PILOT_OF_PERSIA

منطق فازی چیست؟

Recommended Posts

در اين مقاله مي‌خواهيم به اختصار با منطق فازي آشنا شويم. منطقي كه دنيا را نه به صورت حقايق صفر و يكي، بلكه به صورت طيفي خاكستري از واقعيت‌ها مي‌بيند و در هوش مصنوعي كاربرد فراواني يافته‌است.

[color=blue]
[size=18][b]كجا اتومبيل خود را پارك مي‌كنيد؟[/b][/size]
تصور كنيد يك روز مطلع مي‌شويد، نمايشگاه پوشاكي در گوشه‌اي از شهر برپا شده است و تصميم مي‌گيريد، يك روز عصر به اتفاق خانواده سري به اين نمايشگاه بزنيد. چون محل نمايشگاه كمي دور است، از اتومبيل استفاده مي‌كنيد، اما وقتي به محل نمايشگاه مي‌رسيد، متوجه مي‌شويد كه عده زيادي به آنجا آمده‌اند و پاركينگ نمايشگاه تا چشم كار مي‌كند، پر شده است.

اما چون حوصله صرف وقت براي پيدا كردن محل ديگري جهت پارك اتومبيل نداريد، با خود مي‌گوييد: <هر طور شده بايد جاي پاركي در اين پاركينگ پيدا كنم.> سرانجام در گوشه‌اي از اين پاركينگ محلي را پيدا مي‌كنيد كه يك ماشين به طور كامل در آن جا نمي‌شود، اما با كمي اغماض مي‌شود يك ماشين را در آن جاي داد، هرچند كه اين ريسك وجود دارد كه فضاي عبور و مرور ديگر خودروها را تنگ كنيد و آن‌ها هنگام حركت به خودرو شما آسيب برسانند. اما به هرحال تصميم مي‌گيريد و ماشين خود را پارك مي‌كنيد.

بسيارخوب! اكنون بياييد بررسي كنيم شما دقيقاً چه كار كرديد؟ شما دنبال جاي توقف يك اتومبيل مي‌گشتيد. آيا پيدا كرديد؟ هم بله، هم نه. شما در ابتدا مي‌خواستيد ماشين را در جاي مناسبي پارك كنيد. آيا چنين عملي انجام داديد؟ از يك نظر بله، از يك ديدگاه نه. در مقايسه با وقت و انرژي لازم براي پيدا كردن يك مكان راحت براي توقف خودرو، شما جاي مناسبي پيدا كرديد. چون ممكن بود تا شب دنبال جا بگرديد و چنين جايي را پيدا نكنيد. اما از اين نظر كه اتومبيل را در جايي پارك كرديد كه فضاي كافي براي قرارگرفتن ماشين شما نداشت، نمي‌توان گفت جاي مناسبي است.

اگر به منطق كلاسيك در علم رياضيات مراجعه كنيم و اين پرسش را مطرح نماييم كه قبل از ورود به پاركينگ چند درصد احتمال مي‌داديد جايي براي پارك‌كردن پيدا كنيد، پاسخ بستگي به اين دارد كه واقعاً چه تعداد مكان مناسب (فضاي كافي) براي توقف خودروها در آنجا وجود داشت؟ اگر به حافظه خود رجوع كنيد، شايد به ياد بياوريد كه هنگام ورود به پاركينگ و چرخيدن در قسمت‌هاي مختلف آن، گاهي خودروهايي را مي‌ديديد كه طوري پارك كرده‌اند كه مكان يك و نيم خودرو را اشغال كرده‌اند. بعضي ديگر نيز كج و معوج پارك كرده بودند و اين فكر از ذهن شما چندبار گذشت كه اگر صاحب بعضي از اين خودروها درست پارك ‌كرده بودند، الان جاي خالي براي پارك كردن چندين ماشين ديگر هم وجود داشت.

به اين ترتيب علم رياضيات و آمار و احتمال در مواجهه با چنين شرايطي قادر به پاسخگويي نيست. اگر قرار بود بر اساس منطق صفر و يك يا باينري كامپيوتر، روباتي ساخته شود تا اتوميبل شما را در يك مكان مناسب پارك‌ كند، احتمالش كم بود. چنين روباتي به احتمال زياد ناكام از پاركينگ خارج مي‌شد. پس شما با چه منطقي توانستيد اتومبيل خود را پارك‌ كنيد؟ شما از منطق فازي استفاده كرديد.
[size=18]
[b]دنياي فازي‌[/b][/size]
مي‌پرسم <هوا ابري است يا آفتابي؟> پاسخ مي‌دهي: نيمه‌ابري. مي‌پرسم <آيا همه آنچه كه ديروز به من گفتي، راست بود؟> پاسخ مي‌دهي: بيشتر آن حقيقت داشت. ما در زندگي روزمره بارها از منطق فازي استفاده مي‌كنيم. واقعيت اين است كه دنياي صفر و يك، دنيايي انتزاعي و خيالي است. به ندرت پيش مي‌آيد موضوعي صددرصد درست يا صددرصد نادرست باشد؛ زيرا در دنياي واقعي در بسياري از مواقع، همه‌چيز منظم و مرتب سرجايش نيست.

از نخستين روز تولد انديشه فازي، بيش از چهل سال مي‌گذرد. در اين مدت نظريه فازي، چارچوب فكري و علمي جديدي را در محافل آكادميك و مهندسي معرفي نموده و ديدگاه دانشمندان را نسبت به كمّ و كيف دنياي اطراف ما تغيير داده است. منطق فازي جهان‌بيني بديع و واقع‌گرايانه‌اي است كه به اصلاح شالوده ‌منطق علمي و ذهني بشر كمك شاياني كرده‌است.

[size=18][b]پيشينه منطق فازي [/b][/size]
تئوري مجموعه‌هاي فازي و منطق فازي را اولين بار پرفسور لطفي‌زاده در رساله‌اي به نام <مجموعه‌هاي فازي - اطلاعات و كنترل> در سال 1965 معرفي نمود. هدف اوليه او در آن زمان، توسعه مدلي كارآمدتر براي توصيف فرآيند پردازش زبان‌هاي طبيعي بود. او مفاهيم و اصلاحاتي همچون مجموعه‌هاي فازي، رويدادهاي فازي، اعداد فازي و فازي‌سازي را وارد علوم رياضيات و مهندسي نمود. از آن زمان تاكنون، پرفسور لطفي زاده به دليل معرفي نظريه بديع و سودمند منطق فازي و تلاش‌هايش در اين زمينه، موفق به كسب جوايز بين‌المللي متعددي شده است.
پس از معرفي منطق فازي به دنياي علم، در ابتدا مقاومت‌هاي بسياري دربرابر پذيرش اين نظريه صورت گرفت.

بخشي از اين مقاومت‌ها، چنان كه ذكر شد، ناشي از برداشت‌هاي نادرست از منطق فازي و كارايي آن بود. جالب اين‌كه، منطق فازي در سال‌هاي نخست تولدش بيشتر در دنياي مشرق زمين، به‌ويژه كشور ژاپن با استقبال روبه‌رو شد، اما استيلاي انديشه كلاسيك صفر و يك در كشورهاي مغرب زمين، اجازه رشد اندكي به اين نظريه داد. با اين حال به تدريج كه اين علم كاربردهايي پيدا كرد و وسايل الكترونيكي و ديجيتالي جديدي وارد بازار شدند كه بر اساس منطق فازي كارمي‌كردند، مخالفت‌ها نيز اندك اندك كاهش يافتند.

در ژاپن استقبال از منطق فازي، عمدتاً به كاربرد آن در روباتيك و هوش مصنوعي مربوط مي‌شود. موضوعي كه يكي از نيروهاي اصلي پيش‌برندهِ اين علم طي چهل سال گذشته بوده است. در حقيقت مي‌توان گفت بخش بزرگي از تاريخچه دانش هوش مصنوعي، با تاريخچه منطق فازي همراه و هم‌داستان است.[/color]

ادامه دارد...

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
دستت درد برادر گرامی مطلب خیلی مفیدی هست و منتظرش ادامه آن هستیم.

درباره منطق فازی و ناکارامد بودن منطق صفر و یک در توضیح حقایق هستی باید گفت اساسا جهان مادی از بیش از دو عامل ساخته شده و فراتر از مبنای دوی بشری هست طوریکه درک آن برای انسان در بعد ماکرو و میکرو بسیار سخت هست و اینکه مثلا تجسم کنیم چگونه میشود فضا بیش از سه بعد باشد ولی ما جزئی از فضا و در یک محیط سه بعدی باشیم و اصلا چگونه بیشتر از سه بعد ممکن است؟ البته طی سالهای اخیر با پیشرفت در علوم نانو و افزایش امکان ساخت رایانه کوانتومی میتوان گفت امیدوار بود که با ورود یک منطق جدید که متشکل از صفر و یک و یک عدد ویژه که همزمان میتواند صفر و یا یک باشد ما بتوانیم به درک کاملتری از جهان هستی دست یافته و قادر باشیم بصورت مجازی برخی از حالات دنیای واقعی مثلا احساسات انسانی شبیه سازی کنیم.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
با تشكر از شما بعنوان مثال همين نمايشگرهاي اطراف ما هم از اين منطق پيروي ميكنند شما بين 0و1 چند عدد ميتونيد تصور كنيد كه براي 3رنگ اصلي قايل بشيد خيلي

همينه كه باعث بوجود آمدن مثلا 65 ميليون رنگ ميشه icon_cheesygrin

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
منطق فازي و منطق كلاسيك نقاط ضعف و قوت خود را دارند و نمي توان گفت كه منطق فازي نسبت به منطق كلاسيك برتري دارد.
سعي مي كنم بزودي مقاله اي در اين رابطه در همين تاپيك بگذارم

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[color=blue]نمی دونم می دونید یانه ارباب حقله ها برنده اسکار جلوه های ویژه شد اخر می گم چه کاری کرده بودند.
این موضوع در بازی های کامپیوتری هم کاربرد دارد که خیلی قشنگه و قول می دم همه خوششون بیاد.
راستی من یادم رفت سلام مدرسه خبری نبود بیکار بودم گفتم حالا 10 روز زود تر بیام تو سایت.

[align=center] راستی [size=18]دلاور[/size] کجاست؟[/color][/align]


[quote]منطق فازي و منطق كلاسيك نقاط ضعف و قوت خود را دارند و نمي توان گفت كه منطق فازي نسبت به منطق كلاسيك برتري دارد.
سعي مي كنم بزودي مقاله اي در اين رابطه در همين تاپيك بگذارم[/quote]
[color=blue]هیچ چیز بی عیبی تو این دنیا پیدا نمیکنی جز خدا ولی خوب شما مزیت ها صفر و یک و منطق فازی را در نظر بگیری خواهید دید اگر می خواستیم بین همین 0و1 بمانیم امروز این همه پیشرفت نبود. صفر و یک که نمی تونه نحوه فکر یک حیوان را توصیف کند چه برسد به انسان.[/color]
من سعی می کنم این موضوع را بدون فرمول ریاضی بگم

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
.

و اما...

[b]پرفسور لطفی زاده[/b] در سال 1921 از مادری روس و پدری ایرانی بدنیا آمد و تحصیلاتش را در دانشگاه تهران به پایان رسانید و بعدها به آمریکا مهاجرت کرد و در دانشگاه کالیفرنیا ( Berkeley ) به تحقیق و تدریس مشغول شد.

[b][color=blue]( یه کم بزرگ )[/color][/b] و [color=blue][b]( تقریبا تمام شده ) [/b][/color]از نمونه های بارز ( fuzzy logic ) یا همان منطق فازی است.



به امید روزی که تمامی این مغزها به دامان ایران برگردند.

.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
خیلی جالب و مفید بود ، دستت درد نکنه ...
ولی به نظرم این منطق فازی یه مشکلی هم ایجاد میکنه و اون اینه که صفت خطا ناپذیری رو از کامپیوترها میگیره ، مثلا تا حالا میگفتیم یه کامپیوتر در محاسبات اشتباه نمیکنه ، در حالی که انسان بسیار اشتباه میکنه ، با روی کار اومدن ایم منطق در عین حالی که منطق کامپیوتر به انسان و واقعیت نزدیک تر میشه ، خطاپزیریش هم بیشتر شده و باز در این زمینه هم شبیه انسان میشه !!!
ولی ... نمیدونم ، شاید از این منطق در محاسبات استفاده نکنند و به قول دوستان فقط در شبیه سازی روحیات و رفتار روباتیک و هوش مصنوعی استفاده شه !!!
ولی به هر حال موقش بود که منطق باینری بازنشسته شه و جاشو یه منطق جدید تر پرکنه !

بازم از زحمتت ممنونم و منتظر ادامش ....

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
دوست گرامی، از این ( fuzzy logic ) در وسایل خانه استفاده های زیادی میشه !

برای مثل، در ماشینهای رخت شویی.

در اینجور ماشین ها، خود ماشین مقدار آب را با در نظر گرفتن وزن لباس تعین می‌کند.

مثلا اگر فقط یک پیراهن برای شستن در ماشین بگذارید، مقدار آب و زمان شست و شو به اندازه مورد نیاز انتخاب میشود.

و در موقع آب مالی‌، اگر تشخیص دهد که در آب هنوز کف باقی‌ مانده است، آب مالی‌ را ادامه میدهد.



به خاطر صرفه جویی در آب و برق و وقت، در نتیجه پول icon_cheesygrin و البته حفاظت از محیط زیست، این نوع از وسایلی‌ که به ( fuzzy logic ) مجهز هستند، بسیار پر طرفدارند.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]با تشكر از شما بعنوان مثال همين نمايشگرهاي اطراف ما هم از اين منطق پيروي ميكنند شما بين 0و1 چند عدد ميتونيد تصور كنيد كه براي 3رنگ اصلي قايل بشيد خيلي

همينه كه باعث بوجود آمدن مثلا 65 ميليون رنگ ميشه icon_cheesygrin[/quote]

درست است همین مبنای دو بطور مثال در کیفیت تصویر 24 بیت باعث ایجاد 16.7 میلیون رنگ میشود که یک عدد خیلی بزرگ هست برای ما انسانها ولی در برابر حقایق عالم هستی ناچیز هست!

مبنای دو ساده ترین مبنای ممکن برای سیستم محاسباتی میباشد که برای رایانه انتخاب شد چون هم ساده هست هم نیاز به منابع سخت افزاری کمتری داره هم سریعتر محاسبه میشه.

اما با پیشرفت علوم عمر مبنای دو رو به اتمام هست و این سیستم پاسخگوی احتیاجات دهه های آینده نخواهد بود آن زمان که قویترین ابررایانه ها هم نتوانند محاسبات نانو و پیکو یا در مقیاس بزرگتر محاسبات ماکرو در ارتباط با علوم فضایی را محاسبه کنند.

در حال حاضر قویترین ابررایانه جهان قادر است رفتار 1000 اتم را شبیه سازی کند که از این حیث پیشرفت بسیار بزرگی است اما در برابر عالم هستی؟ همون صفر است و حرکتی نکردیم!

حال بیائید مبنای محاسبات را یک مرتبه افزایش داده و از مبنای 3 استفاده کنیم. چه خواهد شد؟ نتیجه را در اعداد زیر و اختلاف آنها مشاهده میکنید.

دو عدد 2 و 3 را فرض کرده و به توان تا 10 مرتبه میرسانیم. (توان ، مبنای 2 و 3)

1 - 2 - 3

2 - 4 - 9

3 - 8 - 27

4 - 16 - 81

5 - 32 - 243

6 - 64 - 729

7 - 128 - 2187

8 - 256 - 6561

9 - 512 - 19683

10 - 1024 - 59049

پس به سادگی قابل درک است که اختلاف مبنای دو و سه در یک محاسبه پیچیده آنقدر زیاد میشود که قویترین رایانه های مبنای دو قادر به برابری با یک رایانه معمولی مبنای سه نباشند!

البته باز هم مبنای سه پاسخگوی نیاز بشر به شناخت جهان هستی نیست هر چند توانایی بیشتری در تجزیه داده های هستی دارد اما راه درازی در پیش داریم.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]دوست گرامی، از این ( fuzzy logic ) در وسایل خانه استفاده های زیادی میشه !

برای مثل، در ماشینهای رخت شویی.

در اینجور ماشین ها، خود ماشین مقدار آب را با در نظر گرفتن وزن لباس تعین می‌کند.

مثلا اگر فقط یک پیراهن برای شستن در ماشین بگذارید، مقدار آب و زمان شست و شو به اندازه مورد نیاز انتخاب میشود.

و در موقع آب مالی‌، اگر تشخیص دهد که در آب هنوز کف باقی‌ مانده است، آب مالی‌ را ادامه میدهد.



به خاطر صرفه جویی در آب و برق و وقت، در نتیجه پول :lol: و البته حفاظت از محیط زیست، این نوع از وسایلی‌ که به ( fuzzy logic ) مجهز هستند، بسیار پر طرفدارند.[/quote]
2 تا بحث داريم...
يكي پردازش واقعي فازي هست كه همون چيزهايي ميشه كه سعيد گفت. اينكه از مبناي 2 در بياي و يا عدد ويژه تعريف كني و يا سيستم هاي كواد و اكتد كاركني..اين واقعا پيچيده هست و طبيعتا ديگه نميشه با زبان اسمبلي امروزي كه تبديل به زبان ماشين دو دويي ميشه كار كني حتي. طراحي رجيسترها ..فلگ ها و كد ماشين بايد تغيير كنه.اون حالت عدد ويژه كه خيلي پيچيده تر هست و زبان اسمبلي كه براي اون سيستم تعريف ميشه بايد خودش زبان هوشمند منحصر به فردي باشه. دقت كنيد كه معني اين عدد ويژه اين نيست كه مثل برنامه هاي امروزي متغيري داشته باشيم كه بعضي وقت ها طبق منطق برنامه صفر بشه بعضي وقت ها يك. بلكه عددي هست كه خود سيستم بدون اينكه چنين چيزي براش تعريف شده باشه خودش تعيين كنه كه اون مقدار ويژه الان چنده!!!
حالا شما حساب كنيد در زبان امروزي ماشين بايتي داريم با اين متغيرها:‌ 11010011
و بايد در اين حالت يك چنين چيزي داشته باشيم مثلا: ويژه 1 ويژه ويژه 0 1 ويژه 1 icon_cheesygrin :lol:
--------
اما انجام اعمال هوشمندي كه ماشينهاي خونگي..خودروها و دستگاه هاي صنعتي انجام ميدن..در واقع اصل فازي لاجيك نيست. بلكه شبيه سازيه اون توسط زبان هاي بالاتر از زبان ماشينه ( اسمبلي و يا نسل سوم و چهارم زبانها) توي اين روشا كه خيلي هم پيچيده نيست براي اينكه وضعيت عمل رو از 2 حالت صرف: انجام بده/نده در بيارن.. با كمك سنسورها و ساير مجموعه هاي ورودي داده متغيرها رو ميگيرن و متغيرها توي يك ماژول برنامه كنترل و مقايسه ميشه با مجموعه و محدوده هايي كه براي اون داده تعريف شده..و اينگونه هست كه آدم احساس ميكنه كه ماشين به صورت هوشمند تصميم ميگيره كه چقدر آب بريزه براي اين حجم لباس..در صورتي كه ماشين كاملا برنامه ريزي شده مقدار وزن لباس ها رو با مجموعه جدولي كه براش تعريف شده چك ميكنه و مقدار آب رو تعيين ميكنه.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
.

آقا، پس سرم رو کلاه گذاشتند !

نامردا بهم گفتند که [b]فوزی لوژیک [/b]داره، حالا فهمیدم که همش الکیه !


دیدم که وقتی باهاش صحبت میکنم، جواب نمیده ها icon_cheesygrin

.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
دوستان عکس ها را دادم به یکی از مدیران تا توی گالری بذاره هر وقت که داد ادامه اش را هم میذارم.
فعلا کمی انتظار بکشید.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[color=blue][size=18]مجموعه‌هاي فازي‌[/size]
بنياد منطق فازي بر شالوده نظريه مجموعه‌هاي فازي استوار است. اين نظريه تعميمي از نظريه كلاسيك مجموعه‌ها در علم رياضيات است. در تئوري كلاسيك مجموعه‌ها، يك عنصر، يا عضو مجموعه است يا نيست. در حقيقت عضويت عناصر از يك الگوي صفر و يك و باينري تبعيت مي‌كند. اما تئوري مجموعه‌هاي فازي اين مفهوم را بسط مي‌دهد و عضويت درجه‌بندي شده را مطرح مي‌كند. به اين ترتيب كه يك عنصر مي‌تواند تا درجاتي - و نه كاملاً - عضو يك مجموعه باشد. مثلاً اين جمله كه <آقاي الف به اندازه هفتاددرصد عضو جامعه بزرگسالان است> از ديد تئوري مجموعه‌هاي فازي صحيح است. در اين تئوري، عضويت اعضاي مجموعه از طريق تابع (u‌(x مشخص مي‌شود كه x نمايانگر يك عضو مشخص و u تابعي فازي است كه درجه عضويت ‌x در مجموعه مربوطه را تعيين مي‌كند و مقدار آن بين صفر و يك است (فرمول 1).[/color]

[align=left]فرمول 1
[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/a71_fuzzy_10_s.jpg[/img][/align]
[color=blue]
به بيان ديگر، (‌u‌(x نگاشتي از مقادير x به مقادير عددي ممكن بين صفر و يك را مي‌سازد. تابع (‌u‌(x ممكن است مجموعه‌اي از مقادير گسسته (discrete) يا پيوسته باشد. وقتي كهu فقط تعدادي از مقادير گسسته بين صفر و يك را تشكيل مي‌دهد، مثلاً ممكن است شامل اعداد 3/0 و 5/0 و 7/0 و 9/0 و صفر و يك باشد. اما وقتي مجموعه مقاديرu پيوسته باشند، يك منحني پيوسته از اعداد اعشاري بين صفر و يك تشكيل مي‌شود.

شكل 1 نموداري از نگاشت پيوسته مقادير x به مقادير ‌(‌u‌(x را نشان مي‌دهد. تابع‌ (‌u‌(x در اين نمودار مي‌تواند قانون عضويت در يك مجموعه فازي فرضي را تعريف كند.[/color]

[align=center]شكل 1
[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/a71_fuzzy_1_s.jpg[/img][/align]

[color=blue][size=18]منطق فازي چگونه به‌كار گرفته مي‌شود؟[/size]
منطق فازي را از طريق قوانيني كه <عملگرهاي فازي> ناميده مي‌شوند، مي‌توان به‌كار گرفت. اين قوانين معمولاً بر اساس مدل زير تعريف مي‌شوند:

IF variable IS set THEN action
به عنوان مثال فرض كنيد مي‌خواهيم يك توصيف فازي از دماي يك اتاق ارائه دهيم. در اين صورت مي‌توانيم چند مجموعه فازي تعريف كنيم كه از الگوي تابع (‌u‌(x تبعيت كند. شكل 2 نموداري از نگاشت متغير <دماي هوا> به چند مجموعه‌ فازي با نام‌هاي <سرد>، <خنك>، <عادي>، <گرم> و <داغ> است. چنان كه ملاحظه مي‌كنيد، يك درجه حرارت معين ممكن است متعلق به يك يا دو مجموعه باشد.[/color]
[align=center]شکل2
[[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/a71_fuzzy_5_s.jpg[/img][/align]
[color=blue]
به عنوان نمونه، درجه حرارت‌هاي بين دماي T1 و T2 هم متعلق به مجموعه <سرد> و هم متعلق به مجموعه <خنك> است. اما درجه عضويت يك دماي معين در اين فاصله، در هر يك از دو مجموعه متفاوت است. به طوري كه دماي نزديك ‌T2 تنها به اندازه چند صدم در مجموعه <سرد> عضويت دارد، اما نزديك نوددرصد در مجموعه <خنك> عضويت دارد.[/color]


[align=center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/a71_fuzzy_7_s.jpg[/img][/align]
[size=9][align=center]]پارادايم حاكم بر يك كنترلر فازي به اين ترتيب است كه متغيرهاي دنياي واقعي به عنوان ورودي دريافت مي‌شوند. قوانين فازي آن‌ها را به متغيرهاي معنايي تبديل مي‌كند. فرآيند فازي اين ورودي را مي‌گيرد و خروجي معنايي توليد مي‌كند و سرانجام خروجي‌ها به زبان دنياي واقعي ترجمه مي‌شوند. نمودار شكل 3 مصداقي از همين روند است.[][/align][/size]


[color=blue]اكنون مي‌توان بر اساس مدل فوق قانون فازي زير را تعريف كرد:

اگر دماي اتاق <خيلي گرم> است، سرعت پنكه را <خيلي زياد> كن.
اگر دماي اتاق <گرم> است، سرعت پنكه را <زياد> كن.
اگر دماي اتاق <معتدل> است، سرعت پنكه را در <همين اندازه> نگه‌دار.
اگر دماي اتاق <خنك> است، سرعت پنكه را <كم> كن.
اگر دماي اتاق <سرد> است، پنكه را <خاموش> كن.

اگر اين قانون فازي را روي يك سيستم كنترل دما اعمال كنيم، آن‌گاه مي‌توانيم دماسنجي بسازيم كه دماي اتاق را به صورت خودكار و طبق قانون ما، كنترل مي‌كند. اما اين سؤال پيش مي‌آيد كه اگر دو يا چند قانون همزمان براي يك متغير ورودي فعال شود چه اتفاقي خواهد افتاد؟ فرض كنيد دماي اتاق برابر Tx1‌است در اين صورت هم قانون مربوط به اتاق گرم و هم قانون مربوط به دماي اتاق معتدل صادق است و مقادير U1 و U2 به ترتيب به دست مي‌آيد. طبق كدام قانون بايد عمل كرد؟ لطفي‌زاده خود پاسخ اين معما را نداد. در سال 1975 دو دانشمند منطق فازي به نام ممداني (Mamdani) و آسيليان اولين كنترل فازي واقعي را طراحي كردند. آنان پاسخ اين معما را با محاسبهِ نقطه ثقل (C) مساحتي كه از تركيب دو ذوزنقه زير U1 و U2 در شكل 3 پديد آمده و نگاشت آن به محور t و به دست آوردن مقدار Tx2 حل كردند.[/color]

[align=left]شکل3
[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/a71_fuzzy_6_s.jpg[/img][/align]

ادامه دارد....

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
دستت درد نکنه جالب بود!!!
اما اگر زودتر ربطش به مسایل نظامی رو به بگی من ملتفت تر میشم!!!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
.

آقا تکلیف ما رو روشن کن !


بلاخره این پنکه رو کم کنیم یا زیاد ؟؟


با این محاسبه هایی که کردی، منطق پنطق که حالیم نشد هیچ، سه فازم هم پرید !

icon_cheesygrin

.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مهمان
این موضوع نسبت به پاسخ بیشتر بسته شده است.

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.