MR9

Forum Admins
  • تعداد محتوا

    8,638
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    1,370

پست ها ارسال شده توسط MR9


  1. با سلام خدمت دوستان - همین طور که بارها گفتم ، این دست مطالب فقط برای اشنایی عزیزان با وقایع در سطح راهبردی گذاشته می شه و آوردن این مطالب دلیل رد یا تایید ان نیست . بنابراین دوستان توجه کنند که پدیده ها یا فنومن ها را می توان از زوایای متفاوتی بررسی کرد و هرکس به اندازه حوزه اطلاعاتی خودش مسائل رو تحلیل می کنه .
    به نظر من ساختار قدرت در عربستان یک ساختار عمودی و از بالا به پایین بحساب می آید و هیچ گونه انعطاف پذیری در ارتباط با مسائل منطقه ای دران دیده نمی شود . خاندان ال سعود از ابتدا با مشت آهنین بر عربستان حکومت کردند و از این لحاظ هیچ فرقی با کره شمالی ندارند ، فقط بدلیل به دو دلیل ، یک- برخورداری ازمنابع غنی انرژی و دو - همپیمان راهبردی ایالات متحده بودن ، به سرنوشت کره شمالی تا الان دچار نشدند . ارتش این کشور بشدت به کارشناسان نظامی کشورهای مختلف ار بریتانیا و امریکا گرفته تا پاکستانی ها وابسته است و فقط خرج دلارهای نفتی که تا الان آنها را سرپا نگه داشته . در صورتی که هر اتفاقی به مانند آنچه امروز در بحرین داره اتفاق می افته ، در مقیاس کوچکتر در عربستان روی دهد ، به مانند زدن یک تلنگر کوچک به یک شیشه ترک خوده می باشد . نمونه بارز این مساله اشغال مسجد الحرام در اوایل دهه 1980 میلادی است . دخالت عربستان در بحرین ، سوریه و ..... صرفا" تلاشهایی است تا کانون بحران هرچند بطور موقت از ساختار فرسوده سیاسی این کشور دور بماند.
    • Upvote 2

  2. برادر بسیار عزیز - بنده و این کارشناس بیچاره موسسه اینترپرایز هم منظورش هم همینه . من استنباط خودم رو بر اساس گفته ایشون ،برای شما با رنگ قرمز بولد کردم که منظور من را متوجه بشید . بله ایالات متحده درحال حاضر هنوز بدلیل استفاده از ثمرات دورماندن از خرابی های دو جنگ بزرگ جهانی حداقل در ظاهر قدرت بزرگ نظامی و اقتصادی ، ولی این قدرت حداقل درحوزه اقتصادی صرفا" یک روکش خوش رنگ و لعاب است و ازدورن پوسیده و این پوسیدگی به مانند پوسیدگی دندان ، داره کم کم به ریشه می زنه . ظاهردندان (قدرت نظامی ) بسیار زیبا ، و بقول یکی از دوستان خیلی شیک و مجلسی است ، اما زمانی که شما شواهد مختلف را بصورت یک مجموعه اطلاعاتی کنارهم می ذارید ،کاملا متوجه می شید که این قدرت نظامی که ریشه ان (قدرت اقتصادی ) انقدر نقطه ضعف داره که بیشتر شبیه پنیر سویسی است که حتی صدای کارشناسان خودش رو هم دراورده .
    من در یکی از پست ها به این نکته اشاره کردم . ساختار رزمی ارتش ایالات متحده " فناری محور " و اگر این فناوری رو ازش بگیرید ، هیچی نیست . البته انها هم منتظر نیستند که مثلا ما یا روسها و یا چینی ها بیایم و انها را خلع سلاح بکنیم . نکته در این هست که انها بصورت هوشمندانه ای ( بدلیل استفاده درست از تینک تانکهای خودشون ) ساختار شون روبه طور مرتب به روز می کنند و نمی ذارند که رقبا رو دستشون بلند بشن . البته این مساله موقتی و بازهم تاکید می کنم که منطور این نویسنده بینوا این که ایاات متحده " [size=6][color=#FF0000][u]درحال[/u] از دست دادن برتری " و نه اینکه [u]همین حالا[/u] برتری خودش رو از دست داده[/color]"[/size]
    پروسه ضعیف شدن ایالات متحده در زمینه اقتصادی و بعد از ان نظامی ، یک پروسه زمان بر و هیچ کس هم به مانند سقوط اتحاد شوروی ( الوین تافلر در کتاب خودش می گفت در دهه 70 ارتش شوروی مثل یک گوریل 300 کیلویی قدرتمند که در مسکو نشسته بود به نظر می رسید و کسی سقوط ان را نمی توانست پیش بینی کند ) نمی تواند زمان ان رو پیش بینی کند . ممکن است همین فردا این کشور مثل کشورهای حوزه بالکان ، بالکانیزه شود و ممکن این مساله 10 ، 15 یا 50 سال دیگر اتفاق بیافتد . چرا که هیچ کس در مخیله خودش تصور نمی کرد که یک روزی اتحاد شوروی علیرغم برخورداری از یک ارتش بزرگ ، تسلیحات هسته ای پرشمار و همپیمانهای متعدد ، تجزیه بشه و تبدیل به روسیه فعلی .

    در مورد بحث اقتصادی هم که اصلا" موضوع این تاپیک نبود باید بگم :
    1- مسلما"مجله تایم را می شناسید - و بطور مسلم این مجله دست بنده و یا دولت ایران نیست که بخواد درباره ضعف اقتصاد امریکا اغراق کند : این تیتر این مجله پس از شروع بحران وال استریت . دقت کنید :[img]http://www.uploadax.com/images/56055449024599136220.jpg[/img]

    تبدیل دیترویت ، که یکی از شهرهای مشهور امریکا در حوزه صنعت خودور و هوافضا است . حالا اگر به این تیتر دقت کنید و یک سرچ در اینترنت درارتباط با وضعیت اقتصادی این کلان شهر مشاهده کنید منظور من را درک می کنید .

    نکته بعدی : به این تصویر دقت کنید :
    [img]http://www.uploadax.com/images/12847923867020897090.jpg[/img]
    برادر عزیز این صفحه رسمی دولت ایالات متحده است در ارتباط با میزان بدهی این کشور که بطور مرتب داره بالا می ره بطور ثانیه شمار و اگر الان به این سایت سر بزنید مطمئنا" اعداد و ارقام متفاوتی را مشاهده می کنید . درک می فرمایید که این دیگه ساخته پرداخته ذهن بنده نیست و یا فلسفه بافی من . کافی به این سایت سر بزند تا صدق دلیل من ثابت بشه .
    ما چه خوشمون بیاد و چه بدمون بیاد ، اقتصاد این کشور که ریشه قدرت نظامی این کشور است ،مثل یک ساختمان زیبا ولی دارای یک پی سست ، داره از هم می پاشه و مسایل مختلفی نظیر شات داون شدن دولت بمدت 45روز که در نتیجه اختلاف دولت و کنگره در مورد مسایل اقتصادی بود ، هزینه های بالای نظامی ( همین الان من یک نسخه مجله اکونومیست را دارم مطالعه می کنم و داره می گه آمریکایی ها در سال 2013 ، 682 میلیارد دلار خرج ارتش کردند و با 39 درصد مقام اول هزینه های نظامی را دارند ) و ...... داره از درون ان را می خوره و بالاخره ( هرچند ممکن در زمان حیات بنده و شما باشه و یا اینکه نباشه ) یک جایی دچار بن بست می شه و در ان لحظه ، از دست بهترین فناوری های امریکا در حوزه های چهارگانه ( زمین - هوا- فضا ، دریا و سایبر) هم کاری ساخته نیست . مگر اینکه امریکایی ها قصد داشته باشند تمام جهان را با خودشون بکشند پایین .
    • Upvote 4

  3. برادر عزیز - الیته بنده در حوزه اقتصاد هیچ ادعایی ندارم - چون تخصص بنده نیست و من اقتصاد را فقط در حوزه ژئواکونومی مطالعه می کنم و این تاپیک هم درباره اقتصاد امریکا نیست اما توصیه می کنم اگر حرفهای بنده را باور نمی کنید و یا اساسا" دلایل بنده فاقد ارزش بحساب می اید حتما کتاب پروفسور نیل فرگوسن را درباره اینده فلاکت بار اقتصاد کاپیتالیستی مطالعه فرمایید چون ( البته با عذر خواهی " یه خورده مطالعه ضرری نداره")
    [img]http://www.uploadax.com/images/94346637260060837924.jpg[/img]
    • Upvote 6

  4. این جایی که شما می فرمایید به احتمال زیاد مرکز ساخت تسلیحات بیولوژیک ارتش شوروی بود . با نشت یک ویروس که تا یکساعت دیگه اسمشو می گم ، ( الان در دسترس ندارمش) ، کل جمعیت یک دهکده در سیبری کشته شدند . شاید تبدیلیش کردم به یک تاپیک .
    • Upvote 2

  5. خدمت شما عرض کنم که تا انجایی که من مطالعه کردم ( شاید منبعی که من مطالعه کردن اشتباه کرده ) ، تمامی تجهیزات برای حمل ، قطعه قطعه شد و در بسته بندی های جداگانه بسمت مکانی نامعلوم ، احتمالا" مناطق کم جمعیت یا خالی از جمعیت در استپ های سیبری توسط راه آهن برده شد و در عمق زمین دفع گردید . ولی شدت تشعشعات آنقدر زیاد بود که بلافاصله پس از چند روز کل منطقه مورد نظر آلوده گردید و تا انجایی که من اطلاع دارم به حال خودش رها شد . ( خدا رحم کنه ) :-(
    • Upvote 3

  6. با اجازه دوستان - در این ارتباط فقط باید بگم که تمامی تجهیزات مورد استفاده در عملیات چرنوبیل بدلیل از کار افتادگی شدید و الودگی بیش از حد از این منطقه خارج شدند و در سیبری و در زیز صدها تن خاک مدفون . اما پس از چند روز تمامی اثار حیات از منطقه دفن این تجهیزات از میان رفت و منطقه تبدیل به یک منطقه نابود شده گردید . با اینکه بالگردهای میل- 26 و میل-8 به صفحات زرهی که از سرب و پارافین ساخته شده بودند مجهز بود ، اما طیف های گاما- بتا - الفا از این صفحات هم عبور کرده و تقریبا" تمامی خدمه با درصدهای الودگی بالا یا بسرعت فوت کردند و یا اینکه دچار از کار افتادگی شدید شدند .
    • Upvote 5

  7. [quote name='Sorena_Noshad' timestamp='1400615083' post='379708']
    کدوم استدلال منظورتونه ؟ مقایسه آمریکا با کشورهای رقیبش ؟
    [/quote]

    نه برادر عزیز منظورم اینه که جنابعالی می فرمایید که ایالات متحده شکست ناپذیر بشمار می آد و اصولا" نقطه ضعفی نداره و در تمامی نبردهایی که از اوت 1945 تا الان در آن شرکت داشته شکست نخورده و یا بیش از 90 فروند از هواگردهای این ارتش در ویتنام سقوط نکرده ، یا اینکه پدافند ویتنام شمالی پرنده های فوق پیشرفته ( البته نسبت به زمان خودش ) را به زیر نکشیده و...... ، منبع موثق و مورد تایید برای شما را معرفی فرمایید .

    البته با عذر خواهی ، چون انطور که معلوم است ، جنابعالی نه حرف منطقی بنده را قبول می کنید و نه حرف کارشناس موسسه اینترپرایز را که نسبت به بنده از منابع دست اول تری استفاده می کنه . حداقل شما برای اثبات دلایل خودتون حداقل منبع موثقی به بنده معرفی بفرمایید .
    خیلی ممنون .
    • Upvote 1

  8. سلام  - بسیار عالی بود - من هم چند سال پیش یک مقاله جالب در باره خلبان های بالگردهای میل-26 که در این حادثه ماموریت داشتند تا انبوهی از شن و ماسه و صفحات فولادی را بر روی راکتور شماره 4 این نیروگاه بریزند را مطالعه کردم . اسم فرمانده این عملیات سروان گورگن قاراپتیان بود و متاسفانه چند ماه پس از این ماموریت بعلت دریافت دُز بیش از حد تشعشعات رادیو اکتیو بعلت سرطان ، به همراه بیش از 20 نفر از همکارانش فوت کرد .

    • Upvote 4

  9. دوست عزیز بنده از شما خواستم با امار دلایل خودتون را مستند کنید و به روش علمی و ابدا" هم بنده قصد کل کل کردن هم ندارم . منطق من آمار و در صورتی که شما برای استدلال های خودتون دلیل مستند بیارید ما مخلص شما هم هستیم
    • Upvote 2

  10. نکته جالب اینکه حتی امریکایی ها با آموزش های آنچنانی ، استفاده از شبیه سازها و .... در ماموریتهای به اصطلاح ( MIG CAP (MIG CAPTURE همیشه هم موفق نبودند هرچند از حق نباید گذشت که نسبت شکار این نیرو در برابر واحدهای ویتنامی نسبت فوق العاده 7 به 1 بود . این مساله را هم حتما" می دونید که آمریکایی ها در ابتدای جنگ ویتنام بدلیل غرور ناشی از فناوری برتر خودشون در فانتوم های مورد استفاده نیروی دریایی و سپاه تفنگداران اساسا" جایی برای نصب توپ در نظر نگرفته بودند و مقررات درگیری یا ROE خودشون را صرفا" با استفاده از مهمات هدایت راداری نظیر اسپارو تنظیم کرده بودند ولی پس از چند درگیری که منجر به سرنگونی حداقل 12 فروند اف-100، اف-105 و اف-4 گردید مجبور شدند تا با عجله توپهای SUU-100 ( اگر اشتباه نکرده باشم ) را بروی فانتوم ها نصب کنند تا در درگیری های نزدیک توانایی نبرد با میگهای ویتنامی را داشته باشند . بنابراین همه چیز فناوری یا تعداد تجهیزات نیست و پیروز در جنگ و حتی یک نبرد به عوامل مختلفی بستگی دارد .

    دوست عزیز متاسفانه (البته نمی خوام خدمتتون جسارت کنم و قبلا" عذر خواهی می کنم ) اما اگر مسئولین حوزه دفاعی هر کشوری هم مثل شما فکر کنند ، با این وضعیت و قبل از هرجنگی با دشمن شکست می خورند ، چون دشمن را غیر قابل شکست دادن تحلیل می کنند و این موجب رسوخ ناامیدی در بدنه نیروهای مسلح می شه . امریکایی ها ، چه ما خوشمون بیاد وچه نیاد نقاط ضعف فراوانی دارند و به نظر من هر قدر سیستم لجستیکی شان وسیع تر بشه ، اسیب پذیری شون بیشتر می شه .تاریخ نظامی ایالات متحده هم نشون داده که این کشور توانایی اداره یک جنگ به تنهایی را نداره ، هر قدرهم که بلحاظ نیروی هوایی قدرتمند باشه ، باز هم باید برای دسترسی به اهدافش ، نیروی زمینی خودش رو باید وارد صحنه کنه و این اغاز اسیب پذیری شون بحساب می آد .
    نکته بعد با زیر سئوال بردن کارشناس این مطلب (موسسه امریکن اینترپرایز) که از بنده و جنابعالی به منابع و رفرنس های بیشتر و معتبرتری دسترسی داره ، هیچ چیز از ارزشهای این مطلب کم نمی شه ( البته من قصد دفاع از این بنده خدا و نظراتش رو ندارم ) .
    درضمن جنابعالی که مطالب این بنده خدا رو زیر سئوال می بری ، حداقل دلایل خودتون را با آمار مستند کنید .
    پس باز هم تکرار می کنم "[size=6][color=#FF0000]این بنده خدا داره میگه " درحال از دست دادن برتری " و نه اینکه همین حالا برتری خودش رو از دست داده[/color]"[/size]
    • Upvote 3

  11. استدلال جالبی بود . اما هنوز به سئوال من پاسخ ندادید . منظور بنده این بود که واحدهای رزمی ایالات متحده (دراینجا واحدهای هوایی ) درکدام نبرد پس از جنگ دوم جهانی بطور جدی و درمقابل یک دشمن همتراز وارد عمل شدند ؟؟
    آیا ملاک تحلیل یک سازمان رزمی ( در اینجا نیروی هوایی ایالات متحده ) نتایج این نیرو در یک نبرد با یک قدرت همتراز نیست . بعنوان مثال ایا برتری هوایی ایالات متحده در نبرد افغانستان ، به نظر شما قابل تحلیل است ؟( بلحاظ سرکوبی پدافند هوایی یا از کار انداختن نیروی هوایی حریف بر روی زمین )
    یا در مقابل عراق سال 1991 و یا 2003. یا اینکه مثلا" در مقابل نیروی هوایی یوگسلاوی سابق ؟

    بنده به شما میگم - در نظر بگیرید نیروی هوایی اسراییل ( را که بطور نسبی ، براساس مدل نیروی هوایی آمریکا تجهیز شده و آموزش دیده ) و اعراب را در جنگ 1973، هردو نیرو بخوبی تجهیز و بخوبی آموزش دیده بودند و حتی اعراب در شروع نبرد بخوبی از اصل غافلگیری استفاده کردند ، اما در یک نبرد رو درو (و قابل تحلیل) نیروی هوایی اسراییل بدلیل آموزش های مداوم و موثرتری که دیده بودند موفق شدند نبرد را به نفع خودشون خاتمه بدن . این نبرد (البته بطور خلاصه بخوبی قابل تحلیل می باشد ) اما نیروی هوایی ایالات متحده از پایان جنگ جهانی دوم اساسا" در مقابل یک حریفی که بتوان حداقل یک مقایسه نسبی را درمورد توان این نیرو ( به دور از هرگونه تعصب بی جا ) وارد نبرد نشده که بتوان تحلیل درستی از ان ارائه داد.
    جنابعالی می فرمایید که "اگر میخواد پی به برتری هوایی آمریکا ببرید یه مقایسه بین تعداد و نوع هواپیماهاش با رقباش بندازید، به عملکردش در جنگ های مختلف ، به تعداد ناوهای هواپیمابر و به کلی فاکتور دیگر ؛. اگر این استدلال شما درست باشد و برتری به تعداد ونوع باشه ، روسها باید دست برتر را داشته باشند چون هم تنوع و هم تعداد پرنده هاشون بیشتره و اگر به کیفیت توجه کنیم ، بله این امریکایی ها هستند که دست برتر رادارند .
    بعنوان مثال ، تعداد پیروزی های هوایی نیروی هوایی امریکا در سه جنگ یوگسلاوی ، عراق و افغانستان را شمارش کنید ، بعید می دونم از تعداد انگشتان دو دست فراتر بره ، یامثلا" حجم انبوه تانکهای منهدم شده عراقی در جنگ خلیج فارس توسط پرنده های ای -10.کاملا" واضحه که دشمنان ایالات متحده فاقد یک نیروی هوایی و حتی یک پدافند هوایی مناسب بودن که بتونن این برتری را به چالش بکشن
    اما یک استثنا هم وجود داره . به این امار دقت کنید :
    18823584511817270382.jpg
    این جدول بخشی از کتابی است که من در ارتباط با تاکتیکهای سرکوب پدافند هوایی SEAD نیروی هوایی ایالات متحده در جنگ ویتنام ترجمه کردم . اگر به آمار دقت کنید متوجه می شوید که هر زمان نیرویی بطور منسجم و با ساختار درست در برابر واحدهای هوایی امریکا صف کشیده ، تونسته حداقل زهر این حملات را بگیره و این برای نیروی فناور محور ارتش ایالات متحده یک فاجعه بشمار می آید . حالا شما استناد می کنید به تعداد و کیفیت و .. . درست ، اما ایالات متحده در جریان جنگ ویتنام از آخرین فناوری های موجود در سازمان رزم خود استفاده نمود و حتی اسکادرانهای وایلد ویزل خودش را که به تاندرچیف های سری دی مجهز بود را از اروپا و در مقابل پیمان ورشو ، به جنوب شرقی اسیا انتقال داد تا جلوی ویتنامی هایی که اخرین فناوری که در اختیار داشتند ،یعنی نمونه های اولیه سام-2 بود ، را بگیرند . بنابراین برتری امریکایی ها نسبی و درحال حاضر و به گفته خود جنابعالی با پیشرفتهای صورت گرفته در کشورهای دیگر درحال کم رنگ شدن

    پس باز هم تکرار می کنم "این بنده خدا داره میگه " درحال از دست دادن برتری " و نه اینکه همین حالا برتری خودش رو از دست داده"

    • Upvote 4

  12. متاسفانه سئوال اصلی بنده را پاسخ ندادید دوست عزیز و گرامی . من فقط یک سئوال منطقی از دوستان کردم و این مساله ربطی به کارشناس این مقاله نداره عزیزجان .

    بله حرف شما صحیح در ارتباط با بحث ساعات پروازی ، رزمایش ها در شرایط واقعی و غیره و غیره . اما سئوال اصلی من چیز دیگری بود.

    نکته بعدی اینکه این بنده خدا داره می گه " درحال از دست دادن برتری " و نه اینکه همین حالا برتری خودش رو از دست داده برادر من .

  13. یک سئوال مهم از دوستان صاحب نظر
    از پایان جنگ جهانی دوم تا الان ایالات متحده و مخصوصا" نیروی هوایی اش که من هم معتقدم درحال حاضر بطور نسبی برتری هوایی را دراختیار داره درکدام جنگ و درمقابل کدام نیرو یک محک جدی خورده ؟؟؟ ( منظور به چالش کشیدن در "تمام" مسایل مربوط به حوزه برتری هوایی است و نه صرفا" درگیری های داگفایت ، چون تمام این مسایل مثل دونه های زنجیر به هم وابسته است )
    ویتنام ؟
    روسها ؟
    عراق؟؟
    افغانستان rolling_on_the_floor ؟
    لیبی ؟
    کره ؟
    دوستان بفرمایند و دلایل خودشون را هم ذکر کنند ؟
    ممنون

    نکته بسیار مهم دیگر عزیزان - حتی اگر دلایل بنده قبول ندارید ، کارشناس این مطلب ، کارشناس موسسه امریکن اینترپرایز بحساب می آد و خودش هم آمریکایی و مطمئنا" همون طوری که دوستان می دونند کارشناسان این اندیشکده ها همین جوری یک حرفی نمی زنند . مطمئنا" دلایلی برای این حرف وجود داره .

    نکته مهم دیگر اینکه بنده همینطور غیر منطقی از کسی بدم نمی آد ، بنده با دلیل و منطق جلو می رم و وارد مسائل احساسی و.... هم نمی شم . بنده اعتقاد دارم نباید قدرت نظامی ایالات متحده بیش از حد بزرگ کرد و هم نباید آن را بیش از حد کوچک ، فقط همین
    • Upvote 6

  14. دوست عزیز نطرشما محترم ، ولی این دلیل نمی شه که نظرات شما کاملا" صحیح یا نظر من کاملا" اشتباه باشه - جنابعالی یکسری دلایل آوردید و بنده هم همینطور - بعضی از دلایل شما درست بود و بنده هم به دلایل خودم معتقدم . بنابراین هرکدام از ما یک دلیل داریم برای اثبات حرف خودمون . همانطور که گفتم ساختار نظامی ایالات متحده فناوری محور و در این شکی نیست ولی اینکه در قدرتشان اغراق شود من موافق نیستم . بله اف-22 لبه فناوری ایالات متحده است ولی شکست ناپذیر نیست ، مثل اف-14 که پرنده محبوب من بشمار می آد . هرکدام از این فناورهای نقاط ضعف خودشون را دارند و بطور مسلم رقبا برای ضربه زدن ازاین نقاط استفاده می کنند .
    علاوه بر این ، بر اساس یک قانون نانوشته ، 50 درصد علت پیروزی در جنگها بلوف زدن به حریف بشمار می آد وآمریکایی ها چه در جریان جنگ سرد و چه الان ازاین ترفند برای ترساندن حریف استفاده می کنند . فقط شما نگاهی به پروژه هایی که ایالات متحده در زمان جنگ جهانی دوم یا جنگ سرد تعریف کرد نگاه کنید و ببینید که چند درصد انها بطور 100 درصد بکارگرفته شد یا اینکه اساسا" در یک جنگ مورد استفاده قرار گرفت . حالا نه فقط اف-22 بلکه پروژه jsf و..... . امریکایی ها سعی می کنند با ترسوندن رقبا خوشون رو بزرگ نشون دهند درحالیکه خودشون هم می دونند که اینطور نیست . بعنوان مثال نیروی زمینی این کشور برای بالا بردن استعداد رزمی خودش دست به دامان مهاجران آمریکای لاتین شده و .... . البته نباید این قدرت نظامی رو دست کم گرفت ، چون دست کم گرفتن مساوی با شکست .
    • Upvote 2

  15. در ارتباط با اف-22 فرموده جنابعالی کاملا" درست اما بدونید ساختار سازمانی ارتش ایالات متحده یک ساختار فناوری محور ، پس هر گونه نقص در این فناوری یک فاجعه برای این نیرو بحساب می اید ، چون در صورت نبود یا نقص در این چنین فناوری هایی کل سیستم دچار نقص میشه . مثلا" اگر عراق در جنگ 1991 ابزاری رو در اختیار داشت تا به مانند یوگسلاوها در سال 1993 برتری هوایی ایالات متحده را حداقل به چالش بکشه ان فاجعه حداقل به ان صورت رخ نمی داد. از این دست مثال بسیار زیاد و از حوصله من خارج .
    درارتباط با سقوط اقتصاد کاپیتالیستی امریکا که فرمودید بیشتر شبیه یک رویاست ، باید دقت کنید که این اقتصاد در طول دهه30 میلادی بر اثر سرمایه محور بودن به بحران سال 1933 ختم شد ولی به لطایف الحیل و کمک تراست های امریکایی به حزب نازی و شروع جنگ و به حرکت درامدن اقتصاد ایالات متحده که بر مبنای تراست ها و کارتل های نظامی و نفتی بنا شده ، موقتا" از بحران خارج شد و اکنون بشدت بدنبال مفری است که از این بحران خارج شود وبحرانهایی نظیر بحران یونان و ..... فقط نقطه اغاز ان بشمار می اید و فقط زمان درستی این مساله را اثبات خواهد کرد .
    در مورد چین کمی تا قسمتی با شما موافق هستم اما باید توجه دشت که سوسیالیسم چینی بعد از مرگ جنایتکاری به مانند مائو توسط دنگ شیائوپنگ بسیار رقیق شد و شکوفایی اقتصادی چین هم بدلیل باز کردن درهای چین اغاز گردید وما اکنون جز یک روکش به اسم حزب کمونیست و یکسری نمادهای ظاهری اثری از کمونیسم دوران مائو در این کشور مشاهده نمی کنیم . حجم تراز خارجی این کشور در ارتباط با امریکا 400 میلیارد دلار به نفع چین است و چینی ها هروقت اراده کنند با بیرون کشیدن سرمایه خود امریکایی ها را به فلاکتی دچار می کنند که از بحران دهه 1930 بدتر خواهد بود (هرچند بعید که چنین کاری را انجام دهند )
    درمورد هندی ها هم اگر چه کمی تاقسمتی فرموده شما صحیح است اما امریکایی ها با ایجاد بحران های تصنعی در محیط اطراف هند ( یعنی ایجاد اختلاف با چین ،پاکستان و درگیری های مذهبی داخلی و.. ...) این کشور را کنترل می کنند تا تا ان حدی که امریکایی ها اجازه دهند جلو روند و در صورتی که هند پا را از حدود خود فراتر گذاشت ؛ با شعله ور کردن اختلافات فوق ، به اصطلاح ترمز این کشور را خواهند کشید .
    در مورد روس ها هم با شما مخالفم ، چرا ؟ چون علیرغم اینکه روسها دیگر به مانند دوران اتحاد شوروی دیگر نفوذ سابق را ندارند اما در چند سال اخیر تونستند مقدار بسیار کمی از وجهه خودشون را در محیط بین الملل بدست بیارند ( مساله گرجستان ، اوکراین ، سپر موشکی و ..) البته روسها هم برای اینکه به یک رقیب برای چینی ها و امریکایی ها تبدیل شوند راه زیادی را در پیش دارند .
    اما در مورد خودمون ، متاسفانه جنابعالی فقط نیمه خالی لیوان را دارید می بینید ، علیرغم تمامی کاستی ها ، حرکت ما یک حرک رو به جلو است ، هرچند کند اما رو به جلوست و ما نباید فقط نکات منفی رو ببینیم . دراتباط با داعش و .... باید گفت از این دسته آدم ها در تمام کره زمین دیده میشوند ( مائو، هیتلر ، استالین ، موشه دایان ، شارون ، "فرمانده ناو وینسنس ، ژنرال گرانت ،ژنرال لی ، آیشمن ، هایدریش ، چرچیل ، موبوتو سه سه کو و ..... ) و تعدادشون اینقدر زیاد است که که در این جا نمی شه از هموشون نام برد و محدود به حوزه تمدن اسلامی هم نیست . هرجا از حوزه "خیرالامور اوسطها" خارج شدیم این اتفاقات می افتد . تازه از خودتون بپرسید ، چه کسانی هزینه ایجاد چنین گروههای را تامین می کنند ( القاعده ، طالبان ، داعش ، النصره و ...) . از روی سادگی است اگر فکر کنیم که مثلا" عربستان این کار رو انجام می ده ، چون انها به تنهایی جرات و ظرفیت لازم را برای انجام این کار ندارند . مثلا" در ارتباط با القاعده شما کتاب آقای تیری میسان را حتما" بخونید که چگونه امریکایی ها برای انتقام از روسها در قضیه ویتنام ، عرب- افغان ها را به رهبری بن لادن علیه شوروی در افغانستان بکار گرفت و بعد برای ایجاد شوک در جهان برای ادامه حضور نظامی خودش در سراسر جهان ، القاعده را به جان اسلام انداخت .
    • Upvote 2

  16. برادر عزیز و گرامی - درکشور ما در ارتباط با قدرت نظامی ایالات متحده اصولا" سه دسته وجود دارند .
    دسته اول : از ایالات متحده یک غولی می سازند که غیرقابل شکست دادن بشمار می آد
    دسته دوم : ایالات متحده را یک کشور ضعیف و فاقد قدرت نظامی معرفی می کنند

    به نظر بنده هرد دوسته فوق در اشتباه مطلق بسر می برند .
    دسته سوم که امیدوارم اول بنده و بعد دوستان بسیارعزیزبنده در ردیف ان قرار بگیرند این است که در تحلیل ساختار رزمی ایالات متحده و توانایی های آن بدون دخالت دادن احساسات معمول ، دست به تحلیل بزنند . ایالات متحده به مانند همه کشورهای جهان دارای نقاط قوت و ضعفی است که سیاسیون و نظامیان این کشور به مانند سایرکشورهای جهان سعی می کنند با استفاده از همه امکانات خود نقاط ضعف را پوشش داده و نقاط قوت را تقویت کنند -بعنوان مثال جنکنده رپتور که جنابعالی از آن نام بردید از زمان شروع تست های پروازی دچار نقص های متعدد از سامانه اکسیژن آن گرفته تا برهم خوردن نرم افزارهای کنترل الکتریکی آن شده است است ، حتی با ورود ازمایشی این پرنده ها به پایگاه های امریکایی در خلیج فارس ، سامانه پیشرانه و تنظیمات نرم افزاری مربوط به هدایت مهمات دقیق این پرنده دچار نقص شده است . از طرفی این مساله را هم نمی شود انکارنمود که ایالات متحده بدلیل سابقه طولانی در توسعه فناوری ها ، بویژه فناوری نظامی یک کشور قدرتمند بحساب می آید و دست کم گرفتن آن نوعی حماقت (البته با عذرخواهی از بکاربردن این واژه) خواهد بود . بنابراین حداقل بنده سعی می کنم در تحلیلها رعایت انصاف را مد نظر قرار بدم و به اصطلاح یکطرفه به قاضی نرم .
    ایلات متحده از سال 1783 تا کنون استراتژی نظامی خود را براساس کنترل دریاها قرار داده و نظریاتی به مانند تئوری الفرد ماهان هم بر این اساس بوجود امده . پس جای تعجب نیست که آمریکایی درصدد باشند کنترل دنیا را با کنترل دریاها به اجرا بگذارند . اما به نظر من علیرغم علاقه امریکایی ها ، بدلیل رو به افول بودن تئوری سیستم اقتصاد کاپیتالیستی ، بتدریج توان نظامی ایالات متحده رو به کاهش خواهد رفت و خواهیم دید (البته این فقط یک تئوری) که بتدریج چینی ها ، روسها و ما (یعنی حوزه تمدنی اسلام و بویژه ایران- البته اگر اراده کنیم ) قدرت به چالش کشیدن قدرت نظامی ایالات متحده را خواهیمداشت . همین طور که الان چینی ها با یک حرکت آرام در حال چنین کاری در حوزه اقتصادی و نظامی هستند.
    • Upvote 5

  17. [quote name='arash666' timestamp='1400532132' post='379544']
    [center][url="http://www.uploadax.com/images/27066623571051856454.jpg"]http://www.uploadax....71051856454.jpg[/url][/center]
    این نشان بازوی دانشجویان و پرسنل مرکز آموزشها بوده. حتی پرسنلی که OJT میرفتند امریکا هم مثل پدر خودم در امریکا این نشان را روی یونیفورم میزدند.

    [center][url="http://www.uploadax.com/images/08387807667059649682.jpg"]http://www.uploadax....67059649682.jpg[/url][/center]
    این نشان هم مربوط میشه به پایگاه هوایی شپارد امریکا و کلاس 07 سال 1976 میلادی که دانشجویان ایرانی و عربستان سعودی در ان کلاس مشترکا حضور داشتند.

    [center][url="http://www.uploadax.com/images/02692094922111687625.jpg"]http://www.uploadax....22111687625.jpg[/url][/center]
    این نشان هم باز مربوط میشه به UPT کلاس 10 سال 1976 میلادی که دانشجویان عربستان و ایران روی T-37 آموزش دیده اند.

    [center][url="http://www.uploadax.com/images/88269027411903671849.jpg"]http://www.uploadax....11903671849.jpg[/url][/center]
    این هم پرچم ژاپن نیست. پرچم سازمانی هوانیروز بوده.

    [url="http://rahrovan-artesh.ir/topic/692-%D9%86%D8%B4%D8%A7%D9%86-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B3%DB%8C%D9%86%D9%87-%D9%88-%D8%A8%D8%A7%D8%B2%D9%88-%D8%AE%D9%84%D8%A8%D8%A7%D9%86%D8%A7%D9%86-%D9%86%DB%8C%D8%B1%D9%88%DB%8C-%D9%87%D9%88%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D8%B4/page-2#entry9278"]منبع[/url]
    [/quote]
    عزیز جان پرچم دوخته شده سمت چپ بوضوح پرچم ژاپن است - شاید این پچ مربوط به دوره خاصی یا اینکه مربوط به بالگردهای تولید همزمان برای ایران و ژاپن باشه ؟؟؟ بنده پرچم سمت چپ را پرچم ژاپن استنباط می کنم . اگر ممکن توضیح بفرمایید - خیلی ممنون
    • Upvote 2

  18. با سلام- البته بنده با فرموده دوست عزیز ما موافق نیستم - نبرد هوازمینی انچنان از پیچیدگی های فروان در عرصه های مختلف ، به مانند آماد و پشتیبانی ، اطلاعات ، برخورداری از سیستم های جمع آوری اطلاعات و توزیع انها در میان یگانهای عمل کننده ، ایجاد هماهنگی میان واحدهای عملیاتی ، اجرای اتش دقیق ، پشتیبانی هوایی نزدیک و ... برخوردار است که اجرای ان لازمه وجود یک سیستم فرماندهی و کنترل بسیار دقیق (C5ISR) می باشد و این مساله تقریبا" بواسطه عدم وجود چنین ساختارهایی در ارتشهایی که برادر عزیز ما از آن نام برد ، تقریبا" ( اگر نگوییم محال ) به سختی قابل اجراست - حتی ساختار سازمانی ارتش ایالات متحده هم در بعضی از مواقع قادر نیست بدرستی چنین عملیاتهایی را بطور دقیق انجام دهد . مثلا" در جریان جنگ افغانستان سیستمهای C5ISR امریکایی حجم عظیمی از اطلاعات مربوط به صحنه نبرد راجمع آوری می نمودند اما مشکل ارتش ایالات متحده این بود که دیتا لینکهایی که قرار بود این حجم عظیم اطلاعات را به یگانهای متقاضی انتقال دهد جوابگو نبود و همواره میان فرمااندهان ستادی و میدانی این ارتش بر سر در اولویت قرار دادن ماموریتها اختلافات جدی بوجود می آمد . بنابراین علیرغم تئوری های زیبایی که در زمینه تاکتیکهای اجرای نبرد هوا- زمینی زده می شود ، اجرای آن مساله دیگری است و می بایست قبل از اجرای آن ابتدا زیرساخت ها یا SUB STRUCTURE را که به معنای واقعی کلمه بلحاظ اطلاعاتی ایمن هستند را ایجاد و سپس بر مبنای ان راهبردها و تاکتیکهای لازمه را اتخاذ نمود . این مساله بشدت در ارتباط با نیروهای مسلح کشور عزیزمان هم صدق می نماید . چرا که با اطلاع از این مساله که در دکترین جدی دفاعی ج.ا. ایران ، استراتژی دفاع ناهمتراظ ( و نه نامتقارن) در دستور کار قرار دارد و تجهیزات هم بر اساس این دکترین طراحی و یا خریداری می گردد باید به این مساله توجه بسیار گردد . چرا که اجرای این استراتژی با تجهیزات قدیمی اصولا" همخوانی ندارد و در زمان بحران ( به مانند انچه که بر سر عراق در سال 1990 و 2003 آمد ) واحدهای نیروهای مسلح را دچار خطرات فراوان خواهد نمود .
    • Upvote 4

  19. البته این گفته شما فقط تا حدودی صحیح می باشد - ایالات متحده از سال 1987 راهبرد جدیدی را تحت عنوان airland battle یا نبرد هوا زمینی اتخاذ کرده است که نخستین ازمایش عملی این راهبرد در جنگ خلیج فارس به سال 1990 بود . الوین تافلر در کتاب خود تحت عنوان جنگ و ضد جنگ بخوبی این راهبرد را تشریح کرده است . با این حال تجارب ارتش ایالات متحده در طول این جنگ و نبردهای بعدی در جنوب غرب اسیا ( افغانستان- عراق ) بوضوح تاثیر کاملا" واضح وجود برتری هوایی را اثبات نموده است .
    در تایید این کلام ، گفته فیلدمارشال اروین رومل (روباه صحرا) را بخاطر دوستان می آورم ، تفاوت بین دو نیرو ، یکی دارای نیروی هوایی و دیگری فاقد این نیرو ، به مانند نبرد میان یک ارتش مدرن و قبایل صحرا نشین است . بنابراین در نبردهای امروزی یک واژه دائما" می بایست مورد توجه قرار گیرد " برتری هوایی "
    البته برتری هوایی همه چیز بشمار نمی رود ، نمونه بارز این مساله جنگ 2006 لبنان است بطوریکه ارتش اسراییل علیرغم برخورداری از برتری هوایی همه جانبه و مطلق ، زمانی که وارد نبرد زمینی شد ، دچار مشکلات فراوان گردید .
    • Upvote 4

  20. [quote name='mahdavi3d' timestamp='1400559709' post='379565']
    [size=3][font=tahoma,geneva,sans-serif]فعلا که هر کسی سر جای خودش هست. [/font][/size]

    [size=3][font=tahoma,geneva,sans-serif]و آنچه مسلمه، ‌جنایت‌پیشگی مقایسه نسبی ندارد و مطلق است، یعنی تفاوتی نداره که چه کسی به صورت سازمان‌یافته دست به کشتار غیرنظامیان، استفاده از سلاح‌های کشتار جمعی و... می‌زند. هر کس باشد محکوم است.[/font][/size]

    [size=3][font=tahoma,geneva,sans-serif]ولیکن نوع حکومت‌ها و میزان خفقان و خودکامگی آنها، نوع برخورد آن حکومت‌ها با مردم آن کشورها، قابل مقایسه نسبی هست. به عنوان مثال روشن و واضح هست که کشورهایی مثل سوریه، کره شمالی، عربستان و... در مقایسه با کشورهای غربی، کشورهایی خفقان‌زده و استبدادی محسوب می‌گردند (هر چند در مورد حکومت فعلی سوریه واژه خفقان برای توصیفش قاصر هست). و فکر نمی‌کنم نیازی به توضیحات اضافی در این موارد باشه.[/font][/size]
    [size=3][font=tahoma,geneva,sans-serif]----------------------[/font][/size]

    [size=3][font=tahoma,geneva,sans-serif]و اما نکته دیگر آنکه این اصلا حس خوبی نداره که ما هر از گاهی که به سایت میلیتاری سر می‌زنیم شاهد پست‌هایی یک طرفه در حمایت از این حکومت‌های جنایت‌پیشه و سپس هورا کشیدن برای اون پست‌ها باشیم. زیرا رفته رفته باعث عادی شدن چهره وقیح جنایت‌پیشگی و سنگدل شدن ما می‌شود. لازمه که جایی ترمزها و تلنگرهایی زده بشه تا شاید سرها از زیر برف بیرون بیاد.[/font][/size]
    [/quote]

    برادر عزیز - بارها و به مناسبتهای مختلف خدمت دوستان عرض کردم در حوزه راهبردی نباید احساسات را وارد کرد - این تاپیک هم صرفا" برای افزایش اطلاعات دوستان ایجاد شده و همه محتوای ان قابل تایید نیست . بنابراین توصیه می کنم بجای وارد شدن به مسائل احساسی ، با منطق جلو بریم . حالا دشمن صدها سال در تحلیل های خودش ایران و کره شمالی را باهم مقایسه کند ، وقتی که ما خودمون می دونیم که تفاوت میان کشور ما و کره شمالی ، تفاوت از زمین تا آسمان است ، پس دیگر جای ناراحتی وجود نداره .
    • Upvote 4

  21. 44717168578065179092.jpg


    آمریکا در جریان مذاکرات اخیر با ایران بر سر آینده برنامه هسته‌ای این کشور، با وضعیت دشوارتری روبروست. دولت آمریکا دست‌کم به صورت همزمان درگیر چهار مذاکره مجزا شده است.اندیشکده «صلح آمریکا» در مقاله‌ای به قلم «گری سیک» به بررسی چالش‌های پیش روی دولت آمریکا در مذاکرات هسته‌ای ایران می‌پردازد. در این مقاله عنوان شده است که مذاکرات با ایران تنها قسمتی از چالش‌های پیش روی این کشور است و این در حالیست که همزمان با مذاکرات در خصوص برنامه هسته‌ای ایران آمریکا با مسائل دیگری در سطح داخلی و منطقه‌ای روبروست.
    آمریکا به صورت همزمان درگیر چهار مذاکره مجزا شده است
    مذاکرات یک دولت با دولتی دیگر عموماً مستلزم ترتیب دادن مذاکرات دیگری با اجزاء و ارگان‌های داخلی آن دولت نیز هست، ارگان‌هایی که منافعشان تحت تأثیر نتیجه این مذاکرات قرار خواهد گرفت. نمونه کلاسیک چنین وضعیتی، حالتی است که مذاکره‌کننده‌ای در یک سوی میز با دشمنان و مخالفان خارجی خود روبروست و پس از یک چرخش ناگهانی در میز دیگری با مخالفان داخلی خود به گفتگو می‌نشیند.
    آمریکا در جریان مذاکرات اخیر با ایران بر سر آینده برنامه هسته‌ای این کشور، با وضعیت دشوارتری روبروست. دولت آمریکا دست‌کم به صورت همزمان درگیر چهار مذاکره مجزا شده است:

    • مذاکرات مستقیم با ایران
    • مشاوره و رایزنی با همکاران مذاکره‌کننده خود در گروه ۱+۵ (پنج عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل بعلاوه آلمان) که موظفند تا موقعیت را به منظور مذاکرات هماهنگ فراهم نموده و به موضوع مشترکی دست یابند.
    • کنگره آمریکا
    • متحدانی همچون اسرائیل و عربستان سعودی که منافعشان تحت تأثیر نتیجه این مذاکرات قرار خواهد گرفت.

    تصویر و نمای کلی از ابعاد چهارگانه این مذاکرات
    موفقیت در یکی از این مذاکرات لزوماً به موفقیت در دیگر مذاکرات نخواهد انجامید، در حالی که موفقیت نهایی باید به نحوی باشد که در هر چهار مذاکره جداگانه، دست کم میزانی از موفقیت حاصل شود. جالب اینجاست که دستیابی به توافق با ایران ممکن است ساده‌ترین بخش این بازی دیپلماتیک قلمداد می‌شود، در واقع ممکن است سخت‌ترین چالش‌های پیش روی آمریکا در عرصه سیاست داخلی این کشور است. تندروها در ایران نیز مصمم هستند تا با هرگونه امتیازدهی احتمالی از سوی ایران در این مذاکرات مخالفت نمایند.

    آنچه در ادامه آمده است تصویر و نمای کلی از ابعاد چهارگانه این مذاکرات از ابتدا تاکنون است:

    تغییر رویکرد آمریکا در تعامل با ایران؛ تعامل میان آمریکا و ایران فراتر از حد انتظارات بوده است
    تعامل و گفتگو با ایران
    گفتگو و ارتباط مستقیم میان مقامات آمریکایی و همتایان ایرانی آنها از همه جهت فراتر از حد انتظار بوده است. تماس‌های رسمی مقامات آمریکایی با مقامات ایرانی در خلال ۳۵ سال اخیر، یعنی از زمان انقلاب ایران و متعاقب آن بحران گروگان‌گیری بسیار کم، پراکنده و تقریباً در بیشتر مواقع غیرقانونی بوده است. مقامات و دیپلمات‌های آمریکایی نیز تلاش کرده‌اند تا از هرگونه تماس و دیدار حتی تماس‌های غیر رسمی با مقامات ارشد و عالی‌رتبه ایرانی در مراسم‌های رسمی و دیپلماتیک اجتناب کنند. آمریکا و ایران تنها هرچند وقت یکبار به صورت آشکارا و علنی با یکدیگر تعامل و همکاری داشته‌اند که به عنوان نمونه می‌توان به کنفرانس بن در دسامبر سال ۲۰۱۱ میلادی اشاره کرد، زمانی که حامد کرزای به عنوان رئیس دولت جدید افغانستان منصوب شد. اما با این وجود باز هم چنین همکاری‌هایی نتوانست رابطه سرد و خصومت و دشمنی دیرینه سیاسی میان آنها را بهبود بخشد.
    اکنون شرایط تغییر کرده است. یک مقام ارشد آمریکایی که به طور منظم رسانه‌ها را در جریان پیشرفت مذاکرات قرار می‌دهد، در اظهاراتی عنوان کرد که آمریکا و ایران دیگر نیازی به برگزاری جلسات مخفی و و پنهان نگاه داشتن ملاقات‌های خود ندارند. این مقام ارشد عنوان کرد: «زمانی که ما نیازمند حل و فصل مشکلات باشیم برای مقامات ایرانی ایمیل می‌فرستیم.» این تماس‌های معمول نشان از آن دارد که بدون توجه به نتیجه این مذاکرات و موفقیت و یا عدم موفقیت آن، احتمال بروز تنش‌های سابق میان این دو کشور از بسیار کم است.

    همکاری و هماهنگی سازنده میان اعضاء گروه ۱+۵ و ایران در روند مذاکرات
    هماهنگی با متحدان
    می‌توان گفت تاکنون پیشرفت و موفقیت در روند مذاکرات به واسطه همکاری و هماهنگی میان شش قدرت بزرگ جهانی یعنی انگلیس، چین، فرانسه، آلمان، روسیه و آمریکا بوده است، کشورهایی که همگی بر سر میز مذاکره در مقابل ایران قرار داشتند. چنین به نظر می‌رسد که این همبستگی میان آنها واقعی است. همچنین این مذاکرات دستخوش مسائل و درگیری‌های سیاسی (به خصوص میان واشنگتن و مسکو) نشده‌اند، درگیری‌هایی نظیر بحران سوریه، کریمه و اتفاقات شرق آسیا که به راحتی می‌توانستند در روند مذاکرات با ایران اخلال ایجاد کنند.
    یک مقام ارشد دولت آمریکا پس از جلسات و نشست‌های ۱۹ مارس در شهر وین، و درست در زمانی که بحران کریمه در صدر اخبار رسانه‌ها قرار داشت، در این خصوص اظهاراتی داشت. وی عنوان کرد: «گروه ۱+۵ بسیار متحد و منسجم است. ممکن است که نظرات و آراء متفاوت و مختلفی داشته باشیم و یا اینکه مواضع ملی همسو و یکسانی نداشته باشیم، اما زمانی که در اتاق مذاکره با هم هستیم کاملاً متحد هستیم. تمام اعضاء گروه کاملاً حرفه‌ای و جدی برخورد کرده و متمرکز به موضوع هستند. اگر در طی جلسات شوخی و مزاحی نیز صورت بپذیرد صرفاً دوستانه و از روی خوش نیتی است و از تظاهر و غلو خبری نیست.هیچ یک از اعضاء برای نشان دادن مخالفت خود جلسه مذاکره را ترک نمی‌کنند و هیچ داد و فریادی وجود ندارد. جلسات در سطح بسیار حرفه‌ای و ماهرانه‌ای برگزار می‌شوند.»
    همچنین در این میان طرفین مذاکره‌کننده هیچ‌گاه از موضوع اصلی منحرف نشده و به موضوعات و مسائل مهم ولی در عین حال نامرتبط با موضوع اصلی نپرداخته‌اند، موضوعاتی از جمله نقض حقوق بشر، ارتباط با گروه‌های افراطی و تندرو همچون حزب‌الله و حمایت و پشتیبانی تهران از دولت سوریه. قدرت‌های بزرگ در این مذاکرات تصمیم گرفته‌اند تا چنین مباحث و موضوعاتی را به بعد از حل‌وفصل کامل موضوع هسته‌ای ایران موکول کنند.

    نقش کنگره آمریکا در روند مذاکرات با ایران
    کنگره آمریکا
    بسیاری از سناتورهای کنگره آمریکا اعم از جمهوری‌خواه و دموکرات به این مذاکرات با دیده شک و تردید می‌نگرند. حتی پیش از آغاز مذاکرات جدی با ایران، ۵۹ تن از سناتورهای دو حزب حمایت خود را از اعمال دور تازه تحریم‌ها اعلام کردند. همچنین آنها در این اقدام خواستار تعهد آمریکا در حمایت از اسرائیل در صورت حمله به ایران شدند که این عمل آنان به وضوح نشان از مخالفت آشکار آنان با مذاکرات آتی به شمار می‌رفت. دولت اوباما با این لایحه شدیداً مخالفت نمود، لایحه‌ای که نتوانست حمایت کافی حزب دموکرات برای طرح در کنگره آمریکا را بدست آورد.
    دولت آمریکا تاکنون و در خلال این مذاکرات با احتیاط بسیاری تلاش کرده‌اند تا اعضای کنگره آمریکا را از روند مذاکرات و چگونگی آنها مطلع سازد و دولت آمریکا نیز مجدانه در خلال مذاکرات تحریم‌های موجود را اجرایی ساخته است. با اینکه شرایط کلی این توافق مشخص و نهایی شده‌اند اما با این حال هنوز این امکان وجود دارد که کنگره آمریکا قصد داشته باشد تا نسبت به تغییر شرایط توافقنامه مداخله کند. در گذشته قانون‌گذاران کنگره آمریکا در خصوص برنامه هسته‌ای ایران خواستار آن بودند که تمامی سانتریفیوژها و مراکز غنی‌سازی اورانیوم در ایران به صورت کامل منهدم و برچیده شوند. این گروه از مخالفان خواستار «چهار نه» در خصوص برنامه هسته‌ای ایران بودند که عبارتند از: «نه غنی سازی اورانیوم، نه سانتریفیوژ، نه ذخیره اورانیوم غنی شده و نه رآکتور آب سنگین»
    دولت آمریکا در واکنش به این اظهارات اعلام کرد که چنین خواسته‌هایی فراتر از موارد مندرج در پیمان منع گسترش تسلیحات هسته‌ای است. انتظار می‌رود که هرگونه توافق با ایران از سوی دولت آمریکا به عنوان قرارداد و توافقنامه اجرایی قلمداد شود که در این صورت نیازی به رأی دو سوم از نمایندگان سنا برای تصویب آن نیست. با این وجود، همکاری با کنگره به منظور حذف و لغو تحریم‌های بی‌شماری که در طی ۳۵ سال اخیر به ایران اعمال شده، لازم و ضروری می‌نماید. اکثر ناظران و تحلیلگران بر این باورند که ممکن است مذاکرات داخلی آمریکا به مراتب دشوارتر و چالش‌برانگیزتر از مذاکرات آمریکا با ایران باشد.

    متحدان آمریکا در منطقه و تأثیرات سوء آنها بر پیشرفت در روند مذاکرات
    متحدان منطقه‌ای
    نگرانی‌های منطقه به ویژه اسرائیل و عربستان سعودی که متحدان اصلی آمریکا در منطقه محسوب می‌شوند، بعد چهارم این مذاکرات پیچیده را شکل می‌دهد که یک مقام ارشد آمریکایی در تشریح این وضعیت آن را «مکعب روبیک» توصیف کرده است. در این میان نتانیاهو نخست‌وزیر اسرائیل به صراحت و آشکارا به مخالفت با توافقنامه آتی پرداخته است، به ویژه اگر این توافقنامه به ایران این اجازه را بدهد که توانایی و قابلیت خود در زمینه غنی‌سازی اورانیوم را به صورت کامل حفظ کند. وی در مصاحبه‌ای با شبکه سی‌ان‌ان در ۲۷ آوریل از این توافق با عنوان «توافق هولناک» یاد کرد چرا که این توافق موجب می‌شود تا ایران به کشوری تبدیل شود که در آستانه دستیابی به تسلیحات هسته‌ای است. وی در این مصاحبه خطاب به مخاطبان آمریکایی گفت: اجازه ندهید که این اتفاق بیفتد. این دیدگاه و رویکردی در قبال این توافقنامه می‌تواند مخالفت کنگره آمریکا را به دنبال داشته باشد.

    منبع : http://www.eshraf.ir/1466/2

    • Upvote 6

  22. سلام - تمامی سندهای دفاعی ایالات متحده از سال 1942( پیدایش نظریه دوسورسکی) بر این مساله تاکید می کند که برای پیروزی در یک نبرد ، مجموعه ای از نبردها و درنهایت جنگ ، وجود برتری هوایی لازم و ضروری بوده و غیرقابل چشم پوشی است . بنابراین این کوچک سازی هیچ دلیلی ندارد جز اینکه دولت دیگر پولی برای خرج کردن در حوزه نظامی ندارد و این در نتیجه وضعیت فلاکت آمیز اقتصادایالات متحده می باشد .
    • Upvote 4