Moltke

Members
  • تعداد محتوا

    792
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    2

تمامی ارسال های Moltke

  1. [quote]اول از همه باید بازهم خدمت جناب مولتکه و هانس و دوستان دیگه بگم بحث سر خوب بودن و بد بودن کسی نیست، که بگیم روسها خوبن یا بدن، تو مطالعه تاریخ آخرین موضوعی که اهمیت داره خوب بودن و بد بودن افراده[/quote] کومسومولتس گرامی گمان نمی کنم جایی در مورد خوب یا بد بودن افراد یا سیستم ها حرفی زده باشم همان طور که هم در این تاپیک و هم در تاپیک مساله مجارستان اشاره کردم در بحث تاریخ بهتر است نگارنده روایت گر تاریخ باشد نه ایدئولوگ و قاضی اگر در مورد استالین و تصفیه هایش هم نوشتم غرض این بود که یکی از دلایل عقب ماندگی علمی شوروی از همنتایان غربی اش در آن برهه زمانی را توضیح بدهم یک بار دیگر هم عرض کردم خشونت سربازان روس در جنگ دوم جهانی را هم به پای بافت اجتماعی و مسایل تاریخی می گذارم و نه سیستم شوروی و کمونیسم.قطعا شما هم می دانید افراد در بافت های عشایری و روستایی نسبت به جمعیت شهرنشین گرایش بیشتری به خشونت دارند و درگیری دائم با اقوام و ملت های دیگر هم مزید بر علت می شود و اما در مورد تکنولوژی شوروی این که روس ها در الکترونیک و دانش هایی مثل کامپیوتر و ژنتیک از غربی ها ( بالاخص رقیب اصلی شان ایالات متحده)عقب تر بودند فکر کنم مساله واضحی باشد هزینه های گزافی که دو ابرقدرت در مسابقه فضایی صرف می کردند هم را نباید فراموش کرد وگرنه در بحث فنی اروپایی های درست حسابی (مثلث آلمان فرانسه انگلیس )هم دست کمی از برادر بزرگشان نداشتند اما منابع و هزینه بحث دیگری بود در همین بحث نظامی فکر کنم رادارها و سیستم های الکترونیک هواگردهای رزمی و کامپیوتر بالستیک تانک ها و شبکه های فرماندهی و کنترل و همچنین جی پی اس مثال های واضحی می تواند باشد. در مورد ایستگاه های فضایی بنده دانشی ندارم اما فکر می کنم دوستان مطلع سایت بتوانند قیاسی میان سالیوت ها و میر شوروی با اسکای لب های امریکا داشته باشند تا با سطح فناوری این ایستگاه ها اشنا شویم اساسا سیستم کمونیستی به دلیل عدم رقابت پذیری اش در بحث تکنولوژی های نوین دچار مشکل بود در غرب کمپانی های بزرگ به دلیل رقابت و نیاز به سود بیشتر هر آن در حال ابداعات و کشف تکنیک های جدید بودند اما در شوروی این مساله به چند موسسه دولتی که خودشان هم می دانستند رقیب داخلی ندارند محدود شده بود فی المثل اگر امروز آی پدی هست چون شرکتی هست مثل اپل یا اگر ویندوزی هست چون مایکروسافتی هست و ............ از بحث با شما بسیار لذت می برم
  2. [right]خب برادر رضای عزیز[/right] [right]ممکنه یکی از دلایل عدم اشتیاق کره ای ها در حمله به خاک اصلی ژاپن تجربه همکاری با قوبلای قاآن تو حمله به ژاپن بوده باشه و این شناخت که ژپنی ها تو دفاع از خاک خودشون خیلی متعصبند و تلفاتش اون قدر زیاد بوده که نمی[/right] [right]ارزیده[/right] [right]در تایید حرفت همون تاپیک چین باستان ما هم که کلی می شد روش بحث کرد فکر کنم به بایگانی سایت رفت[/right] [right]این طوریه که آدم از ترجمه و نوشتن دلسرد می شه[/right] [right]راستی یه نکته جالب در مورد هیده یوشی این که معروفه زشت ترین مرد ژاپن بوده و معروف به ((میمون رخ) ،مثل این که آدم های زشت مثل کنفوسیوس و همین هیده یوشی تو شرق آسیا هوش و شانسشون بیشتر از جاهای دیگه دنیا بوده[/right] [right] [/right]
  3. [right][font=tahoma,geneva,sans-serif]جناب کومسومولتس شکی نیست که تولد اتحاد شوروی تحولی شگرف در صنعت همان روسیه تزاری قدیم و اقمارش پدید اورد و صنایع سنگین رو در این بلاد توسعه داد[/font][/right] [right][font=tahoma,geneva,sans-serif]شبیه همان چیزی در ژاپن عهد میجی رخ داد البته با تفاوت هایی اما در این مورد نکاتی هست که باید عرض کنم سیستم سیاسی بسته شوروی و آوازه بدش یک مانع بزرگ در راه توسعه علم و تکنولوژی در این کشور بود خودتون باید بهتر مطلع باشید در قضایای تصفیه استالینی دهه سی چه بلایی بر سر جامعه نخبگان شوروی آمد و چه دانشمندان و مهندسان برجسته ای که در اردوگاه های کار اجباری و یا در تیرباران ها تلف شدند و افرادی مثل سرگئی کورولف پدر علم موشکی شوروی ،پیوتر کاپیتزا فیزیکدان برجسته، آندره ی توپولف هم با تحمل فشارها جان به در بردند و بعدها چون به درد می خوردند طور دیگری با آن ها رفتار شد ولی متقلبی مثل تروفیم لیسنکو چون نظراتش با برداشت رهبران بزرگوار از مارکسیسم همخوانی داشت چطور چند دهه علم ژنتیک را در شوروی عقب انداخت[/font][/right] [right][font=tahoma,geneva,sans-serif]با مقایسه میان تعداد دانشمندان آلمانی و اتریشی پس از قضایای سال 1933 و به قدرت رسیدن نازی ها که با مهاجرتشان به آمریکا و بریتانیا باعث پیشرفت قابل توجه علوم و فنون شدند و تعداد مهاجرت ها به شوروی (چیزی در حد صفر ) هم بهتر می شود ارج و قرب علم و تکنولوژی و دانشمندان را در غرب و شوروی مقایسه کرد [/font][/right] [right][font=tahoma,geneva,sans-serif]نکته دیگر این که ظرافت و کیفیت تکنولوژی غربی به هیچ وجه در همتای شرقی اش دیده نمی شود[/font][/right] [right][font=tahoma,geneva,sans-serif]دانش های ظریفی مثل الکترونیک ،ابررساناها ،ژنتیک هیچ گاه در شوروی به سطح غرب نزدیک نشد و روس ها و اقمارشان در همان باب ((صنایع سنگین )) ماندند ودر تکنولوژی هایی که جهان امروز را رقم زده اند درجا زدند[/font][/right] [right][font=tahoma,geneva,sans-serif]شوروی چون کشوری با منابع بی پایان بود توانست به حیاتش تا مدتی ادامه دهد،اما مشکل این است که همه کشورها چنین منابعی و قابلیت هایی ندارند و و نمی شود همیشه بر استراتژی (( کمیت خودش یک کیفیت است )) تکیه کرد[/font][/right]
  4. [quote name='komsomolets' timestamp='1354546790' post='285978'] جناب مولتکه گرامی با عرض معذرت دیگه این بی انصافیه شوروی رو به خاطر اینکه مردمش در جنگ توسط آلمان کشته شدن مقصر قلمداد کنیم. شوروی بنابه همه شواهد ابدا تمایلی به جنگ با آلمان نداشت. دلیلی هم نداشت. کشور به سرعت در حال شکوفایی اقتصادی بود اونهم در زمانی که کشتی تمام اقتصاد دنیا، البته به جز همین آلمان، به گل نشسته بود. کشور تازه داشت از ضربات 7سال جنگ جهانی و داخلی کمر راست می کرد. در تکمیل فرمایش جناب چکا هم باید به عنوان نمونه عرض کنم اسناد سابقا سری مربوط به جلسات کرملین در سال 1981 نشون میده شوروی حتی با وجود مشکلات شدید در سالهای آخر اقتدارش، از طریق دادن نفت بیشتر و ارزانتر به لهستان، که درگیر مسائل داخلی شده بود، کمک اقتصادی به این کشور رو فراموش نکرد. [/quote][quote name='komsomolets' timestamp='1354546790' post='285978'] جناب مولتکه گرامی با عرض معذرت دیگه این بی انصافیه شوروی رو به خاطر اینکه مردمش در جنگ توسط آلمان کشته شدن مقصر قلمداد کنیم. شوروی بنابه همه شواهد ابدا تمایلی به جنگ با آلمان نداشت. دلیلی هم نداشت. کشور به سرعت در حال شکوفایی اقتصادی بود اونهم در زمانی که کشتی تمام اقتصاد دنیا، البته به جز همین آلمان، به گل نشسته بود. کشور تازه داشت از ضربات 7سال جنگ جهانی و داخلی کمر راست می کرد. در تکمیل فرمایش جناب چکا هم باید به عنوان نمونه عرض کنم اسناد سابقا سری مربوط به جلسات کرملین در سال 1981 نشون میده شوروی حتی با وجود مشکلات شدید در سالهای آخر اقتدارش، از طریق دادن نفت بیشتر و ارزانتر به لهستان، که درگیر مسائل داخلی شده بود، کمک اقتصادی به این کشور رو فراموش نکرد. [/quote] دوست بزرگوار و گرامی ام بنده که همه بار گناه تلفات بالای شوروی رو به گردن خود روس ها نگذاشتم صد البته که جان غیرنظامیان شوروی کوچکترین اهمیتی برای هیتلر و حکومتش نداشت اما این که اصولا استراتژی نظامی روس ها بر اساس کمیت بالا بود و هجوم پیاده نظام به صورت انبوه پس از آتش باری توپخانه تاکتیک همیشگی شون بودو این هم باعث می شد فوج فوج توسط مسلسل چی ها و توپخانه آلمان درو بشن دلیل دیگه تلفات هولناک روس ها بود خودتون مستحضرید که مقامات شوروی مانع خروج غیرنظامیان از شهرها می شدندمثلا در استالینگراد
  5. چکای عزیز خودت که بهتر میدونی ورود به جنگ فقط سرباز پیاده کردن نیست در خصوص سال 1942 قضیه بمباران کلن که در خاطر گرامی باید باشه امریکایی ها از اواخر 1942 نیرو هم در شمال افریقا پیاده کردند به نظر شما اگر بمباران دائمی صنایع المانی ها نبود ،فوکه وولف های 190 به نیروی هوایی شوروی فرصت تنفس می دادند؟ یا تایگرها و پنترها می گذاشتند تی -34 ها و آی اس-2 ها جولان بدهند؟ بله بخش اعظم قوای زمینی المان در شرق بود اما بدون تجهیزات و تدارکات مناسب نیروی هوایی هم باید کلی از توانش را مصروف جلوگیری از حملات هوایی غربی می کرد که سبب ضعف در پشتیبانی هوایی جبهه شرق می شد و در باب بازسازی پس از جنگ کیفیت زندگی مردم شرق اروپا و غربش را نباید نادیده گرفت بله در شرق اروپا همین که مردم از گرسنگی نمیرند کافی بود اما در غرب .....
  6. [right] [font=tahoma,geneva,sans-serif][color=#222222][size=4][background=rgb(255, 255, 255)]دوست گرامی و دانشمند ما komsomolets اتفاقا سایت اگر بخواهد سایتی پربار و خوب باشد باید تنوع سلایق در ان وجود داشته باشد و همه دوستان بتوانند در ان مطالبی از دید خودشان قرار بدهند که امثال من بارها به دلیل اقتدارگرایی عده ای در این سایت انواع اتهامات و تهمت ها روانه شان شد و اما در باب بی طرفی فکر می کنم شما خودتان بهتر معنی بی طرفی را درک می کنید اگر با دید مذهبی به تاریخ بنگریم یا با دید مارکسیستی یا با نگاه طرفدار سرمایه داری خودتون بهتر می دانید دیگر در حال روایت تاریخ نیستیم بلکه در حال تاریخ نویسی ایدئولوژیک و جانب دارانه هستیم خیالتان تخت اگر در باب مساله مجارستان می نوشتید مخالفان فرشته بودند و هیچ خشونتی نداشتند و ارتش سرخ وحشی بود و ...اولین شخصی که با شما مخالفت می کرد خود بنده بودم شما تاریخ را بدون جانب داری و با ارائه کلیه مدارک روایت بفرمایید مطمئن باشید خردمندان و فرزانگان خودشان تحقیق کرده و حقیقت را خواهند یافت[/background][/size][/color][/font][/right] [right][font=tahoma,geneva,sans-serif][color=#222222][size=4][background=rgb(255, 255, 255)] البته انشالله برخی دوستان که دشمنی اشتی ناپذیر با تفکر شما دارند در این باب از قاعده ((دشمن دشمن من دوست من است))استفاده نفرمایند و در صدد از آب گل آلود ماهی گرفتن نباشند[/background][/size][/color][/font][/right] [right][font=tahoma,geneva,sans-serif][color=#222222][size=4][background=rgb(255, 255, 255)]!![/background][/size][/color][/font][/right]
  7. [right][quote]در مورد جنگ جهانی متاسفانه یک اظهاراتی وجود داره در مورد اینکه شوروی در ابتدای جنگ آلمان اونقدر ضربه خورد که اگر کمک های غرب نبود نمیتونست برگ برنده رو دست بگیره که این حرفها بزرگ شده برای تصاحب نتیجه ی جنگ جهانی توسط غربی ها ، واقعیت اینه که شوروی در ابتدای جنگ وضعیتی مثل آلمان داشت و انتظار نبرد از دو جبهه (از طرف غرب با آلمان و شرق با ژاپن) رو داشت و به همین دلیل ارتش این کشور (که در ابتدای جنگ به استناد آمار چندین برابر ارتش آلمان قدرت داشت) مجبور شد در غرب و شرق پخش بشه .[/quote][/right] [right]این حرف دیگه از شما بعید هست جناب چکا[/right] [right]کمک های غرب فقط رسوندن سلاح به شوروی نبود که[/right] [right]به نظار شما اگه بمباران دائم و بیست و چهار ساعته صنایع و شهرهای آلمان توسط متفقین از سال 1942 و درگیر شدن ورماخت توی چند جبهه مثل شمال افریقا و فرانسه نبود روسها می تونستن سه ساله ارتش آلمان رو شکست بدهند؟[/right] [right]با وجود برتری حتی چند ده برابری شماره روس ها چه از لحاظ نفر و چه از لحاظ تجهیزات در خیلی جبهه ها باز هم آلمان ها با ابتکارات و تسلیحات مدرنشون چنان مقاومتی کردند که خود میزان تلفات روسها گویای امر هست[/right] [right]و اما در باب توحش روس ها در جنگ[/right] [right]این قضیه ربطی به شوروی و کمونیسم ندارد[/right] [right]بزرگواران روس از همون ابتدای تاریخشون به دلیل همسایگی با قبایلی مثل خزرها و تاتارها و ...خشونت و وحشیگری در جنگ رو در حد اعلی داشتن و در دوران تزارها هم این توحش رو به خوبی در حمله به کشورهای اروپای شرقی مثل لهستان و ...مسلمانان ساکن قلمرو عثمانی و شبه جزیره کریمه و همچنین مردم قفقاز (که بیچاره ها باید به دلیل روابط حسنه کنونی با روسیه کلا مصائبشان باید نفی شود)و همین مردم آذربایجان و کردستان خودمان و مردم آسیای میانه خودش رو نشون داده[/right] [right]در باب نفرت تاریخی مردم اروپا از روس ها هم علاوه بر قضایای قبل کمونیسم کشتار آلمانی های ساکن اروپا و نسل کشی های هولناک در پروس شرقی به علاوه تجاوزات دیوانه وار به زنان و دختران بیچاره آلمانی هم فراموش نشود[/right] [right]ایالت پروس شرقی و پایتختش کونیکسبرگ هم که باید بهتر مستحضر باشید شبیه همین قضیه فلسطین چطور توسط روس ها از آلمان جدا شد و جایی که بسیاری از مشاهیر اامان مثل امانوئل کانت و گاوس و بیسمارک و ده ها فرد بزرگ دیگر از ان سربراورده بودند چطور توسط روس ها اشغال و ((روسیزه ))شد و حتی اسمش را هم تغییر دادند و کالینینگراد کردندو به خاک خودشون ضمیمه[/right] [right]تلفات شوروی در جنگ جهانی هم به این برمی گردد که مقامات شوروی هیچ اهمیتی برای جان غیرنظامیان قائل نبودند و سوای گله وار فرستادن نیروها به میدان نبرداز ترک کردن شهرها توسط غیرنظامیان ممانعت می کردند مثل استالینگراد و خیلی موارد دیگر[/right] [right]برادران روس در ایجاد قحطی های ساختگی و کوچ دادن مردم بومی به سیبری برای خلاصی از شرشان هم ید طولایی داشتند نمونه اش قربانی شدن میلیون ها نفر در کوچ های اجباری مردم چچن و تاتارهای کریمه به امر استالین و قحطی ساختگی برای نسل کشی اوکراینی ها[/right] [right]فکر می کنم مقایسه عملکرد این بزرگواران با امریکایی ها و انگلیسی ها بهتر قضیه را روشن کند[/right] [right]البته با مدارک و شواهد علمی[/right]
  8. [right]نقش ابتکارات و اختراعات کره ای ها رو نباید تو این جنگ نادیده گرفت[/right] [right]همین کشتی لاک پشتی و راکت اندازهای هواچا از عوامل شکست ژاپنی ها بودند[/right] [right]البته ژنرال یی هم که جای خود دارد[/right] [right]:ضرب المثل جالبی دارند این کره ای ها که تاریخشون رو به خوبی نشون می ده[/right] [right]دو نهنگ که با هم دعوا می کنند میگو بینشان له می شود[/right] [right]یا همون فارسی خودمون :گوران که به هم تازند موران همه جان بازند[/right] [right]بیچاره دائم تو دعوای چین و ژاپن و بعدش هم روسیه و شوروی زیر پا له شدن[/right] [right]شبیه لهستان توی اروپا[/right] [right]البته این جمله آخرین ژاپنی ها به کره نبود و در اواخر قرن 19 که ژاپن مدرنیزه شد حسابی حال کره ای ها و برادر بزرگهای چینیشون را جا آوردند[/right]
  9. [right]دوست گرامی کومسومولتس[/right] [right]با وجود احترام فراوانی که برای شما و معلوماتتان قائلم[/right] [right]مقاله شما از همان تیترش اصل بی طرفی را نقض کرده است[/right] [right]در رابطه با قضیه مجارستان 1956 یکی دو نکته قابل ذکر است[/right] [right]در جریان سرکوب شورش حتی برخی از مقامات شوروی پیشنهاد بمباران بوداپست با بمب افکن های توپولف-4 (همان کپی بی-29 )را دادند که نشان می دهد رهبران شوروی چه حسی نسبت به مردم مجاستان داشتند[/right] [right]البته وقایع اواخر دهه 80 و اعاده حیثیت از رهبران مخالف کمونیسم در مجارستان هم نشان دادمردم مجارستان چه حسی نسبت به این واقعه داشته و اکنون هم دارند[/right] [right] ضمن این که توصیه میکنم جانب اعتدال را رعایت بفرمایید و از اطلاق القلاب وکلمات خارج از حد اعتدال مثل توحش و مزدور غرب و فاشیست به هر فرد مخالف کمونیسم خودداری کنید[/right] [right] نکند مدتی دیگرسرنگونی جناب چائوشسکو را هم توطئه غرب و مخالفانش را هم فاشیست بنامید؟[/right] [right]یا حمله شوروی به افغانستان را هم نجات آن از دست ارتجاع و امپریالیسم؟[/right] [right]نکته جالب این که در اوج اعتراضات رومانی جناب علی اکبر ولایتی وزیر خارجه وقت ایران (دبیر کل کنونی مجمع بیداری اسلامی ) آقای چائوشسکو را به کشورمان دعوت فرمودند و به محض بازگشت از ایران این جناب دستگیر و در مدت کوتاهی اعدام شدند[/right] [right]که اعتراضات فراوانی را نسبت به عملکرد وزارت خارجه ایران در داخل کشور برانگیخت[/right]
  10. [right][size=4][font=tahoma,geneva,sans-serif][b][size=5]جنگاوری در چین باستان[/size][/b][/font][/size] [size=4][font=tahoma,geneva,sans-serif]دولت های مرکزی چین باستان در طول تاریخ همواره با دو چالش عمده رو به رو بودند[/font][/size] [size=4][font=tahoma,geneva,sans-serif]حفظ امنیت داخلی و نیز دفاع در برابر ارتش های سوار قبایل بیابانگرد همسایه ماند هسیونگ نوها (هون ها ) و بعدها مغولان[/font][/size] [size=4][font=tahoma,geneva,sans-serif]سلسله شانگ که نخستین سلسله شناخته شده در چین به شمار می آید ( حدود سال 1766 پیش از میلاد ) حکومتی با سردمداران روحانی بود که ارتشی عصر مفرغی شبیه همتایانش در خاورمیانه داشت.مدارک باستان شناسی نشان می دهد هر لشکر از ارتش شانگ شامل 3 تا 5 هزار سرباز پیاده مجهز به نیزه و تیر و کمان می شد.در اواخر دوره شانگ ارتش این سلسله دارای یک نیروی ضربتی متشکل از ارابه ها نیز بود که آن را قادر ساخت بر همسایگان ضعیف ترش برتری یابد[/font][/size] [size=4][font=tahoma,geneva,sans-serif]چینی ها و مصریان باستان تقریبا در زمان مشابهی استفاده از ارابه های جنگی را آغاز کردند ( حدود 1200 پیش از میلاد )[/font][/size] [size=4][font=tahoma,geneva,sans-serif]در طول 2000 سال بعد سلسله هایی مانند شانگ از نیروی نظامی برای ایجاد حکومت های متمرکز بر پایه نجیب زادگی استفاده کردند.حکومت های جانشین یا در طول زمان دچار فساد و خمودگی می شدند یا پیش از مضمحل شدن توسط رقبا و همسایگان با بلایای طبیعی دچار ضعف می گردیدند[/font][/size] [size=4][font=tahoma,geneva,sans-serif]دوره های (( جنگ سالارانه)) با قدرت گیری یکی از رقبا و حذف حریفان همراه با ایجاد قدرت مرکزی به پایان می رسید[/font][/size] [size=4][font=tahoma,geneva,sans-serif]طبیعت این چرخه جدا کردن یک سلسله از سلسله دیگر را دشوار می سازد[/font][/size] [size=4][font=tahoma,geneva,sans-serif]تا سده پنجم پیش از میلاد جنگ افزار اصلی میدان های نبرد ارابه بود. ارابه ها معمولا دارای دو چرخ و سه سرنشین بودند[/font][/size] [size=4][font=tahoma,geneva,sans-serif]یک راننده ، یک کمان دار و یک سرباز مجهز به تبرزین سرنشینان هر ارابه را تشکیل می داد[/font][/size] [size=4][font=tahoma,geneva,sans-serif]به نظر می رسد ارابه ها نخست کارکرد تشریفاتی یا پست فرماندهی متحرک داشته اند و بعدها به صورت جنگ افزاری برای وارد کردن شوک یا شلیک پرتابه ها درامده اند[/font][/size] [size=4][font=tahoma,geneva,sans-serif]هر پنج ارابه یک قالب معمول تاکتیکی را تشکیل می داد و هر پنج دسته ارابه ( 25 ارابه ) یک گردان را تشکیل می دادند که معمولا توسط 25 تا 150 سرباز پیاده پشتیبانی می شدند.ساخت و نگهداری ارابه ها هزینه زیادی دربرداشت و استفاده از انها منحصر به اشراف بود[/font][/size] [size=4][font=tahoma,geneva,sans-serif]از دوره شانگ ، سربازان پیاده از کمان های زنبورکی استفاده می کردند که با همراهی نیزه داران تقویت می شد[/font][/size] [size=4][font=tahoma,geneva,sans-serif]از انجا که ارابه ها در نقش وارد کردن شوک به حریف استفاده می شدند نیروهای پیاده نیز استفاده از سلاح های پرتابی را آغاز کردند.سواره نظام نقش پشتیبانی پیادگان را بر عهده داشت و تا سده سوم پیش از میلاد وارد میدان نبرد نشد[/font][/size] [size=4][font=tahoma,geneva,sans-serif]در این زمان امپراتور چی این ( از سلسله چی این ) سواره نظام چینی را به عنوان یک نیروی ضربتی سریع وارد میدان کرد که جایگاه ارابه ها را به درجه دوم تقلیل داد[/font][/size] [size=4][font=tahoma,geneva,sans-serif]سلسله شانگ به عنوان نیرومند ترین سلسله پیش از دوران چی این حدود 500 سال به حیاتش ادامه داد تا این که در حوالی 1150 پیش از میلاد توسط سلسله ژو سرنگون شد[/font][/size] [size=4][font=tahoma,geneva,sans-serif]اگرچه در دوره ژو کیفیت سلاح ها و زره های حفاظتی بهبود یافت ، تغییر چندانی در استراتژی نظامی چین پدید نیامد[/font][/size] [size=4][font=tahoma,geneva,sans-serif]شمشیر در حدود 771 پیش از میلاد به تاریخ نظامی چین راه یافت[/font][/size] [size=4][font=tahoma,geneva,sans-serif]زوال قدرت ژو منجر به پیدایش سلسله های خارج از سلطه قدرت مرکزی در چین شد و دوره ای را پدید اورد که به آن دوره (( بهار و خزان )) گفته می شود ،دوره ای که از 722 تا 481 پیش از میلاد طول کشید[/font][/size] [size=4][font=tahoma,geneva,sans-serif]ارتش های اولیه این دوره از صدها ارابه ( تقریبا بالاتر از 1000 تا ) و بیش از 10 هزار سرباز پیاده تشکیل می شدند[/font][/size] [size=4][font=tahoma,geneva,sans-serif]نیروی رزمی هر سلسله نیروی نسبتا کوچکی (حدود 4000 ارابه و 40 هزار سرباز) برآورد می شود[/font][/size] [size=4][font=tahoma,geneva,sans-serif]در دوره بهار و خزان چین به 7 ایالت مهم و 15 ایالت غیرتاثیرگذار تقسیم شده بود.در حدود 500 پیش از میلاد سلاح های آهنی در ارتش های چینی رواج یافته بود[/font][/size] [size=4][font=tahoma,geneva,sans-serif]طی دوره (( ایالت های جنگاور )) ، (222-450 پیش از میلاد) ارتش ها اندازه بسیار بزرگتری یافتند که خود ناشی از بهبود وضعیت اقتصادی بود.گسترش ارتش های انبوه پیاده خود منجر به کاربرد و گسترش استفاده کمان های زنبورکی در سده چهارم پیش از میلاد شد.مراکز بازرگانی به نحو فزاینده ای مستحکم و قلعه بندی شدند.آن ها به صورت اهداف مهم لشکرکشی ها درامده بودند. تکنیک ها و ابزارهای محاصره به موازات پیشرفت در مستحکم سازی و دژسازی ها گسترش یافتند و محاصره به یک امر مکرر در عملیات های نظامی تبدیل شد[/font][/size] [size=4][font=tahoma,geneva,sans-serif]با پایان دوره باستان ، سواره نظام چیرگی خود را اثبات کرد. تکنیک های سواره نظام خود از بیابانگردان همسایه اقتباس شده بود که ارتش های چینی با آن ها برخورد دائم داشتند.سواره نظام نیاز ارتش ها به داشتن سطح صاف برای عملیات ارابه ها را مرتفع ساخت. تحرک فزون شده سواره نظام در ترکیب با پیاده نظام زره پوش تاکتیک های رزمی چین را از دوره باستان وارد دوران قرون وسطایی خودش کرد[/font][/size] [size=4][font=tahoma,geneva,sans-serif]ارتش ها در نبرد دارای قابلیت مانور بیشتری شدند و قابلیت درگیری در عوارض طبیعی متنوع تری را یافتند.استفاده بیشتر از کمانداران زنبورکی و کمانداران سواره ( اقتباس شده از مغولان ) نبردهای چینی را به درگیری های پرتابه ای و از راه دور سوق داد ، شیوه ای که از ایران باستان سرچشمه می گرفت و برخلاف تاکتیک های غربی ، یک شیوه (( شوک محور)) بود[/font][/size] [size=4][font=tahoma,geneva,sans-serif]با وجود تفاوت های اجتماعی و جغرافیایی ، جنگ و جنگاوری در چین باستان تقریبا همان راهی را می پیمود که جهان مدیترانه ای در همان دوره در پیش گرفته بود[/font][/size] [img]http://uploadtak.com/images/z8591_chin1.png[/img] [size=4][font=tahoma,geneva,sans-serif]مرزهای شمالی چین دائما توسط قبایل هسیونگ نو که بعدها در غرب با نام هون شناخته شدند تهدید می شد.این تصویر قدیمی ترین نمایش از تکنیک (( پرتاب پارتی )) توسط کمانداران سواره را نشان می دهد که توسط سواران ایران باستان و سایر اقوام به کار می رفت[/font][/size] [img]http://uploadtak.com/images/b5347_chin2.png[/img] [size=4][font=tahoma,geneva,sans-serif]بهبود وضعیت تولیدات کشاورزی منجر به افزایش قابل توجه جمعیت شد و هفت ایالت اصلی را قادر ساخت در دوره ایالت های جنگاور ارتش های عظیمی را وارد میدان های نبرد کنند.سلسله چی این در سال 22 پیش از میلاد از این نبردها سرفراز بیروت امد ، اما مرگ امپراتور شی هوانگ تی سبب یک دوره هرج و مرج شد که با روی کارامدن سلسله هان پایان یافت[/font][/size] [img]http://uploadtak.com/images/b3546_chin4.png[/img] [size=4][font=tahoma,geneva,sans-serif]گسترش سلسله هان : سلسله هان تمامی قلمرو سلسله چین را در سده دوم پیش از میلاد به فتح کرد.تحت فرمانروایی امپراتور ووتی (87-140 پیش از میلاد ) دیوار بزرگ چین در شمال شرق گسترش یافت و برای دورکردن قبایل هسیونگ نو از مرزهای شمالی چندین لشکر کشی صورت گرفت.مسیرهای تجارتی با پادشاهی پارت (اشکانی ) و پاشاهی باکتریا ( بازماندگان سلوکی در اسیای میانه) گشایش یافت و تعدادی از رومیان اسیر شده توسط پارت ها به چین راه یافتند[/font][/size] [img]http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/f/f8/Greatwall-SA3.jpg/640px-Greatwall-SA3.jpg[/img] [size=4][font=tahoma,geneva,sans-serif]بزرگترین سازه نظامی دوره باستان ،دیوار بزرگ چین ، بیش از این که یک مانع جدی باشد سمبلی از قدرت چین بود.با تضعیف دولت های مرکزی چین ، مهاجمان شمالی به اسانی به دیوار نفوذ می کردند[/font][/size] [b][size=4][font=tahoma,geneva,sans-serif]انشالله حق کپی رایت محفوظ است[/font][/size][/b][/right] [right]!![/right]
  11. [right][quote[/right] [right] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/General_Curt_LeMay.jpg[/img] ژنرال کورت لمای ، از طراحان کریدور هوایی[/right] [right][/quote][/right] [right]یکی از برجسته ترین فرماندهان و استراتژیسین های تاریخ نیروی هوایی امریکا[/right] [right]پایه گذار فرماندهی استراتژیک هوایی که کنترل همه بمب افکن های استراتژیک رو در دوره جنگ سرد بر عهده داشت[/right] [right]زنرال لمای از همان دوره جنگ دوم جهانی با بمب افکن های بی-29[/right] [right]تحت امرش قدرت بالای بمباران استراتژیک رو نشون داد[/right] [right]ماجرای محاصره برلین نظریات او در مورد قدرت سرنوشت ساز نیروی هوایی رو تایید کرد[/right] [right]طراحی بمب افکن های بی-52 و بی-36هم با تشویق مستقیم او انجام گرفت[/right] [right]صد البته ایشون از هواداران حفظ قدرت ((جهان ازاد))به هر قیمتی بودند و در بمباران اهداف غیرنظامی ژاپنی تردید به دل راه نمی دادند[/right] [right]سر بحران موشکی کوبا هم نزدیک بود کارش به درگیری با کندی بکشه[/right] [right]چون معتقد به رویارویی مستقیم و خشن با روس ها بود[/right]
  12. Moltke

    جنگاوری در چین باستان

    [right]خیر برادر مصطفی [/right] [right]فرمایش شما کاملا درست و به جا هست[/right] [right]بنده متن رو فقط ترجمه کردم[/right] [right]عجیب هم هست چون منبع معتبریه و اتفاقا تو همون کتاب اشاره شده که مصریها از سده شانزده پیش از میلاد استفاده از ارابه رو شروع کردند[/right] [right]البته شاید منظورش کاربرد گسترده ارابه باشه [/right] [right]چون تو منبع یاد شده ذکر شده ارابه از قرن 13 پیش از میلاد به یک سلاح محوری تبدیل شد[/right] [right] حجم عظیم ارابه ها در ارتش مصر باستان رو در همون حدود قرون 13 و 12 پیش از میلاد میشه دید توی درگیری های رامسس دوم با هیتی ها در نبرد قادش یا جنگ رامسس سوم با مردمان دریا[/right]
  13. Moltke

    جنگاوری در چین باستان

    [right]برادر مصطفی[/right] [right]روی برگرداندن کماندار سواره به عقب و پرتاب پیکان (یا قیقاج زدن به قول مغولان و ترکمانان) رو بنده اطلاع دقیق ندارم ریشه و خاستگاهش کجاست[/right] [right]لفظ پرتاب پارتی رو هم محققین غربی به این تکنیک اطلاق کردند و این اسم دلیل مطلق براین نیست که مبدعش پارت ها بوده باشند[/right] [right]نظر خود بنده این هست که هم پارتها و هم قبایل بیابانگرد همسایه چین این تکنیک رو از سواران سکایی (قوم هندواروپایی چادرنشین ساکن گستره ای از آسیای میانه تا اروپای شرقی)گرفته اند[/right] [right]در طول تاریخ هم می بینیم سکاها دردسر همیشگی پادشاهی های ایرانی و امپراتوری روم بودند[/right] [right]درگیری های شاهان ماد ،کوروش و داریوش هخامنشی ،شاهان اشکانی و رومیان با ماساژت ها (سکاهای ساکن آسیای میانه) و سرمتها (سکاهای اروپایی )آن هم با تلفات سنگین برای این امپراتوری ها حکایتی است برای خودش در تاریخ[/right]
  14. Moltke

    جنگاوری در چین باستان

    [right]برادر گرامی[/right] [right]warjo[/right] [right]منظور از شیوه شوک محور استفاده از نیروهایی است که قادر هستند در مدت زمانی کوتاه و با سرعت زیادشان به دشمن تلفات جدی وارد کنند و بدون درگیری سنگین هم قدرت عقب نشینی یا مانوردهی رو داشته باشند[/right] [right]مثلا نیروهای سواره نظام چنین نقشی دارند[/right] [right]یا کمانداران که از راه دور و بدون درگیری تن به تن به دشمن تلفات می زدند[/right] [right]همون طور که توی متن هم اشاره شده ارتش های چین باستان به سمت این استراتژی میرفتند[/right] [right]درست مثل همتایان آشوری و مصری شان در خاورمیانه[/right] [right]اما یونانی های قدیم که برپایه پیاده نظام سنگین مثل فالانکس ها می جنگیدند خلاف این بود کارشون[/right] [right]واسه همینه که همیشه توی تاریخ می خونیم اولا پیاده های یونانی از جنگیدن توی مناطق کاملا باز که به سواران ایرانی قدرت مانور می داد پرهیز می کردند[/right] [right]مثل نبردهای ایسوس و پلاتایا[/right] [right]در زمانی هم که سواره نظام ایرانی ضعیف بود و حضور جدی نداشت هم سعی می کردند به سرعت خودشون رو به پیاده ها برسونند که از شر کماندارهای ایرانی خلاص بشن چون پیاده های ایران سلاح و زره درست و حسابی نداشتن[/right] [right]مثل نبرد ماراتون[/right] [right]البته اینی که گفتم مال دوره هخامنشی بود[/right] [right]تو دوره اشکانی استراتژی نظامی ایران کاملا سواره محور بود ،تقریبا شبیه مغول های دوره چنگیز و اسلافش[/right] [right]که توی اون کمانداران سواره نقش وارد کردن شوک اولیه به حریف رو داشتن و بعدش هم سواره نظام سنگین (کاتافراکت)باقی مونده دشمن رو جارو می کرد[/right] [right]البته تو دوره ساسانی نقش پیاده نظام تا حدی پررنگ تر شد اما سواره نظام ابر سنگین که همون آسواران باشند هم ایجاد شدند[/right]
  15. Moltke

    جنگاوری در چین باستان

    [right][font=tahoma,geneva,sans-serif]اولا از همه برادران بزرگوار به خاطر توجهشون متشکریم [/font] [font=tahoma,geneva,sans-serif]در باب سؤال برادر مصطفی[/font] [font=tahoma,geneva,sans-serif]هر چند اطلاعاتم در این باره کامل نیست ولی در حد توانم توضیح می دهم[/font] [font=tahoma,geneva,sans-serif]بخش اصلی پیاده نظام ارتش های چین باستان رو نیزه داران تشکیل می دادند و به نیزه های بلندی موسوم به[/font] [font=tahoma,geneva,sans-serif]داشت تجهیز می شدند که کاربردش شباهت زیادی به همتایان یونانی و مقدونیشان Qiang[/font] [font=tahoma,geneva,sans-serif]شمشیرهای چینی باستان هم بیشتر مستقیم بودند و نه دارای انحنا[/font] [font=tahoma,geneva,sans-serif]تبرهای برنزی هم که جای خود دارند[/font] [font=tahoma,geneva,sans-serif]همون طور که بالا توضیح داده شده تو سده هشتم قبل از میلاد شمشیر وارد میدون جنگ شده و از قرن سوم تسلیحات اهنی رواج پیدا کرده[/font] [font=tahoma,geneva,sans-serif] هم کمان های عادی و هم کمانهای زنبورکی کاربرد داشتند که البته جالب ترین سلاح اون دوره برای من همین کمان های زنبورکی هستند که به دلیل برد زیادشون در برابر نیروهای سواره نظام موثر بودن[/font] [font=tahoma,geneva,sans-serif]راستی به همه کسایی که به تاریخ و خصوصا تاریخ نظامی چین باستان علاقه دارن توصیه می کنم حتما بازی[/font] [font=tahoma,geneva,sans-serif]CIVILIZATION IV : WARLORDS رو امتحان کنند[/font][/right] [right][font=tahoma,geneva,sans-serif] Chinse unification .تو این بازی یه سناریو هست به اسم[/font][/right] [right][font=tahoma,geneva,sans-serif]که همین دوره ایالت های جنگاور توش پیاده می شه و شما باید رهبری یکی از این ایالت ها رو قبول کنید و بعد سعی کنید بقیه ایالت ها رو فتح کنید[/font] [font=tahoma,geneva,sans-serif]بازیش خیلی جالبه[/font] [font=tahoma,geneva,sans-serif]پشیمون نمی شید[/font] [font=tahoma,geneva,sans-serif]اینم چند تا عکس از اسلحه های چین قدیم[/font][/right] [right]تبر برنزی عهد شانگ[/right] [right][img]http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/9/99/Hache_Yue_Mus%C3%A9e_Guimet_1107.jpg/640px-Hache_Yue_Mus%C3%A9e_Guimet_1107.jpg[/img][/right] [right]شمشیرهای آهنی و برنزی از دوره ایالت های جنگاور[/right] [right][img]http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/a/ae/Iron_sword_and_two_bronze_swords%2C_Warring_States_Period.JPG[/img][/right] [right]مجسمه یک سرباز سلسله چی این و زرهش[/right] [right][img]http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/e/e1/Terracotta_Army_5.jpg/512px-Terracotta_Army_5.jpg[/img][/right] [right]نقاشی از ارابه های چین باستان[/right] [right][img]http://202.194.48.102/englishonline/culture/chinaculture/img/2005-07/21/xin_590702211009320187294.jpg[/img][/right] [right]کمان زنبورکی بازمانده از چین باستان[/right] [right][img]http://www.chinaodysseytours.com/pictures-of-china/images/xian/terracotta_warriors_and_horses/terracotta-warriors-and-horses26.jpg[/img][/right]
  16. Moltke

    تاريخ به زبان ساده

    [right]پیشنهاد بنده کار کردن روی تاریخ جهان هست و نه ایران باستان و یا تاریخ معاصر ایران[/right] [right]چون هم مباحث سیاسی می شود هم منبع زیاد است[/right] [right]در حالی که تاریخ جهان در کشور ما تا حد زیادی مهجور مانده[/right] [right]خصوصا تاریخ تحولات نظامی[/right]
  17. نبردهای دوره ایالت های جنگاور اون قدر بزرگ بودن و حجمشون چنان بود که خیلی از تاریخ دان ها اون رو معادل جنگ های ناپلئونی بیست و چند قرن بعدش می دونن معرفی سواره نظام شبیه بیابانگردان به تاریخ نظامی چین،ورود ارابه های جنگی به عرصه نبرد و پیدایش کمان های زنبورکی هم از ابداعات این دوره است که تحول بسیار بزرگی بود که در دروه سه پادشاهی تحول های اساسی در سلاح و شیوه نبرد دیده نمی شود برای اولین بار در تاریخ بشر در دوره ایالت های جنگاور سربازگیری همگانی و تبدیل مقیاس نبرد از چند ده هزاری به چند میلیون نفری رو داریم و اما در باب نقاط قوت و ضعف :چند نمونه در همون ابتدای سلسله هان و سال های اولیه حکومت گائوتسو (همون لیوبانگ )ایشون به هوای این که سلسله کین رو ورداشته و هان خیلی قویه به شمال و برای جنگ با هسیونگ نوها لشکرکشی کرد که به محاصره درامد و خودش به زحمت و پنهانی فرار کرد.بعدش هم باج دهی اون هم در حجم کلانش به هسیونگ نوها رو قبول کرد.این که در اون دوره هان قوی بوده شکی توش نیست. شکست سلسله سویی از گوگوریو هم در اوج قدرتش رخ داد و اساسا یکی از دلایل اصلی سقوط سلسله سویی و به قدرت رسیدن تانگ هم همین شکست بود تانگ هم که در یکی کردن کره و تصرف گوگوریو و بایکجی توسط شیلا همکاری کرده بود خیال داشت کره رو حیات خلوت کنه که باز هم از کره ای ها شکست خورد اون هم در دوره ای که ضعیف نشده بود بماند شکست های مفتضحانه سلسله سونگ از ختاییها در استان های شمالی اون هم در دوره قدرتشون که برای خلاصی از شر ختاییها از جورچن ها کمک خواستند و همین جورچن ها مدتی بعد بلای جانشان شدند و قلمرو شمالی سونگ و پایتختشون کایفنگ رو از دستشون دراوردند سلسله مینگ در دوره قدرتش از مغول های فراری و بازمانده های یوآن شکست بسیار بدی خورد ان هم با وجود برتری عددی کامل خدا هم به دادشون رسید که تیمور تو راه فتح چین مریض شد و مرد وگرنه بلایی که بر سر خاورمیانه اومد در چین هم تکرار می شد این هایی که ذکر کردم در دوران قدرتشون بوده و نه افول قضیه شورش هایی مثل آن لوشان و ابروقرمزها رو که نگفتم
  18. برادر مصطفی گرامی البته بنده فرق زیادی میان قلمرو سلسله کین (این تلفظ درست کلمات چینی هم مصیبتی هست ها!!!برای نمونه در مورد یک شرکت هواپیماسازی چینی که همون کپی باجرهای روس را می ساخت ما اسامی شیان،سیان،زیان،خیان،جیان را در مطبوعات و سایت ها دیده ایم (البته این اسم اسم جدید همون شهر چانگان پایتخت سلسله هان هستش)) و قلمرو سه پادشاهی نمی بینم.همون تفاوت کوچک هم ناشی هست از توسعه طلبی های سلسله هان خصوصا در دوره امپراتور وودی که تا آسیای میانه هم گسترش یافت و منجر به برخوردهایی با سلسله اشکانی در ایران هم شد در باب استراتژیسین های دوران هایی که نام بردم مطلب مفصله و فعلا برای ایجاد تاپیک و ترجمه کار زیاده اما همین دو نمونه رو فعلا داشته باشید سون تزو که آشنای همه هست پادشاه ژائو وولینگ از سلسله ژائو در دوره ایالت های جنگاور که برای اولین بار با اقتباس از بیایان گردان هسیونگ نو (همون هون ها البته از نوع شرقی اش)تاکتیک های جنگ سواره و کمانداران سواره رو به تاریخ نظامی چین وارد کرد البته ضعف همیشگی چینی ها طی تاریخشون عدم بهره گیری مناسب از سواره نظام و تکیه بر پیادگان و کمان های زنبورکی بود که چوبش را هم خوردند:شکست از قبایل بیابانگرد مجاور به دفعات و اشغال چین در برخی موارد:هسیونگ نوها،جورچن ها ،ختاییان، و مغولان به علاوه شکست های بدجور از کره ای های ناقلا که بدترینش شکست سلسله سویی از گوگوریو بود البته گوگوریو نابغه ای داشت به اسم اولچی موندوک که وجودش نقش زیادی در شکست چینی ها داشت
  19. البته برادر مصطفی گرامی گفته شما در صورتی صحیح است که دوران بهارها و خزان ها و همچنین دوره ایالت های جنگاور را که با به قدرت رسیدن کین شی هوانگ و یکپارچگی چین تحت حاکمیت سلسله کین پایان یافت نادیده بگیریم جسارتا جناب sinagood مثل این که فراموش فرموده اید اولین کتاب استراتژی نظامی شناخته شده جهان کتاب هنر جنگ سون تزو هست
  20. [right][font=tahoma,geneva,sans-serif][quote name='hosm' timestamp='1352497019' post='281722'] [quote name='Moltke' timestamp='1352491576' post='281690'] [quote name='rpg7' timestamp='1352483454' post='281658'] با وجود روحیه نظامی گری...بازهم نمیتونم سر بریدن یک مرغ ببینم! نمیدونم..چطور جانورانی همچین کارهایی میتونن انجام بدن باز صد رحمت به این صهیونیستا...حداقل طرف با گلوله میکشن انسان با دیدن این تصویر از انسانیت خودش نفرت پیدا میکنه از تصویر معلوم...گردن این بچه نصفه بریدن تا حداکثر درد بکشه نمیدونم اون دنیا آیا عذابی مطابق همچین وحشی گری وجود داره؟ یک سوال از جناب مولتکه!! باوجود همچین اعمالی آیا بازهم جا برای حمایت از این انسان نما ها وجود داره؟ این دیگه به مذهب و شیعه و سنی ربطی نداره...به سرشت انسان مربوط [/quote] برادر عزیز و فهیم راستی راستی فکر می کنید با نمایش چند عکس مثلا معتبر می شود سر و ته قضیه را هم آورد و با ناله و فغان که آهای شیعیان کشته شدند مساله را حل کرد؟ راستی 80 هزار نفری که در دوره حکومت این پدر و پسر بزرگوار فقط در عملیات نظامی (سوای زندان و شکنجه و تجاوز )کشته شدند ادم نبودند؟ حقا که اسراییل در قیاس با این جماعت فرشته است آن زنان و کودکانی که هر روز با بمب های ناپالم و خوشه ای رژیم اسد در مقیاس صدها نفری تکه تکه می شوند و ذغال می شوند ادم نیستند؟ هزاران نفری که گلویشان با چاقوهای شبیحه های اسد بریده شد و به ناموسشان تجاوز شد آدم نبودند؟ ارتش اسد انسان و جوانمرد است اما مخالفان انسان نما؟ هر چه اسد و نظامش بیشتر در سوریه بمانند مخالفان رادیکال تر و خشن تر می شوند شما هم بهتر است به جای شیعه شیعه کردن به فکر فردای شیعیان در منطقه باشید چون با تداوم بقای اسد نفرت اهل سنت بیشتر و بیشتر می شود و بنده این که همان بلایی که بر سر بنی ولید در لیبی آمد سر طرطوس و قرداحه هم در سوریه بیاید بعید نمی دانم اگر قرار به عکس و فیلم است بنده همین الان می توانم صدها که نه هزاران مورد از توحش نظام اسد به شما نشان بدهم اما وقتی سایت قرق رسانه های صدیق وطنی و دوستان روزنامه نگار لبنانی است و گذاشتن فیلم و عکس از غیر این ها ممنوع است.................. بهتر نیست به جای ...فرض کردن من و خودتان کمی از عقل و منطق استفاده بفرمایید؟ جنگ داخلی چنین عواقبی هم دارد کار دیگر از این بحث ها گذشته برادر من... سقوط اسد امری است قطعی فقط مانده است هفته و ماهش [/quote] برادر عزیز، جناب آقایMoltke حتی اگر اسد و پدرش آدم کش بوده اند و باشند، باز هم نمیشود به هیچ آیین و مسلکی که نه، با هیچ روحیه جوانمردی، این جنایات را توجیه کرد که مثلا "هر چه اسد بیشتر بماند مخالفان رادیکالتر می شوند". مخالفان مگر انسان نیستند؟ اینها با این مشی آدم کشی، به فرض که بتوانند اسد را سرنگون کنند، بعدا می خواهند چه گلی بر سر اسلام و مردم مظلوم سوریه بزنند؟ در این صورت جواب این همه هزینه و خسارتی که مردم مظلوم سوریه دیده اند چه می شود؟ آدم کشی می رود و آدم کش جدیدی می آید. یادمان باشد که [b]"مصلح باید خود صالح باشد وگرنه فساد خواهد کرد"[/b] البته من یقین دارم که شما هم مطلقا از این جنایات کثیف بیزار هستید و برادرانه از شما می خواهم که تنها کسانی را به خود و خود را به کسانی منتسب کنید که متناسب شخصیت و منش جوانمردانه شما باشند تا خدای نخواسته در قیامت با آنها محشور نشوید. در مورد اسد و مخالفانش هم بنده چند نکته دارم: 1 - چه دلیل واضح و محکمی داریم که مخالفان اسد از او بهتر، انسان تر به صلاح مردم مظلوم سوریه نزدیک تر هستند؟ 2 - تا زمانی که دلیل قطعی بر مورد 1 نداشته باشیم و بعد از آن نیز، منفعت تعویض اسد بیش از هزینه آن (جنگ و ...) نباشد، اقدام برای تعویض او عاقلانه نیست. 3 - مجموع عملکرد اسد برای جبهه اسلام و ضد آمریکا و صهیونیزم بهتر است یا عملکرد فعلی و آینده مخالفین (همان چیزهایی که خود وعده می دهند: از رابطه با اسرائیل تا حکومت خان خانی القاعده مسلک ..) 4 - لازمه تغییر مثبت در یک جامعه، تغییر مثبت در فرهنگ و خواسته های آن جامعه است. به عنوان مثال انقلاب اسلامی ایران به لطف وجود مساجد و جلسات تفسیر و بحث و ... پیروز شد و دقت فرمایید با چه هزینه ای؟ شاه از اسد بسیار قوی تر بود، آمریکا هم پشتیبانش بود ولی ساقط شد. 5 - لازمه عقلی پیروزی هر انقلابی وجود هدف واضح و رهبر شجاع و در راه خود مخلص است. مخالفان اسد کدامیک از اینها را دارند؟ برای کدام هدف مقدس می جنگند؟ 6 - بسیار مهم: نهایتا نقطه مشترک مخالفان اسد غیر از سرنگونی او چیست؟ فرض که اسد رفت، چه تضمینی هست که آتش جنگ سلفی خشک مذهب با دمکراسی خواه لیبرال با قوم گرا و ... برای سالها امنیت را که مهمترین نعمت یک جامعه است، از آن دریغ نکند؟ [/quote] برادر گرامی[/font][/right] [right][font=tahoma,geneva,sans-serif]بنده و برخی دیگر از دوستان به اندازه کافی در باب جنبه سیاسی و اجتماعی مساله سوری بحث کرده ایم.این است که دیگر میلی به بحث کردن در این باب ندارم و ترجیح می دهم فقط از جنبه نظامی قضیه را تحلیل کنم.این دفعه هم برخی دوستان با خطاب مستقیم قرار دادن من بنده را مجبور به پاسخ دهی کردند[/font][/right] [right][font=tahoma,geneva,sans-serif]در باب مصلح بودن مخالفان :در یک جنگ داخلی آن هم از نوعی که بخشی هر چند کوچک از یک اکثریت مذهبی خود را رودرروی یک اقلیت مذهبی دیگر می بیند وقوع تعدادی اعمال افراطی که قطعا از دید هر فرد باوجدانی محکوم است رخ می دهد.اما این که عامل ایجاد چنین وضع که بوده قضاوت با وجدان خودتان [/font][/right] [right][font=tahoma,geneva,sans-serif]و اما بعد....[/font][/right] [right][font=tahoma,geneva,sans-serif]با منطق شما دوست بزرگوار باقی ماندن حکومت کمونیستی نجیب الله هم توجیه می شود.چرا که مجاهدین افغان هم چندان دستشان پاک نبود و همچنین اصل انقلاب لیبی هم زیر سوال می رود و خیلی انقلاب های دیگر[/font][/right] [right][font=tahoma,geneva,sans-serif]در این که مخالفان اسد خیلی بهتر از خود او هستند شکی نیست.ترکیب سیاسی انان این را نشان می دهد.ثانیا که کشورهای غربی و ترکیه و جامعه جهانی ابزار فشار این که مانع از انتقام جویی های بعد از سرنگونی اسد شوند را دارند و دلیل دیگر این که اکثریت عرب سنی پس از سرنگونی اسد توان درگیری با اقلیت ها را به دلایل گوناگون نخواهد داشت و حکومت آینده سوریه حکومتی خواهد بود شبیه حکومت های سایر کشورهای انقلاب کرده عربی.[/font][/right] [right][font=tahoma,geneva,sans-serif]البته از دید شما عضو ((محور مقاومت بودن ))بر هر چیزی از جمله خون مردم و آزادی و امنیتشان اولویت دارد که با این منطق اصولا شیطان هم اگر عضو این محور باشد نباید نازک تر از گل صدایش زد.در باب القاعده هم وجود عناصر القاعده در لیبی خیلی پررنگ تر از سوریه بود و اتفاقا خبرگزاری صدیق فارس از یک عضو تابلودار القاعده به عنوان یکی از رهبران انقلاب نام برده و برای اسلامی تعبیر کردن انقلاب لیبی به سخنان ایشان استناد می کرد(جناب عبدالحکیم بلحاج ))ولی دیدیم که حکومت لیبی چگونه شد.چه رسد به سوریه ای که اصولا مردمی میانه رو داشته و القاعده هیچ گاه صاحب پایگاهی در ان نبوده.[/font][/right] [right][font=tahoma,geneva,sans-serif]واما در باب انقلاب ایران :اگر حکومت پهلوی یک صدم خشونت ریم بعث سوریه را نشان می داد الله اعلم که ایران به چه سرنوشتی دچار می شد.در ثانی حکومت ایران حکومتی طایفه ای و ایدئولوژیک نبود.در این باب بحث فراوان است و قیاس انقلاب ایران با قضیه سوریه کنونی قیاس مع الفارق است به ده ها دلیل[/font][/right] [right][font=tahoma,geneva,sans-serif]ضمنا در انقلاب های جدید بر خلاف انقلاب های کلاسیک اصلا وجود رهبری معنایی ندارد و این فاکتور از انقلاب های جدید حذف شده است.هدف مقدس همه انقلابیون جدید هم رهایی از استبداد و رسیدن به آزادی است[/font][/right] [right][font=tahoma,geneva,sans-serif]حکومت آینده سوریه هر چه باشد بهتر از حکومت اسد خواهد بودکه دیگر چیز چندانی به سقوطش نمانده[/font][/right] [right][font=tahoma,geneva,sans-serif]اگر مایلید در این مورد بحث کنید بهتر است بحث را خصوصی ادامه دهیم چون دیگر حوصله تکرار چندباره را در تاپیک ندارم و فقط از این به بعد روی جنبه نظامی قضیه نظر خواهم داد ان هم در هر شرایطی و با وجود هر توهین و افترایی[/font][/right] [right][font=tahoma,geneva,sans-serif]جناب اچ اچ ال[/font][/right] [right][font=tahoma,geneva,sans-serif]اگر مدیران سایت اجازه بدهند و مغایر قوانین سایت نباشد [/font][/right] [right][font=tahoma,geneva,sans-serif](اگر نیست همین جا اعلام شود) [/font][/right] [right][font=tahoma,geneva,sans-serif]حاضرم صدها مورد از جنایات شنیع رژیم اسد را در همین صفحات نمایش بدهم[/font][/right] [right][font=tahoma,geneva,sans-serif]البته در اختیار داشتن اینترنت و دسترسی به سایت یوتیوب و چند کلمه عربی بلد بودن و کمی صاحب وجدان و دین بودن این نیاز را برطرف می کند و لازم نیست صفحات سایت پر از تصاویر جگرخراش و هولناک شود که البته برادران گرامی برای سواستفاده از احساسات ناآگاهان حاضر به این کارها هم شدند ولی با وجود این که تمایل قلبی ندارم بازهم جهت این کار اعلام آمادگی می کنم [/font][/right] [right][font=tahoma,geneva,sans-serif]البته برادر مصطفی یکی دو مورد نشانی دادند که یکیش رد شدن تانک از روی دختر نوجوانی را نشان می داد.[/font][/right] [right][font=tahoma,geneva,sans-serif]که دوستان مدعی عروسک بودن آن شدند و در برخی موارد هم گفتند این ها در استودیوهای قطر ساخته شده[/font][/right] [right][font=tahoma,geneva,sans-serif]!!!!!!!!!!!!!!!!!!!![/font][/right] [right][font=tahoma,geneva,sans-serif].[/font][/right]
  21. [quote name='rpg7' timestamp='1352483454' post='281658'] با وجود روحیه نظامی گری...بازهم نمیتونم سر بریدن یک مرغ ببینم! نمیدونم..چطور جانورانی همچین کارهایی میتونن انجام بدن باز صد رحمت به این صهیونیستا...حداقل طرف با گلوله میکشن انسان با دیدن این تصویر از انسانیت خودش نفرت پیدا میکنه از تصویر معلوم...گردن این بچه نصفه بریدن تا حداکثر درد بکشه نمیدونم اون دنیا آیا عذابی مطابق همچین وحشی گری وجود داره؟ یک سوال از جناب مولتکه!! باوجود همچین اعمالی آیا بازهم جا برای حمایت از این انسان نما ها وجود داره؟ این دیگه به مذهب و شیعه و سنی ربطی نداره...به سرشت انسان مربوط [/quote] برادر عزیز و فهیم راستی راستی فکر می کنید با نمایش چند عکس مثلا معتبر می شود سر و ته قضیه را هم آورد و با ناله و فغان که آهای شیعیان کشته شدند مساله را حل کرد؟ راستی 80 هزار نفری که در دوره حکومت این پدر و پسر بزرگوار فقط در عملیات نظامی (سوای زندان و شکنجه و تجاوز )کشته شدند ادم نبودند؟ حقا که اسراییل در قیاس با این جماعت فرشته است آن زنان و کودکانی که هر روز با بمب های ناپالم و خوشه ای رژیم اسد در مقیاس صدها نفری تکه تکه می شوند و ذغال می شوند ادم نیستند؟ هزاران نفری که گلویشان با چاقوهای شبیحه های اسد بریده شد و به ناموسشان تجاوز شد آدم نبودند؟ ارتش اسد انسان و جوانمرد است اما مخالفان انسان نما؟ هر چه اسد و نظامش بیشتر در سوریه بمانند مخالفان رادیکال تر و خشن تر می شوند شما هم بهتر است به جای شیعه شیعه کردن به فکر فردای شیعیان در منطقه باشید چون با تداوم بقای اسد نفرت اهل سنت بیشتر و بیشتر می شود و بنده این که همان بلایی که بر سر بنی ولید در لیبی آمد سر طرطوس و قرداحه هم در سوریه بیاید بعید نمی دانم اگر قرار به عکس و فیلم است بنده همین الان می توانم صدها که نه هزاران مورد از توحش نظام اسد به شما نشان بدهم اما وقتی سایت قرق رسانه های صدیق وطنی و دوستان روزنامه نگار لبنانی است و گذاشتن فیلم و عکس از غیر این ها ممنوع است.................. بهتر نیست به جای ...فرض کردن من و خودتان کمی از عقل و منطق استفاده بفرمایید؟ جنگ داخلی چنین عواقبی هم دارد کار دیگر از این بحث ها گذشته برادر من... سقوط اسد امری است قطعی فقط مانده است هفته و ماهش
  22. [right]بالاخره معلوم نشد تاپیک تحولات سوریه است یا محل کپی پیست خبرگزاری های محبوب آقایان یا محل توضیح عقاید دینی و مذهبیشان که در ان همیشه خودشان جای پیامبر و ائمه شان هستند و مخالفان هم همیشه منافقین و گمراهان و ...[/right] [right]الله اعلم که این بحث چندبار این جا تکرار شده[/right] [right]بهتر نیست اساسا چند تاپیک جداگانه ایجاد شود یکی برای کپی پیست،یکی برای بحث عقیدتی دوستان و یکی برای تحلیل نظامی؟[/right]
  23. برادر بیگدلی در باب بند سوم سخنان شما اتفاقا شما و دوستان بزرگوارتان سوریه را شبیه جبهه های جنگ جهانی دوم می بینید به این معنی که ده ها بار تاکنون فرمودید و می فرمایید که فلان و فلان منطقه ((پاکسازی ))شد و تا یکی دوماه دیگر کار مخالفان تمام است بعدش می بینیم یکی دو روز بعد شدیدترین درگیری ها همانجا دوباره شروع می شود البته تاکتیک مخالفان در اوایل که سازماندهی درست و حسابی و تعداد کافی نداشتند جنگ چریکی و بزن دررو بود اما از دو ماه پیش تا حالا توانایی حفظ زمین را هم به خوبی در استان های حلب و ادلب و حومه دمشق و دیرالزور نشان داده اند نمونه اش همین شهر معره النعمان که 20 روز است در تصرف مخالفان است و ارتش با وجود ده ها سورتی بمبارن هوایی و به کارگیری گسترده نیروی زرهی هنوز از پس گرفتنش عاجز مانده استان حلب وشهرهایش هم به همین صورت حتی اگر این توانایی را از دست بدهند که بعید است باز هم با بازگشت به تاکتیک بزن دررو به تدریج دمار از روزگار نیروهای اسد درخواهند آورد فراموش نکنید حتی با خروج روس ها از افغانستان سه سال طول کشید تا مجاهدین افغان که خیلی مجهزتر از مخالفان کنونی سوریه بودند بتوانند کابل را فتح کنند برای مخالفان سوریه بنده مدتی خیلی کوتاه تر از این متصورم درگیری مسلحانه به صورت سازمان یافته تازه حدود 10 ماه است که شروع شده وضع نیروهای اسد با پشتیبانی گسترده هوایی این است وای به روزی که این قابلیت را هم از دست بدهند ضمنا نوشته اید بمباران!!شهرهای ترکیه توسط فراگفوت!!های سوری اولا که سوریه سوخو-25 یا همان فراگفوت ندارد ثانیا که سوای قضیه آکجاقلعه و یکی دومورد آتش سلاح های سبک در استان لاذقیه که چندمتر آن ورتر در استان هاتای ترکیه آن هم در مناطق غیرمسکونی بوده است هیچ اتفاق دیگری در مرز دو کشور رخ نداده است لطفا منبع مناسب برای سخنانتان معرفی کنید
  24. [right][quote name='bigdelimohamad9' timestamp='1351449676' post='279476'] جناب مولتکه شما در ابتدا می فرمایید حمله خمپاره ای به ترکیه از استان رقه صورت گرفته که به خاطر کوچکی و کم اهمیتی مخالفین در اون حضور ندارند بعد عنوان می کنید که چون مخالفین یک پاسگاه مرزی رو تصرف کرده بودند و ارتش قصد هدف گیری اونجا رو داشت اشتباها 40 کیلومتر اونورتر رو زد [b]این ضد و نقیض گویی نشانه چیه ؟[/b] اما کماکان سوال اصلی بنده رو بی پاسخ گذاشتید اگر حمله خمپاره ای مذکور کار ارتش سوریه بود، ارتشی که طبق عرایض شما در حال شکست از دشمنیه که سنگین ترین اسلحش خمپاره است چرا باید در چنین شرایطی ارتش بزرگ همسایه رو هم علیه خودش تحریک کنه ؟؟؟ و اگر کار ارتش نبود مخالفینی که باز طبق گفته شما در حال پیروزی کم هزینه بر اسد هستند چرا باید به ترکیه بهانه مداخله بدن و برای تقسیم غنائم پیروزی قریب الوقوع شریک بی خود بتراشن ؟؟؟؟؟؟ فکر می کنم جواب این پارادوکس ما رو با عمق فتوحات راهبردی معارضه بیشتر آشکار کنه [/quote][/right] [right]بنده گفتم مخالفان در استان رقه حضور ندارند؟[/right] [right]برادر من گفتم حضور پررنگ و چندانی ندارند[/right] [right]حضورشان مثل استان های حلب و ادلب و حمص و لاذقیه و دمشق نیست[/right] [right]در استان قنیطره و سویدا هم گه گاه درگیری های پراکنده هست ولی تاثیری در روند کلی نبرد ندارد همان طور که استان های رقه و الحسکه[/right] [right]چهل کیلومتر؟[/right] [right] [/right] [right]بهتر نیست نقشه را بهتر نگاه کنید؟[/right] [right]شهر آکجاقلعه ترکیه چسبیده است به تل ابیض.یعنی همانجایی که مخالفان پاسگاه مرزی اش را گرفته اند[/right] [right]یک شلیک اشتباهی نشان دهنده عمدی بودن کار ارتش اسد نیست[/right] [right]آن هم شلیکی که معلوم نیست کار خود ارتش است یا معارضه برای تحریک ترکیه[/right] [right]شما هم بهتر است از روی نقشه و تغییرات قلمروها و تحلیل دقیق بنویسید و نه این گونه سوال های کج دار و مریز[/right] [right]فتوحات معارضه روی نقشه بهتر نمایان است تا در سخن و کلام[/right] [right]خدایی این یکی تحلیل هم از شما بعید بود:چرا شریک بتراشند؟[/right] [right]من گفتم کم هزینه[/right] [right]یعنی برای غرب و ترکیه[/right] [right]نه برای خود سوری ها[/right]
  25. [right][quote name='bigdelimohamad9' timestamp='1351432927' post='279433'] [quote name='Moltke' timestamp='1351431745' post='279428'] [quote name='bigdelimohamad9' timestamp='1351431173' post='279426'] ژنرال محمد عزیز 1- نطفه معارضه فعلی سوریه در فتنه بعد از ترور رفیق حریری و کودتای ضد سوری اون سال لبنان بسته شد، شما رو برای توضیح مبسوط به سخنرانی روز قدس سید حسن نصرالله ارجاع میدم. پس علاوه بر بعد لجستیکی از نظر سیاسی هم باید لبنان رو سر آبشار دونست. 2- بقاء و زوال بشار بیشتر از ارزش ذاتی اون برای طرفین جهانی منازعه حالت نمادین پیدا کرده و مطمئن باشید که تهران و مسکو و پکن و تا حدودی بغداد رفتن بشار رو رفتن حیثیت و آبروی خودشون می دونن. جناب مولتکه اولا کم پیدایی داداش باباعمرو که نبودی ؟! ثانیا اگر به صفحات قبل ترتر ! مراجعه کنید پیشنهاد فاصله گرفتن از فلسفه بافی و تحلیل نظامی جنگ میدانی اولین بار از طرف حقیر مطرح و با بی اعتنایی مطلق دوستان به زباله دان سایت سپرده شد ما هم برای اینکه از تاپیک جا نمونیم همرنگ جماعت شدیم. اما درباره تحلیل جالب شما باید گفت ظاهرا منابعتون خیلی از منابع ما صادق تر نیستن ! چرا که پاسخ به یک سوال ساده تمام بافته های اونها رو باطل می کنه : [b]اگر سرتاسر شمال سوریه تا عمق 500 کیلومتری در تسخیر مخالفینه گارد اسد چه جور توپخونه ای اختراع کرده که گاه و بی گاه از ریف دمشق پادگان های مرزی ترکیه رو گلوله باران می کنه ؟[/b] [/quote] برادر بزرگوار فعلا در خالدیه هستیم انشالله به بابا عمرو هم می رسیم ضمنا اول در سوالتون دقت بفرمایید بعد بافته های ما رو باطل کنید گلوله توپی که به شهر مرزی ترکیه خورد از حوالی نقطه مرزی تل ابیض شلیک شد در استان رقه استانی که اهمیت چندانی در درگیری ها ندارد و اصولا با توجه به جمعیت کم و غیرمسکونی بودن بیشتر نقاطش جنگی در ان درنگرفته است من گفتم استان های ادلب و لاذقیه و حلب آن هم تقریبا به صورت کامل برای مثال شهرک کوچک حارم که آخرین پاسگاه حکومت در استان ادلب در مرز ترکیه بود یکی دوروز است که به کنترل مخالفان درآمده [/quote] قبل از هر چیز تواضعتون رو تحسین می کنم چون از سایر دوستانتون وعده دیدار در احواز عربی رو گرفتم. اولا فقط یک گلوله نبود و در پاسخ به آتش باری ترکیه بارها پست های مرزی این کشور از نقاط مختلف مورد اصابت قرارگرفت، شما رو به گزارش جناب داوود اوغلو در نشست اضطراری ناتو ارجاع میدم ترک ها حتی این اواخر مدعی حمله هوایی هم شدن و برای مقابله با اون اسکادرانی از بهترین فالکون هاشون رو در جنوب مستقر کردن که بعیده شما بی اطلاع باشید. ثانیا اگر گفته های شما درست باشه مخالفینی که بزرگترین استانها رو به راحتی تصرف کردن چرا یک استان کوچک رو در قلب منطقه تحت نفوذشون دست نخورده گذاشتند تا ارتش شکست خورده سوریه از اونجا به ترکیه حمله کنه ؟!!!!!!! ثالثا حکومتی که از گروه های کوچک سبک اسلحه شکست خورده چرا باید همسایه قدرتمند رو علیه خودش تحریک کنه و از اون مهمتر این همسایه تحریک شده چرا باید بعد دو سه روز جا بزنه و از خیر پیروزی آسان بر دشمن محاصره شده در کاخ الشعب دمشق بگذره ؟ [/quote][/right] [right]شما در دو ماه اخیر سوای ان گلوله توپ در استان رقه کدام مورد را در استان های حلب و ادلب سراغ دارید برادر من؟[/right] [right]در مورد حمله هوایی :لابد در اسمان ها هم چند شهر مرزی !!هست که مخالفان باید ان را هم بگیرند تا نگذارند هواپیما و هلیکوپتر از ان رد شود .شما حواستان هست چه می گویید؟ تصرف شهر مرزی چه ربطی دارد به حمله هوایی؟[/right] [right]در مورد استان رقه:شما نقشه جلو دستتون هست؟ اصلا می دانید این که می گویید یعنی چه؟استان های حلب و ادلب پرجمعیت ترین استان های سوریه هستند و درگیری اصلی آنجاست.استان رقه سوای شهر نسبتا کوچک رقه هیچ شهر مهمی ندارد و سوای یکی دوپاسگاه مرزی اصلا در مرز آن نقطه مهمی نیست و احتیاجی به جنگ در ان نیست و خود ارتش هم در ان حضور چندانی ندارد.[/right] [right]شلیک یک گلوله خمپاره یا توپ هم شد حمله به ترکیه؟ ان هم به این دلیل که مخالفان پاسگاه مرزی را گرفته بودند و بعد هم از چند کیلومتر ان ورتر یک خمپاره شلیک می شود و اشتباها در خاک ترکیه فرود می آید[/right] [right]دولت ترکیه هم خوب می داند لازم نیست هزینه ای به خودش تحمیل کند وقتی همین مخالفان بدون هزینه چندانی برای ترکیه قادرند اسد را شکست بدهند[/right] [right]ضمنا بحث انتخابات امریکا هم در این مساله بی تاثیر نیست[/right]