ssalii

روايت ناگفته از سردار مرتضي قرباني از بستن جاده بصره - بغداد بمدت 11 روز در عمق خاك عراق

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

[align=justify]من فرمانده لشکر 5 نصر خراسان بودم و لشکر را تشکیل داده بودم و به من یک ماموریتی داده بودند برای بستن جاده بصره - بغداد، قبل از ان با عربهای محلی و مجاهدین عرب رفتم شناسایی با لباس های محلی و پس از شناسایی برگشتم به لحاظ محرمانه بودن عملیات و اینکه این عملیات فاش نشود از این جهت که با وجود ماهواره ها خیلی زود اطلاعات را به عراقی ها می دادند باید عملیات را به سرعت انجام می دادم لذا همین که به نیروهای خودی رسیدم و رفتم قرارگاه گزارش را دادم شاید 2 یا 3 دقیقه بعد دستور عملیات امد ، عملیاتی که باید 45 کیلومتر روی اب می رفتیم . با قایق باید باشد با لنج باشد توپ ببری تانک ببری و ... و هیچ کدوم اینها قابل حمل نبودند و فقط نفر را می توانستیم ببریم . حدود 5 یا 6 گردان سازماندهی کرده بودیم و حرکت کردیم شبانه اما با مشکلات که مواجه شدیم 2 گردان را توانستیم ببریم و 4 گردان روی اب ماند.



این نیروهای آموزش آبی ندیده بودند چون اگر ما کار آموزش آبی را شروع می کردیم عملیات لو می رفت .به هر حال با هر مشکلی بود با همین 2 گردان به مقصد رسیدیم وحدود 11 روز جاده بغداد را بستم .اما خبری از نیروهای پشتیبانی نبود .اب و نان و مهمات و حمایت توپخانه ایی نبود و از ان طرف دشمن از العماره و بصره 2 لشکر اورده بود و نفرات ما را با گلوله تانک می زد با این حال ما یک تعهدی کرده بودیم که جاده را ببندیم و در طول 11 روزی که ما جاده بغداد را بسته بودیم یعنی 300 کیلومتر بین عقبه دشمن فاصله انداخته بودیم یعنی بین العماره و بصره را بسته بودیم و انجا 450 اسیر از دشمن گرفته بودیم و 100 اسیر هم داده بودیم اما با فشار دشمن و نبود تجهیزات گام به گام به عقب امدیم .



چون قرار بود هلیکوپترها ما را حمایت کنند و امکانات و اذوقه بیاورند که نیامدند و ما با امکاناتی که از عراقی ها گرفته بودیم تا حدی گذران می کردیم .



با خمپاره هایی که از عراقی ها گرفته بودیم و تعداد انها هم حدود 5 عدد بود توانستیم 2 تیپ عراقی را متواری کنیم .40-30 نفر را کشتیم و 450 نفر هم امدند اسیر شدند و اسلحه و مهمات خود را به ما دادند به هر حال بستن جاده باعث شده بود که مسیر دشمن 300 کیلومتر دورتر شود اما امکانات به ما نرسید ومن با ناراحتی عقب امدم .

منبع :مصاحبه سردار قرباني با سايت روايان نورhttp://www.ravyan.com/fa/index.php?option=com_content&task=view&id=199&Itemid=103[/align]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
همین که دست خالی و بدون پشتیبانی موفق شدن 11 ساعت دشمن رو زمینگیر کنن اونم در یک خط ارتباطی مهم ارزش دارد. بعد این عملیات چه عملیاتی قرار بود انجام بشه؟ تاریخش کی بود؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بله سعید جان درست میگن و منم نظرم همینه

هرچند نتیجه اش برای ما خوب بود اما دقت هم باید بکنیم که صدتا اسیر و... تعداد نامعلومی شهید زیاد خوب نبوده

هرچند باید بازم دقت کرد که دو گردان در مقابل دو لشکر عمل کرده و خوب بازم از این حیث خوب بوده اما ای کاش پشتیبانی میشدن

ما از نظر رزمی با بدبختی نیرو اموزش میدادیم و با امکانات کم اما عراق مشکلی نداشت.... پس نباید بی جهت نیروها رو به کشتن میدادیم یا حداقلش کمکشون میکردیم...

سردار قربانی وقتی میگه با ناراحتی برگشتم مشخصه منظورش....

ای کاش ما به فکر اون نیروهامون میبودیم.... هرچند ممکنه عمل پشتیبانی ممکن نبوده باشه
ولی در این صورت پس نباید میفزستادنشون دم تیغ....

خلاصه من از عدم پشتیبانی خیلی ناراحت شدم.. چون به نظرم این یه ظلم هست....

یا حق

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
وقتي دو گردان نيرو در عمق خاك عراق 11 روز جاده (بزرگراه) حياتي بصره بغداد را مسدود مي كنند و آن هم بدون آتش توپخانه و پشتيباني هوايي و هوانيروز - بس اگر مقداري پشتيباني مي شدند حتما براي چند ماه مي توانستند گلوي دشمن را بگيرند . اما احتمالا آقايان ستاد نشين (كه يكي از آنها سال گذشته در فرهنگسراي بهمن در حال سخنراني مي گفت تا حالا افتخار حضور در خط مقدم را نداشته )‌اگر اين دو گردان را فراموش نكرده بودند و به حساب حمله هاي موج انساني نمي گذاشتند يقينا سرنوشت جنگ آن طور كه حضرت رو حالله(ره)‌خواسته بودند به اتمام مي رسيد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اصطلاحي در بين فرماندهان ارشد دفاع مقدس مانند سردار قرباني وجود دارد كه به بعضي از ابعاد ناگفته دفاع مقدس جعبه سياه جنگ مي گويند و اميدواريم با ساقط شدن صدام و از بين رفتن رژيم بعثي و بدور از مسايل سياسي بزودي شاهد بازخواني جعبه سياه جنگ از زبان فرماندهان ارشد نظامي باشيم .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
شهيد سردار كاظمي هم در زماني كه در قرارگاه حمزه بودند در عمق كردستان عراق يك عمليات جالب اجرا كردند . از دوستان اگر كسي در اين مورد اطلاعاتي دارد حتما آنرا در سايت قرار بدهد .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.