Moltke

Members
  • تعداد محتوا

    792
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    2

تمامی ارسال های Moltke

  1. چون قافیه آید تنگ *** شاعر درافتد به ... پست های شما جایی نرفته . منتقل شد به تاپیک مباحث حاشیه ای پیشتر هم گفتم با امثال شما حرفی ندارم . شما و همپالکی هایتان وقتی حاضرید دروغ های وقیحانه ای مثل ( حمایت از داعش ) و ( حمایت از حمله عربستان سعودی ) را راحت نسبت بدهید دیگر با شما حرفی نیست . در پست های این چند صفحه پاسختان در موارد ادعایی داده شده . موضع من هم در همه موارد روشن است : تلاش برای به حاشیه راندن گروه های سیاسی دیگر جز درگیری و شورش و خون ریزی نتیجه دیگری ندارد . از طرف هر کس و در هر جای دنیا که باشد . دیگر تفسیرش با خودتان اگر در این تاپیک چیزی نوشتم برای روشن شدن برخی مسائل بوده نه مجادله و اقناع امثال شما . نه وقت چنین کاری را دارم نه فایده ای در آن می بینم .
  2.   منظور روشن است ...متحدان دولت مرکزی عراق ، از جمله ایران ، حزب الله لبنان ، ایالات متحده آمریکا و ده ها کشور و گروه دیگر که به این کشور کمک نظامی و مشاوره ای میدهند   به قول شما به زبان ساده : هیچ کشوری در دنیا از انگولک همسایگان و قدرت های دیگر در امان نیست . حتی آمریکا و بریتانیا و روسیه و ... همین انگلستان وقتی گرفتار بحران ایرلند شمالی بود لیبی قذافی برای ارتش جمهوری خواه ایرلند سلاح های سنگین فرستاد .   اما به یاد داشته باشیم که همیشه عامل اصلی شورش عوامل داخلی هستند و عوامل خارجی آن را تشدید می کنند . جلوی عوامل داخلی گرفته شود ، عوامل خارجی کار چندانی نمی توانند بکنند . هنر حاکم این است که شرایط بحرانی را با خردورزی به شرایط عادی تبدلی کند ، نه این که صد برابر بحرانی ترش کند .   دولت عراق همان تاکتیک های پیشنهادی پترائوس در دهه گذشته را اجرا کند نتایج خوبی خواهد گرفت . قرار نیست فوری همه چیز درست شود ، اما هم دامنه بحران کم تر می شود هم احتمال سربرآوردن دوباره اش .   در پست های قبلی به تفصیل راه ها ارائه شده است . منابع زیادی هم در این مورد موجود هستند . با کمی جستجو در دنیای وب و دنیای کتاب ها قطعا به جای خوبی می رسید .
  3.   توصیه اول این است که اساسا تا حد امکان سعی کنید وارد جنگ شهری ، خصوصا در کشور خودتان نشوید .موجباتش را فراهم نیاورید .   جنگ اصولا یک پدیده اخلاقی نیست . و اما بعد ... چند مساله خیلی مهم هست که بهتر است لحاظ شود :   اول این که به کارگیری تسلیحات هوشمند در تعداد کم و با خسارات جانبی (collateral damage) پایین خیلی بهتر است تا حجم عظیم سلاح های بی دقت و با قدرت تخریب بالا . آمریکایی ها از همین مساله درس گرفتند و هلفایرها و هیدراهای سبک مخصوص جنگ شهری ، بمب های قطر کوچک SDB و ... را توسعه دادند .   ترکیب زرهی با دفاع فعال و مراقبت کافی همراه با حسگرهای متنوع و متناسب جنگ شهری .   جنگ شبکه محور و ارتباط همه واحدها با هم ...پرنده های بی سرنشین مدرن با مراقبت آن لاین و جنگنده ها و بالگردهای با مداومت پروازی بالا  ( برای جلوگیری از آزادی تحرک ستیزه جویان ) مجهز به سلاح هایی که در بالا ذکر کردم ...   استفاده از نیروهای آموزش دیده و باتجربه ...   و در پایان ، از هر روشی که به تلفات کمتر غیرنظامیان منجر می شود باید استقبال کرد  البته این ها کارهایی است که یک ارتش باید برایشان برنامه ریزی بلند مدت داشته باشد ...   فکر می کنم به اندازه کافی مسائل را روشن کرده باشم ...    
  4.      خیر ، من ادعایی نکردم . بحث روی کل مقوله استفاده از سلاح سنگین و ممنوعه علیه غیرنظامیان بود . کسی مثل شما تایید نمی کند . کم نیستند کسانی که در همین سایت توجیه کرده اند و تازه با خاک یکسان کردن و استفاده از هر نوع سلاحی را تجویز هم می کنند !!      الحمدلله . حتما من در اشتباه بوده ام . پس  احتمالا شما هم روی اشتباه بودن سیاست های چند سال اخیر با من موافقید.     در آمار قبلی من استان نینوی را ذکر نکردم ...خودتان می توانید با مراجعه به آدرس مذکور ببینید   در مورد نسبت تلفات حملات انتحاری به بقیه سلاح ها که قضیه روشن شد . برادری بود که می فرمود در عراق یک میلیون !! نفر از شیعیان در اثر حملات انتحاری کشته شدند . و اما در مورد تلفات حملات انتحاری ( آمار و درصد گیری تقریبی ) :   به ترتیب استان ها و از همان منبع با تقریب خودم :   استان های با اکثریت قاطع سنی نشین :   دیاله 1700 نفر انبار 1500 نفر نینوی 2000 نفر صلاح الدین 1300 نفر ( حدود نیمی از تلفات )   استان های با اکثریت قاطع شیعه : بصره : 150 نفر کربلا 400 نفر واسط 70 نفر ذی قار 45 نفر قادسیه 30 نفر نجف 170 نفر ( زیر ده درصد )   با جمعیت قابل توجه سنی : بابل : 1200 نفر ( حدود ده درصد )   و از همه بیشتر بغداد : حدود 4500 نفر ( بین 30 تا 40 درصد )   جالب این است که استان اربیل با تلفاتی حدود 250 نفر از حملات انتحاری ، از بصره و نجف تلفات بیشتری داشته ...   خوشبختانه منبع مذکور با جزییات کامل همه مسائل را روشن می کند .   قطعا بخش زیادی از قربانیان حملات انتحاری غیرنظامیان شیعه بوده اند ، چون بخشی از تلفات استان هایی مثل نینوی و بابل و خیلی از تلفات حملات انتحاری بغداد آنان بوده اند .    اما خودتان می بینید که اهل سنت هم در این حملات کم ضرر ندیده اند . بحث من این است که قتل و کشتار غیرنظامیان با هر ابزار و سلاحی مذموم است و ناپسند . روشن است ؟ حمله انتحاری به غیرنظامیان جنایت علیه بشریت و تمسخر آشکار اخلاق و انسانیت و دین اسلام است . اما با حکومت و روش های درست می شود کشتار با هر وسیله ای را پایان داد . کدام راه بهتر است : ریشه کن کردن خشونت با روش های علمی و درست ، یا  شعله ورتر کردن آن با انتقام جویی و خشونت شدید متقابل ؟ شما فردی هستید منطقی و باسواد و مطمئنم که با بخش اعظم سخنان من موافق هستید . روی همین توافق های کوچک هم می شود به جاهای خوبی رسید . انشالله محیط سایت نه جوی خصمانه که جوی باشد برای یاد گرفتن از هم دیگر ...         بحث روی آمار کلی تلفات پس از 2003 بوده . چون ادعاهای بی اساس و احساسی در این مورد مطرح شد لازم دانستم مساله را روشن کنم . منبعی که من دادم همه حوادث را با جزییات کامل ثبت کرده . می توانید مراجعه بفرمایید و پاسختان را بگیرید .
  5.   برادر حاج رضوان   به دلیل این که شما را در اکثر موارد فردی منطقی یافته ام ، ناچار لازم است به نکاتی اشاره کنم .   پست های قبلی به بحث تاپیک های حاشیه ای منتقل شدند و این پست هم احتمالا خواهد شد .   یک  بار برای همیشه سعی می کنم کلیشه ( حملات انتحاری و قربانی بودن شیعیان در عراق پس از 2003 ) را با ارائه مدارک و اسناد معتبر در اذهان کسانی که اهل مطالعه و تحقیقند بشکنم :   همه این آمارها از موسسه Iraq body count  که معتبرترین موسسه در مورد بررسی تلفات بحران عراق بوده اند گرفته شده اند . برای اطلاعات بیشتر می توانید به سایت این موسسه  به نشانی iraqbodycount.org و خصوصا صفحه Database آن مراجعه کنید .   آمار کلی تلفات جانی ناشی از حملات انتحاری طی سال های 2003 تا 2010 : 12284 کشته   آمار کلی تلفات ناشی از خشونت مستقیم در جنگ عراق طی سال های 2003 تا 2014  : 137196 تا 155267 کشته  ، طی سال های 2003 تا 2011 حدود 120 هزار نفر کشته طی سال های 2003 تا 2011 ( سال خروج کامل نیروهای نظامی خارجی )   درصد تلفات ناشی از حملات انتحاری : حدود  10 درصد کل تلفات تلفات ناشی از سلاح های خودکار : حدود 60 هزار نفر ، نزدیک به 50 درصد کل تلفات تلفات ناشی از تله های انفجاری و بمب های کارگذاشته شده به صورت های مختلف  :  حدود 37 هزار نفر ،  تقریبا 31 درصد کل تلفات تلفات ناشی از حملات هوایی : حدود 6 هزار نفر ، نزدیک به 5 درصد کل تلفات ( درصد گیری ها از روی نمودار و تقریبی بوده ، خودم انجام دادم ... قطعا دقیق دقیق نیست )   برادر بزرگوار ، حمله انتحاری که چماق و بهانه برخی افراد برای تلقین کلیشه مذکور بود ، 10 درصد کل تلفات را موجب شده . البته برای کسانی که کاربرد بمب شیمیایی و ناپالم و فسفر سفید و بشکه انفجاری و بمب خوشه ای و به کارگیری همه نوع سلاح سنگین علیه غیرنظامیان طرف مقابل را حلال می دانند و  حمله انتحاری را از همه این ها بدتر ، خون جان باختگان حملات انتحاری ( اگر سنی بوده باشند نه ) ده برابر رنگین تر از کسانی است که با رگبار سلاح های خودکار ( سلاح انسانی و مورد علاقه شبه نظامیان افراطی شیعه ) یا چاقو و بمب های آن ها کشته شده اند . این از این ...   حالا برویم روی بخش بعدی آمار :   تلفات استان های مختلف طی سال های 2003 تا 2011 ( کرکوک و سه استان کردنشین را لحاظ نکردم چون چندان ناامن نبودند )   استان های با اکثریت قاطع سنی ( بیش از 90 درصد ) :     الانبار   دیاله     صلاح الدین         استان های با اکثریت قاطع شیعه ( بیش از 90 درصد ) :     بصره     کربلا       میسان     مثنی     نجف     قادسیه     واسط     ذی قار استان هایی با جمعیت قابل توجه سنی :       استان بابل که شمال آن سنی نشین است . تلفات حملات انتحاری ( منسوب به سنی ها ) را با تلفات سلاح های خودکار در این استان در صفحه خود سایت مقایسه بفرمایید .   مشاهده می فرمایید که در استان های با اکثریت سنی ، تلفات های چند هزار نفره امری عادی ، و در استان های شیعه امری نادر است . در برخی استان های شیعه اساسا تلفات بالای 100 نفر سالانه امری نادر است . استان دیاله که جمعیت کمی هم دارد ( حدود 1 تا 1.5 میلیون نفر ) در زمینه تلفات رکورد دار است .   و مهم تر ازهمه ، بغداد : برای هر آشنای با تاریخ روشن است که بغداد در طول تاریخ و پیش از دوران اخیر شهری با اکثریت سنی بوده . منطقه کمربند بغداد هم اکنون هم اکثریت سنی نشین دارد ( همان حزام بغداد و مناطقی مثل  ابوغریب و اعظمیه و تاجی و محمودیه ) .   تلفات بغداد طی سال های مذکور     تلفات با حملات انتحاری ( اسلحه غیرانسانی !! )     تلفات با سلاح های خودکار ( اسلحه انسانی !! )     دموگرافی شهر بغداد پیش و پس از 2003 به لطف میلیشیاهای عزیز و امثال ابودرع : ( قرمز شیعه ، آبی سنی ، زرد مخلوط شیعه و سنی و مسیحی  ، عکس از منبعی دیگر است )       قضاوت با خودتان ...... حالا فقط مساله کشته شدن نیست . خود مقامات عراق به کوچ دادن اجباری گسترده و ارعاب سنی های ساکن مناطق مرکزی و جنوبی عراق در طول دهه گذشته معترفند .     آمریکایی ها خودشان به اشتباهات بزرگ طی سال های 2003 تا 2006 و به کارگیری ابزار  سخت ( نظامی ) بدون در نظر گرفتن ابزارهای اقتصادی و فرهنگی معترفند . هیچ کس عملکرد فرماندهانی مثل ریکاردو سانچز و ریموند اودیرنو را مناسب ندانسته . همان طور که عملکرد وستمورلند در ویتنام . اما آمریکایی ها از اشباهاتشان درس گرفتند و می گیرند و کسی مثل دیوید پترائوس را هم دارند . با وجود همه کشتارهای صورت گرفته طی سال های قبل ، پترائوس با استراتژی موفقش توانست عراق را طی سال های 2008 تا 2011 امن و باثبات کند ( البته نسبی ) . برای همین است که می بینید پترائوس نامش به عنوان یکی از موفق ترین فرماندهان جنگ ضدچریکی تاریخ ثبت خواهد شد و توانست با وجود ارتشی بودن به مقام ریاست سیا برسد . ریاست سیا در طول تاریخ کمتر به فرماندهان ارتشی که مغز خشک تری نسبت به افسران نیروی هوایی و دریایی و مقامات مدیریتی و اطلاعاتی غیرنظامی دارند داده شده  . ارتش آمریکا خودش را اصلاح کرد ، اما دولت کنونی عراق و متحدانش همان راه آمریکای بین 2003 تا 2006 را می روند ، البته خیلی ناشیانه تر و بدون تکنولوژی و فرماندهی و نیروهای مدرن ...     متاسفانه شما هم گرفتار همان تفکر ( سنی بد ، شیعه خوب ) هستید . تفکری که برادران دیگری هم دارند . یکی از برادران هم که به زعم خودش سعی کرد برای منی که تا حالا قدمی ضد قوانین این کشور برنداشته ام ( مگر این که کوچکترین نقد هم قانون شکنی تلقی شود ) پرونده جنایی – امنیتی بتراشد !!   اکثریت قاطع مردم در همه جای دنیا خواهان معیشت و درآمد مناسب ، امنیت و کرامت شخصیتی مذهبی و قومی هستند و اگر این ها در سطح معقول برآورده شوند کسی دست به سلاح نمی برد و هزینه های آن را به جا نمی پذیرد . درخواست های تظاهرکنندگان عراقی ( برچیدن میلیشیاهای خارج از ارتش و پلیس ، لغو قانون مبارزه با تروریسم که بهانه تبعیض شده بود ، خدمات شهری و زندگی مناسب ( شهرهای عراق با وجود  درآمد کلان نفتی از ابتدایی ترین خدمات مثل آب و برق کافی محروم بودند )  کاملا معقول بود و با پاسخ مناسب به آن می شد از این بحران کنونی جلوگیری کرد یا حداقل دامنه اش را شدیدا کاهش داد . امثال نجیفی می دانند در محیط خشن و رادیکال جایی ندارند و میدان برای داعش و همپالکی هایش بازخواهد شد . در طول تاریخ شورش ها و جنگ های داخلی به وجود آمده اند که به تنهایی به اندازه کل درگیری های 100 سال گذشته خاورمیانه و شمال آفریقا تلفات انسانی داشته اند ( مانند شورش تایپینگ در چین قرن نوزدهم  جنگ های سی ساله اروپای قرن 17 ) . خبری هم از به قول شما ( تکفیری ) و ( وهابی ) نبوده .   این حرف من نیست . نتیجه هزاران سال تفکر و اندیشه تمدن بشری است : شورش و انقلاب نتیجه حکمرانی نادرست است .ربطی به نژاد و مذهب و قومیت ندارد .   کمی مطالعه و تحقیق بفرمایید ، و حرف وجدانتان را گوش بدهید به همین حرف من خواهید رسید .   راه ماندن عراق یکپارچه و باثبات را گفته ام...به پست های قبلی مراجعه بفرمایید .   عراق اگر راه کنونی را برود دو مسیر بیشتر پیش رو نخواهد داشت : درگیری و کشتار هر روزه ، یا تجزیه   به اندازه کافی در این مورد حرف زده ام قضاوت با اولی الالباب ...
  6.  نبرد دکل ها ( ذات الصواری )       بخشی از جنگ های عرب – بیزانسی   زمان وقوع : 655 میلادی   مکان وقوع : نزدیک ساحل لیکیا  در ناحیه فنیقیه ،  دریای مدیترانه   نتیجه : پیروزی قاطع ناوگان خلافت راشده     طرف های درگیر  :   خلافت راشدون   امپراتوری بیزانس     فرماندهان و  رهبران :   مسلمین : عبدالله بن سعد بن ابی سرح    بیزانس :  امپراتور کونستانس دوم     استعداد رزمی  :   مسلمین : 200 فروند کشتی    بیزانس :  500 فروند کشتی     تلفات و  خسارات :   مسلمین : سنگین    بیزانس :  سنگین       نقاشی خیالی از نبرد       نبرد دکل ها ( در عربی ، نبرد ذات الصواری ) یا نبرد فونیکس یک نبرد بزرگ دریایی بود که در سال 655 بین عرب های مسلمان به فرماندهی عبدالله بن سعد بن ابی سرح و ناوگان امپراتوری بیزانس به فرماندهی شخص امپراتور کونستانس دوم درگرفت . این نبرد ( نخستین گام بزرگ مسلمانان در دریا ) شمرده می شود .   پیش زمینه   در دهه 650 میلادی خلافت عرب طی یک سری پیروزی های تعیین کننده کار امپراتوری ساسانی ایران را یک سره کرد و گسترش موفقی به داخل قلمروهای شرقی امپراتوری بیزانس داشت . در سال 645 ، عبدالله بن ابی سرح از طرف برادر رضاعی اش ، خلیفه عثمان بن عفان به فرمانداری مصر منصوب شد و جای حاکم نیمه خودمختار آن ، عمرو بن عاص را گرفت . عثمان به معاویه اجازه داد در سال 649 به جزیره قبرس حمله کند . موفقیت این حمله باعث افزایش فعالیت های دریایی از طرف حاکم جدید مصر شد . عبدالله یک ناوگان نیرومند ایجاد کرد و نشان داد دریاسالار ماهر و توانمندی است . با فرماندهی او ناوگان مسلمانان در تعدادی از نبردهای دریایی از جمله پس زدن حمله ناوگان بیزانسیان به اسکندریه در سال 646 پیروز شد . در سال 655 معاویه و سپاهیان تحت امرش در حال لشکرکشی به منطقه کاپادوکیه بودند و ناوگان مسلمانان نیز به فرماندهی عبدالله بن سعد  به سوی ساحل جنوبی آناتولی در حرکت بود . به نظر می رسد امپراتور کونستانس حمله دریایی را خطرناک تر تشخیص داده بود ، به همین سبب خودش در راس ناوگانی بزرگ عازم مقابله با آن شد .       مرکز و غرب آناتولی قدیم ، موقعیت کاپادوکیه و لیکیا مشخص است     نبرد   دو طرف در نزدیکی ساحل کوهستان فونیکس در لیکیا  و اطراف بندر فونیکس ( فینیکه امروزی ) . طبق گفته تئوفانس معترف ، مورخ قرن نهمی بیزانسی ،  امپراتور شب پیش از نبرد در رویایی دیده بود که در شهر تسالونیک یونان است  . یک تعبیر کننده خواب در این باره به امپراتور گفت تعبیر خواب پیروزی دشمنان او در نبرد است .   با نزدیک شدن دو ناوگان به هم ، کونستانس فرمان بالا کشیدن پرچم های با نقش صلیب و  خواندن سرودهای مذهبی را صادر کرد . عرب ها نیز پرچم هایی با نقش هلال را برافراشتند و با صدای بلند به خواندن آیات قرآن پرداختند . پرچم های هلال و صلیب تا پایان نبرد روی دکل های کشتی ها ماندند و به همین سبب این نبرد به نبرد ( دکل ها ) مشهور شد .       نقاشی از ناوگان مسلمین در دوره قرون وسطا       عرب ها در نبرد پیروز شدند ، اما تلفات هر دو طرف سنگین بود .  کنستانس به زحمت توانست به قسطنطنیه بازگردد .  به گفته تئوفانس امپراتور با عوض کردن لباس هایش با یکی از افسرانش توانست از مهلکه بگریزد .           سکه با نقش چهره امپراتور کونستانس دوم   نتیجه   هر چند ناوگان مسلمین پس از نبرد عقب نشینی کرد ،  نبرد دکل ها یک نقطه تعیین کننده در تاریخ مدیترانه ، اسلام و امپراتوری بیزانس بود و برتری مسلمانان را در دریا و خشکی نشان داد . طی چهار قرن بعدی دریای مدیترانه صحنه نبردهای متعدد دریایی میان مسلمانان و بیزانسیان بود . با وجود این شکست ، جنگ داخلی بین مسلمانان طی سال های بعد بیزانسیان را در برابر حملات بعدی امنیت نسبی بخشید . کونستانس فرصت کافی برای بازسازی ناوگانش را  خصوصا در بخش غربی مدیترانه و بنادری مانند کارتاژ یافت .       قلمرو خلافت راشده در زمان خلافت عثمان بن عفان
  7. عرض کردم بزرگوار ...برتری تعداد همیشه عامل برتر نبوده . در سالامیس فرماندهان ایرانی و متحدانشان با ورود به یک تنگه باریک بزرگترین اشتباه ممکن را مرتکب شدند . البته این تنها شکست دریایی ایران نبود و مدتی بعد و پس از پیروزی در نبرد میکاله ، دریای اژه و شرق مدیترانه تقریبا به کنترل یونانیان درآمد و ضد حمله آنان حتی مصر تحت تسلط هخامنشی را متزلزل کرد. یا مثلا در نبرد آکتیوم میان اکتاویوس که بعدها همان آگوستوس ، اولین امپراتور روم شد و ناوگان مارک آنتونی و کلئوپاترا ، اکتاویوس کشتی های کمتری داشت ولی پیروز شد . در ذات الصواری کونستانس که خیال می کرد مسلمین ضعیف و بی تجربه اند با بی احتیاطی و بدون آرایش مناسب به دل دشمن زد . تلفات مسلمین هم سنگین بود ولی بیزانسیان کاملا منهدم شدند.
  8. ضمن تشکر از توجه شما آتش یونانی اولین بار به طور گسترده در نبردهای دریایی سال 672 بیزانس و مسلمین و بعدا طی محاصره قسطنطنیه طی سال های 674 تا 678 در دوره خلافت معاویه استفاده شد . نبرد ذات الصواری در سال 655 و تقریبا 20 سال پیش از این قضایا رخ داد . آتش یونانی سلاح گرانی بود و نمی شد همه کشتی ها را به آن مجهز کرد . ضمن این که فقط در آب و هوا و وضعیت دریایی آرام و در نبردهای نزدیک قابل استفاده بود . مسلمانان هم دریاسالاران کارکشته مصری و فنیقی اهل شام را در کنار خود داشتند و ار تجاربشان بهره می بردند . چندان در برابر بیزانسیان دست بسته نبودند . همیشه شمار کشتی ها تعیین کننده نتیجه نبوده ...چنان چه در سالامیس دیده شد .
  9. بحث من با آن دسته از برادران که ذکر کردم تمام شده است ...   اما به خاطر احترام ویژه ای که برای شما رایش مارشال عزیز قائل هستم ، چند سطری را لازم می بینم ادامه بدهم .   جناب رایش مارشال   حاشا و کلا اگر ذره ای تعصب نسبت به مذهب سنی و سعی در برتر دانستن آن بر هر مذهب و شاخه دیگر از دین اسلام داشته باشم . خون هر قائل به لا اله الا الله ، محمد رسول الله که هیچ ، هر کس که از نوع انسان باشد برایم یکی است . تا در مذهب شیعه کسانی مثل آیت الله طباطبایی و آیت الله خویی و محمد حسین فضل الله و آقای سیستانی هستند ، هزار هزار هم قاتل و آدم کش منسوب به این مذهب باشند ، کوچکترین خللی در دیدم نسبت به این مذهب ایجاد نخواهد شد . و اما بعد ...   منظور من در آن جمله این بود که فتوای مذهبی آقای سیستانی برای یک شیعه مذهب عراقی آن هم مقلد ایشان ایجاد مسئولیت می کند نه یک سنی مذهب . نه این که قصد مقایسه ایشان را با کسی داشته باشم . اصولا نفوذ و جایگاه روحانی در مذهب شیعه اثناعشری با بقیه مذاهب اسلامی کاملا متفاوت است .   و اما در مورد مساله حرم ها . حرم ها محترم هستند . اما این که بقای حرم ها را به بقای حکومت ها ( آن هم حکومت های ناکارآمد) گره بزنیم فوق العاده خطرناک هست . برای اطمینان بهتر ، اگر این قدر از امنیت حرم ها نگرانیم ، بهتر نیست منتقلشان کنیم به جایی که بعدها امنیتشان به خطر نیفتد ؟ مثلا کربلا ؟ آیا حقیقتا می شود با این بهانه ، ترکیب جمعیتی با سابقه هزاران ساله را به هم زد ؟ جنگهای خونین و با تلفات صدها هزار نفری را توجیه کرد ؟   اما می فرمایید اجداد این ها . سوای بخش کوچکی از مسلمانان در دوره اموی ، کی و کجا و توسط چه کسانی خاندان علی ابن ابی طالب (ع) مورد بغض و کینه بقیه مسلمانان بوده اند ؟ همین داعشی ها افتخار می کنند که خلیفه خودخوانده شان سید حسینی قریشی است . قضیه تخریب قبور ربطی به کینه به اهل بیت ندارد ، آن ها هر قبری را متعلق به هرکسی اگر یک وجب از زمین بلندتر باشد تخریب می کنند چون نماد شرک می دانند . این که بگوییم چون متوکل قبر حسین (ع) را به دلایل سیاسی تخریب کرد یا آل سعود چنین کردند ، پس این ها هم بچه های همان ها هستند با واقعیت نگری تاریخی فرسنگ ها فاصله دارد .   فرمودید پیروزی . جنگ های این چنینی هیچ وقت طرف پیروز ندارند . پیروز جنگ 30 ساله اروپا که جنگی مذهبی بود آن هایی بودند که در جنگ دخالت نکردند و در آخر از رمق نمانده شرکت کنندگان در جنگ سوء استفاده کردند . اگر به نظر شما این قدر کینه و اختلافات شدید است ، پس تجزیه کشورها و یک دست شدن مناطق خیلی راه بهتری است . به نظر شما با تداوم این وضع عراق آرام می شود ؟ باور بفرمایید خیر ...حتی با شکست نیروهای متعارف داعش عراق برمی گردد به دوران خودروهای بمب گذاری شده و بمب های کنار جاده ای و مرگ ده ها هزار نفر دیگر ...اگر به دنبال آرام شدن وضع هستید هم راه را گفتم . پترائوس آمریکایی که در نظر افراط گرایان یک ( صلیبی کافر ) بود توانست با تدابیر سیاسی و فرهنگی مناسب شکستشان بدهد ، دولت مرکزی عراق هم اگر همان تدابیر را اتخاذ کند می تواند .   در مورد جهاد : اصل جهاد سوای صدر اسلام که بخش کوچکی برای گسترش قلمرو اسلامی و فراهم شدن فضا برای نشر دین بوده ، همواره دفاعی بوده . این که به دلایل سیاسی بعدها هر کس که دلش خواسته اعلام جهاد داده موضوع سیاسی است و نه فقهی . کما این که در همین ایران خودمان شیعه علیه شیعه اعلام جهاد کرده . شمشیر کشیدن بر رضاخان را شمشیر کشیدن بر رسول الله در روز بدر و حنین خوانده . تهدید به جهاد علیه محمدرضا پهلوی کرده ...   این که بگوییم خب دست خودشان نیست و تلافی کارهای فلان را می کنند راه حل بحران نیست . نمی گویم تقصیر آقای سیستانی است ، اما راه سواستفاده تندروهای هر دو طرف را باز می کند. مرز بین چریک و غیرنظامی همیشه محو بوده و خواهد بود . ولی ضد چریک موفق کسی است که حتی به قیمت تلفات خودی از آسیب رساندن به غیرنظامی پرهیز کند . سنی های عراق با داعش و امثالش همدل نبودند ،  بعضی ها با کارهایشان همدل شان کردند . داغ ماجرای شوراهای بیداری ( صحوات ) چنان بر دل داعش مانده که هر سنی مخالفش را صحوه می خواند . اگر می خواهید داعش نماند ، باید با شعارهای ملی عراق و تکیه بر تمدن باستانی و دوران های طلایی تاریخ کشور جلو بروید ، نه با شعارهای یک مذهب خاص و با عکس گرفتن با مسئولان نظامی یک کشور همسایه که 8 سال با آن در جنگ بوده . با روندی که در پیش گرفته شده فقط بر طرفداران و منابع داعش افزوده می شود .   قاعده هر کس باد بکارد توفان می درود در جنگ متعارف و انتقام گیری کوتاه مدت به کار می آید ، نه در جنگ ضد چریکی و جنگ های مثل جنگ امروز . با این قاعده اگر قرار باشد به ازای هر غیرنظامی خودی ده غیرنظامی بیگانه را بکشیم باید فاتحه موفقیت و کنترل اوضاع را بخوانیم .   این ها اصلا ربط به علاقه من یا تعصبم روی مذهب سنی ربط ندارد ، این ها راهکارهای ناشی از هزاران سال علم سیاست و جامعه شناسی است . حاکم موفق حاکمی است که بر دلها و ذهن های مردم حکومت کند ، نه با تکیه بر ارعاب و وحشت پراکنی . این ربطی به دین و نژاد و مذهب حاکم و رعایا ندارد . من در حال دادن راهکار و راه حل هستم ، نه توجیه اقدامات فلان گروه یا فلان توده مردم .
  10.   صرف ( اعلام جهاد ) در جنگی که گروه ستیزه جو به مذهبی کردن هر چه شدیدتر منازعه چشم دوخته ، مهلک ترین اشتباه ممکن است . شکافی را که بین طیف های مختلف قومی و مذهبی عراق ایجاد شده پر نمی کند بلکه عمیق تر می کند... فتوای جهاد آقای سیستانی برای یک سنی مذهب همان قدر مهم است که اعلام جهاد قرضاوی برای یک شیعه مذهب ...     در مورد آثار باستانی ، متاسفانه جنگ یک مقوله اخلاقی نیست و کم پیش نیامده تخریب این اماکن حتی توسط گروه های مدعی تمدن ...صومعه مونته کاسینو در جنگ جهانی دوم و آثار قدیمی شهر کاونتری انگلستان و شهرهای آلمان ، و در جنگ بالکان هم صدها پل و کلیسا و مسجد تاریخی ...در سوریه هم که دیدیم دولت عزیز نه به مسجد اموی حلب رحم کرد نه به قلعه الحصن در حومه غربی حمص ( کراک دشوالیرس ) ... اینجا صحبت حق و مسائل اخلاقی نیست ، مساله سیاسی و اجتماعی است که باید با خردورزی حلش کرد نه احساسات ...     این روش شما تا حالا هیچ ستیزه جویی را در طول تاریخ شکست نداده و نخواهد داد ...     چون بقیه کارهای بی خردانه انجام می دهند ، چه اشکال دارد ما هم انجام بدهیم ؟!! عجب منطق خوبی !!!   قسمت فروش زن و دختر بر می گرده به عقب ماندگی و عدم انعطاف مکاتب فقهی اسلامی که متاسفم خیلی زیاد بابتش ...همین الآن به مکتب فقهی شیعیان هم مراجعه بفرمایید ، برده داری و به کنیزی گرفتن زن کافر حربی رو حلال می دونن ( باور ندارید تحقیق کنید ) ، در توجیه عملیات انتحاری علیه غیرمسلمانان هم بارها دوستان شما فرمودن کافر حربی هستند و حلاله ، حالا یکی عمل گراتره و می بینه علنی کردن این کار به نفعش نیست ، یکی میگه نه ، سنت رسول الله  هست و باید اجرا بشه ...در تفکر بنیادگرایی اسلامی هیچ انعطافی تو شرع اسلام نیست ، در قرن 7 میلادی هر چه بوده ، همان است تا روز قیامت ...   مهدی گری اساسا در میان اهل سنت مساله مهمی نیست و روایات مربوط به آن هم چندان معتبر نیستند . مهدی هایی هم که هستند یکیشان مهدی آخر زمان است  ( نه آخر زمانی که منتهی به عدل و داد مورد نظر شیعیان هست بشه ، فقط دوره پیش از قیامته ) و در احادیث موجود هم در هر قرن یک مهدی ( به آن معنا که اشاره کردم ) ممکن است ظهور کند . نمی خواهید بپذیرید مشکلی نیست .   در هر حال ...همان چند جمله ای که از مائو و لیدل هارت و ماکیاولی نقل کردم کلیدهای برنده شدن در جنگی مثل جنگ کنونی است . حالا شما نمی خواهید تجربه دیگران را که حاصل تحقیقات و دانش بشری در طول تاریخ است به کار ببندید اشکالی ندارد . خودتان می شوید تجربه برای آیندگان و مایه تمسخر آن ها .   شاید هم از دور باطل کشتار و خون ریزی لذت می برید یا در آن منفعتی دارید .   برادری بود که مدعی کارامدی تاکتیک های موجود و آبادانی و به دست آوردن دل مردم !! مناطقی بود که در آن اجرا شده . ادعاهایش پس از چند جمله دود شد و به هوا رفت و گفت : ( خب تکفیری و سپاه سفیانی اند دیگه ، می زنیم می کشیم دیگه ، این به اون سربریدن ها در ...  (دعوای بچه مدرسه ای هاست دیگه ، نه یک جنگ خونین با دامنه وسیع !!) !!!   بنشینید و تا چند سال و شاید چند دهه دیگر ، بنالید از وهابیت!! و سلفی گری و توطئه شیاطین غربی و همه را مقصر بدانید جز خودتان ...   ما که ناظریم و راوی ...دین و دنیای خودمان را با آلت دست کردن دین و خدا و پیامبر تباه نمی کنیم ...شما خود دانید   از من به شما همین بود نصیحت ....   خیر پیش ، ما را به خیر و شما را به سلامت
  11.   منظور واضح است . منظور این است که لازم نیست برای هر ماجرایی که در خاورمیانه اتفاق می افتد تفسیر آخرالزمانی ساخته شود و مهدویت بشود چماق برای توجیه مقاصد سیاسی .   شما یحتمل فرق بین مهدی در تفکر سنی را با مهدی در تفکر شیعه جعفری  نمی دانید .   مهدی در تفکرسنی  یک فرد ماورایی نیست . در هر دوره و زمانه ای می تواند ظهور کند و هدفش اصلاح اوضاع جامعه اسلامی است . هیچ بعد آخر الزمانی ندارد . برای همین هم بود یا نبودش به عقیده سنی ضرری نمی زند . چه مهدی سودانی باشد چه جهیمان العتیبی و چه پایه گذار خلافت موحدون در شمال آفریقا .   ولی دردناک این است که برای هر خبری که در خاورمیانه می شود و برای توجیه اقدامات ، از اعتقاد شیعه جعفری سواستفاده شود ...کسی که چنین کاری می کند ، بیش از همه به مذهب شیعه جعفری آسیب می زند و روایات دینی اش را ملعبه سیاست می کند .
  12.   وقتی با به کارگیری ( بسیج مردمی با شعارهای مذهبی ) و سیاست زمین سوخته  قصد پیروزی بر داعش یا هر گروه ستیزه جوی دیگه رو دارید ، برای ( تمام شدن بحران و برقرای آرامش ) مجلس عزا بگیرید ...   خیلی هم مشکلی نداره ...فوقش بهانه میارید که آمریکا نمی ذاره ، اینم جواب نداد میگید خوب طبیعیه دیگه ، در آستانه ظهور هستیم !! ( و ارواح طیبه !! ابوطاهر قرمطی و المقنع خراسانی و ابوعبدالله مهدی و حسین علی بهاء و علی محمد باب را به شادی وا می دارید که یا للعجب ، صدها سال پس از ما هم هنوز هستن کسانی که از این چماق اختراعی ما استفاده کنن و مردمانی که هنوز هم باور کنند :) )
  13.   با هر دلیل و توجیهی ، جنایته و نتایج درازمدتش روی روح و روان مردم بد...   ممکنه دولت سریلانکا اصلاحاتی کرده باشه ، ولی شکاف میان دو طرف خیلی عمیقه ( چندین دهه سابقه داره ) ...وقایع سال های بعد نشون می ده که آیا این اصلاحات حقیقی بوده یا نه ...
  14.   مشکل این است که شما قبل از 2011 را نمی بینید ...از 1982 تا 2011 ، آن قدر بشکه باروت سوریه پر بود که انفجارش چنین شود ...این جمله را تحلیل کنید تا بعد ...   جناب ادیب ...سلطنت بریتانیا خیلی خیلی دموکراتیک تر است تا  (جمهوری دموکراتیک خلق کره )...درک می کنید این رو ؟
  15.   محض خاطر شما ، شاهنشاه انگلیس در همان قرن 17 میلادی اعدام رسمی شد ( چارلز اول ) ، پرنس جان مشهور که اعدام نیمه رسمی شد ( پیمان مگناکارتا ) ... شما فرق نظام سیاسی بریتانیا با عربستان را یاد بگیر تا بعد     فقط در مذهب شیعه امامی و نه هیچ مذهب اسلامی دیگر ...شما اصل جهاد نکاح را ثابت کن ، تا بعد ...محارمش که دیگر نشانه اوج حقد و ناآگاهی شماست ...   بر اساس تفکرات آن روی سکه شما ، که همان زنده کردن همه احکام اسلامی باشد ، کنیز گرفتن زن غیرمسلمان مردم در حال جنگ حلال است ...به قرآن و سنت مراجعه بفرمایید ...البته مشکل اونام اینه که مثه شما معتقدن احکام دین مثل سنگ سختن ...از ازل تا ابد
  16.   اونقدر می دونم که از خاک اصلیش تو 1920 رفتن بیرون و تو ایرلند شمالیم باهاش کنار اومدن ...چون حکومت بریتانیا تو قبضه یک عده محدود نیست ...     کاری به ایران و عراق و امریکا و جابلقا و جابلسا نداره ...هر جا اینا باشه شورش هم هست ...برچسب مضحک ( تکفیری ) هم دیگه تو این موارد جواب بده نیست ...   شما اول اثبات بفرما چیزی به اسم جهاد نکاح هست ...به دشمنت هم دروغ نبند بزرگوار ...من که خودم عمری با سلفی جماعت سر و کله زدم بهتر می دونم ...   شما با خطر صیغه !! مواجه هستید فعلا ...
  17.   شما در همین کلیشه ( سنی بد ، شیعه خوب ) بمانید ...گور پدر جامعه شناسی و سیاست و ...حکومت کردن خیلی آسان است ...می شود با چند برچسب ( تکفیری ) و وهابی و ...همه اشتباهات را پوشاند ...بعد نتیجه اشتباهات را علم کرد برای توجیه ...مثلا یزید هم می گفت دیدید کار خوبی را کردم حسین را کشتم ...همه چیز خوابید ...شما هم همین کار را بکنید     خشت اول چون نهد معمار کج ...تا ثریا می رود دیوار کج ...اگر حکومت عراق حکومت خوبی بود، داعشی هم نبود ...به همین آسانی ...همان طور که اگر حکومت بریتانیا در ایرلند شمالی خوب بود ، ارتش جمهوری خواهی هم نبود ...شما اول این را درک کن تا بعد برسیم به مراحل بعدی ....     یحتمل به صرف نهار در محله الزهرا...مثل سعید الصحاف در بغداد روزهای آخر ...همه چیز امن و امان است ...این 4 میلیون آواره هم از فضا رفتند ترکیه و اردن و لبنان ...     جوان بیکار و شکنجه شده و محروم از خدمات ، بودن در جبهه مقاومت !! حالیش نیست . آزادی و شغل و کرامت و حکومت مردم سالار می خواهد ...
  18.   به مزارع سرسبز لبنان :))...طفره نرو استاد ...خرابی یک کشور رو با این چیزا نمی سازن ...اونم کشوری که قبل خرابی هم سرانه اش تو دنیا 120 ام !!! بوده ...     روی هر چه قرمطی و بابی و بهایی است را سفید کردید با این همه تکرار بیهوده بر این روایات ...شک نکنید بزرگان مذهب شیعه به خاطر ملعبه کردن این روایات برای مقاصد سیاسی سر پل صراط یقه تان را می گیرند ....     اوضاع حمص دیگر وجود ندارد ...اهالی این محله ها یا کشته شدند یا آواره لبنان و ترکیه و اروپا ....     برچسب تکفیری زدن بر هر مخالفی کار اسانی است ...تعداد نفرات هم از دامنه جنگ پیداست ...     آن سر به خاطر دفاع از ظالم و طاغی بریده شده نه حرم !!! بیت الله هم خراب شود ( که چند بار شده ) ارزش خون ادمی را ندارد چه رسد به چند حرم که جایگاه ان را ندارند ...هر چند حرم بهانه ای است برای جنایت ...در سال 1991 که حرم حسین بن علی (ع) خراب شد مگر توانسند کاری بکنند برایش ؟! به اعلام ( عزای عمومی ) اکتفا شد ...   طفره نرو برادر ...یک سوال را جواب بده : آیا حکومت اسد حکومت خوب و عادلی بوده در طول 4 دهه حکومتش ؟
  19.   هیچی استاد ... منظره این شهرها پس از فتح و پاکسازی !! رو ببینید بهتره ...پولش رو هم با قاچاق حشیش و تجارت در نیجریه و آمریکای لاتین می سازند ...گور پدر 100 هزار غیرنظامی کشته شده در عرض سه سال ..پول اون ها را هم می دهیم !!     مشکل جنابعالی این است که نمی خواهید قبول کنید این ( تکفیری ها ) همان بخش اعظم جامعه سوریه و عراقند که حکومت های این کشورها به این راه کشیدندشان ...     فقط محض رضای خدا ...آن هم فقط حمص : خالدیه ، کرم الزیتون ، باباعمرو ، دیربعلبه ، حمص قدیم ،...     یحتمل پدران و برادارن و مادران و کودکان را هم با کمک متخصصان احضار روح برمی گردانید ...   بله که به ما ربطی نداره ...پول که مال ما نیست ، مال مومنین و مجاهدین فی سبیل الله !! است که هر جا صلاح بدانند خرج می کنند ...     شما اجازه بده من 50 سال دمار از روزگار شما دربیاورم ، بعد بیا قلب من را هم بخور ، حق می دهم . اگر این مخالفان طی حکومتشان همان بلاها را سر موافقان بشار آوردند ، من به آن ها حق می دهم قلبشان را بخورند ...   نه که در بازداشت گاه های نظام سوریه همه در اتاق های 5 ستاره تر و خشک می شوند !! جهاد نکاح هم که دروغی است که در موردش حرف نمی زنم ... راستی حزب الله چرا در جنگ دهه 1980 لبنان به مسیحی های لبنان حمله می کرد ؟!!
  20.   جان ؟!!! در مورد سطرهای پایین تر پستتون که هیچ حرفی نمی زنم چون کاملا تهی از شعار و پروپاگاندا !! هستند . اما سطرهای بالا . با عرض معذرت ، می شود بفرمایید سیاست زمین سوخته اعمال شده در شهر القصیر و یبرود و النبک  ( نه فقط القصیر ، همه جای سوریه ، این مورد خاص حزب الله است )، خالی کردن کامل آن از ساکنانش ( هیچ کدام از سنی مذهبان این شهر جرات برگشت را ندارند ) ، استفاده از راکت برکان ( رسما توسط خود حزب الله ) ، مشارکت در محاصره حتی غذایی غوطه شرقی و حمص ، شعارهای طایفه ای و ( تکفیری و وهابی ) خواندن همه مخالفان اسد ، کشتارهای گسترده مناطق اطراف زینبیه ( ذیابیه و حسینیه ) و از همه مهم تر حمایت تمام قد از رژیم اسد چطور دل مردم سوریه ( بخش مخالفش ) را به دست می آورد ؟ این یک قطره از دریای سوریه   سرقت و غارت خانه ها و ربودن ساکنان ، کشتار مردم در داخل مساجد ،  سیاست زمین سوخته در شهر جرف الصخر و خالی کردن آن از سکنه ، استفاده از شعارهای مذهبی متفاوت با مذهب مردم آن مناطق و عکس گرفتن های پی در پی کسی که 8 سال با کشور عراق در جنگ بوده ( خوب و بدش را کاری ندارم ) چه تاثیری روی عرب های سنی عراق دارد ؟!!
  21.   با عرض معذرت ، هر آن چه از سال 2003 دیده شده با این سخنان شما در تضاد کامل است ...
  22. ممنون از توجه دوستان   کشتن بچه 12 ساله ، نمود قطره ای از دریای شقاوت هایی است که حکومت سری لانکا بر اقلیت تامیل این کشور روا داشت .     بله ...طی جنگ های داخلی سریلانکا چند هزار نفر از تامیل های متهم به همکاری با حکومت هم توسط ببرها کشته شدند   در مورد وضعیت سری لانکا :   همان طور که اشاره کردم ، تبعیض ها و وضعیت نابسامان حکومتی سری لانکا ، موجب شکل گیری گروه ببرهای تامیل و درگرفتن جنگ 25 ساله داخلی در این کشور شد که 100 هزار کشته بر جا گذاشت . ببرهای تامیل یکی از حرفه ای ترین گروه های ستیزه جوی تاریخ معاصر بودند که توانایی های رزمی و مدیریتی بالایی داشتند . از جمله تشکیل نیروی هوایی ، نیروی دریایی و حملات نظامی موفق .   از جمله حملات معروف ببرها حمله به پایگاه هوایی باندارانایکه  در شمال کولومبو بود با مشارکت 14 کماندوی از جان گذشته که به انهدام یک بالگرد Mi-17 ، یک بالگرد Mi-24  ، سه جت تمرینی K-8 ، دو جنگنده کفیر ، 1 جنگنده MiG-27 و سه هواپیمای مسافربری ایرباس و آسیب دیدن پنج کفیر ، پنج فروند K-8 ، یک MiG-27 و دو ایرباس دیگر منجر شد .   ببرهای تامیل طی دوره جنگ داخلی توسط واحد موسوم به ببرهای سیاه حدود 400 مورد حمله انتحاری انجام دادند (عمدتا زنان ) که دو قربانی مشهور این حملات پرماداسا رییس جمهور سری لانکا و راجیو گاندی نخست وزیر هند بودند . حتی با هواپیماهای ملخی زلین Z43 حملات انتحاری صورت گرفت .   ببرها گروه ملی گرا و چپ گرایی بودند که با بسیاری از گروه های ستیزه جوی دیگر مثل PLO ، جبهه آزادیبخش مورو در فیلیپین ، گروه ابوسیاف ، PKK و جیش المجاهدین پاکستان رابطه داشتند .   در سال 2009 شکست نظامی متعارف این گروه به سرانجام رسید اما با تداوم وضعیت کنونی ، سری لانکا هنوزآتش زیر خاکستر است .     بقایای حمله به فرودگاه باندارانایکه
  23.   هیچی ...این مدل برتری هوایی و رهگیری تورنادوست . سعودی ها هم لابد فکر کردن ما که تایفون و F-15SA داریم دیگه چه احتیاجی هست به نگه داشتن اینا...اوراقشون می کنیم تا از خرج نگه داریشون خلاص شیم .
  24.     سعی می کنم در پاسخی هر چند خلاصه ، پاسخ هایی ارئه بدهم ، انشالله که راه گشا باشد اولا که من نگفتم فقط و فقط سرکوب دولت مرکزی عراق دلیل شکل گیری بوده ...بزرگترین مقصر حکومت بعثی عراق بود که سنی های عراق را سپر بلای خود کرد و آینده شان را سیاه ....  اما شواهد و مدارک فراوان دارم که عامل اصلی سیاست های دولت عراق بوده . چرا تشکیل گروه های شورای بیداری ( صحوه ) ، شرکت دادن اهل سنت در روند سیاسی عراق ( اهل سنت به فراکسیون العراقیه که یک فراکسیون با مرکزیت سکولارها از جمله شیعیانی مثل ایاد علاوی بود رای دادند که بزرگترین فراکسیون مجلس عراق هم شد ) ، استفاده از نیروهایی که طی کلاس های آموزشی با فرهنگ و آداب رسوم مردم محلی آشنا بودند طی سال های 2008 تا 2011 این قدر موفق بود ؟ اهل سنت عراق پیش از سال 2003 یک جامعه سکولار بود و افراط گرایی اسلامی در آن جایگاهی نداشت . این که چرا به این سمت کشیده شد جوابش با شما .   در مورد بخش دوم ، بله . عمده بدنه داعش ( نه نیروهای نخبه و فرماندهی اش ) کسانی هستند که به خاطر وجود نداشتن گزینه بهتر به آن پیوسته اند . در غیاب سازماندهی و وجود گزینه های بدتر ( میلیشیاهای آدم کش و غارت گر در عراق و حکومت اسد در سوریه ) گزینه بهتری وجود ندارد . وقتی در مقابل احتمال کشتار و کوچ اجباری قرار دارید ، به ریش و لباس و قیافه گزینه های موجود نمی نگرید ، به توان نظامی طرف می نگرید چون بهتر از شما دفاع می کند . شما بفرما چرا شیعیان جنوب لبنان در برابر خشونت  سازمان آزادیبخش فلسطین از نیروهای اسراییلی استقبال کردند ؟ چون خوششان می آمد ؟ چرا کردها و شیعیان عراق با دسته گل به استقبال سربازان امریکایی رفتند ؟  چرا ویروس خطرناک افراط گرایی اسلامی در ترکیه و مالزی و در میان کردها وجود ندارد یا اگر دارد به شدت ضعیف است ؟ جواب واضح است ...چون گزینه های بهتری وجود دارد ...تا وقتی حکومت های فاسد و دیکتاتوری در دنیای اسلام وجود داشته باشند ، تئوری خلافت اسلامی که شعارهایی مثل عدالت ، نبود تبعیض طایفه ای و عزت مسلمانان را تبلیغ می کند ، طرفدار خواهد داشت .   طالبان افغانستان و پاکستان به همان سادگی که شما فکر می کنید به وجود نیامده . مساله خط مرزی دیورند و جدایی بین پشتون های دو کشور یک بخش ماجراست که برای بسیاری از پشتون ها خوشایند نیست . خیلی از مردم قبایلی این منطقه ( منبع اصلی قدرت طالبان ) دوست ندارند آزادی قبایلی و سبک زندگی سنتیشان عوض شود . دولت پاکستان هم که مرکزیت سند و پنجابی دارد با بلوچ ها و پشتون ها چندان سر سازگاری ندارد ...از یک سو طالبان افغانستان را به عنوان ابزاری برای تضعیف دولت افغانستان دوست دارد ، از طرفی می خواهد پشتون های کشور خودش را محدود کند ، که سیاست یک بام و دو هواست و نتایج منفی دارد . طالبان افغانستان به خاطر امنیت حداقلی و حفظ برتری پشتون ها در دوره پس از جنگ های داخلی مجاهدین هنوز طرفدارانی دارد ...اگر دولت افغانستان یا پاکستان قصد ریشه کنی طالبان را دارند ، باید به فکر ارائه خدمات زندگی مناسب ، رفع نگرانی های قومی مردم مناطق قبایلی و دادن تضمین های کافی به آنان باشند . شما از وضعیت اقتصادی و اجتماعی نیجریه خبر دارید ؟ می دانید که مردم این کشور نفت خیز در چه وضعی زندگی می کنند ؟ می دانید که جنگ های داخلی دهه 1960 این کشور صدها هزار کشته بر جا گذاشت ؟ آیا نیجریه تنها مورد در افریقاست ؟ جنگ داخلی کنگو که تلفاتی در مقیاس میلیونی ( بوکوحرام و الشباب لنگ می اندازند در برابر گروه های درگیر در کنگو ) هم ناشی از اسلام گرایی افراطی سنی است ؟!! بهتر نیست به جای کلیشه ای فکر کردن کمی هم به عمق مطالب برویم ؟   توقع داشتید کودتای با همراهی بقایای نظام دیکتاتوری سابق ( که ده ها هزار نفر از خود حوثی ها هم قربانی آن بودند ) پیامد نداشته باشد ؟ وقتی رییس جمهور و دولتی که یک فشنگ به معترضانش شلیک نکرده بود ساقط شد ،  به نظر شما القاعده یمن هم به این فکر نمی افتاد که خودش را نشان بدهد ؟ چرا از به رگبار بستن معترضان غیرمسلح توسط حوثی ها و هواداران صالح حرفی نمی زنید ؟  وقتی دولت سکولار هادی ساقط شد ، کدام نیروی نظامی و اجتماعی دیگر مانده بود که در برابر صالح بایستد ؟ حوثی ها به جنبش جنوب هم رحم نمی کنند و با همراهی صالح می خواهند همه نیروهای دیگر را به حاشیه برانند . توقع دارید  بقیه بیکار بنشینند ؟ دنیای شما یک دنیای سیاه و سفید است که همه چیز در آن در چهارچوب کلیشه ( شیعیان خوب در برابر وهابی ها ، غربی ها و صهیونیست های بد ) تعریف می شود . در این دنیا این واقعیت که یمن کشوری بوده است با کمترین درگیری و اختلاف با ریشه مذهبی ، جایی ندارد . این که علی عبدالله صالح زیدی هزاران غیرنظامی حوثی را کشته است ولی اکنون به دلیل مصاالح سیاسی با آنان متحد است جایی ندارد . این که پشتیبانان مهم منصور هادی و مخالفان صالح هم زیدی هستند ( خاندان الاحمر در قبیله حاشد ) مهم نیست . این که عربستان سعودی ( وهابی ) در دهه 1960 در کنار ایران پادشاهی و غرب و اسرائیل تمام قد و با همه توان از پادشاهی زیدی متوکلی شمال یمن در برابر شورش ناسیونالیست ها و چپ گرایان مورد حمایت ( جناح انقلابی ) عربی ایستاد و در این راه صدها کشته داد یا اصلا دانسته نمی شود یا عامدانه دیده نمی شود . در دنیای شما سربازان ( یمانی ) در برابر دشمنان ( سفیانی ) در حال جنگند . در آن روی سکه هم ، همتایان شما در دنیای اهل سنت همه چیز را در کلیشه ( موحدان اهل سنت در برابر کفار شرقی و غربی و روافض ) می بینند .     این (هیولاها) وقتی قدرت می گیرند که سایر گزینه ها به حاشیه رانده شوند ...گزینه های دیگر را نگه دارید ، هیولاها از بین می روند   سربریدن چه فرق دارد با سوراخ کردن سر و سینه با مته ؟ هر دو طرف تکفیر می کنند ، هر دو طرف  مخالفانشان را محارب و مفسد فی الارض می خوانند و هر دو طرف هیچ اندیشه ای جز خود را بر نمی تابند . نگاه فرقه ای این است که دنیا را سیاه و سفید ببینی ، عده ای را فرقه ناجیه و خیر مطلق و بقیه را شر بپنداری ...من خشونت مذهبی و جزمی گرایی را از طرف هر قوم و طایفه و جماعتی محکوم می کنم ( تحلیل وضعیت و پیشنهاد جایگزین و حل منطقی قضایا توجیه نیست )...شما چطور ؟ شما بعضی چیزها را یا نمی دانید یا نمی خواهید بدانید . قرار نیست فقط انفجار انتحاری معیار مقایسه باشد . در جریان شورش سال 1991 ، مسئولان و کارمندان طرفدار حکومت عراق توسط شورشیان ( چه کرد و چه شیعه ) تکه پاره شدند ، مورد تجاوز قرار گرفتند ، زنده سوزانده شدند و اجسادشان در خیابان ها کشیده شد ...به انتقام رفتار حکومت . واکنش در برابر حکومت خشن و طایفه ای ، شیعه و سنی و کرد و عرب ندارد ...راستی چرا تیپ بدر عراق در کنار نیروهای یک کشور دیگر با دولت کشورش می جنگید ؟   چرا در ایرلند شمالی و سری لانکا دو گروه کاملا سکولار و چپ گرا  (ببرهای تامیل و ارتش جمهوری خواه ایرلند ) دست به بمب گذاری های با اتومبیل و حملات انتحاری ( منجر به کشته شدن هزاران غیرنظامی از جمله زنان کودکان ) ، پاکسازی قومی   پروتستان ها و سینهالی ها زدند ؟ این هم به ماجرای شیعیان مظلوم و سنی های ظالم بر می گردد؟ یا چون آن ها چنین کارهایی کردند دست دولت های بریتانیا و سری لانکا پاک است ؟ معضلی وجود نداشت ، کاتولیک ها و تامیل ها وحشی و تروریست هستند شاید ؟!!   این یک اصل مسلم سیاسی است : در یک بحران و درگیری داخلی ، مقصر همیشه حکومت است نه شورشیان ، چون یک حاکم خوب هیچ گاه با مخالفت گسترده مردمی مواجه نمی شود .    شما منکر کشتارهای دسته جمعی ، کوچ دادن های اجباری و آدم ربایی های میلیشیاها از غیرنظامیان سنی عراق پس از سال 2003 هستید ؟   سال 2003 ، سالی که نیروهای غربی وارد عراق شدند و حکومت عراق را ساقط کردند ...بلافاصله دو کشور همسایه شرقی و غربی عراق به منظور ناامن کردن عراق برای نیروهای غربی ، سیل بمب گذاران و ستیزه جویان را روانه این کشور کردند ( حالا ژست مبارزه با تروریسم می گیرند ) . بخش عمده حملات هم در این لیستی که شما گذاشتید متوجه نیروهای خارجی و پلیس و ارتش عراق است ...چرا بمب گذاری های شیعیان جنوب لبنان و حملات انتحاری شان علیه  مسیحیان هم پیمان اسراییل و غربی ها و خود این نیروهای غربی خوب است اما در عراق بد ؟ هزاران افسر و سرباز و نیروی اطلاعاتی با انحلال ارتش و دستگاه امنیتی عراق بیکار و بی درآمد رها شدند ...از چنین جمعیتی چه برمی خواست جز خشونت کور ؟ البته این اشتباه بزرگ آمریکا بود که خودش هم بعدا اعتراف کرد به آن ...سیاست جای احساسات و خوب و بد کردن های بچه گانه نیست ...جای تصمیم گیری مبتنی بر منطق و علم است . آن بمب گذاری ها که در سال های 2008 تا 2011 به کمترین حدش رسید ، ولی اقدامات میلیشیاها و نیروهای دولتی عراق چطور ؟ باید انتقام می گرفتند ؟!! کشورداری با انتقام و خونریزی جلو نمی رود...     ما این جا برای قانع کردن حرف نمی زنیم ...سعی می کنیم دوستانه ایده هایمان را مطرح کنیم .   ایده من این است : مذهب و قومیت در درگیری های داخلی یک کشور تنها عامل تاثیرگذار نیست . حکومت صحیح و با مشارکت طیف های مختلف مردم ، دوری از تبعیض و پرهیز از انتقام جویی های غیرضروری بنیان کشور را قوی تر می کند . هر کس که به این توصیه ها عمل کند موفق خواهد شد و نمونه هایش هم بسیارند ، هیچ گروه ستیزه جویی در برابر این آلترناتیوها جذابیت نخواهد داشت و ناکام خواهد شد ...هر کس هم که عمل نکند...   ایده شما  اما متاسفانه این است : پیروان مذهب شیعه همیشه بر حقند و بقیه گمراه ...شیعیان همیشه مظلومند و سنی ها ( مد شده برای پنهان کردن این حرف ، کلمه ( وهابی ) استفاده شود )  همیشه ظالم ...1400 سال است همین بوده ...پس ما هم می جنگیم تا نسل این سفیانی ها را از سر زمین برداریم و آدمشان کنیم ...فقط هم ما با انصافیم ...   البته این دید سیاه و سفید و پروپاگندیستی فقط منحصر به دوران ما و منطقه ما نیست .  قرن گذشته دید ژورنالیستی به ماجرای گسترش کمونیسم از طرف مخالفانش این بود : نیکولای دوم و چیانگ کای شک و باتیستا و هایله سلاسی و امثالهم بد نبودند و اگر هم بد بودند جرمشان در برابر کمونیست ها که بعدا خودشان را نشان دادند به قول شما ( قطره ای بود در برابر دریا و این کجا و آن کجا ) . مقصر ( طاغون سرخ و ویروس کمونیسم ) که مغز مردم و جوانان را مسموم کرده بود . این دید این واقعیت را که نظام های استثماری جهان سومی بزرگترین دلیل و عامل گسترش کمونیسم بودند را نادیده می گرفت . در آن سوی ماجرا هم شورش در برابر ناکارآمدی کمونیست ها ( شورش ضدانقلابی مرتجعین ، بوروژواهای کمپرادور و مزدوران امپریالیسم ) بر ( حکومت رنجبران و پرولتاریا ) بود !! حکومت جمهوری ترکیه در قرن قبل هم در توجیه شورش کردها این کلیشه را مطرح می کرد : ( حمله کردهای تروریست و بدوی به ترک های متمدن و صلح دوست ) !!! در یک دید مضحک و کلیشه ای دیگر که در میان بخشی از عوام الناس غربی وجود دارد هم ، ( غربی ها ی خوب در برابر مسلمانان بد ) وجود دارند . مسلمانانی که هر کار تروریستی در دنیا اعم از گروگان گیری در سفارت خانه ها ، هواپیماربایی ( آقای عماد مغنیه خیلی به این یکی علاقه داشت ) ، حمله انتحاری ، تقصیر آن هاست و غربی ها هم ناچارند برای دفاع از تمدن بشری این بربرها را سرجایشان بنشانند ... و تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل ...   اما دنیای دیگری هم هست که در آن با رواداری و دید جامع به قضایا ، می شود حتی در دل قرون وسطا و قرون گذشته جامعه های چند فرهنگی و کثیرالهویت داشت . می شود شاهان نورمنی سیسسیل در دوره اوج درگیری مسلمانان و مسیحیان و جنگ های صلیبی دو قرن با مسلمانان در صلح و صفا زندگی کنند و آن قدر محبوب باشند که یک دانشمند بزرگ مسلمان ( ادریسی ) به آنان کتاب تقدیم کند . می شود امارت اموی کوردوبا را داشت که مایه رشک اندیشمندان عصر مدرن اروپا شود و در آن مسیحی و مسلمان و یهودی به تمدن بشری خدمت کنند . می شود در اوج درگیری های فرقیه ای خاورمیانه امپراتوری مغولان هند را داشت که دهها میلیون مسلمان  سنی و شیعه و هندو و مسیحی در آن بدون درگیری مذهبی می زیستند ( وقتی اورنگ زیب ، از آخرین امپراتوران این سلسله رواداری مذهبی را کنار گذاشت زوال آن هم آغاز شد ) .     قضاوت با صاحبان رای و اندیشه ....