elo

Members
  • تعداد محتوا

    774
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    25

تمامی ارسال های elo

  1. elo

    تاپیک جامع رزمایش ارتش های خارجی

    با سلام دوست خوبم ممنون بابت توضيحات و ياد آوريهاتون اما   درمورد بحث اولتون كه شكي در اون نيست  من هم باهاتون هم عقيده ام و در حرفهاي من هم چيزي غير اين نبود   منتها سعوديها از اين كليپ اهدافي داشتند كه با ديدن پيامهاي شما و ديگر دوستان كم كم دارم مطمين ميشم بهش رسيده اند هراسان كردن دشمن آينده يكي از وظايف ارتشهاست و اينكار رو سعوديها دارن خوب انجام ميدن( دقيقا شبيه كارهايي كه داعش انجام داد با ترسناك جلوه دادن خودش و كار رو بجايي رسوند كه همه ديديم ) در ضمن اگرهمين داعش رو نيگاه كنيد خواهديد ديد كه فقط سلاح مدرن نيست كه ميجنگه ارتش عراق رو آمريكا بازسازي كرد، آموزش داد، آبرامز و هامر و هاموي و.. بهش داد ديدين حدود 40-50هزار نيروي مجهز ارتش عراق در برابر3-4 هزار داعشي دمپايي پوش چطور ميدونو خالي كرد؟ داعشي هايي كه سنگين ترين سلاحشون دوشكا  و آرپي جي بود!!!   ببيند فقط سلاح نيست كه در ميدون رزم  كارايي داره فاكتورهاي  پيروزي در يه نبرد خيلي گسترده تر از اين حرفها هستند   از اينها بگذريم وقتي سعوديها براي هراسان كردن ما كليپ پخش ميكنن وظيفه من و امثال منه كه بكوشيم اثر اين سمو خنثي كنيم كه جوون اين مملكت فكر نكنه  ديگه آخر دنياست رجزخوني شنيدي؟ نشنيدي قبل دربي و شهرآورد چه كري هايي خونده ميشه؟ نشنيدي چي ميگن ؟ يكي از فلسفه هاي رژه رفتن يا حتي خود رزمايش همينه (دركنار امادگي نيروها)   اما بحث دومتون من نميگم بحث آتش پر حجم ديگه كاربرد چنداني نداره " تاكتيكهاي نبردهاي مدرن ميگن" "ارتشهاي مدرن ميگن" اينكه ارتشهاي مدرن بجاي ساخت  سلاح ها و مهمات عادي و ارزونتر ميرن سراغ مهمات دقيقتر اما گرونتر، اينكه حتي نهاجاي ما هم شعار هر هدف يه بمب رو در دستور كار قرار ميده ونه فرشي از بمب رو!!! اينه كه دقت امروزه ميشه مولفه اول همه سلاح ها! اينه كه تمام كشورها و ارتشهاي مدرن رويكردشون  دقت محور شده و نه آتش محور اينها رو من نميگم! ارتشهاي مدرن دنيا و استراتيژيستهاي بنام ميگن!! كمي تحقيق كنين ميبينين كه اينگونه استفاده از آتش پرحجم هنوز ميتونه بخشي از يه نبرد باشه همانطوركه شمشير هنوز هم يه سلاح هستش ( دست داعش كه بيوفته اثرش دسته كم در بعد رواني از صدتا ام 16 بيشتره!!!!) خوب اينكه شمشير اينجا دست داعش جواب داده يا اينكه هنوزهم بعنوان يه سلاح كلاسه بندي ميشه دليل بر رزو آزمد بودنش نيست دليل نيست كسي كه خوب شمشير بزنه و در حد عالي هم شمشير بزنه رو بيايم بگيم مناسب نبردهاي امروزه نياز نبردهاي امروز چيه؟ اينه كه مهمه مهمات دقيق دور ايستا موشك و راكتها و گلوله هاي هدايت شونده از دور يعني وايسا در چند كيلومتر دورتر از برد اين فرش آتش و اين حجم سنگين اتش و دونه دونه تانكها و توپهاشو شكار كن ببينم بازم موثره حجم اتششون؟   من هم گفتم آتش پر حجم مختص نبردهاي كلاسيك قديمي بود و نه نبردهاي مدرن امروزي شما كمي تحقيق كنيد ميبينيد حتي براي خمپاره ها و گلوله هاي توپ و راكتها و بمبهاي سقوط آزاد هم كيتهاي هدايت و كنترل ساخته شده تا اونها رو دقيق كنن و بجاي حجم سنگين آتش، دقت در تيراندازي و انهدام هدف داشته باشن اينكه شما هنوز تاكتيكهاي جنگ جهاني دوم رو دوست دارين مشكل بنده نيست يه ديدي هم به تاكتيكهاي مدرن روز بزنين بد نيست   بحث سومتون: نه بنده معتقدم كه همينهايي كه شما ميبنيد امروز اين آتش بازي رو راه انداختن فردا اگرنيمچه اتيشي روبروشون باشه (حتي يك چهارم همين آتيشي كه خودشون ريختن) اونوقت خواهيم ديد كه ميتونن همنطوري كار كنن يا نه صحبت سر اين بود كه دوستان غرق در يه كليپ تبليغي نشتن كه مثه اينكه شدن!!! ميگين نه؟ جنگهاي اين چند سال اخير اعراب از جنگ جهاني دوم به بعد رو مطالعه اي بفرماييد گنده گنده اشون كه عراق بود و تفاوت ماهوي با همشون داشته و داره  نبردهاشو مطالعه بكنيد عربستان كه خيلي پاينتره و از استاندارد  پاينتري برخورداره من اين عزيزان و تواناييشونو از نزديك ديدم بزگترين كمپاني نفتي دنيا آرمكو عربستانه كه يكي از بزرگترين شركتهاي حمل نفت دنيا (نفتكش) با نام ولا هم زير مجموعه اش بروزترين و مدرنترين تانكرها رو هم دارن سالهاست هم دارن و من هم سالهاست از نزديك ميبينمشون و سطح  استفاده و اشرافشون به تكنولوژي روز و توان حتي كاربريشونو دارم بعينه ميبينم بزرگترين صادركننده نفت نيان با مدرنترين تجهيزات بارگير و پهلو دهي كشتي دريغ از يه مديريت سعودي و يا يه كارشناس سعودي دريغ از توان استفاده از اين همه تكنولوژي مدرن يه نيگاه به آمار سقوط جنگنده هاي مدرنشون با اونهمه پشتيباني كشورهاي سازنده بندازين بد نيست(بعد مقايسه كنيد با جنگنده هاي قديمي و فرسوده ما اونهم در تحريم مطلق)   بحث چهارمتون در جنگ ما با عراق هيچ چيزي بي تاثير نبود، حتي اون پير زني كه پشت جبهه سربند ميدوخت بنده هيچگاه منكر تاثير هيچ جزيي هرچند كوچك برجنگ نبوده و نيستم، اما همين بنده نوعي معتقدم اگر ما بخواهيم با همون تاكيكهاي جنگ 8 ساله امون بجنگيم كلاهمون پس معركه است درضمن همونجا هم كه بحث آتش و حجم اون مطرح بود بهتره يه سري به اسناد بزنيم تا ببينيم دقت بالاتر آتشباري ايران در برابر حجم بسيار بسيار بيشتر آتش اونها چطورموثرتر افتاد در نبردهاي هوايي و دريايمون هم دقيقا ما ثمره دقت بيشتر سلاح هامونو خورديم دربرابر آتش پر حجم اونها ميدوني دربرابر حجم بالاي شليك موشكهاي ماليوتكا دقت اندك موشكهاي تاو چه تاثيري داشت؟ تازه اون يه نبرد كلاسيك بود كه هردو طرف به سبك و سياق قديمي تقريبا ميجنگيدن و جالب اينجاست هربار كه يكي از طرفها رو به تاكتيكهاي مدرن آورد پيروزي نسبي رو كسب كرد   بحث پنجمتون بله بحث ملموس بودن و تاثير گذارتر بودن اين شليكها در شب رو خود بنده عنوان كردم، دقيقا اونا هم اين مساله رو بخوبي ميدونستن كه كي و چگونه ميتونن رو دشمن احتمالي آينده اشون تاثير بزارن     سخن پاياني:   هيچگاه و هيچگاه و هيچگاه دشمن رو دسته كم نگرفتم، نه عربستان و نه حتي كوچيكتر از اون امارات رو!! برخلاف نظر بيشتر دوستانم دراين سايت، هميشه اعتقاد داشته و دارم كه دشمن اول ما باديه نشينان كناره پاييني خليج فارسن و بعد اسراييل و آمريكا هستند معتقدم اونقدر كه ريسك حمله و تهاجم از اينها هست از طرف اسراييل و امريكا نيست كلا سعوديها بدجورجو گير شدن با ديدن چهارتا اسباب بازي(سقوط موصل بدست يه مشت دمپايي پوش كلاشنيكف بدست!!!! ثابت كرد كه اگر مردش مرد نباشه، آبرامزو هامر و هاموي هم اسباب بازين!!!) واين جو اسباب بازي گرفتن!! خطر حماقتشونو بيشتر ميكنه در غرب و اسراييل مشاورها، كارشناس ها،استراتي‍ژيست ها و تحليلگرهايي هستند كه سرسوزنهاي موثر در يه نبرد رو برآورد ميكنن و ريسكهاي احتمالي يك جنگ رو ميسنجن و با دونستن توان ما  كمتر مايل به  دادن نظري موافق تهاجم به ايران هستند اما دراينسو سعوديها از اينگونه كارشناسها محرومن و اما از بادكنكهاي بي خاصيت اسباب بازي دوست پر!! عربستان ميتونه تهديدي جدي براي ما باشه اگر ما فقط براي نبرد ناهمطراز مقابل امريكا آماده بشيم عربستان درهمه ابعاد زمين، دريا و هوا درحال تجهيز خودشه، اما استانداردهاي رزميشون پايينه( منتها  دارن بهتر ميشن)     براي اينكه دوستان نپرسن از كجا فهميدم استانداردهاشون پايينه، دوستان رو ارجاع ميدم به آمار وحشتناك سقوط جنگنده هاي عربستاني!! حتي براي مايي كه درتحريميم و بهمون قطعه نميدن، جنگنده هامون فرسوده و بدون قطعه هستن  و از پشتيباني سازنده ها برخوردار نيستيم، چنين آماري به مراتب كمتر از نيروي هوايي سلطنتي عربستان با اونهمه مستشار و قطعه و بروزرساني و تعمير و نگهداري و دادن جنگنده نو و مدرن غربي، هستش به اين ميگن استاندارد پايين رزمي يعني ناتواني در استفاده از اين سطح تكنولوژيف هرچند اين پايين بودن استاندارد و توان رزمي اونها نبايد ما رو فريب بده كه عربستان براي ما خطري نداره دشمن رو هرچند ضعيف همب اشه نبايد دسته كم گرفت،  تجربه اي كه عراق در آغاز حمله به كشور خودمون به خيال خام فتح چند روزه خوزستان با منطق ظعيف بودن ما داشت
  2. elo

    تاپیک جامع رزمایش ارتش های خارجی

    با سلام برخلاف ظاهر تبلیغی و فریبنده این کلیپ شلیک مستقیم، بنده نوعی میگم حتی با تاکتیکهای منسوخ جنگ جهانی دوم هم همخوانی نداره اینگونه رزمیدن!!! کلا فاقد برنامه و تاکتیک مدرن و مدون بود، جنگ جهانی دوم 70 ساله تموم شده و تاکتیکهاش هم منسوخ!!! اینروزها برنامه بر استفاده از آتش دقیق بجای حجم سنگینه با کمترین شلیک بهترین بازدهی رو داشته باش و به هدفت برس!!!   تنها و تنها یه حجم آتش سنگین بریک منطقه کوچیک رو شاهد بودیم اونهم چون شب بود و منطقه محدود به چشم اومد، اگر روز بود وسعت چشمیش کمتر بود و کمتر ملموس میشد) شاید معادل هجم آتشهای مبادله شده 1 دقیقه یه نیمچه عملیات واقعی ما در زمان جنگ هم نباشه   در ضمن یه طرف وایسی بدون اینکه گلوله ای بیاد سمتت یه منطقه روببندی به گلوله شاهکار نیست!!!!! مرد میخوام زیر بارش موشک و راکت و گلوله توپ واسه همین کار رو بکنه      البته نباید از نکات مثبت هم غافل بود یکی نحوه  پوشش رسانه ای و تبلیغ و همین جایگاه ویژه و دیگرش بروز بودن تجهیزات وازهمه اینها مهمتر اون بودجه ای که باعث میشه اینقدر بی حساب و کتاب و بدون تامل و نگرانی شلیک در رزمایشهاشون داشته باشن!! البته یادمون نره رزمایش موشکی چند سال قبل سپاه که بجای گلوله با موشک همین بلا رو سر یه منطقه کوچیک آورد( شبیه سازی یه پایگاه خارجی در منطقه)
  3. elo

    قاهر F-313

      با سلام ببینید  دوست عزیز قرار نیست ما اعتلاف رودر عراق ریلیز کنیم و جایگزینشون بشیم از این گذشته من براین باورم که اگراعتلاف بکشه کنار و مساله رو به ما بسپرن موفق ترخواهیم بود چون ترکیب هوا و زمین رو داریم و ارداه برای شکست و نابودی وحوش افراطی داعشی هم موجوده اعتلاف هم تنها به این دلیل زیاد موفق نیست که واقعا نمیخوان داعش رو نابود کنن بهترازداعش کی میتونه باشه که بهشون خدمت کنه؟ حتی اگر دستآموزو ساخته خودشن نباشه(که هست به هر شکلش!!) داره بهترین نتیجه رو براشون ببار میاره مرغ چند زرده طلا شده براشون هرتخمی که میزاره چند زرده طلا برای اعتلاف به همراه داره (این دلیل عدم موفقیت جدای از نبودن نیروی زمینی همراه عملیاتشون و اتکای محض به فعلایت هوایی) این از داعش     درباره دولتها باهاتون مخالفم، حتی همون دکتراحمدی نژادی که بنده مخالفشون بودم (میگم مخالف و نه منتقد!!!) دراین زمینه نمیخواست که نهاجا رو تضعیف کنه، شو آف دارن و داشتن و خواهند داشت منتها هدف تضعیف؟ نه ندارند تصمیمات و طرح های نهاجا و در کل ارگانهای نظامی ما ربطی به روسای دولتها نداره  اینو صدهزار باره دارم داد میزنم طرح ها جای دیگه تصویب میشه بودجه اشون هم بشکلی نامتعارفتر از بودجه سایر بخشها توسط دولت اختصاص داده میشه یعنی دولتها کمترین مانور رو درکاهش بودجه نظامی میتونن داشته باشن ارایه و پیشنهاد بودجه از ستادکل نیروهای مسلح هستش و اگر دولت مخالفتی با بودجه پیشنهادی داشته باشه باید از طریق فرماندهی کل قوا پیگیر بشه و درخواست کاهش بده  ایشونن که اسناد و ادله هردو طرف رو میبینن، بررسی میکنن و تصمیم نهایی رو میگرن تازه این درصورتیه که اختلافی دراین زمینه باشه، در ادوار دولتهای گذشته حتی یکبارهم چنین ایرادی مشاهده نشده  بین خود ارگانهای نظامیمون و تقسیم و تخصیص بودجه تصویبی برخی اوقات گلایه ها و شکایاتی بوده منتها بین دولت و نیروهای مسلح هنوز یه مورد نداشتیم اما راهکار برخورد با مشکل احتمالی هم تصویب شده است(بالا توضیحش دادم) درضمن مجلس و کمیسیونهای مربوطه بشدت  بر تخصیص اعتبار و بودجه برای بخش دفاعی کشور نظارت دارن و نمیزارن کوتاهیی صورت بگیره شخص مقام معظم رهبری هم حساسیتهای خاص خودشونو دارن در کل نهاد نظارتی تا دلتون بخواد داریم و برای همینه که دسته کم در این بخش کمترین شکایتها بگوش میرسه  البته جدای از موارد بالا یکی دیگه از دلایل عدم بوجود اومدن شکایات و گلایه ها برمیگرده به بینش دقیق و  عالی فرماندهان نظامیمون، ستاد کل نیروهای مسلح تلاش میکنه با در نظر گرفتن شرایط اقتصادی کشور وبا هماهنگی و همکاری وزارت دفاع بودجه ای مناسب، درخور اما منطقی رو مطابق نیازها و شرایط موجود خودش، منطقه و دولت درخواست کنه. به همین دلیله که خیلی از طرح ها هم هستند که بخاطر نبود و یا کمبود بودجه معلق موندن و ستاد کل هم هنوز درخواست بودجه ای برای اختصاص ردیف بودجه براشون ارایه نکرده دلیل داره دارن شرایط کشور رو میبیننن، اوضاع اقتصادی رو دارن میبینین، نمیخوان مشکلات کشورحادتر بشه درضمن علاوه بر مجلس فرماندهی کل قوا هم با علم و آگاهی و اطلاع کامل از نیازها و توانایی های دو طرف(نیروهای نظامی و ظرفیتها و محدودیتهای دولت) برکار ایندو نظارت دارن   از 3-4 سال قبل(از زمان دکتر احمد نژاد تا امروز ) یه راهکار جالب و خلاقانه برای تامین برخی نیازهای بودجه ای نیروهای مسلح اندیشیده شده که این چند سال موتورنیروها روکمی تندترکرده که اگر اجازه بدین بنده بیان نکنم فقط اینو بگم : هیچکسی درهیچ دوره ای ازادواردولتها و نیروهای مسلح دلش نخواسته و نمیخواد که نیروهامون ضعیف باشن یا از تجهیزات فرسوده و نامناسب استفاده کنن  فقط شرایط زمانی و بودجه ای و مدیریتیش کمی سخته و گاها دست و پا گیر       در پایان با علم به کمبودها و کاستی ها !!!نظرتونو جلب میکنم به تحلیل  کارشناس نظامی "گاردین":   گاردین به نقل از "جاستین برونک " یک تحلیلگر مسایل نظامی و دفاعی در لندن می نویسد:  " این مساله بسیار قابل توجه و مهم است که ایرانیان به رغم تحریم های قطعات هوایی توانسته اند صنعت هوایی خود را سرپا نگه دارند و این هواپیماها را همچنان عملیاتی حفظ کنند. شاید بتوان به جرات نیروی هوایی ایران را بهترین نیروی هوایی در نگهداری و تعمیر هواپیماها دانست. این تحلیلگر نظامی می افزاید اما داشتن این قابلیت ایران به معنای نبود مشکل نیست بلکه مساله اصلی ایران برای استفاده از این هواپیماهای قدیمی فقدان نیروهای با تجربه است که سابقه پرواز با این هواپیماها را داشته باشند که ایران تا کنون ثابت کرده که استادان خوبی برای این جنگنده ها دارد. این تحلیلگر نظامی با اشاره به برخورد یک هواپیمای ترابری سی 130 در سال 2005 با یک ساختمان 10 طبقه در تهران و کشته شدن نزدیک به 130 نفر که بیشتر آنها از خبرنگاران بودند، می گوید یکی از پیامدهای به کار گیری هواپیماهای قدیمی در ناوگان حمل و نقل مسافر و نیروی هوایی ایران سوانح زیاد هوایی در ایران است.     ببینید یه بیگانه هم داره مثبتها رو با منفی ها میبینه نه خوشخیالی و خوشبینی رویایی نه نفی و مخلفقت توهمانه میانه رویی راه حل عبور از بحرانهاست
  4. elo

    قاهر F-313

    با سلام نه این ره که تو میزوی به ترکستان است یا نیمیدونی یا خودتو به ندونستن میزنی متاسفانه تهاجا دولت نیست که خودمختار باشه یا نباشه یه ارگان نظامیه که باید ماموریتهای محول شده بهش روانجام بده قضیه هم اونقده که شما پیاز داغشو زیاد میکنیی بو دار نیست مشکل برمیگرده به اینکه شما متاسفانه درک و تحلیل درستی نه از اوضاع دارین نه از شرایط کشور و منطقه برای صحبت کردن باید منطقی و مستند حرف زد نه نفی و توهین و بد دهنی و از این شاخه به اون شاخه پریدن راجع به اذرخش نوشتین جوابتونو داد حالا این قیر و قالهای بی سند و همه چیز رو به هم دوختن برا یچیه؟ ایراد هست؟ قبول میکنم مشکل هست؟ قبول دارم مدیریت ضعیف داریم؟ شکی درش نیست کمبود و کاستی داریم؟ بر منکرش لعنت منتها آش اونقدی که شما هم میگین بی نمک نیست نه به شوریه که برخی ها میگن نه به بینمکی که برخی های دیگه خیال میکنن مشکل و معضل بودجه و درکل اقتصادی الان همه ارگانهامونو در بر گرته و مختص نهاجا نیست اگر میبنید نداجا کمتر از این معضل رنج میبره( که اونهم در جای خودش دردها داره و مشکلاتی که اشک درمیارن) بخاطر همین عدووی که سبب خیر شد و نیمچه درآمدی اونهم دست برقضا ارزی و دلاری برای نداجا فراهم کرد  درآمدی که متور محرک نداجا شد در نهاجا گستردگی زیاده و فعلا بودجه متناسب با طرح ها هم کم پیر میاد اما خیلی خبرها هست کخ نه رسانه ای میشن و نه اینجا بهشون پرداخته میشه نمونه بگم از دوتا طرح به ظاهر کویچک که در اف-5 هامون انجام شد بدون اینکه در طبلش یکنن اما همون دو طرح کارایی و ایمین تایگرها رو به مراتب بهتر کرد و شرایط عملیاتیشونو بهبود بخشید خیلی از مسایل نهاجا بیان نمیشن چون نباید بیان بشن فلان عملیات زمین ما ریزش هم اومده بیرون چون تاکتیکهامون تفاوت کرده، سلاح هامون، برش نیروهامون، چینش یگانهامون اما برای عملیاتهای نهاجا فقط کلیات مطرح شده و جزیات مخفی مونده و برخی عملیاتها هنوز بیان نمیشن و یا در زمینه پدافند هوایی چون در خیلی از جاها هنوز همون تاکتیکها  دارن عملیاتی استفاده میشن نمیگم عفب نیستیم و الان همه چیز گل و بلبله و اوضاع امن و آرومه ابدا ایرادها و مشکلات رو شاید خیلی خیلی بیشتر از شما هم بدونم همین من نوعی منتها منطق در صحبت و عملکرد چیز دیگه ایه اینکه با شرایط موجود چیکار باید کرد و چیکار میتونیم بکنیم  اون یه طرفه اینکه ای کاش اینطور میشد و ای اش رویاهای ما به حقیقت میپیوست یه چیز دیگه من هم دلم میخواست الان نیروی هوایی کشورم 500 تا جنگنده برتر از سوخو35 و پاکفا تی 50 و اف 22 و اف 35 داشته باشه  منتها میدونم اینها توهم و خیال و رویاست   واقعیت اینه که کشور من در یه ترحیم ناجوانمردانه کمر شکن قرار گرفته و فرزندان ایران زمین دارن زیر بار این فشارها  قد راست میکنن با حتی تعمیییر و نگهداری چه برسه به ارتقا و ساخت و طراحی     بهتره کمی واقع گرا باشیم تا متوهمی رویا باف و منفی نگر و یا متوهمی رویا باف و  خوش باور ( در طرف مقابل اون اولی) واقعیتهای جامعه و کشورمونو درک کنیم 
  5. elo

    قاهر F-313

     دوست عزیز سلام   این چندروز بنده پستهای شما رو مطالعه میکردم و میسنجیدم درعین حالی که روح میهن پرستی و دوستداری ایران درنوشته هاتون موج میزد و چنین به ذهن میاد که براستی دلسوز و نگران کشورید منتها گاها درتحلیلهاتون چنان ساده باورانه نظرمیدین که انسان دچار سردرگمی میشه شما یا در این کشور زندگی نمیکنید یا از تحولات این کشور خبر ندارید درمورد اعتلاف و پشتیبانی و نیاز درعراق  بشدت معتقدم درک سیاسیتون بینهات ایراد داره که حتی نتونستین تحلیل درستی از وضعیت ما درعراق بیان کنید با همه احترام بهتون میگم نقش "گالیور جون من میدونم کارمون تمومه" رودارین بازی میکنین!!!! دوست خوب من دلسوزیتون بینهایت ستودینه انتقاد و نقد هم لازمه و زمینه پیشرفت یک کشوره منتها نقد با تخریب و نقد با تکذیب و نقد با نفی یکی نیستن و کلا منافات دارن!!! شما متاسفانه فقط دارین آیه یاس میخونین و دلسردی و ما هیچیم و ما پوچیم و ما میمیریم و ما له میشیم و ما ....(البته مثال بودن اینها!!!!)  دوست خوبم قضیه کمی فرق داره با تحلیل شما   اولین کشوری که به حمایت عراق رفت و جنگنده هم برد و پیشروی داعش رو متوقف کرد ما بودیم نه اعتلاف!!!! (سوخو 25 های سپاه و سردار سلیمانی و...) ما صراحتا اعلام کردیم، فرمانده کل قوا بعنوان عالی ترین رتبه نظامی ما که دست بر قضا عالی رتین مقام سیاسیمون هم هست به صراحت موضعمونو در باره همکاری با آمریکا اعلام کردند و فکر نکنم دیگه موردی مشکوک و درپرده مونده باشه هرجایی هم که بخوایم عملیاتی نظامی انجام بدیم منتظر دستور و اجاز اعتلاف نمونده و نمیمونیم چه سوریه چه لبنان چه عراق و.... برای مشارکت بیشتر درنبردهای عراق هم ما فقط منتظر درخواست رسمی دولت عراق هستیم و بدون درخواست رسمی دولت عراق عملا بهونه دادیم دست اونهایی که منتظر بهونه روضه خوندنن!!! درضمن از دید قوانین ساسی بین المللی هم اجازه اشو بدون درخواست دولت عراق نداریم(ما خط قرمزهامون مشخص کردیم و آماده ایم که از اونها دفاع کنیم، کافیه بیان 40 ک.م. مرز و یا برن سمت یکی از شهرهای مقدس برای ما اونوقت خواهید دید ما برخوردمون قوی تره یا اعتلاف، وحوش داعشی هم این موضوع رو خووووووب میدونن که اینورها  و سمت مرز ما پیداشون نمیشه اگر یه روز به اون درجه از حماقت رسیدن که بیان اینور  خواهید دید  نیازمند اعتلافیم یا نه!!!) عملیات همین یه فروند فانتومی که هنوز نه به داره و نه بار و معلوم نیست واقعا ایرانی بوده (که بسیار محتمله ایرانی بودنش!!) و یا اصلا این تصویر مربوط به چه زمانیه و سندسازی الجزیره است یا واقعی!!! برین رسانه های غربی رو دیدی بزنین چه واویلایی سردادن که با ورود جنگنده های ایرانی : سنی ها هدف قرار خواهند گرفت ایران بدنبال قدرت طلبی شیعیه ایران میخواد شیعه های عراقی سنی ها رو لت وپار کنن ایرانم ممکنه سونی ها رو بمباران کنه ایرانیها سلاح هاشون دقیق نیست و اهمیتی هم به مردم عادی و غیرنظامی نمیدن  ایرانی ها تلافات انسانی براشون مهم نیست و همین میتونه فاجعه برای سونی ها باشه  و... ببین هنوز هیچی نشده دارن  روضه میخونن!!! اونا نمیخوان باور کنن این بمبها و موشکها دقیق شدن و نقطه زنن یاسر و قاصد و ستار و فجر و عصر رو اینها نمیخوان قبول کنن (البته وقتی دوستان و هممیهنان من در داخل کشور قبولشون نمیکنن وای به حال غربی ها!)       واما قاهر و صاعقه و آذرخش قاهر رو کاری ندارم( رونمایی از ماک آپش و اون افتضاح دقیقا در راستای فرمایشات شماست، دقیقا برای منافع و مقاصد حزبی و سیاسی بود متاسفانه که نتیجه عکس داد!!) و اما آذرخش دوست عزیز میتونی بگی کدوم عزیزدلی بهتون گفته ما آذرخش رو سال 65 ساختیم؟ بعد دریافت قطعات دی اسمبل شده اف 5 های خریداری شده از ویتنام و .....و مونتاژ و اسمبلینگشون درایران به فکر ساخت افتادیم، با همین تجربه که تا حدودی مارو بخودباوری رسوند!! پروژه های نهاجا برای ساخت درحوزه جنگنده با کار بر روی سبکترین و دردسترسترین نمونه که همون اف-5 بود شروع شد در دههه 70 ابتدا طی پروژه "سیمرغ" و تبدیل اف-5 آ به ورژنهای بالاتر(درابتدا ب ) این کار کلید خورد بعد پروژه آذرخش رو شهید ستاری عزیز کلید زدن و منجر به ساخت نمونه  ایرانی اف-5 شد حدود سال 75 تا 77 که همین کار بخاطر قوانین کپی رایت کلی برامون دردسر ساز شد گام بعدیمون در این زمینه "صاعقه" بود که سال 79 طرح معرفی شد و سال 80 آغاز راه ساخت بود سال 83 اولین پبش نمونه پرواز کرد سال 85 دونمونه دیگه پروازهاشونوانجام دادن و شهریور 1386 صاعه به نهاجا تحویل داده شد و درنهایت سال 88 اولین اسکادرانش دریاگاه دوم شکاری تبریز شکل گرفت برنامه بعدی نهاجا (درکنار سایرطرح های در حال پیگیریش) ارتقای اویونیک، رادار، سامانه های رزمی، دو کابینه کردن و بهینه سازی زیرسامانه های صاعقه بود که در حال شکل گیریه و ان شا الله تا پایان امسال یا روز ارتش سال 94 شاهدش خواهیم بود   اینها برنامه های نهاجا بوده و ابدا ربطی به جمع کردن رای هیچ کدوم از رییس جمهورهای قبلی و فعلیمون نداشته و نداره بخدا حیفه اینهمه ایران دوستی رو با این نظرهای گاها نسنجیده خدشه دار کنی، کمی با تامل و مطالعه و تحقیق وکمی هم منصفانه تر، نقد رو با نفی و انکار و تحریب قاطی نکن  منتقد باش علمی و منطقی و با تحلیل درست نه اینگونه ساده باورانه و منفی نگرانه که الان انجام میدی   قلمت روان و اندیشه ات پایدار باد
  6. دوست عزی با سلام شیر تو شیر؟ بعید میدونم البته طولانی بودنش رو که قبول کردم   خلاصه ماجرا 8 آذر ماه سال 1360 عملیاتی برای آزاد سازی شهر بستان و تنگه چزابه با نام " طریق القدس" و طی سلسله عملیاتهای طرح کربلا و تحت لوای کربلای 2 انجام شد ، دریک بخش از پیامی که بمناسبت این پیروزی از سوی بنیانگذار انقلاب و فرماندهی کل قوای وقت صادر شد عبارت" فتح الفتوح" اومده بود که برادرمحسن رضایی و شهید صیاد شیرازی برداشتشون این بود که فرمانده کل قوا این عملیات رو "فتح الفتوح" نامیده اند در حالی که بنده معتقدم اون بزرگواران از پیام بنیان گذار راحل اشتباه برداشت کرده بودند و منظور معظم اله نامگذاری عملیات نبود و این عملیات رو با چنان لقبی خطاب قرار نداده بودند بلکه منظورشون روحیه و باور و ایمان نیروها بوده   فکر نمیکنم سخت و طولانی باشه دیگه!!!
  7. دوست عزیز سلام والا برای بروزرسانی این تاپیک باید موضوعی باشه  خاطره رو که نمیشه ساخت سفر قبلی که حدود 11 ماه دریا بودم همه اش در مسیر آسیای جنوب شرقي و شرق آسیا بودیم و گذری از این مسیر نداشتیم ازدوستان خواستم برام خاطراتشونو بفرستن مثه اينكه کمی دچارترسن دوستان !! البته حق هم دارن  طبق قوانین شرکت ما هرگونه مصاحبه و اطلاع رسانی و رسانه ای کردن موضوعات مرتبط با شرکت حتما باید توسط خود شرکت صورت بگیره  بویژه اگر احتمال بار مالی و حقوقی هم برای شرکت متصور باشه اینه که دوستان در بیان خاطراتشون کمی دست به عصا راه میرن البته برخی ها خاطراتی روایت کردن که خیلی فیلمی بود و نمیتونستم بهشون اعتماد کنم (متاسفانه) وقتی قراریه خاطره رو از کسی نقل قول کنی باید دسته کم به صحتش اعتماد داشته باشی و اونوقت بیایی ویرایشش کنی و مطابق سلیقه دوستان بیانش کنی منتها وقتی همون اول کاری کمیتمون میلنگه بهتره ادامه ندیم البته چندتایی تصویراز نحوه دریافت دلارهای باج توسط دزدان دریای هستش که میگردم اگر پیداشون کردم اینجا آپلودشون میکنم بد نیست ببینید چطور دلارها رو تحویل میگیرن دزدان عزيز دل دريايي!!!
  8. با سلام درباره طولاني بودن حق با شماست اما كاريش نميشد كرد اما به نظرم در همون نام تاپيك بحث به چالش كشيدن عنوان "فتح الفتوح" رو آورده بودم   دوست خوبم  oldmagina فكر كنم يه اشتباه لپي انجام دادين و طريق القدس رو با  فتح المبين اشتباه گرفتين من منظورم لقبيه كه شهيد صياد شيرازي و برادر محسن رضايي براي اين عمليات با برداشت اشتباهشون از پيام فرماندهي كل قوا انداختن رو زبون مردم و رسانه ها و الان كه الانه تقريبا همه بهش ميگن "فتح الفتوح" درحالي كه منظور فرماندهي كل قوا چيز ديگه اي بود كه در  پست شماره 4 بهش اشاره كردم منظورم اين بود كه دوستان اين برداشت منو به چالش بكشن كه آيا برداشت من صحيح بوده يا برداشتشهيد صياد و برادر محسن رضايي؟   بعد اگر فرصت كنم ميخوام با اسناد ارتش و سپاه اين عمليات رو كمي بررسي كنم بقولي ميخوام كمي برم بسمت سند گرايي تا خاطره و روايت گرايي
  9.  و حالا طریق القدس به روایت از نوعی دیگه       روایت «عملیات طریق‌القدس» و آزادسازی «بستان» از زبان «قاسم سلیمانی» کتاب «نبردهای پیروز» کتاب «نبردهای پیروز» حاصل مصاحبه عباس میرزایی، نویسنده کتاب با بیش از 110 نفر از رزمندگان شرکت‌کننده در عملیات ثامن الائمه(ع) و نزدیک به 140 مصاحبه با رزمندگان حاضر در عملیات طریق القدس است. فرماندهی لشکر 41 ثارالله در این نبردها را سردار قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس به‌عهده داشته و به همین دلیل بخشی از روایت این کتاب مربوط به خاطراتی است که از زبان وی بیان شده‌ است. در بخشی از این کتاب عملیات طریق‌القدس به روایت رزمندگان حاضر از جمله قاسم سلیمانی روایت می‌شود. سلیمانی که فرماندهی این عملیات را برعهده داشت، در این عملیات مجروح شد. وی در بخشی از این کتاب به روایت حوادث آن روز و چگونگی مجروحیت خود و چند تن دیگر از رزمندگان می‌پردازد که به شرح ذیل است: به چند نکته باید توجه شود مأموریت گردان (کرمان) شکستن خط نبود. مأموریت گردان اهواز شکستن خط بود و ما باید پس از پاک‌سازی و شکستن خط اول توسط حسین کلاه‌کج به خط دوم دشمن حمله کنیم و از آنجا به سمت پله سابله برویم به همین دلیل در کانال در انتظار سقوط خط اول بودیم که بعداً به‌سرعت به سمت خط دوم حرکت کنیم. چون خط ما زیر آتش بود و عموماً هیچ سنگری وجود نداشت برای مصون ماندن و سرعت عمل در کانال کوتاه جلوی خط بودیم که سه بار من به اتفاق شهید محمد حسینی و مجتبی هندوزاده قبل از عملیات شناسایی کرده بودیم. حسین کلاه‌کج، فرمانده گردان بلالی اهواز: نیروها دو شاخه شده و از دو جناح مختلف وارد عمل شدند. از یک جناح گروهان شهید باهنر. به فرماندهی برادر شهید جاسم نادری و معاونت اصغر امینی به خط دشمن حمله بردند و از جناح‌های دیگر گروهان‌های شهید بهشتی و شهید رجایی عمل کردند. فرماندة گروهان بهشتی نیز شهید ناصر چراغعلی بود که در همین عملیات به شهادت رسید. گروهان شهید باهنر که در جناح راست کانال عمل می‌کرد موفقیتی نداشت و تعدادی از برادران این گروهان در میدان مین شهید شدند و علت آن هم اشتباه بلدچی این گروهان بود که نیروها را صحیح جلو نبرده بود. محمدباقر منتظری، رزمنده کرمانی، عضو شناسایی که بعد از اشتباه بلدچی گروهان شهید باهنر، آنها را پشت خاکریز دشمن رسانده است می‌گوید: اهوازی‌ها از من خواستند آنها را تا پشت خاکریز دشمن ببرم. حرکت کردیم .به خاکریز رسیدیم و خاکریز را نشان دادم. عملیات شروع شده بود فرصت پاک‌سازی میدان مین نبود. مسئول اهوازی‌ها سه نفر از بچه‌ها را صدا کرد. قرار شد به نوبت روی مین بروند تا راه باز شود. محمدمهدی شفازند: پشت میدان مین و سیم‌خاردار در آن تاریکی صدای پچ‌ پچ می‌آمد. جلوتر که رفتم بچه‌های اهواز را دیدم که با بعضی از بچه‌های خودمان بحث می‌کردند. ظاهراً فرصتی برای باز کردن معبر نبود، اگر عراقی‌ها ما را آنجا می‌دیدند با تیربار همه را از بین می‌بردند. اهوازی‌ها قصد داشتند روی میدان مین بروند تا راه برای عبور گردان باز شود، بچه‌هایی مثل مهدی حجت و بقیه هم اصرار می‌کردند که ما روی مین می‌رویم. آن شب رزمندگان گروهان شهید باهنر از گردان بلالی اهواز فرصت انتخاب آگاهانه شهادت را به پرسنل گردان اعزامی از کرمان ندادند. مجتبی مؤذن‌زاده: ناگهان فریاد یاحسین(ع) به گوش رسید و متعاقب آن صدای انفجار بلند شد. بچه‌های اهواز روی مین رفته بودند. راه باز شد. بالاخره فرمان حرکت دادند. معبر باز شده بود. از سیم‌خاردار رد شدیم. هر دو تا سه متر، یکی از بچه‌های اهوازی افتاده بود. وضع دلخراشی بود. کنار یکی از آنها نشستم. قصد داشتم او را عقب بیاورم. اجازه نداد. تأکید کرد که به‌سرعت خودت را به خاکریز برسان. حرکت کردم. به‌سرعت ادامه دادیم. مجروحان که هنوز شهید نشده بودند روی زمین مانده بودند. در آن تاریکی پاهای قطع شده، دست‌های قطع شده به چشم می‌خورد. مجروحان ذکر می‌گفتند و گاهی ناله می‌کردند. محمدمهدی شفازند: یکی از این نیروهای اهوازی از ناحیة شکم صدمه دیده بود. سوراخ بزرگی در شکمش ایجاد شده و روده و امحاء و احشایش بیرون ریخته بود. با همین وضع به یکی از نبشی‌های میدان مین تکیه داده و تکبیرگویان بچه‌ها را به پیشروی تشویق می‌کرد. هر کس ایشان را می‌دید محال بود کُپ نکند. یکی از بچه‌ها اعتقاد داشت خدا ایشان را با این وضع زنده نگهداشت، تا این صحبت‌ها را بکند تا نیروها از میدان عبور کنند. شفازند رزمنده‌ای که بعداً دکتر علوم آزمایشگاهی شد و آن شب این صحنه را از نزدیک مشاهده کرده، معتقد است از نظر پزشکی امکان زنده ماندن چنین مجروحی برای مدت کوتاه وجود دارد، چون رگ‌ها به مغز و به قلب متصل هستند. قلب و مغز کار می‌کنند پس شخصی که احشایش از بین رفته، می‌تواند مدتی زنده بماند. رزمندگان گردان ابوالفضل(ع) پس از عبور از میدان مین به خاکریز نخست عراقی‌ها رسیدند. قاسم سلیمانی: در همان ساعت اول نیروهای تیپ کربلا که تازه تأسیس شده بود، گردان نجف‌آباد به فرماندهی شهید اکبری و گردان اهواز به فرماندهی حسین کلاه‌کج و نیروهای تیپ تازه تأسیس عاشورا در مگاسیس و امام‌زاده زین‌العابدین موفق نشده بودند. با زمین‌گیر شدن گردان اهواز، مرتضی قربانی از من خواست که این کار را انجام بدهم. تیربارهای دشمن بی‌وقفه شلیک می‌کردند و برای لحظاتی امکان پیشروی را از پرسنل گردان گرفتند. نبرد طریق‌القدس در محور جنوب کرخه به اوج رسیده بود. عراقی‌ها قصد نداشتند حتی به یک نفر از رزمندگان خودی اجازه عبور از خاکریزشان را بدهند. هر لحظه یکی از افراد گردان روی زمین می‌افتاد. علاوه بر تیربارها، دشمن با انواع و اقسام سلاح‌های کوچک و بزرگ منطقه را می‌کوبید. اینک تعداد شهدای گردان ابوالفضل به مرز بیست نفر رسیده بود. غلام فخاری، رزمنده هرمزگانی و فرمانده یکی از گروهان‌ها: در آن زمان که حدود ساعت 30 دقیقة بامداد بود کسی به کسی نبود. مجروحان بدون سر دهها متر حرکت می‌کردند. خیلی‌ها بدنشان دچار شعله‌های آتش شده بود و در حال سوختن به این طرف و آن طرف می‌رفتند. در شرایطی که تیربارها امکان پیشروی را از نیروهای گردان سلب کرده بودند و با گذشت زمان بر تعداد شهدا و مجروحان گردان افزوده می‌شد، حمید ایرانمنش (چریک) خودش را به قاسم سلیمانی رساند تا نظر وی را در مورد تدبیری که برای خاموش کردن تیربارها اندیشه بود، بداند. قاسم سلیمانی از لحظه آغاز عملیات به اتفاق بی‌سیمچی‌ها سوار بر یک دستگاه نفربر ارتش، گردان‌های کرمان را هدایت می‌کرد. نفربر در سنگری که برایش احداث کرده بودند ایستاده بود. دقایقی بعد از عبور گردان ابوالفضل(ع) از خاکریز خودی، وقتی عراقی‌ها رزمندگان را در کانال زیر آتش گرفتند، همین که خبر شهادت تعدادی از افراد گردان به وسیله بی‌سیم به سلیمانی رسید، وی به راننده نفربر دستور حرکت داد. قاسم سلیمانی: هم‌زمان با مقاومت دشمن و عدم توفیق نیروهای اهواز در شکستن خط (وقتی) که بنا شد ما وارد عمل شویم، بچه‌ها به دلیل آتش شدید دشمن زمین‌گیر شده بودند و هر لحظه به تعداد شهدا و مجروحان اضافه می‌شد. در این لحظه من به راننده نفربر گفتم که از خط عبور کند. راننده تردید داشت. با او با تحکم برخورد کردم. او به سمت خط دشمن که سقوط نکرده بود راه افتاد. نفربر به موازات بچه‌ها در دشت می‌رفت. با حرکت نفربر که اولین وسیله‌ای بود که (با وجود اینکه) هنوز خط شکسته نشده بود از خاکریز عبور کرد و با صدای آن دشمن آتش‌ها را متوجه نفربر کرد. من به گروهان حمید چریک رسیدم که پشت سیم‌خاردار دشمن و گروهان اول خط‌شکن ما بود. حسین آبادیان، بی‌سیمچی همراه سلیمانی: بلدوزر خاکریز را شکافت و با نفربر از خاکریز عبور کردیم. حدود پانصد تا ششصد متر جلو رفتیم. حاج قاسم با فرماندهان کرمانی مرتب در تماس بود و از اوضاع و احوال آنها سؤال می‌کرد. در همان حال گلوله‌های خمپاره و موشک‌های هدایت‌شونده از اطراف ما می‌گذشت یا به زمین می‌خورد. سلیمانی نمی‌توانست نیروهایش را در آن شرایط و زیر یکی از شدیدترین گلوله‌باران‌های دشمن تنها بگذارد و در اتاقک امن آهنی نفربر بنشیند. بنابراین، وقتی رانندة نفربر که یک درجه‌دار از لشکر 16 زرهی قزوین بود، نتوانست در تاریکی شب جلوتر برود از نفربر بیرون پرید. قاسم سلیمانی: نفربر روی مین رفت و شنی‌های آن پاره شد و از حرکت افتاد. من با بی‌سیمچی‌هایم پیاده شدیم. تقریباً صد متر در دشت به سمت بچه‌ها رفتم تیربارها امان نمی‌داد. فرصت خوابیدن نبود. می‌دویدم. ابری بودن هوا بر تاریکی آن افزوده بود و فقط در نور تیربارها و منورها برای لحظاتی می‌توانستم ببینم. حسین آبادیان: نفربر پی.ام.پی ایستاد. حالا نمی‌دانم چرا ایستاد ولی در هر حال ایستاد. در را باز کردیم و بیرون آمدیم. حاج آقا سلیمانی، من و اکبر برهانی بیرون آمدیم و حرکت کردیم راننده و بقیة خدمة پی.ام.پی که ارتشی بودند بیرون نیامدند. حاج آقا سلیمانی مشغول هدایت عملیات بودند که ناگهان انفجار مهیبی روی داد. اصلاً نفهمیدم گلوله کجا خورد و چه شد ولی صدای وحشتناکی داشت. همان انفجار مرا بلند کرد و به طرف نفربر پرت شدم چون در باز بود افتادم داخل نفربر. از نفربر خودم را بیرون کشیدم. اثری از آقای سلیمانی نبود. دیگر او را ندیدم. انفجار اکبر برهانی را در جهت مخالف نفربر پرت کرده بود. در آن تاریکی شب او را داخل گودالی پیدا کردم. از درد ناله می‌کرد. به سویش رفتم و حالش را پرسیدم گفت: «پایم قطع شده» چراغ‌قوة کوچکی همراهم بود. نور آن را روی پایش انداختم. به‌شدت صدمه دیده بود. پایش از زانو به بالا کاملاً خُرد شده بود. قاسم سلیمانی: در همین لحظه، یک گلوله خمپاره کنارم منفجر شد. من افتادم. این دقیقاً چسبیده به سیم‌خاردار دشمن بود. اساساً فاصله خط ما با دشمن هفتصد متر تا یک کیلومتر بود و سیم‌خاردار در صد متری خاکریز دشمن قرار داشت. با انفجار خمپاره من پرت شدم. اول متوجه نبودم از چه ناحیه‌ای زخمی شده‌ام. قدری احساس خنکی در ناحیه شکم داشتم. بلند شدم. دوباره افتادم. تاریک بود. فقط بچه‌ها را در کانال می‌دیدم و بی‌سیم‌چی‌هایم معلوم نبودند. خون زیادی از من رفته بود. نمی‌خواستم بگویم زخمی شده‌ام و روحیه بچه‌ها را تضعیف کنم. حمید ایرانمنش خودش را به من رساند و اصرار داشت خودم را نزدیک معبر برسانم و بر کار آنها نظارت کنم. ولی گفتم نمی‌توانم بیاییم. خودت برو و هر کار می‌توانی بکن. فکر کنم فهمید که حالم خوب نیست. خداحافظی کرد و رفت. به او گفتم برو به اکبر (محمدحسینی) بگو شما باید کار بچه‌های اهواز را تمام کنید. اول از ناحیه شکم زخمی شدم. بعد معلوم شد کبدم پاره شده است. در سه نقطه پارگی شدید در شکم داشتم. در شب دیگر کسی مرا نتوانست پیدا کند. چون در مسیر کانال نیفتاده بودم. تا صبح دوبار دیگر در همان محل پشت سیم‌خاردار زخمی شدم یک بار از ناحیه دست و بار دیگر از ناحیه پا. نزدیک صبح که چند بار بیهوش شدم و به هوش آمدم دیدم کسی مرا صدا می‌کند. هوا روشن شده بود. اول فکر کردم در عالم رویاست. حال خوشی داشتم. آن وقت‌ها من خیلی قوی بودم. اول مرا به پشت خط خودی بعد به بیمارستان دهلاویه بردند. اکبر مهاجری: خبر رسید حاج قاسم زخمی شده. پرسیدم کجاست؟ گفتند زیر یک پی.ام.پی. یک گروه برداشتم و حرکت کردم. وقتی رسیدیم گفتند ایشان را منتقل کردند عقب. با سیمرغ آبی آمدم سوسنگرد و سراغ حاجی را گرفتم. اعزام شده بود اهواز. خودم را به بیمارستان نادری رساندم. تعداد زیادی مجروح کف بیمارستان افتاده بودند. حاج قاسم را آنجا دیدم. ترکش به ناحیة چپ بدن و دستش خورده بود. قاسم سلیمانی: مجروحان زیاد بودند. من هم خیلی آرام بودم و صدایی نمی‌کردم. تا بعدازظهر هیچ درمانی روی من نشد. اکبر مهاجری نزدیکم بود. خون همة شکمم را پر کرده بود. احساس خفگی می‌کردم. آن وقت نمی‌دانستم ریه‌ام هم زخمی شده است. به اکبر گفتم من دارم تمام می‌کنم و خداحافظی کردم. با توجه به شلوغی بیش از حد بیمارستان نادری و حضور ده‌ها مجروح در اتاق‌ها، راهرو و محوطه خارج بیمارستان، مهاجری و محمد گرامی به‌سرعت سلیمانی را به بیمارستان شرکت نفت اهواز بردند و او را خارج از نوبت وارد اتاق عمل کردند. اکبر مهاجری: بیمارستان نادری شلوغ بود. معلوم نبود چه موقع فرصت رسیدگی به حاجی را پیدا می‌کردند. وضع حاجی هم وخیم به نظر می‌رسید. به اتفاق گرامی که همراهم بود یک برانکارد از ماشین خودمان آوردیم و بدون آنکه با کسی هماهنگ کنیم حاجی را روی برانکارد گذاشتیم و کف ماشین خواباندیم و به بیمارستان شرکت نفت بردیم. آنجا لباسش را درآوردیم و لباس اتاق عمل تنش کردیم و یک‌راست به اتاق عمل بردیم. دکتر اتاق عمل اول اعتراض کرد که شماها که هستید؟ ولی بعداً کوتاه آمد و بلافاصله حاجی را عمل کرد. وقتی از اتاق عمل خارج شد در همان بیهوشی عملیات را هدایت می‌کرد. سلیمانی پس از مداوای اولیه به بیمارستان قائم مشهد اعزام شد. وی تا پایان عملیات طریق‌القدس در بیمارستان دوران نقاهت را می‌گذارند. قاسم سلیمانی: آن وقت مجروحان وخیم را به استان‌ها می‌فرستادند. مرا و تعدادی مجروح دیگر را به بیمارستان قائم مشهد فرستادند. آنجا سه بار عمل جراحی بر روی من انجام دادند با این همه برای دستم کاری نکردند. آتل هم به دستم نبود. چون شدت جراحت در شکمم بود. بعداً چند مجروح دیگر گردان را به آنجا آوردند. حسین دهقانی، دیگر رزمنده کرمانی که در بیمارستان قائم بستری بود: مرا ابتدا به اهواز و سپس به مشهد بردند. مشهد در بیمارستان قائم بستری بودم با برادر سلیمانی در یک اتاق بودیم. ایشان از ناحیة دست و شکم آسیب دیده بود. آسیب ناحیه شکم زیاد عمیق نبود ولی دستش را علاوه بر باند با فنرهای طبی بسته بودند. آسیب دستش یک کم شدیدتر بود. حمید ایرانمنش پس از صحبت با سلیمانی خودش را به خاکریز نخست دشمن رساند. وی اراده کرده بود، تیرباری را که مستقیماً روی رزمندگان گردان شلیک می‌کرد، خاموش کند. چند دقیقه بعد تیربار برای همیشه از کار افتاد. حسین کلاه‌کج، فرمانده گردان بلالی اهواز: نیروهای پیاده دشمن روی خاکریز اول و نیروهای زرهی آنها روی خاکریز دوم مستقر بودند و برادران بسیجی در تاریکی شب به این‌ها برخورد می‌کنند. ما تعدادی از نیروها را برای پاک‌سازی سنگرها فرستادیم تا سنگرهای خاکریز اول را پاک‌سازی کنند. این نیروها بچه‌های گردان برادر جاسم نادری و شهید باهنر بودند. افراد دشمن با نارنجک دستی به‌شدت مقاومت می‌کردند. در این لحظه باز هم از گردان کرمان کمک خواستم. آنها به روی خاکریز آمدند و من آنها را به سمت چپ که تیربار دشمن قرار گرفته بود و جسورانه مقاومت می‌کرد فرستادم تا آن را خفه کنند. موسی یدالهی، رزمنده اعزامی از میناب: همراه برادران غلام فخاری، حسن ذاکری، هاشم جلالی، علی صابری و محمد مریدی و عده‌ای دیگر در لحظة اول وارد خاکریز دشمن شدیم. یکی از برادران عزیز از شهرستان میناب به نام علی‌رضا شاکری بر اثر گلوله مستقیم دشمن به شهادت رسید. محمدمهدی شفازند: خط شکسته شد. به هر سنگری می‌رسیدیم یک نارنجک داخل سنگر پرت می‌کردیم و جلو می‌رفتیم. عراقی‌ها شگرد داشتند در سنگرها پنهان می‌شدند وقتی هوا روشن می‌شد از پشت به بچه‌ها شلیک می‌کردند. عراقی‌ها در این محور به‌شدت مقاومت کردند. تانک‌های دشمن رزمندگان گردان را زیر آتش گرفتند. علی محمدی: شروع کردیم به آرپی‌جی‌زدن. یک تانک مرتب شلیک می‌کرد. خیلی دلم می‌خواست بزنمش. یکی از بچه‌ها فریاد زد: «بابا این را بیا بزنیم» هیچ‌کس جرئت نمی‌کرد بیاید. آتشی که این یک تانک می‌ریخت عجیب بود به‌قدری شلیک کرده بود که لولة تانک جرقه می‌زد. مثل چیزی که توی کوره می‌گذارند. سه چهار نفر با آرپی‌جی رفتیم چپ و راست خوابیدیم. هر چه زدیم زورمان نرسید. اگر این یکی می‌شکست ما می‌رفتیم دیگه خط 2 و 3 را می‌شکستیم. خوب نش   http://www.tasnimnews.com/Home/Single/572897
  10. با سلام   با استناد به این پیام بنیانگذار راحل انقلاب، فرماندهان ارتش و سپاه (یا بهتره بگم شخص شهید صیاد شیرازی بهمراه محسن رضایی) تعبیرشون از این پیام نامیدن این عملیات  با نام" فتح الفتوح" از سوی بنیانگذار انقلاب و فرمانده وقت کل قوا  بوده در حالی که  به نظر حقیر منظور ایشون  کل عملیات نبوده بلکه با استناد به بخش زیر از فرمایش ایشون:   مردم ایران و ارتش و سپاه و بسیج و سایر قوای نظامی و غیر نظامی برای حفظ اسلام و کشور اسلامی و رسیدن به لقاء الله دفاع می کنند. و فرق است بین این عزیزان و آن گول خوردگان که برای مقاصد پلید آمریکا و وابستگان آن به جنگ برضد اسلام و قرآن مجید برخاسته اند. آنچه برای اینجانب غرور انگیز و افتخار آفرین است. روحیه بزرگ و قلوب سرشار از ایمان و اخلاص و روح شهادت طلبی این عزیزان که سربازان حقیقی ولی الله الاعظم ارواحنا فداه هستند. «و این است فتح الفتوح ».   به نظر من منظور معظم اله  از فتح الفتوح خصلت و روحیه رزمندگان بوده نه خود عملیات، دقت کنید میفرمایند: روحیه بزرگ و قلوب سرشار از ایمان و اخلاص و روح شهادت طلبی این عزیزان که سربازان حقیقی ئلی الله الاعظم ارواحنا فداه هستند واین است  این فتح الفتوح  یعنی به این روحیه و خصلت و باور و روحشهادت طلبی دارن لقب و عنوان میدن نه خود عملیات تا نظر دیگر دوستان چی باشه؟
  11.  و اما پیامی که منجر به انتخاب این عنوان برای این عملیات شد:     به مناسبت پیروزی رزمندگان در عملیات طریق القدس   بسم الله الرحمن الرحیم ان تنصروالله ینصرکم و یثبت اقدامکم. تلگراف های شریف که بشارت پیروزی قوای مسلح شجاع را بر قوای شیطانی آمریکایی صدامیان که با هجوم ظالمانه خود فتح قادسیه را به مغزهای تهی از ایمان به غیب وعده می دادند ،واصل گردید.اتکا به مسلسل و تانک ، و غفلت از خداوند قادر و جنود الهی ،انسانها را به ورطه هلاکت و فضاحت می کشاند.آنان که رمز پیروزی را مجهز به جهاز شیطانی و میگ ها و میراژ ها می دانند و ایمان به غیب و خداوند قادر را به حساب نمی آورند و دم از پیروزی قادسیه می زنند و رمز پیروزی مومنان صدر اسلام را باز نیافته اند و قدرت ایمان وشهادت طلبی را نمی فهمند.باید با شکست مفتضحانه روبه رو شوند و گوشمالی الهی ببینند.اینان از پیروزی های صدر اسلام که پیروزی خون بر شمشیر و قوای جهنمی بود باید عبرت بگیرند. مردم ایران و ارتش و سپاه و بسیج و سایر قوای نظامی و غیر نظامی برای حفظ اسلام و کشور اسلامی و رسیدن به لقاء الله دفاع می کنند. و فرق است بین این عزیزان و آن گول خوردگان که برای مقاصد پلید آمریکا و وابستگان آن به جنگ برضد اسلام و قرآن مجید برخاسته اند. آنچه برای اینجانب غرور انگیز و افتخار آفرین است. روحیه بزرگ و قلوب سرشار از ایمان و اخلاص و روح شهادت طلبی این عزیزان که سربازان حقیقی ولی الله الاعظم ارواحنا فداه هستند. «و این است فتح الفتوح ». من به ملت ایران و به فرماندهان شجاع قبل از اینکه پیروزی شرافتمندانه و بزرگ خوزستان را تبریک بگویم.وجود چنین رزمندگانی را که در دو جبهه معنوی و صوری و ظاهر و باطن از امتحان سرافراز بیرون آمده اند تبریک می گویم.مبارک باد بر کشور عزیز ایران و بر ملت شریف ،رزمندگانی چنین قدرتمند و عاشقانی چنین محو جمال ازلی و سربازانی چنین دلباخته که شهادت را آرزوی نهایی خود و جانبازی در راه محبوب خود را آرمان اصیل خویش می دانند. افتخار بر رزمندگانی که جبهه های نبرد را با مناجات خویش و راز و نیاز با محبوب خود عطر آگین نمودند فخر و عظمت بر جوانان عزیزی که در راهی قدم برداشته و پاسداری از مکتبی می کنند که شکست ناپذیر و سرتاپاپیروزی است.وننگ برآنان که در راهی جان خود را هدر می دهند و عرض و آبروی خود را می برند که پیروزی شان شکست و زندگی شان ننگ آفرین است. اینجانب از فرماندهان محترم و رزمندگان عزیز قوای مسلح نظامی و انتظامی ،ارتش و سپاهی و بسیج مستضعفان و ژاندارمری و شهربانی و عشایر محترم و نیروهای نامنظم و مردمی تشکر و قدردانی می کنم.درود بر شما و همه آنان که برای اسلام و کشور عزیز خود حماسه آفریدند.از خداوند تعالی پیروزی نهایی رزمندگان اسلام و سلامت و سعادت همگان را خواهانم. والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته روح الله الموسوی الخمینی
  12. وضعیت اقلیمی و آب و هوایی منطقه عملیاتی: به طور کلی اقلیم دشت آزادگان و بخش بستان اقلیم بیابانی گرم است که بخش بستان به علت واقع شدن در جوار هور و همچنین قرار گرفتن در شمال شهر بستان دارای آب و هوای معتدل تر می باشد . از لحاظ تقسیم بندی اقالیم مختلف ایران این منطقه یعنی ناحیه پست دشت خوزستان در منتهی الیه جنوب غربی کشور که منطقه غرب بستان مطابق با مرز ایران و عراق است از جنوب بستان تا دهانه اروند و در جنوب اهواز جزء اقلیم خشک بیابانی A۱.۲ و اقلیم فراخشک A۱.۱ قرار گرفته است. اختلاف درجه حرارت شدید گرمای فصل تابستان و زمستان در مجاور بستان یعنی دشت میشان ( آزاد ) در حدود ۴۵ الی ۵۰ درجه بوده و فرسایش مکانیکی صحرایی حاصل این پدیده و عاملی تهدید کننده است. بیشترین درجه حرارت بخش بستان در تابستان به ۵۰ درجه بالای صفر و کمترین آن در زمستان به ۱ درجه بالای صفر می رسد و متوسط باران سالیانه این بخش به ۱۵۰ میلیمتر می‌رسد. بدیهی است که وجود رشته کوههای عقب میشان در مجاور بستان و دشت عباس در پدیدار ساختن باران‌های محلی مؤثراست ولیکن بیشتر رطوبت این نواحی جذب بدنه گچی کوهپایه ها می‌شود. فصل باران در سرتاسر این مناطق و دشت میشان از ماه های بهمن تا اردیبهشت است و ماه‌های مهر تا دی ماه خشکی به حداکثر خود می‌رسد. بنابراین باران در منطقه طی۵/۴ماه می‌بارد. در کل، بستان با آب و هوای گرم دارای پوشش گیاهی چون درختان گز و کنار و گیاهان دارویی و صنعتی و علوفه برای چرای دام می‌باشد. از لحاظ وضعیت اقتصادی و انسانی، اقتصاد بستان را کشاورزی دامداری و صنایع دستی و ماهیگیری تشکیل می‌دهد و وجود رودخانه پر آب کرخه و زمین‌های بارور ناحیه، وضع این بخش را نسبتاً مطلوب ساخته است. طبیعت بستان و عوارض طبیعی موجود در اطراف این شهر برای نیروهای عراقی که بیش از ۱۴ ماه منطقه را در دست داشتند دژ تسخیر ناپذیری ایجاد کرده بود . زیرا در شمال و شمال شرقی بستان وجود ارتفاعات رملی میشداغ و الله اکبر و در جنوب وجود هور الهویزه تقریباً آزاد سازی شهر بستان را غیرممکن می‌ساخت. عوارض مهمی که نقش مؤثری در منطقه عملیاتی طریق القدس داشته‌اند: ارتفاعات: به طور کلی رشته ارتفاعات داخلی خوزستان دارای قلل و ارتفاعات زیادی نبوده و بلندترین نقاط ارتفاعی بیش از ۱۰۰الی ۱۲۰ متر از جلگه مجاور ندارد . این ارتفاعات مرکب از چند رشته می باشد که مهم ترین آن ، رشته ارتفاعات مرکزی در مجاورات اهواز، از ارتفاعات الله اکبر در شرق منطقه عملیاتی طریق القدس بوده وارتفاع دیگر در مجاورت بستان ، ارتفاعات میشداغ است که در مجاورت بستان فکه به ابوادوار و بعداً حمرین نامیده شده است. دراین میان ارتفاعات شرق منطقه عملیاتی مرکب از چندین رشته بوده که بهترین نقاط آن ارتفاعات حمیدیه در۳۲ کیلومتری غرب اهواز قرار دارد . در۶۰۰متری حمیدیه و در شمال این رشته ، یک رشته تپه ماهورهای زمینی به عرض ۲ کیلومتر دیده می شود که دارای شیارهای بزرگ عمیق می باشد که به واسطه لغزندگی خاک و شن ها حرکت در آنها بی اندازه سخت و خطرناک بوده و در صورت حرکت ، این تپه‌ها اکثراً فرو می‌ریزد. در شمال این رشته، به مسافت ۵/۲ کیلومتر یک رشته دیگر تپه های موازی با رشته اولیا ملاحظه می‌شود. این رشته تپه‌های وسیع و مرتفعی هستند با شیارهای بزرگ و وسیع که ارتفاع آن بیش از ۲ رشته دیگر است؛ به طوری که پس از رسیدن به رود کرخه قطع شده و در سمت راست رودخانه کرخه به طرف غرب ادامه می‌یابد. این رشته در مجاورت بستان به ارتفاعات میشداغ موسوم است و اکثراً سیاه رنگ و گاهی رنگ‌های مختلفی درآن دیده می‌شود، ولی عموماً چون رملی است فوق‌العاده لغزنده و خطرناک است و مرتفع‌ترین قلل آن ارتفاعی بیش از ۱۰۰ متر نسبت به جلگه مجاور خود ندارد. هور یا هورالعظیم: یکی دیگر از ویژگی‌های مهم جغرافیایی طبیعی در جنوب غرب منطقه عملیاتی طریق القدس یعنی بستان، هور است. این هور بزرگ دارای طول۱۰۰کیلومتر و عرض ۱۵ الی ۷۵ کیلومتر است که حد شمالی آن در خاک ایران پاسگاه سولا و حد جنوبی آن پاسگاه جفیر می باشد ۳۰. به عبارت دیگر جنوب آن حدود پاسگاه ژاندارمری طلائیه و شمال آن به نواحی جنوبی بستان می رسد و سرتاسر آن پوشیده از نی و گیاهان مردابی است. هورالعظیم زاییده رودخانه‌های کرخه، دجله و دویرج می‌باشد و منشأ تشکیل آن عمدتاً از رسوبات این رودخانه هاست که مهم ترین رود وارده به آن کرخه است. این رود در تابستان به علت گرما و تبخیر کاهش می یابد و در مواقع طغیان به ۸ متر می رسد، به طوری که حداکثر میزان آب آن در قسمت عمیق هور یعنی شمال هور الهویزه بوده و از لحاظ توپوگرافی شیب کف هور به صورت شرقی - غربی و شمالی - جنوبی است. لذا رودخانه هایی چون نیسان، سابله، بستان، کرخه نور، که در ابتدا به صورت جنوب غربی - شمال شرقی می‌باشد، همگی به محض رسیدن به هور الهویزه به صورت سرشاخه های متعددی با جهت شرقی و غربی وارد هور می شوند. منطقه هور الهویزه در صحنه جنگ تحمیلی نقش مؤثری داشته و همواره یکی از موانع بزرگ طبیعی به شمار می آمده؛ به طوری که عبور از آن کاری دشوار و حتی غیر ممکن می باشد. سراسر هور پوشیده از نی است که هر قدر به طرف داخل آن پیش رویم ، ارتفاع آنها بیشتر خواهد شد و خود یک مانع مهم استتار به شمار می‌آید. به هر حال وضعیت تدافعی دشمن، سپاهیان اسلام را بر آن داشت که از همین عارضه طبیعی به عنوان یک مانع مهم استفاده نمایند و خطوط دفاعی دشمن را درهم ریزند و در نتیجه باعث غافلگیری و وارد آمدن خسارات قابل توجهی به دشمن گردند و از طرف دیگر با قطع ارتباط جاده مواصلاتی تدارکاتی که دشمن از فکه تا شلمچه به موازات هور العظیم ایجاد نموده بود، امید دشمن را در این زمینه به کلی قطع گرداند. اهمیت استراتژیکی و ژئوپلیتیکی منطقه عملیاتی: با فتح شهر بستان حدود ۲۵۰ کیلومتر مربع از خاک میهنان که بعد از ۴۲۷ روز به دست قوای متجاوز عراق اشغال شده بود، آزاد گردید و خطوط تدارکاتی و ارتباطی دشمن در منطقه غرب قطع شده و راه فتح بخش اشغالی خرمشهر به دست رزمندگان اسلام گشوده گردید. با توجه به اهمیتی که منطقه عملیاتی طریق القدس برای دشمن بعثی داشت ، بعد از یورش و تصرف این منطقه توسط رزمندگان و آزاد سازی شهر بستان و ارتفاعات الله اکبر و غرب سوسنگرد دشمن متجاوز تقریباً مهم ترین جاده مواصلاتی و تدارکاتی ارتش خود را در این منطقه که در داخل خاک ما ایجاد کرده بود، از دست داد. فضای حاکم بر عملیات: عملیات طریق القدس تجلی‌گاه بارز حضور نیروهای مردمی در جبهه‌های جنگ بود که به دنبال پاکسازی جبهه انقلاب از عناصر ضد انقلاب به منصه ظهور رسید. این عملیات تجلی قدرت مردم و نتیجه حضورشان در میدان نبرد بوده و پیروزی در این عملیات نشان دهنده درستی این روش خاص در سازماندهی نیروها بود. از طرفی باحذف بنی صدر ، تلاش برای دستیابی به سیستمی تلفیقی از مهارت های کلاسیک و توانایی های جنگ چریکی و مردمی شکل می‌گیرد که در نتیجه شکستن حصر آبادان مشوق خوبی برای برادران سپاه و ارتش بود و ادامه آن در عملیات طریق القدس با حضور نیروهای مردمی به خوبی نشان دهنده این مطلب بود؛ به طوری که استعداد نیروهای شرکت کننده برای فتح منطقه ای چند برابر منطقه عملیاتی ثامن الائمه ، فقط از منبع اصلی نیروهای انقلاب یعنی مردم تأمین شد. اقدامات دشمن قبل از عملیات: دشمن بعثی برای اطمینان خاطر بیشتر، دست به مین گذاری منطقه هم زده بود که تیم های تخریب نیروهای اسلام در فرصت های مناسب معابری جهت عبور بازکرده بودند. همچنین قبل از عملیات طریق القدس چندین عملیات فرعی و کوچک تر توسط سپاهیان اسلام انجام گرفته بود و نیروهای دشمن نیز در صدد ایجادجاده‌ها، پل‌ها و تأسیساتی بودند که می توانست جایگاه مناسبی برای حفظ و نگهداری امکانات رزمی دشمن تا مدت‌های مدیدی باشد. در هر حال دو یگان عمده ارتش عراق و یک تیپ احتیاط در منطقه بودند و این منطقه توسط سپاه دوم عراق اداره می‌شد و منطقه تحت اشغال دشمن در شرق و جنوب بستان توسط یگان‌های ارتش عراق حراست می‌گردید؛ به طوری که قبل از عملیات طریق القدس واحدهای مهندسی - رزمی دشمن، بسیار فعال بودندو توپخانه دشمن به استعداد ۳گردان منطقه را پشتیبانی آتش می کرد. روند عملیات: خورشید شنبه ۷ آذر سال ۶۰ کم کم غروب میکرد و همزمان ماه شب دوم عملیات طلوع می‌نمود. رزمندگان اسلام هر کدام در تهیه و تدارک وسایل مورد نیاز بودند. با تاریک شدن هوا اولین خودرو و ستون اعزامی به حرکت درآمد نفربرها و خودروهای نظامی با سوار کردن نفرات خود روانه خط مقدم می‌شدند. نیروها در سه محور سویدانی، دهلاویه و بستان سازماندهی شدند. درساعت ۳۰ دقیقه بامداد باران رحمت الهی باریدن گرفت. ناگهان فرمان حمله در بی سیم ها پیچید: از رشید به کلیه واحدها، «یا حسین» و حمله با فریاد تکبیر آغاز شد. دشمن در خواب بود. دشمن به روش همیشگی خود چند میدان مین در مقابل خطوط به وجود آورده بود. با عبور عده ای از جان نثاران از روی مین، دلاوران اسلام اولین خاکریزهای دشمن را فتح کردند. خطوط دفاعی دشمن در مناطق سویدانی، دهلاویه و بخش شمالی شحیطیه سقوط کرد. پیشروی به سوی بستان و فکه در آن سوی دهلاویه ادامه داشت در ساعت۴ صبح بستان به محاصره نیروهای خودی درآمد و رزمندگان اسلام با عبور از دشت وسیع غرب سوسنگرد و رمل های شنی صعب العبور به پشت بستان و مقر توپخانه و واحد احتیاط دشمن رسیدند و با یک ضربه سنگین تعداد زیادی از کاتیوشاهای دشمن را منهدم کردند. هنوز سپیده صبح نیامده بود که کلیه خطوط دشمن سقوط کرد و نیروهای اسلام سنگرهای دشمن را یکی پس از دیگری فتح نمودند. دراین عملیات که از شمال رودخانه کرخه در دو جهت ادامه یافت، رزمندگان اسلام زیر حمایت آتش هلی کوپترهای هوانیروز، استحکامات و سنگرهای دشمن را در خوزستان قطع کردند. محورهای شمالی در منطقه تپه های الله اکبر و محورهای جنوبی در منطقه رودخانه کرخه پیشروی خود را همراه با انهدام دشمن ادامه داده تا این که در ساعت۱۰ صبح محاصره بستان تکیمل شد . لازم به ذکر است که دشمن در محورهای شمالی و جنوبی بیش از محور میانی مقاومت می کرد و این امر باعث تلفات بیشتر اشغالگران می گردید . پس از تکمیل شدن محاصره بستان پیشروی برای آزاد سازی شهر شروع شد و پس از ۲ ساعت نبرد سنگین در هنگام ظهر ، قوای اسلام بستان را پس از ۴۲۷ روز آزادکردند. در این عملیات ، دشمن از مناطق رملی در جناح شمالی خود که اصلاً امکان حمله از آنجا برایش متصور و مقدور نبود ، مورد هجوم قرار گرفت . به این صورت که همزمان با درگیری در خط مقدم ،رده های اول و دوم احتیاط دشمن که توپخانه فعالش در همین رده دوم قرار داشت ، از پشت مورد حمله نیروهای ما قرار گرفتند و توپخانه دشمن پس از کمتر از یک ساعت از شروع درگیری خاموش شد و سالم به تصرف رزمندگان اسلام درآمد. در شرق سابله در منطقه دهلاویه و سید شبیب شدید ترین نبرد تانک ها در طول تاریخ درگرفت که پیروزی با تانک‌ها ارتش اسلام بود و دشمن پس از نابودشدن ده‌ها تانک خود ناگزیر شد از دشت وسیع و جاده ارتباطی شرق سابله و غرب دهلاویه چشم پوشی کند و زیر هجوم کوبنده نیروهای زرهی اسلام تصمیم به عبور از رودخانه سابله با استفاده از پل کم عرض سابله گرفت، ولی آتش پرتوان رزمندگان اسلام ضمن این که خیلی از ادوات زرهی دشمن را روی پل و در نزدیکی پل منهدم ساخت، دشمن را به نحوی مضطرب نمود که بسیاری از تانک ها برای عبور سریع از پل به هم خورده کرده و بعضی هم به رودخانه افتادند؛ به این صورت که تعدادی از تانک‌ها به خاطر عجله خدمه برای فرار به رودخانه زدندکه در نتیجه در آب ماندند و خدمه آنها غرق شدند. وجود ده‌ها تانک و نفر بر زرهی سوخته در این منطقه حکایت از شدیدترین و پر حجم ترین نبرد زرهی دارد. رزمندگان اسلام حتی مجال موضه گرفتن در خاکریزها در غرب رودخانه سابله را به دشمن ندادند و نیروهای فراری دشمن را تعقیب نموده و در نزدیکی شهر بستان نبرد به صورت تن به تن ادامه پیدا کرد و تا ظهر روز هشتم نیروهای اسلام وارد بستان شدند. در این عملیات نیروهای اسلام ارتباط دو جبهه جنوبی و شمالی عراق در خوزستان را قطع نمودند. در اولین روز پس از عملیات ، نیروی هوایی و هوانیروز در پوشش هوایی منطقه و تخلیه مجروحین نقش عمده ای بر عهده داشتند . در روز دوم پاتک های مکرر دشمن با مقاومت سرسختانه لشکر ۱۶زرهی دفع شد و مبادله آتش توپخانه به شدت ادامه یافت؛ به طوری که در ساعت ۶ صبح روز دوشنبه یک تیپ تازه نفس عراق در جنوب بستان ضد حمله می کند که با دادن تلفات و ضایعات مجبور به عقب نشینی می‌شود. علی رغم پل قدیمی شهر رزمندگان اسلام در ادامه حمله به طرف تنگ چزابه و عبور از کرخه با مشکلی مواجه نشدند. زیرا پل شناور عراقی‌ها به نام پل حاج مسلم ، سالم و دست نخورده به دست نیروهای اسلام افتاده بود. در روز سوم در تاریخ سه شنبه 61/9/10 دریک عملیات تهاجمی ، قوای اسلام ضمن ۲ کیلو متر پیشروی ، دومین جاده تدارکاتی دشمن را نیز در غرب بستان آزادکرده و تجهیزات کامل یک گردان عراق به دست قوای اسلام می‌افتد. روز سوم و چهارم ، تحکیم و تثبیت هدف ها و ایجاد مواضع پدافندی در شمال کرخه و تبادل آتش در دو جبهه شمالی و جنوبی ادامه داشت و در روز پنجم نیز با وجود تلاش زیاد دشمن برای غافلگیری نیروهای اسلام، با دادن تلفات زیاد، ثمر بخش نبود و در ساعت ۹:۴۵ روز سیزدهم آذرماه عملاً درگیری‌ها خاتمه یافت، به طوری که در اولین دقایق صبح روز جمعه ۱۳ آذر یک گردان زرهی و دو گردان نیروی مخصوص عراق از منطقه نهر سابله در جنوب شرقی بستان ضد حمله می‌کنند که ضمن پیشروی به سمت شمال سابله ، به محاصره نیروهای خودی می افتد و با انهدام چند تانک ، نیروهای عراقی در دو قسمت شمالی و جنوبی به همراه ۲۰ دستگاه تانک نابود و قلع و قمع می شوند . گستردگی این حمله حدود ۳ برابر منطقه آزاد شده در عملیات شکستن حصر آبادان بود که نزدیک به ۳۰۰ کیلومتر مربع و ۷۰ روستا آزاد شد. روش‌های به کار گرفته شده در عملیات: اتخاذ تاکتیک ویژه طراحی عبور از رمل ، به عنوان محور شمالی عملیات یکی از ویژگی های عملیات و ناشی از خلاقیت و ابتکار متأثر از گسترش حضور نیروهای مردمی در جنگ بود که موجب غافلگیری دشمن و تضمین کننده پیروزی عملیات گردید . این مسئله به قدری دور از انتظار دشمن بود که حتی اسرای دشمن در سایر عملیات‌ها همواره تأکید داشتند که رزمندگان اسلام به صورت هلی برد در این محور وارد عمل شده اند؛ چرا که رمل طبیعی، مانعی اساسی و غیر قابل عبور است، و این در حالی بود که رزمندگان جهت رسیدن به اهداف مورد نظر هیچ استفاده ای از هلی کوپترها نکرده بودند . بنابراین شکل گیری تاکتیک جدید عملیاتی از یک سو و تغییر ذهنیت غلط دشمن و باور توانایی رزمی رزمندگان از سوی دیگر از عواملی بود که تأثیرات خود را در صحنه نبردهای بعدی باقی گذاشت. از این پس تهاجم و ابتکار عمل در صحنه نبرد ، در اختیار رزمندگان اسلام قرار گرفت . تداوم عملیات و سرعت عمل در اجرا، مهم ترین عامل در مختل کردن سیستم تصمیم گیری دشمن بود. یکی دیگر از روش های به کارگرفته شده توسط نیروهای اسلام در غافلگیری نیروهای دشمن این بود که آنان با استفاده از تاریکی شب بر دشمن هجوم بردند. با توجه به ارزیابی و شناسایی قبلی نیروهای خودی از دشمن در موضع مسلط قرار گرفته و در فضای تاریک شب و با استتار کامل بر لشکر دشمن حمله کردند. نقش عوامل جغرافیایی در عملیات: منطقه عملیاتی طریق القدس پوشیده از رمل های بیابانی بود که در مناطقی از آن پای لشکریان توحید تا زانو در رمل فرو می رفت و روشن است که در چنین منطقه ای تحرک سریع بسیار سخت صورت می گیرد . ولی لحظاتی قبل از انجام عملیات ، باران شدیدی شروع به باریدن کرد که بر اثر آن خاک منطقه سفت و مناسب برای انجام عملیات گردید. باشروع عملیات، دشمن از مناطق رملی در جناح شمالی خود که اصلاً تصور امکان حمله برایش متصور نبود، مورد هجوم قرار گرفت. برای تسهیل و ممکن شدن عبور از تپه های رملی، برادران جهاد سازندگی با زحمات فراوان 15 کیلومتر جاده مخصوص در شنزارهایی که تا زانو بالا می‌آمد، زده بودند و بقیه راه را رزمندگان به هر قیمتی که شده تصمیم به عبور گرفتند. البته بارانی که در شب عملیات آمد، کمک زیادی به محکم شدن ناحیه رملی و قابل عبور شدن آن کرد و دشمن با آمدن باران خیال کرده بود که احتمالاً از حمله منصرف خواهیم شد. تمام برادران باران شدید آن شب را از امدادهای غیبی می‌دانستند. دشمن متجاوز تصور می کرد مختصر بارانی که از غروب شروع شده و کمی هم زمین را خیس کرد ، مانع انجام هر گونه عملیاتی از طرف رزمندگان اسلام خواهد شد . حالت آماده باشد را که از مدت ها پیش در آن به سر می بردند به دستور فرماندهان خود لغو و در سنگر هایشان آرمیده بودند . توپخانه ارتش جمهوری اسلامی ایران نیز برای این که اثر مدد غیبی باران رحمت بود و همین سکوت توپخانه و عدم اجرای آتش تهیه تقریباً دشمن را مطمئن ساخته بود که امشب حمله ای نخواهد بود. نتایج سیاسی عملیات طریق القدس و عکس العمل دشمن: این عملیات در شرایطی صورت گرفت که در شهر مقدس مکه و در صحن بیت الله الحرام حجاج و زائران ایرانی را به جرم فریاد « مرگ بر اسرائیل » مورد ضرب و شتم قرار می دادند. فرضیات اساسی دشمن با تغییر تاکتیک نظامی رزمندگان دگرگون شده و دشمن برای اتخاذ تصمیم نهایی درمورد استقرار ، اشغال ، فرار و عقب نشینی در مناطق عملیاتی اقدامات مشروح زیر را انجام داد: حمایت از نیروهای ضد انقلابی: دشمن واگذاری مناطق اشغالی را نوعی شکست فاحش سیاسی - نظامی برای خود می دید . به همین دلیل با تجدید نظر نسبت به بهره برداری از اهرم ضد انقلاب داخلی، به صورتی جدیدتر آن را از همین زمان آغاز کرد. تأخیر و تعویق عملیات آتی رزمندگان اسلام : با تجاربی که دشمن از دو عملیات ثامن الائمه و طریق القدس اندوخته بود، دست به تحرکاتی در زمینه تقویت روحیه نیروهای خود و انهدام نیروهای اسلام زد ۶۰. به همین دلیل دست به حملات هوایی زد تا از این طریق به نیروهای ما آسیب وارد نموده و روحیه متزلزل پرسنل نیروی زمینی خود را بالا ببرد.
  13. دوست عزیز و گرامی سلام میشه لطف کنید و از این نسخه هایی که میپیچین هر ازگاهی خودتون هم نیمچه استفاده ای بکنین و بجای شعار به شعور رو بیارین؟ بخدا بد نیست خودتون هم استعمال کنید تجویزتون رو !! میشه دوستانه خواهش کنم دست از کلی گویی بردارین و موضوعا، موردی و مشخص بگین در کجا توهین شد بهتون؟ و کجاش نی نبود؟ کجاش تحریف بوده؟ کجاش منطقی نبود؟ کجاش دروغ بود؟ چرا برای اون همه سوالی که بنده پرسیدم یک پاسخ هم نیاوردین؟ یعنی شمای نوعی با اینهمه دبدبه اطلاعات نظامی و مدیریت یه تالار نظامی از اولین و تخصصی ترین سایت کشور "سلسله مراتب" نظامی ما رو نمیدونین؟ خداوکیلی نمیدونین یا خودتونو به ندونستن زدین؟ شما نمیدونین وزارت خارجه که سهله، رییس جمهور و هیات دولت هم قد یه ستوان دوم که هیچ قد یه گروهبان هم نمیتونن به نیروهای نظامی دستور بدن!!!!!! نوشته بودم نهایت کاری که میتونن بکنن  تقاضا و درخواست و پیشنهاده که خدمت فرماندیه کب قوا ارایه بدن و ایشونن که تصمصم نهایی رو با درنظر گرفتن مصالح کشور و نظام میگیرن؟ ننوشته بودم؟ میشه موردی و مشخص بگین کجای نوشته های بنده غیر منطقی ویا خدای ناکرده دروغ و فریبه؟ میشه بگین کجاش چهارچوب و قوانین نیروهای مسلح ما همخوانی نداره؟ اون دو خطی هم که نوشتین "پرسش نبود" دعوت به انجام کاری بود که از عهده این حقیر (و به نظرم سایر دوستان هم به همچنین) خارجه!!!! بنده چنین توانایی برای مراجعه به وزارت امور خارجه و بازخواست کردنشون رو ندارم،  اما مجلس داره و امروز وزیر در مجلس بودن و پاسخشونو دادن و حمایتشون بازهم دکسب کردن!! قاطعانه در باره بحث موشکی هم گفتن مذاکره نکردیم اما رونمایی و رزمایش اصلا به وزیر ربطی نداره، نهایتش میتونه به رییس جمهور درخواستی بده ایشون هم بدن خدمت فرماندهی کل قوا، اگر ایشون صلاح دونستن و به مصلحت دیدن دستور خاصی صادر میکنن در مقابل فرماندهان هم اگر اون درخواست رو درمنافات با مصلحت  و چهارچوب یا استراتژی و دکترین نظامی کشور و یا شرایط نیروهای مسلح بدونن اونها هم میتونن دلایلشونو طیگزارشی خدمت فرمانده کل قوا ارایه بدن و ایشون بعد بررسی تصمیم مناسب رو میگیرن تا جایی که بنده اطلاع دارم در این زمینه ها معمولا شورای فرماندهی تشکیل میشه و بحث مربوطه رو مطرح میکنن و موضوع رو به شور فرماندهان میزارن و فرماندهان نظر مشورتیشونو ارایه میکنن ولی درنهایت فرمانده کل قوا تصمیم نهایی رو میگیرن این همه اطلاعات من از سیستم تصمیم گیری نظامی نیروهای مسلح کشورمونه که تا همین یکی دو سه روز پیش هم همینگونه بود!!!! اگر تغییری کرده و شما اطلاع دارین بینهایت خوشحال میشیم این دوستان کوچیکتونو هم از این تغییرات آگاه کنین!!   درباره رونمایی ها و رزمایش ها و... به نظر خودتون بحثتون کمی غیر منطقی نیست؟ تاثیر رونمایی بر مذاکرات!!!!!!! اونم کی؟  بعد توافق برای تمدید مذاکرات!!! قبل توافق آرکیو رو رونمایی میکنیم که به مراتب تاثیرش برای اونها از این زیردریایی فاتح خیلی بیشتره بقول این دوستمون رونمای زیردریایی تاثیرش بیشتره یا تهدید مستقیم اسراییل به نا امنی بیشتر اونم از طرف عالی ترین و بالاترین و قدرتمندترین شخص نظام، فرمانده کل قوا!!!!!!!!!! خداییش خودتونو به خواب زدین؟ یعنی رزمایش تاثیرش از حضور مستقیم و عملیاتی در سوریه وعراق بیشتره؟ توی سوریه و لبنان که بیخ گوش اوناییم، صراحتا داریم از تجهیز  و حتی الزام تجهیز حزب الله و حتی غزه به موشکهای دقیق و قوی حرف میزنیم بعد شما میگین تاخیر در رونمای یه زیردریایی 500 تنی برای تاثیر نزاشتن بر مذاکراته؟ اونم بعد تمدید مذاکرات؟ اونم برای 7 ماه آینده؟ حالا آخر همین ماه یه رزمایش استراتیژیک بین المللی داریم اونهم توی آبهای فراسرزمینی اینو چیکارش کنیم؟ وقتی سلسله مراتب شرایط و زمان رو مناسب رونمایی ( در همین آینده مزدیک و خیلی قبل از  پایان مذاکرات!!!) دید و دستورشو داد اونوقت چی میگین؟ شما خداوکیلی، بینی و بین الله نمیدونین هیات دولت هیچگونه اختیاری در دستور دادن به ارگانهای نظامیمون نداره؟ اونم مثلا به کی؟ بیاد به سپاه دستور بده رزمایش برگزار نکن و موشک پرتاب نکن!!!! خداییش کمی منطق هم چیز بدی نیست   دوست اندیشمند و مطلعم محمد جان! بینهایت خوشحال میشم بصورت موردی و مشخص ایراد های فنی وغیر منطقی و نادرست نوشته های منو از اون پست اولم تا حالا رو بهم یاد آوری کنی، ببینم کجاش با آیین نامه نیروهای مسلح و قوانین نظامی ما نمیخونه و منافات داره و کجاش رو تحریف کردم!!! بعد بگین این فرمایش شما در باره توان و اختیاردولت در دستور دادن به نیروهای مسلح و منع کردنشون از رونمایی و شلیک و رزمایش و... کجای این قوانین و آیین نامه ها و اساسنامه هاست؟ اینکار رو هم در چهارچوب و راستای همون حرف خودتون تبدیل "شعار" به "شعور" انجام بدین   بینهات ممنون میشم و بدون تعارف و شکسته نفسی و از اینجور حرفها، به والله  منت دار و منت بار یاد اوری و رفع ایراداتون هم میشم این شما و این هم نوشته های من حقیر بسم الله چشم براهم
  14.   با سلام دوست عزیز این پستتون مبنای فقه تشیع رو کلا کن فیکون کرد که!!!!!! خداوکیلی خودت به این چیزهایی که نوشتی اعتقاد داری؟ نمیشد کمی تحقیق یا دسته کم پرس و جو میکردی؟ نمیشد یه سرچ ساده اینترنتی بکنی برادر من میدونی محیط نت برای همه قابل دسترسی و قابل دیدنه، میدونی مخالفین و بهونه گیرها و اونهایی که دنبال  ایراد گرفتن از تشیع هستن منتظر همچین نظراتین و اینگونه نظرپراکنی ها چی عواقبی میتونه داشته باشه؟ یعنی تقیه رو با لعاب "فروع دین" به فتوای شرعی ارجاع میدی؟ میدونی تقیه مال چه زمانیه و ما الان در چه موقعیتی هستیم؟ مدیونی فروع دین چندتاست؟ میدونی تقیقه به همین سادگی نیست؟  میدونی اگه اینطور بود  هر کسی  در هر مخاطره ای خودشو میکشید کنار و میگفت "تقیه"!!!!! دوست عزیز فکر نمیکنی ولی امر مسلمین و رهبر عالی قدر بیشتر از شما به این موارد اشراف دارن؟ فکر نمیکنید ایشون معنای تقیه و جهاد رو بهتر از من و شما میدونن؟ فکر نمیکنید که همین  تفسیر شما میتونه بدعتی باشه برای  شونه خالی کردن از زیر فتواها به بهونه های واهی مثه همین تقیه خداوکیلی کمی تحقیق بد نیست تا بدونیم تقیه یعنی چی و چه شرایط و الزامات و دلایلی داره یعنی شما فکر میکنی ما الان در زمان تقیه ایم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ خداییش اگر شرایط امروزمون بعد 35-6 سال انقلاب و جکومت اسلامی و... اینه که شما میگین و در حیطه تقیه ایم، به والله که لازمه 3 ماه عزای عمومی اعلام کنیم  برای این دست آورد دوست من ما دنیا رو به چالش کشیدیم تقیه کجا بود اینجا؟ ما الان تاثیر گذار ترین قدرت منطقه ایم، الان تقییه کجای شرایط ماست؟ ما در شرایط تقیه ایم؟ یعنی خدا وکیلی شایسته میدونین برای منافع سیاسی فقه تشیع رو به چنین بلاهایی دچار کنیم و چنین  نابخردانه و انشا الله غیر تعمدی و ناعامدانه بزنیم به اساس و بنیانش؟ فکر نمیکنید فقه تشیع قدر و شان و جایگاهش بالاتر از این حرفهاست؟ فکر نمیکنید جایگاه مرجعیت، رهبری و ولایت فقیه برتر و بالاتر از برداشت بخ  تعبیر شما عزیزانه؟ فکر نمیکنید اینها نوعی بدعت نامیمون در تشیع هستن؟     خدا بهمون رحم کنه!!!!!!!!!!! ما هنوز حتی درشمردن و نام بردن فروع دینمون هم موندیم !!!!!!!!!!!!!!! من چه انتظاراتی دارم دیگه!!!!!!!!! بخداااااااااااااااااااا بی خیال.......................................این ره که ما میرویم به ترکستان است هیچی..........................    با این تفاسیر و این نظرهای حکیمانه این بحث رو بنده ادامه ندم به ثواب شایسته تره !!!!! چون ممکنه خدای ناکرده موجب بدعتهای ناجوری در دین و یا دسته کم مذهب حقه شیعه اثنی عشری بش که اونوقت عواقبش به مراتب دامنگیرتره ، هم در این  دنیا هم در اون دنیا برای توجیه حرفهامون چیکارهایی که نمیکنیم دوستان مدعی بیان و تحویل بگیرن امروز تقیه شد فروع دین!!!!! فردا میشه اصول دین!!!! برای اینکه جزو مسببین این انحرافها نباشم از ادامه بحث در این  زمینه جدا خودداری میکنم آنچه شرط بلاغت بود گفتم، مابقی با عقل سلیم دوستان عزیز   دوستان عزیز اگردرخودشون این توانای رو میبیننن همین الان شروع به ساخت بمب اتم بکنین!!! کسی هم جلوتونو نمیگیره!! جایی که فتوا نتونه دیگه .... شروع کنین بسم الله   خدا هممونو به اره راست هدایت کرده و عاقبت بخیرمون کنه چنین بادا
  15. با سلام والا براي همه شبهات و شكها پاسخ هست اما وقتي ديده ميشه اينهمه پاسخ رو حتي بخودتون زحمت خوندن  و تامل و پاسخي حتي نيمچه منطقي !!!هم نميدين آدم بيخيال پاسخهاي ديگه هم ميشه!!! تا همينجا هم كلي كيبورد فرسايي كرديم هنوز برخي دوستان ميگن ليلي زن بودي ا مرد؟؟!!!! براي شما و ديگر دوستان هم فكر كنم پاسخي بالاتر، قاطع تر، شرعي تر، خداپسندانه تر، انساني تر و محكمتر از حكم  و فتواي شرعي و نظر ولي فقيه (مجتهد ولي امر و رهبر كشوري و جامعه) نباشه و نيست!! اگر شما چشاتونو بروي نظرات و فتاوي ايشون ميبندين و اينگونه نظر ميدين وااااي به حال نظر من و امثال من حقير!!! با خودتونه!! شما هرطوري دوست دارين از اين حكم و فتواي "ولي امر مسلمين و مقام عظماي ولايت" برداشت كنين   بد دردي اپيدمي شده اين روزا!!!! جديدا برخي دوستان از مقام معظم رهبري مسلمان تر دانا تر نظامي تر فرمانده تر انقلابي تر آينده نگرتر حساس تر مسيوليت پذير تر دغدغه دار تر  با بصيرت تر بينا تر عالم تر سياستمدارتر مديرتر مدبر تر شجاع تر  مومن تر  و... خلاصه هرچي "تر" ه شدن   خدا آخر و عاقبتمونو به خير كنه!!!!!!!           براي اينكه اسپم نشه و مرتبك با تاپيك هم  باشه: قسمتهايي از سخنان دكتر ظريف در جلسه امروز مجلس:   ظریف در جلسه غیرعلنی امروز مجلس شورای اسلامی تاکید کرده که ایران هیچگاه اجازه نداد طرف مذاکره کننده موارد خارج از دستور از جمله حقوق بشر و برنامه موشکی را مطرح کند. وزیر امور خارجه تاکید داشت اجازه ندادیم مباحثی غیر از دستور جلسه در مذاکرات دنبال شود. همچنین ظریف اعزام نماینده رئیس جمهور به مسقط و وین را تکذیب کرد.   عضو هیات رئیسه مجلس، تصریح کرد: همچنین نمایندگان سوالات خود در خصوص مذاکرات را مطرح کردند و وزیر امور خارجه به پرسش های نمایندگان پاسخ داد، البته باید تاکید کرد که گزارش ظریف از مذاکرات مثبت بود و نمایندگان از مذاکرات و مقاومت تیم مذاکره کننده هسته ای در مقابل زیاده خواهی ۱+۵ اعلام حمایت کردند.        و همچنين خطيب نماز جمعه اين هفته تهران آيت الله امامي كاشاني:   به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، آیت‌الله امامی کاشانی در خطبه‌های این هفته نماز جمعه تهران با اشاره به مذاکرات ایران و 1+5 خاطرنشان کرد: استکبار به معنی خودبزرگ‌بینی است و ما این خودبزرگ‌بینی را در ژست اعضای 1+5 هم می‌بینیم. وی افزود: خدا را شکر تیم مذاکره‌کننده جمهوری اسلامی، وزیر محترم خارجه و همراهان ایشان از نظر متانت و قدرت بیان جوری حرکت کرده‌اند که سیاست‌های ایران برای دنیا روشن شد و میلیاردها ملت روی زمین فهمیدند که ایران به دنبال سلاح هسته‌ای نیست و متوجه شدند که منطق جمهوری اسلامی منطقی است که سلاح هسته‌ای را حرام می‌داند. امامی کاشانی با بیان این‌که طبق منطق کشورها باید از نظر انرژی هسته‌ای نیازهای خود را برآورده کنند تأکید کرد: همه کشورها باید به حقوق خود دست بیابند و استیفای حق وظیفه‌ای است که برای جهان بشریت و جمهوری اسلامی ایران مبنا و اصل است. همچنین مبنای ما بر اساس اصل اسلام است و منادی تفکر اسلامی نیز قانون اساسی و مقام معظم رهبری و ولایت فقیه است. ما چنین کشور منسجم و متحدی را داریم که زیر خیمه ولایت فقیه، مردم، مجلس و رهبری همگی یک حرف متحد را می‌زنند.   امام جمعه موقت تهران با یادآوری فرمایشات رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره علمی بودن فعالیت های ایران در عرصه صلح آمیز هسته ای، خطاب به گروه ۱+۵ گفت: آنگونه كه حضرت آیت الله خامنه ای كرارا فرموده اند ودیگر مسوولان كشور نیز تاكید كرده اند، كاری كه الان در انرژی اتمی انجام می گیرد برای سلاح اتمی نیست، این فعالیت ها جنبه علمی دارد؛ این موضوع را باورو توجه كنید. وی گفت: تیم مذاکره‌کننده ما نیز به پشتوانه تفکر دینی کشور جلو رفته است، بنابراین آن‌ها (1+5) مجبور است با ایران کنار بیاید و نمی‌تواند ایران را به زانو دربیاورند زیرا ملت ما با قدرت هیچ‌گاه تسلیم زور و زیاده‌خواهی دشمن نخواهد شد.             وظيفه ما بياني بود به گمان اينكه شايد برخي دوستان نشنيده باشند اينهمه بيانات و فتاوي مقام معظم رهبري رو!!! حسب وظيفه فرمايشات و نظرات معظم اله رو بيان كرديم مابقي با منطق، بينش، دانش، درايت،عقل، شرف، دين و آخرت دوستان كه صلاح ملك خويش خسروان دانند هيچكي رو هم توي گور ديگري نميزارن!!!!!!!!!!!!!   خدا هممونو به راه راست رهنومون كرده و جملگيمونو عاقبت به خير كنه آمين يا رب العالمين
  16.   با سلام سهیل جان  الان بهتر شد این شد یه چیزی!!الان داریم تا حدودی منطقی گفتگو میکنیم البته نه کاملا  هنوز هم احساسات در حرفهاتون موج میزنه اما خیلی  به ریشه نزدیکتر شدیم تا شاخه ها و حواشی!!!   و اما ... 1- بهتر بود بجای عبارت "آقای خامنه ای " مینوشتین فرمانده کل قوا یا مقام معظم رهبری  یا دسته کم رهبر چون اینطوری بهتر بود البته حرف شما خدای ناکرده توهین نبوده و نیست اما حفظ حرمتها شرط ادبه، اونهم شخصیتی با این جایگاه رفیع  و مقام بالا و این همه بزرگواری بنده ابدا معتقد به ذوب در ولایت نیستم, هیچوقت برای ایشون لقب ساختگی"امام" و یا عناوین نادرستی مثه "نایب برحق" رو بکار نبرده و نمیبرم و نخواهم برد منتها ایشون رهبرعالی مقام سیاسی و مذهبی کشور هستن در یک کلام " ولی فقیه" من هستن و برباوری که من درباره "ولی فقیه" دارم اطاعت ایشون رو برخودم واجب میدونم و سعی نمیکنم از ایشون خدای ناکرده سبقت بگیرم  بعنوان یه انسان ایشون رو قابل انجام اشتباه میدونم و معصوم نمیدونمشون ( خودشون چند جا به صراحت به اشتباهاتشون اشاره کردن که همین امر نشانه بزرگواری ، توان و تدبیر و مدیریت، وسعت اندیشه و سعه صدر و روشنفکری راستین ایشونه), نه تنها ایشون رو بری از اشتباه نمیدونم که بحکم انسان و جایز الخطا بودن جاهایی هم بهشون نقد داشتم ( نمیگم من در نقدهام محق بودم و حق با من بوده, میگم با اطلاعات و دانش و آگاهی ناچیزی که دارم برخی جاها بهشون نقد دارم که شاید حق با من باشه شاید هم نه نشات گرفته از نقص علمی و دانش و اطلاعاتی من هستند) اما با این همه ایشون رهبر و ولی فقیه و فرمانده کل قوای من هستند, وقتی ایشون میگه من بر این باورم و اعتقاد دارم و حمایت میکنم من بعنوان پیرو و تحت امرشون باید همون باور رو داشته باشم حتی اگر مخالف نظر بنده باشه  نمونه عینی برات بیارم: من اصلاح طلبم و طرفدار جناب میرحسین موسوی بوده و هستم !!!در تبلیغات ریاست جمهوری هم مسیولیت یکی از ستادهاشون رو تا قبل از اعزام به ماموریت خارج کشور بعهده داشتم, بعد از انتخابات هم بشدت اعتقاد داشته و دارم که در امر انتخابات دستکاریهای وحشتناکی صورت پذیرفت و منتقد  شدید ( و نه مخالف) ماجرای انتخابات 88 بوده و هستم اما............. وقتی ایشون بعنوان ولی فقیه وارد ماجرا شدن و صحبت کردن، کشیدم کنار!!! هرچند نظر ایشون کاملا خلاف نظر بنده است اما چون ایشون ولی فقیه بنده هستند سکوت کردم و به نظر ایشون احترام گذاشته و تاسی کردم از حرفهاشون, مهم نیست من چه نظری دارم، نظرم رو برای خودم محترم میشمارم و میکوشم در چهارچوب قواین ازش دفاع کنم اما از رهبری و "ولی امر" سبقت نمیگیرم وباهاشون زاویه هم پیدا نمیکنم در نهایت ضمن حفظ نظر خودم برای خودم, به نظر ایشون عمل میکنم ( آقای دکتر ظریف هم دقیقا همچین چیزی در باره نظر و عملکرد بیان کردن) ببینید من حقیر نوعی منتقد ایشون که از اون القاب دهن پر کن هم برای ایشون استفاده نمیکنم, بنا به جایگاه ولایت امری ایشون و آیه شریفه " اطیو الله و اطیو الرسول و اولي الامر منکم" به نظر ایشون حتی خلاف نظر شخصی خودم احترام گذاشته و تاسی میکنم و نظر خودمو میزارم کنار من بارها اینگونه رفتار کردم هرچند نظرشون کاملا خلاف و متضاد باور و نظر خودم بوده باشه اما بنا به وظیفه ام به نظرایشون تاسی کرده و سکوت کردم و نظرخودمو کشیدم کنار! چون معتقدم باید حرفهامو در نهایت منطق و آرامش و منطبق بر قوانین جاریه كشور بزنم اما درنهایت باید به امر ولی فقیه ام مراجعه کنم اما اینجا دوستانی که مدعی ذوب در ولایت هستن و از القاب ساختگی چون "امام" و "نایب برحق" و... استفاده میکنن حتی فتوای صریح ایشونوهم نادیده میگیرن چه برسه به بیانات و رهنمودهاشون   2-  درمورد ایرادها و مشکلات موجود در صنایع ما چیز تازه و یا عجیبی نیست، دست برقضا چیز منحصر به ما هم نیست بزرگ بزرگهای صنعت و علم مثه امریکا و شوروی (روسیه امروزی) کلی حادثه و ماجرای شبیه این داشتن و یا حتی ماجراهایی بشدت خونین تر و یا پرهزینه تر و فاجعه آمیزتر(کورسک و زیردریایی هایی غربی و شرقی غرق شده رو فراموش کردین؟ اصلا از چرنوبیل بدترکه نداشتیم؟) از اینکه نباید اتفاق بیوفتن یا حالا که متاسفانه رخ دادن! باید ازشون درس گرفت و درس بگیریم شکی درش نیست منتها نه با این حدتی که شما میگین و نه با این ادبیات و با اين دید!!!   ببینید هرچی یه نفراختیاراتش بیشتر بالطبع مسیولیتش هم بیشتر پس مسیولیت مقام معظم رهبری بعنوان فرمانده کل قوا ازهمه بیشتره اما شما گاها دارین خلط مطلب میفرمایین یعنی یه موضوع درست رو بشکلی ناصحیح روایت میکنین نمونه بیارم براتون: هیچ گلوله خمپاره ایرادداری نباید برسه دست مصرف کننده, عین این مساله در باره همه تجهیزات  و مهمات و ابزار و سلاح هامون دستور مستقیم و صریح فرماندهی کل قواست و فرماندهان در رده های پایین مسیول بر اجرای این دستورهستند اونها موضف به نظارت برکیفیت وسلامت و ایمنی ساخت، تولید، نگهداری، جابجایی , انبار داری و استفاده درهمه زمینه و مواد و تسلیحات نظامیمون هستن و اگر موردی را خلاف روال و دستورات معظم اله مشاهده کرده بایدپس از بررسي برخورد كرده و گزارش کنند یعنی اینکه ما طبق آیین نامه و دستو العملهای صادر شده باید همه موارد رو لحاظ کنیم, فرمانده کل قوا دستورات لازم رو صادر کرده و هر رده ای باید نظارت خودشو داشته باشه، اگر کوتاهی وقصوری پیش بیاد حتما باهاش برخودر میشه درارتش بشدت به این امر رسیدگی میشه واگر کوتاهی رخ بده بشدت برخورد میشه، اگر کوچکترین اتفاقی رخ بده، بازرسیهای سختگیرانه صورت گرفته و گزارشها به فرماندهی کل ارسال شده و متناسب با نتایج بدست امده از بازرسی و تحقیق حکم صادر میشه حالا با کمال احترام در نهاد انقلابی نظامی برادران این مقوله کمتر دیده میشه این یه مشکل ساختاری ازآغاز تاسیس سپاه هستش که شکر خدا روز بروز داره برطرف میشه و اوضاع بسمت بهبودی پیش میره و لی این دلیل زیر سوال بردن رهبری نمیشه اگر من نوعی در انجام وظیفه ام قصور دارم من مقصرم و فرمانده بالاترم که برررسی نکرده  نه فرمانده کل قوا که راس حرمه!! اگر موردی شما بیان کنین که به ایشون یه قصوری گزارش شده و ايشون ترتيب اثر ندادن یا خدای ناکرده ایشون در امر فرماندهیشون کوتاهی کردن اونوقت هرچی شما بگین بنده قبول میکنم اما ايشون نميتونن همزمان در همه ارگانها و در همه مراحل باشن !! اگر اينطور بود ديگه نيازي بهع اينهمه فرمانده و ارگان و اداره عريض و طويل بازرسي و نظارت و ... نبود\ مهم روال و روتين كاره كه ايشون طي دستوارت شفافشون  هرگونه اهمال و كوتاهي و به خطر انداختن، اصراف و حيف و ميل و يا دستورات شخصي و منفعت طلبانه و اشتباهي رو ممنوع كرده اند بعد اين مرحله ميرسيم به نحوه اجراي فرمان ، البته اينجا وظيفه يگانهاي نظارتي بيشتر ميشه و اينها بايد گزارش تخلفهاي رصد شده و ديده شده ور حتما خدمت ايشون بفرستن تا ايشون  در جريان امر قرار بگيرن! اگر اينكار رو نكنن  فرمانده كل قوا چطور ميخواد  بفهمه كه چه اتفاقي افتاده تا بتونه پيگيري كنه؟ درضمن در نيروهاي مسلح قوانين خاص انضباطي حاكمه و معمولا سعي ميكنن پرونده تنبيهات رو تا جايي كه ممكن باشه همگاني نكنن بالاخص اگر رده هاي بالا باشن در نظام وقتي شما از بالادستت شكايت ميكني و يا ايراد و اشتباهش رو گزارش ميكني\ اگر ناحق باشي كه پوستت كنده است!! ولي اگر بحق باشي و اون مافوق رو بخوان تنبيه كنن به هيچ وجه شما خبر دار نميشي!! نه نوع تنبيه و نه حتي اينكه آيا اصلا طرف تنبيه شده يا نه!!!! براي حفظ سلسله مراتب و جايگاه هاي ارشديت و فرمان پذيري به هيچ وجه مادونترازتنبيه ارشدترخبردار نميشه (خوب قوانين قضايي نظامي با دادگاه هاي عمومي جامعه فرق داره چون دو محيط كاملا متفاوت هستند و اونجا شرايط و ضوابط خاص خودشو داره)   3- سهیل جان برای همه اون عزیزانی که دراثراهمال و کوتاهی و قصور یه عده دیگه آسیب دیدن بینهایت متاسفم، ميفهممشون و باهاشون همدردی میکنم چرا که خودم از آسیب دیدگان اینگونه حادثه هام (انفجار سایت موشکی امام علی خرم آباد که یادتونه) اما باید دید مشکل کجاست؟ مشکل در اون چیزی که شما میگین نیست!!! مشکل دقیقا جاییه که گاها دیده شده متاسفانه خود شما هم دارین بهش دامن میزنین!!! یعنی عدم تخصص به بهونه "تعهد" !! جايي كه یه مشت آدم نامتخصص ناوارد ناکارشناس به بهونه تنها دیندار بودن و مومن و مذهبی بودن پستها و مشاغل و سمتهایی رو قبول میکنن کهشايستگي  اونو ندارن و نهایت و نتيجه اش میشه این چیزی که میبینیم و الان شما دارين ازش مينالين و كاملا هم بحق مينالين!! جالبه معناي شعار "تعهد" رو بد فهمیدیم به نظر این حقیر هر کسی با هر درجه ای ازایمان و مذهب اگر پست و مقامی رو قبول کنه که تخصص و توان و شایستگی احرازش رو نداشته باشه نه تنها " تعهد " نداره !!!! که "خاین به کشور و مردم و نظام  هستش"  این باور منه!!! درسته تخصص بی تعهد بدرد نمیخوره و میتونه خطرناک باشه اما تعهد بی تخصص هم میشه اونچیزی که شما گفتین و صدها نمونه بدتر و فاجعه آمیزترش که لاپوشانی شدن   نمونه یه متعهد رو میخواین بدونین: شهید سرلشگر خلبان بابایی!!! وقتی ایشون که خودشون خلبان بودن، ازفرماندهان عالی رتبه و خوشفکر نهاجا بودن و درنهایت متخصص شایسته ای هم بودن رو برای  پست و جایگاه "فرماندهی نیروی هوایی ارتش" انتخاب کردن و برگزیدن ایشون نپذیرفتن چون یکی رو از خودشون لایق تر و شایسته تر میدونستن و میشناختن (تيمسار شهيد ستاري) به این میگن "تعهد" نه به نمازخوندن و ریش گذاشتن و...  تعهد یعنی نپذیرفتن مسیولیتی که توان، تخصص، شایستگی و لیاقتشو نداریم اونهم در زمانی که میدونیم خیلی ها از ما شایسته تر هستن  نمونه منفیشو هم میخواین: جناب آقای محسن رضایی!!! زمانی خودشونو به هر در و دیواری برای پست فرماندهی سپاه زدن که خیلی ها از ایشون برتروشایسته ترهم بودن و بعدها هم دیدیم چیکار کردن ايشون و چی شد!! باز نمونه مثبتش: شهید کلاهدوز بود که در نهایت خضوع پست فرماندهی سپاه رو قبول نکرد و همچنان معاونت سپاه رو بعهده گرفت " یه افسر سابق گارد شاهنشاهی ارتش"!!!!! به این میگن تعهد!!!!!!!!!!!!!   اگرهمین بحث تعهد جا بیوفته خیلی از مشکلاتی که گفتی حل میشه  هرچند جدای از بحث تعهد, گاها اتفاقاتی رخ میده که جزو لاینفک مسایل مرتبط با صنایع نظامیه(توی خود آمریکا هم کم نداشتیم از سقوط و کشته شدن خلبان جنگنده تا غرق زیردریایی مدرن و انفجار شاتل و ....) نمونه میخوای؟ در سپاه متعهد و متخصص تر از شهید تهرانی مقدم داشتیم؟ايشون ايمان، تعهد\ تخصص، كارشناسي، ذكاوت، لياقت و فرماندهي و همه و همه رو باهم داشت! پس چرا اون اتفاق ناخوشايند رخ داد؟ اینها جزیی از مساله صنعت نظامی هستند که رخ دادن یا ندادنشون بر میگرده به خیلی فاکتورها مثه تجربه، نظم، استاندارد، کیفیت، قوانین و مقررات مناسب، ابزار و تجهيزات اصولي و بروز، بازرسی های متناسب، مدیریت علمي و منطقي، فرماندهی شايسته و......برخی هاش هم حادثه هاییه که جلوگیری ازشون یا واقعا ناممکنه یا بینهایت سخت!! بیشترین مقصر اینگونه حوادث  عامل انسانیه متاسفانه!!! معضل ما اینه (بالاخص در سپاه) که خیلی جاها بخاطردستیابی به برخی موارد و پوينتهاي خاصي، بیخیال فاکتورهای مهمي مثه نظم، انضباط، رعايت قوانين فني و ايمني، عدم توجه به استانداردهاي لازم  و رعايت نكردن مسایل فنی و.. میشن برخی مواقع ناچارن و نمیشه بهشون ایراد زیادی گرفت و عذرشون تا حدود زیادی موجه هستش(مثه مواقعی در زمون جنگ تحمیلی که ناچار بودن و راهکار دیگه ای نداشتن) اما برخی مواقع به نامتخصص و ناکارشناس بودن ، عدم اولویت شناسی  و در بيشتر موارد به نا شايستگي و  عدم دقت و ساده انگاري مسايلشون برمیگرده درارتش هم کم نداشتیم اینگونه موارد و حادثه ها رو!!!منتها بسیاربسیاربسیارکمتراز سپاه، اونجا ایرادها بیشتر درعدم رعایت استانداردها بوده درحالی که در سپاه عموما استانداردها اصلا تعریف هم نشدن!!!!!( البته شکر خدا بعد این موارد غم انگیز رخ داده، کم کم درسهای خوبی گرفته شد و کوشیده شد استاندارد و نظم در سپاه بهتر و نهادینه تر بشه)   4- سهيل جان! همه این چیزهایی که بالا گفتی دلیل نمیشه بخوای جلوتراز رهبری حرکت کنی و یا بیانات ایشون رو سوء تعبیر به برداشت خودت بکنی، ایراد بوده، هست و خواهد بود, وظیفه من و شما و همه ماها اینه که بکوشیم تا حد توانایمون در راه رفعشون تلاش کنیم برای همین بود که نمونه هایی رو برات در لفافه آوردم که از همین میلیتاری خودمون الان در حال طراحی و ساخت برای ارگانهای نظامیمون هستن ما موضف به تلاش در راه اصلاح شرایط موجود با درس گرفتن از اشتباها و ایرادها  هستیم (نه فقط اشتباهات خودمون که باید از اشتباهات دیگران هم درس بگیریم) بقول معروف تجربه بهترین معلمه و اینو هم همه میدونن که نباید هرچیزی رو خودمون تجربه کنیم، اگر ما از تجربیات خوب و بد دیگرون استفاده کنیم مفت و مجانی بدون هزینه کردن به دست آورد و پیشرفتهای اونا میرسیم!! یعنی اونها هزینه کردن، تلاش کردن، زمان و انرژی و سرمایه صرف کردن اگر نتیجه مثبتی گرفتن و یا منفی ما بیاییم با برررسی عملکردشون بدون اون هزینه کردنها و بدون صرف اونهمه زمان از دست آورد یا ضعف اونها در راه نیل به هدف خودمون بهره برداری کنیم غرب همین کار رو با پیشینه علمی و تاریخی نیاکان ما کرد وبه اینجا رسید!!!! البته این دلیل بر حرکت و هزینه نکردن ما نمیشه، ما بايد مسير درست هزينه كردن رو ادامه بديم و دركنار اون و همزمان با حركت در اين مسير اصولي باید با همه وجودمون تلاش کنیم، و بکوشیم راههای پیشرفت رو هموار کنیم اما اگر از تجربه دیگران استفاده نکنیم حتما خودمون محکوم به تجربه کردن همون موارد گاها تلخ و دردناک و پرهزینه و تاسف بار!!!خواهیم شد   5- نمیخوام وارد جزيیات حرفهاتون بشم اما این بحثتون مبنی برعدم وجود اجکشن سیت ویا نقص عملکردشون در جنگنده های ما!!!!! بشدت باهاتون مخالفم!!! این حرف نشات گرفته از نا آگاهی و عدم دسترسی شما به منابع موثق وغیر مغرضه(هستند کسانی که مغرضانه چیزهایی میگن)  اینو قاطعانه خدمتتون عرض میکنم، اگر یه جنگنده ای کوچکترین ایرادی داشته باشه به هیچ وجه اجازه عملیاتی شدنش داده نمیشه و اجازه پروازش لغو میشه قوانین و مقررات و آیین نامه ها و استانداردها اینو میگن محاله یه جنگنده با علم به عدم کارکرد اجکشن سیتش بره در خط پرواز و در لیست پرنده های عملیاتی قراربگیره (حتی زمان جنگ و اضطرار هم اینگونه نبوده) منکر نمیشم که بخاطر اهمال در انجام وظیفه و خطای انسانی ممکنه مواردی دوراز چشم مونده باشه یا بررسی نشده باشه اما اینکه با علم و عامدانه باشه رو به هیچ وجه قبول نداشته و ندارم اگر به این حرف باورنداری میتونم شما رو به هر پایگاهی که مایلین ببرم استانداردهای تعمیر و نگهدرای و چک لیستهای قبل پرواز رو بهتون نشون بدم تا ببینین بدون گرفتن اوکی همه تستها و بازرسیها محاله یه جنگنده بره روخط پرواز این بدگویی ها رو باور نکنید   6- این ضعف اطلاعاتی و مشکل در محافظت از مقامها چه سیاسی و چه نظامی و چه علمی هم درد امروز و دیروز نیست !!! کم رییس جمهور و نخست وزیر و فرمانده عالی و.. نداشتیم ترور شده خوب اونوقت این مساله که دست برقضا خیلی هم مهمه چه ربطی به حرفها و مباحث ما داره برادر؟ کشور مدینه فاضله که نیست، تو خود امریکا و غرب هم ترور بوده و هست  بالاتر از 11 سپتامبرکه نیست؟ سهیل جان من هیچکدوم این چیزایی که گفتی رو دلیل بر اون طرز تفکرتون نمیبینم و نمیدونم، دوست من برگرد و بخون ببین چی رو به چی نسبت دادی برادر من؟ میدونم الان دولت مورد نظرت رو کار نیست و نارحتی و راضی نیستی!!! زمان دولت قبلی من هم ناراحت بودم!!! اما این دلیل نمیشه مسایل رو نامربوط به هم ربط بدیم   7- ببین بخدا دوستانه و برادرانه دارم میگم (قبلا هم در یکی دو پست  که بهت حمله شده بود بابت اطلاع رسانیهات  دلسوزانه بهت گفته بودم) در باره برخی مسایل حتی اگر اطلاع هم داشته باشی نباید اصلا چیزی بگی تا مقامات نگفتن یه نمونه بهت بگم, از موضوعی  اطلاع دارم (کاملا موثق و با جزیات تقریبا کامل!!!! )که اگر بیانش کنم دوست و دشمن باور نمیکنن !!!! همین الان اگر فرماندهانمون بیان و اونو بگن شاید خوشبین ترین های سایت هم باور نکنن و اونو توهم و دروغ و بازی رسانه ای و.. بدونن اما تا حالا جیکم درنیومده و درنخواهد اومد!!! منتظر بیان توسط فرماندهان و مسیولین میمونم!!!! شما هم باید در برخی مواقع سکوت کنی و هرچیز رو نگی برخی جاها هم اظهار نظرهایی میکنی که ابدا بهسشون اشراف نداری و من نمیدونم چه اجباری هست که اینگونه نظرهای رو عنوان کنی پسر خوب جایی که اطلاع یا دانشی نداری اگر نظری بدی باعث کم شدن شان و جایگاه خودت میشی و اعتبار خودت رواز بین برده یا زیر سوال میبری!  برادرمن ربط دادن بی ربط!!! برخی موضوع ها بهم برای هر منظور و هدفی که باشه وقتی واقعیت نداشته باشه صحیح نیست و معنی بسیاربدی میده! امیدوارم از این نصایح برادرانه درس بگیری و درجاهایی که تخصص و دانش خوبی هم داری دوستان رو مستفیض کنی و در حیطه داشته ها و دانسته هات حرف بزنی و جایی که اشراف اطلاعاتی نداری یا شک داری بهتره بپرسی و بعد نظر بدی به تاثیر حرفهات بر جونترها و کمتر مطلع های سایت هم فکر کن همه ما نسبت به حرفهایی که میزنیم و تاثیری که دیگرون ازشون میگیرن مسیولیم     شاد باشی وپیروز   قلمت روان و اندیشه ات پایدار
  17. اشتوکای عزیز سلام نوشته بودم مثلا اگر.... میدونی یعنی چی؟میدونی تمثیل چیه؟ درضمن والا همش دارن داد میزنن دزدی اطلاعات و جاسسی نرم و... بگذریم اینها دربرابر اصرار شما در مقابل فتوای رهبری به والله کاهی هم نیست پسرخوب سربازی نرفته!! مقام عظمای ولایت و فرمانده کل قوا و مرجع تقلید داره میگه "حرامه " یعنی دیگه نباید هیچ حرفی بزنی  چیز به این سادگی فهمیدنش اینقده سخته؟       پوزش که دارم باعث انحراف تاپیک میشم اما باید پاسخ میدادم مدیران میتونن پاکش کنن بدون هیچگونه گلایه ای از طرف بنده حقیر
  18. با سلام بازم از آخر میام به اول!!! امیرسیاری فرمودند سلسله مراتب, و این یعنی بالاترازایشون که میشه فرماندهی کل ارتش, ستاد مشترک ودرنهایت فرمانده کل قوا رییس جمهورو هیچکدوم ازهیات دولت در سلسله مراتب فرماندهی نبوده و نیستن وهیچگاه هم نبودن الا زمان بنی صدرکه بنیانگذارانقلاب مقام فرماندهی کل قوا رو بهشون  تفویض کرده بودند درآیین نامه نیروهای مسلح سلسله مراتب فرماندهی بوضوح مشخص شده و نه هیات دولت و نه دریابان شمخانی !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!( که باز سهیل فرمودند!!!!)جزوشون نیستن تحت شرایط خاص و با دادن حکم از سوی فرمانده کل قوا یا با تفویض اختیار میتونه کس یا کسانی از طرف ایشون بیان جزو سلسله مراتب فرماندهی اما در شرایط و وضعیت عادی, خیر نبوده و نیستن در مورد مسایل نظامی رییس جمهور( نه فقط جناب روحانی قبلی ها و یا بعدی ها  هم به همچنین!) فقط میتونن پیشنهاد, تقاضا ویا درخواست بدن خدمت فرماندهی کل قوا و ایشونه که با درایت و مدیریت و تدبیرشون تصمیم میگرن چه دستوری صادر کنن و چه کاری صورت بگیره ایشونن که میگنن رزمایش برگزار بشه یا نه پرتابی صورت بگیره یا نه ساختی صورت بگیره یا نه فعالیتی متوقف بشه یا نه   فکر کنم تا همینجا, جواب خیلی از سوالاتنونو گرفتین! پرتاب موشک برد بلند نمیتونه با دستو رییس جمهور یا هر کس دیگه ای در مجلس یا دولت یا قوه قضاییه متوقف بشه  فقط و فقط و فقط فرمانده کل قوا و بس بعنوان نمونه ای تمثیلی و فقط برای مثال و بهتر مشخص شدن موضع : بفرض ممکنه مثلا اگرفرمانده هوافضای سپاه هم دستورتوقفی بده باید کتبا دلیل دستور"تعلیق" پرتاب (و نه توقف پرتاب) رو به شورای فرماندهان و فرمانده کل قوا ارایه کنه اگر دلیلش منطقی بود دستور لازم متناسب  با شرایط فنی و...صادر میشه  درغیر اینصورت ایشون مورد بازرسی و بازخواست و مواخذه قرار گرفته و دستور پرتاب از مقام بالاتر صادر خواهد شد برای هر ماموریت و عملیات و.. نظامی همین منوال و روال هستش این وسط هیات دولت و رییس جمهور هیچکاره ان! فقط نهایتش میتونن طی درخواستی, پیشنهاد یا تقاضایی رو مطرح کنن ولا غیر!!!!   در مورد  کلیات مذاکره که شکر خدا تقریبا میبینم با هم هم عقیده ایم میمونه اون دلواپسی شما بابت مطرح شدن مواردی دیگه جدای از قضیه هسته ای در مذاکره خوب منطق یه مذاکره سالم و قانونمند میگه دوطرف نباید از چهارچوب مشخص شده خارج بشن و منطقا و اصولی نباید هیچ حرف و بحثی غیر عنوان مذاکره که در اینجا "قضیه هسته ای  و مسایل مرتبط با اون" هستش مطرح بشه اما همه میدونیم که آمریکایی ها و در کل غربیها چین و چیکاره ان وشنیدیم هم که برخی هاشون (درست دسته ای شبیه دسته اینوری درایران یعنی لابی صهیونیسم، جمهوری خواهان امریکایی درسنا و کنگره ورسانه ها و...) مباحث دیگه ای مثه توان موشکی و حقوق بشر و تروریست و.. رو مطرح کردن و خواستارگنجوندنشون توی مذاکره شدن که ما بشدت مخالفت کردیم خطوط قرمزما رو مقام معظم رهبری مشخص کرده و تیم مذاکره کننده هم داره شفاف میگه دراون چهارچوب و خط قرمز و منطبق بر راهنمایی مقام معظم رهبری دارن پیش میرن قاطعانه و سرسخانه هم دارن میگن بجز بحث هسته ای حاضر نیستن در مورد دیگه ای مذاکره کنن چندین و چندبارهم گفتن "توان موشکی" ما و بحث مقاومت و ... هم به هیچ وجه قابل مذاکره نیستنو حاضر نیستیم درباره اش باکسی مسامحه کنیم همین دیروزمیبایستی در بیانات رهبری به یقین برسین و این شکتون برطرف شده باشه چون فرمودن: طرف غربی مباحث دیگه ای مطرح کرده و زیاده خواهی های داشته اما تیم مذاکره کننده سرسختانه مخالفت کردن  خوب اطمینان از این بالاتر؟ یعنی ضمانتی بالاتر از بیان فرماندهی کل قوا میخواین؟ به نظراین حقیر تا وقتی ایشون میگن  تیم مذاکره کننده داره مثبت کار میکنه واز مسیر منحرف نشده و ایشون تاییدشون میکنن ما هم باید به تاسی ایشون همین راه رو بریم به نظر من هیچکسی در داخل ایران به اندازه ایشون دراین زمینه در ریز جزیات و اطلاعات نیستن و آگاهی و اطلاعات موثق و کامل ندارن (بحث خود تیم که در متن قضیه است بالطبع جداست) و کسی هم به مدیریت و تدبیر و کیاست و دانایی ایشون نداریم حساسیت و مسیولیت پذیری و عاقبت اندیشی و آینده نگری و دید به منفعت مردم و کشور و نظام، ایشون هم از هرکسی بالاتر و بیشتره خوب وقتی ایشون بعنوان بالاترین و شایسته ترین مقام میگن تاییدشون میکنم و برخلاف زیاده خواهی طرف غربی حاضر به مسامحه نشدن باید من و شما هم قبول کنیم نه اینکه خدای ناکرده بشیم شبیه این دوستانی که فقط حرف خودشونو میزنن خداییش دیدین این بحث "بمب اتم " که دوستان هنوز دارن براش واویلا و وامصیبتا سرمیدن و در رساش ناله سر میدن که نیازمونه حقمونه توانایمونه و... حالا مقام معظم رهبری میفرمایند حرامه و شرعی نیست چی میشه؟ خداوکیلی اگر مثلا یه یانکی بیاد همین سایت رو ببینه نمیگه اینها دروغگوان؟ نمیگه رهبرشون میاد اونو میگه اما ببینید همشون دنبال یه چیز دیگه ان ؟ نمیگه ما غربیها داریم درست میگیم و حق با ماست نه ایرانی هایی که میگن بدنبال انرژی هسته ای صلح آمیز هستن اما درعمل... یعنی اون کنفرانس" انرژی صلح آمیز هسته ای برای همه سلاح اتمی برای هیچکس" ما, شعار و .....و مسخره بود؟ اینهمه بیانات مقام معظم رهبری، علما، مراجع و مقامات و مسیولین و...  فتوای فقهی در حرام بودن تولید، ساخت، نگهداری، ذخیره و استفاده سلاح اتمی  ؟   به نظرتون دوستان الان دارن چیکار میکنن؟ منطقی بحث میکنن یا عقده گشایی سیاسی؟ خداوکیلی بدون تعصب جناحی و این گروه بندی و باند بازیهای راه افتاده سیاسی توی سایت, نوشته های دوستان رو یه مروری بکنید بعد ببینید چقدراز منطق و حق وعقلاینیت دور شدن, یا دارن احساسی نظر میدن یا هم با تعمدهای حزبی درحال تخریب سیاسی و ترورشخصیت هستن       ختم کلام چه برخی دوستان خودشونو دار بزنن چه نزنن  با حمایت و پشتیبانی مقانم معظم رهبری این مذاکرات ادامه پیدا میکنه، و همونطور که خودشون گفتن هرچند به طرف غربی و باشرایط دیده شده به کل مذاکرات خوشبین هم نیستیم و میدونیم چقدراون غربیها زیاده خواه و بامبول بازن !!!اما به لطف خدا در نهایت پیروزی با ماست! تا همین الان هم پیروز نسبی ما بودیم  و با عنایات الهی در نهایت پیروز مطلق ماییم این ماییم که در نهایت به حق مسلممون که داشتن فناوری صلح آمیز هسته ای و دانش و صنعت بومی اونه میرسیم و با امید خدا تحریمهای ظالمانه هم برداشته میشه اگرهم اونا قبول نکردن برمیگردیم سر خونه اولمون بقول مقام معظم رهبری اونها هستن که ضرر میکنن نه ما    والسلام
  19.   با سلام اگر اون موقع گفتم اطلاع نداری الان با کمال شرمندگی میگم یا قد همون آبدارچی هم اطلاع نداری یا خودتو عامدانه زدی به اون راه !!! که من حدس میزنم شق دوم محتمل تره و عامدانه برای نیل  به منافع و اهداف سیاسیت سعی در گل آلود کردن آب برای ماهیگیری سیاسی داری نیم ساعت قبل تماس گرفتم با یکی از بچه های درگیراین پروژه، والا بالله خنده اشون میاد به این توهمات (محض اطلاع جنابعالی که یکریزادعای دیزی خوردن  با بچه های بالا رو داری یکی از بچه های درگیر پروژه های زیردریایی های ما، اونهم  یکی از مهمترین بخشهاش!! توی همین سایته و نظرات  مسخره شما رو میخونه و میخنده، تا حالا هم یه کلام پاسختونو ندادن فقط مسخره اشون میاد به این همه علللللللللللللللللللللللللم نظامیتون)   خداوکیلی هنوز نمیدونی دولت هیچ نقشی دردستور دادن به نظامیان نداره و نمیتونه جلوی حتی حرکت یه قایق موتوری نیروی دریایی رو هم بگیره؟ میدونی فرمانده کل قوا کیه؟ میدونی کی حق دستور داره؟ میدونی سلسله مراتب فرماندهی یعنی چی؟ میدونی آیین نامه نیرو های مسلح یعنی چی؟ میدونی کی امضاش کرده؟ اگر اینها رو میدونی و اینگونه نظر پراکنی میکنی که واقعا باید برای شفات دعا کرد ولی اگر نمیدونی خواهشا اول برو بخون بعد بیا نظر بده    این اصل فرمایش امیردریادار سیاری هستش:   فرمانده نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در ادامه به ساخت زیردریایی های کلاس غدیر و ناوشکن جماران در کشور اشاره کرد و گفت: ناوچه دماوند آماده الحاق به ناوگان دریایی جمهوری اسلامی و زیردریایی فاتح نیز آماده بهره برداری است که بر اساس دستور سلسله مراتب مربوط به آن طی می شود.   بعد دیدم شما خردمندانه نوشتین "دریابان شمخانی جزو سلسله مراتبن!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!" خداوکیلی این حرفها رو از کجات درمیاری؟ دریابان شمخانی جزو سلسله مراتب فرماندهیه؟ اونوقت کجای این سلسله  موهومه؟ مگه ایشون جزو سلسله فرماندهی رویاهای شما باشن ما خبر نداریم   پسر خوب در باره سلسله مراتب بالاتر از امیر سیاری: بالاتراز فرمانده نیروی دریایی فرماندهی کل ارتش و بعد ایشون ستاد مشترک (سرلشگر فیروزآبادی) و بعد ختم میشه به فرماندهی کل قوا  دریابان شمخانی این وسط چه صیغه ایه؟ ما برای ساخت حتما باید دستور فرمانده کل قوا رو داشته باشیم, یه طرح یا با دستور مستقیم فرمانده کل قوا انجام میشه یا اینکه ابتدا در خود نیروها تصویب میشه بعد میره به  سطح فرماندهی ارتش بعد اون میره ستاد مشترک و درنهایت با امضاء فرماندهی کل قوا قابل اجراست تمام تصمیمهای نظامی ما درشورای فرماندهان ستاد مشترک گرفته میشه وهیچ رونمایی و رزمایشی بدون تایید این شورا و امضای مقام معظم رهبری قابل اجرا نیست (برای اطلاعتون چندتا از طرح های بسیار مهم نظامی ما از همین سایت میلیتاری و دوستانی که حتی صداشون درنمیاد و منم منمی ندارن و چراغ خاموش دارن کار میکنن رفته رو میز بررسی و بعد رفتن برای تایید، شکر خدا چندتاشون تایید شد و در حال پیگیری هستش, چندتاشون هم بخاطر موازی کاری یا در جریان بودن طرح های برتر مشابه برگشت خورد! اما همون چندتا دوستی که درگیر بودن روند بسیار دشواراجرای یه طرح درارتش رو دیدن و لمس کردن) هر رزمایش و رونمایی و ساختی هم که مصوب بشه یا هر طرح دیگه ای که مصوب بشه, هیچ فرمانده نظامی بتنهایی نمیتونه اونو لغو یا حتی تعلیق کنه چون دستور عملیاتی و نظامی هستند و اجراشون الزامیه اما تنها و تنها و تنها و تنها و تنها و تنها و تنها... تنها کسی که میتونه به تنهایی  چیزی رو لغو یا تعلیق کنه یا از انجامش جلوگیری کنه فرمانده کل قواست! ایشون هر دستور و ماموریت و عملیاتی رو در هر مرحله ای میتونن با صلاحدید خودشون بالفور لغو کنن یا از ادامه اش جلوگیری کنن یا دستور شروعی بدن! البته برخی دوستان سو استفاده نکنن و بحث دیکتاتوری و.. وسط نکشن !!! در نظامیگیری و میلیتاری چیزی بنام دموکراسی معنایی نداره و وجود هم نداره  فرمانده کل قوا بالاترین نهاد تصمیم گیری و دستوردهی هستند (بالطبع بیشترین مسیولیت رو هم دارند) در همه موارد طرحها (حتی پس از تایید شورای فرماندهی در ستاد مشترک ) باعنوان پیشنهاد خدمت فرمانده کل قوا ارایه میشن نمونه ساده براتون بگم: از درجه گروهبان سومی (جدیدا دیگه فقط از گروهبان دومی!!!) تا درجه سرهنگ تمامی شما درصورتی که مشکل پرونده پرسنلی,عقیدتی و حفاظتی نداشته باش و دوره ها ی مشخصه رو طی کرده باشین و مدارک و گواهینامه و ملزومات  مصوب روداشته باشین به بصورت اتوماتیک بعد 4 سال یه درجه ارتقا میگیرین اما وقتی قراره درجه سرتیپ دومی وبالاتر داده بشه , جدای از شرایط قبلی و دوره های بیشتر و بالاتر و سختگیری های شدید حفاتی و اطلاعاتی و...حتما باید درخواست و پیشنهاد  اعطای درجه امیری خدمت فرمانده کل قوا فرستاده بشه و با موافقت و تایید ایشون درجه اعطا میشه و برای همین به درجه های باالاتر از سرهنگ تمامی میگن " عنایت  فرماندهی کل قوا" درصورتی که تا زیر سرتیپ دومی "درجه شایستگی" یا "ارتقا درجه استحقاقی" نامیده میشه(درکنار "ارتقا درجه تشویقی") یادمون هم نره برای رونمایی  دستآوردهای نظامیمون چندین و چند مساله خیل هستش, بحث زمان رونمایی، مناسبت ، شرایط داخلی و خارجی  و مباحث تبلیغاتی مطرحه و حتی ممکنه دلیل سیاسی هم داشته باشه(بیشتر رزمایشهای موشکی وعمده رونمایی های ما با همین پسوند همراه بودن, یادمون نره سعی میشه در رزمایش و رونمایی تا حد ممکنه از تاثیر تبلیغی, سیاسی, روحی و روانی چه داخلی و چه خارجیش استفاده بشه ) اما رییس جمهوروهیات دولت (نه این رییس جمهور که هیچکدوم از قبلی ها هم ) هیچگونه توان واجازه (و درکنار اون افتخاری !!)در دستوردادن به فرماندهان نظامی و جلوگیری از شلیک، رزمایش یا رونمایی ندارند! نهایت کاری که میتونن انجام بدن درخواست و تقاضا ازفرمانده کل قواست وایشونن که با درایت ,تدبیر, مدیریت  و صلاحدید خودشون تصمیم میگیرن که الان چی به صلاح هستش و چی به صلاح نیست و اون درخواستها رو قبلو کنن یا خیر, درخواست و تقاضا و پیشنهاد میتونن بدن اما دستور نه! به هیچ وجه! در برخوردهای تند و رادکیال هم به همچنین, در دو جنگ اول و دوم خلیج فارس درصد بالا و نزدیک به مطلقی از فرماندهان عالی رتبه و صاحب جایگاه ما بشدت خواستار مداخله نظامی ما در جنگ بودن اما اونجا معظم اله بعنوان فرماندهی کل قوا دخالت کردند و اجازه دخالت در جنگ رو ندادن و همین گذر چند ساله نشون داد که حق با کی بود و چقدراین درایت خردمندانه برامون سودمند افتاد    نمونه مباحث ساخت و رونمایی رو اراجاع میدم به سخنان امیر دریادارآزاد فرماندهی منطقه یکم نداجا:   فرمانده منطقه یکم نیروی دریایی ارتش ادامه داد: ساخت کاسه اصلی ناوشکن سهند طی سال‌های اخیر به دستور مقام معظم رهبری صورت و تست‌های لازم از آن گرفته شده است. امیر آزاد افزود: این در حالی‌ است که «روسازه» سازه اصلی شناور سهند نیز آماده شده و طی سال آینده و یکی از روزهای منتسب به ارتش به آب‌اندازی می‌شود   زمان رییس جمهورقبلی(محبوب قلبها!!!) چقدروعده وعید رونمایی و شلیک و عملیاتی شدن در طرح های مختلف داشتیم و خبری نشد یا با تاخییرهای چندین و چندماهه انجام شد یعنی شما انتظار داری دوباره قاهر و حماسه و... ببینی؟   راستی کسی از دوستان میدونه چرا بعد از انجام تستهای کشتی ساخته شده واعلام تحویل دهی و عملیاتی کردنش در 15 روز آینده اما نزدیک یکسال طول کشید تحویل گیریش؟ چیزی راجع به مشکلات فنی  پیشبینی نشده شنیدین؟ چیزی راجع به گارانتی کلیمهای دیلیوری شنیدین؟ بنظرشما نمیشد همون سه طرح  رونمایی شده نداجا هم 7 آذر رونمایی میشد؟ میدونی قبلا راجع به اینها هیچی گفته نشده؟ میدونی چند رونمایی دیگه هم برای رزمایش داریم؟ چرا مثلا آرکیو ایرانی اون روز رونمایی شد؟ استراتیژیک و بین المللی ترین رزمایشمون هم که برای آخرای این ماهه!!! درضمن نگفتن رونمایی نمیشه  گفتن منتظر دستوریم برای هرکاری منتظر دستورن بجز کارهای روال روتین در سایر کارهای عملیاتی و .. بدون شک منتظر دستور میمونن
  20. دوستان سلام محض رضا خدا تمومش کنید یکی از مدیران لطفا بررسی کنن این قضیه رو ختم بشه  ان شا الله  اگر هم براتون ممکنه من از هردوتای شما عزیزان میخوام که  این بحث رو تموم کنید     یکی از مدیران لطف کنه پستهای نامربوط رو منجمله همین ÷ست بنده رو پاک کنه تا روال تاپیک به  حالت عادی خودش برگرده   ممنون میشم
  21. دوست عزیز سلام کوتاه مینویسم چون مثه اینکه حتی یه خطشونو هم نخوندین  والا نمیگفتین "بمب اتم" تمام اون خطوط طولانی برای این بود که بگم :  1-مقام معظم رهبری داشتن و ساخت و نگهداری بمب اتم رو از زمان دولت قبلی و حدود 10 سال قبل حرام و غیر شرعی اعلام کرده اند  2- برخلاف شایعات و توهمات موجود ما هنوز توانایی هسته ای و دانش و  فناوریمونو درایم و چیزی از دست ندادیم 3- ما 20 درصدی رو که بهش نیاز نداشیتم رقیق کردیم و نه اینکه نابودش کنیم 4- برخلاف یاوه ها و مهملات سانتریفیوژها دارن میچرخن و تکنولوژی و فرایند و فناوری و دانش هسته ایمون با توقفی روبرو نشده و داریم کارهامونو انجام میدیم 5- در مبارزه مون برای اثبات و رسمی کردن حق داشتن غنی سازی هسته ای بومی که همیشه بدنبالش بودیم اگر حدا بخواد در حال ÷یروز شدنیم چرا که تا 5 درصدی رو که میخواستیم رو ÷ذیرفتن  6- همه حرف من پیامهای رهبری بود که با راهکار دومتون بیخیال تکرار حرفهام و  یاد آوری فرمایشات معظم اله میشم   با این تحلیلتون نه تنها هراسان و لرزان  و کبک که سهله ...  ببخشید نمیخوام خدای ناکرده بهتون توهین کنم اما از یه  مغز با آیکیوی بسیار پایین و متوهم هم چنین نظر و تحلیلی راجع به دو گزینه  فخیمه و متعالی بیان شده!!!!!!!!!!!! بعیده! از دوستان اندیشمند بعیده همچین بیانها و تحلیلهای ناپخته و خام و شگفت انگیزی  رو داشته و ارایه بدن خداروشکر که مسیولین مملکتی  درایت عالیه شما رو ندارند خداروهزار بار شکر     دوست بسیار گرامی و اندیشمندم جناب X-Mas  تحویل بگیرید تحلیلهای دوستان رو  درد من اینجاست حالا باز بیایید توجیه کنید حرفها و باورها و توهمات دوستان رو کجای حرفهای بالا حتی در حاشیه بیانات رهبریه؟ یه عده بهتره همچنان بلرزن و به هراسان بودنشون ادامه بدن اینطوری مملکت امنتره!!!!!
  22. دوست عزیز سلام ممنون از پاسختون  اما برای پاسخ به شما از آخر میام به اول:   موضوع مذاکره رو هم خود مقام معظم رهبری، هم ریس جمهور و هم همه اعضا تیم مذاکره کننده عنوان کردن که فقط و فقط قضیه هسته ای هستش نه هیچ موضوع دیگه ای مثلا حتی رهبری حاظر نشدن بحث مبارزه با داعش رو قاطی این قضیه کنن (اون نامه ها ها و پیغوم پسغومها و..)، قضیه سوریه و فلسطین و لبنان و .. هم قاطی نکردیم بله در آمریکا هم گروهی ترسان و لرزان هستن دقیقا شبیه گروه اینوری که اونها هم بدنبال منافع حزب سیاسی خاصی البته بیشتر تحت فشار لابی عربی-عبری!!!! میخوان مباحثی مثه حقوق بشر, توان موشکی، حزب الله و.. رو قاطی کنن اما ما نمیپذیریم  مذاکره هم یعنی همین  اونها یه سری حرف میزنن و شرط و شروط و  بهونه و دلیل و منطق درجوابشون ما هم حرفها و منطق و مستندات و دلایل خودمون داریم قرار نیست  در یه مذاکره یه طرف هرچی بخواد بگه و طرف دیگه هم بگه قبول!!!! اونهم  در قضیه ای با اینهمه مشکل  و پیچیدگی و ریشه داری اینکه ما فکر کنیم هرچی مابگیم اونا باید قبول کنن یا اونا همچین فکری بکنن  نمیشه مذاکره , مذاکره  یه بحث منطقی و فنیه خونه خاله نیست  فرمول و قاعده و منطق خودشو داره  ممکنه هزاران مورد مطرح بشه و هیچکی هم قبول نکنه ممکنه به یه توافقی برسن که هردو راضی بشن  ممکنه هم به هیچ توافقی نرسن ما حاضر نیستیم از حق و حقوقمون کوتاه بیاییم , منطقی و مستند و مستدل هم حرف میزنیم  و کوتاه هم نمیاییم ، از اونطرف دموکراتها هم تحت فشار اعراب و صهیونیسمها و عوامل داخلیشون توی امریکا  و جدیدا باکبول بازیهای فرانسه دنبال زیاده خواهی هایی هستن قاعده مذاکره اینه , اونا حرفشون میزنن و ما هم حرفمونو مهم اینه که ما (تیم مذاکره امون ) گفته از حق و حقوقمون کوتاه نمیاد و جز در بحث هسته ای در هیچ مقوله ای دیگه حاضر به گفتگو نیتسن  بالاخص در بحث موشکی شفاف گفتیم که ابدا توان موشکیمون قابل  مذاکره نیست و مذاکره نخواهیم کرد  رهبری هم بیان فرمودند در "مقوله خاص" مثه بحث افغانستان و عراق یا هسته ای و ...  کلا فقط در این مقوله خاص  اینکه اونها چی میگن مهم نیست اینکه ما درنهایت به چی توافق میکنیم مهمه اینکه ما چی رو قبلو میکنیم مهمه   من تعجب میکنم برخی ها یا نمیدونن مذاکره یعنی چی یا تفسیری موهومانه از مذاکره دارن که مذاکره یعنی ما بریم هرچی دلمون خواست بگیم و بیاییم اینگونه نیست اونهم با اینهمه اختلاف نظری که در این سالها بوجود اومده  تازه در کنار این موش دوانی هایی  مخالفا رو هم بیارین وسط(دیدین چند روز قبل از این دور آخر چه  نکات فضیلانه ای جناب آمانو بلغور کردن؟ دیدین چطور لحنشون بیکباره عوض شد ؟ دیدین چطور بحث مسخره "انفجارهای بزرگ در مریوان " اومد وسط و  دقیقا فردای توافق برای تمدید گفتن فیک بوده و تقلبی بوده و نمیدونم از این مزخرفات همیشگیشون   تعجب من از دوستانه که این بابمبول بازی آمریکایی ها رو کار تازه ای میدونن ، تا بوده همیشه اینطور بوده ، اگر فرمایشات مقام معظم رهبری رو بدقت گوش میکردین میدیدن گفتن این قضیه هسته ای بهونه است و بعد این میرن سراغ یه بهونه دیگه مثه حقوق بشر و بحث زنان و تروریسم و....  یعنی ما از اول و قبل از شروع مذاکره هم میدونستیم وقتی درمقابل  استدلالهای منطقی ما کم بیارن فوری سویچ میکنن رو بحثهای همیشگیشون  ما اینو قبل از مذاکرات میدونستیم  نمیدونستیم؟ بیانات مقام معظم رهبری رو یه بار دیگه بخونید     و اما بحث مقایسه با 10 سال قبل  خداییش شما شرایط رو یکسان میبینید و میدونید؟ اونجا  ما  بنکل غنی سازی رو تعلیق کردیم  اما الان نه صحبت بر سر  توقف غنی سازی نیست؛, برعکس  صحبت سر رسمی شدن  غنی سازی و به رسمیت شناختن  حق ماست  تفاوت از زمین تا آسمونه اون روزها رهبری با نظر دولت موافقت کرد همونطوری که گفتن با همه دولتها همکاری میکنن منتها در  باره اون تیم مذاکره حتی نشنیدیم که یکبار هم از چنین عباراتی اون هم با این مقیاس استفاده نکردن حمایت عادی که از همه دولتها داشتن اونروزها داشتن نه اینکه اینهمه  بیانات امیدوار کننده داشته باشن شرایط کشور در همه زمینه ها اونروزها و این روزها ابدا قابل قیاس باهم نبوده  شما که خودتون دراین شرایط سنجی میکنین میشه بگین چه شباهتی داشتیم؟ الان تحریمها بشدت فلج کننده است  دقیقا شبیه موضعی که امام حسن (ع) توش قرار گرفتن  شبیه وضیتی که امام حسین(ع)دراون قرار گرفتن شبیه وضعیتی که مولا امیرالمومنین (ع)در اون قرار گرفتن شبیه موضعی که رسول خدا (ص)در اون قرارگرفتن یعنی از سر ناچاری و برای اثبات حقانیت و حفظ  موجودیت و نیل به اهداف عالیه بلند مدت ما هم امرزو تنهاییم دشمن دورمونو احاطه کرده تحریمیمدر عین برحق بودن ناچاریم برخی جاها کوتاه هم بیاییم دست برقضا ما زرنگی کردیم  چند قدم بجلو حرکت کردیم , قدمهایی که بهشون نیاز نداشتیم !! حالا در بده بستون مذاکره داریم برمیگردیم به اونجایی که  میخواییم و بهش نیاز داریم و داشتیم   شما به من بگین ما از انرژی هسته ای چی میخواستیم و میخوایم؟ بالای 20 درصد رو نیاز نداریم چون مصرفی براش نداریم برای 20 درصد هم نیازمون برطرف شد (خودمون ساختیم ) نیاز ما در رنج 3-5 درصده  تازه نه برای امرزو که برای آینده  نیاز امروز ما برسمیت شناخته شدن حق داشتن این دانشه والا  میدونید که  قرارداد با رسوها تامین سوخت رو هم شامل میشه دقیقا ما نمیدونیم که با طناب پوسیده روسها نمیتونیم بریم تو چاه بهمین دلیله که مقام معظم رهبری  اون مقدار 19000 سو رو مطرح کردن   یعنی ما میدونستیم در یه مذاکره باید از  جاهایی کوتاه بیاییم , اومدیم چند قدم  ایذایی بلندتر از نیازمون ورداشتیم تا بتونیم در کذاکره سر اونها  و کوتاه اومدنمون چونه بزنیم    یادتون رفته همون 20 درصد رو ریس جمهور قبلی هم گفتن نیازی بهش نداریم و برایمون مقرون بصرفه نیست و اگر بهمون میله های سوختی بدن دلیلی برای  غنی سازی تا 20 درصد نداریم؟ واقع فراموش کردین؟ خوب همون موقع هم میدونستیم فراتر از نیاز  راکتور دانشگاه تهران ما نیازی به غنای 20 درصد نداریم ؟، اما حفظش کردیم فقط بعنوان یه سمبه برای چونه زنی و بموفع هم ازش استفاده کردیم    ببینید خودتونو در جایگاه مقام معظم رهبری قرار بدین , الان تهدید فروپاشی از بیرون نظام رو تهدید نمیکنه یا در بدترین شکلش میتونیم بگیم بسیرا بسیار بسیرا دور از ذهنه دشمن وقت توان ما رو دید و فهمید  تهاجم نظامی براش بسیار پر هزینه خواهد بود و به احتمال قریب به یقین به نیات پلیدش هم نخواهد رسید اومد تغییر تاکتیک داد و بحثفروپاشی از درون رو مطرح کرد  خوب بزرگترین حربه ای که داشت همین بحث فشارهای اقتصادی بود که بشکل وحشتناکی آزارمون میده  بحث تفرقه و قومیت گرایی هم در ادامه اش و ...     همه داریم میبینیم در عراق و سوریه و لبنان و فلسطین داره چی میگذره درسته یا نه ؟ کی داره کمکشون میکنه؟ صلاح و تجهیزات میفرسته ، هزینه میکنه ، غذا و دارو و لباس و سوخت و آموزش و نیروی نظامی و...  کی؟ ما دیگه درسته  ما کمک نمیکنیم؟ تامین مالی و تسلیحاتی و تدارکاتی نمیکنیم؟ کی س.ریه رو روپا نیگر داشته ؟ لبنان رو چی؟ کی بار اصلی تجهیز غزه رو دوششه؟ کی توی عراق خط اول نبرد با داعشه؟ حالا اگر بیخیال بحرین و عربستان و یمن بشیم!!!! برای اینها  پول نمیخواد؟ کشوری که فول تحریم باشه , نتونه نفت فروشه, پ.لهاش بلوکه باشه، نتونه دارو هم وارد کنه و... چطور میتونه در این امر موفق باشه میدونید این  درگیرهای  در این دو سه سال چقدر بار مالی رو دوش ما گذاشته؟ اگر کمی از فشار اقتصادی روی کشور و مردم کم نکنیم میدونی نتیجه اش چیه؟ برخی دوستان فقط منافع حزبی رو میبیننن و نمیدونن معظم اله رهبر این کشوره و باید همه موارد رو ببینه ، برای رفع اون مشکل چند راهکار بود و یکیش هم کاستن از فشارهای  تحریمها با مذاکره بود منتها یه مذاکرات شرافتمندانه و برخلاف نظر دوستان  بنده هنوز عدولی از خطوط قرمز نمیبینم مقام معظم رهبری هم بعنوان شخصی که در  جریان ریز مذاکراته و با اطلاع ترین و مطلع ترین و اگاه ترین شخص نظام هستن دارن حمایت میکنن و میگن کار تیم خوب بوده و موفق بودن ( بله در همین حین میگن دشمن هم زیاده خواهی میکنه و این چیز تازه ای نیست و همون پیشبینی ایشون قبل از مذاکرات بود )   ببینید همین نفس مذاکرات چقدر تونسته در بهبود وجهه  بین المللی ما و روسیاه کردن و رسوا کردن دشمنامون موثر باشه   یعنی وافعا درک این مسایل اونهم به این سادگی اینقد ربامون سخته کاش برای یکبار هم که شده بجار منافع حزبی به منافع کشور و مردم و نظام و اسلام فکر میکردیم   برخی دوستان که منافع اسلام و نظام رو در بمب اتم دیدن و میدونن و حالا که ما در این مسیر نمیریم واویلا سر دادن  حالا مقام معظم رهبری و علمای اسلام اون حروم میدونن و یان عزیزان لازم اللزوم!!! یه بحث دیگه است دوست عزیز خداوکیل دیدین همین دوست خوبم " سهیل " چی رو ربط به چی ندادن؟ امروز همه اش صحبتهای امیر سیاری بود حتی یک کلمه از اون  موهومات رو شما شنیدین؟ اصلا ممکنه دولت بتونه برای  نیروهای مسلح تعیین و تکلیف کنه؟ خداوکیلی شما از شنیدن اینکه "آمریکایی ها به ما اجازه پرتاب موشک نمیدن " خندتون نمیگیره ؟ بنظرتون این دورفشانی ها از کجا نشات میگیره بجز  عقده گشایی سیاسی و حزبی؟ وگرنه کیه که چهار خط نظامی بخونه و ندونه دولت در  سیستم نظامی ایران هیچ نقش امری و دستوری و  تعیین تکلیفی نداره و فرمانده کل قوا  هستن که بر همه امور ناظرن و دولت نمیتونه جلوی  رونمایی  زیردریایی  و فریگت رونمایی شده!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! رو بگیره و از اون مسخره تر و خنده دار تر " اجازه ندادن آمریکا به ما برای پرتاب موشکه"   یادمون باشه برای راهپیمای 22 بهمن هم اجازه بگیریم رژه 29 فرودین رو هم پیشاپیش اجازه بگیریم سپاه هم  برای رونماییهاش یه درخواست بفرسته پنتاگون ببینم جانشین هگل اجازه رزمایش میده یا نه   خنده دارتر اینه که برخی ها بیان میکنن برای رزمایشهای داخلی  اجازه نمیدن اونوقت  تا مدار 10 درجه رو نداجا میخواد ئدر آبهای بین المللی و بیخ گوش اونا مانور و رزمایش برقرار کنه و  قدرتشو به رخ همه بکشه   خداروشکر امیر سیاری  تونسته بودن قبل از استعفای چاگ هگل  موافقتنامه رزمایش و بالاخص پرتاب موشکها و اژدرها رو بگیرن والا معلوم نبود توی این هیری ویری نبود وزیر دفاع آمریکا درخواست نیروی دریایی ما  رو میز کی بمونه و معطل بشیم     کمی معقول باشیم هم بد نیست فقط کمی  زیاد هم نه قلمتان روان و اندیشه اتان پایدار
  23.   با سلام دوست عزیز "حلیج فارس" ناوشکن نیست ، یه شناور آموزشی - رزمی تخصصیه که قابلیت  پشتیبانی رزمی دریایی رو هم داره کلا این شناور تحت پروژه لقمان جهت پرکردن خلا نبود یک شناور رزمی -آمورشی بروز و متناسب با نیازهای عملیاتی نداجا قراره ساخته بشه این لفظ "ناوشکن " رو هم در مقوله ساخته های دریاییمون مثه عبارت"رادارگریز"  ساخته های هواییمون میومنه  کلا عادتی شده زورق و بلم هم بسازیم میگم "ناوشکن" داستانی شده برای خودش!!!!
  24.   دوست عزیز سلام ممنون از پاسخ مبسوط و باحوصله اتون، معلوم میشه برخلاف تعدادی از دوستان که عموما پستهای مخالف دیدگاه وعقیده اشون نخونده زیر سبیلی رد میکنن شما دسته کم نوشته های این حقیر رو خوندین و کوشیدن با استدلال خودتون بهشون پاسخ بدیضمن بیان  موافق بودن با کلیات مباحث مطرح شده توسط شما در یه مقوله "عام" منتها با کمال احترام بخودتون و اعتقادت و باورهاتون باید بگم در این زمینه تاحدودی دور از مقوله ماست و زیاد همراستا با شرایط فعلی نیست   ببیند دوست عزیز با احترام به دیدگاهتون باید عرض کنم که بیشتر کلی گویی و مقایسه اهایی کلی و حتی گاها غیر همسان داشتین، اینکه مقام معظم رهبری ازهمه دولتها حمایت کردن شکی درش نیست (فرمایش خودشونه که بیان کردن ازهمه دولتها حمایت کردم) منتها بحث مذاکره و گفتگو یه مقوله تخصصی و مشخص و معینه، این با عملکرد کلی و همه گیر یه فرد تفاوت داره، اینجا صحبت ازعملکردهای چنگانه وکلی نیست، صحبت از یه مقوله تخصصی خاصه، مشخص و معین و محدود درخطوط و چهارچوبهای مشخص) ببینید اگر یادتون بیاد یه زمانی خود ایشون برای شرایط خاصی از مملکت حتی هرگونه مذاکره با امریکا رو بشدت رد کردن تا جایی که صحبتهایی مبنی بر "جرم سیاسی" اعلام کردن حتی "صحبت در باره گفتگو و مذاکره با آمریکا" هم افتاد توی جامعه  منتها ایندوره شرایط فرق میکنه، وقتی معظم اله دستور مذاکرات رو صادر کردند ، خط قرمزها و مسیر حرکت رو هم مشخص کردند و نکته الان اینه که تیم فعلی سرسوزنی از این مسیر منحرف نشده و خود مقام معظم رهبری دارن میگن که بهشون اعتماد دارن و این تیم قوی داره جلو میره و از مسیر منحرف نشده ودر ماموریتش جدی و صادقه و از حق مردم کوتاه نمیاد تیم مذاکره کننده هم شفاف و واضح داره میگه  بیانات معظم اله رو سرلوحه تلاشهاشون قرار داده و از مسیر مشخص شده  منحرف نخواهد شد حتی اگر مخالف دیدگاه خودشون هم باشه، ببینید وزیز امور خارجه داره  میگه جاهایی هم بوده که نظزش محالف نظز رهبری بوده اما نیومده نظر خودش دنبال کنه و پیگیر دیدگاه رهبری شدن  خوب  اونهمه تعریف و حمایت رهبری, اینهمه بیان و عملکرد تیکم مذاکره کننده  بعد این برخورد دوستان!!!!!!!!   ببخشید ولی برخی دوستان ما تعابیر مقام معظم رهبری روتعبیر به خیال خود میکنند، فکرنکنم در باره بحث فتوی حرام بودن سلاح هسته ای دیگه شک و شبهه ای مونده باشه مربوط به این دولت هم نیست حدود 10 سالی هست که ایشون چنین دیدگاهی دارن و اگر اشتباه نکنم 7-8 ساله که بارها دارن این دیدگاه روعنوان میکنن و رسمی و جهانی بیان شده وکلی هم ستایش شده این فتوای معظم اله! کلی ازعلما هم برای اون فتوا پشتیبانهایی فقهی ازآیات و حادیث آوردن واون فتوا رو تجزیه و تحلیل کردن حالا این وسط دوستان من هنوز دم از بمب اتم میزنن و این فتوا رو تقیه میدونن و تعبیر به خیال میکنن که حالا اوانیوم نشد بمب پلوتونیومی!!!!!!!  ببین دوست من نمیشه دم از ولایت مداری زد و مدعی  ذوب در ولایت شد و القابی چون " امام" رو برای ایشون بکار برد اما وقتی فرمایش ایشون با مرام حزب سیاسی محبوب مون زاویه گرفت ، بیخیال اونهمه فرمایش گرانبها شد آیا قبول دارین که ایشون فتوا به حرام بودن ساخت و نگهداری سلاح اتمی دادن یا نه؟ آیا قبول دارین که ایشون گفتن به این تیم مذاکره کننده اعتماد کامل دارن یا نه؟ آیا قبول  دارین که ایشون گفتن ازتیم قاطعانه حمایت میکنن یا نه؟ آیا قبول دارین که ایشون فرمودن تیم در چهارچوب منافع مردم و کشوره و سرسوزنی از حق مردم کوتاه نمیاد یا نه؟ آیا قبول دارین که ایشون تیم مذاکره کننده رو فرزندان انقلاب دونستن یا نه؟ آیا قبول دارین ایشون گفتن هیچکی حق نداره تیم مذارکره کننده رو سازشگار و.. خطاب قرار بده یا نه؟ آیا قبول دارین که ایشون گفتن درحالی که به نتایج مذاکره خوشبین نیستن اما مطمین هستند  برای ما مثبت خواهد بود و درنهایت ما پیروز خواهیم بود یا نه؟ آیا قبول دارین ایشون گفتن خود نفس آمادگی و استمرار و جدیت ایران در مذاکره اثبات حقانیت حقوق حقه ملت ایرانه یا نه؟ آیا قبول دارین که ایشون فرمودن نفس مذاکره بهونه برخی بهونه گیرها رو قطع میکنه یا نه؟     دوست خوب من وقتی اینهمه  سیگنال روشن هست دیگه اینهمه منفی بافی و اتهام زنی و  تهمت و  آیه های یاسی که برخی دوستان مدعی ولایتمداری میخونن و سر میدن چه معنایی داره     جالبه دوستان یا نمیدونن یا خودشونو به اون راه زدن!! ما در حال مذاکره با آمریکا بر سر همه مسایلمون نیستیم، درباره بحث رابطه سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و نظامی با آمریکا گفتگو نمیکنیم,ما فقط در یه مساله بخصوص بنام قضیه "هسته ای" با آمریکا و کشورهای بزرگ جهان برای شفاف سازی، برطرف کردن ابهامات ممکنه و اثبات حق  و حقوق حقه مردم ایران درحال مذاکره ایم و درکنارش داریم میکوشیم ازاثرظلمی که با اعمال تحرمها به مردم ایران شده هم بکاهیم(اگر بتونیم و خدا یاریمون کنه) این کجاش بمعنای قبول آمریکاست و یا اینکه کجاش به معنای قبول راستی و صداقت  آمریکایی هاست؟ کجای  این موارد با مبانی مذاکره همخونی داره؟ حضرت اما حسین( ع) وقتی با ابن سعد مذاکره میکرد  یعنی اون ملعون رو در حرفها و نیاتش صادق میدونست؟ نمیدونست چه موجودپلیدیه اون ملعون؟ نمیدونست نهایت مذاکره هاش بکجا میرسه؟ حضرت امام حسن (ع) وقتی با معاویه مذاکره میکرد (همون بحث نرمش قهرمانانه ای که حضرت آقا هم بیان فرمودن) نمیدونست اون لعین کیه و چه نیاتی داره؟ اون ملعونو درحرفها ورفتارش صادق میدونست؟ نمیدونست اون پلید چه نیاتی رو دنبال میکنه؟ اون بشکه ...ن رو بعنوان طرفی لایق مذاکره و هم شان قبول کرده بود؟ اونها رو دوستدار خودش میدونست؟ حضرت رسول الله (ص) در مذاکره منجر به صلحی که در قرانخداوند منان با عنوان فتح الفتوح ازش یاد میکنه, مشرکین و کفاری رو که اونهمه آیه مشخص در قرآن براشون اومده بود و "نجس" بودن قبول داشت؟ باورشون داشت؟ تاییدشون مرده بود؟ نمیدونست کی هستن و چی هستن و چه نیاتی دارن ؟ رسول الله (ص) و امام حسن (ع) از برخی خواسته هاشون و برخی حقوقشون کوتاه نیومدن؟ حقی بالاتر از حکومت و خلافت امام حسن(ع) که ایشون ازش کوتاه اومدن؟ یا حقی بالاتراز "حج واجب" و عبارات "رسول الله" و نام مبارک "الله" که خود پیامبر اکرم کوتاه اومدن؟ مذاکره های امام علی (ع) برای قبول خلافت رو فراموش کردیم؟   تاریخ شیعه پرازاینگونه مذاکره ها و حتی گاها کوتاه اومدنهای هدفمند و خردمندانه هوشیارانه(به تعبیرزیبای مقام معظم رهبری"نرمشهای قهرمانانه") هستش  گاهی بد نیست یه نیم نیگاهی هم به تاریخ تشیع بندازیم گاهی بد نیست نیم اونچه شعار میدیم عمل هم بکنیم گاهی بد نیست نیم اونچه  یل و قال میکنیم اعتقاد  و باور هم داشته باشیم  که اگر نیم اداعاهامون درباره ولایت و ولایتمداری، ایشونوباور داشتیم اینهمه قیل و قال سیاسی و حزبی پیش نمیومد!!!!     ببین دوست من هیچکسی نگفته نهایتا این مذاکره ها منجر به  فتح قله ها توسط ایران میشه اما بشخصه معتقدم همین الان و در همین شرایط هم برنده مطلق ماییم ما همون کشوری هستیم که بقول مقام معظم رهبری "چرخش 1-2 سانتریفیوژمون" رو هم غربیها برنمیتافتن و میگفتن از بیخ و بن نبایداین تکنولوژی  و غنی سازی بومی رو داشته باشیم حالا بحث بر سر تعدا چند هزار و سطح تکنولوژی اونها و غنی سازی در حد 5 درصده که مورد نیاز مصارف صلح آمیز ماست یعنی ما به اونچیزی که میگفتیم حقمونه رسیدیم  بله شکی نیسنت در جاهایی کوتاه هم اومدیم ، 20 درصد رو رقیق کردیم ( و نه نابود که این دو زمین تا آسمونن ) ولی یادتون نره ما به اون مقدارغنی شده با غنای 20 درصد دیگه نیاز فنی نداشتیم الا بعنوان یه حربه قدرت برای چونه زنی! که کارشوهم کرد و بعنوان سمبه قدرت  تاثیرشو گذاشت و ماموریتشو به نحو احسن انجام داد( ما 20 درصد رو برای تهران میخواستیم که ساختیم و میله های سوختش رو نصب هم کردیم، بیشترازاون نیازی نداشتیم چون "بمب اتمی" بر طبق فتوای رهبرمون حرامه) مقداری از تحریمها سبکتر شده (برداشته نشده) و مقداری از دارایی هامون هم برگشت کشور، اونهم زمانی که بشدت بهشون نیاز داشریم درباره راکتوراراک هم با توجه به فتوی عدم حرکت در مسیر خلاف شرع بمب اتم، با کمی تغییر طراحی قراره حفظش کنیم  ولی از همه مهمتر همون پذیرش حق "غنی سازی داخلی " درایرانه که دعوای اینهمه سال ما با غربیهاست   درباره آمریکا و نیات شیطانی و ضد ایرانی وغیر قابل اعتمادش هم فکر نکنم کسی به روشنی  و آگاهی و اطلاع و اشراف مقام معظم رهبری  درباره اش اونهمه حرف بیان کرده باشه و ایشون همین بیانانت روبرای تیم مذاکره کننده هم ایراد کرده و خطوط قرمز رو هم مشخص کردن اگر رسول الله میتونه برای نیل به اهدافی والاتر و مهمتر با کفار و مشرکینی که اونهمه آیه در قرآن درموردشون اومده و اونهمه ظلم به مسلمونا کردن و مسلمونها رو شکنجه و اسیر کردن و بقتل رسوندن و اموالشونو بغارت بردن و توهین کردن و .... مذاکره و حتی قرارداد صلح (اونهم با اونهمه کوتاه اومدن حضرت) هم منعقد کنه ما بعنوان پیروانش هم میتونیم ضمن حفظ هوشیاریمون در یه مساله بخصوص مثه حق هسته ای مذاکره کنیم وامید هم داشته باشیم که شاید به نتایج خوبی هم برسیم (امید هیچگاه بد نبوده و نیست هرچند احتمالش هم کم باشه) دقیقا همین عملکرد شبیه به برخورد اخیر دوستان بود که حضرت رو بر این داشت که از صحابه یکبار دیگه با هاش بیعت کنن تا سره از ناصره و مومن از منافق مشخص بشه کسی که " ولی " شو باورداره، قبولش داره و بهش ایمان داره باید به تصمیماتش هم احترام بزاره  دروغ میگم؟ حرف ناحقی میرنم؟
  25.  شايد اين خبر زياد براتون زياد مهم نباشه اما باور كنيد دست و بال نيروهاي نظامي بويژه بويژه بويژه نداجاي ما رو بشدت باز ميكنه!! تا قبل از اين قانون بشدت اسلام دست و پاي نداجا روبشدت بسته بود!!!!!!! بحدي كه خيلي از عملياتها و يا فعاليتها يا بيان نميشد يا به فراري دادن دزدان دريايي بسنده ميشد!!! چه شود بعد از اين !! يعني ديدن داره ها!!!!! اونم قانوني قانوني!!! واما اصل خبر از  خبرگذاري جمهوري اسلامي:   تصویب قطعانه مبارزه با دزدی دریایی در شورای امنیت   شورای امنیت سازمان ملل ضمن محکوم ساختن دزدی های دریایی و حملات مسلحانه در سواحل کشور سومالی از کشور های جهان خواست تا برای مقابله با انچه که اعضای این شورا آن را تهدیدی علیه ثبات و امنیت این کشور خواندند بر تلاش های خود بیافزایند. در قطعنامه امروز شورای امنیت سازمان ملل بر ضرورت مشارکت همه کشور های عضو این سازمان در واکنش جامع و همه جانبه نسبت به دزدی های دریایی از طریق حضور نظامی دائمی در آب های این منطقه تاکید شده است. این شورا بااستناد به فصل هفتم منشور سازمان ملل که استفاده از زور برای مقابله با هر گونه تهدیدی علیه ثبات و امنیت جهان را مجاز می شمارد، بار دیگر از همه کشورهاوسازمان های منطقه خواسته است تا با استفاده از تسلیحات لازم، هواپیما ها وکشتی های جنگی و یا حمایت از نیروهای مبارزه با دزدی دریایی در این امر جهانی مشارکت نمایند. دراین قطعنامه همچنین مجوز توقیف و مصادره هر گونه ابزار وتجهیزاتی که از سوی دزدان دریایی برای حمله به کشتی ها در آبراه های سواحل کشور سومالی مورد استفاده قرار می گیرد و یا حتی ظن چنین استفاده هایی را بر می انگیزد، صادر شده است. طبق آخرین گزارش های کمیته مبارزه با مواد مخدر و جرائم سازمان ملل درحال حاضر بیش از صد نفر از خدمه ومسئولین کشتی های مختلف تجاری درخشکی و دریا در اسارت دزدان دریایی به سر می برند. دزدی دریایی از سال 2006 تاکنون علاوه بر اثرات زیانباری که بر صنایع گردشگری در جهان داشته سالانه بالغ بر 18 میلیارد دلار بر هزینه های مربوط به تجارت دریایی افزوده است. بر اساس گزارش مشترک کمیته مقابله با جرائم سازمان ملل ،بانک جهانی و پلیس بین المللی، دزدان دریایی در فاصله 7 سال گذشته بالغ بر 413 میلیون دلار از کشور های مختلف غرامت جنگی و یا فدیه دریافت کرده اند. اعضای شورای امنیت سازمان ملل با صدور این قطعنامه همچنین از دولت سومالی خواسته اند تا از هیچ تلاشی برای به مجازات رساندن دزدان دریایی و گروه های وابسته به آن ها دریغ نکنند.   http://www.irna.ir/fa/News/81385530       هرچند عادت به ارسال خبر و يا دركل پستهاي كپي پيستي ندارم منتها اهميت اين خبر بحديه كه بايد بعنوان رفرنس براي برخي صحبتهاي خاص!! آورده ميشد سعي ميكنم متن قوانين رو ترجمه كنم و اينجا قرار بدم البته اگر وقت كنم