gader

نبرد چاناق قلعه

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

فیلمی جدیدا راسل کرو ساخته ک راجبه همین جنگه فیلم قشنگیه

اسمش the water diviner

  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

با سلام 

 

نبرد گالیپولی ، در دانشکده های نظامی دنیا ، با دو مفهوم شناخته می شود ، نخستین نبرد آبخاکی جنگ نخست جهانی و دوم اهمیت لجستیک ( که در مورد اخیر ، برای متفقین یک فاجعه شمار می رفت ) .

  • Upvote 7

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
جنگ جهانی اول با تجهیزات و تاکتیک های راکد و مایل به سکونش برای عملیات های آبی خاکی مدرن زود بود.تحرک بالا و بازگشت به عصر تعرض های ناپلئونی با ابزارهای این دوره و خطوط لجستیکی ناامن کار سختی بود و بریتانیا در پیاده کردن و پشتیبانی موثر قوای خود در خاورمیانه هم در مرحله اول ناکام بود ...نبرد کوت العماره در جنوب عراق به ناکامی دیگر بریتانیا در این مورد بدل شد.
سوای این مسائل گالیپولی صحنه مرگ هنری موزلی ، شیمیدان جوان و بااستعداد بریتانیایی هم بود و از این لحاظ در تاریخ علم هم واقعه دردناکی محسوب می شود...
  • Upvote 11
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

یا منتقم

 

واقعا بسیار دردناک بوده !بنده که دیگه میرم یه چند تا شمع نذر کنم هدیه کنم به روح سرگردان ایشان که بیش از این عمر نکردند تا کشور مطبوعشون رو در راه استعمار و چپاول ثروت سایر کشورهای عقب مانده ( بقول خودشون کثیف و غیر آدمیزاد ) یاری کند ! آدم دلش ریش میشه از اینکه میبینه یه باصطلاح ایرانی نشسته و برای کسانی تعزیه راه انداخته که در دزدیدن ( از طریق تطمیع و یا ... ) یا کشتن شکوفه های علمی سایر ملل ید طولائی دارد !!!

 

درود برروان پاک شهیدان شهریاری و .........

  • Upvote 11
  • Downvote 12

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
حقا که دستگاه تبلیغاتی و نظام آموزشی کشور ما در مسموم کردن حتی ساده ترین مسائل به سیاست و کینه توری کور موفق عمل کرده ...شما که حوصله مطالعه نداری لااقل کتاب شیمی دبیرستانتو باز کن ببین موزلی چکاره بوده بعد فحاشی کن.سرباز وظیفه هم بوده نه این که به میل خودش رفته باشه.
اگر ملتفت نشدی هم از نیوتن و گرین و هاردی و راسل تا فارادی را چون بریتانیایی بودن و در کله مبارکت به همین دلیل گناهکارند لعنت کن.
به مدیران محترم توصیه می کنم اندکی در صدور اجازه عضویت در سایت دقت کنند تا بیش از این شاهد فضاحت و به قعر رفتن کیفیتش نباشیم .
  • Upvote 13
  • Downvote 8

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

 متفقین برای فتح استانبول در مرحله دوم در نظر داشتن از نیروی زمینی استفاده کنند.اما حالا که نتوانسته بودند از تنگه چاناق قلعه عبور کنند تصمیم داشتند از نیروی های زمینی استفاده کنند .مصر نیز مرکزی برای اموزش و تجهیز نیروهای امپراطوری شده بود .انزاک ها (استرالیایی ها ,نیوزلاندی ها) به همراه هندی ها ,نپالی ها ,کانادایی ها و افریقایی هادر مصر اموزش می دیدند .بعد ها  نیروهایی از انگلیس  نیز به انها محلق شدند و در انجا اموزش دیدند.انزاک ها بیشترین نیروهای شرکت کننده در این نبرد  بودند و بعدها به گفته مقامات استرالیا ,چاناق قلعه به انها نوعی هویت ملی داد

 

thumb_fft16_mf248625.Jpeg

چیزی حدود پنج سال پیش عثمانی ها در شمال افریقا شکست خورده بودند و حالا همین مصر تبدیل به مرکز لجستیک برای حمله به خاک اصلی انها تبدیل شده بود.مرکز فرماندهی هم در جزیره مالت مستقر شده بود.دو جزیره بوزجا ادا و گوکجه ادا هم تبدیل به یک قرارگاه میدانی برای حمله شده بودند

عثمانی ها که قبلاً احتمال نبرد ابی خاکی را می دادند حالا به یقین رسیده بودند که متفقین برای عبور دست به چنین عملیاتی می زنند.مسلمانان جهان نیز وقتی دیدند قلب خلافت اسلامی در خطر است از چهار گوشه جهان اسلام به چاناق قلعه سرازیر شدند.برخی مثل قبایل عرب شیعه بصره خودشان امده بودند و برخی مثل زنان پاکستانی جواهراتشان را فرستاده بودند.هرچند که مسلمانان افریقایی در قالب لشگر های سومالیایی می جنگیدند اما وقتی صدای اذان را از اردوگاه دشمن شنیدن ,برخی از انان سلاح به زمین گذاشتند.مسلمانان و برخی از اقوان بالکان هر چند که در زمان این نبرد در قالب امپراطوری نبودند ولی امید بازگشت عثمانی را داشتند,حالا با سقوط استانبول تمام رویاهای خود را بر باد رفته میدیند و لذا با تمام توان امده بودند.

در همین بحبوحه های چاناق قلعه در شمال غرب ترکیه بود که ارامنه با تهییج روس ها دست به عصیان در جنوب شرق ترکیه زدند و شهر وان را اشغال  و مسلمانان را در روستا ها و شهر ها قتل عام می کردند. عثمانی ها مجبور بودند در عین واحد در شمال غرب و جنوب شرق ترکیه امروزی بجنگند.عثمانی در بالکان و قفقاز تازه جنگیده بود و به شدت از کمبود نیرو و تجهیزات رنج می برد .

یونانی ها می خواستند نیرو وارد عمل کنند اما روس ها به شدت با ورود یونانی ها به استانبول مخالف بودند. انان استانبول را سهم خودش می دانستند.با داشتن استانبول روس ها می توانستند به اب های گرم دسرسی داشته باشند.

 

بعد از 18 مارس مارشال لیمان ون ساندرس به فرماندهی اردوی پنجم که تازه ایجاد شده بود, اورده شد. اردوی سوم موجود در منطقه هم زیر نظر وی درامد. مجموع نیروهای تحت فرمان وی 84 هزار نفر می شد. چاناق قلعه را به سرعت برای یک نبرد ابی خاکی اماده می شد.

ژنرال همیلتون هم فرماندهی نیروهای متفقین را بر عهده داشت.نیروهای وی عبارت بودند از

ارتش انزاک به استعداد 25 هزار نفر

سپاه 29 ام بریتانیا به استعداد17 هزار نفر

سپاه اول فرانسه 16700 نفر

سپاه دریایی سلطنتی بریتانیا 10800 نفر

هنگ انزاک 4800 نفر

بدین ترتیب همیلتون 75 هزار نفر را برای این حمله تدارک دیده بود.

همیلتون در نظر داشت با حمله به تنگه مواضع عثمانی مستقر در انجا را نابود کند و راه عبور ناوگان دریایی را بازکند .ژنرال میتوانست به هریک از دو ساحل حمله کند.ساحل جنوبی همان ساحل اناتولی بود که به سرزمین اصلی ترکیه امروزی می باشد .در نزدیکی این ساحل شهرهای بزرگی وجود داشت که می توانستند قوای عثمانی را تقویت کنند و جنگ دشورای را برای وی رقم بزنند.ساحل شمالی که شبه جزیره گالیپولی می باشد مناسب حمله بود.ساندرس نیز همین فکر را می کرد و قوای عثمانی را گالیپولی اماده می کرد.

25-Nisan-1915-212x300.jpg

همیلتون برای اینکه تمرکز قوا را از منطقه اصلی مورد هجومش یعنی شبه جزیره گالیپولی بهم بزند دست به دو عملیات فریب زد یک از این عملیات ها هدف به ساحل جنوبی تنگه در موضع قوم قلعه بود .بخشی از ناوگان متفقین در اب های این بخش مستقر شده بودند و دست به تجسس می زدند. در روز های نزدیک به حمله اصلی نیز این ناوگان این موضع را به توپ بستند.عملیت فریب دیگری هم در شمال تنگه در خلیج ساروزدر حال انجام بود و این طور وانمود می کردند که متفقین در نظر دارند تنگه را دور زنند و .ساندرس نیز به همین خاطر دو لشگر را در قوم قلعه مستقر کرد. خود وی نیز به همراه نیروهای اصلی در ساروز مستقر شد .ساروز موقعیتی داشت که ساندرس مجبور بود در انجا مستقر شود تا از محاصره شدن نیروهای مستقر در تنگه جلوگیری کند.

همیلتون برای فتح سر پل ها در هر کدام از نقاط ساحلی که میخواست مشکلی نداشت .حضور قدرتمند ناوگان دریایی و ضعف مفرط توپخانه عثمانی باعث شده بود که دفاع ساحلی برای عثمانی ها کاری پرتلفات باشد.

همیلتون در 25 اوریل بعد از گلوله باران مواضع عثمانی در گالیپولی و دو نقطه فریب دیگر حمله اصلی را اغاز کرد . منطقه صدرالبحر موضع اصلی حمله بود .دو لشگر انگلیسی , یک لشگر فرانسوی و یک هنگ هندی به این منطقه حمله کردند.همزمان با هدف کاهش فشار عثمانی علیه نیروهای حمله کننده به صدر البحر ,همیلتون به منطقه ای دیگر در کابا تپه حمله کرد.

قبل از فرماندهی ساندرس فرماندهان عثمانی مستقر گالیپولی معتقد بودند که باید بعد از ایجاد سرپل جلوی پیشروی متفقین را گرفت یعنی در هفت هشت کیلومتری ساحل دفاع اصلی را انجام داد .به همین خاطر هم استحکامات دفاعی خود را در این نقاط ایجاد کرده بودند.ساندرس معتقد بود که دفاع اصلی باید خیلی عقبتر انجام شود و این طرح فرمانده بود که اجرایی شد .

trkara_seddul.jpg

 

در 25 اوریل صدر البحر که نقطه اصلی هجوم بود علی رغم اتش سنگین دشمن باز مقاومت می کرد نیروها و توپخانه مستقر در اینجا تلفات سنگینی را به متفقین وارد کردند .برای درامان ماندن از اتش توپخانه عثمانی ها شبانه دست به عملیات می زدند که برای هر دو طرف این درگیری ها پرتلفات بود .در صدر البحر جنگ به مشکل خورده بود و تبدیل به یک وضعیت کانال نشینی شده بود .

ویرایش شده در توسط gader
  • Upvote 16
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

بنام حقیقت محض

 

جناب مولتکه

 

به جهت عدم انحراف تاپیک در نظر داشتم پاسخ شما را از طریق میل خدمتتان ارسال کنم اما صلاح دیدم بقیه خوانندگان نیز از برخی مسایل آگاه گردند .

 

انسانی که وجدان عمومی خود را که منطبق بر اصول عقلانی بکار می گیرد مطمئنا طعم وارستگی را دردرون خود احساس مینماید . وجدان عمومی انسان در وحله نخست خویشتن را میسنجد و سپس با نزدیکان و جامعه کمی بزرگتر و الی آخر . وجدان برخی از آدمیان هنوز پاسخ سنجش خویشتن خویش را به سرانجام نرسانده خود را در معرض سنجش جامعه ای بس بزرگتر قرارمی دهد ! البته این را نه به خاطر اهانت به شخصتان ابراز داشتم که پندی بود همگانی حتی شامل خود بنده .

 

از آنجائیکه حداقل چند پست اخیرتان را مورد مداقه قرار داده ام و سعی نموده ام تا شما را بهتر درک نمایم تا ریشه سخنانتان را در یابم به تنها نتیجه ای که رسیده ام همانا کج فهمی شما از صورت قضایا و برداشت نادرست از آنهاست . شما به عنوان شخصی مدعی مطالعات تاریخی میباید از وجدان عمومی خود بهره ببرید و خود را غرق در گرداب سخنان اغوا کننده و %J628ه ظاهر منطقی سازمانهای عریض و طویل جهانی نفرمائید که در آنصورت جز مورخی سطح اندیش نخواهید گشت .

 

علم مطلقا خوب است اما اگر همراه با تقوی باشد . تقوی همان پرهیز و ممانعت از زشت زائیهای ناشی ازاعمال ماست . علم بدون تقوی همان میشود که امروزه بشریت را مورد تهدید خود قرار داده است به گونه ای که حتی خود پدید آورنده و جامعه اش را مورد هدف قرار داده است .

 

اگر پست قبلی بنده را دقیقا مطالعه بفرمائید کلمه ای به عنوان فحاشی در آن نخواهید یافت جز تمسخر امپریالیست موذی کهنه کار که عامل قتل و شهادت بسیاری از دانشمندان و عالمان سایر مللی بوده و هستند که میخواستند و میخواهند تا خود بفهمند و خود بسازند و خود بخورند یعنی مستقل باشند . بنده که تاکنون لعنتی را که شما نثار عاملان شهادت دانشمندان و عالمان این مرز و بوم شده باشد نخوانده ام و یا حداقل ندیده ام که در پی نویس خود از شهیدان عالم این سرزمین و یا سایر بلاد محروصه که در رسته خود کم از هنری موزلی و نیوتن و گرین و راسل و غیره نداشته اند تمجید وتجلیلی ارائه بفرمائید تا حداقل وجدانی راحت داشته باشید .

 

ضمنا بسیار محتمل است آنزمانیکه بنده در دبیرستان شیمی میخواندم هنوز آثاری از شما بر روی این کره خاکی زیبا پدیدار نگشته بوده است !

خود بنده نیز صراحتا از تمامی عالمان و دانشمندان با تقوائیکه در راه کمک به بشریت از جان مایه گزارده اند سر تعظیم فرو آورده و از درگاه احدیت علو درجات را آرزومندم ، علی الخصوص آندسته ای که مورد قهر سفاکان و زالوصفتان امپریالیست و جیره خواران آنان قرار گرفته و شهید گشته اند .

خدا را چه دانی که اگر زنده میماندند کتابهای دبیرستانی ما از علم آنان رنگینتر می شد !

 

سؤال : آیا برای ما ایرانیها همیشه مرغ همسایه غاز است ؟

 

والسلام وعلی من التبع الهدی

ویرایش شده در توسط parvaaz
  • Upvote 9
  • Downvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
یک دلیل موفقیت هر چند اندک عثمانی در گالیپولی داشتن تعدادی واحدهای هر چند کم حجم آشنا با جنگ مدرن بود . عثمانیان از اواسط قرن 18 میلادی و با شکست های فاجعه بارشان از روسیه فهمیده بودند که اصلاح ساختار سیاسی و نظامی حکومت ضروری است و به همین سبب مستشاران فرانسوی و بعدها پروسی را به خدمت گرفتند و اصلاحات نسبتا گسترده ای را شروع نمودند . هر چند ساختار غیرمنعطف حکومت عثمانی و مخالفت نهادهای سنتی مثل ینی چری ها و برخی روحانیون و نیز دخالت ها و درگیری های خارجی این روند را تضعیف کرد ...در نهایت سبب شد عثمانی به سرنوشت کشورهای شرقی دیگری مثل هند و چین دچار نشود و با وجود حملات فراوان خارجی استقلال حداقل آناتولی را حفظ کند و هم چنان در جهان اسلام کشوری مهم باقی بماند ...این که جامعه ترکیه امروز تفاوت فراوانی با دیگر جوامع سنتی خاورمیانه دارد نتیجه همین اصلاحات با سابقه چند قرنی است.

جناب parvaaz
در پست خصوصی و در فرصت مناسب پاسخ همه سوالات شما را خواهم داد.
  • Upvote 7
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

خیلی خواندنی و جالب بود. فقط افسوس میخورم که اگر همین یه ذره  قدرت ترکیه رو اون زمان ما داشتیم اون همه بلا سر ما نمی اومد که ایران بشه پیاده رو هر اجنبی.

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

خیلی خواندنی و جالب بود. فقط افسوس میخورم که اگر همین یه ذره  قدرت ترکیه رو اون زمان ما داشتیم اون همه بلا سر ما نمی اومد که ایران بشه پیاده رو هر اجنبی.

 نپتون  خان از اینکه پسندید ممنونم.خب این یه نبرد از جنگ جهانی اوله.مثل یه قطعه کیک تو بشقاب که برای خواندن نوشته روی کیک باید کل کیک رو دید.بایستی کل نبرد های جنگ جهانی اول در اون منطقه رو دید و بایستی شش نبرد اخر عثمانی رو هم دید .رفتار بلغارستان و حمله اون به صربستان در پایان نبرد چاناق قلعه موثر بود.اگه عثمانی تو چاناق قلعه خوب دفاع کرد در ساریقامیش نود هزار سربازش (امارو حضور ذهن ندارم) که برای مقابله با روسیه میرفتند بدون اینکه به نیروهای روسی برسند از سرما کشته می شند.مثال هاش زیاد هست.

یه عبارتی تو اول تاپیک هست که می گه چه خورشید هایی که در ارمان یک ماه غروب کردند.این یه مصرع از شعر چاناق قلعه هستش که محمد اکیف ارسوی سروده (یه وطن پرست واقعی که سرنوشتش نشون می ده که چرا ترکیه یه کشور جهان سومی هستش). ارسوی تو یه جای  شعرش این جنگ رو به جنگ بدر تشبیه می کنه .

جنگ بدر، جنگی بود که شکست مسلمین تو اون جنگ برابر بود با پایان اسلام.اگر اون روز پیامبر شکست میخورد ،امروز اسلامی نبود.جنگ بدر جنگ شرک و اسلام بود و برای پیروزی اسلام امداد غیبی هم فرستاده شد.

دیدگاهی که تو عثمانی برای این نبرد هم بود همون دیدگاه بدر بود.برا همین که جهان اسلام به کمک عثمانی میاند.برا همین با تمام وجود دفاع کردند.یه جا می گفت 60 درصد سربازان عثمانی تو این نبرد یا کشته شدند و یا زخمی شدند.برا طرف انگلیسی هم 50 درصد می گفت .برا انگلیس تو جنگ جهانی اول امار تلفات رو 8درصد می گفت .هرچند که امار 50 درصدی شامل زخمی ها هم میشه ولی نشون میده که اونا هم جانانه حمله کردند.

اما در مورد بلاهایی که سر ما اومد باید دوستان بیان تاپیک بزنند و بررسی بشه بلا ها چرا سر ما اومد؟ 

اگر طرف مقابل برتری تسلیحاتی داشت ایا از کشته های ما پشته درست شد؟ نخواستیم دفاع کنیم یا نتوانستیم؟

تاریخ نویسانی مثل جناب مولتکه یا رایش مارشال عزیز بیان تاپیک های جنگ های ایران و روسیه رو بزنند و بررسی کنند

صحت این ادعا مشخص بشه که تو جنگ های ایران و روسیه ،بار اصلی نبرد به دوش اذربایجان بود .سایر ولایات قاجار چقدر قوای کمکی به این نبرد ها فرستادند؟

  • Upvote 5
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

با تشکر از جناب قادر بابت مطلب جالبشان...

 

چند تا تصویر از چاناق قلعه

 

800px_Havadan_cnk.jpg

 

800px_Latrans_Turkey_location_%C3%87anak

%C3%87anakkale10.jpg

 

sehitler_abidesi_b.jpg

800px_Canakkale_fortress.jpg

800px_Canakkale_fortress21231.jpg

  • Upvote 9

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ضمن تشكر از جناب قادر من تاريخ نويس نيستم ، علاقمند به تاريخم :) سعي مي كنم در مسائل تاريخي اين اصل را رعايت كنم : ( تاريخ را آن طور كه بوده و هست ببين و تحليل كن نه آن چنان كه خودت و ديگران دلشان مي خواهد ) . در بحث پژوهش تاريخي متاسفانه يك علاقمند به تاريخ در ايران با چالش هاي جدي مواجه است . منابع تاريخي و رشته تاريخ آن هم در سبك مدرن آن در ايران بسيار كم ياب و ضعيف است .

 

به لطف انزوا و وضعيت اقتصادي و فرهنگي و روابط بين الملل كشور ما ، دسترسي به اسناد و كتاب هاي معتبر موجود در كتابخانه ها و پژوهشگاه هاي كشورهاي ديگر كه هيچ ، دسترسي به كتاب هايي كه در سايت هايي مثل eBay و آمازون هم وجود دارند تقريبا ناممكن است . تاريخ نويسي ايران به خصوص پس از دوره تيموري بسيار ضعيف است و بيشتر به افسانه سرايي شبيه است تا تاريخ نويسي ...

عمق فاجعه اي را كه بر سر تمدن ايراني و اسلامي امده وقتي درك مي كنيد كهمثلا تاريخ كامل ابن اثير ( كه هنوزبا گذشت نزديك 8 قرن با سبك كرونولو‍ژيك و دقت تحسين برانگيزش تازه مي نمايد ) را با تواريخ دوره قاجاري و افشاري مقايسه كنيد .تنها در ابتداي قرن بيستم و در آثار احمد كسروي است كه رگه هايي از تاريخ نويسي مدرن را مي شود ديد .

به همين سبب تاريخ نويسي هاي دوره قاجار تصوير مناسبي از جنگ ايران و روس به دست نخواهد داد و براي بررسي كامل مساله لازم است به اسناد و كتاب هايي كه در روسيه و ساير كشورها در اين مورد تهيه شده نيز دسترسي داشت . در هر حال من اين جا سعي مي كنيم ضمن مقايسه اي كلي ميان وضعيت ايران و عثماني ، پاسخي هر چند اندك داده باشم در اين رابطه كه انشالله مقدمه اي شود براي پژوهش ها و بحث هاي بعدي

 

-------------------------------------------------------------------------------

 

 

كشور تركيه امروزي بر خلاف ايران ، حداقل از دوران سلجوقيان روم تا قرن 20 ام يك دستگاه ديوان سالاري نسبتا منظم به پيروي از سنت حكومت بيزانسي و بقاياي آن ( امپراتوري ترابوزان ) به خود ديده است . بر خلاف كشور ما كه از دوران سلجوقي به بعد هيچ گاه دستگاه اداري و ديواني مناسبي نداشت و گرفتار طوفان درگيري ها و اتحادهاي عشايري بود و در آن خان ها و بيك ها همواره نقشي برتر از وزرا و دبيران داشتند .

يكي از دلايلي كه آناتولي به مدت چهار قرن و اندي تحت تسلط خاندان عثماني باقي ماند ولي كشور ما چندين سلسله عوض كرد ( در همان دوره حكومت عثمانيان ايران ظهور و سقوط سلسله هاي تيموري ، قراقويونلو ، آق قويونلو ، صفوي ، افشر و قاجار را به خود ديد ) و هر از چند گاه درگير جنگ هاي خونين داخلي و شورش هاي بزرگ مي شد نيز همين بود .

ارتش عثماني بر خلاف ايران كه همواره متكي بر اتحادهاي قبايلي و ارتشي رنگارنگ و نامطمئن بود ( در دوره نادرشاه اين وضعيت كمي بهبود يافت ) ، از ابتدا بر زمين داران تحت نفوذ سلطان كه اختيارات و قدرت مانور بسيار كمتري نسبت به سران قبايل كوچ نشين داشتندمتكي بود و ايجاد سپاه يني چري ( البته بعدها خودش به معضل بدل شد ) و آشنايي و به كارگيري سريع سلاح هاي آتشين وضعيتش را بهتر كرد . سلطان عثماني نسبت به شاه ايران تسلط و كنترل بيشتري بر قلمروش داشت كه از دستگاه اداري و ديوانسالاري بهتر و باسوادتر ناشي مي شد ...در ابتدا عثمانيان هم با مقاومت عشاير آناتولي رو به رو شدند كه نمونه اش اتحاد قبايل شرق و مركز آناتولي با تيمور براي كاهش قدرتشان بود اما در پايان نظم و كيفيت كار عثماني بر بي نظمي عشايري غلبه كرد.

 

به همين سبب سلطنت عثماني براي اجراي اصلاحات اداري و نظامي اش انعطاف بيشتري داشت وارتشش در قرون 18 و نوزده با اصلاحات و تدابيري كه انجام داد شايد در حد ارتش هاي مدرن اروپايي نبود ، يك سر و گردن بالاتر از هند امپراتوري مغولان بابري ، چين منچو ، ايران ( سواي دوره كوتاه نادري ) ، خان نشين هاي خوقند و بخاراي آسياي ميانه و سلطنت مراكش قرار مي گرفت .

 

وقتي عباس ميرزا براي بار نخست كوشيد در ايران ارتش منظم ايجاد كند با مخالفت شديدي رو به رو شد كه از تمايل سران عشاير و نيروهاي مركز گريز براي حفظ آزادي عمل و قدرتشان ناشي مي شد . با ايجاد ارتش منظم ديگر نقش اتحادهاي قبايلي اهميت گذشته را نمي داشت و حكم پادشاه در اقصا نقاط قلمروش جاري مي شد . ماليات گيري براي حكومت مركزي آسان تر مي گشت .با وضع موجود نگه داري ارتش منظم ممكن نبود چون دستگاه مالياتي و شيوه هاي قديمي اقتصادي كفاف نگه داري ارتش منظم را نمي داد ...پادشاهي قاجار پادشاهي ناتواني بود كه تنها با ايجاد درگيري ميان رقباي قبايلي خودش را سرپا نگه داشته بود .

 

بله ، آذربايجان سهم اصلي درگيري را بر دوش داشت ، اما اين مساله از ناكارآمدي و ضعف لجستيك و ساختاري حكومت ايران ناشي مي شد و نه عدم تمايل ساير ولايات براي كمك . اگر جنگي در جنوب يا شرق يا غرب نيز درمي گرفت براش بر عهده ولايات موجود در همان مناطق مي بود . جنگ ايران و روس نشان داد ايران يا بايد از سنت هاي نادرست حكومتي اش دست بكشد يا آماده شكست هاي بدتر و دردناك تر باشد ... اما تجارب اين جنگ با منافع بخش هاي صاحب نفوذ جامعه ايران در تضاد بود و سابقه چندين قرني حكومت عشايري و قرار گرفتن ايران در ميانه ( بازي بزرگ ) قدرت هاي بزرگ آن روزگار نگذاشت ايران نه ژاپن عهد ميجي كه حداقل تركيه قرن 20 امي شود .

ویرایش شده در توسط Moltke
  • Upvote 12
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

با سلام خدمت دوستان ، 

 

شاید مرور بعضی از تصاویر این نبرد ، خالی از لطف نباشد 

 

3-30-2015_7-20-57_PM.jpg

 

ارتش بریتانیا ، یک قبضه آتشبار توپخانه خود را در روز روشن از ساحل خلیج sulva ، تخلیه می کند 

 

دسامبر 1915 

 

3-30-2015_7-22-02_PM.jpg

 

لیما فون ساندرز ( مرکز عکس ) در حال بررسی مهارت خدمه تیربار 

 

ژنرال Esat Pasha در سمت چپ وی و رییس ستاد سپاه سوم ، سرهنگ Fahrettin  در سمت راست 

 

3-30-2015_7-23-04_PM.jpg

 

استحکامات ارتش عثمانی در گالیپولی 

 

ایجاد استحکامات ساحلی فوق الذکر در قرن هفدهم آغاز و در قرن نوزدهم تکمیل گردید 

 

3-30-2015_7-23-43_PM.jpg

 

افسران تیپ 57 پیاده نظام ارتش عثمانی ، دسامبر 1915 

 

"میهمانی چای "

 

3-30-2015_7-24-16_PM.jpg

 

افسران اطلاعاتی ارتش عثمانی ، موفقیت خود را با یک وعده غذای کامل ، در پشت جبهه ، جشن می گیرند 

  • Upvote 11

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.