تمامی ارسال های mostafa_by
-
البته آقا سعيد. غرب٬ 7 تا جنگ صليبي به راه انداخت :| !! ششمي و هفتمي رو لوئي نهم (سن لوئي) به راه انداخت كه تو جفتش، به فجيعترين شكل ممكن شكست خوردن و هفتمي، به علت بيماري و مرگ لوئي نهم، نيمه كاره رها شد!!! جنگ صليبي سوم، در تاريخ 1188 ميلادي، توسط فيليپ آگوست، پادشاه فرانسه و ريچارد پسر و جانشين اجباري هنري دوم (پادشاه انگلستان) و فردريك بارباروسا (امپراطور آلمان) آغاز شد و در سال 1991، با توافق پنج سالهي صلاحالدين و ريچارد (كه لقب شيردل رو از صلاحالدين دريافت كرد)، پايان پذيرفت! بزرگترين سپاه صليبيون نيز متعلق به همين جنگ بود (فقط لشكر آلمانها، صد هزار نفر بودند!!!!! :cry: ) جنگ صليبي اول رو هم اگه نميبردن چيكار ميكردن؟ تركهاي سلجوقي، اونقدر ضعيف شده بودن كه فاطميون (كه خودشون بينهايت ضعيف شده بودن) شكستشون ميدن و اورشليم رو از آن خودشون ميكنن (جالب اينكه صليبيون، همهاش فكر ميكردن كه قراره با تركهاي سلجوقي تو اورشليم بجنگن :lol: )!!! ضمن اينكه سرنوشت چندين جنگ رو شانس و يا زيركي بوهموند و گودفراي دو بوريون و برادر كوچكترش بودوئن رقم زدن!! اونم در حالي كه ارتش صليبيون، بسيار بزرگ و وسيع بود!!
-
تاپیک جامع فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران تاپیک جامع فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران (فراجا)
mostafa_by پاسخ داد به aryoreza تاپیک در اخبار نظامی
ممنون از توضيحاتتون. با شما موافقم. اصولاً تأثير يك سلاح، به تيراندازش بستگي داره. بهترين اسلحهها هم در دستان يك انسان ناوارد، از كلنگ هم بياستفادهتر ميشه :lol: !! اما تصديق بفرمايين كه اين تعداد فشنگ، براي يك سلاح كمري متوسط، چندان مطلوب نيست! مگنوم يا كاليبر 45، درسته كه از 6 و 7 فشنگ استفاده ميكنن. ولي همونطور كه خودتون هم فرمودين، يه فشنگش براي از پا انداختن يك نفر كافيه! همين سلاحها هم به اندازهي كافي، سنگين و قدرتمند هستن (لگد مگنوم، يكي از وحشتناكترين لگدهاست و با كاليبر 45، عموماً به كمك دستهي كوچك اضافه، شليك ميكنن!! البته بستگي به قدرت مچ تيرانداز داره). اما براي يك سلاح كمري متوسط، مسلماً اين تعداد تير، ضعف محسوب ميشه. سرعت زمان بارگذاري مجدد اين سلاح رو هم با فرض استفاده از شانههاي مخصوص فشنگ گذاري عرض كردم (در مقابل خشاب آمادهي يك كلت معمولي، مثل برتا يا برونينگ). و الا اگه قرار بود مثل غرب وحشي، تك تك فشنگ بذاريم كه ديگه ... :| !!! ميدونين كه سرعت بارگزاري مجدد يك كلت (اگه فرض كنيم كه شرايط ايدهآل هست و دكمهي رها كنندهي خشاب گير نميكنه و گلنگدن (يا همون دستگيره آتش) هم بازي در نميآره)، بين 3 تا 5 ثانيه خواهد بود.البته آمار حرفهاي هست (بدين ترتيب كه با دست نگهدارنده (شست دست) دكمه رها كننده خشاب زده شده و همزمان با دست مخالف، خشاب آماده جديد برداشته شده و به محض رها شدن خشاب خالي، خشاب جديد جايگزين شده و به سرعت گلنگدن كشيده ميشه.). ولي فكر كنم (يعني تقريباً مطمئنم) كه نيروي پليس ما، صد در صد اين آموزشها رو به نيروهاش آموزش ميده و در اين زمينه، مشكلي وجود نداره. ولي شما، فكر نكنم زير 10 ثانيه بتونين عمليات بارگزاري مجدد رو در اين اسلحهها (و بالكل اسلحههاي توپي انجام بدين. دگمهي رها كنندهي توپ نگهدارندهي فشنگ، به دليل محكمي و همچنين حالت كشويي ارتجاعياش (متأسفانه اسم حالتش رو يادم نبود! به همين خاطرم واژهسازي كردم!!)، خيلي سخته كه بشه با يك دست (حداقل به سرعت) اون رو كشيد و توپ رو رها كرد. بعد هم تخليهي فشنگها (كه اكثر اوقات، حداقل يكي دو تا خالي نميشن و نياز به يكم تكون دادن داره :cry: )، بعد استفاده از شانهي فشنگ (قرار دادن شانه در اسلحه و فشردن پدال دستي مخصوص) و پس از اون، بازگرداندن توپ فشنگ (بشرط گير نكردن) و احياناً براي تسريع در تيراندازي، كشيدن چخماق به عقب! با اين حال، همونطور كه خود شما هم فرمودين، اينها تماماً به تيرانداز بستگي داره. درمورد تنظيف سلاح هم كاملاً حق با شماست. اين، وظيفهي حامل سلاح هست! اميدوارم كه در بحثهاي ديگر هم بيشتر با شما، تبادل نظر داشته باشم. -
تحولات جمهوری خلق چین تحلیل و پیگیری تحولات جمهوری خلق چین
mostafa_by پاسخ داد به RedArmy تاپیک در اخبار تحلیلی
دوست عزيز من؛ RedArmy اولاً كشورهاي چين و كرهي شمالي، داراي تعداد معدودي كمونيست نيستن!! حكومت اين دو كشور، هنوز هم كمونيستي هست. كشور چين، توسط حزب كمونيستي اداره ميشود كه فقط اعضاي حزب مركزي اون، 2200 نفر هستن!!! يعني فكر كنم چيزي در حدود 4 برابر اعضاي حزب مركزي اتحاد جماهير شوروي! حزب كمونيست در چين، در حال حاضر، بيش از 73 ميليون عضو داره؛ يعني يه چند ميليون بيشتر از كل جمعيت ايران!!! به نظر شما، اين تعداد، يكم حساب ميشن؟ :| درمورد شعار، بايد بگم كه در شعار، بحثي از شرق به معناي كمونيسم نبود. اين شعار، براي قبل از انقلاب اسلامي بود؛ مسلماً در اون زمان، خبري از كمك تسليحاتي شوروي به عراق بعثي نبود. اين شعار، شعار استراتژيك جمهوري اسلامي ايران بود و مبناي اون هم عدم اتكا به دو قطب جهان (منظور قطب شرق و غرب، نه ايدوئولوژيشون) بود. در حال حاضر، چين و روسيه سعي در ايجاد (و يا به عبارت بهتر؛ احياء) قطب شرق رو دارن! پيوستن به اين قطب، دقيقاً نفي قانون اساسي هست! بنده به شخصه كه مشكلي ندارم. به عنوان كسي كه فقط با قانون اساسي آشنايي داره اين رو عرض ميكنم. حتي نيازي به خوندن تفسير اين قانون ندارين. چون متن اين قانون، كاملاً واضح و بدون هيچگونه شك و شبههاي، اين مسئله رو به وضوح و البته به اختصار توضيح داده. درمورد تهديدها، امريكا نميتونه روسيه و چين رو به تهديد نظامي تبديل كنه. مانورهاي مشترك نيروها هم تنها پاسخهاي ديپيماتيك براي تحركات ميليتاريسيتي هست! نمونهاش هم در خود ايران زياد ديديم. مثلاً امريكا و تركيه با هم مانور ميذارن؛ اون وقت ما هم مانور «پيامبر اكرم (ص)» رو ميذاريم! اين انجام مانور، نه به معناي جنگ و نه به معناي تهديد هست؛ بلكه دقيقاً مذاكرات سياسي، در باب عمل هست!! درست مثل موشك هوا كردنهاي ما در چند ماه گذشته كه نه به قصد تهديد، كه به قصد مذاكره بر سر وقوع جنگ يا جلوگيري از اون بود و اگه دقت كرده باشين، آتش جنگ ايران و امريكا، در اون برهه، خيلي سريع خوابيد! در حال حاضر، كشورهاي واقع در شرق آسيا كه قدرت قابل قبولي دارن (روسيه، چين و هند)، به هيچوجه تشابه نظامي، استراتژيكي، اجتماعي، سياسي و حتي اقتصادي ندارن! اگه ما ميگيم ناتو، به اين دليله كه اكثر كشورهاي اروپايي، از سازمان اقتصادي و اجتماعي واحدي استفاده ميكنن. طرح تشكيل اتحاديه اروپا هم دقيقاً بر همين اساس بوده! در اروپا، فرانسه و آلمان متحد هم هستن؛ ولي در شرق، چين و روسيه و هند، رقيب!! امروزه، كسي به فكر جنگ نيست كه اونها نگرانش باشن! چون جهان، فعلاً پختهتر از اوني هست كه وارد جنگ جهاني بشه. بنابراين فعلاً امنيت كشورهاي ابرقدرت بالقوه، كاملاً تأمين هست. به همين علت هم هست كه ايالات متحده، سعي در كوك كردن كشورهاي ضعيف همسايهي اين كشورها، براي ايجاد خلل در رشد و پيشرفتشون داشته و هنوز هم داره. ولي خودشون ميدونن كه نه سيكها، نه چچنيها، نه گرجيها، نه تايوانيها و نه ساير كشورها و گروهكهاي گوگوري مگوري همسايه، نميتونن اين سه كشور رو به چالش بكشونن! منطق هم همين رو حكم ميكنه! اما درمورد پيمان امنيت مشترك! اين ديگه شوخي بردار نيست. براساس پيمان ناتو، اگه كشوري به يكي از كشورهاي عضو ناتو حمله كنه، كشورهاي ديگه بايد به كمك كشور مورد هجوم قرار گرفته بشتابن و كمكش كنن! اين امر، منطقيه! چون طرفي كه ايالات متحده، انگلستان، فرانسه، آلمان، ايتاليا، اسپانيا، هلند، پرتغال، كانادا و ... كشور ديگه باشه، ترسي از همپيماني نظامي نداره! ولي در مقابل چي؟ به نظر شما، دردسرهاي ايران، كمه؟ دردسرهايي كه گاه با موضعگيري برخي از مسئولين ايراني، بوقوع ميپيونده و دائماً در تهديد حملهي بزرگترين دشمنشون، يعني اسرائيل قرار داره، به نظر شما ارزش داره؟ براي چين و روسيه ميصرفه كه مثلاً به خاطر كمك به ايران، وارد جنگ ايران و اسرائيل بشن (كه مسلماً از اون طرف هم امريكا و انگليس و كشورهاي ديگه وارد ميشن) و به همين راحتي، يه جنگ جهاني خود خواسته شكل بگيره؟ بياييد منطقي باشيم! اگه پيمان همكاري امنيتي مشترك شانگهاي، امري غير از اين باشه و فقط قرار به استفاده از تجهيزات و معلومات همديگه باشه، اين كار با بستن موافقتنامههاي نظامي في ما بين نيز قابل انجام هست. ولي بايد اين امر رو در نظر گرفت كه در حال حاضر، ايران تحت تحريم اقتصادي و نظامي قرار داره و ما حتي نميتونيم از روسها، بطور آشكار موشكهاي دوش پرتاب بگيريم (طبق توافقنامهي مشترك ضد تروريستي ايالات متحده و روسيه در سال 2005). مسلماً درصورت پيوستن ما به اين پيمان هم چيزي تغيير نخواهد كرد! ولي همون طور كه گفتم، شرق هم بيشتر ترجيح ميده كه حمايت از ايران براشون، بار حقوقي و تعهدي به همراه نداشته باشه و هر جا كه منفعتشون حكم كرد، از ايران دفاع و هرجا كه به ضررشون بود، بيطرفانه (حداقل) برخورد كنند! درمورد سلطه يا عدم سلطه هم بهتره در فرصتي مناسبتر بحث كنيم. چرا كه اول بايد بحث بر سر اين داشته باشيم كه درصورت بستن پيمان امنيت نظامي مشترك بين كشورها، وضعيت تشكيل نيرو و هماهنگيشون به چه صورت هست؛ بعد در اين زمينه بحث كنيم. ولي اين رو هم بايد عرض كنم كه طبق قانون اساسي، حتي زدن پايگاه نظامي، توسط هر كشوري و هر نهاد بيگانهاي (خواه روسيه يا چين باشه يا خواه نيروهاي مؤتلفه)، غير قانوني هست! به نظر شما، منطقي مياد كه پايگاه مشترك نداشته باشن (در خاك ايران كه جبههي خط مقدم مقابله با امريكا هست و خواهد بود؟!)؟! -
تحولات جمهوری خلق چین تحلیل و پیگیری تحولات جمهوری خلق چین
mostafa_by پاسخ داد به RedArmy تاپیک در اخبار تحلیلی
نميدونم چرا. ولي حس خودموني نوشتن رو ندارم. يه طورايي حس مقالهنويسي زده به سرم. به همين خاطرم سعي ميكنم با ادبيات رسمي بنويسم! آخه انصافاً در موارد جدي (بخصوص تو بحثهاي يه مقدار تخصصي)، خودموني نوشتن يه مقدار سخته!! -------------------------------------- سازمان همكاريهاي شانگهاي، يك نهاد اقتصادي مربوط به منطقه بود. بعد از فروپاشي شوروي، نياز به يه موازنهي قدرت جديد بود. ولي يادمان نرود كه موازنهي قبلي، نه به دليل پيمان ناتو و ورشو، بلكه به دليل وجود دو ابرقدرت جهان در دو سو بود! به عبارت بهتر، پيمان ناتو، تنها به دليل حضور امريكا و پيمان ورشو، فقط و فقط به دليل حضور اتحاد جماهير شوروي، قابل تأمل بود. اما در حال حاضر، قطب مشخصي در شرق وجود ندارد! روسيه و چين، به همان اندازه با هم همسو هستند كه شوروي و چين، در زمان رهبري خروشچف و مائو بودند! به عبارت بهتر، چون هر دو كشور در پي منافع خود هستند، همسويي مشخصي با يكديگر نداشته و سر هر مسئلهاي، بيم رفتن به دامان امريكا و يا به عبارت صحيحتر، همسويي با امريكا وجود داشته و دارد. به همين دليل هم بطور مشخص، چين زير بار پيمان امنيت متقابل كشورهاي عضو پيمان شانگهاي نخواهد رفت. حضور ايران در جمع اعضاي دائم اين سازمان نيز در هالهاي از ابهام قرار دارد. اين درست كه ايران، در حال حاضر، فرشتهي عذاب غرب (بخصوص امريكا و متحد استراتژيك آن؛ اسرائيل) شناخته ميشود؛ ولي ترس از بزرگ شدن ايران، به همان اندازه شرقيها (بخصوص روسها) را نيز به وحشت خواهد انداخت. كشوري كه با شعار «نه شرقي، نه غربي ...»، تأثيرگذارترين انقلاب نيمهي دوم قرن بيستم را به راه انداخت و از همان ابتدا، جهتگيريهاي خاصي داشت، مسلماً براي كشورهاي شرقي نيز متحد مطمئني محسوب نميشود. در فصل دهم از قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران، سياست خارجي ايران تبيين شده است. با نگاهي گذرا به مفاد اين قانون، ميتوان دليل نگراني شرق، نسبت به كشور ايران را به خوبي درك نمود. در اصل يكصد و پنجاه و دوم اين قانون، به صراحت از عدم تعهد در برابر قدرتهاي سلطهگر سخن به ميان آمده است. در اصل يكصد و پنجاه و سوم نيز آمده است : «هرگونه قرارداد كه موجب سلطهي بيگانه بر منابع طبيعي و اقتصادي، فرهنگ، ارتش و ديگر شئون كشور گردد ممنوع است». با عنايت به اصول فوق، كاملاً مشخص است كه حتي درصورت پيوستن ايران به پيمان همكاريهاي شانگهاي (به عنوان عضو دائم) و تبديل اين پيمان، به يك پيمان اقتصادي - نظامي، اين پيوستن قانوناً نميتواند دوام زيادي داشته باشد. البته اگر فرض را بر اين بگذاريم كه پيمان شانگهاي، تنها به تشكيل ارتش مشترك از كشورهاي عضو بسنده نمايد، مشكلي از اين بابت وجود نخواهد داشت. ولي مسلماً براي ايجاد يك اتحاد نظامي مناسب، براي مقابله با تهديدات ناتو، بايد ساختار ارتشي مشترك بين كشورهاي عضو برقرار گردد كه اين امر، مستلزم دخالت و تسلط بر ارتش ايران نيز خواهد بود كه طبق قانون پذيرفتني نيست (نه اينكه ما هم بالكل، همگي قانونمنديم!!! :| ). اما سواي مطالب درج شده در قانون اساسي، از آنجا كه مطابق قانون اساسي (اصل 152)، جمهوري اسلامي ايران نسبت به وضعيت مسلمانان جهان، بيتفاوت نميتواند باشد، مشكل بزرگ ايران با چين و روسيه هويدا ميگردد. يكي از گروههاي جداييطلب در چين، مسلمانان بخشي از اين كشور هستند كه دولت مركزي با آنها، درگير است. گويي كه ايران، در حال حاضر، عكسالعملي در اين مورد اتخاذ ننموده است. اما ايران، سابقهي حمايت (و يا به عبارت بهتر، كمك مالي) از مسلمانان چچن را داشته است! گويي كه رفتن چچنيها به دامان امريكا، خيلي سريع اين كمكها قطع گرديد. ولي ترس از دخالت و كمك ايران در موارد مشابه (همچون افغانستان در زمان شوروي)، باعث حركت دست به عصاي روسها و چينيها خواهد شد. اگر از اين مسئله هم بگذريم، ايران (و البته كرهي شمالي) دردسرساز ترين كشورهاي جهان محسوب ميشوند كه لحن تند صاحب قدرتان در اين كشورها (كيم يونگ ايل و دكتر محمود احمدي نژاد)، گاهاً حتي جايي براي دفاع از عملكرد اين دو كشور باقي نميگذارد. بنابراين درصورت پذيرفتن ايران در اين پيمان (به عنوان عضو دائم) و تبديل آن به يك پيمان اقتصادي - نظامي و مهمتر از آن، پيمان امنيت مشترك اين كشورها، دردسرهاي حول محور ايران، بسيار بيشتر از سود آن خواهد بود! چرا كه چين و روسيه، در عرصهي بينالمللي بايد بطور قاطع از ايران و برنامههاي تسليحاتي اين كشور دفاع كنند؛ حال اينكه منطقاً اين برنامهها، ميتواند تهديدي عليه اين دو كشور محسوب گردد! ضمن اينكه در جبههي مقابل، امريكايي قرار دارد كه بزرگترين معاملات تجاري اين كشورها (بخصوص جمهوري خلق چين) با آنها صورت ميگيرد و اين حمايتها ميتواند بسيار تأثيرگذار بر روي مراودات اين كشورها باشد. ... -------------------------------------------- ميشد ادامه داد. ولي يه لحظه احساس كردم شدم راديو :cry: !! ترجيح دادم تا همينجا، توقف كنم تا نظر ساير دوستان رو هم بدونم. خوشحال ميشم كه دوستان، درمورد عرايض بنده هم اگه نظري دارن، بيان بفرماين. -
تاپیک جامع فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران تاپیک جامع فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران (فراجا)
mostafa_by پاسخ داد به aryoreza تاپیک در اخبار نظامی
خدا اجرشون بده. --------------------------- تنها راه ايمن موندن جوانان ما از شر اين ديو سياه٬ طرحي بود كه دكتر لاريجاني٬ در صحبتهاشون (براي انتخابات رياست جمهوري) اعلام كردن : بستن پيمان امنيتي مشترك با كشورهاي همسايه و با قدرتها و دول غربي٬ براي محافظت و برخورد با اشرار و قاچاقچيان! مسئلهي قاچاق مواد مخدر (كه ماشاء الله هر روز، انواع و اقسامش بيشتر و بيشتر ميشه!!)، به ايران ارتباطي نداره! درسته كه جوانان ايران، بازار مناسبي رو براي قاچاقچيان بوجود آوردن! ولي ايران، متأسفانه تبديل به محلي براي ترانزيت مواد مخدر از شرق به غرب شده!! متأسفانه اكثر جوانان ما، خونشون رو براي امري ميدن كه به كشور عزيزمون، چندان مربوط نيست!! -
تاپیک جامع فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران تاپیک جامع فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران (فراجا)
mostafa_by پاسخ داد به aryoreza تاپیک در اخبار نظامی
مطلب خوبي بود دوست عزيز. دستتون درد نكنه. ولي اگه اجازه بدين، يه سري گير هم ميدم :| !! اين سلاح، خوبياش اينه كه به قول شما، گير نميكنه و قابليت تعويض فشنگ شليك شونده (درصورت نم كشيدن باروت يا ساير مشكلات) رو داره. ولي بدياش اينه كه هيچ حسن ديگهاي نداره :cry: !! اگه مشكل انحراف عجيب و غريب اين تفنگها رو عادي فرض كنيم (جوري كه قلقگيري باهاشون، كار ابلهانهاي به نظر مياد و بهتره كه تجربي بفهميم كه چطور بايد باهاش كار كرد!!!)، سنگيني اون، شليك بسيار كندتر و البته طولاني بودن مرحلهي بارگذاري مجدد (Reload)، بزرگترين مشكلات استفاده كنندگان اين اسلحه هست! ضمن اينكه تعداد بسيار كمي فشنگ در اين اسلحه جا ميگيره كه براي درگيري، به هيچ وجه مناسب نيست! مگه اينكه طرف مقابلمون هم از ماكاروف استفاده كنه :lol: ! راستي. شما گير كردن ماشه (اگه مرتب تميزش نكنين) و گاهاً چخماق رو هم يكم زير سبيلي رد كردين! خوشحال ميشم كه نظر شما رو هم بدونم. -
hosseingmn RedArmy reichmarshal mph1
-
الان٬ ساعت 19 : 3 جمعهاس (نصفه شبه با اجازهتون :lol: )!! با توجه به اينكه آقا سعيد گفتن : پس معنا و مفهوم اون، اين هست كه روز شنبه، تولد واقعي اين كوچولوي مشكوك به بزرگي هست (احتمالاً صغر سن درش بيتأثير نبوده :lol: - يخمك!!! :( ). خوب. تولد واقعي سايت رو به همه، منجمله آقا سعيد كه خيلي براي سايت زحمت كشيدن، تبريك ميگم. اميدوارم روز به روز، سايتمون پيشرفت كنه و در كنارش، دوستيهامون هم بيشتر شه. ----------------------------------------- راستي. اميدوارم دوستان يادشون مونده باشه كه يه قرار چت عمومي رو قبلاً گذاشتيم! منتظرم كه آقا سعيد، شرايط رو اعلام كنن! گويي كه خود من، بعيد ميدونم قبل از 9 بتونم بيام!!
-
ارتباطات و قراردادهای دفاعی ایران و روسیه ارتباطات و قراردادهای دفاعی ایران و روسیه ( خبرها ، حواشی ، تحلیل ها ، احتمالات ! و .... )
mostafa_by پاسخ داد به Ahmad6644 تاپیک در اخبار نظامی
آقا پرويز عزيز. عرض بنده رو متوجه نشدين. بنده در همون سطح اول، عرض كردم كه هنوز، تصميمي براي اين دريا گرفته نشده! بحث قبلي، بحث سهم بردن كشورها، به نسبت مرز آبيشون هست. مسلماً ايران، 50% مرز درياي خزر رو در اختيار نداره! مسلماً هم سهم آذربايجان يا مثلاً تركمنستان با سهم روسيه و ايران، مساوي نيست. چون هر كشور، مرز مشخصي دارن و بالطبع سهم مشخصي از اين دريا ميبرن. در گذشته، بحث تقسيم اين دريا به نسبت مساوي بين ايران و شوروي بود؛ چرا كه فقط ايران بود و شوروي!! ولي اين سهم، در شرايطي بود كه اولاً ايران و امريكا، متحد بودن؛ ثانياً تقسيم بين دو كشور، كمتر از اين نميشد؛ ثالثاً همين امر هم در واقع رعايت نميشد. فرمودين از مناقشات اين دريا بياطلاع هستين. يكم تعجب كردم. ولي چشم. البته چون متأسفانه حتي تاريخهاشم يادم نميآد، فقط يه سري اشارات كوچيك ميكنم. اگه منبع درست و حسابي هم گير آوردم، خدمتتون ارسال ميكنم. در درياي خرز، كشتيهاي ماهيگيري ما، چندين بار توسط مرزبانان جمهوري آذربايجان توقيف شدن! در كرانههاي تركمنستان نيز يكبار چنين اتفاقي افتاد كه آقاي ولايتي (وزير امور خارجه وقت)، با سفر به اون كشور، موضوع رو سريعاً حل و فصل كرد. چندين بار كشتيهاي روسي، با گذر از مرزهاي آبي ايران، مورد اخطار مرزبانان ايراني قرار گرفتن! تا دلتون بخواد، از اين اتفاقات به ظاهر ساده افتاد!! توقيفهاي چند ساعته كشتيها! بازجوييهاي مختلف! برداشت از سهم ديگر كشورها و ...! آقا سعيد هم اشاره كردن. حتي ما درست نميتونيم از نفت خزر، برداشت كنيم. اينها، همه برميگرده به زماني كه ما، اسماً 50% اين آبها رو در اختيار داشتيم! ولي شما كه بزرگتر ما هستين بفرمايين. اگه به شما بگن شما صاحب اين خونه هستين، ولي حق ندارين هيچ تغييري درش بدين و ازش استفاده كنين، آيا واقعاً صاحب خونهاين؟! بحث ما، استفادهي صحيح از منابع در اختيارمون هست. مسلماً هيچ ايراني خوشحال نخواهد بود كه منابعي كه حق خودش هست (دقت كنين! حق خودش هست!!)، به ساير كشورها اهداء شه! شايد شما زياد در جريان نباشين! ولي بزرگترين جنگ حال حاضر ايران، جنگ برداشت منابع خليج فارس؛ بين ايران از يك طرف و قطر و امريكاييهاي طرف قرارداد قطريها از طرف ديگه هست! به تازگي، به رقم برابر 5 ميليون ليتر در روز (به لطف نابودي زيرساختهامون توسط ارتش عراق؛ پس از 25 سال) رسيده بوديم كه قطر، برنامهريزي خودش براي افزايش برداشت 2 ميليون ليتر، به كمك ميدان گازي جديد رو شروع كرده!! ميبينين در جايي كه منافعمون هست، حتي با چنگ و دندون ايستاديم! ولي درياي خزر رو حتي اجازهي برداشت هم نداشتيم؛ چه برسه به اينكه بخوايم درمورد داشتن حق يا نداشتن حق تصرفش صحبت كنيم!! به نظر من، اجازه بدين كه تكليف اين ماجرا روشن بشه. بذارين 5 كشور به توافق برسن و دريا رو بين خودشون تقسيم كنن. اون وقت ببينيم كه هركدوم، چند درصد از اين دريا رو تصاحب كردن و چقدر حقشون بوده! اون زمان، اگه ناحقي صورت گرفته باشه و حقي از ما ضايع شده باشه، مطمئن باشين بنده هم در كنار شما، به اعتراض به اين مسئله خواهم پرداخت. بنده هم در پستم عرض كردم كه دليل سرطان پروستات، صرفاً اون نيست و دوستان، توضيح اشتباهي دادن. مسلماً اگه امام خميني سرطان پروستات هم داشت، توهيني به شخصيت ايشون نبود. چون اين سرطان (درست مثل سرطان سينه در زنان)، يك سرطان بسيار متداول در بين مردان هست (بلاژويچ، سرمربي سابق تيم ملي فوتبال ايران در مسابقات مقدماتي جام جهاني 2002 هم سرطان پروستات داشت كه با عمل و برداشتن اونها، مشكلش برطرف شد). بنده در اونجا اشاره كردم كه امام، از چه سرطاني رنج ميبرد و مشكل چي بود. عرض بنده هم اين بود كه توضيح شما، براي فهميدن دوستان و پي بردن به اشتباهشون، كافي بود و نيازي نبود كه براي اينكه نشون بدين تصور برخي از دوستان اشتباه هست، پاي كس ديگهاي رو به وسط بكشين. همه درمورد سطح سواد و اطلاعات عمومي شما، آگاه هستن. به همين خاطرم هست كه به نظر من، توضيحات شما، هميشه كافي و قانعكننده بوده (بخصوص در موارد علمي) و دليلي هم نداره كه موضوعي به اين سادگي رو اينقدر پيچيده كنيم.- 2,009 پاسخ ها
-
ارتباطات و قراردادهای دفاعی ایران و روسیه ارتباطات و قراردادهای دفاعی ایران و روسیه ( خبرها ، حواشی ، تحلیل ها ، احتمالات ! و .... )
mostafa_by پاسخ داد به Ahmad6644 تاپیک در اخبار نظامی
آقا پرويز. اولاً كه هنوز تصميمي گرفته نشده! خواهشاً از روي هوا آمار ندين. ثانياً اين آب، بين 5 كشور تقسيم شده نه بين دو كشور! شمايي كه هميشه دم از عدالت و برقرارياش ميزني، بفرمايين منطقاً سهم ايران از اين آب، 50 درصد بوده؟ ثالثاً در زمان محمدرضا، رسماً شوروي از آبهاي ايران استفاده ميكرد و ايران دم نميزد. پس از اون هم اين دريا، مرزبندي صحيحي نداشت! همين امر باعث شده بود كه حتي نتوان از 40% منابع سهم ايران، به طرز صحيحي استفاده كرد و دائماً درگيريها و مناقشات مرزهاي آبي وجود داشت! رابعاً خواهشاً اگه با دولتي مشكل دارين، حداقل از هر دستاويزي (كه گاهاً هوا هست فقط!) براي كوبيدن اون استفاده نفرمايين!- 2,009 پاسخ ها
-
ارتباطات و قراردادهای دفاعی ایران و روسیه ارتباطات و قراردادهای دفاعی ایران و روسیه ( خبرها ، حواشی ، تحلیل ها ، احتمالات ! و .... )
mostafa_by پاسخ داد به Ahmad6644 تاپیک در اخبار نظامی
امريكا پشت اسرائيل رو خالي نكرده؛ چون جرأتش رو نداره! اقتصاد امريكا، دست صهيونيستهاست. دولت در سايه امريكا، اكثراً صهيونيستها هستن. هر كانديداي امريكايي، براي رأي آوردن، اول ميره پاچهخواري صهيونيستها!! با اين شرايط، به نظر شما اصلاً اجازه داره كه همچين كاري كنه؟!!!- 2,009 پاسخ ها
-
ببينيد دوست عزيز. جمعيت، هيچ ارتباطي به نيروي زميني نداره. آلمان نازي، در سال 38 (براي ديدار چمبرلين از آلمان و صحبت با هيتلر)، فقط نزديك به 3.000.000 نفر از اعضاي ارتش نازي در سراسر راه حركت كاروان چمبرلين و هيتلر قرار داشتن و به عبارتي، دو نفري ازشون سان ميديدن (فيلم ديكتاتور بزرگ چارلي چاپلين، اين حركت هيتلر رو به صورتي ديگه و در قالب ديدار موسوليني با هيتلر، به شرحي متفاوت به تصوير كشيد). آلمان نازي، در زمان شروع جنگ جهاني، بيش از 5 ميليون نفر ارتشش بود؛ حال اينكه در زمان جنگ جهاني، كمتر از 40 ميليون جمعيت داشت!! بحث جمعيت، از اين لحاظ ارتباطي به ارتش يك كشور نداره، چون اولاً كه عدهاي كه داوطلب خدمت در ارتش باشن، در هيچ كشوري زياد نيست و ثانياً هزينهي نگهداري و حقوق و دستمزد و مزايا و تسليحات و چنين و چنان ارتشها، از يه تعداد به اينور، به طور تصاعدي افزايش پيدا ميكنه. پس توجيه اقتصادي هم نداره كه ارتش، از يه مقدار جمعيتش بيشتر شه! ارتش امريكا اگه اشتباه نكرده باشم، در حال حاضر 1.2 ميليون نفر عضو داره؛ حال اينكه 300 ميليون نفر جمعيت رو در اختيار داره! درمورد نظم ارتش، فكر كنم عرض بنده رو اشتباه مرتكب شدين. ارتش امريكا از لحاظ نظم اجراي تاكتيكها و استراتژيهاي نظامي، ميشه گفت برترين (يا حداقل يكي از برترين) ارتش جهان هست. ارتش امريكا، ميتونه پيچيدهترين دستورات استراتژيكي رو به خوبي در ميدان نبرد پياده كنه و علت پيروزيهاي اوليهي اين ارتش هم دقيقاً همين هست! ولي نظمپذيري ارتش، درست جايي مشخص ميشود كه در برنامهها، اخلال ايجاد شه! مثلاً اگه در ميدان نبرد، از تانك و پشتيباني آپاچي خبري نبود، بتونين دستورات رو به سرانجام برسونين و نظم ارتش رو حفظ كنين! امري كه بزرگترين نقطه ضعف امريكاييهاست! شما در جنگ 33 روزه، ارتش اسرائيل رو ملاحظه فرمودين (ارتش اسرائيل هم از نظم بسيار خوبي برخورداره و بزرگترين ژنرالهاي امريكايي، آموزش افسران ارشد و ژنرالهاي اسرائيلي رو به عهده داشتن!). ديدين كه به محض زدن تانكهاي مركاوا، ارتش اسرائيل عقب نشيني ميكرد؛ چرا كه دقيقاً برنامهريزي و نتيجتاً نظم ارتش كاملاً به هم ميريخت! روايت هست كه هيتلر (و در جايي ديگه خوندم هيملر)، براي تخمين نظم ارتش نازي، در مراسم رژه، يك چالهي ميداني بزرگي رو تعبيه ميكن. ارتش نازي، در هنگام رژه رفتن، تقريباً يك سومش روبروي اين چاله قرار داشت! اين ارتش، در همون وضعيت به رژه رفتن ادامه ميدادن و بدون اينكه حتي گامي سست شه، تو چاله ميافتادن و اونايي كه سالم ميموندن، بالا مياومدن و با همون نظم قبل، به رژه ادامه ميدادن!! درمورد ارتش سرخ شوروي، بايد مخالفت كنم. چون از نظم درستي برخوردار نبود. قدرت ارتش سرخ، در پيشرويهاي متهورانه، شجاعت و البته نوع نبردشون بود! ولي از لحاظ نظم، در حال حاضر ارتش كرهي شمالي، منظمترين ارتش جهان هست. حتي براي آزموني كه براي ژنرالها در نظر گرفته ميشه (متأسفانه اسمش رو فراموش كردم)، تنها دو كشور هستن كه ارتششون اين قابليت رو داره! يكي از اين دو كشور، كرهي شمالي هست. درمورد هند، بنده نگفتم ضعيفه! اتفاقاً در حال حاضر، هند يكي از قويترين ارتشهاي جهان رو داراست! من عرض كردم اگه بنا به جمعيت بود، هند بعد از چين قويترين ارتش زميني جهان رو در اختيار داشت. والا كيه كه قدرت ارتش هند رو منكر شه؟ (راستي يه نكته. چين از زمان انقلاب فرهنگي چين، از ارتش سرخ استفاده ميكرد. پرچم چين هم از همون زمان، به اين شكل بود. بايد عرض كنم كه سرخي پرچم، رنگ اصلي تفكر كمونيستي هست كه كشورهاي مادر، تماماً قرمز و كشورهاي مرتبط، از ستارهي سرخ استفاده ميكردن. ستاره، يكي ديگه از نمادهاي كمونيستي هست كه حتي ميبينين در كلاه ارنستو چه گوارا نيز نمايان هست. حتي در ميليشياي گروههاي كمونيستي در ساير كشورها، پرچم سرخ به همراه ستاره زرد و يا پرچم سفيد به همراه ستاره سرخ، همواره نمايان بود. و اما داس و چكش. اين برميگرده به نظريهي ماركس و سپس انگلس. ماركس، اعتقاد به طبقهي پرولتاريا داشت كه كارگران صنعتي محسوب ميشدن. نمادشون هم چكش بود. لنين، با ارائهي تفكرات و مانيفست خود (كه به ماركسيسم - لنينيسم مشهور شد)، طبقهي كشاورزان رو هم جزو پرولتاريا محسوب كرد و به همين خاطرم داس وارد نماد كشور شوروي گرديد و در كنار چكش قرار گرفت و داس و چكشي ميشد كه شما ملاحظه كردين! در كل، پرچم چين، هيچ ارتباطي به پرچم شوروي نداره و تمام شباهتهايي كه فرمودين، صرفاً برگرفته از مرام و نظريات كمونيستي و آثار و علائم مشخصهشون هست و لاغير.) --------------------------------------- مطلب جالبي نوشتين. توضيحات آقا سعيد هم تكميلش كرد. منتظر ادامهي مطالب خوب و مفيد شما هستم.
-
جنگنده برتری هوایی اف-14 تامکت جنگنده برتری هوایی اف-14 تامکت (F-14/ Tomcat)
mostafa_by پاسخ داد به hosseingmn تاپیک در جنگنده و رهگیر
reichmarshal عزيزِ؛ براي ما، 100 تا رپتور خيلي زياده! ولي اين در امريكا، حتي به معناي توليد اوليه هم نيست! شما فكر كردين همين 100 تا رو امريكا سريع عملياتي ميكنه؟ خود F-16، چند سال طول كشيد كه رسماً به خدمت ايالات متحده دراومد؟ چند مدل ازش ساخته شد؟ چقدر تغيير كرد تا نهايتاً ايني شد كه چسبيده در گوش ما؟ همونطور كه عرض كردم، بهاي تمام شده (منظورم ب.ت.ش.ك.ف.ر حسابداراي صنعتي نيستا :lol: !! به اين ميگن سوء استفاده!!) اين هواپيماها، خيلي بالاست! ساده عرض كنم، نهايت حماقت جنگي هست كه همچين هواپيماهايي رو بخوان در حمله به ايران شركت بدن! شايد پنهانسازيهاي رپتور، براي هواپيماها تا حدود زيادي موثر باشه، ولي درصورت مشاهدهي راداري، ميلياردها دلار امريكا، با يك موشك راحت دود ميشه ميره آسمون! رپتور حتي اينقدر توليد نشده كه روي ناوهاي امريكايي قرار بگيره! ميبينين كه تنها، در فيلمهاي هاليوودي (مثل Transformers) حضور دارن و ميشه گفت اميد آيندهي امريكاييها هستن. در كل، بنده هم عرض كردم كه ايران، بهتره روي پدافند موشكياش سرمايه گذاري كنه كه ميكنه! يه سورپرايز بسيار جالب هم تو كشور سوريه براي اسرائيليها كنار گذاشته كه ان شاء الله اگه درگير شدن، خواهين ديد! سيستمي كه اسرائيليها رو وا داشته كه هي بيان فضولي كنن! ولي بدون اجازهي ايران، اونها استفاده نميشن! iranianarmy گرامي؛ در حال حاضر، اخبار ساخت موشك فونيكس، رادارهاي تامكت و ابزارهاي اون، در حد حدس و گمان هست. چندي پيش، يكي از دوستان به نقل از يكي از تكنيسينهاي تامكت خبر داد كه در حال حاضر، بزرگترين مشكل ما، نبود فونيكس هست! و الا در ساخت ساير قطعات، تقريباً خودكفا شديم! F-22 برتري پنهانكارياش كار دست F-14 ميده. درسته كه فونيكس از فاصلهاي بسيار دور ميتونه F-22 رو هدف قرار بده. ولي اين در صورتي هست كه رادار تامكت، اين هواپيما رو به موقع شناسايي كنه. ولي اين كار، تقريباً شدني نيست (چه به دليل ساختار قديمي رادارهاي تامكت و چه به دليل قابليت پنهانكاري بسيار بالاي F-22). با اين حال، همه ميدونن كه اگه از ايالات متحده، آواكس رو بگيريم، راحت ميشه شكستشون داد! چرا كه با وجود داشتن خلبانهاي بسيار خوب و حرفهاي و تكنولوژي بسيار برتر، چون به آواكس اتكا دارن، درصورت نبود آواكس خيلي ساده ميتونن شكست بخورن! اتكاي بيش از اندازهي خلبنانان امريكايي به آواكس، باعث شده كه اسرائيليها، امريكاييها رو بيعرضه و بيلياقت بدونن و انگليسيها هم از لقب گاوچران!، براشون استفاده كنن!- 1,405 پاسخ ها
-
- اف-14
- اف14 تامکت
-
(و 2 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
جنگنده برتری هوایی اف-14 تامکت جنگنده برتری هوایی اف-14 تامکت (F-14/ Tomcat)
mostafa_by پاسخ داد به hosseingmn تاپیک در جنگنده و رهگیر
تامكت در مقابل رپتور، خيلي ساده قرباني ميشه! يادتون نره، بزرگترين مشخصهي رپتور، پنهانكارياش هست! ولي همونطور كه سردار عزيز گفتن، رپتور حالا حالاها عملياتي نميشه. دلايل زيادي هم داره! قيمت تمام شدهاش، فعلاً زيادي بالاس و درصورت درگيري، احمقانهاس كه ازشون استفاده شه! درمورد فاكس هاوند، بايد بگم كه هيچ مقامي وجود نداره كه بتونه در اين زمينه، اظهار نظر درستي انجام بده! اصولاً از سالها پيش تا به امروز، برنامهي توسعهي هوايي كشور، جزو اطلاعات محرمانه بوده و فقط گاهاً اطلاعات بسيار اندكي منتشر ميشه. احتمالش هست كه ايران داشته باشه. ولي مسلماً رو نخواهد كرد. اما درمورد رادارهاي تامكتها، مسلماً تامكتهاي ما، همه مشكل رادار ندارن. ولي خوب، كم هم نيستن تامكتهايي كه قابليت پرواز و عمليات دارن، ولي تقريباً بدون رادار! با وجود اين، تامكت بدون فونيكس، ميشه گفت زياد هم پرفايده نميتونه باشه!!- 1,405 پاسخ ها
-
- اف-14
- اف14 تامکت
-
(و 2 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
ارتش سرخ عزيز؛ داشتن جمعيت زياد، به هيچوجه دليل بر داشتن نيروي زميني قدرتمند نيست! بزرگترين مشكل ارتشهاي بزرگ جهان، لجستيكي هست! ارتش ايالات متحده، با اينهمه دبدبه و كبكبه، به هيچوجه نظم ارتش ميليوني چين رو نداره! اين هم به اين دليل نيست كه تو چين، آدم زياد پيدا ميشه. اگه به تعداد نفرات باشه، بايد قدرتمندترين ارتش بعد از چين، هند ميشد! تازه هندي كه قرنها مستعمره انگلستان بود و اصلاً پايهي نظامي هندوستان، انگليسي است!! به جز ارتش كرهي شمالي (كه انصافاً منظمترين ارتش جهان هست)، فكر كنم چين منظمترين ارتش رو، با وجود اينهمه نيرو و هزينهي سرسامآوري كه به دنبال دارن، در اختيار داره و اين، بزرگترين قدرته! قدرتي كه ايالات متحده با بودجهي پانصد ميليادرياش و با اينهمه تجهيزات، درش مونده و كنترل جمعيتي حتي 1.2 ميليوني رو هم نداره؛ چه برسه به 6.3 ميليوني!! سردار عزيز؛ متأسفانه، همونطور كه گفتين، بالقوه قدرت در دست مسلمونها هست. ولي متأسفانه ما مسلمونها، حتي از يهوديها هم بدتريم! يهوديها، حتي براي كشتار و دريدن هم در كنار هم هستن، ولي ما، براي كار خوب هم از هم گريزونيم! وقتي به مسلمونهاي بدبخت فلسطيني، بوسنيايي و يا لبناني كمك ميكنيم، جيغ و داد همه درمياد كه خودمون داريم از گشنگي ميميريم و اينا اينطوري ميكنن! حال اينكه ساليانه، ميلياردها دلار كمك يهوديهاي سراسر جهان (منجمله ايران)، تحويل دولت اسرائيل ميشه كه به توحش و قتل و غارتشون بپردازن!! رهبر معظم انقلاب، چند سال پيش، گفتن اگه مسلمونها متحد بشن، ميتونن حتي با بستن چند روز نفت بر روي جهان، يهوديها رو وادار به پذيرش حقوق مسلمانان كنن! ولي جالب اينكه تنها رئيس جمهوري كه براي اين كار اعلام آمادگي كرد، صدام حسين بود!!!!!! شما انتظار دارين كه ما با اينهمه از هم گسيختگي چه كار كنيم؟ ميدونستين بزرگترين ترس جهان غرب از مسلمونها، پيدايش يه نورالدين و يه صلاحالدين ديگهاس؟ كسي كه مسلمونها رو متحد كنه و دمار از روزگار غرب دربياره؟!! حيف كه ...!! بهتره به تاپيك برگرديم. ميشه در اين زمينه، در تاپيكي ديگه بحث شه. بحث جالبي ميشه. ---------------------------------------------- با نظر آقا سعيد كاملاً موافقم. بهتره قسمت قسمت در اين زمينه بحث شه. از جاي خيلي خوبي شروع كردين.
-
جنگنده برتری هوایی اف-14 تامکت جنگنده برتری هوایی اف-14 تامکت (F-14/ Tomcat)
mostafa_by پاسخ داد به hosseingmn تاپیک در جنگنده و رهگیر
طبق تحليل جالبي كه قبلاً آقا رضا داشتن، در صورت داشتن فونيكس، اين جنگندهها در برابر F-15 و ّF-16 هاي امريكايي (و البته با تخفيف، هورنتهاشون) هيچ مشكلي ندارن و قبل از اينكه اونا حتي متوجه هم بشن، قابل رهگيري و انهدام هستن. ولي بدون اون (و با مشكلاتي كه رادارهاي تامكتهاي ايران داره و كمبود بعضي از قطعات)، در حال حاضر چندان به درد مقابله با USAF رو ندارن. ميشه گفت ما در نبرد هوايي، اگه فرض كنيم كه Su-30 و Fox-Hound نداريم و خبر داشتنشون، دروغ محض بوده و ضمناً باتوجه به تعداد اندك Mig-29 Fulcrum كه در اختيارمون هست، حرف زيادي براي گفتن نداريم (البته بايد منتظر بود و ديد آذرخش و صاعقه، چه كاري روشون صورت گرفته!). ولي نبرد در آسمان، چيزي رو تعيين نميكنه. حزبالله حتي پدافند هوايي نيز در اختيار نداشت ولي ...!- 1,405 پاسخ ها
-
- اف-14
- اف14 تامکت
-
(و 2 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
حرف شما صحيح و منطقي. خيلي ببخشيد. ولي مثلي بين اقتصاددادنها هست كه ميگن : «چين با زيرشلواري، اقتصاد امريكا و اروپا رو فلج كرد!». دوست من! نيازي به اين نيست كه در جهان امروز، شما صنعت خاصي داشته باشي. در جهان امروز، تنها بحث عرضه و تقاضا مطرحه و به قول حسابدارها، تلاش براي كاهش بهاي تمام شده! اين، حقيقتاً اقتصاد هست. در اقتصاد، اهميتي نداره كه شما، كالايي رو خودتون طراحي و توليد كردين و يا با مهندسي معكوس، اون رو كپي كردين! اين اهميتي نداره. مهم شاخص رشد اقتصاد، تفاوت در جايگاههاي اقتصادي، در دست داشتن بازار كالاها و ... هست كه چين تمامي اين فاكتورها رو داراست و پيشبيني ميشه تا سال 2020، به اقتصاد اول جهان تبديل شه. اين از بعد اقتصادي. از بعد نظامي، متأسفانه شما خيلي بيانصافي كردين. چين در زماني كه شوروي نيز بود، از بعد نظامي قدرتمندتر از ارتشهاي ايالات متحده و شوروي بود؛ مگه اينكه شما، همهي قدرت نظامي يك كشور رو به تسليحاتشون منسوب كنين. چين در حال حاضر، بودجهي نظامياش، با وجود اينكه ارتشش تقريباً سه برابر ايالات متحده هست، تنها 10% بودجهي نظامي اين كشور هست. ضمن اينكه بزرگترين قدرت نظامي كشورها، در نيروي زمينياش هست كه ارتش چين، يكي از منظمترين و وفادارترين نيروهاي زميني جهان رو داراست (برعكس امريكاييها كه فقط براي فيلم بازي كردن، مناسب هستن). شايد چين، مثلاً J-10 رو از روي هواپيماهاي اسرائيلي و روسي كپ زده باشه، ولي مهم اينه كه توانايي اين رو داره كه حتي پيچيدهترين تسليحات و جنگافزارها رو هم (حتي شده با كپي)، خودش توليد كنه. مسلماً موقع نبرد، تايم اوت نميگيرن كه بگن اين هواپيما مال ما بوده و شما كپي كردين!! جمهوري خلق چين، مسلماً بر پايهي كپي كردن از روي كارهاي ديگرون، اقتصادش رو پيش برده. مسلماً يكي از مهمترين دلايل رشد اقتصادياش، نيروي كار ارزان و جنسهاي با قيمت پايين (و البته اكثراً هم با كيفيت نازل) بوده. ولي با همين كار، به دومين (عدهاي ميگن آلمان دومه و چين سوم! زياد مهم نيست) اقتصاد برتر جهان تبديل شده. همونطور كه ايالات متحده، از يك كشور در پيت، تنها با استفاده از نيروي بدون خرج بردههاي آفريقايي، به كشوري ثروتمند و متمول تبديل شد و پس از جنگهاي جهاني، تبديل به يك ابرقدرت گرديد! امروزه حتي كسي يادش هست كه امريكا، چطور به اينجا رسيد؟ مگه اينكه بخواين تاريخ رو مطالعه كنين! بسياري از طرحهاي تسليحاتي امريكا و شوروي، از روي دزدي از طرحهاي همديگه ساخته شد (در زمان جنگ سرد! يا به قول سياسيون، جنگ جاسوسها). مهمترينشون هم توليد بمب هستهاي به فاصلهي سه سال پس از امريكا، توسط اتحاد جماهير شوروي بود! ولي ديدين كه اين كپي برداريها، نه تنها مهم نبود، بلكه حتي باعث قدرتمندتر شدن اين كشورها نيز گرديد و امروزه، همه از 700 ميليارد دلار ذخيره ارزي شوروي حرف ميزنن؛ نه از اقتصاد ضعيفش!! درمورد ورزش هم هر كشوري، بينهايت استعداد درش وجود داره. مهم اينه كه از اون استعدادها، استفادهي بهينه بشه. فكر كنم كشور عزيزمون، بهترين مثال براش باشه!
-
دوست من. هنوز هم ميگن نبايد انرژي هستهاي داشته باشين. تغييري در مسير ايجاد نشده. منتها در حال حاضر، شرط بر روي تعليق براي بازگشت مذاكره كنندگان هست و مذاكرات دكتر لاريجاني و خاوير سولانا هم در همين زمينه بوده (و مذاكرهي ديروز جناب جليلي هم به همين ترتيب). ضمناً ديپلماسي دكتر احمدينژاد كه كار خاصي نبوده! زدن زير همهچيز و اصرار بر روي يك تاكتيك بيهوده (كه حتي دكترين هم محسوب نميشه!!) كه ديپلماسي نيست! مثل اينكه بچهاي به پدرش گير بده كه من اينو ميخوام من اينو ميخوام!! پروندهي ايران، نبايد به شوراي امنيت ميرفت! تمامي زور ايران هم زده شد كه اين پرونده به شوراي امنيت نره! جهش پروندهي ايران از مسير سياسي (و سپس اقتصادي – سياسي) به مسير امنيتي – سياسي، يه فاجعه بود! حتماً بايد جنگي دربگيره تا عمق اين فاجعه رو درك بفرمايين دوست من؟ شما خيال ميكنين كه تو شوراي امنيت سازمان ملل، حلوا خيرات ميكنن؟ يا اين موفقيته كه پروندهي ما از آژانس، به شوراي امنيت رفت؟! كمي واقعبين باشيد! باز هم مثل دكتر احمدينژاد صحبت فرمودين! دوست من. تمامي موفقيتهاي كشوري، مرهون تلاش گروهي بوده و هست! همونطور كه بسياري از پروژههاي افتتاحي دولت خاتمي، مرهون طرحها و يا پروژههاي آيت الله هاشمي رفسنجاي بوده، بسياري از اين پروژهها هم در زمان دولت آيتالله خاتمي كليد خورده و يا طرحش بوده! چرا شما اينقدر بيانصافانه، كل فعاليتها و موفقيتهاي كشور رو جزو اين دو سال ميدونين!! اگه مذاكرات تيم دولت خاتمي نبود، امروزه نيروگاه بوشهر ما، مثل امروز در حال خاك خوردن بود!! حداقل در زمان دولت آقاي خاتمي، تا مرز تكميل اين نيروگاه پيش رفتيم. آب سنگين اراك مال زمان كي بود؟ نطنز چي؟ خواهشاً منصف باشيد! بنده متوجه ارتباط سخنان شما در اين قسمت، با عرايضم نشدم! بنده صحبت از جنگ نكردم دوست عزيزم. بنده صحبت از ارتباط متقابل با جهان كردم. نميدونم شما و همچنين دكتر احمدينژاد، چه اصراري دارين كه امريكا محدود و منزوي شده و ما برتر؟ دوست من! اينكه حتي در كشوري مثل امريكا، مردمش اعتقاد دارن كه احمدينژاد ميخواست بياد سر ساختمونهاي نابود شدهي 11 سپتامبر تا اونا رو مسخره كنه، واقعاً نشان از برتري دولت ايران داره؟ گويي كه دكتر احمدينژاد، اين مسئله رو به خواست مردم امريكا مربوط ندونست و توطئهي C.I.A دونست! ولي بهتره سري به فرومهاي امريكايي بزنين تا صحت و سقم اين مسئله رو ملاحظه بفرمايين (پيشنهاد اول من، سايت www.military.com هست). آقاي احمدينژاد، ميگن مردم امريكا با دولتشون مخالفن! من يه سوال دارم! چرا رأي پرزيدنت بوش، در دور دوم، بيشتر از دور اول شد؟ در حالي كه همگان اذعان داشتن كه محبوبيت بوش به پايينترين ميزان خود رسيده؟ آقاي احمدينژاد، به تظاهرات ضد جنگ در امريكا استناد ميكنن! حال اينكه براي كشوري 300 ميليوني، 5.000 نفر مخالف ضد جنگ خندهدار نيست؟ البته شايد الان بنده رو به دفاع از امريكا متهم بفرمايين! ولي من فقط دارم حقايق رو ميگم. حقيقت اينه كه ملت امريكا اصلاً سياسي نيستن كه كاري به كار دولتشون داشته باشن! تنها چيزي رو ميپذيرن كه رسانههاشون عنوان ميكنن! حالا ما به زور بيايم اين ملت رو فهيم و چنين و چنان جلوه بديم و بگيم كه با دولتشون مخالفن!!، فقط شيره ماليدن سر خودمونه!! درمورد وضعيت جنگي امريكا هم بهتره در اينجا صحبت نكنيم. اگه دوست داشتين، تشريف بيارين به تاپيك بنده (جنگ غرب عليه ايران). در اونجا، بارها تحليلهاي مختلف و متفاوتي از اوضاع جنگي و كلاً وضعيت ميليتاري امريكا و اسرائيل عنوان شده. شايد در اونجا بشه بهتر در اين زمينه صحبت كرد! ولي بد نيست بدونين كه در آستانهي جنگ امريكا و عراق، تلويزيون ايران بارها تحليلگراني رو ميآورد كه ميگفتن : «امريكا نميتونه به عراق حمله كنه! چون تو باتلاق افغانستان گير كرده و تكليفش مشخص نيست! ضمن اينكه سازمان ملل هم باهاش مخالفه و امريكا جرأت انجام كاري، بدون سازمان ملل رو نداره و اينكه مخارج جنگش، بسيار بالاست و همين عامل بازدارندهي جنگ با عراق خواهد بود ...!». ولي نتيجهاش رو در يك سال بعد، همگي ديديم!! دوست من! دل خوش كردن به تحليلهاي تلويزيوني و خوشباوري و مثبتنگري، نتايج چندان جالبي رو به همراه نداره! اگه به تاپيك مذكور تشريف ببرين، شايد حداقل بتونين آگاهانهتر در اين زمينه اظهار نظر بفرمايين. دوست عزيزم. يكبار ديگه برگردين به مفاد اصل 176 قانون اساسي. ببينين در سطر پاياني، چه جملهاي اومده؟ من دوباره مينويمش : مصوبات شوراي عالي امنيت ملي، پس از تأييد مقام رهبري قابل اجراست. دوست من! امضاي قراردادها و عهدنامهها، تماماً با هماهنگي و دستور رهبري صورت گرفته! باز هم سوالم رو تكرار ميكنم. شما مقام معظم رهبري رو قبول دارين؟ امضاي پروتكل الحاقي، يك امر داوطلبانه و براي رفع تنشزدايي بوده!! كي گفته كه تنشزدايي، يعني تسليم و يا ترك ميدان؟!! ايران كي اين كار رو كرد؟ چون قضيه رو سياسي دنبال ميكرد، شما همچين استنباطي كردين؟ ميخواستين سر مذاكرات، با كلاش ظاهر بشيم تا قدرت خودمون رو نشون بديم؟ يا اينكه هيتلري رفتار كنيم؟ ديدگاه حقيقي شما از سياست چيه؟ اين سوال رو حتماً جواب بدين! تمامي تصميمات تيم مذاكره كنندهي ايران، چه در زمان آيتالله روحاني و چه در زمان دكتر لاريجاني، با موافقت مقام معظم رهبري صورت گرفت! تماماً هم براساس نيازهاي روز و منافع و شرايط اون زمان اتخاذ گرديد!! در آينده هم (اگه آقاي احمدينژاد نخوان اقدامي خودسرانه انجام بدن)، به همين منوال بايد باشه! فكر كنم توضيحات درون متنم، به اندازهي كافي گويا بوده باشه. اميدوارم كه از عرايض بنده ناراحت نشده باشين. اگه هم ناخواسته توهيني به شما كردم، پيشاپيش عذرخواهي ميكنم. براي اينكه مطلب بسيار طولاني شد (8 صفحه در Word)، در دو پست ارسالش ميكنم.
-
ممنون از دوست بزرگوار؛ nemo بابت پاسخها. اگه اجازه بفرمايين، بنده هم پاسخهايي رو عرض كنم. دوست بزرگوارم. عليالظاهر، اونطور كه من برداشت كردم، شما آگاهي چنداني با شرح وظايف شوراي عالي امنيت ملي ندارين. اجازه بدين اول، طبق قانون اساسي، شرح وظايف اين شورا رو عرض كنم : در اصل يكصد و هفتاد و ششم قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران آمده است : به منظور تأمين منافع ملي و پاسداري از انقلاب اسلامي و تماميت ارضي و حاكميت ملي، شوراي عالي امنيت ملي به رياست رئيس جمهعور، و با وظايف زير تشكيل ميگردد. 1- تعيين سياستهاي دفاعي – امنيتي كشور در محدودهي سياستهاي كلي تعيين شده از طرف مقام رهبري. 2- هماهنگ نمودن فعاليتهاي سياسي، اطلاعاتي، اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي در ارتباط با تدابير كلي دفاعي – امنيتي. 3- بهرهگيري از امكانات مادي و معنوي كشور براي مقابله با تهديدهاي داخلي و خارجي. (در ادامه، اعضاي شورا مشخص شده است و همچنين نحوهي تعيني شوراهاي فرعي و حدود وظايف كه براي جلوگيري از طولانيتر شدن مطلب، ذكرش نميكنم) مصوبات شوراي عالي امنيت ملي، پس از تأييد مقام رهبري قابل اجراست. دوست بزرگوارم. همونطور كه ديدين، اولاً كه يكي از وظايف اين شورا، تأمين منافع ملي است! نفت، گاز، انرژي هستهاي و مواردي از اين قبيل، مستقيماً با منافع ملي ما در ارتباط هستن و بحث و گفتگو و چانهزني درمورد اين مسائل، تماماً به عهدهي شوراي عالي امنيت ملي است! نكنه شما انتظار داشتين كه مثلاً براي دفاع از حقوق هستهاي و منافع مليمون، دو تا دانشمند فيزيك ميفرستاديم؟ دقت كنين كه در مقابل ما، چه مذاكرهكنندگاني قرار داشتن؟ بالاترين سطح مذاكرهكنندگان كشورهاي غربي : وزراي امور خارجهي انگلستان، فرانسه، آلمان و گاهاً ايتاليا و البته بعد از اون، مسئول سياستهاي خارجي اتحاديه اروپا! اين قانون اساسي رو داشته باشين. ان شاء الله در ادامهي بحث، موارد بيشتري از اين قانون رو مستند ميكنم. مشكل ما، از زمان جاسوسي آقاي موسوي شروع نشد. مشكل ما از زمان اكبر گنجي (كه بهتره درموردش اصلاً صحبت نكنيم! چون قضيه فوق سياسي ميشه و احتمالاً سايت مسدود!!) شروع شد. ضمن اينكه خيلي قبلتر از اينك تلويزيون رسمي ايران، خبر گير دادن به برنامههاي هستهاي ما رو اعلام كنه، منابع غربي زمينهچيني اين كار رو داشتن و آمادهي مقابله با برنامهي 15 ساله و پنهاني جمهوري اسلامي ايران رو داشتن؛ اون هم به لطف اطلاعات بدست آمده توسط جاسوسين سازمان منافقين (مجاهدين خلق). پس خواهشاً اينقدر مثل دكتر احمدينژاد، همهي بديها رو به دولت قبلي منسوب نفرمايين! كارشناسان، نظري برعكس نظر شما رو دارن. همگان معتقدند كه در زمان دولت آقاي خاتمي، تيم مذاكرهكننده به رياست جناب روحاني، هم آزادي عمل بيشتر داشتن و هم فشار كمتري رو متحمل ميشدن. چرا كه مسير پرونده، حقوقي و سياسي بود. اما زمان دكتر احمدينژاد، مسير بسيار سختتر گرديد و غرب، از جبههي مذاكره خارج و به جبههي مواجهه تغيير مكان دادن! اين مواجهه، در ابتدا سياسي و سپس اقتصادي – سياسي گرديد! بعد از اون هم وارد مسائل امنيتي – سياسي شد. در مورد هركدوم از اين دورهها، بايد بحث شه كه متأسفانه اينجا، نه وقتش هست و نه فضاي مناسبي. شايد در بحثهاي بعدي، مطرحش كردم. بزرگترين هنر دكتر لاريجاني، برگرداندن حداقل بخشي از مذاكرهكنندگان سابق، بر سر ميز مذاكره بود! اما تاكتيك اتخاذي توسط دكتر احمدينژاد، فقط اوضاع رو بدتر كرد و فشار بر روي تيم مذاكرهكننده رو بيشتر و بيشتر! اين رو هم تنها بنده عرض نميكنم. دوست من. اينجا ميدون جنگ نيست كه بخوايم دخل كسي رو بياريم! اينجا ميدان سياست هست و سادهترين مباني سياست، اين رو به ما ياد ميده كه در ميدان سياست، بايد منعطف بود!! كاري كه دكتر احمدينژاد از اون رويگردان هست و درست مثل سياسيون ضعيف، تنها بر روي يك موضع پافشاري ميكنه. حال اينكه رهبر معظم انقلاب (كه بنده به عنوان بزرگترين چهرهي سياسي كشور قبولشون دارم)، بارها و در موارد مختلف، سياستهاي مختلف و منعطفي رو، چه در قالب دستورها و سخنرانيها و چه در قالب تعيين دكترينها و انتخاب مسيرها، برگزيدن! دوست من! اين نگاه رو تغيير بدين كه هركس كه منعطف رفتار كرد، تو سري خور هست!! اين نظريه رو تنها كسي كه قبول داره، دكتر احمدينژاد هست! حتي دكتر متكي هم در سياستهاي خود، بسيار منعطفتر بوده (گويي كه ميبينيم زمزمههايي از استعفاي ايشون شنيده ميشه! عليالظاهر عدم همصدايي با دكتر احمدينژاد؛ جرمه!!)!! اگه اينطوره كه همهي سياسيون جهان، توسري خور ميشن! با زور و قلدري و يا پافشاري بچهگانه كه هيچ بحث سياسياي در نخواهد گرفت كه دوست عزيز! دوست من. خودتون پاسخ خودتون رو دادين. امريكا و انگليس، البته زبون نفهم نيستن. ولي تصميمات خودشون رو دارن. فرانسه، آلمان و ايتاليا هم همينطور. ولي دوست من. ميدان سياست، ميدان جنگ دكترينهاست و اين دكترينها هستن كه اتفاقات بعدي رو شكل ميدن. اگه ما مثلاً از چيكن استراتژي داريم استفاده ميكنيم، نتيجهاش استفادهي متقابل از چيكن استراتژي خواهد شد. و يا اگه ما از دكترين ققنوس استفاده ميكنيم، غرب هم از دكترين نابودي حتمي متقابل استفاده ميكنه! اين يه نتيجهي كاملاً منطقي و پيشبيني شدهاس!! ولي حرف شما مثل اين ميمونه كه بگيم چون غرب از چيكن استراتژي استفاده ميكنه، پس ما هم بريم سراغ ققنوس كه كار همهي جهان رو يكسره كنيم!! دوست من! تغيير دكترينهاست كه فضاي مختلفي در كشور و جهان ايجاد ميكنه! همين هست كه يك روز، جرج بوش از جنگ با ايران صحبت ميكنه و يكي دو روز بعد، از لزوم حل مسئله در مسير سياسي و عادي!!! كيم يونگ ايل اين كار رو كرد. امروز ميبينيم كه از خداشه كه 5+1 بيان سر ميز مذاكره و حاضر به پذيرش حرفهاي اونها و بازگرداندن بازرسها هست؛ به شرط پذيرش حقوق كره شمالي! صدام حسين، از سال 91 به اين طرف، چندين بار دست به اخراج بازرسان سازمان ملل زد. همهي اين دفعات هم اونقدر اوضاع بيريخت شد كه خودش خواهش كرد كه دوباره برگردن!! نتيجهي كارهاش رو هم در سال 2003 خودتون ديدين!! شما خيال كردين كه با اخراج بازرسان آژانس، همهچيز به خوبي و خوشي به پايان ميرسه دوست من؟ خواهشاً كمي هم سياسي صحبت ميكنين؛ اگه دوست دارين كه بحثمون، جنبهي سياسي و منطقي خودش رو طي كنه! نميخوام بگم آيندهنگري كنين. ازتون ميخوام يه بار ديگه، تاريخ ده سال گذشتهي عراق و بيست و هفت، هشت ساله گذشتهي كره شمالي رو يه بار ديگه نگاه بفرمايين! بله. اگه دوست دارين كه ايران، كشوري منزوي و محدود بشه، بسمالله. همه رو اخراج بفرمايين! اگه دوست دارين كه يه چيزي بدتر از برنامهي نفت در برابر غذا، براي ايران به اجراء دربياد، كاري بدتر از برنامههاي پيشبيني شدهي انگليس در قطعنامهي چهارم درمورد ايران اجراء بشه و مسائلي از اين دست، ميتونين اخراج بازرسين رو در پيش بگيرين! حماقتي كه صدام و كيم يونگ ايل هم متحمل شدن و خيلي زود پشيمون شدن!! دوست من! رهبر انقلاب داره صحبت از تنش زدايي ميكنه!! شما دارين دقيقاً حرف از تنشزايي ميكنين! آيا آيتالله خامنهاي رو قبول دارين؟ و يا اينكه دكتر احمدي نژاد رو بسيار بالاتر از حضرت آقا ميدونين؟ اگه قبول دارين، بايد صحبتها و راهكردهاي ايشون رو هم قبول داشته باشين! مگه نه اينكه بگيم من رهبر رو قبول دارم، ولي حرفاش رو نه، از صد تا فحش به رهبري هم بدتره!!! ايران، چه در زمان دولت آقاي خاتمي و چه در زمان دولت دكتر احمدينژاد، در كنار مذاكره، كار خودش رو ميكرد و برنامههاي خودش رو پيش ميبرد! اين رو هم فكر كنم همه بدونن! اين نبود كه ما بشينيم و منتظر نتايج مذاكره شيم تا كاري انجام بديم يا نديم! UCF اصفهان هم در زمان دولت آقاي خاتمي، تعليقش گشوده شد اگه خاطرتون باشه! اين نبود كه همه خيانتكار باشن و تنها دكتر احمدينژاد فكر منافع ملي!! و اين نبود كه ما با مذاكره، عقب بمونيم!
-
منم تولد سايت ميليتاري رو تبريك ميگم (خودمونيم. عجب بچهي غوليه :| icon_cool !! آدم ياد بهار (تو سريال نرگس ميافته :| ). اميدوارم شاهد موفقيتهاي روز افزون اين سايت باشم و روزي رو ببينم كه با امريكاييها تو سايتمون٬ كلكل كنيم و پوزشون رو بزنيم (البته بيشتر اميدوارم كه دوستان ايراني٬ در جبههي ما حضور داشته باشن :x :x ).
-
خدمت nemo عزيز بايد عرض كنم كه : بنده حقيرتر و كوچكتر از اوني هستم كه بخوام ذرهاي تأثير در افكار بچههاي سايت داشته باشم؛ چه برسه به تسلط! حقير، نظرش رو گفت. دوست عزيزم. وظيفهي شخصي مثل بنده، جمعآوري اطلاعات، تحليل و نهايتاً مقالهنويسي هست. مسلماً هم داناي كل نيستم و ادعايي هم در اين زمينه ندارم. مطالبي كه عرض ميكنم هم برگرفته از اطلاعات و تحليلهاي خود و كارشناساني هستن كه بنده نظرشون رو قبول دارم و منصفتر و متعادلتر ميدونن. دوست عزيزم. بنده هم مثل شما، اين خبر رو از تلويزيون شنيدم و آمادگي قبلياش رو به هيچوجه نداشتم. ولي استعفاء، درست در فاصلهي دو، سه روز قبل از مذاكره با آقاي سولانا (كه از يك ماه پيش، قرارش فيكس شده بود)، به هيچوجه منطقي نيست. اين يه قرار ملاقات ساده نبود كه بگيم اينطوري شد و اونطوري شد! درمورد مهمترين مسئلهي حال حاضر كشور هست : مسئلهي امنيت ملي!! دوست من. اگه ايران به فناوري هستهاي برسه يا نرسه، چندان اهميت نداره! نه اينكه مهم نباشه. عرضم رو كاملتر ميكنم. در برابر امنيت ملي ايران، هيچچيز اهميت نداره! تمامي تلاش جناب روحاني و دكتر لاريجاني، اين بود كه رسيدن ايران به فناوري هستهاي، موجب به خطر افتادن امنيت ملي ايران نشه. همونطور كه ديدين، ايران گاهي از نرمش بسيار و تعليق استفاده كرد، گاهي از مذاكره و شكستن تعليق و گاهي هم از پافشاري بر روي حقوق و چانهزني. در تمامي اين موارد هم ايران، هوشيارانه عمل كرد و آتويي دست غرب نداد. اما متأسفانه آقاي رئيس جمهور، بارها در اين زمينه، انحراف ايجاد كردن و همين مسئله، يكبار باعث شد كه غربيها، از سر ميز مذاكره با لاريجاني بلند شن و به سمت صدور قطعنامههاي شوراي امنيت متمايل شن كه نتيجهاش، صدور سه قطعنامه بود! دكتر لاريجاني، بسيار تلاش كرد كه اوضاع، دوباره جنبهي سياسي پيدا كنه (نه نظامي). گويي كه اين مسئله، مورد علاقهي امريكا و فرانسهي ساركوزي نبود. ولي همين تلاشها بود كه ترمز نظامي امريكا رو كشيد! مسئلهاي كه دكتر احمدي نژاد، خودخواهانه به خودش و گفتارهاي خودش نسبت داد و در مصاحبهها و سخنرانيهاشون گفتن : «من كه از اول گفته بودم! امريكا جرأت حمله به ايران را ندارد!»!!! متأسفانه دكتر احمدينژاد، با روحيهي انقلابي خويش، درست به سبك و سياق امام راحل (ره) رفتار ميكنن. حال اينكه روزگار عوض شده و رهبر معظم انقلاب، از اولين سال (1368) تا به امروز، بر روي سياست ايستادگي و اعتمادسازي تأكيد داشتن. در زمان رهبري ايشان بود كه كمكم، وجههي ايران در جهان تقويت شد و ارتباط ما با ساير كشورها برقرار گرديد. عرضم اين نيست كه امام راحل (ره) اشتباه كردن. خير. اون زمان، نياز انقلاب، چنين رفتار و تصميماتي بود كه انجام گرفت. ولي بعد از اون دوران، دوران ثبات سياسي ايران آغاز گرديد كه با تلاشهاي آقايان هاشمي و خاتمي، روز به روز اعتمادسازي و تنشزدايي، بيشتر گرديد. اما متأسفانه با حضور دكتر احمدي نژاد در رأس كشور (به عنوان بالاترين مقام اجرايي)، ما داريم راه گذشته را طي ميكنيم. حرفي كه بارها رهبر انقلاب زده رو به ياد بيارين. ايشان همواره، تأكيد بر روي ارتباط متقابل و دوستانه با كشورها و تلاش براي رفع تنشزدايي دارن و البته خط قرمز رو هم منافع كشور دونستن. اين دقيقاً سياستي بود كه دكتر لاريجاني هم در پيش گرفته بود و در مذاكرات و بالكل در سمت دبيري شوراي امنيت ملي، به خوبي اين دكترين رو به سياست اصلي كشور تبديل كرده بودن. همين مسئله هم بارها موجب اعتراض آقاي رئيس جمهور شده بود و حتي چندين بار، آقاي رئيس جمهور در سخنرانيهاي استانيشان، تلويحاً صحبتهاي دكتر لاريجاني رو رد كرده بودن! با اين وجود، دكتر لاريجاني و دكتر احمدي نژاد، تا به امروز در كنار هم، هدايت كشتي ايران در درياي سياست خارجي كشور رو به عهده داشتن. تقريباً هيچكس نميتونه منكر نقش بسيار تأثيرگذار دكتر لاريجاني در سياست خارجي كشور باشه! دريايي كه بارها بر اثر اظهارات عجولانهي دكتر متكي و بارها و بارها بر اثر اظهارات تند و گزندهي دكتر احمدينژاد، بسيار متلاطم گرديد! مسئلهاي كه از آبان 1384 تا به امروز، بارها و بارها شاهدش بوديم و حتي بيشتر از هر چيز، آب به آسياب صهيونيستها ريخته شد. ولي دكتر لاريجاني، بارها كشتي ايران رو به سلامت از اين دريا رد كرد. ولي ظاهراً دكتر احمدينژاد، هيچوقت از اين رفتار، ناراحت نشدن! مسئلهاي كه بارها، مورد تذكر نمايندگان مجلس، روساي ديگر قوا، فرماندهان لشكري و البته شخص رهبري بود! بنده، تنها يك پيشبيني عرض كردم. جناب جليلي، بسيار مورد اعتماد دكتر احمدينژاد هستن. علت انتخاب ايشان براي چنين پستي هم دقيقاً همسويي ايشان با آقاي رئيس جمهور بوده است. چرا كه ايشان ترجيح ميدن كه فعلاً با همنوايي، پيش برن. ولي اين قضيه، در خوشبينانهترين حالتش هم راه رفتن روي يك تيغهي تيز و برنده هست كه كوچكترين لغزش، ميتونه آخرينشون باشه! در هر صورت، بنده هم مثل شما، دوست دارم كه كشور عزيزم هميشه در سلامت كامل باشه! براي سربلندي كشورم دعا ميكنم و اميدوارم كه جناب جليلي هم بتونن به درستي، در اين مسير گام بردارن. اما سياست، جايي براي اشتباه و آزمون و خطا نيست! ممكنه اشتباهات حتي كوچك ما، نتايج فاجعهباري رو به همراه داشته باشه! اين مسئله، در گذشته بوده، امروز نيز صادق هست و آينده نيز جز اين نخواهد بود. با خواندن تاريخ، ميتونين ميليونها مورد از اين اشتباهات رو مشاهده بفرمايين. پس بايد دعا كرد كه پس از 29 سال، چنين اشتباهاتي رو مرتكب نشيم.
-
دوست عزيزم. طرح جنگهاي خاورميانهاي از سال 95 آماده شده بود و از سال 2001، پروژه كليد خورد. ايران تا به امروز، با سياست خارجياش از وقوع اين جنگ جلوگيري كرده و جلوگيري از برخورد شير و عقاب هم به هيچوجه اجتناب ناپذير نيست (گويي كه خيلي سخته). ولي اينكه ما بخوايم خودمون اين زمان رو جلو بندازيم (به جاي خريدن زمان)، ميشه گفت حماقت محضه! حضور آقاي لاريجاني در مذاكرات با آقاي سولانا خنده داره! اگه اين جلسه تشكيل بشه (كه احتمالش چندان زياد نيست)، هيچ نتيجهاي رو به دنبال نداره! آقاي سولانا كه براي قيافهي دكتر لاريجاني نمياد مذاكره كنه كه حالا تو مذاكره ايشون هم حضور داشته باشن! الان طرف حساب سولانا، آقاي جليلي شده و اين يعني برگشت سر خونهي اول! چون حرفهاي سولانا و دكتر لاريجاني، براساس قدرتها و اختيارهاي تفويض شده به ايشان بوده. ولي الان دكتر لاريجاني، با يه ناظر بيروني هيچ تفاوتي نداره!! خدا آخر و عاقبت همهمون رو به خير كنه! دوست ندارم وقتي آيندگان تاريخ ايران رو ميخونن، با جملاتي مواجه شن كه ما بارها درمورد تاريخها و تمدنهاي نابود شده و آسيبديدهي گذشته خونده بوديم!
-
فقط ميتونم بگم كه متأسفم!! واقعاً متأسفم!!! وقتي شب، بعد از كلي خستگي نشستم پاي اخبار، شنيدن اين خبر حقيقتاً من رو شكست! اينقدر كه حتي توان شنيدن ادامهي اخبار رو نداشتم. شايد دوستان خيال كنن كه اين، يه تغيير خيلي سادهاس! ولي بايد منتظر وقوع جريانهاي متأسفانه بد بعدي باشيد! بخصوص اگه آقاي جليلي، تبديل به بلندگوي آقاي رئيس جمهور در گفتگوها و مذاكرات بشن! در نهايت، با اين وضعيت، فاصلهاي تا كرهي شمالي شدن نداريم!
-
نظر لطف شماست آقا پرويز. بنده هم از تبادل نظر با شما٬ لذت ميبرم؛ چون همواره منطقي و محترمانه صحبت ميفرمايين. خوشحال ميشم بيشتر با شما در اين زمينه صحبت كنم. درمورد سوريه هم ان شاء الله در تاپيك مناسب (اگه شما ايجادش كردين) صحبت خواهيم كرد. فقط يه توضيح كوچيك ميدم و اون اينكه شما٬ سوريه رو در ظرف تاريخ اين چند سال در نظر گرفتين. عرض بنده٬ نگرش كلي به سوريه بود. سوريه٬ از زمان معاويه٬ به قدرت جهان اسلام بدل شده بود و حتي خلفاي عباسي هم (با وجود مركزيت بغداد)٬ همواره زير نظر قدرت شام بودن و بعدها كه ضعيفتر شدن٬ عملاْ دنبالهروي آنها شدن (اين مسئله در قرون سوم و چهارم و پنجم هجري قمري، كاملاً مشهود بود). اما نهايتاً پس از جنگ جهاني اول و تجزيهي سوريه، قدرت سوريها رو به كاهش گذاشت. مصر هم فقط در زمان جمال عبدالناصر بود كه به قدرت تبديل شد. بعد از اون، حفظ قدرت مصر، تنها به دليل ارتباط مستقيم با امريكا و اسرائيل و حمايت ابرقدرتها از مصر بود (گويي كه زمان ناصر هم شوروي پشت مصر بود). اگه دوست داشتين، درمورد اين تاريخچه هم بيشتر صحبت ميكنيم.
-
آقا پرويز گرامي. في-*ل -*تر**ينگ سايت، باور كنين بهانه نيست. نمونهي سادهاش هم سايت يكي از دوستانم بود كه فقط به اين دليل كه يه سري كاربر، در نظردهي، الفاظ ناصحيحي رو به كار بردن، سايت به چند روز نكشيد كه ف*ي* ل تر شد و اون سايت بسيار مفيد، به همين راحتي از بين رفت. دوست بزرگوار من. سيستم في*لتر ين*گ ايران، هوشمند و واژهياب هست. درصورت مشاهدهي اين مسائل، اونها ديگه نگاه نميكنن كه اين سايت، يه سايت مثلاً ضدانقلابي هست يا يه سايت نظامي مثل اينجا! به راحتي ف*ي ل*تر ميكنن (گويي كه تقريباً با ف*ي*ل تر موافق نيستم! به نظر من، آدم خودش عقل داره و خودش بايد راه خودش رو انتخاب كنه! ف*ي *ل تر فقط انگيزهي كشف مسئله رو بيشتر ميكنه و نتيجهي معكوس داره!). آقا سعيد، به عنوان ادمين و سازندهي سايت، بايد نگران وضعيت سايتشون باشن. اگه شما هم سايتي به اين خوبي داشتين، حتماً نگران آيندهاش ميبودين و به هر اقدامي دست ميزدين كه سايت رو از خطر ف*ي*ل تر كردن محفوظ بذارين. شايد در اين راه هم يه سري حقوق و قوانين رعايت نشه و يا اينكه محدود بشه. ولي اين كار، صرفاً براي ادامه داشتن اين جو هست! آيا شما دوست دارين كه الان، هركاري كه خواستيم انجام بديم و هرچيزي كه خواستيم، بنويسيم خوشحال باشيم؛ ولي فردا كه اومديم آدرس سايت رو وارد كرديم، با پيغام «سايت مورد نظر شما، قابل دسترسي نيست...» مواجه بشيم؟ بعيد ميدونم كه شما راضي به انجام چنين كاري باشين. پس خواهشاً در اين زمينه، اينقدر منفي قضيه رو نگاه نفرمايين. ------------------------------------------- اما يه مطلب كوچيك درمورد اصلاحطلبان عرض كنم. دوست من. درسته كه در ايران، گاهاً برخوردهاي سليقهاي ميشه. ولي دوستان اصلاحطلب (طبق دكترين سعيد حجاريان كه زماني كه اون رو در مجمع تحكيم وحدت دانشگاه تهران عنوان ميكرد، بنده نيز حضور داشتم)، سياست اصلاحطلبان (در اون زمان، جبههي دوم خرداد نام داشتن!)، ذكر مسائل درست و غلط با هم، در نتيجه ايجاد جو آشوب و تشنج و پس از اون، پيشبرد اهداف با غوغاسالاري است! در امريكا (كه همه ميگن آزادي بيان وجود داره؛ ولي بارها مثالهاي نقض اون مشاهده شده)، راه براي حرف زدن، كاملاً بازه! ولي در اونجا هم حرف زدن، مسئوليت حقوقي داره. يعني اگه شما ادعايي خلاف واقع زده باشين (حتي مثلاً درمورد خوشتيپي يا زشتي و زيبايي يك نفر!!)، بايد بتونين اون رو اثبات كنين و درصورت شكايت طرف مقابل و نداشتن دليل و مدرك قابل قبول، دادگاه شما رو به پرداخت جريمه و يا زندان محكوم ميكنه! در ايران، متأسفانه اين مسئله وجود نداره! تو ايران، هركس مياد هر حرفي رو كه ميخواد ميزنه، ولي بعد از اينكه گرفتنش، سريع داد ميزنه «آي آزادي بيان كجايي! آي ملت آزاده رو كشتن» و از اينجور مسائل. اكثر كساني كه به اين منظور زنداني ميشن، دقيقاً به دليل ايراد صحبت ناصحيح بوده! ولي بعداً اين مسئله رو سياسي ميكنن. در اين زمينه هم اينقدر شخصاً شاهد اين قضيه بودم كه از محكم هم برام محكمتر باشه. آخرين نمونهاش هم گرفتن دو نفر از بچههاي دانشكده ما (محمد هاشمي و بهاره رهنما - دانشكده امور اقتصادي (الان شده علوم اقتصادي) ) بوده. بنده در جلسات، ميديدم كه چه صحبتهايي كه نميشه! بارها شده بود كه سر صحبتها و نوشتههاي اين عزيزان در دانشكده، مشكلاتي بوجود اومده بود. آقا پرويز گرامي. آزادي بيان به اين معني نيست كه شما هر حرفي رو كه دوست داشته باشي بزني. بله. شما در خونهتون ميتونين هرچيزي رو كه دوست دارين (اعم از درست و غلط) بزنين. ولي وقتي در جامعه هستين، بايد حرف شما، درست باشه. چرا كه تأثير حرف غلط در جامعه رو خودتون بهتر ميدونين! مسئلهي آزادي بيان در ايران، بحثي نيست كه بشه به اين راحتيها درش به جمعبندي رسيد. اكثراً هم بينتيجه ميمونه (چون نظرات متفاوته). ولي به نظر من، ميشه با در نظر گرفتن قاعدهي مسئوليت حقوقي براي صحبت و سخن، اين قضيه رو بهتر هضمش كرد (گويي كه باز هم ميگم. در ايران، گاهاً سليقهاي هم رفتار ميشه!). اميدوارم توضيحات بنده درمورد حرفهاي سياسي و مشكلاتي كه براي اين سايت ممكنه به ارمغان بياره رو پذيرفته باشين. مطمئن هستم كه شما هم مثل ما، نگران اين سايت هستين و دوست ندارين كه اين جو دوستانه، به همين راحتي و با فيلترينگ سايت، از هم بپاشه. ميشه صحبتهاي سياسي رو در قالبهايي بهتر، با الفاظي مناسبتر كه خطري براي سايت ندارن ايراد بفرمايين تا هم آزادي بيان در سايت ميليتاري حفظ شده باشه و هم مشكلي از بابت آيندهي سايت بوجود نياد. گويي كه بايد اين رو هم در نظر بگيرين كه گاهي حرفهاي ساده هم مشكلساز خواهند شد (همون برخورد سليقهاي).