Ahmad6644

تحلیل و پیگیری تحولات افغانستان ( از اوت 2007 )

Recommended Posts

افغانستان حوزه نفوذ آتی چین محسوب میشود. تحولات در افغانستان مستقیما بر منافع ملی چین و هند تاثیرگذار است. برای همین آمریکا با وارد کردن چین در بازی افغانستان عملا محور های نفوذ چین را محدود می کند.

اگر قادر به مشارکت اقتصادی بالا در ساختن افغانستان نباشیم مطمئنا سهم ما از ترکیب قدرت آینده افغانستان محدود خواهد بود.

دوران افول پاکستان شروع شده است و تغییرات درونی آتی این کشور نیز بر افغانستان تاثیر مستقیمی خواهند داشت. پاکستان کلید گمشده تمامی قفل های افغانستان است.

اگر پروسه دولت - ملت سازی افغانستان طبق برنامه آمریکا پیش برود هژمونی آمریکا در منطقه شدیدا افزایش پیدا خواهد کرد.

اگر آمریکا با طالبان به توافق برسند ، روند دولت - ملت سازی در افغانستان با سرعت هرچه بیشتری به نفع آمریکا پیش خواهد رفت. مهمترین نشانه این امر میتواند ادغام نیروهای شبهه نظامی طالبان یا قبیله ای در ارتش و حکومت باشد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

نگاهی به استراتیژی امریکا وچین در افغا نستان

 

تحلیل گران سیاسی امریکا به این نتیجه رسیده اند که امریکا ومتحدین ان در جنگ موسوم به تروریزم در افغا نستان زمینگیرشده باشند. چرابا انتخاب اوباما بحیث رئیس جمهورجدید امریکا نه تنها افغانستان بلکه پاکستان نیز در کانون سیاست خارجی این کشورجدی تر از سابق قرارگرفته است. سیاست مداران ونظامیان غربی برای بیرون رفت ازبن بست نظامی کنونی وخطرات روبه به افزایش تروریستان بخصوص گروه جدید درشکل وشمایل داعش ؛ از انجا برتهدید ونگرانی سیا سیون غرب زیاد ترشده،نشود دست یابی این گروهای افراطی بر زراد خانه اتمی پاکستان تحقق پیداکند؛ به عجله در جستجوی راهکاروراهبرد جدید نه تنها در افغانستان بلکه در پاکستان نیز هستند .دعوت ودیدبازدیدهای هئیت های عالیرتبه افغانستان وپاکستان به واشنگتن در ساختن یک رهبرد مشترک نظامی وسیاسی ورویکرد جدید جنگ علیه تروریسم در منطقه ناشی از همین نگرانی ها در چهار چوب سیاست جدید واشنگتن است. اگرچه از مدت ها قبل بحث راهبرد سازی برای افغانستان وپاکستان درواشنگتن ولندن با اشتراک ستراتیژی سازان نظامی و، سیاست مداران وکارشناسان امور به شکل مقطعی ادامه داشته ؛ ولی جریانات اخیر در خاورمیانه تشدید یافته است . درین زمینه سیاست مداران وکارشناسان افغانستان وخارجیان مجرب از طریق رسانه های داخلی وغربی دیدگاهای شان را مطرح ساخته اند. ازجمله جای دارد تا دیدگاه هنری کسینجریکی از سیاست مداران کهنه کار امریکا را که برای اوباما پیرامون اوضاع افغانستان طورپیشنهاد بیان داشته است نقل قول شود : بایدگفت هنری الفرد کسینجریک یهودی تبار متولد جرمنی وسیاست مدار برجسته امریکایی است که در دهه 70 بحیث وزیرخارجه حکومت نکسن وفورد ایفای وظیفه نموده بود. وی همچنان برنده جایزه صلح نوبل در فرجام جنگ ویتنام وسیاست ( دیتانت) با شوروی سابق بود.وی همچنان مشاورغیر رسمی جورج بوش در امور اسرائیل واشغال عراق ایفای وظیفه نموده است . کسینجربانشریک مقاله در واشنگتن پست وهیرالد تریبیون بین المللی دیدگاهش را در مورد ساختن یک ستراتیژی جدید برای افغانستان وهم چنان برخورد با پاکستان به چاپ رسانیده بود که نکات برجسته ان قرارذیل است:

 کسنجرشکست حکومت کرزی را کاپی کورکورانه نظام ریاستی امریکا که با ساختار اجتماعی وجغرافیایی محلات وتمایل خود گردانی محلی در تضاد قرار دارد،می بیند . وی برای حل این تضاد بجایی حکومت تمرکز گرا دولت نا تمرکزوحمایت از محلات را در امور بهبود امنیت وتوسعه برای افغانستان مفید می شمارد . چنانچه وی می نویسد : (( بسیاری مشکلات رئیس جمهور سابق اقای کرزی ساختاری است ؛ من رهبری را که خودما به قدرت رساندیم در میان جنگ داخلی رها کنیم خیلی ناراحت می شویم ؛ بدون یک دلیل شفاف تمام زحمات وسرمایه گذاری قبلی ما نتیجه معکوس خواهد داد)) وی در ادامه می نویسد( تا حال امریکا تاکتیک سنتی ضد شورش را تعقیب مینمود دولت مرکزی ایجاد کند تا ساحه تسلط خودرا برتمام کشورگسترش دهد وفرایند یک جامعه دیوانسالار ودموکراتیک را فراهم کند . این راهبرد نمی تواند به موفقیت به انجامد ، به خصوص با تلاشهای یکه وتنها . افغانستان کشوربزرگ ومناطق ممنوعه درآن زیاد است ، ترکیب قومی کشوربسیارمتنوع است ومردم بسیارمسلح هستند ، هیچ کشورخارجی در اشغال افغانستان موفق نه شده است ، حتی تلاشها به خاطرایجاد دولت مرکزی در دراز مدت موفق بوده است ، مردم افغانستان برای حفظ استقلال شان همواره حاضربه قربانی شده اند واما نه بخاطراتحاد ودولت خود گردان مرکزی ، مردم افغانستان برای خودمختاری محلی تلاش نموده اند ، انها تا بسیار بی میلی از دولت مرکزی وانهم با شیوه محدود تابعیت نموده اند .)) وی در مورد حمایت از مردم چنین می نویسد( چیزیکه پرواضح در جنگ می باشد اینست که نبرد بخاطرتسخیردل صلاودماغ مردم افغانستان یک نظریه کاملاً درست است ؛ جنگ سی ساله سطح زندگی مردم را بسیارپائین آورده است، اقتصاد کشورمتکی به ادامه فروش تریاک شده است ، درین کشورعنعنه مهم دموکراتیک وجود ندارد.)) کسینجر روابط میان امنیت واصلاحات را لازم وملزوم یک دیگرمی داند (( اصلاحات یک نیاز اخلاقی است، اما زمان برای اصلاحات درشرایط الزامات جنگی نا مناسب است ، ا صلاحات دهه ها را در بر می گیرد ، باید با بهبود وضعیت امنیتی موازی باشد ، اما نه پیش شرط ان ، اقدامات نظامی نا گذیرآً با تحولات سیاسی کشورمتفاوت خواهد بود . اما چیزیرا که به طور فوری قادربه انجام ان هستیم اینست که تلاشها ی امداد گرانه ما باید منظم ومناسب به نیاز های مردم افغانستان وبیشتر به محلات رسانده شود .)) کسینجرمشکل افغانستان را یک مشکل جهانی می داند که صرف به امریکا رابط ندارد .وی طرفدار همکاریهای منطقوی وبین المللی در جنگ با تروریزم است، افزون برآن کسینجر طرفدار تبدیل افغانستان به حیث کشوربی طرف است . (( افغانستان یک مشکل جهانیست وحل ان نیزبه همکاری های همه جانبه بین المللی در چهار چوب سیاسی نیازدارد. بی طرفی رسمی افغانستان در سده نوزدهم برخی اوقات مورد مذاکره قرار گرفت وتوسط مداخلات دولت های استعماری نظربه موقعیت استثنای که در قلب اسیا قرار داشت حالت بی طرفی بر افغانستان تحمیل گردید، هرچند این رویکرد همیشه پابرجا باقی مانده ، اما توانست یک چهار چوبی را برای کاهش تنش ها در روابط بین الملل روزتا روز فراهم نماید .بگونه مثال بی طرفی اطریش بلجیم نزدیک صد سال بدون چالش باقی ماند . ایا امکان دارد که در شرایط کنونی از ان به حیث نمونه برای افغانستان  استفاده نمود؟ کسنجرنگرانی اش را در رابطه به چالش کشیدن حضورامریکا بحیث قدرت جهانی در منطقه توسط همسایگان افغانستان پنهان نمی کند وبه همسایگان افغانستان هشدارمی دهد (( در افغانستان از ان رویکرد صرف در صورتی می توان بهره برد که اصولاً همه همسا یگان افغانستان در جلوگیری ومخالفت با تروریزم توافق کنند.رفتار قبلی انها نشان می دهد که مخالف چنین چشم اندازی هستند ، تا حال انها از تاریخ آموخته باشند که تلاشهای تک تازانه به منظورغلبه وخنثی سازی مداخله گران بیرونی ازمنطقه به شکست مواجه شده است .)) ایلات متحده امریکا باید یک گروپ کاری متشکل از همسایگان افغانستان ، هندستان، واعضای دایمی شورای امنیت ملل متحد را طرح نما ید  این گروپ باید بازسازی ، اصلاحات وپایه گذاری اصول بی طرفی افغانستان در امور بین الملل وهم چنان مخالفت با فعلیت های دهشت افگنی را متعهد شود.باید تلاشهای یک جانبه نظامی امریکا با این گروپ کاری یک دست شود ،راهبرد نظامی پتروس باید با موازات حل سیاسی هم گام ساخته شود . کسنجرروسها را یک بازیگربا نفوذ در افغانستان ومنطقه می داند وخواهان همکاری روسیه در شکست  تروریزم است.چنانچه می نویسد( همکاری میان روسیه و پاکستان پیش شرط چنین سیاست باید باشد ، در برخورد با روسیه باید بطورشفاف در زمینه اولویت ها بخصوص بین شریک ویا رقیب تا جاییکه به ما ارتباط  می گیرد مشخص شود.) )

 

کسینجر ریشه مشکل امنیتی افغانستان وهندستان رابه حیث کانون تهدید برای منطقه در بازیهای پاکستانی ها وسرمایه گذاری برسرتروریسم به حیث ابزاردرراستای سیاست های منطقوی این کشورمی بیند ، وبرای ستراتیژی سازان دولت اوباما توصیه می کند که باید خطر پاکستان را جدی بگیرند.((رفتارپاکستان بسیارحیاتیست ، باید برای رهبران پاکستان واضح ساخته شود که تداوم پناهندگی به تر وریستان ویا تداوم         بی تفا وتی کشورشان را رودرروخشم جامعه جهانی قرارخواهد داد. اگرجهادیست ها افغانستان غالب شوند ، مطمنناً پاکستان هدف بعدی انها خواهد بودطوریکه حوادث دره سوات نزدیک اسلام آباد به وضاحت نشان داد. اگرچنین اتفاقی به افتد کشورهای متاثرنیاز مند مشورت با یک دیگرشان در زمینه جلوگیری از افتیدن سلاح های ذروی پاکستان بدست تروریستان خواهد شد.)) وی در ادامه می نویسد( باید پاکستان در زمینه تصمیم بگیرد ودر غیر ان موقعیت پاکستان برای دهه ها در عرصه جهانی متاثرخواهدشد.)) کسینجررخ دیگرناکامی واشنگتن را در اختلافات وگرایشات اعضای ناتو در نحوه جنگ با تروریسم وکم علاقگی مردم اروپا در فرستادن فرزندان شان به جنگ افغانستان می بیند .    (( کشورهای دیگر بخصوص اعضای ناتو نیز باید تصمیم بگیرند ، اشتراک ناتو اهمیت سمبولیک دارد، اما برای حفظ برخی انتظارات شریفانه ، حمایت  افکار عامه از عملیات های نظامی تقریباً در همه کشورهای عضو ناتو ، قابل چشم پوشی است. البته خیلی ممکن است که محبوبیت اوباما در اروپا با این روش یک مقدار کاهش یابد .اما رئیس جمهور مجبوراست که تصمیم بگیرد تا براین اختلافات اجتناب ناپذیرفایق آید.تیم جدید برای افغانستان با گزینه های بیمناک روبرو هستند . هرراهبردی را انها انتخاب می کنند باید با قاطعیت ان را تعقیب کنند. نا ممکنست که با بی میلی بتوان بر واما ندگی غلبه کرد.)) اکنون باید دید که همکاری بی سر وصدای امریکا وچین در افغانستان از نظرکارشناسان چین درچه مسیری در اینده جریان خواهد داشت:گرچه پکن وواشنگتن در مورد سوریه وایران تضادهای دارند اما درافغانستان اوضاع عکس ان است ودوکشوردر افغانستان همکاری بی سر وصدا دارند.مقامات چینی در تشریح اهداف خود در افغانستان همگی به یک جمله واحد اشاره می کنند وان ایجاد یک افغانستان ارام ، پایدار ومرفه است که این تقریباً مشابه پاسخ همتایان امریکایی انهاست .برای چین ، موضوع افغانستان یک موضوع داخلی است ، در شرایطی که چین در منطقه نسبتاً نا آرام واخان دارای مرزمشترک با افغانستان است ، تحولات افغانستان می تواند به طور با القوه به برخی نقاط حساس چین نیز رخنه کند. حتی اگر نا آرامی ها مستقیماً از افغانستان وارد خاک چین نشود ، ممکن است موجب کشیدن شدن بی ثباتی ها تا شمال اسیای مرکزی وجنوب پاکستان شود ، مناطقی که چین در انها سرمایه گذاری عظیمی انجام داده است. این مناطق دارای روابط تجاری ومناسبات فرهنگی قوی با ولایت توسعه نیافته و( گاهی اوقات) نا آرام سین کیا نک چین هستند ، بنابرین منافع پکن درافغانستان در درجه اول مرتبط با حفظ انسجام داخلی چین است. اما مسئله افغانستان برای واشنگتن شکل دیگری دارد، ازانجاییکه قراراست امریکا تا پایان سال 2014 ، تمامی نیروهای نظامی  امنیتی و مسئله اصلی نحوه خروج ابرومندانه از افغانستان است.اگرچه نگرانی های امنیتی امریکا توسط نیروهای باقی مانده درافغانستان تا حدودی مرتفع می شود، اما اولویت مهم جلوگیری از وقوع هرج ومرج وآشوب پس از خروج اکثرنیروهای امریکایی وناتو از افغانستان است .  چین عقیده دارند که تمرکزاصلی امریکا یی ها متوجه همین مسئله است . هدف اصلی واشنگتن در افغانستان این است که   این کشور پس از خروج امریکاییها وضع بهتری در مقایسه بازمان ورود انان به افغانستان داشته باشد. همین مسئله باعث شده است که دیپلومات های امریکایی ، همتایان چینی خودرا به سرمایه گذاری در افغانستان تشویق کنند وپکن نیز به شیوه خود به این خواست پاسخ داده است .شرکت های ملی نفت چین نیز به طورجدی به دنبال ایجاد خط لوله انتقال گاز ترکمنستان به چین از طریق خاک افغانستان است که این موضوع لزوماً تقابل با پروژه تحت حمایت امریکا یعنی خط لوله گاز((تاپی)) ( انتقال گازترکمنستان به پاکستان وهند از طریق خاک افغانستان ) نیست. البته مشارکت چین در افغانستان تنها به مشارکت اقتصادی محدود نمی شود ؛ چین در واقع درنشست ماه جنوری سازمان همکاری شانگهای باعث عضویت افغانستان به عنوان عضو ناظراین سازمان شد، حال انکه حامدکرزی در پکن نیزپیمان همکاری استراتیژیک را با کشورچین امضارسانده است ، البته علاقه مند روابط نزدیک تر با وزارت دفاع افغانستان است ؛ همین شواهد از همکاری بی سر وصدای واشنگتن وپکن در افغانستان وجود دارد . امریکا وچین برنامه اموزشی مشترکی را برای اموزش دیپلماتان افغان دارند که یکی از این برنامه ها توسط پیام ضبط شده هیلاری کلینتون وزیرخارجه سابق امریکا افتتاح شد . پکن همچنان تمایل خودرا برای اموزش نیروهای نظامی افغانستان در جهت مبارزه با تروریسم ابراز داشته است که این موضوع نیز هماهنگ با عملکرد نیروهای امریکا یی است. اگرچه همکاری محدود میان امریکا وچین در افغانستان گامی عملی ومعقول است وآنان باید با بررسی راهکارهای موجود برای همکاری در آینده افغانستان ، ازین روند حمایت کند. ازطرف دیگرچین در صدد پرکردن جای خالی نظامیان امریکای در افغانستان نیست بلکه در آینده می تواند نقش مفیدی در روند مصالحه بین دولت افغانستان وطالبان بازی کند. نقش کنونی چین در تلاش های دیپلو ماتیک برای ایجاد یک افغانستان با ثبات  از آغاز سال 2014 چین در رابط خود با افغانستان دیپلما سی مثبت تر را دنبال کرده است . در اکتوبر 2014 پکن میزبانی چهارمین کنفرانس موسوم به (( فرایند استانبول)) موضوع افغانستان را به عهده داشت ، چین از موقعیت بسیار خوب جهت کمک به ایجاد هماهنگی بین افغانستان وهمسایگان این کشور که نقش بسیار مهمی در ارتقای امنیت ان دارند برخورداراست، اجماع این کشورها با مواضع وسیاست هایی که دارند در اطمینان بخش کردن آینده ای باثبات در افغانستان کمک خواهد کرد. سازمان همکاری شانگهای ، یک گروه منطقه ای که شامل بسیاری از همسایگان افغانستان وکشورهای مجاور است ، خط مشی چند جانبه برای هماهنگی سیاست های کشورهای مختلف نسبت به افغانستان به شمار می رود. اقدامات چین در افغانستان توسط منافع ملی این کشور، اگاهی فزاینده از مسئولیت خود به عنوان یک قدرت بزرگ در منطقه وترویج امنیت وتوسعه اقتصادی در افغانستان وسراسر اسیای جنوبی ومرکزی توجیه می شود. مهمترین هدف چین در افغنستان ایجاد امنیت در این کشوراست ، علاوتاً براین چین وافغانستان همسایه یکدیگر ومرزهای ان ها نیز مشترک است . یک قسمت از مرزافغانستان خواستگاه تروریزم وافرطگرایی است واز سوی دیگر(( سین کیانگ)) چین نیز به شدت در برابر اثرات تروریسم وافراطگرایی اسیب پذیر است. بعدازموضوع امنیت چین سخت علاقه مند سرمایه گذاری مالی قابل توجهی در افغانستان دارد ومقامات چینی به دنبال سرمایه گذاری بیشتردر این کشور هستند. درین اواخر چین به فعالیت های دیپلماتیک خود غرض صلح واشتی سیاسی افزوده وقراراست بعد ازعید میزبانی گروهای متخاصم را در چین میزبانی کند ؛ پیشنهاد مشخص چین درین مورد کاملا روشن وروی موضوعات ذیل بنا یافته است : 1- تضمین این که افغانستان توسط مردم خود اداره شود2- ترویج آشتی سیاسی 3- بالابردن سرعت بازسازی سیاسی 4- کشف مسیرهای جدید از توسعه 5- افغانستان حمایت خارجی بیشتری راازجامعه بین المللی به د ست بیاورد. بدون شک این پیشنهادها اگرپذیرفته ودر عمل تحقق یابد می تواند به جنگ خون ریزی نقطه پایان بگذارد؛ چین نیز امید واراست که این حمایت ها کابل را به توسعه روابط با همسایگان خود، تقویت  همکاری اقتصادی منطقه ای وافزایش توانایی های امنیتی این کشور تشویق کند ومعتقد است اگر این کشور می خواهد به ثبات سیاسی وتوسعه اقتصادی پایداری دست یابد ، باید تاریخ فرهنگی منحصر به فرد افغانستان وشرایط ملی عملی نیز در نظراست ؟ چین در طول روابط خود با افغانستان همواره روی این موضوع تاکید داشته وفعلاً هم به این امر تاکید دارد که افغانستان متعلق به مردم افغانستان است ومردم این کشور خود باید مسئولیت امنیت کشورشانرا برعهده گیرند. افغانستان یک شیء نیست که قدرتهای بزرگ با ان بازی کنند ویا انرا بین خود تقسیم کنند؛ وضعیت امنیتی این کشور به گونه ای است که جای اندکی برای خوش بینی گذاشته است واقتصاد این کشور نیز نا به سامان قراردارد ، نقش فزاینده چین در افغانستان منعکس کننده تعهدات این کشور به سرمایه گذاری در منابع وبه اشتراک گذاشتن مسئولیت ها است واین موضوع نباید به مشابه تلاش این کشور برای بدست اوردن قدرت در افغانستان تلقی شود. در مقابل ایا لات متحده امریکا بارها در مورد نقش چین در افغانستان رویکرد متناقضی را دنبال کرده است ، واشنگتن از یک طرف پکن را به ارایه کمک های بیشتر به افغانستان وبه عهده گرفتن مسئولیت های بیشتر دراین کشور ترغیب کرده واز طرف دیگرزمانی که چین این اقدامات را انجام می دهد نگران افزایش نفوذ ان در این کشوراست . انچه برای افغانستان مایه امید واری است نفوذ چین روی سیاست خارجی حامی طالبان یعنی پاکستان است ؛ چین می تواند نقش تسهیل کننده روند آشتی میان افغانستان وطالبان را بازی کند ، چرا در طول تاریخ روابط ما با چین هیچگاه خواستار دخالت مستقیم در سیاست داخلی افغانستان نبوده وقصد نداشته که به عنوان یک واسطه بین دولت افغانستان وطالبان عمل کند .در آینده چین ممکن است ما یل به تشویق بیشتر دوکشوربرای رسیدن به یک توافق مشترک باشد که البته این فرضیه به عوامل متعددی بستگی دارد: اول: دییپلما سی چین فعال ترشده است واین کشورسعی دارد ابتکار عمل را درشکل دادن به اوضاع افغانستان به دست بگیرد. دوم: به طورکلی روابط دیپلماتیک چین با کابل افزایش یا فته است .سوم: وضعیت امنیتی (( سنکیانگ)) واستراتیژی کمربند اقتصادی جاده ابریشم بیش از فوریت دیگری نیاز به تامین شدن ثبات در افغانستان دارد. درجنوری سال 2015 واشنگتن پست گزارش دادکه چین در ماه دسامبر 2014 میزبان یک هیئت طالبان بوده است . گفته می شد که این دیدار به عنوان بخشی از تلاش های دولت چین برای میانجی گری بین دولت افغانستان وطالبان صورت گرفته است . درحالی که پکن این دیدار را تائید نکرده بود ، ولی (( وانگ یی)) وزیرخارجه چین اظهار کرد که این کشور مایل به ایفای (( نقش سازنده)) در حمایت از روند آشتی افغانستان و طالبان است. آشتی سیاسی افغانستان وپاکستان منا فاتی با هیچ یک گروپهای سیاسی داخل کشور ندارد واین امر زمانی محقق می شود که تمامی طرف های درگیر همکاری با این کشور را بپذیرند ، آشتی سیاسی در افغانستان تنها از طریق گفت وگو های داخلی به دست خواهد آمد که روند دراز مدت ودشواری دارد؛ اما با لا خره باید روزی این اتفاق بیافتد. البته ناگفته نماند  برای هرکشوری میانجی گری در درگیری های داخلی افغانستان بدون قبول ریسک ، شانس موفقیتی در ان بسیار کم است ، چین نیز از این قاعده مستثنی نیست .اگرسیاست های اتخاذی چین در دستیابی به اهداف خود با شکست روبرو شود بدون شک چین با بلا تکلیفی ومشکلات بسیار مهمی روبرو خوا هد شد واعتبار این کشور لطمه خواهد دید؛این در حالی است که هیچ اسیبی متوجه افغانستان نخواهد بود.

 

لینک پیوست:

 

http://www.ariaye.com/dari12/siasi2/mehrzad2.html

_______________________________________________________________________________________________________

ویرایش شده در توسط vhsjdvsjd

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اویغورها به گروه تروریستی داعش در افغانستان پیوستند

 

پس از اعلام موجودیت حامیان گروه تروریستی داعش در شرق افغانستان، دولت چین در مورد برقراری ارتباط این گروه تروریستی با اویغورها نگران است و به همین منظور در روند صلح دولت کابل و طالبان نقش تسهیل کننده اختیار کرده است.

«وانگ یی» وزیر امور خارجه چین در این باره می‌گوید که صلح ملی و فراگیر برای برقراری ثبات و پایداری در کشور جنگ زده افغانستان حیاتی است.

سخنان وانگ یی در مورد صلح افغانستان در حالی مطرح می‌شود که «دینگ ژیجون» فرستاده‌ ویژه چین در افغانستان در دو دور مذاکرات چهار جانبه با هدف احیای روند صلح این کشور با حضور افغانستان، پاکستان، چین و آمریکا شرکت کرده بود.

«زیگفرید ولف» مدیر تحقیقات در انجمن دموکراتیک آسیای جنوبی در بروکسل به «دویچه وله» گفته است که ادعای برخی از مقامات چینی که افراط‌گرایان اویغور از روادید کشور ترکیه برای ورود به افغانستان و پاکستان برای پیوستن به گروه‌های تروریستی استفاده می‌کنند، به‌طور فزاینده‌ای پکن را در مورد جنگ طولانی مدت در افغانستان نگران کرده است.

ولف خاطرنشان کرد: اویغورها در اردوگاه‌هایی که در افغانستان و پاکستان به شدت توسط عربستان سعودی تامین مالی شده‌اند، آموزش ایدیولوژیک و نظامی دریافت می‌کنند.

«فیض محمد زلاند» استاد دانشگاه کابل که با هیئت طالبان در قطر ملاقات کرده نیز اظهار داشت: چین می‌خواهد مطمئن شود که افراط‌گرایان اویغور در افغانستان و پاکستان پناهگاهی نخواهند داشت و پکن قصد دارد این مسئله بخشی از مذاکرات صلح باشد.

وی افزود: هدف اصلی چین از حضور در روند صلح افغانستان این است که منافع اقتصادی‌اش در منطقه را تامین کند.

این در حالی است که «زو یانگبیو» از اساتید موسسه مطالعات آسیای مرکزی دانشگاه لانجو در این باره تصریح کرد: منافع اقتصادی، امنیتی و ژیوپولیتیک چین در افغانستان توسط رسانه‌های غربی و چینی بزرگنمایی شده است.

وی ضمن اغراق‌آمیز خواندن گفته‌های مقامات پکن در مورد تأثیر اوضاع افغانستان بر چین، از حکومت این کشور خواست تا فاصله‌ خود را از مسائل امنیتی در افغانستان حفظ کند.

 

پی نوشت:

 

http://www.shia-news.com/fa/news/111016/%D8%A7%D9%88%DB%8C%D8%BA%D9%88%D8%B1%D9%87%D8%A7-%D8%A8%D9%87-%DA%AF%D8%B1%D9%88%D9%87-%D8%AA%D8%B1%D9%88%D8%B1%DB%8C%D8%B3%D8%AA%DB%8C-%D8%AF%D8%A7%D8%B9%D8%B4-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D9%81%D8%BA%D8%A7%D9%86%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D9%BE%DB%8C%D9%88%D8%B3%D8%AA%D9%86%D8%AF

_________________________________________________________________________________________________________

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
تلاش جریان سلفی پاکستان برای جایگزینی داعش به جای طالبان در افغانستان:

http://newsmedia.tasnimnews.com/Tasnim/Uploaded/Image/1394/08/30/139408301153502416551934.jpg

 

به گزارش دفتر منطقه‌ای خبرگزای تسنیم به نقل از «قندهارا»، شبه‌نظامیان پاکستانی در خط مقدم کمپین داعش برای جایگزینی طالبان افغانستان در ولایت ننگرهار این کشور هستند.

ساکنان، سیاست‌مداران و مقامات دولتی در ننگرهار معتقدند که در طول 3 ماه اخیر، جنگجویان داعش کنترل مناطق استراتژیکی که تحت کنترل طالبان بودند را به دست گرفتند که این مناطق به پاکستان از طریق گذرگاه «خیبر» متصل می‌شود.

«عجب خان» یکی از ساکنان منطقه «اچین» می‌باشد که از اولین مناطق ولایت ننگرهار بود که داعش در آنجا نفوذ کرد.

وی گفت: بیشتر جنگجویان و فرماندهان داعش پاکستانی می‌باشند.

عجب خان ادامه داد: بیشتر آنها از قبیله‌های «اورکزی و آفریدی» می‌باشند. در گروه داعش برخی از جنگجویان افغان حضور دارند اما رهبران آن پاکستانی می‌باشند و با خانواده‌هایشان به این مناطق منتقل شدند.

خان افزود: بیشتر جنگجویان داعش در ننگرهار توسط  «حافظ محمد خان» رهبری می‌شود. او یک رهبر سلفی پاکستانی می‌باشد که «لشکر طیبه» را تأسیس کرد.

این ادعای خان نمی‌تواند بطور مستقلانه مورد تأیید قرار گیرد. عملیات انجام دادن لشکر طیبه در شرق افغانستان داستانی طولانی دارد. حرکت سلفی در این منطقه از افغانستان، در طول جنگ علیه اشغال شوروی در دهه 1980 میلادی ظهور کرد.

خان گفت: جنگجویان داعش را می‌توان از روی تعصب آنان برای اعمال قوانین سخت‌گیرانه شناخت.

خان گفت: جنگجویان داعش ماهانه 600 دلار دستمزد می‌گیرند و به آنها سلاح داده می‌شود.

گروه داعش 3 ماه پیش در منطقه «شینوار» ننگرهار نیز ظهور کرد. از آن زمان تا به حال، گروه داعش مناطق مجاور همچون «اسپین غر»، «هسکه مینه»، «اچین»، «ده بالا»، «نازیان»، «رودات» و «چپرهار» را به تصر درآوردند. پرچم سیاه آنان در حال حاضر با پرچم سفید طالبان در برخی از مناطق دورافتاده این منطقه  جایگزین شده است.

این دو گروه در حال حاضر در «پچیراگام و خوگیانی» در محدوده مرزی پاکستان با یکدیگر می‌جنگند.

یکی از ساکنان خوگیانی که نخواست نامش ذکر شود، گفت: جنگجویان گروه داعش از حکم سرکرده خود «ابوبکر البغدادی» دفاع می‌کنند و بشدت طالبان را زیر سوال می‌برند

خان گفت: گروه داعش بر این اعتقاد است که «امارت اسلامی» طالبان لقبی است که سازمان اطلاعات پاکستان انتخاب کرده است. جنگجویان داعش می‌گویند که شرکت در جهاد یک وظیفه جهانی است اما طالبان آن را تنها به افغانستان محدود کرده است.

در نتیجه جنگ‌های سخت، طالبان به تازگی به گروه داعش هشدار داده که در افغانستان عملیات انجام ندهند.

ملا اختر منصور در نامه‌ای به ابوبکر البغدادی نوشته بود که ایجاد جریان موازی راه را برای مخالفت، نفاق و توطئه هموار می‌کند.

چند روز پس از آن، «ابو محمد الادنانی» سخنگوی گروه داعش جواب داد: در سرزمین خراسان مردانی وجود دارد که ادعای جنگ در راه خدا را دارند و خود را «مجاهدین» می‌نامند. در واقع آنها دوستان سازمان اطلاعات پاکستان می‌باشند. از آنها می‌خواهیم که خود را اصلاح کنند و گرنه، با جنگجویان ما طرف خواهند بود.

«محمد انور سلطانی» یک تحلیلگر سیاسی در «جلال آباد» مرکز ننگرهار گفت: ظهور گروه داعش ادامه بازی است که توسط ادارات اطلاعاتی منطقه گرداننده می‌شود.

وی بدون اشاره به پاکستان ادامه داد: این بازی با هدف از بین بردن آن دسته از جنگجویانی است که علیه سرویس‌های اطلاعاتی منطقه قرار گرفتند.

وی افزود: این ادارات جاسوسی تصمیم گرفتند تا پرچم سفید شبه‌نظامیان را به سیاه تغییر دهند و در حال حاضر با آن دسته که از دستورات آنان سرپیچی می‌کنند، مبارزه می‌کنند.

در حقیقت، برخی از رهبران ارشد گروه داعش در پاکستان و افغانستان اعضای سابق گروه تحریک طالبان پاکستان می‌باشند. اسلام‌آباد مدت‌هاست این گروه را برای کشتن ده‌ها هزار شهروند و سرباز متهم می‌کند.

«ذبیح‌الله زمری» شورای ولایتی ننگرهار ادامه این اوضاع را پوشش جنگ می‌داند.

وی افزود: این یکی دیگر از تلاش‌های مخفی می‌باشد. آنها در ابتدا خود را با شهروندان محلی وفق دادند. اما در حال حاضر سربازان، پلیس و رهبران محلی را قتل و عام می‌کنند. گروه داعش یکی از وحشی‌ترین جناح می‌باشد و دولت افغانستان می‌بایست برنامه‌ای برای رویارویی با آن را در دستور کار قرار دهد.

مقامات ولایتی افغانستان به ظاهر خوشحال می‌رسند که این دو گروه با یکدیگر می‌جنگند

«فضل احمد شیرزاد» رئیس پلیس ننگرهار گفت: درگیری میان دو گروه طالبان و داعش برای نیروهای امنیت ملی و مردم سود دارد.

وی افزود: طالبان از هم پاشیده است و یک جناح در حال حاضر خود را داعش می‌نامد. صدها جنگجو در درگیری‌ها هر دو طرف درمناطق مختلف از جمله هسکه مینه و خوگیانی کشته شدند. بنابراین جنگ میان آنها، فقط به مردم افغانستان و نیروهای امنیتی سود می‌رساند.

اگرچه ساکنان ننگرهار معتقدند که خشونت فقط بدبختی ببار می‌آورد. صدها خانواده به جلال‌آباد فرار کرده‌اند تا از جنگ در امان باشند در حالی که دانش‌آموزان در بیشتر مناطق ناآرام به دلیل ناامنی قادر به رفتن به کلاس‌ها نمی‌باشند

 

لینک پیوست :

 

http://www.tasnimnews.com/fa/news/1394/08/30/922631/%D8%AA%D9%84%D8%A7%D8%B4-%D8%AC%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%B3%D9%84%D9%81%DB%8C-%D9%BE%D8%A7%DA%A9%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%AC%D8%A7%DB%8C%DA%AF

________________________________________________________________________________________________________

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
شکاف در طالبان بعد از حمله تروریستی به دانشگاه «باچا خان»:

http://media.mehrnews.com/d/2016/02/01/3/1984495.jpg

 

بعد از حمله تروریستی به دانشگاه «باچا خان» پاکستان و قبول مسئولیت این حمله تروریستی توسط «عمر منصور» اختلافات بین طالبان پاکستان بیشتر نمایان شده است.

در حمله تروریستی به دانشگاه «باچا خان» در شهر «چهار سده» ایالت خیبر پختونخواه پاکستان ۲۰ نفر کشته و ۶۰ نفر زخمی شدند. بعد از وقوع این حادثه «عمر منصور» یکی از اعضای طالبان پاکستان در تماس با رسانه هامسئولیت این حادثه تروریستی را به عهده گرفت.

عمر منصور مغز متفکر حمله به مدرسه نظامی پیشاور پاکستان نیز بشمار می رود. در حمله تروریستی که به مدرسه نظامی پیشاور در سال ۲۰۱۴ انجام شد ۱۵۰ نفر از دانش آموزان معصوم و بیگناه این مدرسه به خاک و خون کشیده شدند.

هسته مرکزی طالبان افغانستان و پاکستان با شروع دور اول مذاکرات دولت افغانستان و طالبان به مرکزیت اسلام آباد که به مذاکرات «مری ۱» مشهور شد تصمیم گرفت که از انجام عملیات تروریستی در پاکستان دست بکشد اما بعد از انتشار خبر ناگهانی مرگ «ملا عمر» رهبر طالبان مذاکرات صلح به حالت تعلیق درآمد و این مذاکرات نتوانست به نتیجه مطلوبی برسد. در بین فرماندهان ارشد طالبان اختلافاتی برای تعیین رهبر جدید شکل گرفت که پایه و اساس تجزیه درطالبان پاکستان و افغانستان شد و گروههای مختلف در بین طالبان اعلام موجودیت کردند. هر چند بعد از مدتی «ملااخترمنصور» به عنوان فرمانده جدید طالبان معرفی شد اما برخی از گروهها از تعیین وی به سمت رهبری طالبان اعلام بیزاری کردند و با وی بیعت نکردند

 

http://media.mehrnews.com/d/2015/12/06/3/1931081.jpg?ts=1454275397645

 

بعد ازحمله تروریستی به مدرسه نظامی پیشاور ارتش پاکستان عملیات گسترده ای موسوم به «ضرب عضب» را در مرزهای شمال غربی پاکستان هم مرز با افغانستان شروع کرد و مواضع طالبان را مورد حمله قرار داد. طالبان پاکستان به رهبری «ملا فضل الله» تصمیم گرفت که شورای مشترکی با مشارکت هسته اصلی طالبان پاکستان و گروههای مختلف از جمله «جماعت الاحرار» و «لشکر اسلام» تشکیل دهد و به دفع حملات ارتش پاکستان بپردازند. درماه مارس ۲۰۱۵ شورایی ۵ نفره از طالبان به رهبری «ملا فضل الله» تشکیل شد. از سویی خبرهای ضد و نقیضی از کشته شدن «ملا فضل الله» در افغانستان به گوش می رسد اما این خبر از سوی منابع امنیتی افغانستان و پاکستان هنوز تایید نشده است.

«عمر منصور» یکی از رهبران قدرتمند طالبان پاکستان بشمار می رود که پس از کشته شدن «حکیم الله محسود» رهبراسبق طالبان پاکستان در سال ۲۰۱۳ از «ملا فضل الله» حمایت کرد. در آن زمان «خالد حقانی» معاون گروه طالبان پاکستان و «شهریار محسود» رهبر قبایل محسود از رهبران برجسته طالبان بشمار می رفتند. اما «عمر منصور» بتدریج قدرت گرفت و در حمله به مدرسه نظامی پیشاور خود رهبری حمله را به عهده داشت.

پس از حمله تروریستی به مدرسه نظامی که منجر به کشته شدن ۱۵۰ تن از دانش آموزان این مدرسه شد. ارتش پاکستان عملیات «ضرب عضب» را شروع کرد و در درگیری ارتش و طالبان پاکشتان شماری از اعضای طالبان پاکستان کشته و گروهی به افغانستان متواری شدند. در این بین دولت افغانستان مدعی شد ارتش پاکستان با حمله به طالبان آنها را مجبور می کند به افغانستان فرارکنند.

این افراد در افغانستان دست به عملیات تروریستی می زنند و یا عضو گروه تروریستی داعش در افغانستان می شوند. اسلام آباد کوشید با برگزاری دور دوم مذاکرات صلح دولت افغانستان و طالبان مسایل خود را با طالبان حل و فصل نماید. در این راستا دور مقدماتی مذاکرات صلح با مشارکت افغانستان، پاکستان، چین و آمریکا در اسلام آباد برگزار شد و تصمیم گرفته شد برای ادامه روند مذاکرات صلح نقشه راه مناسبی تعیین شود. یکی از اتفاقات مهم در پروسه صلح افغانستان ورود چین به این مذاکرات بنا به خواسته اسلام آباد بود. چین و پاکستان در حال ساخت بزرگترین کریدور مشترک تجاری- اقتصادی از «کاشغر» چین به بندر «گوادر» در ایالت بلوچستان پاکستان هستند و برای تامین امنیت این پروژه اقتصادی نیاز به برقراری صلح و ثبات در منطقه دارند و این خود بدون حضور طالبان غیر ممکن می نماید. دور دوم مقدماتی مذاکرات صلح با حضورافغانستان، پاکستان، چین و آمریکا در کابل برگزار شد و قرار است که دور سوم آن نیز در ۶ فوریه در اسلام آباد برگزار شود اما برخی از گروههای طالبان تمایلی به انجام مذاکرات ندارند.

 

http://media.mehrnews.com/d/2016/01/22/3/1975073.jpg?ts=1454275397645

 

«عمر منصور» یکی از رهبران طالبان که در بالا به نام وی اشاره شد برای نشان دادن موجودیت خود در پاکستان ابتدا عملیات حمله به مدرسه نظامی پیشاور را طراحی و سازماندهی کرد و در اقدام تروریستی اخیر خود حمله به دانشگاه «باچا خان» شهر چهار سده ایالت خیبر پختونخواه پاکستان را به راه انداخت. بعد از انجام حمله «عمر منصور» در تماس با رسانه های حاضر در محل وقوع حادثه تروریستی مسئولیت حمله را به عهده گرفت. نیروهای امنیتی ارتش پاکستان توانستند هر چهار مهاجم مسلح را به هلاکت برساندند و طی عملیاتی ۳ تن از همدستان آنها را دستگیر کنند. این حمله در حقیقت عکس العملی است به انجام مذاکرات صلح دولت افغانستان و طالبان به مرکزیت اسلام آباد است.

ارتش و نیروی دریایی پاکستان دراقدامی تمام مدارس تحت نظر خود را در پاکستان تعطیل کردند بعد از آن نیز در ایالت پنجاب، سند و خیبرپختونخواه تمام مدارس و مراکز آموزش دولتی تعطیل شدند. در این بین نگرانی و ترس و وحشتی میان مردم پاکستان وجود دارد که طالبان با حمله به مراکز آموزشی قصد بوجود آوردن نا امنی و کشتار دانش آموزان بیگناه را دارد. اقدامت امنیتی ارتش پاکستان در جای خود بسیار مناسب می نماید اما تا زمانی که با گروههای مختلف طالبان و رهبران آنها مذاکره نشود نتایج مثبتی از مذاکرات اخذ نخواهد شد. در این بحره زمانی آمریکا نیز خود را وارد مذاکرات کرده است و بازی را در منطقه بسود خود پیش می برد. مطالبات و خواسته های طالبان برای ورود به مذاکرات اینست که آمریکا نام طالبان را از لیست گروههای تروریستی خارج نماید تا آنها بتوانند با آزادی بیشتری وارد مذاکرات شده به اهداف خود دست یابند.

مقامات امنیتی پاکستان نیز از طالبان خواسته اند بر علیه «عمر منصور» عملیاتی انجام دهد و وی را دستگیر کند اما تا حال از سوی طالبان جوابی به این خواسته اسلام آباد داده نشده است. هسته اصلی طالبان مدعی است که نقشی در حمله تروریستی به دانشگاه «باچا خان» ندارد و از سویی «عمر منصور» مسئولیت آنرا به عهده گرفته است. این خود نشان از بروز اختلافات و ایجاد شکاف بین گروههای مختلف طالبان دارد. به نظرمی رسد با تجزیه ای که در طالبان صورت گرفته است نمی توان امیدی چندانی بعه آینده مذاکرات صلح در افغانستان با طالبان داشت

 

لینک پیوست:

 

http://www.mehrnews.com/news/3038887/%D8%B4%DA%A9%D8%A7%D9%81-%D8%AF%D8%B1-%D8%B7%D8%A7%D9%84%D8%A8%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D8%B9%D8%AF-%D8%A7%D8%B2-%D8%AD%D9%85%D9%84%D9%87-%D8%AA%D8%B1%D9%88%D8%B1%DB%8C%D8%B3%D8%AA%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%A8%D8%A7%DA%86%D8%A7-%D8%AE%D8%A7%D9%86

 

_________________________________________________________________________________________________________

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

یک فیلم از درگیری های ارتش افغانستان با داعش:

 

فیلم پیوست:

 

http://www.shia-news.com/files/fa/news/1394/11/15/123686_566.mp4

 

_____________________________________________________________________________________________________________

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

زنپوش انتحاری طالبان! دستگیر شد

 

این تروریست انتحاری که با پوشیدن لباس زنانه قصد داشت خودش را بین مردم منفجر کند محکم خان نام دارد که در شهر نرنگ ولایت کنر توسط پلیس افغانستان دستگیر شد

هرچند هنوز معلوم نیست محکم خان به کدام گروه تروریستی وابسته است اما در ولایت کنر طالبان فعالیت بیشتری دارد از همین رو بسیاری عقیده دارند او از اعضای طالبان می باشد

 

http://oweis.ir/wp-content/uploads/2016/02/1-14.jpg

 

 

لینک پیوست:

 

http://www.ghatreh.com/news/nn30162347/%D8%B2%D9%86%D9%BE%D9%88%D8%B4-%D8%A7%D9%86%D8%AA%D8%AD%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D8%B7%D8%A7%D9%84%D8%A8%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B3%D8%AA%DA%AF%DB%8C%D8%B1-%D8%B9%DA%A9%D8%B3

________________________________________________________________________________________________________

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
امروز «نقشه راه» مذاکرات صلح با طالبان نهایی می‌شود:

 

http://media.mehrnews.com/d/2016/02/06/3/1989413.jpg

 

وزارت امور خارجه افغانستان اعلام کرد: سومین دور از نشستهای چهارجانبه افغانستان، پاکستان، چین و آمریکا امروز در اسلام‌‌آباد برگزار می‌شود.

در نشست چهارجانبه پیش رو، «نقشه راه» برای از سرگیری مذاکرات صلح با مخالفان مسلح حکومت افغانستان مورد بحث و بررسی قرار می‌گیرد و تصمیم‌گیری‌ها در این باره نهایی می‌شود.

نمایندگان این چهار کشور در پایان دومین دور از گفت‌وگوهای چهارجانبه که در کابل برگزار شده بود، درباره اصول کلى نقشه راه به توافق رسیدند و مشخص شد برای آغاز مذاکرات صلح حکومت افغانستان و طالبان چه اقداماتی اجرایی شود.

«حکمت خلیل کرزی» معاون سیاسی وزارت امور خارجه افغانستان، «اعزاز احمد چودری» دبیر کل امور خارجه وزارت خارجه پاکستان، «ریچارد اولسن» نماینده ویژه رئیس جمهور آمریکا در افغانستان و پاکستان و «دینگ شی جون» نماینده ویژه چین، برای افغانستان ریاست این نشست را به عهده دارند.

لازم به ذکر است که سومین دور از نشستهای چهارجانبه در حالی برگزار خواهد شد که «عبدالله عبدالله» رئیس اجرایی دولت وحدت ملی افغانستان با ابراز امیدواری در مورد آمادگی برخی از گروه‌های طالبان افغان برای ترک خشونت اظهار داشت: احتمال مذاکرات روند صلح دولت کابل با طالبان در ماه‌های آینده افزایش یافته است.

وی اطمینان داد: مذاکرات روند صلح دولت کابل و طالبان افغانستان طی شش ماه آینده برگزار خواهد شد.

عبدالله اظهار داشت: خبر مرگ «ملا محمد عمر» و انشعاب در طالبان افغان سبب پیچیدگی بیشتر روند صلح شده است اما این امیدواری وجود دارد که صلح و امنیت در منطقه پس از ۱۵ سال جنگ و خشونت از طریق مذاکرات برقرار خواهد شد.

 

لینک پیوست:

 

http://www.mehrnews.com/news/3042802/%D8%A7%D9%85%D8%B1%D9%88%D8%B2-%D9%86%D9%82%D8%B4%D9%87-%D8%B1%D8%A7%D9%87-%D9%85%D8%B0%D8%A7%DA%A9%D8%B1%D8%A7%D8%AA-%D8%B5%D9%84%D8%AD-%D8%A8%D8%A7-%D8%B7%D8%A7%D9%84%D8%A8%D8%A7%D9%86-%D9%86%D9%87%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D9%85%DB%8C-%D8%B4%D9%88%D8%AF

__________________________________________________________________________________________________________

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
رئیس و معاون اطلاعات طالبان ربوده شدند

 

افراد مسلح ناشناس «ملا محمد زی» رئیس بخش اطلاعات طالبان و معاونش را ربودند.

طالبان با رد ربوده شدن رئیس اطلاعات این گروه، اخبار منتشر شده را شایعه دانستند.

این در حالی است که سه دور از نشست چهارجانبه افغانستان، پاکستان، چین و آمریکا در مورد چگونگی مذاکرات صلح طالبان و دولت کابل برگزار شده است.

هدف از این نشست‌ها راضی کردن طالبان افغان به مذاکره با دولت کابل و همچنین تشکیل دستورکاری برای این مذاکرات عنوان شد.

فارین پالیسی نیز چندی قبل نوشته بود که احتمال دارد طالبان در رابطه با روند صلح حرف پاکستان را نخوانند و به نظر می‌رسد که طالبان به‌خاطر منافع پاکستان سر خم نمی‌کنند و با ادامه‌ حضور سربازان خارجی در افغانستان،‌ حاضر به خلع سلاح نمی‌شوند، زیرا این کار به‌مثابه خودکشی سیاسی این گروه خواهد بود.

از سوی دیگر طالبان و حامیان داعش نیز در افغانستان بارها با یکدیگر درگیر شده‌اند.

چندی پیش، در درگیری میان این دو گروه در ولایت زابل افغانستان، طالبان افغانستان توانستند علاوه بر سرکوب این نیروها در این ولایت، 30 تروریست داعش را دستگیر کنند.

«عبدالظاهر قدیر» معاون اول پارلمان افغانستان چندی قبل تأکید کرده بود که سرکرده‌های گروه تروریستی داعش در افغانستان به‌راحتی در کابل تردد می‌کنند و شورای امنیت ملی افغانستان از پروژه گسترش داعش در این کشور حمایت می‌کند که البته این اظهارات توسط دولت کابل رد شد.

 

لینک پیوست:

 

http://khabarfarsi.com/ext/15725834

 

__________________________________________________________________________________________________________

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
کاسه صبر شیعیان افغانستان لبریز شد

 

هزاران نفر از مردم ولایت «بامیان» در مرکز افغانستان با برپایی گردهمایی گسترده‌ای خواستار تأمین امنیت راه‌ها توسط حکومت وحدت ملی این کشور هستند.

آنها در این تجمع گسترده اعتراض آمیز از حکومت افغانستان خواستند تا در تأمین امنیت راه‌های مواصلاتی به مرکز این ولایت و ولایت‌های «دایکندی» و «غور» بکوشند.

ولایت بامیان در مرکز افغانستان قرار دارد و راه‌های مواصلاتی آن از ولایتهای «میدان وردک» و «غزنی» می‌گذرد.

معترضان اظهار داشتند که در روزهای اخیر ده‌ها نفر از ساکنان محلی این ولایت که از مسیر ولایت میدان وردک و پروان به ولایت بامیان سفر کرده‌اند، توسط افراد مسلح ناشناس ربوده شده‌‌اند.

در این تجمع اعتراض آمیز مردم تاکید کردند که تمامی افرادی که در راه‌های مواصلاتی ولایت بامیان روبده شده‌اند، غیرنظامی هستند.

مردم معترض بامیان خاطرنشان کردند: بارها از حکومت افغانستان خواسته‌اند تا به خواسته‌های آنها در مورد تأمین امنیت راه‌های ولایت بامیان توجه کنند، اما هی

 

...........................................................................

 

آزادی گروگانهای افغان در دست طالبان

 

پایگاه خبری العهد گزارش داد: پلیس افغانستان موفق شد ۸۰ شهروند که طالبان آن‌ها را در ایالت فاریاب در شمال غرب افغانستان ربوده بود، آزاد کند.

 نیروهای طالبان با سد راه دو اتوبوس، همه سرنشینان آن‌ها را ربودند، اما پلیس افغانستان بلافاصله اقدامات خود را برای یافتن این افراد آغاز کرد و توانست پس از چند ساعت به این گروگانگیری پایان دهد.

در عین حال هنوز دو نفر از گروگان‌ها نزد طالبان هستند

 

لینک پیوست:

 

http://www.shia-news.com/fa/news/111574/%DA%A9%D8%A7%D8%B3%D9%87-%D8%B5%D8%A8%D8%B1-%D8%B4%DB%8C%D8%B9%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D9%81%D8%BA%D8%A7%D9%86%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D9%84%D8%A8%D8%B1%DB%8C%D8%B2-%D8%B4%D8%AF

 

http://www.shia-news.com/fa/news/111584/%D8%A2%D8%B2%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%DA%AF%D8%B1%D9%88%DA%AF%D8%A7%D9%86%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D9%81%D8%BA%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%AF%D8%B3%D8%AA-%D8%B7%D8%A7%D9%84%D8%A8%D8%A7%D9%86

 

_________________________________________________________________________________________________________

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

                                    سیاست دوستونی داعش در افغانستان

 

پرسشی که مطرح می‌شود این است که چرا داعش در ابتدای کار، به‌جای تلاش برای تصاحب سرزمین و گسترش نفوذ، تقابل با طالبان سنی و هزاره‌های شیعه را در دستور کار خود قرار داده است؟

تبين : داعش یا آنچه به «دولت اسلامی عراق و شام» موسوم است، به‌عنوان شاخه‌ای از جریان القاعده تلقی می‌شود که پس از جهش‌های ژنتیکی ـ سیاسی به گروهی شورشی و بی‌رحم تبدیل شده است. این گروه که یکی از رادیکال‌ترین گروه‌های افراط‌گر است، از اواسط سال 2013 اعلام موجودیت کرد و پس از آن توانست به‌سرعت بخش‌های قابل‌توجهی از سوریه و عراق را تحت کنترل خود درآورد. علاوه بر این گروه‌های افراط‌گرایی در نیجریه و لیبی نیز با ابوبکر البغدادی ـ سرکرده این جریان ـ بیعت کرده و بدین ترتیب چهار کشور کم‌وبیش درگیر مسئله‌ای به نام داعش شدند.

جدیدترین تلاش‌های این گروه معطوف به فراهم ساختن جای پایی در افغانستان بوده که در اوایل سال جدید میلادی (زمستان 1393) آغاز شد. هرچند در ابتدا مقامات افغانستان حضور داعش در این کشور را تکذیب کرده[1] و تبلیغاتی می‌دانستند[2]، اما گذر زمان نشان داد که داعش نه‌تنها افغانستان که سودای حکمرانی بر تمام «مشرق اسلامی» را دارد و آسیای مرکزی و شبه‌قاره هند اهداف احتمالی آینده این گروه شورشی خواهند بود؛ این سخن می‌تواند به نگاره‌ای که این جریان در اواسط سال 2014 به‌عنوان چشم‌انداز پنج‌ساله گسترش سرزمینی خود منتشر کرد، مستند شود[3]

به هر روی داعش وارد افغانستان شد و توانست در مدتی کوتاه، فعالیت‌های درخور توجهی سازماندهی کرده و خود را به‌عنوان گروهی باانگیزه، لجستیک نظامی و با منابع مالی قابل‌توجه معرفی نماید[4]. هرچند در ابتدا حضور داعش در حمل و نصب بیرق‌های سیاه این گروه خلاصه می‌شد، امروز شاهد فعالیت گسترده‌تر این گروه در افغانستان هستیم. داعش در طول کمتر از یک سال حضور خود در افغانستان، سعی کرده تا ضمن عضوگیری از میان جنگجویان بریده از طالبان، از میان مردم و جوانان افغان نیز عضوگیری نماید. علیرغم وجود فقر و تنگدستی، سابقه طولانی افراط‌گرایی در افغانستان، بیکاری و مشکلات عدیده دیگر، گزارش‌هایی از عضوگیری وسیع داعش در افغانستان از میان مردم عادی گزارش نشده است.

نکته قابل‌توجه دیگر آن است که فعالیت عمده جریان داعش در این مدت بر مبارزه با طالبان و وحشت‌افکنی در میان شیعیان افغانستان تمرکزیافته و این گروه کمتر با نیروهای امنیتی افغانستان درگیری داشته است. پرسشی که مطرح می‌شود این است که چرا داعش در ابتدای کار، به‌جای تلاش برای تصاحب سرزمین و گسترش نفوذ، تقابل با طالبان سنی و هزاره‌های شیعه را در دستور کار خود قرار داده است؟ این نوشتار درصدد است تا ابعاد مختلف مسئله را برای پاسخگویی به این پرسش مورد کندوکاو قرار دهد.

نگاهی گذرا به وقایع چند ماه گذشته، در گام نخست حکایت از تلاش داعش برای مواجهه با طالبان دارد. ظاهراً پس از آن‌که «ملااختر محمد منصور» رهبر فعلی طالبان نامه‌ای به ابوبکر البغدادی نوشت و در آن تأکید کرد که «در اینجا جدا از تشکیلات امارت اسلامی صف دیگری ایجاد نگردد»[5]، سرکرده داعش، ملاعمر را «جنگ‌سالاری نادان و بی‌سواد»[6] خطاب کرد. این مسئله و مجموعه عوامل سیاسی و ایدئولوژیک دیگر موجب بروز درگیری‌های میدانی میان طالبان و داعش در افغانستان شد. بر اساس اخبار موجود، دو گروه در فروردین‌ماه سال جاری به یکدیگر اعلام جنگ کرده‌اند[7]. این درگیری‌ها عمدتاً در ولایت فراه در غرب[8]، ننگرهار در شرق[9]، هلمند در جنوب[10] و زابل در جنوب شرق[11] افغانستان بوده که ده‌ها تن از جنگجویان دو طرف را به کام مرگ کشانده است.

علاوه بر مواجهه میان دو گروه، داعش بخش قابل‌توجهی از انرژی خود را مصروف وحشت‌افکنی در میان شیعیان نموده است. تشیع در افغانستان عمدتاً مترادف با «هزاره» است و این گروه قومی و مذهب تشیع در افغانستان وحدت مفهومی یافته‌اند به‌گونه‌ای که وقتی کسی واژه هزاره را به کار می‌برد، منظورش شیعه است. با این حال شیعیان افغانستان به قوم هزاره محدود نیست و سادات، قزلباش‌ها نیز شیعه‌مذهب هستند. به‌علاوه اقلیتی از تاجیک‌ها، پشتون‌ها و ترکمن‌ها نیز شیعه‌مذهب هستند

 

تمرکز جمعیتی شیعیان در مرکز افغانستان و در ولایات بامیان، غزنی، ارزگان، غور، جوزجان، سمنگان و بخش‌هایی از بلخ قرار دارد که اصطلاحاً «هزاره‌جات» نامیده می‌شود. با این حال شیعیان در سایر ولایات و شهرهای افغانستان نیز حضور دارند. با این وصف می‌توان گفت که دامنه فعالیت‌های داعش در ماه‌های اخیر به «هزاره‌جات» نرسیده اما در مناطق همجوار و در مناطقی که جمعیت قابل‌توجهی از شیعیان در آن قرار دارد از جمله در برخی شهرهای ولایات غزنی، زابل و هلمند، فعالیت‌های تروریستی به رهبری این جریان رخ داده است. به‌عنوان نمونه می‌توان به گروگان‌گیری 31 مسافر هزاره در استان زابل در اواخر سال 1393[12]، ربوده شدن چند نفر در مسیر ولایت غزنی و ربودن دو زن که متأسفانه یک حرکت جدید در عرصه جنگ افغانستان است[13] اشاره کرد. همچنین نمونه‌های دیگری از هزاره ستیزی در ماه‌های اخیر مشاهده شده است که به طالبان منصوب شده اما به‌واقع تا روشن شدن خط و مرزهای دو گروه نمی‌توان به‌روشنی درباره عامل اصلی آن اظهارنظر کرد. علاوه بر گروگان‌گیری، نمونه‌هایی از بمب‌گذاری و اقدامات انتحاری نیز گزارش شده که طالبان آن‌ها را محکوم کرده است؛ به همین دلیل انگشت اتهام به‌سوی داعش دراز است[14].

در باب چرایی عملکرد گروه داعش در افغانستان در ماه‌های اخیر چند نکته قابل‌ذکر است که به فهم بهتر تحولات داخلی افغانستان کمک می‌کند:

- داعش برای تشکیل ولایت خراسان، حتماً نیاز به ساقط کردن دولت مرکزی در کشورهای هدف خود دارد. این رویکرد در سوریه و عراق دنبال شده و در سایر کشورها نیز می‌بایست دنبال شود. از آنجا که داعش در افغانستان جریانی نوپاست، درگیر شدن با دولت مرکزی آن را به‌سرعت مضمحل خواهد ساخت. از این‌رو در تصمیمی واقع‌بینانه تلاش شده است تا رسیدن این گروه به موقعیتی قابل‌قبول، هدف مبارزه نه دولت مرکزی که جریان طالبان باشد. طالبان به‌عنوان جریانی که به دنبال توافق با دولت مرکزی است و پس از اعلان خبر فوت رهبر معنوی آن دچار اختلافات درونی و چندپارگی هویتی شده است، دیگر کارکرد چندانی برای بازیگران پشتیبان خود و جذابیتی برای بنیادگرایان پشتون ندارد. آغاز مبارزه با این گروه نه واکنش پشتیبانان پیشین طالبان را برمی‌انگیزد و نه با مخالفت جدی دولت مرکزی مواجه خواهد شد. با این حال این حُسن را دارد که اغلب نیروهای بنیادگرا و جنگ‌سالار ناراضی از طالبان را در کوتاه‌مدت به جریان داعش جذب و این جریان را به‌عنوان پرچم‌دار اصلی مبارزه در افغانستان به‌جای طالبان خواهد نشاند.

- عامل دیگرِ ممانعت از درگیری با دولت مرکزی، تجربه داعش در عراق است. با اوج گرفتن فعالیت داعش در عراق، ائتلاف ضد غربی به رهبری آمریکا در کنار مشاوره‌های جمهوری اسلامی ایران به نظامیان عراقی، پیشروی داعش در عراق را کُند و در مواردی این روند را معکوس نموده است. آغاز درگیری جدی با دولت افغانستان می‌تواند شرایط مشابهی را در افغانستان پیشِ روی داعش قرار دهد و کار را برای آن بیش‌ازپیش دشوار نماید.

- دلیل دیگرِ انتخاب رویکرد مبارزه با طالبان و اجتناب از مواجهه با دولت مرکزی را می‌توان در ابعاد اقتصادی جنگ جستجو نمود. جنگ‌سالاران طالبان در افغانستان سالانه بیش از یک میلیارد دلار از محل تولید، فرآوری و قاچاق مواد مخدر درآمد دارند که به‌واسطه آن هزینه‌های ترور را تأمین می‌کنند. داعش با علم به اهمیت درآمدهای حاصل از مواد مخدر احتمالاً در تلاش است تا سرزمین‌های حاصلخیز پشتون نشین در جنوب و شرق افغانستان را به‌تدریج تصاحب نماید تا از مواهب مالی کشت خشخاش بهره‌مند شود. این سرزمین‌ها غالباً در اختیار طالبان است و از این‌رو نبرد با طالبان در دستور کار داعش قرار گرفته است و می‌توان پیش‌بینی کرد که در آینده بر شدت و دامنه این کشمکش‌ها افزوده شود.

 

- عامل دیگر به هدف‌گذاری داعش برای سربازگیری و تقویت نیروهای طرفدار خود در افغانستان مربوط می‌شود. قوم پشتون غالباً در نیمه جنوبی افغانستان ساکن بوده و احتمالاً جمعیت این گروه قومی است که می‌تواند به صفوف داعش بپیوندد؛ به عبارت دیگر رهبران داعش می‌دانند که اگر نیروهای افغانی باشند که به آن‌ها بپیوندند، این افراد عمدتاً ناراضیان و جداشدگان از طالبان و یا جوانان پشتون خواهند بود. در این راستا منازعه با طالبان و همزمان ترور شهروندان هزاره در دستور کار قرارگرفته است. مبارزه با طالبان، این گروه ـ که جذابیت و کارکرد پیشین را در افغانستان ندارد ـ تضعیف کرده و عده بیشتری را جذب داعش خواهد کرد. به‌علاوه ترور هزاره‌ها نیز مستقیم و غیرمستقیم پیام یگانگی مذهبی داعش و پشتون‌ها را به این قوم می‌دهد. این مطلب زمانی روشن‌تر می‌شود که شکاف‌های قومی در افغانستان مورد تأکید قرار گیرد. جدی‌ترین شکاف قومی در افغانستان که موضوع مذهب آن را عمیق‌تر کرده است، شکاف هزاره ـ پشتون است. این شکاف دوگانگی شیعه ـ سنی را نیز تقویت می‌کند. از این‌رو «سیاست دو ستونی» داعش در افغانستان بر مواجهه با «طالبان پشتون» و «هزاره‌گان شیعه» قرار گرفته است.

در مواجهه با این شرایط، دولت مرکزی افغانستان نیز اقداماتی را سازماندهی کرده است. از جمله می‌توان به تشکیل نیروی نظامی ویژه جهت مبارزه با داعش توسط اداره امنیت ملی افغانستان، بازداشت افراد داعش که با هدف جذب نیرو برای آن فعالیت می‌کردند[15]، مبارزه با تحرکات داعش و دستگیری فرماندهان محلی آن، مبارزه همزمان با طالبان و داعش در محل درگیری دو گروه[16] و نیز حمله به محل‌های تجمع داعش در ولایات ننگرهار، فراه و هلمند[17] اشاره کرد. با این حال باید به این نکته توجه داشت که نیروهای نظامی و امنیتی افغانستان نوپا، کم‌تجربه، فاقد امکانات مالی و لجستیکی کافی جهت مقابله همه‌جانبه با پدیده تروریسم هستند. این مسئله در کنار ریشه‌دار بودن افراط‌گرایی در افغانستان، تلاش بازیگران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای جهت ممانعت از توسعه پایدار افغانستان، فقر و بیکاری فضا را برای ظهور و گسترش جریانات بنیادگرا با رویکردهای تروریستی از قبیل داعش فراهم ساخته است.

در مقام جمع‌بندی می‌توان گفت که داعش برای گسترش حوزه نفوذ خود در افغانستان با چالش‌های جدی و متعددی روبروست که پیشروی آن را حتی در مناطق پشتون نشین با چالش مواجه خواهد کرد. هرچند امید این جریان به پشتون‌های افغان است اما به دلیل وجود تفاوت‌های ایدئولوژیک و اعتقادی میان مذهب حنفی و طریقت «دیوبندی» طالبان و گرایش سلفی ـ وهابی داعش، احتمالاً با پذیرش گسترده این قوم مواجه نخواهد شد. علاوه بر این، رفتارهای غیرانسانی، وحشیانه و بی‌قاعده داعش در سوریه و عراق، وحشت عمیقی را در میان مردم افغانستان اعم از پشتون، تاجیک، ازبک و سایر اقوام پدید آورده است. وضعیت هزاره‌های شیعه در این میان روشن است. آن‌ها در گام اول به دلایل مذکور یکی از محورهای سیاست خصمانه داعش قرارگرفته‌اند و این جریان به مواجهه مستقیم با این گروه قومی ـ مذهبی پرداخته است. با این حال بسیار بعید است که در کوتاه‌مدت داعش بتواند به مناطق هزاره نشین نفوذ کند و ناگزیر است تا اقدامات ضدشیعی خود را در مناطق پیرامونی هزاره‌جات و در شهرهایی که شیعیان در آن‌ها در اقلیت هستند انجام دهد. همچنین انتظار می‌رود با گسترش توانایی‌های نظامی و بهبود وضعیت این گروه به لحاظ نیروی انسانی، به‌تدریج تقابل با دولت مرکزی افغانستان به‌طور جدی در دستور کار داعش قرارد

 

لینک پیوست:

 

http://tabyincenter.ir/index.php/menu-examples/child-items-5/%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D8%AF%D9%88%D8%B3%D8%AA%D9%88%D9%86%DB%8C-%D8%AF%D8%A7%D8%B9%D8%B4-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D9%81%D8%BA%D8%A7%D9%86%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86

 

________________________________________________________________________________________________________

ویرایش شده در توسط vhsjdvsjd

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
این بار چپاول چوب افغانستان توسط داعش

 

به گفته مقامات دولتی و بزرگان قبایلی افغانستان، کامیون‌هایی پر از الوار روزانه از افغانستان پس از قاچاق به پاکستان در بازارهای محلی نیز بفروش می‌رسد.

«محمد رفیق» ساکن محلی ولایت «کنر» فاش کرد که حامیان داعش قاچاق چوب از افغانستان به پاکستان را همه روزه انجام می‌دهند.

وی در این خصوص گفت: چوب از مسیرهای تورخم به پیشاور و همچنین از قندهار به «کویته» قاچاق می‌شود که پس از آن، به شهرهای دیگر پاکستان مانند کراچی و لاهور ارسال می‌شود.

«ملک هاشم» یکی از بزرگان قبایلی افغانستان در «نازیان» افغانستان اذعان کرد: قاچاق الوار در مناطق نزدیک به خط دیورند رخ می‌دهد.

ساکنان محلی ولایت «ننگرهار» اعلام کردند که گروه تروریستی داعش با وارد کردن ماشین آلات برش درخت در مناطق «آچین»، نازیان و «ده بالا» در این ولایت درختها را می‌برند.

برخی از بزرگان قبایلی دولت افغانستان را به بی توجهی و بی کفایتی در موضوع قاچاق متهم کردند.

یکی از مقامات اداره کشاورزی ننگرهار اعلام کرد که چنین اتفاقی تنها در منطقه ده بالا صورت گرفته است و برای متوقف کردن آن، با بزرگان این منطقه هماهنگی شده است.

یکی از سخنگویان ولایت ننگرهار گفته که مسئله بریدن درخت تاکنون در دولت این کشور مطرح نشده است.

وی افزود: بریدن درخت در افغانستان غیرقانونی است اما قاچاق آن از ولایت شرقی کنر با دست داشتن برخی گروهها سالهاست ادامه دارد.

ساکنان محلی کنر مدعی‌اند که داعش برای نفوذ بیشتر در این ولایت تلاش می‌کند و برخی از مردم محلی را نیز به همین خاطر استخدام کرده است.

به گفته محیط زیست سازمان ملل 50 درصد از جنگلهای این مناطق از افغانستان در سه دهه گذشته کاهش یافته است

 

لینک پیوست:

 

http://www.shia-news.com/fa/news/111783/%D8%A7%DB%8C%D9%86-%D8%A8%D8%A7%D8%B1-%DA%86%D9%BE%D8%A7%D9%88%D9%84-%DA%86%D9%88%D8%A8-%D8%A7%D9%81%D8%BA%D8%A7%D9%86%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%AA%D9%88%D8%B3%D8%B7-%D8%AF%D8%A7%D8%B9%D8%B4

 

________________________________________________________________________________________________________

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اعضای خطرناک داعش در پاکستان دستگیر شدند

 

سازمان آی بی که شاخه‌ای از سازمان اطلاعات پاکستان است اعلام کرد که موفق به دستگیری 10 عضو داعش شده که در عملیات‌های تروریستی در این کشور دست داشته‌اند.

به گزارش دیلی پاکستان، آفتاب سلطان رئیس سازمان آی بی در گفت و گو با خبرنگاران اظهار داشت: گروه‌های تروریستی با یکدیگر همکاری می‌کنند.

وی افزود: لشکر جهنگوی،‌سپاه صحابه و تحریک طالبان پاکستان با یکدیگر در ارتباط هستند و عملیات‌های مشترک خود را به داعش نسبت می‌دهند.

سازمان آی بی موفق شده تروریست‌هایی را که در حمله به سناتور خالد محمود سومرو، قاضی مقبول باقر،‌ حسینیه شیعیان در منطقه شکارپور، حمله به بشیر بلور وزیر سابق، چودهری اسلم فرمانده پلیس سابق همچنین مرز واگه دست داشته‌اند را دستگیر کند.

آفتاب سلطان در ادامه اظهارات خود گفت: عملیات ضرب عضب تأثیر زیادی بر روی بهبود وضعیت امنیتی کشور داشته و اوضاع امنیتی کراچی نیز بهبود یافته است.

وی افزود: سازمان آی بی ظرف 6 ماه گذشته 581 تروریست را دستگیر و 84 نفر از آنها را در عملیات‌ها متعدد کشته است.

به گفته آفتاب سلطان در عملیات کراچی نیز بیش از 1121 نفر دستگیر شده‌اند

 

لینک پیوست:

 

http://www.shia-news.com/fa/news/111799/%D8%A7%D8%B9%D8%B6%D8%A7%DB%8C-%D8%AE%D8%B7%D8%B1%D9%86%D8%A7%DA%A9-%D8%AF%D8%A7%D8%B9%D8%B4-%D8%AF%D8%B1-%D9%BE%D8%A7%DA%A9%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B3%D8%AA%DA%AF%DB%8C%D8%B1-%D8%B4%D8%AF%D9%86%D8%AF

 

______________________________________________________________________________________________________

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
افغانستان ، 13 کشته و زخمی درانفجار فاریاب

 

فرمانده پلیس شهر «میمنه» مرکز استان «فاریاب» با اعلام اینکه این انفجار حدود ساعت ده وپانزده دقیقه به وقت محلی در شهر «میمنه» به وقوع پیوست ، افزود: همه کشته ها و زخمی های این انفجار از غیرنظامیان هستند.

وی تصریح کرد : این انفجار زمانی روی داد که مواد منفجره جاسازی شده دریک دوچرخه منفجر شد.
برخی گزارشها از زخمی شدن دوازده غیرنظامی در این انفجار حکایت می کند که وضع جسمی شماری از آنها وخیم گزارش شده است.

تاکنون فرد یاگروهی مسئولیت این انفجار را برعهده نگرفته است

 

پی نوشت:

 

http://www.ghatreh.com/news/nn30398228/%D8%A7%D9%81%D8%BA%D8%A7%D9%86%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%DA%A9%D8%B4%D8%AA%D9%87-%D8%B2%D8%AE%D9%85%DB%8C-%D8%AF%D8%B1%D8%A7%D9%86%D9%81%D8%AC%D8%A7%D8%B1-%D9%81%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D8%A8

 

________________________________________________________________________________________________________

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
فرمانده ارشد طالبان دراستان غور بازداشت شد

 

125300_224.jpg

 

لینک عکس:

 

http://www.shia-news.com/files/fa/news/1394/12/1/125300_224.jpg

 

وزارت کشور افغانستان روز شنبه با انتشار بیانیه ای اعلام کرد که این فرمانده طالبان در ناامنی ها و حملات تروریستی استان غور نقش اساسی داشته است.

«سید انور اعلارحمتی» استاندار پیشین غور افغانستان در صفحه اجتماعی خود ملاعبدالرحمان را قاتل مردم بی گناه استان غور معرفی کرده و نوشته است که وی دو سال پیش 14 تن از مردم بی گناه و غیر نظامی از جمله یک تازه عروس را گلوله باران کرد.
رحمتی ابرازامیدواری کرده است که با دستگیری وی خون مردم بی گناه به هدرنرود ووی به اشد مجازات و سزای عمل خود برسد.

افراد گروه طالبان در سوم مرداد ماه سال 1393خورشیدی 14غیرنظامی را درمنطقه «بادگاه» واقع در 25 کیلومتری مرکز استان غور تیرباران کردند.
استان غور افغانستان تا اوایل دهه 60 میلادی از توابع استان هرات محسوب می شد و از آن زمان به یک استان مستقل با مرکزیت «چغچران» تبدیل شد.
این استان یکی از استان های به نسبت عقب مانده افغانستان است و از نظر صنعتی و کشاورزی رونق و توسعه نیافته است.

فعالیت های عمده گروه طالبان افغانستان به ویژه برای جلب و جذب نیرو در مناطق محروم و دورافتاده صورت می گیرد و به دلیل راه های صعب العبور و نبود امکانات و تجهیزات مناسب دولتی برای رصد فعالیت های آنان، دست به اقدامات خودسرانه از جمله تیرباران افراد، بازرسی از خودروها و یا بستن مدارس در این مناطق برای سربازگیری از میان دانش آموزان می کنند

 

پی نوشت:

 

http://www.shia-news.com/fa/news/112386/%D9%81%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86%D8%AF%D9%87-%D8%A7%D8%B1%D8%B4%D8%AF-%D8%B7%D8%A7%D9%84%D8%A8%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%BA%D9%88%D8%B1-%D8%A8%D8%A7%D8%B2%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA-%D8%B4%D8%AF

 

_______________________________________________________________________________________________________

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.