psaresetare

Members
  • تعداد محتوا

    84
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

اعتبار در انجمن

32

درباره psaresetare

  • رتبه حساب کاربری
    سرجوخه
  1. این برای ما الان ملموس تره. نمونه عالیش برای ما سوریه هست. شاید این که خود متن فقط که به کلان شهرها اشاره کرده یا مثلا برای مثال فیلم های علمی تخیلی رو مثال اوره یکم باعث شده باشه مطلب اغراق امیز به نظر بیاد ولی در سوریه ما شاهد این ماجرا بودیم که جنگ داخلی از مناطقی شروع شده که دولت سوریه عملا کنترل رو در اونجا نه از شروع اعتراضات بلکه سالها قبل با بی توجهی به خطرات احتمالی در حال شکل گیری در اون مناطق از دست داد. مناطق غالبا سنی نشین سوریه که سالها بود سعودی ها در حال نفوذ به اونجا بود با ساخت مسجد وازدواج با اهالی محلی و اموزش سلفی گری بیخ گوش دولت بشار اسداماده ضربه زدن به سوریه بودن. این خطری که ایرانم به شدت تهدید میکنه که علت این حرفم بی توجهی مفرط دولت مرکزی ایران به بسیاری از مناطق کشور  وتبعیض و نابرابری وحشتناک وغیر قابل توجیه در اختصاص امکانات و اعتبارات به مناطقکمتر توسعه یافته یا عقب افتاده مملکت هستش و توجه افراطی به مناطق خاص و عدم رعایت عدالت در توسعه کشور که مثل یه زخم کهنه تو جامعه و کشور هستش  واین انبار باروت اماده انفجار هستش
  2.       چرا چون حمایت ما از نظر تسلیحاتی بی تاثیر بود ولی از نقطه نظر اینکه احمد شاه مسعود و برهان الدین ربانی گرایش به  ایران داشتن و ایران مامن و پناهگاه تعداد زیاددی از مخالفان جدی شوروی شده بود برای اونا مهم بود. اگه ما حمایت نمی کردیم نهایتش این بود که به سمت پاکستان گرایش پیدا میکردن ولی برای ما نتیجه اش کاهش خشم شوروی بود. در مورد بخش دوم باید بگم افغانستان باتلاق شوروی شده بود مثل ویتنام. بازم میگم کمک های اصلی رو پاکستان و عربستان و امریکا کردن و مشخص بود که شوروی تو این باتلاق گیر افتاده راه نجاتی نداره پس اینکه نهایت حمله شوروی به ایران ختم میشد فقط یه چیزی روی نقشه بود ولی عدم حمایت مجاهدین توسط ما می تونست خشم شوروی رو کم کنه.  حمله به بلوچستان یه احتمال بود ولی جنگ ما با عراق یه حقیقت محض
  3.     خوب افغانستان هم کشوری طرفدار بلوک شرق بود با این حساب به ما ارتباطی نداشت که یه کشور کمونیستی شده روابطش با سر دم دار کمونیست چی بود. عراق طی جنگ تونست سلاح های رو به دست بیاره از شوروی که تحویلش با اون سرعت تنها نشان دهنده دشمنی و کینه شوروی از ایران بود. فروش جنگنده های میگ 25 به اون تعداد مثال خوبی. ما داریم راجع به سیاست اشتباه خودمون حرف میزنیم . واقعا کمک ما چه نقشی در پیروزی افغانها بر شوروی داشت. اگه سیاست سکوت رو پیش میگرفتیم ایا چریکهای افغان از پس شوروی بر نمی یومدن. سلاح و پول جنگ افغانها رو پاکستان و عربستان و امریکا تامین میکرد و نقش ما تنها خود شیرینی بود نه چیزی بیشتر. در زمان جنگ هم میشد با سیاست درست از کمک شوروی به عراق جلوگیری کرد یا حداقل میزانش رو کم کرد. خود فرماندهان و مسئولین ما از جمله رفیق دوست بارها در مصاحبه هاش گفته بود که شوروی انواع چراغ سبز ها رو به ما نشون میداد ولی تنها خواسته اش عدم حمایت از چریکهای افغان بود حالا کمک نکردن ما به اونا چیزی رو عوض نمی کرد فقط ما رو از خشم شوروی نجات می داد. ما این سیاست رو تو حمله امریکا به عراق و افغانستان تجربه کردیم به گفته تمام مسئولین رده بالای ایران امریکا برنامه حمله به ایران رو هم داشت ولی سیاست تسامح و تساهل ما باعث شد امریکا از این کار منصرف بشه . مگه ما قبلش با امریکا مشکل نداشتیم بعدش هم همینطور؟ پس میبینی که یه حرکت سیاسی چقدر میتونه تاثیر گذار باشه.  این حمایت از مظلوم رو هم بهتره به بچه ها و خانواده های بیگناهی بگی که تو جنگ زیر اوار بمب و موشکهای عراق جان دادن
  4. سیاست ما اون موقع در قبال وقایع افغانستان احمقانه بود . در حالی که خودمون درگیر جنگ به اون وحشتناکی بودیم با اتخاذ سیاست های بچه گانه تنها شوروی رو با خودمون دشمن کردیم. دروغ نیست که حمایت بی چون و چرا شوروی از عراق در جنگ و فروش سلاح های دسته اول و تازه تولید شده خودش به عراق نتیجه این سیاست احمقانه بود. ایران با توجه به بیرون کردن امریکا از کشورش و از بین بردن مهم ترین و استراتژیک ترین پایگاه امریکا بر ضد شوروی بزگترین خدمت به این کشور کرد ولی به جای سود بردن از این اتفاق با رفتاری شبیه به بچه های لجباز خودمون تو بزرگترین دردسر ممکن انداخیم و جالب اینجاست حتی نتونستیم لااقل از درگیریمون با شوروی و قرار گرفتنمون در جبهه مشترک بر علیه کمونیست در کنار امریکا و اعراب و پاکستان استفاده لازم رو ببریم
  5.     داداش میشه یه سند حتی نا معتبر مثل مشرق هم شده نشونم بدی که بگه ائتلاف چند هزار  کشته داده ؟
  6.       جالبه ما ایرانی ها فقط دستاوردهایی که به نفع مون هست رو میبینیم و بقیه چزها رو نادیده میگیریم. این که عربستان نتونسته یه گروه چریکی در خاک یمن که وابسته به جریانات مذهبی مردم رو نابود کنه میبینیم ولی نابودی 80 درصد زیر ساخت های یمن برامون بی تاثیر. کشته شدن نزیدک ده هزار یمنی بچه بازی. جلوگیری و فروکش کردن انقلاب یمن و به قدرت برکشتن علی عبدالله صالحی که از اول قرار بود اون و اطرافیانش از یمن بیرون برن معلول حملات ائتلاف نیست. این فقط در این مورد نیست جلوگیری از پیشروی اسراییل در لبنان و فلسطین برامون شده فتح الفتوح ولی این که الان سه ساله لبنان دولت نداره حزب الله عملا تو موضع انفعال رفته سوریه کلا محو شده و عراق که دولتی داشت که گوش به فرمان ما بود الان دست افرادی افتاده که دیگه ایران خیلی روشون تسلط نداره رو پیروزی دشمن بر ما نمی دونیم. عربستان بدون اجازه سازمان ملل و حمایت رسمی همپیماناش به یه کشور مستقل حمله کرده و اعتلافی عربی بر ضد این کشور عرب به وجود اورد جلوی انقلابی که میتونست به مناطق یمنی نشین تحت تصرفش وارد شه و از اونجا خاندان ال سعود رو به خطر بندازه رو گرفت و اونقدر ادامه داده که دوباره انقلابیون به حکومت قبلی پناه بردن حکومتی که با یه اشاره عربستان دوباره میپره تو بغلش
  7.       این تمرکز نیروها و امکانت در کدوم عملیات بود تا حالا نشنیده بودم ؟ یعنی اواخر جنگ جبهه رو به شمال میدان منتقل کردیم؟ 
  8.           اتفاقا یکی از بزرگترین اشتباهات فعلی ما هم همین نگاه نژادپرستانه و از بالا به پایین نسبت به اعراب و کشورهای همسایه مون هستش. همیشه اونا و یه مشت احمق فرض کردیم و خودمون رو نابغه. خوب با این استدلال ایران هم توسط متفقین نجنگیده باخت یا روسیه هر وقت اراده میکرد تهران رو محاصره می کرد. حالا رو باید در نظر گرفت نه جنگهای نیم قرن پیش. هنوز خیلی ها میگن عربها احمق هستن هنوز تو حال و هوای  دهه 80 موندن. فکر میکنن خلبانهای کشورهای عربی یه مشت مستشار هستن و کنترل و نگه داری و ... همه کار خارجی هاست ولی دیگه اون دوران گذشته. الان خلبانها بیشترشون عرب هست تجهیزات رو اعراب اماده میکنن . همین چند وقت پیش اتاق کنترل نیروی هوایی عربستان رو نشون میدادن تو یه مستند همه تکنسینهاش عرب بودن. پیروزی اسراییل هم که میگید خوب اولا اسرایل با چوب و چماق نمیجنگید بلکه اونم همه تسلیحات داشت حالا به تعداد کمتر ولی در عوض غربی بود و طبیعتا کیفیتشون بهتر بود. از طرفی ارتش اسراییل رو یه مشت ادم جنگ ندیده تشکیل نمی دادن همه اونا در خلال جنگ دوم جهانی جنگیده بودن تجربه جنگی داشتن و بعد از جنگ برای کمک به اسراییل اومدن.
  9.       خیلی ممنون از مباحثی که گفتین. البته فکر نتونستم منظورم رو خوب برسونم. من منظورم فتح بغداد یا شکست قطعی عراق نبود. بر خلاف بسیاری از مسئولین خوش خیال من هیچ وقت در طول جنگ شانسی برای شکست عراق برای خودمون متصور نبودم و جز مقطع ابتدایی هم خطر عراق رو برای سقوط ایران جدی نمی دونم. در واقع در مجموع توان دو کشور با در نظر گرفتن تمام جوانب در بیشتر جنگ جز سال اول و یکی دو سال اخر تقریبا برابر بود به عقیده من ( جمعیت بیشتر عمق استراتزیک مناسب ایران درمقابل تجهیزات و کمک هایی که به عراق میشد باعث حفظ توازن میشد و دو ابر قدرت اون زمان هم اجازه بتری هیچ کدون نسبت به دیگری رو نمی دادن ) به شخص هنوز باور ندارم که امریکا و شوروی از توانمند شدن ما در بحث موشکی بی اطلاع بودن بر خلاف حرفهایی که زده میشه که اونا رو فریب دادیم. من بیشتر بحثم در مورد کشیدن جنگ به جبهه ثانوی کم کردن فشار بر جبهه ای جنوب بود نه پیشروی. واقعا انجام عملیات و پیروزی د محور جنوب غیر ممکن شده بود و من هنوز منطق پشت عملیاتهای کربلای چهار و پنج و والفجر و ............ رو نمی دونم در حالی که هیچ نتیجه حتی در صورت موفقیت پشت این عملیاتها نبود و گواه این موضوع همین که حتی با پیروزی هایی که به دست اوردیم عملا هیچ وقت نتونستیم به بصره برسیم. بحث من بیشتر روانی و در بعد چانه زنی تا شکست قطعی و فتح بغداد !!!!!!!!!!
  10. مسئله ای که سالهاست در مورد جنگ ذهن من رو به خودش مشغول کرده و شاید برعکس ظاهر واضحه ای که داره به نظرم عجیب ترین مسئله جنگ در بعد عملیاتی هستش اصرار ما به جنگیدن در مواضع دشمن بود. بخوام واضح بگم در تمام جنگ این عراق بود که میدان نبرد رو برای ما مشخص کرد نه ما. اگه عراق به جنوب و خوزستان حمله میکرد ما هم در جنوب درگیر میشدیم. اگه به کردستان حمله میکرد ما هم در کردستانمیجنگیدیم و ... شاید الان بگید خوب حمله رو اونا شروع کردن و برای همین هم طبیعی که ما مقابله به مثل میکردیم ولی منظور من اینه که در جنگ خصوصا بعد از رکورد در جبهه ها جنگ تقریبا در محور جنوب خلاصه شد و در سایر محورها جنگ عملیات های کوچک ما کار خاصی نکردیم. حالا بیایم فرض کنیم در زمانی که مثلا جنگ در جنوب به حالت رکود در میومد و دو طرف منتظر عکس العمل طرف دیگر نبرد بودن ما محور اصلی تهاجماتمون رو عوض میکردیم . مثلا از خوزستان تمرکزمون رو در جنگ در مناطق غربی میزاشتیم یا از سمت اذربایجان غربی و کردستان جنگ رو به شمال عراق میکشوندیم. چند تا فایده داشت. اگه به نقشه عراق و ایران نگاه کنیم میبینیم که بغداد در فاصله بسیار نزدیکی از شهرهای غربی ایران قرار داره و هیچ شهر بزرگ و مهمی هم بین این دو نقطه نیست. اگه تمرکز رو نقاطی غربی میرفت بغداد به خطر میفتاد . میدونم پدافند و افند در اون مناطق چند برابر جنوب بود ولی شملا فقط بار روانی این حمله رو در نظر بگیرید که به خطر افتادن پایتخت چه عواقبی داشت. یا شمال عراق که کرد نشین هم هست با ایران روابط خوبی داشت اون موقع مرکز اصلی تعمین نفت عراق در کرکوک و اربیل و ... در شمال این کشور و با حمله به شمال عراق عملا شاهرگ حیاتیشون نفت به خطر میفتاد. الان شاید بگین نه توانش بود و نه تجهیزاتش ولی بحث من اینه ما داشتیم با توان موجود و تسلیحات موجود در یک نقطه که هیچ امیدی برای پیروزی در اونجا نبود دست و پا میزدیم. منظور من زمانی بود که عملا هیچ تحرک مهمی وجود نداشت در صورت حمله به این نقاط طبیعتا ارتش بعث ریسک نمی کرد که تنها از نیرو توان ذخیره اش برای دفع خطرات در این مناطق استفاده کنه بلکه حتما بخشی از توان لجستیکی جنوب رو برای دفاع از مناطقی که گفتم  منتقل میکرد و این هم باعث کمتر شدن فشار روی محور جنبو میشد و هم فشار رو بر عراق مضاعف میکرد
  11. ساخت صاعقه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! یعنی واقعا باورتون شده ما اون هواپیما رو ساختیم. خدارو شکر که این رو خودشون هم میگن از نظر قطعات تغییری نکرده فقط یه دم v شکل گذاشتن که در حرکتش تاثیرر مثبت گذاشته. الن هم تازه معلوم شده قاهر تنها یه طرح بود که کنار گذاشته شد و در حال دادن پیشنهاد همکار ی برای طرحهایی مثل همکاری روسیه در پروژه های جت های اموزشیمون هستیم. بله کار با یه جنگنده نسل 4.5 بدون تجربه دست و حسابی کار با جنگنده نسل چهار ممکن هست ولی بسیار دشوار چون سالهاست فناوری ما از دنیا عقب هستش نمی تونیم یهو این فناوری رو بیاریم. اوگاندا مثل ما تحریم نبود از جمله کشورهای افریقایی هست که هر از چند گاهی خریدهای نظامی جدیدی انجام میده واسه همین دلیلی نداشت به مشکل بر بخوره
  12. کشوری که هنوز  یه هواپیمای اموزشی رو خودش طراحی نکرده و نساخته اخرین خرید نظامیش در بعد هوایی مربوط به نزدیک به 3 دهه تا دو دهه پیش هستش تو تمام بخش ها کمبود شدید داره ( سلاح و ترابری و ...) و ... چه طور میخواد یهو با نسل 4.5 کار کنه .  شما هم مطمئن باش با روسها اتحاد استراتژیک میبندیم شک نکن فقط اول اس 300 بزار بیاد و بعد دنبال سوخو35 برو
  13. در مورد خرید سوخو 30 دوستان مطلبی رو باید در نظر بگیرن. اول از همه اگه سوخو 30 بدن باید جشن بگیریم زیاد دلتون رو صابون نزنین که اتفاق خاصی قرار بیفته. ما دهه ها از فناوری روز نظامی عقب بودیم و الان یهو نمیتونیم با جنگنده پیشرفته ای مثل سوخو 35 کار کنیم تازه همیشه در مورد روسها این نکته رو باید در نظر گرفت که خدمات پس از فروششون افتضاح هست و حالا اگه مشکلی تو تامین قطعات سوخو30 پیش بیاد چین و هند هم این قطعات رو تولید میکنن واسه همین میشه از اونا هم تامین کرد. این که دوستان میگن موتور سوخو35 یا سامانه های الکترونیکی اون رو رو سوخو30 نصب کنیم من امیدوارم این اتفاق نیفته چون علاوه بر افزایش هزینه بازم تو تعمیرات مار و دچار مشکل میکنه و بسیار پیچیده میشه کار با اون. به شخصه دوست دارم تعداد میگ 35 هم بخریم ولی مشل تامین قطعات اون باز هم مطرح و ای کاش از چین هم جنگنده میخریدیم تا هم به بازارش راه پیدا کنیم و هم روسیه باز هم فکرهای الکی نکنه که تو بازار ایران تنهاست. در وهله اول بهترین کار خرید تعداد محدودی سوخو30  و یاک 130 برای اموزش و اشنایی و فراهم اوردن زیرساختهای مورد نیاز برای یک جنگنده مدرن شرقی هست و بعدش به نظرم همکار با چین در پروژه های نسل 5 این کشور جی 20 و جی 31 الیبته پس مدتی ( چند سال) تجربه در زمینه جنگده های نسل چهر و امکان مونتاژ احتمالیش در صورت سفارش زیادش هست .
  14. اخباری کم و بیش در مورد خرید احتمالی رافائل هم توسط عربستان به گوش میرسه که البته هنوز صحتش مشخص نیست