hexman

شوروي-MIG 15-جنگ كره

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

نگاهي بر عملكرد ميگ 15 هاي شوروي در جنگ كره

با هجوم همه جانبه نيروهاي كمونيستي شمال به سرزمين هاي جنوبي شبه جزيره كره در تاريخ 25 ژوئن 1950 جنگ كره اغاز گرديد و همزمان نيروي هوايي شمال به بهترين جنگنده هاي ساخت اتحاد جماهير شوروي در جنگ جهاني دوم تجهيز شد كه اين جنگنده ها شامل 93 فروند جنگنده ايلوشين Il-10 و 79 فروند جنگنده Yak-9Ps ميشدند.

جنگنده ايلوشين Il-10

[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/Ilyushin_Il-10.jpg[/img]

و در اين هنگام نيروي هوايي و نيروي دريايي ايالات متحده امريكا نيز تعداد زيادي از جنگنده هاي بسيار پيشرفته خود از قبيل جت هاي F-80 Shooting Star و F-84 Thunderjet را به منطقه وارد نموده و به سرعت توانست با استفاده از برتري جنگنده هاي مدرن خود بر جنگنده هاي قديمي ساخت شوروي كنترل اسمان كره را بدست اورد.
امريكا با بدست اوردن برتري هوايي مطلق در اسمان كره شروع به بمباران كردن شهرهاي بدون دفاع سرزمينهاي كره شمالي با استفاده از بمب افكن هاي سنگين و استراتژيك خود (B-29 Superfortresses) كه در هر زماني در حال پرسه زدن بر فراز اسمان كره بودند نمود.

F-80 Shooting Star

[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/f-80_Shooting_Star.JPG[/img]

F-84 Thunderjet

[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/F-84_Thunderjet.JPG[/img]

هدف شمالي ها براي وارد كردن ميگ هاي 15 به نيروي هوايي خود تنها پر كردن خلا ناشي از كمبود جنگنده با موتور جت در نيروي هوايي شان نبود،بلكه انها ميخواستند با استفاده از توانايي هاي اين جنگنده جديد هر گونه هواپيماي متخاصم دشمن را كه پيش روي خود ميديدند از ميان بردارند.
ميگ هاي 15 با هدايت خلبانان با تجربه شوروي توانايي هاي خود را بار ها در برابر ارايش بمب افكنهاي سنگين امريكايي(B-29) نشان دادند و در طول جنگ تعدادي از ان بمب افكتهاي گران قيمت را ساقط نمودند.

بمب افكن B-29 Superfortresses

[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/B-29_Superfortress.jpg[/img]

در طول سالهاي جنگ كره نيروهاي سازمان ملل همواره به شركت داشتن خلبانان و متخصصان شوروي به نفع كره شمالي در اين جنگ مظنون بودند و به شوروي اعتراض مينمودند ولي اين اتهام همواره از سوي مقامات شوروي رد ميشد.اما با پايان دوران جنگ سرد خلبانان روسي كه در جنگ كره شركت داشتند شروع به فاش نمودن نقش خود در ان جنگ نمودند.
جنگنده هاي روسي كه در جنگ كره شركت داشتند به ارم نيروي هوايي كره شمالي و يا نيروي هوايي چين منقش ميشدند و خلبانان روس انها نيز لباس مخصوص نيروهاي ان دو كشور را به تن مينمودند تا دشمن را با اين تغيير ظاهر بفريبند.حتي انها در ارتباطات راديويي خود نيز از كارتهايي استفاده ميكردند كه بر روي انها كلمات كليدي مورد نياز در ارتباطات راديويي به زبان كره اي اما با حروف روسي نوشته شده بود و خلبانان روس بايد در حين برقراي ارتباط راديويي كلمات كره اي را تلفظ ميكردند.اما اين نيرنگ باعث ميشد تا تنش و اضطراب خلبانان روس در هنگام درگيري هاي هوايي افزايش يابد و تمركز انها از دست برود و از همينرو انها در بسياري از موارد با زير پا گذراندن قوانين به زبان روسي با همرزمان خويش ارتباط برقرار مينمودند.
خلبانان روسي از پرواز كردن بر فراز مناطقي كه امكان اسارت انها به دست نيروهاي سازمان ملل در اثر سقوط جنگنده شان وجود داشت منع شده بودند و همه اين مدارك و شواهد به وضوح نشان ميدهد كه اتحاد جماهير شوروي نيز يكي از طرفين درگير در جنگ كره بوده است.
اتحاد جماهير شوروي در طول جنگ سرد هيچگاه به شركت داشتن خلبانانش در جنگ كره اعتراف نكرد اما نيروهاي امريكايي كه در طي درگيري هاي هوايي به استراق سمع ارتباطات برقرا شده ميان جنگنده هاي نيروهاي شمال ميپرداختند بارها صداي خلبان روس را شنيده بودند.اما فقط نيروهاي كمونيست كره شمالي و چين بودند كه مسوليت پروازهايشان را بر عهده ميگرفتند.تا زميانيكه تعدادي از نويسندگان چيني و روس(Xiaoming Zhang, Leonid Krylov, Yuriy Tepsurkaev , Igor Seydov) دست به انتشار كتابهايي زدند و در ان از نقش واقعي خلبانان روس در جنگ كره پرده برداشتند.
با وارد شدن چين كمونيستي به جنگ كره به نفع نيروهاي شمال،متخصصين شوري شروع به اموزش دادن خلبانان چيني ها براي استفاده از جنگنده هاي جديد ميگ 15 خود نمودند.و در ماه اكتبر سال 1950 اتحاد جماهير شوروي تصميم به ايجاد يك گردان هوايي در خاك چين و تجهيز ان به جديد ترين جنگنده ساخت خود يعني ميگ 15 و اموزش خلبانان چيني نمود.در پي اين عمل كرملين تصيم به اموزش هم زمان خلبانان چيني و كره اي براي هدايت جنگنده هاي ميگ 15 نمود تا با اماده كردن خلبانان چيني و كره اي به تدريج بتواند خلبانان خود را از جنگ خارج نمايد.(عملي كه هيچگاه تا پايان جنگ كره بطور كامل رخ نداد).

متخصصان شوروي در حال اماده سازي يك فروند ميگ 15 براي نبرد

[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/MiG-15_351IAP.JPG[/img]

در روز اول نوامبر سال 1950، 15 فروند ميگ 15 يك دسته 15 فروندي از جنگنده هاي P-51 Mustang نيروي هوايي امريكا را بر فراز خاك كره رهگيري كردند.ستوان يكم Fiodor V. Chizh (روسي) موفق به سرنگون كردن يكي از F-51D ها به خلبانيAaron Abercombrie گرديد و در اين حادثه خلبان امريكايي نيز كشته شد.
سه فروند ميگ 15 از همان واحد نيز 10 فروند جت جنگنده F-80 Shooting Star را رهگيري كردند و يكي از ميگها به خلباني Semyon Fiodorovich Jominich اولين پيروزي جت برابر جت تاريخ جنگهاي هوايي جهان را در برابر نيروهاي سازمان ملل با ساقط كردن يكي از F-80 ها به خلباني Frank Van Sickle به نام خود و نيروهاي كمونيستي ثبت كرد.در اين حادثه نيز خلبان امريكايي F-80 كشته شد.
اما نيروهاي سازمان ملل علت هر 2 حادثه فوق را اصابت گلوله هاي پدافند هوايي كره شمالي اعلام كردند.

جنگنده F-51D

[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/P-51_Mustang.JPG[/img]

جنگنده هاي پيستوني امريكا از قبيل P-51 Mustang و F4U Corsair و حتي جت هاي بال صاف F-80 در برابر ميگ هاي 15 كه شوروي واقعا حرفي براي گفتن نداشتند.نخستين جنگنده هاي جت طراحي شده همچون جنگنده هاي پيستوني جنگ جهاني دوم از بالهاي صاف استفاده ميكردند كه اين طراحي مانع دست يافتن ان جنگنده ها به سرعت هاي بالا ميشد اما طراحان روس جنگنده ميگ 15 بر اساس تجربيات مهندسان و طراحان الماني(بر اساس طرح ناتمام الماني جنگنده Ta 183 Huckebein) در طراحي بدنه ميگ 15 از مدل بالهاي متمايل استفاده كردند و اين نوع از طراحي به ميگ 15 اجازه ميداد تا به سرعتي بسيار بالا دست پيدا كند.

جنگنده الماني Ta 183 Huckebein

[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/Focke-Wulf_Ta_183.JPG[/img]

و در تاريخ 9 نوامبر ميگ 15 هاي روسي اولين تلفات خود را در مقابل نيروهاي سازمان ملل متحمل شدند و در اين روز يك فروند ميگ 15 به خلباني كاپيتان Mikhail F. Grachev توسط يك فروند جنگنده امريكايي از نوع F9F Panther و به خلباني ستوان William T. Amen كه از ناو هواپيما بر امريكايي USS Philippine Sea به پا خواستسه بود ساقط گرديد.
.
نيروي هوايي شوروي ادعا ميكرد كه تا پايان ماه نوامبر ميگ هاي 15 نيروهاي شمال،27 فروند ديگر از هواپيماهاي نيروهاي سازمان ملل را سرنگون نموده اند(11 فروند اف 80،7 فروند بي-29 و 7 فروند اف-51) كه 23 فروند از اين تعداد سرنگون شده توسط امريكايي ها نيز نيز تاييد ميگردد اما منابع امريكايي ادعا ميكنند كه اكثر اين سرنگوني ها توسط اتش توپخانه ضد هوايي سرنگون گشته اند و فقط سرنگوني 4 فروند بمب افمن بي-29(سه قروند بي-29 و يك فروند اربي -29 را كه به شدت اسيب ديده ) را توسط حمله ميگ هاي 15 تاييد كرده اند.
با اين حال هر دو طرف(شوروي و امريكا) به اين مساله اذعان داشته اند كه با ورود ميگ هاي 15 روسي به صحنه نبرد كره برتري هوايي اوليه نيروهاي ازمان ملل بر فراز خاك كره شمالي از بين رفته است.

دو فروند ميگ 15 در حال حمله به يك فروند بي 29

[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/800px-MiG-15s_curving_to_attack_B-29s_over_Korea_c1951.jpg[/img]

براي جلوگيري از تهديدات روز افزون ميگ هاي 15 و جلوگيري از خسارات و تلفات بيشتر، امريكايي ها در ماه دسامبرسه اسكادران از جنگنده هاي جديد و بال كج F-86 Sabre را كه به سرعت اماده درگيري هوايي ميشدند و خطري بسيار جدي براي ميگهاي شوروي به حساب مي امدند را براي حفاظت از B-29 وارد شبه جزيره كره نمود نمود.
هرچند كه نتايج رويارويي مستقيم ميگ ها در برابر F-86 هاي امريكايي به وضوح در مدارك و اسناد امريكايي ها از پيروزي هاي قاطع جنگنده امريكايي حكايت ميكنند اما بر اساس ادعاي لشكر 64 ام نيروي هوايي شوروي،در طول جنگ كره كلا تعداد 1,106 فروند از انواع هواپيما هاي نيروي سازمان ملل توسط جنگنده هاي كره اي (روسي) ساقط شده اند
در تاريخ 17 دسامبر سال 1950 اولين درگيري هوايي ميان F-86 هاي تازه وارد و ميگ هاي 15 رخ داد و پيروزي واضح و اشكار امريكايي ها با مجبور كردن كلنل Yakov Nikanorovich به اجكت از ميگ در حال سوختنش توسط سرهنگ دوم Bruce H. Hinton خلبان امريكايي Sabre شكل گرفت.

جنگنده F-86 Sabre

[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/F-86_Sabre.JPG[/img]

در روزهاي بعدي هريك از طرفين ضرباتي را به يكديگر وارد نمودند.در 22 دسامبر كاپيتان Nikolay Yefremovich از نيروي هوايي شوروي و از درون كاكپيت ميگ 15 bis اش يك فروند Sabreامريكايي را به خلباني كاپيتان Lawrence V. Bach را به زير كشيد.
البته هر دو طرف در تعداد موفقيت هاي هوايي كسب شده در ماه دسامبر به مبالغه پرداختند.
خلبانان امريكايي جنگنده هاي F-86 مدعي به زير كشيدن 8 فروند ميگ 15 و خلبان شوروي نيز مدعي ساقط كردن 12 فروند F-86 بوسيله ميگهاي خود هستند.اما امار واقعي تلفت طرفين سه فروند ميگ 15 از شوروي و حداقل يك فروند Sabre از امريكا ميباشد.
اين برخورد هاي نخستين هوايي بين دو طرف سيماي دو سال و نيم باقيمانده از جنگهاي هوايي در كره را روشن ميسازد.ميگ 15 و ميگ bis15 هر دو داراي سقف پروازي بالاتري نسبت به تمام ورژنهاي جنگنده F-86 Sabre بودند.15,500 متر براي ميگها در برابر 14,936 متر توانايي صعود براي Sabre چرا نسبت نیرو به وزن در ميگها بيشتر از اين نسبت در Sabre ها ميبود.
به اين ترتيب ميگ ها از سرعت بالاتري نيز نسبت به مدل هاي A,E ,F از جنگنده F-86 Sabre برخوردادر بودند :1,005 كيلومتر در ساعت(624 mph) براي ميگها در برابر 972 كيلومتر در ساعت(604 mph) براي Sabre ها (براي مدلهاي اوليه).
نرخ صعود ميگها 2,800 متر بر دقيقه بود درحاليكه اين رقم براي Sabre هاي امريكايي 2,200 متر بر ثانيه ثبت شده بود.(البته اين مقدار براي F-86 هاي نوع A و E بود ولي F-86 هاي نوع F كه از موتور جديدتر و قوي تري استفاده ميكردند از نرخ صعودي برابر با ميگ 15 برخوردار بودند)
شعاع گردش بهتر براي ميگ 15 (10,000 متر) از ويژگيهاي ديگر برتري ميگ 15 بود.

ديگر مزيت ميگ 15 بر رقيب امريكايي اش سلاحهاي قوي تري بود كه از انها استفاده ميكرد:
يك قبضه توپ 37 ميليميتري Nudelman N-37
دو قبضه توپ 23 ميليمتري NR-23
در برابر 6 قبضه مسلسل ضعيف و كم اثر 12.7 ميليمتري Sabre.

ميگ 15 در كنار يك فروند Sabre

[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/F86Mig15Chino2006.JPG[/img]

توپ 37 ميليميتري Nudelman N-37

[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/Nudelman_N-37.jpg[/img]


اما ميگها نفاط ضعفي هم در برابر حريف خود داشتند كه بدين شرح بودند:
ميگ 15 در ارتفاع پايين كندتر از F-86 –F بود.سرعت ميگ bis15 در ارتفاع پايين حداكثر به 935 كيلومتر بر ساعت ميرسيد در حاليكه F-86 /F توانايي پرواز با سرعت 1,107 كيلومتر بر ساعت را در ارتفاع پايين را داشتند.
ژيروسكوب هاي بكار رفته در سايتهاي نشانه روي نصب شده روي ميگ 15 از نوع ASP-1 بودند كه مربوط به زمان جنگ جهاني دوم ميشدند و از تكلونوژي قديمي تري استفاده ميكردند و دقت هدفگيري و ميدان ديد كمتري نسبت به سايتهاي نشانه روي مدلهاي A-1CM و A4 بكار رفته در F-86 –E/F داشتند.

همه Sabre ها در ازتفاع زير 8,000 متر قدرتمند تر عمل ميكردند زيرا از سرعت و چابكي بيشتري نسبت به ميگ ها در ارتفاعات پايين برخوردار بودند اما اگر ميگ ها ميتوانستند انها را مجبور به جنگيدن در ارتفاع بالاي 10,000 متري ينمايند به نتايج بهتري دست پيدا ميكردند.و خلبانان ميگ هم هرگاه نسبت به Sabre ها احساس خطر مينمودند به راحتي ميتوانستد با افزودن به ارتفاع و رفتن به سقف پروازي شان از دست Sabre هاي مهاجم فرار كنند و ميدانستند كه Sabre ها قادر به تعقيب انان در ان ارتفاع نيستند.
ماموريت اصلي ميگ هاي 15 درگيري نزديك (داگ فايت) با Sabre ها نبود بلكه اساسا انها براي نا امن كردن اسمان كره براي بمب افكنهاي B-29 Superfortress امريكا امده بودند و اين ماموريت بر عهده زبده ترين خلبانان شوري (VSS) گذاشته شده بود.در اوريل سال 1951 كلنل Ivan Kozhedub خلبان تكخال نيروي هوايي شوروي در جنگ جهاني دوم و همچنين ژنرال Georgiy A. Lobov هردو با اتفاق يكديگر به كره امدند.و اين دو در يك ماموريت هوايي در تاريخ 12 اوريل 1952 به 44 مورد پيروزي هوايي با ميگ هاي 15 شان دست يافتند.

منطقه اي كه بيشترين درگيري هاي ميگ 15 با هواپيماهاي امريكايي رخ داد

[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/MiG_Alley_Map.jpg[/img]

در اين تاريخ اين دو كه سوار بر ميگ هاي 15 خود بودند به همراه ساير ميگ هاي گروه شان يك فرميشن بزرگ 48 فروندي از بمب افكنهاي Superfortresses را درحالي بر فراز خاك كره رهگيري كردند كه 18 فروند Sabre، 54 فروند F-84 Thunderjet و 24 فروند P-80 Shooting Star نيز انها را اسكورت ميكردند و به قصد بمباران كردن پلي كه كره شمالي و چين را در منطقه اي موسوم به Uiju (در شمال غربي كره شمالي) به يكديگر متصل مينمود در حال حركت بودند.در اين هنگام درگيري ميان ميگ هاي 15 و بمب افكنهاي امريكايي و گروه همراه اغاز شد.پس از پايان يافتن درگيري خلبانان ورزيده شوروي موفق به وارد ساختن خسارت سنگين به 10 فروند B-29 Superfortress و ساقط كردن 1 فروند F-86A و 3 فروند F-80C شدند در حاليكه در اين درگيري تنها 1 فروند ميگ 15 از دست رفت.

ميگ 15 نيروي هوايي شوروي

[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/mig15bis.JPG[/img]


ادامه دارد(انشاالله)
-------------------------------
تهيه و ترجمه از Hexman.military.ir

[color=darkblue]منتقل شد.
EBRAHIM[/color]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بمب افكنهاي استراتژيك امريكا در طول روزهاي 27-22 اكتبر براي بمباران كردن فرودگاههاي Namsi, Saamchan وTaechon به اسمان كره بازگشتند و در طول اين مدت خسارات زيادي را از جانب ميگ هاي 15 شوروي متحمل شدند.

در روز بيست وسوم اكتبر 56 فروند Mig 15bis نيروي هوايي شوروي يك دسته بزرگ از هواپيماهاي امريكايي را كه شامل 9 فروند بمب افكن B-29A به همراه اسكورت 34 فروند Sabre و 54 فروند F84E بودن را شناسايي كردند و به سمت انان هجوم بردند.با وجود اينكه دسته ميگها از لحاظ تعداد كمتر از گروه امريكايي بودند اما نيروي هوايي شوروي در انروز به 8 فروند B-29 و 2 فروند F84E خسارات سنگيني وارد ساخت و جالب است كه در اين درگيري نيروي هوايي شوروي تنها يك فروند از ميگهايش را از دست داد و امريكايي ها را مجبور كردند تا روز 23 اكتبر 1951 را بنام سه شنبه سياه نام گذاري نمايند.
بيشترين تعداد كسب موفقيت در نبرد انروز سهم كلنل Aleksandr P. Smorchkov (او در هر كدام از روزهاي 22،23 و 24 اكتبر يك فروند B-29 را هدف قرار داد) و سرهنگ Dmitriy A. Samoylov (او نيز در 24 اكتبر 2 فروند Sabre را ساقط نمود) بود.

تلفات سنگيني كه در ان چند روز به بمب افكنهاي B-29 نيروي هوايي امريكا وراد گشت سرفرماندهي نيروهاي خاور دور امريكا را مجبور كرد تا فرمان لغو بمبارانهاي روزانه B-29 ها را صادر نمايد و از ان پس بيشتر حملات در تاريكي شب و به دور از چشمان خلبانان ميگهاي شوروي انجام ميگرفت.

در يك دوره زماني از نوامبر سال 1950 الي ژانويه 1952 دست كم 40 نفر از خلبانان شوروي كه بيش از 5 فروند از هواپيماهاي امريكايي را سرنگون كرده بودند به درجه تكخالي نائل شدند.

[size=9]تعدادي از خلبانان تكخال شوروي در جنگ كره[/size]
[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/800px-RussianAcesBrown1.jpg[/img]

با وجود اين موفقيت هاي كسب شده سرفرماندهي نيروهاي اتحاد جماهير شوروي در پي تصميمي كه اشتباه بودن ان بعد ها به اثبات رسيد اين واحد هاي هوايي با 2 واحد هوايي جديد جايگزي نمود.
اين واحد هاي جديد به جاي تمرين هاي درگيري هوايي با Sabre ها فقط به تمرين رهگيري كردن بمب افكنهايي كه احتمال حمل سلاح هسته اي داشتند ميپرداختند. همچنين برعكس واحد هاي قبلي كه خلبانانش از زبده ترين خلبانان جنگ جهاني دوم بودند خلبانان اين واحدهاي جديد تازه كاراني بودند كه هريك در حدود فقط 50 الي 60 ساعت سابقه پرواز با ميگ 15 داشتند.

در نتيجه اين جايگزيني نيروي هوايي شوروي متحمل شكست هاي سنگيني در برابر نيروهاي ورزيده امريكايي گرديد.در يك دوره شش ماهه از فوريه تا جولاي سال 1952 شوروي 81 فروند ميگ 15 به همراه 31 خلبان خود را در جدال با Sabre هاي امريكا از دست داد.در حاليكه انها فقط موفق به ساقط كردن 68 فروند(36 فروند از انها Sabre بود) از جنگنده هاي امريكايي شده بودند.

و بزرگترين شكست نيروي هوايي شوروي در روز 4 جولاي 1952 رخ داد كه در انروز 11 فروند ميگ 15 به همراه 1 خلبان روس در رويارويي با جنگنده هاي امريكايي از بين رفتند.

مدلهاي جديد جنگنده F-86 Sabre و خلبانان زبده تر امريكايي برتري خود را به رخ ميگ هاي 15 و خلبانان جوانشان ميكشيدند.

در طول جينگ كره امريكايي ها همواره علاقه مند بودند تا با بدست اوردن حداقل يك فروند ميگ 15 بتوانند با ساختار و عمرلكرد ان از نزديك اشنا گردند.

از همينرو امريكايي ها يك جايزه يكصد هزار دلاري به همراه اعطاي پناهندگي سياسي براي خلباناني تعيين نموده بودند كه به همراه ميگ 15خود از كشورهاي بلوك شرقي متواري گردند گردند.
Franciszek Jarecki خلبان لهستاني ميگ 15 بود كه در تاريخ 5 مارچ 1953 توانست با يك فروند ميگ 15 از پايگاه هوايي خود در شمال لهستان به يك جزيره دانماركي در درياي بالتيك فرار كند.بعد از اين عمل بلافاصله مسولان دانماركي امريكايي ها را در جريان گذاشتند و متخصصان امريكايي براي ارزيابي فني ميگ پناهنده به دانمارك شتافتند.بعد از بررسي هاي فني لازم ميگ 15 را با يك روند كشتي به لهستان برگرداندند.
Franciszek Jarecki هم علاوه بر دريافت جايزه نقدي خود مجوز شهروندي ايالات متحده امريكا را نيز بدست اورد.

لباسهاي خلباني Franciszek Jarecki كه در هنگام پناهندگي به تن داشت

[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/250px-Jarecki-flightsuit.jpg[/img]

دومين مورد پناهندگي مربوط به No Kum-Sok از خلبانان نيروهاي كره شمالي بود كه وقتي در تاريخ 21 سپتامبر 1953 وي با هواپيماي ميگ 15 اش در فرودگاه كيمپوي كره جنوبي به زمين نشست از وجود جايزه 100,000 دلاري براي پناهندگي اظهار بي اطلاعي مينمود و تنها قصدش از پناهندگي را فرار از خدعه ها و دروغهاي حزب كمونيسمت بيان كرد!!

No Kum-Sok

[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/-No_Kum-Sok.jpg[/img]

جنگنده ميگ 15 No Kum-Sok در موزه اي در امريكا

[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/800px-MiG-15_USAF.jpg[/img]
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ممنون به اینجور مطالب تاریخی دقیق علاقه زیادی دارم.

روسها و کره ای ها خیلی هم در برابر آمریکایی ها دست و پا بسته نبودن و آمریکایی ها همیشه با پروپاگاندا خودشون رو برتر نشون میدن.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
دستت درد نکنه هگز من عزیز واقعا مفید و کامل بود

طراحان میگ 15 اولویت اولشون از طراحی این هواپیما را درگیری با بمب افکن های فوق قدرتمند ب 17 و ب 29 آمریکایی اعلام کرده بودند (یکی از این بمب افکن های ب 17 در طول جنگ جهانی با وجود بیش از 100 سوراخ در بدنه که ناشی از اصابت گلوله های مسراشمیت های آلمانی بود تونسته بود به پایگاهش برگرده، تکلیف ب 29 هم که مشخصه!)
به همین دلیل مسلسل های این جنگنده (میگ 15) دارای کالیبر بالایی بود که بتونه یک بمب افکن رو ساقط کنه ولی در عوض نواخت پایینی داشت بر عکس جنگنده های آمریکایی که نواختشون بالاتر بود و کالیبرشون پایین تر.
البته علت این اولویت خاطره بد طراحان شوروی از یمیم افکن های هنکل آلمان بود که جنگنده های شوروی عموما نمیتونستند با مسلسلشون اونها رو ساقط کنند و رو به تاران میاوردند.
البته در جنگ کره ثابت شد کالیبر پایین با نواخت بالا بهنر از کالیبر بالا با نواخت پاینه.
جالبه که کارشناسان آمریکایی به خلبان هاشون میگفتند که اگر یک گلوله میگ 15 بهشون بخوره قطعا سقوط خواهند کرد (که البته با وجود اینکه کمی بزرگ نمایی شده بود ولی این مسئله صحت داشت) همچنین اونها میگفتند که از اونجایی که نواخت تیر مسلسل های جنگنده های آمریکایی بالاتر و کالیبرشون پایین تره بهتره که دم میگ 15 (که به خاطر طراحیش پاشنه آشیل این جنگنده به حساب میامد) رو هدف قرار بدهند تا موفق باشند و تجربه ثابت کرد که هر وقت خلبان های آمریکایی این کار رو انجام دادند نتیجه گرفتند.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
خواهش ميكنم دوستان

نكته جالب ادر مورد نبرد هاي هوايي اون رمان ين هست كه در اون زمان جنگنده ها بصورت گله اي به هم حمله ميكردند!!
مثلا 100 فروند از هر دو طرف با هم درگير ميشدند و تلفات هم خيلي بالا بوده
يعني در اون زمان نيروي هوايي كشور ها بايد همواره تعدا زيادي خلبان و جنگنده اماده در اختيار داشته باشه چون يهو ممكن بوده توي يه عمليات 20 فروند جنگنده و خلبانشو با هم از دست بدن!!
وبايد به سرعت جايگزين اونها ميشدن..

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
تشکر برادر هگزمن مطلب کاملی بود.

شوروی و چین در جنگ کره خیلی سعی کردن با حمایت از کره شمالی و حتی ورود مستقیم به جنگ ، کره جنوبی رو ضمیمه شمالی کنند و منطقه کلا از وجود عوامل غربی و نیروهای آمریکا پاک کنند ولی به دلایلی موفق نشدند همانطور که آمریکائیها در عکس این مورد موفق نشدند.

الان هم بعد 60 سال این مردم بدبخت (بیشتر شمالی) هر دو کره هستن که با وجود برادر بودن هر لحظه ممکنه بخاطر منافع آمریکا و چین و روسیه بیفتن به جون هم و همدیگه رو بکشن تا منافع عده ای دیگر تامین بشود!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.