Recommended Posts

[color=red]آخرين اخبار از ليبي:[/color]
[color=blue][size=18]كاخ البیضاء قذافي سقوط کرد [/size][/color]

رهبران كشورهاي اروپايي بر سر اعمال تحريم عليه نظام حاكم ليبي به توافق رسيدند و از سازمان ملل خواستند اقدامات فوري عليه قذافي اتخاذ كند.

به گزارش ايسنا، به نقل از شبكه تلويزيوني الجزيره، ديويد كامرون، نخست وزير انگليس با تعدادي از رهبران كشورهاي اروپايي بر سر اعمال تحريم عليه نظام معمر قذافي ديكتاتور ليبي به توافق رسيد.

آنها همچنين از سازمان ملل خواستند اقداماتي فوري عليه قذافي اتخاذ كنند.

اين شبكه همچنين گزارش داد كه عيسي ربيع عاشور، سفير ليبي در سومالي نيز پيوستن خود را به انقلابي‌هاي ليبي اعلام كرده است.

اين شبكه گزارش داد: عيسي عاشور قذافي را بيماري خود بزرگ بين خوانده است.

همچنين كميته هماهنگي فرماندهي مردمي اجتماعي در بنغازي طرفداري خود را از ملت انقلابي ليبي اعلام كرد.

رئيس عمليات نيروهاي ويژه ليبي نيز پيوستن خود را به معترضان اعلام كرد.

سفير ليبي در آفريقاي جنوبي نيز اعلام كرد: ما تنها نماينده مردم ليبي هستيم و حمله‌هاي مسلحانه‌ عليه غير نظاميان را محكوم مي‌كنيم.

احمد مصراتي، فعال سياسي نيز در گفت‌وگو با شبكه الجزيره اعلام كرد كه در درگيري‌هاي شب گذشته مردم با گردان‌هاي وابسته به نظام حاكم ليبي در شهر مصراته 18 نفر كشته شدند.

يك شهروند مصراتي نيز اعلام كرد كه مردم ليبي از سخنان نماينده اين كشور در سازمان ملل به شدت استقبال كردند.

اين در حالي است كه به گزارش الجزيره تظاهرات در بسياري از شهرهاي ليبي همچنان ادامه دارد و مردم در شعارهاي خود خواستار خروج قذافي از اين كشور شدند.

يك شاهد عيني در گفت‌وگو با الجزيره اعلام كرد كه تدابير شديد امنيتي در مركز طرابلس به ويژه منطقه باب العزيزيه مقر قذافي اتخاذ شده است.

شبكه تلويزيوني الجزيره تصاويري پخش كرد كه نيروهاي امنيتي را نشان مي‌داد كه دو شهروند را در منطقه فشلوم طرابلس به قتل رسانده و جسد آنها را با خود بردند.

اين شبكه همچنين تصاوير كاخ معمر قذافي در شهر البيضاء كه به دست مردم افتاده را نشان داد. در اين تصاوير پخش شده كاخ داراي زير زميني بزرگ با درهاي آهنين و تونلي كه تا سه كيلومتر تا خارج از شهر كشيده شده بود نشان داده شد. همچنين كتاب‌هاي زيادي در رابطه با دين يهوديت در اين كاخ كشف شد.

از سوي ديگر يك فعال سياسي در گفت‌وگو با شبكه تلويزيوني العربيه اعلام كرد: ساكنان طرابلس از ترس گردان‌هاي وابسته به قذافي از خانه‌هايشان بيرون نمي‌آيند.
منبع: http://www.tabnak.ir/fa/news/150622
****************************************************
[color=blue][size=18] شهر «الخمس» لیبی به دست انقلابیون افتاد [/size][/color]
انقلابیون لیبیایی روز شنبه با تصرف کامل یکی دیگر از شهرهای این کشور دایره مناطق تحت تسلط معمر قذافی را تنگتر کردند.

خبرنگار شبکه العالم به نقل از منابع آگاه اعلام کرد: انقلابیون لیبی شهر الخمس در 70 کیلومتری شرق طرابلس را به طور کامل به تصرف در آوردند.

این شهر سیصد هزار نفری در روزهای گذشته شاهد حملات گسترده و وحشیانه نظامیان قذافی به تظاهرکنندگان بود که طی آن ده ها تن کشته و عده زیادی مجروح شدند.

پیش از این انقلابیون لیبی بر بنغازی و بسیاری از مناطق لیبی مسلط شده اند.
منبع: http://www.tabnak.ir/fa/news/150647

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
این قزافی عالم صفا دیونه بود حالا که دیگه جای خود دارد icon_eek

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[color=blue]سلام به همه دوستان
طبق معمول پابرهنه میپرم وسط بحث دوستان
خیلی استفاده کردم از نظرات دوستان
اجازه بدید، بنده هم نظر خودم رو بگم
[/color]

ما در یک بازی رسانه ای بزرگ گرفتار شدیم و خودمون هم بدون اینکه حس کنیم سوار این موج رسانه ای شدیم و در حال حرکتیم
از همه مهمتر، صدا و سیمای ما که دیگه حسابی سنگ تموم گذاشته :mrgreen:
بذارید توجه شما رو به چند نکته معطوف کنم، شاید متوجه دلایل بنده برای این نظر بشید:
[b]پرده اول:[/b]
انتخابات ریاست جمهوری آمریکا
فیلمی که در اون دو رقیب خونی، با هم متحد میشن
اوباما با شعار تغییر آمده ام
گسترش دموکراسی
صحبت کردن اوباما با ملتهای جهان از جمله ایرانیان (جمله فارسیشو یادتونه: عید شما مبارک)
جایزه صلح نوبل به اوباما

[b]پرده دوم:[/b]
گسترش و تبلیغ بیش از پیش شبکه های اجتماعی (مانند فیس بوک و توییر که واقعا صدا و سیمای ما هم در تبلیغ این دو کم نگذاشتن)
انتشار اسناد ویکی لیکس (خصوصا در مورد حکام عرب)
افشاگریهای الجزیره
اطمینان آمریکا به سران عرب: "[u]شما متحد ما هستید[/u]"

[b]پرده سوم:[/b]
افزایش سفرهای خاورمیانه ای
صحبت مقامات آمریکایی در مورد مردم
در نهایت سفر "جو بایدن" به خاورمیانه و اخطار به بعضی سران: "به مردم برسیییییییید" B)
تنها پس از چند روز آتش خشم مردم تونس شعله ور شد و آمریکا سکوت کرد... icon_eek


سناریوی بسیار خوش ساخت، اما نتیجه اش چی میتونه باشه؟
چرا اینقدر رسانه های مختلف دارن این اعتراضات رو پوشش میدن؟
العربیه که نوکر سینه چاک مصر بود، چی شد که یک دفعه شد بر علیه مبارک؟
همین الجزیره در درگیریهای بعد از انتخابات مصر کجا بود؟
[b]حتما اطلاع دارید که چند ماه پیش، در انتخابات پارلمانی مصر که مخالفان حتی یک کرسی هم نیاوردند، چه شورشهای سنگینی در مصر رخ داد و چند نفر کشته شدند و چه تعدادی زندانی شدند(از جمله اعضای اخـوان المسلـمین)؟[/b]
الجزیره اونوقت چه کار میکرد؟
آیا اون اعتراضات مردمی نبودند؟
اون سکوت رسانه ای برای چی بود؟

اصلا چطور امکان داره که العربیه و الجزیره کاری بر ضد منافع آمریکا بکنند؟؟
اوپرا جان[[size=9]اول سلام[/size]]
صرفا رصد رسانه های مختلف، کافی نیست.
اگر با مردمشون در ارتباط باشید، بهتر میتونید نتیجه گیری کنید و با واقعیات آشنا بشید
در راستای جواب 4 و 4پریم جناب مصطفی، الجزیره شبکه ای بود که عامل جنگ طایفه ای در عراق شد
زمانی که صدام اعدام شد، تمام گزارشگرانش مشکی پوشیدن (اون هم روز عید قربان icon_cool )
بزرگترین حامی ابومصعب الزرقاوی، خونخوارترین تروریست در عراق پس از صدام، [b]الجزیره [/b]بود
بخاطر همین موارد از عراق اخراج شد و در عوض العربیه جای اون رو گرفت و خیلی هم محبوب شد
در جنگ 33 روزه و 22 روزه دقیقا نقشها بر عکس شد و هر چقدر العربیه منفورتر شد، الجزیره محبوب شد (پس از اون نامش به العبریه تغییر کرد)
فیس بوک، از مهمترین ابزارهای سایبر در مورد قضایای ایران بود
الان در کشورهای عربی مردم این شعار رو میدن "[b]ممنونیم الجزیره، ممنونیم فیس بوک[/b]"
تا حالا به این شک نکردید چرا همه کانالها اینقدر تبلیغ این انقلابها رو میکنن؟

آیا این اولین قیام مردم کشورهای عربی در سالهای اخیره؟
آیا مسلمانان خواب هستند یا خیلی وقته بیدارن و مثل آتش زیر خاکسترند؟
تا قبل از اشغال عراق، چند نفر از انتفاضه شعبانیه سال 91 عراق اطلاع داشتند؟
چه تعداد از شما درباره انتفاضه 91 بحرین خبر داشتید یا دارید (کشوری که در همسایگی ما هست و عده ای اون رو استان سی و چندم میدونن ولی نمیدونن اونجا چه خبره)؟ میدونستید که سربازان با آر.پی.جی به جون ملت افتادند؟
آیا از قتل عام شیعیان "القطیف" در سال 91 خبر دارید؟
چرا در انتفاضه عراق، آمریکا و عربستان با تمام قوا از عراق حمایت کردند، اما الان آمریکا حاضر نیست از [b]متحدان استراتژیک خودش[/b] حمایت کنه؟
اگر واقعا قرار بود نظام این کشورها عوض بشه، حکام همون کاری رو میکردن که شاه در هفده شهریور کرد
همون قتل عامی رو انجام میدادن که صدام و فهد و .. کردند
آب از آب تکون نمیخورد

آیا با این انقلابها، ما به خاورمیانه جدید مدنظر آمریکا نزدیک نمیشیم؟
جدایی جنوب سودان رو بخاطر بیارید، از لشکرکشی آمریکا به جنوب سودان خبری منتشر نشد؟
از درگیریهای ساحل عاج و ماداگاسکار چه خبر؟
نتیجه این انقلابها، چی میتونه باشه؟
استقلال کشورها از غرب یا...
[color=red]تجزیه کشورهای منطقه به چند مینی کشور؟[/color]
یعنی همون بلایی که سر جنوب سودان آمد


شک نکنید پیروزی قاطع و واقعی از آن مردم منطقه است و اون زمان دیر نیست (2012 هم نیست)
اما مواظب فتنه های دور و بر باشیم
------------------------------------------
معذرت میخوام، خیلی وراجی کردم در محضر اساتید
امیدوارم دوستان من رو ببخشن

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
با سلام خدمت آقا مصطفی عزیز، من الان مثل اون معتادها می مونم که هی می گن این دفعه آخرین دفعه است، دیگه بعدش ترک می کنم icon_eek
بریم سر مباحث مطرح شده:
1. خیر عزیز جان، بنده هم پیک های ارجاع رسانه ای رو متوجه می شم. رسانه ها هم از قواعدی مشابه بازار تبعیت می کنند. عرضه و تقاضا. اما درست مثل بازار،ِ احتمال این که یک کالا از یک فروشنده ی دست چندم تبِ خریدار پیدا کنه بسیار کمتر از آن است که یک کالا از رسانه ی پر ارجاع. احتمال این که مثلا پرس تی وی یک بمب رسانه ای در دنیا منفجر کند بسیار کمتر از آن است که سی ان ان این کار را بکند. به همین سادگی. اگر دقت کرده باشی من از شما سه سوال در این شماره پرسیدم که شما با کیاست دو تاش رو بی خیال شدی:
الف. ضریب نفوذ هر رسانه چقدر است؟
ب. میزان اعتماد افکار عمومی به هر رسانه چقدر است؟
ج. سیاست رسانه ای هر کدام به چه شکل بوده است؟
بگذار مثال خودتان را در مورد وقایع بعد از انتخابات ایران بررسی کنیم، همان طور که شما گفتید رجوع مردم ما به شبکه هایی مثل یورونیوز و فرانس 24 و سی ان ان پیش از انتخابات چندان بالا نبود. یعنی ضریب نفوذ پایین داشتند. ولی به ذعم شما پس از آن افزایش یافت. من منکر افزایش این بیننده ها نیستم اما علت اصلی افزایش بیننده ی این دست رسانه ها نبود. عامل اصلی پیدایش رسانه ای به نام بی بی سی فارسی بود. حتما می دانید که این شبکه پیش از انتخابات برنامه هایی خنثی و ساعات بسیاری فیلم و سریال پخش می کرد. نتیجه خیلی ساده بود: ضریب نفوذ بی بی سی پیش از انتخابات افزایش یافته بود. ما دقیقا از همین جا ضربه خوردیم! وگرنه در وقایع 18 تیر تمام رسانه های پیشین وجود داشتند فقط مقبولیت عامه نبود که نبود. خوب بالطبع بی بی سی نقش لیدری را به عهده می گیرد و مخاطب را به کانال های دیگر مشابه خودش هم رهنمون می سازد. اما چون افزایش ضریب نفوذ بی بی سی عمدتا منحصر به تهران و حتی می توان گفت بخش های خاصی از آن بود، مضاف بر عدم اعتماد عمومی نسبت به شبکه ی انگلیسی، همه و همه ی این عوامل باعث شد که صدا و سیمای تنبل و چاق ما با تمامی خطاها و اشتباه هایش به لطف مقبولیت سنتیش، به لطف اعتماد نسبی مردم، و.... بتواند گوی سبقت را نهایتا برباید.
سوال سوم، از دو سوال اول مهم تر هم هست؟ من چون از شما شناخت خاصی ندارم بگذارید این سوال را ازتون بپرسم، آیا شبکه های العربیه، الجزیره، یورونیوز، بی بی سی، العالم و فرانس 24 را به زبان عربی مشاهده می کنید یا اخبارشان را از طریق سایت هایشان دنبال می کنید؟
اگر می کنید این مورد دیگر نیاز به اطلاعات آماری ندارد. در یک خط سیاست رسانه ای هر یک را در مورد وقایع اخیر شرح دهید.
من با فرمایش شما موافق نیستم که سنجش ضریب نفوذ قابل ارزیابی نیست. روش ها و پیمایش های بسیار دقیقی وجود دارد که به دو سوال اول من پاسخ می دهد. حتی صدا و سیمای ما خودش در درون سازمانش دقیقا می داند که چه میزان مخاطب دارد و حتی جزیا می داند چه برنامه هایی بیننده ی بیشتر دارند. به ویژه به علت ضربه ای که بعد از انتخابات متحمل شده به صورت وسیع تری این آمایش ها را انجام می دهد. شما زیاد در بند آمارهای تبلیغاتی نباشید.
اجازه بدهید با فرمایش دیگر شما هم مخالفت کنم:
[quote]اين يه اصل ساده هست كه رسانه‌هاي عربي و غربي، هم قدرت رسانه‌اي بهتر و بيشتري نسبت به ما دارن، هم سال‌هاست كه در اين كشورها پايه و اعتبار كسب كردن و هم مقاصد خودشون رو دنبال مي‌كنن و بسيار ريشه‌دارتر از المنار يا پرس‌تي‌وي هستن و انكار اين، مثل انكار خورشيد مي‌مونه. [/quote]
این صحبت شما در عرصه ی بین المللی متین و صحیح است ولی در فضای منطقه ای ما کاملا اشتباه. پیمایش هایی که خود موسسات غربی انجام داده اند نشان داده است که شبکه هایی مثل فرانس 24 بی بی سی عربی و یورونیوز چندان طرفداری میان کشورهای عربی ندارد. البته جا به جا نفوذ رسانه ها متفاوت است ولی این دست شبکه ها چندان پر بیننده نیستند. رقابت اصلی میان العربیه و الجزیره و تا حدی العالم ماست. حالا همان استدلال خبر معارض با دولت که شما گفتید را بگذارید کنار شبکه های پر بازدید. الجزیره هیچ. العالم کفایت می کند که جریان رسانه ای ایجاد کند.
[quote]اما اگر بخوايم نقش رسانه‌ها بعنوان بازوي اصلي اسمشو نبر رو ناديده بگيريم، پس بايد به علم لدني تمامي شركت‌كنندگان در اين وقايع اذعان داشته باشيم كه با علم وحي با هم در ارتباط بوده و با هم مباحث و مسائل‌شون رو به اشتراك مي‌ذاشتن! [/quote]
خیر دوست عزیز، بحث انکار نقش رسانه ها نیست. بحث بر سر آن است که:
الف. این موج چگونه ایجاد شد؟ حادثه بود؟ غرب بود؟ ما بودیم؟ گزینه ی دیگری بود؟ عوامل داخلی بودند؟
ب. چه کسی از تداوم آن سود می برد و چه کسی بازنده است؟
ج. هر کشور و هر رسانه ای به دنبال چیست؟
د. هر کس به چه سمت و سویی هدایتش می کند؟
اصولا رسانه نمی تواند اخباری را که دارای ارزش خبری بالا هستند را نادیده بگیرد، سمت و سوی خبری ای که به آن می دهد، یعنی همان سیاست گذاریش، ملاک اصلی است.
3. کشوری که جمعیت کثیری از مردمش در قبرستان ها و روی پشت بام ها بخوابند، به نظر شما ضریب نفوذ اینترنت در آن چقدر است؟ اصلا کامپیوتری دست این افراد می رسد که اینترنت را بشناسند؟
یک زمانی پژوهشی انجام دادیم در زمینه ی کسانی که در ایران به صورت حرفه ای از اینترنت بهره می برند. یعنی کاربران فعال به حساب می آیند. به این نتیجه رسیدیم که ما یک خرده فرهنگ اینترنت داریم. یعنی این دست افراد صاحب یک خرده فرهنگ هستند و غالبا بهتر است از آن با عنوان پاد فرهنگ یاد کنیم. برای شخص من سوال شد که آیا این قضیه منحصر در ایران است؟ با برخی کشورهای دیگر هم آن را مقایسه کردیم جواب یکسان بود. مثلا کاربران چینی هم وضعیت مشابهی داشتند یا همین کشورهای عربی. یکی از ویژگی های این افراد غربی شدن و مادی شدن است. به زبان دیگر تخمیر می شوند و تحمیر. انسان های مادی از جان خود هزینه نمی کنند. نهایت جنبششان می شود چیزی مشابه اتفاقات ایران.
بگذارید یک سوال از شما بکنم که عینی تر باشد: کل بازدیدها از صفحه ی مربوط به انقلاب مصر و تونس به میلیون نفر رسیده است؟ تازه بسیاری از این افراد مصری و تونسی نخواهند بود. جمع کردن چند میلیون نفر در خیابان کار بسیار مشکلی است. در همین ایران ما که به قول آقایان سبز ساندیس هم می دهند کلی هم تبلیغ می کنند و ... چند نفر در هر شهر می آید بیش از دو میلیون نفر؟ دو میلیون نفر بسیار جمعیت انبوهی است و بسیار با شکوه است. برای آمدن دو میلیون نفر اقلا چندین برابر آن باید تحت تاثیر تبلیغات و القائات قرار بگیرند تا دو میلیونشان تصمیم بگیرند بیایند بیرون. توییتر و فیس بوک آیا به نظر شما چنین ضریب نفوذی دارند؟
اصل اساس در نبرد نرم، جنگ رسانه ای و جلب اعتماد مردمی به ویژه قشر خاکستری است. صدا و سیمای ما در وقایع اخیر بعد از انتخابات ضعیف عمل کرد. اما وقتی ورق برگشت که از شوک خارج شد و با کارت های انبوهی که داشت بازی را برگرداند! درست نیست وارد جزییات بشم چون می تونه سوء برداشت ایجاد کنه ولی خودتون اگر دقت کنید می تونید رگه هاش رو کشف کنید و هممون هم این هوش و استعداد را داریم. نگاه کنید به قضیه ی عکس امام خمینی رضوان الله تعالی علیه و مساله ی عاشورا
3. قصد ما که مناقشه در الفاظ که نیست؟ هست؟ حالا شما بگو عروسک خیمه شب بازی هر چی. بنده هم می دونم رهبری این ها به چه شکلی است ولی این ها نماد انقلاب هستند. وقتی بگویند جنبش سبز شما یاد میرحسین و کروبی می افتید نه تاج زاده و حجاریان و امثالهم. در انقلابات رنگی نماد سازی فاکتور اول است. نماد رهبری، نماد رنگی و ... نماد هایی که باعث انسجام آدم هایی با عقاید متضاد حول محور واحد بشود. رهبران هم معمولا از زیر بوته در نمی آیند ساکاشویلی سابق کلی رویش کار شده، یوشچنکو و تیموشنکو سالها سابقه ی مبارزاتی و حتی جانبازی دارند. ویژگی های شخصیتی خاصی دارند. می توانند مردم را گرد خودشان جمع کنند و تا حدی کاریزمای مقطعی نشان می دهند. مسلما ظهور و سقوط رهبران در دنیای رسانه ای قرن 20 را شما نمی توانید با لنین و استالین و هیتلر مقایسه کنید. وقتی یک خبر در طی چند ثانیه دنیا را در می نوردد محبوبیت هم با هیمن سرعت می تواند منتشر شود. اصلا بیایید بگوییم بیل بیلک که خیال همه راحت بشود. این بیل بیلک های انقلاب تونس کی هستند؟ مصر چون شخصیت های برجسته زیاد دارد میشود مناقشه کرد. شما از همان تونس که از قضا شروع جرقه و طراحی بوده بگو. بیل بیلکاش کیان؟ این چه انقلاب رنگی ای است که بیل بیلک مشخص ندارد؟ اتفاقا من مدعی هستم که کمتر انقلابی است که رهبری به شکل امام خمینی با این همه تدبیر داشته باشد. اصلا برای همین است که انقلاب ها به انحراف می روند و بعد از 30 سال به ترمیدور می رسند و ... کتاب جرج اوروول قلعه ی حیوانات مثال خوبی است از رفتار شناسی یک انقلاب. در آن کتاب رهبر اصلی قبل از به حاصل نشستن انقلاب کشته می شود. کسانی هدایت می کنند ولی رهبری مثل امام یک چیز استثنایی است که همان هم انقلاب ما را می کند نمونه و با ثبات، بدون تصفیه های آن چنانی، بدون انحراف آن چنانی و ویژگی های خاص. این همان کاری است که آقای خامنه ای و سید حسن سعی دارند به صورت غیر مستقیم برای انقلاب های منطقه انجام دهند. جلوگیری از انحراف! نگاه بیاندازید به انقلاب های فرانسه، الجزایر، روسیه و غیره اکثرا رهبرها بعدتر شده اند رهبر آن چنانی. اهداف چگونه مصادره شده. آیا موفق می شوند این دو بزرگوار؟ خدا می داند.
اشکال تحلیل شما این است که در نظر نمی گیرید که ممکن است یک خیزش مردمی ایجاد شود و بعدتر صاحب رهبر شود که از مرگ آن جلو گیری کند.
در کشور مصر رهبران معارضه سالهاست که وجود دارند. پایگاه مردمی هم داشته و دارند و گرنه دولت مصر برای جمع رای به چنان تقلب های متفتضحانه ای دست نمی زد. برخی از این رهبران اسلامی و برخی هم غیر اسلامی هستند ولی یک ویژگی مشترک دارند. غالبا آزادی خواه و آزاده هستند. جالب است که بدانید سالهای سال هم هست که این رهبران از طیف های مختلف با هم در تعامل بوده و تیم های مشترکی برای رهبری جریان معارضه در کشور مصر داشته اند. پس ما با یک جنبش بی پدر و مادر مواجه نیستیم. سازو کار تصمیم گیری در این هیات رهبری خیلی وقت قبل تر ها همانگ شده و در انتخابات های هر ساله امتحان خود را پس داده.
4. و 4 پریم، فکر نمی کنم سوال اشتباه باشد. تحلیل های شما کمی صفر و صدی است. ما در عرصه جهانی خیلی نادر می توانیم متحد صد در صد ببیینیم. حزب الله یک استثناست که از قضا ما را بد عادت کرده. در فضای دیپلماتیک چیزی به عنوان متحد صد در صد و دشمن صد در صد بی معنی است بحث بر سر ظرفیت های همکاری است. هم پوشانی های منافع است اعم از منافع مادی و ایدئولوژیک. همین سبک نگاه کردن باعث میشه که عده ای بیایند بگویند روسیه چنان و فلان است چین بهمان و بیسار است چرا ما با این کشورها تعامل داریم. یا روس ها نامردن چینی ها نامردن بریم بندازیمشون بیرون. الجزیره شبکه ای است وابسته به دولت قطر. در مسایل داخلی برعلیه ما (منطقی هم هست چون نمی خواهد یک انقلاب اسلامی در کشورش درست کند) و در غالب مسایل خارجی با ماست (چون دشمن و رقیب دیرین عربستان است و تنها راهی هم که برای موفقیت و بدست آوردن آن نقش کزایی که شما فرمودید دارد همراهی با ایران است. ما از قضا در منطقه در به در به دنبال بدلی برای عربستان بودیم که هم پول داشته باشد و هم وهابی نباشد! خدا اول قطر را به ما داد و بعد اخیرا ترکیه را. هر دو هم دست به سینه نیستند که منافع ما را تامین کنند برای رضای خدا هم بعید است موش بگیرند ولی هم پوشانی های اهداف و منافع، فرصت است، هم برای ما، هم برای آن ها ). در قضیه ی درگیری های 25 بهمن ابتدا الجزیره سیاست همیشگی اش بر علیه مسایل داخلی ما را پیش می گیرد ولی چون در این مورد خاص سیاست خارجی اش از سیاست داخلی ما تاثیر می پذیرفت استثنائا رویکردش را تغییر می دهد و می شود کیهان به نفع ما. این کار آنقدر شور بود که صدای بیننده های خودش را هم بعضا در آورد. مراجعه کنید به کامنت های زیر اخبار الجزیره. حالا شما می توانید این ظرفیت های مثبت را ببینید و از آن استفاده کنید کاری که الان دارد انجام می شود، یا این که پایتان را بکنید درون یک کفش و بگویید مرغ یک پا دارد باید همه ی این کشورهای منفعت طلب سود جو و ضد ما را درست مثل روسیه و چین، ریخت بیرون و امحا کرد! این جمله در مورد مجمع رهبران معارضه ی مصر، انقلابات منطقه و کلا همه ی وقایع پیرامونمان صادق است.
5. اجازه بدهید باز هم با شما مخالفت کنم. شما خودتان در پستی گفته بودید که یک تحلیل گر بایستی از رویه ها و قشر اخبار عبور کرده و به مغز آن ها برسد و گرنه دچار پدیده ای می شود به نام سم تحلیل. حرف خوبی است. راه عبور کردن چیست؟ الف. شناخت جریان ها و تاریخچه ی آن ها ب. شناخت افراد موثر ج. بررسی جریان شناسی رفتاری گروه ها د. مقایسه با اخبار روز .
اخوان المسلمین گروهی اسلامی است با قدمتی بیش از انقلاب ما. دائیه ی حکومت اسلامی داشته و دارد. حتی مدعی اجرای حدود اسلامی است علنا هم همیشه این را می گفته و می گوید. به دلیل برخی علاقه های شخصی سال هاست که این گروه را زیر نظر دارم اشخاصش را کم و بیش می شناسم و از سوابق فکریشان مطلعم. اگر یک روز شهید بهشتی بیاید و بگوید هدف ما ایجاد حکومت اسلامی نیست، شما چه برداشتی می کنید؟ این که واقعا چنین هدفی ندارد؟ یا معذوریت یا محدودیت های خاصی در شرایط فعلی دارد؟ حال ممکن است این محدودیت ها در مقام عمل باشد یا بیان.
در تاپیک های گذشته ی تونس و مصر گفته ام، باز هم اشاره می کنم. نگاه های صفر و صد فرصت سوز است. انتظار تشکیل یک حکومت اسلامی با ویژگی های انقلاب اسلامی ما یک رویاست. به هزار یک دلیل، از مسایل مذهب شیعی گرفته تا جوان بودن جریان های موجود در کشورهای عربی. ولی ناامیدی و انتساب آن ها به غرب کار بسیار اشتباهی است. هیچ سودی غیر از هل دادن و راندنشان به سمت غرب ندارد. این کشورها الان در مسیر درستی قرار گرفته اند که دیر یا زود ثمره خواهد داد. این بار یا بار دیگر. خود ما هم بارها امتحان کردیم تا نتیجه گرفتیم حتی ابتدای انقلاب نزدیک بود کار دست بازرگان و امثالهم و سپس بنی صدر بیفتد. عنایت خدا و رهبری صحیح مانع شد. اگر ما مدعی زعامت مسلمین هستیم، الان وقت نشان دادن آن است. به قول حضرت آقا، آن طور کنایه ها و حرف هایی که زده می شود نباید باعث شود ما به وظیفه ی خودمان عمل نکنیم. حالا شما بیا بگو این ها پیش داوری است یا احساسی. این کاملا واقع بینانه است. کشورهایی داریم که مردمی مسلمان و با ریشه های تفکری ضد آمریکایی دارند. ما رهبرانی داریم که در این کشورها بسیار محبوب اند، تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل... ما موظف به عمل به تکلیف هستیم، نتیجه دست خداست. شما ببین این آقای قرضاوی، یکی از شهیر ترین مفتی های سنی ها که راحت از کنارش رد شدی چندین سال با ما دم خور بوده؟ (البته پسرش شیعه شد روابطش با تیره و تار شد ولی هویت ضد استکباریشو از دست نداده)ببین پیام هاش چه نفوذی دارد؟ شما چرا این افراد را راحت نادیده می گیرید؟ شما که فرانس 24 را می بینید، کدام تصویر را این شبکه از انقلاب مصر صبح و شب پخش می کند؟ بر حسب اتفاق همان تصویر نماز خواندن مردم نیست؟
6. خدا عمرت بده، بی بی سی بوده فرانس 24 بوده، ت اف أ بوده یورو نیوز نبوده، خبر رو پوشش می دادند، مارکسیست بوده، مارکسیست اسلامی بوده، هزار اندیشه ی التقاطی بوده، بازرگان بوده، شریعتمداری بوده، قطب زاده بوده، بنی صدر بوده و... ولی هنوز شما بهش می گی بیداری اسلامی، چرا؟ چون امام یک جمله ی قشنگ داره می گه اگر من هم امروز بگم اسلام را نمی خوایم مردم من را بر می دارند می گویند ما اسلام را می خوایم. الان مردم مصر و تونس و دیگر کشورها دینشون چیه؟ چی جزو بافت فرهنگیشون هست؟ اسلام نیست؟ بعد از 11 سپتامبر موج اسلام خواهی به نظرت در این کشورها تقویت نشده؟ مردم مسلمون اسلام خواه تر نشدن؟ یک عکسی بود سبزک ها هی نشرش می دادند، یادت هست؟ دانشگاه هنر در قاهره هر سال عکس انداخته بود؟ 50 سال قبل یک نفر حجاب داشت، آخرین عکس یک نفر حجاب نداشت! حالا دیگه هنر ماست و علمای اهل سنت اگر از این بدنه ی فکری و مسلمان مثل امام استفاده کردیم، برنده ایم اگر نکردند میشه حکایت مشروطه و ملی شدن نفت.
6 پریم، از قضا مهمترین قسمت بحث همین شماره بود. اصلا مهم نیست کی و چه چیزی این جریان را راه انداخته. مهم این است که چه باید کرد؟ چه فرقی می کند که چه شد که این شد؟ این که چه قرار است بشود اصل سوال است. تحلیل شما از منشا یک حادثه فقط وقتی به درد می خورد که در چه باید کردتان موثر باشد. وگرنه یک بحث ساده است برای ثبت در تاریخ. عمدتا هم چون اشراف کامل بر وقایع وجود ندارد و بسیار بزنگاه هایی برای انحراف فکر ایجاد شده، شما سر از نا کجا آباد در می آورید. مشکل عمده ی روشنفکران هم همین است که از این سوال شانه خالی می کنند و می شوند اپوزیسیون منتقد. چون هیچ راه حل مشخصی ارایه نمی کنند به هیچ طریقی نمی شود نقدشان کرد.
اتفاقا یک ایراد دیگر این است که فکر می شود در یک بازه ی کوتاه مدت نتیجه ی این انقلابات مشخص خواهد شد. به هیچ عنوان این طور نیست. نتیجه ی این جریانات سال ها طول خواهد کشید تا اثرشان مشخص شود. عراق چند هفته ای فتح شد. اثرش سال ها طول کشید تا مشخص شود. نباید دید های کوتاه مدت به وقایع را سرلوحه ی تحلیل قرار داد. به علاوه نتیجه ی یک تحول به هیچ وجه کشمکش های منجر شده به آن را نشان نخواهد داد. فقط نتیجه را نشان می دهد و لا غیر.
7. برای من عجیب است که شما انتقادات به این تندی را رد می کنید! این که صدا و سیما چه می کند دو رو دارد. یک رویکرد مصداقی و یک رویکرد سیاست گذاری! آن طور که من متوجه شدم شما در قضایای اخیر به هر دو رویکرد انتقادات تندی داشتید. در موارد مصداقی که فلان جا دروغ گفتند یا راست گفتند من قضاوتی نمی کنم. هرجا دروغ گفته شده کار بدی است. اما تاکید هم می کنم که لزوما هر راستی را نباید گفت. این که چه راستی را باید گفت و چه راستی را نباید گفت می شود سیاست گذاری. این که غربی ها گروه های لاییک و لیبرال را بولد و بزرگ کنند و ما گروه های اسلامی را، می شود سیاست های رسانه ای مختلف ما. هیچ ایرادی هم ندارد. فراموش نکنید که پشتوانه ی سیاست های خارجی ما افکار عمومی داخلیمان است. حالا اگر شما نقدی دارید و این کار را بد می دانید، سلمنا. روش صحیح چیست؟ بگویید که ارزیابی کنیم. کلی گویی هم نکنید، نگویید باید راست گفت. نه دقیقا بگویید چه چیزی را باید مثلا در جریان مصر می گفتند. چه چیزی را نباید می گفتند. بعد قضاوت می کنیم، چه بسا شما یک نکته ای در ذهن دارید که به ذهن بقیه نرسیده. شاید مسوولین دیدند هدایت شدند.
به هر حال شما تا راه حل کلان خودتان را در زمینه های مختلف ندهید نمی توانیم بگوییم نظر شما چیست. من حاصل همه ی نوشته هایم همین یک سوال است، شما می گویید چه کنیم که خوب باشد؟ چکار کنیم از نظر آقا مصطفی داریم کار درستی انجام می دهیم و همه چیز آروم می شود؟ چه کار کنیم آقا مصطفی که به حق اهل مطالعه و کنکاش است کمی غضبش فروکش می کند و معتقد می شود، الان در مسیر صحیح هستیم؟
8. بارک الله، البته بیش از این چند مورد هست. اینا شاخص هاش بودن. عراق وقتی قضیه شروع شد، آمریکایی ها با نیروی نظامی اون جا بودن. هیچ کس فکر هم نمی کرد کار به این جا برسه. دیدیم که شد. از کجا معلوم بقیش هم نشه؟

الی ای حال، این ها که همه نوشتم بر رد نظر شما کفایت نمی کند. من هم قصدم رد نظریه ی شما نیست (هر چند که تا وقتی که قسمت راه کار و برنامه ی خروج از بحران را ندید کامل نیست). اصلا خیال شما را راحت کنم من قایل به یک نظریه ی ثابت نبوده و نیستم. اطلاعات در دسترس ما کفایت نمی کند که یکی از نظریه ها به طور کامل تایید و دیگری را رد کند. تنها کمکی که به ما می کند این است که نظریه های معارض را کمی سبک و سنگین کنیم. هیمن الان چندین نظریه در ذهن من مدام پایین و بالا می رن. به نظرم قایلین به هیچ کدومشون هم ساده لوح و ساده اندیش نیستند. دلایلی خوبی برای رد یا تایید هر کدومشون وجود داره. حقیقتا اصرار شما بر یک نظریه من را متعجب می کند و به نظرم کمی از آدمی با سطح معلومات و مطالعه و قدرت تحلیلتان به دور است. همین هم باعث شد که به زعم خودم کمی به چالش بکشمتان تا شاید کمی از این جزم اندیشیتان کاهیده شود. نظریه شما یکی از مواردی است که با آن همراه نیستم ولی ردش نیز نمی کنم. و هم چنین نظریه ی آقا میثم. حتی این که شروع این حوادث بر اساس یک اتفاق و تصادف بوده که بعد مدیریت شده هم نظریه ی قابل تاملی است. بسیاری از وقایع مهم تاریخ از یک حادثه ایجاد شده اند.
به نظر من عبارت کلیدی همان جمله ی معروف آقای جلیلی است در مذاکرات:
ما توافق کردیم که مذاکره کنیم حول نقاط مشترک برای همکاری های مشترک در مسایل مشترک.
مدل عراق مدل موفقی برای یک جنگ نرم بین ایران و آمریکا بوده. چرا گسترشش ندهند؟ خواسته های مقطعی مشترک با ابزارهای مشترک. با اهداف بلند مدت متفاوت. با حفظ خصومت ها در جبهه های دیگر. ما چنین توافقاتی را پیش از این هم دیده ایم. کسی نپرسید وزیر امور خارجه ی آلمان در ایران چه می کرد؟ چرا رسانه ای نشد؟
من از بقیه ی دوستان غذر می خوام نظراتشون رو خوندم ولی چون خیلی طولانی میشه دیگه به اون ها نمی پردازم استفادشو بردم ممنون از همشون.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
با سلام.


تشکر از همه دوستانی که تو این بحث شرکت کردن و از اطلاعات و تحلیلهای خوبشون استفاده کردیم.


البته بهتر بود صبر کنم بعد از برادر بزرگوارم آقا مصطفی پست بدم که این مطلب، باعث کم رنگ شدن پست برادر عزیزم آقا حامد نشه. ولی چون نمی دونم کِی باز به سایت سر میزنم، همینجا عرض می کنم و امیدوارم برادر مصطفی، اول به سوالات آقا حامد پاسخ بدن و بعد پست بنده رو بخونن! icon_eek


درمورد اوضاع کشورهای عربی، برای تحلیل قضایا، به نظر بنده باید چند تا فاکتور رو درنظر بگیریم. مهمترین اونها اینه که درنهایت این حرکتها به کجا می رسه. ما چی از دست میدیم و چی بدست میاریم و غرب چی از دست میده و چی بدست میاره. درصورتی که بتونیم به این سوال پاسخ بدیم، می تونیم تحلیل درستی از اوضاع داشته باشیم.

بنابراین، سوال بنده هم از برادر مصطفی همینه. و میخوام اگه امکانش باشه و قابل بدونن، به این سوال بنده پاسخ بدن.
_________________________________________


قبلا هم یه بار عرض کردم؛ به نظر من خیلی مهم نیست این حرکت از کجا شروع شده. مهم اینه که آیا جبهه مقاومت توانایی استفاده از شرایط و اوضاع موجود رو داره یا نه.
تا همین چند روز پیش، نظرم این بود که در کوتاه مدت، جواب منفیه و تنها روزنه امید، ایجاد گروههای مقاومت در بلند مدته. یعنی زمانیکه حکومتهای سکولار ازنوع دموکراسی(!) تو این کشورها حاکم میشه و بستر خوبی برای تشکیل چنین جنبشهایی فراهم میاد.
اما امروز چنین نظری ندارم. ساده ترین نمود اون، اجازه عبور کشتیهای نظامی ما از کانال سوئز بود که سالهای سال، حکومت مصر از این اجازه امتناع می کرد. همین مساله، می تونه جرقه ای باشه برای روابط میان دولتهای ایران و مصر، هرچند هنوز دولت مصر از نوع نظامیه و حکومت اصلی سر کار نیومده!
این به نظر من یعنی همون فرصتی که ما دنبالش بودیم. و همین مساله، ماهیت واقعی این جنبشها رو نشون میده. این که این جنبشها، حتی اگه بقول دوستان، اسلامی نباشن، مطمئنا استقلال طلب هستند و مردم، به دنبال ایجاد حکومتی غیر وابسته اند. برعکس اون چیزی که اکثر رسانه های غربی تبلیغ می کنن؛ یعنی ماهیت اقتصادی. (دقیقا چیزی که برخی از دوستان هم همون رو مد نظر دارن.)
برای اینکه واضحتر به مساله نگاه کنیم، بنده مثالی میزنم. به نظر شما، حکومت قبلی مصر برای ما بهتر بود یا حکومتی مانند ترکیه (حتی از نوع قبلی؛ یعنی غیر اسلامی)؟

احتمالا خاطرتون هست؛ ترکیه در جنگ دوم عراق، به امریکا اجازه نداد از خاک این کشور علیه عراق استفاده کنه. با اینکه عضو ناتو هم هست! ممکنه برخی مساله کردستان رو دلیل اصلی این قضیه بدونن، اما باید توجه داشته باشیم که دولت وقت ترکیه، از نوع لائیک بود و بنابراین، کاملا مورد حمایت امریکا. نمی خوام مساله کردستان رو بی ربط بدونم؛ اما اون رو تنها عامل نمی دونم.
چنین حکومتی رو مقایسه کنیم با حکومت حسنی مبارک که برای دفاع از اسرائیل و تبعیت از امریکا، حتی قوانین کانال سوئز رو هم نقض می کرد!

همین مساله به تنهایی، امتیاز بزرگی برای ما محسوب میشه. و اگه درنهایت به همین شکل تموم بشه، بازهم ما چیزی از دست ندادیم، بلکه امتیازاتی هم بدست آوردیم.


نکته بعدی که باید بهش اشاره بشه اینه که تحرکات در کدوم کشورها درحال اتفاق افتادنه! بنده نمی خوام زیاد وارد این مساله بشم و فقط یه جمله عرض می کنم و نتیجه گیری یا تحلیل با خود بزرگواران.
کشورهایی که تو اونها این تحولات درحال رخ دادنه، کشورهای اطراف ایران نیستن، بلکه کشورهای اطراف اسرائیل هستند! این مساله از دو منظر قابل بررسیه؛ هم مثبت و هم منفی.



یا حق

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[b]«سگ هاي كنيا» هم به کمک دیکتاتور روانی آمدند[/b]
وی تعداد اين مزدوران را 5000 نفر اعلام كرده و افزوده است: از اروپاي شرقي نيز گروه هايي در قالب كارشناس و كارگر به ليبي اعزام شده اند تا وظيفه سركوب معترضين را انجام دهند و اين نيروها با گلوله هاي جنگي به جنگ تظاهركنندگان مي روند.
سرویس بین الملل ـ در روزهای اخیر که قذافی دیوانه وار به جان مردم کشورش افتاده و از هیچ نوع جنایتی رویگردان نیست، مردم شهرهاي مختلف ليبي به ويژه در پايتخت با پديده اي عجيب مواجه شده و از ظهور يگان هايي از ارتش كنيا كه موسوم و مشهور به «سگ هاي كنيا» هستند خبر مي دهند.
به گزارش «تابناک»، فرمانده نيروهاي هوايي كنيا نيز به این مسئله اعتراف كرده و گفته است: در پاسخ به درخواست قذافي براي اعزام نيروهاي كماندو به ليبي پاسخ مثبت داده و چندين يگان هوايي و زميني را به ليبي اعزام كرده است.
بنابر این گزارش، «رجب ويتوني» تعداد اين مزدوران را 5000 نفر اعلام كرده و افزوده است: از اروپاي شرقي نيز گروه هايي در قالب كارشناس و كارگر به ليبي اعزام شده اند تا وظيفه سركوب معترضين را انجام دهند و اين نيروها با گلوله هاي جنگي به جنگ تظاهركنندگان مي روند.
همچنین «العرب آنلاين» در خبر ديگري نوشت: 6 فروند هواپيماي نظامي الجزاير به پايگاهي در نزديكي طرابلس اعزام شده و نيروهاي خود را نيز پياده كرده است اما اين نيروها به نقطه نامعلومي انتقال داده شده اند.

گفتنی است با توجه به اوضاع وخیم مردم انقلابی در لیبی و سکوت یا مواضع دوپهلوی سازمان ها و مقامات سیاسی و حقوق بشری در غرب، قذافی و دوستان دیکتاتور دیگرش در منطقه که قطعا سرنوشتی چون او پیدا خواهند کرد، راه را برای اعمال هرگونه خشونت و جنایتی باز دیده اند و لذا لازم است که کشورهای اسلامی از طرق مختلف با فشار بر سازمان های بین المللی تا حد ممکن از گسترش این جنایات بکاهند.
لينك خبر :http://www.tabnak.ir/fa/news/150733/«سگ-هاي-كنيا»-هم-به-کمک-دیکتاتور-روانی-آمدند-+-عکس
--------------------------------------------
[b] منابع سوئدي فاش كردند؛
"موساد " براي سركوب مردم ليبي 1500 مزدور اجير كرده است[/b]
خبرگزاري فارس: تعدادي از افسران موساد كه متخصص در امور آفريقا هستند، بيش از هزار و 500 مزدور از كشورهاي آفريقايي و تابعيت‌هاي مختلف اجير كرده‌اند تا با همكاري عناصر وابسته به قذافي قيام مردمي اين كشور را سركوب كنند.

به گزارش فارس، پايگاه خبري نهرين‌نت به نقل از برخي منابع سوئدي نوشت كه "سيف الاسلام قذافي " فرزند "معمر قذافي " ديكتاتور ليبي از طريق برخي رابط‌‌ها كه اين منابع آنها را دوستان اسرائيلي خوانده‎اند و ارتباطات خوبي با "اورلي واينرمن " بازيگر و مدل صهيونيست دارند، تماس گرفته و از آنها خواسته است تا در برابر اقداماتي كه وي آن را آشوب در كشور خوانده و در شهر بن‎غازي و ديگر شهرهاي ليبي اوج گرفته است، به سران ليبي كمك كنند.

بر اساس اين گزارش، تعدادي از افسران موساد كه متخصص در امور آفريقا هستند، موفق شده‌اند تا بيش از هزار و 500 مزدور از كشورهاي آفريقايي و تابعيت‌هاي مختلف اجير كنند و از طريق كشورهاي مالت و چاد آنها را به ليبي بفرستند تا براي مقابله با نيروهاي مردمي از آن استفاده كنند.

اين منابع اعلام كردند كه سيف الاسلام قذافي از سال 2005 و از زمان سفر به اردن و مشاركت در كنفرانس بين‌المللي اقتصادي در اين كشور ارتباطات خوبي با برخي افرادي كه در موساد فعاليت مي‌كنند، دارد.

بر اساس اين گزارش، اين ارتباطات تا حدي پيش رفت كه اين جاسوسان موساد براي ليبي نقش رابط ميان طرابلس و آمريكا را ايفا مي‌كردند و به ليبي كمك كردند تا مذاكرات خوبي با آمريكايي‌ها در زمينه مسايلي چون پايان دادن به موضوع لاكربي و از سرگيري مناسبات با ‌آنها داشته باشد.

اين منابع سوئدي گفته‌اند كه ليبي از طريق همين جاسوس‌ها اطلاعاتي را از تاسيسات هسته‌اي ايران، فعاليت‌هاي حزب‌الله و شخصيت‌هاي ارشد اين حزب و همچنين توانمندي‌هاي نظامي سوريه دريافت كرده است.

بنا بر اعلام اين منابع، اسرائيلي‌ها به سيف الاسلام در روز بيستم ماه جاري و تنها سه روز بعد از آغاز انتفاضه مردمي وعده دادند كه در زمينه تاخير اعلام موضع‌ آمريكا عليه نظام حاكم ليبي تلاش كنند تا رژيم قذافي بتواند به انقلاب مردمي در ليبي پايان دهد.

سيف الاسلام از سال 2005 با "اورلي واينرمن " بازيگر و مدل صهيونيست كه برخي وي را جاسوس موساد مي دانند، ارتباط دارد و به صورت دايمي در ايتاليا و سوئد و گاهي در ليبي با وي ملاقات مي‌كند.

گفته مي‌شود اين بازيگر زن صهيونيست نقش زيادي را در جمع‌آوري اطلاعات مهم براي موساد از طريق روابط خاص خود با سيف ‌الاسلام دارد.

لينك خبر : http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8912071293

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
خدا کنه حکومت هایی که میان سرکار به این قیامهای مردمشون خیانت نکنن

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
صدها مستشار نظامی آمریکایی، انگلیسی و فرانسوی روز گذشته وارد سیرناییک در شرق لیبی شدند.

پایگاه اینترنتی وابسته به موساد در حالی از پیاده شدن مستشاران آمریکایی و اروپایی در شرق لیبی خبر داد که بنظر می رسد واشنگتن و متحدینش از هم اکنون برای سو استفاده بردن از وضعیت لیبی و آینده این کشور بدون قذافی بفکر افتاده اند. ب
ه گزارش باشگاه خبرنگاران به نقل از دبکا،صدها مستشار نظامی آمریکایی، انگلیسی و فرانسوی روز گذشته وارد سیرناییک در شرق لیبی شدند.

بنابر این گزارش، مستشاران اروپایی و آمریکایی به همراه مامورین اطلاعاتی، با قایق های جنگی، مجهز به موشک انداز در بندر بن غازی و توبراگ پیاده شدند.
گفته می شود دفاع از اتباع اروپایی،و وانمود کردن به حمایت از انقلابیون از اهداف این رویکرد جدید ناتو و متحدین اروپاییش می باشد.

مقامات اروپایی و آمریکایی از بیم قطع شدن دستشان به منابع گازی لیبی سعی دارند از هم اکنون جای پای خود را در لیبی بدون قذافی مستحکم کنند.

لينك خبر : http://www.javanonline.com/Nsite/FullStory/?Id=345336

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[color=red][size=18]شجرنامه خانواده قذافی[/size][/color]

معمر قذافی ۶۸ ساله است و در چهل و دو سال گذشته، قدرت را در اين كشور در دست داشته است. سرهنگ قذافى در ۲۷ سالگى توانست به همراه گروهى از افسران ليبى، ادريس اول پادشاه ليبى را در كودتاى بدون خونريزى از قدرت بركنار كند. وی در صحرايى در نزديكى استان سرت به دنيا آمده و به دلیل نحوه لباس پوشيدن خود و داشتن محافظان زن معروف است.

فلسفه سياسى او در كتابى با نام «كتاب سبز» منتشر شده و به گفته او، جايگزينى براى سوسياليسم و كاپيتاليسم با افزوده هايى از دين اسلام است. او در سال ۱۹۷۷، سيستم حكومتى تحت عنوان جماهيريه يا حكومت توده ها را به ليبيايى ها معرفى كرد که بنا بر این نظريه، كشور با كنگره ها و كميته هاى مردمى اداره مى شود؛ البته در این سال ها، سرهنگ قذافى در ليبى قدرت را به طور كامل در دست داشته و انفرادى بر اين كشور حكومت كرده است.





همسر اول سرهنگ قذافى، معلم مدرسه بود. آن دو پیش از ازدواج همديگر را نديده بودند. آنها يك پسر به نام محمد دارند و شش ماه پس از ازدواج جدا شدند.

همسر دوم صفيه فركاش، همسر دوم آقاى قذافى و مادر هفت فرزندش است. آنها همچنين يك دختر و پسر به نام هاى ميلاد و حنا را به فرزندخواندگى قبول كرده اند. حنا در چهار سالگى در بمباران طرابلس در سال ۱۹۸۶ توسط آمريكايى ها كشته شد.


فرزندان
محمد قذافى فرزند رهبر ليبى از همسر اول اوست. او رئيس كميته المپيك ليبى است كه مقر آن در طرابلس است. او همچنين مديرعامل شركت پست و مخابرات این کشور است كه مسئوليت اداره تلفن هاى همراه و ارتباطات ماهواره اى را به عهده دارد.

سيف الاسلام قذافى ۳۸ سال دارد و انگليسى را روان صحبت مى كند. او از مدرسه اقتصاد لندن، مدرك دكترا گرفته و عمدتا در جبهه افرادى ديده مى شود كه خواهان آزادسازى اقتصاد ليبى هستند. او مسئول بنياد خيريه بين المللى قذافى و بنياد توسعه است كه در آزاد كردن گروگان ها از دست پيكارجويان اسلامگرا به ویژه در فيليپين نقش داشته است. در سال ۲۰۰۶ او پس از انتقاد از حكومت پدرش، ليبى را ترك كرد، اما دوباره به كشور بازگشت.

از او به عنوان چهره مدرن ليبى ياد مى شود، ولی در سال ۲۰۰۸ اعلام كرد كه علاقه اى به به ارث بردن قدرت از پدرش ندارد. او در اوج ناآرامى هاى اخير ليبى، در تلويزيون دولتى ظاهر شد و نسبت به بروز جنگ داخلى در اين كشور هشدار داد و هم اکنون نیز در کشتار مردم سهم بسزایی دارد.

ساعدى قذافى ۳۶ ساله است و با دختر يك فرمانده ارتش ليبى ازدواج كرده است. او قبلا فوتبال بازى مى كرد و براى مدت کوتاهی، در یکی از تیم های ليگ برتر ايتاليا توپ زد. او اكنون رئيس فدراسيون فوتبال ليبى است و در زمانى كه فوتبال بازى مى كرد، كاپيتان تيم ملى بود. از زمان بازنشستگى از فوتبال، او در صنعت فيلم سازى نيز فعال بوده و ظاهرا صد ميليون دلار در فيلمى كه بازسازى يك تريلر آلمانى بود سرمايه گذارى كرد.

معتصم بالله قذافى که سن و سال او معلوم نيست. سرهنگ دوم ارتش ليبى است و گفته شده كه سال ها پيش، پس از طراحى كودتايى عليه پدرش به مصر گريخت، ولی بخشوده شد و اجازه بازگشت به كشور را گرفت. او هم اكنون مشاور امنيت ملى پدرش است و فرماندهى يك واحد ارتش را به عهده دارد.

هانيبال قذافى که براى شركت ملى حمل و نقل دريايى ليبى كار مى كرد و مسئوليت انتقال نفت ليبى را به عهده داشت. گفته شده او در چند حادثه خشونت بار دست داشته و در سال ۲۰۰۵ متهم شد كه دوست دختر حامله خود را در پاريس مورد ضرب و شتم قرار داده. او در سال ۲۰۰۸ در ژنو سوئيس پس از آن كه دو مستخدمش، او را متهم كردند كه به آنها حمله كرده، بازداشت شد.

او بعدا با تأمين وثيقه آزاد شد، اما اين رخداد موجب شد تا دولت ليبى، محصولات سوئيس را تحريم کرده و شركت هاى سوئيسى را از اين كشور اخراج كند. لیبی همچنین ديپلمات هاى خود را از برن فراخواند. هانيبال، سوئيس را مافياى جهانى ناميده و گفته اين كشور بايد تجزيه شود.

سيف العرب قذافى که اطلاعات بسیاری درباره اين فرزند جوان رهبر ليبى در دست نيست. به نوشته روزنامه ديلى تلگراف، در سال ۲۰۰۸ ماشين فرارى او به دليل سر و صداى زياد اگزوز ماشين، در آلمان توقيف شد. او در آن زمان در مونيخ درس مى خواند. وی چند روز پیش پس از آنکه پدرش وی را مأمور به سرکوب مردم بنغازی کرده بود با تخطئه پدرش، به انقلابیون پیوست.

خميس قذافى يك افسر پليس است و تعليمات نظامى خود را در روسيه گذرانده. او فرماندهى نيروى ويژه ای را به عهده دارد. گفته شده كه فرماندهى سركوب معترضان در بنغازى با او بوده است.

عايشه قذافى تنها دختر رهبر لیبی ۳۴ سال دارد و از مشاوران حقوقى گروه وكلاى مدافع صدام، رهبر سابق عراق بود. او در سال ۲۰۰۶ با يكى از اقوام پدرى ازدواج كرد. او مدير بنياد خيريه «واعتصموا» و سفير حسن نيت برنامه پيشرفت و توسعه ملل متحد در ليبى است.

ميلاد قذافى فرزند خوانده قذافى است و گفته شده كه در جريان بمباران مجتمع مسكونى قذافى توسط آمريكا در سال ۱۹۸۶ جان رهبر لیبی را نجات داده است.

منبع : تابناك

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[size=18][color=blue]آیا این مرد جانشین قذافی است ؟ [/color][/size]


لیبی تبدیل به صحنه کارزار دو سرهنگ شده است.سرهنگ قذافی که در قدرت است و سرهنگ حسین که با حکومت نظامی مخالف است.

در پایگاه قدیمی متعلق به نیروهای هوایی لیبی که در نزدیکی بنغازی مستقر است ، سرهنگ طارق سعد حسین ایستاده و نیروهای خود را برای نبردی نو مهیا می کند. سرهنگ این نبرد را آخرین نبرد می داند. سرهنگی که در لیبی زمام امور را در اختیار دارد معمر قذافی است.

مردی که سوگند خورد تا آخرین قطره خون در طرابلس باقی بماند. اما از مقابل دیوان عالی بنغاضی که رد می شوید نواری اعلامیه گونه قرار گرفته که بر روی آن نوشته شده است:" لیبی یکپارچه است. طرابلس قلب ماست." شرق لیبی در اختیار اپوزیسیون است. با این همه معترضان تاکید دارند که این کشور چند پاره نخواهد شد: این انقلاب پایانی نخواهد داشت مگر تا زمانی که طرابلس نیز در اختیار ما باشد و دیکتاتور هم از کار برکنار شده باشد.

آزادی طرابلس تبدیل به آرمانی در بنغاضی شده است. بنغازی دومین شهر بزرگ لیبی است . امام جماعتی که نماز جمعه را در فضای آزاد برگزار کرد در جملاتی شعارگونه تاکید کرد که : ما هیچ گاه طرابلس را تنها نخواهیم گذاشت. آنها که سخنان امام خود را می شنیدند نیز در پاسخ فریاد " الله اکبر " سر دادند.

برای سرهنگ حسین که در دفتری با در و دیوار تیره نشسته و دورتادورش را تسلیحات فراگرفته ، خیزش مردم لیبی در حقیقت انقلاب مردمی است . سرهنگ حسین تاکید دارد که ارتشی که به اپوزیسیون پیوسته رسالت سنگینی بر دوش دارد: ما باید تا آنجا که می توانیم از بنغازی و دیگر شهرها تجهیزات جمع کرده و خود را برای نبردی جدی مهیا کنیم.

سرهنگ حسین با دیگر افسران نظامی ، شیوخ قبایل و داوطلبان مخالف جلسات پشت سر هم تشکیل داده است. او و دیگران خود را برای نبردی مهیا می کنند که به باور بسیاری برای براندازی دیکتاتوری 41 ساله قذافی لازم و ضروری است . ژنرال حسین می گوید که در حال حاضر 2 هزار سرباز داوطلب در گروه های کوچک به پایتخت رسیده اند. وی ابراز امیدواری می کند که در چند روز آینده گروه های نظامی و مبارز بیشتری به طرابلس برسند.

مردی که بسیاری او را جانشین سرهنگ قذافی می دانند در ادامه می گوید: از کودتای نظامی خبری نیست. این خیزش جوانان است. این دعوا در حقیقت مشاجره میان جوانان و دولتمردان است. ما دست به سلاح نبردیم مگر زمانی که قذافی راهپیمایی مسالمت آمیز ما را به خاک و خون کشید. اکنون زمان دخالت تجهیزات نظامی فرارسیده است . برخی این انقلاب را آغاز کردند و ما هم آن را به پایان خواهیم رساند.

نقش ارتش در روزهای پس از سقوط قذافی قابل اغماض نیست. سرهنگ حسین که مانند قذافی عنوان نظامی در اختیار دارد از هم اکنون به استقبال دولت آتی بعد از قذافی رفته و می گوید: امیدواریم که دولتی دموکرات روی کار بیاید و نه حکومتی نظامی . ما از حکومت نظامی به ستوه آمده ایم. ارتش برای محافظت از مردم است و نه برای حکمرانی بر آنها.

برای رسیدن به این هدف نیروهای مبارزی که کنار سرهنگ حسین ایستاده اند باید خود را به پایتخت برسانند. برای این حرکت هم راهی ندارند جز مبارزه نظامی با نیروهای قذافی. طرابلس در محاصره وفاداران زره پوش قذافی است. این روزها سرهنگ حسین در تماس های تلفنی پشت سر هم با نظامیان در سرت، شهری که میان بنغازی و طرابلس است از آنها می خواهد که به اپوزیسیون بپیوندند.

سرهنگ حسین در این خصوص می گوید: ما نمی خواهیم با آنها به گونه ای رفتار کنیم که آنها با ما رفتار کردند. نمی خواهیم مانند قاتلان برخورد کنیم. بنابراین به آنها هشدار می دهیم و از آنها می خواهیم که به ما بپیوندند.ما از آنها می خواهیم که مسیر طرابلس را برای ما باز کنند.

در هفته گذشته معترضان که در شرق دور هم جمع شده بودند داعیه دار واگذاری قدرت از سوی قذافی بوده و ادعا داشتند که سرهنگ کنترل امور مملکتی را از دست داده است. در حال حاضر مبارزان و مخالفان قذافی نوعی اتحاد را مزه مزه می کنند و البته انگیزه ای برای تا پایان راه رفتن در دل دارند.

سرهنگ حسین در این خصوص می گوید: ما خود را برای حرکت به سمت طرابلس مهیا می کنیم. در جمع ما خلبان هایی هستند که از قذافی دستور داشتند تا بنغاضی را با خاک یکسان کنند اما سرپیچی کردند و اکنون در کنار ما با سرهنگ دیکتاتور مبارزه خواهند کرد.

زمانی که از سرهنگ حسین سوال می کنیم که آیا به دنبال کشتن قذافی هستید؟ به آرامی عینک خود را بالا می برد و می گوید: ما می خواهیم او را زنده پیدا کنیم.

عصر جمعه بود که قذافی در میان طرفداران خود در طرابلس سخنرانی کرد. وی به صراحت اعلام کرد که جهنمی از آتش به راه خواهد انداخت و البته با اپوزیسیون هم مقابله خواهد کرد. سرهنگ حسین در این خصوص می گوید: من حتی وقت تماشا کردن سخنان قذافی را هم نداشتم. این روزها سخت سرگرم برنامه ریزی هستیم. این مسابقه فوتبال نیست که بنشینیم و به بازی نگاه کنیم. ما از مردی که در طرابلس نشسته و سخنرانی می کند، اندک واهمه ای نداریم.

هیچ کس انتظار ندارد که قذافی به آرامی قدرت را واگذار کرده و برود. وی در حال حاضر 3 هزار سرباز مجهز را حداقل در کنار خود دارد. وزیر دادگستری لیبی که اکنون به مخالفان دیکتاتور پیوسته ادعا می کند که سرهنگ احتمالا تسلیحات کشتار جمعی و حتی هسته ای هم در اختیار دارد.

سرهنگ حسین اما این سخنان را باور نکرده و می گوید: از تسلیحات هسته ای اندک خبری نیست. از تسلیحات شیمیایی هم خبری نیست. تمام این تسلیحات در جریان معادله لاکربی تحویل داده شد. وی در سال 2009 گمان کرد که با اتحاد با ایالات متحده می تواند برای همیشه در قدرت بماند.

سرهنگ حسین نیشخندی زده و می گوید: او مردم لیبی را فراموش کرده بود.

منبع :تابناك

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
دوست خوبم علي آقا

براي پرهيز از گرفتن اخطار توسط مديران ، لينك منبع اخبار خود را حتما درج كنيد و از قرار دادن پست هاي متوالي خودداري فرمائيد .
مي توانيد از دكمه edit براي اصلاح پيام خود استفاده كنيد .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بعضی وقتا ادمهایی مثه قدافی ادمو به فکر فرو می برند که واقعا دنیا ارزش اینهمه جنایتو ذاره اونم تو 68 سالگی بابا پات لبه گوره icon_eek

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
وزیر امور خارجه خاطرنشان کرد: آمریکا قصد دارد از اتفافات اخیر منطقه سوء استفاده و لشکرکشی کند.
به گزارش فارس، علی‌اکبر صالحی وزیر امور خارجه کشورمان در حاشیه مراسم تشییع پیکر مرحوم محمود بروجردی داماد ارشد امام‌خمینی(ره) در جمع خبرنگاران در خصوص اتفاقات اخیر منطقه گفت: آمریکا قصد دارد لشکرکشی کرده و از فرصت موجود در منطقه سوءاستفاده کند.
وی افزود: آمریکا پشت سازمان ملل متحد و شورای امنیت پنهان شده اما خوشبختانه شورای امنیت با آمریکا همراهی نکرده است.

لينك خبر :http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8912080542

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
یک ارتشی میگفت:
انقلاب ما با زمان شاه یک وجه مشترک داشت
اینکه هردومون به قذافی سرهنگ دیوانه میگیم!
ولی شنیدم زمان جنگ ما از لیبی موشک وارد میکردیم!!! icon_eek

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.