alala

Editorial Board
  • تعداد محتوا

    5,005
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    132

تمامی ارسال های alala

  1. امیدوارم این خصلت جناب روحانی باعث نشه که در باطن و پشت ماجرا هم اینطور خودشون را فریب بدند و باعث تحلیل غلط و تصمیم غلط تر بشند و این فقط مختص به سخنرانی های عمومی و انتخاباتی و قطبی کردن فضا (در تقابل با تاکیدات صریح رهبری ) برای حفظ کردن وجهه ی ما غرب را دوست داریم و باقی دشمنش هستند باشه.. - اینکه اتاق ایران در نیویورک مرکز تبادلات سیاسی جهان شده بود! ( اجباری که ناشی از یک تحریم تحقیرآمیز بوده و رفت و آمدی برای تحمیل یک ملاقات زورگویانه) - اینکه جهان همه با ماست و تشنه شنیدن حرفهای ماست و پس شرایط برای مذاکره آماده است ( واقعا؟!) - اینکه باید گفتگو و مذاکرات در هر سطحی با هر کسی انجام شود و الان در شرایطی هستیم که دنیا ما را باور دارد و راه برای مذاکره باز است. ( باور دارد؟ متاسفانه با عملکرد شخص ایشون حتی فرانسه حالا در هر توافق جدید بندهای موشکی و منطقه ای را طلب میکنه) - اینکه تمام ذکر و فکر روزنامه‌ها و رسانه‌های دنیا این بود که از اتاق محل اقامت رئیس جمهور ایران چه خبری بیرون می‌آید. ( قرار گرفتن در چنین موقعیتی افتخار داره؟ که خبر تسلیم ملاقات شدن زوری به عنوان یک خبر جذاب شده محور گمانه زنی رسانه ها؟) - اینکه در نیویورک به دنبال دو هدف بودیم، یکی اینکه آمریکایی‌ها راست نمی‌گویند و همه کشورها اذعان داشتند که ایران درست می‌گوید و ما آنان را قانع کردیم که آماده مذاکره‌ایم. ( قانع کردیم اماده مذاکره ایم؟ نه تنها اذعان به اون گاف بزرگ در ایجاد خلل در موضع یکپارچه هست بلکه شوخی بزرگی هم هست که خب اتفاقا ترامپ تمام تلاشش این بود که ثابت کنه فشارها در نهایت ایران را وادار و قانع به مذاکره میکنه! شعبده بازی با کلمات هست خودش به نوعی!) - و اینکه ما اعلام کردیم که آمریکا باید رسماً اعلام کند که تحریم‌ها درست نیست و با حضور روسای جمهور 1+5 آماده مذاکره‌ایم. ( صرف اعلام کردنش مشکل ما را حل میکنه؟ حتی بالاتر صرف تعلیقش به مدت یک روز و رفتن برای ملاقات و نپذیرفتن محدودیت موشکی و منطقه ای و روز بعد بازاعمال کامل تحریمها ولی این بار با دستیابی به ملاقاتی که مدنظرش بود (مثل کره شمالی) کفایت میکنه؟ احتمالا با این تحلیل کودکانه که اروپا اونوقت میگه بله اینها که ملاقات کردند ترامپ! تو دیگه تحریمها را برنگردون در حالیکه تمام غرب تقریبا از همین حالا در جبهه آمریکا پیش شرط هر رفع تحریمی را جلوتر از امریکا توافق فراتر از بند غروب و موشک و منطقه میدونند، به چی دل خوش شده؟ ) و امیدوارم جدای از این سخنرانی های هیجانی و سطحی و عوام پسندانه و سیاست زده و کاملا به دور از حداقل منطق یک نقشه راه جنای روحانی نهایتا یک روز ترسیم کنند که هدفشون از مذاکره چی هست؟ چه تحلیلی دارند از وارد ملاقات شدن؟ چه تضمینی برای برداشته شدن و بازنگشتن تحریم در صورت ملاقات دارند؟ چه حسابی روی اروپایی ها کردند؟ با چه ضمانت هایی؟ البته به نظرم چنان روشن هست این موارد که بعید هست جناب روحانی در نظر نگرفته باشدشون/ در اینصورت فقط یک گزینه میمونه که چرا ایشون کشور را در این شرایط متشتت و سخت در برابر فشار دشمن قرار میدند. به نظرم تنها منطقی که میمونه اینه ایشون تصمیم خودشون را برای محدودیت های موشکی و منطقه ای گرفتند. (والا غرب که تکلیف خودش را روشن کرده مثل همیشه، حال شاید تصور میکنند میتونند چونه بزنند و مثلا 250 کم موشک را بکنند 300 کم یا تضمین به خروج فوری نیروهای ایرانی از سوریه را تبدیل کنند به خروج تدریجی ) حالا به چه دلیل و حساب و خوش بینی ای نمیدونم ولی چیزی که همچنان پررنگ دیده میشه در سخنانشون اعتماد و اطمینان و امید فراوان همچنان به غرب ( کشورهای اروپایی ) است که شاید این بار وقتی وعده میدند که مشکل برجام این بود که موشک و منطقه توش نبود، بیا و سر اینها هم بشین سر میز مذاکره همه مشکلاتتون برای همیشه رفع میشه و شما میشی قهرمان ملی ایرانیان درست از آب در بیاد اینبار دیگه وعدشون.
  2. با این قسمت نظرتون بسیار موافقم. حتی از منظر فنی هم نگاه نکنیم و تاثیر یک اقتصاد قوی، شاید سطحی به نظر برسه ولی واقعا این مثل "عقل مردم به چشمشون هست" حالا در عصر سرعت و سطحی نگری های حاصل از الگوریتم شبکه های اجتماعی که هر چه بیشتر آدم ها را تشویق به سرعت/گذار میکنند نسبت به وقایع ( با غالب شدن توییتر و کلمات محدود و بعدتر ایسنتا و تصویر به جای نوشته و پست های کوتاه و کپشن های ساده ) به عینیت تجربی رسیده. حتی بخشی از تجزیه طلبی و پانیسم های ایرانی (ترکها و عربها و کردها تا حدی این اواخر با زرق و برق اقلیم نفت فروش حال حاضر) هم به خاطر این عقده حقارت نسبت به وضعیت ترکیه و کشورهای حاشیه خلیج فارس و اقلیم هست و شهرهای مدرن و مردمان خوش لباس و شیک و ... این خیلی مهمه که لازم هست بهش توجه بشه.
  3. فتنه عراق فتنه عمیقی است. نباید گول رسانه ها و بازتابشون از این فتنه را خورد. در عراق ما گروه های همپیمان زیادی داریم که نه از روی منفعت و پول و تفاهم سیاسی (برای همین این همپیمانی متفاوته و برخی عراقیها اصرار به انکارش دارند با اصرار رسانه های عربی) که از روی خونهای به هم پیوسته در سوریه و عراق هم دل شدیم. نه از عراق ناامید خواهیم شد و نه این برون ریزیهای فریب آمیز عده ای که احتمالا در موقع حمله داعش به دمشق و حرم زینب و فوعه و کفریا هم اگر خواب نبودند قطعا خودشون را در حمله داعش به کشورشون به خواب زده بودند و در پستویی خزیده بودند و این شهید تقوی ها و بچه های عراقی/ایرانی بودند که ایستادند تا اینها در پستوها بمونند، همونطور که جلوی تجزیه کردستان حاصلخیز و کرکوک نفت خیز را ندادند عملیات های قاسم سلیمانی و به داد اقلیم رسیدن هاش زمانیکه همه ایستاده بودند تا فروپاشی عراق و شهرهای جنوبیش را هم ببینند. درک کردن آدم هایی که روزی از ترس و بزدلی حتی ندای مرجعیت را پاسخ ندادند که هیچ به ادعای ملی گرایی امروزشون هم وقعی نزاشتند و در کنج خانه ها پنهان بودند تا ایران و جوانان عراقی حشد افتضاح ارتش امریکایی درست شده را جمع کنند در فتح موصل به چند دقیقه و کربلا و اربیل در چنگشون، و حالا اون بزدلی را سعی دارند با حمله به ایران از یاد ببرند چنداان سخت نیست. این زخم و نشان و تعفنی است که در ذهن هاشون شاید تنها با حمله به ایران و انکار واقعیت میتونند التیامش ببخشند. ( این که ایران در اون زمان کمکی به ما نکرد بلکه داشت دخالت میکرد و حالا که میدونند ایران نه هیچگاه قدرت و قصد و نیت و حتی احساسی نخواهد داشت نسبت به این ظلم بهش و تحریف و فراموشی واقعیت ( خصوصا حالا که از همه طرف تحت فشار و حمله هست ) سعی دارن دبا مشت های گره کرده و چهره های خشن اون بزدلی را به فراموشی بسپارند. درک صحیح این فضا برای ما خیلی مهم هست. و البته لااقل اون قشر عراق که میدونند ولی روزی باید جرات کنند که سکوت و ماندن در خانه ها موجب درست شدن هیچ چیز نمیشه.
  4. البته به نظر ما هنوز یاد نگرفتیم مجبوریم برای ادامه برنامه ریزی داشته باشیم و اصولا سیاست ورزی! پیشه کنیم. کاری که غرب بنا به تجربه سالها داره انجام میده و برای همین همیشه یک قدم جلوتر هست. فراموش نکنیم ذهنیت عراقی ها وقتی الان لااقل در برابر دروغ های بزرگی چون ( حمله تک تیراندازان ایرانی به تجمعات یا دخالت ایران در تظاهرات و ... ) موضع نمیگیره یا اینکه گاها همراه میشه با یک عده که اهداف دیگه ای دارند به این خاطر هست که الان پنج شش سال هست توسط تک تک بیانیه های امریکا، سخنرانی های مقامات مختلف امریکایی/غربی/عربی، مناظره ها، نشست ها و اجلاس ها و سخنرانی ها و مقاله ها با کارپردازی ویژه رسانه های غربی/عربی/داخلی حتی ذهن هاشون داره با چند کلید واژه بمباران میشه که "ایران در عراق نفوذ داره و داره دخالت میکنه" این بمبارن ذهنی که گاه در ایران حتی با استقبال مسئولان و گروه ها روبرو میشه ( همیشه کلیدواژه صریح نیست، گاهی مقاله های خاص در رسانه های غربی میبینیم که از قدرت ایران در عراق میگه و مستندهایی از گروه های نزدیک به ایران و ...) به مرور در ذهنهاشون ته نشین میشه و اثر خودش را میزاره. لااقل انقدر فکت مجازی و مصنوعی وجود داره که اگر کسی هم بخواد مخالفت کنه بقیه بزنند به دهانش و ارجاع بدند به فلان مقاله یا سخنرانی ( از همه بدتر برخی سخنان داخلی خود ما) درسته نبرد نابرابری هست و ما در زمینه رسانه نه پول/نه تجربه/نه نفوذ/نه قدرت و نه وسعت تمام کشورهای عربی/غربی علیه ایران را داریم ولی حتما روشهای خلاقانه ای هست مبتنی بر صداقت تا کمی کنترل کنیم این بمباران ها را. فی المثل به نظرم تاکید رهبری بر راهپیمایی اربعین از همین حیث هست. یکی از راه هایی که تاثیر زیادی داره و گذاشته قطعا تا حالا در نزدکی دو ملت والا الان مشکلات بسیار بسیار بیشتری داشتیم با عراق با این حجم از فتنه حتی در خود شیعیان عراقی. از صرخی و شیرازی گرفته تا عبادی و صدر و ده ها گروه ملی گرا و سکولار. یا سریالی مثل مختار و نفوذ شدیدش در عراق که قطعا در ذهن ها هم رسوب کرده. خلاصه ما مجبوریم در این مورد هم نامتقارن و با تک برگها بجنگیم ولی باید خوب بجنگیم.
  5. خب چند نکته وجود داره: ابتدا: "حزب مسلح" به نظرم این یک کلیدواژه گمراه کننده است که پشت پرده ماجرا را و خواسته های دیگران را قصد داره پوشش بده. الان در عراق به صورت تکنیکی حزبی نداریم که سلاح داشته باشه متعلق به خودش و خودمختار. ما یک حشد داریم که طبق قانون عراق تحت فرمان نخست وزیری است و لاغیر و جزئی از نیروهای مسلح عراق( البته در دسته بندیهای گوناگون که هرچند اسامی طبق قانون حذف شدند ولی خب اثارش هنوزو جود داره چون یک حرکت مردمی بوده) حالا به شکلی که خب اسراییل، آمریکا و سعودیها نمیپسندند چون همونطور که امریکا نیروهای مسلح عراق را در بخشی از ارتش (نیروی هوایی/دریایی) با شروطی ایجاد کرده و اصرار داره بهش این بخش هم به طور طبیعی طی یک فرایندی متولد شد که اونها نمیپسندند. اگر مواردی غیر این هست باید به نکات بعدی پرداخت: بعد: عراق و لبنان شبیه ایران هستند؟ سیستم حکومتی و جغرافیای سیاسیشون چه طور؟ در لبنان نظام طایفه ای و در عراق به شکلی فدرالی و قانون خاص نخست وزیری/ریاست جمهوری/رییس مجلس که از همون ابتدا با فشار خارجی همیشه منجر به یک دولت ضعیف میشه مناسبات خاص خودش را داره که تحمیل شده اتفاقا توسط دیکته خارجی است. چرا هم صدر و هم بارزانی و ... مخالف یک روند دموکراتیک (مثل ترکیه) برای انتخاب شیوه ریاست جمهوری به جای نخست وزیری هستند در عراق و به شدت باهاش مخالفت میکنند؟ مگر جدا شدن از شکل طایفه ای و تقسیم وزرا و ... به کم شدن فساد و خواسته ها و تحمیلات احزاب و دست هها کمک نمیکنه؟ خب عاقلانه این هست در مقایسه ها شرایط را در نظر گرفت. و بعدتر: نهایتا تولد حشد مثل تولد اقلیم کردستان ماحصل یک رخداد بیرونی و جبر تاریخی بود. (هر چند اصلا قابل مقایسه نیستند و خصوصا فداکاری حشد و خدمتی که به کشورش کرد) چطور میشه حالا تمام اصراها و توجهات به این طرف جلب هست (با فرض ادعای برخی بازیگران خارجی) و به اقلیم و اشغال ترکیه و اشغال امریکا جلب نیست؟ اگر روزی حشد از سلاحش ( با توجه به شرایطی که الان وجود داره و یک سیر طبیعی بوده) در داخل علیه عراقیها استفاده کرد میشه در مورد مذمت سلاح در دست یک گرو هها انتقاد کرد ( هر چند این فرض هست چون الان سلاح حشد قانونی است) ولی تا وقتی سلاح حزب الله با توجه به تحمیل خارجی و شرایط موجود لازمه برای مقابله با دشمن خارجی ( با وجود ارتش ضعیف ) و خصوصا برای دفاع از اقلیتی که تحت تهدید مدام هست و سلاح حشد هم برای تکمیل ارتش عراق لازم و ضروری است ( فراموش نکردیم که ارتش به ظاهر مجهز شده توسط امریکا در حمله داعش به عراق چه افتضاحی به بار اورد ( عملکرد ضعیف/نفوذیها/مهره های خارجی) و چطور قلب بغداد هم در معرض تهدید بود تا وقتیکه حشد ورود کرد ) عاقلانه اینه که اولویت اخر باشه در پرداختن بهش بعد اشغالگری امریکا و ترکیه و کردها و حملات اسراییل و ... / و اصولا تا وقتی دخالت خارجی/دشمن خارجی/وضعیت سیاسی و ... پابرجسات مثل لبنان قطعا شرایطموجود باید حفظ و حتی تقویت بشه چون هیچ تضمینی نیست که ارتش عراق دوباره در یک تهاجم خارجی و تروریستی فرونپاشه. (به علل گوناگون و خصوصا دخالت خارجی در ارتش) خلاصه اگر اون عراقی میخواد خودش را با ایران مقایسه کنه قبلش باید لوازم قیاس را فراهم کنه و برابری و تعادل را در این لوازم، تولید. من به عنوان یک ایرانی با توجه به ساختار سیاسی کشورم علاقه ای ندارم هیچ حزبی مسلح باشه ولی اگر کشورم در معرض تجزیه/دخالت استعماری و اشغال خارجی و حملات مدام نظامی و تروریستی بود و ارتش کشورم هم با شروط یک قدرت اشغالگر ساختارش چیده شده بود قطعا ترجیح میدادم یک گروه مردمی معتقد به استقلال و دلسوز برای امنیت کشورم به صورت مسلح شکل بگیره تا در کنار ارتش کشورم ( تا وقت اصلاح و پیراسته شدن کاملش از شر دخالتها) هم همراه باشه و هم مراقب.
  6. دقیقا. در یمن به خاطر بن بست و استفاده از بسیاری از روشها، توطئه توسط قبایل، ترور، فشار اقتصادی و حملات متعدد نظامی و حتی کشتار با قحطی و ... مجبور هستند حالا از دری دیگه وارد بشند ولی به قول شما هیچوقت از حیله و تزویر دشمن نباید غافل بود. حوادث عراق و لبنان به نظرم ولی به وضوح روشن هست چه اتفاقی داره رخ میده ( و بی تجربگی سیاسی عراقی ها، متاسفانه چون گروه های مختلف وارد این درگیری ها شدند و حالا هیچ راهی نمیبینند جلوی روشون، وقتی اعتراضات نه هدف مخشصی داشته باشه ( البته هدف مشخص بود، اصلاحات افتصادی ولی خب چیزی که ما مدعیش هستیم یعنی دزدیدن اعتراضات توسط عوامل بیگانه یعنی همینکه از وسط ماجرا ناگهان هدف اولیه گم شد ) نه رهبر مشخصی اونوقت در میانه راحت میشه هدف اولیه را حتی پاک کرد و در نهایت یک سری اهداف کلان و نامتعادل نسبت به خواسته های اولیه معترضین ( که از میانه حتی بافت خودشون هم تغییرات زیادی کرده ) ایجاد کرد که بن بست فعلی را بوجود بیاره. معترضین اگر بدون رسیدن به این خواسته های قالب شده متوقف کنند حرکتشون را نوعی ناامیدی و پوچی را احساس میکنند و اگر اصرار به خواسته های کلان ناگهان سربراورده از دل یک نشریه 4 صفحه ای در میدان تحریر که خب مشخص هست وضعیت میشه همین روزها. * باز هم تاکید میشه عناصر را میشه رصد کرد. وسط خواسته ها ناگهان بحث "سلاح" در دست دولت که یک واژه صریح و پرتکرار خواسته مقامات امریکا و اسراییل و خصوصا عربستان حتی، وقتی تبدیل میشه به یک خواسته اصلی با اینکه هیچ ربطی نه به منشا اعتراضات اولیه داره و نه به ماهیت اعتراضات اقتصادی میشه برداشت کرد که هدف گذاری خارجی چه هست.
  7. یک نکته جالب در مورد بن بست سعودی و امریکا در بحران یمن اظهارات امروز هوک هست. جایی که سعی داشت طوری که مشخص نباشه تغییر مسیر و رویکردشون را در مورد یمن و پیدا کردن یک راه حل براش را با ادعایی مضحک طبیعی جلوه بدند. جاییکه هوک مثل همیشه در مورد مواردی که فکر میکنند دست برتر را دارند مثل لبنان و عراق فعلا و تحریمها و برجام با تحکم و قلدری صحبت کرد ولی در مورد حوثی ها خیلی با احتیاط و نرم و با این توجیه که آخه! حوثی ها ( پسرای خیلی خوبی شدند ) و راهشون را از ایران جدا کردند (و برای همین دیگه فرق میکنه رفتار ما با اونها.)
  8. با صحبتهای هوک و البته ترامپ به نظر اصلا آمریکا از راه اندازی سانتریفیوژهای نسل جدید راضی نیست. ( به این معنا که برخی گامهای بی اثر ولی تقابلی ایران را هم شاید راضی نباشند ولی تغییری در محاسباتشون ایجاد نمیکنه ولی برخی گامها نیاز داره که محاسباتشون را چه سیاسی و چه فنی تغییر بدند که خب هرچند کم زحمت داره ) هوک ادعا میکنه این باج خواهی ایران از اروپاست و ترامپ هم اون را یک حرکت بد میدونه که میبینیم چه اتفاقی میفته به ازاش. به هر حال در بعد تحریمی برای امریکا فعلا که چیزی باقی نمونده، امید به اروپا هم که از برجام خارج بشه یک امید تلخ و شیرین هست. شاید علاقه داشته باشه امریکا ولی بعدش مواجه میشه با اقدام عملی وجدی ایران در گامهای هسته ای که اونوقت با چالشی روبرو میشه به نام حمله نظامی چون اولا قول داده نمیزاره ایران هسته ای بشه (دموکراتها این وسط به شدت ازش استفاده میکنند که دیدی چی کار کردی و حالا حتی بازرسی هم نداریم فی المثل) و ثانیا دستش خالی هست برای جلوگیری از این اقدام. الان آمریکا در این زمان باقی مانده داره از گام فشاریش علیه ایران استفاده میکنه که به توافق راضی بشه (یک مذاکره کره شمالی وار - یک وام اروپایی در عوض ملاقات با ترامپ و البته از همه مهمتر بازگشت همه گامهای هسته ای و متوقف کردنش طبق برجام - اینطور ترامپ یک فرصت خواهد داشت انتخابات را پشت سر بگذاره و بعد زمان کافی برای انتظار برای تاثیر تحریمها خواهد داشت ) حالا نکته اینجاست این گام فشاریش را داریم میبینیم چون در بعد تحریم خود ایران به سقف رسیده تقریبا در این فاز (مگر یک فاز جدید که امکان برخورد نظامی داره کلید بزنه) داره در بعد منطقه در عراق و لبنان و ... پیش میبره. چرا در عراق شدیدتر؟ چون مربوط به اقتصاد میشه و گرفتن بزرگترین مقصد صادراتی ایران یعنی عراق با تحولات سیاسی میتونه در موثر بودن فشار اقتصادی به ایران ایده آل باشه و شاید گره از کار ترامپ باز کنه.
  9. نکته جالب یک هماهنگی و نظم در دل این آشوب بزرگ هست. تشکیل نشریه در وسط میدان تحریر و تاسیس رادیو و بسیار چراغ خاموش طوری که خیلی ملو در بین معترضان پذیرفته میشه چون به نظر میرسه در راستای حرکت اونهاست ولی حالا امروز اولین بیانیه و مطالبات را که معلوم نیست به قلم چه کسی و با مشورت کدوم معترضان تهیه شده را ببینید تا برنامه های آینده مشخص بشه. قطعا در چشم معترضان که آماده هر خوراکی هستند که به نظرشون در راستای همراهی با اونهاست کسی توجه و تعمق نخواهد کرد چه کسی نوشته و با مشورت چه کسانی و اصلا هر کدوم از این بندها به چه معنایی است و در آینده چه تهدیدها و فرصت هایی را سبب میشه. نکته مهم هم هدفگیری تام و تمام بندها در رابطه با نفوذ طبیعی ایران و متحدانش ( که انتخابات نشون داده بخش اعظمی از مردم هم بهشون رای دادند ) هست ازا ونجا که خب طبیعتا در این چند سال این احزاب بیشتر سر کار بودند حالا توسط ممنوعیتهای معلوم نیست از کجا امده این بیانیه همشون را با زور و اجبار از ارکان قدرت کنار میزاره و در مقابل هیچ اشاره ای به اشغالگری ترکیه/آمریکا و کردها نمیکنه و اصولا گویا در مورد کشوری نوشته شده که این مشکلات در موردش وجود نداره. حالا بند سلاح احزاب که مشخصا به حشد حمله میکنه و باقی موارد ریز و پرجزییات به کنار.
  10. در مورد تحولات عراق و لبنان درسته ما یک سری ایده ها را مطرح میکنیم با توجه به شواهد وخب طبیعاتا ممکنه در "تئوری توطئه" برخی دوستان طبقه بندیشون کنند ولی نشانه ها بیش از اون هست که بپذیریم این تظاهرات از ابتدا و یا در خلالش به هیچگونه دخالت خارجی ای آلوده نبوده. صحبتهای امروز نتانیاهو نشانه ای دیگه علاوه بر ده ها نشانه باشه جاییکه هدف ضد ایرانیش را که تا همین چند ماه پیش تنها عنوان میکرد "جلوگیری از ساخت سلاح هسته ای" و "جلوگیری از تشکیل نیروی نظامی در مرزهای سوریه با جولان" را حالا تبدیل کرده به یک هدف بیشتر و اضافه کردن " اشغال دیگر کشورها توسط ایران" که اشاره خاصش در این مقطع زمانی با توجه به ادامه گفته هاش عراق و لبنان هست در کنار سوریه یحتمل.
  11. وزارت خزانه‌داری آمریکا امروز دوشنبه از اعمال تحریم‌های جدید علیه ایران خبر داد. با بیانیه امروز وزارت امور خارجه امریکا علیه 13 آبان به نظر جنگ عقیدتی پمپئو (و تیم نامرئی احتمالا صهیونیستیش) ضد ایران یک جنگ جدی ایدئولوژیکی است بیشتر تا یک مواجهه ی مرتبط به بهانه هسته ای/موشکی و ... چیزی که ما اصرار داریم دلیلی بر این هست که با نرمش هسته ای و موشکی و امثالهم ایران هم تحریمها رفع نمیشن. مگر اینکه این تسلیم طوری باشه که امریکا محاسبه کنه یا ایران در معرض فروپاشی قرار میگیره یا به قدری ضعیف میشه که میشه با تهدید نظامی (با از دست دادن حداقل بازدارندگی) یا نهایتا حمله نظامی فروبپاشه. یعنی وقتی مشکل اصلی یک مشکل ایدئولوژیک و گفتمانی! است به اصطلاح، هدف هم مغلوب کردن ایران در این حوزه ( با لوازم و رسیدن به اهدافش ) هست. پس نباید مثل برخی محاسبات اشتباه در زمان برجام حالا هم تحلیل اشتباهی داشت.
  12. عجیب به این سیستم و لانچرش ( و نمونه های مشابهش ) علاقه دارم من. به نظرم خیلی برای کشوری مثل ما ( و اعضای مقاومت در لبنان و سوریه و یمن و ...) میتونه کارا باشه و ایده آل. حالا اگر بشه لانچرها و پرنده ها را در ابعاد ریزپرنده ای و لانچرهای چمدانی هم تهیه کرد ( با قدرت و مشخصات ضعیف تر) برای اقدامات چریکی و ضربتی هم عالی میشه. به نظرم با توجه به هزینه/تکنولوژی/زمان هم برای ما در دسترس هست و هم زودبازده و اگر تلاشی بشه براش میتونیم تو این خانواده پیشرفت های خوبی کنیم که به شدت هم برامون مفید باشه.البت هبا تاکدی بر لانچر. یعنی تولید لانچر از نمونه زیر گرفته ( کامیونی که راحت در قالب کامیونتهای تجاری قابل جا به جایی و شلیک انبوه هست ) تا لانچرهای چمدانی ( حاوی ریزپرنده ) که یک شخص بتونه جا به جاش کنه حتی از طریق هوایی (شرایط خاص) و انواع دیگه خودرویی گرفته تا حتی هواپرتاب و دریایی.
  13. ببینیم با چه جهل و منفعت طلبیِ دیکتاتورها و مزدورانشون در منطقه داریم دست و پنجه نرم میکنیم. عمق استدلها شبیه مجسمه های اسکلتی و هیولاهای نامانوسی است که این روزها کمیته سرگرمی بن سلمان به هدف همرنگ شدن با غرب (و لابد پیشرفت از این طریق!) در ریاض به بهانه هالووین! نصب کرده. * البته منظورش تقدس حاکمان سعودی و تبرک دلارهای عربستانی است. والا به قول این فرمانده مزدور در ارض مقدس که کشتی کج زنان برگزار نمیشه قاعدتا!!
  14. این هم یکی از اسناد صریح. در ادامه جزییات این تخصیص بودجه را هم گفته که یک بخشیش اختصاص به اقلیتهایی است که تحت آزار و اذیت (!) ایران هستند. تصور میکنید از جندالله به اصطلاح سنی گرفته تا گروه هایی که بلوچ خودش را معرفی میکنند و بهاییان حالا وارد سیاست شده و کردهای شمال غرب پژاک و الاحوازیه و شاید پان ترکیستها همه را با شعبده بازی میتونه در این بازه قرار بده. جالبه یک نفوذ طبیعی (نفوذ ایران در عراق و لبنان و یمن ) را با بودجه و پول به صورت آشوب کنترل شده به قول خودشون و آسیب به مردمان عراق و لبنان و حتی با تهدید جنگ داخلی و در یمن توسط بمب! می خوان از بین ببرند. حالا نتیجه اگر کشتار بود و جنگ و اغتشاش به اونها چه 11 هزار کیلومتر اونورتر.
  15. سلام خب قاعدتا خیلی روشن هست که برداشت از دو پست اخیر مبنی بر اینکه "مردم به خاطر مشکلات جنسی" به خیابون ریختن اصلا هم خوانی نداره با محتوای دو پست. اشاره کرده بودم هم که همون نکات هم در رابطه با استفاده ابزاری از زنان به عنوان ابزار جنسیتی مطرح هست نه ابزار جنسی. که خود این جنسیت زدگی را هم تبیین شد که منظور چه موردی هست با فکتهایی که آورده شد. خلاصه بحث اصلا یک چیز دیگه بود در کلیت اشارات. نمونه روشنش هم لبنان هست که اصلا فرهنگ عمومیش کاملا با ایران و نسبتا عراق متفاوت هست. در مورد برخورد خشن در عراق و آرام در لبنان هم که کاملا قابل بحث هست. از این نظر که به شدت پیچیده است و اصلا برداشت صحیحی نیست چون منشا و بستر و عناصر دو شکل تظاهرات کاملا متفاوت هست. یعنی قبل از اینکه رفتارشناسی نیروهای امنیتی و دولت را بخواهیم برسیم بهش خود عناصر شکل دهنده تظاهرات و فرهنگ اعتراضات و جرقه شروع و وضعیت دو کشور هست که باید بررسی بشه و بهتر هست اینطور قضاوت بشه که اتفاقات عراق از همون ابتدا با خشونت شروع شد در برخی نقاط در حالیکه لبنان از همون ابتدا آرام. اصولا مقابله در عراق علاوه بر خلاهای امنیتی زیادی که وجود داره وقتی شروع شد که به شدت به مراکز دولتی و امنیتی حمله شد در حالیکه در لبنان اصلا چنین چیزی را شاهد نیستیم و نبودیم. (تا بعد چه شود) ( و البته عناصر تظاهراتی لبنان از ابتدا هم بیشتر قشر شمال! نشین مسیحی و سنی بود بیشتر بر خلاف عراق که قشرهای ضعیف و خشونت دیده عراقی ها میدان دار بودند ) بعد هم قاعدتا هرکشوری مشکلاتی داره. همین حالا در شیلی اعتراضات خونباری جریان داره که اتفاقا دولتی همگرا با غرب هم داره تقریبا و در رسانه ها با 20 کشته ولی خبر چندانی هم ازش نیست. اصولا در مورد ایران و عراق و لبنان ماجراهایی چون تحریم ها و گروگانگیری نخست وزیر و نقض حاکمیت یک کشور با دخالت های بیجا برای همین مهیا سازی بسترهای اعتراضی است از همون ابتدا و این امر را باید دید. پس نه تنها شرایط کشورهای خاورمیانه با دخالت های مستمر غرب در این منطقه و کشورها برای تغییرات مدنظرشون به هیچ وجه قابل کتمان نیست و از عناصر موثر در آشوبها حساب میشه بلکه در وضعیت جاری آشوبها هم شما به هیچ وجه تمرکز رسانه ای و دخالت ها را مثلا قابل قیاس با تظاهرات شیلی نمیتونی ببینی پس جهت تحلیل های ما به این سمت ماجرا است و اینکه بستر فساد و فشار و مشکل و اقتصاد و تورم و چه و چه وجود داره و چرا وجود داره و اتشفشان هست یا نیست بحث جداگانه ای است که وجودش دلیل بر عدم وجود مواردی که ما بحث میکنیم نیست. متعدد هم میشه مثال زد. مصر، اردن، بحرین، افغانستان و ... همه کشورهایی با مشکلات کم و بیش شبیه هستند ( اقتصادی/سیاسی) تازه بدون فشارهای خارجی و تحریم هایی که کمر اقتصاد هر کشور را میتونه بشکنه و تظاهراتی هم گهگاه رخ میده ولی چیزی که این دو را متفاوت میکنه اینه که در اون کشورها دخالت و برنامه ریزی و کنش هدفمند توسط کشورهای خاص وجود نداره ( اگر هم وجود داشته باشه در سرکوب اعتراضات هست به صورت ولو نرم ) ولی در کشورهای مورد بحث کاملا برعکس. این صفحه روزنامه عکاظ عربستان هست که امروز دیدمش بعد این بحث ها، اشاره ای خاص و صریح اتفاقا به بحث ما داره و جنسیت زدگی ای که ازش گفتم، رژیمی با وضعیت خاص زنان و دیکتاتوری اره ای و سرکوب مدام: دلبرای لبنانی همه خوشگلا انقلابی اند ...
  16. منظورم همین هست. تنها به عنوان یک کیس قابل سوال مطرحش کردم. این استفاده ابزاری وقتی مثلا تاثیرش در آگهی های بازرگانی، جریانات اجتماعی و ... خودش را نشون داده خب استفاده از اون در جریانات سیاسی هم چیز بعید و غریبی نیست. تاکید این بود که در حوادث فعلی کمی گسترده تر میبینیم این شکل از استفاده ابزاری را. یعنی قبلا شاید موردی بود ولی حالا سیستمی. ( از قبل براش برنامه ریزی شده که مثلا اگر قرار هست نقش رهبری را در نیروهایی که پرورش میدیم به کسی محول کنیم اون یک زن باشه ) آماری که از موسسات تبادل دانشجو، ان جی اوها و برنامه های تبادلی فرهنگی در عراق منتشر میشه ( وسعت بی نظیر سفارت آمریکا قاعدتا برای بازی گلف نیست ) و تعداد عضوهایی که جذب کردند (خصوصا مناطق شیعیان ) و موسساتی شبیه موسسه توانا ذیل برنامه تربیت رهبران جوان آینده، آمار خیره کننده ای است با بودجه های عجیب و غریب. * سنگ بنای بی بی سی فارسی را شاید به یاد نیاریم خیلی ها. من دانش اموز بودم اولین بار که آگهی بی بی سی را دیدم. اون سالها حساسیت وجود نداشت و بی بی سی به زبان فارسی ( هنوز تلویزیون فارسی شکل نگرفته بود ) یک آگهی برای یک سری کلاس ها و دوره ها و آموزشها منتشر کرده بود به عنوان آموزش خبرنگاری در ایران با پیشنهادات اغوا کننده و جذاب ( آموزش در یک مرکز معتبر رسانه ای و مثلا احتمال طی بخشی از دوره در انگلستان و موقعیت شغلی و مدرک معتبر بین المللی ) که اشتباه نکنم خیلی از روزنامه نگاران را جذب خودش کرد علاوه بر افراد عادی و سخت نیست تصور کنیم بخش عمده ای خصوصا نیروهای ابتدایی بی بی سی فارسی حاصل همین دست دوره ها بود که کارکرد خودش را هم نشون داد. ( استفاده از نیروی داخلی (پرورش یافته در سیستم) مسلط به محیط نه فسیلهای سالها زیست کرده در اتمسفر خارج از کشور )
  17. نمی خوام بحث را جنسیت زده! کنم یا نگاه و استدلال محدودی داشته باشم از ظاهر قضایا ولی به هر حال به عنوان یک رویه پرتکرار لازم هست اشاره بشه که بخشی الاقل از اتفاقات و حوادث حول زن ها میگرده هم تحولات عراق و هم لبنان. در عراق چند دختر که در برنامه های خاص سفارت آمریکا که تحت عناوین خاصی برگزار میشند شرکت داشتند قبلا و سفرهای متعددی هم به امریکا داشتند حالا لیدری بخشی از تجمعات را بر عهده دارند و در لبنان هم بسیاری از حرکات ضد حزب الله را زنان و دختران راهبری میکنند. اتمسفر! قشر جوان طوری است که هم برای مد معاصر حمایت از زنان و جنبش برابری و فمنیسیم، این پیروی از چنین لیدری هایی را میپسنده و ترویج میکنه و هم طوری هست که به این شکل براش جذاب تر هم هست چون قشر دختران بیشتری هم جذب تجمعات میکنه. از طرفی برای رسانه ها هم جذاب تر هست همونطور که خانم ها در اگهی های بازرگانی براشون جذاب هست و سریالها و از طرفی از لحاظ سیاسی و امنیتی هم برخورد پلیس سخت تر هست با تجمعات چون کوچکترین برخورد بازتاب بزرگ داره در حالیکه وقتی برخوردهای شدیدتر با گروه های مردانه حتی خشن تر وجود داره معمول تر هست قاعدتا تصویرش.* * حالا بحث این نیست که حتما یک پروژه است ( که میشه البته براش دلایل زیادی اورد ) ممکنه استدلال این باشه حضور بیشتر زنان در جامعه و تغییر نقشها ضرورتا و طبیعتا اینطور اقتضا کرده ولی خب این دلیل بر این نیست گروه های سیاسی از این فرصت با منافع و فوایدی که بالا بهش اشاره شد استفاده نمیکنند. خصوصا اینکه در اونجا حضور زنان به هر شکل ( رقصان! بی حجاب و آوازخوان ) واجد نشانه خاصی نیست در حالیکه در ایران خودش نوعی برچسب محسوب میشه که بله متعلق به اردوگاه خاصی هستند.
  18. سینک حوادث لبنان با عراق به نظر هوشمندانه است. بر خلاف شکل کلان ماجرا در کف خیابان به نظر برنامه ریزی پشت ماجرا بسیار دقیق و حساب شده و طی قدم های مشخصی داره انجام میگیره. با استعفای حریری حالا افکار عمومی کف خیابان عراق که توسط صدر بخشیش از بعد رادیکال رهبری میشه ( فقط از بعد قدرتی که بهشون میده که یک نفر از درون حاکمیت داره به برنامه هاشون کمک میکنه والا پذیرفته نمیشد و صدر هم این موج سواری های به وقت را خوب بلده و حالا یک منفعت دو طرفه محسوب میشه ) به کمتر از استعفای مهدی راضی نمیشه و این حوادث سینک شده در لبنان و عراق با تمام تفاوتها به نظر ادامه داشته باشه. در لبنان با این اقدام حساب شده به نظر برای افکار عمومی این ذهنیت هم تقویت بشه که چون در این مورد خواست حزب الله شکست خورد پس میشه در ادامه خواست های بیشتری تحمیل کرد ( هدف نهایی خلع سلاح ) و به نظر جریان ادامه داشته باشه فعلا حتی با استعفای حریری. امروز میلیشای فالانژها مسلح در خیابان ها بودند و بسیاری حدس میزنند شرایط برای یک جنگ داخلی مهیاست. اینطور حساب کنیم که حزب الله قرار نیست روی ارامش ببینه و بعد از حوادث سوریه و فرسایش بخشی از توان حزب الله حالا در بستر داخلی هم این هدف را در نظر دارند ( هوشمندانه هست چون حزب الله واقعا به بازدارندگی نسبی رسیده بود و شاید تنها راه حل نهایی حل مشکل با حزب الله چنین سناریویی بود که هم در داخل لبنان تاثیرش را میزاره و هم به شدت سوریه را که حالا در شرایط حساسی هست تضعیف میکنه ( شاید حالا در موعد تدوین قانون اساسی اقدامات تکمیلی در سوریه هم رخ بده با اتفاقات خاص برای فشار سیاسی به منظور قانون اساسی دلخواه و اجبار به پذیرشش از طرف سوریه ) - حوادث عراق هم یک اقدام تکمیلی برای این پازل با هدف فرعی یقه حشد را گرفتن هست برای کاهش تحرک مقاومت در منطقه. حالا دوستان نظرات متفاوتی داشتند ولی هرچند بستر مهیا بود و کمبودهایی وجود داشت خصوصا در عراق ( که باید بررسی بشه ریشه و عللش و همه میدونیم مشکلاتی نبودند که یک شبه حادث بشه و باید دید وضعیت پول نفت و بودجه و فشارهای خارجی به عراق و عناصر نفوذی احتمالی در دولت در این کمبودها چقدر نقش داشتند ) ولی در لبنان کاملا وضعیت فعلی محصول چند عضو خاص دولت حریری بودند که با سرگروهی رییس بانک مرکزی و نهایتا اقدام مشکوک وزیر ارتباطات جرقه حوادث را زدند. یعنی کاملا بستر مهیا شد ( بانک مرکزی کاملا دخیل بود و اعتراضات متعدد زیادی به اقداماتش صورت گرفت ولی مدام میگفت اوضاع خوبه و در مقابل همه کارشناسان میگفتند داره اوضاع را به سمت انفجار پیش میبره کاملا اگاهانه ) در نتیجه در شکل کلی ماجرا به نظرم این وضعیت تنها بخشی از برنامه فشار حداکثری به ایران هست که در یک فاز برنامه ریزی شده بود و موعد اجراش رسید و حالا داره قدم به قدم پیش میره. در این مدت سعی شده شواهدی که دال بر این سناریو هست ذکر بشه.
  19. خب حلقه های فشار حداکثری به ایران به نظر داره کامل میشه. شده در بخش هایی با حوادث مشکوک حتی مثل مرگ نابهنگام آمانوی کم بخت! آژانس رایش را داد به گروسی ارژانتینی و نه سرپرست فعلی. تفاوتش اینه سرپرست فعلی به رویکرد تاملی و سابق اژانس در دوره امانو معتقد بود ولی گروسی معتقد هست که رویکرد اژانس در برابر ایران باید تغییر کنه و قاطع تر بشه. حالا شاید ارژانتینی بودنش هم موثر باشه در فشار به ایران چون لابی صهیونیست اصولا در سالهای اخیر یک فضای رعب اوری ایجاد کرده در ارژانتین که هرگونه نزدیکی به ایران و ذهنیت حتی خنثی نسبت به ایران ( حتما باید منفی باشه! ) جنایت محسوب میشه و تقریبا کسی اگر به سرنوشت سیاسیش علاقه داره باید همراه باشه در این فضای ایجاد شده.
  20. به نظرم باید مشخص بشه رفتارهای صدر از چه منبعی یا با چه فیلترهایی در اطرافیان کنترل میشه و به کجا وصل هست ( شما در نظر گبیرید از ارتباطات سیاسیش در ایران تا حلقه هایی در عراق و خارج کشور ) این که اینطور مغشوش مثل یک کودک هر روز یک مطلب سیاسی را بیان میکنه ( اصولا از ابتدا هم که همه فاسد بودند از نظرش، مالکی، عبادی و مهدی و جالبه الان عبادی فاسد از نظر صدر با صدر در یک جبهه داره علیه فساد میجنگه مثلا) یک طرف ولی وقتی کلیدواژه های به خصوصی به کار میبره مثل دیروز: برگزاری انتخابات با نظارت بین المللی اون هم وقتی در انتخابات عراق تقریبا خبری و گله ای نسبت به صحتش وجود نداشته و خودش اتفاقا معمولا پیروز این انتخابها بوده شاید نشان از این داره برای تمایلات سیاسی/عقیدتیش ( چه مذهبی/چه ملی) حاضره حتی با بهانه پای بیگانگان را باز هم باز کنه به نهاد قدرت عراق ( شاید برای به خیال خودش دور کردن طرفی که علاقه ای به لحاظ فکری و عقیدیتی ( مشکلات سیاسی/مذهبی/ملی و تاریخی حتی ) باهاشون زاویه پیدا کرده و چون زورش از راه دموکراتیک نمیرسه حالا دنبال بهانه های دیگه است ) حالا با ادامه رفتارهای صدر میشه تصور کرد اقدام ماه پیشش یک استثنا در نوع خودش بوده احتمالا ولی قضاوت ما در شرایط فعلی بر مبنای " معیار حال فعلی آدم هاست " و اقداماتشون هست.
  21. در مورد عراق هم باید منتظر اخبار و روزهای آتی شد ( از روند دخالت ترکیه - همین حالا بیانیه دو نماینده کمونیست عراق ضد نخست وزیر بعد از استعفا در آناتولی برای اولین بار منتشر شد ) ولی در مورد لبنان جالبه اردوغان اینجا هم وارد شده و گویا تنها سوریه براش کافی نبود ( از دو جهت نگاه کنید به ماجرا: تقویت نفوذ منطقه ای ترکیه به عنوان ابزار مورد نیاز برای تحکیم قدرتش و تضعیف نفوذ ایران به هر وسیله ممکن به عنوان یک رقیب منطقه ای و مزاحم در درازمدت ) علاوه بر جوامع ترک زبانی که در لبنان وجود دارند از طریق کمکهای مالی و ارتباطاتی قطر هم از چند گروه داره پشتیبانی مالی و لجستیکی میکنه. فعلا در وضعیت فعلی هر کشوری روی یکی از گروه های ساسی دست گذاشته برای اقداماتی چون مسدود کردن خیابانهای محل نفوذ خودشون و بستن راه ها و ... - جالبه حتی گروه های حامی حریری هم در این بازی هستند!! و مناطق مهمی از مسیر مرزهای سوریه به لبنان را در اختیار دارند و مسدود کردند. میشه حدس زد از اقدامات بعدی این شبکه سازی خیابانی میتونه دستور به پیشروی به مناطق سایر گروه ها باشه. خصوصا حزب الله. در نظر بگیرید کارخانه ای که نتانیاهو به شدت خواستار بازرسی ازش بود و هیچ راهی پیدا نمیکرد و امکان حمله هم بهش نداشت را حالا گروهی از تظاهرکنندگان ( شکل کاریکاتوریش در دی 96 در ایران درخواست میشد )را به سمتش هدایت کنند. حزب الله چه کاری از دستش برمیاد؟ رودررویی با مردم و مزدوران بینشون گزینه مطلوبی نیست ولی نهایت هدف گذاری این شیوه توسط کشورهای حامی فعلی از گروه های سیاسی ( جعجع و دوستانش و امین جمیل عربستان و امارات، چند گروه قطر و ترکیه، برخی گروه های مستقیم و غیرمستقیم اسراییل، برخی گروه ها به محوریت دانشگاه امریکایی بیروت و رییسش امریکا و ... ) یک جنگ داخلی است که لبنان را وارد تونلی میکنه که سوریه هنوز هم کامل ازش بیرون نیومده. عراق هم حالا مهمترین بخش هدف قرار گرفته شده پشت پرده تضعیف حشد و امکاناتش هست. چه نخست وزیر ساقط بشه و چه وضعیت فعلی تداوم پیدا کنه و ( هر روز با یک بهانه حشد مورد هجوم و مقابل مردم تصویر بشه توسط رسانه ها و مزدوران وابسته ) در هر دو صورت هدف اصلی حشد و نابودی و انحلالش هست. حالا تظاهرات مردم عادی هم بهترین پوشش هست برای این هدف.
  22. جالبه از این سمت امریکا 500 نیرو را که فرستاده بود عراق بازگردونده و حتی ممکنه تعداد نیروها تلویحا! ( ورود مکانیزه و ...) بیشتر از قبل بشه. فعلا هم کلیدواژه شده "حفاظت از نفت برای اینکه در اختیار داعش نباشه" و مشخصا ماجرا به قدری مضحک هست که احتمالا امریکایی ها خودشون هم به زور جلوی خندشون را میگیرند وقتی چنین استدلال خنده دار و دروغی تحویل ملت میدن ولی خب مهم اینجاست همه دیگه پذیرفتند از منطق و استدلال و دلیل و شاهد وقتی امریکا اقدامی میکنه حرفی به میون نباشه و تنها بپذیرند چیزی که روایت میشه. حالا نقل قول ها را دقت کنید، خصوصا اسپر که خفه شد از بس از چاه های نفت و ضرورت حضور امریکا گفت: بوضوح چنان بعد تصمیم ترامپ و اجرایی شدنش بهش فشار اوردند ( شاید هم با ابزارهایی قانع/تطمیع/تهدیدش کردند) ک نه تنها تمام تصمیماتش تقریبا لغو شد، بلکه حتی بیشتر از گذشته مورد تاکید قرار گرفت استقرار امریکایی ها در شمال سوریه. ( بحث 45 میلیون دلاری که ترامپ میگه احتمالا نقش مهمی داشته در این لابی فشار ) حالا اردوغان گمان میکنه ممکنه مرزهاش کمی امن تر شده باشند ولی احتمالا خوب اطلاع داره شکل گیری پیه گرمی که حرارتش را پول چاه های نفت سوریه و امنیتش را امریکا تامین میکنند حول شبه نظامیان کرد در اینده هر زمانی ممکنه تبدیل به شب پره ای بشه که تهدیدی بزرگ تر از همیشه باشه.
  23. بله. البته فراموش نکنیم اگر مدام بخواهیم اصلاحات اساسی اقتصادی ( تاثیر نفت بر بودجه، اصلاح یارانه ها، اصلاح مالیات ها، اصلاح بانکها، اصلاح بوروکراسی و ساختارهای معیوب فسادزا و ... ) را مدام با بهانه های الان در شرایط حساس هستیم، الان وقتش نیست، الان مصلحت نیست و چه و چه به عقب ندازیم ( این به این معنا نیست که بی گدار به آب بزنیم و فله ای! بلکه گرفتن تصمیم، برنامه ریزی و اجرا با در نظر گرفتن تمام ملاحظات و اتفاقا در شرایط سخت تر با استفاده از فرصت های پیش امده ) نه تنها کمکی به قول شما برای زدودن این بسترهای مهمتر دخیل در امنیت ملی نکردیم بلکه به ایندگان ( دولت های بعد، نسل ها بعد و ...) هم خیانت کردیم، مثل تمام فرصت هایی که در یک قرن اخیر شاید از دست رفته برای اصلاحات اساسی اقتصادی در کشور.
  24. مدیران بعد بحث لطفا پاک کنند چون اف تاپیک هست ولی: دوست گرامی قطعا اون کارمند تخلف کرده. شما با فیش ثبت نامی کارت ملی که اون کاغذ باریک هست (به همراه کارت ملی قدیمی) در هر بانک و نهادی که احتیاج به کارت ملی داره کارتون حتما راه میفته. اصولا به خاطر مشکلات واردات لاشه کارتهای جدید و اقدام برای تولید داخل این مشکل پیش اومد و طبق قانون چون کارتهای قدیمی فاقد اعتبار بودند و کارتهای جدید هم تاخیر داشت تصمیم گرفته شد فیش ثبت نامی کارتهای قدیمی هم مورد قبول باشند ( همین که ثابت بشه شما اقدام کردید و مشکل از طرف دولت بوده دیگه منعی نیست) گله را باید گفت ولی طبق واقعیات موجود.
  25. در مورد عملیات بغدادی گفته میشه به یک روایت دیگه مبدا عملیات از عراق و پایگاه عین الاسد بوده بر خلاف اناتولی که میگه اینجرلیک بوده. اسپر میگه 8 بالگرد و 100 (کمی زیاد نیست؟) نیروی ویژه امریکایی شرکت داشتند و ترامپ هم میگه فقط یک سگ نیروهای ویژه زخمی شده وقتی رفته تو تونل دنبال بغدادی! از طرفی ترامپ میگه داشتیم با کیفیت اچ دی! عملیات را میدیدم و خیلی خوب بود و واضح و تازه اخر عملیات که بغدادی تو تونل گیر کرده بود مثل ترسوها جیغ میکشید و باید فیلمش را پنتاگون منتشر کنه تا مردم ببینن اون یک قهرمان نبود و یک ترسو بود و ... ولی یک ابهام وجود داره، کسی که از ترس جیغ میکشه آیا جسارت منفجر کردن جلیقه انتحاری را داره؟ اصولا ترس ( بنا به روایت ترامپ باید از کشته شدن باشه دیگه ) پس چطور کسی که از مردن میترسه جلیقش را منفجر کرده؟ فرض روایت ترامپ! داشته برای بچه هاش فریاد میکشیده که اینجا بچه هست و شلیک نکنید؟ ( جلیقه را منفجر نکرده پس و جلیقه ای شاید در کار نبوده و امریکایی ها بدون توجه همه را با هم کشتند و نمیخواستند زنده دستگیر بشه ولو با کشته شدن بچه ها و یا شایدم اشتباه نیروهای امریکایی در حین عملیات) - داشته فریاد رجز میکشیده ( که جیغ ترس ترامپ درست نیست پس )