RedArmy

جمهوري خلق چين سارق بزرگ

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

با سلام من اين تاپيك را ايجاد كردم كه راجع به پيشرفتها و توانايي هاي واقعي كشور چين بحث كنيم . قبل از هر چيز بايد بگم من خودم طرف شرقم و خيلي به چين علاقه دارم . به نظر من قدرت چين فقط تو كپي كردن از ديگرانه كه به واسطه ي جمعيت بسيار زياد آن محقق ميشه و اگر ايران هم يك ميليارد و چهارصد ميليون نفر آدم داشت و انقدر بهش گير نمي دادند از چين العان خيلي پيشرفته تر بود . بالاخره تو اين يك ميليارد و چهارصد ميلون نفر افراد واقعا خاص پيدا ميشن كه بخش قابل توجه نيازهاي كشور چين را بر طرف كنند. مثلا تو ورزش شنا بالاخره يكي تو اين جمعيت پيدا ميشه كه بتونه خوب شنا كنه و ..... در بخش نظامي چين واقعا قدرتي حساب نميشه از بعد طراحي و ساخت تجهيزات نظامي ميگم و هر چيكه داره نمونه ي كپي شده ي بيشتر تجهيزات روسي و كمتر ساير كشورهاست . در صنعت خودرو سازي باز فقط كپي ميكنه.من چند وقت پيش شنيدم شركت هايBenzوBMW از دسته شركت هاي خودروساز چيني شكايت كردند چون چيني ها از رو ماشيناشون كپي كرده بودند . در صنايع هوافضايي نيز همينطور . در سال 2003 جمهوري خلق چين با پرتاب ناو سرنشين دار خود به نام شنجو نام خود را به عنوان سومين قدرت فضايي صاحب ناو سرنشين دار به ثبت رساند. ناو شنجو سفينه اي است با شباهت هاي كامل به سايوز روسي. ظاهرا طرح اين ناو كه بر طرح هاي اوليه انجام نشده روس ها در دهه ي 1960 شبيه است از روسيه خريداري و يا كپي برداري شده است. يا مثلا هواپيماي جي-10 كه طرح آن همان طرح هواپيماي لاوي اسراييل است و موتور آن به قول دوستان روسيه . در ساير صنايع هم فقط مشغول كپي برداريند جند وقت پيش شنيدم از رو فرش هاي ايران هم كپي زدن و ايراني ها كلي شاكي شدند. كشور چين منابع طبيعي فراواني دارد و نيروي كار هم آنجا فراوان است براي همين از لحاظ اقتصادي هيچ كشوري توان مقابله با آن را ندارد . براي مثال كفشي را در نظر بگيريد كه وقتي از چين به ايران مي آيد قيمت آن در ايران 2000 تومن است كه اين به دليل نيروي كار فراوان و منابع كافيست. در پايان بايد بگويم چين العان تقريبا همه چيز ميسازه اما اين چيزها نمونه هاي كپي شده از ساير كشور ها هستند و مال خودش نيست. دوستان اينو بدونيد كه چين با همين تفكر كپي زني دير يا زود به قدرت اول جهان تبديل خواهد شد و اين چيزيه كه آمريكاهم مي دونه و ميخواد باهاش مقابله كنه !

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
حرف شما صحيح و منطقي. خيلي ببخشيد. ولي مثلي بين اقتصاددادن‌ها هست كه مي‌گن : «چين با زيرشلواري، اقتصاد امريكا و اروپا رو فلج كرد!». دوست من! نيازي به اين نيست كه در جهان امروز، شما صنعت خاصي داشته باشي. در جهان امروز، تنها بحث عرضه و تقاضا مطرحه و به قول حسابدارها، تلاش براي كاهش بهاي تمام شده! اين، حقيقتاً اقتصاد هست. در اقتصاد، اهميتي نداره كه شما، كالايي رو خودتون طراحي و توليد كردين و يا با مهندسي معكوس، اون رو كپي كردين! اين اهميتي نداره. مهم شاخص رشد اقتصاد، تفاوت در جايگاه‌هاي اقتصادي، در دست داشتن بازار كالاها و ... هست كه چين تمامي اين فاكتورها رو داراست و پيش‌بيني مي‌شه تا سال 2020، به اقتصاد اول جهان تبديل شه. اين از بعد اقتصادي. از بعد نظامي، متأسفانه شما خيلي بي‌انصافي كردين. چين در زماني كه شوروي نيز بود، از بعد نظامي قدرتمندتر از ارتش‌‌هاي ايالات متحده و شوروي بود؛ مگه اينكه شما، همه‌ي قدرت نظامي يك كشور رو به تسليحات‌شون منسوب كنين. چين در حال حاضر، بودجه‌ي نظامي‌اش، با وجود اينكه ارتشش تقريباً سه برابر ايالات متحده هست، تنها 10% بودجه‌ي نظامي اين كشور هست. ضمن اينكه بزرگترين قدرت نظامي كشورها، در نيروي زميني‌اش هست كه ارتش چين، يكي از منظم‌ترين و وفادارترين نيروهاي زميني جهان رو داراست‌ (برعكس امريكايي‌ها كه فقط براي فيلم بازي كردن، مناسب هستن). شايد چين، مثلاً J-10 رو از روي هواپيماهاي اسرائيلي و روسي كپ زده باشه، ولي مهم اينه كه توانايي اين رو داره كه حتي پيچيده‌ترين تسليحات و جنگ‌افزارها رو هم (حتي شده با كپي)، خودش توليد كنه. مسلماً موقع نبرد، تايم اوت نمي‌گيرن كه بگن اين هواپيما مال ما بوده و شما كپي كردين!! جمهوري خلق چين، مسلماً بر پايه‌ي كپي كردن از روي كارهاي ديگرون، اقتصادش رو پيش برده. مسلماً يكي از مهمترين دلايل رشد اقتصادي‌اش، نيروي كار ارزان و جنس‌هاي با قيمت پايين (و البته اكثراً هم با كيفيت نازل) بوده. ولي با همين كار، به دومين (عده‌اي مي‌گن آلمان دومه و چين سوم! زياد مهم نيست) اقتصاد برتر جهان تبديل شده. همون‌طور كه ايالات متحده، از يك كشور در پيت، تنها با استفاده از نيروي بدون خرج برده‌هاي آفريقايي، به كشوري ثروتمند و متمول تبديل شد و پس از جنگ‌هاي جهاني، تبديل به يك ابرقدرت گرديد! امروزه حتي كسي يادش هست كه امريكا، چطور به اينجا رسيد؟ مگه اينكه بخواين تاريخ رو مطالعه كنين! بسياري از طرح‌هاي تسليحاتي امريكا و شوروي، از روي دزدي از طرح‌هاي همديگه ساخته شد (در زمان جنگ سرد! يا به قول سياسيون، جنگ جاسوس‌ها). مهمترين‌شون هم توليد بمب هسته‌اي به فاصله‌ي سه سال پس از امريكا، توسط اتحاد جماهير شوروي بود! ولي ديدين كه اين كپي برداري‌ها، نه تنها مهم نبود، بلكه حتي باعث قدرتمندتر شدن اين كشورها نيز گرديد و امروزه، همه از 700 ميليارد دلار ذخيره ارزي شوروي حرف مي‌زنن؛ نه از اقتصاد ضعيفش!! درمورد ورزش هم هر كشوري، بي‌نهايت استعداد درش وجود داره. مهم اينه كه از اون استعدادها، استفاده‌ي بهينه بشه. فكر كنم كشور عزيزمون، بهترين مثال براش باشه!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
mostafa_by عزيز ممنون از نظرت اما من كه گفتم از بعد طراحي و ساخت تجهيزات نظامي چين آنچنان قدرت محسوب نميشه اما علم كپي كردن يا همون مهندسي معكوس خودش يه علم فوق العاده پيشرفته است كه چين از اين علم بهره ميبره و به زودي خودشو به اولين قدرت جهان تبديل ميكنه . ما همه ميدونيم كه براي ساخت وسايل متنوع علم نياز است و اين علم يه شبه منتقل نميشه و زمان ميبره بايد از كارهاي ساده مثل مونتاژ شروع كرد و كم كم به اون علم رسيد . مهندسي معكوس هم باعث انتقال تكنولوژي ميشه. اين كارو خوده ماهم كرديم تكنولوزي تانك تي-72 رو از روسيه خريديم و روي آن بسيار كار كرديم حالا امروز به جايي رسيديم كه خودمان تانكي مانند ذوالفقار-3 توليد ميكنيم (راجع به انتقال تكنولوژي تانك تي-72 بعدا مقالعه اي مي نويسم كه از يك دكتر مكانيك كه تو اين انتقال تكنولوزي حضور داشته شنيدم).
در واقع چين فعلا در حال انتقال تكنولوژي از ساير كشورهاست اما خودش هنوز اقدام به ساخت چيز قابل توجهي نكرده ما هم منتظر مي مانيم تا ببينيم چين آخر خودش چه چيزي ميسازه كه تو دنيا تك باشه.
در مورد نيروي زميني چين هم بگم كه يك ميليارد و چهارصد ميليون آدم كم تعدادي نيستند بايد هم چين قوي ترين نيروي زميني رو داشته باشه ، چون معمولا قدرت نيروي زميني بستگي به تعداد سربازها داره ، اگه يه تعداد بسيار زياد سرباز با تير كمون هم باشند مي تونند تعداد كمي از سربازان مجهز به اسلحه رو از بين ببرند.

تصویر

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بهتر است بحث را به چند بخش تقسیم کنیم تا بهتر امکان بررسی توانائیهای چین باشد. برای شروع صنعت نظامی که مهمترین صنایع محسوب میشود مناسب است. مروری بر تاریخ چین بیانگر این موضوع است که تا قبل از تضعیف این کشور توسط ژاپن و انگلیس توانائیهای نظامی و صنعتی و اختراعات بسیاری در این کشور وجود داشت. چین جزو معدود حکومتهای بزرگ قبل از هزاره سوم میلاد بود و تا چند هزار سال در هیچ زمینه ای رقیب نداشتند. چین اولین کشوری است که طبق یافته های باستان شناسی در شش هزار سال قبل موفق به ساخت اولین سلاح گرم شده است! این سلاح تفنگی از جنس نقره و سرپر بود. چین که هزاران سال زودتر موفق به اختراع باروت و سلاح گرم شد اروپائیان تا قرن 12 میلادی عملا از ماده ای به نام باروت بی خبر بودند. اروپائیان و مخصوصا انگلیس با همکاری ژاپن درصدد تضعیف حکومت چین برآمدند و کار بدانجا رسید که کل شرق و جنوب چین به اشغال این دو کشور درآمد! تا جنگ جهانی دوم هم این موضوع ادامه داشت که سرانجام ژنرال کیانگ کایچک موفق به اتحاد مردم چین و تشکیل ارتشی نیرومند و شکست ژاپن گشت. چین بواسطه وجود نیروی انسانی فراوان طی ده سال بعد از جنگ جهانی دوم بزرگترین ارتش جهان از نظر تعداد نفرات را با 6.25 میلیون نفر سرباز ایجاد کرد. از همان زمان چینیها شروع به یادگیری علوم و صنعت غربیها و روسها کردند و بخاطر جبهه مشترک با شوروی این کشور تا اواسط دهه 1960 که طی درگیری مرزی با شوروی منجر به خروج متخصصان روسی از این کشور شد همواره تولیدات شوروی را مونتاژ و سپس تولید داخل میکرد. چین تا فروپاشی شوروی که باعث عادی سازی روابط با روسیه و از سرگیری معاملات نظامی شد عموما از تسلیحات کپی شده از تجهزات چند دهه قبل روسها استفاده میکرد. البته با این وجود همچنان قدرتی از لحاظ کلاسیک محسوب میشد. بعد از فروپاشی شوروی چین موفق به خرید تسلیحات مدرن روسی شد که با مخالفت آمریکا همراه بود. این مخالفتها نتوانست مانع از فروش سلاح و فناوری توسط روسیه فقیر به چین ثروتمند شود. چین با زیرکی تمام از ضعف اقتصادی روسیه استفاده و موفق به خرید امتیاز تولید تسلیحات مورد نظر خود گشت بجای اینکه فقط خرید یا مونتاژ کند. آنطور که از شواهد پیداست چین تا سال 2020 تقریبا در صنایع نظامی به خودکفایی از این تاریخ هست که منتظر تسلیحات به بومی این کشور باشیم.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ر اقتصاد، اهميتي نداره كه شما، كالايي رو خودتون طراحي و توليد كردين و يا با مهندسي معكوس، اون رو كپي كردين!

دقیقا. ایتالیا همیشه بهترین مدلهای کفش رو تولید می کرده ولی در حال حاضر بازار کفش توی ایتالیا در چینی هاست!!!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
واقعا كنترل يك ميليارد و اندي جمعيت كار آساني نيست بايد هم چين برنامه هايي سفت و سخت براي كنترل جمعيت داشته باشد علاوه بر اين مردم چين با فرهنگ خاصي تربيت شده اند و آنهم رعايت نظم و مقررات سخت است سيستم قضايي در چين بسيار صريح است و مجازات اعدام براي چيني ها عادي است . چين همه پيشنيازها و مولفه هاي يك اقتصاد قوي را دارا است و نبايد از قدرت اقتصادي اين كشور تعجب كرد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
خب من بدبخت دارم داد می زنم بیایید ایالات متحده اسلامی تشکیل بدهیم برای این است :lol: منبع که دارم(مخصوصا نفت 100 دلاری :lol: ) جمعیت 1.5 میلیاردی هم داریم نقاط استراتژیکی و فوق الجیشی جهان را هم داریم حس شهادت طلبی هم داریم. دانشمند هم که ماشاالله داریم یک مدیریت می خواهد و عدالت

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ارتش سرخ عزيز؛
داشتن جمعيت زياد، به هيچ‌وجه دليل بر داشتن نيروي زميني قدرتمند نيست! بزرگترين مشكل ارتش‌هاي بزرگ جهان، لجستيكي هست! ارتش ايالات متحده، با اينهمه دبدبه و كبكبه، به هيچ‌وجه نظم ارتش ميليوني چين رو نداره! اين هم به اين دليل نيست كه تو چين، آدم زياد پيدا مي‌شه. اگه به تعداد نفرات باشه، بايد قدرتمندترين ارتش بعد از چين، هند مي‌شد! تازه هندي كه قرن‌ها مستعمره انگلستان بود و اصلاً پايه‌ي نظامي هندوستان، انگليسي است!!
به جز ارتش كره‌ي شمالي (كه انصافاً منظم‌ترين ارتش جهان هست)، فكر كنم چين منظم‌ترين ارتش رو، با وجود اينهمه نيرو و هزينه‌ي سرسام‌آوري كه به دنبال دارن، در اختيار داره و اين، بزرگترين قدرته! قدرتي كه ايالات متحده با بودجه‌ي پانصد ميليادري‌اش و با اينهمه تجهيزات، درش مونده و كنترل جمعيتي حتي 1.2 ميليوني رو هم نداره؛ چه برسه به 6.3 ميليوني!!

سردار عزيز؛
متأسفانه، همون‌طور كه گفتين، بالقوه قدرت در دست مسلمون‌ها هست. ولي متأسفانه ما مسلمون‌ها، حتي از يهودي‌ها هم بدتريم! يهودي‌ها، حتي براي كشتار و دريدن هم در كنار هم هستن، ولي ما، براي كار خوب هم از هم گريزونيم! وقتي به مسلمون‌هاي بدبخت فلسطيني، بوسنيايي و يا لبناني كمك مي‌كنيم، جيغ و داد همه درمياد كه خودمون داريم از گشنگي مي‌ميريم و اينا اينطوري مي‌كنن! حال اينكه ساليانه، ميلياردها دلار كمك يهودي‌هاي سراسر جهان (منجمله ايران)، تحويل دولت اسرائيل مي‌شه كه به توحش و قتل و غارت‌شون بپردازن!!
رهبر معظم انقلاب، چند سال پيش، گفتن اگه مسلمون‌ها متحد بشن، مي‌تونن حتي با بستن چند روز نفت بر روي جهان، يهودي‌ها رو وادار به پذيرش حقوق مسلمانان كنن! ولي جالب اينكه تنها رئيس جمهوري كه براي اين كار اعلام آمادگي كرد، صدام حسين بود!!!!!!
شما انتظار دارين كه ما با اينهمه از هم گسيختگي چه كار كنيم؟ مي‌دونستين بزرگترين ترس جهان غرب از مسلمون‌ها، پيدايش يه نورالدين و يه صلاح‌الدين ديگه‌اس؟ كسي كه مسلمون‌ها رو متحد كنه و دمار از روزگار غرب دربياره؟!! حيف كه ...!!
بهتره به تاپيك برگرديم. مي‌شه در اين زمينه، در تاپيكي ديگه بحث شه. بحث جالبي مي‌شه.

----------------------------------------------

با نظر آقا سعيد كاملاً موافقم. بهتره قسمت قسمت در اين زمينه بحث شه.
از جاي خيلي خوبي شروع كردين.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
آقا سعيد ممنون از اطلاعاتتون در بعد نظامي چين
باز خاطر نشان شوم كه چين به كمك روس ها داره قدرت ميگيره ، در واقع چين نمونه ي ضعيف شده ي شورويه ، از پرچمشون گرفته كه همون پرچم شورويه كه به جاي داس و چكش چند تا ستاره گذاشتن تا يونيفرم هاي نظامياشون كه همون يونيفرم هاي روس هاست يا اينكه خودشونو جز ارتش سزخ ميدونند و .............
من فكر مي كنم نبايد تكنولوژي روس ها و توان نظاميشون رو با چيني كه خوده اونا دارن آموزششون ميدن مقايسه كرد.روسيه فقط اگر توان مالي چين رو داشت العان قدرت اول جهان ميشد.

mostafa_by عزيز
جمعيت هم يكي از مهمترين فاكتورهاي قدرت نيروي زميني ، البته حرف شما روهم قبول دارم كه سازماندهي و نظم هم عامل قوي در قدرت نيروي زميني ، در مورد آمريكا بايد بگم كه اينقدر كه شما هم ميگيد بي نظم نيستند هرچند كه خود منم اصلا از آمريكا خوشم نمياد.....
راجع به نظم چين و كره شمالي بايد بگم شرقي ها اصولا سازماندهي و نظمشون بيشتره وشوروي سابق نيز از اين لحاظ (نيروي زميني فوق العاده منظم)
خيلي معروف بوده . روسيه ي فعلي هم به نظر من از كره ي شمالي و چين منظم تره چون خودش داره اونارو آموزش ميده.
راجع به هندم شما بي انصافي كرديد هند يه كشور فوق العاده پيشرفته و نظاميه،به طوري كه از بعد نظامي رقيب چين حساب ميشه و انقدر هم نيروي زمينيش ضعيف نيست البته از چين ضعيف تره.


اينم تاريخ صنعت قطعه‌سازي و خودروسازي چين
سال 2007 در واقع پنجاه يكمين سال تأسيس صنعت خودروسازي چين است. نخستين كارخانه خودروسازي چين (FAW) توليد كاميون خود را در سال 1956 آغاز كرد. توليدات اين صنعت تا سال 1986 عملاً شامل خودروهاي تجاري و يا ديگر خودروهاي عمومي بود. اقتصاد و برنامه‌ريزي چين تا سال 1993 عملاً متمركز بوده و برنامه‌هاي پنجساله نيز مطابق با روش شوروي در سال 1952 به اجرا گذاشته شد. نخستين تلاش‌هاي اين كشور براي ايجاد صنعت خودروسازي نيز برمبناي انتقال تكنولوژي توليد كاميون از شوروي انجام گرفت.
سياست صنعتي كشور با قطع روابط با شوروي در سال 1960 تغيير يافت و موجب واگذاري قدرت به مقامات استاني شد. اين امر به نوبه خود بخش‌بندي4 صنعت خودرو را به همراه داشت. به‌گونه‌اي كه صدها كارخانه مستقل توليد كاميون، در پيوندي عمودي با يكديگر در سراسر اين كشور پهناور، تأسيس شد. از ديگر سو، هزاران فعاليت مهندسي نيز براي سرويس‌دهي به موازات اين كارخانه‌ها رشد يافتند كه حجم پايين قطعات را در شرايطي اوليه و كاربر توليد مي‌كردند.
وقوع انقلاب فرهنگي در 1966 و انزواي خود خواسته چين از جهان خارج نيز موجب عدم ورود فناوري جديد به داخل كشور شد. طرح‌هاي منسوخ، همچنان در توليد باقي ماندند و كشور نسبت به همسايگاني كه به سرعت در حال رشد بودند از جمله ژاپن و كره عقب ماند، اما با ورود «دنگ شيائوپنگ» به صحنه سياسي چين در 1980، صنعت خودروسازي نيز به يكي از صنايع اصلي براي بازسازي كشور تبديل شد.
او مسئوليت بازسازي صنعت خودرو را به وزارت ماشين‌سازي (MMB) واگذار كرد و اختيار گسترده‌اي را براي عقلايي و مدرن كردن صنعت با استفاده از تكنولوژي خارجي و حركت به اقتصاد بازار قايل شد. صنعت خودروسازي چين تا 1986 همچنان بر توليد كاميون تمركز داشت، اما كمبود ارز خارجي به دليل واردات خودروهاي سواري، تغيير اولويت‌بندي توليد خودرو به سوي خودروهاي سواري را تسريع كرد. بر اين اساس، برنامه توليد خودروي سواري در چين، اجازه تشكيل 6 سرمايه‌گذاري مشترك با خودروسازان را صادر كرد و در واقع اين سرمايه‌گذاري‌ها، پايه‌هاي نوين صنعت توليد خودروي سواري چين را تشكيل دادند.
وزارت ماشين‌سازي (MMB) چين با توجه به ضرورت قانونمندي و شكل‌دهي صنايع قطعه‌سازي شركت صنايع ملي خودروسازي چين، سال‌هاي پيش از انقلاب فرهنگي را مجدداً احيا كرد. در آن زمان، سازمان CNAIC نيز به نوبه خود برنامه‌هاي پنج ساله‌اي را به شيوه اتحاد جماهير شوروي سازماندهي كرد، اما در اين فاصله 16 ساله، انبوهي از توليدي‌هاي پراكنده و هدايت نشده در كشور ايجاد شده بود و سازمان جديد در واقع بايد آنها را سازماندهي مي‌كرد.
در اين سال‌ها حدود 200 خودروساز و همچنين در حدود 2000 قطعه‌ساز در كشور وجود داشتند كه در مجموع سالانه 220 هزار دستگاه خودرو و غالباً كاميون‌هاي قديمي و اتوبوس توليد مي‌كردند و تنها خودروي سواري در واقع سدان‌هاي بزرگ مورد استفاده دولت بود. ساختار اين خودروسازان و قطعه‌سازان همانند خودروهاي توليدي آنها كاملاً قديمي و منسوخ بود. تأمين‌كنندگان، تابع خودروسازاني بودند كه تأمين آنها را برعهده داشتند؛ تخصيص منابع، نيروي انساني، تجهيزات و غيره نيز توسط توليدكننده از طريق سيستم برنامه‌ريزي مركزي انجام مي‌شد. خودروها نيز پس از توليد به جاي فروش تجاري در بازار به مصرف كننده اختصاص مي‌يافت و در اين بين، كيفيت چندان معنا و مفهومي نداشت.
شركت صنايع ملي خودروسازي چين CNAIC با احياي مجدد فرايند، اصلاحات را آغاز كرد. يكي از مهم‌ترين ابتكارات اين شركت، تشكيل انجمن قطعه‌سازان چيني7 (CAPAC) بود. اين انجمن نيز سازمان ديگري با برنامه‌ريزي متمركز بود كه وظيفه ارزيابي شركت‌هاي قطعه‌ساز و انتخاب و شناسايي شركت‌هاي نيازمند به حمايت دولت را برعهده داشت. اين شركت، در نهايت 57 قطعه‌ساز را كه بسياري از آنها تحت پوشش خودروسازان (Subsidiaries) بودند انتخاب كرد. اين شركت‌ها در واقع همان شركت‌هايي بودند كه بعدها قادر به ايجاد سرمايه‌گذاري مشترك با قطعه‌سازان خارجي شدند.
در اوايل دهه 1990، ضرورت افزايش سرعت تغيير و تحول در صنعت خودرو از سوي دولت مورد تأكيد قرار گرفت. حزب كمونيست چين، در نوامبر 1993 «اقتصاد بازار سوسياليستي» را اعلام كرد كه براساس آن مسئوليت صنايع كشور براساس نيروهاي بازار، واگذار مي‌شد. دولت چين در فوريه 1994 با انتشار سند (Document) اجراي سياست صنعت خودروسازي كشور (IPMI)، هدف‌هاي كليدي متعددي را براي سرمايه‌گذاري خارجي در صنعت خودرو صادر كرد كه در واقع نخستين گام در قانونمندي و تشويق توسعه صنعت قطعه‌سازي به صورت مستقل، به شمار مي‌رود. در اين صنعت، 10 قطعه اصلي به عنوان حوزه «داراي اهميت عمده» معرفي شد. اهداف سياست صنعت خودرو كشور، (IPMI) در بخش قطعه‌سازي در نمايشگاه و سمينار معرفي صنعت قطعه‌سازي كه در سال 1995 در پكن برگزار شد، تشريح شد.
اين سند، همچنين خواهان ايجاد سه يا چهار خودروساز بزرگ مستقل در كشور بود كه ترجيحاً شامل Dongfeng, FAW, SAIC بود. اين شركت‌هاي به اصطلاح Giant- Giant Enterprises با تركيبي از سرمايه‌گذاري مشترك و برندهاي خود در سال 2003 حدود 51 درصد از بازار خودروي چين را در اختيار داشتند. 9 شركت ديگر نيز جمعاً 40 درصد بازار را تأمين كردند.
اين شركت‌ها همچنين بلافاصله از تغييرات پيش آمده در قوانين بهره برده و فرايند تصاحب خود را با خريد بسياري از خودروسازان كوچك و مستقل و همچنين قطعه‌سازان آغاز كردند. به اين ترتيب، شركت‌هاي بزرگ خودروسازي كه به صورت عمودي با يكديگر پيوند خورده بودند، شكل گرفتند.

اينم تصويري از يك كشنده ي چيني كه تو ايران خوب فروش كرد
تصویر

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بنده توی یکی از فروم های دفاعی اسرائیل خونده بودم که خیلی از ایران تعریف کرده بودند و حتی مهندسی معکوس ایران رو با هند و چین مقایسه می کردند و حسابی از آپگرید اف-4 شگفت زده شده بودند و همچنین پیشبینی کرده بودند که ایران اف-16 رو هم در داخل تولید کند! البته این اف-4 که در داخل تولید شده تا اونجایی که می دونم قابلیت های برتر و قابل توجه ای نسبت به اف-4 آمریکایی داره! :lol:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
RedArmy, مطلب جالبی بود. اینو هم من اضافه کنم در سال گذشته چین با تولید بیش از 50 میلیون خودرو بزرگترین تولید کننده خودرو در جهان بود! یاد یه بررسی مربوط به حدودا 10 سال قبل افتادم که توسط چند کارشناس صنعت خودروی غربی انجام شده بود. در آن زمان کشورهای برتر صنعت خودرو به ترتیب آمریکا ، ژاپن ، آلمان ، فرانسه و کره جنوبی بودند. پیش بینی هم این بود که به زودی کره جنوبی جای آلمان را خواهد گرفت! در حالیکه هیچ کدوم از بوجود آمدن غولی به نام چین خبر نداشتن که هر پنج کشور رو با یه ضربه ناک اوت کرد! :lol: راستی یادم رفت در پست قبلی به این موضوع اشاره کنم که در جنگ کره چین عملا وارد نبرد با آمریکا شد! در این جنگ بود که جهان خطر یک چین قدرتمند را درک کرد. سرانجام نیروهای آمریکایی با تکنولوژی برتر موفق به عقب راندن نیروهای چینی شدند اما حقیقت جنگ چیز دیگری بود. حقیقت این بود که چین با وجود چند میلیون تلفات باز هم تمایل به جنگ داشت! بنابراین چین نباید قدرت میگرفت و به همین جهت ژنرال مک آرتور (اگه اشتباه نگفته باشم) خواستار حمله اتمی به چین شد! Lich, ایران توانایی زیادی در مهندسی معکوس دارد ولی بهتر است این بحث را در تاپیکهای مربوطه انجام دهیم. :lol:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

جمعيت هم يكي از مهمترين فاكتورهاي قدرت نيروي زميني ، البته حرف شما روهم قبول دارم كه سازماندهي و نظم هم عامل قوي در قدرت نيروي زميني ، در مورد آمريكا بايد بگم كه اينقدر كه شما هم ميگيد بي نظم نيستند هرچند كه خود منم اصلا از آمريكا خوشم نمياد.....
راجع به نظم چين و كره شمالي بايد بگم شرقي ها اصولا سازماندهي و نظمشون بيشتره وشوروي سابق نيز از اين لحاظ (نيروي زميني فوق العاده منظم)
خيلي معروف بوده . روسيه ي فعلي هم به نظر من از كره ي شمالي و چين منظم تره چون خودش داره اونارو آموزش ميده.
راجع به هندم شما بي انصافي كرديد هند يه كشور فوق العاده پيشرفته و نظاميه،به طوري كه از بعد نظامي رقيب چين حساب ميشه و انقدر هم نيروي زمينيش ضعيف نيست البته از چين ضعيف تره.

ببينيد دوست عزيز. جمعيت، هيچ ارتباطي به نيروي زميني نداره. آلمان نازي، در سال 38 (براي ديدار چمبرلين از آلمان و صحبت با هيتلر)، فقط نزديك به 3.000.000 نفر از اعضاي ارتش نازي در سراسر راه حركت كاروان چمبرلين و هيتلر قرار داشتن و به عبارتي، دو نفري ازشون سان مي‌ديدن (فيلم ديكتاتور بزرگ چارلي چاپلين، اين حركت هيتلر رو به صورتي ديگه و در قالب ديدار موسوليني با هيتلر، به شرحي متفاوت به تصوير كشيد). آلمان نازي، در زمان شروع جنگ جهاني، بيش از 5 ميليون نفر ارتشش بود؛ حال اينكه در زمان جنگ جهاني، كمتر از 40 ميليون جمعيت داشت!!
بحث جمعيت، از اين لحاظ ارتباطي به ارتش يك كشور نداره، چون اولاً كه عده‌اي كه داوطلب خدمت در ارتش باشن، در هيچ كشوري زياد نيست و ثانياً هزينه‌ي نگهداري و حقوق و دستمزد و مزايا و تسليحات و چنين و چنان ارتش‌ها، از يه تعداد به اينور، به طور تصاعدي افزايش پيدا مي‌كنه. پس توجيه اقتصادي هم نداره كه ارتش، از يه مقدار جمعيتش بيشتر شه! ارتش امريكا اگه اشتباه نكرده باشم، در حال حاضر 1.2 ميليون نفر عضو داره؛ حال اينكه 300 ميليون نفر جمعيت رو در اختيار داره!
درمورد نظم ارتش، فكر كنم عرض بنده رو اشتباه مرتكب شدين. ارتش امريكا از لحاظ نظم اجراي تاكتيك‌ها و استراتژي‌هاي نظامي، مي‌شه گفت برترين (يا حداقل يكي از برترين) ارتش جهان هست. ارتش امريكا، مي‌تونه پيچيده‌ترين دستورات استراتژيكي رو به خوبي در ميدان نبرد پياده كنه و علت پيروزي‌هاي اوليه‌ي اين ارتش هم دقيقاً همين هست! ولي نظم‌پذيري ارتش، درست جايي مشخص مي‌شود كه در برنامه‌ها، اخلال ايجاد شه! مثلاً اگه در ميدان نبرد، از تانك و پشتيباني آپاچي خبري نبود، بتونين دستورات رو به سرانجام برسونين و نظم ارتش رو حفظ كنين! امري كه بزرگترين نقطه ضعف امريكايي‌هاست!
شما در جنگ 33 روزه، ارتش اسرائيل رو ملاحظه فرمودين‌ (ارتش اسرائيل هم از نظم بسيار خوبي برخورداره و بزرگترين ژنرال‌هاي امريكايي، آموزش افسران ارشد و ژنرال‌هاي اسرائيلي رو به عهده داشتن!). ديدين كه به محض زدن تانك‌هاي مركاوا، ارتش اسرائيل عقب نشيني مي‌كرد؛ چرا كه دقيقاً برنامه‌ريزي و نتيجتاً‌ نظم ارتش كاملاً به هم مي‌ريخت!
روايت هست كه هيتلر (و در جايي ديگه خوندم هيملر)، براي تخمين نظم ارتش نازي، در مراسم رژه‌، يك چاله‌ي ميداني بزرگي رو تعبيه مي‌كن. ارتش نازي، در هنگام رژه‌ رفتن، تقريباً يك سومش روبروي اين چاله قرار داشت! اين ارتش، در همون وضعيت به رژه رفتن ادامه مي‌دادن و بدون اينكه حتي گامي سست شه، تو چاله مي‌افتادن و اونايي كه سالم مي‌موندن، بالا مي‌اومدن و با همون نظم قبل، به رژه ادامه مي‌دادن!!
درمورد ارتش سرخ شوروي، بايد مخالفت كنم. چون از نظم درستي برخوردار نبود. قدرت ارتش سرخ، در پيشروي‌هاي متهورانه، شجاعت و البته نوع نبردشون بود! ولي از لحاظ نظم، در حال حاضر ارتش كره‌ي شمالي، منظم‌ترين ارتش جهان هست. حتي براي آزموني كه براي ژنرال‌ها در نظر گرفته مي‌شه (متأسفانه اسمش رو فراموش كردم)، تنها دو كشور هستن كه ارتش‌شون اين قابليت رو داره! يكي از اين دو كشور، كره‌ي شمالي هست.
درمورد هند، بنده نگفتم ضعيفه! اتفاقاً در حال حاضر، هند يكي از قوي‌ترين ارتش‌هاي جهان رو داراست! من عرض كردم اگه بنا به جمعيت بود، هند بعد از چين قوي‌ترين ارتش زميني جهان رو در اختيار داشت. والا كيه كه قدرت ارتش هند رو منكر شه؟
(راستي يه نكته. چين از زمان انقلاب فرهنگي چين، از ارتش سرخ استفاده مي‌كرد. پرچم چين هم از همون زمان، به اين شكل بود. بايد عرض كنم كه سرخي پرچم، رنگ اصلي تفكر كمونيستي هست كه كشورهاي مادر، تماماً قرمز و كشورهاي مرتبط، از ستاره‌ي سرخ استفاده مي‌كردن.
ستاره، يكي ديگه از نمادهاي كمونيستي هست كه حتي مي‌بينين در كلاه ارنستو چه گوارا نيز نمايان هست. حتي در ميليشياي گروه‌هاي كمونيستي در ساير كشورها، پرچم سرخ به همراه ستاره زرد و يا پرچم سفيد به همراه ستاره سرخ، همواره نمايان بود.
و اما داس و چكش. اين برمي‌گرده به نظريه‌ي ماركس و سپس انگلس. ماركس، اعتقاد به طبقه‌ي پرولتاريا داشت كه كارگران صنعتي محسوب مي‌شدن. نمادشون هم چكش بود. لنين، با ارائه‌ي تفكرات و مانيفست خود (كه به ماركسيسم - لنينيسم مشهور شد)، طبقه‌ي كشاورزان رو هم جزو پرولتاريا محسوب كرد و به همين خاطرم داس وارد نماد كشور شوروي گرديد و در كنار چكش قرار گرفت و داس و چكشي مي‌شد كه شما ملاحظه كردين!
در كل، پرچم چين، هيچ ارتباطي به پرچم شوروي نداره و تمام شباهت‌هايي كه فرمودين، صرفاً برگرفته از مرام و نظريات كمونيستي و آثار و علائم مشخصه‌شون هست و لاغير.)
---------------------------------------
مطلب جالبي نوشتين. توضيحات آقا سعيد هم تكميلش كرد. منتظر ادامه‌ي مطالب خوب و مفيد شما هستم.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
mostafa_by, تشکر از توضیحات مفیدی که ذکر کردید. این نکته فراموش نشود که چین توانایی بسیج صد میلیون سرباز را دارد که از این حیث در جنگهای فرسایشی پیروز میدان خواهد بود. روسیه هم با 20 میلیون نیروی ذخیره که 3 میلیون نفرشان آموزش دیده هستند بعد از چین قرار دارد. هند نیز میتواند یک نیروی صد میلیون نفری بسیج کند اما مشکل اینجاست که سلاح برای این همه سرباز ندارد! آمریکا نیز با توانی مشابه روسیه میتواند مانند جنگ جهانی دوم یک ارتش بسیار بزرگ ایجاد کند مانند دسامبر 1945 که 12 میلیون نفر نیرو داشتند!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

بنده توی یکی از فروم های دفاعی اسرائیل خونده بودم که خیلی از ایران تعریف کرده بودند و حتی مهندسی معکوس ایران رو با هند و چین مقایسه می کردند و حسابی از آپگرید اف-4 شگفت زده شده بودند و همچنین پیشبینی کرده بودند که ایران اف-16 رو هم در داخل تولید کند! البته این اف-4 که در داخل تولید شده تا اونجایی که می دونم قابلیت های برتر و قابل توجه ای نسبت به اف-4 آمریکایی داره! :mrgreen:

قابل توجه دوستانی که می گفتن ایران آفتابه هم نمیتونه تولید کنه. گرچه این عزیزان اگه استغفرالله خود خدا هم بگه قبول نمی کنن.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
mostafa_by عزيز خيلي ممنون از بابت اطلاعات واقعا يه چيزي ياد گرفتم.
من اگه هم يه چيزي مي نويسم واقعا اطلاعتم كافي نيست براي اين به خودم جرات ميدم چيزي بنويسم كه يه چيزي ياد بگيرم و دوستان عيب و نقص اطلاعاتم رو بهم بگن .(من حدود 3ماه فقط نظرات دوستان رو ميديدم تا بالاخره تصميم گرفتم كه نظراتم رو بگذارم خوبي ميليتاري هم به اين بحث هاست)
در ابتدا من از ابعاد مختلف نظرم رو به طور كلي از چين گفتم راجع به بعد نظامي چين كه آقا سعيد زحمت كشيدن ، بعد صنعت خودروسازيم من يه اطلاعاته ناقصي دادم خوشحال ميشم در ادامه به صنعت هوافضاي چين بپردازيم (البته در اولين نظرم مقدمه اي راجع به بخشي از توانايي هاي چين در هوافضا گفتم).

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.