Recommended Posts

گوش كنيد ايران قادر به حمله اي قاطعانه به اسرائیل است که توسط موشک های خود انجام دهد ولی در برابر پاسخ این حمله هیچ کاری از خود نمی تواند انجام دهد و آسیب شدیدی خواهد خورد که باعث عقب افتادن کامل ایران از جهان خواهد شد چو در این پاسخ آمریکا حمله ی همه جانبه انجام خواد داد و انگلیس ودیگر متحدان آمریکا در دنیا و در منطقه هم وارد عمل خواهند شد
:oops: ایران نابود میشود نابود... :|

ایران تنها قادر است از تهران دفاع کند در برابر هواپیما های اف22 ما توان دفاع از کل ایران را نداریم تازه اگه اف22 را برای ایران بفرستند که آن هم برای جایی است که سیتم اس300 داره در ایران شما دوست عزیز آقایLich icon_cheesygrin اگر اف15و اف16 هواپیمای خوبی نیستند وشما آن ها را هواپیما نمی دونی پس چرا ایران آرزوی داشتن آن ها را دارد .
قدرت ایران حال حاظر چیزی نیست که بتواند در مقابل آمریکا بیستد. icon_cheesygrin



ارسال پست متوالی مجاز نیست.
در صورت تکرار دسترسی شما به تاپیک قطع خواهد شد.
SAEID

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ايران نه بيست سال نه چهل سال .. بلكه 120 سال به عقب بر ميگرده :oops: آقا خواهشنا يكم بي رحم بشيد اين بمب اتم رو بسازيد icon_cheesygrin كه حد اقل بعد از نابودى 90 در صد ايران و كشته شدن ميليونها ايرانى حد اقل در برابر چند جاى دشمن رو نابود كنيم icon_cheesygrin

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
دوست عزیز شاید داشتن جنگنده اف-16 و اف-15 از آرزوهای شما باشد! ولی آرزوی ایران نیست!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
با سلام به همه كاربران
فكر مي كنم بهتر است قضيه رو در فضايي واقعي تر بررسي كنيم، ضمنا چون ما از جنگ افزارهاي اعلام نشده ايران و همچنين امريكا و اسرا‌ئيل اطلاعي نداريم بهتره كه تاثير اونها رو در اين بحث در نظر نگيريم.
آخرين تقابل نظامي كه در منطقه اتفاق افتاد (جنگ 33 روزه) ميتونه كمك خوبي به اين بحث كنه( البته بايد اين رو هم در نظر داشت كه كارشناسان نظامي اين جنگ رو كامل تجزيه و تحليل كردن)
جنگ 33 روزه:
در يك طرف اسرائيل با توان نظامي كه لازم به توضيح نيست و حزب الله با توان نظامي محدود.با كمي دقت ميشه فهميد كه در اين جنگ سلاح پيشرفته باعث برتري اسرائيل نشد(به گفته ژنرال ايدو نهوشتان فرمانده جديد نيروي هوايي اسرائيل : «تکنولوژي برتر نتوانست عراق را تحت سلطه خود درآورد و در لبنان نيز شکست خورد و اينها واقعيت هاي جنگ جديد هستند»)، البته اين به اين معنا نيست كه بدون سلاح هم ميشه جنگيد چون حزب الله هم بدون سلاح هاي ضد تانكش نمي تونست جلو تانك مركاوا رو بگيره.
هنوز هم بعضي ها بر سر پيروز اين جنگ اختلاف نظر دارند ولي به نظر من پيروز اين جنگ حزب الله بود. هدف اسرائيل خلع سلاح حزب الله بود و هدف حزب الله جلوگيري از اين اقدام. كه مي توان تشخيص داد پس از آتش بست كدام طرف به هدف خود رسيد. استراتژي اسرائيل اشغال جنوب لبنان بود كه با برنامه ريزي دقيق مقاومت روبرو شد به طوري كه در روزهاي اول فرماندهان اسرائيلي را بهت زده كرده بود.سپس اسرائىل اقدام به بمباران گسترده لبنان كرد كه اين بمباران ها هم با هدف نابودي مراكز حزب الله و هم جدا كردن مردم از حزب الله انجام شد(جمله معروف مائو كه چريك در ميان مردم همانند ماهي در آب است).
بايد توجه داشته باشيم كه خط قرمز دنياي غرب تلفات انساني آنهاست. بر خلاف ما كه شهادت هم وطنانمان روحيه ما را بيش از پيش مي كند، تلفات و مجروحين باعث افت شديد روحي آنها مي شود (در مورد يهوديان اسرائيل هم كه اين مورد جاي خود دارد). بنابرابن حزب الله هم شروع به موشك باران مناطق اسرائيل با اولويت مراكز نظامي نمود. با بالا رفتن تلفات نظامي و غير نظامي اسرائيل آنها مجبور شدند به همراه ايالات متحده به قطعنامه 1701 رضايت دهند.
و اما در رابطه حمله احتمالي به ايران:
پاسخ حمله بايد متناسب با آن حمله باشد نمي توان براي نابودي مثلا يك قايق ايران در خليج فارس تنگه هرمز را بست يا اسرائيل را موشك باران كرد!
در صورت حمله آنها به مراكز هسته اي و نظامي ايران ، حمله به مراكز هسته اي اسرائيل و پايگاهاي نظامي امريكا در منطقه با اولويت بالابردن تلفات انساني آنها بايد در دستو كار باشد و در صورت حمله به غير نظاميان ايران، حمله به شهرهاي اسرائيل و غير نظاميان امريكا در منطقه(البته اميدوارم ايران طرحي براي عمليات در خاك امريكا هم داشته باشد كه بسيار مهم است). طبيعي است كه هر همسايه اي كه در اين حمله مشاركت نمايد به همين صورت بايد متوجه پاسخ هاي ايران شود.
با شروع اين فشار اقتصادي به منطقه و كل جهان وارد خواهد شد و قيمت نفت شديدا افزايش مي يابد، ما مي توانيم با تهديد به بستن تنگه هرمز كشور هاي ديگر را ترغيب به فشار به امريكا براي پايان دادن به جنگ كنيم و در صورت مشاركت اروپاييان يا ديگر كشور ها در اين حمله و يا طولاني شدن جنگ مي توانيم اقدام به بستن تنگه هرمز و نابودي تاسيسات نفتي منطقه كنيم كه در اين صورت خطر فرو پاشي اقتصاد كل جهان را تهديد مي كند.
و اما پس از اتمام حمله:
به نظر من پيروز اين جنگ طرفي است كه استراتژي دشمن را كاملا شناسايي و بررسي كرده باشد و قادر باشد با اتخاذ استراتژي مناسب پيروزي را از آن خود نمايد كه اين به تفكرات طرفين بستگي دارد. هدف امريكا در اين حمله نابودي مراكز مهم نظامي، هسته اي و سياسي ايران است و اگر موفق انجام مناسب اين كار نشود قطعا بازنده جنگ خواهد بود. هر دو طرف خساراتي از جنگ خورده اند كه با توجه به مدت آن و تاكتيك هاي مورد استفاده طرفين متغير است.در صورت شكست امريكا، ايران دانش هسته اي به علاوه دلايل كافي براي ساخت سلاح هسته اي را دارد و شروع به نوسازي ارتش و اقتصاد و خسارات جنگ مي كند. امريكا نيز با توجه به روحيه ارتش و وشعيت بد اقتصاد خود و از دست دادن وجهه بين المللي مجبور به ترك منطقه خاورميانه مي شود.
و در صورت شكست ايران امريك حداقل براي 30 سال ديگر بايد تغيير حكومت نرم ايران را به تاخير بياندازد، باتوجه به خسارات متحمل شده اكنون جهان از نظام تك قطبي خارج و وارد دوران نظام چند قطبي مي شود. روسيه و چين هرگز اجازه رشد دوباره را به امريكا نخواهند داد. و ايران مجبور به بازسازي زيرساختها، ارتش و مراكز هسته در يك فرايند حداقل 10 ساله مي شود.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
يه ضرب المثل انگليسي كه ميگه همه تخم مرغهارو تو يه سبد حمل نكن . حكايت اسراييله كشور يكه قسمت اعظم جمعيتش تو يك شهر قرارداره تازه بقيه اونها هم زياد از اين انبوه جمعيت دور نيستند بايد خيلي كودن باشه كه با يه كشوري كه دشمن قسم خورده اونه در بيافته كه از نظر مسافت چندين برابر اونه . اين تمركز جمعيت به نظر من نه شيميايي ميخواد نه ميكربي چند تا شهاب 3 نوش جان كنه بسشه . نقاط ضعف ديگه بماند . icon_cheesygrin

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اينو بدونيد اگر اسراييل به مراكز اتمي ايران حمله كنه و ايراني جواب بده آمريكا ايران رو ويران خواهد كرد حتي با موشك اتمي اينو خوب ميدونيد كه 80 درصد افراد كنگره رو يهودي ها تشكيل ميدند

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

اينو بدونيد اگر اسراييل به مراكز اتمي ايران حمله كنه
و ايراني جواب بده
آمريكا ايران رو ويران خواهد كرد حتي با موشك اتمي
اينو خوب ميدونيد كه 80 درصد افراد كنگره رو يهودي ها تشكيل ميدند

آقاي تازه وارد !
قبل از اينكه در تاپيك هاي مختلف عشق خودت را به آمريكا و اسراييل نشان دهي كمي هم فكرت را بكار بينداز
اولا حمله اتمي به يك كشور كشك نيست كه به اين راحتي ها انجام شود.
ثانيا پاسخگويي به هر گونه تجاوزي حق هر كشوري است.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
عجب تاپيك داغي به اين راحتي هم كه يكسري از دوستان گفتند اسرائيل نميتونه به ايران حمله كنه و ايران هم به اين سادگي ها نميتونه اسرائيل رو نابود كنه نميدونم دوستان كتاب اسرائيل نوك سرنيزه ي غرب رو مطالعه كردند يا نه ولي عنوان خود كتاب بيانگر خيلي از نكات هست دوستان اشاراتي داشتند به اين نكات : 1 اسرائيل تا زماني كه آسودگي خاطر از بابت سوريه و حزب الله و حماس پيدا نكند اقدام به حمله نميكند. 2 اسرائيل تنها به ايران حمله نخواهد كرد به اين دليل كه ايران عراق سال 1981نيست و شرايط جهان با آن زمان دچار تغيير و تحول اساسي شده. 3 تنها راه حل براي مقابله با اسرائيل و متحدانش موشكهاي بالستيك و مسدود كردن تنگه ي هرمز نيست. 4 در صورت حمله ي اسرائيل ومتحدانش به ايران روسيه . چين و هند بيشترين نفع را خواهند برد پس غرب تلاش خواهد كرد تا اين انتفاع را به حداقل برساند . 5 با توجه به اين تز كه هدف وسيله را توجيه ميكند در صورت به بنبست رسيد اسرائيل احتمال استفاده از سلاحهاي اتمي وجود دارد . 6 با توجه به اينكه مجموعه ي سياسي غرب اسرائيل را اداره ميكنند تا زماني كه سود اين حمله بيشتر از زيان آن نباشد حمله نخواهند كرد. حال به برسي نكات فوق خواهيم پرداخت . مواضع سوريه و تحولات اخير لبنان به خوبي نشان داد كه موضوع حزب الله و سوريه به اين زوديها قابل حل نيست و از طرفي نيز آمريكاييها با حمايت از سينيوره عرصه را براي حزب الله و سياستهاي ايران تنگ كرده. واقعا اگر به اين خيال باشيم كه اسرائيل به تنهايي حمله خواهد كرد ساده لوحي خواهد بود زيرا كشوري كه نه عمق استراتژيك دارد وهم با بحران مقبوليت و جمعيت هرروز درگير است به تنهايي توانايي حمله به كشوري مانند ايران را نخواهد داشت .دوستان از حملات هوايي صحبت ميكنند كه اسرائيل ممكن است به نقاط مختلف ايران انجام شود ولي غافل از اينكه ايران منتظر ك.چكترين توجيه مقبول است تا اين طومار 60ساله را يكشبه درهم بپيچد . مقابله با اسرائيل و متحدين غربي آن فقط از طريق موشكهاي بالستيك و مسدود كردن تنگه ي هرمز امكانپذير نيست كمااينكه اين مواردهم ميتواند جزئي از موارد مقابله باشد اما راحتترين كار ايجاد تفرقه در صفوف دشمن است زيرا اينان شديدا" به منافع يكديگر چشم دوخته اند كه ميشود با ايجاد تقابل در بدست اوردن منافع دشمنان را به يكديگر مشغول كرد. متنفعترين كشورها از جنگ اسرئيل و امريكا ( احتمالا") روسيه. هند و چين خواهند بود زيرا روسيه در طي 2 سال گذشته نشان داده است كه در پي بازسازي چهره ي خود به عنوان يك ابر قدرت است و چين هم به دليل حضور امريكا در بسياري از عرصه هاي اقتصادي با مشكل روبرو ست و هند نيز قدرت نوظهوري در عرصه بين الملل محسوب ميگردد كه نبود آمريكا كار را براي آنها ساده تر خواهد كرد. در صورت استفاده اسرائيل از بمب اتم با توجه به اينكه خسارات زيادي به ايران وارد ميشود ولي بايد توجه داشت كه پس از آن حق دفاع هسته اي كاملا" محفوظ است و با توجه به عمق كم استراتژك اسرائيل حتي يك بمب متوسط براي از بين بردن اين رژيم كفايت ميكند . واقعا"حمله به ايران تبعات بسياري را بدنبال خواهد داشت كه يكي از انها تضعيف شديد هر سه كشور خواهد بود كه ميتوان گفت با توجه به اين موارد امريكا با ابرقدرتي خود بايد خداحافظي كند اسرائيل با توجه به ضعف شديد توسط اعراب از پاي در خواهد آمد و ايران كه بدنبال چنين جنگي دچار خسارات فراواني شده تا 30 سال اينده حرفي براي گفتن نخواهد داشت.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

اينو بدونيد اگر اسراييل به مراكز اتمي ايران حمله كنه
و ايراني جواب بده
آمريكا ايران رو ويران خواهد كرد حتي با موشك اتمي
اينو خوب ميدونيد كه 80 درصد افراد كنگره رو يهودي ها تشكيل ميدند

آقاي تازه وارد !
قبل از اينكه در تاپيك هاي مختلف عشق خودت را به آمريكا و اسراييل نشان دهي كمي هم فكرت را بكار بينداز
اولا حمله اتمي به يك كشور كشك نيست كه به اين راحتي ها انجام شود.
ثانيا پاسخگويي به هر گونه تجاوزي حق هر كشوري است.


اينو بدونيد بنيانگذار اصلي كنگره آمريكا يهودي هاي ثروتمند و با نفوذ بودند
حتي قبل از حمله آمريكا و گرفتن عراق سناتور يهودي كنگره گفته بود حمله به عراق اشتباه بود بايد اول به ايران حمله ميشد
بهتره برين فيلم حمله اسراييل به تاسيسات اتمي سوريه رو نگاه كنيد اولش چي درست كرده بودند بعدش چه ويرانه اي شد

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
از همه ناب تر پيشنهاد عمليات بسيار ساده !!! از كار انداختن نيروي هوائي آمريكا بود ، البته آقا سعيد هم تكليف نيروي زميني رو روشن كرد چون سربازان آمريكائي و اسرائيلي هم ترسو هستند و هم سست عنصر !! سرباز هم اگر در دنيا هست اونهم مال ماست و بقيه ول معطلند ، سربازهاي اسرائيلي با توجه به تاريخ نظامي منطقه از همه سربازهاي منطقه ترسو ترند !! مگه نه آقا سعيد ، آمريكا هم كه از كار انداختن نيروي هوائيش كاري نداره ، مگه اصلا نيروي هوائي آمريكا چند تا هواپيما داره ؟ تازه كجا هواپيما هائي مانند اف-22 و اف-15 و اف-16 و سوپر هورنت تاب مقاوت در برابر ناوگان عظيم هواپيماهاي آذرخش و صاعقه و غيره ما رو دارند ؟ هواپيماهاي بي-1 و بي-2 هم كه از پايگاههاي داخل آمريكا بلند ميشن دعا ميكنيم كه وسط راه پنچر بشن ، اصلا من پيشنهاد بهتري دارم ، بيائيم براي پيش دستي مستقيما به آمريكا حمله كنيم و در نيويورك پاسدار پياده كنيم ، آمريكائي ها كه بهر حال تا ما رو ببينند از ترس سكته ميكنند ، اينطوري جنگ هم لازم نيست .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
با سلام دوستان اولا بحث داره سیاسی میشه. بعدم من فکر کنم نباید واقعیت رو فراموش کرد و یکجانبه به موضوع نگاه کرد. من یک ایرانی متعصب هستنم ولی سعی میکنم روی حرفام فکر کنم تا بحثمون قشنگتر بشه. ایا میدانید که فرود موشکهای ما در اسرائیل احتمال حمله اتمی انها به تهران را در بر دارد؟ ایا میدانید که در حال حاضر امریکا تعداد 470 بمب اتمی b61 را در عراق و 90 تای دیگه در ترکیه نگهداری میکند که مخصوص مقابله با نظامیان محاجم ؟ ایا میدانید که اثار باستانی و فرهنگی ما از اسرائیل کهن تر است؟ ایا میدانید که شهرهای بزرگ ما که احتمال حمله به انها زیاد است در اماکن تاریخی و متبرکه قرار دارد؟ و در اخر ایا میدانید چند درصد از جمعیت ما در روستا و چند درصد در شهرهای بزرگ ما قرار دارند؟ پس یه لطفی کنید درباره حمله اتمی به این راحتی صحبت نکنید...!!!! با تشکر

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بچه ها شايد به تاپيك ارتباط نداشته باشه ولي يكي بگه چه چيزي باعث شده كه اينهمه كشور دو به يا بيشتر و كمتر با هم اختلاف دارن و كي بيشتر از همه اين وسط استفاده مي بره

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
غیر از یهودی های وابسته به اسرائیل هیچ کس این وسط سودی نمیبره. بلکه دوباره ما و امثال ما که در حال حاضر اقتصاد شکننده ای داریم اوضاع بدتری نصیب ما میشود حتی خود اسرائیل هم سودی ایدش نمیشه و یا آمریکا چون کشور ما دستو پا بسته نیست و کارزار را و عرصه عمل را برای محاجمان سخت و غیر ممکن میسازد ولی کشور ما تصرف و یا تجزیه نمیشود البته من نمیدانم این افکار بچه گانه را کی تو سر بعضی هموطنان انداخته ولی از این خبرا نیست کشور ما قابل مقایسه با هیچ کشوری نیست کشور ما خودش است یعنی ایران اسرائیل با ما مشکلی نداره مشکل اون با اعراب که چون ما از اونا حمایت میکنیم اسرائیل هم با ما بر سر جنگ افتاده که کاملا طبیعیه چون ما مسلمانیم از مسلمانان حمایت میکنیم هر چند که اونا از ما حمایت لازم و کافی به اندازه ما نمیکنند. ولی این را نباید فراموش کرد که عده زیادی از اسرائیلی ها ایرانی هستند و متاسفانه قول پارسی را به کورش فراموش کرده اند بلاخره مذهب یهوده دیگه کاریش نمیشه کرد. با تشکر

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
عصر ایران- وزیر خارجه سابق آلمان مدعی شد: "اسرائیل در آینده نزدیک قصد دارد به بهانه برنامه هسته ای ایران به این کشور حمله کند." به گزارش عصر ایران (asriran.com) یوشکا فیشر طی مقاله ای در روزنامه انگلیسی زبان دیلی استار لبنان ادعا کرد: "سفر اخیر بوش به خاورمیانه پیش درآمدی برای جنگ علیه ایران بوده است." وی افزود: "خاورمیانه به سمت یک رویارویی بزرگ در سال 2008 حرکت می کند. ایران باید درک کند که در صورت نبود یک راه حل دیپلماتیک ظرف ماه های آینده احتمال بروز یک درگیری نظامی بالاست. اکنون زمانی است که مذاکرات جدی باید آغاز شود." فیشر خاطرنشان کرد: "صحبت های اخیر بوش در طول سخنرانی وی در پارلمان اسرائیل (کنست) نشان داد که حمله مشترک آمریکا و اسرائیل به برنامه هسته ای ایران قریب الوقوع است." وزیر خارجه سابق آلمان در ادامه نوشت: "ظاهرا بوش در کنار اسرائیل برنامه ریزی کرده تا برنامه هسته ای ایران را از طریق نظامی و نه از راه های دیپلماتیک نابود کند....گرچه مقامات اسرائیل اذعان می کنند حمله به تاسیسات هسته ای ایران خطرات جدی و غیرقابل تخمین را دربرخواهد داشت اما مشخص است که گزینه انتخابی بین پذیرفتن یک ایران هسته ای یا تلاش برای نابودسازی برنامه هسته ای این کشور با پذیرفتن همه عواقب آن چیست." این اظهارات در حالی مطرح می شود که مقامات بلندپایه آمریکا و حتی اسرائیل بارها بر پیگیری مسیر دیپلماتیک درباره برنامه هسته ای ایران تاکید کرده اند. در همین راستا چندی پیش کاخ سفید گزارش روزنامه جروزالم پست مبنی بر احتمال حمله نظامی به ایران را تکذیب کرد. مقامات آمریکایی در عین حال گفته اند: "در مورد ایران همه گزینه ها بر روی میز قرار دارد." فیشر، رهبر سابق حزب سبز آلمان یکی از دیپلمات هایی بود که در فاصله سال های 2003 تا 2005 در زمینه ارزیابی تاسیسات هسته ای ایران و فشار بر تهران برای تعلیق موقت برنامه غنی سازی اورانیوم دست داشت. ایران بارها تاکید کرده است هر گونه حمله ای را به گونه ای غیر قابل باور پاسخ خواهد داد و در عین حال برای پیمودن مسیر دیپلماسی نیز اعلام آمادگی کرده است .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط amirarsalankhan
      بمب افكن تهاجمي نسل بعد، LRS-B
       
                                 
       
       
      بمب افكن نسل بعد ( NGB، قبلا به نام بمب افكن 2018 شناخته مي شد ) يك برنامه به منظور توسعه يك بمب افكن جديد براي نيروي هوايي ايالات متحده بود. NGB قرار بود تا در حدود سال 2018 و به عنوان يك بمب افكن پنهانكار، مادون صوت، برد متوسط و با قابليت متوسط حمل سلاح وارد خدمت شود و به تدريج جايگزين بمب افكن هاي پير و پا به سن گذاشته (  B-52 Stratofortress  و B-1 Lancer ) گردد. ولي برنامه توسعه NGB با ظهور طرح بمب افكن دور برد تهاجمي سنگين ايالات متحده به فراموشي سپرده شد.
       
         
       
      اين اتفاق زماني افتاد كه در ژوئن 2010 سپهبد Breedlove  در مصاحبه اي بيان كرد كه اصطلاح بمب افكن نسل بعد مرده و از اين به بعد نيروي هوايي بر روي طراحي بمب افكن هاي دور برد تهاجمي كار خواهد كرد كه در آن از سيستم هاي به كار رفته در جنگده هاي F-22 و F-35 استفاده خواهد شد تا بمب افكني مقرون به صرفه و با قابليت هاي استثنايي هر دو جنگنده فوق جهت انجام ماموريت ها طراحي و توليد گردد.
       
             
       
       
      بمب افكن دور برد تهاجمي (Long Range Strike Bomber)
      برنامه توسعه بمب افكن دور برد تهاجمي ( LRS-B ) به معناي واقعي كلمه پنهانكار است! و اطلاعات خيلي كمي از آن منتشر شده است ولي اهميت آن را به خوبي مي توان در رفتار پنتاگون و شركاي صنعتي بزرگ آن احساس كرد.بسياري از كارشناسان معتقدند كه برنامه توسعه اين بمب افكن ساختار نيروي هوايي ايلات متحده را در 20 سال آينده شكل خواهد داد و هر شركتي كه برنده مناقصه توليد اين بمب افكن شود پول پارو خواهد كرد و بازنده نيز مي تواند مطمئن باشد كه جايگاهي در آينده هوانوردي نظامي ايلات متحده نخواهد داشت مگر ان كه معجزه اي كند!
      هر چند امروزه لاكهيد ماريتن به لطف پروژه F-35 آينده خود را در صنعت هوانوردي نظامي ايالات متحده تضمين كرده است و بويينگ نيز به مدد توليدات هوانوردي غير نظامي خود مي تواند از اين بحران عبور كند و تنها نورث روپ است كه چاره اي ندارد و  بايد اين مناقصه را برنده شود تا بتواند با خيال راحت به آينده خود فكر كند
      شناخته ها و ناشناخته ها
      پيش بيني شده 80 تا 100 فروند از اين بمب افكن جديد جايگزين ناوگان فعلي بمب افكن هاي ايالات متحده شود.  
      پنهانكار بودن ،قابليت حمل سلاح هاي هسته ايو داراي بودن هر دو حالت پروازي سرنشين دار و بي سرنشين از الزامات طراحي LRS-B است.قيمت تعيين شده براي هر فروند بمب افكن جديد 550 ميليون دلار در سال 2010 پيش بيني شده و قرار است به جهت كم كردن هزينه ها از فناوري موجود در طراحي ان استفاده شود ولي ساختار طراحي آن بايد به شكلي باشد كه بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز استفاده كند.دو رقيب اصلي در طراحي اين بمب افكن يكي كمپاني  Northrop Grumman, با سابقه طراحي بمب افكن پنهانكار و گرانقيمت B-2 است و ديگري مشاركت كمپاني هاي بويينگ و لاكهيد مارتين با سابقه طراحي جنگنده هاي F-22 و F-35 .همچنين پيش بيني مي شود در اواسط دهه 2020 اولين پروازهاي اين بمب افكن انجام شود.طبق حدس هايي كه كارشناسان مي زنند نيروي هوايي آمريكا به دنبال يك بمب افكن در اندازه اي حدودا نصف B-2 است كه از دو موتور F-135 همانند F-35 سود ببرد.
       
                                              
                                         
                                          پيشران F-135 Pratt  & Whitney
       
      الان همه شما ميگوييد اين كه خيلي كوچيكه، خب مسلما بايد بزرگتر بشه ولي با صحبتي كه رابرت گيتس وزير سابق دفاع انجام داد و به اعضاي كنگره گفت كه قيمت هر فروند 550 ميليون دلار ميشود راه را بر روي بزرگتر شدن اين بمب افكن فعلا بست. و اين نگراني را در بين كارشناسان به وجود آورد كه هر شركتي كه بتواند با حداقل آيتم هاي اساسي يك بمب افكن توليد كند برنده اين مناقصه خواهد بود بدون توجه به نيازهاي اساسي نبردهاي آينده.بنابراين يكسري الزامات از سوي كارشناسان هوانوردي نظامي جهت توسعه LRS-B  پيشنهاد شده است :
      پنهانكاري
      امروزه ميدانيم كه 80 درصد قابليت پنهانكاري به شكل و طراحي هواپيما بستگي دارد و فقط 20 درصد به مواد و تكنولوزي پيشرفته به كار رفته در آن وابسته است. كه همين 20 درصد هم بيشترين هزينه را به خود اختصاص مي دهد. پس يايد تعادل خوبي را بين اين دو بخش برقرار كرد تا هزينه هاي طراحي و توسعه سرسام اور نباشد.
      تعمير و نگهداري
      استفاده از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده مي تواند نگهداري اين بمب افكن را بسيار راحت تر كند تا استفاده از موادي كه در لبه تكنولوژي روز قرار دارند و بسيار گران قيمت خواهند بود و نگهداريشان نيز بسيار مشكل است.ولي پلت فرم طراحي نيز بايد به شكلي باشد كه اين پرنده بتواند در 50 سال آينده آسمان ها را همچنان تسخير كند و پذيراي مواد جديد و تكنولوژي هاي نوين نيز باشد.
      قابليت حمل بمب هاي هسته اي
      تصميم گيري در اين مورد بايد همين الان صورت بگيرد، هر چند نيروي هوايي علاقه دارد تا چند سال بعد از توليد بمب افكن ها مجوز حمل سلاح هاي هسته اي را براي آنها صادر كند ولي با توجه به پيشرفت هاي سريع در صنعت هوانوردي نظامي از الان اين پرنده بايد طوري طراحي شود كه حداقل نيمي از آنها از ابتدا قابليت حمل بمب هاي هسته اي و هيدروژني را داشته باشند. و توانايي بازدارندگي ايالات متحده را همچنان حفط كنند.
      كنار گذاشتن طرز فكر شواليه تنها!
      بسياري از مردم فكر مي كنند كه پنهانكاري يعني يك جنگنده پنهانكار به تنهايي و با شجاعت به مانند يك شواليه به مواضع دشمن حمله مي كند و تمامي آنها را نابود ميسازد!! از الان بايد اين تفكر را دور ريخت و يك برنامه جامع جهت حملات پر تعداد بمب افكن هاي نسل بعد در نظر گرفت و تمام سناريوهاي موجود و تهديدات لازم را در آنها پيش بيني كرد تا قدرت واقعي بمب افكن ها و تاثير آنها بر روي مواضع دشمن مشخص شود.
      ساخت يك بمب افكن، نه فقط يك پلت فرم صرف
      در سال هاي بعد LRS-B تنها بمب افكن سنگين ايالات متحده خواهد بود. پس بايد به شكلي طراحي شود كه قابليت باز طراحي بسياري از قسمت هاي آن وجود داشته باشد و بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز به خوبي بهره مند شود. همچنين LRS-B بايد بتواند ماموريت هاي دريايي را نيز به خوبي ماموريت هاي زميني انجام دهد.
      نگه داشتن خلبان در كابين
      با وجود داشتن فناوري پروازهاي بي سرنشين اما ما نبايد در دام اين صحبت ها بيافتيم كه LRS-B بايد تنها قابليت بي سرنشين داشته باشد!، نداشتن خلبان در ميدان نبرد يعني نداشتن حس مسئوليت پذيري و ابتكارات لحظه اي نمي توان از جذابيت هاي فراوان پرنده هاي بي سرنشين گذشت ولي يك بمب افكن سنگين بي سرنشي نياز به حمايت زميني بسيار بيشتري از بي سرنشين هاي فعلي دارد كه اين خود هزينه ها را بسيار بالاتر مي برد.مورد بعدي قابليت ضعيف بي سرنشين ها در سوخت گيري هاي هوايي است كه در حين ماموريت هاي يك بمب افكن دوربرد الزامي است و يك خلبان در هر شرايط آب و هوايي يا زماني به راحتي آن را انجام مي دهد.و در آخر فكر كنيد كه يك بي سرنشين بخواهد بمب هسته اي نيز با خود حمل كند، خيلي فكر خوبي نيست و حتي كابوس آور نيز هست. هر چند خيلي ها فكر ميكنند بهتر بمب هاي هسته اي را به دست بي سرنشين ها سپرد!
      فراموش نكردن چيزهاي كوچك
      بايد فضاي كافي براي خلبان در پروازهاي طولاني در نظر گرفت تا اعصابش راحت باشد و تحت فشارهاي جسمي قرار نگيرد. اين مورد حتما بايد لحاظ شود و سعي شود از تجربه B-2 در اين مورد درس گرفته شود.
      در ژانويه 2011 نيروي هوايي فهرستي كوتاه از اهداف مورد نظر خود را براي بمب افكن تهاجمي منتشر كرد
      اهداف طراحي در نظر گفته شده براي يروژه LRS-B در ژانويه 2011
      كل هزينه پروژه نبايد از 40 تا 50 ميليارد دلار بيشتر باشد سرعت مادون صوت حداكثر بردي پروازي بيشتر از 9250 كيلومتر مداومت پروازي 50 تا 100 ساعت براي پروارهاي بي سرنشين قابليت بقا در حملات روزانه به مواضع دشمن با وجو د قدرتمند ترين دفاع هوايي موجود  
      در پايان تصاويري از طرح هاي مفهومي اراده شده توسط سه كمپاني معظم شركت كننده در اين مناقصه
       
                       
                                                           
       طرح پيشنهادي كمپاني نورث روپ گرومن
       
       
       
       
                      
                                                                              
       طرح پيشنهادي كمپاني لاكهيد
       
       
       
       
       
                         
                                           
        طرح پيشنهادي كمپاني بويينگ
       
       
      حال بايد منتظر ماند و ديد كه در چند ماه آينده مقامات نيروي هوايي كدام يك از طرح هاي پيشنهادي را براي آينده توان هوايي ايالات متحده انتخاب خواهند كرد.
      نظر شما چيست؟
      كم و كاستي بود  دوستان به بزرگواري خودتون ببخشيد، تقديم به ارواح طيبه شهداي مرزباني ناجا در حادثه اخير نگور
      با تشكر فراوان از دوست و استاد گرامي جناب 7mmt به جهت پيشنهاد اين موضوع و كمك هاي بسيارشان
      تهيه شده توسط امير ارسلان رهسپار ، فقط براي ميليتاري
       
       
      منابع :
      http://en.wikipedia.org/wiki/Next-Generation_Bomber
       
      http://www.defensenews.com/story/defense/air-space/strike/2015/01/18/air-force-bomber-industry/21805275/
       
      http://defensetech.org/2014/09/15/air-force-plans-major-step-in-long-range-strike-bomber-program/
       
      http://breakingdefense.com/2014/09/b-2-pilots-lessons-for-lrsb-americas-new-bomber/
    • توسط Phantom3
      موشکDelilah یک موشک الکترو اپتیکال می باشد که در اسرائیل و توسط صنایع نظامی این رژیم (IMI) به منظور هدف قرار دادن اهداف متحرک و غیر متحرک ساخته شده است.موشک Delilah نام سری موشک های گوناگون اسرائیل می باشد که توسط IMI ساخته شده اند.این موشک در اصل به عنوان یک تله هوایی ساخته شده بود، اما در دهه 1990 نوع تهاجمی و ضربتی از این موشک عرضه شد که توسط F-16 ها و F-4E های آپگرید شده ، که نقش جنگنده های هجومی را ایفا می کردند ، استفاده می شد.نوع ضد رادار این موشک از نوع هواپرتاب می باشد. این گونه از نیمه دهه 60 میلادی وارد خدمت شد. وظیفه این نمونه یافتن سایت های راداری در هنگامی بود که این رادار ها در حال کار بودند و با این کار آنها را یافته و نابود می کرد.

      Delilah-1
      این گونه از نوع هواپرتاب می باشد و در رده موشک های کروز قرار می گیرد . این موشک دارای یک موتور توربو جت بود و این موتور توربوجت به آن این امکان را می داد تا با درنگ کردن درست به خوبی هدف قرار دادن اهداف متحرک ، اهداف با استتار بسیار خوب را نیز مورد هدف قرار دهد.که این ویژگی این موشک را به یک موشک ایده آل برای نابودی سایت های سام تبدیل کرده است.این موشک دارای بردی برابر 150 کیلومتر است و توانایی نابود اهداف ، چه دریایی و چه زمینی را دارد.هدایت خودکار به کار رفته درآن به خوبی سیستم های هدایتی INS/GPS می باشد که به موشک امکان انجام ماموریت های خود اتکا را می دهد.این موشک توانایی تطبیق با سرهای جنگی گوناگون را دارد و نیز می تواند توسط بسیاری از هواگرد ها حمل شود.این موشک توانایی شلیک از هواگردها ، بالگردها یا لانچر های زمینی را دارد. اندازه جمع و جور این موشک به آن این امکان را می دهد که توسط بالگردهای سیکورسکی UH-60A و SH-60B حمل شود.این موشک سر جنگی کوچک ولی موثر حمل می کند که به آن امکان هدف قرار دادن و نابودی اهداف با کمترین خطر را می دهد.این موشک نخستین بار توسط اسرائیل در جولای و آگوست 2006 ، یعنی درجنگ با لبنان، استفاده شد.این موشک در این جنگ توسط F-16D پرتاب می شد.



       
       
       
      Delilah-2
      این موشک با سرمایه گزاری چین درحال توسعه و ساخت توسط اسرائیل می باشد .این موشک از موتور Bet Shemesh Sorek 4 استفاده می کند که تراستی معادل 800 پوند ایجاد می کند. این ویژگی به موشک این امکان را می دهد که برد بیشتر و سر جنگی بزرگتری داشته باشد.




      Delilah-GL
      این موشک یک موشک زمین پرتاب می باشد که در اصل نوع تغییر یافته موشک کروز Delilah است و بردی معادل 250 کیلومتر دارد که ممکن است برد واقعی آن نباشد ، یعنی امکان دارد این موشک بردی بیش از 300 کیلومتر داشته باشد .
      این موشک با سر انفجاری متعارف 30 کیلوگرمی مسلح می شود اما توانایی حمل انواع دیگری را نیز دارد. این موشک توسط GPS هدایت می شود و توانایی گشت در منطقه جنگی را قبل از تایید هدف دارد.

      مترجم :Phantom3
      استفاده از این مطلب تنها با ذکر نام مترجم و لینک به سایت Military.ir مجاز می باشد.
    • توسط farmandekoll
      F-117 نایت هاوک (شاهین تاریکی) نخستین هواپیمای عملیاتی است که به منظور استفاده از فناوری پنهانکاری طراحی شد. طراحی منحصر بفرد این هواپیمای تک سرنشینه تواناییهای استثنایی را به این هواپیمای تهاجمی می افزاید. اندازه این هواپیما در حدود F-15 ایگل می باشد که دو موتور توربو فن F404 که هرکدام نیرویی معادل 48 کیلو نیوتون (10800 پوند) ایجاد می کنند دارد. هم چنین دارای کنترل با سیم می باشد. قابلیت سوختگیری هوایی برد نایت هاوک را افزوده و آن را به یک سلاح بازدارنده و ترساننده ی ایالات متحده تبدیل کرده است. توانایی حمل انواع سلاح ها با سیستمهای ناوبری و حمله یکپارچه و سیستمهای الکترونیک پروازی ( اویونیک) موثر بودن این هواپیما را در عملیات مختلف اثبات می کند و بار کاری خلبان را کم می کند. کشیدن نقشه های با جزییات ریز برای عملیات روی نقاط با پدافند سنگین و قوی با استفاده از سیستم طراحی نقشه خودکار به ارزشهای این هواپیمای منحصر بفرد می افزاید.اولین F-117 در سال 1982 تحویل داده شد و آخرین تحویل در سال 1990 بود. تصمیم تولید F-117 در سال 1978 گرفته شد. اولین پرواز آن در سال 1981 انجام شد.

      جزییات :


      وظیفه : هواپیمای تهاجمی پنهانکار

      سازنده : لاکهید

      استفاده کننده : نیروی هوایی ایالات متحده

      موتور : دو موتور توربو فن بدون پس سوز F404-GE-F1D2 با قدرت 48 کیلو نیوتن (10800پوند)

      ابعاد : طول 10.08 متر، ارتفاع 3.78 متر، دهنه بال 13.20 متر

      اوزان: وزن خالی آن 13.381 کیلوگرم برآورد شده است، حداکثر وزن برخاست 13.814 کیلوگرم

      اجرا : حداکثر سرعت 0.98 ماخ یا 1040 کیلومتر بر ساعت(656 مایل بر ساعت)، سقف پرواز 15.240 متر برآورد شده است ( 50000 پا)

      سلاحها : تا 2268 کیلوگرم (5000 پوند) انواع بمب های هدایت شونده، موشکهای هوا به زمین، موشکهای زد رادار یا موشکهای هوا به هوای AIM-9 که در یک جایگاه درونی حمل می شوند.




    • توسط onin
      در ۲۵ فوريه ۵(۱۹۲۵ اسفند ۱۳۰۴) اولين خلبان ايراني كه كلنل احمدخان نخجوان نام داشت يك هواپيماي برژت -۱۹ را با پرچم و نشان ايران از فرانسه به پايگاه قلعه مرغي تهران پرواز داد. كلنل نخجوان در فرانسه دوره ديده بود و فقط ۲۰۰ ساعت پرواز داشت. بدين ترتيب در اين تاريخ اولين هواپيماي نيروي هوايي ايران با خلباني يك ايراني مرزهاي بين المللي را درنورديد و به فضاي پروازي ايران رسيد. در اين زمان ديگر خلبانان ايراني تحت نظارت يك استاد خلبان آلماني به نام «شفر» در ايران دوره مي ديدند. خريد هواپيما قسمت آسان كار بود. آموزش خلبانان براي پرواز كردن با آنها، نفرات پشتيباني زميني براي نگهداري و تعمير آنها و ساختن فرودگاه ها قسمت سخت كار بود كه زمان هم مي برد. در همين دوره زماني نيروي هوايي ايران از قالب يك اداره كوچك در ستاد فرماندهي ارتش خارج شده و به يك نيروي جداگانه تبديل شده بود كه «نيروي هوايي ارتش شاهنشاهي ايران» نام گرفته بود؛ اولين فرمانده نيروي هوايي ايران هم كسي نبود به جز كلنل احمدخان نخجوان. در سال ۱۹۲۴ (۱۳۰۳) اولين گروه از دانشجويان دوره خلباني و تكنسين پرواز به روسيه و فرانسه فرستاده شدند. بعدها در سال ۱۹۲۹ (۱۳۰۸) ايران ۱۵ خلبان داشت كه شش نفر از آنها در مدرسه پرواز ايستر فرانسه و ۹ نفر ديگر در مدرسه پرواز سباستوپول روسيه آموزش خلباني ديده بودند. در اين سال IIAF مخفف Imperial Iranian Air Force داراي ۳۳ فروند هواپيما از ۹ مدل مختلف بود. طي ۱۵ سال به يعني تا آغاز جنگ جهاني دوم بيش از ۳۰۰ هواپيما از ۱۸ مدل مختلف در اختيارنيروي هوايي ايران بود. در همان زمان هشت پايگاه هوايي كه مدارس آموزش خلباني و يك مركز آموزش تعميرات و نگهداري را شامل مي شدند ساخته شده بود. يك كارخانه مونتاژ هواپيما به نام «شهباز» هم ساخته شده بود كه قادر بود سه مدل مختلف هواپيما را مونتاژ كند. در سال ۱۹۴۱ (سوم شهريور ۱۳۲۰) بي طرفي ايران در جنگ جهاني دوم نقض شد و نيروهاي هوايي و دريايي انگليس و روسيه از شمال و جنوب به ايران حمله كردند. نيروي هوايي جوان ايران كه به تازگي به ساختن ساختارهاي اساسي خود مشغول شده بود، تحت هيچ شرايطي توانايي رويارويي با اين نيروي عظيم و توانمند را نداشت. با اين وجود تعدادي از پرسنل جوان اين نيرو تصميم به مقابله با بيگانه گرفتند و با كنترل پادگان قلعه مرغي دو هواپيما از اين پادگان به خلباني سروان وثيق و استوار شوشتري كه با شليك ضدهوايي مواجه شده و به ناچار آسمان تهران را ترك كردند. نيروهاي ائتلاف انگليس و روسيه كنترل دو پايگاه هوايي ايران را در دست گرفتند. آنها به ترتيب در مهرآباد و قلعه مرغي مستقر شدند. از نيروي هوايي جوان ايران تقريباً هيچ چيز باقي نماند. پس از پايان جنگ ارتش بريتانيا ايران را ترك گفت اما ارتش روسيه از ترك ايران سر باز مي زد و كنترل شمال ايران را در اختيار داشت. سه ماه پس از اين اتفاق نيروهاي سرخ روسيه ايران را ترك گفتند. پس از اين نيروي هوايي ايران هميشه به عنوان نيروي برتر در خاورميانه شناخته مي شود. موقعيت استراتژيك ايران توسط آمريكا ناديده گرفته نشد و آمريكا از اوايل دهه ۱۹۶۰ شروع به فروش تعداد زيادي از هواپيماهاي پيشرفته خود به ايران كرد. در سال ۱۹۶۵ ميلادي ايران اولين هواپيماجت خود با نام اف - ۸۴ جي جت ثاندر دريافت كرد. در سال ۱۹۶۵ هواپيماهاي اف-۵ فريدم توسط ايران خريداري شدند و به دنبال آن در سال ۱۹۶۸ اف-۴ فانتوم هم به ايران فروخته شد. در سال ۱۹۷۰ ايران داراي قوي ترين نيروي نظامي در منطقه بود. قبول فروش هواپيماهاي فوق پيشرفته اف-۱۴ اي تام كت به همراه موشك هاي پيشرفته اي آي ام - ۵۴ فينيكس از سوي آمريكا به ايران نشان دهنده روابط بسيار گرم بين ايران و آمريكا بود. در پي وقوع انقلاب اسلامي در سال ۱۹۷۹ دكترين و استراتژي نظامي ايران تغيير يافت و ايران ديگر به خريد تسليحات پيشرفته و گرانقيمت علاقه نشان نداد و همين باعث ايجاد نوعي تغيير قدرت در منطقه شد. ايران ديگر نه تنها دوست صميمي آمريكا نبود، كه به خاطر سياست هاي امپرياليستي و ضد انساني آمريكايي به دشمن اصلي آن تبديل شد. آمريكا و ديگر كشورهاي غربي تحريمي نظامي عليه ايران اتخاذ كردند. كمك هاي آمريكا قطع شده بود و نيروي هوايي ايران از فرار و بركناري افسران زمان شاه رنج مي برد كه همين امر به پايين آمدن سطح سرويس دهي در نيروي هوايي منجر شده بود. به دليل تحريم تسليحاتي ايران و نرسيدن قطعات مورد نياز، آمار عملياتي نيروي هوايي ايران سريعاً رو به كاهش بود. پس از انقلاب نيروي هوايي به «نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران» كه خود ارتشيان به آن «نهاجا» مي گويند تغيير نام داد. نام انگليسي آن هم Islamic Republic of Iran Air Force است كه به اختصار IRIAF خوانده مي شود. در همين اوضاع و احوال عراق با مناسب يافتن فرصت درصدد برآمد تا با حمله به ايران قسمت هاي وسيعي از خاك ايران را ضميمه قلمرو خود كند؛ به همين خاطر در ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰ (۳۱ شهريور ۱۳۵۹) با يورشي عظيم به خاك ايران از طريق هوا، زمين و دريا جنگ تحميلي هشت ساله را عليه ايران آغاز كرد. جنگ با حمله هوايي نيروهاي عراقي به شش پايگاه نيروي هوايي ايران و چهار پادگان آغاز شد و همزمان چند لشكر و تيپ مستقل عراق در چهار محور از طول ۷۰۰ كيلومتر مرز مشترك با ايران به عمق خاك ايران يورش بردند. اولين حمله هوايي عراق چندان موفقيت آميز نبود. دلايل آن را مي توان به برنامه ريزي ناكافي و نادرست عمليات، نداشتن اطلاعات كافي از اهداف و استفاده نامناسب از بمب هاي جي پي(بمب هايي كه هدف خاصي ندارند و براي انهدام كلي به كار مي روند) برشمرد. در مهرآباد يك هواپيماي اف-۴ اي در هنگام جابه جايي براي در امان ماندن از حملات دشمن دچار سانحه شد و از همدان هم گزارش هايي در مورد خسارت يك فروند اف-۴ رسيد. اولين عمليات هوايي ايران در پاسخ اين حمله و بلافاصله پس از آن در خاك عراق موفقيت آميز بود. در اين عمليات چهار فروند هواپيماي اف-۴ به پايگاه دريايي الشعبيه در نزديكي بندر ام القصر حمله بردند. اين چهار فروند هواپيما كه ۴۵۰ كيلوگرم بمب بر سر اين پايگاه ريختند عمليات خود را از پايگاه بوشهر شروع كردند. در ميان اهداف چندباطري موشك ضد كشتي وجود داشت. اين عمليات تلافي جويانه نيروي هوايي ايران به قدري سريع بود كه خط پدافند عراق در طول مسير پرواز دچار غافلگيري شده بود. روز بعد در عملياتي غيرقابل باور ۱۴۰ فروند از جنگنده ها و جنگنده بمب افكن هاي ايران به ويژه اف-۴ و اف-۵هاي پايگاه هاي بوشهر، همدان و تبريز توانستند با نفوذ خود به خاك عراق تلفات سنگيني به پايگاه ها و تاسيسات نظامي عراق وارد كنند. در اولين روزهاي جنگ چندين حمله هوايي ديگر به تاسيسات نظامي عراق از قبيل ام القصر انجام شد. در يكي از اين حملات دو فروند اف-۴ كه هر كدام شش بمب جي پي ۳۴۰ كيلوگرمي حمل مي كردند به تاسيسات نظامي دريايي و كشتي هاي موشك انداز عراق حمله بردند. در حدود ۲۰ دقيقه بعد يك فروند هواپيماي آر اف-۴ اي عكس هاي شناسايي از منطقه گرفت كه نشان مي داد كشتي ها و تاسيسات بندري دچار صدمات و خسارات سنگيني شده اند. تاكتيك كلي در طول انجام چنين عمليات هايي رسيدن به هدف از راههاي مختلف، انجام يك پاپ -آپ بيش از رسيدن به هدف و شيرجه زدن روي هدف براي انهدام آن است. در هنگام بازگشت دو اف-۴ يكي از آنها توسط يك موشك سام مورد اصابت قرار گرفت كه باعث آسيب ديدن برخي از سيستم هاي آن شد اما همچنان مي توانست پرواز كند. اما آتش خاموش كن ها كار نكردند و بال راست - محل اصابت موشك - آتش گرفت. باند فرود نزديك ترين پايگاه هوايي هم به دليل هجوم اوليه ارتش عراق براي فرود مناسب نبود و به همين خاطر مجبور به فرود در يك باند ناآماده با سرعت بالا شد. چرخ ها تركيدند و هواپيما در حالي كه سرنشينان آن اجكت كرده بودند از انتهاي باند خارج شد. بعدها اين هواپيما با تعويض بال و ديگر تعميرات دوباره به جنگنده هاي مورد استفاده در جنگ پيوست. اين تعويض بال كه اولين بار در ايران انجام مي شد را مي توان نقطه آغاز انجام كارهاي غيرممكن در نيروي هوايي دانست. در اولين ماههاي جنگ «نهاجا» تلاش هاي خود را به جلوگيري پيشرفت نيروي زميني ارتش عراق معطوف كرده بود. جنگنده هاي ايراني براي اين كار با استفاده از راكت هاي ضد زره دانه به دانه تانك ها و زره پوش هاي عراق را شكار مي كردند و حتي گاهي اوقات تا ارتفاع سه تا چهار متر زمين هم پايين مي آمدند. در مقابل عراق هم از هواپيماهاي ميگ-۲۱ و ميگ-۲۳ براي پوشش نيروي زميني خود استفاده مي كرد كه اين پوشش به ناچار منجر به درگيري هوايي بين ايران و عراق مي شد كه مي توان پيروزي هاي ايران در اين زمينه را بيشتر از عراق دانست. مخصوصاً در اوايل جنگ كه آنها در مقابل هواپيماهاي اف-۱۴ ايران توانايي انجام هيچ عملي را نداشتند كه در اواخر جنگ با خريد ميراژ اف-۱ از فرانسه توانستند كمي جنگ هاي هوايي را متعادل كنند. جنگ تحميلي عليه ايران علاوه بر خسارات و تلفات جانبي بسيار، دستاوردهاي ارزنده اي براي نيروي هوايي ايران داشت. نيروي هوايي در اين هشت سال توانست به تكنولوژي ساخت بسياري از قطعات مورد نياز خود دست يابد و در برخي موارد به خودكفايي برسد.
    • توسط onin
      http://www.pinetreeline.org/planes/B-52-10.jpg هواپیمای بمب افکن B-52، بمب افکنی دور برد و در کلاس سنگین وزن است که می تواند گونه های مختلفی از ماموریت ها را به انجام برساند. این هواپیما قادر به پرواز در سرعت های بسیار بالا، البته زیر سرعت صوت و در ارتفاع بالغ بر 50,000 پا پرواز بوده و توانایی حمل بمب های هسته ای یا اتمی و همچنین بمب های معمولی را نیز دارد. http://www.saceliteguard.com/images/B-52 H dropping M-117 750 pound bombs.jpg هواپیمای بی 52 برای مدت بیش از 35 سال تنها بمب افکن دارای سرنشین سنگین وزن ایالات متحده بوده است. این بمب افکن، قادر به پرتاب و شلیک بیشتر سلاح های موجود است و حتی بدین صورت، بیم آن می رود که پس از به روز ساختن سیستم های اویانیکی و پیشرانه ها و دیگر قمست های آن، این هواپیما تا سال 2045 نیز در خدمت باشد. البته این بمب افکن آمریکایی را BUFF که مخفف عبارت Big Ugly Fat Fellow و به معنای مرد چاق گنده زشت است، نیز می نامند. اولین مدل هواپیمای بی 52 در سال 1954، اولین پرواز خود را انجام داده و مدل B آن نیز در سال 1955 وارد خدمت گشت. به طور کلی 744 بمب افکن بی 52 ساخته شده و آخرین گونه آن نیز که مدل H نامیده می شود، در سال 1962 تحویل شد. این بمب افکن استراتژیکی، دارای بردی برابر با 14,162 کیلومتر است که از این رو، هواپیمایی میان قاره ای یا کانتیننتال گفته می شود. البته این برد، در حالت بدون سوخت گیری هوا به هوا اندازه گیری شده است، و در غیر این صورت، برد این هواپیما، با سوخت گیری هوا به هوا می تواند نا محدود باشد. در این هواپیما، از مدل جی به بعد تغییراتی در شکل بدنه مانند کوتاه تر شدن سکان عمودی یا همان پایدار کننده عمودی آن داده شد. http://www.militarypictures.info/d/294-3/B-52.jpg این بمب افکن سنگین ساخت شرکت بوئینگ بوده و از هشت موتور توربوفن پرات اند ویتنی TF-33 هر یک با قدرت کشش بیش از 7000 کیلوگرم بهره می برد. بالاترین سرعتی که این هواپیما قادر به دستیابی به آن است، حدود 0/8 ماخ بوده که معادل 650 مایل بر ساعت نیز می باشد. هدایت این هواپیمای بمب افکن بر عهده 5 خدمه بوده که سیستم صندلی خدمه ها، از توانایی اجکت یا پرتاب کردن در مواقع خطر نیز برخودار است. لازم به ذکر است که قیمت تمام شده این هواپیمای غول پیکر، حدود هفتاد و چهار میلیون دلار می باشد.
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.