشنهاد میکنم به فرومهای عربی سر بزنید و دلسردی و ناامیدی عرب ها رو ببینید...روزهای اول حمله به یمن خیلی شاخ بازی درمیاوردن برامون حالا که کم مونده کتلت بشن نوشته هاشون خیلی خنده دار شده......
  3. فکر میکنم هر کسی میدونه که این گروهها توسط چه کسانی و به چه منظوری هدایت و پشتیبانی میشن...نقشه تجزیه کشورهای عربی مو به مو و با قدرت داره پیش میره.... غیر از اعراب همه طرفها از شرایط جاری سود میبرن....در این شرایط باید گوش بزنگ باشیم تا از بحرانهای پیش روی این کشورها نهایت استفاده رو ببریم...
  4. مخالفان سعودی فرودگاه نجران در جنوب عربستان را تحت کنترل خود درآوردند     نیروهای جنبش معارض آزادگان نجران امروز چهارشنبه به فرودگاه منطقه‌ای نجران در جنوب عربستان حمله کرده و پس از درگیری شدید با نیروهای رژیم آل‌سعود فرودگاه را به تصرف خود درآوردند. بر پایه این گزارش، مخالفان سعودی پس از اینکه 30 تن از نظامیان ارتش عربستان را کشته و شماری را زخمی کردند به طور کامل بر فرودگاه نجران مسلط شدند. نیروهای جنبش آزادگان نجران روز گذشته با کمک قبایل این منطقه یک فروند بالگرد ارتش عربستان را در جنوب منطقه نجران ساقط کردند. جنبش آزادگان نجران اعلام کرد که این بالگرد توسط ضد هوایی هدف قرار گرفته و سقوط کرد. جنبش آزادگان نجران با اعلام درگیری‌های شدید در نجران بین نیروهای این جنبش با نظامیان اشغالگر سعودی گفته بود که در فرودگاه منطقه‌ای نجران در جنوب عربستان را تصرف خواهد کرد. نیروهای رژیم آل سعود طی روزهای گذشته روستاهایی در نجران را با بیش از بیست فروند موشک بمباران کردند که ده‌ها کشته و زخمی برجای گذاشت. شماری از فعالان عربستانی در منطقه نجران عربستان اقدام به تشکیل جنبش معارض سیاسی و نظامی به نام «جنبش آزادگان نجران» کردند. قبایل منطقه نجران دو هفته پیش جنگ علیه رژیم سعودی را اعلام و آن را به خیانت به تمام معاهدات و توافقات اخیر محکوم کرد و خواستار جدایی نجران از دولت مرکزی عربستان شد. در همین راستا این جنبش از مسلمانان و علما و روحانیون خواست که با انسجام و یکپارچگی خود، سد محکمی در برابر فتنه‌انگیزی‌های عربستان سعودی ایجاد و برای مقابله با آل سعود تدابیر مناسبی اتخاذ کنند. http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13940410001233 ....................................................................................... این خبر واقعیت داره یا جزو افسانه های فالس نیوزی هست؟
  5. اگه ما انقلاب نکردیم میشه بگی کی بود که انقلاب کرد؟اگه منظورت گروه کوچکی  که قدرت و ثروت کشور رو در اختیار دارن هست این میشه کودتا نه انقلاب...یعنی تو میگی این انقلاب مردمی نیست.............. در ثانی گفته مارک تواین شامل حال جنابعالی میشه...بحث کردن با امثال تو فقط اتلاف وقت هست........
  6. ما انقلاب کردیم که احزاب مختلف تشکیل بدیم(احزاب واقعی) تا بجای حکومت فرد محور یک حکومت مردم محور تشکیل بدیم وگرنه چه دلیلی داشت اینهمه خون بدیم تا امثال رفسنجانی و احمدی و خاتمی و...برای همیشه سوار قدرت و ثروت کشور بشن...اگه قرار بر حکومت فرد محور بود همون شاه بهتر نبود؟حداقل یک نفر بود نه مثل الان که هر کسی برای خودش سلطنت تشکیل داده و معلوم نیست تو مملکت چند تا شاه و شاهزاده وجود داره .. بنده مثل دیگران نیستم که چشم و گوش بسته طرفدار کسی  باشم...بنده طرفدار خاتمی یا هر فرد حقیقی دیگه نیستم  فقط حقیقت رو گفتم که بعد از انقلاب و جنگ تنها دولتی که تونست وضعیت اقتصاد و رواط بین الملل رو سرو سامان بده همین خاتمی بود که الان بلاکش کردن! دلیلی وجود نداره کسی بعد از اتمام دوره ریاستش همچنان در حکومت پست و مقام داشته باشه این مسائل فقط در کشورهای با سیستم عقب افتاده سیاسی هست... فساد سیاسی سر منشا فساد اقتصادی هست که الان میبینیم بطور گسترده گریبانگیر کشور شده و اختلاسها و دزدیهایی که میشه در هیچ کجای دنیا قابل انجام نیست...مطمئن باشید این مقدار بسیار کمی هست که رسانه ای میشه اوضاع وخیم تر از وضعیت فعلی است.... بهتره به شما یادآوری کنم که در حال حاضر در دهه چهارم انقلاب هستیم ..یعنی سیستم تثبیت شده و هیچ بهانه ای برای وضعیتی که امروز ایجاد کردن وجود نداره....با ادامه وضعیت فعلی چیزی جز سقوط در انتظار کشور و ملت و سیستم نیست.... فهمیدن این مسائل هم زیاد مشکل نمیتونه باشه.........
  7. تنها فرقی که داره اینه که سیستم سیاسی در ایران فاسد هست و باندبازی و رفیق بازی و مافیا حرف اول رو میزنه البته یه روکش اسلامی به همه قضایا کشیده شده تا مردم نتونن اعتراض کنند...
  8. با بقیه جملات کاری ندارم چون طرز فکر شما با من فرق میکنه ولبی در مورد این مطلبی که گفتی سوال دارم.  بنظرت کار صحیح رو امریکا انجام میده یا نظام مردم سالار !! ما؟
  9. مثل اینکه فراموش کردین جناب خاتمی و رفسنجانی در دو جناح مخالف بودن پس چه دلیلی داشت وقتی کسی رو قبول نداری بری زیر دستش فعالیت کنی؟ کدوم مصلحین ؟ آدم سالم تو این سیستم پیدا میشه که بخواد اصلاحات ایجاد کنه؟ تنها راه کار استقلال کامل قوه قضائیه است و اینکه مسئولیت ها رو به نخبگان بسپارن نه مثل حالا که یه دودمان تشکیل دادن و و همه ازدواجها و وصلت ها داخلی شده وهمه قدرت و ثروت رو بین خودشون تقسیم میکنن ! 
  10. اقتصاد در دوره اصلاحات روی ریل پیشرفت بود و رشد اقتصادی خوبی داشت که جناب محمود همه رو نابود کرد حالا شما انتظار داری در شرایط تحریمهای بی سابقه ، بی نظمی و هرج و مرج 8 سال رو تو 2 سال درست کنن؟ تو این کشور هر کی خوب و درست  کار کنه منزویش میکنن مثل رئیس دوره اصلاحات ولی اگه کسی مثل محمود زندگی یک نسلو نابود کنه و فساد ایجاد کنه ترفیع میگیره و بعد از ریاست جمهوری میشه عضو مجمع تشخیص مصلحت!! کل سیستم این کشور مشکل داره و باید اصلاحات اساسی صورت بگیره که دیر یا زود همینطور هم خواهد شد....
  11. حمله داعش علیه حوثی‌ها     انفجار خودروی بمب گذاری شده در نزدیکی منزل حوثی‌ها به وسیله داعش در صنعاء ۲۸ شهید برجا گذاشت. به گزارش فرارو به نقل از منابع خبری، یک منبع پزشکی اعلام کرد که به دنبال حمله تروریستی افراد مسلح به منزل شخصی دو نفر از رهبران حوثی در صنعا ۲۸ نفر از جمله هشت زن شهید شدند.   http://cdn.fararu.com/files/fa/news/1394/4/9/214244_215.jpg تو این شرایط هم قات زده  icon_cheesygrin   http://fararu.com/fa/news/238513/تصاویر-حمله-داعش-علیه-حوثی‌ها
  12. مشکلات داخلی رو چه کسی باید حل کنه؟   منظور از صنعت داخلی چیه؟محمود مگه صنعت داخلی گذاشت بمونه!! غیر از توافق هیچ راهی برای ایران نیست...با عدم توافق فروپاشی اقتصاد شروع خواهد شد..مشکلات اجتماعی و اعتراضات کارگری و بیکاران باعث سقوط کشور می شه... درک این مسائل سخت نیست....
  13. همه ما این مسائل رو میدونیم و به این گرگی که شما میگی اعتماد نداریم.....   در صورتی که توافق نشه و امریکا از تحریمها کوتاه نیاد یعنی عملا به دنبال نابودی ایران هستن در این صورت امیدوارم مسئولان ایران با قدرت به سمت تولید بمب پیش برن و حزب الله و انصارللله یمن رو به این بمب ها مجهز کنن...نابودی ما باید با نابودی طرف مقابل همراه بشه....
  14. الان این جمله رو هم تو تاریخ ثبت کنیم آیا؟ .........................................   آمریکا: قرار نیست دسترسی به همه مراکز نظامی ایران فراهم شود، ما هم به هرکسی اجازه نمی‌دهیم وارد هر مرکز نظامی شود/ هر کشوری اسراری دارد     یک مقام آمریکایی روز دوشنبه گفت قدرت‌های جهانی پیشنهادی به ایران داده‌اند تا اجازه دسترسی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی را به همه سایت‌های مشکوک ایران فراهم کند. به گزارش انتخاب ؛ وی افزود: البته قرار نیست دسترسی به همه مراکز نظامی فراهم شود چرا که آمریکا به هرکسی اجازه نمی‌دهد وارد هر مرکز نظامی شود. اما یک مقام دیگر آمریکایی بعدا گفت این پیشنهادها بخشی از توافق دوم آوریل هستند که در سوئیس حاصل شد و طرفین در حال مذاکره درباره جزئیات آن هستند. مقام اول آمریکایی گفت هر کشوری اسراری دارد اما اگر در چارچوب این توافق، آژانس معتقد باشد نیاز به دسترسی به مرکزی دارد و برای این کار هم دلیل دارد، ما فرایندی را تنظیم کرده‌ایم که این دسترسی ارایه شود. http://www.entekhab.ir/fa/news/212500
  15. پیامدهای عدم توافق و ادامه تحریمها چیزی جز فاجعه برای کشور نیست که در میان مدت باعث فروپاشی کشور خواهد شد...این یک واقعیته که کسی نمیتونه کتمان کنه ...   .....................................................................................................................................................................................   موگريني: توافق هسته اي با ايران تقريبا تکميل شده است     مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا از نهایی شدن تقریبی توافق هسته ای بین ایران و گروه پنج بعلاوه یک خبر داد. به گزارش سرویس بین الملل انتخاب، پایگاه اینترنتی شبکه خبری بلومبرگ در مطلبی به نقل از فدریکا موگرینی ، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا نوشت: دیپلمات ها در وین به امضای قرارداد تاریخی با ایران برای محدود کردن برنامه هسته ای این کشور نزدیک شده اند. شبکه خبری بلومبرگ به نقل از فدریکا موگرینی اضافه کرد:« ما به توافق نزدیک شده ایم، توافق خوبی درپیش است.» بر اساس این گزارش، موگرینی این مطلب را در ساعت های پایانی روز یک شنبه پس از ملاقات با جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران و جان کری، وزیر امور خارجه آمریکا به خبرنگاران گفت. موگرینی افزود: هر دو طرف اراده سیاسی لازم را برای پایان نگارش پیش نویس پیمانی دراز مدت نشان داده اند. بر اساس این توافق ، فعالیت های هسته ای ایران از اواخر ژوئن یا ابتدای ژوئیه محدود خواهد شد. وقتی متن توافق نهایی شود، وزرای خارجه هفت کشور دوباره در پایتخت اتریش گردهم می آیند. مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا با تاکید بر اینکه «گزینه تعویق در دستور کار نسیت» گمانه زنی ها را درباره اینکه ممکن است در گفتگوها وقفه ای نیاز باشد به شدت رد کرد. http://www.entekhab.ir/fa/news/212328
  16. وظیفه دولت نظارت بر همین مواردی است که شما فرمودین...این مالیاتی که از جیب مردم برمیدارن رو باید صرف نظارت بر همین ارگانها و ارائه خدمات بهتر کنن که متاسفانه انجام نمیدن ...این بی کفایتی ها و کلافه کردن مردم چیزی جز دوری مردم از حکومت و ضد انقلاب سازی هیچ نتیجه ای نداره.....
  17. سلام اینترنت 1 مگابایتی از مخابرات دارم امروز رفتم مخابرات گفتم من فقط از 24 ساعت 1 یا 2 ساعت میتونم از اینترنت استفاده کنم و در بقیه ساعات عملا بدلیل قطعی زیاد و سرعت خیلی کم قابل استفاده نیست یارو برگشته میگه همینه که هست اگه نمیخوای کنسل کن!پول چند برابر میگیرن ولی خدمات در حد صفره حالا یکی بیاد معنی دزدی و کم فروشی رو برای بنده بگه! وقتی یک ارگان دولتی اینطور از مردم دزدی میکنه از بقیه چه انتظاری دارید...
  18.   من کی گفتم؟ :mrgreen: دارم میگم عربستان پولشو دور ریخته و سعی داشت همراه با اسرائیل از فرانسه برای برهم زدن مذاکرات استفاده کنه که موفق نخواهد شد...چون اروپا و چین وزنه ای در مذاکرات نیستن که بخوان مانع توافق بشن فقط شاید کمی قلقلکمون بدن  icon_cheesygrin
  19.   عربستان میلیاردها دلار به جیب فرانسوی ها ریخته تا در مذاکرات کارشکنی کنه ولی فراموش کرده که اولا اروپا و چین در مذاکرات وزنه خاصی محسوب نمیشن که کسی بخواد رو اینها سرمایه گذاری کنه ...ثانیا فرانسه هم جزئی از اتحادیه اروپاست و یکی از کشورهایی است که از تحریم ایران ضربه خورده و برای بازگشت شرکتهای نفتی (توتال) و خودرو سازها لحظه شماری میکنه...ضمنا ایران حدود 500 هواپیمای مسافربری نیاز داره که در حال مذاکره با ایرباس هست .. icon_cheesygrin  :rose: 
  20. سلام  بنظر توافق قطعی میرسه فقط این وسط پول عربستان حیف و میل شد  :laughing: در این دقایق نزدیک افطار برای سربلندی کشور و مردم دعا کنیم...
  21. سلام دوستان با توجه به سخنرانی رهبری بنظر میرسه مذاکرات شکست خورده...( شاید بنده اشتباه میکنم)
  22. ج.ا از نظر تفکرات سیاسی و امنیتی یک کپی از شوروی سابق و روسیه هست البته با کمی تغییر که تاثیری در اصل ماجرا نداره...بهتره کمی مطالعه و تفکر کنید...
  23. آلن کوپرمن: نقص مرگبار توافق ایران!     آلن کوپرمن، دانشیار و هماهنگ کننده پروژه جلوگیری از گسترش سلاح های هسته ای در دانشگاه تگزاس طی یادداشتی برای نیویورک تایمز ادعا کرده است که توافق احتمالی ایران و امریکا تنها به نفع ایران است. وی با ادعای اینکه فرار هسته ای در توافق احتمالی سه ماه است و ایران می تواند ظرف سه ماه به بمب برسد از کنگره خواسته جلو این توافق را بگیرید. ادعای کوپرمن در حالی مطرح می شود که به اذعان دستگاه اطلاعاتی غربی و آژانس، ایران هیچگاه در پی ساخت بمب هسته ای نبوده است. این یادداشت را در ادامه می‌خوانید: به گزارش سرویس بین الملل فرارو به نقل از نیویورک تایمز، دلیل اصلی باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا برای تاکید بر دستیابی به توافق هسته ای با ایران این است که این توافق «مدت زمان فرار هسته ای» ایران برای تولید اورانیوم کافی جهت تولید سلاح هسته ای را افزایش می دهد. وی در مصاحبه اخیر خود با ان پی آر گفت که مدت زمان فرار هسته ای فعلی «براساس برآوردهای اطلاعاتی ما حدود دو تا سه ماه است.» اوباما مدعی است این توافق که منتظرش هستیم، برنامه هسته ای ایران را کوچک می کند تا اگر ایران بعدها «تصمیم به نقض توافق بگیرد، تمام بازرسان را بیرون کند، مهر و موم ها را بشکند و به سمت تولید بمب برود، ما برای پاسخگویی بیش از یک سال زمان داشته باشیم.» کوپرمن در ادامه نوشت: متاسفانه همانطور که از طریق علوم پایه و ریاضی می توان نشان داد، این ادعا اشتباه است. بر اساس محاسبات من، مدت زمان واقعی فرار هسته ای ایران تحت این توافق، حداکثر سه ماه خواهد بود، نه بیش از یک سال. بنابراین غیرمحتمل است که این توافق توانمندی جهان برای واکنش به اقدام ناگهانی ایران جهت ساخت یک بمب را افزایش دهد. وی در ادامه ادعا کرد: مدت زمان فرار هسته ای بر اساس سه عامل اولیه مشخص می شود: تعداد و نوع سانتریفیوژها؛ غنی سازی مواد شروع کننده؛ و میزان اورانیوم غنی شده لازم برای یک سلاح هسته ای. به نظر می رسد آقای اوباما برداشت خوشبینانه ای از هر سه عامل دارند. اول و مهمترین نکته این است که در استدلال اوباما فرض شده که در صورت تلاش آشکار ایران برای تولید یک بمب، این کشور تنها پنج هزار و 60 دستگاه سانتریفیوژی که بر اساس توافق می تواند برای غنی سازی اورانیوم استفاده کند را به کار خواهد گرفت، نه حدود 14 هزار سانتریفیوژی که ایران اجازه حفظ آنها را به عنوان قطعات مازاد دارد. این فرضیه خنده دار است. در یک فرارهسته ای واقعی، ایران برای تولید بمب نمی خزد، بلکه با شتاب حرکت می کند. این سانتریفیوژهای اضافی باید وصل شوند و به سرعت و توازن با سانتریفیوژهای فعال فعلی برسند. اما در آن مرحله، توانمندی غنی سازی ایران سه برابر آنچه اوباما فرض کرده، خواهد بود. این نقص می تواند طی اصلاحیه ای برای این توافق مورد رسیدگی قرار گیرد و ایران را ملزم به نابودی یا صادرات سانتریفیوژهای اضافی کند، اما ایران نمی پذیرد. دوم، از آنجایی که این توافق تنها اجازه حفظ مقدار اندکی از اورانیوم غنی شده به شکل گازی که در سانتریفیوژها استفاده می شود را به ایران می دهد، اوباما گمان می کند فرار به سمت بمب اساسا از اوانیوم غنی نشده آغاز می شود و همین امر مدت زمان فرار هسته ای را طولانی می کند. اما ظاهرا این توافق همچنین به ایران اجازه می دهد که مقدار بالایی از اورانیوم غنی شده را به شکل جامد (آنطور که مخالف گاز است) که امکان تبدیل دوباره به گاز طی چند هفته را دارد، حفظ کند و این مسئله یک فرجه قابل توجه برای تولید اورانیوم در سطح لازم برای ساخت سلاح را فراهم می کند. سوم، بر اساس استدلال اوباما فرض بر این است که ایران برای ساخت یک بمب اتمی به 59 پوند اورانیوم در سطح لازم برای تولید سلاح نیاز دارد. در واقعیت، تسلیحات هسته ای را می توان با حجم به مراتب کمتری از اورانیوم تولید کرد. شورای دفاعی منابع طبیعی در مطالعات سال 1995 به این نتیجه رسید که حتی «یک توانمندی فنی پائین» سلاح هسته ای می تواند یک انفجار با قدرتی نزدیک به بمب هیروشیما- که تنها 29 پوند اورانیوم در سطح سلاح داشت- ایجاد کند. با توجه به چنین مفروضات واقع بینانه ای، مدت فرار هسته ای ایران تحت این توافق در واقع حدود سه ماه خواهد بود، در حالیکه این مدت زمان در حال حاضر کمتر از دو ماه است. بنابراین، این توافق مدت زمان فرار هسته ای ایران را تنها بیش از یک ماه افزایش خواهد داد که خیلی کمتر از آن چیزی است که مهم باشد. پس معلوم می شود که استدلال اصلی اوباما برای این توافق- افزایش مدت فرار هسته ای ایران- کاملا بی ارزش است. در مقابل، ایران سود سرشاری خواهد برد. این توافق تحریم های هسته ای را لغو می کند، در نتیجه سالانه میلیاردها دلار به اقتصاد ایران تزریق خواهد شد. ضمن اینکه این توافق دارایی های مسدود شده این کشور را آزاد می کند و بر اساس گزارش ها امتیاز 30 تا 50 میلیارد دلاری را نصیب ایران خواهد کرد. کوپرمن در انتهای یاددداشت خود نیز مدعی شده است: هیچ چیز در این توافق ارزش چنین خطراتی را ندارد. اگر اوباما نتواند امتیازات چشمگیر بیشتری در مذاکرات بگیرد، کنگره باید از لغو تحریم ها اجتناب کند و مانع از اجرای توافقی شود که میلیاردها دلار را برای پیگیری تسلیحات هسته ای و هژمونی منطقه ای در اختیار ایران قرار می دهد. http://fararu.com/fa/news/237779/آلن-کوپرمن-نقص-مرگبار-توافق-ایران
  24. ایران و آمریکا متحد استراتژیک می‌شوند     دکترمهدی مطهرنیا، تحصیلکرده دوره دکترای علوم سیاسی دانشگاه هاوایی و صاحب تالیفاتی چون: «قدرت، انسان، حکومت»، « تبیین نوین بر مفهوم قدرت در سیاست و روابط بین الملل» و «کارکرد رسانه های عمومی در جنگ های آینده» است. وی در گفت وگو با آرمان درباره رابطه ایران و آمریکا پس از تفاهم نامه لوزان عنوان می کند: « در یک دهه آینده ایران و آمریکا دو متحد استراتژیک خواهند بود. براساس منطق سیاست خارجی، ایران با توجه به پتانسیل های داخلی و خارجی خود باید در آینده در «کلوپ قدرت جهانی» حضور تاثیرگذار داشته باشد. من معتقدم اگر ایران به درستی در زمین بازی حرکت و مهره چینی کند در آینده قادر خواهد بود«گروه بیست» را به «گروه بیست و یک» تبدیل کند و به عنوان یک قدرت موثر جهانی در لایه دوم و پس از «گروه هشت» عرض اندام کند». مطهرنیا همچنین درباره نظم نوین جهانی خاطرنشان می کند: « آنچه در آینده مشخص خواهد شد این است که1+5 الگوی مطلوب ایالات متحده آمریکا برای نظم نوین جهانی براساس تئوری هژمونی مرکب «جوزف جف» است. این تئوری عنوان می کند نظم مطلوب آینده جهان از منظر واقع گرایی سیاسی، یک دنیای«تک –چندقطبی» خواهد بود. در آینده جهان قدرت های استراتژیک وابسته به ایالات متحده آمریکا باز تعریف می شوند. در این زمان است که آمریکا، کانادا، ژاپن، کره جنوبی، ایران و استرالیا را به عنوان شرکای استراتژیک خود خواهد دید. پس از مذاکرات فشرده و نفس گیر در هجده ماه گذشته بالاخره ایران و کشورهای1+5 به راه حل نهایی دست یافتند. به دنبال این تفاهم موجی از امید در بین مردم به وجود آمده است. شما این تفاهم را چگونه ارزیابی می کنید؟ آیا امید مردم مبتنی بر واقعیت های سیاسی و اقتصادی است یا اینکه بیشتر جنبه روانی دارد؟ آنچه در لوزان سوئیس رخ داد امضای اخلاقی یک تفاهم نامه بود. در این تفاهم ایران و 1+5 از نظر اخلاقی به جمع بندی رسیدند و در داخل کشورهای دو کنشگر مرکزی یعنی ایران و آمریکا نشانه هایی از امید و باز کردن گره های مختلف به وجود آمد. ایران و آمریکا تلاش کردند وضعیت به گذشته و تخاصم های شدید بازنگردد تا همه طرفین مذاکره با خوشبینی به آینده مذاکرات نگاه کنند. به نظر من در لوزان سوئیس «خردورزی سیاسی» و «عقلانیت سیاسی» به عنوان دو عامل مهم در بین طرفین مذاکره شکل گرفت و باعث شد برخی از مشکلات مانع از یک تفاهم مهم بین المللی نشود. «عقلانیت سیاسی» ابزاری برای مدیریت وضع موجود است اما با «خرد سیاسی» می توان وضع مطلوب را طراحی کرد. به همین دلیل لوزان سوئیس ترکیبی از عقلانیت و خردورزی سیاسی است. دیپلمات های هسته ای ایران و کشورهای1+5 با توجه به بافت موقعیتی که در آن قرار گرفته بودند با عقلانیت سیاسی انباشت ها را تثبیت کردند تا در آینده بتوانند با توجه به این تفاهم به راه حل نهایی و توافق جامع دست پیدا کنند تا سرانجام یکی از مهم ترین پرونده های بین المللی قرن بیست و یکم به سرانجام مطلوب برسد. اگر ما بپذیریم تفاهم لوزان بر اساس عقلانیت سیاسی شکل گرفته می توان به این نتیجه رسید که امید شکل گرفته در بین مردم نیز عقلانی است و هیجان توخالی محسوب نمی شود. امید شکل گرفته علاوه بر اینکه جنبه داخلی دارد، از پتانسیل منطقه ای و بین المللی نیز برخوردار است و می تواند کشورهای دیگر منطقه و جهان را نیز خوشحال و امیدوار کند. هم اکنون بسیاری از شرکت های بزرگ تجاری جهان پشت درهای بسته در انتظار بازار ایران هستند و امیدوارند هر چه زودتر بتوانند مراوده اقتصادی خود با ایران را از سر بگیرند. البته از این نکته نیز نباید غافل شد که این خوشبینی و امیدواری با وجود اینکه جنبه حقیقی دارد اما برای تبدیل شدن به واقعیت های اقتصادی و سیاسی نیاز به زمان دارد و در کوتاه مدت محقق نخواهد شد. من معتقدم این خوشبینی و امیدواری برای رسیدن به واقعیت های زندگی مردم نیازمند نوعی مدیریت علمی، واقع بینانه و عاری از غرض ورزی سیاسی است. لذا از یک جهت مردم حق دارند از نظر روانی خوشحال شوند؛ چرا که تحریم های صورت گرفته علیه ایران زندگی مردم را دستخوش سختی ها و تلخکامی هایی قرار داده بود. من این خوش بینی را به یک «تیر» تشبیه می کنم که باید به «هدف» برخورد کند. این تحریم ها که برخی آن را بی اثر قلمداد می کردند مانند«فنر» وضعیت اقتصادی مردم را تحت فشار قرار داده بود که یکباره با تفاهم لوزان رها شده است. نکته جالب اینجاست که هم اکنون یکی از مهم ترین مطالبات ما در مذاکرات هسته ای برداشتن همین تحریم هایی است که برخی پیش از این عنوان می کردند هیچ اثری بر کشور ندارد. در نتیجه خوشحالی مردم از تفاهم صورت گرفته طبیعی و منطقی است. به همین دلیل هم است که از مسئولان کشور درخواست های فزاینده دارند. در نتیجه هنگامی که ایران عنوان می کند همه تحریم ها باید به صورت یکجانبه برداشته شود باید این وضعیت را هم پیش بینی کرد که یکباره توقعات فزاینده مردم شدت بیشتری پیدا کند. در نتیجه مسئولان از هم اکنون باید برای توقعات فزاینده مردم پس از توافق نهایی با1+5 برنامه داشته باشند. برخی از منتقدان مذاکرات هسته ای معتقدند کفه این تفاهم به سود غرب سنگینی می کند. به نظر شما آیا این توافق برد- برد بود؟ از نظر من توافق کاملا برد– برد بود. «بازی سیاسی» با بازی ورزشی که یک طرف باید حتما برنده شود متفاوت است. در بازی ورزشی اگر تیم سبز سه گل بزند و تیم زرد دو گل بزند تیم سبز برنده است. در این بازی کسی به توانایی ها، تکنیک های به کار رفته دربازی و عملکرد کنشگران توجه نمی کند و تنها نتیجه مهم است. در «بازی سیاسی» اما وضعیت به این صورت نیست و نتیجه بازی با توجه به وضعیت بازیگران سیاسی، استراتژی و چگونگی رسیدن استراتژی به هدف نهایی مشخص می شود. سیاست یعنی توانایی ساماندهی قدرت و نحوه اعمال و اجرای آن. ما باید به این نکته توجه کنیم که ایران در مقابل چه میزان از قدرت جهانی پای میز مذاکره نشسته است. اگر ما به دقت به مذاکرات هسته ای نگاه کنیم متوجه می شویم که بالغ بر پنجاه درصد قدرت جهانی در 1+5 مستتر است. آمریکا در بدترین سال اقتصادی خود یعنی سال 2008به تنهایی 20 درصد قدرت جهانی را در اختیار داشته است. این در حالی است که چین و اتحادیه اروپا هر کدام 14درصد قدرت جهانی را در اختیار دارند. در کنار اینها و طبق بررسی های انجام شده روسیه نیز حائز 2درصد قدرت جهانی است. در نتیجه بالغ بر 50درصد قدرت های جهانی با ایران برسر میز مذاکره نشسته اند. این در حالی است که کشورهایی مانند ایران و برخی دیگر از قدرت های منطقه ای در این رده بندی در رده های بسیار پایین تری قرار داشتند. هنگامی که ایران در «بازی سیاسی» در برابر50درصد قدرت های جهانی به موفقیت های قابل توجهی دست پیدا می کند آیا نمی توان مدعی شد ایران در یک بازی برد-برد قرار گرفته و اتفاقا سربلند هم بوده است. دکتر ظریف و تیم دیپلماتیک ایران بالاتر از جایگاه ایران در رده بندی جهانی به موفقیت های چشمگیری دست پیدا کرده است. به همین دلیل هیچ شکی در این مساله که تفاهم لوزان یک بازی برد- برد بوده است وجود ندارد. در عالم سیاست نمی توان مسائل را بدون شاخص و منطق تحلیل و قضاوت کرد. در نتیجه براساس شاخص های علمی ایران در این مذاکرات پیروز شده و این پیروزی فراتر از قدرت واقعی ایران در سطح بین المللی بوده است. اگر چه ممکن است با یک نگاه ایده آلیستی و آرزومندانه بتوان به برخی از محتوای تفاهم سوئیس خرده گرفت و انتقاد کرد، اما باید توجه داشت که در واقعیت هر انتقادی باید به طور واقع بینانه مطرح شود و تمام جوانب را رصد کند. برخی شاید تمایل داشته باشند ایران تا 50درصد به غنی سازی خود ادامه بدهد اما این عده باید افزایش تحریم ها و ورود به تنگناهای بزرگ تر را نیز بپذیرند. آنچه در لوزان اتفاق افتاد نه بیانیه بود و نه توافقنامه، بلکه یک تفاهم نامه بود. تفاهم نامه لوزان نقشه راهی خواهد بود تا دو طرف در آینده به توافق نهایی برسند. پس از این تفاهم نامه دو طرف مکلف به رعایت اخلاقی و عقلانی بیشتری نسبت به دستاوردهای تفاهم شده اند و این مساله می تواند کمک بسیار زیادی به آینده این مذاکرات کند. آیا آنچنان که باراک اوباما عنوان می کند ایران مجبور شد به دلیل فشار تحریم ها پای میز مذاکره با غربی ها بنشیند یا اینکه کشورهای غربی از مقابله با ایران ناتوان شدند و به ناچار مذاکره را بر تخاصم ترجیح دادند؟ احمدی نژاد معتقد بود سیاست خارجی ایران را از حالت «تدافعی» به حالت «تهاجمی» تغییر داده و ایران را از حالت انفعال خارج کرده و به یک بازیگر فعال تبدیل کرده است. با این وجود حرکت «بیش فعالی» احمدی نژاد در فرمولی که آمریکایی ها به عنوان «جنگ نامتعادل» علیه جمهوری اسلامی طراحی کرده بودند یک ضرورت تردیدناپذیر به شمار می رفت. در تئوری «جنگ نامتعادل» دو رهیافت محوری «آسیب پذیری مجازی» و «قدرت مجازی» وجود دارد. اگر ابرقدرت جهانی بخواهد علیه یک قدرت متوسط جهانی عملیات سیاسی و حقوقی کند و آن را مقدمه یک حرکت نظامی قرار بدهد به طور ناخودآگاه در دنیای امروز باید افکار عمومی را آماده کند. لذا تلاش می کند تئوری«جنگ نامتعادل» را به جای«جنگ نامتوازن» دنبال کند. در تئوری«جنگ نامتعادل» یک ابرقدرت خود را به صورت تعمدی آسیب پذیر نشان می دهد و در مقابل«قدرت مجازی» قدرت متوسط را افزایش می دهد. همچنین دکترین مقابله با تروریسم در چارچوب «آسیب پذیری مجازی» صورت گرفت. این دو رهیافت در تئوری«جنگ نامتعادل» مکمل هم شده بودند و اجماع عملیاتی علیه کشور رقیب را به وجود آوردند. آمریکا در این زمینه یک تکنیک استراتژیک به کار برده است. آمریکا در این استراتژی طرف مقابل را تحریک می کند تا وی حرکاتی انجام بدهد و براساس این حرکات از انرژی وی استفاده کند و وی را به سمتی که خود در نظر دارد جهت دهی کند. آیا چنین اتفاقی دردوران احمدی نژاد رخ داد؟ بله؛ دقیقا چنین اتفاقی رخ داد. آمریکا به صورت تعمدی ما را به این سمت جهت دهی کرد که ایران تحریم ها را بی اثر بداند و تئوری مدیریت جهانی ارائه کند (کاری که احمدی نژاد انجام داد). آمریکا حتی به کمک هم پیمانان منطقه ای خود مانند عربستان علیه ایران اجماع منطقه ای شکل داد، تا ایران در منطقه خاورمیانه هم تحت فشار مخالفان خود قرار بگیرد. در نتیجه تمام تحریم هایی که تا پیش از این در سبد ایران قرار گرفته بود تعریف عملیاتی پیدا کرد. آمریکا نیز به همراه اتحادیه اروپا هم زمان تلاش می کردند در چارچوب«جنگ نامتعادل» خطر «ایران هراسی» و «اسلام هراسی» را برای جهانیان تببین و تحلیل کنند. به همین دلیل وزارت خزانه داری آمریکا تمامی بانک های ملی و خصوصی اروپایی و کشورهای دیگر که در معرض شکستن تحریم های ایران بودند را به سختی مجازات کرد و از آنها غرامت گرفت. این اقدام به این معنا بود که وزارت خزانه داری آمریکا بانک های کشورهای دیگر که تحت قیمومیت آن کشورها قرار داشت را به دلیل شکست تحریم های ایران مجازات می کرد. این دخالت آمریکا در مسائل خصوصی کشورهای دیگر مصداق بارز«مدیریت امنیتی جهان» به شمار می رفت. آمریکایی ها همواره معتقد بودند که ما باید از هر تهدیدی علیه آمریکا به صورت یک «فرصت» استفاده کنیم. درباره ایران هم همین اتفاق افتاد و خطر ایران در دوران احمدی نژاد برای آمریکا به یک فرصت مهم و تاثیرگذار تبدیل شد. تهدیدهای احمدی نژاد حتی سبب مظلوم نمایی طرف های ایران در روابط بین الملل قرار گرفت و همه ما شاهد بودیم که برخی از آنها با استناد به تهدیدهای علنی احمدی نژاد موفق شدند آرای دیگر کشورهای عضو سازمان ملل را علیه ایران جلب کنند. این به این معنا نیست که احمدی نژاد نیت مناسبی نداشته است؛ بلکه به این معناست که آمریکا از فقدان نگرش تخصصی به «محیط بازی» توسط دولت احمدی نژاد به سود خود استفاده کرده است. در شرایط فعلی قرائت های مختلفی از برداشتن تحریم ها توسط طرفین مذاکره به وجود آمده است. دکتر ظریف عنوان می کند تحریم ها بلافاصله پس از توافقنامه جامع باید برداشته شود، اما وزارت خارجه آمریکا عنوان می کند برداشتن تحریم ها منوط به اقدام عملی ایران در راستی آزمایی از فعالیت های هسته ای خود است. ارزیابی شما از برداشتن تحریم ها به چه صورت است؟ در برداشتن تحریم ها باید به دو مساله جداگانه توجه کرد. اول تعریف نظری از تحریم و دوم تعریف عملیاتی از تحریم است. به نظر من هم سخنان دکتر ظریف صحیح و منطقی است و هم سخنان وزارت امورخارجه آمریکا. آمریکا برای پاسخ گویی به تندروهای سیاسی داخلی در ایالات متحده آمریکا عنوان می کند در صورت اقدامات عملی ایران برای راستی آزمایی، تحریم ها تعلیق و به صورت لایه به لایه برداشته می شود. این سخن بیراهی نیست و صحیح است. با این وجود دکتر ظریف عنوان می کند با امضای توافقنامه، تحریم های مربوط به پرونده هسته ای برداشته می شود. این به معنای این نیست که تمامی تحریم هایی که از36سال پیش علیه ایران صورت گرفته برداشته خواهد شد. ما نباید این دو مساله را با هم اشتباه بگیریم. پس از توافق جامع تنها تحریم هایی برداشته می شود که به موضوع هسته ای ایران مربوط می شود. ایران همواره اعلام کرده تنها در موضوع هسته ای حاضر است با آمریکا مذاکره کند. آمریکا 28تحریم علیه ایران دارد که در حدود 5 مورد از آنها تحریم های هسته ای است. این به این معناست که آمریکا همچنان می تواند23تحریم دیگر را فعال نگه دارد. ایران در صورتی که بتواند تمامی 28تحریم را بردارد یک «فتح الفتوح» بزرگ انجام داده است. با این وجود بنده معتقدم تاکنون نیز ایران فتح بزرگی انجام داده است. وزارت امورخارجه آمریکا از دریچه تعریف نظری به توافق نگاه می کند، اما ایران به دنبال تعریف عملیاتی از تحریم هاست. وزارت خارجه آمریکا بخشی از حقیقت را به ملت خود اعلام می کند و اتفاقا دروغ هم نمی گوید. ایران هم بخشی از حقیقت را بیان می کند و درست هم می گوید. ایران عنوان می کند ما در گذشته به توافق ژنو3عمل کرده ایم و در راستای توافق صورت گرفته حرکت کرده ایم و در سه ماه آینده نیز به تفاهم نامه صورت گرفته عمل خواهیم کرد. ایران به تمام تعهدات خود پس از ژنو3عمل کرده و مقدمات اقدامات بعدی خود را نیز برای سه ماه آینده فراهم کرده که بلافاصله پس از انجام توافق نهایی به کشورهای غربی اعلام کند ما به تمامی تعهدات خود عمل کرده ایم، در نتیجه تمامی تحریم ها باید به صورت یکجا برداشته شود. این بدان معناست که ایران شرایط و زمینه های برداشتن تحریم ها را با اقدامات عملی خود انجام داده است. در نتیجه هر دو طرف ماجرا درست و منطقی سخن می گویند و هر دو نیز زیرکانه عمل می کنند. اینگونه سیاست ورزی نشان دهنده بلوغ سیاسی سیاستمداران ایرانی است که با عقلانیت و خرد سیاسی همراه شده است. نقش چین و روسیه را در مذاکرات چگونه ارزیابی می کنید؟ به نظر می رسید چین و روسیه زیاد راغب به توافق نهایی ایران و آمریکا و کشورهای اروپایی نیستند. این مساله به ویژه درباره چین صادق بود. آیا چین از مراوده مجدد اقتصادی ایران و اتحادیه اروپا نگران است و تلاش می کند بازار مهم اقتصادی ایران را از دست ندهد؟ چین بیشتر نگران پیروزی نهایی آمریکا در نظم نوین جهانی است. هر چه آمریکا موفق شود نظم نوین جهانی را بر محوریت ایالات متحده آمریکا شکل ببخشد، محدوده کنترل چین کمتر خواهد بود. توافق نهایی بین ایران و 1+5 پیش درآمد و آغاز مرحله جدیدی از تحقق نظم نوین جهانی است. من معتقدم بالاترین پیروزی ایالات متحده آمریکا در رابطه با ایران نیست. 1+5 شامل کشورهایی است که از نظر حقوقی دارنده حق«وتو» در مهم ترین سازمان بین المللی یعنی سازمان ملل متحد است. از نظر حقوقی این مساله ای کاملا صحیح است، اما آنچه در آینده مشخص خواهد شد این است که1+5 الگوی مطلوب ایالات متحده آمریکا برای نظم نوین جهانی براساس تئوری هژمونی مرکب «جوزف جف» است. این تئوری عنوان می کند نظم مطلوب آینده جهان از منظر واقع گرایی سیاسی، یک دنیای«تک - چندقطبی» خواهد بود. این بدان معناست که یک ابرقدرت مدیریت پنج قدرت جهانی را برعهده می گیرد و با پذیرش سلطه این ابرقدرت به عنوان نقطه مرکزی، جهان و امنیت آینده جهان مدیریت می شود. اگر دقت کنیم متوجه می شویم که 1+5 شمایلی از همین نظام«یک- چند قطبی» است که در نظم نوین جهانی شکل خواهد گرفت. به همین دلیل مسئولیت بحران های آینده جهان را پنج قدرت جهانی به همراه یک ابرقدرت برعهده خواهند گرفت. در نتیجه1+5 مدل مدیریت آینده جهان است. در آینده جهان قدرت های استراتژیک وابسته به ایالات متحده آمریکا بازتعریف می شوند. در این زمان است که آمریکا، کانادا، ژاپن، کره جنوبی، ایران و استرالیا را به عنوان شرکای استراتژیک خود خواهد دید. هدف استراتژیک آمریکا در قرن بیست و یکم میلادی تسلط بر «خاور دور» است. آمریکا به دلیل عدم تامین منافع خود در خاورمیانه به سراغ خاور دور خواهد رفت؟ آمریکا از خاورمیانه «گذر» خواهد کرد. مرز این گذار نیز توافقنامه جامع هسته ای با ایران است. «هارتلند نو» خاورمیانه خواهد بود. در عین حال خلیج فارس و فلات ایران«نوهارتلند» آینده جهان خواهند بود. در آینده نه چندان دور ترکیه عضو اتحادیه اروپا خواهد بود. با این وجود ترکیه در مرزهای جنوب عراق، کویت و ایران ارتباط ژئوپلتیک و ژئواستراتژیک خود را با خلیج فارس قطع نمی کند و در بازی قدرت جهانی خود را به فلات ایران و «نوهارتلند» نزدیک خواهد کرد. در نتیجه در نظم نوین جهانی فلات ایران «قلب جهان» خواهد بود. به همین دلیل آمریکا تلاش می کند با قلب «قلب جهان» ارتباط معناداری داشته باشد. ارتباطی که زمانی با ژاپن پس از جنگ جهانی دوم داشت. این در حالی بود که آمریکا ژاپن را با بمب هسته ای هدف قرار داده بود. اما همین ژاپن بلافاصله به نزدیک ترین جغرفیای استراتژیک ایالات متحده آمریکا در آسیا و خاورمیانه تبدیل شد. در صورت اتحاد استراتژیک ایران و آمریکا در نظم نوین جهانی نقش مخالفان منطقه ای ایران مانند عربستان سعودی و اسرائیل که هم اکنون هم پیمانان استراتژیک آمریکا به شمار می روند به چه صورت خواهد بود؟ اینگونه رژیم ها موظف خواهند بود توازن منطقه ای را بپذیرند. امروز بازی «یمن» برای عربستان یک شمشیر دولبه است. آمریکا در آینده عربستان را تقویت می کند اما خاندان آل سعود را در این کشور تضعیف خواهد کرد. در «شرم الشیخ» عربستان به عنوان فرمانده متحد عربی شناخته شد. اما از طرف دیگر وضعیت عربستان در یمن نشان می دهد که آل سعود نمی تواند بدون کمک آمریکا با «حوثی ها» در یمن مبارزه کند. رابطه ایران و آمریکا را با توجه به مذاکرات بی واسطه و مستمر محمد جواد ظریف و جان کری در حین مذاکرات هسته ای چگونه ارزیابی می کنید؟ به نظر من در یک دهه آینده ایران و آمریکا دو متحد استراتژیک خواهند بود. براساس منطق سیاست خارجی، ایران با توجه به پتانسیل های داخلی و خارجی خود باید در آینده در «کلوپ قدرت جهانی» حضور تاثیرگذار داشته باشد. من معتقدم اگر ایران به درستی در زمین بازی حرکت و مهره چینی کند در آینده قادر خواهد بود«گروه بیست» را به «گروه بیست و یک» تبدیل کند و به عنوان یک قدرت موثر جهانی در لایه دوم و پس از «گروه هشت» عرض اندام کند. اصطکاک تاریخی ایران و آمریکا به شکلی کاهش خواهد یافت؟ این اصطکاک تاریخی در محورخردورزی سیاسی مدیریت خواهد شد. خردورزی سیاسی باعث خواهد شد ایران با جهان تعامل سازنده داشته باشد. فشار تندروهای سیاسی در ایران و آمریکا به چه میزان تفاهم نامه لوزان را تحت تاثیر خواهد گذاشت؟ فشار تندروهای سیاسی در ایران پس از تفاهم نامه لوزان کمتر خواهد شد؛ اگرچه با سروصدای بیشتری همراه خواهد بود. این سروصدای بیشتر تندروهای سیاسی«فرار رو به جلو» است. تندروها از این مساله بیمناکند که از آنها پرسش شود چرا شما در زمانی که تصدی امور را برعهده داشتید خردورزانه عمل نکردید و هزینه های ملی را بالا بردید. با این وجود تصمیم گیری در ایران به واسطه ساختارهای مذهبی و سیاسی بسیار راحت تر از تصمیم گیری در ایالات متحده آمریکاست. پس از جنگ جهانی دوم تاکنون کنگره آمریکا بالاترین تعداد جمهوریخواهان را در دل خود جای داده است. به همین دلیل حل کردن مشکلات برای اوبامای دموکرات مشکل خواهد بود.   http://www.irdiplomacy.ir/fa/page/1949118/ایران+و+آمریکا+متحد+استراتژیک+می‌شوند.html
  25. ایران برپایه تفکر روسی اداره میشه و استفاده از این کلمه بخاطر همین هست...لطفا کمی تفکر بفرمایید!