X PLANE BOEING/NASA X-37~X40~X41.42

[worior 25,641]

رضا جان مباحث علمي سايت رو بجاي پاسخ هاي علمي به گند و بي منطقي كشوندي در كل اگر پاسخ مناسب داري پست بزن الان توي كافب نت نشستم نميتونم در مورد مباحث دستكاري و يا ناتواني در دستكاري زمان چيزي بنويسم.
در مورد دستگاه بل آلمان نازي بيشتر به يجور آنتي گراويتي ميمونه تا كنترل يا دستكاري فضا زمان. و اصلا كارش اونچيزي كه به نام بل مشهور شده اين چيزي كه فكر ميكنيد نيست.

[RezaKiani 1,900]

1- تا تعریف شما از علم چی باشه. یه نیگاه به مطالبی که نوشتی بنداز. بعد برا خودت فرمولهاشون رو بنویس. اگر تونستی اینها رو که گفتی به زبون ریاضی ترجمه کنی معلومه که درباره علم داری صحبت می کنی.

2- تا اونجا که من دیدم مباحث مربوط به شکستن محدودیتهای فضا-زمان که در این تاپیک مطرح شده اند بیشتر شبه علم هستند تا علم. فرق این دو تا رو هم که انشالله می دونی.

3- تنها راه واقعی گذشتن از سد فضا-مکان استفاده از نیروی روحی بشر هست؛ البته فعلا. این همون کاری هست که پیامبر اکرم (ص) در زمان معراج انجام دادند. همین کار رو در سطح پایین تر مواد روانگردان هم انجام می دهند. البته نعوذبالله نمی خوام بگم که حضرت از این جور مواداستفاده می کردند. بنا بر مطالعات تاریخی این حقیر اصلا اون زمان در عربستان اینها وجودنداشتند.

4-من خودم تجربه شکستن سد زمان و حرکت در زمان رو داشتم؛ در عالم رویا. از اولیا الله و صلحا هم نیستم یه آدم معمولی هستم مثه شما.

5-درباره قضیه بل صحبت کردم نه دستگاه بل. یه جور قضیه پاردوکسیکال هست که می گه دستگاه ناظرومنظور رونباید از هم جدا دونست و همونجور که تارو پود به همراه هم یه فرش رو درست می کنند ونمی شه فرش رو بدون اونها فرض کرد. این قضیه می گه که دستگاه ناظر ومنظور در هم تنیده شده اند ونمی شه اونها رو جدا از هم فرض کرد.

6- من درباره تفاوت بین مباحث میکروسکپی و ماکروسکپی نوشتم و خواستم که دوستان هنگام بحث کردن به این تفاوت توجه داشته باشند. یه مثال دیگه می زنم: اگر یه ماشین رو توی یه گاراژ دربسته بذارید بعد از چند سال خود به خودمیاد بیرون البته به شرط اینکه ثابت پلانک یه عدد بزرگ باشه. اینو که دیگه عددش رو میدونی؟

7- حالا همه اینها که نوشتم اسمش شد "گند زدن به مباحث علمی" باشه. دیگه پست نمی ذارم تا خیالت راحت شه ولی به قول این دوست سامورایی ما "سخن پذیر باش"

منتظر بقیه مطالب هستم.
انشاللله.

[Babakim1 46]

[color=brown]از این پست به بعد اگه جرأت دارید به هم گیر بدید . حتماً اخراج میشید شوخی کردم .

به نظر من اصلاً نیازی به فرمول بندی چیزی که تو ذهن آدمه نیست . از همین همفکری هاست که ممکنه در آینده بشر به جایی برسه . حالا شاید ما نتونیم فرموبندی ارائه بدیم ولی کسی شاید پیدا شد و تونست که با استفاده از این فکر به بشر خدمتی بکنه . این درست نیست که مغز آکبند بمونه ، به این دلیل که نمیتونه فرمول ارائه بده . همه چی مگه فرموله ؟ بشینیم کنج دیوار و فکر نکینم ؟ آدم که نتونه برای حل مسائل علمی ( هر چند با فکر ابتدایی ) مغزشو به کار بندازه ، با کیسه کاه چه فرقی داره ؟

حالا ممکنه یه نفر از روشهایی که رضا جان توصیه کردند برای تفکر استفاده کنه و شاید هم یکی دیگه بشینه و برای حل مشکلات دست نیافتنی بشر نظریه و فرضیه ارائه کنه . حالا کدوم روش بهتره ، دوستان قضاوت کنند .

در ضمن اگه این تاپیک از بحث علمی یا بحث علمی خارج بشه ، شرمنده دوستان خواهم شد . البته فرض کنید این یکی هم شوخی بود ولی ...
[/color]

[worior 25,641]

شرمنده بابک جان قصد و غرض خاصی نداشتم فقط خواستم تاپیک و هدایت بشه و دوستان با خوندن پست رضا جان تاپیک رو از اینی که هست بیشتر به انحراف نکشونند.
خدایی نکرده که باهم جر بحث بیخود نداریم سوالاتی مطرح میشه و پاسخ هایی داده میشه که هر پاسخ متناسب با سواله .
[quote] تا تعریف شما از علم چی باشه. یه نیگاه به مطالبی که نوشتی بنداز. بعد برا خودت فرمولهاشون رو بنویس. اگر تونستی اینها رو که گفتی به زبون ریاضی ترجمه کنی معلومه که درباره علم داری صحبت می کنی.[/quote]
قرار نیست توی این تاپیک به مباحث فرمولی و تقریبی سنگین پرداخته بشه خیلی از مطالب گفته شده بسیار ساده عنوان شدن تا برای خوانندگان دیگر هم قابل ادراک و ساده باشه.
اگر احتمالا فکر میکنید که توان دوستان در مورد فیزیک خیلی بالاست تا هم مدلهای ریاضی هم مدلهای منطقی رو توی تاپیک بزاریم ولی اینطور نیست خود من هم در حل بعضی از اونها میمونم چرا که گفتن فقط یکی از این فرمولها ماهها وقت میبره تا تحلیل بشه . برای مثال فرض کن بخواهی برای سیستم فضا زمان در حالت پیچش روی زمان یک سیستم متریک طراحی کنی تا به شما بگه چقدر فاصله رو با این کار طی میکنی فکر کنم چند خط فرمول و معادله بشه و اصلا هم به چیزی که برای هر روش یکبار تغییر میکنه نیازی نیست.
[quote]- تا اونجا که من دیدم مباحث مربوط به شکستن محدودیتهای فضا-زمان که در این تاپیک مطرح شده اند بیشتر شبه علم هستند تا علم. فرق این دو تا رو هم که انشالله می دونی.[/quote]
کلیه مباحثی که بشر امروز در اون بسر میبرند بعنوان فیزیک شبه علم محسوب میشوند علم واقعی تولید روش از بنیاد است.چیزی که ما از کار کردن تجربی با ویندوز و یا برنامه ای مثل فتوشاپ یادگرفتیم رو به فیزیک تشبیه کن و علم رو به دانشی که این برنامه ها رو ساخته تشبیه کن که هر وقت هم شخص سازنده بخواد برنامه ای جدید حتی با روشی متفاوت مینویسه . حالا ما هی میاییم دوبارهبا کار تجربی یاد میگیریم چطوری با این برنامه ها کار کنیم یا چیزی بسازیم با استفاده از قوانین انحصاری اون برنامه ها.
[quote]تنها راه واقعی گذشتن از سد فضا-مکان استفاده از نیروی روحی بشر هست؛ البته فعلا. این همون کاری هست که پیامبر اکرم (ص) در زمان معراج انجام دادند. همین کار رو در سطح پایین تر مواد روانگردان هم انجام می دهند. البته نعوذبالله نمی خوام بگم که حضرت از این جور مواداستفاده می کردند. بنا بر مطالعات تاریخی این حقیر اصلا اون زمان در عربستان اینها وجودنداشتند.

4-من خودم تجربه شکستن سد زمان و حرکت در زمان رو داشتم؛ در عالم رویا. از اولیا الله و صلحا هم نیستم یه آدم معمولی هستم مثه شما.[/quote]
معراج پیامبر(ص) با توهمات روانگردان کاملا متفاوته این قرصها ترشحات مغزی رو افزایش میدن و باعث میشن تا توهمات و چیزهایی که انسان دوست داره یا بطور غریزی در مغز اون وجود داره رو مثل خواب دیدن ببینه و یجور هایی فرد خیالاتی میشه اما حقیقی نیست چون فرد میره بالای پشت بوم فکرمیکنه رفته فضا بعد میفته فکرمیکنه داره برمیگرده زمین وقتی مرد تازه یادش میاد همش خالی بندی بوده .
در مورد خواب هم که همه دارن خیلی از افراد من هم تجربیاتی داشتم که گفتنش جایز نیست اما اگر تجربه واقعی رو در خواب میخواهید تا یک تخیلات شیطانی و دوست دارید کمی با علم واقعی آشنا بشید سوره نور آیه 35 رو هرشب تا 40 روز با ترک گناه که خیلی سخته و سختر هم میشه چون دارید آیه رو میخونید به همراه وضو یا غسل بخوابید البته هرشب 4 بار ولی بیش از این تعداد رو علمای اینکار توصیه کردن بخونید و بخوابید تا شب های آخر چیزهای بسیار زیبا و عجیبی رو ببینید البت هم روزهای اول بسیار پر سروصدا ترسناک و رعب آور خواهد بود اما اگر نترسیدید و از خواب نپریدید و ادامه دادید حتما چیزهایی خواهید دید که سرنوشت زندگی شما رو عوض میکنند.
راه و رسم درستاینکار رو از علمای با فضل و مراجع سوال کنید تا به شما بهتر پاسخ بدن اما یکی از راههای عرفان اسلامیه که بعضا خیلی از علما با این روش علومی مثل فیزیک شیمی و خیلی چیزهای دیگه رو بدست آوردن اما اگر قانع نشوید و برایتان این چیزها مهم نباشد بعلومی که...دست پیدا میکنید واقعیت این امر را باز هم میگویم از علمای اعلام سوال کنید .
[quote]5-درباره قضیه بل صحبت کردم نه دستگاه بل. یه جور قضیه پاردوکسیکال هست که می گه دستگاه ناظرومنظور رونباید از هم جدا دونست و همونجور که تارو پود به همراه هم یه فرش رو درست می کنند ونمی شه فرش رو بدون اونها فرض کرد. این قضیه می گه که دستگاه ناظر ومنظور در هم تنیده شده اند ونمی شه اونها رو جدا از هم فرض کرد.

6- من درباره تفاوت بین مباحث میکروسکپی و ماکروسکپی نوشتم و خواستم که دوستان هنگام بحث کردن به این تفاوت توجه داشته باشند. یه مثال دیگه می زنم: اگر یه ماشین رو توی یه گاراژ دربسته بذارید بعد از چند سال خود به خودمیاد بیرون البته به شرط اینکه ثابت پلانک یه عدد بزرگ باشه. اینو که دیگه عددش رو میدونی؟[/quote]
در مورد مباحث فضا زمان بطور اساسی یک مطلب کامل در ادامه قرار میدم تا اگر خواستید ادامه بدید اینطوری مبحث به نتیجه منطقی خواهد رسید تا به توهمات ال اس دی .
[quote]- حالا همه اینها که نوشتم اسمش شد "گند زدن به مباحث علمی" باشه. دیگه پست نمی ذارم تا خیالت راحت شه ولی به قول این دوست سامورایی ما "سخن پذیر باش"[/quote]
پس خود شما اول توجه کن به چیزهایی که میگی ابتدا مواد رو برای مسخره کردن تفکرات حرکت سریع بکار میبری بعد با یک حالت روحانی اونها رو توجیح منطقی برای فیزیک میکنی. خوبه این روش رو برای حل مسایل فیزیک تجربه کردی شاید هم جواب گرفته باشی
خوب خودت فکر کن اگر کسی دو پست اخیر شما رو بخونه احتمالا میخواد یکی از این مواد رو برای تجربه امتحان کنه بعد هم شما رو به جرم تبلیغ مواد مخدر باید مورد آزمایش عدم اعتیاد قرار داد . شاید اینکه مباحث فیزیک رو آدم مست تحلیل کنه بهتر به نتیجه میرسه تا یک آدم منطقی و با عقل سالم .
سخن پذیر باش : یعنی من هر چی گفتم شما قبول کن ! یا شاید میگه هر چی بهت گفتن نه نگو ! یا اینکه حرف منطقی رو قبول کن ! یا اینکه بشنو فکر کن و بعد پاسخ بده !
کدومش منظور شماست همه چی از این حرف بیرون میاد.البته با توجه به پست های اخیر شما احتمالا اولی .

[quote]دیگه پست نمی ذارم تا خیالت راحت شه[/quote]
اینطوری که نمیشه پس ظرفیت پرسش و پاسخ علمی یا مباحث اینگونه چه خواهد شد . من با بعضی از حرفهای شما موافق و بابرخی مخالفم به دلایل منطقی و علمی خودم که میگم شما باید در صورت شرکت در بحثی هم دلایلی بر رد یا تایید اونها که با فهم پایین ما مطابقت کنه بیاری که من هم بسیار مشتاق و علاقه مند به رد نظراتم و یا تکمیل اونها با استدلال های درست هستم.و دست هر کسی که اینکار رو بکنه میبوسم