karkas

بسته پیشنهادی 1+5 به ایران

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

با اجازه دوستان عزیز من هم در بحث شرکت میکنم.
در مورد مسئله تحریم ها واقعا داره بزرگ نمایی میشه و یک سری اعداد و ارقام گفته میشه که اصلا معلون نیست نظر شخصی ی فرده خاصی است یا حاصل کارشناسی ی یک تیم ه مستقل و متخصص.
بنده الان با افتتاح حساب پی پال مشکل دارم و مجبور هستم از وب مانی استفاده کنم که اون هم وری فای نشده و دارم با واسطه پولهامو cash out میکنم. این اثر تحریم است و در اون شکی نیست.

ولی سوال اینه که آیا تاثیر تحریم ها بر تمام ابعاد اقتصادی و اجتماعی ما منفی بوده است؟ قطعا خیر.
تحریم ها فرصتی به ما داد که بتونیم نقاط ضعف اقتصادی و نظامی خودمون را شناسایی و ترمیم کنیم. تحریم ها واقعا یک فرصت بود!
ایران رشد اقتصادی 3.5 درصدی را در سال گذشته تجربه کرده که این عدد خودش توسط نهادی منتشر شده که نوعا تحت فرمان عوامل سیاسی است. رشد اقتصادی کشوری مانند انگل یستان منفی 0.3 بوده.

اما نکته آخر:
بعضی از وقت ها عده ای میگویند که چرا دولت نهم و دهم اینقدر بر روی مسئله غنی سازی پا فشاری کرد و فی المثل باعث فلان محدودیت بین المللی شد و این اصلا ارزش را دارد یا ندارد!

چون ارزش ها برای افراد گوناگون متفاوت است هر فردی ارزش گذاری خاص خودش را انجام میدهد.

برای منه ایرانی که 8 سال از وقت و بودجه مملکتم صرف جنگ شده
دور تا دورمان را کشورهای اتمی مانند چین و چاکستان و اسراییل گرفته
دولت مردان ما ندای آزادی و عدالت را نماد مبارزه با سلطه و استثمار کرده اند
بارهای بار مورد سوع استفاده غربی ها قرار گرفتیم و سرمان را کلاه گذاشته اند
و الی ماشالله از این قبیل

بله ارزشش رو داره.
غنی سازی باید انجام بشه بدون وقفه.
یعنی اگر کسی حرف از تعلیق زد. اول خوب در قیافش نگاه کنید
اگر حس کردید که شیرین مغز است که هیچ. ولی اگر حس کردید که زیرک و دانا است, با عرض معضرت شک نکنید که خائن به مملکت است.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]Antiwar عزیز

متاسفانه اینگونه رفتار غربی ها ناشی از رفتار دولت اقای خاتمی بود که فقط عقب نشینی کامل بود . و این زمانی بود که افرادی مثل جان بولتون صریحا در امر سیاست خارجی بودند اما با امدن کاندلیزا رایس تغییر کرد و در واقع این بسته مشوق ها رو امریکا به 5+1 پیشنهاد کرد . اینکه اروپایی ها و عملا غربی ها چه واکنش هایی نشان می دادند رو کسی نمی دونه چون که یک دولت کاملا متفاوت با دولت قبلی بر سر کار بود و همین اشتباهشون بود که الان هم ازعان و اظهار پشیمانی کردند که چرا همان موقع که به قول خودشون یک دولت روشنفکر و آرام تر بر سر کار بود کار رو تمام نکردند .[/quote]

کرکس بزرگوار،
این طور که بنده خاطرم هست ما اون زمان هیچ وقت نگفتیم ما به هیچ عنوان تعلیق نمی کنیم بلکه جمله ی معروف اون زمان ما این بود که همه چیز باید از دل مذاکرات بیرون بیاید. زمانی که بسته ارایه شد غربی ها گفتند که بدون هیچ گونه مذاکره یا همشو می پذیرید یا نه! که این رویکرد معقولی نیست که اونا یک بسته بنویسن بدون لحاظ نگرانی های ایران و بگن یا همه یا هیچ. این فقط نشون میده که پشت چنین بسته ای رندی این نفهته است. خصوصا این که با توجه به تجربه ای که از اونا داشتیم دلیلی وجود نداشت به تعهداتشون پایبند بمونن.
اصلا شما خودتان را بگذارید جای یک مسوول آمریکایی، وقتی شما یک دشمن دارید که می توانید بر او فشار وارد کنید، چرا باید این فشار را بردارید؟ (قرار که نبود که بعد از این بسته دوستی ای ایجاد شود؟ سیاست های کلان ما با آمریکا در تعارض است) خصوصا این که اصولا اگر واقع نگر باشیم حتی تولید یک بمب هسته ای از طرف ما به هیچ عنوان منافع آمریکا در منطقه را بدان شکل تهدید نخواهد کرد. این جمله را عینا ژاک شیراک هم چندین بار بیان کرد. همین مساله نمایانگر این واقعیت است که مساله ی هسته ای ما یک بحران امنیتی برای غرب نیست بلکه یک بهانه است برای سیاست های دیگر. غربی ها از بمب هسته ای ما نمی ترسند، ترسشان از این است که تفکر ما در منطقه موفق جلوه کند و الگو سازی نماید. قصد تحریم ها همین است که ما را چنان ضعیف کند که مثل یک کشور نحیف و احمق بشیم.

برای بیشتر روشن شدن مطلب من اشاره می کنم به مدالیته ای که در همان دوران بین ایران و آژانس نگاشته شد. اگر نیت خیری وجود داشت برای پایان بخشیدن به مناقشه ی هسته ای ایران، دلیل مشخصی نمی بینم که این کار انجام نگرفت. دیدیم که غربی ها حتی حاضر نشدند یک امتیاز ظاهری به ایران بدهند و پرونده ی ما را اقلا برای چند هفته از حالت فوق العاده در آژانس خارج کنند. یا حتی بعدتر وقتی که توافق آنکارا به انجام رسید متوجه شدیم که اصولا آن چه بیان می کنند با آن چه در نیت دارند متفاوت است. آیا اوباما مواضع ظاهرا نرم خو تر ارایه می کرد یا کاندولیزا رایس؟

بهترین روش برای سنجیدن صداقت کشورهای غربی مراجعه به تجربه ی دیگر کشورهایی است که با غرب مذاکره می کنند. شما به سابقه ی مذاکرات کره ی شمالی مراجعه کنید. خواسته های این کشور در مقابل تاسیسات هسته ای اش سوخت و آذوقه است که آنقدر هم زیاد نیست ولی بارها می بینیم که بعد از آن که امتیازی می دهد به راحتی غربی ها تعهدات خودشان را فراموش می کنند اتفاقا تقریبا هم زمان با موضوع هسته ای ما چند بار این ماجرا تکرار شد که آخرینش مربوط به تخریب برج خنک کننده ی معروف رآکتور هسته ای آن ها می شود. مثال مشخص دیگر قذافی است. در دورانی که لیبی هر آن چه داشت را تسلیم کرد چه بدست آورد؟ و نهایت چه شد؟

فکر نکنید که ما از تحریم ها استقبال می کنیم یا این که دوست داریم تحریم شویم. مسلما این گونه نیست. حتی عموما مسنولین به تاثیر گذاری تحریم ها اشاره دارند. اما مساله این است که تحریم ها فراتر از اراده ی ماست. اگر ما تا انتها مساله ی هسته ای را مختومه کنیم آن ها موضوعات دیگری را در آب نمک خوابانده اند تا به موقع از آن استفاده کنند. بنا بر این تحریم ها هزینه ایست که ناچارا برای استقلال و تفکر خودمان باید بپردازیم. راه حل خروج از معضل فعلی فقط یک چیز است قدرت مند تر شدن تا حدی که دیگر نتوانند ما را نادیده بگیرند با تکیه بر ظرفیت های داخلی. وقتی غرب با کشوری دست به معامله ی بزرگ می زند که مطمین شود نمی تواند آن را تسلیم کند. سم مهلک این راه هم مایوس شدن و سست اراده شدن خواهد بود. اتفاقا اون ها هم مرتب سعی می کنند به ما بگن که اگر اون پیشنهاد رو پذیرفته بودی این طوری نمی شدی تا اراده ی ما رو بکشنن ولی اگر دقیق نگاه کنیم می بینیم که این استقامت رو اگر گذشتگان ما کرده بودن الان برای ما این قدر هزینه نداشت و اگر ما نکنیم برای آیندگان ما به مراتب پر هزینه تر خواهد بود اگر غیر ممکن نباشد.
البته ممکن است بزرگواری معتقد باشد که اصلا ایدئولوژی و راه ما اشتباه است. خوب آن بحث دیگری است که باید به جای خودش بررسی شود.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
Antiwar عزیز

متاسفانه شما هی به عقب نگاه می کنید . در مورد لیبی ، کار به اونجایی رسید که حتی این کشور به تسلیحات بی ای ایی دسترسی پیدا کرد و تونست حتی از بازار تسلیحاتی اروپا خریداری کنه که الان گندش در اومده که چرا انگلیس در سال 2005 بود یا 2006 به لیبی تسلیحات فروخته . سارکوزی سیف الاسلام رو دعوت کرده بود که به لیبی پیشنهاد فروش رافال رو بده . مسئله لیبی کاملا متفاوت بود .

پس بالاخره جناب انتی وار راه حل چیه باید تا اخر عمر کشور زیر تحریم باشه . شما فکر نمی کنید حل مشکلات و اختلافات با امریکا بتونه این تحریم ها رو لغو کنه ؟

سیاست های ما رو نباید با قذافی و کره شمالی مقایسه کرد ، مسئولین باید انقدر هوشمندانه سیاستگذاری کنند که به هیچ وجه جایی برای ضربه زدن به ایران نباشه .

نه دوست عزیز غلط به اطلاعتون رسوندن ، مقام معظم رهبری در اول دولت نهم فرمودند که باید مسیر هسته ای رو به جلو باشد بر خلاف مسیر قبلی . اقای لاریجانی هم فرمودند که ما بر سر حق هسته ای مون مذاکره نمی کنیم .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]Antiwar عزیز

متاسفانه شما هی به عقب نگاه می کنید .[/quote]
دوست خوبم کرکس عزیز،
شاید بنده سوال شما را درست متوجه نشده باشم. اگر این طور هست پوزش می طلبم. برداشت من این بود که شما می گید که این بسته اگر در اون سال پیشنهاد می شد باید می پذیرفتیم یا نه؟ خوب بنا بر این من هم وقایع پیرامون اون رو براتون مثال زدم. مثل مودالیته که بعد از اون پیشنهاد بود اگر اشتباه نکنم و قضیه ی ترکیه ایضا. حالا اگر توالی مسایل در ذهن بنده اشتباه است تصحیح بفرمایید.
اگر منظور شما این هست که الان این بسته به ما پیشنهاد بشه که به نظرم اظهر من الشمس است که در این شرایط قبولش اشتباهه مخصوصا این که الان جبهه های جدیدی در منطقه باز شده و همچنین بر علیه ما موضوعات جدیدی رو طرح کردن.
گذشته از این چرا شما فکر می کنید کاندولیزا رایس قابل اعتمادتر از اسلافش بوده؟
ما عملکرد ایشون رو می تونیم در دوره ی سر کار بودنشون در پرونده های مختلف بررسی کنیم و ببینیم که عدم اعتمادمون به وعده های ایشون کار صحیحی بوده یا نه. خصوصا این که غرب حاضر نبود در مورد بسته ی پیشنهادیش هیچ مذاکره ای بکنه که تضمینی به ما بدهد.
[quote]در مورد لیبی ، کار به اونجایی رسید که حتی این کشور به تسلیحات بی ای ایی دسترسی پیدا کرد و تونست حتی از بازار تسلیحاتی اروپا خریداری کنه که الان گندش در اومده که چرا انگلیس در سال 2005 بود یا 2006 به لیبی تسلیحات فروخته . سارکوزی سیف الاسلام رو دعوت کرده بود که به لیبی پیشنهاد فروش رافال رو بده . مسئله لیبی کاملا متفاوت بود . [/quote]

سلاحی که نخوان با اون بجنگن و در جنگ احتمالی هم به کار نیاد چه فایده ای داره؟ تازه اونم خریدش به صورت مخفیانه و با ترس و لرز.
تا جایی که من یادم میاد همین جناب قذافی بارها و بارها زمانی که سر کار بود می گفت که منو گول زدن و به وعده هاشون عمل نکردن لذا ایران و کره ی شمالی رو تشویق می کرد که رویه ی خودشون رو ادامه بدن. اخیرا هم یکی از وابستگان روسیه که در جنگ های داخلی به نفع قذافی شرکت داشت یکی از اشتباهات اون رو این دونست که وقتی روس ها در سال های اخیر بهش یک سیستم پدافند مدرن رو پیشنهاد کردن از خریدش سر باز زد چون غربی ها رو ناراحت می کرد. ببینید کارش به کجا رسیده بود.
عاقبت هم همون طور که مشخصه زیر پاشو خالی کردن. البته تا اون جایی که بنده متوجه می شم.

[quote]پس بالاخره جناب انتی وار راه حل چیه باید تا اخر عمر کشور زیر تحریم باشه . شما فکر نمی کنید حل مشکلات و اختلافات با امریکا بتونه این تحریم ها رو لغو کنه ؟
سیاست های ما رو نباید با قذافی و کره شمالی مقایسه کرد ، مسئولین باید انقدر هوشمندانه سیاستگذاری کنند که به هیچ وجه جایی برای ضربه زدن به ایران نباشه .
[/quote]
بله قطعا حل اختلاف با آمریکا تنها راه هست اما همون طور که شما گفتید ،"حل اختلاف" ، نه تسلیم در برابر آمریکا، که قطعا مد نظر شما هم نیست. برای این که حل اختلاف بین دو طرف منازعه اتفاق بیفته چندتا شرط لازمه:
1. همدیگه رو به رسمیت بشناسن.
2. بخوان حل اختلاف بکنن.
مشکل ما با آمریکا این هست که هیچ کدوم از دو مورد بالا رو در مورد ما نداره. یعنی نه ما رو به رسمیت میشناسه و نه اصلا انگیزه ی لازم برای حل اختلاف باهامون داره (به علت مسایل داخلی و خارجیش). طبیعی هم هست، میگه میزنم نهایتش پودرش می کنم! این جقله کیه که من بخوام بهش باج بدم. البته بعضی وقتا سعی می کنه خوش و گولمون کنه ولی اونم برای اینه که بی دردسرتر به هدفش برسه. خوب این معادله دو راه داره.
یک، قوی شدن! یعنی باید این قدر قوی بشیم که مخالفت با ما براش هزینه ی بیشتری داشته باشه تا مراعات باهامون. این اتفاقیه که الان کم کم داره میفته. الان ما وارد یک رالی شدیم با این کشور، اگر از یک مرزی رد بشیم دیگه باید به رسمیت بشناستمون، اون سعیشو می کنه که از هر روشی استفاده کنه که ما به این مرحله نرسیم. تحریم اقتصادی و حتی جنگ. حالا این عرضه و جربزه ی ماست که بتونیم قبل از اون که این کشور بتونه لهمون کنه خودمونو رد کنیم یا این که مثل لیبی یا کره ی شمالی اینقدر لفتش بدیم که شیره ی جونمون رو با تحریم ها بمکه یا رسما مثل عراق بهمون حمله کنه. بدترین کار در این روش زیگ زاگ رفتن و شل کن سفت کن هست.
حضرت آقا در این رابطه در اون سخنرانی معروفشون در مشهد گفتند که ما همیشه نمی خوایم با آمریکا سر نزاع داشته باشیم و بنده هر وقت که صداقت رو در رفتار اون ها ببینم خودم اعلام می کنم که مذاکرات برای حل اختلافات انجام بشه. همون جا بود که ایشون به قضیه ی دست چدنی زیر دستکش مخملی اشاره می کنن.
راه دوم، رسما تمام اعتقاداتمون رو بذاریم کنار و تسلیم بشیم به امید این که مثلا مثل عربستان و امارات و ترکیه باهامون رفتار کنن. گذشته از مسایل آرمان گرایانه از دید دنیوی هم که بخوایم نگاه کنیم، تجربه نشون میده که غربی ها کینه ای شتری دارن. یعنی وقتی یکی باهاشون مخالفت کرد تا رسما از حیات ساقطش نکن دست بر نمی دارن. حالا هر قدر هم که کاسه لیسی کنه. مثالش شوروی ای که روسیه شد و اول دنبال گرایش های آمریکایی بود مثالش همون صدام که از شوروی به آمریکا پناه برد، آخریش همین قذافی بد بخت و....
[quote]نه دوست عزیز غلط به اطلاعتون رسوندن ، مقام معظم رهبری در اول دولت نهم فرمودند که باید مسیر هسته ای رو به جلو باشد بر خلاف مسیر قبلی . اقای لاریجانی هم فرمودند که ما بر سر حق هسته ای مون مذاکره نمی کنیم .[/quote]
اگر یادتون باشه سخن گوهای ما و حتی خود آقای احمدی نژاد اون موقع در جواب تعلیق می گفتند که هر چیزی باید از دل مذاکرات بیرون بیاد. ما با تعلیق به عنوان یک پیش شرط مخالف بودیم که غربی ها اون رو پیش شرط مذاکره می دونستن ولی من خودم یادم هست که آقای احمدی نژاد در یک کنفرانس خبری گفتن بیایید مذاکره کنیم وقتی به نتیجه ی مطلوب رسیدیم و راه حل پیدا کردیم می تونه یک دوره ی تعلیقم داشته باشه.
این هم برای مثال یک نمونش:
اين جمله آصفي در پاسخ به پرسشي مبني بر اين بود كه آيا با توجه به تاكيد طرف غربي بر لزوم تعليق غني سازي اورانيوم از سوي تهران و قرار دادن اين مسئله به عنوان پيش شرط مذاكرات، تهران اين شرط را مي پذيرد كه سخنگوي وزارت خارجه نيز اظهار داشت: فكر مي كنيم همه چيز بايد از دل مذاكرات درآيد.او سپس تصريح كرد: روشن است كه جمهوري اسلامي ايران از حقوقش نمي گذرد، ضمن آنكه اين حقوق غيرقابل مذاكره است و بنابراين ما مي گوييم كه مذاكره بايد بدون پيش شرط باشد. همچنين معتقديم كه همه چيز از دل مذاكرات خارج مي شود.سخنگوي وزارت امور خارجه در ادامه باز در پاسخ به اينكه آيا تعليق هم مي تواند از درون مذاكرات بيرون آيد گفت: ما گفته ايم كه نمي توان براي مذاكرات پيش شرط گذاشت و اين به آن معنا است كه اروپايي ها بايد همه چيز را بگذارند و در مذاكره به مسائل مختلف بپردازند، خود آنها متوجه مي شوند كه من چه مي گويم و شما هم اگر كمي فكر كنيد متوجه آن خواهيد شد.اين در حالي است كه اروپا و آمريكا حتي براي ادامه مذاكره با ايران از تعليق غني سازي اورانيوم به عنوان يك پيش شرط ياد مي كنند، با اين وجود آصفي ديروز به آنها توصيه كرد كه «بگذاريد مسائل در مذاكرات بدون پيش شرط مطرح شود.»
http://www.magiran.com/npview.asp?ID=1148313
البته تعطیلی و صرف نظر از حقوق هسته ای به صورت دایم چیزی نبود که ما بهش تن بدیم. این همون چیزی بود که حضرت آقا و دیگر مسوولین بهش اشاره می کردن که دلایل معقولی داره. مشکل غربی ها این بود که حاضر به مذاکره ی جدی نبودن که به یک راه حل مرضی الطرفین ختم بشه. الان هم همین طوره. به عبارت بهتر مشکل غربی ها مساله ی هسته ای ما نیست. مشکلشون چیز دیگری است که این تابلوی آن و ویترین اون برای افکار عمومی جهانه. لذا تا اون مساله حل نشود تحریم ها سر جای خودش خواهد بود. چه مساله ی هسته ای باشد چه یک موضوع دیگر جایش قرار بدهند. فکر نمی کنم این سیاست کلی در طی دوره های مختلف تا به حال در آمریکا تغییر کرده باشد.
البته این قدر این مسئله طولانی شده که توالی اتفاقات در ذهن انسان گاهی بهم می خوره اگر این طور هست شما یاد آوری کنید.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
این نکته‌ای که جناب آنتی‌وار گفتن درباره‌ی قوی شدن گفتند، خیلی مهمه. تحریم‌ها تأثیر داره اما تأثیرش کُند کردن رشد ماست نه ضعیف‌تر کردن ما. تحریم‌ها باید ما رو تشویق کنه به اصلاحات اقتصادی داخلی (نظیر هدفمند شدن یارانه‌ها) تا اثر تحریم‌ها جبران بشه. هر چقدر هم که قوی‌تر بشیم، تحریم‌ها کم‌تأثیرتر خواهند شد چون کشورها به فکر منافعشان هستند. اگر نفعی که یک کشور از رابطه با ما می‌برد بیشتر از نفعی باشد که از رابطه با آمریکا می‌برد، دلیلی ندارد که تحریم‌های آمریکا را اجرایی کند. توجه کنید که شرایط ما با عراق و کره‌ی شمالی خیلی فرق دارد؛ تحریم نمی‌تواند فشاری را که به آن‌ها آورد بیاورد، چون اقتصاد و مبادلات خارجی ما چندین برابر آن‌هاست. در همین دو سال گذشته، صادرات غیرنفتی ما دو برابر شده و تقریباً به اندازه‌ی صادرات نفت هفت سال پیش رسیده (۴۵ میلیارد دلار).
بنابراین آمریکایی‌ها فقط می‌توانند نقاط خاصی را هدف قرار دهند (مثلاً بانک‌های بزرگ بین‌المللی) که البته برای ایران هزینه دارد، اما چنان که تجربه‌ی این چند ساله نشان داده، دور زدن آن‌ها چندان سخت نیست. راهش این است که با تعداد بیشتری از بازیگران کوچک خارجی (مثلاً هزاران بانک کوچکی که در کشورهای در حال توسعه وجود دارند) ارتباط برقرار کنیم که به چند بازیگر بزرگ وابسته نباشیم. از آن طرف هم باید بخش خصوصی داخلی را تقویت کنیم تا خودشان، مستقل از دولت، راه‌هایی برای دور زدن تحریم پیدا کنند (چنان که الان هم دارند می‌کنند). یک جورهایی شبیه نبرد نامتقارن می‌ماند! به جای استفاده از چند ناو بزرگ، از صدها قایق کوچک‌تر استفاده می‌کنیم که هدف قرار دادن تمام آن‌ها برای دشمن غیرممکن است. همان‌طور که تجربه‌ی این چند ساله نشان داده، این روش جواب می‌دهد. هر چه اقتصاد و مبادلات خارجی ما هم رشد می‌کند، اعمال تحریم‌ها از سوی آمریکایی‌ها مشکل‌تر می‌شود.

هدف آمریکایی‌ها چنان که بارها در گزارش‌های اتاق‌های فکرشان به آن اشاره کرده‌اند، سست کردن اراده‌ی ایران برای مقاومت است. هدف آن‌ها این است که عده‌ی زیادی از ایرانی‌ها به این نتیجه برسند که مقاومت در برابر آمریکا بی‌فایده است و نمی‌توان کاری کرد و بهتر است تسلیم شویم. این در حالی است که تنها کاری که آن‌ها می‌توانند بکنند، کاهش سرعت رشد ایران است (مثلاً رشد اقتصادی ۳ درصدی به جای ۵ درصدی داشته باشیم) نه معکوس کردن این روند. چیزی که ما باید به دنبال آن باشیم، قوی‌تر شدن است. هر گامی که در جهت تقویت بخش خصوصی در ایران برداشته شود (طرح تحول اقتصادی که یک فصل آن هدفمند کردن یارانه‌هاست)، باعث افزایش رشد اقتصادی و در نتیجه کاهش اثر تحریم‌ها خواهد شد. جالب است بدانید که [url=http://hdr.undp.org/en/statistics/index.html#hdirank]طبق گزارش سازمان ملل[/url]، علی‌رغم تحریم‌ها، سطح رفاه ایرانیان در حال حاضر بالاتر از ترکیه است.

علاوه بر قوی شدن، به نظرم ما باید اهمیت بیشتری به فعالیت‌های رسانه‌ای و دیپلماسی عمومی بدهیم، چرا که این نقطه‌ی ضعف ماست. در قضیه‌ی هسته‌ای که به وضوح حق با ایران است، در این زمینه کم‌کاری زیادی کرده‌ایم. افکار عمومی غربی هنوز هم به استدلال‌های نخ‌نماشده‌ای مثل این که چون ایران نفت دارد، پس فعالیت‌های هسته‌ای آن نمی‌تواند برای تولید انرژی باشد (استدلالی که برای نیروگاه‌های آبی و بادی و خورشیدی ایران هم می‌شود به کار برد!) باور دارند. یا این که ایران مجتمع نطنز را از آژانس «پنهان» کرده بود (در حالی که طبق مفاد پادمان، دلیلی نداشت ایران تا شش ماه قبل از ورود مواد هسته‌ای به نطنز، آن را اعلام کند) یا این که غرب به ایران پیشنهاد فروش سوخت هسته‌ای داده ولی ایران نپذیرفته است یا این که ایران مخالف تبادل اورانیوم بوده. هیچ وقت ندیده‌ام یا کمتر دیده‌ام که رئیس‌جمهور یا سایر مقامات در مواقعی که می‌دانند حرف‌هایشان در رسانه‌های غربی بازتاب خواهد داشت، اساس استدلال‌های این‌گونه را به نحوی همه‌فهم زیر سؤال ببرند. باید توجه کرد که دولت آمریکا بدون همراهی افکار عمومی کشورش (و به خصوص افکار عمومی نخبگان آمریکایی) کار مهمی نمی‌تواند انجام دهد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
من با حرف دوستان تا حدی موافقم . برای حل مسئله هسته ای باید دیپلماسی فعالی مثل ترکیه داشت با یک دیپلماسی عادی نمی شه چنین مشکلی رو از سر راه برداشت .

اما قبل از هر چیز باید دید که غنی سازی اورانیوم چیست و چه ارزشی داره تا بدونیم کجا وایسیم و کجا انعطاف داشته باشیم . آیا چنین هزینه ای ارزشش رو داشت ؟ خیر .

ما باید با هوشیاری با کمترین هزینه این مسئله رو تمام می کردیم .

اما حالا که بحث امریکا پیش اومد یک سند رو اینجا ارائه می دم که دستخط که چه عرض کنم در واقع غلط گرفته شده توسط جناب ظریف نماینده ایران در سازمان ملل هست . در سال 2003 این بسته حاوی یک رود مپ به امریکا داده شد برای برقراری رابطه و رفع تحریم ها . این مشوق های ایران بود .

http://www.nytimes.com/packages/pdf/opinion/20070429_iran-memo-expurgated.pdf

ترجمه فارسی : ( البته ببخشید وقت ندارم نمی تونم به صورت کامل ترجمه کنم ) :

خواست ایران :

- پذیرفتن درخواست ایران برای مذاکره با احترام متقابل
- پایان دخالت در امور خارجی و داخلی ایران ، لغو نام ایران از لیست کشور های حامی تروریسم
-لغو تحریم ها : تحریم های اقتصادی و تجاری ، آزاد سازی اموال ایران
-عراق : حمایت کامل ایران از یک دولت مستقل و دموکراتیم ، احترام به روابط ایران با شهر های مقدس کربلا و نجف
- دسترسی کامل به تکنولوژی هسته ای ، شیمی و بایوتکنولوژی
- به رسمیت شناختن اهداف و منافع مشروع امنیتی ایران در منطقه با توجه به قدرت دفاعی
- راهکار متقابل بر علیه گروه های ضد ایران همچون مجاهدین خلق و گروه های تروریستی مخافل جمهوری اسلامی

امریکا :

-دابلیو ام دی : همکاری کامل و مستقیم ایران با آژانس انرژی اتمی برای اثبات صلح آمیز بودن فعالیت های هسته ای ایران
- تروریسم : مبارزه با تروریسم در نخست القاعده در خاک ایران . همکاری اطلاعاتی در این زمینه .
- خاورمیانه :
- لغو دسترسی و پشتیبانی گروه های مخالف فلسطینی از جمله حماس به تجهیزات ایرانی. فشار بر این گروه ها برای جلوگیری از حمله به غیر نظامیان .
- تبدیل حزب الله به یک گروه سیاسی
- پذیرفتن طرح اتحادیه عرب ( دو کشور )

البته ببخشید که اینطوری انقدر بد ترجمه شد .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]من با حرف دوستان تا حدی موافقم . برای حل مسئله هسته ای باید دیپلماسی فعالی مثل ترکیه داشت با یک دیپلماسی عادی نمی شه چنین مشکلی رو از سر راه برداشت .

اما قبل از هر چیز باید دید که غنی سازی اورانیوم چیست و چه ارزشی داره تا بدونیم کجا وایسیم و کجا انعطاف داشته باشیم . آیا چنین هزینه ای ارزشش رو داشت ؟ خیر .

ما باید با هوشیاری با کمترین هزینه این مسئله رو تمام می کردیم .[/quote]

کرکس عزیز :

اشتباه شما این هست که خواست طرف رو نمیتونید تشخیص بدید ...

واقعا اگر بدونید کسی که قراره روی منافعتون و اراده ای که متعلق به شما هست میخواد باهاتون مذاکره کنه هدف واقعی و خواست اصلیش چی هست میتونید قضاوت بهتری داشته باشین ...


غرب واقعا نمیخواد که مسئله هسته ای ایران حل بشه و نه فقط غرب ! کشورهایی مثل اعراب حوزه خلیج فارس و ترکیه هم نمیخوان !! از طرفی رژیم صهیونیستی ...

چرا که حل شدن این مسئله و بازگشایی ارتباط بین ایران و آمریکا به ضرر کل این کشورهاست و جایگاهشون رو در دستبوسی ایالات متحده از دست میدن ! .


تجربه عراق بهترین درس برای ما بود .

بازرسان آژانسهای مختلف شبانه روز این کشور رو زیر رو کردن و گشتن و اطلاعاتی در این کشور باقی نمونده بود که توسط این بازرسان به بیرون کشیده نشه . و در آخر باز هم هیچ تاثیری نداشت و غرب وقتی مطمئن شد که عراق نمیتونه و دیگه نمیخواد که تسلیحات کشتار جمعی بسازه ! به این کشور حمله کردند .!

من توی متن قبلی گفتم که هیچ ضمانت اجرایی برای تعهد نامه ها و قرار داد های بین المللی وجود نداره ! برای مثال هیچ وقت آژانس انرژی اتمی از تاسیسات هسته ای اسراییل بازرسی نمیکنه ! و دلیلش رو هم میگه که چون این رژیم عضو پیمان ان پی تی نیست ... ولی علیه ایران چندین قطعنامه صادر میشه چون این پیمان رو پذیرفته ! ..

ما نباید به این فکر کنیم که اصلی رو بپذیریم و منتظر اجرای تعهد از سوی غرب باشیم . چرا که اونها متعهد نیستند و به هر جایی که میخوای شکایت کن ! ولی اگر شما پذیرفتی باید متعهد باشی چون شورایی هست به نام امنیت که میاد و عدم پاسخگویی شما رو ضمانت نظامی میکنه ...

اونها وقتی هدفی داشته باشند سعی میکنند به هر نحوی حصول کنند مشکل رو شما باید با اهداف اونها حل کنی و اهدافشون از این فشار ها مشخص هست : تضمین های امنیتی اقتصادی و استراتژیک همچنین حفظ منافع اسراییل ...

این مسئله هسته ای محرزا بهانه است فقط مشکلش اینه که بهانه خوبیه ...

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
باید بگم برادرا یکم اطلاعاتشونو قوی کنن. در زمان خاتمی حتی آمریکا قرارداد بازسازی کامل چندین فروند هواپیمای بوئینگ و فروش چندین بوئینگ کاملا نو رو باما منعقد کرد و کلی هم امتیازات بین المللی دیگه گرفتیم و تورم توی کشورمون خیلی پائینتر بود.البته سوء تفاهم نشه من از خاتمی دفاع نمیکنم چون توی تاریخ امثال ابوموسی اشعریها زیاد بودن!فقط دارم به اون دوستمون میگم که میگه ضمانت اجرایی نداره.اگر غرب در مورد ما از کلماتی مانند متوقف کند و ....استفاده کرده و در مقابل گفته همکاری میکنه چون همه این کشمکشها برسر توقف غنی سازی ماهستش!!
توی یک قسمتی از تعزیه امام حسین(ع) یکی از سپاهیان یزید لعنت ا... اجعین رو به امام (ع) میگه:"تو یک نفر به این گروه شرور چه خواهی کرد؟"
اینجا هم دقیقا همونه ما توی دنیا تنهاییم اگرم چندتا کشور باهامون همکاری دارن چون همکاری باما براشون منافع داره.قبول دارم که آمریکا و اروپا دارن زور میگن ولی توی اینهمه فشار و تحریم اونا نمیذارن و نخواهند گذاشت که مابراحتی روی پای خودمون بیاستیم چون تقریبا همه کشورها بهشون وابستن و اگه وابستگی کشورها بهشون کم بشه ابرقدرتها نابود میشن
بنظر من ما میتونستیم بقول کرکس عزیز چند سالی بسته پیشنهادی رو میپذیرفتیم تا بتونیم به تکنولوژیهای روز دنیا دسترسی پیدا کنیم و در کنارش خودمونو قوی کنیم و بعدش به اهدافمونم برسیم.
دوستان ما نباید خودمونو گول ببزنیم ما الان خیلی توی تکنولوژیهای مختلف از دنیا عقبیم و این میتونست فرصت خوبی برامون باشه :lol:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]باید بگم برادرا یکم اطلاعاتشونو قوی کنن. در زمان خاتمی حتی آمریکا قرارداد بازسازی کامل چندین فروند هواپیمای بوئینگ و فروش چندین بوئینگ کاملا نو رو باما منعقد کرد و کلی هم امتیازات بین المللی دیگه گرفتیم و تورم توی کشورمون خیلی پائینتر بود.البته سوء تفاهم نشه من از خاتمی دفاع نمیکنم چون توی تاریخ امثال ابوموسی اشعریها زیاد بودن!فقط دارم به اون دوستمون میگم که میگه ضمانت اجرایی نداره.اگر غرب در مورد ما از کلماتی مانند متوقف کند و ....استفاده کرده و در مقابل گفته همکاری میکنه چون همه این کشمکشها برسر توقف غنی سازی ماهستش!![/quote]

تاریخ رو بدرستی نگاه کنید عزیز ..

اون موقع دوران کلینتون و رفسنجانی خاتمی بود ! و بعد شد دوران بوش و احمدی و نژاد ! آمریکا توی منطقه نبود و یازده سپتامبری اتفاق نیفتاده بود ! ولی الان آمریکا در منطقه است پیش گوش ما و داره خط نشان میکشه ..
طبیعیه که سیاست ها تفاوت کنه ! خصوصا وقتی آمریکا یک فتح آسان داشت و در افغانستان هم میجنگید ....

همه چیز به اون سادگی نیست که شما تنها قسمتی از اون رو ببینید .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
برادر ابراهیم حق مطلب رو ادا کرد. اما بذارید من هم چند نکته به فرمایششون اضافه کنم.

جناب کرکس عزیز، علاوه بر نکته ای که استاد واریور بیان کردن، یک نکته ی ظریف دیگه هم در پرونده ی هسته ای ما قرار داره:
[b]
اصولا اگر شما در یک مورد کوچک در مقابل یک زوری کرنش بکنید راه برای این که در موارد دیگه هم از همین اهرم استفاده بکنن رو باز کردید.[/b]
یک بازی طراحی کنم که قضیه روشن بشه. فرض کنید شما در یک محله زندگی می کنید و یک آدم گردن کلفتی هم اون جاست که باج سیبیل از شما می خواد. اگر از شما 20 تومن بخواد از نظر شما پول خواصی نیست و سریع می تونید بهش بدید اما اگر 30 تومن بخواد سختتونه و اصلا نمی تونید تهیه کنید.
اگر این بابای سیبیل در رفته بار اول اومد خدمت حضرت عالی و گفت یا 20 تومن بده یا می خوابونم تو گوشت و شما گفتی 20 تومن که چیزی نیست ارزششو نداره. 20 تومن رو در آوردید دادید بهش، مجوز رو صادر کردی که فردا بیاد بگه 30 تومن بده وگرنه می خوابونم تو گوشت! یعنی اون می فهمه که اهرم فشار توی گوشی در مورد شما اثر داره
لذا دو حالت متصوره یکی این که فردا و پس فردا بیاد دوباره از شما 20 تومن بخواد یا این که شانسشو امتحان کنه و بره سراغ 30 تومن. نهایت این که این قضیه ادامه پیدا خواهد کرد تا اون جایی که یا یک روز شما تصمیم بگیری به این قضیه خاتمه بدی و وایستی مردونه تو گوشی رو بخوری اگر تونستی یکی هم پس بدی و 20 تومن رو ندی. یا این که یک روز دیگه از پس خواستش برنیایی و بالاجبار تو گوشی رو بخوری.
خوب پس حالا که نهایتا تو گوشی دشت شماست. بهتر نیست همون بار اول بدون دادن باج بخوریش و راه طرف رو ببندی. به قول قدیمیا مرگ یک بار شیون یک بار. ممکنه به زور آخرش 20 تومن رو از شما بگیره ولی دفعه ی بعد وقتی می خواد بیاد سراغتون چون دفعه ی قبل یک مشت هم خورده دو بار فکر می کنه.

قضیه ی هسته ای ما هم همچین حکمی داره. یعنی به محض این که غربی ها بفهمند که مثلا ما در مقابل تحریم کم میاریم، از همین حربه برای مسایل دیگه اختلاف استفاده می کنن. مثلا سریع می گن خوب حالا نوبت صنایع موشک سازیه! صنایع موشک سازی شما خطری برای ماست یالا تعطیل کنید. این قضیه اینقدر ادامه پیدا می کنه که یا ما یک جا به این نتیجه برسیم که مقاومت کنیم و همین سختی ها رو بکشیم یا این که نابود بشیم. خوب چرا الان که دستمون پر تر هست این کار رو نکنیم؟
اگر شما به قضیه ی جنگ نگاه کنی. ما خیلی هزینه دادیم برای دو، سه سال آخر جنگ ولی همون یک تضمین ایجاد کرد برامون. الان وقتی یکی بخواد بهمون حمله کنه اول دو بار فکر می کنه. می گه اینا اگر باهاشون در بیفتی ولت نمی کنن. بی خیال میشه.

نتیجه گیری این که شما باید در مذاکره ی واقعی انعطاف داشته باشی تا مصالحت برآورده بشه ولی در مقابل باج خواهی و زورگویی به هیچ وجه کوتاه نیای!

نکته ی دوم، خیلی وقتا باید به نسل های بعد فکر کرد. اگر اون زمان حضرات شاهنشاه با خودشون فکر نمی کردن فلان تیکه ی مملکت چه فایده ای داره بفروشیمش بریم صفا سیتی! یا بی خیال با انگلیس در نیفتیم با روسا کل نندازیم! الان ما این قدر مشکل منطقه ای نداشتیم. خیلی از قسمت های جدا شده از کشورمون الان برامون شاخ و شونه نمی کشیدن. کلی هم منابع غنی انرژی یک کاسه دست خودمون بود. اون زمان بحرین و هرات و آذربایجان بخش هایی از عراق و... به نظر روسامون بی ارزش می اومد ولی الان ما می فهمیم که چه درهای گران قیمیتی از دستمون رفته و دیگه با 20 سال سختی کشیدن و جنگیدن ومقاومت هم بعیده بشه بدستشون آورد.
ارزش غنی سازی شاید الان معلوم نباشه ولی 100 یا 200 سال آینده حکم کیمیا رو داره. گذشته از اون که خیلی از علوم و صنایع های تک نقطه ی شروعشون از مطالعات هسته ای است. یعنی این حوزه مثل سکوی پرتاب می مونه.
ما منظورمون از غنی سازی این نیست که همه ی نیازهای داخلیمون رو تامین کنیم. هدف این هست که برامون مثل قدیم ناز و کرشمه نیان برای گرفتن فلان فلز سنگین یا فلان ماده ی حساس. حالا می دونن که اگر ندن خودمون می تونیم با هزینه بیشتر درست کنیم و اگر درست کنیم چون خطش رو راه انداختیم می تونیم رقیبشون بشیم. مثل قضیه ی اورانیوم 20 درصد.
قبلا برای دادن دو زار اورانیوم غنی شده یا فلان چشمه ی رادیو اکتیو که فقط کاربرد صنعتی داشت چنان بازی ای در می آوردن که انگار قرار بمب بهمون بدن. مراجعه کنید به افراد آگاه در زمان آقای هاشمی ببینید چیکار می کردن این غربی ها.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.