جنگ های آینده جنگ های سایبری و ژنتیك خواهد بود.

[ortega68 369]

[quote]يك سوال

چقدر احتمال مي ديد ، دو ويروس آنفولانزاي پرندگان و آنفولانزاي خوكي از آزمايشگاه بيرون آمده باشند ؟[/quote]

[color=red][/color]

آنفلوآنزاي پرندگان رو نميدونم اما آنفلوآنزاي خوكي خيلي مشكوك بود يادمه كه يكي از مسيولين كشور ( فكر ميكنكم خود رييس جمهور بود ) گفت كه واكسن هاي اين بيماري از مدت ها قبل در يكي از شركت دارويي در آمريكا ساخته و ذخيره شده بوده . اتفاقا دونالد رامسفلد هم جز سهامداران بزرگ اين شركت بوده .

[patriot1979 1,836]

دوست خوبم
سلام
صبح شما بخیر

از لحاظ نظری و تا حدود زیادی از منظر فناوری و تکنیک های آزمایشگاهی پیشرفته موجود، می توان تقریبا هر گونه دستکاری و طراحی را در مونه های (Types) ویروسی و ویروئیدی (Viroids) اعمال نمود ( هر چند با صرف هزینه هنگفت). امروزه علاوه بر ابزارآلات مدرن تولید مولکول های DNA و RNA مصنوعی (فناوری هایی همچون سنتز ژن های مصنوعی که اکنون شاخه ای از حوزه فوق پیشرفته بیولوژی مصنوعی است) نرم افزارهای مدلساز ژنومی و پروتئینی در اختیار اغلب آزمایشگاه های سطح 2 (شناسایی و ذخیره سازی عوامل بیولوژیک کم خطرتر) و سطح 3 (شناسایی، دستکاری و ذخیره سازی عوامل بیولوژیک پر خطر و مرگبار) جهان چه در کشورهای صنعتی و چه در کشورهای نیمه توسعه یافته (هندوستان، برزیل، ...) وجود دارد که کمک شایان توجهی به مهندسی و طراحی ساختارهای پوشش پروتئینی و ریخته ژنی انواع تیپ ها و سویه های (زیر- مونه یا چیزی معادل نژاد در گونه های حیاتی دیگر) ویروسی می کند.

اما درباره این دو ویروس بسیار مهلک دامی و انسانی:
اولین نکته ای که باید به آن توجه داشته باشید این است که اغلب عوامل بیولوژیک نظامی «زئونوز» (zoonose) یعنی مشترک و قابل انتقال از دام به انسان هستن من جمله این دو عامل ویروسی، تصویر الکترون میکروسکوپی از ویروس آنفلونزا سویه H1N1 (افتراق چندانی در تصاویر الکترون میکروسکوپی تهیه شده از دو مونه مرغی و خوکی بچشم نمی خوره) رو در لینک ذیل مشاهده بفرمائید (بزرگنمایی 200000 برابر):
http://en.wikipedia.org/wiki/File:H1N1_navbox.jpg

بطور کلی ویروس های خانواده flu یا آنفلونزا چیزی در حدود 100 مونه و سویه ویروسی رو شامل میشن و در طیف وسیعی از حیوانات اهلی و وحشی و انسان مولد بیماری های عفونی ویروسی هستن. ویروس های آنفلونزای مرغی و خوکی بترتیب و تا به امروز 15و 7 سویه زیر مجموعه شناخته شده دارن که اغلبشون زئونوز هستن. ویروس آنفلونزای خوکی از زمان گسترش این عامل ویروسی در دام های خوک در 1918 و طغیان همزمان اشکالی از آنفلونزای انسانی در ایالات متحده (مرگ تعداد قابل توجهی از بیماران به ثبت رسیده) مورد توجه محققین حوزه ویروس شناسی قرار گرفت؛ این ویروس پاتوژن دامی شناخته شده ای محسوب میشه؛ بار دیگه در 1976 آلودگی انسان به واریانت (Variant؛ شکل متنوع، شکل دیگر) این ویروس رخ داد که مایه نگرانی شدید دولتمردان ایالات متحده شد و آمار رسمی تلفات انسانی 25 نفر اعلام شد. آنچه که بیش از همه در باب این دو پاتوژن ویروسی شک برانگیز شده گسترش لکه ای و ناگهانی این عوامل ویروسی در آسیای جنوب شرقی و بخش هایی از روسیه فدراتیو بود که حتی حملات لفظی و قلمی رسانه های دو کشور چین و روسیه رو به «بلوک آمریکایی» در خصوص مهندسی کردن جنگ افزارهای بیولوژیک در پی داشت.
همونطور که عرض کردم چنین احتمالی رو نمیشه بسادگی رد کرد اما نکته دیگه ای در بین هست و اون اینکه اصولا پاتوژن های ویروسی و اساسا اشکال «حیاتی» بسیار ساده مانند ویروس ها از قدرت سازگارسازی و تغییر فُرم «ساختاری و ژنتیکی» مافوق تصوری برخوردار هستن و همونطور که احتمالا اطلاع دارید یکی از موانع اساسی بر سر راه کنترل و مهار و یا درمان آلودگی به ویروس HIV یا همون سندرم نقصان ایمنی اکتسابی یا ایدز (AIDS) دقیقا همین تنوع پذیری و تغییرپذیری مستمر عامل ویروسی و تعدد باورنکردنی سویه های این پاتوژن ویروسیه. با این حال، هرگز نمیشه منکر شد که هرم های قدرت نظامی- امنیتی از چنین بسترها و حیطه های تکنیکال و تئوریکی برای ارتقا قابلیت کشندگی یا ناتوان سازی طرف های متخاصم بهره می برن و این کاری که سال هاست در حال انجام اش هستن: اگر کشوری مانند ایالات متحده حاضر شد و میشه که با صرف هزینه های خیره کننده دست بکار تهیه انواع و اقسام تسلیحات میکروبی بشه (که هزینه ساخت و انبارسازی اونها چند صد برابر تولید عوامل ویروسیه) قطع به یقین حاضر میشه که برنامه های مخفی و مخوفی رو برای بهره مندی از فنون زیست فناوری مولکولی برای تولید عوامل ویروسی ناتوان کننده (حتی مرگبار) راه اندازی و پشتیبانی کنه.

[fath 4,686]

مدتی پیش چند پیکر ایرانی رو سازمانهای جاسوسی برخی کشورها در حال تصاحب بودن که ظاهرا ایران اجازه نداد و قضیه فیصله پیدا کرد اما همان زمان اظهار شد که این سازمانها این پیکرها رو برای ساختن نوعی سالاح بیولوژیکی که فقط روی ژنوم ایرانیها کار می کنه می خواستن.و دور از ذهن نیست اونهااینچنین طرح هایی در دست داشته باشن و سابقه این اتفاقات هم اگر اشتباه نکنم در روستایی از روسیه و حتی خود آمریکا خیلی زیاد سهست و نمونه اون همین آنفلوانزای پرندگان که ساخته و پرداخته وزارت دفاع امریکا بود.

اما ورای این موارد خبرهای غیر موثق و عجیب و غریب دیگه ای هم هست مثل اینکه شنیده میشه صدام در سلاح های شیمیایی که استفاده می کرده سعی در انتشار عواملی داشتن که باعث عقیم شدن و یا زاییده شدن جنسیت مونث می شدن.
و از طرفی سالهاست چند سازمان بزرگ به کمک راکفلرها در حال ایجاد بانک بذر جهانی هستن و همین شرکت ها واکسن ها و داروهایی رو ایجاد کردن و حتی در اختیار چند کشور افریقایی و اسیایی مثل فیلیپین گذاشتن که تلفات هم داشته و باعث عقیم شدن و مشکلاتی شده.
در عین حال در خیلی از طرح های سری مثل پروتکلهای جهانی یهود و... میشه آثاری از این موارد رو دید ولی تاییذپد درست و حسابی ندارن اما بالاخره نشان دهنده بودن خبرهای بدی هست.
اما اطلاعات موثقی هست که میزان سرطان و بیماریهای فلج اطفال و بیماریهای مشکوک د افغانساتن و به خصوص عراق هست.
به شکلی که هر روزه تعداد زیادی برای درمان این نوع بیماریها به مراکز درمانی تخصصی در غرب کشور مراجعه می کنن.

[patriot1979 1,836]

علی الاصول پیشرفت حوزه های بنیادی از جمله زیست شناسی مولکولی که ثمرات گسترش اونها در حوزه کاربردی مانند زیست فناوری، ریز زیست فناوری (Nano-biotechnology) در زمره «فناوری های برخوردار از کاربرد دو گانه مدنی: غیرمتعارف» قرار می گیره همیشه فضایی از مباحثات داغ (و ارزشمند) اخلاق زیستی (Bio-ethics) رو خلق کرده که همچنان تداوم داره. حال اینکه جامعه علمی/پژوهشی جهانی (مرکب از کلیه متخصصان و پژوهشگران حوزه های مدرن زیست شناسی بویژه فناوری زیستی) تا چه پایه در «پاکیزه نگهداشتن دامان این حوزه از علوم دقیقه» از «دست اندازی ها و آلایش های سیاسی- امنیتی» موفق بودن ... متأسفانه ... نمیشه جواب امیدوارکننده ای به این پرسش داد. برغم تمام تلاشی که محققان و دانشمندان در سراسر جهان برای حفظ «کیان علم» از «نگاه های زهرآلود سیاست بازان و جنگ سازان مجنون» بخرج دادن و بخرج میدن، بنا به فرمایش برادر fath عزیز، همیشه از گوشه و کنار اخبار و شایعات ناگوار و شرم آوری رو از آنچه که به نام «علم» و به کام «سیاست زرد روز» صورت می گیره میشنویم. اسطوره تاریک دکتر مابوزه در نا کجاآبادی که میعادگاه بداندیشان پناه گرفته در بزک «علم» و «زورمداران و زراندیشان مالیخولیایی» است باز آفرینی میشه ...