تاپیک جامع عملیات مرصاد تاپیک جامع عملیات مرصاد(عکس ، فیلم ، خاطره و .. )

[hexman 352]

رضا جان سلام و ممنون

به نظر من اگر اين فرضيه درست باشه هيچ چيزي از اجر رزمندگان و فرماندهان و حتي مسولين كشورمون كم نميكنه..براي از بين بردن دشمن استفاده از سياست و به طمع انداختن اون براي انجام يك كار احمقانه تاكتيك بسيار خوبي است توي شطرنج شما ممكنه براي زدن وزير حريف فيل خودت رو قرباني كني اما در عوض وزير حريف رو ميزني..ما هم درسته در اين عمليات شهيد زياد داديم چه از رزمندگان چه از مردم عادي اما تونستيم منافقين رو براي هميشه رجاشون بشونيم و فاتحه ارتش ازادي بخش رو خونديم..

صدام 8 سال با ايران جنگيد و مسلح به انواع پيشرفته سلاحها بود..اگه ميشد ايران رو با يه ستون تانك چرخدار و يه مشت زن و مرد غير نظامي اموزش نديده كه چيزي از جنگ حاليشون نبود يه روزه فتح كرد كه جنگ 8 سال طول نميكشيد..
صدام و فرماندهانش به خوبي از توانايي هاي رزمي ايران اگاه بودند و ميدونستند منافقين با اين ترتيب كه به خاك ايران وارد ميشن وارد قتلگاه خودشون خواهند شد..
اگه خاطرات بازماندگان منافقيني كه در اون عمليات شركت داشتند رو بخونيد متوجه ميشيد كه طرح ريزي اين عمليات چنان با عجله صورت گرفت كه بسياري از شركت كنندگان در عمليات جز اموزش يكي دو روزه تير اندازي با سلاح سبك چيز ديگه ياد نگرفتند..

در هر صورت باز تكرار ميكنم اگر هم اين فرضيه راست باشه نتيجه اش به نفع مردم و به نقع نظام بود..

[Korosh_Kabir 2]

پدر من در اين عمليات غرور افرين اسير شد

[REZAT1980 3,397]

[quote]به نظر من اگر اين فرضيه درست باشه هيچ چيزي از اجر رزمندگان و فرماندهان و حتي مسولين كشورمون كم نميكنه..براي از بين بردن دشمن استفاده از سياست و به طمع انداختن اون براي انجام يك كار احمقانه تاكتيك بسيار خوبي است توي شطرنج شما ممكنه براي زدن وزير حريف فيل خودت رو قرباني كني اما در عوض وزير حريف رو ميزني..ما هم درسته در اين عمليات شهيد زياد داديم چه از رزمندگان چه از مردم عادي اما تونستيم منافقين رو براي هميشه رجاشون بشونيم و فاتحه ارتش ازادي بخش رو خونديم..

صدام 8 سال با ايران جنگيد و مسلح به انواع پيشرفته سلاحها بود..اگه ميشد ايران رو با يه ستون تانك چرخدار و يه مشت زن و مرد غير نظامي اموزش نديده كه چيزي از جنگ حاليشون نبود يه روزه فتح كرد كه جنگ 8 سال طول نميكشيد..
صدام و فرماندهانش به خوبي از توانايي هاي رزمي ايران اگاه بودند و ميدونستند منافقين با اين ترتيب كه به خاك ايران وارد ميشن وارد قتلگاه خودشون خواهند شد..
اگه خاطرات بازماندگان منافقيني كه در اون عمليات شركت داشتند رو بخونيد متوجه ميشيد كه طرح ريزي اين عمليات چنان با عجله صورت گرفت كه بسياري از شركت كنندگان در عمليات جز اموزش يكي دو روزه تير اندازي با سلاح سبك چيز ديگه ياد نگرفتند..

در هر صورت باز تكرار ميكنم اگر هم اين فرضيه راست باشه نتيجه اش به نفع مردم و به نقع نظام بود..[/quote]

ظن و فرضیه شما رو میشه در حد خودش بررسی کرد. اما منطبق بر واقعیات نیست ...

مجموعه اسناد و مسائلی که منتشر شده ، نشان میده که انقدرها هم خوش خیالی نبوده و منافقین تنها یک بخشی از این هجمه بودند.

البته شکی نیست که کم ارزشترین جماعت تو اون قضیه بودند ... و همون اعترافاتی هم که شما فرمودید این مساله رو میرسونه که کلیت اجرای عملیات به فرماندهان منافقین ابلاغ شده؛ و از خودشون تصمیم اصلی رو نگرفته اند...

[rasoolmr 1,452]

ورود منافقین به این شکل فقط به جهت خواست خدا جهت انتقام یکجا از جنایات و خیانت های منافقین بود . همون آیه که خدا میگه خدا چشم و گوش منافقین رو میبنده و اونها حقیقت رو اگر هم بخواهند دیگه نمی تونند ببینند و اصلا شعور و عقلشون رو میبنده "صم بکم عمی فهم لایعقلون" .

اگه ورود منافقین یک تبانی باشه میشه گفت که یک کار احمقانه ای بوده هم از جانب عراق و هم از جانب ایران که هیچ شواهد و قراین و مستنداتی اون رو تایید نمیکنه بلکه تمامی مستندات و عقل آدم خلاف اون رو میگه .

اینجور حرف زدن رو هوا برازنده دوستان عزیز نیست . ولی متاسفانه حرفهای اینجوری بصورت خیلی فراوان در این سایت زده میشه که باعث تعجب و تاسف هر عاقلی میشه

[Ernesto_Rommel 11,417]

یه سری نقل قول های بسیار جالب از عملیات فروغ جاویدان مجاهدین خلق ، راصد عراق ، مرصاد ایران برای دوستان میزارم امیدوارم که دوستان حال کنند برای خودشون
تمامی این اطلاعات از اینترنت و از منابع معتبر جمع اوری شده که در پایان ذکر میشن ، ضمن اینکه کوتاه هستند و خلاصه

نتیجه گیری و هیچی م نمیکنیم ! فقط نکات مهم رو قرمز میکنم

در سوم مرداد ماه سال ۱۳۶۷ هم زمان با آغاز حمله نيروهاى عراقى از منطقه جنوب ايران، نيروهاى سازمان حملات خود را عليه ايران از سمت غرب آغاز كردند؛ آنان قصد داشتند [color=red]براساس يك برنامه زمان بندى شده ۳۳ ساعته با بهره گيرى از ۲۵ تيپ كه مجموعا چهار تا پنج هزار نفر را در بر مى گرفتند [/color]در پنج مرحله از شهرهاى سر پل ذهاب، اسلام آباد، همدان و قزوين عبور كنند و خود را به تهران برسانند.

مليات فروغ جاويدان با ۲۵ تيپ آغاز شد. هدايت عمليات مزبور را مسعود رجوى از طريق فرماندهان محورها برعهده داشت. در اين عمليات براى هريك از محورها به تناسب اهميت ماموريت يك يا دو تيپ در نظر گرفته شده بود كه فرماندهان و حوزه عمليات آنها بدين قرار بود: ۱)[color=red] مهدى براتى فرمانده محور اول و مسئول تسخير اسلام آباد غرب. ۲) ابراهيم ذاكرى فرمانده محور دوم و مسئول تسخير كرمانشاه. ۳) محمود مهدوى فرمانده محور سوم و مسئول تسخير همدان. ۴) مهدى افتخارى فرمانده محور چهارم و مسئول تسخير قزوين. ۵) محمد عطايى با معاونت مهدى ابريشمچى فرمانده محور پنجم و مسول تسخير تهران.[/color]

دولت عراق نيز در اين عمليات با ادواتى از قبيل[color=red] ۱۲۰ دستگاه تانك، چهارصد دستگاه نفربر، نود قبضه خمپاره انداز هشتاد ميلى متر، سى قبضه توپ ۱۲۲ ميلى مترى، ۱۵۰ قبضه خمپاره چهارصد ميلى مترى، هزار قبضه تيربار كلاشينكف، سى قبضه توپ ۱۰۶ ميلى مترى و هزار دستگاه كاميون و خودرو[/color] آنان را يارى مى كرد. هم زمان با پيش روى نيروهاى منافقين در عمق خاك ايران براى جلوگيرى از عمليات هوايى هواپيماها و بالگردهاى جمهورى اسلامى، هواپيماهاى عراقى پايگاه هاى شكارى نوژه همدان، وحدتى دزفول و هم چنين پادگان تيپ ۲ سقز و پايگاه هوانيروز در كرمانشاه را بمباران كردند.
[color=red]يك روز بعد از حمله يعنى در ۴ مرداد ماه نيروهاى سازمان با حمايت آتش توپخانه عراق به شهرهاى سر پل ذهاب، كرند و اسلام آباد غرب وارد شدند.[/color] شايد در آن روز تمام نيروهاى سازمان به اين يقين رسيده بودند كه به زودى به تهران وارد خواهند شد اما روياى آنان همچون روياى صدام در سال ۱۳۵۹ تعبير نشد و دو روز پس از آن عمليات نيروهاى سپاه پاسداران انقلا ب اسلامى تحت عنوان عمليات مرصاد با رمز يا على(ع) در منطقه غرب آغاز شد.
در اين عمليات سازمان رزم خودى عبارت بود از:
قرارگاه مركزى خاتم الانبيا (ص)
قرارگاه نجف .لشكر ۶ پاسداران به استعداد ۷ گردان. لشكر ۳۲ انصارالحسين(ع) به استعداد ۷ گردان
لشكر ۵۷ ابوالفضل(ع) به استعداد ۲ گردان .لشكر ۱۵۵ ويژه شهدا به استعداد ۳ گردان .لشكر ۹ بدر به استعداد ۶ گردان .تيپ مستقل ۱۲ قائم(عج) به استعداد ۳ گردان .تيپ مستقل ۷۵ ظفر به استعداد ۱ گردان .تيپ مستقل ۶۶ ولى امر به استعداد ۳ گردان
تيپ مستقل ۳۶ انصارالمهدى به استعداد ۳ گردان .معاونت فرهنگى قرارگاه نجف به استعداد ۱ گردان. كميته انقلاب اسلامى به استعداد ۲ گردان .قرارگاه مقدم نيروى زمينى سپاه. لشكر ۲۷ محمدرسول الله(ص) به استعداد ۴ گردان. لشكر ۱۷ على بن ابيطالب(ع) به استعداد ۱ گردان .لشكر ۳۳ المهدى(عج) به استعداد ۱ گردان .لشكر ۷۱ روح الله(ع) به استعداد ۳ گردان .سپاه ناحيه لرستان به استعداد ۲ گردان .قرارگاه سپاه هشتم. لشكر ۵ نصر به استعداد ۲ گردان. تيپ مستقل ۲۹ نبى اكرم(ص) به استعداد ۴ گردان .تيپ مستقل ۵۹ مسلم بن عقيل به استعداد ۱ گردان .قرارگاه رمضان به استعداد ۱ گردان نيروهاى كرند و اسلام آباد به استعداد ۱ گردان .عناصرى از لشكر ۲۱ امام رضا(ع) و ارتش.

منافقين، حدود ۳۰ تيپ رزمى جهت تهاجم خود به خاك ايران تشكيل داده بودند. ه[color=red]ر تيپ ۱۷۰ نفر نيروى رزمى (۲۰ زن و ۱۵۰ مرد) در اختيار داشت كه به همراه نيروهاى پشتيبانى به ۲۸۰ نفر مى رسيد و داراى دو گردان پياده، يك گردان تانك، يك گردان ادوات و يك گردان اركان و پشتيبانى رزم بود.[/color]
تعداد كل نيروى رزمنده حدود ۵۲۰۰ نفر و نيروى در صحنه به حدود ۷۰۰۰ نفر مى رسيد.

[color=red]عراق با حمايت و پشتيبانى تسليحاتى و هوايى از منافقين، نيروهاى خود را از انجام دخالت مستقيم در ورود به عمق خاك ايران برحذر داشت[/color] و ابتدا براى كاستن از حجم نيروهاى خودى در غرب، ا[color=red]قدام به تك وسيعى در خرمشهر نمود وسپس با هجوم و آتش سنگين در منطقه سرپل و صالح آباد، اين مناطق را تصرف كرده و راه ورود منافقين به داخل را هموار ساخت، عراق هم چنين، پس از ورود منافقين به داخل، جهت پشتيبانى در چندين نوبت، اقدام به بمباران هوايى خطوط و نيروهاى ايرانى كرد و هليكوپترهاى نيروبر عراق نيز، مرتبا به پشتيبانى منافقين مشغول بودند.[/color]
هدف منافقين از حمله در عمق خاك ايران، با چندين تانك برزيلى دجله (داراى چرخ هاى لاستيكى و سرعتى معادل ۱۲۰ كيلومتر در ساعت)، تسخير چندين شهر و در آخر رسيدن به تهران و بدست گرفتن قدرت بود، بر طبق زمانبندى، نيروها بايستى ساعت ۶ بعد از ظهر روز دوشنبه ۳ مرداد به كرند و ساعت ۸ شب به اسلام آباد و ۱۰ شب به كرمانشاه رسيده و در اين شهر، دولت خويش را اعلام نمايند. اگر چه در ساعت هاى مقرر به كرند و اسلام آباد رسيدند، اما در مسير اسلام آباد - كرمانشاه و گردنه حسن آباد، از پيشروى آن ها جلوگيرى شد.
[color=red]
منافقين و ارتش عراق عمليات مشترك خود را با هجوم زمينى از طريق سرپل ذهاب و هلى برد از جنوب گردنه پاتاق (نزديكى سرپل ذهاب) آغاز و به طرف شهر كرند غرب پيشروى كردند و حدود ساعت ۳۰:۱۸ اولين تانك هاى عراقى با آرم منافقين وارد شهر شدند و پس از تصرف شهر به طرف اسلام آباد غرب پيشروى كرده، به محض رسيدن به مدخل شهر، اقدام به قطع برق و ارتباط مخابراتى و هم چنين تيراندازى و آشفته نمودن اوضاع كردند.[/color] تعدادى از نيروهاى سپاه و مردم با آنان درگير شدند كه به علت عدم انسجام نيروها و آميختگى منافقين با مردم، اوضاع از كنترل نيروهاى نظامى خارج، و شهر به تصرف آن ها در آمد. سپس با استفاده از تعداد زيادى تانك دجله و خودرو نيروهاى پياده به طرف كرمانشاه عزيمت كردند كه در منطقه حسن آباد (۲۰ كيلومترى اسلام آباد) به دليل سازماندهى جديد رزمندگان ايرانى و جمع آورى نيرو، منافقين زمين گير شدند.
[color=red]
عراقى ها از مرز گذشته بودند و در جاده اهواز خرمشهر جولان مى دادند. از يك طرف به ايستگاه حميديه و حسينيه رسيده بودند. شش كيلومتر جلوتر يك بيمارستان صحرايى را منهدم كرده بودند و از طرف ديگر به سمت ما در كارون آمدند. با چند تا از بچه ها PMPهاى آن ها را زديم سپس با هماهنگى يگان هاى همجوار و قرارگاه به جلو پيش رفتيم تا اين كه به مرز خودمان رسيديم و در دژهاى مرزى مستقر شديم. از جاده اهواز خرمشهر تا مرز ۱۳ كيلومتر فاصله است. در نتيجه عمليات غدير با موفقيت انجام گرفت ولى عراقى ها انتظار شكست را نداشتند و فكر نمى كردند نيروهاى ايران اين چنين بعد از قطعنامه آمادگى داشته باشند.
همان شب منطقه را پاكسازى كرديم و از آن جا كه مى دانستيم ارتش حزب بعث فهم و شعور كافى ندارد و فقط قلدرى و زور را سرلوحه خودش قرار داده است لذا با نظر قرارگاه به منظور ايجاد امنيت مرزها تصميم بر اين شد كه كمى جلوتر از مرزهاى خودمان برويم و دژهاى مرزى آن ها را تصرف كنيم تا زمان مذاكره پيش باشيم. عمليات قرار بود سه روز بعد انجام گيرد.[/color]
[color=red]
صبح روزى كه مى خواستيم عمليات كنيم بعد از نماز صبح بى سيم من را خواست. گفتند فلانى از اردوگاه كوزران با شما كار دارد- اردوگاه كوزران كه متعلق به لشكر ۲۷ حضرت رسول بود در شرق تنگه «چارزبر» قرار داشت كه بعدها به تنگه مرصاد معروف شد. در غرب اين تنگه نيز اردوگاه لشكر ۳۲ انصار همدان قرار داشت- پاى بى سيم كه رفتم ديدم مى گويند منافقين ديشب حمله كردند. ابتدا عراقى ها تا سر پل ذهاب آن ها را همراهى كردند سپس خود منافقين با پشتيبانى هوايى و هوانيروز ارتش عراق به سمت كرمانشاه در حركت اند. گفتم هر چه اسلحه و مهمات داريد برداريد و برويد به ارتفاعات تا از بالا به جاده مسلط شويد و از اردوگاه دفاع كنيد. خود من هم به قرارگاه در دارخوئين رفتم.
در قرارگاه به آقا محسن (رضايى) گفتم اين طورى خبر دادند شما مطلعيد گفت بله، چون شما امشب مى خواستيد عمليات كنيد نخواستم ذهنتان را درگير اين منطقه بكنم. شما امشب عمليات را انجام بدهيد و عراقى ها را در جنوب نگاه داريد. برگشتيم لشكر. همين كه رسيدم با بى سيم خبر دادند كه نه تصميم گرفته شد لشكر ۲۷ هم غرب عمليات كند و هم جنوب. خود من گفته بودم كه ما مى توانيم همزمان در دو منطقه عمليات كنيم. بچه ها وقتى شنيدند كه چه اتفاقى افتاده خيلى با روحيه بالا آمده شدند تا با منافقين بجنگند چون جنايات آن ها را ديده بودند. دوستان و آشنايان شان به دست آن ها در تهران ترور شده بودند. توجيهات و هماهنگى هاى لازم را انجام داديم.[/color]
[color=red]
در اسلام آباد گروهك منافقين از شهر بيرون آمده بودند. عده اى از مردم وحشت زده در حال خارج شدن از شهر بودند. عده اى نيز از كرمانشاه براى مقابله در حال ورود به شهر بودند. لذا اين ها در هم گره خورده و حركت منافقين را كند كرده بود. گروهى ديگر از منافقين كه متوجه اين قضايا شده بودند و مى خواستند با خودروهايشان برگردند با هم برخورد كرده بودند. منافقين بسيار آشفته و درهم شده بودند. اين ها را فيلم داريم، از خود منافقين به دست آمده است.[/color]
[color=red]
روز پنجشنبه، 6/5/1367 عملیات مرصاد با رمز یا علی بن ابیطالب(ع) آغاز شد. در این عملیات، سه گردان از تیپ نبی اکرم(ص)، تیپ مسلم و یک گردان از ایلام از پشت به اسلام آباد حمله کردند. منافقین تصور می کردند همانند روزهای قبل، نیروهای عراقی همچنان در این مناطق حضور دارند؛ حال آن که عراقیها عقب نشینی کرده و منطقه در دست نیروهای ایرانی بود.
[/color]
با ناامن شدن عقبه و بسته بودن تنگه چارزبر، در مقابل، گروهك منافقين غافلگير شد لذا نيروهاى آن ها سريع به فكر فرار افتادند. از آن جا كه مابقى گردان ها هم رسيده بود براى ايجاد امنيت، بعضى از مناطق و دشت ها را پوشانديم تا مانع فرار آن ها شويم. روز بعد كليه يگان ها در محل هاى تعيين شده مستقر بودند و قرار بود هر يگانى از يك منطقه به كمر ستون منافقين بزند تا عمليات پايان يابد. شهيد صياد شيرازى هم با هلى كوپتر در سمت ريجاب و جوانرود عقبه آن ها را مورد حمله قرار داد. با اين وضعيت و هجوم برق آساى نيروها به جرأت مى توانم بگويم كه يك خودرو از منافقين نتوانست از منطقه خارج شود.








اینا گوشه ای کوچک و خلاصه از اول تا انتهای نبرد با منافقین بود که توسط منابع مختلف اینترنتی ایران نشر داده شده و خوب نکاتی بسیار عمیق و شگرف و گاه پارادوکس وار توشون هست که بماند برای زمانیکه توفیق انتشار کتاب حاصل بشه برای ما ....


http://alef.ir/1388/content/view/112190/

http://www.ravayatgar.org/

[2fun 1]

خیلی جالب بود . دستتون درد نکنه.

این قسمتش خیلی جالب بود :

[quote]

از آن جا كه [color=red]مى دانستيم ارتش حزب بعث فهم و شعور كافى ندارد و فقط قلدرى و زور را سرلوحه خودش قرار داده است[/color] لذا با نظر قرارگاه به منظور ايجاد امنيت مرزها تصميم بر اين شد كه كمى جلوتر از مرزهاى خودمان برويم و دژهاى مرزى آن ها را تصرف كنيم تا زمان مذاكره پيش باشيم.

[/quote]

[mahdi42 519]

[quote]۵) محمد عطايى با معاونت مهدى ابريشمچى فرمانده محور پنجم و مسول تسخير تهران.
[/quote]

ابریشمچی همونی نبود که زنشو(مریم رجوی)طلاق داد که با مسعود ازدواج کنه؟

[quote]اما در مسير اسلام آباد - كرمانشاه و گردنه حسن آباد، از پيشروى آن ها جلوگيرى شد. [/quote]

اون تنگه چهار زبر بود. نه؟

[Ernesto_Rommel 11,417]

گردنه چهارزبر همون گردنه حسن اباد هم هست .... یه جایی هست که کلا وقتی بارون میاد دوست داری فقط نگاش کنی

دقیقا فکر میکنی وسط کوه ها در ارتفاع بالا هستی توی البرز شمال ایران

اینقد قشنگه وقتی بارون میاد و سرسبز که نگو ، یه محدوده 5 کیلومتری هست کلا سرسبز .... چهارزبر یکی از باران خیزترین قسمتاست که یه ذره باران اسلام اباد بیاد صد ذره اونجا میاد !


ابریشم چی هم بعله !

[mahdi42 519]

[quote]گردنه چهارزبر همون گردنه حسن اباد هم هست .... یه جایی هست که کلا وقتی بارون میاد دوست داری فقط نگاش کنی

دقیقا فکر میکنی وسط کوه ها در ارتفاع بالا هستی توی البرز شمال ایران

اینقد قشنگه وقتی بارون میاد و سرسبز که نگو ، یه محدوده 5 کیلومتری هست کلا سرسبز .... چهارزبر یکی از باران خیزترین قسمتاست که یه ذره باران اسلام اباد بیاد صد ذره اونجا میاد !


ابریشم چی هم بعله ![/quote]

اینجور میگی که اصلا اونجا نیومدیم

من یه پام خونس یه پام چهار زبر . ناسلامتی هممون مال غرب هستیم دیگه

[Ernesto_Rommel 11,417]

اره راست میگی یادم نبود عروس زاگرسی تو !

جون تو یک حالی میده زیرباران توی مینی بوس با قار قار کردناش به زور با صدا خفن زوزه موتور ازش رد میشی اهسته !!!! تا بری دانشگاه !

[mahdi42 519]

[quote]اره راست میگی یادم نبود عروس زاگرسی تو !

جون تو یک حالی میده زیرباران توی مینی بوس با قار قار کردناش به زور با صدا خفن زوزه موتور ازش رد میشی اهسته !!!! تا بری دانشگاه ![/quote]

مینیبوس یه چیز دیگس

بابام میگفت که اون موقع از اونجا رد میشدن(رفت وامد دانشگاه سنندج) که جنازه هاشونو دیدن که از بوی تجزیه شدن بدنشون ادم حالش به هم میخورده که در اون حال نمیدونستن خوشحال باشن یا ناراحت چون بالاخره اینام ایرانی بودن که مسعود رجوی کثافت از راه بدرشون کرده

[jrzm 25]

[quote]دولت عراق نيز در اين عمليات با ادواتى از قبيل ۱۲۰ دستگاه تانك، چهارصد دستگاه نفربر، نود قبضه خمپاره انداز هشتاد ميلى متر، سى قبضه توپ ۱۲۲ ميلى مترى، ۱۵۰ قبضه خمپاره چهارصد ميلى مترى، هزار قبضه تيربار كلاشينكف، سى قبضه توپ ۱۰۶ ميلى مترى و هزار دستگاه كاميون و خودرو آنان را يارى مى كرد[/quote]
جای بسی تاسف دارد این صدام حروم زاده اینجوری کرد اخه پول چقدر ادم رو خر میکنه تا به کشورش خیانت کنه
[quote]PMP[/quote]
برادران ببخشید این چیه اخه من معلوماتم تو تانک ها {البته تو همچیز}خیلی کمه

[Ernesto_Rommel 11,417]

تصاویربسیاری ازشون در دست هست به خصوص تو موزه جنگ و موزه شهدا کرمانشاه که هرساله یه قسمتیش به عنوان افتخارات سپاه و بسیج اینا نمایش داده میشه
یه تصویری هست از کلاس سوم ابتدایی تا الان یادمه

یه منافق که تو درگیری های تن به تن بسیار سنگین مغزش هدف گلوله قرار گرفته و خون مغزش ریخته اما بدتر اونکه شدت اصابت به حدی بوده که مغزش از هم پاشیده بود و دقیقا منو یاده املت مینداخت

هرگز تا اخر عمرم این تصویر یادم نمیره ....

بعد از کشته شدن شون بسیاری شون به دم اهک و ... سپرده شدن تا اجساد تجزیه بشن ....

یا حق

پی نوشت : پی ام پی نفربرهای توپ دار هست در اینجا منظورش که از بی ام پی مشتق شده !!!!!! عجب!

[ali2914 0]

احمق بودن و واقعا شعور نظامی نداشتن . عراق با یک میلیون نیرو تو 8 سال نتونست کاری بکنه اینها چطوری فکر می کردن با 5000 تا نیرو و ظرف 3 روز می تونن ایران رو فتح کنن؟!!
اما واقعیت چیز دیگه هست عراقی ها کاملا به شکست منافقین اطمینان داشتن فقط چون می دونستن بودن این گروه در عراق کار توافق با ایران برای قطعنامه را سخت می کنه و یکی از شرایط ایران اخراج این گروه هست و بعد از جنگ هم دیگه نیازی بهشون نداشتن با تحریک منافقین و فرستادنشون جلوی توپ می خواستن از شرشون رها بشن .

[Ernesto_Rommel 11,417]

در اینکه احمق بودند شکی نیست البته من برحسب چند دلیل و برای برخی موارد دیگه این صفت احمق بودن رو که نمیشه به راحتی به هرکس داد ذکر کردم !

ولی همونطورم که تو نکات قرمز اومده در تمامی حالات عراق قول همکاری کامل داده بود برای سرگرم کردن نیروهای ایرانی و یقینا در صورتیکه نیروی زمینی و هوایی و توپخانه عراق عقب نشینی کاملا محسوس انجام نمیداد (که قطعا هیچ نیروی ایرانی توانایی عقب نشوندن به این سرعت بهشونو نداشت) منافقین میتونستند حداقل تا کرمانشاه رو کاملا بیان و تصرف کنند

ضمن اینکه تمامی شرایط هم مهیا بود به خصوص نیروهای داخل کشور در سیستان و ... همه جا بلوا درست میکردند و عملا نیروهای مدافع نظام که قطعا تا اخرین قطره خون می جنگیدن رو در اقصی نقاط ایران سرگرم میکردند

این همون موضوعی هست که باعث شکست منافقین شد ، کلی لشکر و گردان حرفه ای ریخت سرشون ! در حالیکه فکرشم نمیکردند این همه بتونه بیاد چرا که برنامه ریزی شون با عراق چیز دیگری بود .....